🔝چرا میترسیم از منطقه امن خودمون خارج بشیم؟
اگر اهل مطالعات روانشناختی باشید حتما عبارت منطقه امن ذهنی یا (Comfort Zone) به گوشتان خورده است. این منطقه، موقعیتی کاملا آشنا و پایدار برای فرد است که آرامشش بالا و استرسش کم است. شاید فکر کنید اینکه عالی است اما باید بگوییم که باوجود داشتن جنبههای مثبت شما را از ماجراجوییهای بسیاری محروم خواهد کرد و در دنیای امروز که مدام در حال گسترش و تغییر است، احتمالا فرصتهای زیادی را از دست داده و درجا خواهید زد.
با ماندن در منطقه امن، کمکم دچار احساسات منفی و کرختی میشوید. ممکن است فکر کنید که عرضهی انجام کاری را ندارید. نسبت به اتفاقات اطرافتان دچار شک و تردید میشوید چراکه میترسید آنها آرامش کنونی زندگیتان را از شما بگیرند و شاید بدترین اتفاقی که برای ذهن شما میافتد این باشد که اینطور فکر کنید که استعداد کافی برای رسیدن به هدفهایتان را ندارید و همین انگیزهی تلاش و پیشرفت را...
✅چگونه از منطقه امن ذهنی خود خارج
شویم؟
@qodrattaqeer
اگر اهل مطالعات روانشناختی باشید حتما عبارت منطقه امن ذهنی یا (Comfort Zone) به گوشتان خورده است. این منطقه، موقعیتی کاملا آشنا و پایدار برای فرد است که آرامشش بالا و استرسش کم است. شاید فکر کنید اینکه عالی است اما باید بگوییم که باوجود داشتن جنبههای مثبت شما را از ماجراجوییهای بسیاری محروم خواهد کرد و در دنیای امروز که مدام در حال گسترش و تغییر است، احتمالا فرصتهای زیادی را از دست داده و درجا خواهید زد.
با ماندن در منطقه امن، کمکم دچار احساسات منفی و کرختی میشوید. ممکن است فکر کنید که عرضهی انجام کاری را ندارید. نسبت به اتفاقات اطرافتان دچار شک و تردید میشوید چراکه میترسید آنها آرامش کنونی زندگیتان را از شما بگیرند و شاید بدترین اتفاقی که برای ذهن شما میافتد این باشد که اینطور فکر کنید که استعداد کافی برای رسیدن به هدفهایتان را ندارید و همین انگیزهی تلاش و پیشرفت را...
✅چگونه از منطقه امن ذهنی خود خارج
شویم؟
@qodrattaqeer
قــدرت تــغــیــیــرر...
🔝چرا میترسیم از منطقه امن خودمون خارج بشیم؟ اگر اهل مطالعات روانشناختی باشید حتما عبارت منطقه امن ذهنی یا (Comfort Zone) به گوشتان خورده است. این منطقه، موقعیتی کاملا آشنا و پایدار برای فرد است که آرامشش بالا و استرسش کم است. شاید فکر کنید اینکه عالی است…
اگر از منطقه امن و راحت خودمان بیرون بیاییم چه مزایایی برای ما خواهد داشت؟
🔝• خودشکوفایی: این همان چیزی است که مازلو در آخرین قسمت هرم خود از آن یاد میکند یعنی نیاز به خودشکوفایی.
🔝• توسعهی ذهنیت رشد: این ذهنیت میگوید که انسان سقفی برای استعداد و توانایی قائل نیست و میتواند با یادگیری مداوم آنها را افزایش دهد و همواره در مسیر رشد باشد.
🔝• انعطافپذیر شدن: خروج از منطقه امن، ما را با استرسها و رنجهایی روبهرو میکند که گاهی ممکن است طاقتفرسا باشند. اما همین چالشها بهمرورزمان به ما یاد میدهند که چطور با هر شرایطی خودمان را وفق دهیم و مشکلاتمان را حل کنیم.
🔝• خود کارآمدی بیشتر: از دید آلبرت بندورا اعتقاد بر این است که ما توانایی لازم برای انجام اقدامات لازم جهت رسیدن به هدف دلخواهمان را داریم.
اکنون وقت آن رسیده است که بدانیم چگونه میتوانیم از این منطقه امن خارج شویم. ما در این مقاله چند راه مؤثر برای حرکت شما به سمت مسیرتان را معرفی میکنیم.
@qodrattaqeer
🔝• خودشکوفایی: این همان چیزی است که مازلو در آخرین قسمت هرم خود از آن یاد میکند یعنی نیاز به خودشکوفایی.
🔝• توسعهی ذهنیت رشد: این ذهنیت میگوید که انسان سقفی برای استعداد و توانایی قائل نیست و میتواند با یادگیری مداوم آنها را افزایش دهد و همواره در مسیر رشد باشد.
🔝• انعطافپذیر شدن: خروج از منطقه امن، ما را با استرسها و رنجهایی روبهرو میکند که گاهی ممکن است طاقتفرسا باشند. اما همین چالشها بهمرورزمان به ما یاد میدهند که چطور با هر شرایطی خودمان را وفق دهیم و مشکلاتمان را حل کنیم.
🔝• خود کارآمدی بیشتر: از دید آلبرت بندورا اعتقاد بر این است که ما توانایی لازم برای انجام اقدامات لازم جهت رسیدن به هدف دلخواهمان را داریم.
اکنون وقت آن رسیده است که بدانیم چگونه میتوانیم از این منطقه امن خارج شویم. ما در این مقاله چند راه مؤثر برای حرکت شما به سمت مسیرتان را معرفی میکنیم.
@qodrattaqeer
قــدرت تــغــیــیــرر...
اگر از منطقه امن و راحت خودمان بیرون بیاییم چه مزایایی برای ما خواهد داشت؟ 🔝• خودشکوفایی: این همان چیزی است که مازلو در آخرین قسمت هرم خود از آن یاد میکند یعنی نیاز به خودشکوفایی. 🔝• توسعهی ذهنیت رشد: این ذهنیت میگوید که انسان سقفی برای استعداد و توانایی…
چگونه از منطقه امن ذهنی خود خارج شویم؟
۱ـ اهدافتان را مشخص کنید
میدانیم که زندگی بدون هدف هیچ معنایی ندارد و شاید یکی از دلایلی که شما هنوز در منطقه امن خودتان ماندهاید این است که تاکنون هیچ هدفی برای خود مشخص نکردهاید تا انگیزهی لازم برای رسیدن به آن را پیدا کنید.
فهرستی از اهداف کوتاهمدت و بلندمدت مرتبط با رشد فردی خودتان را بهصورت هفتگی یا روزانه تنظیم کنید و هر روز قدمی هرچند کوچک به سمت آنها بردارید. داشتن چنین لیستی و نگاه کردن به آن در ابتدا و انتهای روز و خود را به آن متعهد کردن باعث میشود تا بهتدریج بتوانید از منطقهی امن خودتان بیرون بیایید.
برای هدفگذاری میتوانید با چنین قدمهای کوچکی شروع کنید:
هدفتان را در ذهن خود مجسم کنید. مشخص کنید که میخواهید در راه رسیدن به این هدف چه احساساتی را تجربه کنید. حتی اگر هدفتان را دور از دسترس میبینید بازهم از آن صرفنظر نکنید.
تعیین کنید که میان شما و هدفتان چه موانعی وجود دارد. تمامی دلایلی را که فکر میکنید باعث میشوند به هدفتان نرسید یادداشت کنید. به این طریق میتوانید بین آن دسته از موانعی که واقعا چالشبرانگیزند و آنهایی که در فکر شما هستند تمایز قائل شوید. سپس مشکلات دروغین را حذف کنید تا هدفتان دستیافتنیتر شود.
نگاه بلندمدت نسبت به اهدافتان داشته باشید. مثلا خود را در ۵ سال آینده قرار دهید. افراد معمولا دوست دارند تا در ۵ سال آینده به جایگاه بالاتری برسند. اگر اینگونه خود را برای آینده آماده کنید برای بهترینها تلاش خواهید کرد.
@qodrattaqeer
۱ـ اهدافتان را مشخص کنید
میدانیم که زندگی بدون هدف هیچ معنایی ندارد و شاید یکی از دلایلی که شما هنوز در منطقه امن خودتان ماندهاید این است که تاکنون هیچ هدفی برای خود مشخص نکردهاید تا انگیزهی لازم برای رسیدن به آن را پیدا کنید.
فهرستی از اهداف کوتاهمدت و بلندمدت مرتبط با رشد فردی خودتان را بهصورت هفتگی یا روزانه تنظیم کنید و هر روز قدمی هرچند کوچک به سمت آنها بردارید. داشتن چنین لیستی و نگاه کردن به آن در ابتدا و انتهای روز و خود را به آن متعهد کردن باعث میشود تا بهتدریج بتوانید از منطقهی امن خودتان بیرون بیایید.
برای هدفگذاری میتوانید با چنین قدمهای کوچکی شروع کنید:
هدفتان را در ذهن خود مجسم کنید. مشخص کنید که میخواهید در راه رسیدن به این هدف چه احساساتی را تجربه کنید. حتی اگر هدفتان را دور از دسترس میبینید بازهم از آن صرفنظر نکنید.
تعیین کنید که میان شما و هدفتان چه موانعی وجود دارد. تمامی دلایلی را که فکر میکنید باعث میشوند به هدفتان نرسید یادداشت کنید. به این طریق میتوانید بین آن دسته از موانعی که واقعا چالشبرانگیزند و آنهایی که در فکر شما هستند تمایز قائل شوید. سپس مشکلات دروغین را حذف کنید تا هدفتان دستیافتنیتر شود.
نگاه بلندمدت نسبت به اهدافتان داشته باشید. مثلا خود را در ۵ سال آینده قرار دهید. افراد معمولا دوست دارند تا در ۵ سال آینده به جایگاه بالاتری برسند. اگر اینگونه خود را برای آینده آماده کنید برای بهترینها تلاش خواهید کرد.
@qodrattaqeer
قــدرت تــغــیــیــرر...
چگونه از منطقه امن ذهنی خود خارج شویم؟ ۱ـ اهدافتان را مشخص کنید میدانیم که زندگی بدون هدف هیچ معنایی ندارد و شاید یکی از دلایلی که شما هنوز در منطقه امن خودتان ماندهاید این است که تاکنون هیچ هدفی برای خود مشخص نکردهاید تا انگیزهی لازم برای رسیدن به…
۲ـ خلاق باشید و کارهای روزمره را متفاوت انجام دهید
خلاقیت یکی از عناصر ریسکپذیری است. زیرا برای اینکه خلاق باشید باید قدم در راههای ناشناختهای بگذارید و احتمال شکست خوردن خود را بالا ببرید. خلاقیت روش خوبی برای تربیت ذهنیت رشد ماست. پژوهشها نشان میدهند که افراد خلاق بیشتر عمر میکنند چراکه این افراد یکپارچگی شبکههای عصبی خود را حتی در سنین پیری حفظ میکنند.
از دیگر مزایای خلاق بودن نیز میتوان به دور انداختن طرز تفکر بینقص بودن همهچیز و کمالگرایی اشاره کرد. مهم نیست حوزهای که در آن خلاق هستید چقدر بزرگ یا کوچک است. برای بیرون آمدن از منطقه امن ذهنی خود باید دست به کارهای جدیدی بزنید و تنبلی را کنار بگذارید.
فراموش نکنید که خلاقیت میتواند مشمول کارهای روزمرهی شما نیز باشد. سعی کنید آنها را به شیوهای متفاوت انجام دهید؛ مثلا از مسیر جدیدی به مقصد موردنظرتان بروید. هنگام شام موبایل و تلویزیون خود را خاموش کنید و یا پخت غذای جدیدی را امتحان کنید. شاید تعجب کنید اما با انجام همین کارهای ساده مغز شما به تغییر عادت میکند و جسورتر میشود و میتوانید از منطقهی راحتی خودتان بیرون بیایید. هنگام مواجهه با چیزهای جدید استرس نگیرید و فقط سعی کنید با استفاده از قوهی خلاقانهی خود آنها را حلوفصل نمایید.
@qodrattaqeer
خلاقیت یکی از عناصر ریسکپذیری است. زیرا برای اینکه خلاق باشید باید قدم در راههای ناشناختهای بگذارید و احتمال شکست خوردن خود را بالا ببرید. خلاقیت روش خوبی برای تربیت ذهنیت رشد ماست. پژوهشها نشان میدهند که افراد خلاق بیشتر عمر میکنند چراکه این افراد یکپارچگی شبکههای عصبی خود را حتی در سنین پیری حفظ میکنند.
از دیگر مزایای خلاق بودن نیز میتوان به دور انداختن طرز تفکر بینقص بودن همهچیز و کمالگرایی اشاره کرد. مهم نیست حوزهای که در آن خلاق هستید چقدر بزرگ یا کوچک است. برای بیرون آمدن از منطقه امن ذهنی خود باید دست به کارهای جدیدی بزنید و تنبلی را کنار بگذارید.
فراموش نکنید که خلاقیت میتواند مشمول کارهای روزمرهی شما نیز باشد. سعی کنید آنها را به شیوهای متفاوت انجام دهید؛ مثلا از مسیر جدیدی به مقصد موردنظرتان بروید. هنگام شام موبایل و تلویزیون خود را خاموش کنید و یا پخت غذای جدیدی را امتحان کنید. شاید تعجب کنید اما با انجام همین کارهای ساده مغز شما به تغییر عادت میکند و جسورتر میشود و میتوانید از منطقهی راحتی خودتان بیرون بیایید. هنگام مواجهه با چیزهای جدید استرس نگیرید و فقط سعی کنید با استفاده از قوهی خلاقانهی خود آنها را حلوفصل نمایید.
@qodrattaqeer
قــدرت تــغــیــیــرر...
۲ـ خلاق باشید و کارهای روزمره را متفاوت انجام دهید خلاقیت یکی از عناصر ریسکپذیری است. زیرا برای اینکه خلاق باشید باید قدم در راههای ناشناختهای بگذارید و احتمال شکست خوردن خود را بالا ببرید. خلاقیت روش خوبی برای تربیت ذهنیت رشد ماست. پژوهشها نشان میدهند…
۳ـ عادتهای جدید در خودتان ایجاد کنید
برای ایده گرفتن در مورد اینکه
چهکارهایی انجام دهید، میتوانید کمی به پیشنهادات زیر فکر کنید:
• مقابل دوربین بایستید و تا میتوانید از خودتان فیلم بگیرید یا صدای خودتان را ضبط و سپس آن را پخش کنید. این کار باعث میشود شما با کمترین هزینه از منطقهی امن خود خارج شوید و با تجربه چالش جدید منطقهی راحتی خود را گسترش دهید.
• وقت خودتان را جلوی تلویزیون تلف نکنید. میتوانید بهجای آن کتاب بخوانید یا به کارهای عقبافتادهی خود رسیدگی کنید.
• رژیم غذایی خود را تغییر دهید و سالمتر غذا بخورید و به سراغ غذاهایی بروید که تابهحال آنها را امتحان نکردهاید.
• کوهنوردی کنید.
• به یکدیگر هدیه دهید.
• برنامهی تلویزیونی به زبان خارجی نگاه کنید.
• کتاب بنویسید.
۴ـ از یادگیری مداوم دست نکشید
یکی از بهترین کارها برای خروج از منطقهی امن ذهنی و از بین بردن الگوهای فکری ایستا و راکد، یادگیری مطالب جدید در تمام حوزههاست.
هر چه بیشتر آموزش ببینید تواناییهای بیشتری کسب میکنید، با اعتمادبهنفستر میشوید و شانس استخدام خود را افزایش میدهید. سعی کنید هر ماه یک کتاب بخوانید. خواندن، دایره لغات شما را گسترش میدهد و کمکتان میکند تا اهداف خود را بهتر برای دیگران بیان کنید. از طرفی تحریک مغزی بهصورت مادامالعمر از آلزایمر در پیری جلوگیری میکند.
زبان یاد بگیرید، از مکانهای جدید بازدید کنید، با تکنولوژی بیشازپیش آشنا شوید و در زمینهی کاری خودتان مهارتهایی چون سخنرانی،مذاکره و مدیریت کسب کنید.
@qodrattaqeer
برای ایده گرفتن در مورد اینکه
چهکارهایی انجام دهید، میتوانید کمی به پیشنهادات زیر فکر کنید:
• مقابل دوربین بایستید و تا میتوانید از خودتان فیلم بگیرید یا صدای خودتان را ضبط و سپس آن را پخش کنید. این کار باعث میشود شما با کمترین هزینه از منطقهی امن خود خارج شوید و با تجربه چالش جدید منطقهی راحتی خود را گسترش دهید.
• وقت خودتان را جلوی تلویزیون تلف نکنید. میتوانید بهجای آن کتاب بخوانید یا به کارهای عقبافتادهی خود رسیدگی کنید.
• رژیم غذایی خود را تغییر دهید و سالمتر غذا بخورید و به سراغ غذاهایی بروید که تابهحال آنها را امتحان نکردهاید.
• کوهنوردی کنید.
• به یکدیگر هدیه دهید.
• برنامهی تلویزیونی به زبان خارجی نگاه کنید.
• کتاب بنویسید.
۴ـ از یادگیری مداوم دست نکشید
یکی از بهترین کارها برای خروج از منطقهی امن ذهنی و از بین بردن الگوهای فکری ایستا و راکد، یادگیری مطالب جدید در تمام حوزههاست.
هر چه بیشتر آموزش ببینید تواناییهای بیشتری کسب میکنید، با اعتمادبهنفستر میشوید و شانس استخدام خود را افزایش میدهید. سعی کنید هر ماه یک کتاب بخوانید. خواندن، دایره لغات شما را گسترش میدهد و کمکتان میکند تا اهداف خود را بهتر برای دیگران بیان کنید. از طرفی تحریک مغزی بهصورت مادامالعمر از آلزایمر در پیری جلوگیری میکند.
زبان یاد بگیرید، از مکانهای جدید بازدید کنید، با تکنولوژی بیشازپیش آشنا شوید و در زمینهی کاری خودتان مهارتهایی چون سخنرانی،مذاکره و مدیریت کسب کنید.
@qodrattaqeer
قــدرت تــغــیــیــرر...
۳ـ عادتهای جدید در خودتان ایجاد کنید برای ایده گرفتن در مورد اینکه چهکارهایی انجام دهید، میتوانید کمی به پیشنهادات زیر فکر کنید: • مقابل دوربین بایستید و تا میتوانید از خودتان فیلم بگیرید یا صدای خودتان را ضبط و سپس آن را پخش کنید. این کار باعث میشود…
۵ـ دایره معاشرتتان را گسترش دهید و باورهایتان را به چالش بکشید
از معاشرت با خانوادهی خود غافل نشوید. ما اغلب به خاطر شلوغیهای روزمره از خانوادهی خود دور میشویم و کمتر با آنها صحبت میکنیم. درصورتیکه آنها میتوانند تجربیات خوبی در اختیارمان قرار دهند. در همین حین با افراد جدید هم ملاقات کنید؛ خصوصا آنهایی که از شما موفقتر هستند. در مکانهای عمومی سر صحبت را با آدمها باز کنید؛ این کار باعث میشود خجالت و اضطراب شما رفتهرفته کاهش یابد. سعی کنید از طرق مختلف با دیدگاههای جدید آشنا شوید و اطلاعات قبلی خود را بهروز نگه دارید.
اینکه بتوانید از دریچهی تازهای به دنیا نگاه کنید کار راحتی نیست. اما اگر به سراغ این کار نروید، گرفتار این تفکر میشوید که هر چه میدانید درست است و نیازی به تغییر، چالشهای ذهنی و تفکر انتقادی نیست. درنتیجه دچار تنآسایی میشوید و خروج از منطقهی امن برایتان تبدیل به دشوارترین کار دنیا میشود.
فراموش نکنید که ارتباط گرفتن با آدمها جدا از تمام مزیتهایی که دارد ممکن است ضررهایی هم داشته باشد پس با دیگران مشورت کنید اما درنهایت مستقل عمل کنید. چراکه ممکن است آنها دلسردتان کنند و به خاطر حسادت به شما با حرفهایشان از میزان تلاش و انگیزه شما بکاهند
@qodrattaqeer
از معاشرت با خانوادهی خود غافل نشوید. ما اغلب به خاطر شلوغیهای روزمره از خانوادهی خود دور میشویم و کمتر با آنها صحبت میکنیم. درصورتیکه آنها میتوانند تجربیات خوبی در اختیارمان قرار دهند. در همین حین با افراد جدید هم ملاقات کنید؛ خصوصا آنهایی که از شما موفقتر هستند. در مکانهای عمومی سر صحبت را با آدمها باز کنید؛ این کار باعث میشود خجالت و اضطراب شما رفتهرفته کاهش یابد. سعی کنید از طرق مختلف با دیدگاههای جدید آشنا شوید و اطلاعات قبلی خود را بهروز نگه دارید.
اینکه بتوانید از دریچهی تازهای به دنیا نگاه کنید کار راحتی نیست. اما اگر به سراغ این کار نروید، گرفتار این تفکر میشوید که هر چه میدانید درست است و نیازی به تغییر، چالشهای ذهنی و تفکر انتقادی نیست. درنتیجه دچار تنآسایی میشوید و خروج از منطقهی امن برایتان تبدیل به دشوارترین کار دنیا میشود.
فراموش نکنید که ارتباط گرفتن با آدمها جدا از تمام مزیتهایی که دارد ممکن است ضررهایی هم داشته باشد پس با دیگران مشورت کنید اما درنهایت مستقل عمل کنید. چراکه ممکن است آنها دلسردتان کنند و به خاطر حسادت به شما با حرفهایشان از میزان تلاش و انگیزه شما بکاهند
@qodrattaqeer
قــدرت تــغــیــیــرر...
۳ـ عادتهای جدید در خودتان ایجاد کنید برای ایده گرفتن در مورد اینکه چهکارهایی انجام دهید، میتوانید کمی به پیشنهادات زیر فکر کنید: • مقابل دوربین بایستید و تا میتوانید از خودتان فیلم بگیرید یا صدای خودتان را ضبط و سپس آن را پخش کنید. این کار باعث میشود…
۶ـ ریسک کنید و از شکست خوردن نهراسید
ممکن است با خود بگویید که من در همین منطقهی امن زندگیام احساس آرامش میکنم و به نظرم همهچیز راضیکننده است. شاید همینطور باشد اما آیا ماندن در آن تمام چیزی را که از زندگی میخواهید، به شما خواهد داد؟
اگر تصمیم دارید که پا فراتر بگذارید و تغییری در خود ایجاد کنید باید ریسک را بپذیرید.
به خاطر داشته باشید که ریسک کردن الزاما به معنای انجام کارهای بزرگ نیست. بلکه به معنای انجام کارهایی است که پیشازاین حاضر به انجام آنها نبودید. ممکن است در این راه بارها و بارها شکست بخورید و این موضوع هیچ ایرادی ندارد. ناامید نشوید و با نگرش (میتوانی انجامش بدهی) به مسیر خود ادامه دهید. اینکه شکست بخورید خیلی بهتر از این است که بعدها دچار پشیمانی و حسرت شوید.
با توجه به سازوکار مغز این طبیعی است که در مقابل ریسک کردن مقاومت به خرج دهید. اما با شناخت ریسکهای واقعی و اقدام کردن میتوانید این مقاومت را کاهش دهید. از خودتان بپرسید بدترین اتفاقی که با برداشتن یکقدم کوچک در این راه ممکن است برایم رخ دهد، چه چیز است؟
حال که آن را شناختید به این فکر کنید که از چه راههایی میتوانید احتمال وقوعش را به حداقل برسانید. نیازی نیست که از قبل تمام جزئیات را پیشبینی و پیشگیری کنید تنها کافی است که شروع کنید.
تحقیقات نشان دادهاند افرادِ با طرز فکر ثابت معمولا دارای ریسکپذیری پایینی هستند، آنها کنترل زندگی خود را در دست ندارند و معمولا آنچه در زندگیشان کسب میکنند کمتر موجب رضایت خاطرشان میشود. البته حدود ریسک پذیری به شخصیت افراد هم بستگی دارد.
@qodrattaqeer
ممکن است با خود بگویید که من در همین منطقهی امن زندگیام احساس آرامش میکنم و به نظرم همهچیز راضیکننده است. شاید همینطور باشد اما آیا ماندن در آن تمام چیزی را که از زندگی میخواهید، به شما خواهد داد؟
اگر تصمیم دارید که پا فراتر بگذارید و تغییری در خود ایجاد کنید باید ریسک را بپذیرید.
به خاطر داشته باشید که ریسک کردن الزاما به معنای انجام کارهای بزرگ نیست. بلکه به معنای انجام کارهایی است که پیشازاین حاضر به انجام آنها نبودید. ممکن است در این راه بارها و بارها شکست بخورید و این موضوع هیچ ایرادی ندارد. ناامید نشوید و با نگرش (میتوانی انجامش بدهی) به مسیر خود ادامه دهید. اینکه شکست بخورید خیلی بهتر از این است که بعدها دچار پشیمانی و حسرت شوید.
با توجه به سازوکار مغز این طبیعی است که در مقابل ریسک کردن مقاومت به خرج دهید. اما با شناخت ریسکهای واقعی و اقدام کردن میتوانید این مقاومت را کاهش دهید. از خودتان بپرسید بدترین اتفاقی که با برداشتن یکقدم کوچک در این راه ممکن است برایم رخ دهد، چه چیز است؟
حال که آن را شناختید به این فکر کنید که از چه راههایی میتوانید احتمال وقوعش را به حداقل برسانید. نیازی نیست که از قبل تمام جزئیات را پیشبینی و پیشگیری کنید تنها کافی است که شروع کنید.
تحقیقات نشان دادهاند افرادِ با طرز فکر ثابت معمولا دارای ریسکپذیری پایینی هستند، آنها کنترل زندگی خود را در دست ندارند و معمولا آنچه در زندگیشان کسب میکنند کمتر موجب رضایت خاطرشان میشود. البته حدود ریسک پذیری به شخصیت افراد هم بستگی دارد.
@qodrattaqeer
قــدرت تــغــیــیــرر...
۶ـ ریسک کنید و از شکست خوردن نهراسید ممکن است با خود بگویید که من در همین منطقهی امن زندگیام احساس آرامش میکنم و به نظرم همهچیز راضیکننده است. شاید همینطور باشد اما آیا ماندن در آن تمام چیزی را که از زندگی میخواهید، به شما خواهد داد؟ اگر تصمیم دارید…
۷ـ از ترسهای خود نترسید و با آنها روبهرو شوید
بزرگترین نیاز شما در زندگیتان دقیقا همان چیزی است که از آن واهمه دارید. اگر به سمتش حملهور شوید و در دل آن موقعیت اضطرابآور قرار بگیرید و این رفتار را تکرار کنید بعد از مدتی متوجه میشوید که زندگیتان زیرورو شده است و بهتدریج از منطقهی امن خود خارج شدهاید.
برای اینکه بتوانید ترسهایتان را کنار بگذارید در قدم اول باید آنها را به همانگونهای که هستند بشناسید. پس یکبهیک آنها را یادداشت و اولویتبندی کنید و هر روز برای از میان برداشتن آنها قدمی بردارید. میتوانید
سعی کنید در ابتدا از موارد کوچک و متفاوت با روتین روز گذشتهی خود شروع کنید. هر ماه برای خودتان چالش جدیدی بگذارید و برای انجام دادن آن اقداماتی هرچند کوچک انجام دهید. مثلا اگر اهل ورزش نیستید به سالن ورزشی بروید و تمرینات خود را آغاز کنید یا اگر فردی منزوی هستید در اتوبوس و مترو آغازگر گفتگو با دیگران باشید.
بعضی ترسها ممکن است بزرگ و ریشهدار باشند و از کودکی شما منشأ بگیرند. بنابراین شاید نیاز باشد که از یک رواندرمانگر کمک بگیرید و لایههای پنهانی ذهن ناخودآگاه خود را موردبررسی قرار دهید تا با روشهایی اثربخش با ترسهایتان روبهرو شوید.
شجاعت به خرج دهید و جسور و کنجکاو باشید؛ حس شگفتانگیز توانایی مواجهشدن با ناشناختهها را جایگزین حس ترستان کنید و به چالشها به چشم یک ماجرا نگاه کنید نه یک تهدید و ترسها را بدون سرکوب و تحریف به یک هیجان مثبت تبدیل کنید و آنها را بپذیرید.
۸ـ اعتمادبهنفس خود را تقویت کنید
برخی از افراد داشتن اعتمادبهنفس را بهعنوان پادزهری در مقابل شک و تردید و مضطرب شدن میدانند. پس همانطور که از ظاهر امر پیداست، اعتمادبهنفس یکی از مؤلفههای ضروری بیرون آمدن از منطقهی امن ذهنی محسوب میشود. اعتمادبهنفس باور به این عقیده است که من این توانایی را دارم تا کارهایم را به نحو مطلوبی انجام دهم.
@qodrattaqeer
بزرگترین نیاز شما در زندگیتان دقیقا همان چیزی است که از آن واهمه دارید. اگر به سمتش حملهور شوید و در دل آن موقعیت اضطرابآور قرار بگیرید و این رفتار را تکرار کنید بعد از مدتی متوجه میشوید که زندگیتان زیرورو شده است و بهتدریج از منطقهی امن خود خارج شدهاید.
برای اینکه بتوانید ترسهایتان را کنار بگذارید در قدم اول باید آنها را به همانگونهای که هستند بشناسید. پس یکبهیک آنها را یادداشت و اولویتبندی کنید و هر روز برای از میان برداشتن آنها قدمی بردارید. میتوانید
سعی کنید در ابتدا از موارد کوچک و متفاوت با روتین روز گذشتهی خود شروع کنید. هر ماه برای خودتان چالش جدیدی بگذارید و برای انجام دادن آن اقداماتی هرچند کوچک انجام دهید. مثلا اگر اهل ورزش نیستید به سالن ورزشی بروید و تمرینات خود را آغاز کنید یا اگر فردی منزوی هستید در اتوبوس و مترو آغازگر گفتگو با دیگران باشید.
بعضی ترسها ممکن است بزرگ و ریشهدار باشند و از کودکی شما منشأ بگیرند. بنابراین شاید نیاز باشد که از یک رواندرمانگر کمک بگیرید و لایههای پنهانی ذهن ناخودآگاه خود را موردبررسی قرار دهید تا با روشهایی اثربخش با ترسهایتان روبهرو شوید.
شجاعت به خرج دهید و جسور و کنجکاو باشید؛ حس شگفتانگیز توانایی مواجهشدن با ناشناختهها را جایگزین حس ترستان کنید و به چالشها به چشم یک ماجرا نگاه کنید نه یک تهدید و ترسها را بدون سرکوب و تحریف به یک هیجان مثبت تبدیل کنید و آنها را بپذیرید.
۸ـ اعتمادبهنفس خود را تقویت کنید
برخی از افراد داشتن اعتمادبهنفس را بهعنوان پادزهری در مقابل شک و تردید و مضطرب شدن میدانند. پس همانطور که از ظاهر امر پیداست، اعتمادبهنفس یکی از مؤلفههای ضروری بیرون آمدن از منطقهی امن ذهنی محسوب میشود. اعتمادبهنفس باور به این عقیده است که من این توانایی را دارم تا کارهایم را به نحو مطلوبی انجام دهم.
@qodrattaqeer
#سوال
سلام
دختری بیست و دو ساله هستم و پسری از همکلاسی هایم به من پیشنهاد ازدواج داده است. طی این چند ترمی که همکلاسی بودیم به این نتیجه رسیدم که ایشان پسر خوبی است و از خیلی جهات توافق نظر داریم و عقایدمان شبیه هم است؛ اما یک نکته به لحاظ شخصیتی وجود دارد که من را نگران می کند.من معمولاً در اوقات فراغت دوست دارم بیشتر در خانه باشم فیلم ببینم یا مطالعه کنم و به طور کلی از تنهایی لذت میبرم و به همین دلیل در میان جمع بودن برای من خیلی خسته کننده است. البته این رو هم بگم که من از اجتماع فراری نیستم و اگر مدت زمان جمعهای خودمانی کوتاه باشد، دوست دارم در اونها شرکت کنم همچنین من به راحتی نمی توانم احساسات خودم را برای دیگران بگم و شناختن دنیای من برای دوستان صمیمی ام هم خیلی سخته و آنها به راحتی نمی تونند متوجه بشن
که درون من چی میگذره، مگر اینکه خودم برایشان صحبت کنم اما خواستگارم آدم بسیار خونگرم، بانشاط و سرزندهای است که به راحتی با مردم ارتباط برقرار کرده و دوست پیدا میکنه. خواستگارم در جمع بودن را بیشتر دوست داره و در اوقات فراغت بیشتر دلش میخواد با دوستانش باشه و یا در مهمانیها شرکت بکنه یا مسافرت بره یا با ماشین دور بزنه اون به راحتی احساسات خودش را با من در میان میذاره و هر چی که توی
دلش هست را بیان می کنه تفاوتهای ما فکر من رو به شدت مشغول کرده و هنوز نتونستم به
درخواستش جواب مثبت بدم اطرافیان و دوستانم به من میگن که اتفاقاً من و خواستگارم مکمل هم هستیم. به نظر اونا من خیلی مته به خشخاش میذارم و خیلی سخت میگیرم
لطفاً بفرمایید که آیا اختلاف رفتارهای من و خواستگارم در آینده برای ما مشکل ساز نمیشه و در
کنار هم خوشبخت خواهیم شد؟
سلام
دختری بیست و دو ساله هستم و پسری از همکلاسی هایم به من پیشنهاد ازدواج داده است. طی این چند ترمی که همکلاسی بودیم به این نتیجه رسیدم که ایشان پسر خوبی است و از خیلی جهات توافق نظر داریم و عقایدمان شبیه هم است؛ اما یک نکته به لحاظ شخصیتی وجود دارد که من را نگران می کند.من معمولاً در اوقات فراغت دوست دارم بیشتر در خانه باشم فیلم ببینم یا مطالعه کنم و به طور کلی از تنهایی لذت میبرم و به همین دلیل در میان جمع بودن برای من خیلی خسته کننده است. البته این رو هم بگم که من از اجتماع فراری نیستم و اگر مدت زمان جمعهای خودمانی کوتاه باشد، دوست دارم در اونها شرکت کنم همچنین من به راحتی نمی توانم احساسات خودم را برای دیگران بگم و شناختن دنیای من برای دوستان صمیمی ام هم خیلی سخته و آنها به راحتی نمی تونند متوجه بشن
که درون من چی میگذره، مگر اینکه خودم برایشان صحبت کنم اما خواستگارم آدم بسیار خونگرم، بانشاط و سرزندهای است که به راحتی با مردم ارتباط برقرار کرده و دوست پیدا میکنه. خواستگارم در جمع بودن را بیشتر دوست داره و در اوقات فراغت بیشتر دلش میخواد با دوستانش باشه و یا در مهمانیها شرکت بکنه یا مسافرت بره یا با ماشین دور بزنه اون به راحتی احساسات خودش را با من در میان میذاره و هر چی که توی
دلش هست را بیان می کنه تفاوتهای ما فکر من رو به شدت مشغول کرده و هنوز نتونستم به
درخواستش جواب مثبت بدم اطرافیان و دوستانم به من میگن که اتفاقاً من و خواستگارم مکمل هم هستیم. به نظر اونا من خیلی مته به خشخاش میذارم و خیلی سخت میگیرم
لطفاً بفرمایید که آیا اختلاف رفتارهای من و خواستگارم در آینده برای ما مشکل ساز نمیشه و در
کنار هم خوشبخت خواهیم شد؟
قــدرت تــغــیــیــرر...
#سوال سلام دختری بیست و دو ساله هستم و پسری از همکلاسی هایم به من پیشنهاد ازدواج داده است. طی این چند ترمی که همکلاسی بودیم به این نتیجه رسیدم که ایشان پسر خوبی است و از خیلی جهات توافق نظر داریم و عقایدمان شبیه هم است؛ اما یک نکته به لحاظ شخصیتی وجود دارد…
درود بر شما
با شرححالی که بیان فرمودید میتوان چنین برداشت کرد که شما به لحاظ شخصیتی درونگرا و خواستگارتان یک فرد برونگرا می باشد. به یاد داشته باشید که ازدواج یک فرد درونگرا و یک فرد برونگرا همیشه به معنای مکمل بودن آنها نیست و گاهی اوقات تعارض و اختلافهای جدی در زندگی مشترک برای چنین افرادی ایجاد میشود.
پایه اصلی درونگرایی و برونگرایی زمینه فیزیولوژیک دارد و بر همین اساس درونگراها و برونگراها نیازهای متفاوتی نسبت به هم دارند و به همین دلیل نیز رفتارهای آنها هم متفاوت از یکدیگر است؛ برای مثال زمانی که فرد درونگرا نیاز دارد که تنها باشد، همسرش او را سرد و بیعاطفه میبیند یا زمانی که یک فرد برونگرا دوست دارد که از همسرش محبت دریافت کند، همسر درونگرای او زود کلافه و خسته میشود. افراد برونگرا تمایل دارند، مدام با همسر خود صحبت کنند و از گفتوگوی طولانی با او لذت میبرند، در صورتی که این نوع رفتار یک درونگرا را زود خسته میکند.
بهعنوان یک قاعده کلی اگر دختر، سطح برونگرایی پسر (شوهر) را ارزیابی کند و ده نمره از سطح درونگرایی خودش بیشتر باشد، آنها با یادگیری یک سری از مهارتهای ارتباطی قادر خواهند بود که به تفاهم برسند؛ اما اگر اختلاف درونگرایی و برونگرایی آنها کمتر از ده نمره باشد؛ آنها تا حدّی ناسازگاری را در زندگی مشترک تجربه خواهند کرد؛
در مقابل اگر خواستگارتان هم به این نتیجه برسد که شما خیلی خیلی درونگرا و خودش خیلی خیلی برونگرا است، آنوقت میتوانم پیشبینی کنم که در صورت زندگی مشترک، او با شما تعارضهای جدی را تجربه خواهد کرد.
پیشنهاد میکنم برای اطمینان از اینکه میزان اختلاف برونگرایی و درونگرایی شما و خواستگارتان چقدر است به آزمایشگاه روانسنجی مراجعه کنید تا نتیجه بهصورت دقیق مشخص شود. پس از آن میتوانید تصمیم دقیقتری بگیرید.
پینوشت: اختلاف « ده نمره » که در اینجا بیان کردم، قابل تعمیم به همه حالتهای برونگرایی و درونگرایی نیست.
با شرححالی که بیان فرمودید میتوان چنین برداشت کرد که شما به لحاظ شخصیتی درونگرا و خواستگارتان یک فرد برونگرا می باشد. به یاد داشته باشید که ازدواج یک فرد درونگرا و یک فرد برونگرا همیشه به معنای مکمل بودن آنها نیست و گاهی اوقات تعارض و اختلافهای جدی در زندگی مشترک برای چنین افرادی ایجاد میشود.
پایه اصلی درونگرایی و برونگرایی زمینه فیزیولوژیک دارد و بر همین اساس درونگراها و برونگراها نیازهای متفاوتی نسبت به هم دارند و به همین دلیل نیز رفتارهای آنها هم متفاوت از یکدیگر است؛ برای مثال زمانی که فرد درونگرا نیاز دارد که تنها باشد، همسرش او را سرد و بیعاطفه میبیند یا زمانی که یک فرد برونگرا دوست دارد که از همسرش محبت دریافت کند، همسر درونگرای او زود کلافه و خسته میشود. افراد برونگرا تمایل دارند، مدام با همسر خود صحبت کنند و از گفتوگوی طولانی با او لذت میبرند، در صورتی که این نوع رفتار یک درونگرا را زود خسته میکند.
بهعنوان یک قاعده کلی اگر دختر، سطح برونگرایی پسر (شوهر) را ارزیابی کند و ده نمره از سطح درونگرایی خودش بیشتر باشد، آنها با یادگیری یک سری از مهارتهای ارتباطی قادر خواهند بود که به تفاهم برسند؛ اما اگر اختلاف درونگرایی و برونگرایی آنها کمتر از ده نمره باشد؛ آنها تا حدّی ناسازگاری را در زندگی مشترک تجربه خواهند کرد؛
در مقابل اگر خواستگارتان هم به این نتیجه برسد که شما خیلی خیلی درونگرا و خودش خیلی خیلی برونگرا است، آنوقت میتوانم پیشبینی کنم که در صورت زندگی مشترک، او با شما تعارضهای جدی را تجربه خواهد کرد.
پیشنهاد میکنم برای اطمینان از اینکه میزان اختلاف برونگرایی و درونگرایی شما و خواستگارتان چقدر است به آزمایشگاه روانسنجی مراجعه کنید تا نتیجه بهصورت دقیق مشخص شود. پس از آن میتوانید تصمیم دقیقتری بگیرید.
پینوشت: اختلاف « ده نمره » که در اینجا بیان کردم، قابل تعمیم به همه حالتهای برونگرایی و درونگرایی نیست.
تاکنون فقط اندکی از پولهایی که صرف کاهش احساس فلاکت و ناخشنودی شده است، به پیشگیری یا آموزش چگونگی بهتر کنار آمدن با یکدیگر پیش از ورود به روابط مشکلساز و خصمانه، اختصاص یافته است؛ روابط خصمانه و دردسرآفرینی که محصول تلاشهای پیگیر ما برای کنترل و دستکاری دیگران است. اگر میخواهیم در منحنی پیشرفته انسانی حرکت رو به رشد ایجاد کنیم، پیشگیری تنها راهی است که ما را به آنجا میرساند و پیشگیری یعنی تغییر از نظام کنترل بیرونی به نظام تئوری انتخاب.
وقتی هر نوع مشکل انسانی رخ میدهد، بهطور مثال وقتی ازدواج شروع به فروپاشی میکند، زن و شوهر به ندرت به سوی هم برمیگردند. مهم نیست که مشاور چقدر ماهر و توانا باشد، نجات یک ازدواج رو به انحلال یا دانش آموز در آستانهی شکست، اغلب غیرممکن است. پس راهکار موثر، پیشگیری از وقوع این فروپاشیهاست و نه جستجوی راههای موثر برای تغییر و یا تعمیر افراد در حال فروپاشی و شکست.
تئوری انتخاب
#ویلیام_گلسر
@qodrattaqeer
وقتی هر نوع مشکل انسانی رخ میدهد، بهطور مثال وقتی ازدواج شروع به فروپاشی میکند، زن و شوهر به ندرت به سوی هم برمیگردند. مهم نیست که مشاور چقدر ماهر و توانا باشد، نجات یک ازدواج رو به انحلال یا دانش آموز در آستانهی شکست، اغلب غیرممکن است. پس راهکار موثر، پیشگیری از وقوع این فروپاشیهاست و نه جستجوی راههای موثر برای تغییر و یا تعمیر افراد در حال فروپاشی و شکست.
تئوری انتخاب
#ویلیام_گلسر
@qodrattaqeer
دوستان میخوام نصیحتتون کنم.
هیچوقت درگیر ابتذال امید و نیمه پر لیوان نشید.
یه وقتهایی لیوان واقعاً خالیه و نیمه پرش فقط توهم ماست.
اگر به ابتذال امید تن بدیم حاصلش انفعال و تعهد به فرم و ایده و هدفی است که عملاً فقط برای ما خسارت به بار آورده.
گاهی سخت رویی داشتن در مسیری یا برای تحقق هدفی فقط و فقط تقلای بیهوده ست.
گاهی شهامت رها کردن یه چیزی، مفهوم دقیق امیدواری است. چیزی رو رها میکنی تا بیش از این منابعت رو خرجش نکنی. چیزی رو رها میکنی تا مسیر جدیدی برای هدفی که مال خودته و مطابق با ارزشهاته، خلق کنی.
ابتذال امید و خوشبینی فقط یه سم مهلکه.
حواستون باشه امید صرفاً انتظار وقوع یه سناریوی مثبت و ندید گرفتن واقعیتهای موجود نیست.
هیچوقت درگیر ابتذال امید و نیمه پر لیوان نشید.
یه وقتهایی لیوان واقعاً خالیه و نیمه پرش فقط توهم ماست.
اگر به ابتذال امید تن بدیم حاصلش انفعال و تعهد به فرم و ایده و هدفی است که عملاً فقط برای ما خسارت به بار آورده.
گاهی سخت رویی داشتن در مسیری یا برای تحقق هدفی فقط و فقط تقلای بیهوده ست.
گاهی شهامت رها کردن یه چیزی، مفهوم دقیق امیدواری است. چیزی رو رها میکنی تا بیش از این منابعت رو خرجش نکنی. چیزی رو رها میکنی تا مسیر جدیدی برای هدفی که مال خودته و مطابق با ارزشهاته، خلق کنی.
ابتذال امید و خوشبینی فقط یه سم مهلکه.
حواستون باشه امید صرفاً انتظار وقوع یه سناریوی مثبت و ندید گرفتن واقعیتهای موجود نیست.
مهم ترین چیزهای زندگی، از طریق
مذاکره به دست نمی آیند.
مذاکره با دیگران سر عشق و احترام، احساس خیلی بدی دارد و کل مسئله را زیر سؤال می برد.
اگر لازم است کسی را متقاعد کنید که دوستتان داشته باشد، هرگز شما را
دوست نخواهد داشت. اگر لازم است به کسی باج بدهید تا به شما احترام بگذارد، هرگز به شما احترام نخواهد گذاشت. اگر لازم است کسی را متقاعد کنید تا به شما اعتماد کند، در حقیقت هرگز به شما اعتماد نخواهد کرد.
با ارزش ترین و مهم ترین چیزها در زندگی، ذاتا ماهیتی غیرمعاملاتی دارند و تلاش برای مذاکره درباره ی آن ها، بلافاصله نابودشان می کند.
مارک منسن
@qodrattaqeer
مذاکره به دست نمی آیند.
مذاکره با دیگران سر عشق و احترام، احساس خیلی بدی دارد و کل مسئله را زیر سؤال می برد.
اگر لازم است کسی را متقاعد کنید که دوستتان داشته باشد، هرگز شما را
دوست نخواهد داشت. اگر لازم است به کسی باج بدهید تا به شما احترام بگذارد، هرگز به شما احترام نخواهد گذاشت. اگر لازم است کسی را متقاعد کنید تا به شما اعتماد کند، در حقیقت هرگز به شما اعتماد نخواهد کرد.
با ارزش ترین و مهم ترین چیزها در زندگی، ذاتا ماهیتی غیرمعاملاتی دارند و تلاش برای مذاکره درباره ی آن ها، بلافاصله نابودشان می کند.
مارک منسن
@qodrattaqeer
ساده ترین کار برای درمانگر اظهار نظر و راه حل دادن است و دشوارترین کار مقاومت در برابر مدام نظر دادن و دانای کل بودن.
کسی که بعد از چهار جمله گفتگو، تفسیر و راهکار می دهد، مشغول فرافکنی است نه درمان.
از صفحه اینستاگرام ساره سرگلزایی
کسی که بعد از چهار جمله گفتگو، تفسیر و راهکار می دهد، مشغول فرافکنی است نه درمان.
از صفحه اینستاگرام ساره سرگلزایی
#فنون_مشاوره
#مولفه_های_ارتباط_غیر_کلامی
این مولفه ها ها شامل«ظاهر جسمانی» و «حرکات» و «زیر و بمی صدا» میباشد.
#حرکات_مراجع
1⃣.حرکات جنبشی نشان دهنده اضطراب و عصبانیت
2⃣.شانه بالا انداختن مراجع نشان دهنده نامطمئن بودن و دوسوگرایی
3⃣.لب های به هم سفت شده نشان دهنده رنجیدن و رد پاسخ مشاور
4⃣.تنفس کند نشان دهنده اضطراب
5⃣.سفت کردن و مشت کردن دست ها نشان دهنده مقاومت در برابر خودافشایی و تمایل به افشاگری
6⃣.از گوشه چشم نگاه کردن نشان دهنده دلنگرانی و متفکر بودن یا تجربه آها یافتم.
7⃣.دست های تانشده بیانگر باز بودن و افشاگری مراجع
8⃣.نگاه کردن به پایین و اطراف نشان دهنده دلمشغولی و افکار نگران کننده است.
9⃣.اشتباهات کلامی و خطای لفظی نشان دهنده اضطراب مراجع
https://www.tgoop.com/qodrattaqeer
#مولفه_های_ارتباط_غیر_کلامی
این مولفه ها ها شامل«ظاهر جسمانی» و «حرکات» و «زیر و بمی صدا» میباشد.
#حرکات_مراجع
1⃣.حرکات جنبشی نشان دهنده اضطراب و عصبانیت
2⃣.شانه بالا انداختن مراجع نشان دهنده نامطمئن بودن و دوسوگرایی
3⃣.لب های به هم سفت شده نشان دهنده رنجیدن و رد پاسخ مشاور
4⃣.تنفس کند نشان دهنده اضطراب
5⃣.سفت کردن و مشت کردن دست ها نشان دهنده مقاومت در برابر خودافشایی و تمایل به افشاگری
6⃣.از گوشه چشم نگاه کردن نشان دهنده دلنگرانی و متفکر بودن یا تجربه آها یافتم.
7⃣.دست های تانشده بیانگر باز بودن و افشاگری مراجع
8⃣.نگاه کردن به پایین و اطراف نشان دهنده دلمشغولی و افکار نگران کننده است.
9⃣.اشتباهات کلامی و خطای لفظی نشان دهنده اضطراب مراجع
https://www.tgoop.com/qodrattaqeer
Telegram
قــدرت تــغــیــیــرر...
@Kh_f_z فــرنــاز خــتــائیــلــر
کارشناس روان شناسی ( حوزه خودشناسی)
کارشناس ارشد مشاوره دانشگاه شهیدبهشتی
کارشناس روان شناسی ( حوزه خودشناسی)
کارشناس ارشد مشاوره دانشگاه شهیدبهشتی
Forwarded from Great decision
امشب کلاس زبان تخصصی داریم
بارها و بارها می شنویم که گفته می شه : اولش اینقدر خوب بود !
مدام حرفهای عاشقانه می زد
پیام می داد
قریون صدقه ام می رفت
خوب اولش می خواد رابطه شکل بگیره و به دستت بیاره
با بداخلاقی و دعوا و سین نکردن که نمی تونست بگه بفرما بیا با هم باشیم
اینقدر اول و وسط و جایی که الان تو رابطه هستید و با هم مقایسه نکنید .
با گذشت زمان شکل رابطه تغییر می کنه .
مدام حرفهای عاشقانه می زد
پیام می داد
قریون صدقه ام می رفت
خوب اولش می خواد رابطه شکل بگیره و به دستت بیاره
با بداخلاقی و دعوا و سین نکردن که نمی تونست بگه بفرما بیا با هم باشیم
اینقدر اول و وسط و جایی که الان تو رابطه هستید و با هم مقایسه نکنید .
با گذشت زمان شکل رابطه تغییر می کنه .
Forwarded from Great decision
والتر میشل مشاهده کرد که افراد عادی و روان شناسان حرفه ای به صورت شهودی باور دارند:
رفتار افراد نسبتا با ثبات است در حالی که شواهد تجربی از تغییر پذیری زیاد در رفتار حکایت دارد.
میشل این را تناقض ثبات نامید.
از نظر خیلی ها به نظر بدیهی می رسد که آمادگی های شخصی کلی مانند پرخاشگری ،صداقت خست، وقت شناسی و غیره بیشر رفتارهای ما را توجیه می کنند. افراد سیاستمداران را برای تصدی مقام انتخاب میکنند، زیرا باور دارند که آنها صادق، قابل اعتماد قاطع و شریف هستند؛ کارفرمایان و مدیران در گزینش کارمند کارکنانی را که وقت شناس وفادار یاری گر سخت کوش منظم و معاشرتی هستند انتخاب میکنند. یک نفر می تواند صمیمی و معاشرتی باشد در حالی که دیگری سر سنگین و کم حرف روان شناسان و افراد عادی از دیرباز رفتار افراد را با استفاده از این گونه صفات توصیفی دسته بندی کرده اند. بنابراین خیلیها تصور میکنند که صفات شخصیت کلی در طول زمان و همین طور در موقعیتهای گوناگون آشکار میشوند. میشل اظهار داشت که در بهترین حالت، نظر این افراد فقط پنجاه درصد درست است. میشل باور داشت که برخی از صفات بنیادی در طول زمان ادامه می یابند اما شواهد کمی وجود دارند که نشان دهند آنها از یک موقعیت به موقعیت دیگر تعمیم مییابند. میشل با نسبت دادن رفتار به این صفات کلی، قویاً مخالف بود. هرگونه تلاش برای طبقه بندی افراد به صورت صمیمی برونگرا، وظیفه شناس و غیره فقط یک راه برای تعریف کردن شخصیت است اما این طبقه بندی بی ثمر است و نمی تواند رفتار را توجیه کند میشل ۱۹۹۰ ، ۱۹۹۹ ۲۰۰۴؛ میشل و همکاران ۲۰۰۲؛ شودا و میشل، ۱۹۹۸).
رفتار افراد نسبتا با ثبات است در حالی که شواهد تجربی از تغییر پذیری زیاد در رفتار حکایت دارد.
میشل این را تناقض ثبات نامید.
از نظر خیلی ها به نظر بدیهی می رسد که آمادگی های شخصی کلی مانند پرخاشگری ،صداقت خست، وقت شناسی و غیره بیشر رفتارهای ما را توجیه می کنند. افراد سیاستمداران را برای تصدی مقام انتخاب میکنند، زیرا باور دارند که آنها صادق، قابل اعتماد قاطع و شریف هستند؛ کارفرمایان و مدیران در گزینش کارمند کارکنانی را که وقت شناس وفادار یاری گر سخت کوش منظم و معاشرتی هستند انتخاب میکنند. یک نفر می تواند صمیمی و معاشرتی باشد در حالی که دیگری سر سنگین و کم حرف روان شناسان و افراد عادی از دیرباز رفتار افراد را با استفاده از این گونه صفات توصیفی دسته بندی کرده اند. بنابراین خیلیها تصور میکنند که صفات شخصیت کلی در طول زمان و همین طور در موقعیتهای گوناگون آشکار میشوند. میشل اظهار داشت که در بهترین حالت، نظر این افراد فقط پنجاه درصد درست است. میشل باور داشت که برخی از صفات بنیادی در طول زمان ادامه می یابند اما شواهد کمی وجود دارند که نشان دهند آنها از یک موقعیت به موقعیت دیگر تعمیم مییابند. میشل با نسبت دادن رفتار به این صفات کلی، قویاً مخالف بود. هرگونه تلاش برای طبقه بندی افراد به صورت صمیمی برونگرا، وظیفه شناس و غیره فقط یک راه برای تعریف کردن شخصیت است اما این طبقه بندی بی ثمر است و نمی تواند رفتار را توجیه کند میشل ۱۹۹۰ ، ۱۹۹۹ ۲۰۰۴؛ میشل و همکاران ۲۰۰۲؛ شودا و میشل، ۱۹۹۸).