Forwarded from نشر و پخش آفرینگان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز ، آفرینگان در خانه نو متولد شد.
از اینکه ۴ سال کنار ما بودید سپاس گزاریم🙏🏽♥️
آمین که فصل ها همه برایتان در عشق بگذرد.
نشر و پخش آفرینگان
از اینکه ۴ سال کنار ما بودید سپاس گزاریم🙏🏽♥️
آمین که فصل ها همه برایتان در عشق بگذرد.
نشر و پخش آفرینگان
انتشارات ققنوس
. ۲۲ دسامبر سالروز درگذشت ساموئل بکت 👇👇👇 @qoqnoospublication
امروز دقیقاً سی و پنج سال از مرگ ساموئل بکت میگذرد. یکی از بزرگترین نمایندگان مدرنیسم ادبی در ادبیات اروپا و یکی از برجستهترین نمایشنامهنویسانه دورانها. کسی که تأثیر آثارش بر ادبیات جهان البته از مرزهای تئاتر درمیگذرد و رمان، شعر، و حتی فلسفهی معاصر را در بر میگیرد .
در تابستان سال ۱۹۸۹ بکت همسرش سوزان را از دست داد. اتفاقی که ضربه روحی شدیدی برایش بود. کمتر از پنج ماه بعد در اوایل دسامبرِ همان سال پرستارش او را در حالی که بیهوش شده بود در حمام یافت. در طی روزهای بعد او برای انجام آزمایشات متعدد پزشکی در مورد احتمال سکته قلبی و شرایط روحی و فیزیکیاش تحت مراقبت بود. رسیدگی پزشکی امّا موفقیتآمیز نبود. در یازدهم دسامبر ضعف جسمانی او تشدید شد و در نهایت به کما رفت. ده روز بعد در ساعت یک بعدازظهر روز جمعه ۲۲ دسامبر در تعطیلات کریسمس از دنیا رفت. او بنا به درخواستش در کنار همسرش در قبرستان مونپارناس در پاریس به خاک سپرده شد.
یکی از دوستانش ادیت فورنیه که در روزهای پایانی در تمامی دقایق در کنار بکت بود گفت که چند روز آخر در کنار تختش وقتی به او اطلاع دادم که واتسلاو هاول به ریاستجمهوری چکسلواکی رسید، لبخندی محو بر صورتش نشست. بکت چند سال پیش از آن نمایشنامهی «فاجعه» را به هاول تقدیم کرده بود. یکی از معدود آثارآشکارا سیاسی او و اثری که در نقد سرکوب و سانسور در نظامهای توتالیتر نوشته بود. لبخند محو بکت در آن روزهای آخر، احتمالاً واپسین پاسخ او به محنت جهان بود: امید و ادامه دادن. پیامی که سالها قبل در رمان «نامناپذیر» نیز گفته بود:
«… باید ادامه دهی، نمیتوانم ادامه دهم، ادامه میدهم.»
[در ویدئوی بالا پرفسور جیمز نولسون یکی از بزرگترین بکتشناسان جهان و دوست صمیمی ساموئل بکت که یکی از بهترین بیوگرافیها در مورد نویسنده ایرلندی را نیز نوشته، در مورد آرشیو بکت در دانشگاه ردینگ که مرکز اصلی مطالعات بکتشناسی در جهان است صحبت میکند.
نشر ققنوس ترجمهٔ زندگینامهٔ تحلیلی بکت به قلم #اندرو_ گیبسون یکی دیگر ازهمکاران بنیاد بینالمللی بکت و یکی از برجستهترین بکتشناسان حال حاضر جهان را در دست انتشار دارد.]
انتخاب و ترجمهٔ ویدیو از دکتر #فرهاد_محرابی عزیز
#ساموئل_بکت #جیمز_نولسون #انتشارات_ققنوس #وات #مرفی #در_انتظار_گودو #سهیل_سمی
@qoqnoospub
در تابستان سال ۱۹۸۹ بکت همسرش سوزان را از دست داد. اتفاقی که ضربه روحی شدیدی برایش بود. کمتر از پنج ماه بعد در اوایل دسامبرِ همان سال پرستارش او را در حالی که بیهوش شده بود در حمام یافت. در طی روزهای بعد او برای انجام آزمایشات متعدد پزشکی در مورد احتمال سکته قلبی و شرایط روحی و فیزیکیاش تحت مراقبت بود. رسیدگی پزشکی امّا موفقیتآمیز نبود. در یازدهم دسامبر ضعف جسمانی او تشدید شد و در نهایت به کما رفت. ده روز بعد در ساعت یک بعدازظهر روز جمعه ۲۲ دسامبر در تعطیلات کریسمس از دنیا رفت. او بنا به درخواستش در کنار همسرش در قبرستان مونپارناس در پاریس به خاک سپرده شد.
یکی از دوستانش ادیت فورنیه که در روزهای پایانی در تمامی دقایق در کنار بکت بود گفت که چند روز آخر در کنار تختش وقتی به او اطلاع دادم که واتسلاو هاول به ریاستجمهوری چکسلواکی رسید، لبخندی محو بر صورتش نشست. بکت چند سال پیش از آن نمایشنامهی «فاجعه» را به هاول تقدیم کرده بود. یکی از معدود آثارآشکارا سیاسی او و اثری که در نقد سرکوب و سانسور در نظامهای توتالیتر نوشته بود. لبخند محو بکت در آن روزهای آخر، احتمالاً واپسین پاسخ او به محنت جهان بود: امید و ادامه دادن. پیامی که سالها قبل در رمان «نامناپذیر» نیز گفته بود:
«… باید ادامه دهی، نمیتوانم ادامه دهم، ادامه میدهم.»
[در ویدئوی بالا پرفسور جیمز نولسون یکی از بزرگترین بکتشناسان جهان و دوست صمیمی ساموئل بکت که یکی از بهترین بیوگرافیها در مورد نویسنده ایرلندی را نیز نوشته، در مورد آرشیو بکت در دانشگاه ردینگ که مرکز اصلی مطالعات بکتشناسی در جهان است صحبت میکند.
نشر ققنوس ترجمهٔ زندگینامهٔ تحلیلی بکت به قلم #اندرو_ گیبسون یکی دیگر ازهمکاران بنیاد بینالمللی بکت و یکی از برجستهترین بکتشناسان حال حاضر جهان را در دست انتشار دارد.]
انتخاب و ترجمهٔ ویدیو از دکتر #فرهاد_محرابی عزیز
#ساموئل_بکت #جیمز_نولسون #انتشارات_ققنوس #وات #مرفی #در_انتظار_گودو #سهیل_سمی
@qoqnoospub
Forwarded from مرکز فرهنگی شهرکتاب
شاید وقتی صحبت از سعید نفیسی میشود، اولین تصویری که جلوی چشمانمان میآید کتابهای چیدهشده روی هم تا سقف، کتابخانهای که از وفور کتاب نمیتواند نفس بکشد، خطوط سیاه میان کاغذهای سفید، و مردی است با سیگاریبرلب که پشت میزی نشسته و روی یکی از همان کتابها خم شده.
«ایران»، وطنی که همیشه و همهجا تنها دارایی نفیسی بود، هم از میان همین کتابها و صفحات نامش بر زبان نفیسی نشست و او، پس از پیشنهاد و برگزیدن آن نام در شورای مربوطه، در مقالهای تحتعنوانِ «از این پس همه باید کشور ما را بنام ایران بشناسند» به این نام رسمیتی همگانی بخشید. نفیسی فقط محقق و نویسندهای برجستهای نبود، بلکه شاعر و ادیبی خوشذوق بود.
هشت جستار این کتاب هشت روایتِ نفیس و ارزشمند از سعید نفیسی، زندگیاش، زمانهاش، و خدماتش.پیمان طالبی، برای بهقلمدرآوردن این کتاب، علاوه بر اینکه بالغ بر سیصد منبع مختلف را بررسی کرده، سراغ بازماندگان و اسناد خانوادگی سعید نفیسی نیز رفته و از هیچ کوششی برای روایتی تازه، تمیز، مطمئن، و خواندنی دریغ نکرده. گفتنی است، تصاویری که فصلهای مختلف این کتاب را زینت بخشیدهاند بسیاریشان نخستینبار است که منتشر میشوند.
«ایران»، وطنی که همیشه و همهجا تنها دارایی نفیسی بود، هم از میان همین کتابها و صفحات نامش بر زبان نفیسی نشست و او، پس از پیشنهاد و برگزیدن آن نام در شورای مربوطه، در مقالهای تحتعنوانِ «از این پس همه باید کشور ما را بنام ایران بشناسند» به این نام رسمیتی همگانی بخشید. نفیسی فقط محقق و نویسندهای برجستهای نبود، بلکه شاعر و ادیبی خوشذوق بود.
هشت جستار این کتاب هشت روایتِ نفیس و ارزشمند از سعید نفیسی، زندگیاش، زمانهاش، و خدماتش.پیمان طالبی، برای بهقلمدرآوردن این کتاب، علاوه بر اینکه بالغ بر سیصد منبع مختلف را بررسی کرده، سراغ بازماندگان و اسناد خانوادگی سعید نفیسی نیز رفته و از هیچ کوششی برای روایتی تازه، تمیز، مطمئن، و خواندنی دریغ نکرده. گفتنی است، تصاویری که فصلهای مختلف این کتاب را زینت بخشیدهاند بسیاریشان نخستینبار است که منتشر میشوند.
.
داستان آوای باد دو بخش دارد.
وقایع بخش اول در شهر هانگژو در شرق چین رخ میدهد در سال 1941 در بحبوحهٔ جنگ جهانی دوم یعنی زمانی که دولت دستنشانده ژاپن در چین بر سر کار بود و همزمان درگیر جنگ با دو گروه مقاومت ناسیونالیست و کمونیست بود.
رئیس پلیس مخفی رژیم به بهانهٔ انجام مأموریتی مهم سه مرد و دو زن را که اعضای گروه کشف رمزاند شبانه و تحت حفاظت به ملکی متروک و دورافتاده در کرانهٔ دریاچه غرب میبرد.
در میان آنها یکی برای گروه مقاومت کمونیستها جاسوسی میکند. این افراد نمیتوانند تا زمان کنار رفتن نقاب آن جاسوس این ملک را ترک کنند، جاسوسی که با نام شبح شناخته میشود و در صدد بیرون فرستادن پیام برای همرزمانش است.
در بخش دوم، که در زمان حال رخ میدهد مای جیا ماجرای دیدارش با بازماندگان وقایع بخش اول را روایت میکند و شرحی دربارهٔ شخصیتهای داستان ارائه میدهد
آوای باد بیطرفانه و به زبانی ساده نوشته شده و به اتفاقات واقعی میپردازد.
پس از پایان داستان شرح زیبایی از شخصیتها و سرگذشتشان ارائه میدهد بسیار مورد توجه خوانندگان این اثر قرار گرفته است.
#آوای_باد #مای_جیا #انتشارات_ققنوس
@qoqnoospublication
داستان آوای باد دو بخش دارد.
وقایع بخش اول در شهر هانگژو در شرق چین رخ میدهد در سال 1941 در بحبوحهٔ جنگ جهانی دوم یعنی زمانی که دولت دستنشانده ژاپن در چین بر سر کار بود و همزمان درگیر جنگ با دو گروه مقاومت ناسیونالیست و کمونیست بود.
رئیس پلیس مخفی رژیم به بهانهٔ انجام مأموریتی مهم سه مرد و دو زن را که اعضای گروه کشف رمزاند شبانه و تحت حفاظت به ملکی متروک و دورافتاده در کرانهٔ دریاچه غرب میبرد.
در میان آنها یکی برای گروه مقاومت کمونیستها جاسوسی میکند. این افراد نمیتوانند تا زمان کنار رفتن نقاب آن جاسوس این ملک را ترک کنند، جاسوسی که با نام شبح شناخته میشود و در صدد بیرون فرستادن پیام برای همرزمانش است.
در بخش دوم، که در زمان حال رخ میدهد مای جیا ماجرای دیدارش با بازماندگان وقایع بخش اول را روایت میکند و شرحی دربارهٔ شخصیتهای داستان ارائه میدهد
آوای باد بیطرفانه و به زبانی ساده نوشته شده و به اتفاقات واقعی میپردازد.
پس از پایان داستان شرح زیبایی از شخصیتها و سرگذشتشان ارائه میدهد بسیار مورد توجه خوانندگان این اثر قرار گرفته است.
#آوای_باد #مای_جیا #انتشارات_ققنوس
@qoqnoospublication
لایلیوس: «اگر اوقات زندگانیام به خوشدلی گذشته، همه بدان سبب بوده است که آن را با دوستم اسکیپیو سپری کردهام»
ما از چه روی در پی دوستیم و در دوستی در پی چه میگردیم؟ آیا میل به دوستی به سبب ضعف و نیازی در ماست و در آن به دنبال منفعتی میگردیم؟ یا نه، علتی دیگر، مقدمتر و زیباتر درکار است؟
«دوستی» از آن مفاهیمی است که زمان نمیشناسد، چرا که در تار و پود زندگی بشری ما تنیده شده است.
و شاید از همین روست که رسالۀ سیسرو در باب دوستی، همچنان از پس قرنها برای ما طنینی معاصر و امروزی دارد.
#دوستی #درباب_دوستی #در_باب_دوستی
#لایلیلیوس #سیسرو #فلسفه #فلسفه_زندگی #فلسفه_دوستی #فلسفه_کلاسیک #انتشارات_ققنوس
@qoqnoospub
ما از چه روی در پی دوستیم و در دوستی در پی چه میگردیم؟ آیا میل به دوستی به سبب ضعف و نیازی در ماست و در آن به دنبال منفعتی میگردیم؟ یا نه، علتی دیگر، مقدمتر و زیباتر درکار است؟
«دوستی» از آن مفاهیمی است که زمان نمیشناسد، چرا که در تار و پود زندگی بشری ما تنیده شده است.
و شاید از همین روست که رسالۀ سیسرو در باب دوستی، همچنان از پس قرنها برای ما طنینی معاصر و امروزی دارد.
#دوستی #درباب_دوستی #در_باب_دوستی
#لایلیلیوس #سیسرو #فلسفه #فلسفه_زندگی #فلسفه_دوستی #فلسفه_کلاسیک #انتشارات_ققنوس
@qoqnoospub
Forwarded from kiandokht_ alazadeh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مجموعه سه گانه صعود📚
🔹مجموعه سهگانه «صعود» نوشته جنیفر ای نیلسن را با ترجمه رقیه بهشتی برای رده سنی نوجوانان است🔹
هنگامیکه خیانت در هر گوشهای به کمین نشسته، پادشاه ناگریز میشود تاج و تختش را رها کند. آیا او هرگز به سرزمینش باز خواهد گشت؟
این کتاب که اولین بار در سال 2012 به انتشار رسید. داستان به نوجوانی پانزده ساله، بی سرپرست، و جنگجو به نام «سیج» می پردازد که به صورت اتفاقی توسط «کانر»، یکی از نمایندگان پادشاه، خریداری می شود. تمام اعضای خانواده ی سلطنتی اخیرا جانشان را در شرایطی اسرارآمیز از دست داده اند، و «کانر» به خاطر جلوگیری از جنگ داخلی، مشغول جمع آوری نوجوانان بی سرپرستی است که می توانند خود را به شکل باورپذیر به جای پسر کوچک پادشاه جا بزنند—پسری که گفته می شود سال ها پیش در دریا گم شد. «سیج» خیلی زود درگیر رقابتی مرگبار با دو پسر دیگر می شود تا بتواند نقش «شاهزاده جارون» را بازی کند.
#آفرینگان #انتشارات_آفرینگان #گروه_انتشاراتی_ققنوس #کودک #نوجوان
@afarineganp
@qoqnoospub
@qoqnoosp
🔹مجموعه سهگانه «صعود» نوشته جنیفر ای نیلسن را با ترجمه رقیه بهشتی برای رده سنی نوجوانان است🔹
هنگامیکه خیانت در هر گوشهای به کمین نشسته، پادشاه ناگریز میشود تاج و تختش را رها کند. آیا او هرگز به سرزمینش باز خواهد گشت؟
این کتاب که اولین بار در سال 2012 به انتشار رسید. داستان به نوجوانی پانزده ساله، بی سرپرست، و جنگجو به نام «سیج» می پردازد که به صورت اتفاقی توسط «کانر»، یکی از نمایندگان پادشاه، خریداری می شود. تمام اعضای خانواده ی سلطنتی اخیرا جانشان را در شرایطی اسرارآمیز از دست داده اند، و «کانر» به خاطر جلوگیری از جنگ داخلی، مشغول جمع آوری نوجوانان بی سرپرستی است که می توانند خود را به شکل باورپذیر به جای پسر کوچک پادشاه جا بزنند—پسری که گفته می شود سال ها پیش در دریا گم شد. «سیج» خیلی زود درگیر رقابتی مرگبار با دو پسر دیگر می شود تا بتواند نقش «شاهزاده جارون» را بازی کند.
#آفرینگان #انتشارات_آفرینگان #گروه_انتشاراتی_ققنوس #کودک #نوجوان
@afarineganp
@qoqnoospub
@qoqnoosp
سفال یکی از خلاقیتهای ماندگار انسان از دورههای نوسنگی و ماقبل تاریخ است که امروز بقایای آن از ویرانههای مدفون یا گورهای جوامع کهن به دست میآید.
#سفال_و_سالفگری_در_ایران
از ابتدای نوسنگی تا دوران معاصر
@qoqnoospublication
#سفال_و_سالفگری_در_ایران
از ابتدای نوسنگی تا دوران معاصر
@qoqnoospublication
انتشارات ققنوس
سفال یکی از خلاقیتهای ماندگار انسان از دورههای نوسنگی و ماقبل تاریخ است که امروز بقایای آن از ویرانههای مدفون یا گورهای جوامع کهن به دست میآید. #سفال_و_سالفگری_در_ایران از ابتدای نوسنگی تا دوران معاصر @qoqnoospublication
نخستین سفالهای ابتدایی در جوامع روستایی کوچک در عصر نوسنگی پدید آمدند. پیدایش کشاورزی و تولید غذا موجبات ذخیرهسازی غذا را فراهم آورد و این امر به وسایل و ابزاری نیاز داشت و سفال یکی از این ابزارها بود.
سفال از بدو پیدایش خود مراحلی را طی کرده است، در این کتاب مراحل تکوینی آن از قبیل سستی، سختی، نقش و بینقشی سفال مورد بحث و بررسی قرار گرفته، و بر این اساس، سفال و سفالگری در فلات مرکزی ایران از آغاز عصر نوسنگی تا دوران معاصر در ۸ فصل تدوین شده است.
از آغاز دوران شهرنشینی و ظهور و پیدایش خط، تکوین سفال وارد مراحل جدیدی شد، و سفال خاکستری- سیاه به عنوان کالای صنعتی جای سفال منقوش را گرفت و توسط مردم مهاجر و دامدار وارد عرصه فرهنگ و هنر بخشهای مختلف فلات ایران شد.
تازهواردان کوهپایهها و کنار چشمهها را برای زندگی و دامداری انتخاب کردند و اموات خود را به همراه سفالینهها و ابزارآلات برنزی کمی دورتر از محل سکونتشان دفن میکردند که بقایای آن علاوه بر گورستان قیطریه از گورستانهای دیگری از جمله دروس، پل رومی، تپههای عباسآباد، سلطنت آباد و بوستان پنجم پاسدارانِ تهران کشف شده است.
این کتاب با مجموعهای از جدولها و تصاویر سیاه و سفید و رنگی به درک و فهم مطالب کتاب بسیار کمک میکند.
#سفال_و_سفالگری_در_ایران
#سیفالله_کامبخش
@qoqnoospub
سفال از بدو پیدایش خود مراحلی را طی کرده است، در این کتاب مراحل تکوینی آن از قبیل سستی، سختی، نقش و بینقشی سفال مورد بحث و بررسی قرار گرفته، و بر این اساس، سفال و سفالگری در فلات مرکزی ایران از آغاز عصر نوسنگی تا دوران معاصر در ۸ فصل تدوین شده است.
از آغاز دوران شهرنشینی و ظهور و پیدایش خط، تکوین سفال وارد مراحل جدیدی شد، و سفال خاکستری- سیاه به عنوان کالای صنعتی جای سفال منقوش را گرفت و توسط مردم مهاجر و دامدار وارد عرصه فرهنگ و هنر بخشهای مختلف فلات ایران شد.
تازهواردان کوهپایهها و کنار چشمهها را برای زندگی و دامداری انتخاب کردند و اموات خود را به همراه سفالینهها و ابزارآلات برنزی کمی دورتر از محل سکونتشان دفن میکردند که بقایای آن علاوه بر گورستان قیطریه از گورستانهای دیگری از جمله دروس، پل رومی، تپههای عباسآباد، سلطنت آباد و بوستان پنجم پاسدارانِ تهران کشف شده است.
این کتاب با مجموعهای از جدولها و تصاویر سیاه و سفید و رنگی به درک و فهم مطالب کتاب بسیار کمک میکند.
#سفال_و_سفالگری_در_ایران
#سیفالله_کامبخش
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
از مجموعه ادبیات گوتیک منتشر شد #ناقوس_نیمه_شب @qoqnoospublication
رمان «ناقوس نیمهشب» نوشته فرانسیس لاتوم با ترجمه مریم مهدوی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.
اینکتاب یکی از عناوین مجموعه ادبیات وحشت است که اینناشر چاپ میکند. پیش از این، ترجمه رمانهای «دراکولا»، «دکتر جکیل و آقای هاید»، «سنتایروین و زستراتزی»، «قلعه اوترانتو» و «ساحره کوه کهربا» در قالب اینمجموعه چاپ شدهاند.
«ناقوس نیمهشب» نوشته فرانسیس لاتوم نویسنده انگلیسی متولد ۱۷۷۴ (در هلند) و درگذشته به سال ۱۸۳۲ است. اینرمان برای اولینبار سال ۱۷۹۸ منتشر شد و ازجمله آثار گوتیکی بود که جین آستین برای نوشتن رمان «نورثنگر اَبی» از آنها استفاده کرد. علاقه آستین به اینرمان و نوشتههای لاتوم بود که باعث شد ایننویسنده به مخاطبان معرفی شود. اطلاعات زیادی از زندگی فرانسیس لاتوم در دست نیست اما مخاطبان و منتقدان میدانند یکگوتیکنویس بوده است. به هرحال بخشی از حقایق زندگی او با شایعات درهمآمیخته هستند.
داستان اینرمان با کنت کوئنبرگ آغاز میشود؛ اشرافزادهای که ۲ پسر دارد؛ آلفونسوس پسر بزرگتر که ۲۶ ساله است و فردریک پسر کوچکتر که ۱۸ ساله است. آلفونسوس پس از مرگ پدر ملک و عنوان او را به ارث میبرد، ازدواج میکند و صاحب پسری میشود که او نیز آلفونسوس نام میگیرد و قهرمان اصلی «ناقوس نیمهشب» است. آلفونسوس اول هم مثل پسرش ویژگیهای اخلاقی خوب و مناسبی دارد اما در دام بدگمانی افتاده و به همسر خود و فردریک برادر خودش شک میکند که رابطه پنهانی دارند یا نه. به دلیل همین شک و تردید است که نقشهای را طرحریزی میکند تا به حقیقت پی ببرد.
در صحنهای از رمان آلفونسوس پدر کشته میشود و آنا در حالی که خنجری خونآلود در دست دارد، وارد اتاق آلفونسوس پسر میشود و از او میخواهد برای حفظ جانش، از عمارت اشرافی کنت فرار کند. پسر هم اطاعت میکند و پس از آن، مردم داستانهای ناخوشایندی درباره قلعه کنت تعریف میکنند؛ ازجمله اینکه در قلعه شبحی سرگردان هست که هرشب ساعت ۱۲ درست همانساعتی که بانو، کنت را کشته، در قلعه راه میرود و ناقوس بزرگ برجک جنوبی را به صدا در میآورد...
اینرمان در ۲۶ فصل نوشته شده که در ۳ بخش یا جلد اصلی قرار دارند
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
چراغبهدست، بیرون دوید و از شوق بسیار حتی فراموش کرد به بارون که داشت پیاده میشد سلام کند. اما زهی خیال باطل! لورتا در کالسکه نبود.
لبخند روی لبهای آلفونس خشکید و مات و مبهوت ماند.
بارون دستش را گرفت و او را به سرسرا برد.
آلفونسوس گفت: «لطفا مقدمهچینی نکنید.» و وقتی دوباره توانست همه قوایش را جمع کند ادامه داد: «بگویید که مُرده و بهزودی ناقوسهای مرگ به صدا درمیآیند و ما را بر سر خاک او فرا میخوانند.»
«اینطور خودت را پریشان نکن. لورتا نمرده، اما فعلا دستمان به او نمیرسد.»
آلفونسوس، که چشمش دیوانهوار در چشمخانه میچرخید و آرام و قرار نداشت، پرسید: «نمیرسد؟ چطور؟ کجا رفته؟ از چه طریقی؟ نکند آنراهب پست به او خیانت کرده و ...»
بارون حرف او را قطع کرد و گفت: «نام محترم آن مرد را لکهدار نکن! او برای خاطر لورتا متحمل رنجهای زیادی شده. وقتی به کلبه فقیرانهاش رسیدم، اولین چیزی که دیدم جسم بیجانش بود که بر زمین افتاده بود.»
اینکتاب با ۳۴۶ صفحه، شمارگان ۷۷۰ نسخه و قیمت ۳۵۰ هزار تومان منتشر شده است.
@qoqnoospub
https://web.telegram.org/k/
اینکتاب یکی از عناوین مجموعه ادبیات وحشت است که اینناشر چاپ میکند. پیش از این، ترجمه رمانهای «دراکولا»، «دکتر جکیل و آقای هاید»، «سنتایروین و زستراتزی»، «قلعه اوترانتو» و «ساحره کوه کهربا» در قالب اینمجموعه چاپ شدهاند.
«ناقوس نیمهشب» نوشته فرانسیس لاتوم نویسنده انگلیسی متولد ۱۷۷۴ (در هلند) و درگذشته به سال ۱۸۳۲ است. اینرمان برای اولینبار سال ۱۷۹۸ منتشر شد و ازجمله آثار گوتیکی بود که جین آستین برای نوشتن رمان «نورثنگر اَبی» از آنها استفاده کرد. علاقه آستین به اینرمان و نوشتههای لاتوم بود که باعث شد ایننویسنده به مخاطبان معرفی شود. اطلاعات زیادی از زندگی فرانسیس لاتوم در دست نیست اما مخاطبان و منتقدان میدانند یکگوتیکنویس بوده است. به هرحال بخشی از حقایق زندگی او با شایعات درهمآمیخته هستند.
داستان اینرمان با کنت کوئنبرگ آغاز میشود؛ اشرافزادهای که ۲ پسر دارد؛ آلفونسوس پسر بزرگتر که ۲۶ ساله است و فردریک پسر کوچکتر که ۱۸ ساله است. آلفونسوس پس از مرگ پدر ملک و عنوان او را به ارث میبرد، ازدواج میکند و صاحب پسری میشود که او نیز آلفونسوس نام میگیرد و قهرمان اصلی «ناقوس نیمهشب» است. آلفونسوس اول هم مثل پسرش ویژگیهای اخلاقی خوب و مناسبی دارد اما در دام بدگمانی افتاده و به همسر خود و فردریک برادر خودش شک میکند که رابطه پنهانی دارند یا نه. به دلیل همین شک و تردید است که نقشهای را طرحریزی میکند تا به حقیقت پی ببرد.
در صحنهای از رمان آلفونسوس پدر کشته میشود و آنا در حالی که خنجری خونآلود در دست دارد، وارد اتاق آلفونسوس پسر میشود و از او میخواهد برای حفظ جانش، از عمارت اشرافی کنت فرار کند. پسر هم اطاعت میکند و پس از آن، مردم داستانهای ناخوشایندی درباره قلعه کنت تعریف میکنند؛ ازجمله اینکه در قلعه شبحی سرگردان هست که هرشب ساعت ۱۲ درست همانساعتی که بانو، کنت را کشته، در قلعه راه میرود و ناقوس بزرگ برجک جنوبی را به صدا در میآورد...
اینرمان در ۲۶ فصل نوشته شده که در ۳ بخش یا جلد اصلی قرار دارند
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
چراغبهدست، بیرون دوید و از شوق بسیار حتی فراموش کرد به بارون که داشت پیاده میشد سلام کند. اما زهی خیال باطل! لورتا در کالسکه نبود.
لبخند روی لبهای آلفونس خشکید و مات و مبهوت ماند.
بارون دستش را گرفت و او را به سرسرا برد.
آلفونسوس گفت: «لطفا مقدمهچینی نکنید.» و وقتی دوباره توانست همه قوایش را جمع کند ادامه داد: «بگویید که مُرده و بهزودی ناقوسهای مرگ به صدا درمیآیند و ما را بر سر خاک او فرا میخوانند.»
«اینطور خودت را پریشان نکن. لورتا نمرده، اما فعلا دستمان به او نمیرسد.»
آلفونسوس، که چشمش دیوانهوار در چشمخانه میچرخید و آرام و قرار نداشت، پرسید: «نمیرسد؟ چطور؟ کجا رفته؟ از چه طریقی؟ نکند آنراهب پست به او خیانت کرده و ...»
بارون حرف او را قطع کرد و گفت: «نام محترم آن مرد را لکهدار نکن! او برای خاطر لورتا متحمل رنجهای زیادی شده. وقتی به کلبه فقیرانهاش رسیدم، اولین چیزی که دیدم جسم بیجانش بود که بر زمین افتاده بود.»
اینکتاب با ۳۴۶ صفحه، شمارگان ۷۷۰ نسخه و قیمت ۳۵۰ هزار تومان منتشر شده است.
@qoqnoospub
https://web.telegram.org/k/
web.telegram.org
Telegram Web
Telegram is a cloud-based mobile and desktop messaging app with a focus on security and speed.
Forwarded from حکمت زندگی
بیستوسومین جلسه از سلسلهجلساتِ
«سهشنبههای حکمت زندگی»
📌موضوع:
معنای زندگی
ارائهدهنده:
امین فردوسآرا
(پژوهشگر فلسفه)
تسهیلگر گفتوگو:
سبحان هوشیار
(مدرس تفکر نقاد)
زمان:
سهشنبه، ۱۱ دی
ساعت ۱۸
مکان:
مشهد، بلوار سجاد، بین حامد و بزرگمهر شمالی، سجاد ۱۳، نبش شقایق ۱،
شهر کتاب شاهنامه، طبقه منهای ۲
🔵 حضور برای همه آزاد و رایگان است
کاری مشترک از حکمت زندگی و شهرکتاب شاهنامه
«سهشنبههای حکمت زندگی»
📌موضوع:
معنای زندگی
ارائهدهنده:
امین فردوسآرا
(پژوهشگر فلسفه)
تسهیلگر گفتوگو:
سبحان هوشیار
(مدرس تفکر نقاد)
زمان:
سهشنبه، ۱۱ دی
ساعت ۱۸
مکان:
مشهد، بلوار سجاد، بین حامد و بزرگمهر شمالی، سجاد ۱۳، نبش شقایق ۱،
شهر کتاب شاهنامه، طبقه منهای ۲
🔵 حضور برای همه آزاد و رایگان است
کاری مشترک از حکمت زندگی و شهرکتاب شاهنامه
انتشارات ققنوس
@qoqnoospublication
چاپ سوم «بنفش مایل به لیمویی» منتشر شد:
.
زندگی شیانه فرازمند هنرمند قدیمی تئاتر و سینما با ورود همسر سابقش نادر و همسر او آیدا به خانهاش دستخوش تغییراتی میشود؛ آنها همراه پسر نوجوانشان پویا مهمان خانهی شیانه در پاریس شدهاند …
.
«بنفش مایل به لیمویی» پنجمین کتاب #یاسمن_خلیلی_فرد نویسنده و منتقد جوان سینما است که پیش از این رمان «انگار خودم نیستم» و مجموعهداستان «فکرهای خصوصی» با قلمش از نشر ققنوس منتشر شدهاند.
.
کتاب از فصلهای کوتاه متعددی تشکیل شده و هر فصل از منظر یکی از سه شخصیت اصلی یعنی شیانه, نادر و آیدا و از زاویهدید اولشخص روایت میشود.
هرکدام از سه راوی جهانبینی خاص خود را دارند و منافع و دغدغههایخود را دنبال میکنند. همهی آنها بهنوعی درگیر گذشتهی خود هستند و همزمان از آن میگریزند؛ گویی که مواجهه با خود وحشت دارند.
.
این کتاب که میتوان آنرا در زمرهی آثار ادبیاتمهاجرت نیز طبقهبندی کرد با نثری روان و با جریانی سیال با نگاهی روانشناختی داستان زندگی هریک از شخصیتهایش را روایت کرده و از تاثیر تصمیمات، کنشها و اعمال هریک از آنها بر دیگری پرده برمیدارد و البته در پایان خود خواننده را غافاگیر میکند.
.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
“اصلاً شاید زندگی همین باشد. شرکتِ ناخواستهی آدمها در یك بازی ظاهراً معمولی با نتیجهای غیرقابلپیشبینی که معمولاً هرکس قواعد بازی را بهتر بلد باشد برنده است.“
@qoqnoospub
.
زندگی شیانه فرازمند هنرمند قدیمی تئاتر و سینما با ورود همسر سابقش نادر و همسر او آیدا به خانهاش دستخوش تغییراتی میشود؛ آنها همراه پسر نوجوانشان پویا مهمان خانهی شیانه در پاریس شدهاند …
.
«بنفش مایل به لیمویی» پنجمین کتاب #یاسمن_خلیلی_فرد نویسنده و منتقد جوان سینما است که پیش از این رمان «انگار خودم نیستم» و مجموعهداستان «فکرهای خصوصی» با قلمش از نشر ققنوس منتشر شدهاند.
.
کتاب از فصلهای کوتاه متعددی تشکیل شده و هر فصل از منظر یکی از سه شخصیت اصلی یعنی شیانه, نادر و آیدا و از زاویهدید اولشخص روایت میشود.
هرکدام از سه راوی جهانبینی خاص خود را دارند و منافع و دغدغههایخود را دنبال میکنند. همهی آنها بهنوعی درگیر گذشتهی خود هستند و همزمان از آن میگریزند؛ گویی که مواجهه با خود وحشت دارند.
.
این کتاب که میتوان آنرا در زمرهی آثار ادبیاتمهاجرت نیز طبقهبندی کرد با نثری روان و با جریانی سیال با نگاهی روانشناختی داستان زندگی هریک از شخصیتهایش را روایت کرده و از تاثیر تصمیمات، کنشها و اعمال هریک از آنها بر دیگری پرده برمیدارد و البته در پایان خود خواننده را غافاگیر میکند.
.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
“اصلاً شاید زندگی همین باشد. شرکتِ ناخواستهی آدمها در یك بازی ظاهراً معمولی با نتیجهای غیرقابلپیشبینی که معمولاً هرکس قواعد بازی را بهتر بلد باشد برنده است.“
@qoqnoospub
عرضه «سعید نفیسی به هشت روایت» در کتابفروشیها؛ حقالتحریر مرا بدهید!
December 29, 2024 by صادق وفایی
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «سعید نفیسی به هشت روایت» نوشته پیمان طالبی بهتازگی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است.
کتاب پیشرو ۸ جستار از پیمان طالبی است که درباره سعید نفیسی، زندگی، زمانه و کارنامهاش نوشته شدهاند. ایننوشتهها براساس ۳۰۰ منبع و ماخذ و گفتگو با خانواده نفیسی و بازماندگان او نوشته شدهاند. اینمولف میگوید شاید وقتی صحبت از سعید نفیسی میشود، اولین تصویری که جلوی چشم میآید، کتابهای چیدهشده روی هم تا سقف، کتابخانهای که از وفور کتاب نمیتواند نفس بکشد، خطوط سیاه میان کاغذهای سفید، و مردی است با سیگاریبرلب که پشت میزی نشسته و روی یکی از همان کتابها خم شده. «ایران»، وطنی که همیشه و همهجا تنها دارایی نفیسی بود، هم از میان همین کتابها و صفحات نامش بر زبان نفیسی نشست و او، پس از پیشنهاد و برگزیدن آن نام در شورای مربوطه، در مقالهای تحتعنوانِ «از این پس همه باید کشور ما را بنام ایران بشناسند» به این نام رسمیت داد. نویسنده کتاب پیشرو معتقد است نفیسی فقط محقق و نویسندهای برجستهای نبود، بلکه شاعر و ادیبی خوشذوق بود.
طالبی میگوید تلاشش در اینکتاب، بر آن بوده که تصویری ملموس و نزدیک از سعید نفیسی ارائه دهد و ارادهاش بر انتشار مدحنامه نبوده است. او بزرگترین شبههها و اتهاماتی را که حول نام نفیسی وجود داشته، در اینکتاب نقل کرده و میگوید در طرح آنها، اقدام به نقل قول، و از بیان نظرات شخصی خود نیز امتناع کرده است.
عناوین نوشتارهایی که در اینکتاب چاپشدهاند، به اینترتیب است:
«هنرمندان نباید زن بگیرند؟»، «آدم نفیس و کتابهایش»، «حقالتحریر مرا بدهید!»، «حالات و مقامات مرزبان رازی»، «ایندستگاه برای عبدالحسینها نحس است»، «خرانیزه»، «ستاره سیاهی که ماه نَخشَب بود» و «پاریس جشن بیکران».
از قزوین و قزوینی بگذریم و برویم کمی آنطرفتر، همانجا که گیلان آغاز میشود. نقل است در روزگاری که نشریه نسیم شمال چاپ میشد برخی چهرهها چنان از نقدهای مدیر آن میترسیدند و ایننقدها آنچنان میان مردم دست به دست میشد که همه میخواستند نظر او را به خود جلب کنند و دلش را به دست بیاورند تا مبادا فردا صابون نقد نسیم شمال به تنشان بخورد. اما روزگار غدار با این مرد ذینفوذ و صاحبنام کاری کرد که روزهای غمانگیز پایانی عمرش در دارالمجانینی در جنوب تهران گذشت. چنانکه در هفتادسالگی در اتاقی محقر در طبقه دوم دیوانهخانه بر تشکی چرکین تمام روز را چمباتمه میزد و زانوها را بغل میگرفت و سر به سینه فرو میبرد. سعید نفیسی از کسانی بود که در آنوضع و حال به دیدار نسیم شمال رفته بود. او مینویسد که نیمساعتی در آن اتاق بر گلیم پارهای منتظر نشست تا عاقبت سید سر بلند کرد و تا او را دید قاه قاه خندید. سپس روزنامهنگار خوشنام سابق و شاعر خوشقریحه همیشه دو شعر از خود را پی در پی و با سرعت برای نفیسی خواند و نفیسی مینویسد تنها جملهای که در آن دیدار از او شنیده این بوده که «میخواهند روزنامهام را بدزدند.»
اینکتاب با ۱۹۹ صفحه، شمارگان ۷۷۰ نسخه و قیمت ۱۸۰ هزار تومان منتشر شده است.
@qoqnoospub
https://www.mehrnews.com/news/6330167
December 29, 2024 by صادق وفایی
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «سعید نفیسی به هشت روایت» نوشته پیمان طالبی بهتازگی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است.
کتاب پیشرو ۸ جستار از پیمان طالبی است که درباره سعید نفیسی، زندگی، زمانه و کارنامهاش نوشته شدهاند. ایننوشتهها براساس ۳۰۰ منبع و ماخذ و گفتگو با خانواده نفیسی و بازماندگان او نوشته شدهاند. اینمولف میگوید شاید وقتی صحبت از سعید نفیسی میشود، اولین تصویری که جلوی چشم میآید، کتابهای چیدهشده روی هم تا سقف، کتابخانهای که از وفور کتاب نمیتواند نفس بکشد، خطوط سیاه میان کاغذهای سفید، و مردی است با سیگاریبرلب که پشت میزی نشسته و روی یکی از همان کتابها خم شده. «ایران»، وطنی که همیشه و همهجا تنها دارایی نفیسی بود، هم از میان همین کتابها و صفحات نامش بر زبان نفیسی نشست و او، پس از پیشنهاد و برگزیدن آن نام در شورای مربوطه، در مقالهای تحتعنوانِ «از این پس همه باید کشور ما را بنام ایران بشناسند» به این نام رسمیت داد. نویسنده کتاب پیشرو معتقد است نفیسی فقط محقق و نویسندهای برجستهای نبود، بلکه شاعر و ادیبی خوشذوق بود.
طالبی میگوید تلاشش در اینکتاب، بر آن بوده که تصویری ملموس و نزدیک از سعید نفیسی ارائه دهد و ارادهاش بر انتشار مدحنامه نبوده است. او بزرگترین شبههها و اتهاماتی را که حول نام نفیسی وجود داشته، در اینکتاب نقل کرده و میگوید در طرح آنها، اقدام به نقل قول، و از بیان نظرات شخصی خود نیز امتناع کرده است.
عناوین نوشتارهایی که در اینکتاب چاپشدهاند، به اینترتیب است:
«هنرمندان نباید زن بگیرند؟»، «آدم نفیس و کتابهایش»، «حقالتحریر مرا بدهید!»، «حالات و مقامات مرزبان رازی»، «ایندستگاه برای عبدالحسینها نحس است»، «خرانیزه»، «ستاره سیاهی که ماه نَخشَب بود» و «پاریس جشن بیکران».
از قزوین و قزوینی بگذریم و برویم کمی آنطرفتر، همانجا که گیلان آغاز میشود. نقل است در روزگاری که نشریه نسیم شمال چاپ میشد برخی چهرهها چنان از نقدهای مدیر آن میترسیدند و ایننقدها آنچنان میان مردم دست به دست میشد که همه میخواستند نظر او را به خود جلب کنند و دلش را به دست بیاورند تا مبادا فردا صابون نقد نسیم شمال به تنشان بخورد. اما روزگار غدار با این مرد ذینفوذ و صاحبنام کاری کرد که روزهای غمانگیز پایانی عمرش در دارالمجانینی در جنوب تهران گذشت. چنانکه در هفتادسالگی در اتاقی محقر در طبقه دوم دیوانهخانه بر تشکی چرکین تمام روز را چمباتمه میزد و زانوها را بغل میگرفت و سر به سینه فرو میبرد. سعید نفیسی از کسانی بود که در آنوضع و حال به دیدار نسیم شمال رفته بود. او مینویسد که نیمساعتی در آن اتاق بر گلیم پارهای منتظر نشست تا عاقبت سید سر بلند کرد و تا او را دید قاه قاه خندید. سپس روزنامهنگار خوشنام سابق و شاعر خوشقریحه همیشه دو شعر از خود را پی در پی و با سرعت برای نفیسی خواند و نفیسی مینویسد تنها جملهای که در آن دیدار از او شنیده این بوده که «میخواهند روزنامهام را بدزدند.»
اینکتاب با ۱۹۹ صفحه، شمارگان ۷۷۰ نسخه و قیمت ۱۸۰ هزار تومان منتشر شده است.
@qoqnoospub
https://www.mehrnews.com/news/6330167
خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency
توسط انتشارات ققنوس انجام شد؛ عرضه «سعید نفیسی به هشت روایت» در کتابفروشیها؛ حقالتحریر مرا بدهید!
کتاب «سعید نفیسی به هشت روایت» نوشته پیمان طالبی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.
استیون هیکس، فیلسوف، سرچشمههای پستمدرنیسم را از آرای ژان ژاک روسو و امانوئل کانت تا تحول این اندیشهها در آرای اندیشمندانی نظیر میشل فوکو و ریچارد رورتی دنبال میکند و توضیح میدهد که چرا پستمدرنیسم جدیترین جنبش روشنفکری اواخر قرن بیستم بوده است.
چرا استدلال شکاکانه و نسبیگرایانه چنین قدرتی در جهان روشنفکری دارند؟ چرا آنها در علوم انسانی چنین قدرتی دارند و نه در علوم طبیعی؟ چرا بخش مهمی از جناح چپ سیاسی - همان چپی که از دیرباز مدافع خرد، علم، برابری برای همه، و خوشبینی بود - اکنون به مضامین ضد خرد، ضد علم، معیارهای دوگانه و بدبینی روی آورده است؟
تبیین پستمدرنیسم تاریخ روشنفکری است با گرایشی جدلی که نگاه تازهای به بحثهایی میاندازد که زیربنای جدال بر سر امورِ به لحاظ سیاسی درست، تکثر فرهنگی و آیندهٔ دموکراسی لیبرالاند.
#تبیین_پست_مدرنیسم
@qoqnoospub
چرا استدلال شکاکانه و نسبیگرایانه چنین قدرتی در جهان روشنفکری دارند؟ چرا آنها در علوم انسانی چنین قدرتی دارند و نه در علوم طبیعی؟ چرا بخش مهمی از جناح چپ سیاسی - همان چپی که از دیرباز مدافع خرد، علم، برابری برای همه، و خوشبینی بود - اکنون به مضامین ضد خرد، ضد علم، معیارهای دوگانه و بدبینی روی آورده است؟
تبیین پستمدرنیسم تاریخ روشنفکری است با گرایشی جدلی که نگاه تازهای به بحثهایی میاندازد که زیربنای جدال بر سر امورِ به لحاظ سیاسی درست، تکثر فرهنگی و آیندهٔ دموکراسی لیبرالاند.
#تبیین_پست_مدرنیسم
@qoqnoospub
07.pdf
294.7 KB
گفتگوی احمد غلامی با محمدمهدی اردبیلی
روزنامه شرق، ۱۲ دیماه ۱۴۰۴
روزنامه شرق، ۱۲ دیماه ۱۴۰۴
فایل تصویریِ گفتگوی احمد غلامی با محمدمهدی اردبیلی، با اندکی حذفیات
https://youtu.be/8BVr5hCOlsQ?si=--jNGJYEXlTjo5dH
https://youtu.be/8BVr5hCOlsQ?si=--jNGJYEXlTjo5dH
YouTube
مسئولیت روشنفکر رادیکال
یککتاب، یک نویسنده: گفتوگوی احمد غلامی با محمدمهدی اردبیلی
مخالفان آزادی
در تعریفِ آزادی بحثهای پیچیده فلسفی مطرح است که آزادی سلبی و ایجابی داریم و هر کدام چند نوع هستند. حتی اگر از آزادی سلبیِ عرفی شروع کنیم، آزادی یعنی نفی بردگی. یعنی من برده چیزی…
مخالفان آزادی
در تعریفِ آزادی بحثهای پیچیده فلسفی مطرح است که آزادی سلبی و ایجابی داریم و هر کدام چند نوع هستند. حتی اگر از آزادی سلبیِ عرفی شروع کنیم، آزادی یعنی نفی بردگی. یعنی من برده چیزی…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تجدیدچاپشد
فیلمنامهنویس باید بداند که گفتار از مهمترین عناصری است که با استفاده از آن میتوان شخصیتپردازی کرد.
#درسهایی_درباره_فیلمنامهنویسی
@qoqnoospub
فیلمنامهنویس باید بداند که گفتار از مهمترین عناصری است که با استفاده از آن میتوان شخصیتپردازی کرد.
#درسهایی_درباره_فیلمنامهنویسی
@qoqnoospub
اسب چوبی، آخرین رمان الهام فلاح ، روایت مبارزه نفسگیر زنی تنها با جامعه مردسالار ایرانی است و به بررسی شرایط اقتصادی و سیاسی این سالهای اخیر بر زندگی شخصی این زن پرداخته.
قطعا نمیتوان تحولات دو سال اخیر رویکرد جامعه به زنان و دختران را نادیده انگاشت، اما خوب است یادمان باشد هنوز زنان زیادی برای حداقل حقوق خود باید همچون رودابه در عرصه خانواده و اجتماع رزم کنند.
زن داستان اسب چوبی که نامی ندارد، برای برساخت هویت تازه خود با مادر، فرزند، همسر، دوست و هرآنکس که او را در لباس زنی مطیع و بیآرزو دیده بود میجنگند. و در پایان تعریف از شکست و پیروزی به نگاه خواننده باز میگردد.
روایت زنان در این سرزمین تا ابد کهنه نخواهد شد.
#اسب_چوبی
@qoqnoospublication
قطعا نمیتوان تحولات دو سال اخیر رویکرد جامعه به زنان و دختران را نادیده انگاشت، اما خوب است یادمان باشد هنوز زنان زیادی برای حداقل حقوق خود باید همچون رودابه در عرصه خانواده و اجتماع رزم کنند.
زن داستان اسب چوبی که نامی ندارد، برای برساخت هویت تازه خود با مادر، فرزند، همسر، دوست و هرآنکس که او را در لباس زنی مطیع و بیآرزو دیده بود میجنگند. و در پایان تعریف از شکست و پیروزی به نگاه خواننده باز میگردد.
روایت زنان در این سرزمین تا ابد کهنه نخواهد شد.
#اسب_چوبی
@qoqnoospublication