Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
- Telegram Web
Telegram Web
بی نیازی آقا امیرالمومنین صلوات الله علیه از لحاظ علمی

وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ ‎﴿١٢﴾‏ فَكُّ رَقَبَةٍ ‎﴿١٣﴾‏ أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ ‎﴿١٤﴾‏ يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍ ‎﴿١٥﴾‏ أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ ‎﴿بلد ١٦﴾‏
و تو چه می دانی آن گردنه سخت چیست؟ (۱۲) آزاد کردن برده، (۱۳) یا طعام دادن در روز گرسنگی و قحطی، (۱۴) به یتیمی خویشاوند، (۱۵) یا مستمندی خاک نشین؛ (۱۶)

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ صلوات الله علیه فِي قَوْلِهِ: أَوْ مِسْكِيناً ذا مَتْرَبَةٍ يَعْنِي أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ (صلوات الله علیه) مُتَرَّبا بِالْعِلْمِ‌.

🔸از امام باقر صلوات الله علیه نقل شده در مورد کلام خداوند:
أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ ‎﴿بلد ١٦﴾
یا مستمندی خاک نشین.‏
فرمود: مراد امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه) است، او مترب بالعلم است (یعنی از نظر علم از همه بی نیاز است، و به اندازهٔ کلّ زمین علم دارد، زیرا او تادیب شده پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و وارث علم اوست.)

تفسير القمي جلد 2 صفحه 423
تفسیر البرهان جلد 5 صفحه 663
تفسیر کنز الدقائق جلد 14 صفحه 291


قوله علیه السلام مترب بالعلم أی مستغن فیه عن غیره قال الجوهری أترب الرجل استغنی كأنه صار له من المال بقدر التراب

🔸این قسمت کلام معصوم: "مترب بالعلم" یعنی بی نیاز در آن چیز از غیر. جوهری گفته است، أترب الرجل یعنی بی نیاز شد، تا جایی که به اندازه خاک دارای مال شد.

بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار جلد 24 صفحه 283


مُتْرِباً بالعلم : یعنی غنیّ از علم ، کثیر العلم
عرب میگه : أترب الرجل . یعنی غنی شد گویا به اندازه خاک مال دستش آمده.

#جزء30
لاَ سَيْفَ إِلاَّ ذُو اَلْفَقَارِ وَ لاَ فَتَى إِلاَّ عَلِيٌّ

عَنِ اَلصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ أَعْرَابِيّاً أَتَى رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَخَرَجَ إِلَيْهِ فِي رِدَاءٍ مُمَشَّقٍ (1) فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ لَقَدْ خَرَجْتَ إِلَيَّ كَأَنَّكَ فَتًى فَقَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ نَعَمْ يَا أَعْرَابِيُّ أَنَا اَلْفَتَى اِبْنُ اَلْفَتَى أَخُو اَلْفَتَى فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ أَمَّا اَلْفَتَى فَنَعَمْ وَ كَيْفَ اِبْنُ اَلْفَتَى وَ أَخُو اَلْفَتَى فَقَالَ أَ مَا سَمِعْتَ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ - قٰالُوا سَمِعْنٰا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقٰالُ لَهُ إِبْرٰاهِيمُ (2) فَأَنَا اِبْنُ إِبْرَاهِيمَ وَ أَمَّا أَخُو اَلْفَتَى فَإِنَّ مُنَادِياً نَادَى فِي اَلسَّمَاءِ يَوْمَ أُحُدٍ لاَ سَيْفَ إِلاَّ ذُو اَلْفَقَارِ وَ لاَ فَتَى إِلاَّ عَلِيٌّ - فَعَلِيٌّ أَخِي وَ أَنَا أَخُوهُ.

🔸امام صادق از پدرش و از جدش صلوات الله علیهم نقل می فرماید که: بادیه نشینی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و آن حضرت با ردایی به رنگ گل سرخ، به سوی او خارج شد (بر او وارد شد). بادیه نشین گفت: ای محمد! به سوی من خارج شدی، گویی که تو یک جوان هستی.
آن حضرت صلی الله علیه و آله فرمود: بله ای بادیه نشین. من جوان و فرزند جوان و برادر جوان هستم. او گفت: ای محمد! اما جوان بله، اما فرزند و برادر جوان چگونه؟ حضرت فرمود: آیا کلام خداوند عز و جل را نشنیده ای که می فرماید: « قالُوا سَمِعْنا فَتًی یَذْکُرُهُمْ یُقالُ لَهُ إِبْراهِیمُ » (انبیاء 60)
{گفتند شنیدیم جوانی از آن ها به بدی یاد می کرد که به او ابراهیم گفته می شود.}
و اما من پسر ابراهیم هستم و امّا برادر جوان، این که ندا دهنده ای در جنگ احد در آسمان ندا برآورد که هیچ شمشیری جز ذوالفقار و هیچ جوانی جز علی نیست، پس علی (صلوات الله علیه) برادر من و من برادر اویم.

معانی الاخبار (صدوق) صفحه 119
بحار الأنوار جلد 42 صفحه 64 حدیث 6
روضة الواعظين جلد 2 صفحه 475

#جزء17
کشاورزی در احادیث

412.الإمام عليّ عليه السلام : مَن وَجَدَ ماءً وتُرابا ثُمَّ افتَقَرَ ؛ فَأَبعَدَهُ اللّهُ .[1]

413.بحار الأنوار : قيلَ لِرَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله : أيُ أموالِنا أفضَلُ؟ قالَ : الحَرثُ .[2]

414.الإمام الباقر عليه السلام : كانَ أبي يَقولُ : خَيرُ الأَعمالِ الحَرثُ ؛ تَزرَعُهُ فَيَأكُلُ مِنهُ البَرُّ وَالفاجِرُ ، أمَّا البَرُّ فَما أكَلَ مِن شَيءٍ اِستَغفَرَ لَكَ ، وأَمَّا الفاجِرُ فَما أكَلَ مِنهُ مِن شَيءٍ لَعَنَهُ ، ويَأكُلُ مِنهُ البَهائِمُ وَالطَّيرُ .[3]

415.الإمام الصادق عليه السلام : الكيمِياءُ الأَكبَرُ الزِّراعَةُ.[4]

416.عنه عليه السلام : الزّارِعونَ كُنوزُ الأَنامِ ، يَزرَعونَ طَيِّبا أخرَجَهُ اللّهُ عز و جل ، وهُم يَومَ القِيامَةِ أحسَنُ النّاسِ مَقاما ، وأَقرَبُهُم مَنزِلَةً ، يُدعَونَ المُبارَكينَ .[5]

417.كتاب من لا يحضره الفقيه : سُئِلَ عَلِيٌّ عليه السلام عَن قَولِ اللّهِ عز و جل : «وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ» [6] ، قالَ : الزّارِعونَ .[7]

418.تهذيب الأحكام عن يزيد بن هارون الواسطيّ : سَأَلتُ جَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ عليه السلام عَنِ الفَلّاحينَ ، فَقالَ : هُمُ الزّارِعونَ كُنوزَ اللّهِ في أرضِهِ ، وما فِي الأَعمالِ شَيءٌ أحَبُّ إلَى اللّهِ مِنَ الزِّراعَةِ ، وما بَعَثَ اللّهُ نَبِيّا إلّا زارِعا ، إلّا إدريسَ عليه السلام كانَ خَيّاطا .[8] راجع : ميزان الحكمة: ج 5 ص 480 (غرس الشجر) .

🔸🔸🔸

412.امام على عليه السلام : هر كس آب و خاكى بيابد و سپس تهى دست بمانَد، پس خداي او را دور كند!

413.بحار الأنوار: به پيامبر خدا صلى الله عليه و آله گفته شد: كدام يك از اموال هاى ما ، برتر است؟ فرمود: «كِشت ها».

414.امام باقر عليه السلام : پدرم مى فرمود : «كشاورزى، بهترينِ كارهاست. آن (دانه) را مى كارى و نيكوكار و بدكار از آن مى خورند: اما نيكوكار هر مقدار كه چيزى بخورد براى تو آمرزش مى طلبد و اما بدكار هر آنچه از آن مى خورد، لعنتش مى كند و چارپايان و پرندگان هم از آن مى خورند».

415.امام صادق عليه السلام: كشاورزى، بزرگ ترين كيمياگرى است.

416.امام صادق عليه السلام: كشاورزان، گنجينه هاى مردم اند. چيز پاكيزه اى مى كارند كه خداوند عز و جل آن را رويانده است. و آنان روز قيامت، جايگاهى بهتر از همه مردم دارند و منزلتشان از همه (به خدا) نزديك تر است و آنان را «مبارك» مى خوانند.

417.كتاب من لايحضره الفقيه : از على عليه السلام در باره سخن خداوند: «توكّل كنندگان ، بر خداوند ، توكّل كنند» پرسيده شد . فرمود: «كشاورزان [ ، مقصودند] ».

418.تهذيب الأحكام ـ به نقل از يزيد بن هارون واسطى ـ :از امام صادق عليه السلام درباره كشاورزان پرسيدم. فرمود: «آنان ، كِشتگرانِ گنج هاى خدا در زمين او هستند. و نزد خدا، هيچ يك از اعمال، محبوب تر از كشاورزى نيست و خداوند، هيچ پيامبرى را برنيانگيخت ، مگر آن كه كشاورز بود ، جز ادريس عليه السلام كه خيّاط بود».ر . ك : ميزان الحكمة : ج 5 ص 480 (درختكارى) .

[1] قرب الإسناد : ص 115 ح 404 عن الحسين بن علوان عن الإمام الصادق عن أبيه عليهماالسلام ، بحارالأنوار : ج 103 ص 65 ح 10 .
[2] بحارالأنوار : ج 64 ص 124 نقلاً عن الزمخشري في الفائق .
[3] الكافي : ج 5 ص 260 ح 5 عن أحمد بن أبي عبد اللّه عن بعض أصحابنا ، جامع الأحاديث للقمّي : ص 188 نحوه ، بحارالأنوار : ج 103 ص 69 ح 26 .
[4] الكافي : ج 5 ص 261 ح 6 .
[5] الكافي : ج 5 ص 261 ح 7 عن يزيد بن هارون .
[6] إبراهيم 12 .
[7] كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 3 ص 253 ح 3916 ، تفسير العيّاشي : ج 2 ص 222 ح 6 عن الحسن بن ظريف عن محمّد .
[8] تهذيب الأحكام : ج 6 ص 384 ح 1138 ، عوالي اللآلي : ج 3 ص 204 ح 40 وفيه «سأل هارون بن يزيد الواسطي الباقر عليه السلام ...» .

#جزء13
اشاره به حقوق یک زن در قرآن کریم

علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن محبوب، عن أبي ولاد الحناط، عن حمران عن أبي جعفر عليه السلام قال: إن أمير المؤمنين عليه السلام قال: إن امرأة من المسلمين أتت رسول الله صلى الله عليه وآله فقالت: يا رسول إن فلانا زوجي قد نثرت له بطني [1] وأعنته على دنياه وآخرته فلم ير مني مكروها وأنا أشكوه إلى الله عز وجل وإليك، قال: مما تشتكينه؟ قالت له: إنه قال لي اليوم: أنت علي حرام كظهر أمي، وقد أخرجني من منزلي فانظر في أمري، فقال رسول الله صلى الله عليه وآله: ما أنزل الله علي كتابا أقضي به بينك وبين زوجك وأنا أكره أن أكون من المتكلفين، فجعلت تبكي وتشتكي ما بها إلى الله وإلى رسوله وانصرفت فسمع الله عزو جل محاورتها لرسوله صلى الله عليه وآله في زوجها وما شكت إليه فأنزل الله عز وجل بذلك قرآنا " بسم الله الرحمن الرحيم * قد سمع الله قول التي تجادلك في زوجها وتشتكي إلى الله و الله يسمع تحاوركما (يعني محاورتها لرسول الله صلى الله عليه وآله في زوجها) إن الله سميع بصير * الذين يظاهرون منكم من نسائهم ما هن أمهاتهم إن أمهاتهم إلا اللائي ولدنهم وإنهم ليقولون منكرا من القول وزورا وإن الله لعفو غفور [2] " فبعث رسول الله صلى الله عليه وآله إلى المرأة فأتته فقال لها: جيئيني بزوجك فأتته فقال له: أقلت لامرأتك هذه: أنت علي حرام كظهر أمي؟
قال: قد قلت لها ذلك، فقال له رسول الله صلى الله عليه وآله: قد انزل الله عز وجل فيك وفي امرأتك قرآنا فقرء عليه ما أنزل الله من قوله: " قد سمع الله قول التي تجادلك في زوجها إلى قوله: إن الله لعفو غفور " فضم امرأتك إليك فإنك قد قلت منكرا من القول وزورا قد عفى الله عنك وغفر لك فلا تعد، فانصرف الرجل وهو نادم على ما قال لامرأته...

🔸حمران گوید: امام باقر علیه السّلام فرمود: امیر مؤمنان علی علیه السّلام فرمود:
زن مسلمانی نزد پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله آمده و عرض کرد: ای پیامبر خدا! فلانی شوهر من است. من برای او فرزندان زیادی آوردم و او را بر دنیا و آخرتش یاری نمودم. پس هیچ چیز ناپسندی از من ندیده است و اکنون من از او به نزد خداوند عز و جل و نزد تو شکایت می کنم.
پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود: از چه چیزی شکایت داری؟
به حضرت عرض کرد: او امروز به من گفته است:«تو برای من به سان پشت مادرم حرام هستی» و مرا از خانه ام بیرون نموده است. پس بر مسأله من نظارت نما.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند برای من کتابی نفرستاده که با آن بین تو و شوهرت داوری کنم و من کراهت دارم از کسانی باشم که خود را به زحمت افکنند.
زن می گریست و از آن چه که بر سرش آمده بود به خدا و به پیامبرش شکایت می نمود و رفت.
پس خداوند عز و جل سخن آن زن با پیامبر خود را درباره شوهرش و شکایت او را شنید. پس خداوند عز و جل به خاطر آن قرآنی نازل کرد (آیه و سوره ای فرستاد): «به نام خداوند بخشنده مهربان. خداوند سخن زنی را که دربارۀ شوهرش به تو مراجعه کرده و به خدا شکایت می کرد؛ می شنود.
-يعني مكالمه آن زن با رسول خدا صلي الله عليه و آله راجع به همسرش-
و خداوند شنوا و بیناست. از میان شما کسانی که زنانشان را «ظهار» می‌کنند [و می‌گویند: پشت تو چون پشت مادر من است‌] آنان مادرانشان نیستند. مادران آنها تنها کسانی اند که ایشان را زاده اند، و قطعاً آنها سخنی زشت و باطل می‌گویند، و[لی‌] خدا مسلماً درگذرنده آمرزنده است.». (مجادله 1 و 2)
پس پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و اله در پی زن فرستاد و زن آمد. پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و اله به او فرمود: شوهرت را نزد من بیاور.
زن شوهرش را آورد. پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله به مرد فرمود: آیا تو این سخن را به همسرت گفتی که «تو برای من به سان پشت مادرم حرام هستی»؟
مرد عرض کرد: آری چنین سخنی به او گفته ام.
پس رسول خدا صلی الله علیه و آله به او فرمود: به راستی که خداوند عز و جل درباره تو و همسرت قرآنی (آیه ای) نازل نمود. آن گاه کلامی را که خداوند نازل نمود:
خدا گفتار [زنی‌] را که در باره شوهرش با تو گفتگو و به خدا شکایت می‌کرد شنید
تا کلام الهی
و خدا مسلماً درگذرنده آمرزنده است.

را برای مرد خواند و فرمود: همسرت را نزد خود نگه دار! (زنت را در بر گیر) زیرا تو سخن ناپسند و زورگویانه ای گفته ای. خداوند از تو درگذشت و تو را بخشید؛ پس دیگر چنین نکن.
مرد در حالی که از آن چه که به همسرش گفته بود، پشیمان شده بود، رفت...

📚الكافي- ط الاسلامية جلد 6 صفحه 152 بَابُ الظِّهَارِ حدیث 1
📚وسائل الشيعة - ط الإسلامية جلد 15 صفحه 506 كتاب الظهار باب 1 : ان من قال لزوجته: أنت على كظهر أمي حرم عليه وطؤها مع الشرائط حتى يكفر، وانه يحرم التلفظ بالظهار حدیث 1
📚تفسیر البرهان جلد 5 صفحه 10
📚بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار عليهم السلام جلد 101 صفحه 166

#جزء28
به اندازه غیبت انبیاء غایب می ماند

●عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (صلوات الله علیه) قَالَ: قَالَ إِنَّ لِلْقَائِمِ مِنَّا غَيْبَةً يَطُولُ أَمَدُهَا فَقُلْتُ لَهُ وَ لِمَ ذَاكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَبَى إِلَّا أَنْ يُجْرِيَ فِيهِ سُنَنَ الْأَنْبِيَاءِ فِي غَيْبَاتِهِمْ وَ أَنَّهُ لَا بُدَّ لَهُ يَا سَدِيرُ مِنِ اسْتِيفَاءِ مَدَدِ غَيْبَاتِهِمْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَتَرْكَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ‏ أَيْ سُنَناً عَلَى سُنَنِ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ.

●سدیر گوید امام صادق (صلوات الله علیه) فرمود: «قائم ما را غیبتی است که مدت آن به طول می انجامد. » (سدیر گوید) من به حضرت گفتم: «برای چه چنین است یابن رسول اللَّه؟»
فرمود: «زيرا خداوند عز و جل اراده كرده است كه سنّت‌هاى مربوط به غايب شدن پيامبران، در باره قائم (صلوات الله علیه) بى استثنا جارى شود و- اى سدير- گزيرى نيست جز اين كه تمام دوره غيبت آنان، جارى شود.
خداوند عز و جل فرموده:
«لَتَرْکَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ»
که قطعاً از حالی به حالی بر خواهید نشست. (انشقاق 19)
یا اینکه سنت هایی از شما بر اساس سنت های آنها که پیشتر بوده اند، در میان شما نیز جاری است.

كمال الدين و تمام النعمة جلاد 2 صفحه 480
علل الشرایع جلد 1 صفحه 245
بحارالانوار جلد 52 صفحه 90
تفسیر البرهان جلد 5 صفحه 619

اللهم عجل لولیک الفرج

#جزء30
آیا خداوند متعال و اهل بیت صلوات الله علیهم یکی هستند؟

#غلات #توحید #حلول #وحدت_وجود #اتحاد #کلهم_نور_واحد #تناسخ #ازلی
●خداوند متعال زمان و مکان ندارد و همه جا هست، و رنگ و بو ندارد، شبیه خلق نیست
●آیا خداوند متعال در آسمان است؟
●خدای الاغ سوار عامه لعنهم الله
●غضب و رضا و لقاء الهی به چه معناست؟
●غیر از الله جل جلاله کسی ازلی نیست
#خلقت_نوری به معنای ازلی نیست
●لَّا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ ‎﴿انعام ١٠٣﴾‏
●لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ ‎﴿شوری ١١﴾
●فضائل اختصاصی چهارده معصوم صلوات الله علیهم
●فتاوای فقها در باب نجاست غالیان و حلول
●پیوند و رابطه عمیق #غلات با عرفا و فلاسفه
●اهل بیت علیهم السلام ، لسان الله ، ید الله ، وجه الله ، قلب الله ، اُذُن الله ، نفس الله ، عین الله ، آل الله ، اهل الله ، کلمة الله ، جنب الله و... هستند
●از عقاید و ادبیات خلاف ثقلین دوری کنیم
●نفس پیامبر بودن یعنی چه؟
●عبده و رسوله در تشهد

#جزء7 #جزء25
استفتاء از آقای بهجت در باب شبهه وهن مذهب بودن برخی انواع عزاداری

بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک حضرت آیة الله العظمی بهجت

سلام علیکم
بعضی افراد مدعی هستند که برخی از انواع شعائر حسینی موجب میشود که دشمنان به استهزاء ما بپردازند و مذهب ما را مسخره کنند بنابراین انجام این اعمال حرام است. مستدعیست نظر مبارک را در این باره مرقوم فرمایید؟
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

بسمه تعالی
این حرفها اعتبار ندارد و الّا کافران گاهی نماز خواندن ما یا اعمال حج ما را هم مسخره می کنند.


●●●●●●●●●●

و این حرف ریشه قرآنی دارد:

وَلَن تَرْضَىٰ عَنكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ (بقره 120)
ﻳﻬﻮﺩ ﻭ ﻧﺼﺎﺭﻱ ﻫﺮﮔﺰ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺭﺍﺿﻲ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎ ﺁﻧﻜﻪ ﺍﺯ ﺁﻳﻴﻨﺸﺎﻥ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻛﻨﻲ.

#جزء1
اهانت به مقدسات مشرکین و کفار در قرآن کریم

#وحدت #تفرقه
1️⃣أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ‎﴿انبیاء ٦٧﴾‏
(حضرت ابراهیم به بت پرستان فرمود:) اف بر شما و بر آنچه غیر از خدا می‌پرستید. مگر نمی‌اندیشید؟»

2️⃣قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَن تَقُولَ لَا مِسَاسَ ۖ وَإِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَّن تُخْلَفَهُ ۖ وَانظُرْ إِلَىٰ إِلَٰهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفًا ۖ لَّنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفًا ‎﴿طه ٩٧﴾
(حضرت موسی به سامری) گفت: «پس برو که بهره تو در زندگی این باشد که [به هر که نزدیک تو آمد] بگویی: [به من‌] دست مزنید و تو را موعدی خواهد بود که هرگز از آن تخلف نخواهی کرد، و [اینک‌] به آن خدایی که پیوسته ملازمش بودی بنگر، آن را قطعاً می‌سوزانیم و خاکسترش می‌کنیم [و] در دریا فرو می‌پاشیم.»

3️⃣وَ تَاللَّـهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنَامَكُم بَعْدَ أَن تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ ﴿٥٧﴾
فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلَّا كَبِيرًا لَّهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ ﴿سورة الأنبياء ٥٨﴾
و سوگند به خدا كه پس از آنكه پشت كرديد و رفتيد، قطعاً در كار بتانتان تدبيرى خواهم كرد.» (۵۷)
پس [همه] بت ها را قطعه قطعه کرد و شکست مگر بت بزرگشان را که [برای درک ناتوانی بت ها] به آن مراجعه کنند.(۵۸)

4️⃣فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِينَ ﴿٩٠﴾ فَرَاغَ إِلَىٰ آلِهَتِهِمْ فَقَالَ أَلَا تَأْكُلُونَ ﴿٩١﴾ مَا لَكُمْ لَا تَنطِقُونَ ﴿٩٢﴾ فَرَاغَ عَلَيْهِمْ ضَرْبًا بِالْيَمِينِ ﴿سورة الصافات ٩٣﴾
پس پشت‌كنان از او روى برتافتند! (۹۰) تا نهانى به سوى خدايانشان رفت و [به ريشخند] گفت: «آيا غذا نمى‌خوريد؟ (۹۱) شما را چه شده كه سخن نمى‌گوييد؟!» (۹۲) پس با دست راست، بر سر آنها زدن گرفت! (۹۳)

5️⃣قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَـٰذَا الْقُرْآنُ لِأُنذِرَكُم بِهِ وَمَن بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَىٰ قُل لَّا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَـٰهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ ‎﴿الأنعام: ١٩﴾‏
بگو: «گواهى چه كسى از همه برتر است؟» بگو: «خدا ميان من و شما گواه است. و اين قرآن به من وحى شده تا به وسيله آن، شما و هر كس را [كه اين پيام به او] برسد، هشدار دهم. آيا واقعاً شما گواهى مى‌دهيد كه در جَنب خدا، خدايان ديگرى است؟» بگو: «من گواهى نمى‌دهم.» بگو: «او تنها معبودى يگانه است، و بى‌ترديد، من از آنچه شريك [او] قرار مى‌دهيد بيزارم

آیا اهانت به مقدسات مشرکین و کفار، مطلقا ممنوع است؟ mp3

آیا اهانت به مقدسات مشرکین و کفار، مطلقا ممنوع است؟

بی احترامی انبیاء و اولیاء بی بصیرت به مقدسات مشرکین!!!!!

اهانت حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام به مقدسات سایر ادیان و مذاهب

آیا همیشه باید به مقدسات مشرکین احترام گذاشت؟

#جزء7 #جزء16 #جزء17 #جزء28
حضرت محمد صلی الله علیه و آله بیسواد نبود

#امی
●عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصُّوفِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (صلوات الله علیه) مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ الرِّضَا (صلوات الله علیه) وَ قُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِمَ سُمِّيَ النَّبِيُّ الْأُمِّيَّ قَالَ مَا يَقُولُ النَّاسُ قَالَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ يَزْعُمُونَ إِنَّمَا سُمِّيَ النَّبِيُّ الْأُمِّيَّ لِأَنَّهُ لَمْ يَكْتُبْ فَقَالَ كَذَبُوا عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ أَنَّى يَكُونُ ذَلِكَ وَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ فِي مُحْكَم‏ كِتَابِهِ هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ فَكَيْفَ كَانَ يُعَلِّمَهُمْ مَا لَا يُحْسِنُ وَ اللَّهِ لَقَدْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) يَقْرَأُ وَ يَكْتُبُ بِاثْنَيْنِ وَ سَبْعِينَ أَوْ بِثَلَاثَةٍ وَ سَبْعِينَ لِسَاناً وَ إِنَّمَا سُمِّيَ الْأُمِّيَّ لِأَنَّهُ كَانَ مِنْ أَهْلِ مَكَّةَ وَ مَكَّةُ مِنْ أُمَّهَاتِ الْقُرَى وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى فِي كِتَابِهِ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى‏ وَ مَنْ حَوْلَها.

●از جعفر بن محمد صوفی روایت شده که وی گفت: به اباجعفر محمد بن علی الرضا (امام جواد صلوات الله علیه) گفتم: ای پسر رسول خدا چرا رسول الله، پیامبرِ اُمّی نامیده شد؟
ایشان فرمود: مردم (مخالفین) چه می­گویند؟ گوید به حضرت عرض کردم: می­پندارند ایشان از آن رو پیامبر اُمّی نامیده شده که نوشتن بلد نبوده است. فرمود: دروغ می گویند خدایشان لعنت کند! چگونه چنین است حال آن­که خداوند تبارک و تعالی در آیات محکم کتاب خود فرموده: «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ» (جمعه 2)
{اوست آن کس که در میان بی سوادان فرستاده ای از خودشان برانگیخت تا آیات او را بر آنان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به ایشان بیاموزد}
پس چگونه چیزی را که نیک بلد نبوده به آنان می آموخته؟! به خدا سوگند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به هفتاد و دو –و یا فرموده به هفتاد و سه- زبان می خواند و می­نوشت، و او فقط از آن رو اُمّی نامیده شده که اهل مکه بوده و مکه اُمّ القری بوده است، این همان کلام خداوند متعال است: «لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُری وَ مَنْ حَوْلَها» (انعام 92) (شوری 7)
{و برای اینکه [مردم] ام القری [=مکه] و کسانی را که پیرامون آنند هشدار دهی.}

بصائر الدرجات، ج‏1، ص: 225
علل الشرائع، ج‏1، ص: 124
الإختصاص،ص: 263
البرهان في تفسير القرآن، ج‏5، ص: 374
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏16، ص: 132
تفسير نور الثقلين، ج‏2، ص: 78
تفسير كنز الدقائق، ج‏5، ص: 198
الفصول المهمة ، ج‏1، ص: 412
معاني الأخبار، ص: 53


امی یعنی اینکه حضرت محمد صلی الله علیه و آله اهل ام القری بوده است
مثل ایرانی
عراقی
لبنانی
تهرانی
شیرازی
قمی

هنگامی که "یاء نسبت" به "ام" اضافه می گردد؛ "امی" می شود؛ یعنی کسی که به ام القری منسوب است.
پس منظور از اُمّ القری مکه است و از این روست که به ایشان اُمّی گفته شده است
.

#جزء7 #جزء25 #جزء28
✔️مبارک ترین نوزاد اسلام

❤️یا جواد الائمه❤️

عنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ قَالَ خَرَجَ عَلَيَّ أَبُو جَعْفَرٍ (صلوات الله علیه) فَجَعَلْتُ أَنْظُرُ إِلَيْهِ وَ إِلَى رَأْسِهِ وَ رِجْلَيْهِ لِأَصِفَ قَامَتَهُ بِمِصْرَ فَلَمَّا جَلَسَ قَالَ يَا عَلِيُّ إِنَّ اللَّهَ احْتَجَّ فِي الْإِمَامَةِ بِمِثْلِ مَا احْتَجَّ فِي النُّبُوَّةِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا وَ قَالَ وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً فَقَدْ يَجُوزُ أَنْ يُؤْتَى الْحُكْمَ صَبِيّاً وَ يَجُوزُ أَنْ يُعْطَى وَ هُوَ ابْنُ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ ابْنُ أَسْبَاطٍ وَ عَبَّادٌ أَبُو إِسْمَاعِيلَ أَنَا عِنْدَ الرِّضَا (صلوات الله علیه) بِمِنًى إِذْ جِي‏ءَ بِأَبِي جَعْفَرٍ (صلوات الله علیه) قُلْنَا هَذَا الْمَوْلُودُ الْمُبَارَكُ قَالَ نَعَمْ هَذَا الْمَوْلُودُ الْمُبَارَكُ الَّذِي لَمْ يُولَدْ فِي الْإِسْلَامِ أَعْظَمُ بَرَكَةً مِنْهُ.


〰️على بن اسباط مى گويد: وقتى امام جواد (عليه السّلام) بيرون آمد، من به قيافه و قد و قامت آن حضرت نگاه مى كردم تا وقتى كه به مصر رسيدم، بتوانم او را توصيف كنم. و هنگامى كه حضرت نشست، فرمود: اى على! خداوند كما اينكه در باره نبوّت، احتجاج و استدلال نموده، در مورد امامت نيز چنين نموده است.
خداوند متعال مى فرمايد:
«حكم نبوت را در كودكى به او داديم» (سوره مریم آیه۱۳)
و فرموده:
«و چون به رشد رسيد» (سوره يوسف آیه۲۲ و سوره قصص آیه۱۴)
«و به چهل سالگى رسيد» ( سوره الأحقاف آیه۱۵)

پس فرقى نمى كند ممكن است كه خداوند به يكى در كودكى حكمت عطا كند و به ديگرى در چهل سالگى.
ابن اسباط و عبّاد مى گويند: در منى خدمت امام رضا- عليه السّلام- بوديم كه امام جواد -علیه السلام- را در حالى كه خردسال بود؛ آورد
عرض كرديم: اين همان مولود مبارك است؟
امام رضا -علیه السلام- فرمود: آرى، همان مولود مبارك است كه در اسلام با بركت تر از او زاده نشده است.

📚الخرائج و الجرائح، ج‏1، ص: 384
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏50، ص: 20


#جزء12 #جزء16 #جزء20 #جزء26
راهکار قرآنی بیدار شدن از خواب در ساعت مشخص از امام صادق صلوات الله علیه

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلوات الله علیه قَالَ: مَا مِنْ أَحَدٍ يَقْرَأُ آخِرَ الْكَهْفِ عِنْدَ النَّوْمِ إِلَّا تَيَقَّظَ فِي السَّاعَةِ الَّتِي يُرِيدُ[1].

از امام صادق (علیه السلام ) نقل شده است که «اگر هر شخصی آخرین آیه سوره کهف را بخواند در هر ساعتی كه مشخص کند از خواب بیدار می شود»

الكافي- ط الاسلامية جلد 2 صفحه 540


«قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى‏ إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدا» (کهف 110)

@shahrbanoo564110

#جزء16
کلام شیخ کلینی اعلی الله مقامه الشریف در مورد خمس و انفال و فیء

#خمس #فدک
قال الکلینی فی أصول الکافی: «إن الله تبارك و تعالى جعل الدنيا كلها بأسرها لخليفته حيث يقول للملائكة: «إني جاعل في الأرض خليفة»، فكانت الدنيا بأسرها لآدم، و صارت بعده لأبرار ولده و خلفائه، فما غلب عليه أعداؤهم ثم رجع إليهم بحرب أو غلبة سمي فيئا، و هو أن يفيء إليهم بغلبة و حرب، و كان حكمه فيه ما قال الله تعالى: «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبي وَ اليَتامي وَ المَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ» فهو لله و للرسول و لقرابة الرسول، فهذا هو الفيء الراجع، و إنما يكون الراجع ما كان في يد غيرهم، فأخذ منهم بالسيف، و أما ما رجع إليهم من غير أن يوجف عليه ب «خَیْلٍ وَ لا رِکابٍ» فهو الأنفال، هو لله و للرسول خاصة، ليس لأحد فيه الشركة، و إنما جعل الشركة في شيء قوتل عليه، فجعل لمن قاتل من الغنائم أربعة أسهم، و للرسول سهم، و الذي للرسول صلى الله عليه و آله يقسمه على ستة أسهم، ثلاثة له، و ثلاثة لليتامى و المساكين و ابن السبيل. و أما الأنفال فليس هذه سبيلها، كان للرسول صلى الله عليه و آله خاصة، و كانت فدك لرسول الله صلى الله عليه و آله خاصة، لأنه صلى الله عليه و آله فتحها و أمير المؤمنین علیه السلام، لم يكن معهما أحد، فزال عنها إسم الفيء و لزمها إسم الأنفال، و كذلك الآجام و المعادن و البحار و المفاوز هي للإمام خاصة، فإن عمل فيها قوم بإذن الإمام فلهم أربعة أخماس و للإمام خمس، و الذي للإمام يجري مجرى الخمس، و من عمل فيها بغير إذن الإمام فالإمام يأخذه كله ليس لأحد فيه شيء، و كذلك من عمر شيئا أو أجرى قناة أو عمل في أرض خراب بغیر إذن صاحب الأرض فليس له ذلك، فإن شاء أخذها منه كلها و إن شاء تركها في يده».

🔸شیخ کلینی رحمه الله در اصول کافی فرموده: خدای تبارك و تعالی همه دنیا را به خلیفه خود (پیغمبر یا امام) داده، زیرا به فرشتگان می فرماید: «من در زمین خلیفه قرار داده ام» (بقره 30) پس همه دنیا از آن آدم بود (که نخستین خلیفه خدا در روی زمین بود) و پس از او به فرزندان نیکوکار و جانشینانش رسيد، بنابراین دشمنانشان (یعنی کفار و مشرکین) آنچه از دنیا، به زور گرفتند و سپس به وسیله جنگ با غلبه به آن ها برگشت «في ء» نامند، پس «في ء» آن است که به غلبه و جنگ به آن ها برگردد (و فيء در لغت به معنای برگشتن است) و حكم فيء آن است که خدای تعالی می فرماید: «بدانید که هر چه غنیمت بگیرید، پنج یک آن از خدا و پیغمبر و خویشان او و یتیمان و بی چیزان و در راه ماندگان است» (انفال 41) پس في ء از آن خدا و پیغمبر و خویشان پیغمبر است. این است بیان في ء که برگشت می کند. و برگشتش از این جهت است که در دست دیگران بوده و به زور شمشیر از آنها گرفته شده است. و اما آنچه بدون تاختن اسب و شتر (و بدون جنگ) (حشر 6) به آن ها بر می گردد، «أنفال» است که مخصوص خدا و پیغمبر است و هیچ کس در آن شریک نیست. شرکت تنها در چیزی است که روی آن جنگ شده و کشته داده اند که برای جنگجویان چهار سهم از آن غنیمت ها مقرر گردیده و برای پیغمبر یک سهم، و پیغمبر سهم خود را شش بخش میکند: سه بخش آن از خود اوست و سه بخش دیگرش از آن يتيمان و بی چیزان و در راه ماندگان است. و اما «انفال» چنین نیست، انفال مخصوص پیغمبر صلى الله عليه و آله است و «فدک» مخصوص پیغمبر صلی الله عليه و آله بود، زیرا او و امیرالمؤمنین آن را فتح کردند و دیگری با آنها همراه نبود، لذا اسم «فيء» از آن برداشته و اسم «انفال» روی آن گذاشته شد و همچنین است نیزارها و معادن و دریاها و بیابان ها که همه به امام اختصاص دارد. و اگر مردمی با اجازه امام در آنها کار کردند، چهار پنجم درآمد آنها از خود ایشان و یک پنجم آن از آن امام است و آنچه به امام تعلق دارد، حکم خمس را دارد (یعنی باید شش بخش شود) و هرکه بدون اجازه امام در آنها کار کند، امام حق دارد همه درآمد را بگیرد، و هیچ کس را در آن سهمی نیست، همچنین هر کس بدون اجازه صاحب زمين، خرابه ای را آباد کند یا قناتي جاری کند یا در زمین خرابی عملی انجام دهد، از آن او نمی گردد، و مالك زمین اگر بخواهد از او می گیرد و اگر بخواهد در دست او باقی می گذارد.

الكافي- ط الاسلامية جلد 1 صفحه 538 بَابُ الْفَيْ‌ءِ وَ الْأَنْفَالِ وَ تَفْسِيرِ الْخُمُسِ وَ حُدُودِهِ وَ مَا يَجِبُ فِيهِ‌

#جزء1 #جزء10 #جزء28
🎁هدیه دادن به زن بعد از طلاق

1️⃣لَّا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِيضَةً ۚ وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعًا بِالْمَعْرُوفِ ۖ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِينَ ‎﴿بقره ٢٣٦﴾‏
اگر زنان را، مادامی که با آنان نزدیکی نکرده و بر ایشان مَهری [نیز] معین نکرده‌اید، طلاق گویید، بر شما گناهی نیست، و آنان را به طور پسندیده، به نوعی بهره‌مند کنید -توانگر به اندازه [توان‌] خود، و تنگدست به اندازه [وسع‌] خود. [این کاری است‌] شایسته نیکوکاران.

2️⃣وَ لِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ ۖ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ ‎﴿بقرة ٢٤١﴾
و برای زنان مطلقه، هدیه مناسبی لازم است (که از طرف شوهر، پرداخت گردد). این، حقی است بر مردان پرهیزکار.

3️⃣يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا ۖ فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا ‎﴿احزاب ٤٩﴾
ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که با زنان با ایمان ازدواج کردید و قبل از همبستر شدن طلاق دادید، عدّه ای برای شما بر آنها نیست که بخواهید حساب آن را نگاه دارید؛ آنها را با هدیه مناسبی بهره مند سازید و به طرز شایسته ای رهایشان کنید.

#جزء2 #جزء22
✔️راس بریده امام حسین سلام الله علیه بر فراز نی قرآن تلاوت می کند😭

أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا ﴿سورة الكهف ٩﴾
مگر پنداشتى اصحاب كهف و رقيم از آيات ما شگفت بوده است؟

●فَرُوِيَ عَنْ زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ أَنَّهُ قَالَ مُرَّ بِهِ عَلَيَّ وَ هُوَ عَلَى رُمْحٍ وَ أَنَا فِي غُرْفَةٍ فَلَمَّا حَاذَانِي سَمِعْتُهُ يَقْرَأُ أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً فَقَفَّ وَ اللَّهِ شَعْرِي وَ نَادَيْتُ رَأْسُكَ وَ اللَّهِ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَعْجَبُ وَ أَعْجَبُ.

●از زيد بن ارقم روايت شده كه گفت: سر امام حسين صلوات الله عليه بر فراز نيزه بود و من در ميان اطاق خودم بودم هنگامى كه آن سر مبارك محاذى من آمد اين آيه شريفه را خواند: أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً
يعنى آيا اين طور حساب ميكنى داستان اصحاب كهف و رقيم كه از علائم قدرت ما است تعجب آور است.

به خدا قسم كه موى بدنم راست شده و گفتم: يا بن رسول اللَّه! بخدا قسم كه داستان سر مبارك تو عجیب تر و عجیب تر است.

📜الإرشاد/ج‏۲/ص۱۱۷.
📜إعلام الورى/ص۲۵۲.
📜كشف الغمة/ج‏۲/ص۶۷.

#جزء15
مقصود خداوند متعال از هدایت، راه یافتن به ولایت مولا امیرالمومنین صلوات الله علیه است.

وَ قَدْ ضَلَّ مَنْ صَدَّ عَنْكَ وَ لَمْ يَهْتَدِ إِلَى اللَّهِ وَ لا إِلَيَّ مَنْ لا يَهْتَدِي بِكَ وَ هُوَ قَوْلُ رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحا ثُمَّ اهْتَدَى (طه ۸۲) إِلَى وِلايَتِكَ

🔸گمراه شد كسى که مردم را از تو باز داشت، و به سوى خدا و به جانب من راه نيافت، و اين گفتار پروردگار عزّ و جلّ من است: من آمرزنده ام آن كس را كه توبه كرد،و ايمان آورد،و عمل شايسته انجام داد،سپس هدایت شود. (طه ۸۲)
به سوی ولایت تو.

زیارت امیرالمومنین حضرت امام علی (علیه السلام) در روز عید غدیر منقول از امام هادی علیه السلام

#جزء16
وضوی نیکو گرفتن و قرائت نماز باعث آمرزش گناهان می شود

وَ أَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَ زُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ ۚ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ۚ ذَٰلِكَ ذِكْرَىٰ لِلذَّاكِرِينَ ‎﴿هود ١١٤﴾
و در دو طرف روز [=اول و آخر آن‌] و نخستین ساعات شب نماز را برپا دار، زیرا خوبیها بدیها را از میان می‌برد. این برای پندگیرندگان، پندی است.

عَنْ أَبِی عُثْمَانَ قَالَ: كُنْتُ مَعَ سَلْمَانَ تَحْتَ شَجَرَةٍ فَأَخَذَ غُصْناً یَابِساً مِنْهَا فَهَزَّهُ حَتَّی تَحَاتَّتْ وَرَقُهُ ثُمَّ قَالَ أَ لَا تَسْأَلُنِی لِمَ أَفْعَلُ هَذَا قُلْتُ وَ لِمَ تَفْعَلُهُ قَالَ هَكَذَا فَعَلَهُ رَسُولُ اللَّهِ صلی اللّٰه علیه و آله وَ أَنَا مَعَهُ تَحْتَ شَجَرَةٍ فَأَخَذَ مِنْهُ غُصْناً یَابِساً فَهَزَّهُ حَتَّی تَحَاتَّتْ وَرَقُهُ ثُمَّ قَالَ أَ لَا تَسْأَلُنِی یَا سَلْمَانُ لِمَ أَفْعَلُ هَذَا قُلْتُ وَ لِمَ فَعَلْتَهُ قَالَ إِنَّ الْمُسْلِمَ إِذَا تَوَضَّأَ فَأَحْسَنَ الْوُضُوءَ ثُمَّ صَلَّی الصَّلَاةَ الْخَمْسَ تَحَاتَّتْ خَطَایَاهُ كَمَا تَحَاتَّتْ هَذِهِ الْوَرَقُ ثُمَّ قَرَأَ هَذِهِ الْآیَةَ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ إِلَی آخِرِهَا.

🔸از ابو عثمان روایت شده: همراه با سلمان در زیر درختی نشسته بودیم که شاخه خشکیده ای را گرفت و آن را تکاند تا اینکه برگ های آن فرو ریخت، سپس گفت: آیا از من نمی پرسی که چرا چنین می کنم؟ گفتم: چرا این کار را می کنی؟ گفت: یک بار من همراه رسول خدا صلی الله علیه و آله در زیر درختی بودم که حضرت چنین کرد و شاخه خشکیده ای از آن برداشت و آن را تکان داد تا اینکه برگ ها فرو ریخت، سپس فرمود: ای سلمان، آیا نمی پرسی که چرا این کار را انجام می دهم؟ عرض کردم: چرا این کار را کردی؟ فرمود: وقتی مسلمان وضو بگیرد و شاداب وضو بگیرد، سپس نمازهای پنجگانه را بخواند، خطاهایش فرو می ریزد چنانچه این برگ ها فرو ریختند؛ سپس این آیه را خواند: «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ» تا آخر آن.

بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار جلد 79 صفحه 319

#جزء12
تعمق و تجسس و فضولی ممنوع، سوره توحید و آیاتی از سوره حدید کافی است.

#توحید
عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ قَالَ قَالَ سُئِلَ عَلِيّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیهما السلام عَنِ التّوْحِيدِ فَقَالَ إِنّ اللّهَ عَزّ وَ جَلّ عَلِمَ أَنّهُ يَكُونُ فِي آخِرِ الزّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمّقُونَ فَأَنْزَلَ اللّهُ تَعَالَى قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ وَ الْآيَاتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِيدِ إِلَى قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصّدُورِ فَمَنْ رَامَ وَرَاءَ ذَلِكَ فَقَدْ هَلَكَ‏

🔸از امام سجاد علیه السلام درباره توحید سوال شد، حضرتش فرمود: خداوند عزوجل می دانست در آخرالزمان مردمانی ژرف اندیش خواهند آمد، پس سوره قل هو الله احد و آیات سوره حدید تا قولش: وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصّدُورِ (حدید 6) را نازل فرمود، پس هر کس ورای آن را طلب کند هلاک شود.

الکافی جلد 1 صفحه 91 بَابُ النِّسْبَةِ حدیث 3


توضیح علامه مجلسی ذیل همین حدیث شریف

بیان: ظاهره المنع عن التفكّر و الخوض فی مسائل التوحید و الوقوف مع النصوص و قیل المراد أنه تعالی بین لهم صفاته لیتفكروا فیها و لا یخفی بعده.

🔸ظاهر روایت، منع از تفکر و غور در مسائل توحید و امر به توقف در نصوص در این باره است. و گفته شده: منظور آن است که خدا صفاتش را برایشان روشن کرده تا در آن تفکر کنند. و بعید بودن این احتمال پوشیده نیست.

📚بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار جلد 3 صفحه 264


عاجز بودن حسن زاده آملی و اربابش ملا صدرا از فهم یک حدیث ساده

در كافى از حضرت امام سجاد عليه السلام روايت شده است كه چون خداوند مى دانست در آخر الزمان اقوامى مدقق خواهند آمد سوره قل هو الله احد و اوائل سوره حديد را نازل فرمود : ان الله عزوجل علم انه يكون فى آخر الزمان اقوام متعمقون فانزل الله تعالى قل هو الله احد والايات من سورة حديد الى قوله و هو عليم بذات الصدور فمن رام وراء ذلك فقد هلك [1] .

مرحوم آخوند صدرالمتالهين مى فرمايد : وقتى به من اين حديث رسيدم گريه كردم . اين گريه شوق است چون مى بيند كه اين قبيل احاديث ناظر به امثال اوست كه اقوام متعمقون اند گريه شوق مى كند و دست ابتهال و تضرع به سوى حقيقت نظام هستى دراز مى كند و توفيق فهم مطالب آيات و روايات را كه اسرار اهل ولايت اند مسألت و مطالبت مى نمايد .

📚ولايت تکويني (حسن زاده آملي، حسن) جلد 1 صفحه 56


اما پاسخ استاد سیدان به این جهلاء 👇🏼


استاد سید جعفر سیدان : شواهدی وجود دارد که مقصود از این حدیث، #نکوهش و ذم متعمقون است نه ستایش ان ها :
1️⃣ شاهد اول: لحن حدیث لحن مدح نیست، و گرنه از ان ها به اقوام تعبیر نمی شد، بلکه با عباراتی نظیر اولیاؤلنا، من شیعتنا، اخوانی و ... یاد می شد.
به ویژه که در پایان حدیث امده است: فمن رام وراء ذلک فقد هلک .

2️⃣ شاهد دوم: واژه تعمّق در روایات بسیاری در مذمت استعمال شده است؛ مانند:
1_ عن امیرالمومنین علیه السلام : الکفر علی اربع دعائم: علی التعمق و التنازع و الزیغ و الشقاق فمن تعمق لم ینب الی الحق .
📚 نهج البلاغه حکمت 31
2_ عن امیرالمومنین علیه السلام : ... و لامتکلف و لا متعمّق ... .
📚 الکافی جلد 2 صفحه 255

3️⃣ شاهد سوم: حدیث راسخین در علم از وجود مقدس امیرالمومنین علیه السلام می باشد که ترک تعمق را مدح می نماید.
👈 حدیث راسخین در علم : في التوحيد و العيّاشيّ عن أمير المؤمنين عليه السلام قال : اعلم ان الراسخين في العلم هم الذين أغناهم اللّٰه عن الاقتحام في السدد المضروبة دون الغيوب فلزموا الإقرار بجملة ما جهلوا تفسيره من الغيب المحجوب فقالوا آمَنّٰا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنٰا فمدح اللّٰه عز و جل اعترافهم بالعجز عن تناول ما لم يحيطوا به علماً و سمي تركهم التعمّق فيما لم يكلّفهم البحث عنه منهم رسوخاً فاقتصر على ذلك و لا تقدّر عظمة اللّٰه على قدر عقلك فتكون من الهالكين.
📚 تفسير الصافي , جلد 1 , صفحه 319

📚 کتاب آیات العقائد جلد 1 صفحه 23

#جزء27 #جزء30
اینکه خداوند همه جا هست یعنی چه؟

اینکه خداوند متعال همه جا هست به معنای حضور فیزیکی نیست
به معنای احاطه و تسلط و اشراف و عالم و شاهد بودن است

#توحید #وحدت_وجود
عَنْ مُثَنًّى الْحَنَّاطِ،عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ-أَظُنُّهُ مُحَمَّدَ بْنَ النُّعْمَانِ- قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(عَلَيْهِ السَّلاَمُ)عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: وَ هُوَ اللّٰهُ فِي السَّمٰاوٰاتِ وَ فِي الْأَرْضِ قَالَ:«كَذَلِكَ هُوَ فِي كُلِّ مَكَانٍ».
قُلْتُ:بِذَاتِهِ؟قَالَ:«وَيْحَكَ،إِنَّ الْأَمَاكِنَ أَقْدَارٌ،فَإِذَا قُلْتَ:فِي مَكَانٍ بِذَاتِهِ،لَزِمَكَ أَنْ تَقُولَ:فِي أَقْدَارٍ،وَ غَيْرِ ذَلِكَ،وَ لَكِنْ هُوَ بَائِنٌ مِنْ خَلْقِهِ،مُحِيطٌ بِمَا خَلَقَ عِلْماً وَ قُدْرَةً وَ إِحَاطَةً وَ سُلْطَاناً وَ مُلْكاً،وَ لَيْسَ عِلْمُهُ بِمَا فِي الْأَرْضِ بِأَقَلَّ مِمَّا فِي السَّمَاءِ،وَ لاَ يَبْعُدُ مِنْهُ شَيْءٌ،وَ الْأَشْيَاءُ لَهُ سَوَاءٌ،عِلْماً وَ قُدْرَةً وَ سُلْطَاناً وَ مُلْكاً وَ إِحَاطَةً».

🔸التوحيد ـ به نقل از ابو جعفر (احتمالاً محمّد بن نعمان) ـ: از ابو عبد اللّه (امام صادق عليه السلام) درباره گفتار خداوند عز و جل «و او در آسمان ها و زمين ، خداست» (انعام 3) پرسيدم . فرمود : «همان گونه است . او در همه جا هست». گفتم : با ذات خود؟ فرمود : «واى بر تو! مكان ها اندازه دارند. پس هر گاه بگويى كه با ذات خود در مكانى است، تو را لازم مى آيد كه بگويى : در اندازه ها و جزء آن است؛ ولى او از آفريدگان خود جداست و به آنچه آفريده، از نظر دانش و توانايى و احاطه و تسلّط و فرمان روايى ، فرا گيرنده است» .
و علمش به آنچه در زمین است کمتر نیست به آنچه در آسمان است و چیزی از او دور نمیشود و چیزها از برایش برابر است از روی علم و قدرت و سلطنت و ملک و احاطه.

التّوحيد (صدوق) صفحه 132 حدیث 15
الدرر النجفية جلد 1 صفحه 386
بحار الأنوار جلد 3 صفحه 323
تفسیر البرهان جلد 2 صفحه 402
تفسیر کنز الدقائق جلد 4 صفحه 293

#جزء7
آیا روز عاشورا حضرت رقیه صلوات الله علیها را پیر کرد؟ 😭😭😭

بابا پاهام بیحال شده
موندنِ من محال شده
ای پیرزن سنش فقط
سه سااال شده

1⃣صیحه و فزع و اهوال روز قیامت حتی اطفال را پیر می کند.

فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِن كَفَرْتُمْ يَوْمًا يَجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِيبًا ‎﴿مزمل ١٧﴾‏
اگر امروز کفر بورزید، پس چگونه خود را [از عذاب] روزی که کودکان را پیر می کند، حفظ می نمایید؟!


2⃣هیچ روزی مثل عاشورا نیست و اهوال روز عاشورا قطعا بیش از قیامت است.

●قال الامام السجاد صلوات الله علیه: لَا يَوْمَ كَيَوْمِ الْحُسَيْن‏ (عليه السلام)

●امام سجاد صلوات الله علیه: هیچ روزی مانند روزِ حسین (یعنی روز عاشورا) نیست.

📓الأمالي( للصدوق)، النص، ص: 462
📓الطرائف‏
📓بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏22، ص: 274


قال الامام الحسن المجتبی صلوات الله علیه:  لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّه‏

●امام حسن مجتبی صلوات الله علیه: هیچ روزی مانند روز تو نیست یا اباعبدالله

📓الأمالي( للصدوق)، النص، ص: 116
📓مناقب ابن شهرآشوب، ج‏4، ص: 86
📓لهوف‏
📓بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏45، ص: 218
📓مدينة معاجز الأئمة الإثني عشر، ج‏3، ص: 394


نتیجه: اگر روز قیامت کودکان را پیر می کند ؛ هیچ استبعادی ندارد که بگوییم مصائب عظیم روز عاشورا که بزرگتر از روز قیامت است به طریق اولی اطفال امام حسین صلوات الله علیها را پیر کرده...

گویند سید ابراهیم دمشقی بعد از دیدن عمه سه ساله اش از غصه موهایش سفید شد...

راستی
حضرت ام‌ المصائب زینب کبری صلوات الله علیها...

#جزء29
2025/06/30 05:17:32
Back to Top
HTML Embed Code: