در گذشته، هواپیماهای اسرائیلی قبل از عملیات نظامی، در شهرها تراکتهایی به زبان مردم محلی پخش میکردند تا آنها را بترسانند و از نظر روانی خرد کنند. امروز شبکه ایراناینترنشنال این وظیفه را بر عهده گرفته و علیه مردم ایران یک جنگروانی تمام عیار به راه انداخته است. رفتار مسئولانه این است که ایراناینترنشنال را خاموش کنیم و اجازه ندهیم ذهنهای خود و عزیزانمان را آلوده کند.
https://twitter.com/RezaNasri1/status/1841423512323437010?t=PFT4N8HxEjIOLA9X59-ZCg&s=19
https://twitter.com/RezaNasri1/status/1841423512323437010?t=PFT4N8HxEjIOLA9X59-ZCg&s=19
Israel has occupied other nations' lands for decades, not Iran.
Israel enforces a racist apartheid regime in occupied Palestine and has trapped 2 million people in a cage in Gaza, not Iran.
Israel has administered contraceptives to its own non-white [Ethiopian] minorities without consent to ethnically cleanse them, not Iran.
Israel runs a covert nuclear weapons program under the guise of "deliberate ambiguity", not Iran.
Israel has refused to ratify the NPT and all other international conventions regarding the possession and use of WMDs, including chemical and biological weapons, not Iran.
Israel interferes in U.S. and Western domestic and foreign politics through its lobbies, not Iran.
Israel faces formal accusations of genocide at the ICJ, not Iran.
Israel's leaders are wanted for war crimes by courts in Europe and the International Criminal Court, not Iran.
Israel assassinates foreign leaders and officials abroad, not Iran.
Israel silences critics in the Western world by weaponizing charges of antisemitism, not Iran.
Israel's army operates torture camps where prisoners of war are raped and murdered, not Iran.
Israel deliberately targets civilians, hospitals, and "safe zones" during conflicts, not Iran.
Israel has rigged ordinary communication devices with explosives and detonated them in crowded areas, not Iran.
Israel's ambassador to the UN has shred the UN Charter on camera, not Iran's.
Israel has killed UN personnel and declared the UN Secretary-General persona non grata, not Iran.
And the list goes on!
Yet, Iran is labeled as a threat to international peace and security and demonized in Western media!
Question to Americans and Europeans: What exactly are your "shared values" with Israel?
https://twitter.com/RezaNasri1/status/1841499456761426194?t=kY8Jac1omCKfYdQoAwyb0w&s=19
Israel enforces a racist apartheid regime in occupied Palestine and has trapped 2 million people in a cage in Gaza, not Iran.
Israel has administered contraceptives to its own non-white [Ethiopian] minorities without consent to ethnically cleanse them, not Iran.
Israel runs a covert nuclear weapons program under the guise of "deliberate ambiguity", not Iran.
Israel has refused to ratify the NPT and all other international conventions regarding the possession and use of WMDs, including chemical and biological weapons, not Iran.
Israel interferes in U.S. and Western domestic and foreign politics through its lobbies, not Iran.
Israel faces formal accusations of genocide at the ICJ, not Iran.
Israel's leaders are wanted for war crimes by courts in Europe and the International Criminal Court, not Iran.
Israel assassinates foreign leaders and officials abroad, not Iran.
Israel silences critics in the Western world by weaponizing charges of antisemitism, not Iran.
Israel's army operates torture camps where prisoners of war are raped and murdered, not Iran.
Israel deliberately targets civilians, hospitals, and "safe zones" during conflicts, not Iran.
Israel has rigged ordinary communication devices with explosives and detonated them in crowded areas, not Iran.
Israel's ambassador to the UN has shred the UN Charter on camera, not Iran's.
Israel has killed UN personnel and declared the UN Secretary-General persona non grata, not Iran.
And the list goes on!
Yet, Iran is labeled as a threat to international peace and security and demonized in Western media!
Question to Americans and Europeans: What exactly are your "shared values" with Israel?
https://twitter.com/RezaNasri1/status/1841499456761426194?t=kY8Jac1omCKfYdQoAwyb0w&s=19
X (formerly Twitter)
Reza Nasri (@RezaNasri1) on X
Israel has occupied other nations' lands for decades, not Iran.
Israel enforces a racist apartheid regime in occupied Palestine and has trapped 2 million people in a cage in Gaza, not Iran.
Israel has administered contraceptives to its own non-white [Ethiopian]…
Israel enforces a racist apartheid regime in occupied Palestine and has trapped 2 million people in a cage in Gaza, not Iran.
Israel has administered contraceptives to its own non-white [Ethiopian]…
ترامپ گفته بایدن میبایست به اسرائیل میگفت ابتدا به تأسیسات هستهای ایران حمله کند و "بعداً نگران بقیهاش باشد."
"بقیهاش" شامل ضربه قدرتمند ایران به زیرساختهای اسرائیل، جنگ منطقهای تمامعیار، اختلال در تأمین انرژی جهانی، خروج ایران از معاهده عدم اشاعه (NPT) و بالتبع فروپاشی رژیم عدم اشاعه خواهد بود. این "راهحل" از سوی کسی است که وعده میدهد در صورت انتخاب مجدد، صلح را در جهان برقرار خواهد کرد!
"بقیهاش" شامل ضربه قدرتمند ایران به زیرساختهای اسرائیل، جنگ منطقهای تمامعیار، اختلال در تأمین انرژی جهانی، خروج ایران از معاهده عدم اشاعه (NPT) و بالتبع فروپاشی رژیم عدم اشاعه خواهد بود. این "راهحل" از سوی کسی است که وعده میدهد در صورت انتخاب مجدد، صلح را در جهان برقرار خواهد کرد!
رئیس بنیاد دفاع از دموکراسیها از هماکنون مدعی است حکومت ایران سلاحها و رزمندگان خود را در تونلهای زیرزمینی مخفی میکند و قصد دارد از مردم ایران برای حفاظت از آنها به عنوان «سپری انسانی» استفاده کند. به زودی کارشناسان ایراناینترنشنال و چهرههای شاخص اپوزسیون وابسته به اسرائیل هم همین ادعا را به زبان فارسی مطرح خواهند کرد.
این اراجیف بخشی از «جنگ روانی» است. اما کسانی که در خیال خود فکر میکنند میتوانند با این ترفندهای سخیف ایران را به غزه تبدیل کنند، یادشان نیست چند میلیون ایرانی وطنپرست و جوان غیرتمند ایرانی در آمریکا و کانادا و اروپا زندگی میکنند که اجازه نخواهند داد خانواده و هموطنانشان در کشور به راحتی به "هدف مشروع نظامی" تبدیل شوند!
https://twitter.com/RezaNasri1/status/1842892121964949626?s=19
این اراجیف بخشی از «جنگ روانی» است. اما کسانی که در خیال خود فکر میکنند میتوانند با این ترفندهای سخیف ایران را به غزه تبدیل کنند، یادشان نیست چند میلیون ایرانی وطنپرست و جوان غیرتمند ایرانی در آمریکا و کانادا و اروپا زندگی میکنند که اجازه نخواهند داد خانواده و هموطنانشان در کشور به راحتی به "هدف مشروع نظامی" تبدیل شوند!
https://twitter.com/RezaNasri1/status/1842892121964949626?s=19
X (formerly Twitter)
Reza Nasri (@RezaNasri1) on X
رئیس بنیاد دفاع از دموکراسیها از هماکنون مدعی است حکومت ایران سلاحها و رزمندگان خود را در تونلهای زیرزمینی مخفی میکند و قصد دارد از مردم ایران برای حفاظت از آنها به عنوان «سپری انسانی» استفاده کند. به زودی کارشناسان ایراناینترنشنال و چهرههای شاخص…
در صورت حمله اسرائیل به پالایشگاههای نفت، مراکز اقتصادی یا تأسیسات هستهای ایران، یک بدعت بسیار خطرناک پایهگذاری میشود که اهداف غیرنظامی را مشروع جلوه میدهد و راه را برای نوع جدیدی از جنگ باز میکند. با عبور از این مرز، هیچ محدودیتی باقی نخواهد ماند. اسرائیل به طور مستمر در حال نابود کردن رژیمهای حقوقی است که روابط بینالمللی را مدیریت میکنند.
پس از پاره کردن منشور سازمان ملل متحد در مجمع عمومی، کشتن کارکنان سازمان ملل متحد در غزه، متهم کردن مقامات این سازمان به «یهودیستیزی و همدردی با تروریستها»، تمسخر دادگاه بینالمللی دادگستری، نادیده گرفتن درخواستهای جهانی برای آتشبس، بیاثر کردن شورای امنیت، و اعلام دبیرکل سازمان ملل متحد به عنوان «عنصر نامطلوب»، اکنون اسرائیل به نیروهای صلحبان یونیفل با تانک حمله میکند.
اسرائیل چه کار دیگری باید انجام دهد تا عنوانِ "کشور صلحدوست" از آن سلب شود و از سازمانی که به وضوح از آن متنفر است اخراج گردد؟
اسرائیل چه کار دیگری باید انجام دهد تا عنوانِ "کشور صلحدوست" از آن سلب شود و از سازمانی که به وضوح از آن متنفر است اخراج گردد؟
سیاستمداران غربی بهراحتی از حمله به پالایشگاههای نفتی و تأسیسات هستهای ایران صحبت میکنند و بدون هیچ ملاحظهای حمله نظامی به ایران را امری طبیعی و معمول جلوه میدهند. ایرانیان مقیم خارج وظیفه دارند اجازه ندهند تابوی حمله نظامی به ایران شکسته شود.
موضع ملی ربطی به دیدگاههای سیاسی ندارد. ایرانیان ساکن این کشورها میتوانند با برگزاری تظاهرات، راهاندازی کمپینهای اعتراضی، تماس با نمایندگان پارلمانها و مشارکت فعال در رسانهها و شبکههای اجتماعی مانع عادیسازی حمله به خاک ایران شوند.
همه کسانی که دیروز تحریمها را امری عادی و مفید برای آینده ایران جلوه میدادند و خود را به دروغ مخالف جنگ میخواندند، امروز تلاش میکنند تا حمله نظامی را به عنوان یک سیاست معقول و منطقی در افکار عمومی جا بیندازند. اجازه ندهید گروه کوچکی از ویرانیطلبان به نام شما مسیر جنگ را هموار کنند. هر سیاستمدار غربی که علیه امنیت و تمامیت ارضی ایران سخن بگوید باید هزینه سیاسی و حیثیتی آن را بپردازد.
https://twitter.com/RezaNasri1/status/1844466512444195279?t=Bzlc9a1ePereEw0mI5SBiw&s=19
موضع ملی ربطی به دیدگاههای سیاسی ندارد. ایرانیان ساکن این کشورها میتوانند با برگزاری تظاهرات، راهاندازی کمپینهای اعتراضی، تماس با نمایندگان پارلمانها و مشارکت فعال در رسانهها و شبکههای اجتماعی مانع عادیسازی حمله به خاک ایران شوند.
همه کسانی که دیروز تحریمها را امری عادی و مفید برای آینده ایران جلوه میدادند و خود را به دروغ مخالف جنگ میخواندند، امروز تلاش میکنند تا حمله نظامی را به عنوان یک سیاست معقول و منطقی در افکار عمومی جا بیندازند. اجازه ندهید گروه کوچکی از ویرانیطلبان به نام شما مسیر جنگ را هموار کنند. هر سیاستمدار غربی که علیه امنیت و تمامیت ارضی ایران سخن بگوید باید هزینه سیاسی و حیثیتی آن را بپردازد.
https://twitter.com/RezaNasri1/status/1844466512444195279?t=Bzlc9a1ePereEw0mI5SBiw&s=19
X (formerly Twitter)
Reza Nasri (@RezaNasri1) on X
سیاستمداران غربی بهراحتی از حمله به پالایشگاههای نفتی و تأسیسات هستهای ایران صحبت میکنند و بدون هیچ ملاحظهای حمله نظامی به ایران را امری طبیعی و معمول جلوه میدهند. ایرانیان مقیم خارج وظیفه دارند اجازه ندهند تابوی حمله نظامی به ایران شکسته شود.
موضع…
موضع…
اسرائیل سابقهای طولانی در هدف قرار دادن پایگاههای سازمان ملل متحد دارد. در سال ۱۹۹۶، در جریان کشتار قانا، نیروهای اسرائیلی یک مجتمع سازمان ملل متحد در لبنان را که غیرنظامیان در آن پناه گرفته بودند، بمباران کردند و ۱۰۶ نفر از جمله پرسنل این سازمان را کشتند. برخلاف ادعای اسرائیل مبنی بر خطای هدفگیری، تحقیقات سازمان ملل متحد نشان داد که این حمله به صورت عمدی انجام شده است. اسرائیل شایستگی حفظ عضویت خود در سازمان ملل متحد را ندارد.
کشورهای شورای همکاری خلیج فارس باید درک کنند که ایران برای همیشه همسایه آنها خواهد بود! شرکای خارجی ممکن است بیایند و بروند، اما ایران در منطقه باقی خواهد ماند! هر تلاشی برای ساختن یک نظم منطقهای بدون در نظر گرفتن منافع اساسی و نگرانیهای امنیتی ایران پایدار نخواهد بود. ثبات بلندمدت آنها به همکاری با ایران وابسته است، نه برونسپاری امنیت خود به قدرتهای خارجی یا عادیسازی روابط با اسرائیل برخلاف منافع ایران و افکار عمومی خودشان!
گذار از «درگیری شدید» به «درگیری مفید»
رضا نصری
دکتر پزشکیان «وفاق ملی» را برنامه محوری دولت خود قرار داده است. این پروژهٔ مهم و ارزشمند فقط یک نیاز اجتماعی نیست، بلکه در شرایط بحرانی منطقه به یک ضرورت امنیتی تبدیل شده است. کاهش تنش اجتماعی، در کنار تحکیم رابطه «دولت-ملت»، بنیان یک کشور منسجم و متحد را تشکل میدهد.
در ماههای اخیر، عدهای خواسته یا ناخواسته به فرایند ایجاد این وفاق لطمه زدهاند. برخی نیز با اقدامات متمرکز و بعضاً خصومتآمیز علیه بعضی شخصیتهای ملی اجازه نمیدهد فضای سیاسی و اجتماعی کشور از مرحله «درگیری شدید» عبور کند و دستکم وارد مرحله جدیدی شود که به آن «درگیری مفید» میگویند.
آمندا ربپلی، در کتاب High Conflict: Why We Get Trapped and How We Get Out ، تفاوت این دو جنس «درگیری» را اینطور بیان میکند:
- درگیری شدید با چرخهای از خشم، سرخوردگی و تشدید اختلافات همراه است که معمولاً به یک بازی مجموع صفر تبدیل میشود، جایی که هر دو طرف یکدیگر را دشمن میپندارند. این نوع درگیری از نظر عاطفی فرسایشی است و به ندرت به نتیجهای مثبت منجر میشود. ریپلی توضیح میدهد که وقتی افراد درگیر چنین وضعیتی میشوند، دیدگاههایشان بیشتر از پیش خشک و تغییرناپذیر میگردد و توانایی درک دیدگاههای دیگر را از دست میدهند. ریپلی با استفاده از مطالعات موردی از سیاست، جامعه و روابط شخصی، نشان میدهد که چگونه افراد، جوامع و حتی ملتها به دام این نوع درگیریها میافتند. او توضیح میدهد که درگیریهای شدید معمولاً از نوعی «چرخه تکراری» پیروی میکنند که شامل تحقیر، بیاعتمادی و قطبی شدن است.
- درگیری مفید اما، به افراد اجازه میدهد اختلافنظر داشته باشند، ولی با رویکردی همراه با کنجکاوی، انعطاف و تمایل به گفتگوهای معنادار. این نوع درگیری به جای نیاز به توافق فوری، به درک متقابل کمک میکند. هدف اصلی یافتن راهی برای پیشرفت است، حتی اگر هر دو طرف نتوانند بهطور کامل مسئله را حل کنند.
آماندا ریپلی در کتاب خود چندین تکنیک و استراتژی عملی را برای خروج از «درگیری شدید» معرفی میکند. این تکنیکها به افراد و جوامع کمک میکنند تا از درگیریهای شدید فاصله بگیرند و راههایی برای حل مسئله و همکاری پیدا کنند. هدف ریپلی این است که نشان دهد با تغییر رویکرد و نگرش، میتوان درگیریهایی را که به نظر غیرقابلحل میآیند مدیریت و حل نمود.
برخی از این تکنیکها شامل موارد زیر هستند:
۱- کنجکاوی درباره طرف مقابل: ریپلی تأکید میکند که یکی از مهمترین گامها در خروج از درگیری شدید، به جای تمرکز بر نفرت یا تحقیر طرف مقابل، کنجکاو شدن درباره انگیزهها و دیدگاههای آنها است. او اشاره میکند که وقتی افراد شروع به پرسیدن سوالهای باز میکنند و به دقت به پاسخها گوش میدهند، اغلب به پیچیدگی و انسانی بودن طرف مقابل پی میبرند و این میتواند به کاهش تنشها کمک کند.
۲- ایجاد فضا برای گفتگو: یکی از روشهای مؤثر برای کاهش درگیری شدید، ایجاد فضاهایی برای گفتگوی سازنده است. ریپلی توضیح میدهد که این فضاها باید به گونهای طراحی شوند که افراد بتوانند بدون ترس از حمله، دیدگاههای خود را بیان کنند. این امر به آرام کردن اوضاع و ایجاد محیطی برای گفتگوهای معنادار کمک میکند.
۳- شناخت دینامیک درگیری: درک الگوهای معمول درگیری، یکی از کلیدهای اصلی برای خروج از آن است. ریپلی اشاره میکند که درگیریهای شدید معمولاً به دلیل قطبی شدن و دینامیکهای تکراری ادامه مییابند. بنابراین، شناخت این دینامیکها و تلاش برای شکستن آنها ازطریق تغییر رفتار یا رویکرد میتواند به کاهش شدت درگیری کمک کند.
۳- تمرکز بر مسائل مشترک و اهداف بزرگتر: ریپلی پیشنهاد میدهد که به جای تمرکز بر اختلافات، افراد به دنبال اهداف و منافع مشترکی باشند که ممکن است در میان دو طرف وجود داشته باشد. این کار باعث میشود که به جای دشمنی و رقابت، همکاری و تعامل برای رسیدن به اهداف بزرگتر اولویت پیدا کند.
۴- دور شدن از درگیری برای بازنگری: یکی دیگر از تکنیکهای مهمی که ریپلی معرفی میکند، این است که افراد زمانی که درگیری شدید میشود، بهطور موقت از آن فاصله بگیرند تا بتوانند وضعیت را از زاویهای جدید و بدون فشار احساسی ارزیابی کنند. این فاصلهگیری به بازنگری موقعیت و اتخاذ رویکردی بهتر کمک میکند.
۵- کم کردن نقش «آتشافروزان»: ریپلی توضیح میدهد که در هر درگیری شدیدی، «آتشافروزانی» وجود دارند که به تشدید وضعیت کمک میکنند، چه در رسانهها، چه در سیاست و چه در زندگی شخصی. یکی از راههای کاهش درگیری، شناسایی این افراد و کاهش تأثیر آنهاست.
رضا نصری
دکتر پزشکیان «وفاق ملی» را برنامه محوری دولت خود قرار داده است. این پروژهٔ مهم و ارزشمند فقط یک نیاز اجتماعی نیست، بلکه در شرایط بحرانی منطقه به یک ضرورت امنیتی تبدیل شده است. کاهش تنش اجتماعی، در کنار تحکیم رابطه «دولت-ملت»، بنیان یک کشور منسجم و متحد را تشکل میدهد.
در ماههای اخیر، عدهای خواسته یا ناخواسته به فرایند ایجاد این وفاق لطمه زدهاند. برخی نیز با اقدامات متمرکز و بعضاً خصومتآمیز علیه بعضی شخصیتهای ملی اجازه نمیدهد فضای سیاسی و اجتماعی کشور از مرحله «درگیری شدید» عبور کند و دستکم وارد مرحله جدیدی شود که به آن «درگیری مفید» میگویند.
آمندا ربپلی، در کتاب High Conflict: Why We Get Trapped and How We Get Out ، تفاوت این دو جنس «درگیری» را اینطور بیان میکند:
- درگیری شدید با چرخهای از خشم، سرخوردگی و تشدید اختلافات همراه است که معمولاً به یک بازی مجموع صفر تبدیل میشود، جایی که هر دو طرف یکدیگر را دشمن میپندارند. این نوع درگیری از نظر عاطفی فرسایشی است و به ندرت به نتیجهای مثبت منجر میشود. ریپلی توضیح میدهد که وقتی افراد درگیر چنین وضعیتی میشوند، دیدگاههایشان بیشتر از پیش خشک و تغییرناپذیر میگردد و توانایی درک دیدگاههای دیگر را از دست میدهند. ریپلی با استفاده از مطالعات موردی از سیاست، جامعه و روابط شخصی، نشان میدهد که چگونه افراد، جوامع و حتی ملتها به دام این نوع درگیریها میافتند. او توضیح میدهد که درگیریهای شدید معمولاً از نوعی «چرخه تکراری» پیروی میکنند که شامل تحقیر، بیاعتمادی و قطبی شدن است.
- درگیری مفید اما، به افراد اجازه میدهد اختلافنظر داشته باشند، ولی با رویکردی همراه با کنجکاوی، انعطاف و تمایل به گفتگوهای معنادار. این نوع درگیری به جای نیاز به توافق فوری، به درک متقابل کمک میکند. هدف اصلی یافتن راهی برای پیشرفت است، حتی اگر هر دو طرف نتوانند بهطور کامل مسئله را حل کنند.
آماندا ریپلی در کتاب خود چندین تکنیک و استراتژی عملی را برای خروج از «درگیری شدید» معرفی میکند. این تکنیکها به افراد و جوامع کمک میکنند تا از درگیریهای شدید فاصله بگیرند و راههایی برای حل مسئله و همکاری پیدا کنند. هدف ریپلی این است که نشان دهد با تغییر رویکرد و نگرش، میتوان درگیریهایی را که به نظر غیرقابلحل میآیند مدیریت و حل نمود.
برخی از این تکنیکها شامل موارد زیر هستند:
۱- کنجکاوی درباره طرف مقابل: ریپلی تأکید میکند که یکی از مهمترین گامها در خروج از درگیری شدید، به جای تمرکز بر نفرت یا تحقیر طرف مقابل، کنجکاو شدن درباره انگیزهها و دیدگاههای آنها است. او اشاره میکند که وقتی افراد شروع به پرسیدن سوالهای باز میکنند و به دقت به پاسخها گوش میدهند، اغلب به پیچیدگی و انسانی بودن طرف مقابل پی میبرند و این میتواند به کاهش تنشها کمک کند.
۲- ایجاد فضا برای گفتگو: یکی از روشهای مؤثر برای کاهش درگیری شدید، ایجاد فضاهایی برای گفتگوی سازنده است. ریپلی توضیح میدهد که این فضاها باید به گونهای طراحی شوند که افراد بتوانند بدون ترس از حمله، دیدگاههای خود را بیان کنند. این امر به آرام کردن اوضاع و ایجاد محیطی برای گفتگوهای معنادار کمک میکند.
۳- شناخت دینامیک درگیری: درک الگوهای معمول درگیری، یکی از کلیدهای اصلی برای خروج از آن است. ریپلی اشاره میکند که درگیریهای شدید معمولاً به دلیل قطبی شدن و دینامیکهای تکراری ادامه مییابند. بنابراین، شناخت این دینامیکها و تلاش برای شکستن آنها ازطریق تغییر رفتار یا رویکرد میتواند به کاهش شدت درگیری کمک کند.
۳- تمرکز بر مسائل مشترک و اهداف بزرگتر: ریپلی پیشنهاد میدهد که به جای تمرکز بر اختلافات، افراد به دنبال اهداف و منافع مشترکی باشند که ممکن است در میان دو طرف وجود داشته باشد. این کار باعث میشود که به جای دشمنی و رقابت، همکاری و تعامل برای رسیدن به اهداف بزرگتر اولویت پیدا کند.
۴- دور شدن از درگیری برای بازنگری: یکی دیگر از تکنیکهای مهمی که ریپلی معرفی میکند، این است که افراد زمانی که درگیری شدید میشود، بهطور موقت از آن فاصله بگیرند تا بتوانند وضعیت را از زاویهای جدید و بدون فشار احساسی ارزیابی کنند. این فاصلهگیری به بازنگری موقعیت و اتخاذ رویکردی بهتر کمک میکند.
۵- کم کردن نقش «آتشافروزان»: ریپلی توضیح میدهد که در هر درگیری شدیدی، «آتشافروزانی» وجود دارند که به تشدید وضعیت کمک میکنند، چه در رسانهها، چه در سیاست و چه در زندگی شخصی. یکی از راههای کاهش درگیری، شناسایی این افراد و کاهش تأثیر آنهاست.
این تکنیکها در حوزه مذاکرات و دیپلماسی کاربرد دارد. اما به نظر میرسید پیش از هر اقدامی نیاز است آنها را سرلوحه رویکردهای خود قرار دهیم و در فضای داخلی پیاده کنیم. همانطور که ذکر شد، امروز «وفاق ملی» یک ضرورت امنیتی است.
https://twitter.com/RezaNasri1/status/1847535851238011310?t=M3fqjKYjEfW2uZBPoMYg2g&s=19
https://twitter.com/RezaNasri1/status/1847535851238011310?t=M3fqjKYjEfW2uZBPoMYg2g&s=19
X (formerly Twitter)
Reza Nasri (@RezaNasri1) on X
دکتر پزشکیان «وفاق ملی» را برنامه محوری دولت خود قرار داده است. این پروژهٔ مهم و ارزشمند فقط یک نیاز اجتماعی نیست، بلکه در شرایط بحرانی منطقه به یک ضرورت امنیتی تبدیل شده است. کاهش تنش اجتماعی، در کنار تحکیم رابطه «دولت-ملت»، بنیان یک کشور منسجم و متحد را…
Try to imagine walking in the shoes of an Iranian policymaker.
In the early 1990s, Iran was instrumental in securing the release of American hostages in Lebanon, only to face betrayal. Later, during the Yugoslav wars, Iran aided U.S. efforts to arm Bosnian forces, but once again, was betrayed. This pattern repeated in the early 2000s when Iran helped the U.S. defeat Al-Qaeda and the Taliban in Afghanistan, only to be let down yet again.
In 2015, Iran signed the nuclear deal with the P5+1, aiming for better relations and regional stability. But once more, Iran was betrayed. It wasn’t just U.S. politics that derailed progress—Arab neighbors and Israel worked in concert to block diplomatic success.
In 2019, Iran proposed the Hormuz Peace Endeavour (HOPE) to promote regional cooperation, but the initiative was met with silence.
Even after normalizing ties with Saudi Arabia and the Persian Gulf states, and even as Iran's new president recently offered a new package of cooperation to Iran's neighbors, these nations seem eager to join the Abraham Accords—a partnership with Israel that undermines Iran’s security.
Over the past year, Iran stood alone in defending the Palestinian cause, bearing the costs while Arab nations remained "neutral." When Israel attacked Iran’s embassy in Syria, targeted its diplomats, officials, territory and interests, Arab neighbors offered only tepid responses.
Now, Israel, backed by U.S. military support, threatens a large-scale assault on Iran. Meanwhile, European nations impose sanctions on Iran for defending itself, as Arab countries remain passive and silent.
After all these experiences and observations, many in Iran have come to conclude that the country's very existence is the target of a coordinated plot and are calling to respond accordingly to any Israeli aggression.
A new sentiment is emerging in Iran: You are either with us, or with genocidal Israel.
https://twitter.com/RezaNasri1/status/1848080642413662681?t=MHovQSmik3ibkPhdaIQ4WA&s=19
In the early 1990s, Iran was instrumental in securing the release of American hostages in Lebanon, only to face betrayal. Later, during the Yugoslav wars, Iran aided U.S. efforts to arm Bosnian forces, but once again, was betrayed. This pattern repeated in the early 2000s when Iran helped the U.S. defeat Al-Qaeda and the Taliban in Afghanistan, only to be let down yet again.
In 2015, Iran signed the nuclear deal with the P5+1, aiming for better relations and regional stability. But once more, Iran was betrayed. It wasn’t just U.S. politics that derailed progress—Arab neighbors and Israel worked in concert to block diplomatic success.
In 2019, Iran proposed the Hormuz Peace Endeavour (HOPE) to promote regional cooperation, but the initiative was met with silence.
Even after normalizing ties with Saudi Arabia and the Persian Gulf states, and even as Iran's new president recently offered a new package of cooperation to Iran's neighbors, these nations seem eager to join the Abraham Accords—a partnership with Israel that undermines Iran’s security.
Over the past year, Iran stood alone in defending the Palestinian cause, bearing the costs while Arab nations remained "neutral." When Israel attacked Iran’s embassy in Syria, targeted its diplomats, officials, territory and interests, Arab neighbors offered only tepid responses.
Now, Israel, backed by U.S. military support, threatens a large-scale assault on Iran. Meanwhile, European nations impose sanctions on Iran for defending itself, as Arab countries remain passive and silent.
After all these experiences and observations, many in Iran have come to conclude that the country's very existence is the target of a coordinated plot and are calling to respond accordingly to any Israeli aggression.
A new sentiment is emerging in Iran: You are either with us, or with genocidal Israel.
https://twitter.com/RezaNasri1/status/1848080642413662681?t=MHovQSmik3ibkPhdaIQ4WA&s=19
شورای امنیت سازمان ملل متحد، آژانس بینالمللی انرژی اتمی، سازمان جهانی بهداشت، اتحادیه اروپا، شورای همکاری خلیج فارس، سازمان همکاری اسلامی و تمامی دولتها، بهویژه کشورهای عرب منطقه، این فرصت را دارند که به اسرائیل هشدار دهند تا از هرگونه حمله به زیرساختهای هستهای و نفت و گاز ایران خودداری کند، چرا که این اقدام ممکن است واکنش شدید ایران را در پی داشته باشد.
بهویژه شورای امنیت، که وظیفه اصلی آن حفظ صلح و امنیت بینالمللی است، باید امروز وارد عمل شود تا از یک تشدید تنش، با عواقب غیرقابل پیشبینی، جلوگیری کند.
این نهادها وظیفه دارند که از بروز احتمالی یک فاجعه انسانی، زیستمحیطی و اقتصادی جلوگیری کنند. در غیر این صورت، باید مسئولیت پیامدهای آن را بر عهده بگیرند.
بهویژه شورای امنیت، که وظیفه اصلی آن حفظ صلح و امنیت بینالمللی است، باید امروز وارد عمل شود تا از یک تشدید تنش، با عواقب غیرقابل پیشبینی، جلوگیری کند.
این نهادها وظیفه دارند که از بروز احتمالی یک فاجعه انسانی، زیستمحیطی و اقتصادی جلوگیری کنند. در غیر این صورت، باید مسئولیت پیامدهای آن را بر عهده بگیرند.
گفتوگو با «تجارتنیوز»:
رضا نصری
✅ اول اینکه موضوعاتی مثل تمامیت ارضی، امنیت و شیرازه اقتصادی کشور مربوط به موجودیتی به نام ایران است. برخی رسانههای وابسته به رژیم اسرائیل در خارج از کشور، تلاش میکنند اینگونه القا کنند که «جمهوری اسلامی» و «ایران» تفاوت دارند تا بخشی از قشر معترض را با برنامههای خصومتآمیز اسرائیل همراه کنند. دستکم تلاش برخی کشورها برای تعرض به حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه باید به این قشر نشان داده باشد که نیروهای ایرانستیز چشم طمع به عناصر تشکیلدهنده ایران دوختهاند و نه فقط به دولت و حکومت ایران! در نتیجه، لازم است تا یک دیالوگ و تعامل سازنده با قشر ناراضی برقرار شود تا تبلیغات زیانبار و جنگ روانی این رسانهها خنثی شود.
✅ دوم اینکه برنامه «وفاق ملی» دکتر پزشکیان فقط یک شعار انتخاباتی نبود. طرح بحث وفاق ملی محصول یک تحلیل دقیق از وضعیت منطقه و یک پیشبینی درست در مورد سیر تحولات و حوادث بود که امروز با تشدید تنش میان ایران و رژیم اسرائیل نمود پیدا کرده است. در نتیجه، تحقق این وفاق - چه میان دولت و قشر ناراضی مردم و چه میان جناحها و جریانهای سیاسی - یک ضرورت امنیتی است. در این راستا، هر اقدامی که موجب تشدید نارضایتی عمومی شود یا هر اقدامی که در صفوف مقامات و مسئولان سیاسی کشور تفرقه بیندازد، مغایر با امنیت و مصلحت ملی است. در شرایط جنگی، مهمترین ضامن بقا و امنیت کشور، وحدت و همبستگی ملی است. در غیر این صورت، نیروهای متخاصم میتوانند از شکافها، نارضایتیها و اختلافات میان تصمیمگیران سیاسی برای لطمه زدن به کیان کشور بهرهبرداری کنند.
✅ سوم اینکه لازم است در زمان بحرانهای خارجی، اعتماد عمومی به تواناییهای کشور و قابلیت مسئولان در بهرهبرداری بهینه و به موقع از این تواناییها برقرار باشد. ایران همچنان قدرتمندترین، قدیمیترین و مقاومترین کشور در غرب آسیاست و اهرمها و ابزارهای متعددی برای ایجاد بازدارندگی و دفاع از منافع خود در اختیار دارد. در نتیجه، مهم است این موضوع نیز برای افکار عمومی تبیین شود.
✅ لازم است ایران به رژیم اسرائیل، حامیان آن و کشورهای منطقه این پیام را برساند که «همه گزینهها روی میز است»! ایران برای دفاع از منافع حیاتی خود - از دیپلماسی گرفته تا توسل به زور تا خروج از انپیتی و تغییر رویکرد خود نسبت به ثبات منطقه و بازار انرژی - استفاده خواهد کرد. ضمن اینکه در هیچ شرایطی به نظم جدیدی که در آن ملاحظات راهبردی، امنیتی و اقتصادی آن نادیده گرفته شود تن نخواهد داد.
✅ایران در شرایط فعلی خواستار صلح و ثبات در منطقه، ایجاد همکاریهای راهبردی با همسایگان، تامین امنیت کشتیرانی و امنیت انرژی و پایبندی کشورها به رژیم عدم اشاعه است. اما چنانچه منافع حیاتی آن مورد تهدید قرار گیرد، مترصد است رویکردش را نسبت به همه این موارد، متناسب با شرایط جدید، تغییر دهد.
✅ لازم است در هر شرایطی، کانالهای دیپلماتیک و ارتباطی - بدون واسطه - با قدرتهای جهانی برقرار و حفظ شود. این کانالها ابزاری برای مدیریت تنش و برقراری ثبات هستند و به مثابه سازوکاری برای تعدیل فضا و برقراری ثبات نسبی در اوج درگیری و بحران عمل میکنند. این نگاه که با تشدید بحران مسیر دیپلماسی نیز باید بسته شود، نگاهی غیر اصولی و متعصبانه است. اتفاقا ایجاد سازوکارهای کاهش تنش در مواقع بحران از هر زمانی ضروریتر است.
رضا نصری
✅ اول اینکه موضوعاتی مثل تمامیت ارضی، امنیت و شیرازه اقتصادی کشور مربوط به موجودیتی به نام ایران است. برخی رسانههای وابسته به رژیم اسرائیل در خارج از کشور، تلاش میکنند اینگونه القا کنند که «جمهوری اسلامی» و «ایران» تفاوت دارند تا بخشی از قشر معترض را با برنامههای خصومتآمیز اسرائیل همراه کنند. دستکم تلاش برخی کشورها برای تعرض به حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه باید به این قشر نشان داده باشد که نیروهای ایرانستیز چشم طمع به عناصر تشکیلدهنده ایران دوختهاند و نه فقط به دولت و حکومت ایران! در نتیجه، لازم است تا یک دیالوگ و تعامل سازنده با قشر ناراضی برقرار شود تا تبلیغات زیانبار و جنگ روانی این رسانهها خنثی شود.
✅ دوم اینکه برنامه «وفاق ملی» دکتر پزشکیان فقط یک شعار انتخاباتی نبود. طرح بحث وفاق ملی محصول یک تحلیل دقیق از وضعیت منطقه و یک پیشبینی درست در مورد سیر تحولات و حوادث بود که امروز با تشدید تنش میان ایران و رژیم اسرائیل نمود پیدا کرده است. در نتیجه، تحقق این وفاق - چه میان دولت و قشر ناراضی مردم و چه میان جناحها و جریانهای سیاسی - یک ضرورت امنیتی است. در این راستا، هر اقدامی که موجب تشدید نارضایتی عمومی شود یا هر اقدامی که در صفوف مقامات و مسئولان سیاسی کشور تفرقه بیندازد، مغایر با امنیت و مصلحت ملی است. در شرایط جنگی، مهمترین ضامن بقا و امنیت کشور، وحدت و همبستگی ملی است. در غیر این صورت، نیروهای متخاصم میتوانند از شکافها، نارضایتیها و اختلافات میان تصمیمگیران سیاسی برای لطمه زدن به کیان کشور بهرهبرداری کنند.
✅ سوم اینکه لازم است در زمان بحرانهای خارجی، اعتماد عمومی به تواناییهای کشور و قابلیت مسئولان در بهرهبرداری بهینه و به موقع از این تواناییها برقرار باشد. ایران همچنان قدرتمندترین، قدیمیترین و مقاومترین کشور در غرب آسیاست و اهرمها و ابزارهای متعددی برای ایجاد بازدارندگی و دفاع از منافع خود در اختیار دارد. در نتیجه، مهم است این موضوع نیز برای افکار عمومی تبیین شود.
✅ لازم است ایران به رژیم اسرائیل، حامیان آن و کشورهای منطقه این پیام را برساند که «همه گزینهها روی میز است»! ایران برای دفاع از منافع حیاتی خود - از دیپلماسی گرفته تا توسل به زور تا خروج از انپیتی و تغییر رویکرد خود نسبت به ثبات منطقه و بازار انرژی - استفاده خواهد کرد. ضمن اینکه در هیچ شرایطی به نظم جدیدی که در آن ملاحظات راهبردی، امنیتی و اقتصادی آن نادیده گرفته شود تن نخواهد داد.
✅ایران در شرایط فعلی خواستار صلح و ثبات در منطقه، ایجاد همکاریهای راهبردی با همسایگان، تامین امنیت کشتیرانی و امنیت انرژی و پایبندی کشورها به رژیم عدم اشاعه است. اما چنانچه منافع حیاتی آن مورد تهدید قرار گیرد، مترصد است رویکردش را نسبت به همه این موارد، متناسب با شرایط جدید، تغییر دهد.
✅ لازم است در هر شرایطی، کانالهای دیپلماتیک و ارتباطی - بدون واسطه - با قدرتهای جهانی برقرار و حفظ شود. این کانالها ابزاری برای مدیریت تنش و برقراری ثبات هستند و به مثابه سازوکاری برای تعدیل فضا و برقراری ثبات نسبی در اوج درگیری و بحران عمل میکنند. این نگاه که با تشدید بحران مسیر دیپلماسی نیز باید بسته شود، نگاهی غیر اصولی و متعصبانه است. اتفاقا ایجاد سازوکارهای کاهش تنش در مواقع بحران از هر زمانی ضروریتر است.
حساسیتی که در فضای رسانهای ایران نسبت به «زبان بدن» مقامات و دیپلماتها در سفرهای خارجی وجود دارد، تنها زمانی منطقی بود که همتایان خارجی نیز تفسیری مشابه از آن داشتند. اما نه مقامات خارجی، نه افکار عمومی، و نه رسانههای آنها به «زبان بدن» چنین اهمیتی نمیدهند. برای ارزیابی موفقیت یک سفر، باید به سطح دیدارها، محتوای مذاکرات، توافقات حاصلشده و متن بیانیههای مشترک توجه کرد. تمرکز بر اینکه چه کسی پا روی پا انداخت یا در عکس چه ژستی گرفت، عمدتاً نتیجه فضای سیاستزده رسانهای ایران است و تنها اتلاف وقت و انرژی است. علاوه بر این، کسانی که چنین انتقاداتی میکنند، اغلب کمتر با پروتکلها آشنا هستند و بیشتر برداشتهای شخصی خود را از آداب و رسوم دیپلماتیک بیان میکنند. این بازیهای جناحی – که در همه جناحها دیده میشود – به یکی از آفتهای سیاست خارجی کشور تبدیل شده است.
https://twitter.com/RezaNasri1/status/1849340383001530479?t=24AphEjq1vrCYLh3fnLDfA&s=19
https://twitter.com/RezaNasri1/status/1849340383001530479?t=24AphEjq1vrCYLh3fnLDfA&s=19
X (formerly Twitter)
Reza Nasri (@RezaNasri1) on X
حساسیتی که در فضای رسانهای ایران نسبت به «زبان بدن» مقامات و دیپلماتها در سفرهای خارجی وجود دارد، تنها زمانی منطقی بود که همتایان خارجی نیز تفسیری مشابه از آن داشتند. اما نه مقامات خارجی، نه افکار عمومی، و نه رسانههای آنها به «زبان بدن» چنین اهمیتی نمیدهند.…