میشود با ایدئولوژی، ایدئولوژیک نبود. بیایدئولوژی بودن به معنای بیاصول بودن نیست. میشود اصول و ارزشهایی داشت اما وابستهی یک ایدئولوژی خاص نبود. میشود ایدئولوژی خاصی داشت اما بر پایهی ارزشهای مشترکی مثل حقوق اساسی، مبارزات را فرا-ایدئولوژیک کرد. وگرنه اجماع غیرممکن است.
@rezayaghoubipublic
@rezayaghoubipublic
Forwarded from استودیو پات
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 خودزنی وسط مذاکرات
حاتم قادری:
🔺اگر الیگارشی در مهار آقای خامنهای موفق نشود، یا غرب و اسرائیل برای برخورد تاخیر کنند، احتمال دارد جریانات به این سمت روی بیاورد که آقای خامنهای و دیگران ترجیح بدهند که آنها مراکز هستهای را بزنند.
🔺وقتی مراکز هستهای را بزنند، اینها میتوانند بگویند که نگذاشتند، این ادعای نگذاشتند هم یک ادعای تاریخی است، در مقابل اینکه بگویند ما تسلیم شدیم.
🔺ولی اگر الیگارشی موفق بشوند که توافق را به نتیجه برسانند و اگر ترامپ و اسرائیل بر ادامه فشار اصرار داشته باشند، با توجه به جو حاکم در داخل ایران، گشایش اقتصادی مهمی صورت نخواهد گرفت.
🔺ما در ابتدا به صدها میلیارد ثروت نیاز داریم که بتوانیم زیرساختهای انرژیک خود را احیا کنیم، دوباره بتوانیم بازار جهانی نفت را بدست بیاوریم و اینها به این سادگی نیست. به ما میگویند که نهایتا به شما سهمیه میدهیم و خبری از فروش نفت و پارو کردن دلار نیست. بر اساس انتظارات بسیاری که وجود دارد، الیگارشی از منافع خود نمیگذرد. از این گشایشها، بخشهایی از جامعه استفاده خواهند برد. بخشهایی که دسترسی به تجارت و واردات دارند، کارتلهای کوچک مالی و تجاری و… آنها از این گشایشها استفاده خواهند کرد. ولی به عامه مردم در نهایت میتوانند بگویند که فشار اقتصادی ایشان کمتر میشود، ولی لزوما سفرهها پربار نخواهد شد، چرا که ما چیزی حدود نود میلیون جمعیت در کشور داریم، این جمعیت بخواهد سفره قابل اعتنا و شرافتمندانهای داشته باشد، اینگونه مقدور نمیشود.
🔺کشور مشکل آب دارد، مشکل گاز دارد، مشکل برق دارد، مشکل برقراری امنیت داخلی دارد و اینگونه نیست که بگویند صندوقهای پول وارد کشور میشود و… صرفا بازار میتواند تکانهای مختصری بخورد و عدهای میتوانند بهرهمند بشوند.
🔺مشکل ایران این است که همیشه الیگارشیها در آن قوی هستند، الیگارشیهای متصل به شخص حاکم که قدرت اصلی را دارند. زمان شاه هم همین بود. زمان آقای خمینی هم الیگارشی عملا سیاسی_دینی و اقتصادی، قدرت را در دست گرفت و بعد آقای خامنهای از دل این الیگارشی، خود را جدا کرد و فاصله گرفت.
🔺اما بحران ما مثل زمان آقای خمینی نیست، آن زمان مقداری انسجام بود، جنگ پایان یافته بود و هنوز کمی وجاهت و اعتبار داشت.
🔺اینکه فکر کنیم با مذاکرات و توافق، گشایش در زندگی آحاد مردم ایران اتفاق خواهد افتاد، این یک خیال خام است. فکر من این است که به فرض اینها بروند و نظام دیگری بیاید که با غرب رابطه خوبی داشته باشد، اقتصاد باز داشته باشد و… بازسازی اقتصادی ما به این سادگیها نیست.
🎙️ صدیقه وسمقی، حاتم قادری، مصطفی مهرآئین در گفتگو با حسین رزاق
❎در برنامه #امکان
✅ #استودیو_پات
🔗فیلم کامل را در کانال یوتیوب ما ببینید
📌 #استودیو_پات را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
🔗کانال اینستاگرام
🔗کانال یوتیوب
🔗کانال ایکس (توئیتر)
@studio_patt
حاتم قادری:
🔺اگر الیگارشی در مهار آقای خامنهای موفق نشود، یا غرب و اسرائیل برای برخورد تاخیر کنند، احتمال دارد جریانات به این سمت روی بیاورد که آقای خامنهای و دیگران ترجیح بدهند که آنها مراکز هستهای را بزنند.
🔺وقتی مراکز هستهای را بزنند، اینها میتوانند بگویند که نگذاشتند، این ادعای نگذاشتند هم یک ادعای تاریخی است، در مقابل اینکه بگویند ما تسلیم شدیم.
🔺ولی اگر الیگارشی موفق بشوند که توافق را به نتیجه برسانند و اگر ترامپ و اسرائیل بر ادامه فشار اصرار داشته باشند، با توجه به جو حاکم در داخل ایران، گشایش اقتصادی مهمی صورت نخواهد گرفت.
🔺ما در ابتدا به صدها میلیارد ثروت نیاز داریم که بتوانیم زیرساختهای انرژیک خود را احیا کنیم، دوباره بتوانیم بازار جهانی نفت را بدست بیاوریم و اینها به این سادگی نیست. به ما میگویند که نهایتا به شما سهمیه میدهیم و خبری از فروش نفت و پارو کردن دلار نیست. بر اساس انتظارات بسیاری که وجود دارد، الیگارشی از منافع خود نمیگذرد. از این گشایشها، بخشهایی از جامعه استفاده خواهند برد. بخشهایی که دسترسی به تجارت و واردات دارند، کارتلهای کوچک مالی و تجاری و… آنها از این گشایشها استفاده خواهند کرد. ولی به عامه مردم در نهایت میتوانند بگویند که فشار اقتصادی ایشان کمتر میشود، ولی لزوما سفرهها پربار نخواهد شد، چرا که ما چیزی حدود نود میلیون جمعیت در کشور داریم، این جمعیت بخواهد سفره قابل اعتنا و شرافتمندانهای داشته باشد، اینگونه مقدور نمیشود.
🔺کشور مشکل آب دارد، مشکل گاز دارد، مشکل برق دارد، مشکل برقراری امنیت داخلی دارد و اینگونه نیست که بگویند صندوقهای پول وارد کشور میشود و… صرفا بازار میتواند تکانهای مختصری بخورد و عدهای میتوانند بهرهمند بشوند.
🔺مشکل ایران این است که همیشه الیگارشیها در آن قوی هستند، الیگارشیهای متصل به شخص حاکم که قدرت اصلی را دارند. زمان شاه هم همین بود. زمان آقای خمینی هم الیگارشی عملا سیاسی_دینی و اقتصادی، قدرت را در دست گرفت و بعد آقای خامنهای از دل این الیگارشی، خود را جدا کرد و فاصله گرفت.
🔺اما بحران ما مثل زمان آقای خمینی نیست، آن زمان مقداری انسجام بود، جنگ پایان یافته بود و هنوز کمی وجاهت و اعتبار داشت.
🔺اینکه فکر کنیم با مذاکرات و توافق، گشایش در زندگی آحاد مردم ایران اتفاق خواهد افتاد، این یک خیال خام است. فکر من این است که به فرض اینها بروند و نظام دیگری بیاید که با غرب رابطه خوبی داشته باشد، اقتصاد باز داشته باشد و… بازسازی اقتصادی ما به این سادگیها نیست.
🎙️ صدیقه وسمقی، حاتم قادری، مصطفی مهرآئین در گفتگو با حسین رزاق
❎در برنامه #امکان
✅ #استودیو_پات
🔗فیلم کامل را در کانال یوتیوب ما ببینید
📌 #استودیو_پات را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
🔗کانال اینستاگرام
🔗کانال یوتیوب
🔗کانال ایکس (توئیتر)
@studio_patt
قسم به اسم آزادی..
✍رضا یعقوبی
اشعار و سرودهای انقلاب 57 سرشار از اسم آزادیاند. "قسم به اسم آزادی"، "در بهار آزادی.." ، "این بانگ آزادی است کز خاوران خیزد"، "روز آزادی ما روز نجات میهن"، و ... اما انقلابیون 57 آزادی را چه معنا میکردند؟ یا ریشهایتر سوال کنیم: شرایط مسلط در آن زمان چه مفهومی به آزادی میداد؟ این سوال را زمانی بهتر درک میکنیم که متوجه باشیم آزادی یک مفهوم انتزاعی و ذهنی نیست که انقلابیون تلاش کرده باشند آن را در عمل پیاده کنند اما "منحرف" شده باشند یا موفق نشده باشند. آزادی چیزی نیست جز نامی برای رهایی از هر چیزی که در همان "دوره" "دردسرساز" بودهاند. پس معنای واژه در یک فضای ذهنی آرمانی وجود ندارد که در عمل مقدار ناقص یا کاملی از آن پیاده شود، معنای واژه همان چیزی است که شرایط عملی برایش رقم میزند. امروز وقتی به گذشته نگاه میکنیم یک معنای آزادی، تحت تاثیر فضای چپگرای آن دوره و فضای تحقیر پس از کودتا، آزادی از چیزی بوده که آن را "امپریالیسم غرب" مینامیدند. این همان معنایی است که هنوز در گفتمان جمهوری اسلامی باقی مانده و باعث شده قدرت هستهای برایش یک امر حیثیتی شود و محور مقاومت را بزرگترین سرمایهی خود بداند.
معنای دیگر آزادی برای آنها آزادی از دست چیزی بود که نامش را "سرمایهداری" گذاشته بودند. درست است که امروزه این معنای آزادی در 57 ناشی از نفوذ و رواج ایدههای چپ دانسته میشود اما ریشهای هم در شرایط آن زمان دارد. آن ریشه رشد سریع صنعت و جمعیت و بزرگ شدن شهرها و بحران هویت و ظهور یک طبقهی شهری ممتاز و ثروتمند بود که عامل "فقر تودهها" و محرومیت آنها دانسته میشدند. البته نباید انکار کرد که بسیاری از ثروتمندان آن زمان الیگارش بودند و با دربار رابطهی نزدیک و حتی وابستگی داشتند اما در کل، ظهور صنعت در مراحل اولیهاش دو طبقهی مجزا ایجاد میکند: طبقهی صاحبان کسب و کارها و سرمایهداران، و طبقهی کارگران و کارمندان و در مراحل اولیهی انباشت ثروت و رشد شرکتها وقتی هنوز رونق اقتصادی به تمام لایههای جامعه سرایت نکرده، رشد نابرابری بیشتر از رشد رفاه خواهد بود. پس در آن زمان معنای آزادی نمیتوانست مثل انقلابهای اروپایی به معنای رهایی کشاورزان از دست اشراف یا رهایی صنعتگران از دست زمینداران باشد بلکه به معنای توزیع عادلانهتر بود چون صنعتگران و طبقهی متوسط از آزادیهایی برای رشد کسب و کارها برخوردار بودند اما چیزی که "دردسرساز" دیده میشد رشد نابرابری بود. و این نابرابری در معنای واژهی آزادی بلورین شد اما آنقدر بیرنگ و شفاف بود که در خود واژه نامرئی شده بود.
معنای دیگری که در واژهی آزادی تزریق شد، ناشی از عادات یک جامعهی مذهبی و سنتی بود. صنعت فیلم، موسیقی، هنرهای نمایشی و غیره سعی داشتند با عصر جدید مطابقت پیدا کنند. اماکن تفریحی و کابارهها و اختلاط مرد و زن برای آن جامعه تازگی داشت. یک جامعهی مذهبی در این شرایط به اوضاع واکنش نشان میدهد همانطور که در برخی کشورهای همسایه میبینیم. اینجا آزادی میتواند به معنای آزادی از هوای نفس و شهوات و بندگی تن باشد. علت غلظت و خلوص وفاداری به رهبر مذهبی بعدی و جانسپاری برای او و افراط در تقدس او نشانههای همین واکنشاند. او با عدالتی علیوار برابری را برقرار میکند، با بیگانگان میجنگد و به استثمار ملل تحت ستم پایان میدهد و جامعهی سرشار از فساد و تباهی و شهوت را به جامعهای سرشار از انسانیت و مقام الوهی بدل میکند. وقتی میگفت نه فقط نان و رفاه بلکه مقام انسانیت را به مردم میبخشد در حال بازگویی آرمانهای همان زمانه بود.
این معانی سهگانه در اصلیترین شعار 57 دیده میشود: استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی. همانطور که میبینید آزادیهای دموکراتیک مثل آزادی سیاسی و آزادی مدنی و حقوق فردی و آزادیهای شخصی یا اصلا مطرح نیست یا به صورت صوری مطرح است یا در پایینترین جای فهرست قرار دارد. برخی معتقدند که انقلابیون 57 با افراط در مطالبهی آزادی سیاسی نتوانستند سایر شرایط توسعه را ببینند و درک کنند و با نبود آن کنار بیایند. اما چیزی که آنها در خواستن آن افراط میکردند اصلا مطالبهی آزادی سیاسی نبود بلکه ضدیت با شاه و مقام او و جایگاه دربار بود که تبدیل به نماد تمرکز قدرت و ثروت (به قول خودشان طاغوت) شده بود نه خواست آزادی سیاسی اصیل به معنای تعیین سرنوشت و زیست دموکراتیک. مفهوم آزادی سیاسی برای آنها بیگانه بود و اندک افرادی فهم مناسبی از آن داشتند. به همین میزان که معنای آزادی برایشان چیز دیگری بود معنای استبداد هم نسبت چندانی با مفهوم غربی آن نداشت. آنها نام مخصوصی برای مفهومشان از استبداد داشتند: طاغوت.👇
✍رضا یعقوبی
اشعار و سرودهای انقلاب 57 سرشار از اسم آزادیاند. "قسم به اسم آزادی"، "در بهار آزادی.." ، "این بانگ آزادی است کز خاوران خیزد"، "روز آزادی ما روز نجات میهن"، و ... اما انقلابیون 57 آزادی را چه معنا میکردند؟ یا ریشهایتر سوال کنیم: شرایط مسلط در آن زمان چه مفهومی به آزادی میداد؟ این سوال را زمانی بهتر درک میکنیم که متوجه باشیم آزادی یک مفهوم انتزاعی و ذهنی نیست که انقلابیون تلاش کرده باشند آن را در عمل پیاده کنند اما "منحرف" شده باشند یا موفق نشده باشند. آزادی چیزی نیست جز نامی برای رهایی از هر چیزی که در همان "دوره" "دردسرساز" بودهاند. پس معنای واژه در یک فضای ذهنی آرمانی وجود ندارد که در عمل مقدار ناقص یا کاملی از آن پیاده شود، معنای واژه همان چیزی است که شرایط عملی برایش رقم میزند. امروز وقتی به گذشته نگاه میکنیم یک معنای آزادی، تحت تاثیر فضای چپگرای آن دوره و فضای تحقیر پس از کودتا، آزادی از چیزی بوده که آن را "امپریالیسم غرب" مینامیدند. این همان معنایی است که هنوز در گفتمان جمهوری اسلامی باقی مانده و باعث شده قدرت هستهای برایش یک امر حیثیتی شود و محور مقاومت را بزرگترین سرمایهی خود بداند.
معنای دیگر آزادی برای آنها آزادی از دست چیزی بود که نامش را "سرمایهداری" گذاشته بودند. درست است که امروزه این معنای آزادی در 57 ناشی از نفوذ و رواج ایدههای چپ دانسته میشود اما ریشهای هم در شرایط آن زمان دارد. آن ریشه رشد سریع صنعت و جمعیت و بزرگ شدن شهرها و بحران هویت و ظهور یک طبقهی شهری ممتاز و ثروتمند بود که عامل "فقر تودهها" و محرومیت آنها دانسته میشدند. البته نباید انکار کرد که بسیاری از ثروتمندان آن زمان الیگارش بودند و با دربار رابطهی نزدیک و حتی وابستگی داشتند اما در کل، ظهور صنعت در مراحل اولیهاش دو طبقهی مجزا ایجاد میکند: طبقهی صاحبان کسب و کارها و سرمایهداران، و طبقهی کارگران و کارمندان و در مراحل اولیهی انباشت ثروت و رشد شرکتها وقتی هنوز رونق اقتصادی به تمام لایههای جامعه سرایت نکرده، رشد نابرابری بیشتر از رشد رفاه خواهد بود. پس در آن زمان معنای آزادی نمیتوانست مثل انقلابهای اروپایی به معنای رهایی کشاورزان از دست اشراف یا رهایی صنعتگران از دست زمینداران باشد بلکه به معنای توزیع عادلانهتر بود چون صنعتگران و طبقهی متوسط از آزادیهایی برای رشد کسب و کارها برخوردار بودند اما چیزی که "دردسرساز" دیده میشد رشد نابرابری بود. و این نابرابری در معنای واژهی آزادی بلورین شد اما آنقدر بیرنگ و شفاف بود که در خود واژه نامرئی شده بود.
معنای دیگری که در واژهی آزادی تزریق شد، ناشی از عادات یک جامعهی مذهبی و سنتی بود. صنعت فیلم، موسیقی، هنرهای نمایشی و غیره سعی داشتند با عصر جدید مطابقت پیدا کنند. اماکن تفریحی و کابارهها و اختلاط مرد و زن برای آن جامعه تازگی داشت. یک جامعهی مذهبی در این شرایط به اوضاع واکنش نشان میدهد همانطور که در برخی کشورهای همسایه میبینیم. اینجا آزادی میتواند به معنای آزادی از هوای نفس و شهوات و بندگی تن باشد. علت غلظت و خلوص وفاداری به رهبر مذهبی بعدی و جانسپاری برای او و افراط در تقدس او نشانههای همین واکنشاند. او با عدالتی علیوار برابری را برقرار میکند، با بیگانگان میجنگد و به استثمار ملل تحت ستم پایان میدهد و جامعهی سرشار از فساد و تباهی و شهوت را به جامعهای سرشار از انسانیت و مقام الوهی بدل میکند. وقتی میگفت نه فقط نان و رفاه بلکه مقام انسانیت را به مردم میبخشد در حال بازگویی آرمانهای همان زمانه بود.
این معانی سهگانه در اصلیترین شعار 57 دیده میشود: استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی. همانطور که میبینید آزادیهای دموکراتیک مثل آزادی سیاسی و آزادی مدنی و حقوق فردی و آزادیهای شخصی یا اصلا مطرح نیست یا به صورت صوری مطرح است یا در پایینترین جای فهرست قرار دارد. برخی معتقدند که انقلابیون 57 با افراط در مطالبهی آزادی سیاسی نتوانستند سایر شرایط توسعه را ببینند و درک کنند و با نبود آن کنار بیایند. اما چیزی که آنها در خواستن آن افراط میکردند اصلا مطالبهی آزادی سیاسی نبود بلکه ضدیت با شاه و مقام او و جایگاه دربار بود که تبدیل به نماد تمرکز قدرت و ثروت (به قول خودشان طاغوت) شده بود نه خواست آزادی سیاسی اصیل به معنای تعیین سرنوشت و زیست دموکراتیک. مفهوم آزادی سیاسی برای آنها بیگانه بود و اندک افرادی فهم مناسبی از آن داشتند. به همین میزان که معنای آزادی برایشان چیز دیگری بود معنای استبداد هم نسبت چندانی با مفهوم غربی آن نداشت. آنها نام مخصوصی برای مفهومشان از استبداد داشتند: طاغوت.👇
و این یک مفهوم مذهبی بود که از قصص قرآنی الهام گرفته شده بود و به معنای شخصی است که متکبر، جبار، اهریمن، عاری از صفات انسانی و اخلاقی است و منشا فساد و تباهی و فراموشی امر الهی است (در یک کلمه آنها از اساس مفهومی اخلاقی از استبداد داشتند نه مفهومی حقوقی و لیبرال). پس این یک سطحینگری سادهلوحانه بیش نیست که امروزه مخالفت با استبداد در مفهوم لیبرال آن را مساوی با مفهوم استبداد در 57 بدانیم همانطور که مفهوم آزادی در این دو دورهی تاریخی تقریبا هیچ نسبتی با هم ندارند. در آن زمان میراث مشروطه به باد رفته بود. به این معنا که نتوانسته بود "عادت" زیست دموکراتیک را نهادینه کند. عادتها رسوبات جامعهی نخبهسالار و اشرافی مانده بودند و مشروطه شکوفاییاش را به حدی نرسانده بود که مردم به طور محسوسی پیامدهای آزادیهای سیاسی و مدنی را درک کنند تا حاضر شوند با چنگ و دندان حفظش کنند. به نحوی که تاریخ مشروطه بیشتر تاریخ رجال مشروطه است و قهرمانان آن نه تاریخ جنبشها و محصولات آنها. اما میراث آن و حافظهی آن هنوز در زیست سیاسی ایرانیان نقش دارد و کمترین تاثیرش این بوده که پس از تاریخ مشروطه هیچ مقام مادامالعمری از این مردم روی خوش ندیده است. اما این فقط یک ریشه است نه شاخ و برگ، نه میوه.
آزادی معنایی در عالم مثال افلاطونی ندارد که وجودی از قبل آماده و حاضر داشته باشد و منتظر بمانیم تا ببینیم چه درجهای از آن را میتوانیم در واقعیت و در عمل پیاده کنیم. آزادی محصول چیزهایی است که در شرایط هر دورهای "آزاردهنده" تشخیص داده میشوند. شرایط امروز با شرایط 57 آنقدر متفاوت است که مقایسهی سادهانگارانهی آن دو با هم فقط کار ذهنهای سطحینگر و غیرحرفهای است. معنای امروز آزادی را شرایط امروز و آزارهای امروز تعیین میکند نه توصیهی صاحبنظران و تبلیغات رسانهها. اما اینکه شرایط امروز چه معنایی را در واژهی آزادی مجسم میکند در جستار بعد پیگیری خواهد شد.
آزادی معنایی در عالم مثال افلاطونی ندارد که وجودی از قبل آماده و حاضر داشته باشد و منتظر بمانیم تا ببینیم چه درجهای از آن را میتوانیم در واقعیت و در عمل پیاده کنیم. آزادی محصول چیزهایی است که در شرایط هر دورهای "آزاردهنده" تشخیص داده میشوند. شرایط امروز با شرایط 57 آنقدر متفاوت است که مقایسهی سادهانگارانهی آن دو با هم فقط کار ذهنهای سطحینگر و غیرحرفهای است. معنای امروز آزادی را شرایط امروز و آزارهای امروز تعیین میکند نه توصیهی صاحبنظران و تبلیغات رسانهها. اما اینکه شرایط امروز چه معنایی را در واژهی آزادی مجسم میکند در جستار بعد پیگیری خواهد شد.
معرفی کتاب به بهانهی نمایشگاه کتاب تهران
(برای مخاطب عمومی)
برای آشنایی با ایدئولوژیهای سیاسی:
- ایدئولوژیهای سیاسی، رابرت اکلشال، ترجمه محمد قائد، نشر نو.
آشنایی با دموکراسی به شیوهای جذاب و ماجرایی:
- نخستین دموکراسی، پاول وودراف، ترجمه بهزاد قادری، نشر بیدگل.
- دربارهی دموکراسی، رابرت دال، نشر شیرازه.
آشنایی با لیبرالیسم:
- لیبرالیسم، لئونارد هابهاوس، ترجمه رضا یعقوبی، نشر مدام.
- لیبرالیسم و عمل اجتماعی، جان دیویی، نشر کرگدن،
- قدرت آزادی؛ نیروی راستین لیبرالیسم، ترجمه فریدون مجلسی، نشر ثالث.
دربارهی چگونگی تحقق آزادیهای مدنی و سیاسی در غرب:
- به سوی فروغ آزادی، گریلینگ، ترجمه مهدی نصرالهزاده، نشر بیدگل
دربارهی آزادیهای مدنی و سیاسی:
- دربارهی آزادی، جان استوارت میل، ترجمه محسن ثلاثی، نشر علمی.
- حکومت انتخابی، جان استوارت میل، ترجمه علی رامین، نشر نی.
- انقیاد زنان، جان استوارت میل، نشر هرمس.
- آزادی و فرهنگ، جان دیویی، ترجمه رضا یعقوبی، نشر کرگدن.
دربارهی شیوهی مبارزه:
-قدرت بیقدرتان، واتسلاف هاول، ترجمه احسان کیانیخواه، نشر نو.
- ممکن ساختن غیرممکنها، واتسلاف هاول، ترجمه صالح واحدی، نشر ثالث.
دربارهی اخلاق:
- فایدهگرایی، جان استوارت میل، نشر نی.
برای آشنایی با فلسفه:
- مسائل اصلی فلسفه، الیوت سوبر، ترجمه رضا یعقوبی، نشر کرگدن.
-تاریخ فلسفه غرب، آنتونی کنی، نشر پارسه.
- چگونه فیلسوف شدم، کالین مک گین، ترجمه عرفان ثابتی، نشر ققنوس.
(برای مخاطب عمومی)
برای آشنایی با ایدئولوژیهای سیاسی:
- ایدئولوژیهای سیاسی، رابرت اکلشال، ترجمه محمد قائد، نشر نو.
آشنایی با دموکراسی به شیوهای جذاب و ماجرایی:
- نخستین دموکراسی، پاول وودراف، ترجمه بهزاد قادری، نشر بیدگل.
- دربارهی دموکراسی، رابرت دال، نشر شیرازه.
آشنایی با لیبرالیسم:
- لیبرالیسم، لئونارد هابهاوس، ترجمه رضا یعقوبی، نشر مدام.
- لیبرالیسم و عمل اجتماعی، جان دیویی، نشر کرگدن،
- قدرت آزادی؛ نیروی راستین لیبرالیسم، ترجمه فریدون مجلسی، نشر ثالث.
دربارهی چگونگی تحقق آزادیهای مدنی و سیاسی در غرب:
- به سوی فروغ آزادی، گریلینگ، ترجمه مهدی نصرالهزاده، نشر بیدگل
دربارهی آزادیهای مدنی و سیاسی:
- دربارهی آزادی، جان استوارت میل، ترجمه محسن ثلاثی، نشر علمی.
- حکومت انتخابی، جان استوارت میل، ترجمه علی رامین، نشر نی.
- انقیاد زنان، جان استوارت میل، نشر هرمس.
- آزادی و فرهنگ، جان دیویی، ترجمه رضا یعقوبی، نشر کرگدن.
دربارهی شیوهی مبارزه:
-قدرت بیقدرتان، واتسلاف هاول، ترجمه احسان کیانیخواه، نشر نو.
- ممکن ساختن غیرممکنها، واتسلاف هاول، ترجمه صالح واحدی، نشر ثالث.
دربارهی اخلاق:
- فایدهگرایی، جان استوارت میل، نشر نی.
برای آشنایی با فلسفه:
- مسائل اصلی فلسفه، الیوت سوبر، ترجمه رضا یعقوبی، نشر کرگدن.
-تاریخ فلسفه غرب، آنتونی کنی، نشر پارسه.
- چگونه فیلسوف شدم، کالین مک گین، ترجمه عرفان ثابتی، نشر ققنوس.
Forwarded from نشر کرگدن
🎊 پرفروشهای روز دوم نشر کرگدن
نمایشگاه کتاب تهران
۱۷ تا ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
شبستان، راهرو ۱۷، غرفۀ ۶۰۶
۱. دربارهٔ پادشاهی
به همراه ضمائمی از جامع الهیات، شرح کتاب جُمَل و دربارهٔ حکومت بر یهودیان
توماس آکوئینی
ترجمۀ سعید ماخانی
۲۲۸ صفحه
۲. مخنویسپلاس
نگاهی به انسان و جهان با عینک عصب و ژن
نویسنده: سیدرضا ابوتراب
۴۰۸ صفحه
۳. آزادی و فرهنگ
جان دیویی
ترجمۀ رضا یعقوبی
۱۸۰ صفحه
۴. شادکامی
درسهایی از یک علم جدید
ریچارد لیارد
ترجمۀ گیتی پورزکی
مجموعۀ «خوب زیستن»/ دبیر مجموعه: بابک عباسی
۳۷۲ صفحه
۵. گزافنمایی در تاریخ علم ایران و اسلام
نقدی بر مدرنسازی و اسلامیسازی علوم قدیم
نویسنده: امیرمحمد گمینی
۱۲۴ صفحه
۶. سرگذشت فلسفۀ غرب
به روایت مدرسۀ دوباتن
ترجمۀ میثم محمدامینی
مجموعۀ «خوب زیستن»/ دبیر مجموعه: بابک عباسی
۲۴۸ صفحه
۷. روش تاریخی-انتقادی
در نقد کتاب مقدس
ادگار کرنتز
ترجمۀ فاطمه صبائی، زهرا جعفریپناه
سرپرست ترجمه: لیلا هوشنگی
۱۴۴ صفحه
۸. دربارۀ رنگها
لودویگ ویتگنشتاین
ترجمۀ مالک حسینی
(همکاری مشترک نشر کرگدن و نشر هرمس)
۱۸۸ صفحه
#نشر_کرگدن
#پرفروشهای_نمایشگاه
#نمایشگاه_کتاب_تهران
#اردیبهشت_۱۴۰۴
#کتاب_فلسفه
نمایشگاه کتاب تهران
۱۷ تا ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
شبستان، راهرو ۱۷، غرفۀ ۶۰۶
۱. دربارهٔ پادشاهی
به همراه ضمائمی از جامع الهیات، شرح کتاب جُمَل و دربارهٔ حکومت بر یهودیان
توماس آکوئینی
ترجمۀ سعید ماخانی
۲۲۸ صفحه
۲. مخنویسپلاس
نگاهی به انسان و جهان با عینک عصب و ژن
نویسنده: سیدرضا ابوتراب
۴۰۸ صفحه
۳. آزادی و فرهنگ
جان دیویی
ترجمۀ رضا یعقوبی
۱۸۰ صفحه
۴. شادکامی
درسهایی از یک علم جدید
ریچارد لیارد
ترجمۀ گیتی پورزکی
مجموعۀ «خوب زیستن»/ دبیر مجموعه: بابک عباسی
۳۷۲ صفحه
۵. گزافنمایی در تاریخ علم ایران و اسلام
نقدی بر مدرنسازی و اسلامیسازی علوم قدیم
نویسنده: امیرمحمد گمینی
۱۲۴ صفحه
۶. سرگذشت فلسفۀ غرب
به روایت مدرسۀ دوباتن
ترجمۀ میثم محمدامینی
مجموعۀ «خوب زیستن»/ دبیر مجموعه: بابک عباسی
۲۴۸ صفحه
۷. روش تاریخی-انتقادی
در نقد کتاب مقدس
ادگار کرنتز
ترجمۀ فاطمه صبائی، زهرا جعفریپناه
سرپرست ترجمه: لیلا هوشنگی
۱۴۴ صفحه
۸. دربارۀ رنگها
لودویگ ویتگنشتاین
ترجمۀ مالک حسینی
(همکاری مشترک نشر کرگدن و نشر هرمس)
۱۸۸ صفحه
#نشر_کرگدن
#پرفروشهای_نمایشگاه
#نمایشگاه_کتاب_تهران
#اردیبهشت_۱۴۰۴
#کتاب_فلسفه
وقتی تکنولوژی جدیدی در دسترس همه قرار میگیرد مثل یک موجود بیگانه با آن برخورد میشود و ترسناک به نظر میرسد چون نمیدانیم قرار است با ما "چه کند". ولی اگر چیز ترسناکی وجود داشته باشد همان نحوهی استفادهی خود ما از آن است. ما باید از گرایشهای خطرناک درون خودمان بترسیم که ابزار را در خدمت میگیرد. فیلمهای علمی-تخیلی دربارهی موجودات پیشرفتهای که انسانها را به بردگی میگیرند به تکنولوژی ارادهای را نسبت میدهند که ندارد. به قول دیویی اگر ابزار ارادهای از خودش دارد از بیارادگی ماست نه از ارادهدار بودن ابزار.
@rezayaghoubipublic
@rezayaghoubipublic
Forwarded from شبکههای مجازی کرگدن
🎊📚 کتابهای نشر کرگدن در نمایشگاه کتاب تهران
۱۷ تا ۲۷ اردیبهشت، مصلی
🔸 خرید حضوری:
سالن شبستان، راهرو ۱۷، پلاک ۱
🔸 لینک خرید مجازی:
https://book.icfi.ir/book/190c86ec-96eb-4717-b637-06d7b8c2cb10/%D9%84%DB%8C%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D9%88-%D8%B9%D9%85%D9%84-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C?paginatedParams=page%3D1%26size%3D12%26search%3D%25D9%2584%25DB%258C%25D8%25A8%25D8%25B1%25D8%25A7%25D9%2584%25DB%258C%25D8%25B3%25D9%2585%2B%25D9%2588%2B%25D8%25B9%25D9%2585%25D9%2584%2B%25D8%25A7%25D8%25AC%25D8%25AA%25D9%2585%25D8%25A7%25D8%25B9%25DB%258C%26searchType%3Dquick-search
#نشر_کرگدن
#نمایشگاه_کتاب_تهران
#با_کرگدن_سفر_کن
۱۷ تا ۲۷ اردیبهشت، مصلی
🔸 خرید حضوری:
سالن شبستان، راهرو ۱۷، پلاک ۱
🔸 لینک خرید مجازی:
https://book.icfi.ir/book/190c86ec-96eb-4717-b637-06d7b8c2cb10/%D9%84%DB%8C%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D9%88-%D8%B9%D9%85%D9%84-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C?paginatedParams=page%3D1%26size%3D12%26search%3D%25D9%2584%25DB%258C%25D8%25A8%25D8%25B1%25D8%25A7%25D9%2584%25DB%258C%25D8%25B3%25D9%2585%2B%25D9%2588%2B%25D8%25B9%25D9%2585%25D9%2584%2B%25D8%25A7%25D8%25AC%25D8%25AA%25D9%2585%25D8%25A7%25D8%25B9%25DB%258C%26searchType%3Dquick-search
#نشر_کرگدن
#نمایشگاه_کتاب_تهران
#با_کرگدن_سفر_کن
Forwarded from شبکههای مجازی کرگدن
🎊📚 کتابهای نشر کرگدن در نمایشگاه کتاب تهران
۱۷ تا ۲۷ اردیبهشت، مصلی
🔸 خرید حضوری:
سالن شبستان، راهرو ۱۷، پلاک ۱
🔸 لینک خرید مجازی:
https://book.icfi.ir/book/b5daebb4-4a22-4930-8618-8badc2df5070/%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%88-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF?paginatedParams=page%3D1%26size%3D12%26search%3D%25D8%25A2%25D8%25B2%25D8%25A7%25D8%25AF%25DB%258C%2B%25D9%2588%2B%25D9%2581%25D8%25B1%25D9%2587%25D9%2586%25DA%25AF%26searchType%3Dquick-search
#نشر_کرگدن
#نمایشگاه_کتاب_تهران
#با_کرگدن_سفر_کن
۱۷ تا ۲۷ اردیبهشت، مصلی
🔸 خرید حضوری:
سالن شبستان، راهرو ۱۷، پلاک ۱
🔸 لینک خرید مجازی:
https://book.icfi.ir/book/b5daebb4-4a22-4930-8618-8badc2df5070/%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%88-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF?paginatedParams=page%3D1%26size%3D12%26search%3D%25D8%25A2%25D8%25B2%25D8%25A7%25D8%25AF%25DB%258C%2B%25D9%2588%2B%25D9%2581%25D8%25B1%25D9%2587%25D9%2586%25DA%25AF%26searchType%3Dquick-search
#نشر_کرگدن
#نمایشگاه_کتاب_تهران
#با_کرگدن_سفر_کن
باید فرهنگ اعتماد را جایگزین فرهنگ بیاعتمادی کنیم. برای این کار هر شخص باید تا میتواند نمونهی صداقت، احترام، همکاری، و یکرنگی باشد. اعتماد که شکل بگیرد خصوصیات دیگری را به همراه خود میآورد مثل همبستگی، همکاری، نوعدوستی و احساسات انسانی متقابل. شکستن فضای بیاعتمادی، از متن جامعه تا فعالان و چهرهها همه را به هم نزدیک میکند. یکی از لایههای پروژههای چندلایهی کنونی، افزایش حس بدگمانی و بیاعتمادی و ترس در فضاهای اجتماعی آنلاین بوده و از عمد از رفتارها و افکار خطرناک و غیرانسانی دفاع شده و قبحشکنی شده تا راه اعتماد به همدیگر و احساسات انسانی را گم کنیم. در مقابل گسترش بیاعتمادی و هراس سیستماتیک، اعتمادسازی و همکاری گسترده و سیستماتیک لازم است. این کاری است که به تک تک ما مربوط میشود. هر فرد میتواند یک «عامل اعتماد» باشد و با اشتراکگذاری تجربیات و روایتهایش از چنین زیستی آن را به دیگران سرایت دهد. همچنین باید محافل و محیطهای امنی ایجاد کنیم و این تجربه را گسترش دهیم. باید از فضای قطبیشدهی مجازی که آگاهانه پر از حس سوءظن و هراس سیستماتیک و نفرت سازماندهیشده است فاصله بگیریم و به تجربهها و پیوندها و روابط واقعی رو بیاوریم. از دل روابط واقعی است که «تجربه»ی ارتباط به همراه خود حس همکاری و نوعدوستی و پیوند را محسوس میکند. جوامع آنلاین را هم باید از عناصری که این احساسات تخریبی را ترویج میکنند پاکسازی کنیم و صفحات اینچنینی را مسدود یا آنفالو کنیم. برای صفحاتمان قوانینی داشته باشیم که از مخاطب تعامل محترمانه را تقاضا کند. چهرههای شناخته شده با تاکید بر ارزشهای اخلاقی و انسانی و تجسم عینی آنها در زندگی و رفتارشان میتوانند به این جریان برای اعتمادسازی کمک کنند. گام دیگر شناسایی الگوهای تخریبی است. (مثل شایعهپراکنی، قطببندی، تحریک احساسات منفی). نقد و مقابلهی مستقیم با این الگوها کافی نیست. باید الگوهای جایگزین را ترویج کنیم. (روایت همکاری، دوستی، انصاف و تاکید بر اشتراکها به جای تفاوتها). و یادمان باشد که ناامید نشویم.
@rezayaghoubipublic
@rezayaghoubipublic
Audio
فایل صوتی نشست در شهر کتاب ساری
"چرا باید لیبرالیسم را از دیویی شنید؟"
رضا یعقوبی
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
@rezayaghoubipublic
"چرا باید لیبرالیسم را از دیویی شنید؟"
رضا یعقوبی
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
@rezayaghoubipublic