Forwarded from ارزیابی شتابزده (Mohammadreza Eslami)
✍️آقای دکتر پزشکیان در نیویورک با نس دیلی و ایلان ماسک دیدار کنید
محمدرضا اسلامی
جناب آقای دکتر پزشکیان
با سلام
هفته گذشته در خلیج سانفرانسیسکو نشستی درباره «کاربرد هوش مصنوعی در تولید محتوا» برگزار شد. خلاصه این نشست این بود که استفاده از هوش مصنوعی در تولید محتوا پدیده ای است که طی همین دو-سه سال اخیر رخ داده، ولی برگزارکنندگان این نشست تلاش کردند که در قالب سخنرانی برای نسل زد به آنها توضیح بدهند که هوش مصنوعی به تنهایی «باعث درآمدزایی پایدار» برایتان نمی شود بلکه برای خلق ثروت باید علاوه بر AI به جزئیات دیگری هم دقت کنید.
برگزارکننده این نشست، شرکت نس دیلی (NAS DAILY) بود و برایم جالب بود که بیش از هزار نفر از ایالتهای غربی آمریکا در این نشست شرکت کرده بودند تا نسدیلی را ببینند و از تجارب او استفاده کنند! واژه NAS در ابتدای نام این شرکت از کلمه «ناس» از عربی گرفته شده به معنی مردم.
انتخاب نام "نس دیلی" خوشسلیقگی بنیانگذار این شرکت است. یک پسر عرب فلسطینی که نامش نصَیِّر یاسین است استارت آپ زده بوده و سه حرف ابتدای اسمش (یعنی کلمه نصیر) در نوشتار انگلیسی NAS را برای استارت آپاش انتخاب کرده، تا اشاره ای باشد به مفهوم بین الملل. مردمان. جوامع.
استارتآپ این پسر جوان موفق شده و او اکنون 68 میلیون فالوئر در دنیا دارد (در مجموع شبکه های مجازیاش). گردش مالی شرکت نسدیلی سال گذشته 10 میلیون دلار بوده است.
جوانی یک لاقبا با یک دوربین و یک لپ تاپ، یک استارت آپ را راه اندازی کرده و الان صدای او در دنیا بیشتر از صدای فلان نماینده کنگره آمریکا شنیده می شود.
در میانه نشست و در هنگام ناهار به نسدیلی گفتم: تو تقریبا تمام کشورهای دنیا را رفتهای و درباره هر کشوری یک ویدئو ساختهای. تو به دورترین نقطه جنوب رفتهای و درباره آن برنامه ساختهای، ولی چرا به ایران نیامدهای؟ کشوری که تاریخ، موسیقی، ادبیات، شعر، فرش، معماری، هنر و... دارد؟
گفت: اگر به ایران بیایم دستگیر می شوم.
گفتم چرا؟ گفت: ما جزء اعرابی هستیم که در قسمت Arraba فلسطین بدنیا آمده ایم. لذا پاسپورت من اسرائیلی است. به محض ورود به کشورت دستگیر می شوم.
▪️▪️▪️
آقای دکتر پزشکیان
در سفر به نیویورک، وقت خود را فقط به دیدار با سیاستمداران سالخورده و مقامات حکومتی هدر ندهید. در دنیای امروز شخصیتهایِ اثرگذار فقط سیاستمدارانِ حکومتی نیستند. امور به سرعت تغییر کرده و ساختار جدیدی در جوامع بشری شکل گرفته است. در دنیای امروز صدای جوانان کارآفرین و صدای نسل جوانِ ایدهپرداز بیشتر شنیده می شود. آنها موثرترند. با آنها دیدار کنید و با آنها گفتگو کنید. به مدیران برنامهی سفرتان بگویید که برنامه دیدار شما با بنیانگذار مایکروسافت آقای بیل گیتس را تنظیم کنند. به آنها بگویید سال گذشته در همین روزها آقای کیشیدا نخست وزیر ژاپن با بیل گیتس دیدار کرد. در همین روزهای سال گذشته آقای اردوغان با ایلان ماسک دیدار کرد.(لینک+)
آقای کیشیدا فهمیده که دیدارش با بنیانگذار مایکروسافت چقدر برای ژاپن مهم است. آقای اردوغان فهمیده که در دنیای جدید، قدرت ایلانماسک از قدرت بسیاری از رجال سیاسی کنگره آمریکا بیشتر است. اینها تغییرات دنیای جدید است. چرا دور برویم؟ در سال 2017 که هیات ایرانی به نیویورک آمدند در "دانشگاههای آمریکا" رویای پروژه استارلینک ایلان ماسک را مسخره می کردند. اما امروز استارلینک هزاران ماهوارۀ در گردش بر مدار زمین دارد. آنچه که در 2017 حتی در دانشگاه «نشدنی» می نمود، امروز شده است!
عمر دونالد ترامپ و جو بایدن و سایر سالخوردگانِ وادی سیاست گذشته، اما ایام بالندگیِ جوانان ایدهپرداز در حوزه تکنولوژی تازه شروع شده است. فردای بشر متعلق به استارتآپها و شرکتهای فنآوری است.
برنامه سفر خود را طوری تنظیم کنید که با اینها (با «آینده!») دیدار و گفتگو داشته باشید. ایلان ماسک را به تهران دعوت کنید. نگذارید که فقط رقبایِ ایران با او سخن بگویند. خودتان مستقیم و بیواسطه با نسدیلی و بیل گیتس حرف بزنید. به مدیران سفرتان بگویید بنسلمان که به آمریکا رفت، مستقیما با زاگربرگ دیدار کرد. شما نیز با این نسل از جوانان دیدار کنید.
به آنها بگوئید ایران سرزمین شعر بوده و سرزمین موسیقی. بگویید سهتار ایرانی از مسیر راه ابریشم تا چین و ژاپن رفته بوده است. بگویید ذهن ایرانی خوشنویسی را بالنده کرده؛ بگویید درخشش برق ذهن حافظ شیراز، گوته آلمانی را شیفته و مسحور خود کرده بوده است. اینها را دعوت کنید تا به ایران امروز بیایند و با استارتآپهای ایرانی مستقیما دیدار کنند. از هوش مصنوعی با جوانان ایرانی سخن بگویند و «از جوانان ایرانی بشنوند». آقای دکتر پزشکیان! آینده را دریابید. جهان به سرعت در حال تغییر است. در نیویورک وقت خود را به دیدار با سیاستمداران سالخورده هدر ندهید.
https://www.tgoop.com/solseghalam
محمدرضا اسلامی
جناب آقای دکتر پزشکیان
با سلام
هفته گذشته در خلیج سانفرانسیسکو نشستی درباره «کاربرد هوش مصنوعی در تولید محتوا» برگزار شد. خلاصه این نشست این بود که استفاده از هوش مصنوعی در تولید محتوا پدیده ای است که طی همین دو-سه سال اخیر رخ داده، ولی برگزارکنندگان این نشست تلاش کردند که در قالب سخنرانی برای نسل زد به آنها توضیح بدهند که هوش مصنوعی به تنهایی «باعث درآمدزایی پایدار» برایتان نمی شود بلکه برای خلق ثروت باید علاوه بر AI به جزئیات دیگری هم دقت کنید.
برگزارکننده این نشست، شرکت نس دیلی (NAS DAILY) بود و برایم جالب بود که بیش از هزار نفر از ایالتهای غربی آمریکا در این نشست شرکت کرده بودند تا نسدیلی را ببینند و از تجارب او استفاده کنند! واژه NAS در ابتدای نام این شرکت از کلمه «ناس» از عربی گرفته شده به معنی مردم.
انتخاب نام "نس دیلی" خوشسلیقگی بنیانگذار این شرکت است. یک پسر عرب فلسطینی که نامش نصَیِّر یاسین است استارت آپ زده بوده و سه حرف ابتدای اسمش (یعنی کلمه نصیر) در نوشتار انگلیسی NAS را برای استارت آپاش انتخاب کرده، تا اشاره ای باشد به مفهوم بین الملل. مردمان. جوامع.
استارتآپ این پسر جوان موفق شده و او اکنون 68 میلیون فالوئر در دنیا دارد (در مجموع شبکه های مجازیاش). گردش مالی شرکت نسدیلی سال گذشته 10 میلیون دلار بوده است.
جوانی یک لاقبا با یک دوربین و یک لپ تاپ، یک استارت آپ را راه اندازی کرده و الان صدای او در دنیا بیشتر از صدای فلان نماینده کنگره آمریکا شنیده می شود.
در میانه نشست و در هنگام ناهار به نسدیلی گفتم: تو تقریبا تمام کشورهای دنیا را رفتهای و درباره هر کشوری یک ویدئو ساختهای. تو به دورترین نقطه جنوب رفتهای و درباره آن برنامه ساختهای، ولی چرا به ایران نیامدهای؟ کشوری که تاریخ، موسیقی، ادبیات، شعر، فرش، معماری، هنر و... دارد؟
گفت: اگر به ایران بیایم دستگیر می شوم.
گفتم چرا؟ گفت: ما جزء اعرابی هستیم که در قسمت Arraba فلسطین بدنیا آمده ایم. لذا پاسپورت من اسرائیلی است. به محض ورود به کشورت دستگیر می شوم.
▪️▪️▪️
آقای دکتر پزشکیان
در سفر به نیویورک، وقت خود را فقط به دیدار با سیاستمداران سالخورده و مقامات حکومتی هدر ندهید. در دنیای امروز شخصیتهایِ اثرگذار فقط سیاستمدارانِ حکومتی نیستند. امور به سرعت تغییر کرده و ساختار جدیدی در جوامع بشری شکل گرفته است. در دنیای امروز صدای جوانان کارآفرین و صدای نسل جوانِ ایدهپرداز بیشتر شنیده می شود. آنها موثرترند. با آنها دیدار کنید و با آنها گفتگو کنید. به مدیران برنامهی سفرتان بگویید که برنامه دیدار شما با بنیانگذار مایکروسافت آقای بیل گیتس را تنظیم کنند. به آنها بگویید سال گذشته در همین روزها آقای کیشیدا نخست وزیر ژاپن با بیل گیتس دیدار کرد. در همین روزهای سال گذشته آقای اردوغان با ایلان ماسک دیدار کرد.(لینک+)
آقای کیشیدا فهمیده که دیدارش با بنیانگذار مایکروسافت چقدر برای ژاپن مهم است. آقای اردوغان فهمیده که در دنیای جدید، قدرت ایلانماسک از قدرت بسیاری از رجال سیاسی کنگره آمریکا بیشتر است. اینها تغییرات دنیای جدید است. چرا دور برویم؟ در سال 2017 که هیات ایرانی به نیویورک آمدند در "دانشگاههای آمریکا" رویای پروژه استارلینک ایلان ماسک را مسخره می کردند. اما امروز استارلینک هزاران ماهوارۀ در گردش بر مدار زمین دارد. آنچه که در 2017 حتی در دانشگاه «نشدنی» می نمود، امروز شده است!
عمر دونالد ترامپ و جو بایدن و سایر سالخوردگانِ وادی سیاست گذشته، اما ایام بالندگیِ جوانان ایدهپرداز در حوزه تکنولوژی تازه شروع شده است. فردای بشر متعلق به استارتآپها و شرکتهای فنآوری است.
برنامه سفر خود را طوری تنظیم کنید که با اینها (با «آینده!») دیدار و گفتگو داشته باشید. ایلان ماسک را به تهران دعوت کنید. نگذارید که فقط رقبایِ ایران با او سخن بگویند. خودتان مستقیم و بیواسطه با نسدیلی و بیل گیتس حرف بزنید. به مدیران سفرتان بگویید بنسلمان که به آمریکا رفت، مستقیما با زاگربرگ دیدار کرد. شما نیز با این نسل از جوانان دیدار کنید.
به آنها بگوئید ایران سرزمین شعر بوده و سرزمین موسیقی. بگویید سهتار ایرانی از مسیر راه ابریشم تا چین و ژاپن رفته بوده است. بگویید ذهن ایرانی خوشنویسی را بالنده کرده؛ بگویید درخشش برق ذهن حافظ شیراز، گوته آلمانی را شیفته و مسحور خود کرده بوده است. اینها را دعوت کنید تا به ایران امروز بیایند و با استارتآپهای ایرانی مستقیما دیدار کنند. از هوش مصنوعی با جوانان ایرانی سخن بگویند و «از جوانان ایرانی بشنوند». آقای دکتر پزشکیان! آینده را دریابید. جهان به سرعت در حال تغییر است. در نیویورک وقت خود را به دیدار با سیاستمداران سالخورده هدر ندهید.
https://www.tgoop.com/solseghalam
وقتْ وقت بیان نثر پاکیزه و دوری از شلختگی است
✍️ رضا منصوری
جمعه ۶ مهر ۱۴۰۳
rmansouri.ir
در باب نثر پاکیزه مراجعه کنید به وبگاه فرهنگان. هر دو هفته یک بار هم یادداشتی جدید خواهد آمد:
https://tidycontent.farhangan.ir
دو نمونه که در سال گذشته در این وبگاه آمده. در باب کاربرد زشت «بهمثابه» و مشابه آن در برابر as در انگلیسی. ببینید:
پروژه بیرونی- فرهنگان
پاکیزگی ۲۰ – ۱۹ مهر ۱۴۰۲
as | بهعنوان؟
کلمه به کلمه ترجمه نکنیم. بهخودمان جرأت بدهیم متن اصلی را درک کنیم و در قالب نحو فارسی بریزیم.
بدون فکر کلمه انگلیسی as را به «به عنوان» ترجمه نکنیم. این برابرنهاده ناشی از پذیرش نحو زبان انگلیسی است. فارسی این را نمیپسندد. نمونه:
Energy is defined as the ability to do work.
ترجمه شده است به «انرژي تعریف میشود به عنوان توانایی انجام کار».
در فارسی اما میگوییم «تعریف انرزیْ توان انجام کار است». حتی میشود گفت «انرژیْ توان انجام کار است». گرچه بعضی اصرار دارند در چنین جایی تنها «انجام» نگوییم بلکه بگوییم «انجام دادن».
نمونهای دیگر:
Capybaras, large rodents native to Central and South America, are also increasingly popular as pets.
ترجمه شده است به
«برگچهخوار، جوندهء بزرگ بومی امریکای مرکزی و جنوبی، نیز به عنوان حیوان خانگی بسیار محبوبیت دارد.»
در فارسی اما میگوییم «برگچهخوار، جوندهء بزرگ بومی امریکای مرکزی و جنوبی، نیز حیوان خانگی پرطرفداری است».
ترجمهء درست در گرو درک مطلب و دور شدن از نحو زبان مبدأ است و هر چه نزدیکتر شدن به نحو زبان مقصد.
و نیز
پروژه بیرونی- فرهنگان
پاکیزگی ۲۲ – ۱ آبان ۱۴۰۲
منِ بَهمان
چرا بگوییم
من به عنوان معلم در برابر دانشآموزانم مسئولم.
من به عنوان مادر نگران آینده فرزندانم هستم.
یکی از وظایف من به عنوان دربانْ نگهبانیِ ساختمان است.
من به عنوان مدیر مدرسه از دانشآموزان میخواهم به قانون وفادار باشند.
براستی چرا بگوییم؟ وقتی میتوانیم بگوییم
منِ معلم دربرابر دانشآموزانم مسئولم.
منِ مادر نگران آیندهء فرزندانم هستم.
یک از وظایف منِ دربانْ نگهبانی ساختمان است.
منِ مدیر مدرسه از دانشآموزان میخواهم به قانون وفادار باشند.
ساخت “منِ بهمان”، سبک است و روان؛ با جان پیوند میگیرد و زبان را میبرازد. این ساخت پیشینهای کهن در زبانهای ایرانی دارد؛ کاش بشود دوباره زندهاش کنیم و ساخت “به عنوانِ” را، که بیجان است و سنگین، کمرنگ.
گرچه، «منِ معلم» هم که ساخت سابقهدار و خوبی است اگر در استفاده از آن افراط شود این خطر هست که خودش کم کم کلیشه شود. و نیز چند مورد نامناسب:
• منِ عضو سابق شورای شهر ...
• منِ فرمانده ستاد نیروی زمینی ...
• منِ نمایندهء تسخیری ...
شاید بشود در بعضی موردها از ساختهایی مثل «در مقام»، «در جایگاه»، «در حکم» استفاده کرد. یادتان باشد: ساخت مکروهِ «بهمثابه» بههیچ وجه توصیه نمیشود!
✍️ رضا منصوری
جمعه ۶ مهر ۱۴۰۳
rmansouri.ir
در باب نثر پاکیزه مراجعه کنید به وبگاه فرهنگان. هر دو هفته یک بار هم یادداشتی جدید خواهد آمد:
https://tidycontent.farhangan.ir
دو نمونه که در سال گذشته در این وبگاه آمده. در باب کاربرد زشت «بهمثابه» و مشابه آن در برابر as در انگلیسی. ببینید:
پروژه بیرونی- فرهنگان
پاکیزگی ۲۰ – ۱۹ مهر ۱۴۰۲
as | بهعنوان؟
کلمه به کلمه ترجمه نکنیم. بهخودمان جرأت بدهیم متن اصلی را درک کنیم و در قالب نحو فارسی بریزیم.
بدون فکر کلمه انگلیسی as را به «به عنوان» ترجمه نکنیم. این برابرنهاده ناشی از پذیرش نحو زبان انگلیسی است. فارسی این را نمیپسندد. نمونه:
Energy is defined as the ability to do work.
ترجمه شده است به «انرژي تعریف میشود به عنوان توانایی انجام کار».
در فارسی اما میگوییم «تعریف انرزیْ توان انجام کار است». حتی میشود گفت «انرژیْ توان انجام کار است». گرچه بعضی اصرار دارند در چنین جایی تنها «انجام» نگوییم بلکه بگوییم «انجام دادن».
نمونهای دیگر:
Capybaras, large rodents native to Central and South America, are also increasingly popular as pets.
ترجمه شده است به
«برگچهخوار، جوندهء بزرگ بومی امریکای مرکزی و جنوبی، نیز به عنوان حیوان خانگی بسیار محبوبیت دارد.»
در فارسی اما میگوییم «برگچهخوار، جوندهء بزرگ بومی امریکای مرکزی و جنوبی، نیز حیوان خانگی پرطرفداری است».
ترجمهء درست در گرو درک مطلب و دور شدن از نحو زبان مبدأ است و هر چه نزدیکتر شدن به نحو زبان مقصد.
و نیز
پروژه بیرونی- فرهنگان
پاکیزگی ۲۲ – ۱ آبان ۱۴۰۲
منِ بَهمان
چرا بگوییم
من به عنوان معلم در برابر دانشآموزانم مسئولم.
من به عنوان مادر نگران آینده فرزندانم هستم.
یکی از وظایف من به عنوان دربانْ نگهبانیِ ساختمان است.
من به عنوان مدیر مدرسه از دانشآموزان میخواهم به قانون وفادار باشند.
براستی چرا بگوییم؟ وقتی میتوانیم بگوییم
منِ معلم دربرابر دانشآموزانم مسئولم.
منِ مادر نگران آیندهء فرزندانم هستم.
یک از وظایف منِ دربانْ نگهبانی ساختمان است.
منِ مدیر مدرسه از دانشآموزان میخواهم به قانون وفادار باشند.
ساخت “منِ بهمان”، سبک است و روان؛ با جان پیوند میگیرد و زبان را میبرازد. این ساخت پیشینهای کهن در زبانهای ایرانی دارد؛ کاش بشود دوباره زندهاش کنیم و ساخت “به عنوانِ” را، که بیجان است و سنگین، کمرنگ.
گرچه، «منِ معلم» هم که ساخت سابقهدار و خوبی است اگر در استفاده از آن افراط شود این خطر هست که خودش کم کم کلیشه شود. و نیز چند مورد نامناسب:
• منِ عضو سابق شورای شهر ...
• منِ فرمانده ستاد نیروی زمینی ...
• منِ نمایندهء تسخیری ...
شاید بشود در بعضی موردها از ساختهایی مثل «در مقام»، «در جایگاه»، «در حکم» استفاده کرد. یادتان باشد: ساخت مکروهِ «بهمثابه» بههیچ وجه توصیه نمیشود!
tidycontent.farhangan.ir
پاکیزگی محتوا | خانه
مجله فرهنگان با محوریت کتاب و کتابخوانی شکل گرفته است. در این راستا تلاش میکنیم تا علاقه به کتاب را در مخاطبان بیدار کنیم و عاشقان کتاب را به مطالب دلخواهشان برسانیم. این مطالب در دستهبندیهای مختلف ارائه شدهاند و هر کسی به فراخور موضوعات موردعلاقهاش…
Forwarded from حیدر ( رامین ) نجارلو
🎋کارزاری برای نجات محیطزیست همه ایرانیان 🎋
✌️برای امضا بر روی لینک زیر کلیک کنید
https://www.karzar.net/143760
✌️با تشکر از همهی هموطنان امضا کننده ، این کارزار را اطلاعرسانی کنید و با هم ميهنان باشتراک نهید و از آنها برای جمعآوری امضا کمک بگیرید ✌️
#برای_محیطزیست_ایران
#برای_ایران
✌️برای امضا بر روی لینک زیر کلیک کنید
https://www.karzar.net/143760
✌️با تشکر از همهی هموطنان امضا کننده ، این کارزار را اطلاعرسانی کنید و با هم ميهنان باشتراک نهید و از آنها برای جمعآوری امضا کمک بگیرید ✌️
#برای_محیطزیست_ایران
#برای_ایران
علم، شبهعلم، و علم شِکَمی
✍️ رضا منصوری
جمعه ۱۳ مهر ۱۴۰۳
rmansouri.ir
در باب شبه علم بهروشنی در کتابم «مبانی تفکر در علوم فیزیکی» نوشتهام. راوی گزارههای شبهعلم معمولا از مفاهیم علمی استفاده میکند اما ارتباط میان آنها معطوف به منطق شخصی او است نه منطق موجود در مدلهای علمی. پیامدش گزارههایی میشود که ناعلم است؛ در چارچوب منطق علمی نمیگنجد. تکلیفاش روشن است و در همه جای دنیا هم گروهی علاقمند دارد. چون درصد پیرواناش تعیینکننده نیست معمولا در حکمرانیها بیتأثیر است.
اخیرا در ایران کسانی متوهم به علم از قعر به رو آورده شدهاند- در حد رئیس دانشگاه- که با علم از ریشه مخالفاند و صحبت از علمی جدید میکنند. سِمَت و قدرت از حکمرانان دارند. میگویند علم نوین غربی-شرقی است و از اساس مغایر با حکمت ما است- دنبال علمی میانایی- نه شرقی نه غربی- اند. پاسخی ندارند برای اینکه پس در این ۱۴۰۰ سال دانشمندان مسلمان چه کردند. گاهی به ابن سینا و بیرونی افتخار میکنند و مدعیاند دانشمندان متأخر در این ۴۰۰ سال همه چیز را از اسلام دارند، گاهی مدعیاند هر آنچه در علم روز هست همه در قرآن و حدیث آمده؛ حرفی برای اثبات مدعی ندارند جز اینکه «پول و قدرت بدهید ما بهتر از علم روز ابداع میکنیم»؛ چند دههء بعد از انقلاب هم کافی نبوده. معلوم نیست چرا هر از گاهی کبکوار افتخار به قدرت برامده از موشک و پهپاد میکنند بهاین خیال که مردم متوجه نمیشوند پشت چه پنهان شدهاند. کجای علماش برامده از علم اسلامی است؟ البته که پرسش بیربطی است. اصلا چرا این همه بهدنبال علمی هستند که در اختیار دیگران است؟
تاکنون حوزویان مدعی نوع دیگری علم بودند. در خلوت خود مشغول، در سیاست درگیر، و از نعمات مالی مبتنی بر فناوریهای روز- از جمله اکتشاف نفت- بهرهمند. بیحاصل؛ مدافع ناموجودی بهنام علم اسلامی. حواسشان هم نیست آنچه باید بهدنبالاش باشند سیاستگذاری علم است نه روش و نتیجهء فعالیت علمی که مستقل از انسان و اعتقادش است.
ترکیبهایی از نوع علم اسلامی، و اخیرا علم حِکَمی، مطرح میکنند. یکی پشت مقدسات پنهان میشود و دیگری از واژگان مدرن هوش مصنوعی و فناوری سود میبرد و هرجا از منطق کم آورد باز هم پشت مقدسات میخزد. تا جایی که این حرکت در حوزه محصور باشد خود دانند، اما ورود آن به دانشگاه خیانت بزرگی به ایران، به فرهنگ ما، به اسلام، و به نسل بعدی است و بازی در زمین دشمنان ایران و فرهنگ ما است. پس بههیچ وجه نباید گذاشت جوانه بزند، حتی اگر قائم مقام فرهنگستان علوم هم- که البته در توسعهء علمی بعد از انقلاب نقشی نداشته.
این روزها از زبان «هنوز-رییسِ» دانشگاه مشهد شنیدم که خواستار علم حِکَمی است. انگار کشف بزرگی کرده و دستاورد مهم این دانشگاه است. متاسفانه فرهنگستان علوم ما هم از آن پشتیبانی کرده که این دیگر اوج ابتذال علم در ایران است. کسی که از جایگزینی علم حکمی صحبت میکند، پشت مقدسات هم سنگر میگیرد، شک نکنید در توهم مطلق است. در توهم دانایی است. نه علم را میشناسد نه سیاستگذاری علم را. به قول شعرامان پیاز را با زعفران اشتباه گرفته.
این دیگر شبهعلم هم نیست. گزارههایی مبتنی بر توهم است. بهقدری مبتذل و از روی «باد شکم» است که هیچ واژهء تالارپذیری برای انتقال آن نتوانستم ابداع کنم مگر علم شکمی. حتی نتوانستم آن را گویهای در چارچوب یاوهنوشت/ ادبیات یاوه (rant literature) مرتبط با علم دستهبندی کنم.
تا زمانی هم که حکمرانی در ایران از نوعی است که حکمت را به شکم فرومیکاهد نباید انتظار هماوردی با دیگرانی در دنیا داشت که سیاستشان شاید ضد انسانی باشد، حکمی نباشد، اما بهقطع شکمی نیست؛ علمشان که حتما مبتنی بر فکر و تعقل است. سیاستشان لابد نشأت گرفته از خوی شکارگری است نه انسانیت و حکمت ایرانی.
با علم شوخی نکنیم. نشستن در مقامی علمی علم نمیآورد. به آیندهء ایران و نسلهای بعدی خیانت نکنیم. هر چه زودتر این رييسلقب که آبروی چند دهسالهء دلسوزان علم در ایران را برده برکنار شود.
✍️ رضا منصوری
جمعه ۱۳ مهر ۱۴۰۳
rmansouri.ir
در باب شبه علم بهروشنی در کتابم «مبانی تفکر در علوم فیزیکی» نوشتهام. راوی گزارههای شبهعلم معمولا از مفاهیم علمی استفاده میکند اما ارتباط میان آنها معطوف به منطق شخصی او است نه منطق موجود در مدلهای علمی. پیامدش گزارههایی میشود که ناعلم است؛ در چارچوب منطق علمی نمیگنجد. تکلیفاش روشن است و در همه جای دنیا هم گروهی علاقمند دارد. چون درصد پیرواناش تعیینکننده نیست معمولا در حکمرانیها بیتأثیر است.
اخیرا در ایران کسانی متوهم به علم از قعر به رو آورده شدهاند- در حد رئیس دانشگاه- که با علم از ریشه مخالفاند و صحبت از علمی جدید میکنند. سِمَت و قدرت از حکمرانان دارند. میگویند علم نوین غربی-شرقی است و از اساس مغایر با حکمت ما است- دنبال علمی میانایی- نه شرقی نه غربی- اند. پاسخی ندارند برای اینکه پس در این ۱۴۰۰ سال دانشمندان مسلمان چه کردند. گاهی به ابن سینا و بیرونی افتخار میکنند و مدعیاند دانشمندان متأخر در این ۴۰۰ سال همه چیز را از اسلام دارند، گاهی مدعیاند هر آنچه در علم روز هست همه در قرآن و حدیث آمده؛ حرفی برای اثبات مدعی ندارند جز اینکه «پول و قدرت بدهید ما بهتر از علم روز ابداع میکنیم»؛ چند دههء بعد از انقلاب هم کافی نبوده. معلوم نیست چرا هر از گاهی کبکوار افتخار به قدرت برامده از موشک و پهپاد میکنند بهاین خیال که مردم متوجه نمیشوند پشت چه پنهان شدهاند. کجای علماش برامده از علم اسلامی است؟ البته که پرسش بیربطی است. اصلا چرا این همه بهدنبال علمی هستند که در اختیار دیگران است؟
تاکنون حوزویان مدعی نوع دیگری علم بودند. در خلوت خود مشغول، در سیاست درگیر، و از نعمات مالی مبتنی بر فناوریهای روز- از جمله اکتشاف نفت- بهرهمند. بیحاصل؛ مدافع ناموجودی بهنام علم اسلامی. حواسشان هم نیست آنچه باید بهدنبالاش باشند سیاستگذاری علم است نه روش و نتیجهء فعالیت علمی که مستقل از انسان و اعتقادش است.
ترکیبهایی از نوع علم اسلامی، و اخیرا علم حِکَمی، مطرح میکنند. یکی پشت مقدسات پنهان میشود و دیگری از واژگان مدرن هوش مصنوعی و فناوری سود میبرد و هرجا از منطق کم آورد باز هم پشت مقدسات میخزد. تا جایی که این حرکت در حوزه محصور باشد خود دانند، اما ورود آن به دانشگاه خیانت بزرگی به ایران، به فرهنگ ما، به اسلام، و به نسل بعدی است و بازی در زمین دشمنان ایران و فرهنگ ما است. پس بههیچ وجه نباید گذاشت جوانه بزند، حتی اگر قائم مقام فرهنگستان علوم هم- که البته در توسعهء علمی بعد از انقلاب نقشی نداشته.
این روزها از زبان «هنوز-رییسِ» دانشگاه مشهد شنیدم که خواستار علم حِکَمی است. انگار کشف بزرگی کرده و دستاورد مهم این دانشگاه است. متاسفانه فرهنگستان علوم ما هم از آن پشتیبانی کرده که این دیگر اوج ابتذال علم در ایران است. کسی که از جایگزینی علم حکمی صحبت میکند، پشت مقدسات هم سنگر میگیرد، شک نکنید در توهم مطلق است. در توهم دانایی است. نه علم را میشناسد نه سیاستگذاری علم را. به قول شعرامان پیاز را با زعفران اشتباه گرفته.
این دیگر شبهعلم هم نیست. گزارههایی مبتنی بر توهم است. بهقدری مبتذل و از روی «باد شکم» است که هیچ واژهء تالارپذیری برای انتقال آن نتوانستم ابداع کنم مگر علم شکمی. حتی نتوانستم آن را گویهای در چارچوب یاوهنوشت/ ادبیات یاوه (rant literature) مرتبط با علم دستهبندی کنم.
تا زمانی هم که حکمرانی در ایران از نوعی است که حکمت را به شکم فرومیکاهد نباید انتظار هماوردی با دیگرانی در دنیا داشت که سیاستشان شاید ضد انسانی باشد، حکمی نباشد، اما بهقطع شکمی نیست؛ علمشان که حتما مبتنی بر فکر و تعقل است. سیاستشان لابد نشأت گرفته از خوی شکارگری است نه انسانیت و حکمت ایرانی.
با علم شوخی نکنیم. نشستن در مقامی علمی علم نمیآورد. به آیندهء ایران و نسلهای بعدی خیانت نکنیم. هر چه زودتر این رييسلقب که آبروی چند دهسالهء دلسوزان علم در ایران را برده برکنار شود.
✍️ رضا منصوری
جمعه ۲۰ مهر ۱۴۰۳
rmansouri.ir
مصداقی از تهاجم فرهنگی را میخواهید این هم یکی دیگر: در عرف دانشگاهی و در سمینارها به تبع درک ناقصمان از زبان و بهخصوص زبان انگلیسی چگونه با دیگران- حتی همتایان صحبت میکنیم
You برابر «شما» نیست
استفادهء زبان انگلیسی از you برای توصیف عملی یا زدن مثال، روشی است برای اشاره به شخصی فرضی یا عام، نه لزوماً مخاطب؛ گوینده هم بهنحوی خودش را از آن موضوع بیرون میکشد. در فارسی اما معمولاً گوینده با استفاده از «ما» خودش را هم داخل تجربه میکند و احساس همدلی و برابری بیشتری ایجاد میکند.
نمونه:
Thinking vs. feeling What’s the difference? It’s pretty obvious on the face of it: you feel with your fingers and you think with your brain. No, you do both with your brain.
ترجیح ما در فارسی استفاده از اول شخص است. پس بهتر است ترجمه شود:
تفکر در برابر احساس تفاوت کجاست؟ بهنظر واضح است: با انگشتان احساس و با مغز فکر میکنیم. اما نه، هر دو را مغز انجام میدهد.
یکبار دیگر بخوانید! بهتر نیست؟ تا اینکه نوشته شود «... شما با انگشتان احساس ... ». استثنا را که کنار بگذاریم، افراط در چسبیدن به معنای ظاهری کلمهء you، گفتار و نوشتار ما را زمخت میکند. این روزها در نوشتارها و سمینارها این زشتی بسیار رایج شده.
برای دیدن همین یادداشت و بسیاری دیگر نکات دیگر به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://tidycontent.farhangan.ir/Category/20/پاکیزگی-محتوا-
جمعه ۲۰ مهر ۱۴۰۳
rmansouri.ir
مصداقی از تهاجم فرهنگی را میخواهید این هم یکی دیگر: در عرف دانشگاهی و در سمینارها به تبع درک ناقصمان از زبان و بهخصوص زبان انگلیسی چگونه با دیگران- حتی همتایان صحبت میکنیم
You برابر «شما» نیست
استفادهء زبان انگلیسی از you برای توصیف عملی یا زدن مثال، روشی است برای اشاره به شخصی فرضی یا عام، نه لزوماً مخاطب؛ گوینده هم بهنحوی خودش را از آن موضوع بیرون میکشد. در فارسی اما معمولاً گوینده با استفاده از «ما» خودش را هم داخل تجربه میکند و احساس همدلی و برابری بیشتری ایجاد میکند.
نمونه:
Thinking vs. feeling What’s the difference? It’s pretty obvious on the face of it: you feel with your fingers and you think with your brain. No, you do both with your brain.
ترجیح ما در فارسی استفاده از اول شخص است. پس بهتر است ترجمه شود:
تفکر در برابر احساس تفاوت کجاست؟ بهنظر واضح است: با انگشتان احساس و با مغز فکر میکنیم. اما نه، هر دو را مغز انجام میدهد.
یکبار دیگر بخوانید! بهتر نیست؟ تا اینکه نوشته شود «... شما با انگشتان احساس ... ». استثنا را که کنار بگذاریم، افراط در چسبیدن به معنای ظاهری کلمهء you، گفتار و نوشتار ما را زمخت میکند. این روزها در نوشتارها و سمینارها این زشتی بسیار رایج شده.
برای دیدن همین یادداشت و بسیاری دیگر نکات دیگر به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://tidycontent.farhangan.ir/Category/20/پاکیزگی-محتوا-
tidycontent.farhangan.ir
پاکیزگی محتوا | دسته بندی : پاکیزگی محتوا
مجله فرهنگان با محوریت کتاب و کتابخوانی شکل گرفته است. در این راستا تلاش میکنیم تا علاقه به کتاب را در مخاطبان بیدار کنیم و عاشقان کتاب را به مطالب دلخواهشان برسانیم. این مطالب در دستهبندیهای مختلف ارائه شدهاند و هر کسی به فراخور موضوعات موردعلاقهاش…
بزرگداشت حسین آخانی دانشگر ایرانی با درک مسئولیت اجتماعی که دانشگاه تهران اگر هنوز اعتباری دارد از عاشقانی همچون او است.
Forwarded from Bukharamag
شب حسین آخانی
با سخنرانی حوری سپهری، رضا منصوری، محمد فاضلی، عباس محمدی، محمد درویش و علی دهباشی
دوشنبه شانزدهم مهرماه ۱۴۰۳
خانۀ هنرمندان ایران - تالار استاد جلیل شهناز
با سخنرانی حوری سپهری، رضا منصوری، محمد فاضلی، عباس محمدی، محمد درویش و علی دهباشی
دوشنبه شانزدهم مهرماه ۱۴۰۳
خانۀ هنرمندان ایران - تالار استاد جلیل شهناز
Forwarded from دغدغههای محیط زیستی و دانشگاهی (Hossein Akhani)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سخنان رضا منصوری در شب حسین آخانی
✍️ رضا منصوری
جمعه ۴ آبان ۱۴۰۳
rmansouri.ir
بدیهی است اما ذهن تنبل ما، حتی کسی که دورهء کارشناسی ترجمه یا زبان انگلیسی را هم گذرانده، باز بهاشتباه one را «یک» ترجمه میکند؛ و متنی تحویل میدهد ناپاکیزه و بیمعنی. نمونه از یک ترجمه را در بخش «نثر پاکیزه» وبگاه فرهنگان ببینید:
https://tidycontent.farhangan.ir/Post/20065/one-برابر-«یک»-نیس
جمعه ۴ آبان ۱۴۰۳
rmansouri.ir
بدیهی است اما ذهن تنبل ما، حتی کسی که دورهء کارشناسی ترجمه یا زبان انگلیسی را هم گذرانده، باز بهاشتباه one را «یک» ترجمه میکند؛ و متنی تحویل میدهد ناپاکیزه و بیمعنی. نمونه از یک ترجمه را در بخش «نثر پاکیزه» وبگاه فرهنگان ببینید:
https://tidycontent.farhangan.ir/Post/20065/one-برابر-«یک»-نیس
tidycontent.farhangan.ir
پاکیزگی محتوا | one برابر «یک» نیست
مجله فرهنگان با محوریت کتاب و کتابخوانی شکل گرفته است. در این راستا تلاش میکنیم تا علاقه به کتاب را در مخاطبان بیدار کنیم و عاشقان کتاب را به مطالب دلخواهشان برسانیم. این مطالب در دستهبندیهای مختلف ارائه شدهاند و هر کسی به فراخور موضوعات موردعلاقهاش…
فیزیک در ایران ۴۵ سال بعد
✍️ رضا منصوری
جمعه ۱۱ آبان ۱۴۰۳
rmansouri.ir
چکیده صحبتهایم در همایش فیزیک ۴۵ تبریز ۱۰ آبان ۱۴۰۳
https://telegra.ph/فیزیک-در-ایران-۴۵-سال-بعد-11-01
✍️ رضا منصوری
جمعه ۱۱ آبان ۱۴۰۳
rmansouri.ir
چکیده صحبتهایم در همایش فیزیک ۴۵ تبریز ۱۰ آبان ۱۴۰۳
https://telegra.ph/فیزیک-در-ایران-۴۵-سال-بعد-11-01
Telegraph
فیزیک در ایران ۴۵ سال بعد
ارائه شده در همایش فیزیک ۴۵ تبریز- ۱۰ آبان ۱۴۰۳ چکیده بخش اول: دویست سال آشنایی ما با علم نوین مفاهیم برای درک وضعیت علم فیزیک در ایران و دینامیک تحولات آن پس از انقلاب توجه به بعضی مفهومها و تمایز آن با ذهنیت فردی ما لازم است. فرد دربرابر اجتماع انسانی…
ستایش مذاکره با دشمن
برگی از تاریخ باستان
۲۲ مهر ۱۴۰۳
#محمود_فاضلی_بیرجندی
در تاریخ آمده است که بیشتر ممالک زمین به روزگار اسکندر، از او آسیبها دیدند، گران.
مگر چین. و آن نبود مگر از رای روشن پادشاه چینیان.
او با مذاکرهای که با اسکندر کرد چین و مردمش را از گزند او رهاند.
این حکایت را اندرین جا نقل میکنم:
اسکندر پاسی از شب گذشته به چین رسید. دمی که برآمد دربان بدو گفت:
فرستاده پادشاه چین بر در است و بار میخواهد.
او را به درون آوردند.
بایستاد و گفت: چیزی که برای گفتن آن آمدهام برنمیتابد که دیگری نیز بشنود.
اسکندر حاضران را مرخص کرد و شمشیر آخته برگرفت و گفت: بگو هر چه میخواهی.
گفت: من پادشاه چینم، نه فرستاده او.
اسکندر گفت: چه شد که از جان باک نداشتی و به نزد من آمدی؟
گفت: چون ما را از پیش، دشمنی نبوده، و از کشتن من در اینجا بهرهای نخواهی برد.
اسکندر دانست که مردی بخرد است. پس گفت:
باج سه سال چین را میخواهم تا بروم.
گفت: بپذیرم. اما مردم من، مرا بکشند که چنین ثروتی به تو دادهام.
اسکندر گفت: اگر باج دو ساله بستانم چه شود؟
گفت: بهتر باشد و گشایش بیشتر.
اسکندر گفت: اگر به یک سوم درآمد سالانه تو بسنده کنم چه؟
بپذیرفت. و سپاس گزارد، و برفت.
بامداد که شد سپاهی گران از چینیان گرداگرد اسکندر را بگرفته بود. چنان که او و سپاهش از نابودی بترسیدند. اسکندر، شاه چین را بخواست و گفت: نیرنگ زدی؟
شاه چین گفت: نه. این سپاه را آوردم تا بدانی که اگر با تو بر صلح نهادم از ناتوانی من نبود.
اسکندر را خوش آمد و گفت: چون تو مردی هرگز خوار نشود و باج نپردازد. از گرفتن باج درگذشتم و می روم.
شاه چین گفت: زیان نخواهی دید.
اسکندر از چین بازگشت.
شاه چین دو برابر آنچه با او پیمان بسته بود برایش فرستاد.
تجارب الامم. مجلد یکم.
ابن مسکویه. ترجمه دکتر ابوالقاسم امامی.
نقل با اندکی تلخیص و تصرف از ص ۹۵ تا ۹۷.
چین تنها سرزمینی بود که از هجوم اسکندر ویران نشد. زیرا فرمانروای چین تا دیر نشده با آن جهانگشای مغربی وارد مذاکره شد.
این کمترین فایده مذاکره است با دشمن.
ایران ما هم جایگاه و ارجی بیش از آن دارد که هر ناکسانی آهنگ دستدرازی به این سرزمین بکنند.
میهن و مردمانش میستایند آن کس را که با تدبیر نیکو شر جنگ را از سر میهن بگرداند. آن کس که دمی آرامش به این ملت برساند.
تاریخ هم از خردمند صلحجو یاد نیک خواهد کرد. چنان که یاد شاه قدیم چین به بزرگی و ستودگی بمانده
برگی از تاریخ باستان
۲۲ مهر ۱۴۰۳
#محمود_فاضلی_بیرجندی
در تاریخ آمده است که بیشتر ممالک زمین به روزگار اسکندر، از او آسیبها دیدند، گران.
مگر چین. و آن نبود مگر از رای روشن پادشاه چینیان.
او با مذاکرهای که با اسکندر کرد چین و مردمش را از گزند او رهاند.
این حکایت را اندرین جا نقل میکنم:
اسکندر پاسی از شب گذشته به چین رسید. دمی که برآمد دربان بدو گفت:
فرستاده پادشاه چین بر در است و بار میخواهد.
او را به درون آوردند.
بایستاد و گفت: چیزی که برای گفتن آن آمدهام برنمیتابد که دیگری نیز بشنود.
اسکندر حاضران را مرخص کرد و شمشیر آخته برگرفت و گفت: بگو هر چه میخواهی.
گفت: من پادشاه چینم، نه فرستاده او.
اسکندر گفت: چه شد که از جان باک نداشتی و به نزد من آمدی؟
گفت: چون ما را از پیش، دشمنی نبوده، و از کشتن من در اینجا بهرهای نخواهی برد.
اسکندر دانست که مردی بخرد است. پس گفت:
باج سه سال چین را میخواهم تا بروم.
گفت: بپذیرم. اما مردم من، مرا بکشند که چنین ثروتی به تو دادهام.
اسکندر گفت: اگر باج دو ساله بستانم چه شود؟
گفت: بهتر باشد و گشایش بیشتر.
اسکندر گفت: اگر به یک سوم درآمد سالانه تو بسنده کنم چه؟
بپذیرفت. و سپاس گزارد، و برفت.
بامداد که شد سپاهی گران از چینیان گرداگرد اسکندر را بگرفته بود. چنان که او و سپاهش از نابودی بترسیدند. اسکندر، شاه چین را بخواست و گفت: نیرنگ زدی؟
شاه چین گفت: نه. این سپاه را آوردم تا بدانی که اگر با تو بر صلح نهادم از ناتوانی من نبود.
اسکندر را خوش آمد و گفت: چون تو مردی هرگز خوار نشود و باج نپردازد. از گرفتن باج درگذشتم و می روم.
شاه چین گفت: زیان نخواهی دید.
اسکندر از چین بازگشت.
شاه چین دو برابر آنچه با او پیمان بسته بود برایش فرستاد.
تجارب الامم. مجلد یکم.
ابن مسکویه. ترجمه دکتر ابوالقاسم امامی.
نقل با اندکی تلخیص و تصرف از ص ۹۵ تا ۹۷.
چین تنها سرزمینی بود که از هجوم اسکندر ویران نشد. زیرا فرمانروای چین تا دیر نشده با آن جهانگشای مغربی وارد مذاکره شد.
این کمترین فایده مذاکره است با دشمن.
ایران ما هم جایگاه و ارجی بیش از آن دارد که هر ناکسانی آهنگ دستدرازی به این سرزمین بکنند.
میهن و مردمانش میستایند آن کس را که با تدبیر نیکو شر جنگ را از سر میهن بگرداند. آن کس که دمی آرامش به این ملت برساند.
تاریخ هم از خردمند صلحجو یاد نیک خواهد کرد. چنان که یاد شاه قدیم چین به بزرگی و ستودگی بمانده
چند اصطلاح ویراستاری و دبیری در صنعت نشر
✍️ رضا منصوری
جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳
rmansouri.ir
واژهء ویرایش و مفهوم وابسته به آن از دههء چهل- بیش از ۶۰ سال پیش- وارد واژگان انتشارات ایران شد. صنعت نشر در این دورهء زمانی در جهان، و ایران نیز، بسیار رشد کرده و متنوع شده. همراه با این رشد و تنوع واژگان مرتبط هم گسترده شده و دهها اصطلاح در این صنعت و نیز در صنایع نزدیک به آن و مرتبط با تولید محتوا ابداع و استاندارد شده که هیچ یک هنوز وارد صنعت نشر ایران نشده. گرچه انتشارات در ایران وارد تولید انبوه شده، تولید انبوه بهخودی خود اما به معنی صنعت نیست مگر مفاهیم و استانداردهای آن در این تولید انبوه بهکارگرفته شده باشد. از این رو، بهزحمت بتوان تولید انبوه مواد مکتوب در ایران را، چه کاغذی چه دیجیتال، صنعت نامید.
https://telegra.ph/چند-اصطلاح-ویراستاری-و-دبیری-در-صنعت-نشر-11-15
✍️ رضا منصوری
جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳
rmansouri.ir
واژهء ویرایش و مفهوم وابسته به آن از دههء چهل- بیش از ۶۰ سال پیش- وارد واژگان انتشارات ایران شد. صنعت نشر در این دورهء زمانی در جهان، و ایران نیز، بسیار رشد کرده و متنوع شده. همراه با این رشد و تنوع واژگان مرتبط هم گسترده شده و دهها اصطلاح در این صنعت و نیز در صنایع نزدیک به آن و مرتبط با تولید محتوا ابداع و استاندارد شده که هیچ یک هنوز وارد صنعت نشر ایران نشده. گرچه انتشارات در ایران وارد تولید انبوه شده، تولید انبوه بهخودی خود اما به معنی صنعت نیست مگر مفاهیم و استانداردهای آن در این تولید انبوه بهکارگرفته شده باشد. از این رو، بهزحمت بتوان تولید انبوه مواد مکتوب در ایران را، چه کاغذی چه دیجیتال، صنعت نامید.
https://telegra.ph/چند-اصطلاح-ویراستاری-و-دبیری-در-صنعت-نشر-11-15
Telegraph
چند اصطلاح ویراستاری و دبیری در صنعت نشر
واژهء ویرایش و مفهوم وابسته به آن از دههء چهل- بیش از ۶۰ سال پیش- وارد واژگان انتشارات ایران شد. صنعت نشر در این دورهء زمانی در جهان، و ایران نیز، بسیار رشد کرده و متنوع شده. همراه با این رشد و تنوع واژگان مرتبط هم گسترده شده و دهها اصطلاح در این صنعت و…
نهادهای اجتماعی و نقش آنها در مهاجرت/ فرار مغزها
و الگویی برای سیاستگذاری
✍️ رضا منصوری
جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳
rmansouri.ir
ارائه در سمینار بررسی آثار مهاجرت بر کسب و کارها، تهران، چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۳، معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق بازرگانی تهران و انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات.
https://telegra.ph/نهادهای-اجتماعی-و-نقش-آنها-در-مهاجرت-فرار-مغزها-والگویی-برای-سیاستگذاری-11-22
و الگویی برای سیاستگذاری
✍️ رضا منصوری
جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳
rmansouri.ir
ارائه در سمینار بررسی آثار مهاجرت بر کسب و کارها، تهران، چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۳، معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق بازرگانی تهران و انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات.
https://telegra.ph/نهادهای-اجتماعی-و-نقش-آنها-در-مهاجرت-فرار-مغزها-والگویی-برای-سیاستگذاری-11-22
Telegraph
نهادهای اجتماعی و نقش آنها در مهاجرت/ فرار مغزها والگویی برای سیاستگذاری
سمینار بررسی آثار مهاجرت بر کسب و کارها، تهران، چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۳، معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق بازرگانی تهران و انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات.1 ۱.درامد نهاد را بهمعنی عام میگیرم؛ شامل نهتنها نهادهای قانونی و ساختارهای مدنی بلکه نهادهای قدرت…
ایران را دریابیم
✍️ رضا منصوری
جمعه ۹ آذر ۱۴۰۳
rmansouri.ir
تجربهء تاریخی ایران، و نیز تجربهء چهاردهه جمهوری اسلامی در ایران، نشان میدهد که برای حفظ کشور، و ایران فرهنگی، نمیشود سیاستکلی کشور را با تکیه بر مناسک به رفتارهایی کلیشهای فروکاهید. ایران برای ماندگاریاش احتیاج دارد به راهی برای امکان شکوفایی مردماش در گرو امنیت ملی در شرایط پر التهاب ژئوپلیتیک در منطقه و در جهان. این امکان فراهم نمیشود مگر در آرامش برای زندگی. این آرامش هم در گرو ثروت و قدرت کشور است. تحولات جوامع انسانی در یکصد سال اخیر بهوضوح نشان میدهد این دو مهم محقق نمیشود مگر بر پایهء توجه به علم. شعار ما در ایران باید بشود «اول علم»؛ یعنی روش تفکر تحلیلی مدرن. پس از آن است که سیاست مطلق ما، باز هم بر مبنای تجربهء تاریخی ایران و نیز تحولات جهانی، باید تأکید بر صلح و مهر باشد، که ویژگی ایرانی است و وجه تمایز آن با بقیهء جهان: مهر به طبیعت جاندار و بیجان، چه انسان و چه طبیعت. از این سیاست است که به علم، و کاربردهایش در فناوری و در قدرت و در اقتصاد، جهت داده میشود. پس توصیه کنیم:
• حکمرانان از فروکاستن همه چیز به مناسک دست بردارند
• علم و توجه مطلق به آن سرلوحهء سیاستهای کشوری باشد
• «اول علم» باید شعار رفتارهای سیاسی بشود. به اصطلاح امروزی، هیچ برنامهای بدون پیوست «علم» شروع نشود
• در سیاست هم توجه به انسان ایرانی و شکوفاییاش محور باشد
• مهر و صلح مطلق در رفتار باانسان و طبیعت همواره درنظر گرفتهشود
• قدرت و ثروت باید قیدِ مهر و صلح داشته باشد
سیاست صلحدوستی وجه تمایز ما ایرانیان است. قدرش بدانیم.
✍️ رضا منصوری
جمعه ۹ آذر ۱۴۰۳
rmansouri.ir
تجربهء تاریخی ایران، و نیز تجربهء چهاردهه جمهوری اسلامی در ایران، نشان میدهد که برای حفظ کشور، و ایران فرهنگی، نمیشود سیاستکلی کشور را با تکیه بر مناسک به رفتارهایی کلیشهای فروکاهید. ایران برای ماندگاریاش احتیاج دارد به راهی برای امکان شکوفایی مردماش در گرو امنیت ملی در شرایط پر التهاب ژئوپلیتیک در منطقه و در جهان. این امکان فراهم نمیشود مگر در آرامش برای زندگی. این آرامش هم در گرو ثروت و قدرت کشور است. تحولات جوامع انسانی در یکصد سال اخیر بهوضوح نشان میدهد این دو مهم محقق نمیشود مگر بر پایهء توجه به علم. شعار ما در ایران باید بشود «اول علم»؛ یعنی روش تفکر تحلیلی مدرن. پس از آن است که سیاست مطلق ما، باز هم بر مبنای تجربهء تاریخی ایران و نیز تحولات جهانی، باید تأکید بر صلح و مهر باشد، که ویژگی ایرانی است و وجه تمایز آن با بقیهء جهان: مهر به طبیعت جاندار و بیجان، چه انسان و چه طبیعت. از این سیاست است که به علم، و کاربردهایش در فناوری و در قدرت و در اقتصاد، جهت داده میشود. پس توصیه کنیم:
• حکمرانان از فروکاستن همه چیز به مناسک دست بردارند
• علم و توجه مطلق به آن سرلوحهء سیاستهای کشوری باشد
• «اول علم» باید شعار رفتارهای سیاسی بشود. به اصطلاح امروزی، هیچ برنامهای بدون پیوست «علم» شروع نشود
• در سیاست هم توجه به انسان ایرانی و شکوفاییاش محور باشد
• مهر و صلح مطلق در رفتار باانسان و طبیعت همواره درنظر گرفتهشود
• قدرت و ثروت باید قیدِ مهر و صلح داشته باشد
سیاست صلحدوستی وجه تمایز ما ایرانیان است. قدرش بدانیم.
Forwarded from ماحوزی
داستان تغییر الگوی آموزش عالی ایران از وضعیت نخبگانی و ملیگرایانه پیشین به الگوی جدید پشتیبان برنامههای عمرانی و سازندگی، که توسط نخبگان جوان ایرانی در دهه چهل ذیل انقلاب سفید و اندکی بعد انقلاب آموزشی پیش کشیده شد، داستانی است پر از رویداد و حادثه.
به واقع دهههای چهل و پنجاه، از جهات متعدد دهههای ورق خوردن تاریخ سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و آموزشی ایران و ایرانیان است.
دکتر اکبر اعتماد اولین معاون پژوهشی اولین وزارت علوم از آن سالها داستانهای بسیاری از ساختنها و جدالها و کوششها و توسعه دادنها دارد.
در جلسه نقد و برسی کتاب "برنامه سازندگی و علوم؛ اکبر اعتماد" این داستانها را میشنویم و درباره نسبت گذشته و حالمان با آنها سخن خواهیم گفت.
این جلسه با حضور
- دکتر عباس بازرگان
- دکتر رضا منصوری
- دکتر مقصود فراستخواه
- دکتر رضا ماحوزی
و
- دکتر محمدحسین یزدانی راد (مؤلف کتاب)
در تاریخ چهارشنبه ۱۴ آذرماه (از ساعت ۱۰ تا ۱۲)
در پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی(سالن فارابی)
برگزار خواهد شد.
لینک شرکت بنحو غیرحضوری
b2n.ir/icscs
لینک کانال فلسفه دانشگاه
https://www.tgoop.com/philosophyofuniversity
به واقع دهههای چهل و پنجاه، از جهات متعدد دهههای ورق خوردن تاریخ سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و آموزشی ایران و ایرانیان است.
دکتر اکبر اعتماد اولین معاون پژوهشی اولین وزارت علوم از آن سالها داستانهای بسیاری از ساختنها و جدالها و کوششها و توسعه دادنها دارد.
در جلسه نقد و برسی کتاب "برنامه سازندگی و علوم؛ اکبر اعتماد" این داستانها را میشنویم و درباره نسبت گذشته و حالمان با آنها سخن خواهیم گفت.
این جلسه با حضور
- دکتر عباس بازرگان
- دکتر رضا منصوری
- دکتر مقصود فراستخواه
- دکتر رضا ماحوزی
و
- دکتر محمدحسین یزدانی راد (مؤلف کتاب)
در تاریخ چهارشنبه ۱۴ آذرماه (از ساعت ۱۰ تا ۱۲)
در پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی(سالن فارابی)
برگزار خواهد شد.
لینک شرکت بنحو غیرحضوری
b2n.ir/icscs
لینک کانال فلسفه دانشگاه
https://www.tgoop.com/philosophyofuniversity
اکبر اعتماد و نقش او در تحولات علم و آموزش عالی در نیمه دوم دههء ۴۰ و نیمه اول دههء پنجاه
✍️ رضا منصوری
جمعه ۱۶ آذر ۱۴۰۳
rmansouri.ir
به تفصیل در کتابها و نوشتههایم به موضوع تفکیک علم- بخوانید نهاد علم- از آموزش عالی پرداختهام. کتاب اکبر اعتماد و مصاحبه شفاهی با او- که امیدوارم آن هم بزودی منتشر شود- نکتههایی بسیار شفاف مرتبط با این برداشت من از تاریخ روشن میکند.
https://telegra.ph/اکبر-اعتماد-و-نقش-او-در-تحولات-علم-و-آموزش-عالی-در-نیمه-دوم-دههء-۴۰-و-نیمه-اول-دههء-پنجاه-۱-12-06
✍️ رضا منصوری
جمعه ۱۶ آذر ۱۴۰۳
rmansouri.ir
به تفصیل در کتابها و نوشتههایم به موضوع تفکیک علم- بخوانید نهاد علم- از آموزش عالی پرداختهام. کتاب اکبر اعتماد و مصاحبه شفاهی با او- که امیدوارم آن هم بزودی منتشر شود- نکتههایی بسیار شفاف مرتبط با این برداشت من از تاریخ روشن میکند.
https://telegra.ph/اکبر-اعتماد-و-نقش-او-در-تحولات-علم-و-آموزش-عالی-در-نیمه-دوم-دههء-۴۰-و-نیمه-اول-دههء-پنجاه-۱-12-06
Telegraph
اکبر اعتماد و نقش او در تحولات علم و آموزش عالی در نیمه دوم دههء ۴۰ و نیمه اول دههء پنجاه [۱]
۱۶ آذر ۱۴۰۳ به تفصیل در کتابها و نوشتههایم به موضوع تفکیک علم- بخوانید نهاد علم- از آموزش عالی پرداختهام [۲]. کتاب اکبر اعتماد (پاورقی ۱) و مصاحبه شفاهی با او- که امیدوارم آن هم بزودی منتشر شود- نکتههایی بسیار شفاف مرتبط با این برداشت من از تاریخ روشن…
وقتْ وقت بیان نثر پاکیزه و دوری از شلختگی است
در باب نثر پاکیزه مراجعه کنید به وبگاه فرهنگان. هر دو هفته یک بار هم یادداشتی جدید میآید:
https://tidycontent.farhangan.ir
نامنظور و نامنتظر/نابیوس
Unintended/ unanticipated
✍️ رضا منصوری
جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳
دو اصطلاح با خاستگاه علوم انسانی که بیش از هفتاد سال است ابداع شده ولی هنوز در متون فارسی از هم تفکیک نمیشود و معمولا هر دو را «ناخواسته» ترجمه میکنند که پوشانندهء واقعیت نیست. این دو اصطلاح در همه علوم هم وارد شده. نمونهء زیر از متن اصلی کتاب «حیات: آنچه با آن کردهایم» است که ترجمه آن را بزودی انتشارات فرهنگان چاپ خواهد کرد:
Unintended effects might manifest because of unanticipated interactions between the antisense PG gene and other genes, or if insertion of the Agrobacterium plasmid (or plasmids, as use of the gene gun meant that many copies may have gone into the same genome) disrupted another gene’s function.
در باب نثر پاکیزه مراجعه کنید به وبگاه فرهنگان. هر دو هفته یک بار هم یادداشتی جدید میآید:
https://tidycontent.farhangan.ir
نامنظور و نامنتظر/نابیوس
Unintended/ unanticipated
✍️ رضا منصوری
جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳
دو اصطلاح با خاستگاه علوم انسانی که بیش از هفتاد سال است ابداع شده ولی هنوز در متون فارسی از هم تفکیک نمیشود و معمولا هر دو را «ناخواسته» ترجمه میکنند که پوشانندهء واقعیت نیست. این دو اصطلاح در همه علوم هم وارد شده. نمونهء زیر از متن اصلی کتاب «حیات: آنچه با آن کردهایم» است که ترجمه آن را بزودی انتشارات فرهنگان چاپ خواهد کرد:
Unintended effects might manifest because of unanticipated interactions between the antisense PG gene and other genes, or if insertion of the Agrobacterium plasmid (or plasmids, as use of the gene gun meant that many copies may have gone into the same genome) disrupted another gene’s function.
tidycontent.farhangan.ir
پاکیزگی محتوا | خانه
مجله فرهنگان با محوریت کتاب و کتابخوانی شکل گرفته است. در این راستا تلاش میکنیم تا علاقه به کتاب را در مخاطبان بیدار کنیم و عاشقان کتاب را به مطالب دلخواهشان برسانیم. این مطالب در دستهبندیهای مختلف ارائه شدهاند و هر کسی به فراخور موضوعات موردعلاقهاش…