Forwarded from حرفتو ناشناس بزن
جان مرا شعر تو آغاز نمود
فلسفه با عشق تو اعجاز نمود
آنهمه گیسو که درآن خرمن است
عطرخوشی داشت که ابرازنمود
قاصد لبهای تو باشد که ماه
پشت دو ابر یکدفعه پرواز نمود
ناهی منکر ز نگاهت گریخت
چاره چشمان تو کارساز نمود
فتح دلت تیروکمان خواست ولی
چشمک تو قتل دو سرباز نمود
آخر این قصه خودش می نوشت
هجی عشق نام تو احراز نمود
اسی کوچک
فلسفه با عشق تو اعجاز نمود
آنهمه گیسو که درآن خرمن است
عطرخوشی داشت که ابرازنمود
قاصد لبهای تو باشد که ماه
پشت دو ابر یکدفعه پرواز نمود
ناهی منکر ز نگاهت گریخت
چاره چشمان تو کارساز نمود
فتح دلت تیروکمان خواست ولی
چشمک تو قتل دو سرباز نمود
آخر این قصه خودش می نوشت
هجی عشق نام تو احراز نمود
اسی کوچک
Forwarded from حرفتو ناشناس بزن
ساقی با خنده نوشت : باز بدنبال شرابی؟
تو که گفتی لب او کرده ترا مست حسابی
آخرین جرعه این پیک اگر حد ترخص دارد
بنویسیدکه ازکنج لب توست همه خانه خرابی
راستی؛توبه مشروب نوشتی که حواسش باشد؟
نبرد هوش زسرم بی تو در این غلظت آبی؟
من ......به دنبال لبت جور جهان را بکشم
تو.......ولی باز بگویی که چرا غرق سرابی
قدرت پیک عرق حافظه اش تاریخی است
ما نگوییم بد و او بنویسد که تو در بند نقابی
دل و این مستی و دیوانگی و حال خراب
همه تقدیم تو باشد که تو آن طره نابی
اسی کوچک
تو که گفتی لب او کرده ترا مست حسابی
آخرین جرعه این پیک اگر حد ترخص دارد
بنویسیدکه ازکنج لب توست همه خانه خرابی
راستی؛توبه مشروب نوشتی که حواسش باشد؟
نبرد هوش زسرم بی تو در این غلظت آبی؟
من ......به دنبال لبت جور جهان را بکشم
تو.......ولی باز بگویی که چرا غرق سرابی
قدرت پیک عرق حافظه اش تاریخی است
ما نگوییم بد و او بنویسد که تو در بند نقابی
دل و این مستی و دیوانگی و حال خراب
همه تقدیم تو باشد که تو آن طره نابی
اسی کوچک
Forwarded from - Under the Moonlight (Parinaz)
امروز حوصله ندارم. این جمله تاریخ انقضا ندارد.
Forwarded from حرفتو ناشناس بزن
الا یا ایها الچشمت ، نگاه خاص و ابروها
که عشق اول نبوداینجا تواوردی دراین ماوا
مرا در کنج لبهایت چو امر کشتنم دادی
فغان ازدل به چشممگفت:فراهم شدغمِ دنیا
زبوی عطرگیسویت من و مستی بهم سازیم
دمار از روزگار عشق درآریم با همین رویا
شب مجنون وموج تومراحل کرده درساحل
کجا دانی تو این حالم در این افسانه لیلا
اگر دیوانگی کردیم مرا بد نام عالم کن
ولی این راز ما باشد؛همین شوریده در اخفا
حضور عاشقی با تو مرا غایب ترینم کرد
متی ما دلق تنهایی ؛ مرا بشکن مرا امحا
اسی کوچک
که عشق اول نبوداینجا تواوردی دراین ماوا
مرا در کنج لبهایت چو امر کشتنم دادی
فغان ازدل به چشممگفت:فراهم شدغمِ دنیا
زبوی عطرگیسویت من و مستی بهم سازیم
دمار از روزگار عشق درآریم با همین رویا
شب مجنون وموج تومراحل کرده درساحل
کجا دانی تو این حالم در این افسانه لیلا
اگر دیوانگی کردیم مرا بد نام عالم کن
ولی این راز ما باشد؛همین شوریده در اخفا
حضور عاشقی با تو مرا غایب ترینم کرد
متی ما دلق تنهایی ؛ مرا بشکن مرا امحا
اسی کوچک
Forwarded from حرفتو ناشناس بزن
تشویش لبت قلب مرا نذر پسین کرد
افسانه مجنون شدنم قسمت لیلای زمین کرد
صد بار دلم از تب مشروب به لبت گفت
یک بوسه تو از لب من عشق یقین کرد
هیهات که گفتند که درفلسفه چشمک معروف
هر ثانیه در زاویه چشم تو انگار کمین کرد
گفتار من و عشق اگر قابل عرض است
به حرمت این عشق نگویید که چنین کرد
زیبای مه آلود ؛ چرا چشم تو تار است؟
آنقدرکه این عطر توتکرار سماوات حزین کرد
جانم به لب آمد ولی بوسه تو با لب من گفت
این فکرکه نباشی تم دنیا بخدارنگ غمین کرد
اسی کوچک
افسانه مجنون شدنم قسمت لیلای زمین کرد
صد بار دلم از تب مشروب به لبت گفت
یک بوسه تو از لب من عشق یقین کرد
هیهات که گفتند که درفلسفه چشمک معروف
هر ثانیه در زاویه چشم تو انگار کمین کرد
گفتار من و عشق اگر قابل عرض است
به حرمت این عشق نگویید که چنین کرد
زیبای مه آلود ؛ چرا چشم تو تار است؟
آنقدرکه این عطر توتکرار سماوات حزین کرد
جانم به لب آمد ولی بوسه تو با لب من گفت
این فکرکه نباشی تم دنیا بخدارنگ غمین کرد
اسی کوچک
Forwarded from حرفتو ناشناس بزن
بعضیام یه جوری فراموشت میکنن که دوس داری ازشون بپرسی؛
آخه یعنی من انقد عادی بودم ؟ این همه حرف زدیم ، این همه خندیدیم، اینهمه...
@sevda_graphy
آخه یعنی من انقد عادی بودم ؟ این همه حرف زدیم ، این همه خندیدیم، اینهمه...
@sevda_graphy
Forwarded from حرفتو ناشناس بزن
باورم نمیشه
موهام دارن سفید میشن🥺🥺😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
ولی من هنوز زندگی نکردم
زودههههههههههه💔
موهام دارن سفید میشن🥺🥺😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
ولی من هنوز زندگی نکردم
زودههههههههههه💔
Forwarded from حرفتو ناشناس بزن
به معجزه اعتقادی نداشتم....
تا اینکه....
تو امدی......
اسی کوچک
تا اینکه....
تو امدی......
اسی کوچک