Forwarded from حرفتو ناشناس بزن
صبر کن...
چشم من و چشم تو...
وعده دیدار با مهتاب کرده اند
جان من و ماه من
سجده بر ابروی محراب کرده اند
دست تو برشانه ام
فکر مجنون از صبا اورده است
گفته که ای عاشق دیرینه ام
بوسه هایت روشنی بر رنگ آفتاب کرده اند
شرم بر پیشانی من حلقه زد
وای بر تو...
خواستنت حرف جدیدی داشت ولی....
با تو و آغوش تو..
عاشقی را حذف مضراب کرده اند
اینچنین شد که نوشتند:
نام مجنون ....ورد لیلی.....
اسم تو باشد و ما را....
مست و بی تاب کرده اند
راستی...
حد ایمانم تو بودی....
با وضویی که نگاهت ساخته بود
فوج لبهای مرا خوب سیراب کرده اند
یک کمی هم بیشتر
تو نباشی..حیف باشد من ...بمانم
اسی کوچک
چشم من و چشم تو...
وعده دیدار با مهتاب کرده اند
جان من و ماه من
سجده بر ابروی محراب کرده اند
دست تو برشانه ام
فکر مجنون از صبا اورده است
گفته که ای عاشق دیرینه ام
بوسه هایت روشنی بر رنگ آفتاب کرده اند
شرم بر پیشانی من حلقه زد
وای بر تو...
خواستنت حرف جدیدی داشت ولی....
با تو و آغوش تو..
عاشقی را حذف مضراب کرده اند
اینچنین شد که نوشتند:
نام مجنون ....ورد لیلی.....
اسم تو باشد و ما را....
مست و بی تاب کرده اند
راستی...
حد ایمانم تو بودی....
با وضویی که نگاهت ساخته بود
فوج لبهای مرا خوب سیراب کرده اند
یک کمی هم بیشتر
تو نباشی..حیف باشد من ...بمانم
اسی کوچک
Forwarded from - Under the Moonlight (Parinaz)
نیازمند یه اتفاق «به موقع» هستم.!
بهترین حس دنیا شاید همینه؛
خلوت، قهوه، موزیک، رانندگی...✨
خلوت، قهوه، موزیک، رانندگی...✨