Telegram Web
رنگ  چشمان  تو  ارامش  جانم شده بود
عطر گیسوی تو صدمشک نهانم شده بود
خاطراتی  که  تو در قاب  دلم  افکندی
نکته ای داشت که میراث جهانم شده بود
شرم  دارم  که  زسرخی  لبت  یاد نکنم
چونکه آن رنگ قشنگ ورد زبانم شده بود
ساقی ازمستی ما درحرمش صدگله داشت
غافل ازتیرنگاهی که معیار گرانم شده بود
ماه من ؛ گوشه مهتاب اگر معیار داشت
به خودماه بگوییدکه اوماه کیانم شده بود
من هنوزبا تب آغوش توومرز وطن درگیرم
جان‌من؛ این وطنت  کشف زمانم شده بود

اسی کوچک
رفقا خیلی زیاد محتاج دعاهاتونم.برام دعا کنید لطفا🥲
این هُرم لبت سفسطه ای با تب وعطار ندارد
آرایه خونی شدنش لازمه درد و پرستارندارد
مجنون  لبت  بودم  و گفتم  که  همیشه
از ناز  لب  توست  که  لیلا  دو خریدار ندارد
ای  پادشه  عشق  بگو  شعر  لبت  چیست؟
هر قافیه لبهای تو گر نیست خریدار ندارد
ما مست  تو  باشیم  ولی  مسئله این است
چون بوسه زلبهای تو گر نیست گرفتار ندارد
این شعر  لبت  حادثه ای  داشت  که انگار 
هم قصه خون بود ولی گفت دل آزار ندارد
تا..روز..بهار...عشق..مرا...خوب...نگه...دار...
چون بوسه تو گفت که این ثانیه تکرارندارد

اسی کوچک
سال نو رو با افکار جدید شروع کنیم😊😊😊
#ShIŘiÑ
خدایا شکرت
پیامم مخاطب خاص داره... اره تو درست میگفتی. آدم اشتباه جذب میکنم... تو هم برا من اشتباه بودی ضحا، حتی بعد تو هم اشتباه ادامه دادم... خودمم برای این زندگی اشتباهم...

#Reza
نیامدی...
ومن برای دیدنت..
هزار راه رفته ام
ببین...
که این سکوت وحشی قشنگ....
نوشته است..
که بی گناه رفته ام
اگر ...
بنام‌چشم تو
یکی مرا صدا کند
بگویمت
به حرمت دو چشم تو
به سوی یک نگاه رفته ام
قشنگ مهربان من
بجان تو
اگر که دیر میشود
تو زود بیا...بگو...
که اشتباه رفته ام
مرا..به خط شانه ات ببخش
که این ضمیر بی قرار
حمایلی سترگ داشت
و من
ز شوق خاص دیدنت
مسیر ماه رفته ام
ببین...
قواره منی و من.....
فدای قد و قامت توام
که ....پُر پناه رفته ام....


اسی کوچک
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شفا به معنی حمل کردن دردت، به صورت متفاوته!

#فرشته_بدون_بال
یکی از دردناک‌ترین احساسات این است که بدانی برای کسی اهمیت نداری، همان‌طور که او برای تو همه چیز است.

📖
و کاش وقتی ابر غم
به گلوی کوچکت می رسد،
از یاد نبری شانه ای در کار نیست
و بهتر است بپذیری همیشه قرار است
در آغوش باد گریه کنی،
زیرا رنج تنهاست و رنجور تنهاتر.

#فرشته_بدون_بال
ولی اونجایی که هاتف توی سریال رهایم‌ کن
سر قبر مادرش گفت:
«من اینجارو دوست ندارم ولی خاکشو چرا
چون تورو بغل کرده»
دقیقاً همونجا خیلی قشنگ بود .
🌊𝒅𝒆𝒔𝒕𝒓𝒐𝒚 𝒘𝒉𝒂𝒕 𝒅𝒆𝒔𝒕𝒓𝒐𝒚𝒔 𝒚𝒐𝒖!
نابـــود كن چيزیو ك نابودت ميكنه!
طلوع
می‌کنم
اگرچه
بعد
زخم‌ها،
نمانده
از منم،
منی.

#فرشته_بدون_بال

خیلی
جاها
زورم
رسید،
ولی
دلم
نیومد .

#فرشته_بدون_بال
2025/01/04 19:11:40
Back to Top
HTML Embed Code: