✔️الحاکم بامرالله، خلیفه عجیب فاطمی
( از دارالحکمه تا قرنطینه زنان)
✍️سهند ایرانمهر
دستور داد که کفشفروشیها حق تولید کفش زنانه ندارند این کار زنان را به صرافت بیرون رفتن میاندازد، زنها حق ندارند به بام بروند و کسبکارها باید شباهنگام آغاز شود. با این حال دارالحکمه ( خانه حکمت و دانایی) را هم در قاهره فراهم آورد تا فلاسفه و محققین به رایگان از کتابها بهره ببرند و کانون اندیشه را گرم نگه دارند!
در یازده سالگی به خلافت رسید اما عملا در ۲۰ سالگی زمام امور را به دست گرفت. ششمین خلیفه فاطمی و اولین خلیفه فاطمی که در مصر متولد شد آن هم از مادری نصرانی…
@sahandiranmehr
👇🏻متن کامل را در این لینک بخوانید:
https://tinyurl.com/43vhpxma
( از دارالحکمه تا قرنطینه زنان)
✍️سهند ایرانمهر
دستور داد که کفشفروشیها حق تولید کفش زنانه ندارند این کار زنان را به صرافت بیرون رفتن میاندازد، زنها حق ندارند به بام بروند و کسبکارها باید شباهنگام آغاز شود. با این حال دارالحکمه ( خانه حکمت و دانایی) را هم در قاهره فراهم آورد تا فلاسفه و محققین به رایگان از کتابها بهره ببرند و کانون اندیشه را گرم نگه دارند!
در یازده سالگی به خلافت رسید اما عملا در ۲۰ سالگی زمام امور را به دست گرفت. ششمین خلیفه فاطمی و اولین خلیفه فاطمی که در مصر متولد شد آن هم از مادری نصرانی…
@sahandiranmehr
👇🏻متن کامل را در این لینک بخوانید:
https://tinyurl.com/43vhpxma
Medium
الحاکم بامرالله، خلیفه عجیب فاطمی
دستور داد که کفشفروشیها حق تولید کفش زنانه ندارند این کار زنان را به صرافت بیرون رفتن میاندازد، زنها حق ندارند به بام بروند و کسبکارها باید شباهنگام آغاز شود. با این حال دارالحکمه ( خانه حکمت و…
✔️تقدم آمریکاستیزی در سیاستخارجی و نتایج آن
✍️سهند ایرانمهر
در در دوره محمد خاتمی بالاخره این تفکر جا افتاد که محور سیاست خارجی باید « تامین منافع ملی» باشد چه با همکاری با آمریکا چه غیر آن چیزی شبیه همان حرف دنگشیائوپینگ که «فرقی نمیکند گربه سیاه یا سفید، مهم این است که خوب موش بگیرد». بر همین اساس بود که وقتی ایران ( دولت خاتمی) قدرت گرفتن طالبان را در جهت منافع ملی ندید با آمریکا همکاری کرد و نتایج مثبت آن را هم دید.
با سرکار آمدن دولت احمدینژاد بار دیگر «آمریکا ستیزی» محور و جایگزین محوریت «منافع ملی» شد حالا حتی اگر منافع ملی اقتضای همکاری با آمریکا را داشت باز این آمریکاستیزی بود که هدف اصلی قرار میگرفت در نتیجه تقلای دوباره طالبان برای تصدی قدرت با مخالفت جدی ایران مواجه نشد چون طالبان ضد آمریکا بود و همین سیاست آمریکاستیزی را راضی میکرد ولو در طولانی مدت قدرت گرفتن طالبان علیه منافع ملی بود.
مورد سوریه یکی از آن مواردی است که قربانی همین رویکرد شد و درنتیجه اکنون پروژه هزینهبر حفظ اسد عملا در حال تبدیل شدن به ضد خود است حال آنکه میشد با هدف کسب امتیاز و حفظ منافع ملی، به الگوهای مختلف همکاری نظیر تجربه پیش از قدرت گرفتن طالبان، در جهت تامین منافع ملی اندیشید.
تصویر: تیم حفاظت آمریکایی در سفر محمدخاتمی (در زمان ریاستجمهوری) به کابل
@sahandiranmehr
✍️سهند ایرانمهر
در در دوره محمد خاتمی بالاخره این تفکر جا افتاد که محور سیاست خارجی باید « تامین منافع ملی» باشد چه با همکاری با آمریکا چه غیر آن چیزی شبیه همان حرف دنگشیائوپینگ که «فرقی نمیکند گربه سیاه یا سفید، مهم این است که خوب موش بگیرد». بر همین اساس بود که وقتی ایران ( دولت خاتمی) قدرت گرفتن طالبان را در جهت منافع ملی ندید با آمریکا همکاری کرد و نتایج مثبت آن را هم دید.
با سرکار آمدن دولت احمدینژاد بار دیگر «آمریکا ستیزی» محور و جایگزین محوریت «منافع ملی» شد حالا حتی اگر منافع ملی اقتضای همکاری با آمریکا را داشت باز این آمریکاستیزی بود که هدف اصلی قرار میگرفت در نتیجه تقلای دوباره طالبان برای تصدی قدرت با مخالفت جدی ایران مواجه نشد چون طالبان ضد آمریکا بود و همین سیاست آمریکاستیزی را راضی میکرد ولو در طولانی مدت قدرت گرفتن طالبان علیه منافع ملی بود.
مورد سوریه یکی از آن مواردی است که قربانی همین رویکرد شد و درنتیجه اکنون پروژه هزینهبر حفظ اسد عملا در حال تبدیل شدن به ضد خود است حال آنکه میشد با هدف کسب امتیاز و حفظ منافع ملی، به الگوهای مختلف همکاری نظیر تجربه پیش از قدرت گرفتن طالبان، در جهت تامین منافع ملی اندیشید.
تصویر: تیم حفاظت آمریکایی در سفر محمدخاتمی (در زمان ریاستجمهوری) به کابل
@sahandiranmehr
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در این فیلم که به تازگی در یک سایت روسی منتشر شده، قوای نظامی از برابر محمدعلی شاه قاجار رژه میروند - بنا بر توضیح این سایت دو نفری که در ثانیه ۲۷ ویدئو به محمدعلی شاه که روی صندلی زیر چادر نشسته نزدیک میشوند کلنل لیاخوف و احمد میرزای ولیعهد هستند - محل ویدئو نیز ایران و زمان آن ۱۹۰۹ میلادی است - تنها اندکی بعد با فتح تهران توسط مجاهدان گیلانی - قفقازی - بختیاری و قزوینی - محمدعلی شاه از سلطنت برکنار و به روسیه تبعید شد
کانال گذرگاه تاریخ (با اندکی تصرف توسط نگارنده) - توضیحات و افزودههایی دیگر از نگارنده: با توجه به زنان و مردانی با پوشش فرنگی در ابتدای فیلم، شاید سفیران کشورهای اروپایی هم در این مراسم حضور داشتهاند - رژۀ سربازان: دولتی- قزاق- سیلاخوری- بختیاریهای طرفدار دولت و سربازانی با لباس و کلاهخود ارتش ویلهلم از نکات جالب این فیلم کوتاه است - با توجه به شکستهای پیاپی قوای دولتی از مشروطه خواهان ممکن است این رژه به منظور قدرتنمایی محمدعلی شاه و ترمیم روحیۀ قوای دولتی ...
برگرفته از اکانت توییتری «توریست افکار»
@sahandiranmehr
کانال گذرگاه تاریخ (با اندکی تصرف توسط نگارنده) - توضیحات و افزودههایی دیگر از نگارنده: با توجه به زنان و مردانی با پوشش فرنگی در ابتدای فیلم، شاید سفیران کشورهای اروپایی هم در این مراسم حضور داشتهاند - رژۀ سربازان: دولتی- قزاق- سیلاخوری- بختیاریهای طرفدار دولت و سربازانی با لباس و کلاهخود ارتش ویلهلم از نکات جالب این فیلم کوتاه است - با توجه به شکستهای پیاپی قوای دولتی از مشروطه خواهان ممکن است این رژه به منظور قدرتنمایی محمدعلی شاه و ترمیم روحیۀ قوای دولتی ...
برگرفته از اکانت توییتری «توریست افکار»
@sahandiranmehr
✔️میدان یا دیپلماسی...؟
✍️سهند ایرانمهر
این تحلیل چند روز پیش سردار نوعی اقدم فرمانده قرارگاه حضرت زینب سپاه قدس در سوریه است که معتقدند «اگر ارتش سوریه تکانی به خودش بدهد جولان را آزاد خواهد کرد». پیشفرضی که بیتردید بر نتایج تحلیل نظامی و افق نگاه موثر بوده است . چنین برآورد اشتباهی از وضعیت میدان نظیر اشتباه آلمان در جنگ اول جهانی و اجرای «طرح شلیفن» است. ژنرال آلفرد فون شلیفن برنامهریزی کرده بود که طبق این طرح نیروهای آلمان به سرعت از بلژیک عبور کنند و با نیروهای فرانسوی رویارو شونداما نه توان و امکانات نیروهای خودی محاسبه شده بود و نه احتمال دخالت نیروها و ایجاد شرایط جدید درنظر گرفته شده بود. اما حتی اگر تحلیلی نظامی درست هم عمل کند تضمینی برای کارامدی آن در طولانی مدت نیست .
بر اساس یافتهها و رویکردهای مطرحشده توسط پروژه مذاکره هاروارد (Harvard Negotiation Project)، هم مشخص شده است که استفاده از روشهای دیپلماتیک در حل بحرانهای بینالمللی تا ۶۰ درصد احتمال دستیابی به توافقهای پایدارتر را امکانپذیرتر میکند، در حالی که مداخلات نظامی اغلب باعث طولانیتر شدن درگیریها و افزایش هزینهها میشوند.
میان نگاه یک نظامی با یک سیاستمدار دیپلمات تفاوتهای عمدهای وجود دارد. تعریف نظامیان از بحران، تهدیدی امنیتی است که نیازمند پاسخ است. یک دیپلمات اما بحران را مساله سیاسی میبیند که نیازمند مذاکره و حل و فصل است. از همینجا هدف این دو نیز متفاوت میشود نظامیان دنبال نابودی منشا تهدیدند و دیپلمات ها به دنبال مدیریت پایدار بحران. ابزار نظامیان، تسلیحات و نیروی نظامی و ابزار دیپلمات مذاکره و فشارهای دیپلماتیک است اما از همه اینها مهم تر آن است که نظامیان عمدتا نگاه کوتاه مدتی به مساله دارند و دیپلمات ها نگاهی بلند مدت. پیداست که بسته به نوع تهدید، وقتی تهدید فوری چون تجاوز نظامی یا حملاتی تروریستی رخ میدهد نظامیان با ابزارها و قدرت سخت خود سریع تر و کارامدترند اما در بلند مدت آنچه موثرتر خواهد بود ترکیبی هوشمندانه از ابزارهای نظامی و دیپلماتیک با هدایت سیاستمداران (ضرورتا غیرنظامی)موثر خواهد بود. زیرا آنگونه که جوزف نای در نظریه قدرت نرم (Soft Power) توضیح میدهد روش های دیپلماتیک شاخص های فرانگرتر را باهزینه های کمتر مدنظر دارند.
در کتاب The Soviet-Afghan War: How a Superpower Fought and Lost نوشته لستر گراز و مایکل گاورسکی که به بررسی راهبرد شوروی سابق در جنگ افغانستان میپردازد، نشان داده شده است که چگونه سیاست خارجی شوروی در این کشور عمدتاً توسط فرماندهان نظامی هدایت شد، نه دیپلماتها. کتاب توضیح میدهدکه رهبران شوروی برای مدیریت بحران افغانستان، بهجای استفاده از دیپلماسی یا تعامل سیاسی با دولتهای منطقه، تنها بر راهکارهای نظامی تکیه کردند. این تصمیم منجر به جنگی طولانی و فرسایشی شد که در نهایت به تضعیف این ابرقدرت و فروپاشی آن کمک کرد. شوروی به دلیل تمرکز بر قدرت نظامی و نادیدهگرفتن گزینههای دیپلماتیک، در افغانستان درگیر جنگی شد که نه تنها اهداف اولیهاش را برآورده نکرد بلکه هزینههای سیاسی و اقتصادی سنگینی به آن تحمیل کرد.
مسایل منطقه پر از کشمکش خاورمیانه تنها در زدوخوردها یا شاخصهای نظامی قالببندی نشده است. این منطقه با انواع شکافها و تنشهای قومیتی و بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی روبروست. به جز برآمدن بازیگران جدید منطقهای و بحرانهایی چون اوکراین، غزه و لبنان که نتایجش معادلات را به کلی تغییر داده است در داخل سوریه هم دو روایت اصلی در جریان است: یکی روایت جامعنگر مبتنی بر حقوق شهروندی و عدالت، و دیگری روایت فرقهای که به هویتهای فرعی و محلی اولویت میدهد. این دومی با تغذیه از ترس و بنیادگرایی، به تشدید کشمکشها دامن زده است امری که در نشست آستانه قرار بود با کلید زدن عفو عمومی، گفتگو و آشتی ملی اسد و مخالفان به سرانجامی برسد ولی به ادامه سرکوب مخالفان تقلیل یافت.
پیداست که اتخاذ راهبرد در چنین محیطی با درنظرداشتن آمارها و وضعیت اجتماع و سیاست و اقتصاد در خود ایران در کنار ارزیابی ظرفیتها و ضریب تابآوری کشور تا چه حد میتواند پیچیدهتر از آن باشد که تصور کرد با نگاه صرف نظامی بتوان به هدفی رسید چه برسد که آن نگاه نظامی نیز منطبق با واقعیتها نباشد و تازه این شیوه به تدریج به میدانداری صرف نگاه نظامی بیانجامد و حتی سیاستورزی را تحت الشعاع خود قرار دهد.
@sahandiranmehr
✍️سهند ایرانمهر
این تحلیل چند روز پیش سردار نوعی اقدم فرمانده قرارگاه حضرت زینب سپاه قدس در سوریه است که معتقدند «اگر ارتش سوریه تکانی به خودش بدهد جولان را آزاد خواهد کرد». پیشفرضی که بیتردید بر نتایج تحلیل نظامی و افق نگاه موثر بوده است . چنین برآورد اشتباهی از وضعیت میدان نظیر اشتباه آلمان در جنگ اول جهانی و اجرای «طرح شلیفن» است. ژنرال آلفرد فون شلیفن برنامهریزی کرده بود که طبق این طرح نیروهای آلمان به سرعت از بلژیک عبور کنند و با نیروهای فرانسوی رویارو شونداما نه توان و امکانات نیروهای خودی محاسبه شده بود و نه احتمال دخالت نیروها و ایجاد شرایط جدید درنظر گرفته شده بود. اما حتی اگر تحلیلی نظامی درست هم عمل کند تضمینی برای کارامدی آن در طولانی مدت نیست .
بر اساس یافتهها و رویکردهای مطرحشده توسط پروژه مذاکره هاروارد (Harvard Negotiation Project)، هم مشخص شده است که استفاده از روشهای دیپلماتیک در حل بحرانهای بینالمللی تا ۶۰ درصد احتمال دستیابی به توافقهای پایدارتر را امکانپذیرتر میکند، در حالی که مداخلات نظامی اغلب باعث طولانیتر شدن درگیریها و افزایش هزینهها میشوند.
میان نگاه یک نظامی با یک سیاستمدار دیپلمات تفاوتهای عمدهای وجود دارد. تعریف نظامیان از بحران، تهدیدی امنیتی است که نیازمند پاسخ است. یک دیپلمات اما بحران را مساله سیاسی میبیند که نیازمند مذاکره و حل و فصل است. از همینجا هدف این دو نیز متفاوت میشود نظامیان دنبال نابودی منشا تهدیدند و دیپلمات ها به دنبال مدیریت پایدار بحران. ابزار نظامیان، تسلیحات و نیروی نظامی و ابزار دیپلمات مذاکره و فشارهای دیپلماتیک است اما از همه اینها مهم تر آن است که نظامیان عمدتا نگاه کوتاه مدتی به مساله دارند و دیپلمات ها نگاهی بلند مدت. پیداست که بسته به نوع تهدید، وقتی تهدید فوری چون تجاوز نظامی یا حملاتی تروریستی رخ میدهد نظامیان با ابزارها و قدرت سخت خود سریع تر و کارامدترند اما در بلند مدت آنچه موثرتر خواهد بود ترکیبی هوشمندانه از ابزارهای نظامی و دیپلماتیک با هدایت سیاستمداران (ضرورتا غیرنظامی)موثر خواهد بود. زیرا آنگونه که جوزف نای در نظریه قدرت نرم (Soft Power) توضیح میدهد روش های دیپلماتیک شاخص های فرانگرتر را باهزینه های کمتر مدنظر دارند.
در کتاب The Soviet-Afghan War: How a Superpower Fought and Lost نوشته لستر گراز و مایکل گاورسکی که به بررسی راهبرد شوروی سابق در جنگ افغانستان میپردازد، نشان داده شده است که چگونه سیاست خارجی شوروی در این کشور عمدتاً توسط فرماندهان نظامی هدایت شد، نه دیپلماتها. کتاب توضیح میدهدکه رهبران شوروی برای مدیریت بحران افغانستان، بهجای استفاده از دیپلماسی یا تعامل سیاسی با دولتهای منطقه، تنها بر راهکارهای نظامی تکیه کردند. این تصمیم منجر به جنگی طولانی و فرسایشی شد که در نهایت به تضعیف این ابرقدرت و فروپاشی آن کمک کرد. شوروی به دلیل تمرکز بر قدرت نظامی و نادیدهگرفتن گزینههای دیپلماتیک، در افغانستان درگیر جنگی شد که نه تنها اهداف اولیهاش را برآورده نکرد بلکه هزینههای سیاسی و اقتصادی سنگینی به آن تحمیل کرد.
مسایل منطقه پر از کشمکش خاورمیانه تنها در زدوخوردها یا شاخصهای نظامی قالببندی نشده است. این منطقه با انواع شکافها و تنشهای قومیتی و بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی روبروست. به جز برآمدن بازیگران جدید منطقهای و بحرانهایی چون اوکراین، غزه و لبنان که نتایجش معادلات را به کلی تغییر داده است در داخل سوریه هم دو روایت اصلی در جریان است: یکی روایت جامعنگر مبتنی بر حقوق شهروندی و عدالت، و دیگری روایت فرقهای که به هویتهای فرعی و محلی اولویت میدهد. این دومی با تغذیه از ترس و بنیادگرایی، به تشدید کشمکشها دامن زده است امری که در نشست آستانه قرار بود با کلید زدن عفو عمومی، گفتگو و آشتی ملی اسد و مخالفان به سرانجامی برسد ولی به ادامه سرکوب مخالفان تقلیل یافت.
پیداست که اتخاذ راهبرد در چنین محیطی با درنظرداشتن آمارها و وضعیت اجتماع و سیاست و اقتصاد در خود ایران در کنار ارزیابی ظرفیتها و ضریب تابآوری کشور تا چه حد میتواند پیچیدهتر از آن باشد که تصور کرد با نگاه صرف نظامی بتوان به هدفی رسید چه برسد که آن نگاه نظامی نیز منطبق با واقعیتها نباشد و تازه این شیوه به تدریج به میدانداری صرف نگاه نظامی بیانجامد و حتی سیاستورزی را تحت الشعاع خود قرار دهد.
@sahandiranmehr
Telegram
attach 📎
✔️خاورمیانه، نقشهخوانی در غبار
✍️سهند ایرانمهر
از مجموع گزارشهای میدانی سوریه اینطور برمیآید که نه تنها نظامیان سوریه بلکه خود اسد هم چندان تمایلی به دفاع و ماندن یا حتی دفاع روسیه و ایران از دولتش نداشته و ندارد بنابراین طبیعی است که وقتی ایران تا پیش از این دلیل حضورش در سوریه را ( همچون مورد حضور در عمان علیه شورشیان ظُفار) خواست دولت این کشور میدانست، حالا هم منطقی نیست کاسه داغتر از آش شود اما نکته عجیبتر این است که نه فقط در ایران که در بین مقامات و تحلیلهای غربی و عبری هم نوعی سردرگرمی و شگفتی در قبال بسیاری از تحولات این چند روزه وجود دارد و اگرچه جنگ اوکراین بر روسیه و آسیبهای جدی به حزبالله بر قدرت مانور ایران تاثیر سلبی داشته است با اینحال این وضعیت پاسخ کافی به ابهامات نیست. همچنانکه کسی دقیقا قادر به توضیح و تبیین سیر حوادث و سکوت و سکون برخی بازیگران منطقهای یا اثبات برنامهریزی و در در دست داشتن ابتکار عمل برخی دیگر از آنان نیست.
برخی مقامات ایرانی میگویند که ترکیه و اعراب اطمینان داده بودند خبری نیست و فریبمان دادند، با درنظرداشتن حضور پررنگ ایران در سوریه اعتماد و باور به چنین اطمینانی آنهم از چنین طرفهایی قانع کننده نیست، برخی از توطئه اسراییل و آمریکا میگویند و برخی از توافق ایران و ترکیه، ایران و آمریکا یا ایران و معارضین اما اینها همه حدسیاتی است که نقیض متعددی هم میتوان برایش یافت و ظاهرا در این شرایط جز گذر زمان و فرونشستن غبارها نشانههای چندی برای صورتبندی ماجرا نیست.
ماجرایی که بازندههای آن مشخصند اما تعیین برنده در بازی که از دل آن اسلامگرایان افراطی با ریشهای مرتب و زبان شسته رفته دیپلماتیک بیرون آمدهاند تا بر کشوری استبدادزده و درگیر بحرانهای سیاسی، قومیتی و ایدئولوژیک حکومت کنند، دشوار است و در نتیجه تضمین یا احساس پیروزی به سایر بازیگران منطقه نمیدهد.
@sahandiranmehr
✍️سهند ایرانمهر
از مجموع گزارشهای میدانی سوریه اینطور برمیآید که نه تنها نظامیان سوریه بلکه خود اسد هم چندان تمایلی به دفاع و ماندن یا حتی دفاع روسیه و ایران از دولتش نداشته و ندارد بنابراین طبیعی است که وقتی ایران تا پیش از این دلیل حضورش در سوریه را ( همچون مورد حضور در عمان علیه شورشیان ظُفار) خواست دولت این کشور میدانست، حالا هم منطقی نیست کاسه داغتر از آش شود اما نکته عجیبتر این است که نه فقط در ایران که در بین مقامات و تحلیلهای غربی و عبری هم نوعی سردرگرمی و شگفتی در قبال بسیاری از تحولات این چند روزه وجود دارد و اگرچه جنگ اوکراین بر روسیه و آسیبهای جدی به حزبالله بر قدرت مانور ایران تاثیر سلبی داشته است با اینحال این وضعیت پاسخ کافی به ابهامات نیست. همچنانکه کسی دقیقا قادر به توضیح و تبیین سیر حوادث و سکوت و سکون برخی بازیگران منطقهای یا اثبات برنامهریزی و در در دست داشتن ابتکار عمل برخی دیگر از آنان نیست.
برخی مقامات ایرانی میگویند که ترکیه و اعراب اطمینان داده بودند خبری نیست و فریبمان دادند، با درنظرداشتن حضور پررنگ ایران در سوریه اعتماد و باور به چنین اطمینانی آنهم از چنین طرفهایی قانع کننده نیست، برخی از توطئه اسراییل و آمریکا میگویند و برخی از توافق ایران و ترکیه، ایران و آمریکا یا ایران و معارضین اما اینها همه حدسیاتی است که نقیض متعددی هم میتوان برایش یافت و ظاهرا در این شرایط جز گذر زمان و فرونشستن غبارها نشانههای چندی برای صورتبندی ماجرا نیست.
ماجرایی که بازندههای آن مشخصند اما تعیین برنده در بازی که از دل آن اسلامگرایان افراطی با ریشهای مرتب و زبان شسته رفته دیپلماتیک بیرون آمدهاند تا بر کشوری استبدادزده و درگیر بحرانهای سیاسی، قومیتی و ایدئولوژیک حکومت کنند، دشوار است و در نتیجه تضمین یا احساس پیروزی به سایر بازیگران منطقه نمیدهد.
@sahandiranmehr
✔️در این مطلب به بررسی مفهوم «حواسپرتی استراتژیک» پرداخته و با شرح سابقه تاریخی آن و ذکر منابع برای مطالعه، توضیح دادهام که چگونه با استفاده از این تکنیک، زمینه فروپاشی حکومت ۵۳ ساله خاندان #اسد در #سوریه فراهم شد.
✍️سهند ایرانمهر
@sahandiranmehr
برای مطالعه روی لینک پایین کلیک کنید:
https://tinyurl.com/5ew88can
✍️سهند ایرانمهر
@sahandiranmehr
برای مطالعه روی لینک پایین کلیک کنید:
https://tinyurl.com/5ew88can
Medium
حواسپرتی استراتژیک چگونه باعث سقوط اسد شد؟
سهند ایرانمهر
ادامه مطلب بالا👇🏻
۳-جنگهای پونیک (۲۶۴–۱۴۶ پیش از میلاد) — حمله هانیبال به روم در دومین جنگ پونیک، هانیبال، فرمانده کارتاژ، ابتدا با حملات ناگهانی به مستعمرات رومی در اسپانیا و جزایر مدیترانه، توجه روم را به این مناطق جلب کرد. سپس، با یک اقدام غافلگیرانه، از کوههای آلپ عبور کرد و به خاک ایتالیا حمله کرد. رومیها که انتظار چنین حرکتی را نداشتند، با شوک مواجه شدند و در چندین نبرد اولیه شکست خوردند.
۴-نبرد نروا (۱۸۱۲) — ناپلئون و روسیه در جریان حمله ناپلئون به روسیه، ناپلئون در ابتدا تمرکز روسها را به سمت غرب معطوف کرد و توانست نیروهای روسی را در چندین جبهه تقسیم کند. سپس با حمله ناگهانی و بزرگ به مسکو، روسها را غافلگیر کرد. با این حال، شکست لجستیکی و سرمای روسیه در نهایت موجب شکست ناپلئون شد.
5- حمله نرماندی (۱۹۴۴) در جریان عملیات D-Day، متفقین از طریق عملیات “Fortitude” اطلاعات نادرستی به آلمان دادند و آنها را متقاعد کردند که حمله اصلی در کاله رخ خواهد داد. این باعث شد آلمانیها منابع خود را در کاله متمرکز کنند، در حالی که حمله واقعی در نرماندی انجام شد.
@sahandiranmehr
۳-جنگهای پونیک (۲۶۴–۱۴۶ پیش از میلاد) — حمله هانیبال به روم در دومین جنگ پونیک، هانیبال، فرمانده کارتاژ، ابتدا با حملات ناگهانی به مستعمرات رومی در اسپانیا و جزایر مدیترانه، توجه روم را به این مناطق جلب کرد. سپس، با یک اقدام غافلگیرانه، از کوههای آلپ عبور کرد و به خاک ایتالیا حمله کرد. رومیها که انتظار چنین حرکتی را نداشتند، با شوک مواجه شدند و در چندین نبرد اولیه شکست خوردند.
۴-نبرد نروا (۱۸۱۲) — ناپلئون و روسیه در جریان حمله ناپلئون به روسیه، ناپلئون در ابتدا تمرکز روسها را به سمت غرب معطوف کرد و توانست نیروهای روسی را در چندین جبهه تقسیم کند. سپس با حمله ناگهانی و بزرگ به مسکو، روسها را غافلگیر کرد. با این حال، شکست لجستیکی و سرمای روسیه در نهایت موجب شکست ناپلئون شد.
5- حمله نرماندی (۱۹۴۴) در جریان عملیات D-Day، متفقین از طریق عملیات “Fortitude” اطلاعات نادرستی به آلمان دادند و آنها را متقاعد کردند که حمله اصلی در کاله رخ خواهد داد. این باعث شد آلمانیها منابع خود را در کاله متمرکز کنند، در حالی که حمله واقعی در نرماندی انجام شد.
@sahandiranmehr
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸جولانی عضو سابق القاعده و ملازم و پیرو سابق ابومصعب زرقاوی عمامهای را که این گروه به رسم رهبرشان بر سر داشتند، از سر برداشت و محاسن را شکلی به قاعده داد و بر اسب خشم مردم خسته از دیکتاتوری نشست تا امروز هوادارانش در فضای مجازی او را فاتح شام و نواده آل امویه بنامند و رهپویان خلافت فاتحهای نثار مجاهدانی کنند که در روز فتح، جایشان خالی است.
مجری تلویزیون سوریه هم در خطابهای خطاب به ملت از «طلوع خورشید آزادی» و تلالو چشمنواز آن گفت.
امروز برخی نومیدانه به نورسیدگان قدرت و تبار تاریخی آنان و برخی امیدوارانه به آنان و عزم ملت سوریه مینگرند، فردا اما بیپروای اندیشه امروزیان، روزی است که معلوم خواهد شد خورشیدی که از آن سخن میگویند چگونه خورشیدی است.
✍️سهند ایرانمهر
@sahandiranmehr
مجری تلویزیون سوریه هم در خطابهای خطاب به ملت از «طلوع خورشید آزادی» و تلالو چشمنواز آن گفت.
امروز برخی نومیدانه به نورسیدگان قدرت و تبار تاریخی آنان و برخی امیدوارانه به آنان و عزم ملت سوریه مینگرند، فردا اما بیپروای اندیشه امروزیان، روزی است که معلوم خواهد شد خورشیدی که از آن سخن میگویند چگونه خورشیدی است.
✍️سهند ایرانمهر
@sahandiranmehr