Telegram Web
اونجا که شاملو میگه:

«قلب من به این امید می‌تپد که تو هستی، تویی وجود دارد که من می‌توانم آن را ببینم؛ او را ببوسم، او را در آغوش خود بفشارم و او را احساس کنم.»

وجودش اینجوری تو زندگیِ من واجبه

@samaedell

از درون خویشتن جو چشمه را

#حضرت_مولانا
@samaedell
در نهایت متوجه خواهید شد
که چیزِ زیادی نمی‌خواستید،
بلکه از شخصِ اشتباهی می‌خواستید!

و به قول حضرت مولانا:
هرکسی را همدم غم‌ها و تنهایی مدان
سایه هم، راهِ تو می‌آید ولی همراه نیست

@samaedell
زین خلق پرشکایت گریان شدم ملول
آن های هوی و نعرهٔ مستانم آرزوست

#حضرت_مولانا
@samaedell
به تو افتاد محبت
تو شدی جان و روانم

#حضرت_مولانا
@samaedell
به قول مولانا که میگه:

محو چشمــانِ تو بودم که به دام افتادم
صیـد را زنـده گرفتی و به کشتـن دادی

@samaedell
می به قدح ریختی فتنه برانگیختی
کوی خرابات را تو چه کلیدی بگو

#حضرت_مولانا
@samaedell
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گفت آسان‌ گیر بر خود کارها کز رویِ طبع
سخت می‌گردد جهان بر مردمانِ سخت‌کوش

#حافظ
@samaedell

مرا قولیست با جانان که جانان جان من باشد

#حضرت_مولانا
@samaedell
ای ز عشقت عالمی ویران شده
قصد این ویرانه کردی عاقبت

#حضرت_مولانا
@samaedell
شهریار یه جایی خستگی‏ و درد دلتنگی رو
به‏ قشنگی معنا میکنه،‏ اونجایی که میگه:


بی‌تو با قافله‌ی غصه و غم‌ها چه کنم؟!
تار و پودم تو بگو با دل تنها چه کنم؟


@samaedell
آنکس که ترا به چشم ظاهر دیده است
بر سبلت و ریش خویشتن خندیده است

وانکس که ترا ز خود قیاسی گیرد
آن مسکین را چه خارها در دیده است

#حضرت_مولانا
@samaedell
گشته خیال همنشین با عاشقان آتشین
غایب مبادا صورتت یک دم ز پیش چشم ما

#حضرت_مولانا
@samaedell
خوش آن ساعت که دیدار ته وینم
کمند عنبرین تار ته وینم

نوینه خرمی هرگز دل مو
مگر آن دم که رخسار ته وینم

#باباطاهر
@samaedell
و چه عشق و اشتیاقی
تو کلام
#صائب_تبریزی موج میزنه
وقتی میگه:


بیاضِ گردن او گر به دست ما افتد
چه بوسه‌های گلوسوز انتخاب کنیم!

@samaedell
آنک بی‌بــــاده کند جان مرا مست کجاست
وآنک بیرون کند از جان و دلم دست کجاست

#حضرت_مولانا
@samaedell

"شوق سفرم هست در اقصای وجودت
لب تر کن و یک بوسه جواز سفرم کن..."

جناب #منزوی می‌فرماید:
شما با یه بوسه شروع کن و اجازه رو بده،
بقیه‌اش با من

@samaedell

وقتایی که دلم میگیره
این شعر #حسین_دهلوی وصف حالمه:

"حال مرا هر کس که می‌پرسد بگو خوب است
اشکش روان، اندوه جاری، زخم‌ها کاری‌ست..."

@samaedell
اکثر انسانها فراموش کرده‌اند که کیستند‌...
از کجا آمده‌اند
اینجا چه می‌کنند
و به کجا باید بروند...
و از همه مصیبت بارتر اینکه، این فراموشی را هم فراموش کرده‌اند

#بودا
@samaedell
از بس که خدا عاشق نقاشی بود
هر فصل به روی بوم، یک چیز کشید

یک بار ولی گمان کنم شاعر شد...
یک گوشه ی دنج رفت و پاییز کشید!

@samaedell
2024/11/18 05:06:00
Back to Top
HTML Embed Code: