اونجا که شاملو میگه:
«قلب من به این امید میتپد که تو هستی، تویی وجود دارد که من میتوانم آن را ببینم؛ او را ببوسم، او را در آغوش خود بفشارم و او را احساس کنم.»
وجودش اینجوری تو زندگیِ من واجبه
@samaedell
«قلب من به این امید میتپد که تو هستی، تویی وجود دارد که من میتوانم آن را ببینم؛ او را ببوسم، او را در آغوش خود بفشارم و او را احساس کنم.»
وجودش اینجوری تو زندگیِ من واجبه
@samaedell
در نهایت متوجه خواهید شد
که چیزِ زیادی نمیخواستید،
بلکه از شخصِ اشتباهی میخواستید!
و به قول حضرت مولانا:
هرکسی را همدم غمها و تنهایی مدان
سایه هم، راهِ تو میآید ولی همراه نیست
@samaedell
که چیزِ زیادی نمیخواستید،
بلکه از شخصِ اشتباهی میخواستید!
و به قول حضرت مولانا:
هرکسی را همدم غمها و تنهایی مدان
سایه هم، راهِ تو میآید ولی همراه نیست
@samaedell
به قول مولانا که میگه:
محو چشمــانِ تو بودم که به دام افتادم
صیـد را زنـده گرفتی و به کشتـن دادی
@samaedell
محو چشمــانِ تو بودم که به دام افتادم
صیـد را زنـده گرفتی و به کشتـن دادی
@samaedell
شهریار یه جایی خستگی و درد دلتنگی رو
به قشنگی معنا میکنه، اونجایی که میگه:
بیتو با قافلهی غصه و غمها چه کنم؟!
تار و پودم تو بگو با دل تنها چه کنم؟
@samaedell
به قشنگی معنا میکنه، اونجایی که میگه:
بیتو با قافلهی غصه و غمها چه کنم؟!
تار و پودم تو بگو با دل تنها چه کنم؟
@samaedell
آنکس که ترا به چشم ظاهر دیده است
بر سبلت و ریش خویشتن خندیده است
وانکس که ترا ز خود قیاسی گیرد
آن مسکین را چه خارها در دیده است
#حضرت_مولانا
@samaedell
بر سبلت و ریش خویشتن خندیده است
وانکس که ترا ز خود قیاسی گیرد
آن مسکین را چه خارها در دیده است
#حضرت_مولانا
@samaedell
خوش آن ساعت که دیدار ته وینم
کمند عنبرین تار ته وینم
نوینه خرمی هرگز دل مو
مگر آن دم که رخسار ته وینم
#باباطاهر
@samaedell
کمند عنبرین تار ته وینم
نوینه خرمی هرگز دل مو
مگر آن دم که رخسار ته وینم
#باباطاهر
@samaedell
و چه عشق و اشتیاقی
تو کلام #صائب_تبریزی موج میزنه
وقتی میگه:
بیاضِ گردن او گر به دست ما افتد
چه بوسههای گلوسوز انتخاب کنیم!
@samaedell
تو کلام #صائب_تبریزی موج میزنه
وقتی میگه:
بیاضِ گردن او گر به دست ما افتد
چه بوسههای گلوسوز انتخاب کنیم!
@samaedell
"شوق سفرم هست در اقصای وجودت
لب تر کن و یک بوسه جواز سفرم کن..."
جناب #منزوی میفرماید:
شما با یه بوسه شروع کن و اجازه رو بده،
بقیهاش با من
@samaedell
"شوق سفرم هست در اقصای وجودت
لب تر کن و یک بوسه جواز سفرم کن..."
جناب #منزوی میفرماید:
شما با یه بوسه شروع کن و اجازه رو بده،
بقیهاش با من
@samaedell
وقتایی که دلم میگیره
این شعر #حسین_دهلوی وصف حالمه:
"حال مرا هر کس که میپرسد بگو خوب است
اشکش روان، اندوه جاری، زخمها کاریست..."
@samaedell
وقتایی که دلم میگیره
این شعر #حسین_دهلوی وصف حالمه:
"حال مرا هر کس که میپرسد بگو خوب است
اشکش روان، اندوه جاری، زخمها کاریست..."
@samaedell
اکثر انسانها فراموش کردهاند که کیستند...
از کجا آمدهاند
اینجا چه میکنند
و به کجا باید بروند...
و از همه مصیبت بارتر اینکه، این فراموشی را هم فراموش کردهاند
#بودا
@samaedell
از کجا آمدهاند
اینجا چه میکنند
و به کجا باید بروند...
و از همه مصیبت بارتر اینکه، این فراموشی را هم فراموش کردهاند
#بودا
@samaedell
از بس که خدا عاشق نقاشی بود
هر فصل به روی بوم، یک چیز کشید
یک بار ولی گمان کنم شاعر شد...
یک گوشه ی دنج رفت و پاییز کشید!
@samaedell
هر فصل به روی بوم، یک چیز کشید
یک بار ولی گمان کنم شاعر شد...
یک گوشه ی دنج رفت و پاییز کشید!
@samaedell