Telegram Web
اینو خوب به یاد داشته باشید.
تنش با اسرائیل با روی کار اومدن احمدی‌نژاد به شکل تصاعدی بالا رفت و هربار که در جهان اجماعی علیه اسرائیل انجام میشد، احمدی نژاد مثل یک منجی برای اسرائیل پیدا میشد و تمام اون اجماع جهانی رو علیه ایران می‌کرد.

همواره گفتم و بازم میگم؛ احمدی نژاد عامل مستقیم تل‌آویو در تهران بود.
با پایان جنگ جهانی دوم نظامیان و سیاستمداران ژاپنی چه کردند؟!


در پایان جنگ دوم جهانی و شکست ژاپن به عنوان آخرین حلقه متحدین مقابل آمریکا، تعداد زیادی از افسرها و فرماندهان ژاپنی دست به خودکشی زدند.
فرماندهان رده‌های بالا به روش باستانی و با سنت هاراکیری شکم خود را دریدند و افسران جز تر با تپانچه‌های خود مغز خویش را پریشان کردند.

بیش از دویست نظامی و سیاستمدار ژاپنی با اعلام شکست ژاپن خودکشی کردند (تعداد واقعی بسیار بیشتر است، زیرا در این میان درجه داران و سربازان هم بوده). چراکه نمی‌توانستند با این شرم و تحقیر به زندگی ادامه دهند. آنها چه درست چه غلط تا آخرین لحظه جنگیدند و با پایان جنگ برای اثبات شجاعت و وفاداری خود و اینکه حضورشان برای جاه و مقام نبود جان از کالبد خویش به رسم سامورایی‌های باستان بیرون کشیدند.

برخی از آن افراد
توشیو ایهارا، از فرماندگان نیرو دریایی
کویچی موتوری موتو، فرمانده میدانی
ایچیکو اوکادا، سیاستمدار ملی‌گرا
بودند.

ایشان تا آخرین دم به پای کشور خویش ایستادند.

#مهدی_آزاد
#سامورایی #ww2
@samuraiazad
کانال سامورایی
امروز فکر کنم‌ بعد ده سالی چند دقیقه بواسطه قطعی اینترنت صدا و سیما رو نگاه کردم؛ دیدم اینا اصلا توی یه دنیای موازی‌اند انگار.

توی صدا و سیما ایران جدا از اینکه جنگ رو برده تمام حملات هم دفع کرده و الان اسرائیل داره التماس میکنه بیاید صلح کنید.
جدا از این تمام دنیا هم دارن با حکومت ایران (نه مردم ایران) همدردی می‌کنند.

هیچی دیگه.
یک سری از اینور بوم افتادن، یک سری هم از اونور بوم که فکر می‌کنند بربری مثل نتانیاهو منجی آزادی ایناست.
Forwarded from Azadism
یکبار خاطرات یک پیرمرد آلمانی رو وقتی بسیار جوان بودم میخوندم و در اون زمان درک کافی از حرفش نداشتم تا امروز...

نوشته بود: تمام کودکی‌ام در برلین گذشت. خیابانهایش را می‌شناختم و با همسایه‌هایمان دوست بودم. نانوا عادت داشت نان‌های یک روز مانده را به ندارها بدهد.
برلین شهر زیبایی بود، پر از آثار هنری و هنرمندانی که اگر زیاد در شهر گشت میزدی حداقل یکی از آنها را می‌دیدی. خودم یکبار #توماس_مان را دیدم.
چند سال بعد که برلین داشت در آتش می‌سوخت ناخودآگاه یاد روزهای کودکی‌ام و برلین زیبا افتادم.

من در تهران به دنیا آمدم و تمام کودکی و روزهای رشد کردنم آنجا بود. هنوز یادم است وقتی از مدرسه باز می‌گشتیم از درخت‌های توت خیابان‌ها برای خود توت می‌چیدیم.
یادم است به ویدئو کلوپ می‌رفتیم و فیلم اجاره می‌کردیم. یادم است در محله‌امان یک سگ بی سرپناه هم بود که هیچوقت به کسی کاری نداشت.
یادم است گاهی در خیابان سرخوش می‌دویدم. ماشین‌های پلیس آن زمان هنوز سفید و مشکی بود، خیابان ولیعصر پر از درخت‌های تنومند و خیابان عراقی درخت‌هایش در هم پیچیده بودند و ما هر بار فریاد می‌زدیم :"تونل درختی".
همه چیز این‌ روزها بیش از گذشته یادم است و حال می‌فهمم معنای خاطرات آن پیرمرد آلمانی را.
#مهدی_آزاد
@ForAzadism
چند نفر از کسانی که الان یا سالها در اوین بودند هشدار چنین روزهایی رو به سیستم دادند؟
اسرائیل عملا دیگه هدف استراتژیکی در ایران برای هدف قرار دادن نداره.
روزی که به صدا و سیما حمله کرد این واضح شد. اسرائیلی‌ها می‌دونند صدا و سیما ایران جایگاه بسیار ضعیفی بین مردم ایران داره و هیچ هدف با ارزشی نیست و اینکارشون بیشتر یک مانور تبلیغاتی بود.
مسئله اینه که اونها (اسرائیلی‌ها) هنوز دو هدف بسیار حیاتی برای خودشون رو کسب نکردند.
۱. از بین بردن توان هسته‌ای ایران.
۲. تغییر رژیم یا آشوب چنان گسترده‌ای که ایران رو کامل از پا بندازه.

و دقیقا برای همینه که هر کاری می‌کنند تا آمریکا رو وارد جنگ کنند، چون به تنهایی با اینکه دست بالا رو به ما در این لحظه دارند، نمی‌تونند موفق بشن.

مسئله اینه که آمریکا به رهبری فرد مودی و کم تحملی مثل ترامپ چه تصمیمی می‌گیره.
آیا اونها تصمیم می‌گیرند تکه‌ی بزرگ کیک پیروزی رو برای خودشون بردارند یا اینکه با توجه به شرایط با فشار شدید دیپلماتیک ایران رو مجبور به پذیرش و عقب‌نشینی کنند.

البته این رو اضافه کنم طبق قوانین آمریکا، رئیس جمهور بدون مجوز کنگره امکان اعلان جنگ به کشور دیگه‌ای رو نداره و تنها رئیس جمهور با اختیارات خودش میتونه در صورت احساس ضرورت دست به حملات محدود بزنه و بعد به شکل فوری باید کنگره رو در جریان اقدامش بگذاره.
Forwarded from Azadism
متأسفانه مردم ایران هم در این شرایط به شدت به سوی چند قطبی شدن حرکت کردند که در درجه اول باز مقصرش مجموعه حاکمیت است.
صدا و سیما حتی در بحرانی ترین حالت هم یک احمق به تمام معنا است.
درست مثل آن مَثل که کسی در کشتی زیر پای خودش را سوراخ می‌کرد و به بقیه می‌گفت به شما چه ربطی دارد، جای خودم است.
ایران همیشه در روزهای سخت تنها بود.
تیر به حواصیل خورد.
اشک امانم را برید،
تازه پراکّی شده بود.

#ایما_فون_بود_مهرزهوف
#هایکو سرای اتریشی

(پراک، جوجه پرنده‌ای که تازه پرواز آموخته)
@samuraiazad
کانال سامورایی
جاسوسی واتس آپ تکذیب شد

یک مقام وزارت ارتباطات، صحبت های یک کارشناس صدا و سیما را که در آن ادعا شده بود واتس آپ ابزار جاسوسی است، تکذیب کرد و گفت: اظهار نظر مطرح شده در صدا و سیما فاقد بنیان علمی است، به طور کلی این گونه اظهار نظرها نباید مردم را نگران کند/ دیده بان ایران



این اولین بار در تمام سال‌های اخیر است که دولت در یک موقعیت خاص (موقعیت الان که بحرانی هم هست) موضعی انقدر آشکار در مورد نظرات کارشناسان صدا و سیما یا دیگر ارگان‌هایی که بر آن نفوذ ندارد می‌گیرد.
البته در دوران صلح سابقه داشته رئیس جمهور یا وزرا مثل جبهه گیری مقابل سریال گاندو (که قطعا همین نفوذی های اسرائیل ساخته بودنش) بگیرد اما هیچگاه آن‌هم بر سر یک اپلیکیشن خارجی دولت موضعی نسبت به دیگر ارگان‌ها نگرفته بود.

این احتمال می‌رود که اختلافات درونی به شدت افزایش یافته و حتی دولت سعی خواهد کرد با فاصله گرفتن از برخی دیگر نهادها، در آینده نقشی شبیه به یک آلترناتیو را یابد. چیزی شبیه به دولت خاتمی در دوران جنگ آمریکا و عراق که احتمال کشیده شدن آن به ایران هم می‌رفت.
ما روزهای سختی داریم و روزهای بسیار سخت‌تری هم در راه است. اما گرچه هنوز معتقدم می‌شد از این جنگ اجتناب داشت، کما اینکه میشد از جنگ تحمیلی با عراق هم اجتناب کرد، اما تاریخ یک چیز را نشان داده؛ ایران بارها مورد تاخت و تاز قرار گرفته اما تمام آن مهاجمان، تاتارها، مغول‌ها، تازی‌ها بعدش چه شدند؟
همه در تاریخ یا گم شدند یا به زیر فرمانروایی دیگران درآمدند و یا اکنون حتی به اندازه سر سوزنی ارزش ندارند، ولی تمدن ما همیشه باقی ماند.
تفاوت یک تمدن با بربر این است.
بربر ها اوجی دارند و بعد در صفحات تاریخ گم می‌شوند اما تمدن‌ها را نمی‌توان از بین برد.
@samuraiazad
کانال سامورایی
Forwarded from Azadism
در جبه‌ی غرب خبری نیست
اریک ماریا رمارک

👇
@ForAzadism
Forwarded from Azadism
👺راه و روش سامورایی👺
در جبه‌ی غرب خبری نیست اریک ماریا رمارک 👇 @ForAzadism
در جبهه‌ی غرب خبری نیست
اریش ماریا رمارک


انسانی ترین کتابی که تا به امروز خواندم.

همین چند روز پیش بود. تازه کتاب پیرمرد و دریا را خوانده بودم و کتابی از ادبیات اسپانیولی برداشته بودم که بخوانم. اما ناگهان جهان تغییر کرد و دو روز اول را که کاملا در شوک این تغییر مبتذل و زشت بودم.
کشورم زیر بمباران فاشیست‌هایی بود که یک سال اخیر مدام در هر فرصتی به بربریت و نسل کشی آنان می‌پرداختم، و علیرغم آنکه چنین جنگی را حدس می‌زدم و حتی مدام اخطارش را می‌دادم؛ باز از پیدایشش بر سر خودمان متعجب بودم.
با خودم می‌گفتم عاقلانه‌ترین کار جلوگیری از گسترش آن است و باید به سرعت به یک آتش‌بس فوری رسید. اما معمولا هیچ چیز این جهان عاقلانه نیست و انسان چیزی نیست جز اعمال خویش که مدام می‌خواهد آنها را توجیه کند.
این شد که کتاب پیشین را به کتابخانه بازگرداندم و بجایش این شاهکار مطلق را برداشتم و صفحه به صفحه آن را با ولعی چون گرسنگان در بیابان مانده می‌خواندم. حتی برخی از صفحات را چندین بار زیر چشمانم می‌گرداندم.

همانطور که گفتم کتاب در جبهه‌ی غرب خبری نیست (در متن آلمانی نوشته شده در غرب خبری نیست) انسانی‌ترین کتابی است که خواندم. برخی از افراد تاکید دارند که انسانیت یعنی شفقت، بردباری، نیک‌خواهی و نوع دوستی است. اما از دیدگاه من که عمیق به انسان می‌نگرم انسانیت چیزی جز اعمال انسانی نیست. انسان جنگ به راه می‌اندازد، نفرت می‌ورزد، می‌کشد، می‌دَرد، تجاوز می‌کند و هر عملی فکر کنید از او سر می‌زند. این در حالی است که خود اعمال انسانی _انسانیت_ را به شفقت و نیک خواهی ترجمه می‌کند در حالی که آنها خود معانی خویش را دارند و ما نیاز نیست به طور مثال برای شفقت دنبال یک معنی جدید باشیم، آن خودش معنای خویش را دارد و هر روز در جهان کم‌ رنگ‌تر و کم معناتر می‌شود، چنان‌که احمد کسروی می‌گوید انسان خوی دَدان یافته است.

کتاب در جبه‌ی غرب خبری نیست دقیقا بر همین موضوع استوار است. اینکه چه اعمالی از انسان سر می‌زند. اینکه انسان چقدر می‌تواند ظرف مدت کوتاهی تباه شود، بشکند، درمانده شود و حتی از تنهاترین درختان دشت هم تنها تر شود. بشود انسانی وامانده، مات و ترسو که دیگر هیچ جایی ندارد و اگر میان هزاران کس باشد باز بی کس است.
آری. این چیزی است که شما در یک شاهکار خواهید خواند.
کتاب در طول جنگ جهانی اول می‌گذرد که آلمان در دو جبهه غرب و شرق همزمان با روسیه، فرانسه، انگلستان و آمریکا می‌جنگد. نویسنده در این اثر شگرف که چون نقاشی‌های #اتو_دیکس از تجربیات و دیده‌های خودش فوران می‌کند ماجرا جوخه کوچکی از جوانان هجده ساله آلمانی را بیان می‌کند که به جبهه غرب برای مبارزه با فرانسوی‌ها و انگلیسی‌ها اعزام می‌گردند و در اندک مدتی آن نوجوانان دیروز تبدیل به مردانی خشن می‌شوند که جز یکدیگر کسی را ندارند و هر یاور از خواهران و برادران خونی برایشان نزدیک‌تر می‌شود. آنها با جملاتی رکیک باهم صحبت می‌کنند و بخاطر کمبود جیره مدام لاغر می‌شوند به گونه‌ای که وقتی به انباری از تدارکات می‌رسند آنقدر می‌خورند که همگی بیمار می‌شوند.
آنها در جنگ می‌آموزند اگر بیلچه خود را تیز کنند از سرنیزه کارا تر است و وقتی سربازان جدید می‌آیند سرنيزه‌های دندانه شده خود را با سرنیزه‌های نو سربازان تازه عوض می‌کنند، چراکه اگر دشمن آنها را با سرنيزه دندانه شده اسیر کند جابجا اعدامشان خواهد کرد.
آنها دشمن را نمی‌شناسند اما هر دو بر روی یکدیگر بی رحمانه آتش می‌گشایند، گازهای شیمیایی بر سر هم می‌ریزند و با تانک و شعله افکن همدیگر را چنان می‌درند که چیزی برای ارسال به خانه به عنوان جسد نمی‌ماند.
در میان‌ آنها کشاورزی است که وقتی صدای زجه و شیهه‌های دردمند اسب‌های ترکش خورده یا اسبهایی که گاز شیمیایی استنشاق کرده اند و یا زیر گلوله باران توپخانه مانده اند، باعث می‌شود قلب رئوف روستایی‌اش التماس کند کسی آن اسب‌ها را راحت کند و چقدر دراماتیک که در نهایت عقل خویش را تنها با دیدن چند شکوفه گیلاس از دست می‌دهد.
جان‌ها به راحتی از دست می‌روند و جمع یاران کوچک می‌شود اما آنها دیگر آن افراد سابق نیستند. در خانه اذیت می‌شوند، خود را در شأن ملافه‌های تمیز نمی‌دانند و یا وقتی اسرا روس را می‌بینند دلشان به حالشان می‌سوزد؛ در حالیکه مردم پشت جبهه، آنان که به جنگ نرفته‌اند اسرا را آزار می‌دهند و حتی به سربازان با تحکم می‌گویند باید تا پاریس پیش‌روند و چه و چه.

کتاب در جبهه غرب خبری نیست روایت مردانی است که جنگ تمام هویتشان را تغییر می‌دهد و آنها را به افرادی بدل می‌کند که حتی اگر به خانه بازگردند نه نسل پیشین فهمی از ایشان دارد و نسل بعد تحملشان را. آنها نسلی گمشده می‌گردند.
جوانانی که از خویش می‌پرسند آیا مقصر این جنگ پدران آنها هستند؟ چراکه قطعا خود نقشی در آن نداشتند.
Forwarded from Azadism
👺راه و روش سامورایی👺
در جبه‌ی غرب خبری نیست اریک ماریا رمارک 👇 @ForAzadism
بنده در طول عمر خویش خوش اقبال بودم و کتاب‌های خوب زیادی خواندم و همین امر مرا مجاب می‌کند که با اطمینان بگویم این اثر یک شاهکار غیر قابل تکرار است و اگر روزی این امکان را داشته باشم آن را برای تمام رهبران جهان خواهم فرستاد.
و در نهایت امروز که کشورم همچنان در یک جنگ غیر ضروری و اجتناب پذیر بود و اینترنت‌ها بکل قطع است می‌گویم این کتاب در کنار دو کتاب رنج‌های ورتر جوان از #گوته و نارسیس و گلدمند از #هرمان_هسه ، سه کتاب نخست مورد علاقه‌ام است که هر چندبار هم که آنها را بخوانم خسته نخواهم شد و معتقدم این کتابی است که همگان باید آن را بخوانند.

انسانیت چیزی جز اعمال انسانی نیست؛ آیا اعمال انسان قابل افتخار است؟!

نقاشی روی جلد از اتو دیکس، نقاش ضد جنگ آلمانی

#مهدی_آزاد
#اریش_ماریا_رمارک
#در_جبهه_غرب_خبری_نیست
@ForAzadism
از فردا کانال به روال سابق خویش باز می‌گردد.

غرور ملی ما لکه دار شد اما ما به عنوان ملتی که چند هزار سال است روی این خاک زندگی می‌کنیم، هیچگاه نشده خرابی را دوباره بازسازی نکنیم.
هرز زیستن کدام کس را به افسردگی می‌کشاند؟ از این روست که می‌گویم: چه آرامش خوشایندی! تنها نشستن بی آن‌که عالم و آدم تو را به بیراهه ببرد.

#یوشیدا_کنکو
@samuraiazad
کانال سامورایی
بزرگترین بازنده این جنگ هم طبق معمول صدا و سیما بود که انگار فقط برای رؤسا خودش برنامه می‌ساخت و به نظر هیچ درکی از وظیفه یک رسانه نداشت.
@samuraiazad
کانال سامورایی
2025/06/26 04:40:45
Back to Top
HTML Embed Code: