سی مزیت کار با جهان
دکتر محمود سریع القلم
۱- شهروندان، فرصت مقایسه پیدا میکنند؛
۲- چون مقایسه میکنند، بیشتر فکر کرده و دقیقتر تحلیل میکنند؛
۳- حرف زدن، مسئولیت ایجاد میکند؛
۴- تاریخ مهلت، قداست پیدا میکند؛
۵- دولت مجبور میشود سراغ متخصص برود؛
۶- فکر جای عصبانیت را میگیرد؛
۷- تخصص جای توصیه را میگیرد؛
۸- گفتار درمانی، دوام نمیآورد؛
۹- کیفیت صادرات و تولید داخلی سریع اصلاح میشود؛
۱۰- خبرنگاران حرفهای رشد میکنند و منبع فکری میشوند؛
۱۱- سیستم سازی جای مدیریت فردی را میگیرد؛
۱۲- جامعه به سخن دروغ سریعتر پی میبرد؛
۱۳- نگهداری از محیط زیست برای همه واجب میشود؛
۱۴- با به روز شدن، مشکلات سریعتر حل میشوند؛
۱۵- افراد و بنگاههایی که میتوانند رقابت کنند، پایدارتر میمانند؛
۱۶- چون رقابت و تولید اولویت پیدا میکنند، حکمرانی با توسعه مساوی میشود؛
۱۷- تملّق، کاربرد خود را از دست میدهد؛
۱۸- fact جای نمایش مدیران را میگیرد؛
۱۹- زحمت بیشتر، جای حسادت را میگیرد؛
۲۰- به واسطۀ کار و تلاشی که افراد میکنند، وقت تخریب دیگران را پیدا نمیکنند؛
۲۱- کسانی که حرف نو نمیزنند، از صحنه خارج میشوند؛
۲۲- رسانهها نمیگذارند مدیران عوام فریبی کنند؛
۲۳- شهروندان، تفاوت تحلیل از Propaganda را تشخیص میدهند؛
۲۴- جامعه متوجه میشود کار جمعی تعیین کنندهاست؛
۲۵- چون رقابت و یادگیری افزایش پیدا میکنند، ثروت تولید میشود؛
۲۶- دیگر نمیتوان هم زمان ۱۵ شغل داشت؛
۲۷- مدیران مجبور میشوند مشکلات را حل کنند و نه مدیریت؛
۲۸- افراد Showman، نمیتوانند طولانی فیلم بازی کنند؛
۲۹- حرف ناپسند زدن، هزینه پیدا میکند؛
۳۰- نمیتوان طولانی مدت، اطلاعات و تحلیل غلط ارائه داد.
ارسال نظر در لینک زیر:
http://www.sariolghalam.com/?p=7800
کانال تلگرام 👇
@sariolghalam
دکتر محمود سریع القلم
۱- شهروندان، فرصت مقایسه پیدا میکنند؛
۲- چون مقایسه میکنند، بیشتر فکر کرده و دقیقتر تحلیل میکنند؛
۳- حرف زدن، مسئولیت ایجاد میکند؛
۴- تاریخ مهلت، قداست پیدا میکند؛
۵- دولت مجبور میشود سراغ متخصص برود؛
۶- فکر جای عصبانیت را میگیرد؛
۷- تخصص جای توصیه را میگیرد؛
۸- گفتار درمانی، دوام نمیآورد؛
۹- کیفیت صادرات و تولید داخلی سریع اصلاح میشود؛
۱۰- خبرنگاران حرفهای رشد میکنند و منبع فکری میشوند؛
۱۱- سیستم سازی جای مدیریت فردی را میگیرد؛
۱۲- جامعه به سخن دروغ سریعتر پی میبرد؛
۱۳- نگهداری از محیط زیست برای همه واجب میشود؛
۱۴- با به روز شدن، مشکلات سریعتر حل میشوند؛
۱۵- افراد و بنگاههایی که میتوانند رقابت کنند، پایدارتر میمانند؛
۱۶- چون رقابت و تولید اولویت پیدا میکنند، حکمرانی با توسعه مساوی میشود؛
۱۷- تملّق، کاربرد خود را از دست میدهد؛
۱۸- fact جای نمایش مدیران را میگیرد؛
۱۹- زحمت بیشتر، جای حسادت را میگیرد؛
۲۰- به واسطۀ کار و تلاشی که افراد میکنند، وقت تخریب دیگران را پیدا نمیکنند؛
۲۱- کسانی که حرف نو نمیزنند، از صحنه خارج میشوند؛
۲۲- رسانهها نمیگذارند مدیران عوام فریبی کنند؛
۲۳- شهروندان، تفاوت تحلیل از Propaganda را تشخیص میدهند؛
۲۴- جامعه متوجه میشود کار جمعی تعیین کنندهاست؛
۲۵- چون رقابت و یادگیری افزایش پیدا میکنند، ثروت تولید میشود؛
۲۶- دیگر نمیتوان هم زمان ۱۵ شغل داشت؛
۲۷- مدیران مجبور میشوند مشکلات را حل کنند و نه مدیریت؛
۲۸- افراد Showman، نمیتوانند طولانی فیلم بازی کنند؛
۲۹- حرف ناپسند زدن، هزینه پیدا میکند؛
۳۰- نمیتوان طولانی مدت، اطلاعات و تحلیل غلط ارائه داد.
ارسال نظر در لینک زیر:
http://www.sariolghalam.com/?p=7800
کانال تلگرام 👇
@sariolghalam
ویدئو مصاحبه دکتر سریع القلم با گروه رسانه ای دنیای اقتصاد
مشاهده ویدیو از لینک زیر
https://sariolghalam.com/?p=7805
کانال تلگرام 👇
@sariolghalam
مشاهده ویدیو از لینک زیر
https://sariolghalam.com/?p=7805
کانال تلگرام 👇
@sariolghalam
در حکمرانی مطلوب، افکار جدید مهم هستند یا افراد جدید؟
محمود سریع القلم
در اواخر دهۀ 1960، وقتی چین تصمیم گرفت اقدامات لازم و تجربۀ شده بشری برای صنعتی شدن و رشد اقتصادی را به تدریج به مرحله اجرا درآورد، مائو و افراد کلیدی در اطراف او بودند که این تحول فکری را ایجاد کردند. آنها با مشاهدۀ تحولات جدید، این اعتماد به نفس را داشتند که افکار خود را با شرایط جدید جهانی منطبق کنند. همین نوع تغییر عیناً در دهۀ 1990 در شش کشور دیگر اتفاق افتاد: اندونزی، هند، ویتنام، ترکیه، مکزیک و برزیل. در عموم این کشورها طی سالهای پس از جنگ جهانی دوم، نقش سنگین دولت بر صنعت، بانکداری، کشاورزی، سرمایه گذاری، آموزش و دیگر ارکان حکمرانی سایه افکنده بود. سیاسیون این کشورها برای مدت ها، خود را به اندیشه هایی مانند دولت سالاری، تمرکزگرایی، مدیریت عمودی، نهضت غیر متعهد ها و مبارزه با امپریالیسم مشغول کرده بودند. خروجی این افکار عمدتاً به تداوم فقر، فاصلۀ طبقاتی، ناکارآمدی، اتلاف منابع ملی و مهاجرت تحصیل کرده ها منجر شد.
مطالعه ادامه یادداشت، ارسال نظر و دریافت فایل صوتی این یادداشت
کانال تلگرام 👇
@sariolghalam
محمود سریع القلم
در اواخر دهۀ 1960، وقتی چین تصمیم گرفت اقدامات لازم و تجربۀ شده بشری برای صنعتی شدن و رشد اقتصادی را به تدریج به مرحله اجرا درآورد، مائو و افراد کلیدی در اطراف او بودند که این تحول فکری را ایجاد کردند. آنها با مشاهدۀ تحولات جدید، این اعتماد به نفس را داشتند که افکار خود را با شرایط جدید جهانی منطبق کنند. همین نوع تغییر عیناً در دهۀ 1990 در شش کشور دیگر اتفاق افتاد: اندونزی، هند، ویتنام، ترکیه، مکزیک و برزیل. در عموم این کشورها طی سالهای پس از جنگ جهانی دوم، نقش سنگین دولت بر صنعت، بانکداری، کشاورزی، سرمایه گذاری، آموزش و دیگر ارکان حکمرانی سایه افکنده بود. سیاسیون این کشورها برای مدت ها، خود را به اندیشه هایی مانند دولت سالاری، تمرکزگرایی، مدیریت عمودی، نهضت غیر متعهد ها و مبارزه با امپریالیسم مشغول کرده بودند. خروجی این افکار عمدتاً به تداوم فقر، فاصلۀ طبقاتی، ناکارآمدی، اتلاف منابع ملی و مهاجرت تحصیل کرده ها منجر شد.
مطالعه ادامه یادداشت، ارسال نظر و دریافت فایل صوتی این یادداشت
کانال تلگرام 👇
@sariolghalam
سی ویژگی افرادِ حیلهگر
محمود سریعالقلم
۱. مهم ترین موضوع در حرف، واکنش و عملِ شخصِ حیله گر، در نهایت حفظ و ترویج خودش است؛
۲. دهها شخصیت دارد؛
۳. تا میتواند وعده میدهد چون به درستی میداند عمومِ مخاطبان حافظۀ کوتاه مدت دارند؛
۴. به هیچ اصول ثابتی پایبند نیست و استعداد U-turn های مکرر در جهان بینی را دارد؛
۵. معقول بودن را هنرمندانه به نمایش میگذارد؛
۶. جز به سِمَت وامکاناتِ ناشی از سِمَت، وفاداری دائمی دیگری ندارد؛
۷. کلمات دلنشین، مهمترین سرمایۀ حیله گران است؛
۸. به تناسبِ مخاطب، ظاهرِ خود را تنظیم میکند و دنبال مرید است؛
۹. دائما در حال رصد کردن اوضاع برای فرصت طلبی و حفظِ منافع خودش است؛
۱۰. کانونیترین هنر حیلهگر، مخفی کردن خودِ واقعی است؛
۱۱. با آنچه میگوید و نمیگوید، خودِ واقعی را مخفی میکند؛
۱۲. به تناسب مخاطب، واژگان خود را تغییر میدهد؛
۱۳. از این واژهها بسیار استفاده میکند: انسانیت، عدالت، صداقت؛
۱۴. خیلی ناجوانمردانه اطرافیان خود را حذف میکند؛
۱۵. رصد میکند تا آنچه مخاطب دوست دارد بشنود را، به او بگوید؛
۱۶. نهایت تلاش را به کار میگیرد تا مخاطب با حال قضاوت کند و گذشته را فراموش کند؛
۱۷. دومین سرمایۀ حیلهگر این است که عامه معمولا گذشته را فراموش میکنند؛
۱۸. منحنی عملکرد او سینوسی است چون در پی حقیقت نیست؛
۱۹. حیلهگری در طبیعت و DNA اوست؛
۲۰. دو «نیرو» در ناخودآگاه او همیشه فعال است: تصاحب مقام و دسترسی به پول و امکانات؛
۲۱. به جز مقام، شهرت و پول، عمومِ مدارهای دیگرِ لذت در وجود او خاموش است؛
۲۲. فرصتها را شکار میکند تا در صحنۀ تئاتر بماند؛
۲۳. کلیدیترین کاری که با دیگران دارد: ساختنِ «ذهنیتهای» جدید برای آنها؛
۲۴. یکی در میان، جملاتی میگوید تا مخاطب را نسبت به نیات خود سِحر کند؛
۲۵. از طریق بازی با واژگان و مفاهیم، اوضاع را امیدوار کننده ترسیم میکند؛
۲۶. توهم و fact را با هم مخلوط میکند تا مخاطب را گیج کند؛
۲۷. از پرداختن به موضوعات و مشکلات کانونی طفره میرود؛
۲۸. بو میکشد تا به کانونهای قدرت و ثروت نزدیک شود و بماند؛
۲۹. عامدانه تلاش میکند بخشهایی از هر موضوع و داستانی را از دید مخاطب مخفی نگه دارد؛
۳۰. عامدانه سعی میکند دیگران در مورد سخنان و عملکرد او سریع به جمعبندی برسند.
ارسال نظر
کانال تلگرام 👇
@sariolghalam
محمود سریعالقلم
۱. مهم ترین موضوع در حرف، واکنش و عملِ شخصِ حیله گر، در نهایت حفظ و ترویج خودش است؛
۲. دهها شخصیت دارد؛
۳. تا میتواند وعده میدهد چون به درستی میداند عمومِ مخاطبان حافظۀ کوتاه مدت دارند؛
۴. به هیچ اصول ثابتی پایبند نیست و استعداد U-turn های مکرر در جهان بینی را دارد؛
۵. معقول بودن را هنرمندانه به نمایش میگذارد؛
۶. جز به سِمَت وامکاناتِ ناشی از سِمَت، وفاداری دائمی دیگری ندارد؛
۷. کلمات دلنشین، مهمترین سرمایۀ حیله گران است؛
۸. به تناسبِ مخاطب، ظاهرِ خود را تنظیم میکند و دنبال مرید است؛
۹. دائما در حال رصد کردن اوضاع برای فرصت طلبی و حفظِ منافع خودش است؛
۱۰. کانونیترین هنر حیلهگر، مخفی کردن خودِ واقعی است؛
۱۱. با آنچه میگوید و نمیگوید، خودِ واقعی را مخفی میکند؛
۱۲. به تناسب مخاطب، واژگان خود را تغییر میدهد؛
۱۳. از این واژهها بسیار استفاده میکند: انسانیت، عدالت، صداقت؛
۱۴. خیلی ناجوانمردانه اطرافیان خود را حذف میکند؛
۱۵. رصد میکند تا آنچه مخاطب دوست دارد بشنود را، به او بگوید؛
۱۶. نهایت تلاش را به کار میگیرد تا مخاطب با حال قضاوت کند و گذشته را فراموش کند؛
۱۷. دومین سرمایۀ حیلهگر این است که عامه معمولا گذشته را فراموش میکنند؛
۱۸. منحنی عملکرد او سینوسی است چون در پی حقیقت نیست؛
۱۹. حیلهگری در طبیعت و DNA اوست؛
۲۰. دو «نیرو» در ناخودآگاه او همیشه فعال است: تصاحب مقام و دسترسی به پول و امکانات؛
۲۱. به جز مقام، شهرت و پول، عمومِ مدارهای دیگرِ لذت در وجود او خاموش است؛
۲۲. فرصتها را شکار میکند تا در صحنۀ تئاتر بماند؛
۲۳. کلیدیترین کاری که با دیگران دارد: ساختنِ «ذهنیتهای» جدید برای آنها؛
۲۴. یکی در میان، جملاتی میگوید تا مخاطب را نسبت به نیات خود سِحر کند؛
۲۵. از طریق بازی با واژگان و مفاهیم، اوضاع را امیدوار کننده ترسیم میکند؛
۲۶. توهم و fact را با هم مخلوط میکند تا مخاطب را گیج کند؛
۲۷. از پرداختن به موضوعات و مشکلات کانونی طفره میرود؛
۲۸. بو میکشد تا به کانونهای قدرت و ثروت نزدیک شود و بماند؛
۲۹. عامدانه تلاش میکند بخشهایی از هر موضوع و داستانی را از دید مخاطب مخفی نگه دارد؛
۳۰. عامدانه سعی میکند دیگران در مورد سخنان و عملکرد او سریع به جمعبندی برسند.
ارسال نظر
کانال تلگرام 👇
@sariolghalam
سی فرآیندی که به وفاق ملی میانجامد
محمود سریع القلم
1. نرخ تورم تک رقمی است؛
2. چون نرخ تورم تک رقمی است، نیازی به دروغگویی نیست و راستگویی ستونِ اصلی وفاق است؛
3. در انتخابات، مردم به احزاب و برنامۀ آنها رای می دهند و نه به افراد؛
4. عامۀ مردم از هویتی شفاف، اولویت بندی شده و مورد اجماع برخوردارند؛
5. اکثریتِ مطلقِ رسانهها، غیردولتی هستند؛
6. گروهها و احزاب سیاسی در مسائل کلان فلسفی اجماع دارند و اختلاف آنها صرفاً در سیاست گذاری ها است؛
7. رسانهها درعلنی کردن فساد مالی از مراجع قضایی پیشروتر هستند؛
8. مردم با اعتقاد و علاقه قوانین را رعایت میکنند؛
9. شهروندان برای سفر به خارج، چندان نیازی به ویزا ندارند؛
10. ثبات شاخصهای اقتصادی، شهروندان را تک شخصیتی و علاقه مند به همکاری کرده است؛
11. شهروندان به کار و فعالیت خود متکی هستند و نه رانت اقتصادی و سیاسی؛
12. زنانِ متخصص در کنارِ مردان متخصص، جزیی از تصمیم سازان کشور هستند؛
13. مدیران و مجریان به کشور تعهد دارند و نه فقط به افراد؛
14. بخش خصوصی حداقل هشتاد درصد تولید و خدمات را در اختیار دارد؛
15. حکومت و عامۀ مردم، سرمایه داری و اقتصاد رقابتی را پذیرفتهاند و به قواعد آنها پایبندند؛
16. هر اقدامی در سیاست خارجی، فایدۀ اقتصادی برای کشور دارد؛
17. به موجب حساسیت به اعتبار ملی، بخش خصوصی کالاهای با کیفیت صادر میکند؛
18. شهروندان با حوصله، صبر، محبت و احترام به دیگران رانندگی میکنند؛
19. آنقدر پول ملی ثبات دارد، کسی به انباشت طلا و ارز فکر نمیکند؛
20. اگر مجریان اشتباه کنند، حداقل عذرخواهی و عموماً استعفا میدهند؛
21. احترام و تصویرِ مثبتِ کشور در جامعۀ جهانی برای حکمرانان حیاتی است؛
22. حسِ هم نوع دوستی میانِ مردم بسیار فراگیر است؛
23. آنقدر شهروندان تعلق به وطن دارند که قبل ازموعد، مالیات خود را پرداخت میکنند؛
24. به ندرت فردی یا خانوادهای به فکر مهاجرت میافتد؛
25. بالاترین مصونیت را خبرنگارانی دارند که fact عرضه میکنند؛
26. دولت، صرفاً نهادی برای خوب زندگی کردن و پول جمع کردن مجریان نیست؛
27. در تعامل با همسایگان، اساس بر اعتماد، حذف ویزا و تبادل گستردۀ کالا و خدمات است؛
28. تفکیکِ قوا به معنای حقوقی و سیاسی آن تحقق یافته است؛
29. تسهیل سرمایه گذاری خارجی و مناسباتِ شفافِ مالی مورد اجماعِ همه دولتهایی است که به قدرت می رسند؛
30. به واسطۀ تک رقمی بودن نرخِ تورم، شهروندان نگرانِ آینده نیستند.
ارسال نظر
کانال تلگرام👇
@sariolghalam
محمود سریع القلم
1. نرخ تورم تک رقمی است؛
2. چون نرخ تورم تک رقمی است، نیازی به دروغگویی نیست و راستگویی ستونِ اصلی وفاق است؛
3. در انتخابات، مردم به احزاب و برنامۀ آنها رای می دهند و نه به افراد؛
4. عامۀ مردم از هویتی شفاف، اولویت بندی شده و مورد اجماع برخوردارند؛
5. اکثریتِ مطلقِ رسانهها، غیردولتی هستند؛
6. گروهها و احزاب سیاسی در مسائل کلان فلسفی اجماع دارند و اختلاف آنها صرفاً در سیاست گذاری ها است؛
7. رسانهها درعلنی کردن فساد مالی از مراجع قضایی پیشروتر هستند؛
8. مردم با اعتقاد و علاقه قوانین را رعایت میکنند؛
9. شهروندان برای سفر به خارج، چندان نیازی به ویزا ندارند؛
10. ثبات شاخصهای اقتصادی، شهروندان را تک شخصیتی و علاقه مند به همکاری کرده است؛
11. شهروندان به کار و فعالیت خود متکی هستند و نه رانت اقتصادی و سیاسی؛
12. زنانِ متخصص در کنارِ مردان متخصص، جزیی از تصمیم سازان کشور هستند؛
13. مدیران و مجریان به کشور تعهد دارند و نه فقط به افراد؛
14. بخش خصوصی حداقل هشتاد درصد تولید و خدمات را در اختیار دارد؛
15. حکومت و عامۀ مردم، سرمایه داری و اقتصاد رقابتی را پذیرفتهاند و به قواعد آنها پایبندند؛
16. هر اقدامی در سیاست خارجی، فایدۀ اقتصادی برای کشور دارد؛
17. به موجب حساسیت به اعتبار ملی، بخش خصوصی کالاهای با کیفیت صادر میکند؛
18. شهروندان با حوصله، صبر، محبت و احترام به دیگران رانندگی میکنند؛
19. آنقدر پول ملی ثبات دارد، کسی به انباشت طلا و ارز فکر نمیکند؛
20. اگر مجریان اشتباه کنند، حداقل عذرخواهی و عموماً استعفا میدهند؛
21. احترام و تصویرِ مثبتِ کشور در جامعۀ جهانی برای حکمرانان حیاتی است؛
22. حسِ هم نوع دوستی میانِ مردم بسیار فراگیر است؛
23. آنقدر شهروندان تعلق به وطن دارند که قبل ازموعد، مالیات خود را پرداخت میکنند؛
24. به ندرت فردی یا خانوادهای به فکر مهاجرت میافتد؛
25. بالاترین مصونیت را خبرنگارانی دارند که fact عرضه میکنند؛
26. دولت، صرفاً نهادی برای خوب زندگی کردن و پول جمع کردن مجریان نیست؛
27. در تعامل با همسایگان، اساس بر اعتماد، حذف ویزا و تبادل گستردۀ کالا و خدمات است؛
28. تفکیکِ قوا به معنای حقوقی و سیاسی آن تحقق یافته است؛
29. تسهیل سرمایه گذاری خارجی و مناسباتِ شفافِ مالی مورد اجماعِ همه دولتهایی است که به قدرت می رسند؛
30. به واسطۀ تک رقمی بودن نرخِ تورم، شهروندان نگرانِ آینده نیستند.
ارسال نظر
کانال تلگرام👇
@sariolghalam
مصاحبه دکتر سریعالقلم با اکو ایران
مسعود پزشکیان در سخنرانی مجمع عمومی سازمان ملل باز هم بر راهبرد وفاق ملی تاکید کرد. او گفت: «مردم ایران در انتخاب من به شعار محوری وفاق ملی رای دادند که این شعار منطبق با دستور خداوند در قرآن کریم است.» وفاق ملی شاید پرتکرارترین واژهای باشد که این روزها از سوی رئیسجمهور مطرح میشود. در کنار آن، آقای پزشکیان به وفور درباره ناترازیهای اقتصادی سخن میگوید و به همین دلیل اقتصاددانان امیدوارند وفاق ملی حول کاهش ناترازیها شکل گیرد. شاید بتوان انگیزه اصلی رئیسجمهور پزشکیان در نامگذاری دولت چهاردهم بهعنوان دولت «وفاق ملی» را این نکته دانست که او مایل است دولت چهاردهم با ایجاد همدلی، اتفاق و هماهنگی بین جناحهای سیاسی شرایط مناسبی برای حلوفصل ناترازیهای اقتصادی ایجاد کند. اما وفاق ملی چیست و زمانی که درباره آن سخن میگوییم دقیقاً درباره چه چیزی سخن میگوییم؟ محمود سریعالقلم، استاد اقتصاد سیاسی بینالملل از دانشگاه شهید بهشتی در گفتوگو با علی فرحبخش -روزنامهنگار اقتصادی- درباره اقتصاد سیاسی وفاق ملی سخن میگوید.
مطالعه متن کامل مصاحبه و ارسال نظر از اینجا
کانال تلگرام 👇
www.tgoop.com/sariolghalam
مسعود پزشکیان در سخنرانی مجمع عمومی سازمان ملل باز هم بر راهبرد وفاق ملی تاکید کرد. او گفت: «مردم ایران در انتخاب من به شعار محوری وفاق ملی رای دادند که این شعار منطبق با دستور خداوند در قرآن کریم است.» وفاق ملی شاید پرتکرارترین واژهای باشد که این روزها از سوی رئیسجمهور مطرح میشود. در کنار آن، آقای پزشکیان به وفور درباره ناترازیهای اقتصادی سخن میگوید و به همین دلیل اقتصاددانان امیدوارند وفاق ملی حول کاهش ناترازیها شکل گیرد. شاید بتوان انگیزه اصلی رئیسجمهور پزشکیان در نامگذاری دولت چهاردهم بهعنوان دولت «وفاق ملی» را این نکته دانست که او مایل است دولت چهاردهم با ایجاد همدلی، اتفاق و هماهنگی بین جناحهای سیاسی شرایط مناسبی برای حلوفصل ناترازیهای اقتصادی ایجاد کند. اما وفاق ملی چیست و زمانی که درباره آن سخن میگوییم دقیقاً درباره چه چیزی سخن میگوییم؟ محمود سریعالقلم، استاد اقتصاد سیاسی بینالملل از دانشگاه شهید بهشتی در گفتوگو با علی فرحبخش -روزنامهنگار اقتصادی- درباره اقتصاد سیاسی وفاق ملی سخن میگوید.
مطالعه متن کامل مصاحبه و ارسال نظر از اینجا
کانال تلگرام 👇
www.tgoop.com/sariolghalam
سخنرانی دکتر سریع القلم پیرامون دولت و بخش خصوصی
محمود سریع القلم استاد دانشگاه شهید بهشتی در نخستین همایش چشمانداز صنعت ساختمان تاکید کرد «مسائل اقتصادی» در چسبندگی میان مردم و حکومت نقش اساسی دارند. او همچنین بر نقش مهم بخش خصوصی در توسعه تاکید کرد و گفت کشوری که بخش خصوصی را قبول دارد، نوآوری دارد.
استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی در اولین همایش چشم انداز صنعت ساختمان که به همت گروه رسانهای دنیای اقتصاد برگزار شد گفت : ۹۵ درصد آنچه که میگوییم و عمل میکنیم، در ناخودآگاه ما هست.
اگر دولت و حاکمیت بخواهند در جامعه تعلق خاطر انجام دهند چه کارهایی باید انجام دهند؟ دو نویسنده یک عمر مطالعه کردند که چطور چسبندگی بین جامعه و حکومت و دولت و حکومت ایجاد شود؟
«مسائل اقتصادی» در چسبندگی بین مردم و حکومت نقش اساسی دارند، در شرایطی این اتفاق میافتد که دولت و حکومت نگران تعامل با محیط بینالملل نباشند و اولویت رشد و توسعه اقتصادی باشد. آنجلا مرکل بعد از بحران ۲۰۰۸ به سندیکاهای کارگری گفت انتظار افزایش دستمزد را نداشته باشید و به بخش خصوصی گفت کسی را اخراج نکنید. سال ۱۹۱۲ رئیس جمهور آمریکا اتاق بازرگانی را تشکیل داد و به بخش خصوصی گفت شما به منِ دولت بگویید که برای شما چه کنم؟ همین اتاق بازرگانی آمریکا ۸۰۰ ملاقات بین دولت و کنگره آمریکا فقط در سال ۲۰۲۳ برگزار کرده است.
سریعالقلم ضمن تاکید بر نقش بخش خصوصی در نوآوری گفت: « افکار اگر عوض نشود، هیچ چیزی عوض نمیشود. اگر بتوانیم فکر را عوض کنیم، تصمیمها را هم میتوانیم تغییر دهیم. ۲۶ درصد GDP دنیا را آمریکا، ۱۷ درصد در اختیار چین، و ۱۷ درصد در اختیار اروپا است، خاورمیانه فقط ۳ درصد از GDP دنیا را به خود اختصاص داده است.
در ایران اگر روسای دانشگاهها از سوی اساتید انتخاب شوند میتوانیم بگوییم به جایگاه کشورهای توسعه یافته در حوزه فناوری میرسیم. در ایران روسای دانشگاه در خدمت افراد خارج از دانشگاه هستند.
این استاد دانشگاه با نقل قولی از مک آفی درباره دست و پاگیر بودن قوانین در مسیر رشد و توسعه اعلام کرد: «در چین قبل از ۱۹۸۰ همه چیز دولت بود. تا اینکه افرادی میآیند و میگویند پنجرهها را باز کنید و اجازه دهید بخش خصوصی فعال شود. همین چند هفته پیش دولت چین اعتبار ۴۲ میلیارد دلاری در اختیار دولتهای محلی گذاشت تا آپارتمانهای خالی را بخرد و برای رونق صنعت یه این شکل مداخله کند.
دخالت دولت در قیمتگذاری، نوسانات ارز، دستورالعملهای ناپایدار، ورود بانکها به صنعت، عدم امکان برنامهریزی درازمدت برای بخش خصوصی، تعدد مراکز تصمیمگیری، هزینههای تبادل و تجارت و غیرقابل پیشبینی بودن سیاست خارجی مجموعهای از عواملی است که بخش خصوصی به عنوان موانع پیشرو عنوان میکند.»
او بار دیگر بر اهمیت نقش بخش خصوصی در کاهش ناترازی در کشور تاکید کرد و گفت : « بخش خصوصی ایران دستور کار سیاسی ندارد بلکه در پی روانسازی فعالیت اقتصادی است. تصمیمسازی مشترک دولت و بخش خصوصی به نفع کشور است. این یک تصمیم در بالاترین سطح کشور است. محول کردن آن به بدنه دستگاههای اجرایی و وزارتخانهها جواب نخواهد داد»
سریع القلم در پایان تاکید کرد که ما در ایران با استدلال و آمار تغییر میکنیم یا با بحرانها؟ تجربه نشان داده ما با بحرانها تغییر میکنیم.
مشاهده ویدئو و ارسال نظر از اینجا
کانال تلگرام 👇
www.tgoop.com/sariolghalam
محمود سریع القلم استاد دانشگاه شهید بهشتی در نخستین همایش چشمانداز صنعت ساختمان تاکید کرد «مسائل اقتصادی» در چسبندگی میان مردم و حکومت نقش اساسی دارند. او همچنین بر نقش مهم بخش خصوصی در توسعه تاکید کرد و گفت کشوری که بخش خصوصی را قبول دارد، نوآوری دارد.
استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی در اولین همایش چشم انداز صنعت ساختمان که به همت گروه رسانهای دنیای اقتصاد برگزار شد گفت : ۹۵ درصد آنچه که میگوییم و عمل میکنیم، در ناخودآگاه ما هست.
اگر دولت و حاکمیت بخواهند در جامعه تعلق خاطر انجام دهند چه کارهایی باید انجام دهند؟ دو نویسنده یک عمر مطالعه کردند که چطور چسبندگی بین جامعه و حکومت و دولت و حکومت ایجاد شود؟
«مسائل اقتصادی» در چسبندگی بین مردم و حکومت نقش اساسی دارند، در شرایطی این اتفاق میافتد که دولت و حکومت نگران تعامل با محیط بینالملل نباشند و اولویت رشد و توسعه اقتصادی باشد. آنجلا مرکل بعد از بحران ۲۰۰۸ به سندیکاهای کارگری گفت انتظار افزایش دستمزد را نداشته باشید و به بخش خصوصی گفت کسی را اخراج نکنید. سال ۱۹۱۲ رئیس جمهور آمریکا اتاق بازرگانی را تشکیل داد و به بخش خصوصی گفت شما به منِ دولت بگویید که برای شما چه کنم؟ همین اتاق بازرگانی آمریکا ۸۰۰ ملاقات بین دولت و کنگره آمریکا فقط در سال ۲۰۲۳ برگزار کرده است.
سریعالقلم ضمن تاکید بر نقش بخش خصوصی در نوآوری گفت: « افکار اگر عوض نشود، هیچ چیزی عوض نمیشود. اگر بتوانیم فکر را عوض کنیم، تصمیمها را هم میتوانیم تغییر دهیم. ۲۶ درصد GDP دنیا را آمریکا، ۱۷ درصد در اختیار چین، و ۱۷ درصد در اختیار اروپا است، خاورمیانه فقط ۳ درصد از GDP دنیا را به خود اختصاص داده است.
در ایران اگر روسای دانشگاهها از سوی اساتید انتخاب شوند میتوانیم بگوییم به جایگاه کشورهای توسعه یافته در حوزه فناوری میرسیم. در ایران روسای دانشگاه در خدمت افراد خارج از دانشگاه هستند.
این استاد دانشگاه با نقل قولی از مک آفی درباره دست و پاگیر بودن قوانین در مسیر رشد و توسعه اعلام کرد: «در چین قبل از ۱۹۸۰ همه چیز دولت بود. تا اینکه افرادی میآیند و میگویند پنجرهها را باز کنید و اجازه دهید بخش خصوصی فعال شود. همین چند هفته پیش دولت چین اعتبار ۴۲ میلیارد دلاری در اختیار دولتهای محلی گذاشت تا آپارتمانهای خالی را بخرد و برای رونق صنعت یه این شکل مداخله کند.
دخالت دولت در قیمتگذاری، نوسانات ارز، دستورالعملهای ناپایدار، ورود بانکها به صنعت، عدم امکان برنامهریزی درازمدت برای بخش خصوصی، تعدد مراکز تصمیمگیری، هزینههای تبادل و تجارت و غیرقابل پیشبینی بودن سیاست خارجی مجموعهای از عواملی است که بخش خصوصی به عنوان موانع پیشرو عنوان میکند.»
او بار دیگر بر اهمیت نقش بخش خصوصی در کاهش ناترازی در کشور تاکید کرد و گفت : « بخش خصوصی ایران دستور کار سیاسی ندارد بلکه در پی روانسازی فعالیت اقتصادی است. تصمیمسازی مشترک دولت و بخش خصوصی به نفع کشور است. این یک تصمیم در بالاترین سطح کشور است. محول کردن آن به بدنه دستگاههای اجرایی و وزارتخانهها جواب نخواهد داد»
سریع القلم در پایان تاکید کرد که ما در ایران با استدلال و آمار تغییر میکنیم یا با بحرانها؟ تجربه نشان داده ما با بحرانها تغییر میکنیم.
مشاهده ویدئو و ارسال نظر از اینجا
کانال تلگرام 👇
www.tgoop.com/sariolghalam
سی کتاب پیشنهادی برای حکمرانان فعلی و آیندۀ ایران
دکتر محمود سریعالقلم
1. Mandela by Anthony Sampson
2. The Network State by Balaji Srinivasan
3. Chip War by Chris Miller
4. Leviathan by Thomas Hobbes
5. The Eighteenth Brumaire of Louis Bonaparte by Karl Marx
6. The Social Contract by Jean-Jacques Rousseau
7. On Sovereignty by Jean Bodin
8. Four Essays on Liberty by Isaiah Berlin
9. Social Structure and Personality by Talcott Parsons
10 .Animal Farm by George Orwell
11. The Scientific Study of Foreign Policy by James Rosenau
12. 1Q84 by Haruki Murakami
13. The State in Capitalist Society by Ralph Miliband
14. States and Social Revolutions by Theda Skocpol
15. A Warrior’s Life: Paulo Coelho by Fernando Morais
16. The Crisis of Democratic Capitalism by Martin Wolf
17. Leaders by Richard Nixon
18. The Age of AI by Henry Kissinger and Eric Schmidt
19. Modernization and Revolution in China by June Grasso
20. Unrivaled by Michael Beckley
21. The Worldly Philosophers by Robert Heilbroner
22. The Authoritarian Personality by Theodor Adorno
23. Kennan: A Life Between Worlds by Frank Costigliola
24. The Art of War by Sun Tzu
25. Empire by Niall Ferguson
26. Creating Minds by Howard Gardner
27. Ivan Turgenev by A.V. Knowles
28. The Black Book by Orhan Pamuk
29. The Fourth Industrial Revolution by Klaus Schwab
30. Bismarck: A Life by Jonathan Steinberg
ارسال نظر
کانال تلگرام 👇
www.tgoop.com/sariolghalam
دکتر محمود سریعالقلم
1. Mandela by Anthony Sampson
2. The Network State by Balaji Srinivasan
3. Chip War by Chris Miller
4. Leviathan by Thomas Hobbes
5. The Eighteenth Brumaire of Louis Bonaparte by Karl Marx
6. The Social Contract by Jean-Jacques Rousseau
7. On Sovereignty by Jean Bodin
8. Four Essays on Liberty by Isaiah Berlin
9. Social Structure and Personality by Talcott Parsons
10 .Animal Farm by George Orwell
11. The Scientific Study of Foreign Policy by James Rosenau
12. 1Q84 by Haruki Murakami
13. The State in Capitalist Society by Ralph Miliband
14. States and Social Revolutions by Theda Skocpol
15. A Warrior’s Life: Paulo Coelho by Fernando Morais
16. The Crisis of Democratic Capitalism by Martin Wolf
17. Leaders by Richard Nixon
18. The Age of AI by Henry Kissinger and Eric Schmidt
19. Modernization and Revolution in China by June Grasso
20. Unrivaled by Michael Beckley
21. The Worldly Philosophers by Robert Heilbroner
22. The Authoritarian Personality by Theodor Adorno
23. Kennan: A Life Between Worlds by Frank Costigliola
24. The Art of War by Sun Tzu
25. Empire by Niall Ferguson
26. Creating Minds by Howard Gardner
27. Ivan Turgenev by A.V. Knowles
28. The Black Book by Orhan Pamuk
29. The Fourth Industrial Revolution by Klaus Schwab
30. Bismarck: A Life by Jonathan Steinberg
ارسال نظر
کانال تلگرام 👇
www.tgoop.com/sariolghalam
چرا واقعیتها را نمیپذیریم؟ سی علت
دکتر محمود سریعالقلم
۱. چون دایرۀ مشورت ما محدود است، خیلی اشتباه میکنیم؛
۲. چون با وجود IQ بالا به شدت از EQ پایین رنج میبریم؛
۳. چون ناخودآگاه بسیاری از ما، یک عمر دست نخورده باقی میماند؛
۴. چون اکثریتِ مطلق پدران و مادران، تربیت را صرفاً تحسین فرزندان خود میدانند؛
۵. چون افراد به موجب مشکلات معاش، به ندرت فرصتِ کشف خود را پیدا میکنند؛
۶. چون اگر واقعیت را بپذیریم، نگران از دست دادن جایگاه خود هستیم؛
۷. چون احساساتمان بر محاسباتمان مسلط هستند؛
۸. چون نوشتههای سعدی، فردوسی و دیگر مشاهیر ایرانی را بسیار کم خواندهایم؛
۹. چون اشتباه را نه تجربه بلکه ضعف ابدی تلقی میکنیم؛
۱۰. چون یک ضعف بسیار بنیادی داریم: میخواهیم همه ما را تایید کنند؛
۱۱. چون نه درخانواده، نه در مدرسه و نه در جامعه، آداب نقد را به ما نمیآموزند؛
۱۲. چون با تاریخ خود بیگانهایم؛
۱۳. چون به ما آموزش ندادهاند که انسان، مجموعهای از ضعفها و قوتها است؛
۱۴. چون وقتی فردی اشتباه میکند، او را اصلاح نمیکنیم بلکه عمدتاً تخریب میکنیم؛
۱۵. چون بسیار کم کتاب میخوانیم، دامنۀ واژگان ما در فهم پدیدهها و تعامل با یکدیگر بسیار محدود است؛
۱۶. چون بیش از اینکه تمایل داشته باشیم افکار و رفتار یکدیگر را بازبینی کنیم، میخواهیم دورهم باشیم؛
۱۷. چون تمرین نکردهایم که ۵۰ صفحه در مورد خود بنویسیم؛
۱۸. چون عموماً علیرغم تواضع در ظاهر، اکثر رفتارهای ما با خودمحوری و خود حق بینی آمیخته هستند؛
۱۹. چون به شدت برتری طلبیم، نمیتوانیم ضعفهای خود را بپذیریم؛
۲۰. چون تصور میکنیم پرسشگری و مشورت، ما را ضعیف نشان میدهد؛
۲۱. چون ماهیت خطاپذیری انسان را با ماهیت ثابت فرشتگان اشتباه گرفتهایم؛
۲۲. چون اهداف ما با امکاناتمان توازن ندارند؛
۲۳. چون واژۀ Fact در منظومۀ ادبی و فکری ما وجود ندارد؛
۲۴. چون تقریباً در هیچ عرصهای باهم رقابت نمیکنیم؛
۲۵. چون زبانِ انگلیسی نمیدانیم تا در دایرۀ جهانی، خود را محک بزنیم؛
۲۶. چون چند میلیون نفر آسیایی، آفریقایی، اروپایی یا از کشورهای عربی در کشور ما زندگی نمیکنند؛
۲۷. چون فرصتِ مقایسه نداریم؛
۲۸. چون تاریخ چین، هند، روسیه، آمریکا و اروپا را نخواندهایم؛
۲۹. چون تصمیمسازان جامعه، کمتر ذهن ریاضی دارند و بیشتر انتزاعی هستند؛
۳۰. چون غرق در خود و منافع خود هستیم، همکاری، یادگیری و مشارکت با دیگران تقریباً تعطیل است.
ارسال نظر
کانال تلگرام 👇
www.tgoop.com/sariolghalam
دکتر محمود سریعالقلم
۱. چون دایرۀ مشورت ما محدود است، خیلی اشتباه میکنیم؛
۲. چون با وجود IQ بالا به شدت از EQ پایین رنج میبریم؛
۳. چون ناخودآگاه بسیاری از ما، یک عمر دست نخورده باقی میماند؛
۴. چون اکثریتِ مطلق پدران و مادران، تربیت را صرفاً تحسین فرزندان خود میدانند؛
۵. چون افراد به موجب مشکلات معاش، به ندرت فرصتِ کشف خود را پیدا میکنند؛
۶. چون اگر واقعیت را بپذیریم، نگران از دست دادن جایگاه خود هستیم؛
۷. چون احساساتمان بر محاسباتمان مسلط هستند؛
۸. چون نوشتههای سعدی، فردوسی و دیگر مشاهیر ایرانی را بسیار کم خواندهایم؛
۹. چون اشتباه را نه تجربه بلکه ضعف ابدی تلقی میکنیم؛
۱۰. چون یک ضعف بسیار بنیادی داریم: میخواهیم همه ما را تایید کنند؛
۱۱. چون نه درخانواده، نه در مدرسه و نه در جامعه، آداب نقد را به ما نمیآموزند؛
۱۲. چون با تاریخ خود بیگانهایم؛
۱۳. چون به ما آموزش ندادهاند که انسان، مجموعهای از ضعفها و قوتها است؛
۱۴. چون وقتی فردی اشتباه میکند، او را اصلاح نمیکنیم بلکه عمدتاً تخریب میکنیم؛
۱۵. چون بسیار کم کتاب میخوانیم، دامنۀ واژگان ما در فهم پدیدهها و تعامل با یکدیگر بسیار محدود است؛
۱۶. چون بیش از اینکه تمایل داشته باشیم افکار و رفتار یکدیگر را بازبینی کنیم، میخواهیم دورهم باشیم؛
۱۷. چون تمرین نکردهایم که ۵۰ صفحه در مورد خود بنویسیم؛
۱۸. چون عموماً علیرغم تواضع در ظاهر، اکثر رفتارهای ما با خودمحوری و خود حق بینی آمیخته هستند؛
۱۹. چون به شدت برتری طلبیم، نمیتوانیم ضعفهای خود را بپذیریم؛
۲۰. چون تصور میکنیم پرسشگری و مشورت، ما را ضعیف نشان میدهد؛
۲۱. چون ماهیت خطاپذیری انسان را با ماهیت ثابت فرشتگان اشتباه گرفتهایم؛
۲۲. چون اهداف ما با امکاناتمان توازن ندارند؛
۲۳. چون واژۀ Fact در منظومۀ ادبی و فکری ما وجود ندارد؛
۲۴. چون تقریباً در هیچ عرصهای باهم رقابت نمیکنیم؛
۲۵. چون زبانِ انگلیسی نمیدانیم تا در دایرۀ جهانی، خود را محک بزنیم؛
۲۶. چون چند میلیون نفر آسیایی، آفریقایی، اروپایی یا از کشورهای عربی در کشور ما زندگی نمیکنند؛
۲۷. چون فرصتِ مقایسه نداریم؛
۲۸. چون تاریخ چین، هند، روسیه، آمریکا و اروپا را نخواندهایم؛
۲۹. چون تصمیمسازان جامعه، کمتر ذهن ریاضی دارند و بیشتر انتزاعی هستند؛
۳۰. چون غرق در خود و منافع خود هستیم، همکاری، یادگیری و مشارکت با دیگران تقریباً تعطیل است.
ارسال نظر
کانال تلگرام 👇
www.tgoop.com/sariolghalam