چگونه سربازان موساد علی شادمانی جانشین قرارگاه خاتم الانبیا را با علوم پیشرفته ترور کردند
چین با داشتن جمعیتی معادل یک و نیم میلیار نفر امروز از این فنآوری استفاده میکند.
حکومت جنایتکار اسلامی هرچند که مردم را در ۱۴۰۰ سال پیش نگاه میدارد اما بخوبی میدانند که تکنولوژی را نمیتواند کنترل و یا متوقف کند.
در عصر تکنولوژی و پیشرفت آینده نصیب مردمان آزاد خواهد بود.
چگونه مهندس علی شادمانی با ترکیب دوربینهای شهری، دادههای DNA و هوش مصنوعی شکار شد.
در ساعات اولیه بامداد ۲۳ خرداد ۱۴۰۴،
خیابان زعفرانیه تهران شاهد یک انفجار نقطهای و بسیار دقیق بود؛
انفجاری بیصدا، بدون اثر خارجی گسترده، و بدون هیچ رد قابل شناسایی. هدف این حمله، مهندس علی شادمانی،
از اعضای اصلی پروژههای پدافند هوشمند ایران در وزارت دفاع، بود. در ابتدا رسانهها گزارش دادند که حادثه ناشی از نقص فنی در سیستم برق خودرو بوده، اما بررسیهای نهادهای امنیتی نشان داد که این حادثه بخشی از یک عملیات چند مرحلهای و پیچیده با منشأ خارجی بوده است.
مبنا و نقطه آغاز این عملیات، دسترسی غیرقانونی به دادههای ژنتیکی قربانی بود. شادمانی در سال ۱۴۰۱ جهت انجام بررسیهای پزشکی به یکی از آزمایشگاه های ژنتیک خصوصی مراجعه کرده بود.
اطلاعات ژنتیکی او بصورت آنلاین و بدون رمزنگاری کافی در سرورهای ابری ذخیره شد. در اواخر ۱۴۰۳، یک تیم سایبری وابسته به اسراییل موفق شد از طریق حملات زنجیرهای به زیرساختهای دیجیتال پزشکی، به بانکهای اطلاعاتی آزمایشگاهها نفوذ کرده و دادههای هزاران ایرانی، از جمله شادمانی را استخراج کند.
این دادهها شامل اطلاعات خام DNA، ویژگیهای فنوتیپی و ساختار سلولی قابل تحلیل برای بازسازی فیزیکی چهره و فرم بدن بود.
در مرحله بعد، بدافزاری به نام GrayBarcode وارد شبکه کنترل ترافیک شهری تهران شد.
این بدافزار به دوربینهای راهنمایی و رانندگی، دوربینهای کنترل سرعت، سامانههای پلاکخوان، و حتی دوربینهای فروشگاههای زنجیرهای و بانکها نفوذ کرد.
تمام تصاویر دریافتی از سطح شهر بهصورت لحظهای به یک مرکز پردازش داده در حیفا منتقل میشد، جایی که هوش مصنوعی آموزشدیدهای وظیفه تحلیل اطلاعات و تطبیق با دادههای ژنتیکی سرقت شده را بر عهده داشت.
در شب ۲۲ خرداد، دوربین یکی از بانکها تصویری مبهم از فردی در حال عبور از خیابان زعفرانیه ثبت کرد. صورت کاملاً در سایه بود، اما هوش مصنوعی با تحلیل فرم کلی جمجمه، نحوه راه رفتن، زوایای شانه، و نسبتهای بدنی، توانست تشخیص دهد که این فرد با دادههای ژنتیکی علی شادمانی تطابق بالایی دارد.
الگوریتم بهصورت خودکار اعلام کرد که هدف با احتمال بیش از ۹۸ درصد شناسایی شده است.
این دادهها به سامانه کنترل پهپادهای جاسوسی در منطقه منتقل شد.
یکی از پهپادهای Elbit Hermes 450 که در حالت آمادهباش در ارتفاع بالا در آسمان غربی ایران حضور داشت، مختصات دقیق محل عبور هدف را دریافت کرد. پنج دقیقه بعد، موشکی حرارتی و بسیار کوچک از پهپاد شلیک شد. موشک به خودروی شادمانی اصابت کرد و انفجار محدود و بسیار دقیق، او را از بین برد. صدای انفجار آنقدر ضعیف بود که ساکنان اطراف تصور کردند صدای ترکیدن لاستیک یا اشکال در سیستم برق خودرو بوده است.
رسانهها گزارش اولیه را بر اساس همین برداشتها منتشر کردند و علت حادثه را نقص فنی اعلام کردند. اما نهادهای امنیتی بهسرعت وارد عمل شدند و با تحلیل محل انفجار، سوابق حرکتی هدف، و اختلالات مشکوک در سامانه دوربینها، به جمعبندی رسیدند که با یکی از پیچیدهترین ترورهای دیجیتال تاریخ ایران مواجه هستند.
تروری که نه با اسلحه، نه با آدمکش، بلکه با الگوریتم، ژن، تصویر و پردازش داده انجام شد.
شادمانی نه بهدلیل اشتباه، بلکه دقیقاً بهدلیل اطلاعاتی که بدنش در خود حمل میکرد، هدف قرار گرفت. این عملیات آغازگر عصری جدید در نبردهای اطلاعاتی بود. دورانی که در آن بدن انسان دیگر فقط حامل جان نیست، بلکه به یک رمز عبور برای مرگ تبدیل شده است.
با بررسی دقیق، مشخص شد که این فناوری قادر است بدون نیاز به تصویر واضح، تنها با ترکیب DNA، نحوه حرکت، و الگوریتمهای یادگیری عمیق، فرد مورد نظر را از میان جمعیت شناسایی کند.
#برخیزیم
#متحدشویم
چین با داشتن جمعیتی معادل یک و نیم میلیار نفر امروز از این فنآوری استفاده میکند.
حکومت جنایتکار اسلامی هرچند که مردم را در ۱۴۰۰ سال پیش نگاه میدارد اما بخوبی میدانند که تکنولوژی را نمیتواند کنترل و یا متوقف کند.
در عصر تکنولوژی و پیشرفت آینده نصیب مردمان آزاد خواهد بود.
چگونه مهندس علی شادمانی با ترکیب دوربینهای شهری، دادههای DNA و هوش مصنوعی شکار شد.
در ساعات اولیه بامداد ۲۳ خرداد ۱۴۰۴،
خیابان زعفرانیه تهران شاهد یک انفجار نقطهای و بسیار دقیق بود؛
انفجاری بیصدا، بدون اثر خارجی گسترده، و بدون هیچ رد قابل شناسایی. هدف این حمله، مهندس علی شادمانی،
از اعضای اصلی پروژههای پدافند هوشمند ایران در وزارت دفاع، بود. در ابتدا رسانهها گزارش دادند که حادثه ناشی از نقص فنی در سیستم برق خودرو بوده، اما بررسیهای نهادهای امنیتی نشان داد که این حادثه بخشی از یک عملیات چند مرحلهای و پیچیده با منشأ خارجی بوده است.
مبنا و نقطه آغاز این عملیات، دسترسی غیرقانونی به دادههای ژنتیکی قربانی بود. شادمانی در سال ۱۴۰۱ جهت انجام بررسیهای پزشکی به یکی از آزمایشگاه های ژنتیک خصوصی مراجعه کرده بود.
اطلاعات ژنتیکی او بصورت آنلاین و بدون رمزنگاری کافی در سرورهای ابری ذخیره شد. در اواخر ۱۴۰۳، یک تیم سایبری وابسته به اسراییل موفق شد از طریق حملات زنجیرهای به زیرساختهای دیجیتال پزشکی، به بانکهای اطلاعاتی آزمایشگاهها نفوذ کرده و دادههای هزاران ایرانی، از جمله شادمانی را استخراج کند.
این دادهها شامل اطلاعات خام DNA، ویژگیهای فنوتیپی و ساختار سلولی قابل تحلیل برای بازسازی فیزیکی چهره و فرم بدن بود.
در مرحله بعد، بدافزاری به نام GrayBarcode وارد شبکه کنترل ترافیک شهری تهران شد.
این بدافزار به دوربینهای راهنمایی و رانندگی، دوربینهای کنترل سرعت، سامانههای پلاکخوان، و حتی دوربینهای فروشگاههای زنجیرهای و بانکها نفوذ کرد.
تمام تصاویر دریافتی از سطح شهر بهصورت لحظهای به یک مرکز پردازش داده در حیفا منتقل میشد، جایی که هوش مصنوعی آموزشدیدهای وظیفه تحلیل اطلاعات و تطبیق با دادههای ژنتیکی سرقت شده را بر عهده داشت.
در شب ۲۲ خرداد، دوربین یکی از بانکها تصویری مبهم از فردی در حال عبور از خیابان زعفرانیه ثبت کرد. صورت کاملاً در سایه بود، اما هوش مصنوعی با تحلیل فرم کلی جمجمه، نحوه راه رفتن، زوایای شانه، و نسبتهای بدنی، توانست تشخیص دهد که این فرد با دادههای ژنتیکی علی شادمانی تطابق بالایی دارد.
الگوریتم بهصورت خودکار اعلام کرد که هدف با احتمال بیش از ۹۸ درصد شناسایی شده است.
این دادهها به سامانه کنترل پهپادهای جاسوسی در منطقه منتقل شد.
یکی از پهپادهای Elbit Hermes 450 که در حالت آمادهباش در ارتفاع بالا در آسمان غربی ایران حضور داشت، مختصات دقیق محل عبور هدف را دریافت کرد. پنج دقیقه بعد، موشکی حرارتی و بسیار کوچک از پهپاد شلیک شد. موشک به خودروی شادمانی اصابت کرد و انفجار محدود و بسیار دقیق، او را از بین برد. صدای انفجار آنقدر ضعیف بود که ساکنان اطراف تصور کردند صدای ترکیدن لاستیک یا اشکال در سیستم برق خودرو بوده است.
رسانهها گزارش اولیه را بر اساس همین برداشتها منتشر کردند و علت حادثه را نقص فنی اعلام کردند. اما نهادهای امنیتی بهسرعت وارد عمل شدند و با تحلیل محل انفجار، سوابق حرکتی هدف، و اختلالات مشکوک در سامانه دوربینها، به جمعبندی رسیدند که با یکی از پیچیدهترین ترورهای دیجیتال تاریخ ایران مواجه هستند.
تروری که نه با اسلحه، نه با آدمکش، بلکه با الگوریتم، ژن، تصویر و پردازش داده انجام شد.
شادمانی نه بهدلیل اشتباه، بلکه دقیقاً بهدلیل اطلاعاتی که بدنش در خود حمل میکرد، هدف قرار گرفت. این عملیات آغازگر عصری جدید در نبردهای اطلاعاتی بود. دورانی که در آن بدن انسان دیگر فقط حامل جان نیست، بلکه به یک رمز عبور برای مرگ تبدیل شده است.
با بررسی دقیق، مشخص شد که این فناوری قادر است بدون نیاز به تصویر واضح، تنها با ترکیب DNA، نحوه حرکت، و الگوریتمهای یادگیری عمیق، فرد مورد نظر را از میان جمعیت شناسایی کند.
#برخیزیم
#متحدشویم
نویسندهی منارهها
اثر فیلیپ ممّی
نجوای در منارهها: مأمور موسادی که در تهران رقصید
بخش ۲ از ۲
عملیات شبگرد (Shabgard)
در شبهای ۱۳ تا ۱۴ ژوئن ۲۰۲۵، آسمان ایران با خشم طنین انداخت.
حملات هوایی اسرائیل، با اطلاعاتی چنان دقیق که گویی الهامگرفته بودند، قلب دفاع جمهوری اسلامی را شکافتند.
اصفهان، نطنز، پارچین – اسامی مترادف با آرزوهای هستهای و قدرت نظامی ایران – در آتشی هدفمند سوختند.
• هشت افسر ارشد سپاه، مردانی که قدرت منطقهای ایران را شکل داده بودند، در رختخوابهایشان به خاکستر بدل شدند.
• هفت دانشمند هستهای، معماران برنامهای که جهان را به چالش کشیده بود، هرگز به آزمایشگاههایشان نرسیدند.
• سه فرمانده ارشد نیروی قدس، اشباحی که سالها از چنگال اطلاعاتی اسرائیل گریخته بودند، در یک شب شناسایی شدند.
این اهداف صرفاً نقاطی روی نقشه نبودند.
اینها زندگیهایی بودند، با دقتی جراحیشده کالبدشکافی شده بودند:
زمان بازگشت یک ژنرال به ویلایش، باغ خلوتی که دانشمندی در آن سیگار شبانهاش را میکشید، حمامی که فرماندهای در آن بیش از حد میماند.
این اطلاعات از ماهوارهها نیامده بود.
اینها اطلاعات انسانی بود — صمیمی، ویرانگر.
نجواهای کاترین اهداف را ترسیم کرده بودند.
گفتوگوهایش، تکهتکه شنیدهها، اعتماد بهدستآمده با دقت، تاریکترین زوایای جمهوری اسلامی را روشن کرده بود.
او حتی یک گلوله شلیک نکرد، اما کلماتش موشکها را هدایت کردند.
⸻
فرار
در حالی که انفجارها آسمان شب را روشن میکردند، کاترین ناپدید شد.
وزارت اطلاعات ایران در آشوب از خواب برخاست، شبکههایش از هم پاشیده، اسرارش فاش.
آنها مقالاتش را زیر و رو کردند، تماسهایش را بررسی کردند، دیدارهای بیاهمیتش در کرج و شیراز را بازبینی کردند.
او را تا قم دنبال کردند، تا محافل اصفهان، تا نمازخانههایی که در کنار همسرانشان به عبادت میپرداخت.
اما او رفته بود — شبحی که از میان انگشتانشان لغزید.
فرارش همانقدر دقیق بود که نفوذش.
از میان کوههای زاگرس، در شبهایی بیستاره، همچون روحی خاموش حرکت کرد.
در مناطق مرزی کردنشین، جایی که وفاداریها ناپایدارند، در بستر خشک رودخانهای در نزدیکی سردشت پنهان شد.
با طلوع خورشید، تیمی از موساد او را با بالگرد نجات داد — تنها صدای پرهها سکوت را شکست.
او هیچ ردپایی بر جای نگذاشت.
⸻
شبح منارهها
امروز، کاترین پرز-شکدم یک شبح است.
اینترپل هیچ عکس تازهای از او ندارد.
وبلاگهای فارسیاش که زمانی نشانگر هویت جعلیاش بود، از اینترنت پاک شدهاند.
حساب توییترش، که روزی پر از نقلقولهای خامنهای و شور انقلابی بود، اکنون به خلأی دیجیتالی ختم میشود.
در تهران، نام او چون لعنتی با خشم در گوش یکدیگر زمزمه میشود.
در تلآویو، نامش با ترسی خاموش و احترامی افسانهای زمزمه میشود.
به او لقب دادهاند:
«نویسندهی منارهها»
«نویسندهی سایهها»
«زنی که قم را بدون کبریت سوزاند»
این داستانی از جنس جیمز باند نیست.
این حقیقتی است بیپرده و سخت، از زنی که به دل یک رژیم نفوذ کرد و آن را از درون در هم شکست.
سلاح او، اعتماد بود — اعتمادی که با سالها تلاش بهدست آمد.
هر لبخند، فداکاریای بود؛ هر نماز، قماری خطرناک.
پوشش او، ایمان بود — نقابی بافته از باورهای دشمن.
ماموریتش، خلع سلاح یک ملت، نه با گلوله، بلکه با قدرت ساکت و ویرانگر خیانت بود.
و او موفق شد.
تنها.
بیسلاح.
#برخیزیم
#متحدشویم
اثر فیلیپ ممّی
نجوای در منارهها: مأمور موسادی که در تهران رقصید
بخش ۲ از ۲
عملیات شبگرد (Shabgard)
در شبهای ۱۳ تا ۱۴ ژوئن ۲۰۲۵، آسمان ایران با خشم طنین انداخت.
حملات هوایی اسرائیل، با اطلاعاتی چنان دقیق که گویی الهامگرفته بودند، قلب دفاع جمهوری اسلامی را شکافتند.
اصفهان، نطنز، پارچین – اسامی مترادف با آرزوهای هستهای و قدرت نظامی ایران – در آتشی هدفمند سوختند.
• هشت افسر ارشد سپاه، مردانی که قدرت منطقهای ایران را شکل داده بودند، در رختخوابهایشان به خاکستر بدل شدند.
• هفت دانشمند هستهای، معماران برنامهای که جهان را به چالش کشیده بود، هرگز به آزمایشگاههایشان نرسیدند.
• سه فرمانده ارشد نیروی قدس، اشباحی که سالها از چنگال اطلاعاتی اسرائیل گریخته بودند، در یک شب شناسایی شدند.
این اهداف صرفاً نقاطی روی نقشه نبودند.
اینها زندگیهایی بودند، با دقتی جراحیشده کالبدشکافی شده بودند:
زمان بازگشت یک ژنرال به ویلایش، باغ خلوتی که دانشمندی در آن سیگار شبانهاش را میکشید، حمامی که فرماندهای در آن بیش از حد میماند.
این اطلاعات از ماهوارهها نیامده بود.
اینها اطلاعات انسانی بود — صمیمی، ویرانگر.
نجواهای کاترین اهداف را ترسیم کرده بودند.
گفتوگوهایش، تکهتکه شنیدهها، اعتماد بهدستآمده با دقت، تاریکترین زوایای جمهوری اسلامی را روشن کرده بود.
او حتی یک گلوله شلیک نکرد، اما کلماتش موشکها را هدایت کردند.
⸻
فرار
در حالی که انفجارها آسمان شب را روشن میکردند، کاترین ناپدید شد.
وزارت اطلاعات ایران در آشوب از خواب برخاست، شبکههایش از هم پاشیده، اسرارش فاش.
آنها مقالاتش را زیر و رو کردند، تماسهایش را بررسی کردند، دیدارهای بیاهمیتش در کرج و شیراز را بازبینی کردند.
او را تا قم دنبال کردند، تا محافل اصفهان، تا نمازخانههایی که در کنار همسرانشان به عبادت میپرداخت.
اما او رفته بود — شبحی که از میان انگشتانشان لغزید.
فرارش همانقدر دقیق بود که نفوذش.
از میان کوههای زاگرس، در شبهایی بیستاره، همچون روحی خاموش حرکت کرد.
در مناطق مرزی کردنشین، جایی که وفاداریها ناپایدارند، در بستر خشک رودخانهای در نزدیکی سردشت پنهان شد.
با طلوع خورشید، تیمی از موساد او را با بالگرد نجات داد — تنها صدای پرهها سکوت را شکست.
او هیچ ردپایی بر جای نگذاشت.
⸻
شبح منارهها
امروز، کاترین پرز-شکدم یک شبح است.
اینترپل هیچ عکس تازهای از او ندارد.
وبلاگهای فارسیاش که زمانی نشانگر هویت جعلیاش بود، از اینترنت پاک شدهاند.
حساب توییترش، که روزی پر از نقلقولهای خامنهای و شور انقلابی بود، اکنون به خلأی دیجیتالی ختم میشود.
در تهران، نام او چون لعنتی با خشم در گوش یکدیگر زمزمه میشود.
در تلآویو، نامش با ترسی خاموش و احترامی افسانهای زمزمه میشود.
به او لقب دادهاند:
«نویسندهی منارهها»
«نویسندهی سایهها»
«زنی که قم را بدون کبریت سوزاند»
این داستانی از جنس جیمز باند نیست.
این حقیقتی است بیپرده و سخت، از زنی که به دل یک رژیم نفوذ کرد و آن را از درون در هم شکست.
سلاح او، اعتماد بود — اعتمادی که با سالها تلاش بهدست آمد.
هر لبخند، فداکاریای بود؛ هر نماز، قماری خطرناک.
پوشش او، ایمان بود — نقابی بافته از باورهای دشمن.
ماموریتش، خلع سلاح یک ملت، نه با گلوله، بلکه با قدرت ساکت و ویرانگر خیانت بود.
و او موفق شد.
تنها.
بیسلاح.
#برخیزیم
#متحدشویم
دیشب یک هواپیمای ترابری نظامی روسیه در فرودگاه مهرآباد فرود آمده و یک محموله تخلیه کرد.
امروز فرودگاه مهرآباد دچار انفجار شد ...
امروز فرودگاه مهرآباد دچار انفجار شد ...
🔶 دیدار مقامات سوری و اسرائیلی در باکو و احتمال پیوستن سوریه به "پیمان ابراهیم"
🔸 بنا بر اعلام یک منبع دیپلماتیک در دمشق، یک مقام سوری و یک مقام اسرائیلی قرار است در حاشیه سفر احمد شرع، رئيس دولت انتقالی سوریه به جمهوری آذربایجان، در باکو با یکدیگر دیدار کنند.
🔸 این منبع آگاه که به دلیل حساسیت موضوع نامش فاش نشده تاکید کرد، در این نشست که بر موضوع "حضور نظامی اخیر اسرائیل در سوریه" متمرکز خواهد بود، احمد شرع حضور نخواهد داشت.
🔸 پیشتر اخبار متعددی از احتمال پیوستن قریبالوقوع سوریه به "پیمان ابراهیم" منتشر شده بود.
▫️بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل در روزهای اخیر و در جریان سفرش به آمریکا گفته بود: «حملات ایالات متحده و اسرائیل به ایران، "چهره خاورمیانه را تغییر داده" و در عین حال فرصتی را برای گسترش پیمان ابراهیم بین اسرائیل و همسایگان عرب و مسلمان آن فراهم کرده است.»
🔸 بنا بر اعلام یک منبع دیپلماتیک در دمشق، یک مقام سوری و یک مقام اسرائیلی قرار است در حاشیه سفر احمد شرع، رئيس دولت انتقالی سوریه به جمهوری آذربایجان، در باکو با یکدیگر دیدار کنند.
🔸 این منبع آگاه که به دلیل حساسیت موضوع نامش فاش نشده تاکید کرد، در این نشست که بر موضوع "حضور نظامی اخیر اسرائیل در سوریه" متمرکز خواهد بود، احمد شرع حضور نخواهد داشت.
🔸 پیشتر اخبار متعددی از احتمال پیوستن قریبالوقوع سوریه به "پیمان ابراهیم" منتشر شده بود.
▫️بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل در روزهای اخیر و در جریان سفرش به آمریکا گفته بود: «حملات ایالات متحده و اسرائیل به ایران، "چهره خاورمیانه را تغییر داده" و در عین حال فرصتی را برای گسترش پیمان ابراهیم بین اسرائیل و همسایگان عرب و مسلمان آن فراهم کرده است.»
👏1
فراموش نکنیم: جنگِ آخوند اول با من و شماست چون زورش به ما میرسد. ۴۶ سال به تک تک ما ثابت شده!
«صلح جویی» در شرایط فعلی یعنی هواداری از آخوند و حکومت نظامی آخوندی و کشتار هزاران برابری در زندانها و سیاهچالهای وزارت اطلاعات و سپاه .
♦️یعنی ما حاضریم بچه هایمان در بیمارستان آخوندی با داروی تقلبی بمیرند!
♦️حاضریم نوجوانمان با یک تصادف ساده در ماشین ساخت آخوند، پرس شود!
♦️یعنی حاضریم آخوند همه ما را از سرطان ریه و حنجره و خون بر اثر مازوت سوزی بکشد، تا بیت کوین استخراج کند و خودش در لندن درمان شود!
♦️حاضریم آخوند، نوجوانمان را با پخش روزانه صد تُن شیشه و کراک ساخت شمخانی ها به قبرستان بفرستد!
♦️حاضریم کارگرمان شش ماه حقوق نگیرد و کاسب ورشکسته زیر بار اجاره خانه و سفره خالی جلوی زن و بچه گریه کند؟
♦️حاضریم خواهر و دخترمان را در کامیون یخچالدار ببرند و تجاوز کنند و بکشند!
♦️ حاضریم برادرمان را با سیم بکسل جرثقیل دار بزنند!
روزی چند نفر از ما میمیرند؟ در عرض یک روز فقط ۱۵۰۰ نفر از ما را برای گرانی بنزین قتلعام کردند! ۱۵۰ هزار نفرمان را با تزریق آب مقطر برکت به کام مرگ کرونا نفرستادند تا خودشان واکسن فایزر بزنند؟
روزی چندتا کاسب و نانوا و راننده و پرستار و انسان ... سکته می کنند؟
چه چیزی برای از دست دادن داریم؟ چه چیزی دقیقا؟؟
جنگ محکوم است، بد است، سیاه است... اما اگر آخوند هزاران برابر بکُشد خوب است؟؟؟
مگر مجیدرضا رهنورد یا مهسا امینی و نیکا و ابوالفضل و ... در جنگ توسط دشمن قسم خورده کشته نشدند؟
"جانم فدای ایران" که می نویسیم کجا رفت؟ پادگان زهوار درفته و جان من پیزوری مهم تر هست یا امثال محمد حسینی و کیانوش سنجری؟ ایران یعنی کیان ها و خدانورها...
#جانم_فدای_ایران
#برخیزیم
#متحدشویم
«صلح جویی» در شرایط فعلی یعنی هواداری از آخوند و حکومت نظامی آخوندی و کشتار هزاران برابری در زندانها و سیاهچالهای وزارت اطلاعات و سپاه .
♦️یعنی ما حاضریم بچه هایمان در بیمارستان آخوندی با داروی تقلبی بمیرند!
♦️حاضریم نوجوانمان با یک تصادف ساده در ماشین ساخت آخوند، پرس شود!
♦️یعنی حاضریم آخوند همه ما را از سرطان ریه و حنجره و خون بر اثر مازوت سوزی بکشد، تا بیت کوین استخراج کند و خودش در لندن درمان شود!
♦️حاضریم آخوند، نوجوانمان را با پخش روزانه صد تُن شیشه و کراک ساخت شمخانی ها به قبرستان بفرستد!
♦️حاضریم کارگرمان شش ماه حقوق نگیرد و کاسب ورشکسته زیر بار اجاره خانه و سفره خالی جلوی زن و بچه گریه کند؟
♦️حاضریم خواهر و دخترمان را در کامیون یخچالدار ببرند و تجاوز کنند و بکشند!
♦️ حاضریم برادرمان را با سیم بکسل جرثقیل دار بزنند!
روزی چند نفر از ما میمیرند؟ در عرض یک روز فقط ۱۵۰۰ نفر از ما را برای گرانی بنزین قتلعام کردند! ۱۵۰ هزار نفرمان را با تزریق آب مقطر برکت به کام مرگ کرونا نفرستادند تا خودشان واکسن فایزر بزنند؟
روزی چندتا کاسب و نانوا و راننده و پرستار و انسان ... سکته می کنند؟
چه چیزی برای از دست دادن داریم؟ چه چیزی دقیقا؟؟
جنگ محکوم است، بد است، سیاه است... اما اگر آخوند هزاران برابر بکُشد خوب است؟؟؟
مگر مجیدرضا رهنورد یا مهسا امینی و نیکا و ابوالفضل و ... در جنگ توسط دشمن قسم خورده کشته نشدند؟
"جانم فدای ایران" که می نویسیم کجا رفت؟ پادگان زهوار درفته و جان من پیزوری مهم تر هست یا امثال محمد حسینی و کیانوش سنجری؟ ایران یعنی کیان ها و خدانورها...
#جانم_فدای_ایران
#برخیزیم
#متحدشویم
🔻🔺رد چهارمین درخواست اعاده دادرسی مهدی حسنی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام
دیوان عالی جمهوری اسلامی برای چهارمین بار درخواست اعاده دادرسی مهدی حسنی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام را رد کرد.
این خبر را مریم حسنی، دختر این زندانی سیاسی و همچنین امین عادل، وکیل پرونده، در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) منتشر کردهاند.
مهدی حسنی در شهریور ۱۴۰۱ بازداشت شد و پس از ماهها بلاتکلیفی، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری به اتهامات «بغی و محاربه» به اعدام محکوم شد.
امین عادل، وکیل این زندانی سیاسی نوشت:
«برای چهارمین بار، اعاده دادرسی مهدی حسنی بدون اخذ پرونده اصلی و احتمالاً بدون خواندن لایحه این جانب رد شد. به من تا کنون اجازه خواندن پرونده را ندادهاند. مهدی حسنی هماکنون در زندان قزلحصار و در خطر اجرای حکم است.»
#سکوت_دیگر_بس_است
دیوان عالی جمهوری اسلامی برای چهارمین بار درخواست اعاده دادرسی مهدی حسنی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام را رد کرد.
این خبر را مریم حسنی، دختر این زندانی سیاسی و همچنین امین عادل، وکیل پرونده، در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) منتشر کردهاند.
مهدی حسنی در شهریور ۱۴۰۱ بازداشت شد و پس از ماهها بلاتکلیفی، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری به اتهامات «بغی و محاربه» به اعدام محکوم شد.
امین عادل، وکیل این زندانی سیاسی نوشت:
«برای چهارمین بار، اعاده دادرسی مهدی حسنی بدون اخذ پرونده اصلی و احتمالاً بدون خواندن لایحه این جانب رد شد. به من تا کنون اجازه خواندن پرونده را ندادهاند. مهدی حسنی هماکنون در زندان قزلحصار و در خطر اجرای حکم است.»
#سکوت_دیگر_بس_است
کواکبیان: «کاترین شکدم با ١٢٠ نفر از سران نظام رابطه داشت»
نقطهی غیرقابل بازگشت جاییست که عبور از آن، فرد یا سیستم را وارد ماجرایی میکند که دیگر امکان کنترل و بازگشت در آن وجود ندارد.
وقتی هزار و پانصد نفر از ایرانیان را در عرض سه روز به گلوله میبندی، یعنی از آن نقطه عبور کردهای؛ و ادامهی ماجرا، دیگر نه صعود که سقوطی مداوم در منحنی کنش است.
آن مادر داغدار، این منطق را خوب فهمیده بود که گفت: «شما خودتان هم میدانید با آبان تمام شدید، و آبان ادامه دارد.»
از دیروز، همه دارند دربارهی کواکبیان حرف میزنند. او در تلویزیون گفت: کاترین شکدم با ۱۲۰ نفر از سران رابطه داشته. شکدم در کتابش نوشته پوزیشنهای جنسی را به برخی از همین سران آموزش داده است.
دربارهی او نوشتهاند: قرآن را بسیار خوب میخوانده و...
یکبار این جمله را با خودتان تکرار کنید: یک زن با ۱۲۰ نفر؟
محال است بتوانی چنین عفونتی را در دنیای داستان طوری بنویسی که باورپذیر باشد.
برای همین است که ویرجینیا وولف میگوید: جهان داستان را متفاوت از جهان بیرون خلق کن، چرا که از آن کثافت، یک نسخه در دنیای واقعی کافیست.
ماجرای کاترین شکدم، در این نیمقرن که روایت حکومتداری دست مومنان منبرنشین بوده، یکی از کلیدهای گرهگشایی شخصیتهای اصلی این حکومت است. نشان میدهد بسیاری از سران این نظام در استخری از عفونت و خون شنا کردهاند.
اگر سران این مملکت به چنان حضیضی رسیدهاند که توسط شرکت گاز خودشان حذف میشوند، اگر به ذلتی افتادهاند که پس از نیم قرن شعار «مرگ بر آمریکا»، حالا ترامپ را به عنوان «بزرگ خاندان» به میانجیگری میطلبند، اگر در چنان فلاکتی به سر میبرند که یک روز در اخبار میگویند «پنج اف-۳۵ را زدیم»، و دو هفته بعد میگویند «این خبر کار دشمن بوده»...
پس ای کسانی که در بدنهی حاکمیتاید، اما دستانتان به خون آلوده نیست،
از این ساختار ویران جدا شوید. بخشی از آوار نباشید.
در کنار ما مردم بمانید تا دست در دست هم، فردای این سرزمین را بسازیم.
و بدانید، طبق همان ساختار بنیادین روایت که در هر داستانِ درست و کلاسیک وجود دارد — از اسطوره تا سریالهای معاصر — وقتی یک شخصیت یا نظام، از نقطهی بیبازگشت عبور میکند، دیگر امکان بازگشت به تعادل وجود ندارد.
این نه تحلیل شخصی، که قاعدهایست ریشهدار در منطق روایت: قاعدهی تغییر غیرقابل بازگشت پس از نقطهی بحرانی. یعنی جایی که دیگر مسیر رویدادها، به سمت سقوط شتاب میگیرد، نه نجات.
و اما خطاب به آنها که دستشان به خون آلوده است:
بدانید و آگاه باشید که آبان، تنها یک ماه نبود. آبان یک روایت است، که به خط آخر رسیده.
و سقوط، از آنچه فکر میکنید، به شما نزدیکتر است.
#سکوت_دیگر_بس_است
#برخیزیم
#متحدشویم
نقطهی غیرقابل بازگشت جاییست که عبور از آن، فرد یا سیستم را وارد ماجرایی میکند که دیگر امکان کنترل و بازگشت در آن وجود ندارد.
وقتی هزار و پانصد نفر از ایرانیان را در عرض سه روز به گلوله میبندی، یعنی از آن نقطه عبور کردهای؛ و ادامهی ماجرا، دیگر نه صعود که سقوطی مداوم در منحنی کنش است.
آن مادر داغدار، این منطق را خوب فهمیده بود که گفت: «شما خودتان هم میدانید با آبان تمام شدید، و آبان ادامه دارد.»
از دیروز، همه دارند دربارهی کواکبیان حرف میزنند. او در تلویزیون گفت: کاترین شکدم با ۱۲۰ نفر از سران رابطه داشته. شکدم در کتابش نوشته پوزیشنهای جنسی را به برخی از همین سران آموزش داده است.
دربارهی او نوشتهاند: قرآن را بسیار خوب میخوانده و...
یکبار این جمله را با خودتان تکرار کنید: یک زن با ۱۲۰ نفر؟
محال است بتوانی چنین عفونتی را در دنیای داستان طوری بنویسی که باورپذیر باشد.
برای همین است که ویرجینیا وولف میگوید: جهان داستان را متفاوت از جهان بیرون خلق کن، چرا که از آن کثافت، یک نسخه در دنیای واقعی کافیست.
ماجرای کاترین شکدم، در این نیمقرن که روایت حکومتداری دست مومنان منبرنشین بوده، یکی از کلیدهای گرهگشایی شخصیتهای اصلی این حکومت است. نشان میدهد بسیاری از سران این نظام در استخری از عفونت و خون شنا کردهاند.
اگر سران این مملکت به چنان حضیضی رسیدهاند که توسط شرکت گاز خودشان حذف میشوند، اگر به ذلتی افتادهاند که پس از نیم قرن شعار «مرگ بر آمریکا»، حالا ترامپ را به عنوان «بزرگ خاندان» به میانجیگری میطلبند، اگر در چنان فلاکتی به سر میبرند که یک روز در اخبار میگویند «پنج اف-۳۵ را زدیم»، و دو هفته بعد میگویند «این خبر کار دشمن بوده»...
پس ای کسانی که در بدنهی حاکمیتاید، اما دستانتان به خون آلوده نیست،
از این ساختار ویران جدا شوید. بخشی از آوار نباشید.
در کنار ما مردم بمانید تا دست در دست هم، فردای این سرزمین را بسازیم.
و بدانید، طبق همان ساختار بنیادین روایت که در هر داستانِ درست و کلاسیک وجود دارد — از اسطوره تا سریالهای معاصر — وقتی یک شخصیت یا نظام، از نقطهی بیبازگشت عبور میکند، دیگر امکان بازگشت به تعادل وجود ندارد.
این نه تحلیل شخصی، که قاعدهایست ریشهدار در منطق روایت: قاعدهی تغییر غیرقابل بازگشت پس از نقطهی بحرانی. یعنی جایی که دیگر مسیر رویدادها، به سمت سقوط شتاب میگیرد، نه نجات.
و اما خطاب به آنها که دستشان به خون آلوده است:
بدانید و آگاه باشید که آبان، تنها یک ماه نبود. آبان یک روایت است، که به خط آخر رسیده.
و سقوط، از آنچه فکر میکنید، به شما نزدیکتر است.
#سکوت_دیگر_بس_است
#برخیزیم
#متحدشویم
Forwarded from سرزمین آفتاب
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️#علیه_فراموشی
ایران من،
ای سرای به گور خفتگان عاشق،
به لبخند دختران شادت قسم،
به نگاه نجیب پسران شجاعت سوگند
روزی تو را از چنگال ستم باز پس می گیریم
و لبخند را به قلب مادران و پدران داغدیده باز میگردانیم
آنروز، که دور نیست، که دیر نیست،
از هر قطره خون پاک عزیزانمان نهالی خواهد رویید
و جنگل سبز وطن دوباره با طراوت خواهد شد
و رودخانه های خروشان عشق و امید جریان خواهند یافت
و خدا،نور عشق را بر کیان آبرومند ایرانمان خواهد تاباند
و دخترکان مهسا دوباره در آغوش مهر شاد مانه خواهند
رقصید....
🕊🖤ما
نه بخشیده ایم
نه میبخشیم
نه فراموش کردهایم
نه فراموش میکنیم
ما هنوز داغداریم ...🖤🕊
࿐჻ᭂ⸙🖤⸙჻ᭂ࿐
ایران من،
ای سرای به گور خفتگان عاشق،
به لبخند دختران شادت قسم،
به نگاه نجیب پسران شجاعت سوگند
روزی تو را از چنگال ستم باز پس می گیریم
و لبخند را به قلب مادران و پدران داغدیده باز میگردانیم
آنروز، که دور نیست، که دیر نیست،
از هر قطره خون پاک عزیزانمان نهالی خواهد رویید
و جنگل سبز وطن دوباره با طراوت خواهد شد
و رودخانه های خروشان عشق و امید جریان خواهند یافت
و خدا،نور عشق را بر کیان آبرومند ایرانمان خواهد تاباند
و دخترکان مهسا دوباره در آغوش مهر شاد مانه خواهند
رقصید....
🕊🖤ما
نه بخشیده ایم
نه میبخشیم
نه فراموش کردهایم
نه فراموش میکنیم
ما هنوز داغداریم ...🖤🕊
࿐჻ᭂ⸙🖤⸙჻ᭂ࿐
Forwarded from سرزمین آفتاب
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍃🍃
صلح آه دو عاشق است که تن میشویند
با نور ماه
صلح پوزش طرف نیرومند است از آنکه
ضعیفتر است در سلاح و نیرومندتر است در افق.
صلح اعتراف آشکار به حقیقت است:
با خیل کشتگان چه کردید؟
شاعر در شعرهای دیگر، از دوستی میگوید و عشق:
«یا او، یا من!»
جنگ چنین میشود آغاز.
اما با دیداری نامنتظر، به سر میرسد:
«من و او!»
و نیز از قدرت و معجزه عشق میگوید:
بیست سطر درباره عشق سرودم
و به خیالم رسید که این دیوار محاصره
بیست متر عقب نشسته است.
محمود درویش
🌱صلح آرزوی ما است در جهانی انسانی، آزاد و عادلانه!
🍃🦜ـᬼ 📚ـᬼ 🦜🍃
صلح آه دو عاشق است که تن میشویند
با نور ماه
صلح پوزش طرف نیرومند است از آنکه
ضعیفتر است در سلاح و نیرومندتر است در افق.
صلح اعتراف آشکار به حقیقت است:
با خیل کشتگان چه کردید؟
شاعر در شعرهای دیگر، از دوستی میگوید و عشق:
«یا او، یا من!»
جنگ چنین میشود آغاز.
اما با دیداری نامنتظر، به سر میرسد:
«من و او!»
و نیز از قدرت و معجزه عشق میگوید:
بیست سطر درباره عشق سرودم
و به خیالم رسید که این دیوار محاصره
بیست متر عقب نشسته است.
محمود درویش
🌱صلح آرزوی ما است در جهانی انسانی، آزاد و عادلانه!
🍃🦜ـᬼ 📚ـᬼ 🦜🍃
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا جمهوری اسلامی به یکسری از بهاصطلاح مخالفاش میدان میده
تا توی جامعه ازشون صحبت بشه؟
اگر در ایران که دیکتاتوری حاکمه، اینقدر آزادی هست که هم حکومت رو آزادانه نقد کنی
هم از فلان به اصطلاح مخالف حکومت حمایت کنی. دیگه چه مشکلی هست؟
پس هدف حکومت از این کار چیه؟
رژیم با باز گذاشتن راه برای این مدل مخالفا، میخواد دشمن اصلیش رو بهتر سانسور و سرکوب کنه.
یعنی با جا انداختن یه عده «مخالف بیخطر»، مردم رو سرگرم دعواهای ساختگی میکنه،
تا اپوزیسیون واقعی یا نیروهای برانداز اصلاً مجال دیده شدن پیدا نکنن.
اینطوری به جامعه این ایده رو القا میکنه که «خب حداقل یکی هست که حرف ما رو میزنه»،
و همین باعث میشه بخشی از خشم و اعتراض تخلیه بشه، بیآنکه خطری برای رژیم داشته باشه.
در واقع با این کار، هم مخالف واقعی رو حذف میکنه، هم یه تصویر کنترلشده از "آزادی" نشون میده.
#سپاه_دشمن_مردم
#سمت_مردمیم
#برخیزیم
#متحدشویم
تا توی جامعه ازشون صحبت بشه؟
اگر در ایران که دیکتاتوری حاکمه، اینقدر آزادی هست که هم حکومت رو آزادانه نقد کنی
هم از فلان به اصطلاح مخالف حکومت حمایت کنی. دیگه چه مشکلی هست؟
پس هدف حکومت از این کار چیه؟
رژیم با باز گذاشتن راه برای این مدل مخالفا، میخواد دشمن اصلیش رو بهتر سانسور و سرکوب کنه.
یعنی با جا انداختن یه عده «مخالف بیخطر»، مردم رو سرگرم دعواهای ساختگی میکنه،
تا اپوزیسیون واقعی یا نیروهای برانداز اصلاً مجال دیده شدن پیدا نکنن.
اینطوری به جامعه این ایده رو القا میکنه که «خب حداقل یکی هست که حرف ما رو میزنه»،
و همین باعث میشه بخشی از خشم و اعتراض تخلیه بشه، بیآنکه خطری برای رژیم داشته باشه.
در واقع با این کار، هم مخالف واقعی رو حذف میکنه، هم یه تصویر کنترلشده از "آزادی" نشون میده.
#سپاه_دشمن_مردم
#سمت_مردمیم
#برخیزیم
#متحدشویم
🛑 بازداشت فریا چاوشین، محمد اللهرضایی و زانیار محمدنژاد در بوکان، دهگلان و کامیاران
✅ سه شهروند کُرد به نامهای فریا چاوشین، محمد اللهرضایی و زانیار محمدنژاد به ترتیب در شهرهای بوکان، دهگلان (دیولان) و کامیاران توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند.
🆔 @Hengaw_Org
✅ سه شهروند کُرد به نامهای فریا چاوشین، محمد اللهرضایی و زانیار محمدنژاد به ترتیب در شهرهای بوکان، دهگلان (دیولان) و کامیاران توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند.
🆔 @Hengaw_Org
🤬1
مقاومت زندانیان سیاسی اوین در فشافویه در برابر تهیه گزارش تصویری حکومتی
صبح روز شنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۴، «حشمتالله حیاتالغیب»، رئیس کل سازمان زندانهای استان تهران، با حضور در زندان فشافویه قصد داشت گزارشی تصویری از وضعیت زندانیان منتقلشده از زندان اوین تهیه کند. این زندانیان پس از حمله اخیر اسرائیل به زندان فشافویه منتقل شدهاند، و این اقدام در راستای نمایش توجه مسئولان به شرایط آنان عنوان شده بود.
زندانیان سیاسی پس از طرح اعتراضهای خود به شرایط وخیم و بحرانی زندان تهران بزرگ و تلاش سازمان زندانهای کل کشور برای ساخت گزارشی یک طرفه و گزینشی با سر دادن شعار مرگ بر دیکتاتور، رئیس سازمان زندانهای کل کشور و تیم همراهانش را از سالن ۹ تیپ ۲ زندان تهران بزرگ بیرون کردند.
پس از آن زندانیان به افتخار این همبستگی، شروع به دستزدن ممتد کردند.
#زندانی_ما_کجاست
#برخیزیم
#متحدشویم
صبح روز شنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۴، «حشمتالله حیاتالغیب»، رئیس کل سازمان زندانهای استان تهران، با حضور در زندان فشافویه قصد داشت گزارشی تصویری از وضعیت زندانیان منتقلشده از زندان اوین تهیه کند. این زندانیان پس از حمله اخیر اسرائیل به زندان فشافویه منتقل شدهاند، و این اقدام در راستای نمایش توجه مسئولان به شرایط آنان عنوان شده بود.
زندانیان سیاسی پس از طرح اعتراضهای خود به شرایط وخیم و بحرانی زندان تهران بزرگ و تلاش سازمان زندانهای کل کشور برای ساخت گزارشی یک طرفه و گزینشی با سر دادن شعار مرگ بر دیکتاتور، رئیس سازمان زندانهای کل کشور و تیم همراهانش را از سالن ۹ تیپ ۲ زندان تهران بزرگ بیرون کردند.
پس از آن زندانیان به افتخار این همبستگی، شروع به دستزدن ممتد کردند.
#زندانی_ما_کجاست
#برخیزیم
#متحدشویم
❤1
Forwarded from سرزمین آفتاب
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ما مردمان خاورمیانه ایم...
بعضی هایمان در جنگ کشته می شویم...
بعضی در زندان...
بعضی هایمان در جاده می میریم...
بعضی در دریا...
حتی بلندترین کوه ها هم...
انتقام تنهایی شان را از ما میگیرند...
چرا که ما شغل مان " مردن " است . . .
🍃🦜ـᬼ 📚ـᬼ 🦜🍃
بعضی هایمان در جنگ کشته می شویم...
بعضی در زندان...
بعضی هایمان در جاده می میریم...
بعضی در دریا...
حتی بلندترین کوه ها هم...
انتقام تنهایی شان را از ما میگیرند...
چرا که ما شغل مان " مردن " است . . .
🍃🦜ـᬼ 📚ـᬼ 🦜🍃
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اعتراف امام جمعه گیلان: فرماندهی جنگ۱۲روزه بلکه طوفانالاقصی را خامنهای برعهده داشت!
🔻 در زمان حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، خود خامنهای و تمام دستگاهها و مهرههای حکومتی میگفتند ما فقط حمایت کردیم و دخالتی نداشتیم
اما حالا امام جمعه خامنهای در گیلان به صراحت اعتراف میکند که فرماندهی آن حمله را خود خامنهای بر عهده داشته است!
#برخیزیم
#متحدشویم
🔻 در زمان حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، خود خامنهای و تمام دستگاهها و مهرههای حکومتی میگفتند ما فقط حمایت کردیم و دخالتی نداشتیم
اما حالا امام جمعه خامنهای در گیلان به صراحت اعتراف میکند که فرماندهی آن حمله را خود خامنهای بر عهده داشته است!
#برخیزیم
#متحدشویم
Forwarded from سرزمین آفتاب
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️#علیه_فراموشی
🥀🕊ما از سالِ قصههای نگفته میآییم
چقدر باد وزید
چقدر گل پر پر شد،
بوی داغ پیچید
بر ساقه های جوان
خزان بر خزان خوابید .
کوله بار آرزو بر دوش
ما
از سالِ قصههای نگفته میآییم!
🥀🕊 سرزمین من تابوتی نیست
که به خاکش توان سپرد
زیر فشار چکمه ی زنگاری زمان.
سرزمین من بمبی است
روزی منفجر خواهد شد
تا آفتاب
رشته رشته تقسیم شود
میان خانه ها ...
🥀🕊بچه ها یادتونه، چطوری شهرها رو تسخیر کردیم؟
چقدر جانفشانی ها کردیم
بازم اون روزها برمیگرده
اینبار دیگه کار رو یکسره می کنیم.
🕊🖤ما
نه بخشیده ایم
نه میبخشیم
نه فراموش کردهایم
نه فراموش میکنیم
ما هنوز داغداریم ...🖤🕊
࿐჻ᭂ⸙🖤⸙჻ᭂ࿐
🥀🕊ما از سالِ قصههای نگفته میآییم
چقدر باد وزید
چقدر گل پر پر شد،
بوی داغ پیچید
بر ساقه های جوان
خزان بر خزان خوابید .
کوله بار آرزو بر دوش
ما
از سالِ قصههای نگفته میآییم!
🥀🕊 سرزمین من تابوتی نیست
که به خاکش توان سپرد
زیر فشار چکمه ی زنگاری زمان.
سرزمین من بمبی است
روزی منفجر خواهد شد
تا آفتاب
رشته رشته تقسیم شود
میان خانه ها ...
🥀🕊بچه ها یادتونه، چطوری شهرها رو تسخیر کردیم؟
چقدر جانفشانی ها کردیم
بازم اون روزها برمیگرده
اینبار دیگه کار رو یکسره می کنیم.
🕊🖤ما
نه بخشیده ایم
نه میبخشیم
نه فراموش کردهایم
نه فراموش میکنیم
ما هنوز داغداریم ...🖤🕊
࿐჻ᭂ⸙🖤⸙჻ᭂ࿐
😢1