This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خانهی درختی مدرن دیده بودید تا حالا؟
این خانه درختیها گرمایش از کف دارن+ اینترنت پرسرعت+ آشپزخانه+ حمام و دستشویی. ظریفیتشان هم ۲ نفر و ۴ نفریه.
واقع در نروژ و شهر اودا
شاد باشید
🆔 @Sayehsokhan
این خانه درختیها گرمایش از کف دارن+ اینترنت پرسرعت+ آشپزخانه+ حمام و دستشویی. ظریفیتشان هم ۲ نفر و ۴ نفریه.
واقع در نروژ و شهر اودا
شاد باشید
🆔 @Sayehsokhan
❤18
🍁🍁پرسش:چرا در جامعه ما به پست مدرنيسم اقبال وجود دارد؟ وجه ارزيابي از آن در کشور ما داريد؟
🍀🍀پاسخ: اين را من بهتر است که جواب ندهم چون پست مدرنها وقتي که بشنوند، ميرنجند . من خودم رايم اين است که در کشور ما پست مدرنيسم که رواج دارد به خاطر اين که ما ايرانيها عادت به فكر کردن را از دست دادهايم، يعني هيچ عملي شاق تر از فكرکردن براي ما ايرانيها نيست . باور بفرماييد اگر من بگويم آقا کوه ابوقبيس را ذره ذره کن و بگذار اين طرف، کوه الوند را بگذار جنوب قم، شما مي گوييد که به تدريج مي کنيم . ولي فكر کردن براي ما ايرانيها کار واقعا شاقي است . وقتي فكر کردن شاق باشد استدلال گرایی ضعف پیدا میکند. وقتی استدلال گرایی ضعف پیدا بکند مکتبی که از اول دارد ريشه استدلال را ميزند به کام ما خيلي خوش ميآيد مثل متافيزيک حضور به قول دريدا. ميگفتيم حاج آقا ما نمي فهميم که اين حرف به چه دليل گفته ميشد؟جواب مي شنيديم: حالا که نميفهميد. راه هايي بايد طي کنيد . هنوز که ما نشده اي حالا حالا بايد دود چراغ بخوري، زانو بزني در مقابل استاد . استاد يعني ما. اين به نظر من علت عمده اش اين است . پست مدرنيسم به نظر من استدلال را بي اعتبار کرده است .آن وقت درست به کار ما مي آ يد. مثل اينكه به شما گفتند امتحان خيلي مهم و مشکل رياضي يا فيزيك را که داشته اید حالا معلم آمده و گفته من اين ترم بدون امتحان به همه شما 20 مي دهم . خوب خيلي خوشحال ميشويد وقتي خوشحالتر مي شويد که بگويد اصلا من يك مكتبي ابداع کردم که مي گويد امتحان چيز بدي است نه فقط از اين جا راحت شديم اصلا بعد از اين معلمهای دیگر هم مجبورند همین کار را بکنند.
بزرگترين مشكل جامعه ما و هر جامعه اي در دنيا مشكل فرهنگي است . نه سياسي ، نه اقتصادي، نه چيز ديگر . و بزرگترين مشكل فرهنگي هم در جامعه ما استدلال ناگرايي است اين که ما اهل استدلال نيستيم.اینکه بگوییم حرفت را هر چه استدلال داری می پذيرم . و ميزان دلبستگي و پايبندي به اين راي تو تناسب مستقيم دارد با ميزان شواهدي که اين راي تو را تاييد مي کند . اين در ميان ما از مد افتاده . متاسفانه الان هم از مد نيفتاده؛ در واقع از اواخر قرن 6 هجري در زمان روي کار آمدن سلسله منحوس صفوي در ايران ديگر به صورت مضاعف از مد افتاده است .تنها کار خطرناك جهان فكر کردن است . باور کنيد که در کشور ما آدمي که فكر مي کند از هر قاچاقچي خطرناکتر ميشود، از هر جنايتكاري خطرناکتر تلقي مي شود فكر نبايد کرد . خوب وقتي اين اوضاع وافكار باشد؛ يك مكتبي مي گويد نه فقط فكر نكنيد اصلا من آمده ام بگويم آنهايي که فكر کردند پشيمان بودند .اصلا آنهايي که فکر کردند بي خود کردند.
من يك نكته اي را مي خواهم خدمتتان عرض کنم . من هيچ وقتي منكر اخگرهاي فكري که فيلسوفان پست مدرن داشتند نيستم . ولي اخگر فكري غير از نظام فكري است . خيلي وقتها هست که يك آقايي مي آيد و یک ساعت برای شما صحبت می کند اتفاقا اواسط صحبتش یک نکته بسیار عمیق و بسیار لطیف میگويد . اين را قبول مي کنيد اما نبايد به شما بگويد کل سخنراني من را قبول کن . من اخگرهاي فكري که در فيلسوفان پست مدرن چه آنهايي که قبل از وضع لغت پست مدرن فيلسوف پست مدرن بودند؛ چه آنهايي که از دهه شصت به بعد پست مدرن بودند . اخگرهاي فكري بسيار ي از آنها را قبول دارم . من معتقدم نيچه نكاتي را متوجه شده بود که ديار قبل از او توجه پيدا نكرده بود . ویتگنشتاين به همين صورت . قبول مي کنم حتی هایدگر را می پذیرم که یک اخگرهای فكري بسيار عميقي داشته . اما به اين معنا نيست که پست مدرنيسم به عنوان يك مسلك مواضع قابل دفاع دارد . اخگرهاي فكري را مي توان پذيرفت ولي در عين حال مي شود کل اين انديشه را نپذيرفت.
🍎استاد ملکیان،سنت گرایی،تجدد گرایی،پساتجددگرایی،جلسه 19
@mostafamalekian
🆔 @Sayehsokhan
🍀🍀پاسخ: اين را من بهتر است که جواب ندهم چون پست مدرنها وقتي که بشنوند، ميرنجند . من خودم رايم اين است که در کشور ما پست مدرنيسم که رواج دارد به خاطر اين که ما ايرانيها عادت به فكر کردن را از دست دادهايم، يعني هيچ عملي شاق تر از فكرکردن براي ما ايرانيها نيست . باور بفرماييد اگر من بگويم آقا کوه ابوقبيس را ذره ذره کن و بگذار اين طرف، کوه الوند را بگذار جنوب قم، شما مي گوييد که به تدريج مي کنيم . ولي فكر کردن براي ما ايرانيها کار واقعا شاقي است . وقتي فكر کردن شاق باشد استدلال گرایی ضعف پیدا میکند. وقتی استدلال گرایی ضعف پیدا بکند مکتبی که از اول دارد ريشه استدلال را ميزند به کام ما خيلي خوش ميآيد مثل متافيزيک حضور به قول دريدا. ميگفتيم حاج آقا ما نمي فهميم که اين حرف به چه دليل گفته ميشد؟جواب مي شنيديم: حالا که نميفهميد. راه هايي بايد طي کنيد . هنوز که ما نشده اي حالا حالا بايد دود چراغ بخوري، زانو بزني در مقابل استاد . استاد يعني ما. اين به نظر من علت عمده اش اين است . پست مدرنيسم به نظر من استدلال را بي اعتبار کرده است .آن وقت درست به کار ما مي آ يد. مثل اينكه به شما گفتند امتحان خيلي مهم و مشکل رياضي يا فيزيك را که داشته اید حالا معلم آمده و گفته من اين ترم بدون امتحان به همه شما 20 مي دهم . خوب خيلي خوشحال ميشويد وقتي خوشحالتر مي شويد که بگويد اصلا من يك مكتبي ابداع کردم که مي گويد امتحان چيز بدي است نه فقط از اين جا راحت شديم اصلا بعد از اين معلمهای دیگر هم مجبورند همین کار را بکنند.
بزرگترين مشكل جامعه ما و هر جامعه اي در دنيا مشكل فرهنگي است . نه سياسي ، نه اقتصادي، نه چيز ديگر . و بزرگترين مشكل فرهنگي هم در جامعه ما استدلال ناگرايي است اين که ما اهل استدلال نيستيم.اینکه بگوییم حرفت را هر چه استدلال داری می پذيرم . و ميزان دلبستگي و پايبندي به اين راي تو تناسب مستقيم دارد با ميزان شواهدي که اين راي تو را تاييد مي کند . اين در ميان ما از مد افتاده . متاسفانه الان هم از مد نيفتاده؛ در واقع از اواخر قرن 6 هجري در زمان روي کار آمدن سلسله منحوس صفوي در ايران ديگر به صورت مضاعف از مد افتاده است .تنها کار خطرناك جهان فكر کردن است . باور کنيد که در کشور ما آدمي که فكر مي کند از هر قاچاقچي خطرناکتر ميشود، از هر جنايتكاري خطرناکتر تلقي مي شود فكر نبايد کرد . خوب وقتي اين اوضاع وافكار باشد؛ يك مكتبي مي گويد نه فقط فكر نكنيد اصلا من آمده ام بگويم آنهايي که فكر کردند پشيمان بودند .اصلا آنهايي که فکر کردند بي خود کردند.
من يك نكته اي را مي خواهم خدمتتان عرض کنم . من هيچ وقتي منكر اخگرهاي فكري که فيلسوفان پست مدرن داشتند نيستم . ولي اخگر فكري غير از نظام فكري است . خيلي وقتها هست که يك آقايي مي آيد و یک ساعت برای شما صحبت می کند اتفاقا اواسط صحبتش یک نکته بسیار عمیق و بسیار لطیف میگويد . اين را قبول مي کنيد اما نبايد به شما بگويد کل سخنراني من را قبول کن . من اخگرهاي فكري که در فيلسوفان پست مدرن چه آنهايي که قبل از وضع لغت پست مدرن فيلسوف پست مدرن بودند؛ چه آنهايي که از دهه شصت به بعد پست مدرن بودند . اخگرهاي فكري بسيار ي از آنها را قبول دارم . من معتقدم نيچه نكاتي را متوجه شده بود که ديار قبل از او توجه پيدا نكرده بود . ویتگنشتاين به همين صورت . قبول مي کنم حتی هایدگر را می پذیرم که یک اخگرهای فكري بسيار عميقي داشته . اما به اين معنا نيست که پست مدرنيسم به عنوان يك مسلك مواضع قابل دفاع دارد . اخگرهاي فكري را مي توان پذيرفت ولي در عين حال مي شود کل اين انديشه را نپذيرفت.
🍎استاد ملکیان،سنت گرایی،تجدد گرایی،پساتجددگرایی،جلسه 19
@mostafamalekian
🆔 @Sayehsokhan
❤5👍5
#دستنوشته_های_مدیر_سایه_سخن_۳۸
"شنیدن، مقدمهای بر فهمیدن"
✍️ یکی دیگر از ویژگیهای انسان معنوی، از منظر مولانا، توانایی شنیدنِ عمیق است.
کسی که شنیدن را تمرین میکند، دیرتر قضاوت میکند، کمتر میرنجد، و بیشتر میفهمد.
🎧 شنیدن، فقط دریافت صدا نیست؛ بلکه یعنی از خود عبور کردن و با ذهنی باز، دل به کلام دیگری سپردن.
یعنی قضاوت نکردن، عجله نکردن، دفاع نکردن، راهحل ندادن، و فقط بودن.
📌 اغلب اوقات، ما "میشنویم" تا پاسخ دهیم، نه برای اینکه بفهمیم.
اما گوش دادن واقعی، یعنی بیآنکه حوصلهمان سر برود یا ذهنمان دنبال پاسخ بگردد، در آگاهی حضور داشتن و مجال دادن به دیگری برای دیده و شنیده شدن.
👌 انسان معنوی میداند که مهمترین نیاز یک انسان، شنیده شدن با احترام و شفقت است.
کودک درون ما هنوز هم همان نوازش شنیدن را طلب میکند؛
همان نوازشی که شاید در کودکی کمتر دیده شد.
📚 #کارل_راجرز، روانشناس نامدار، معتقد بود که «رابطهدرمانی»، فقط با گوشدادنِ همدلانه ممکن میشود.
در فضای گوشدادن، بدون داوری و برچسب، امکان رشد و شکوفایی پدید میآید.
💡 بهویژه در روابط زوجی، فهم واقعی همسر، فقط با گوشدادن ممکن است.
بارها دیدهام که زوجها وقتی "شنیده میشوند"، نه تنها آرام میگیرند، بلکه خودشان به راهحل هم میرسند!
🔍 گوشدادن واقعی، یعنی دیدن دنیا از پنجره طرف مقابل.
یعنی کنار گذاشتن «عینک خودم» و تجربه موقت «چشمهای او»!
✅ تمرینهایی برای افزایش مهارت شنیدن:
1⃣ وقتی همسرمان یا دوستمان صحبت میکند، نپریم وسط حرفش.حتی با نیت کمک.
اجازه دهیم حرفش کامل شود.
2⃣ پس از شنیدن، خلاصهای از آنچه شنیدیم بگوییم:
"فهمیدم که امروز خیلی خسته بودی و دنبال یک گوش امن میگشتی... درسته؟"
3⃣ سعی نکنیم بلافاصله راهحل بدهیم؛
گاهی یک آغوش گرم، از هزار منطق گرهگشاتر است.
4⃣ به زبان بدنمان دقت کنیم: چشمها، ابروها، طرز نشستن.
آیا نشان میدهند که واقعاً با طرف مقابل هستیم؟
5⃣ تمرین سکوت کنیم؛
نه سکوت انفعالی، بلکه سکوتی فعال که در آن حضور و توجه موج میزند.
📌 به قولی:
"همیشه کسی که بیشتر گوش میدهد، کمتر تنها میماند!"
در دنیایی که همه میخواهند شنیده شوند،
آنکه میشنود، دوستداشتنیترین است.
🛠 برای آنکه در مسیر گوشدادن مؤثرتر عمل کنیم، پیشنهاد میکنم یک تمرین ساده اما قدرتمند را وارد برنامه روزانهمان کنیم:
تمرین پنجدقیقهای گوشدادن بیقضاوت.
هر روز، پنج دقیقه فقط به یک نفر گوش دهیم؛ بدون اینکه حرفش را قطع کنیم، نظر بدهیم، یا حتی تأیید و تکذیب کنیم. فقط گوش دهیم و در پایان، بپرسیم:
«آیا چیز دیگری هست که دوست داری بگی؟» این تمرین بهمرور باعث میشود فضای امنی برای ارتباط شکل بگیرد و طرف مقابل احساس کند واقعاً دیده و شنیده میشود.
🌀 همچنین میتوانیم از تکنیکی استفاده کنیم به نام بازتاب همدلانه. یعنی وقتی کسی صحبت میکند، بعد از پایان حرفش، چیزی شبیه به این بگوییم:
«اگر درست متوجه شده باشم، تو احساس میکنی که... چون...»
مثلاً: «فکر میکنم الان ناراحتی، چون احساس کردی حرفت جدی گرفته نشد.»
این بازتاب، نه تنها باعث میشود فرد مقابل احساس درکشدن کند، بلکه به ما هم کمک میکند از سوءتفاهمها فاصله بگیریم و به فهمی عمیقتر برسیم.
شاد و شنوا و در لحظه باشید
ارادتمند
حسن ملکیان
🆔 @Sayehsokhan
"شنیدن، مقدمهای بر فهمیدن"
✍️ یکی دیگر از ویژگیهای انسان معنوی، از منظر مولانا، توانایی شنیدنِ عمیق است.
کسی که شنیدن را تمرین میکند، دیرتر قضاوت میکند، کمتر میرنجد، و بیشتر میفهمد.
🎧 شنیدن، فقط دریافت صدا نیست؛ بلکه یعنی از خود عبور کردن و با ذهنی باز، دل به کلام دیگری سپردن.
یعنی قضاوت نکردن، عجله نکردن، دفاع نکردن، راهحل ندادن، و فقط بودن.
📌 اغلب اوقات، ما "میشنویم" تا پاسخ دهیم، نه برای اینکه بفهمیم.
اما گوش دادن واقعی، یعنی بیآنکه حوصلهمان سر برود یا ذهنمان دنبال پاسخ بگردد، در آگاهی حضور داشتن و مجال دادن به دیگری برای دیده و شنیده شدن.
👌 انسان معنوی میداند که مهمترین نیاز یک انسان، شنیده شدن با احترام و شفقت است.
کودک درون ما هنوز هم همان نوازش شنیدن را طلب میکند؛
همان نوازشی که شاید در کودکی کمتر دیده شد.
📚 #کارل_راجرز، روانشناس نامدار، معتقد بود که «رابطهدرمانی»، فقط با گوشدادنِ همدلانه ممکن میشود.
در فضای گوشدادن، بدون داوری و برچسب، امکان رشد و شکوفایی پدید میآید.
💡 بهویژه در روابط زوجی، فهم واقعی همسر، فقط با گوشدادن ممکن است.
بارها دیدهام که زوجها وقتی "شنیده میشوند"، نه تنها آرام میگیرند، بلکه خودشان به راهحل هم میرسند!
🔍 گوشدادن واقعی، یعنی دیدن دنیا از پنجره طرف مقابل.
یعنی کنار گذاشتن «عینک خودم» و تجربه موقت «چشمهای او»!
✅ تمرینهایی برای افزایش مهارت شنیدن:
1⃣ وقتی همسرمان یا دوستمان صحبت میکند، نپریم وسط حرفش.حتی با نیت کمک.
اجازه دهیم حرفش کامل شود.
2⃣ پس از شنیدن، خلاصهای از آنچه شنیدیم بگوییم:
"فهمیدم که امروز خیلی خسته بودی و دنبال یک گوش امن میگشتی... درسته؟"
3⃣ سعی نکنیم بلافاصله راهحل بدهیم؛
گاهی یک آغوش گرم، از هزار منطق گرهگشاتر است.
4⃣ به زبان بدنمان دقت کنیم: چشمها، ابروها، طرز نشستن.
آیا نشان میدهند که واقعاً با طرف مقابل هستیم؟
5⃣ تمرین سکوت کنیم؛
نه سکوت انفعالی، بلکه سکوتی فعال که در آن حضور و توجه موج میزند.
📌 به قولی:
"همیشه کسی که بیشتر گوش میدهد، کمتر تنها میماند!"
در دنیایی که همه میخواهند شنیده شوند،
آنکه میشنود، دوستداشتنیترین است.
🛠 برای آنکه در مسیر گوشدادن مؤثرتر عمل کنیم، پیشنهاد میکنم یک تمرین ساده اما قدرتمند را وارد برنامه روزانهمان کنیم:
تمرین پنجدقیقهای گوشدادن بیقضاوت.
هر روز، پنج دقیقه فقط به یک نفر گوش دهیم؛ بدون اینکه حرفش را قطع کنیم، نظر بدهیم، یا حتی تأیید و تکذیب کنیم. فقط گوش دهیم و در پایان، بپرسیم:
«آیا چیز دیگری هست که دوست داری بگی؟» این تمرین بهمرور باعث میشود فضای امنی برای ارتباط شکل بگیرد و طرف مقابل احساس کند واقعاً دیده و شنیده میشود.
🌀 همچنین میتوانیم از تکنیکی استفاده کنیم به نام بازتاب همدلانه. یعنی وقتی کسی صحبت میکند، بعد از پایان حرفش، چیزی شبیه به این بگوییم:
«اگر درست متوجه شده باشم، تو احساس میکنی که... چون...»
مثلاً: «فکر میکنم الان ناراحتی، چون احساس کردی حرفت جدی گرفته نشد.»
این بازتاب، نه تنها باعث میشود فرد مقابل احساس درکشدن کند، بلکه به ما هم کمک میکند از سوءتفاهمها فاصله بگیریم و به فهمی عمیقتر برسیم.
شاد و شنوا و در لحظه باشید
ارادتمند
حسن ملکیان
🆔 @Sayehsokhan
👍10❤4
Audio
🎵
این قافلۀ عمر عجب میگذرد
دریاب دمی که با طرب میگذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری؟
پپش آر پیاله را که شب میگذرد...
#خیام
آوای استاد شجریان بر روی #رباعیات_خیام یکی از آثار ماندگار استاد #محمدرضا_شجریان است که با همکاری #احمد_شاملو آفریده شدهاست.
https://www.tgoop.com/ketabeabii
🆔 @Sayehsokhan
این قافلۀ عمر عجب میگذرد
دریاب دمی که با طرب میگذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری؟
پپش آر پیاله را که شب میگذرد...
#خیام
آوای استاد شجریان بر روی #رباعیات_خیام یکی از آثار ماندگار استاد #محمدرضا_شجریان است که با همکاری #احمد_شاملو آفریده شدهاست.
https://www.tgoop.com/ketabeabii
🆔 @Sayehsokhan
❤3