Telegram Web
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شما چند تا "هنوز نه" دارین؟


این ویدئو رو از دست ندین

🆔 @sayehsokhan
نشست بررسی یک کتاب با حضور استاد ملکیان جواد حیدری و نرگس سلحشور
🔊 فایل صوتی نشست نقد و بررسی کتاب «مسائل نظریه سیاسی» با حضور استاد مصطفی ملکیان|دکتر جواد حیدری (مترجم)|نرگس سلحشور (مترجم)| دی ماه ۱۴۰۳ | تالار فردوسی مشهد

🌐 @mostafamalekian

🆔 @sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✍️ محمدرضا شفیعی کدکنی

🖊 هیچ روشنفکری بهتر از فروغ
به ستیزهٔ با سنّت برنخاست.

[با یاد شاعر فقید فروغ فرخزاد]

▪️ما در قرن بیستم روشنفکران بسیاری داشته‌ایم که به ويرانی «سنّت»ها کمر بسته و برخاسته‌اند و تمام کوشش آنان تخریب اساس سنّت‌ها بوده است چه به صورت آثار داستانیِ بزرگ (بوف کور در نیمهٔ اول قرن بیستم) و چه در شکل مقالات و کتاب‌های بسیار وسیع و استدلالی (آثار کسروی و ارانی)، اما هیچ‌یک از آنان، بی‌گمان، در درونِ خویش تا بدین پایه [که فروغ فرخزاد توانست] گسیختگی از سنّت را نتوانسته‌اند تصویر کنند.

در بوف کور، دشمنی صریح با سنّت، خواننده را، حتی گاه، به ستیز خردمندانه با نویسنده فرا می‌خواند. اما در تصویری که فروغ از گسستنِ خویش ارائه می‌دهد، چه بخواهیم و چه نخواهیم، غیرمستقیم، این سنّت است که از ما دور می‌شود و ما را رها می‌کند. باید بپذیریم که عالی‌ترین تصویر عبور از سنّت، در ادبیات نیمهٔ دوم قرن بیستم ما، در شعر اوست که زیباترین تجلّی خود را آشکار می‌کند.

شاملو و اخوان با همهٔ ستیزه آشکاری که گاه با الاهیّات و سنّتِ اِلاهیّاتیِ حاکم داشته‌اند،
نتوانسته‌اند چنین «گذاری» را، در بیان هنریِ خويش آینگی کنند، گیرم صریح‌ترین رویارویی با الاهیّات را نیز در شعرِ خود عرضه کرده باشند برای نمونه، «گزارش» از اخوان ثالث و «در آستانه» از شاملو.

از این دیدگاه، که دیدگاهِ هنری است و هیچ زرّادخانهٔ مجهّز به بمب اتمی و ئیدروژنی هم نمی‌تواند به جنگش بیاید، بنگریم، هیچ روشنفکری بهتر از فروغ به ستیزهٔ با سنّت برنخاسته است، دیگران شعار داده‌اند و دشنام و اگر به تحلیل سبک‌شناسیک آثارشان بپردازیم، در جدال با سنّت، خود گرفتار تناقض‌های خنده‌آوری نیز شده‌اند.

محمدرضا شفیعی کدکنی
با چراغ و آینه، صص ۵۶۹–۵۶۸
#فروغ_فرخزاد

🌐 @shafiei_kadkani

🆔 @sayehsokhan
✍️ «بچه روزی که بفهمد بزرگسالان کامل نیستند، نوجوان می‌شود؛
روزی که آنها را می‌بخشد، بزرگسال
و روزی که خودش را می‌بخشد،خردمند»

👤 الدن نولان

🆔 @sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
سمیرا هاشمی شهرسازی خوانده. سال ۱۳۹۸ با کمکِ چندتا از دوستان شهرسازش مجلهٔ حوالی را راه انداختند. حوالی مجله‌ای است دربارهٔ آدم‌ها و محیط اطرافشان. در هر شماره از مجلهٔ حوالی یک فضا محور اصلی می‌شود و از زاویه‌های مختلف آن فضا و ارتباط آدم‌ها با آن را روایت می‌کنند. فضاهایی مثل؛ ترمینال، قبرستان، خوابگاه و پُل.

🌐 @ketabgardp

🆔 @sayehsokhan
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
Audio
🎙️قسمت سی‌ویکم پادکست کتابگرد
ماجرای شکل‌گیری حوالی و حواشیِ آن با سمیرا هاشمی

🌐 @ketabgardp

🆔 @sayehsokhan
نشر سایه سخن
🎙️قسمت سی‌ویکم پادکست کتابگرد ماجرای شکل‌گیری حوالی و حواشیِ آن با سمیرا هاشمی 🌐 @ketabgardp 🆔 @sayehsokhan
📚کتاب‌های محبوب سمیرا هاشمی
اگر به خودم برگردم؛ والریا لوئیزلی 
تجربهٔ مدرنیته؛‌ مارشال برمن 
مجله حرفه هنرمند؛ ویژه‌نامهٔ تجربه تهران 
تاکسی نوشت؛ ناصر غیاثی

🎁کتاب‌هایی که برای هدیه پیشنهاد دادم
زیر سقف دنیا؛ محمد طلوعی 
شهر از نو؛ لارنس جی ویلتوماس، جی کامپانلا 
مجلهٔ دالان؛ خیابان ولیعصر

📓فهرست کتاب‌هایی که در این گفت‌وگو از آن‌ها حرف زدیم
بینوایان؛ ویکتور هوگو 
پیاده‌روی؛ و سکوت، در زمانه‌ی هیاهو؛ ارلینگ کاگه 
ابله؛ داستایوفسکی 
زندگی اجتماعی در فضاهای شهری کوچک؛ ویلیام‌هالینگزورث وایت 
مجلهٔ روایت 
مجلهٔ حوالی 
مجلهٔ زنان 
مجلهٔ چلچراغ 
مجلهٔ شهرت

🌐 @ketabgardp

🆔 @sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زنده یاد سیمین دانشور


🆔 @sayehsokhan
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
🔊فایل صوتی

سخنرانی بهرام بیضایی به مناسبت ۸۵ سالگی اش درباره‌ی فردوسی

🌐 @sokhanranihaa

🆔 @sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
 👈 چرا ادبیات؟

📙  بورخس همیشه از این پرسش که "فایده‌ی ادبیات چیست؟" برآشفته می‌شد. او این پرسش را ابلهانه می‌شمرد و در پاسخ آن می‌گفت:
"هیچ کس نمی‌پرسد فایده‌ی آوازِ قناری و غروبِ زیبا چیست؟"
اگر این چیزهای زیبا وجود دارند و اگر به یُمنِ وجود آنها ، زندگی در یک لحظه کمتر زشت و کمتر اندوه ‌زا می‌شود، آیا جستجوی توجیه عملی برای آنها کوته‌فکری نیست؟


📗  ادبیات، عشق و تمنّا و رابطه‌ی جنسی را عرصه‌ای برای آفرینش هنری کرده است. در غیابِ ادبیات اروتیسم وجود نمی‌داشت. عشق و لذت و سرخوشی بی‌مایه می‌شد و از ظرافت و ژرفا و از آن گرمی و شوری که حاصلِ خیالپردازی ادبی است بی‌بهره می‌ماند.
براستی گزافه نیست اگر بگوییم آن زوجی که آثار گارسیلاسو، پترارک، گونگورا یا بودلر را خوانده‌اند، در قیاس با آدم‌های بی‌سوادی که سریال‌های بی‌مایه‌ی تلویزیونی آنان را بدل به موجوداتی ابله کرده، قدر لذت را بیشتر می‌دانند و بیشتر لذت می‌برند.
در دنیایی بی‌سواد و بی‌بهره از ادبیات، عشق و تمنا چیزی متفاوت با آن‌چه مایه‌ی ارضای حیوانات می‌شود نخواهد بود، و هرگز نمی‌تواند از حد ارضای غرایز بدوی فراتر برود.


📕  ادبیات برای آنان که به آن‌چه دارند خرسندند، برای آنان که از زندگی بدان گونه که هست راضی هستند، چیزی ندارد که بگوید.
ادبیات خوراکِ جان‌های ناخرسند و عاصی است، زبانِ رسای ناسازگاران و پناهگاهِ کسانی است که به آن‌چه دارند خرسند نیستند.
انسان به ادبیات پناه می‌آورد تا ناشادمان، ناکامل نباشد. تاختن در کنارِ روسینانته (اسب مشهور دن کیشوت) زار و نزار و دوش به دوشِ شهسوار پریشان دماغ لامانچا، پیمودن دریا بر پشتِ نهنگ همراه با ناخدا اهب، (شخصیت اول رمان موبی دیک) سرکشیدن جامِ ارسنیک با مادام بوواری، این همه راه ‌هایی است که ما ابداع کرده‌ایم تا خود را از خطاها و تحمیلاتِ این زندگیِ ناعادلانه خلاص کنیم، زندگی که ما را وا می‌دارد همیشه همان باشیم که هستیم، حال آن‌که ما می‌خواهیم بسیاری آدم‌های متفاوت باشیم، تا بسیاری از تمناهایی را که بر ما چیره‌اند پاسخ گوییم.

📘  یکی از اثراتِ سودمند ادبیات در سطحِ زبان تحقق می‌یابد. جامعه‌ای که ادبیاتِ مکتوب ندارد، در قیاس با جامعه‌ای که مهم‌ترین ابزار ارتباطیِ آن، یعنی کلمات، در متون ادبی پرورده شده و تکامل یافته، حرف‌هایش را با دقت کمتر، و غنای کمتر و وضوحِ کمتر بیان می‌کند.جامعه‌ای بی‌خبر از خواندن که از ادبیات بویی نبرده، هم‌چون جامعه‌ای از کر و لال‌ها دچارِ زبان ‌پریشی است و به سببِ زبانِ ناپخته و ابتدایی‌اش مشکلاتِ عظیم در برقراریِ ارتباط خواهد داشت.
این در مورد افراد نیز صدق می‌کند. آدمی که نمی‌خواند، یا کم می‌خوانَد، یا فقط پرت و پلا می‌خواند، بی‌گمان اختلالی در بیان دارد، این آدم بسیار حرف می‌زند، اما اندک می‌گوید، زیرا واژگانش برای بیانِ آن‌چه در دل دارد بسنده نیست.


📗  دنیای بدون ادبیات، دنیای بی‌تمدن، بی‌بهره از حساسیت و ناپخته در سخن گفتن، جاهل و غریزی، خام کار در شور و شرِ عشق، این کابوسی که برای شما تصویر می‌کنم، مهم‌ترین خصلتش، سازگاری و تن دادنِ انسان به قدرت است.
از این حیث، این دنیا، دنیایی مطلقاً حیوانی است. غرایزِ اصلی تعیین کننده‌ی رفتارِ روزانه می‌شوند و ویژگیِ عمده‌ی این زندگی مبارزه در راه بقا، ترس از ناشناخته‌ها و ارضای نیازهای مادی است. جایی برای روح باقی نمی‌ماند.
در این دنیا یکنواختیِ خردکننده‌ی زندگی با ظلمتِ شومِ بدبینی همراه خواهد شد، و با این احساس که زندگیِ انسانی همان است که باید باشد و همواره چنین خواهد بود، هیچ کس و هیچ چیز قادر به تغییر آن نیست.

🌐 @arabookstore

🆔 @sayehsokhan
2025/03/13 14:51:48
Back to Top
HTML Embed Code: