۶- وقتی آگاه از تلههای خود، ریشههای پیدایش و چگونگی فعال شدن آنها نباشید؛ علت مشکلاتی که در اثر تلهها برای شما به وجود میآید را به عوامل بیرونی نسبت میدهید و اینگونه از علت اصلی و حل مشکل واقعی غافل میشوید! به همین خاطر، آگاهی درست و واقعبینانه از ریشه مشکلاتتان و یافتن ارتباط آنها با تلههایتان، بسیار در بهبود تلهها و حل مشکلات ناشی از آنها تاثیر دارد. مثلا شما خودتان را پر از نقص میدانید اما فکر میکنید همه شما را خوب نمیدانند!
@SchemaTherap
@SchemaTherap
۷- ما آگاهانه یا ناآگاهانه در مسیر تایید و تداوم تلهها زندگی میکنیم. حتی ترکیب هیجانی و جنسی که در ما نسبت به دیگران فعال میشود برگرفته از تله ماست. مثلا کسی که طرحواره نقص و شرم دارد نسبت به کسی که حس میکند قدرت، هیجان و زیبایی دارد جذب میشود! یا کسی که طرحواره رهاشدگی یا محرومیت هیجانی دارد بیشتر جذب یک رابطه عاطفی بیتعهد و ناپایدار یا سرد و بیعاطفه میشود!
@SchemaTherap
@SchemaTherap
۸- وقتی تلههای شما فعال میشوند شما دچار حسها و هیجانات منفی مثل ترس و اضطراب، خشم و ناراحتی، حقارت و خجالت، گناه و بیارزشی میشوید. اما برای اینکه از این هیجانات منفی خلاص شوید؛ ممکن است دست به سه رفتار مقابلهای بزنید. جنگ، فرار، تسلیم... در جنگ، شما بر خلاف موقعیتهای فعالساز طرحواره عمل میکنید (جبران افراطی) در فرار، شما از این موقعیتها فرار میکنید (اجتناب) در تسلیم، شما در برابر طرحواره خود کوتاه میآیید.
@SchemaTherap
@SchemaTherap
انکار و ندیدن واقعیتهای ناراحت کننده، دوری از مردم یا موقعیتهایی تنشزا، استفاده از مواد روانگردان، الکل و اعتیاد، روابط جنسی متعدد، وابستگی یا استقلال مفرط، بیاعتمادی و بدبینی نسبت به دیگران، صمیمی نشدن یا دوری از رابطه، غرور یا شکست نفسی، پرداختن افراطی به نیازها، آسیب زدن به خود یا اجازه دادن به مورد آسیب قرار گرفتن، انتخاب روابط عاطفی مخرب و... اینها برخی از رفتارهای مقابلهای هستند که شما برای رهایی از فشار ناشی از هیجانات فعال شدن تلهها دارید که باعث تکرار و تقویت تلهها میشوند.
@SchemaTherap
@SchemaTherap
مجمع متخصصین طرحواره درمانی
طرحواره چیست؟ @SchemaTherap
طرحوارههای ناسازگار اولیه یا در اصطلاح عام، تلههای زندگی، چنین مشخصههای عمومی دارند:
۱- مطلق گرایی: باورها، افکار و قضاوتهای ثابت، مطلق و ارزیابی نشده در مورد خود، دیگران و جهان که از کودکی و اوایل نوجوانی در ما شکل گرفتهاند.
۲- مقاوم در برابر تغییر: شامل خاطرات، هیجانات، احساسات بدنی و شناختوارهها هستند که خاطرات هیجانی عمیق آنها در مغز ناهوشیار ما از کودکی قرار دارند و به سختی تغییر میکنند.
۳- آشنایی و عادت: از کودکی چون با آنها بزرگ شدهایم و بر اساس آنها تجربیات زندگی را قضاوت کرده و خود را اینگونه سازگار کردهایم؛ به آنها عادت کرده و وابسته شدهایم و برای ما تجربه آشنایی هستند. پس اگر چه به ما رنج میدهند اما با آنها راحتتریم!
۴- تکرار شونده: از طریق قضاوتهای سوگیرانه و نیز رفتارهای مقابلهای ناسازگارانه که در برابر آنها داریم مثل اجتناب، جبران افراطی و تسلیم شدن، خود را تداوم میبخشند و به بقای خود کمک میکنند.
۵- پیشبینی پذیری: اتفاقات را بر اساس آنها پیشبینی یا در واقع پیشگویی خودتحقق بخش، میکنیم و با ترفند طرحوارهها فکر میکنیم توان پیشبینی اتفاقات و کنترل شرایط داریم!
۶- حساسیت افراطی به اتفاقات و استرسها: تهدیدهای زندگی را بصورت مداوم، پایش و حتی هیجانات منفی خود را موقع تهدیدها، پیشبینی میکنیم؛ تلهها نیز موقع تنشها و چالشهایی که ما آنها را در ذهن خود، تهدید ارزیابی کردهایم فعال میشوند.
۷- فعال ساز هیجانات شدید: هیجاناتی مثل ترس و اضطراب - خجالت و احساس گناه - ناامیدی و بیقراری - آزردگی و رنجیدگی، خشم، غم، افسردگی و...
۸- تولید افکار غیرمنطقی و خطاهای شناختی: تعمیم دهی، مبالغه افراطی، مطلق نگری و...
اگر مشخص شده که دچار چه تلهای هستید؛ به این توجه کنید و این سوال مهم را از خودتان بپرسید: آیا مجموعه افکار، رفتار و روابط من در جهت توقف و ترمیم تله عمل میکند یا تکرار، تقویت و تشدید آن؟!
@SchemaTherap
۱- مطلق گرایی: باورها، افکار و قضاوتهای ثابت، مطلق و ارزیابی نشده در مورد خود، دیگران و جهان که از کودکی و اوایل نوجوانی در ما شکل گرفتهاند.
۲- مقاوم در برابر تغییر: شامل خاطرات، هیجانات، احساسات بدنی و شناختوارهها هستند که خاطرات هیجانی عمیق آنها در مغز ناهوشیار ما از کودکی قرار دارند و به سختی تغییر میکنند.
۳- آشنایی و عادت: از کودکی چون با آنها بزرگ شدهایم و بر اساس آنها تجربیات زندگی را قضاوت کرده و خود را اینگونه سازگار کردهایم؛ به آنها عادت کرده و وابسته شدهایم و برای ما تجربه آشنایی هستند. پس اگر چه به ما رنج میدهند اما با آنها راحتتریم!
۴- تکرار شونده: از طریق قضاوتهای سوگیرانه و نیز رفتارهای مقابلهای ناسازگارانه که در برابر آنها داریم مثل اجتناب، جبران افراطی و تسلیم شدن، خود را تداوم میبخشند و به بقای خود کمک میکنند.
۵- پیشبینی پذیری: اتفاقات را بر اساس آنها پیشبینی یا در واقع پیشگویی خودتحقق بخش، میکنیم و با ترفند طرحوارهها فکر میکنیم توان پیشبینی اتفاقات و کنترل شرایط داریم!
۶- حساسیت افراطی به اتفاقات و استرسها: تهدیدهای زندگی را بصورت مداوم، پایش و حتی هیجانات منفی خود را موقع تهدیدها، پیشبینی میکنیم؛ تلهها نیز موقع تنشها و چالشهایی که ما آنها را در ذهن خود، تهدید ارزیابی کردهایم فعال میشوند.
۷- فعال ساز هیجانات شدید: هیجاناتی مثل ترس و اضطراب - خجالت و احساس گناه - ناامیدی و بیقراری - آزردگی و رنجیدگی، خشم، غم، افسردگی و...
۸- تولید افکار غیرمنطقی و خطاهای شناختی: تعمیم دهی، مبالغه افراطی، مطلق نگری و...
اگر مشخص شده که دچار چه تلهای هستید؛ به این توجه کنید و این سوال مهم را از خودتان بپرسید: آیا مجموعه افکار، رفتار و روابط من در جهت توقف و ترمیم تله عمل میکند یا تکرار، تقویت و تشدید آن؟!
@SchemaTherap
👍4
من فکر نمیکنم رابطهی پایدار و بلندمدتی داشته باشم! در این رابطه هم مثل روابط قبلی، ترک خواهم شد! چرا باید صمیمی شوم وقتی میدانم من را ترک میکند!؟ هر وقت وابسته شدهام جز دوری و جدایی، چیزی نصیبم نشده است! انگار در طالع من این است که همیشه تنها بمانم و سرنوشت من، مثل مادرم، تنهایی است! من همیشه باید در ترس و تردید از دست دادن باشم!
این دیالوگ فرضی کسی است که تله رهاشدگی دارد! او پیشگویی میکند که تمام روابطش به جدایی و طرد شدگی، ختم خواهد شد؛ چون پیش فرض و باور او این است که رابطه بلندمدتی نخواهد داشت؛ برایش هم علتهایی مثل سرنوشت، ذات، تجارب قبلی و.. دارد!
روشن است وقتی من، روابطم را محکوم به جدایی بدانم و باور مرکزی یا طرحواره من که اینجا رهاشدگی است؛ بر این اساس از کودکی شکل گرفته باشد که من توسط نزدیکانم طرد خواهم شد؛ پس خود این فرض، یک پیشگویی خود محَقَق شونده یا خودکامبخش را در ذهن من رقم میزند. این پیشگویی، از نوعی است که خود، باعث تایید و اتفاق افتادن خود، خواهد شد و فرد قضاوت میکند که من پیشبینی کرده بودم که باز من را ترک میکنند یا باز تنها میمانم و آخر اتفاق افتاد!
هیچ انرژی خاصی به کائنات نرفته و هیچ اتفاق ماورایی نیفتاده است که باعث تحقق این پیشگویی شده باشد! تنها اینکه وقتی فرد، اتفاقاتی را پیشگویی و حتی هیجانات خود را پیشبینی کند؛ ناآگاهانه، خود و روابطش را به سمتی میبرد تا آن پیشگویی، محَقَق و آن فرض، تایید شود!
مثلا زیاد صمیمی نمیشود و سرد یا با غرور برخورد میکند! (البته همین که احساس خطر میکند ممکن است باز چسبنده عمل کند) این رفتارهای ناسازگارانه، مثل سردی، وابستگی افراطی، کنترل و تکانشگری، تردید و بدبینی و... هیجانات منفی مثل خشم، ترس و اضطراب، افسردگی، ناامیدی و... تحریفهای شناختی و قضاوتهای سوگیرانه و... باعث میشوند رابطه با مشکلات پایدار و تکرار شونده روبرو شود
نهایتاً ممکن است رابطه به دلایل بالا، منجر به جدایی شده یا طرف مقابل به سمت روابط فرازناشویی کشیده شود و یا حتی اینکه، خود فردی که تله رهاشدگی دارد چون ترک شدن را پیشگویی کرده ممکن است روابط موازی عاطفی برقرار کند تا خیالش راحت شود تنها نخواهد ماند اگر چه اتفاقا همین روابط، احتمالأ باعث سردی بیشتر او یا جدایی میشوند!
هر بار که انتظارات و پیشگوییهای خود تحقق بخش افرادی که تله دارند؛ توسط اتفاقات، روابط و... محقق شوند؛ تلهها هر چه بیشتر، تایید، تکرار و تقویت شده و در برابر تغییر، مقاومتر میشوند.
@SchemaTherap
این دیالوگ فرضی کسی است که تله رهاشدگی دارد! او پیشگویی میکند که تمام روابطش به جدایی و طرد شدگی، ختم خواهد شد؛ چون پیش فرض و باور او این است که رابطه بلندمدتی نخواهد داشت؛ برایش هم علتهایی مثل سرنوشت، ذات، تجارب قبلی و.. دارد!
روشن است وقتی من، روابطم را محکوم به جدایی بدانم و باور مرکزی یا طرحواره من که اینجا رهاشدگی است؛ بر این اساس از کودکی شکل گرفته باشد که من توسط نزدیکانم طرد خواهم شد؛ پس خود این فرض، یک پیشگویی خود محَقَق شونده یا خودکامبخش را در ذهن من رقم میزند. این پیشگویی، از نوعی است که خود، باعث تایید و اتفاق افتادن خود، خواهد شد و فرد قضاوت میکند که من پیشبینی کرده بودم که باز من را ترک میکنند یا باز تنها میمانم و آخر اتفاق افتاد!
هیچ انرژی خاصی به کائنات نرفته و هیچ اتفاق ماورایی نیفتاده است که باعث تحقق این پیشگویی شده باشد! تنها اینکه وقتی فرد، اتفاقاتی را پیشگویی و حتی هیجانات خود را پیشبینی کند؛ ناآگاهانه، خود و روابطش را به سمتی میبرد تا آن پیشگویی، محَقَق و آن فرض، تایید شود!
مثلا زیاد صمیمی نمیشود و سرد یا با غرور برخورد میکند! (البته همین که احساس خطر میکند ممکن است باز چسبنده عمل کند) این رفتارهای ناسازگارانه، مثل سردی، وابستگی افراطی، کنترل و تکانشگری، تردید و بدبینی و... هیجانات منفی مثل خشم، ترس و اضطراب، افسردگی، ناامیدی و... تحریفهای شناختی و قضاوتهای سوگیرانه و... باعث میشوند رابطه با مشکلات پایدار و تکرار شونده روبرو شود
نهایتاً ممکن است رابطه به دلایل بالا، منجر به جدایی شده یا طرف مقابل به سمت روابط فرازناشویی کشیده شود و یا حتی اینکه، خود فردی که تله رهاشدگی دارد چون ترک شدن را پیشگویی کرده ممکن است روابط موازی عاطفی برقرار کند تا خیالش راحت شود تنها نخواهد ماند اگر چه اتفاقا همین روابط، احتمالأ باعث سردی بیشتر او یا جدایی میشوند!
هر بار که انتظارات و پیشگوییهای خود تحقق بخش افرادی که تله دارند؛ توسط اتفاقات، روابط و... محقق شوند؛ تلهها هر چه بیشتر، تایید، تکرار و تقویت شده و در برابر تغییر، مقاومتر میشوند.
@SchemaTherap
🔰 افرادی که دچار طرحواره محرومیت هیجانی و طرحواره بازداری هیجانی هستند اغلب نمیتوانند از همسر یا پارتنرشان توجه و مراقبت کافی دریافت کنند. آنها نمیدانند چگونه با همسر خود صحبت کنند تا به حرف آنها گوش دهد. اما چرا؟!
✴️ طرحواره یا تله زندگی محرومیت هیجانی/بازداری هیجانی باعث می شود ما در تجربه دو احساس مهم دچار افراط و تفریط شویم؛ این یعنی یا همیشه با خشم و عصبانیت حرف میزنیم و یا اینکه اصلا عصبانی نمیشویم و بیتوجهی و کم لطفی دیگران را توجیه میکنیم.
@SchemaTherap
✴️ طرحواره یا تله زندگی محرومیت هیجانی/بازداری هیجانی باعث می شود ما در تجربه دو احساس مهم دچار افراط و تفریط شویم؛ این یعنی یا همیشه با خشم و عصبانیت حرف میزنیم و یا اینکه اصلا عصبانی نمیشویم و بیتوجهی و کم لطفی دیگران را توجیه میکنیم.
@SchemaTherap
👍2
💢طرحواره معیارهای سرسختانه :
✍🏻فرد مبتلا به این طرحواره این باور اساسی و متعصبانه را دارد که باید در هر زمینه ای مثل ثروت، قدرت، پرستیژ اجتماعی، زیبایی، عشق ورزی، سلامت جسمی و روانی، اصول مذهبی، اخلاقی و... عملکرد عالی و بی نقص داشته باشد و رفتار و گفتار و کیفیت زندگی اش عالی و بی عیب و نقص و کامل باشد و مو لای درزش نرود!
فرد مبتلا به یکسری "باید و نبایدها"ی متعصبانه و سختگیرانه اعتقاد دارد و سعی می کند به هر شکلی که شده خود را به رعایت آنها ملزم و مجبور سازد. فرد همچنین تلاش می کند دیگران را نیز به پذیرش معیارهای سختگیرانه خود معتقد و مجبور سازد!
فرد مبتلا به این طرحواره منفی فکر و باورش این است:
"من باید تحت هر شرایطی در تمام زمینه های زندگی برنده باشم و اگر در زمینه ای شکست خوردم یک بازنده و احمق به تمام معنا هستم!"
@SchemaTherap
✍🏻فرد مبتلا به این طرحواره این باور اساسی و متعصبانه را دارد که باید در هر زمینه ای مثل ثروت، قدرت، پرستیژ اجتماعی، زیبایی، عشق ورزی، سلامت جسمی و روانی، اصول مذهبی، اخلاقی و... عملکرد عالی و بی نقص داشته باشد و رفتار و گفتار و کیفیت زندگی اش عالی و بی عیب و نقص و کامل باشد و مو لای درزش نرود!
فرد مبتلا به یکسری "باید و نبایدها"ی متعصبانه و سختگیرانه اعتقاد دارد و سعی می کند به هر شکلی که شده خود را به رعایت آنها ملزم و مجبور سازد. فرد همچنین تلاش می کند دیگران را نیز به پذیرش معیارهای سختگیرانه خود معتقد و مجبور سازد!
فرد مبتلا به این طرحواره منفی فکر و باورش این است:
"من باید تحت هر شرایطی در تمام زمینه های زندگی برنده باشم و اگر در زمینه ای شکست خوردم یک بازنده و احمق به تمام معنا هستم!"
@SchemaTherap
👍1
💢ریشه های تحولی طرحواره معیارهای سرسختانه:
✍🏻این طرحواره اغلب درخانواده هایی شکل می گیرد که تحت فشارند ، رفتار گرم و صمیمی ندارند و نسبت به خودشان، فرزندان شان و دیگران بیش از حد لازم سختگیر , ایرادگیر و پر توقع اند .
* بزرگ شدن فرد در فضایی که عشق و محبت والدین را مشروط دریافت کرده است ، شایع ترین دلیل شکل گیری طرحواره معیارهای سرسختانه محسوب می شود. والدین فرد تنها زمانی که او بچه خوبی بوده یا موفق می شده به او توجه می کردند.
اگر فرد در دوران کودکی عشق و محبت را مشروط دریافت کند، دوران کودکی اش صرف مسابقه ی ربودن محبت والدین می شود. متاسفانه در این راه باید تلاش های جان فرسایی از فرد سر بزند تا گوی محبت والدین را برباید.
در دوران کودکی فرد زمانی می توانسته است عشق و محبت والدین را دریافت کند که به توقعات و انتظارات بلندپروازانه آنها دست می یافته است.
* نکته ی مهم این است که فرد یاد گرفته برای کسب عشق و محبت والدین باید به موفقیت، شهرت، مقام و زیبایی دست یابد. البته گاهی اوقات نیز زیرکانه متوجه شده است که یکی از این راه ها، تملق و چاپلوسی از والدین است. متاسفانه والدین نیز ممکن است هر روز فرد را تشنه ی موفقیت بیشتر کرده اند و از او در ذهن خودشان و دیگران بت ساخته اند.
* گاهی اوقات نیز پدر و مادر آنها خودشان نمونه ی اعلای معیارهای سخت گیرانه بوده اند. ممکن است خودشان کمال پرست ، مقرراتی سخت، برخوردار از منزلت و پایگاه اجتماعی بالا یا موفق بوده اند. اغلب والدین شان بسیار موفق بوده اند.
خانواده ای که همه ی اعضای آن موفق بوده اند و معیارهایشان بلند پروازانه است ، احساس می کنند که با یکدیگر رفتار و برخوردی معمولی دارند، اما غافل از اینکه به خودشان و سایر اعضای دیگر آسیب می زنند.
@SchemaTherap
✍🏻این طرحواره اغلب درخانواده هایی شکل می گیرد که تحت فشارند ، رفتار گرم و صمیمی ندارند و نسبت به خودشان، فرزندان شان و دیگران بیش از حد لازم سختگیر , ایرادگیر و پر توقع اند .
* بزرگ شدن فرد در فضایی که عشق و محبت والدین را مشروط دریافت کرده است ، شایع ترین دلیل شکل گیری طرحواره معیارهای سرسختانه محسوب می شود. والدین فرد تنها زمانی که او بچه خوبی بوده یا موفق می شده به او توجه می کردند.
اگر فرد در دوران کودکی عشق و محبت را مشروط دریافت کند، دوران کودکی اش صرف مسابقه ی ربودن محبت والدین می شود. متاسفانه در این راه باید تلاش های جان فرسایی از فرد سر بزند تا گوی محبت والدین را برباید.
در دوران کودکی فرد زمانی می توانسته است عشق و محبت والدین را دریافت کند که به توقعات و انتظارات بلندپروازانه آنها دست می یافته است.
* نکته ی مهم این است که فرد یاد گرفته برای کسب عشق و محبت والدین باید به موفقیت، شهرت، مقام و زیبایی دست یابد. البته گاهی اوقات نیز زیرکانه متوجه شده است که یکی از این راه ها، تملق و چاپلوسی از والدین است. متاسفانه والدین نیز ممکن است هر روز فرد را تشنه ی موفقیت بیشتر کرده اند و از او در ذهن خودشان و دیگران بت ساخته اند.
* گاهی اوقات نیز پدر و مادر آنها خودشان نمونه ی اعلای معیارهای سخت گیرانه بوده اند. ممکن است خودشان کمال پرست ، مقرراتی سخت، برخوردار از منزلت و پایگاه اجتماعی بالا یا موفق بوده اند. اغلب والدین شان بسیار موفق بوده اند.
خانواده ای که همه ی اعضای آن موفق بوده اند و معیارهایشان بلند پروازانه است ، احساس می کنند که با یکدیگر رفتار و برخوردی معمولی دارند، اما غافل از اینکه به خودشان و سایر اعضای دیگر آسیب می زنند.
@SchemaTherap
👍3
مجمع متخصصین طرحواره درمانی
🔰 افرادی که دچار طرحواره محرومیت هیجانی و طرحواره بازداری هیجانی هستند اغلب نمیتوانند از همسر یا پارتنرشان توجه و مراقبت کافی دریافت کنند. آنها نمیدانند چگونه با همسر خود صحبت کنند تا به حرف آنها گوش دهد. اما چرا؟! ✴️ طرحواره یا تله زندگی محرومیت هیجانی/بازداری…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
طرحواره ناسازگار یا اصطلاحاً تله، الگوی فکری، شناختی و هیجانی عمیق، ناکارآمد و آسیبرسان است که در اثر تجربههای ناگوار ما در کودکی و اوایل نوجوانی شکل میگیرد و در باورهای ما نسبت به خودمان، دیگران و جهان نقش میبندد. دنیایی برای ما از کودکی ساخته میشود که دیگر هر چیز متفاوتی بیرون از آن را نمیتوانیم ببینیم!
اتفاقاتی نیز که در زندگی برای ما رخ میدهند و روابطی که داریم؛ تلههای ما را هر چه بیشتر تقویت میکنند زیرا ما توسط باورهایی که داریم یا آنها را به وجود آوردهایم یا در جهت تایید تلههای خود، آنها را معنا کردهایم! پس تلههای ما همچنان تقویت و تکرار میشوند.
تلهها، چون از کودکی برای ما آشنا هستند؛ ناخودآگاه میخواهیم آنها را همچنان در انتخابها، روابط، شغل و... تکرار کنیم. مثلا ارتباط برقرار کردن با آدمهایی که انگار نماینده تلههای ما هستند! یا رفتن به سمت اتقاقاتی که با تلههای ما هماهنگی دارند! یا داشتن باورها و قضاوتهای غلطی که درستی تلههای ما را تایید میکنند و باعث میشوند ما تلههای خود را حقیقت مطلق بدانیم!
تلهها، آدمها و اتفاقات مشابه را به سوی ما میکشانند؛ در واقع ما بسوی آنها میرویم! آدمها و اتفاقاتی که اتقاقا نماینده تلههای ما هستند و باعث میشوند تلههای ما تکرار شوند! گاهی هم ما با رفتارهایی در جهت تایید و تکرار تلهها، روابط شخصی و شغلی خود را خراب میکنیم!
مثلا وقتی شما #تله_رهاشدگی دارید باور ندارید که میتوانید روابط امن و باثباتی داشته باشید و فکر میکنید نهایتا طرد خواهید شد! پس یا وارد روابط متزلزل و بیثباتی میشوید مثلا وارد ارتباط با فردی میشوید که هر روز به شما خیانت میکند یا به شما محبت نمیکند یا همیشه افراد متاهل که نمیتوانند با شما ازدواج کنند را انتخاب میکنید یا برعکس رابطه پایدار خود را با این فکر که حتما من را ترک میکند یا به من خیانت میکند خراب میکنید!
زمانهایی که در روابط پر تنش عاطفی قرار داریم یا اتفاق ناگواری برای ما رخ داده است یا در یک موقعیت و چالش هیجانی قرار گرفتهایم؛ بیشتر تلهها فعال و آشکار میشوند؛ البته نه اینکه تازه تولید بشوند. این زمانها بهترین وقت برای شناخت تلههاست.
پس هم آگاهی از وجود تلهها مهم است و هم اینکه بدانید اولا آنها چگونه در کودکی شکل گرفتهاند و دوما چگونه من تا اکنون با روابط، رفتارها و انتخابهایم آنها را فعال کردهام. چون باعث میشود از این به بعد، افکار، احساسات و رفتارم در جهت توقف یا بهبود تله باشد؛ نه در جهت تایید و تداوم آن..!
@SchemaTherap
اتفاقاتی نیز که در زندگی برای ما رخ میدهند و روابطی که داریم؛ تلههای ما را هر چه بیشتر تقویت میکنند زیرا ما توسط باورهایی که داریم یا آنها را به وجود آوردهایم یا در جهت تایید تلههای خود، آنها را معنا کردهایم! پس تلههای ما همچنان تقویت و تکرار میشوند.
تلهها، چون از کودکی برای ما آشنا هستند؛ ناخودآگاه میخواهیم آنها را همچنان در انتخابها، روابط، شغل و... تکرار کنیم. مثلا ارتباط برقرار کردن با آدمهایی که انگار نماینده تلههای ما هستند! یا رفتن به سمت اتقاقاتی که با تلههای ما هماهنگی دارند! یا داشتن باورها و قضاوتهای غلطی که درستی تلههای ما را تایید میکنند و باعث میشوند ما تلههای خود را حقیقت مطلق بدانیم!
تلهها، آدمها و اتفاقات مشابه را به سوی ما میکشانند؛ در واقع ما بسوی آنها میرویم! آدمها و اتفاقاتی که اتقاقا نماینده تلههای ما هستند و باعث میشوند تلههای ما تکرار شوند! گاهی هم ما با رفتارهایی در جهت تایید و تکرار تلهها، روابط شخصی و شغلی خود را خراب میکنیم!
مثلا وقتی شما #تله_رهاشدگی دارید باور ندارید که میتوانید روابط امن و باثباتی داشته باشید و فکر میکنید نهایتا طرد خواهید شد! پس یا وارد روابط متزلزل و بیثباتی میشوید مثلا وارد ارتباط با فردی میشوید که هر روز به شما خیانت میکند یا به شما محبت نمیکند یا همیشه افراد متاهل که نمیتوانند با شما ازدواج کنند را انتخاب میکنید یا برعکس رابطه پایدار خود را با این فکر که حتما من را ترک میکند یا به من خیانت میکند خراب میکنید!
زمانهایی که در روابط پر تنش عاطفی قرار داریم یا اتفاق ناگواری برای ما رخ داده است یا در یک موقعیت و چالش هیجانی قرار گرفتهایم؛ بیشتر تلهها فعال و آشکار میشوند؛ البته نه اینکه تازه تولید بشوند. این زمانها بهترین وقت برای شناخت تلههاست.
پس هم آگاهی از وجود تلهها مهم است و هم اینکه بدانید اولا آنها چگونه در کودکی شکل گرفتهاند و دوما چگونه من تا اکنون با روابط، رفتارها و انتخابهایم آنها را فعال کردهام. چون باعث میشود از این به بعد، افکار، احساسات و رفتارم در جهت توقف یا بهبود تله باشد؛ نه در جهت تایید و تداوم آن..!
@SchemaTherap
👍5
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کلیپی کوتاه در خصوص نزاع های زوجین
برگرفته از کانال درمانکده طرحواره
⭕چرخه یا الگوی ارتباطی یا رقص ارتباطی دشمن زوجین است.
⭕ویدیوی مهم برای زوجین و زوج درمانگران
⭕ مفهوم مشترک در بسیاری از رویکردهای زوج درمانی مانند: زوج درمانی شناختی رفتاری، زوج درمانی هیجان مدار، طرحواره درمانی زوجین
مجمع طرحواره درمانگران ایران
@SchemaTherap
برگرفته از کانال درمانکده طرحواره
⭕چرخه یا الگوی ارتباطی یا رقص ارتباطی دشمن زوجین است.
⭕ویدیوی مهم برای زوجین و زوج درمانگران
⭕ مفهوم مشترک در بسیاری از رویکردهای زوج درمانی مانند: زوج درمانی شناختی رفتاری، زوج درمانی هیجان مدار، طرحواره درمانی زوجین
مجمع طرحواره درمانگران ایران
@SchemaTherap
💢 ازدواج با فرد وابسته و طرحواره های مرتبط ...
✍🏻وابستگی وقتی اتفاق می افتد که ما به فرد دیگری اجازه می دهیم که روی رفتار و احساسات مان تاثیر بگذارد و ما را کنترل کند. در این حالت حاضریم هر کاری بکنیم تا توجه طرف مقابل را به دست بیاوریم و وضعیت برایمان جوری مي شود که توجه آن شخص بخصوص را برای خودمان نوعی پاداش می دانیم و نیازهای او را برآورده می کنیم تا خودمان احساس خوبی پیدا کنیم.
*از این نظر وابستگی همیشه یک فرایند دونفره است و همیشه باید دو طرف ماجرا حاضر باشند تا این فرایند شکل بگیرد و جلو برود.
*بی تو می میرم!
افرادی که دچار وابستگی می شوند یا اساسا شخصیت های وابسته دارند همیشه با خودشان فکر می کنند که اگر طرف مقابل شان نباشد، آنها نمی توانند روی پای خودشان بایستند و از عهده امورات شان بر بیاید و یا در مقابل چالش های زندگی مقاومت کنند. این جمله را از افراد وابسته زیاد می شنویم که: «اگر فلانی نباشد من می میرم!» یا «بدون تو من هیچم!»
زندگی با یک فرد وابسته، وحشتناک است. شاید در روزهای آشنایی یا نامزدی این وابستگی به چشمتان شیرین و دوست داشتنی بیاید اما در دراز مدت، زندگی با چنین فردی زیر یک سقف برایتان بسیار جانکاه و آزار دهنده خواهد شد.
بنابراین وابسته ها را بشناسید و قبل از ازدواج , آن ها را برای طرحواره درمانی ارجاع دهید.
مجمع طرحواره درمانگران ایران
@SchemaTherap
✍🏻وابستگی وقتی اتفاق می افتد که ما به فرد دیگری اجازه می دهیم که روی رفتار و احساسات مان تاثیر بگذارد و ما را کنترل کند. در این حالت حاضریم هر کاری بکنیم تا توجه طرف مقابل را به دست بیاوریم و وضعیت برایمان جوری مي شود که توجه آن شخص بخصوص را برای خودمان نوعی پاداش می دانیم و نیازهای او را برآورده می کنیم تا خودمان احساس خوبی پیدا کنیم.
*از این نظر وابستگی همیشه یک فرایند دونفره است و همیشه باید دو طرف ماجرا حاضر باشند تا این فرایند شکل بگیرد و جلو برود.
*بی تو می میرم!
افرادی که دچار وابستگی می شوند یا اساسا شخصیت های وابسته دارند همیشه با خودشان فکر می کنند که اگر طرف مقابل شان نباشد، آنها نمی توانند روی پای خودشان بایستند و از عهده امورات شان بر بیاید و یا در مقابل چالش های زندگی مقاومت کنند. این جمله را از افراد وابسته زیاد می شنویم که: «اگر فلانی نباشد من می میرم!» یا «بدون تو من هیچم!»
زندگی با یک فرد وابسته، وحشتناک است. شاید در روزهای آشنایی یا نامزدی این وابستگی به چشمتان شیرین و دوست داشتنی بیاید اما در دراز مدت، زندگی با چنین فردی زیر یک سقف برایتان بسیار جانکاه و آزار دهنده خواهد شد.
بنابراین وابسته ها را بشناسید و قبل از ازدواج , آن ها را برای طرحواره درمانی ارجاع دهید.
مجمع طرحواره درمانگران ایران
@SchemaTherap
👍5
🔷 نشانه های طرحواره معیارهای سرسختانه:
1-به دلیل استرس های روزمره(مثل پر مشغله گی) سلامتی فرد به خطر افتاده است و نه به دلیل حوادث اجتناب ناپذیر زندگی .
2-فرد تعادل بین کار و تفریح را از دست داده است . انگار زندگی برای او در حکم فشار کار و استرس دائمی و بدون تفریح و آرامش است.
3-به نظر می رسد کل زندگی فرد حول محور موفقیت، کسب موقعیت اجتماعی و ثروت اندوزی می گذرد. او ارتباط با خویشتن واقعیش را از دست داده و در حال حاضر نمی داند که چه چیزی او را خوشحال می کند.
4-انرژی فرد صرف نظم و انضباط زندگی اش می شود و وقت زیادی را صرف برنامه ریزی، سازماندهی و تمیز کردن می کند و بالطبع فرصتی برای خلاقیت و آرامش ندارد.
5-فرد به دلیل پر کاری و پر مشغله گی, روابطش با دیگران آسیب دیده است.
مجمع طرحواره درمانگران ایران
@SchemaTherap
6-دیگران در کنار او احساس بی کفایتی و ناآرامی می کنند ، زیرا نگران هستند که مبادا نتوانند انتظارات او را برآورده سازند.
7-فرد به ندرت از موفقیت های خود لذت می برد و بعد از هر موفقیتی ، بلافاصله کار بعدی او شروع می شود.
8-چون فرد بطور مداوم در حال تلاش برای کسب موفقیت است ، احساس می کند از پا افتاده است و دائم با کمبود وقت مشکل دارد.
9-معیارهای فرد چنان ایده آل گرایانه هستند که بسیاری از فعالیت ها برای او در حکم کار سخت جلوه می کنند. او از کار لذت نمی برد چون به خودش خیلی سخت می گیرد.
10-فرد بسیار اهمال کار است . از آنجا که معیارهای سخت گیرانه ای دارد در هر کاری احساس بدبختی و ناامیدی می کند و به دلیل اینکه کارها برای او سخت و طاقت فرسا می شوند از انجام آنها طفره می رود .
11-از آنجا که اطرافیان نمی توانند معیارهای سخت گیرانه ی او را برآورده کنند ، همیشه سخت عصبانی و آشفته است .
مجمع طرحواره درمانگران ایران
@SchemaTherap
1-به دلیل استرس های روزمره(مثل پر مشغله گی) سلامتی فرد به خطر افتاده است و نه به دلیل حوادث اجتناب ناپذیر زندگی .
2-فرد تعادل بین کار و تفریح را از دست داده است . انگار زندگی برای او در حکم فشار کار و استرس دائمی و بدون تفریح و آرامش است.
3-به نظر می رسد کل زندگی فرد حول محور موفقیت، کسب موقعیت اجتماعی و ثروت اندوزی می گذرد. او ارتباط با خویشتن واقعیش را از دست داده و در حال حاضر نمی داند که چه چیزی او را خوشحال می کند.
4-انرژی فرد صرف نظم و انضباط زندگی اش می شود و وقت زیادی را صرف برنامه ریزی، سازماندهی و تمیز کردن می کند و بالطبع فرصتی برای خلاقیت و آرامش ندارد.
5-فرد به دلیل پر کاری و پر مشغله گی, روابطش با دیگران آسیب دیده است.
مجمع طرحواره درمانگران ایران
@SchemaTherap
6-دیگران در کنار او احساس بی کفایتی و ناآرامی می کنند ، زیرا نگران هستند که مبادا نتوانند انتظارات او را برآورده سازند.
7-فرد به ندرت از موفقیت های خود لذت می برد و بعد از هر موفقیتی ، بلافاصله کار بعدی او شروع می شود.
8-چون فرد بطور مداوم در حال تلاش برای کسب موفقیت است ، احساس می کند از پا افتاده است و دائم با کمبود وقت مشکل دارد.
9-معیارهای فرد چنان ایده آل گرایانه هستند که بسیاری از فعالیت ها برای او در حکم کار سخت جلوه می کنند. او از کار لذت نمی برد چون به خودش خیلی سخت می گیرد.
10-فرد بسیار اهمال کار است . از آنجا که معیارهای سخت گیرانه ای دارد در هر کاری احساس بدبختی و ناامیدی می کند و به دلیل اینکه کارها برای او سخت و طاقت فرسا می شوند از انجام آنها طفره می رود .
11-از آنجا که اطرافیان نمی توانند معیارهای سخت گیرانه ی او را برآورده کنند ، همیشه سخت عصبانی و آشفته است .
مجمع طرحواره درمانگران ایران
@SchemaTherap
👍1