Telegram Web
« امروز شرایط سختی کار معلمی در عشایر و هزینه های پیرامونی ، غالب معلمان را برای ماندن در عشایر بی رغبت کرده است »

معلمان عشایری را دریابید !

صدای معلم منتشر می کند ؛



گروه استان ها و شهرستان ها/

« جمعی از معلمان عشایری استان خوزستان » در نامه ای که به « صدای معلم » ارسال کرده اند خواهان توجه و رسیدگی به حقوق و مطالبات قانونی خود شده اند .


* در کدام سیستم اداری دنیا یا حتی کشورمان ، کارمندان زیر مجموعه دولت هزینه های جانبی این چنینی را از جیب پرداخت می کنند که معلم باید حقوق ناچیز خود را صرف مشکلات پیرامونی شغلش نماید ؟

چه توقعی از معلم جوان چند سال سابقه با ده دوازده میلیون حقوق می رود ؟ آیا باید ماهانه مبالغی را قرض نماید تا بتواند هزینه ها را تأمین کند ؟ آیا در ابتدای جوانی باید برنامه ریزی برای زندگی و ازدواج و آینده را به فراموشی بسپارد .


* متاسفانه در چند دهه اخیر به تدریج بخشی از حمایت های مالی معلمان عشایری مثل حق کوچ و ... حذف شد .

لذا استدعا داریم با استناد به اساسنامه مدارس عشایری کشور مصوب شورای عالی آموزش و پرورش در خصوص سختی کار ، حق بیتوته ، حق کوچ و حق ایاب و ذهاب معلمان عشایری پیگیری های لازم را مبذول فرمایید.

https://sedayemoallem.ir/خبر/item/24664-/معلمان-عشایری-را-دریابید

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« افزایش انگیزه و حقوق و تسهیلات معلمان، یک سرمایه‌گذاری بلندمدت و ضروری است. این امر نه تنها به بهبود کیفیت آموزش و پرورش کمک می‌کند، بلکه به توسعه و پیشرفت جامعه نیز منجر می‌شود »

توسعه نیاز به معلمان باانگیزه دارد

طهماسب کاوسی/ معلم، دکترای برنامه ریزی درسی


* معلمان، مهندسان جامعه هستند. آن‌ها با انتقال دانش و پرورش نسل آینده، نقش اساسی در توسعه اقتصادی و اجتماعی یک کشور ایفا می‌کنند. کیفیت آموزش و پرورش هر جامعه‌ای به طور مستقیم به انگیزه، تخصص و رضایت شغلی معلمان آن بستگی دارد. افزایش انگیزه و بهبود وضعیت معیشتی معلمان، از طریق افزایش حقوق و تسهیلات، نه تنها به ارتقای کیفیت آموزش و پرورش می‌انجامد، بلکه اثرات مثبت و گسترده‌ای بر اقتصاد کشور خواهد داشت.

https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/24665-/توسعه-نیاز-به-معلمان-باانگیزه-دارد

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« در شرایطی که اعتماد عمومی به برخی نهادها و مسئولین کاهش یافته است، گوش دادن فعال به خواسته‌ها و مشکلات مردم می‌تواند به بازگرداندن اعتماد کمک کند »

چرا باید در شرایط کنونی ایران مدیران و مسئولین کشور در همه ی سطوح "مهارت گوش دادن" را داشته باشند؟

علي نیک خواه/ دکتری زبان شناسی - استاد دانشگاه فرهنگیان باهنر و شهید رجایی اصفهان



* برای بهبود مهارت گوش دادن، مدیران و مسئولین می‌توانند اقدامات زیر را انجام دهند:

- تمرین مداوم: با تمرین مداوم می‌توان مهارت گوش دادن را تقویت کرد.

- تمرکز بر صحبت‌های گوینده: هنگام گوش دادن، باید تمام توجه خود را بر روی صحبت‌های گوینده متمرکز کرد.

- پرسیدن سوالات شفاف: برای اطمینان از درک کامل پیام، باید سوالات شفاف و مرتبط پرسید.

- اجازه دادن به دیگران برای صحبت: باید فرصت کافی به دیگران داد تا نظرات خود را بیان کنند.

- اجتناب از قضاوت: هنگام گوش دادن نباید دیگران را قضاوت کرد.

- تمرکز بر احساسات: علاوه بر کلمات، باید به احساسات گوینده نیز توجه کرد.

با توجه به اهمیت این مهارت، آموزش مهارت‌های ارتباطی و به ویژه گوش دادن فعال، باید در برنامه‌های آموزشی مدیران و مسئولین در همه سطوح گنجانده شود.

https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/24668-/چرا-باید-در-شرایط-کنونی-ایران-مدیران-و-مسئولین-کشور-در-همه-ی-سطوح-مهارت-گوش-دادن-را-داشته-باشند؟

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« آیا فاجعه و شرم آور نیست که عنوان شود در یک سال تحصیلی از چهار ماه دانش آموزان فقط 40 روز در مدارس حضور پیدا کردند ؟ »

آقای وزیر ... احیا و به رسمیت شناختن مراسم صبحگاهی نیاز به هوای پاک دارد نه شعار !

صدای معلم گزارش می کند ؛




* علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش در جلسه شورای معاونین وزارت آموزش و پرورش گفته است :

« در کنار برنامه های پرورشی که برای آغاز سال تحصیلی در نظر گرفته شده، بهتر است به موضوع ورزش و مراسم صبحگاهی نیز توجه ویژه ای شود. انجام این مراسم در ایجاد نظم و انضباط دانش آموزان بسیار اثرگذار خواهد بود » .


* متولی و مسئول ورزش صبحگاهی در مدارس ؛ « معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش » است اما پرسش این است که آیا تاکنون این معاونت در موارد حساس ، مسئول و پاسخ گو بوده و گزارش جامعی از عملکرد خود ارائه کرده است ؟


* دوشنبه 6 دی ماه 1400 ؛ « صدای معلم » در گزارش خود با عنوان : « جناب مهرزاد حمیدی معاون محترم تربیت بدنی و سلامت وزارتخانه بگویند در این 8 سال چه گلی به سر آموزش و پرورش و مدارس زده اند ؟ ! » چنین نوشت :

« نظرسنجی ها و نیز اخبار و گزارش ها نشان می دهند که ورزش صبحگاهی در بسیاری از مدارس انجام نمی شود .

به نظر می رسد هیچ گونه نظارتی هم در این زمینه از سوی معاونت تربیت بدنی و سلامت این وزارتخانه برای مدارس صورت نمی گیرد .

معاونت تربیت بدنی و تندرستی وزارت آموزش و پرورش توضیح دهد که در راستای " دانش افزایی " و نیز " به روز آوری " معلمان ورزش چه کرده است ؟

ایشان در زمینه موضوع " سواد حرکتی " که آن را علت برخی و شاید بسیاری از مسائل و مشکلات می داند چه اقداماتی انجام داده است ؟

فضای ورزشی دانش‌آموزان ایرانی 17 سانتی متر برای هر نفر است .

مطابق آمارها ، سرانه فضاهای ورزشی در ایران یک سوم استانداردهای جهانی است .

در کشورهای توسعه یافته ، اساس و خاستگاه ورزش حرفه ای و قهرمانی مدارس هستند .

آقای حمیدی شفاف و دقیق بگویند که در این 4 سال چند سانتی متر به فضای ورزشی دانش آموزان ایرانی اضافه شده است ؟

برای رفع و تعدیل محدودیت ها و جبران " فقر حرکتی " در بخش " تربیت بدنی دختران " با توجه به " اختلالات و ناهنجاری‌های جسمی و حرکتی " شایع چه گام هایی برداشته شده است ؟


* متاسفانه " تربیت بدنی و یا ورزش " در مدارس و نظام آموزشی ما به عنوان یک " درس مستقل و مهم " جدی گرفته نمی شود .


« صدای معلم » در مطلبی از بحران چاقی در میان دانش آموزان ایرانی خبر داده و نوشت :

« البته مطابق معمول و در جهت بازشناسی اهمیت موضوعات ، زنگ مدارس هم در این مورد نواخته خواهد شد اما کسی نمی پرسد که آیا در همین مدارسی که نیمی از دانش آموزانش دچار چاقی هستند ؛ ورزش صبحگاهی برگزار می شود ؟ آیا این قانون نیست ؟

آیا زنگ ورزش واقعا زنگ ورزش است ؟

کاش مسئولان شهرداری و وزارت آموزش و پرورش آمار دقیقی می دادند که چند درصد از دانش آموزان از طریق دوچرخه ، وسایل حمل و نقل عمومی و یا به صورت پیاده هر روز راهی مدرسه می شوند ؟

وقتی دانش آموزان توسط والدین به تصور دلسوزی با اتومبیل و یا سرویس مدرسه درست تا درب مدرسه مشایعت می شوند و به همین صورت به خانه باز می گردند انتظار این که نیمی از دانش آموزان شکم های برافراخته داشته باشند و قادر به تحرک موثر نباشند ؛ خیلی نباید تعجب برانگیز و یا جدید باشد .

باید به این واقعیت تلخ اعتراف کرد که « تنبلی » به صورت یک عادت و روحیه فراگیر در جامعه ایرانی ریشه دوانیده است .


* با وجود چنین وضعیتی ؛ مشاهدات و عملکرد مسئولان در دهه ی اخیر نشان می دهد که با بازگشایی مدارس میزان ترافیک که حتی در اوقات تعطیلی تابستانی مراکز آموزشی تعریف چندانی ندارد و غیر قابل تحمل است افزایش حداقل 30 درصدی را پیدا کرده و به همان میزان و بیشتر آلودگی هوا را تشدید می کند و مسئولان و مقامات که هیچ گونه برنامه ای برای مواقع ندارند و حتی از اجرای قوانین مانند « قانون هوای پاک » عاجزند نخستین و آخرین تصمیم شان ، تعطیل کردن مدارس است .


* از 14 دستگاه مسئول « هوای پاک » یکی هم وزارت آموزش و پرورش است .

مطالبه ی جدی و مستمر کدام یک از وزیران آموزش و پرورش جمهوری اسلامی اجرای قانون هوای پاک بوده است ؟

آیا وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان همان اندازه که به مسائلی مانند نماز اهمیت می دهد به « هوای پاک » هم حساسیت دارد و به جد آن را « پرسش و مطالبه » می کند ؟



* دوشنبه 19 شهریور 1403

شاخص کیفیت لحظه‌ای پایتخت در وضعیت قرمز و ناسالم برای تمام گروه ها

مدارس و دانشگاه ها تعطیل هستند .


https://sedayemoallem.ir/محیط-زیست/item/24669-/آقای-وزیر-احیا-و-به-رسمیت-شناختن-مراسم-صبحگاهی-نیاز-به-هوای-پاک-دارد-نه-شعار

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
«اصلاح ساختار سیاسی و سازمانی یکی از مؤلفه‌های اجرای عدالت است که رأی‌دهندگان به آقای دکتر پزشکیان سخت منتظر حرکت دولت در مسیر آن‌اند »

آقای پزشکیان .... در لایحه بودجه 1404 تکلیف " سازمان های مذهبی - فرهنگی " را مشخص کنید !

بهروز مرادی/ جامعه شناس




* تا آخر پاییز که معمولاً لایحه‌ی بودجه‌ی سال آینده به مجلس ارائه می‌شود، چند ماهی باقی مانده است. شایسته است دولت آقای دکتر پزشکیان در امر بودجه‌نویسی، در مبالغ بودجه‌ای که‌ تاکنون به سازمان‌ها و نهادها و ارگان‌ها و مراکز مذهبی و به اصطلاح فرهنگی تخصیص داده شده است، تجدید نظری اساسی و عمیق صورت دهد.

بسیاری از این مؤسسات علیرغم بودجه‌ی هنگفتی که از بیت‌المال مردم دریافت می‌کنند، بازده و عملکرد قابل‌ توجهی ندارند.

برخی از این سازمان‌ها از این قرارند:


صداوسیما، حوزه‌های علمیه و سازمان‌های زیرمجموعه‌ی آن همچون تبلیغات اسلامی حوزه، شورای عالی حوزه‌های علمیه، مرکز خدمات حوزه‌ی علمیه.

و همچنین مرکز کمک به معیشت روحانیون، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ستاد حمایت از خانواده، مجمع جهانی تقریب مذاهب، بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس، سازمان تبلیغات اسلامی، مؤسسه آموزشی امام خمینی، ستاد امر به معروف و نهی از منکر، حرم امام خمینی، مؤسسه مصباح یزدی، مؤسسه نشر آثار امام خمینی، آستان مقدس حضرت امام، سازمان اوقاف، ستاد مرکزی راهیان نور، قرارگاه قریب بقیةالله، جامعةالمصطفی العالمیه، شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه و... .



* عجیب است که برای این مؤسسات، ردیف بودجه‌ای بسیار کلان تعریف می‌شود و سالانه هزاران میلیارد تومان از خزانه‌ی ملت به حساب این ارگان‌های حکومتی واریز می‌گردد، بدون آن که درنتیجه‌ی عملکرد آنها، جایگاه دین و اخلاق و ادب نزد مردم رفیع‌تر شده باشد و فرهنگ زندگی پاک و درستکارانه در جامعه گسترش یافته باشد و یا این سازمان‌ها نقشی در فساد زدایی و اخلاقی‌ترکردن رفتار در جامعه ایفا نموده باشند.


* شایسته است که ارگان‌های دینی و مذهبی، خود تدابیری برای تأمین بودجه‌ی مورد نیاز خود اندیشه و اتخاذ کنند، آن چنان که از وابستگی مالی به دولت رهایی یابند. پرداخت مبالغ هنگفتی از بیت‌المال به چنین ارگان‌هایی بدون رضایت مردم مصداق دزدی و بنابراین حرام است.


* در سفر به مراکز مذهبی مثلاً هنگام پیاده‌روی اربعین، هر کس مخارج سفر خود را خود می‌باید پرداخت کند و لزومی ندارد مردمی که در بحران ناترازی دستمزدها قرار دارند، هزینه‌ی سفر دیگران را بپردازند.

بر کار و عملکرد سازمان‌هایی همچون صداوسیما نیز ضرورت است نظارتی دقیق صورت گیرد تا معلوم شود بودجه‌ی چنین سازمان‌هایی به چه صورت می‌باید تعدیل یابد.



* از سوی دیگر؛ سازمان‌هایی نیز وجود دارند که علیرغم دریافت بودجه‌ی هنگفت، هم‌اکنون از پرداخت مالیات معاف هستند.

برخی از آنها از این قرارند:

بنیاد شهید، کمیته امداد، سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، بنیاد مسکن، بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام، مرکز حوزه‌های علمیه، مؤسسه پژوهشی انقلاب، جامعةالمصطفی، آستان قدس رضوی.

https://sedayemoallem.ir/اقتصاد/item/24671-/آقای-پزشکیان-در-لایحه-بودجه-1404-تکلیف-سازمان-های-مذهبی-فرهنگی-را-مشخص-کنید

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
«یادآوری می­ کنیم تمام تجزیه ­های ایران، در روزگاران استبداد صورت گرفته است نه روزگارانی که حکومت در چارچوب قانون اساسی و حفظ منافع ملی حکمرانی می ­کرد »

تشکیل کنفدراسیون ایران - ارمنستان ؛ حق تاریخی و ملی دو کشور

علیرضا کاشفی




* پس از درگذشت کریم خان زند و با آغاز زد و خورد میان مدعیان سلطنت، ایران دوباره دست خوش هرج و مرج شد. اما پیش از زندیه، نادرشاه آن چنان زیاده خواهی­ های عثمانی ها را مهار کرده بود که دیگر جرأت تجاوز به سرزمین مان را پیدا نکردند و پس از زندیه، آقامحمدخان با اقتدار، اهداف کاترین را بر کامش زهر کرد و جلوی خیانت بازماندگان زندیه را گرفت.

آقامحمدخان به ما نشان داد که روسیه شکست ناپذیر نیست. دریغا که توطئه ­ای در قلعۀ شیشه این مرد ایران دوست را ناکام گذاشت. یک سده بعد با کودتای ترکان جوان به پشتوانۀ شئونیسم یهودی در ژوئیۀ مسیحی که به غلط انقلاب خوانده می ­شود، زیاده خواهی آنها با تجاوز و جنایت بیشتری همراه گشت.


* با روی کار آمدن اتحاد جماهیر شوروی در مسیحی ( خورشیدی ) و تشکیل حزب کمونیست شوروی تمامی احزاب در آن کشور یا قلع و قمع شده و یا در حزب کمونیست حل شدند. این حزب با شعار ضد امپریالیسم به قدرت رسید و دیری نپایید خود به امپریالیسم خونخوار تبدیل گشت. شاخۀ حزب تودۀ آذرپایگان یکی از نیرومندترین شاخه­ های ایالتی حزب بود که به دستور شوروی در سال خورشیدی منحل شد و اکثریت آن به فرقۀ دموکرات گرویدند. که نشانه ­ای از فرمانبرداری بی چون و چرا از رهبران شوروی بود. بسیار مضحک می ­نماید جمع ضدینِ حزب توده و فرقۀ دموکرات. نشان می­ دهد صرفاً سودای بهره گیری سیاسی با محوریت شخص استالین در میان بوده است.

در سال 1320 نزدیک به 3000 مأمور امنیتی شوروی همراه ارتش آن کشور به دنبال اشغال ایران وارد سرزمین مان شدند. چهار سال بعد در شمال غرب کشور، کشوری که دارای دولت مرکزی پادشاهی مشروطه بود، فردی ساده لوح و عده ­ای ماجراجو اعلام خود مختاری و جمهوریت کرده، وزیر جنگ تعیین کردند، تمبر چاپ کردند و معلمانی که اصرار داشتند به زبان علم و هنر و فرهنگ ایران تدریس کنند دستگیر و تبعید کردند و کتاب های درسی که به زبان پارسی بودند را سوزاندند. اینها مقدمۀ جدایی بود.


* سران نمادین فرقۀ دموکرات در دام توطئۀ وحشتناک تجزیه و تیر خلاص برای ایران افتاده بودند. در آخرین روزهای تار و ظلمانی نامه ­ای ننگین با امضاء پنج تن از سران نمادین فرقه که پیشه ­وری هم جزء آنها بود به استالین می ­فرستند و درخواست پشتیبانی بیشتر از شوروی کرده و ننگین ­تر از آن می­ خواهند استالین را قانع کنند که آنها بهترین حافظان منافع شوروی در شمال غرب ایران خواهند بود. روسیان نیز همانند شئونیسم ترک، حتی بیش از آنها در تمام سرزمین های اشغالی ایران سه مورد را در دستور کار خود قرار داده و اجرا کردند.

زدودن زبان پارسی
تغییر خط پارسی
زدودن هویت ایرانی از شهرهای اشغالی



* به سران جمهوری اسلامی هشدار می ­دهیم، از عجز و درماندگی در برابر پوتین که جهانخواریش کم از اسلاف خود، پِتر، کاترین، رومانوف ­ها و استالین نیست، دست کشیده و با اتکا به ملت و پشتوانۀ قوانین جهانی، سهم دریای کاسپین و تشکیل کنفدراسیون ایران – ارمنستان که حق تاریخی و ملی دو کشور و کاری قانونی است را سریعاً پیگیری و به نتیجه برسانند.


* کسانی که چهار سال پیش در جنگ قره­ باغ به غلط از مواضع شئونیسم ترک دفاع کردند، در واقع همراهی با گلوبالیسم کردند و به جرأت می­ توان گفت نه الفبای تاریخ را می­ دانند و نه الفبای سیاست را. زیاده خواهی و ناحق خواهی شئونیسم ترک در ایجاد راهرو جعلی « ز ن گ ز و ر »، سبب قطع راهرو شمال - جنوب و قطع راه ایران - ارمنستان - اروپا و قطع راه ایران به دریای سیاه از طریق ارمنستان و گرجستان شده و در یک کلام به انسداد ایران از نظر امنیت، ژئوپلیتیک، اقتصاد و حتا محیط زیست خواهد انجامید. نیز سبب تغییرات جمعیتی و هویتی در استان سیونیک ارمنستان خواهد شد.


* اولویت دستگاه ­های دیپلماسی و نهادهای اطلاعات و امنیت ایران صرفاً باید منافع ملی باشد و لاغیر. دستگاه­ های اجرایی از بالا تا پایین باید بدانند که پروژه ­های شئونیسم ترک ( که امروز ستون پنجم آن نقشی مزورانه ­تر از حزب توده را در ایران ایفا می­ کند ) با همراهی فاشیسم روس و افراطیان اسرائیل، کاملاً اشغالگرانه است. نیز باید بدانند با حرفهای صد من یه غاز و عوام فریب و دروغ مزورانه که از عالی ­ترین مقام اجرایی کشور صادر می شود طرح و بسط فدرالیسم را فهمیده یا نفهمیده در جامعه زمینه سازی می­ کنند. فدرالیسم برای ایران مقدمۀ تجزیه است.

https://sedayemoallem.ir/پژوهش/item/24672-/تشکیل-کنفدراسیون-ایران-ارمنستان-؛-حق-تاریخی-و-ملی-دو-کشور

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« حضور و ابقای این مدیران حتی به مدت یک روز هم ناقض صریح میثاق آقای پزشکیان با جامعه بوده و اعتماد از دست رفته را ترمیم و جبران نخواهد کرد »

نشست خبری در وزارت آموزش و پرورش دولت پزشکیان به سبک و سیاق دولت رئیسی .... صدای بی صدایان که می گفتند همین بود ؟!

صدای معلم گزارش می کند ؛



* گفته می شود که « نامدار صداقت » آخرین رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در دولت ابراهیم رئیسی بی مقدمه جایگاه خود را ترک کرده و اکنون مدتی است که بزرگ ترین وزارتخانه جمهوری اسلامی ، رئیس روابط عمومی ندارد .


* موضع و نظر « صدای معلم » پیش تر و با عنوان : « روابط عمومی و دو جای مهم و راهبردی در آموزش و پرورش ... آقای کاظمی ! تجارب پیشین پیش روی شماست ! منتشر گردید .

در این گزارش آمده بود : مگر آقای پزشکیان با صراحت بیان نکرد که « در این دولت کسانی که بدون دلیل موجه بالا رفته‌اند پایین می‌آیند و کسانی که به ناحق پایین رفته‌اند، بالا کشیده خواهند شد ؟ »

« در حوزه ی عملکردی روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در دولت سیزدهم آوردن یک فرد آن هم خارج از مجموعه تعلیم و تربیت بزرگ ترین توهین به خانواده و جامعه ی بزرگ فرهنگیان کشور بود .

اگر واقعا در خانواده بیش از 1000 نفری روابط عمومی در سراسر مناطق ایران حتی یک نفر شایسته تصدی این مقام مردمی نباشد چه توجیهی برای ادامه کار روابط عمومی ها وجود دارد ؟

این مساله بارها و بارها در دولت سیزدهم توسط « این رسانه مستقل در حوزه ی عمومی آموزش ایران » بیان شد اما آخرین وزیر آموزش و پرورش پیشین گوش شنوایی برای شنیدن نداشت و جالب آن که ترجیح داد پس از خروج در جایی خارج از آموزش و پرورش به کار خویش ادامه دهد .


مجموعه شواهد و اخبار نشان می دهند که بدترین وضعیت عملکردی برای روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در دولت سیزدهم رقم خورد .

« صدای معلم » ضمن آن که در دولت سیزدهم بیش ترین نقدها را نسبت به عملکرد روابط عمومی داشت در پایان گزارش خود چنین می آورد :


« نشست های رسانه ای در دولت سیزدهم کم رنگ شده و در صورت تشکیل فقط « رسانه های هم سو » امکان شرکت و طرح پرسش دارند .

این ها همه در مدیریت مشعشع وزارت آموزش و پرورش دولت سیزدهم انجام شده است ... »

در کنار همه این ها ؛ رسانه ی « صدای معلم » همان گونه که از مشی دولت سیزدهم انتظار می رفت در فهرست سیاه ( Black List ) قرار گرفته و از حضور در نشست های خبری محروم شد ... »



* و اما نکته قابل تامل آن که با وجود استقرار دولت مسعود پزشکیان و نیز آغاز به کار وزیر آموزش و پرورش که قاعدتا باید با مواضع رئیس دولت هم خوانی داشته باشد و در چارچوب قول ها و تعهدات عمل نماید ؛ نشست خبری روز یکشنبه 18 شهریور در وزارت آموزش و پرورش و با میزبانی رئیس مرکز ارزشیابی و تضمین کیفیت نظام آموزش و پرورش و معاون آموزش متوسطه برگزار شده و همان روال و سیاست غلط در دولت سیزدهم و این بار در دولت چهاردهم تکرار شده است .



* آیا برگزاری چنین نشستی به تمسخر گرفتن سخنان آقای پزشکیان نیست ؟

این مدیران چگونه به خود اجازه داده اند همان روال غلط « خالص سازی » را این بار در دولت پزشکیان ادامه دهند ؟


* آیا وزیر آموزش و پرورش در جریان امر می باشد ؟

پرسش « صدای معلم » از وزیر آموزش و پرورش آن است که دقیقا چه چیزی متحول شده است ؟ و معلمان باید به چه چیزی « امیدوار » باشند ؟


* مگر آقای پزشکیان با صراحت بیان نکرد که « در این دولت کسانی که بدون دلیل موجه بالا رفته‌اند پایین می‌آیند و کسانی که به ناحق پایین رفته‌اند، بالا کشیده خواهند شد ؟ »

متن کامل گزارش صدای معلم را در این جا مطالعه فرمایید :

https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/24676-/نشست-خبری-در-وزارت-آموزش-و-پرورش-دولت-پزشکیان-به-سبک-و-سیاق-دولت-رئیسی-صدای-بی-صدایان-که-می-گفتند-همین-بود-؟

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« ساختار سیاست گذاری و هدایت آموزش و پرورش ایران نمی تواند دیدگاهی استراتژیک به مسئله عدالت آموزشی داشته باشد »

آموزش و پرورش غیر عادلانه و گام های ضروری برای عدالت آموزشی ؟

سیدهادی عظیمی/ معلم و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی



* مسعود پزشکیان در اولین مصاحبه خود پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری به نکته مهمی در مورد عدالت آموزشی اشاره کرد و تاکید نمود :

قابل قبول نیست کسی که پول و آشنا و امکان ندارد بچه‌ او در مدرسه‌ای درس بخواند که ممکن است خوب آموزش نبیند. باید همه مدارس استاندارد قابل قبول داشته باشند. اینکه اکثر دانش‌آموزانی که به دانشگاه می‌روند از افراد و خانواده‌هایی باشند که به مدارس ویژه و خصوصی می‌روند به دور از عدالت است و باید اصلاح شود.


* اعلام نتایج کنکور نیز از دیگر نمونه های فقدان عدالت آموزشی محسوب می شود. هر سال پس از اعلام نتایج کنکور و اختصاص رتبه های برتر به مناطق برخوردار و مدارس خاص به عدالت آموزشی توجه می شود و پس از آن به فراموشی سپرده می شود . نسبت کنکور با عدالت آموزشی همچون نسبت المپیک و وضعیت ورزش هر کشوری است . همان طور که المپیک می تواند نمایشگر وضعیت واقعی ورزش هر کشوری باشد . کنکور و امتحانات نهایی هم می تواند تا حدی وضعیت عدالت آموزشی را به نمایش بگذارد ولی کنکور و امتحانات نهایی فقط بخشی از وضعیت آموزش و پرورش غیر عادلانه را نشان می دهند .


* سنجش های معتبر و فراگیری برای سنجش واقعی شرایط عدالت آموزشی در ایران وجود ندارند .

گزارش های موجود مراکز معتبر بیانگر این است که عدالت آموزشی در ایران امری فراموش شده است .



* گزارش مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی در سال 1401 در مورد روند ترک تحصیل و بازماندگی از تحصیل نشان می دهد که بیش از نهصد هزار نفر در سال تحصیلی 1400-1401 از تحصیل بازمانده اند که حداقل پانصد هزار نفر از آن ها مربوط به دوره دوم متوسطه هستند .

گزارش دیگر مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی که اسفند 1397 منتشر شده است ؛ به بررسی مسئله بازماندگی از تحصیل و بی سوادی در نظام آموزش و پرورش ایران می پردازد .

بر اساس گزارش فوق در سال 1395 بیش از دو میلیون و سیصد هزار نفر از جمعیت 6 تا 19 ساله کشور از تحصیل باز مانده اند .

این آمارها و سایر آمارهای مراجع رسمی کشور نشانگر وضعیت وخیم عدالت آموزشی است .


* اما با وجود تلاش های صورت گرفته بر میزان نارضایتی ها افزوده می شود .


* تنوع مدارس در نظام آموزش و پرورش یکی از مهم ترین جلوه های وجود بی عدالتی آموزشی است . عدم تراز هزینه بین آموزش و پرورش در پایتخت و مراکز دور افتاده نیز از دیگر عواملی است که مانع شکل گیری عدالت آموزشی می شود .

بدین ترتیب ساختار سیاست گذاری و هدایت آموزش و پرورش ایران نمی تواند دیدگاهی استراتژیک به مسئله عدالت آموزشی داشته باشد . هر چند شعارهایی داده می شود و برنامه های پی گیری می شوند ولی نتیجه آن منجر به ارتقای سطح عدالت آموزشی نمی شود .


* نظام آموزش و پرورش ایران تبدیل به ساختاری طبقاتی شده است که اقشار مرفه تر از امکانات بهتری برخوردار می شوند و ندارها به حاشیه رانده می شوند .

سوال مهم این است که مهم ترین ضرورت های عدالت آموزشی چیست؟


* برای حل اساسی مسئله اکتفا کردن به تشکیل ساختارهای اداری و برنامه های جدید کافی نیست . آموزش و پرورش نیازمند بازگشت به قانون اساسی است . دولت باید مسئولیت خود را برای تامین حق آموزش برای همگان بپذیرد و تعریفی از عدالت آموزشی ارائه دهد که بتوان بر مبنای آن میزان عدالت آموزشی و پیشرفت و پسرفت آن را مورد سنجش قرار داد .

رویکرد حق گرایانه و نه کالایی به آموزش و تعریف قانون مند و شفاف عدالت آموزشی دو گام مهم و ضروری برای عدالت آموزشی هستند .


https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/24677-/آموزش-و-پرورش-غیر-عادلانه-و-گام-های-ضروری-برای-عدالت-آموزشی-؟

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« آیا دانشگاهی که از خانه خود و درختانی که بر او سایه می افکنند نمی تواند دفاع کند، می تواند جلوی تخریب جنگل ها و خشک شدن تالابها را بگیرد؟ آیا از این دانشگاه انتظار داریم که مشکلات مملکت را حل کند؟ »

پوسترهای کنگره زیست شناسی در دانشگاه تهران و حال و روز محیط زیست و علم !

حسین آخانی/ کنش گر محیط زیست و استاد دانشگاه تهران




* چرا تعداد پوسترها از تعداد آنهایی که آنها را نگاه می کنند بسیار بیشتر است؟

قاعدتا هر کدام از این پوسترها مقالات علمی هستند که باید پاسخ یک سوال را بدهند. در این دو و نیم دهه ای که من شاهد هستم، هر سال هزاران پایان نامه و پوستر و مقاله نوشته می شود؛ ولی چرا ما در حل ساده ترین سوالات درمانده ایم؟


* درست رو به روی محل نصب این پوسترها، با قطع درختان و درختچه ها، ساختمانی غیر قانونی می سازند و صدای هیچ کس در نمی آید. یعنی برگزارکنندگان این کنگره از ظرفیت این همه آدم برای حل یک مشکل در راستای حفظ طبیعت و‌ میراث یک قرن تاریخ علم کشور استفاده نمی کنند.


* چرا با این همه تولیدات علمی، کل گروه های زیست شناسی کشور با ۹۰ سال سابقه نتوانستند حتی یک ژورنال معتبر علمی با اندکس بین المللی منتشر کنند؟

چرا ما در دانشگاه مادر ما یک متخصص اکولوژی نداریم؟


* چرا در دانشگاههای کشور حتی یک نفر متخصص حیات وحش تربیت نشده و اگر هم کسانی دلسوز هستند اغلب به خاطر علاقه شخصی است. در حالی که ازبکستان کشوری فقیر ، در بیابان های آسیای میانه وزارتخانه اکولوژی، حفاظت محیط زیست و تغییر اقلیم دارد. در کشوری با پایین ترین سهم بودجه تحقیقاتی، بالاترین تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهی به خصوص در مقاطع فوق لیسانس و دکتری و شمار مقالات علمی دارد.



* دانشگاه سقوط کرده است و درد آن است که ما حتی چشم مان آن قدر ضعیف شده که حتی قادر به دیدن خرابه های آن نیستیم و گوش مان هم آنقدر ضعیف شده که صدای فروریزش آن را نمی شنویم .


https://sedayemoallem.ir/محیط-زیست/item/24678-/پوسترهای-کنگره-زیست-شناسی-در-دانشگاه-تهران-و-حال-و-روز-محیط-زیست-و-علم

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« رسیدن به ثروت معمولا موجب دست یابی به دیگر مزایای اجتماعی یعنی قدرت و حیثیت (پرستیژ) می گردد »

چرا اکثر دانش‌آموزان علاقه‌ و یا انگیزه ای برای تحصیل ندارند؟

رحیم زایرکعبه/ دکترای جامعه‌ شناسی


* دورکیم، جامعه شناس فرانسوی معتقد بود که پدیده‌های اجتماعی علل اجتماعی دارند و نباید آنها را با علل و عوامل فردی تحلیل نمود. بر این اساس در تحلیل این مسئله که چرا اکثریت دانش آموزان کشور علاقه‌ای به تحصیل ندارند، باید آن را مسئله اجتماعی (اکثریت دانش‌آموزان کشور) دانست نه پدیده یا مسئله‌ای فردی ( تعداد بسیار اندکی از دانش‌آموزان).


* در گذشته، جوانان از طریق تحصیل و کسب علم می‌توانستند به مشاغل دولتی دست یابند. دست یابی به شغل مناسب و دائمی از سوی جوانان موجب تغییر سایر جنبه‌های زندگی آنان یعنی ازدواج ، نوع منزل مسکونی ، نوع وسیله نقلیه و ... می‌شد. اما امروزه در کشور ما تعداد مشاغل دولتی بسیار کاهش یافته و کسانی هم که به مشاغل دولتی دست می یابند، بیشتر از راه‌هایی غیر از تحصیل به آنها دست می‌یابند . به این معنی که آنانی که متعلق به خانواده شهدا هستند یا دارای درصد جانبازی می‌باشند یا در موسسات حکومتی- انقلابی مثل دانشگاه امام صادق ، تحصیل کرده‌اند ، می‌توانند در مشاغل دولتی جذب شوند . بنابراین جوانان به این نتیجه می رسند که یا باید در بخش خصوصی مشغول شوند و یا باید خودشان، کارآفرینی کنند. بخش خصوصی به دلیل تسلط دولت بر همه منابع اقتصادی و همچنین سیاست خارجی نامناسب و تحریم ها بسیار ضعیف و ناکارآمد بوده و در نتیجه نیازمند نیروی متخصص و به روز نمی باشد. کارآفرینی یک جوان برای خود نیز امری آسان نیست.


* خلاصه اینکه امروزه در داخل کشور، افراد جوان و در سن نیروی کار می‌توانند از طریق شرکت در قرعه کشی خودرو، خرید و احتکار دلار و سکه به قیمت دولتی و فروش آنها در زمان مناسب و همچنین فعالیت در رمزارزها و ایردراپ‌ها ، درآمد‌های زیادی را بدون پرداخت مالیات یا تاسیس محل کار به دست آورند. بنابراین این گونه افراد نیازی نمی‌بینند که انرژی خود را در کلاس‌های درس و مدرسه سپری کنند که هم روندی دراز مدت است و هم اینکه نیازمند انرژی ذهنی و مالی بسیار است.


* امروزه دانش‌آموزان برای قبولی در یک رشته خوب و به درد بخور در دانشگاه لازم است که چهار سال دبیرستان را علاوه بر کلاس‌های مدرسه در کلاس‌های تقویتی بیرون از مدرسه نیز شرکت کنند تا بتوانند در یک رقابت دشوار علمی بر رقیبان خود پیروز شوند. در حالی که در گذشته، رقابت علمی امری دشوار و پرهزینه نبود. لذا رقابت علمی دشوار و سنگین برای دانش‌آموزان در قبولی در یک رشته خوب و به درد بخور باعث می‌شود که اکثریت آنان به این نتیجه برسند که تحصیل امر چندان به صرفه و مفیدی نیست و در نتیجه علاقه خود به تحصیل را از دست بدهند.

https://sedayemoallem.ir/دانش-آموز/item/24680-/چرا-اکثر-دانش‌آموزان-علاقه‌-و-یا-انگیزه-ای-برای-تحصیل-ندارند؟

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« وقتی صف ملاقات کنندگان با شخص وزیر آموزش و پرورش پرترافیک است و جنس مطالبات هم همگی از جنس « شخصی » هستند نشان دهنده آن است که روابط عمومی های آموزش و پرورش تعطیل هستند و پاسخ گویی و مسئولیت پذیری مدیران و مسئولان در آن جایگاهی ندارد»

آقای کاظمی ... ملاقات های مردمی با وزیر آموزش و پرورش چیز جدیدی نیست . فکر تحول و مدیریت علمی باشید !

صدای معلم گزارش می کند ؛



* روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش به جا مانده از دولت سیزدهم در بخش اسلاید پرتال خود با عنوان : « وزیر آموزش و پرورش دولت چهاردهم پای حرف فرهنگیان نشست » سعی کرده است تا دل علیرضا کاظمی را به دست آورد اما هنوز این بخش نسبت خود را با سخنان مسعود پزشکیان در حوزه آموزش و تربیت تعریف نکرده است .


* محض یادآوری باید گفت که ملاقات های مردمی با وزیر آموزش و پرورش « پدیده ی جدید و یا منحصر به فردی » نیست و سال هاست که این رویه ادامه داشته بی آن که در اثربخش بودن و یا علمی بودن این گونه نشست ها پژوهش و یا مطالعه ی مستقل و یا علمی صورت گیرد .

برگزاری این ملاقات ها هم فرضا ارتباطی با سیاست های این دولت و یا آن دولت هم ندارد .

عادت و رویه ی نادرستی است که در فرهنگ سازمانی بیمار ما نهادینه شده است .


* اگر وزیر آموزش و پرورش دولت پاسخ گوی پزشکیان به دنبال « ارتباط موثر » می باشد باید که در سیاست های و راهبردی این وزارتخانه در زمینه نوع و جنس ارتباط با بدنه و خوانش مطالبات و انتظارات ؛ بازنگری و تحول جدی صورت بگیرد .

منطقی ترین و بهترین مسیر برای پاسخ به این انتظار هم بخش « روابط عمومی » است .


* این که فرد از جریان پاسخ گویی در این دستگاه تعلیم و تربیت « ناامید » شده و ترجیح می دهد مشکل خود را با شخص اول دستگاه مطرح نماید . شاید که تاثیری داشته باشد .

بنابراین این موضوع نمی تواند نکته ی مثبت و یا قابل طرح و دفاعی برای وزیر آموزش و پرورش باشد .


* وقتی در نشست های خبری این وزارتخانه ، فقط « رسانه های خودی و هم سو » دعوت می شوند و از سوی دیگر خبرنگاران هم سعی می کنند تا نقش « میرزابنویس » را ایفا کنند و چیزی نپرسند و یا نگویند که فلان مسئول به قبایش بر بخورد و برآشفته شود ...

وقتی در کارنامه ی عملکردی مسئولان و مدیران به آیتم « پاسخ گویی » اساسا اهمیتی داده نمی شود و میزان ابقا و ماندگاری فقط تعریف و تمجید از مافوق و ارائه اخبار و گزارش های خوب و صوری است ...

طبیعی است که صف منتظران ملاقات با وزیر آموزش و پرورش شلوغ و پر ترافیک شود .


https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/24681-/آقای-کاظمی-ملاقات-های-مردمی-با-وزیر-آموزش-و-پرورش-چیز-جدیدی-نیست-فکر-تحول-و-مدیریت-علمی-باشید

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« رئیس جدید مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش با توجه به پیشینه و عملکرد خود واقعا چه طرح و برنامه ای برای بازسازی اعتماد و کاهش نارضایتی فراگیر معلمان دارد ؟»

مبنای کارشناسی انتصاب " مجتبی هاشمی " به عنوان رئیس مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش چیست ؟

صدای معلم گزارش می کند ؛



* « صدای معلم » در گزارش خود به تاریخ یکشنبه 11 شهریور 1403 با عنوان : « روابط عمومی و دو جای مهم و راهبردی در آموزش و پرورش ... آقای کاظمی ! تجارب پیشین پیش روی شماست ! » به دو جایگاه ستادی دیگر یعنی « حراست » و « گزینش » هم اشاره کرد . ( این جا )


* امروز شنبه 24 شهریور ؛ پرتال وزارت آموزش و پرورش به انتصاب های جدید توسط وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان پرداخته است . ( این جا )

اخبار رسیده به « صدای معلم » نشان می دهد که انتصاب « حسین صادقی » به عنوان رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش با پذیرش و استقبال خوب معلمان کنش گر رو به رو شده است .

این رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه ی عمومی آموزش ایران امیدوار است که رویه ی غلط این بخش توسط مدیر جدید تصحیح شده و شکاف ( دره ) بی اعتمادی میان « صف » و « ستاد » به سوی بهبودی تمایل یابد هر چند قائم به شخص بودن عملکرد یک دستگاه یک مساله مهم مدیریتی است که باید با مطالبه گری مستمر و هدف مند در « حوزه ی عمومی » اصلاح شود .


* اما پرسش « صدای معلم » از وزیر آموزش و پرورش آن است که مبنای کارشناسی و مدیریتی انتصاب « مجتبی هاشمی » به عنوان « رئیس مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش » چه بوده است ؟

آقای هاشمی در دولت سیزدهم مناصب زیر را عهده دار بوده است :

- مدیرکل ارزیابی عملکرد و پاسخ گویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش

- رئیس مرکز برنامه ریزی منابع انسانی و امور اداری وزارت آموزش و پرورش

( دو پست مهم بالا را ایشان یک جا اداره می کرد ) ( این جا )

« صدای معلم » در گزارش خود به تاریخ یکم آذر 1401 با عنوان : «آقای هاشمی ! چرا معلمان اداره شما را خیلی جدی نمی گیرند!» آیا مديركل ارزيابی و عملكرد و پاسخ گويی به شكايات وزارت آموزش و پرورش به اصول و ویژگی های " حکمرانی خوب " پای بند است ؟ پرسش هایی را خطاب به ایشان مطرح کرد . ( این جا )


.... پرسش « صدای معلم » از آقای هاشمی آن است که آیا نهاد تحت مدیریت ایشان واقعا در جهت تحقق وظایف تعریف شده برای این نهاد نظارتی و کنترل حرکت می کند و پرسش مهم تر این که چرا معلمان ترجیح می دهند به جای طرح شکایت در این اداره و واحدهای تابعه آن بیشتر از مجاری خارج از حوزه ی آموزش و پرورش پی گیر حقوق و مطالبات قانونی و ضایع شده ی خویش باشند ؟


* مجتبی هاشمی هم مانند سایر مدیران ستادی مستقر در دولت سیزدهم هیچ گاه نه به این پرسش ها و گزارش ها پاسخی ارائه کرد و نه در نشست های خبری از رسانه ی صدای معلم برای حضور و طرح پرسش دعوتی به عمل آورد .

پرسش « صدای معلم » آن است که با این توصیفات ؛ چگونه فردی عهده دار بخش مهمی مانند « پاسخ گویی به شکایات » در بزرگ ترین وزارتخانه کشور می شود و ادامه کار می دهد ؟



* « شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران » در خبری عنوان کرده است که : « مدیر کل ارزیابی عملکرد وزارت آموزش و پرورش مجتبی هاشمی که در سال‌های ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ مسئول ارزیابی عملکرد وزارت آموزش و پرورش بوده، نقش اساسی در تغییرات گسترده در مدیریت مدارس کشور داشته است. هاشمی در حذف و جایگزینی بیش از ۲۰ هزار مدیر مدارس، نقش اساسی داشته است » .

آیا آقای هاشمی این ادعا را می پذیرد ؟ آیا پاسخی دارد ؟


* با توجه با تاکیدات فراوان مسعود پزشکیان در دوران رقابت های انتخاباتی بر لزوم توجه محوری و بنیادین به « کار کارشناسی » ؛ پرسش صریح این رسانه از وزیر آموزش و پرورش در مورد این مطالبه ی مهم برای اقناع افکار عمومی فرهنگیان و جامعه چه می تواند باشد ؟

متن کامل گزارش صدای معلم را در این جا مطالعه فرمایید :

https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/24682-/مبنای-کارشناسی-انتصاب-مجتبی-هاشمی-به-عنوان-رئیس-مرکز-حراست-وزارت-آموزش-و-پرورش-چیست-؟

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« در تمامی دهه ها و سال های گذشته نمایندگان ادوار مسببین اصلی وضعیت امروز و مرگ نهاد آموزش و پرورش لرستان بوده اند و امروز نیز همین آقایان که اتفاقا در ادوار مختلف نقش وکیل الدوله ها را داشته از مسببان وضعیت امروز آن نیز به شمار می آیند »

دیار سیاست زدگان و و مرگ نهاد آموزش و پرورش لرستان ؟!

مظفر امیدی / کنشگر فرهنگی - اجتماعی



* مدت‌هاست ناامید و مایوس از احیای ساختار فروپاشیده ی نهاد آموزش و پرورش هستیم؛ نهادی که هر کشتی بانی سکان آن را به دست گرفت به غرق شدن مسافرانش کمک کرد تا به نجات آنان!


* کاش می‌شد باور کنم که در پی آموزش ارزش ها و هنجارهای دینی و معنوی ، اصول انسانی ، اخلاقی و تربیت روحی و جسمی شاگردان (انسان بودن ) فرزندان ایران هستید؛ اما هرگز نمی توانم بپذیرم این حقیقت را و لذا باید گفت که :

اولویت اول شما نماز دستوری (نماز بخشنامه ای ) دل و جان دانش آموزان را صیقل نمی دهد و آنان را به حیات طیبه نمی رساند.


* روح آموزش و رغبت و انگیزه به تحصیل به پایین ترین سطح ممکن رسیده است .

رشد ۵۵ تا ۶۰ درصدی ثبت نام دانش آموزان در مدارس ابتدایی غیرانتفاعی (با کیفیت پایین) در مناطق محرومی چون کوهدشت و دیگر مناطق نشان از بی اعتمادی مطلق مردم به آموزش و پرورش دولتی را می دهد .

وجود مدارس حاشیه ای رها شده و چندگانه در تقسیم بندی های آموزشی ، نابرابری و بی عدالتی آموزشی را به تصویر می کشد .

ناتوانی فراگیران در رقابت کنکور و سطح پایین نمرات امتحانات نهایی و عمدتا توزیع نمرات فله ای داخلی همه سخن از وجود [جزیره ی مرگ آموزشی لرستان ] در دل ساختار وزارت آموزش و پرورش می دهد .

این تنها مواردی جزیی از حجم انبوه آوارهای آموزشی و بوی تعفن ناکارآمدی این نهاد در جزیره ی ما است .


* سالهاست که می نگاریم ....

از دلایل علمی و متغیرهای اثرگذار بر این فروپاشی و استیصال و درماندگی این نهاد؛ سالهاست فریاد می زنیم که نهاد سیاست و نهاد تعلیم و تربیت در هم تنیده اند اما نباید فرهنگ و آموزش قربانی سیاست زدگی کاسبان و منفعت طلبان شود؛ البته که گوش شنوایی نبوده و نیست و نخواهد بود.


* تنها خواسته ی ما این است که در پروژه ی مهر و در آغاز خزان تحصیلی سال جدید حضرتعالی خود قدم رنجه فرمائید و نماز میت آموزش و پرورش ما را بخوانید البته این بار بدون حضور نمایندگان در صف اول شاید در کوچ برزخی رنگ آرامش را ببینیم !

https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/24684-/دیار-سیاست-زدگان-و-و-مرگ-نهاد-آموزش-و-پرورش-لرستان-؟

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
رشد و توسعه نتیجه توجه به انتقادات است ؛

دانشگاه فرهنگیان ؛ آری یا نه ؟

امیرحسین نریمانی/ دانشجو رشته امور تربیتی دانشگاه فرهنگیان


* در موضوع بود یا نبود دانشگاه فرهنگیان نظرات مختلفی مطرح می شود.

سه عنوان که اکثریت نظرات را درون خود می پذیرد: گروه مخالف، گروه میانه و گروه موافق هستند.

گروه مخالف ؛ مخالفت خود را نسبت به مخارج و هزینه های این دانشگاه و تحمیل آن بر آموزش و پرورش، بودجه کشور و ناکارآمدی علمی این دانشگاه اعلام می کنند.

گروه میانه ؛ گاها این دانشگاه را مانند فضای آموزشی محدود در نظر می گیرند و گاهی پویایی بیشتر از هر نظر را مد نظر قرار می دهند و انتقاد ها را به دلیل رشد این دانشگاه بیان می کنند و در وجود داشتن این دانشگاه نظر گاهی نظر منفی و گاهی مثبت دارند.

گروه موافق نیز ضرورت وجود دانشگاه فرهنگیان را تایید و فرایند فعلی حاکم بر این دانشگاه را صحیح و قابل قبول می دانند.

https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/24685-/دانشگاه-فرهنگیان-؛-آری-یا-نه-؟

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
حراست از محیط زیست و داشتن هوای پاک باید از مدرسه آغاز شده به یک « مطالبه ی عمومی و جدی » تبدیل شود و به کل جامعه تسری پیدا کند

بوی ماه مهر همراه با ترافیک و آلودگی هوای چند برابر و البته تعطیلی مطبوع مدارس فرا رسید ؟!

علی پورسلیمان/ روزنامه نگار و مدیر صدای معلم




بی علاقگی به سرنوشت جامعه، به صورت خودخواهی فردگرایانه در جوامع مدرن دیده می شود؛ به عقیده من تمام مسائل جهان ما از بقای کره زمین، قحطی در آفریقا و دیکتاتوری های سیاسی گرفته تا پیشرفت ایدز، همگی؛ ما را به قبول مسئولیت هایمان فرا می‌خوانند.

آنچه ضامن دموکراسی است تنها یک قانون اساسی خوب با بندهای خوب نیست. دموکراسی شرط لازم آزادی است اما شرط کافی نیست. بدونِ شهروندانی آگاه به ارزش های عام، دموکراسی معنا ندارد.

این ارزشهای عام را شهروندان باید از شعر، فلسفه و علوم اجتماعی استخراج کنند.

رامین جهانبگلو

از کتاب" نقد عقل مدرن"



* چند روز دیگر مانند سال های گذشته زنگ آغاز سال تحصیلی در مدارس به « صدا » در می آید و میلیون ها دانش آموز در سراسر کشور راهی کلاس و مدرسه می شوند .

این جنب و جوش در معیت لطافت هوا در ماه پاییز و در دهه ها قبل زیبایی خاصی به این شروع نوستالژیک می داد اما متاسفانه در سایه ی بی خردی و بی کفایتی مسئولان بی مسئولیت و نیز روزمرگی و بی تفاوتی حاکم بر رفتار شهرنشینان به ویژه در کلان شهرها ؛ تصویر تاریک و بغرنجی را از آغاز سال تحصیلی ترسیم نموده است .


این وضعیت رفته رفته پیچیده تر و لاینحل تر هم می شود .


* شرکت کنترل کیفیت هوای تهران اعلام کرد که کیفیت هوای پایتخت در تاریخ ۲۴ شهریور در وضعیت «ناسالم» قرار دارد .

طبق اطلاعات ارائه شده، آلاینده اصلی هوای تهران در ۲۴ ساعت گذشته «ذرات معلق کمتر از ۲.۵ میکرون» با میانگین ۸۷ بود که وضعیت کیفیت هوا را «قابل قبول» نشان می‌داد. اما هم‌اکنون آلاینده اصلی «ذرات معلق کمتر از ۱۰ میکرون» با میانگین ۲۰۰ است که موجب قرار گرفتن کیفیت هوا در وضعیت «ناسالم» شده است .

از ابتدای سال جاری، کیفیت هوای تهران به طور کلی شامل پنج روز پاک، ۱۱۶ روز قابل قبول، ۵۵ روز ناسالم برای گروه‌های حساس و دو روز ناسالم بوده است .

این وضعیت با باز شدن مدارس و افزایش حداقل 30 درصدی ترافیک به سمت وخیم تر شدن پیش می رود .


* چرا رسانه ها و افکار عمومی در این شش ماه کاری به کار آلودگی هوا ندارند اما به محض باز شدن مدارس یک دفعه همگی نگران وضعیت سلامتی دانش آموزان می شوند ؟ و « یک صدا » بر طبل تعطیلی مدارس می کوبند ؟



* مطالبه ی جدی و مستمر کدام یک از وزیران آموزش و پرورش جمهوری اسلامی اجرای قانون هوای پاک بوده است ؟



* حتی یک نفر ننوشته بود که به فرض چرا در صبح گاه مدارس به جای قرائت آن همه دعا و تکرار شعارهای سیاسی و ایدئولوژیک ، یکی از مسئولان و عوامل مدرسه در مورد محیط زیست و یا لزوم هوای پاک صحبتی نمی کند ؟


* در مدت 34 سال حرفه معلمی به ندرت دیده و یا شنیده ام که به عنوان مثال مدیر مدرسه و یا معاون و یا معلمان سر صف در این موضوعات برای دانش آموزان صحبت کرده و « طرح پرسش » کنند .


* میراث شوم دوران طولانی مدت کرونا هم باب شدن و یا مد شدن « آموزش مجازی » بود .

این نوع آموزش هم مانند امور دیگر ما ایرانیان و بر خلاف فلسفه ی تطبیقی و جهانی اش به جای آن که موجب ارتقای کیفیت و سطح آموزش شود به کلید واژه ای نزد عموم مردم و به ویژه مسئولان تبدیل شده که در عوض تعطیلی بی حساب و کتاب مدارس به خاطر آلودگی هوا و سایر شرایط جوی از آن برای توجیه تنبلی مزمن ، بی عرضگی و بی برنامگی خویش بهره جویند و بدتر از آن اکثریت جامعه هم از این گونه تصمیم ها حمایت می کند بی آن که به عواقب و پیامدهای نهادینه شدن چنین وضعیت هایی در آینده بیندیشند .

زیان های این گونه تصمیم ها هم غالبا عاید مدارس عادی دولتی می شود و الا مدارس خاص خودشان می دانند که چگونه این وضعیت را « مدیریت » کنند و سر و صدا بلند نشود .


* نمی توان پذیرفت که مسئولان مدرسه و آموزش و پرورش این همه در صف بر نظم و انضباط تاکید کنند اما وضعیت خارج از مدرسه مانند خیابان ها و جاده ها و... مانند « جنگل بی صاحب » شود و قانون ستیزی و قانون گریزی تبدیل به یک ارزش و هنجار عمومی شود .



* آیا مشاهده ی شکم های برجسته و برآمده حداقل نیمی از دانش آموزان ایرانی این حساسیت را نزد مسئولان مدرسه و آموزش و پرورش ایجاد نمی کند که استفاده از وسایل نقلیه پاک مانند « دوچرخه » را محور گفت و گوها قرار دهند و برای بچه ها تشویقی در نظر بگیرند به جای آن که دائما بر موج کنکور و نمره و رقابت های منفی ناشی از حافظه محوری بدمند .

https://sedayemoallem.ir/محیط-زیست/item/24686-/بوی-ماه-مهر-همراه-با-ترافیک-و-آلودگی-هوای-چند-برابر-و-البته-تعطیلی-مطبوع-مدارس-فرا-رسید-؟

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
«پزشکیان در نشست انتخاباتی دوم با معلمان : من اگر الآن به اینجا رسیدم و این رفتار را پیدا کردم معلمانم بودند که این گونه مرا تربیت کردند و تاثیر معلم در زندگی من بود »

نخستین نشست خبری مسعود پزشکیان رئیس جمهور بدون حضور رسانه های معلمی ؟

صدای معلم گزارش می کند ؛


نخستین نشست خبری «مسعود پزشکیان» رئیس ‌جمهور ایران با حضور رسانه‌های داخلی و خارجی دوشنبه (۲۶ شهریور) در محل سالن اجلاس سران کشورهای اسلامی برگزار شد .

سایت جماران در این رابطه چنین می نویسد : ( این جا )

« در این نشست در چارچوب شعار دولت ، تحقق وفاق ملی؛ فرصت پرسش گری در اختیار رسانه ها از سلایق مختلف قرار گرفت.

هم از لحاظ کیفی و هم کمی تفاوت هایی نسبت به قبل در نظر بوده و حضور بیش از ۳۰۰ خبرنگار از ۲۰۰ رسانه داخلی و خارجی بی سابقه بوده و تعداد سؤالات نیز تفاوت چشم گیری دارد. در این دوره پایگاه های خبری و روزنامه و مجلات نیز علاوه بر خبرگزاری ها و شبکه‌های تلویزیونی حضور دارند از تعدادی از رسانه های محلی و شهرستانی هم دعوت شده اند. تعداد متقاضیان چند برابر افراد حاضر بود اما امکان دعوت از همه میسر نبود.

تلاش شده هیچ صدایی از جامعه رسانه ای در این نشست بدون نماینده نباشد » .


* « من اگر الآن به اینجا رسیدم و این رفتار را پیدا کردم معلمانم بودند که این گونه مرا تربیت کردند و تاثیر معلم در زندگی من بود.

من هنوز یادم نمی رود که در کلاس اول و دوم معلمم با من چگونه برخورد می کرد و چگونه ذهنیت مرا تغییر می داد که چگونه باید بود ، چگونه باید زیست ، چگونه باید حرف زد و چگونه باید رفتار کرد. همان اثر است که الآن من را تا اینجا که آمده ام به همین شکل نگه داشته است. دنبال پول نرفتیم ، دنبال پست نرفتیم ، سعی کردیم به مردم مان خدمت کنیم. الآن اگر هستیم دلمان می خواهد مملکت مان آینده ای پر از برکت ، شکوفایی و خلاقیت در آن شکل بگیرد.


این قول را به شما می دهم من تصورم بلکه باور و یقینم این است اگر قرار است این مملکت درست شود بدون این که در مدرسه ای خلاقیت، نقادی، کارهای تیمی و مشارکت وجود نداشته باشد فردای مملکت درست شدنی نیست.

می خواهیم مملکت درست شود باید مدرسه های ما درست شوند .


اگر قرار است مدرسه درست شود حاکمیت باید مدرسه را ببیند هم تجهیزاتش را هم معلم را و این که معلم غیر از شغل معلمی دغدغه دیگری نداشته باشد .

من این قول را به شما می دهم اگر روزی روزگاری به قدرت رسیدیم اولین و مهم ترین اولویت ما رسیدگی به وضعیت مدارسی باشد که از نظر کادر از نظر تجهیزات از نظر فضا وضعیت نامناسبی دارند .... » .


این ها حرف هایی بودند که مسعود پزشکیان در نشست دوم خود با فرهنگیان در سالن حجاب در دوران رقابت های انتخاباتی بیان کرد . ( این جا )


* پرسش « صدای معلم » از آقای رئیس جمهور آن است که واقعا این حرف ها را از روی باور و اعتقاد زده و یا آن که مانند « قبلی ها » حالت نمایشی و تبلیغاتی داشته و برای جلب نظر معلمان به عنوان بزرگ ترین و موثرترین پایگاه رای در جامعه صورت گرفته است ؟

این نشست چند روز پیش از آغاز سال تحصیلی برگزار شده است در حالی که از هیچ رسانه ی معلمی دعوتی به عمل نیامده است.


* این که در این نشست حتی رسانه ای به آموزش و پرورش و مسائل آن نمی پردازد نشان دهنده آن است که تعلیم و تربیت نه مساله حاکمیت است .نه مساله آقای پزشکیان و نه رسانه ها و نه مساله جامعه .

چیزی که در این 45 سال در نگاه غالب به آموزش و پرورش و معلمان ساری و جاری بوده آن است که این دستگاه ماشین و یا سازمان رایی بیش نیست و البته سکوت غالب بدنه آموزش و پرورش و رسانه های شاغل در آن این وضعیت را استمرار بخشیده و تثبیت نموده است .




* اولویت و توجه به آموزش به عنوان « محور توسعه پایدار » آن نیست که به فرض در نخستین روز بازگشایی مدارس رئیس جمهور در یکی از مدارس حاضر شود و حرف هایی بزند که نزدیک به نیم قرن است که تکرار می شود و گره ای از مسائل و بحران ها نگشوده است و یا این مراسم در « روز معلم » تکرار شود .... .

ایران زمانی در ریل توسعه و پیشرفت قرار خواهد گرفت که توجه به توسعه انسانی و آموزش در صدر برنامه ریزی ها و اولویت ها قرار گیرد .

https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/24689-/نخستین-نشست-خبری-مسعود-پزشکیان-رئیس-جمهور-بدون-حضور-رسانه-های-معلمی-؟

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
بیانیه ی دهم جمعی از پرسش گران و کنش گران آموزش و پرورش ؛

آقای کاظمی وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان ! چرا در مورد معلمان مورد اجحاف قرار گرفته از دولت قبل سکوت کرده اید ؟ چرا اقدامی انجام نمی دهید ؟

صدای معلم منتشر می کند ؛


« من می توانم این وعده را به شما بدهم که اجازه ندهم نیروهای امنیتی و یا حراستی در مدارس بتوانند از آن رفتارهایی کنند که الان انجام می دهند. اگر شما بیایید می توانید این صحنه را تغییر بدهید. البته می توانید ادعا کنید ولی در کف خیابان هم می شود این ادعا را کرد بعد ممکن است آن رفتارهای ناشایست پیش بیاید. نتیجه و آینده کشور با مشکل مواجه خواهد شد.

با هم اگر دست به دست هم بدهیم ؛ اگر با هم باشیم ؛ اگر این وعده هایی که می دهیم وعده های دروغین نباشد ... یک عمر وعده می دهیم و این وضعیت را به وجود آوردیم !

اگر بخواهیم اینها را درست کنیم حتما باید به صحنه بیایید و دیگران را هم به صحنه بکشانید .

به ما کمک کنید.

من می توانم اینها را برای شما فراهم کنم و این را قول می دهم » .

مسعود پزشکیان (همایش فرهنگیان - سه‌شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ - سالن حجاب تهران )


* با توجه به وعده مسعود پزشکیان در کمپین انتخاباتی اش، علی القاعده نخستین و مهم ترین اقدام وزیر آموزش و پرورش در دولت ایشان می باید که در راستای تحقق وعده آقای رئیس جمهور برخورد قانونی بدون تسامح با آمران و عاملان تکوین فرهنگ امنیتی و گسترش بگیر و ببند در آموزش و پرورش در طی استقرار دولت سیزدهم باشد زیرا که آنها مستقیما امنیت روانی، معلمان، دانش آموزان و به طور کل جامعه را به واسطه اقدامات فراقانونی شان هدف قرار دادند.

* تجربه معلمی و کنش گری به ما این توان را می دهد که با قطعیت اعلام کنیم که در آستانه آغاز سال تحصیلی هیچ چیزی نمی تواند به اندازه دلجویی از معلمان و دانش آموزان مورد اجحاف قرار گرفته سرمایه اجتماعی جامعه فرهنگیان را ترمیم و امید و نشاط دانش آموزی را به مدارس و کلاس ها بر گرداند.


* ضرورت حراست از حریم نهاد آموزش و پرورش ایجاب می کند در هر سطحی با افرادی که در دولت سیزدهم برای منتقدان دلسوز و کنش گران مدنی پرونده سازی کردند و به انحای مختلف موجب اذیت و آزار ، اخراج ، بازنشستگی اجباری و در یک کلام « تضییع حقوق شهروندی » آنان شدند برخورد لازم و قانونی صورت گیرد.

* در دولت پیشین، بیش از 300 معلم منتقد و کنش گر توسط هیات های رسیدگی به تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش اخراج شدند.


معلمان کنش گر نه تنها مورد اجحاف، اخراج و تضییع حقوقشان قرار گرفتند بلکه به بسیاری از فرصت طلبان اجازه داده شد با رفتارهای ناشایست حرمت این معلمان دلسوز و مسئول را بشکنند و هر روز عرصه را در زندگی اجتماعی برایشان تنگ تر کنند.


* انواع محدودیت ها . تضییقات در طول دولت ناتمام سیزدهم بر دانشجویان دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی وارد گردید . معلمانی که قرار است در آینده و در کلاس های درس به دانش آموزان « تفکر انتقادی » و « مهارت های شهروندی » را آموزش دهند .

* با وجود گذشت بیش از 50 روز از آغاز به کار دولت پزشکیان و نزدیک به 30 روز از استقرار شما در جایگاه وزارت ، تحول خاصی در وضعیت آن معلمان رخ نداده است و این در حالی است که همکار شما دکتر محمدرضا ظفرقندی در همین دولت دستور توقف احکام تمام دانشجویانی که در سال‌های ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ تعلیق شده‌اند را صادر کرده و در پی آن تمامی دانشجویان اخراجی یا تعلیقی علوم پزشکی به دانشگاه بازگشته اند .

اقدام مهم وزیر علوم در برکناری رئیس نالایق دانشگاه تهران با استقبال خوب افکار عمومی رو به رو شده است .


* وضعیت در حال حاضر به گونه ای شده است که در این مدت کوتاه مدیران ستادی و اداری مستقر از دستورات وزیر آموزش و پرورش حرف شنوی ندارند و به این طریق پزشکیان و سخنان و قول های او را به صورت علنی مورد تمسخر قرار داده اند .


و این در حالی است که بارها نوشته و تصریح کرده ایم :

« حضور و ابقای این مدیران حتی به مدت یک روز هم ناقض صریح میثاق آقای پزشکیان با جامعه بوده و اعتماد از دست رفته را ترمیم و جبران نخواهد کرد » .

* تاکید می کنیم ؛

معلمان منتقد و کنش گر مورد اجحاف قرار گرفته در دولت ابراهیم رئیسی نه تنها باید به کار بازگردند بلکه باید با تمامی آمران و عاملانی که مسبب این وضعیت بوده و در ایجاد و تثبیت « فرهنگ امنیتی » در دستگاه تعلیم و تربیت به هر نحوی « ایفای نقش » کرده اند برخورد جدی و قانونی بدون رو در بایستی صورت بگیرد .



متن کامل بیانیه را در صدای معلم و در لینک زیر مطالعه فرمایید :

https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/24690-/آقای-کاظمی-وزیر-آموزش-و-پرورش-دولت-پزشکیان-چرا-در-مورد-معلمان-مورد-اجحاف-قرار-گرفته-از-دولت-قبل-سکوت-کرده-اید-؟-چرا-اقدامی-انجام-نمی-دهید-؟

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
آقای کاظمی ... وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان ! دقیقا کجا هستید ؟!

چرا رئیس دانشگاه فرهنگیان نسبت به اجرای دستور العمل وزارتی در مورد ممنوعیت شکایت از رسانه ها و خبرنگاران اعتنایی ندارد ؟

صدای معلم گزارش می کند ؛




* بیش از دو هفته از انتشار گزارش « صدای معلم » با عنوان : « آیا دانشگاه فرهنگیان قصد تمکین به دستور وزیر آموزش و پرورش و اجرای قانون را ندارد ؟ » گذشته اما تغییری در وضعیت ایجاد نشده است . ( این جا )


* در این گزارش آمده است :

« تاکنون دو گزارش در « صدای معلم » در مورد شکایت دانشگاه فرهنگیان علیه « امیر اسماعیلی » منتشر گردیده است . ( این جا ) و ( این جا )

در این گزارش ها به ممنوعیت شکایت مدیران آموزش و پرورش علیه رسانه ها و خبرنگاران اشاره و تاکید شده است .

پیشنهاد « ممنوعیت شکایت از رسانه ها » برای نخستین بار در سال 1398 توسط « صدای معلم » مطرح شده و مورد توجه و تایید « جواد حسینی » سرپرست وقت وزارت آموزش و پرورش قرار گرفت و در این موضوع بخشنامه وزارتی به همه ادارات آموزش و پرورش صادر گردید. ( این جا)


« علیرضا کاظمی » پس از رای اعتماد به عنوان وزیر آموزش و پرورش در نامه ای بر اجرای این دستور العمل تاکید کرد .

اما با گذشت حدود یک هفته از دستور العمل بازپس گیری شکایات وزارت آموزش و پرورش از رسانه ها به نظر می رسد این دستورالعمل در حد حرف باقی مانده است » .


* پرسش صریح « صدای معلم » از وزیر آموزش و پرورش دولت صداقت محور پزشکیان آن است که چرا باید دستور وزیر آموزش و پرورش به عنوان عالی ترین مقام اجرایی در آموزش و پرورش روی زمین بماند ؟

اگر قانون و یا دستورالعملی تصویب و ابلاغ می شود اما به مرحله اجرا نمی رسد علت و یا علل آن را باید در کجا جست و جو کرد ؟


* اگر واحدهای ستادی و اجرایی مستقر در وزارت آموزش و پرورش نسبت به فرامین وزیر بی تفاوت باشند و آن را پشت گوش بیندازند ؛ در این صورت می توان از معلمان انتظار داشت که حرف های این مقام را جدی بگیرند و یا به آن اعتماد کنند ؟


* در بیانیه دهم « معلمان پرسش گر و کنش گر » هم که امروز پنج شنبه 29 شهریور منتشر شده چنین آمده است : ( این جا )

« پرسش « گروه پرسش گران و کنش گران » از وزیر آموزش و پرورش دولت مسعود پزشکیان آن است که دلیل این تعلل و انفعال چیست ؟


وضعیت در حال حاضر به گونه ای شده است که در این مدت کوتاه مدیران ستادی و اداری مستقر از دستورات وزیر آموزش و پرورش حرف شنوی ندارند و به این طریق پزشکیان و سخنان و قول های او را به صورت علنی مورد تمسخر قرار داده اند .

و این در حالی است که بارها نوشته و تصریح کرده ایم :

« حضور و ابقای این مدیران حتی به مدت یک روز هم ناقض صریح میثاق آقای پزشکیان با جامعه بوده و اعتماد از دست رفته را ترمیم و جبران نخواهد کرد » .



* بدون تردید استمرار چنین مسائلی در آینده دیوار بی اعتمادی میان وزارتخانه و بدنه آموزش و پرورش را عمیق تر و گسترده تر خواهد کرد و بر باور اولیه افکار عمومی در مورد غیر تحول گرا و غیر عمل گرا بودن علیرضا کاظمی بیش از پیش خواهد افزود .

متن کامل گزارش صدای معلم را در این جا مطالعه فرمایید :

https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/24691-/چرا-رئیس-دانشگاه-فرهنگیان-نسبت-به-اجرای-دستور-العمل-وزارتی-در-مورد-ممنوعیت-شکایت-از-رسانه-ها-و-خبرنگاران-اعتنایی-ندارد-؟

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
2025/07/14 10:47:57
Back to Top
HTML Embed Code: