Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
- Telegram Web
Telegram Web
خیلی.دوست.دارم

خودتم.بخواے.برے

عمرا.نمیـزارم☕️📚
با من ای مردمک دیده نظر نیست تو را
عشق تو بی خبرم کرد و خبر نیست تو را

ما به غم جان بسپردیم و تو آگاه نیی
غم یاران وفادار مگر نیست تو را

#خیالی_بخارایی☕️📚
خسته ام از مردم و از تلخیِ گفتارها
در خودم گم میشوم از زشتیِ کردارها

هر رفیقی را که گفتم همدم و یارم شود
زهر در جانم کند چون نیش سخت مارها

#آوای_سیاوش☕️📚
خموشی پیشه کن در مکتب عشق

که درسِ عاشقی، بی قیل و قال است!

#سحاب‌اصفهانی☕️📚
از صداے چنگ و نے دیگر نمے آیم به شوق
مطربان در ساز ،ڪوبند و هوایے دیگرم

عشق را هر عاشقے دیوانگے خوانَد ولی
عشق دیدار تو و در سر جنونے دیگرم

#سیمین_بهبهانی☕️📚
#الف
هرچند در  دل ما خون کرده ای تو بسیار


صد بوسه از لب تو دیدی
چه ساده چیدم 

#آوای_سیاوش☕️📚
تو ڪه رفتی  همه ی  قافیه ها در بندند
با «تنِ لختِ»غزلهای  پریشان  چه ڪنم؟

من پُراز دردم و درپیله ی خود می پوسم
بی توبا پیڪرِ پوسیده ی بی جان چه ڪنم؟

#الهام_رازقی☕️📚
#،ت
مرا در کودکی شوق دگر بود


خیالم زین حوادث بی خبر بود.

#پروین_اعتصامی☕️📚
#میم
ما با تو یکی جان به درونِ دو تنیم


#لحظه_هاتون_سرشار_از_حس_خوب☕️📚
راه وفا پیش‌گیر، کان ز جفا خوش‌ترست
گرچه جفایت خوش‌ست لیک وفا خوش‌ترست

روی چو گل‌برگ تو از همه گل‌ها فزون
کوی چو گلزار تو از همه جا خوش‌ترست

#هلالی_جغتایی☕️📚
بیچاره دلم  گفت  مرو راه تو این  نیست
اینقدر مگو  ماه  منی   ماه تو این نیست

خود را نگر ای دوست شدی  پیرو و زمین گیر
برگرد از  این راه  که همراه  تو این   نیست

#آوای_سیاوش.. ☕️📚
جسمم همه اشک گشت و چشمم بگریست
در عشق تو بی جسم همی باید زیست

از من اثری نماند این عشق ز چیست
چون من همه معشوق شدم عاشق کیست

#ابوسعيد_ابوالخير☕️📚
#جیم
همت طلب از باطن پیران سحرخیز
زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدند

زنهار مزن دست به دامان گروهی
کز حق ببریدند و به باطل گرویدند

#فروغ_بسطامی☕️📚
به قلبش هرچه میگردم نشان ازدل نمی یایم


گمان دارم دلِ مارا  بجایی سوت و کور انداخت

#آوای_سیاوش.☕️📚
وطن بسوزد و من در خروش و جوش نباشم؟


خدا کند که بمیرم وطن فروش نباشم...

#لیلا_حسین‌_نیا☕️📚
#واو
اگر دستم رسد روزی که انصاف از تو بستانم
قضای عهد ماضی را شبی دستی برافشانم

چنانت دوست می‌دارم که گر روزی فراق افتد
تو صبر از من توانی کرد و من صبر از تو نتوانم

#سعدی☕️📚
#الف
باز هم دل بستم و تقدیر همراهی نکرد
هرچه شوقم بیشتر شد بسته‌تر شد راه‌ها

روزهای روشنم جا مانده پشت ابرها
می‌گذارم بگذرند این روزها و ماه‌ها ..

#سعید_ایران_نژاد☕️📚
رهم در کودکی هموار می بود
چه دانستم درآخر   پیچ وسنگ است

چه تقدیر خوشی در  باورم  بود
که اکنون عرصه برمن سخت تنگ است

#آوای_سیاوش. ☕️📚
من تو را سیر ندیدم که گذشتی از من

#لحظه_هاتون_سرشار_از_حس_خوب☕️📚
بلبـلی کُنـجِ قفـس، آوازِ غـم سر می‌ دهد


کنجِ زندان ازخوشی فریادکردن مشکل است...

#جواد_الماسی☕️📚
2025/06/25 19:05:20
Back to Top
HTML Embed Code: