Telegram Web
Forwarded from بیگانه (Nikally)
سلطه‌گران، سلطه‌گر زاده نمی‌شوند بلکه توسط تربیت و تقلید اجتماعی، سلطه‌گر می‌شوند.
#MasculineDomination
👍3
متاسفانه هیچکس مثل ثنا نمی‌تونه منو به خودم بیاره💔
صفالی
متاسفانه هیچکس مثل ثنا نمی‌تونه منو به خودم بیاره💔
زبونم مو دراورد ولی نتیجه‌ای از تو نمی‌بینم متاسفانه.
همون موقع که چنل/پی‌ویتو از پین درمیارم بدون دیگه ریدی🫶🏼
💋10💅2🖕1
در زندگی هر انسان سقوط و صعود‌های زیادی وجود داره و هرکدوم اینها، به نوبه‌ی خود، به اندازه‌ی تمام زندگی اون فرد ارزشمندن، نه همیشه قراره صعود باشه نه همیشه قراره فرود باشه، توی هرکدوم ازینها که هستین قدرش رو بدونین و کوله‌بارتون رو جمع کنین، چرا که تجربه برای هر انسان جز مهمترین فاکتورهای زندگی کردنشه.
6👍1
فردا باید طول و عرض تهران رو طی کنم و به پروژه‌ای که چندی پیش گفتم تموم شده بپردازم؛ به راستی که این پروژه تا مدتها قراره مماس با کون ما همراهیمون کنه🎀
😭7
لاک مات مشکی عجب متاعی بود و خبر نداشتم پسر💔
❤‍🔥10
مکالمه‌ی من و نرگس هرلحظه در رابطه با دیتاها😭😂
😭3
از حموم اومدم حوله به تن نشستم و منتظرم دستی از غیب برسه تا منو اماده کنه ترگل ورگل کنه بفرسته بیرون🙏🏻
🍓6😭4💋1
دیروز که داشتم هودی می‌پوشیدم خیلی ناگهانی اهنایی که سر بندای کلاهش هست پرید و مستقیم رفت تو چشمم و چند ثانیه طول کشید تا من تشخیص بدم که اینی که مثل گوله خورد تو چشمم چی بود، الان داخل چشمم قرمزه و هنوز درد می‌کنه؛ یاد عید پارسال افتادم که خیلی رندوم تو خیابون در حال خرید کردن بودم که انگشت اشاره‌ی یه اقایی مستقیم اومد و رفت تو چشم من😭😭😂
خداروشکر حداقل چشمای متفاوتی اسیب دید وگرنه الان قطعا کور می‌شدم🙏🏻🙏🏻
🤣7😭3💋2
امروز با صحبت مسالمت‌آمیز حراست دانشکده‌ی فنی رو مجاب کردم که از در عبور کنم(طبق معمول البسه‌ی ما به مزاق این عزیزدل خوش نیومده‌بود، درحالیکه با این البسه هر روز تابستون به اینجا ورود و خروج می‌کردیم) و به آزمایشگاه نقشه‌برداری برسم و علاوه‌براون عزیزدلمون یه قاچ پرتقال خوشمزه هم بهم داد و با دلی روشن منو به سمت داخل راهنمایی کرد🥰🥰
🔥7
حالا یا من خیلی قانع‌کننده بنظر می‌رسیدم یا اقاهه واقعا پذیرا بود، هرچی که بود فهمیدم حرف زدن مهم-
👏6
🎀🎀
❤‍🔥171🍓1
قسمت خوب امروز دقیقا تا ازمایشگاه نقشه‌برداری بود، بعد ازون به یه کصکشی‌ای افتادم که بیا و ببین🙏🏻
از یکی از شرکت‌کنن‌ه‌ها باید ازمون می‌گرفتم بعد گفتم بگو تو کجایی که من بیام اونجا، بعد محل مورد نظرش رو فرستاد رفتم رسیدم دیدم یه کارگاه ساخت ورق‌های فلزی با چندین نفر کارمنده🤡
بعد من با گرلیش‌ترین حالت ممکن و گونه‌های گل‌قرمزی رفته‌بودم نشسته‌بودم بینشون بهشون می‌گفتم خب حالا اعدادی که می‌گم رو لطفا برعکس تکرار کنین🥰
🤣22😭2🥰1
کل امروز گوشیم و با ده درصد شارژ و سر بزنگاه استفاده کردم، به هرجا می‌رسیدم می‌گفتم شارژر فلان دارین اینو بزنین تو شارژ؟💔
ازینور تهران به اونور تهران دوان دوان بودم و اخرشم به اخرین محل مورد نظر نتونستم برسم و قبل رسیدنم بسته بودن🙏🏻
💔5
2025/07/14 03:53:04
Back to Top
HTML Embed Code: