لایک ببینین واقعا اغراق نمی‌کنم، امروز من و نرگس یه قسمتی از روزمون شاهد صحنه‌ای بود که ازین به بعد هرکس خواست فوت فتیشارو جاج کنه از در پشتی خارج می‌شیم🙏🏻

*

تیزر قسمت جدید شرک اومده و به این فکر می‌کنم که چقد طی این سالها سوشال مدیا همه چیز رو عوض کرده، انقدر که حتی انیمیشن‌هایی که در زمان خودشون پر از خلاقیت و داستان‌سرایی‌های نو بودن هم الان تحت‌تاثیر این جو قرار گرفتن.

حتی دوبله‌ها هم اخیرا دیگه اون هیومر رندوم و بدیع رو ندارن، نمی‌دونم داره چی به سر سینمای کودک و نوجوان میاد ولی حقیقتا بنظرم شاهد افولش هستیم.

شاید باورتون نشه ولی می‌خواستیم با اسنپ بریم فرودگاه به مبلغ چهارصد هزار تومان ولی با مترو اومدیم به مبلغ چهارهزارتومان🙏🏻
زودترم رسیدیم تو ترافیکم نموندیم.

ولی هنوزم می‌گم من از فرودگاه متنفرم🎀

هیچی به اندازه‌ی اینکه صبحت رو با خون پریود نشتی‌داده شروع کنی باعث عصبانیت و روانی‌شدن ادم نمی‌شه🙏🏻

یکی ناشناس داده که چرا کم‌پیدا شدی سیسی، بعد به این فک‌ کردم که چرا کم‌پیدا شدم و دیدم چون کل این چندروز درحال پرداختن به امیال انسانی و حیوانی خود بودم و داشتم تجربیاتم رو انباشته می‌کردم تا در فرصت مناسب بیام و مکتوبش کنم🙏🏻چ

حقیقتا که حالم خوبه دوستان، ازینکه احوالاتم رو می‌پرسین خیلی ممنونم، واقعا احساس ارزشمند بودن بهم می‌ده و واقعا برام دوست‌داشتنیه:(
درواقع این چندروز رو دارم بدون فکر کردن به مسائل سخت و‌مختلف می‌گذرونم که بابتش هم بسیار عذاب وجدان دارم ولی خب این هم به نوعی تجربه‌ی زیسته هست.

در هرصورت اخیرا مسائل مختلفی وجود داشت که من باهاشون مواجه شدم و بهشون پرداختم که در موردشون کوچیک کوچیک می‌نویسم.

فعلا کاندوم همراهتون باشه تا ببینیم چی می‌شه🥰

ثنا قراره بیاد تهران و هفته‌ی اخر سال رو باهاش تهران رو بگردم، انقد ازین موضوع خوشحالم که وقتی بهش فکر می‌کنم خون میجهه زیر پوستم🙏🏻

به روتین قبلی زندگی باز می‌گردم با هزاران پیام خوانده‌نشده و کارهای عقب‌افتاده و تکالیف انجام نشده.
چجوری قرارخ از زیر این حجم عظیم کار بیام بیرون خدا می‌دونه🫶🏼🥰

شاید باورتون نشه ولی اخیرا توی یوتیوب به تبلیغات دین مورمون‌ها بر می‌خورم که یه خانومی نازی اومده و داره انسان‌هارو به دین مورمون و کتاب مورمون‌ها دعوت می‌کنه؛ حالا جدای از کانسپت کلا دیدن این حرکت خیلی برام جالبه راستش، همه انگار دنبال نشر عقاید خودشون هستن، هرچقدم که عقیده داشته‌باشن که انسان معتقدی نیستن بازم همونه.

چشم نازنینم عفونت کرده و داره مثل سگ درد می‌کنه، اگه کور نشدم قول می‌دم انسان بهتری در زندگی باشم💀

و در همین حین هم مامانم بابت اینکه بهش زنگ نزدم قهر کرده‌ باهام و به درد من افزوده، فردا بساط خایه‌مالی دارم فک کنم🙏🏻

ولی چند روز زندگی کردن به اسوده‌ترین شکل ممکن طوری از تو توانایی بازگشت به روتینت رو می‌گیره که دیگه نمی‌تونی اون ادم سابق بشی.

فکرشو‌ نمی‌کردم چشمم اینجوری دهنمو‌ سرویس کنه، باورنکردنیه🙏🏻🙏🏻

بابام می‌گه اگه یه عقابو بندازی تو قفس مرغا اونم پرواز کردنو یادش می‌ره، خیلی دوسش داشتم این حرفو راستش:)))