در طول ادوار من اینجا سیمپ انسان‌های مختلفی رو می‌کنم که بعد از یه مدت فراموش می‌شن، واقعا تواناییم در سیمپ کردن داره به بی‌نهایت میل می‌کنه و این برام خوشحال‌کننده‌س🙏🏻

اینکه خونه انقد کثیف باشه که برای هم زدن چاییت، از پیدا کردن یه چاقوی تمیز خوشحال بشی سطحیه که باید خیلی ادونس باشی تا بهش برسی🫱🏼‍🫲🏽

نمی‌دونم دوران کودکی شما با چه انیمیشن‌هایی گذشته ولی این انیمیشن از اولین‌ انیمیشن‌هایی بوده که من بعد از بازگشایی چشمانم به جهان دیدمش، هزار بار خودم نگاهش کردم، صدهزاربار با ثنا؛ بی‌نظیره، انقدر قشنگه که به غیر از خودم چهارنفر دیگه رو هم جمع کردم بردم تا باهم روی پرده‌ی سینما ببینیمش.
به قول ثنا انیمیشن‌های قدیمی انگار سعی می‌کردن مفاهیم متفاوت‌تر و پیچیده‌تری رو به بچه‌ها نشون بدن و این قطعا می‌تونه توی اون دسته‌ باشه.

دیروز جلوی متروی تئاترشهر یه اقای نازنین داشت نی‌همبون می‌زد، از دیدنش ان‌چنان خون گرم توی رگام دویید که خودم متعجب شدم، قشنگ گرمای بندر رو حس کردم و یه مدتی رو با بچه‌ها صرف دیدن و گوش دادنش کردیم، درواقع اینکه تو تهران کسی رو ببینم که نی‌همبون می‌زنه و اهنگ جنوبی تو فضا پخش کرده برام خیلی گرم و ناز بود^^

سلام صفااا
میشه یبار راجب زندگی مجردی توی تهران و چالشاش، تو مرحله ی شروع بگی؟
و اینکه چطور همخونه پیدا کنیم و چه چالش هایی داره و با چه چیزایی قراره روبرو بشیم و چیکارا کنیم کلا ؟
ممنونت میشم ❤️

این ناشناس رو دریافت کردم و فکر کردم بد نیست اگه هم من و هم کساییکه اینجا هستن از چالش‌هایی که به ذهنشون می‌رسه حرف بزنن، ممکنه به درد کسی بخوره.
بصورت شخصی من از تحربیات خودم بخوام بگم، هم‌خونه‌ای رو از گروه دانشگاهمون پیدا کردم و هممون مال یه دانشگاه هستیم بنابرین ازین نظر نمی‌تونم کمک خاصی بکنم یا جای خاصی رو بهت معرفی کنم(اگه کسی می‌دونه لطفا معرفی بکنه).
دوم اینکه تهران شهر بزرگ و کثیفیه، چالش حمل و نقل و رفت و امد و سلامتی برای من توی اولویت بوده و هست و ایده ای ازین بابت که چطور می‌تونم کنترلش کنم ندارم.
نکته‌ی بعدی توی بدو ورودتون به تهران شناختن محله‌های تهران برای اجاره کردن خونه هست، محله هرچی جدیدتر احتمال جوون‌تر بودنش و متعاقبا بی‌ازارتر بودنش بیشتره، ما محله‌هارو نمی‌شناختیم و الان یکم سر این موضوع به مشکل خوردیم.
سوم اینکه اینجا برای خونه گرفتن باید حواست جمع باشه، چون در هر صورت احتمال داره که ادمی که باهاش در تعامل هستی بخواد سرت کلاه بذاره پس باید از کسیکه این شرایط رو می‌شناسه کمک بگیری.

باید با شلوغی زیاد بتونی کنار بیای و به نحوی تحمل کردنش رو یاد بگیری مخصوصا اگه جایی که ازش میای کم جمعیته.
نکته‌ی بعدی اینه که برای تهیه‌ی مایحناج روزمره‌ت یا مرغ و گوشت باید یه محلی رو پیدا کنی که وسایل تازه و درعین‌حال قیمت مناسب داشته‌باشن چون احتمال اینکه مواد کهنه باشن یا بیش از چیزی که هست گرون باشن هست.
بعد دیگه سر و کله زدن با صاحب‌خونه و همسایه هم ممکنه براتون تبدیل به چالش بشه، ما سال اول برامون چالش نبود و از سال دوم برامون تبدیل به چالش شد، باید بدونین که چطور اوضاع رو هندل کنین تا براتون تبدیل به یه مشکل و دردسر نشه.
برای من یاد گرفتن مسیر مترو و کلا حمل و نقل شهری هم چالش بود چون پیچیده بود🤡😂

اینا تجربیات من بود، نمی‌دونم چیزی از قلم انداختم یا نه، اگه چیزی می‌دونین بهش اضافه کنین🌸

امروز به‌طرز عجیبی خوشگل شدم منظور این بدن و این صورت از نمایان کردن این حجم از زیبایی چی می‌تونه باشه؟😔💅🏼

چوخلارین حیکاتیدی

اصلا خنده‌دار نبود.

نمی‌دونم قضیه‌ی این "لی" اخر اسمامونو اینجا نوشتم یا نه ولی خب در هر صورت، توی زبون ترکی وقتی لی در ادامه‌ی یه اسمی میاد به معنای با+اون اسم هستش، درواقع می‌تونیم بگیم اسم رو تبدیل به صفت می‌کنه، مثلا وقتی می‌گن این باغ خیلی صفالیه ینی این باغ باصفا هستش و اینجوری.
این صفالی و ثنالی رو هم بابامون بهمون می‌گفت و من به‌طرز عجیبی ازش بدم میومد، بعدها ثنا انقد استفاده‌ش کرد که بین دوستامون پخش شد و دیگه دوسش داشته‌شدم و الان ته اسم هرکی که بوسی بوسیش می‌کنم اضافه می‌شه🥰😂

دلم برای دریا و بندر تنگ شد:(

بچه‌هالی می‌گم که تو تهران از کجا می‌تونم ازین کیفای کراس بادی پیدا کنم؟

*