1723444315292.jpg
1 MB
زینَتُ المَجالس
چون دلقکانِ شهر پیِ لوت و لقمهای
روزی هزار بار در آن جامهها شدن،
همراه دزد و جانی و جنگیر و فالبین
رسوایِ خاص و عام به هنگامهها شدن،
چون نقشهای الفیه شَلفیّه در قرون
اسطورهٔ وقاحت، در چامهها شدن،
در عرصهٔ قیامت و هنگامهٔ حساب
در زمرهٔ گروهِ سیهنامهها شدن،
آسانتر است، این همه، ای دوست! نزدِ من
تا زینتُ المجالسِ خودکامهها شدن.
چون دلقکانِ شهر پیِ لوت و لقمهای
روزی هزار بار در آن جامهها شدن،
همراه دزد و جانی و جنگیر و فالبین
رسوایِ خاص و عام به هنگامهها شدن،
چون نقشهای الفیه شَلفیّه در قرون
اسطورهٔ وقاحت، در چامهها شدن،
در عرصهٔ قیامت و هنگامهٔ حساب
در زمرهٔ گروهِ سیهنامهها شدن،
آسانتر است، این همه، ای دوست! نزدِ من
تا زینتُ المجالسِ خودکامهها شدن.
شفیعی کدکنی
علی اصغر حکمت وزیر فرهنگِ ما بود. [یادی از فرزندِ شایسته و وارستهٔ ایران و خادم ملت؛ استاد بیهمتا، علی اصغر خان حکمت] محمدرضا شفیعی کدکنی: شادروان علی اصغر حکمت (۱۲۷۲-۱۳۵۹) آن وزیرِ دانشپرور و دورانسازِ ما... در هرگز و همیشهٔ انسان، صفحهٔ ۱۵۶
علی اصغر حکمت وزیر فرهنگِ ما بود.
[یادی از فرزندِ شایسته و وارستهٔ ایران و خادم ملت؛
استاد بیهمتا، علی اصغر خان حکمت]
شادروان علی اصغر حکمت آدمی است که از کودکی در یک خانوادهٔ دینی و مذهبی بزرگ شده، همهٔ قرآن را حفظ داشته و سالی ۳ یا ۴ ماه روزه میگرفته و در تقوا و فضیلت بینظیر است.
او کسی است که از ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۷ سکاندار کشتی فرهنگی ایران است.
حکمت دانشگاه تهران را تأسیس میکند و حتی لغت دانشگاه را او میسازد و اولین رئیس دانشگاه تهران نیز میشود.
حکمت، دانشکدهٔ معقول و منقول را ایجاد میکند، دانشسرای عالی و دانشکدهٔ فنی را تأسیس میکند.
مدارس ابتدایی و متوسطه را در ایران سامان میدهد و کلاسهای مبارزه با بیسوادی را راه اندازی میکند. در کنار اینها او کتابخانهٔ ملی و فرهنگستان، سازمان تربیت بدنی را به وجود آورده و استادیوم امجدیه را میسازد. ضمن اینکه کاوشهای باستان شناسی را سرو سامان میدهد، موزهٔ ایران باستان، پارس و حضرت معصومه سلام الله را در قم میسازد.
آرامگاه فردوسی، سعدی، حافظ، ابن سینا و ابوالفتوح رازی توسط حکمت ساخته شد.
برای اولین بار او بود که کنگرهٔ هزارهٔ فردوسی را در سال ۱۳۱۳ ایجاد کرد و در کنار آن کنگرهٔ هفتصدمین تصنیف گلستان و بوستان برگزار کرد.
علی اصغر خان حکمت اولین تفسیر عظیم قرآن را که کشف الاسرار میبدی است در دانشگاه تهران تصحیح میکند و بسیاری از آیات و سورههای قرآنی را به شعر فارسی در میآورد و اولین کتاب تعلیم قرآن را برای کودکان و نوجوانان مینویسد.
تاریخ ادبیات برون و آثار شکسپیر را ترجمه میکند و به ۳ زبان عربی، انگلیسی و فرانسه تسلط دارد و حتی در زبان اردو نیز اطلاعاتی دارد.
کارهای فرهنگی که حکمت به عنوان سفیر ایران در هند کرده معروف است. حکمت با آدمهایی مثل ابو کلام آزاد، نهرو و گاندی، آشنایی و دوستی داشته است.
حکمت فارسی سرهنویس و شاعر بود.
او ۶۰ سال خاطرات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خود را هر شب نوشته که در ۶۰ دفتر جمع شده که مرحوم دبیر سیاقی ۴ جلد از آن را منتشر کرده است.
یادداشت از دکتر منصور رستگار فسایی
محمدرضا شفیعی کدکنی:
شادروان علی اصغر حکمت (۱۲۷۲-۱۳۵۹) آن وزیرِ دانشپرور و دورانسازِ ما...
در هرگز و همیشهٔ انسان، صفحهٔ ۱۵۶
[یادی از فرزندِ شایسته و وارستهٔ ایران و خادم ملت؛
استاد بیهمتا، علی اصغر خان حکمت]
شادروان علی اصغر حکمت آدمی است که از کودکی در یک خانوادهٔ دینی و مذهبی بزرگ شده، همهٔ قرآن را حفظ داشته و سالی ۳ یا ۴ ماه روزه میگرفته و در تقوا و فضیلت بینظیر است.
او کسی است که از ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۷ سکاندار کشتی فرهنگی ایران است.
حکمت دانشگاه تهران را تأسیس میکند و حتی لغت دانشگاه را او میسازد و اولین رئیس دانشگاه تهران نیز میشود.
حکمت، دانشکدهٔ معقول و منقول را ایجاد میکند، دانشسرای عالی و دانشکدهٔ فنی را تأسیس میکند.
مدارس ابتدایی و متوسطه را در ایران سامان میدهد و کلاسهای مبارزه با بیسوادی را راه اندازی میکند. در کنار اینها او کتابخانهٔ ملی و فرهنگستان، سازمان تربیت بدنی را به وجود آورده و استادیوم امجدیه را میسازد. ضمن اینکه کاوشهای باستان شناسی را سرو سامان میدهد، موزهٔ ایران باستان، پارس و حضرت معصومه سلام الله را در قم میسازد.
آرامگاه فردوسی، سعدی، حافظ، ابن سینا و ابوالفتوح رازی توسط حکمت ساخته شد.
برای اولین بار او بود که کنگرهٔ هزارهٔ فردوسی را در سال ۱۳۱۳ ایجاد کرد و در کنار آن کنگرهٔ هفتصدمین تصنیف گلستان و بوستان برگزار کرد.
علی اصغر خان حکمت اولین تفسیر عظیم قرآن را که کشف الاسرار میبدی است در دانشگاه تهران تصحیح میکند و بسیاری از آیات و سورههای قرآنی را به شعر فارسی در میآورد و اولین کتاب تعلیم قرآن را برای کودکان و نوجوانان مینویسد.
تاریخ ادبیات برون و آثار شکسپیر را ترجمه میکند و به ۳ زبان عربی، انگلیسی و فرانسه تسلط دارد و حتی در زبان اردو نیز اطلاعاتی دارد.
کارهای فرهنگی که حکمت به عنوان سفیر ایران در هند کرده معروف است. حکمت با آدمهایی مثل ابو کلام آزاد، نهرو و گاندی، آشنایی و دوستی داشته است.
حکمت فارسی سرهنویس و شاعر بود.
او ۶۰ سال خاطرات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خود را هر شب نوشته که در ۶۰ دفتر جمع شده که مرحوم دبیر سیاقی ۴ جلد از آن را منتشر کرده است.
یادداشت از دکتر منصور رستگار فسایی
محمدرضا شفیعی کدکنی:
شادروان علی اصغر حکمت (۱۲۷۲-۱۳۵۹) آن وزیرِ دانشپرور و دورانسازِ ما...
در هرگز و همیشهٔ انسان، صفحهٔ ۱۵۶
وزیرِ فرهنگِ ما
یادکرد مرد بزرگ فرهنگ ایران، قافلهسالار سخن و خادم ملت،
شادروان استاد دکتر پرویز ناتل خانلری
در سالروز درگذشت ایشان
پرویز ناتل خانلری پس از تحصیل در مدارس سن لویی، مدرسهٔ آمریکایی و مدرسهٔ ثروت به دارالفنون رفت و به پیشنهاد استاد بدیع الزمان فروزانفر در رشتهٔ ادبی درس خواند.
ایشان در طول تحصیل معلّم دبیرستانهای تهران بود تا اینکه دکترای زبان و ادبیات فارسی را در سال ۱۳۲۲ از دانشگاه تهران دریافت کرد.
استاد راهنمای رسالهٔ دکتری ایشان ملک الشعراء بهار و عنوان رسالهٔ او «تحول غزل در شعر فارسی» بود. این رساله بعدتر با عنوان
«تحقیق انتقادی در عروض و قافیه و چگونگی تحول اوزان غزل فارسی» منتشر شد.
دکتر خانلری از سال ۱۳۳۲ به سمت استادی دانشگاه تهران منصوب شد.
خانلری چه کرد؟
خانلری بنیاد فرهنگ را بنا کرد.
این بنیاد در مدت فعالیت خود بیش از ۳۰۰ عنوان کتاب منتشر کرد که غالب آن از متون مهم تحقیقاتی در زمینهٔ ادبی، تاریخی، ادبی و علمیست.
خانلری همچنین فرهنگستان ادب و هنر، فرهنگستان زبان، بنیاد شاهنامه، انجمن فلسفه و حکمت و اسناد فرهنگی آسیا را تأسیس کرد.
پرویز ناتل خانلری تاریخ زبان فارسی را در ۳ جلد، وزن شعر فارسی، زبان و زبانشناسی و دستور زبان فارسی را نگاشت.
او بود که مجلهٔ جریانسازِ «سخن» را پایهگذاری کرد. این نشریه از سال ۱۳۲۲ تا ۱۳۵۷ محلی برای یادداشتها و مقالههای فرهنگی و ادبی استادان، پژوهشگران و نویسندگان پیشرو و برجستهٔ ایران شد.
با اجرای طرح «سپاه دانش» که ایدهپرداز و پایهگذار آن دکتر خانلری بود، میلیونها کودک روستایی به مدرسه رفتند. خانلری با قبول سمت وزارت فرهنگ، توانست مدرسه را به روستاهای دور و مناطق محروم ببرد.
خانلری نخستین کس در ایران بود که کتاب دستور زبان فارسی را بر مبنای زبانشناسی مدرن تألیف کرد.
کتابهای تاریخ زبان فارسی و وزن شعر فارسی خانلری هنوز از جمله مهمترین مراجع در این حوزهها هستند.
خانلری در سال ۱۳۵۹ منقحترین و معتبرترین نسخهٔ دیوان حافظ را منتشر کرد.
۴۸۶ غزل این دیوان با روش علمی و بر مبنای مقایسه ۱۴ نسخه خطی مهم تنظیم شدهاند.
نثر خانلری یکی از درخشانترین نمونههای نثر معاصر است.
شعر «عقاب» مشهورترین مثنوی ناتل خانلری است که سال ۱۳۲۱ در مجلهٔ مهر در تهران منتشر و به صادق هدایت پیشکش شده است.
#ایران
#پرویز_ناتل_خانلری
یادکرد مرد بزرگ فرهنگ ایران، قافلهسالار سخن و خادم ملت،
شادروان استاد دکتر پرویز ناتل خانلری
در سالروز درگذشت ایشان
پرویز ناتل خانلری پس از تحصیل در مدارس سن لویی، مدرسهٔ آمریکایی و مدرسهٔ ثروت به دارالفنون رفت و به پیشنهاد استاد بدیع الزمان فروزانفر در رشتهٔ ادبی درس خواند.
ایشان در طول تحصیل معلّم دبیرستانهای تهران بود تا اینکه دکترای زبان و ادبیات فارسی را در سال ۱۳۲۲ از دانشگاه تهران دریافت کرد.
استاد راهنمای رسالهٔ دکتری ایشان ملک الشعراء بهار و عنوان رسالهٔ او «تحول غزل در شعر فارسی» بود. این رساله بعدتر با عنوان
«تحقیق انتقادی در عروض و قافیه و چگونگی تحول اوزان غزل فارسی» منتشر شد.
دکتر خانلری از سال ۱۳۳۲ به سمت استادی دانشگاه تهران منصوب شد.
خانلری چه کرد؟
خانلری بنیاد فرهنگ را بنا کرد.
این بنیاد در مدت فعالیت خود بیش از ۳۰۰ عنوان کتاب منتشر کرد که غالب آن از متون مهم تحقیقاتی در زمینهٔ ادبی، تاریخی، ادبی و علمیست.
خانلری همچنین فرهنگستان ادب و هنر، فرهنگستان زبان، بنیاد شاهنامه، انجمن فلسفه و حکمت و اسناد فرهنگی آسیا را تأسیس کرد.
پرویز ناتل خانلری تاریخ زبان فارسی را در ۳ جلد، وزن شعر فارسی، زبان و زبانشناسی و دستور زبان فارسی را نگاشت.
او بود که مجلهٔ جریانسازِ «سخن» را پایهگذاری کرد. این نشریه از سال ۱۳۲۲ تا ۱۳۵۷ محلی برای یادداشتها و مقالههای فرهنگی و ادبی استادان، پژوهشگران و نویسندگان پیشرو و برجستهٔ ایران شد.
با اجرای طرح «سپاه دانش» که ایدهپرداز و پایهگذار آن دکتر خانلری بود، میلیونها کودک روستایی به مدرسه رفتند. خانلری با قبول سمت وزارت فرهنگ، توانست مدرسه را به روستاهای دور و مناطق محروم ببرد.
خانلری نخستین کس در ایران بود که کتاب دستور زبان فارسی را بر مبنای زبانشناسی مدرن تألیف کرد.
کتابهای تاریخ زبان فارسی و وزن شعر فارسی خانلری هنوز از جمله مهمترین مراجع در این حوزهها هستند.
خانلری در سال ۱۳۵۹ منقحترین و معتبرترین نسخهٔ دیوان حافظ را منتشر کرد.
۴۸۶ غزل این دیوان با روش علمی و بر مبنای مقایسه ۱۴ نسخه خطی مهم تنظیم شدهاند.
نثر خانلری یکی از درخشانترین نمونههای نثر معاصر است.
شعر «عقاب» مشهورترین مثنوی ناتل خانلری است که سال ۱۳۲۱ در مجلهٔ مهر در تهران منتشر و به صادق هدایت پیشکش شده است.
#ایران
#پرویز_ناتل_خانلری
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زاگرس؛ هویتِ ساکنانش و پارهٔ تنِ ایران
ماجرای بلوطها چه بود؟
در سال ۱۳۹۹
بعد از اینکه استاد شفیعی کدکنی از کاشت تکبلوطشان در زاگرس باخبر شدند، ذوق و شادمانی ویژهای کردند
و این احساس و هیجان ادامه پیدا کرد تا اینکه اختصاصاً شعری برای بلوطشان سرودند:
درختی که با نام من کاشتید
سر از فخر بر عرشم افراشتید
ز پندارِ نیکِ شما بود، آنک،
سزاوار نیکیم پنداشتید
یکی شعرِ سبزی که تا جاودان،
بماناد، زان خامه بنگاشتید
درخت است آرایشِ شعرِ من
به خویشم دگرباره برگاشتید۱
منم عاشقِ باغ و جوبار و گل
دُرُستم بدین خوی انگاشتید
الی آخر...
۱۰ شهریور ۱۳۹۹
خوشحالی استاد ما را دلگرمتر کرد و چند ماه بعد با همکاری بنیاد الگن و رسانهٔ شفیعی کدکنی و حضور در منطقهٔ حفاظتشدهٔ الگن، چندصد دانهٔ بلوط و چندصد دانهٔ بادام کوهی در عرصه و تپهای با نام ایشان در الگِن کاشته شد.
بزرگترین رویشگاه اکولوژیک ایران، زاگرس که یک شاخه از درختِ مهربانیاش تأمین ۴۵ درصد آب شیرین سراسر ایران است.
زاگرس وامدارِ بلوط است.
زاگرس، پارهٔ تن ایران، ماههاست در آتش میسوزد.
رسانهٔ فرهنگی شفیعی کدکنی
ویدیو: بنیاد الگن
سعید انصاریان
#زاگرس
ماجرای بلوطها چه بود؟
در سال ۱۳۹۹
بعد از اینکه استاد شفیعی کدکنی از کاشت تکبلوطشان در زاگرس باخبر شدند، ذوق و شادمانی ویژهای کردند
و این احساس و هیجان ادامه پیدا کرد تا اینکه اختصاصاً شعری برای بلوطشان سرودند:
درختی که با نام من کاشتید
سر از فخر بر عرشم افراشتید
ز پندارِ نیکِ شما بود، آنک،
سزاوار نیکیم پنداشتید
یکی شعرِ سبزی که تا جاودان،
بماناد، زان خامه بنگاشتید
درخت است آرایشِ شعرِ من
به خویشم دگرباره برگاشتید۱
منم عاشقِ باغ و جوبار و گل
دُرُستم بدین خوی انگاشتید
الی آخر...
۱۰ شهریور ۱۳۹۹
خوشحالی استاد ما را دلگرمتر کرد و چند ماه بعد با همکاری بنیاد الگن و رسانهٔ شفیعی کدکنی و حضور در منطقهٔ حفاظتشدهٔ الگن، چندصد دانهٔ بلوط و چندصد دانهٔ بادام کوهی در عرصه و تپهای با نام ایشان در الگِن کاشته شد.
بزرگترین رویشگاه اکولوژیک ایران، زاگرس که یک شاخه از درختِ مهربانیاش تأمین ۴۵ درصد آب شیرین سراسر ایران است.
زاگرس وامدارِ بلوط است.
زاگرس، پارهٔ تن ایران، ماههاست در آتش میسوزد.
رسانهٔ فرهنگی شفیعی کدکنی
ویدیو: بنیاد الگن
سعید انصاریان
#زاگرس
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غزل زندگی کنیم.
بدرود شاعر!
#محمد_علی_بهمنی
ویدیو:
شبِ محمدعلی بهمنی، سهشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۸
به همت مجلهٔ بخارا
@bukharamag
بدرود شاعر!
#محمد_علی_بهمنی
ویدیو:
شبِ محمدعلی بهمنی، سهشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۸
به همت مجلهٔ بخارا
@bukharamag
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
و گفت:
«مُصطفیٰ عَلیهالسّلام نمُرده است.
نصیبِ چشمِ تو از مُصطفیٰ مُرده است.»
ذکر شیخ ابوالعبّاسِ قصّاب رحمة الله علیه
تذکرةالاولیاء شیخِ عطّار
تصحیح محمدرضا شفیعی کدکنی
«مُصطفیٰ عَلیهالسّلام نمُرده است.
نصیبِ چشمِ تو از مُصطفیٰ مُرده است.»
ذکر شیخ ابوالعبّاسِ قصّاب رحمة الله علیه
تذکرةالاولیاء شیخِ عطّار
تصحیح محمدرضا شفیعی کدکنی
دعوت به خراسان
...
دانم که بهر بندگی خاصگان حق
وقف است سال و ماه تو را زندگانیا
وین بندگی به میریِ عالم نمیدهی
زین رو به چشم من، تو امیرِ جهانیا
جز مدحشان که زینتِ عرش است و قدسیان
هر مدحتی که هست، گم است و گمانیا
بادا که سال نو به وطن ره سپر شوی
بر خوان فقرِ خود کُنَمت میزبانیا
وانگه زِ ری به سوی خراسان شویم و تو
گردی شفیعِ من زِ چنین تیره جانیا
بر دَرگَهی که خیلِ ملائک به روز و شب
صف بستهاند جمله پیِ پاسبانیا
[محمدرضا شفیعی کدکنی
بخشی از شعر «دعوت به خراسان»
خطاب به شادروان استاد احمد مهدوی دامغانی برای بازگشت به وطن]
منتشر شده در مجلهٔ بخارا، شهریور ۱۳۹۱
عکس: حرمِ مولانَا الرّضا علیه السّلام
آرشیوی، مصطفی شفیعی کدکنی
...
دانم که بهر بندگی خاصگان حق
وقف است سال و ماه تو را زندگانیا
وین بندگی به میریِ عالم نمیدهی
زین رو به چشم من، تو امیرِ جهانیا
جز مدحشان که زینتِ عرش است و قدسیان
هر مدحتی که هست، گم است و گمانیا
بادا که سال نو به وطن ره سپر شوی
بر خوان فقرِ خود کُنَمت میزبانیا
وانگه زِ ری به سوی خراسان شویم و تو
گردی شفیعِ من زِ چنین تیره جانیا
بر دَرگَهی که خیلِ ملائک به روز و شب
صف بستهاند جمله پیِ پاسبانیا
[محمدرضا شفیعی کدکنی
بخشی از شعر «دعوت به خراسان»
خطاب به شادروان استاد احمد مهدوی دامغانی برای بازگشت به وطن]
منتشر شده در مجلهٔ بخارا، شهریور ۱۳۹۱
عکس: حرمِ مولانَا الرّضا علیه السّلام
آرشیوی، مصطفی شفیعی کدکنی
خرّم تن آنکه نام نیکش
مانَد پس مرگ جاودانی
سعدی
با دریغ و افسوس
درگذشت مترجم، مصحّح و استاد پیشکسوت دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران را به اطلاع اهالی فرهنگ و ادبدوستان میرسانیم.
یکی از آثار استاد تجلیل
کتاب ماندگار «معانی و بیان» است که هنوز هم بعد از چند دهه، منبع مهم و خواندنی بسیاری از علاقهمندان ورود به مقاطع تکمیلی دانشگاهی در رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی است.
جهان آفرین بر تو رحمت کناد
دگر هرچه گویم فسانهست و باد
رسانهٔ فرهنگی شفیعی کدکنی
مجلس یادبود معلم؛ دکتر جلیل تجلیل:
پنجشنبه، ۱۵ شهریور ۱۴۰۳، از ساعت ۱۳ الی ۱۴:۳۰
تهران، میدان فاطمی، مسجد نور
مانَد پس مرگ جاودانی
سعدی
با دریغ و افسوس
درگذشت مترجم، مصحّح و استاد پیشکسوت دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران را به اطلاع اهالی فرهنگ و ادبدوستان میرسانیم.
یکی از آثار استاد تجلیل
کتاب ماندگار «معانی و بیان» است که هنوز هم بعد از چند دهه، منبع مهم و خواندنی بسیاری از علاقهمندان ورود به مقاطع تکمیلی دانشگاهی در رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی است.
جهان آفرین بر تو رحمت کناد
دگر هرچه گویم فسانهست و باد
رسانهٔ فرهنگی شفیعی کدکنی
مجلس یادبود معلم؛ دکتر جلیل تجلیل:
پنجشنبه، ۱۵ شهریور ۱۴۰۳، از ساعت ۱۳ الی ۱۴:۳۰
تهران، میدان فاطمی، مسجد نور
کتابی فصیحتر از شاهنامه نیست.
◾ناقد بزرگ عرب، ابن اثیر جزری که برادر ابن اثیر مؤلف الکامل است در کتاب المثل السائر فی ادب الکاتب و الشاعر شاهنامه را ستوده و قرآن عجم نامیده و وجود آن را دلیل برتری ایرانیان در شاعری بر تازیان شمره است.
ترجمهٔ این سخنان از محمدرضا شفیعی کدکنی:
شاعر هرگاه بخواهد امور بیشماری را که معانی پراکنده یی دارند در شعر خود بیاورد، نیازمند آن باشد که سخن خویش را درازدامن کند و دویست و یا سیصد بیت یا بیشتر از اینها بسراید، بیگمان در همهٔ آن ابیات، نیکآور و موفق نخواهد بود و حتی در بیشتر اینها نیز. چرا که توفیق او در اندکی از آن ابیات است و بیشتر آن ابیات پست و ناپسند خواهد بود. اما کار نویسنده بدینگونه نیست. چرا که او در یک نامه چندان که به ده ورق از کاغذها برسد حتی بیش تر از اینها مینویسد به حدی که مشتمل بر سیصد سطر یا چهارصد و پانصد باشد و در همهٔ این نوشتهها موفق وخوشسخن خواهد بود.
و این امری است که هیچ خلافی در آن نیست. چرا که ما آن را خود دیدهایم و شنیدهایم و گفتهایم.
از این روی است که من دریافتم که ایرانیان در این نکته بر عرب ترجیح دارند.
چرا که شاعر ایشان (ایرانیان، فردوسی) کتابی را از آغاز تا پایان به شعر تصنیف میکند و این کتاب گزارش داستانها و حالات است و با این همه در زبان ملی ایشان، در نهایت فصاحت و بلاغت است. همچنان که فردوسی در سرودن کتاب معروف شاهنامه این کار را کرده است.
و این کتاب شصتهزار بیت شعر است شامل تاریخ ایرانیان، و این کتاب قرآن این ملت است و همهٔ فصیحان ایران همرأی و همعقیدهاند که در زبان ایشان
کتابی فصیحتر از شاهنامه نیست. و چنین چیزی در زبان عرب یافت نمیشود، با همهٔ گسترشی که این زبان دارد و با همهٔ شاخههایی که در هنرها و هدفهای
آن هست.
راهنمای کتاب، سال ۱۲، صص ۲۸۱-۲۸۰
◾ناقد بزرگ عرب، ابن اثیر جزری که برادر ابن اثیر مؤلف الکامل است در کتاب المثل السائر فی ادب الکاتب و الشاعر شاهنامه را ستوده و قرآن عجم نامیده و وجود آن را دلیل برتری ایرانیان در شاعری بر تازیان شمره است.
ترجمهٔ این سخنان از محمدرضا شفیعی کدکنی:
شاعر هرگاه بخواهد امور بیشماری را که معانی پراکنده یی دارند در شعر خود بیاورد، نیازمند آن باشد که سخن خویش را درازدامن کند و دویست و یا سیصد بیت یا بیشتر از اینها بسراید، بیگمان در همهٔ آن ابیات، نیکآور و موفق نخواهد بود و حتی در بیشتر اینها نیز. چرا که توفیق او در اندکی از آن ابیات است و بیشتر آن ابیات پست و ناپسند خواهد بود. اما کار نویسنده بدینگونه نیست. چرا که او در یک نامه چندان که به ده ورق از کاغذها برسد حتی بیش تر از اینها مینویسد به حدی که مشتمل بر سیصد سطر یا چهارصد و پانصد باشد و در همهٔ این نوشتهها موفق وخوشسخن خواهد بود.
و این امری است که هیچ خلافی در آن نیست. چرا که ما آن را خود دیدهایم و شنیدهایم و گفتهایم.
از این روی است که من دریافتم که ایرانیان در این نکته بر عرب ترجیح دارند.
چرا که شاعر ایشان (ایرانیان، فردوسی) کتابی را از آغاز تا پایان به شعر تصنیف میکند و این کتاب گزارش داستانها و حالات است و با این همه در زبان ملی ایشان، در نهایت فصاحت و بلاغت است. همچنان که فردوسی در سرودن کتاب معروف شاهنامه این کار را کرده است.
و این کتاب شصتهزار بیت شعر است شامل تاریخ ایرانیان، و این کتاب قرآن این ملت است و همهٔ فصیحان ایران همرأی و همعقیدهاند که در زبان ایشان
کتابی فصیحتر از شاهنامه نیست. و چنین چیزی در زبان عرب یافت نمیشود، با همهٔ گسترشی که این زبان دارد و با همهٔ شاخههایی که در هنرها و هدفهای
آن هست.
راهنمای کتاب، سال ۱۲، صص ۲۸۱-۲۸۰
@shafiei_kadkani
ـــــــــــــــــــــــ
نقشهٔ آزادی
▪️با نقطه، نقطه،
نقطهٔ خون،
خونِ رهروان
خونِ هزار مهسا خونِ بسی جوان
این نقشه بر سراسر میهن
در حال شکلگیری و در گسترانگی
میگسترد به هرسو در بیکرانگی.
این نقشه را، شبانه، به یکبار
نتوان کشید و دید
در طول سالیانش، با خون توان کشید
با خون نسلها
پررنگ و آشکار شود، در برابرت
تا ناکجایِ هرگزیِ حیرتآورت
این نقشهٔ شکفتگی و شادی وطن
این نقشهٔ رهایی و آزادی وطن
محمدرضا شفیعی کدکنی
مهرماه ۱۴۰۱
#مهسا_امینی
ـــــــــــــــــــــــ
نقشهٔ آزادی
▪️با نقطه، نقطه،
نقطهٔ خون،
خونِ رهروان
خونِ هزار مهسا خونِ بسی جوان
این نقشه بر سراسر میهن
در حال شکلگیری و در گسترانگی
میگسترد به هرسو در بیکرانگی.
این نقشه را، شبانه، به یکبار
نتوان کشید و دید
در طول سالیانش، با خون توان کشید
با خون نسلها
پررنگ و آشکار شود، در برابرت
تا ناکجایِ هرگزیِ حیرتآورت
این نقشهٔ شکفتگی و شادی وطن
این نقشهٔ رهایی و آزادی وطن
محمدرضا شفیعی کدکنی
مهرماه ۱۴۰۱
#مهسا_امینی
@shafiei_kadkani
ـــــــــــــــــــــــ
نقضِ غَرَض!
[دربارهٔ کتبِ درسیِ فارسی]
▪️مطلقاً به تلویزیون و رادیو نگاه نمیکنم و گوش نمیدهم. بسیار طبیعی است اگر از این رسانهها بیخبر باشم. خوشبختانه روزنامه هم اصلاً نمیخوانم.
فقط میدانم که کتابهای درسیِ فارسیِ ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان نمونهٔ درخشان و معجزآسایِ «نقضِ غَرَض» است و دشمنکام شدنِ زبان فارسی. یعنی بهترین راه برای گریزان کردنِ بچهها و جوانان از فرهنگ و ادبیّات ایرانی است.
با سخنِ من باید از متصدّیانِ تألیف و تولید این کتابها عذرخواهی کنم که حتماً از من خواهند رنجید. برنجند! بعضی از ایشان عزیزان مناند. از قدیم میگفتند: «عقلِ وزیر» چیزی است و «عقلِ وزارت» چیز دیگر است. اینها وقتی خارج از پست اداریشان حرف میزنند، ظاهراً معقول و بهرهمند از ذوق و شعورند، وقتی عمل میکنند حاصلِ کارشان خلاف تمام آن دعویهاست.
در مورد کتابهای دانشگاهی و فارسیِ عمومی متداول، کتابی هست که من آن را تا دو سه سال پیش، که پسرم دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف شد، ندیده بودم. یک روز، با رفیقش آمدند و چون مجبور بودند از روی آن امتحان بدهند از من پرسشهایی میکردند. کتابِ ذوقْکُشِ بیفایدهای بود. یکی دیگر از مظاهر آن «نقضِ غَرَض» که بدان اشارت کردم، گویی ما هنوز بین آموزشِ ادبیّات و فرهنگ از یک سوی و تعلیمِ «اخلاقیّات» و آموزشهای حزبی از سوی دیگر، تفاوت قائل نشدیم.
محمدرضا شفیعی کدکنی
فصلنامهٔ هستی، شمارهٔ بهاری، ۱۳۷۲، صفحهٔ ۶۶، نظرخواهی درمورد فرهنگ؛ فرهنگ گذشته و نیازهای امروز
https://www.instagram.com/shafiei_kadkani
ـــــــــــــــــــــــ
نقضِ غَرَض!
[دربارهٔ کتبِ درسیِ فارسی]
▪️مطلقاً به تلویزیون و رادیو نگاه نمیکنم و گوش نمیدهم. بسیار طبیعی است اگر از این رسانهها بیخبر باشم. خوشبختانه روزنامه هم اصلاً نمیخوانم.
فقط میدانم که کتابهای درسیِ فارسیِ ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان نمونهٔ درخشان و معجزآسایِ «نقضِ غَرَض» است و دشمنکام شدنِ زبان فارسی. یعنی بهترین راه برای گریزان کردنِ بچهها و جوانان از فرهنگ و ادبیّات ایرانی است.
با سخنِ من باید از متصدّیانِ تألیف و تولید این کتابها عذرخواهی کنم که حتماً از من خواهند رنجید. برنجند! بعضی از ایشان عزیزان مناند. از قدیم میگفتند: «عقلِ وزیر» چیزی است و «عقلِ وزارت» چیز دیگر است. اینها وقتی خارج از پست اداریشان حرف میزنند، ظاهراً معقول و بهرهمند از ذوق و شعورند، وقتی عمل میکنند حاصلِ کارشان خلاف تمام آن دعویهاست.
در مورد کتابهای دانشگاهی و فارسیِ عمومی متداول، کتابی هست که من آن را تا دو سه سال پیش، که پسرم دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف شد، ندیده بودم. یک روز، با رفیقش آمدند و چون مجبور بودند از روی آن امتحان بدهند از من پرسشهایی میکردند. کتابِ ذوقْکُشِ بیفایدهای بود. یکی دیگر از مظاهر آن «نقضِ غَرَض» که بدان اشارت کردم، گویی ما هنوز بین آموزشِ ادبیّات و فرهنگ از یک سوی و تعلیمِ «اخلاقیّات» و آموزشهای حزبی از سوی دیگر، تفاوت قائل نشدیم.
محمدرضا شفیعی کدکنی
فصلنامهٔ هستی، شمارهٔ بهاری، ۱۳۷۲، صفحهٔ ۶۶، نظرخواهی درمورد فرهنگ؛ فرهنگ گذشته و نیازهای امروز
https://www.instagram.com/shafiei_kadkani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مدرسه
بانو توران میرهادی؛
پایهگذار مدرسهٔ فرهاد از ۱۳۳۴ تا ۱۳۵۹
و کوشندهٔ برجستهٔ ادبیات کودک و نوجوان. با تلاشهای ایشان و همکارانشان فرهنگنامهٔ ارجمند کودک و نوجوان منتشر شد.
ایشان از بنیادگذاران شورای کتاب کودک بودند که ۶۰ سال در زمینهٔ آموزش و پرورش و فرهنگ و ادبیات کودک و نوجوان تلاش کردند.
توران خانم رشتهٔ روانشناسی تربیتی را در دانشگاه سوربن به پایان رساند و پس از آن رشتهٔ آموزش پیشدبستانی را در کالج سوونیه ادامه داد. او در این دوره در کلاسهای درس هنری والون و ژان پیاژه دو روانشناس پُرآوازه در حوزه معرفتشناسی کودک حضور یافت.
موضوع نظریههای رشد هنری والون و ژان پیاژه در این دوره حتی در اروپا تازه بودند و میرهادی فرصت کرد که این دیدگاهها را بیاموزد و در ایران به کار ببندد. در همین دوره بود که او در جریان آموزشهای خود با آموزشگران بزرگ اروپا و ایالات متحده آمریکا همچون فردریک فریبل، یوهان هانریش پستالوزی، اوید دکرولی، جان دیویی، سلستین فرنه و ماریا مونتهسوری آشنا شد. در میان این استادان او بیش از دیگران به روش و رویکرد اوید دکرولی پزشک و آموزشگر بلژیکی گرایش نشان میداد.
بانو توران میرهادی؛
پایهگذار مدرسهٔ فرهاد از ۱۳۳۴ تا ۱۳۵۹
و کوشندهٔ برجستهٔ ادبیات کودک و نوجوان. با تلاشهای ایشان و همکارانشان فرهنگنامهٔ ارجمند کودک و نوجوان منتشر شد.
ایشان از بنیادگذاران شورای کتاب کودک بودند که ۶۰ سال در زمینهٔ آموزش و پرورش و فرهنگ و ادبیات کودک و نوجوان تلاش کردند.
توران خانم رشتهٔ روانشناسی تربیتی را در دانشگاه سوربن به پایان رساند و پس از آن رشتهٔ آموزش پیشدبستانی را در کالج سوونیه ادامه داد. او در این دوره در کلاسهای درس هنری والون و ژان پیاژه دو روانشناس پُرآوازه در حوزه معرفتشناسی کودک حضور یافت.
موضوع نظریههای رشد هنری والون و ژان پیاژه در این دوره حتی در اروپا تازه بودند و میرهادی فرصت کرد که این دیدگاهها را بیاموزد و در ایران به کار ببندد. در همین دوره بود که او در جریان آموزشهای خود با آموزشگران بزرگ اروپا و ایالات متحده آمریکا همچون فردریک فریبل، یوهان هانریش پستالوزی، اوید دکرولی، جان دیویی، سلستین فرنه و ماریا مونتهسوری آشنا شد. در میان این استادان او بیش از دیگران به روش و رویکرد اوید دکرولی پزشک و آموزشگر بلژیکی گرایش نشان میداد.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نامِ احمد نامِ جمله انبیاست...
[جلال الدین محمد بلخی، مثنوی شریف]
با یاد هنرمند فقید موسیقی مقامی خراسان، بخشی و نوازندهٔ چیرهدستِ دوتار؛ شادروان حاج قربان سلیمانی
#احمد
[جلال الدین محمد بلخی، مثنوی شریف]
با یاد هنرمند فقید موسیقی مقامی خراسان، بخشی و نوازندهٔ چیرهدستِ دوتار؛ شادروان حاج قربان سلیمانی
#احمد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
میهنم، ایرانِ من!
ویدیو: مستند «معلمی برای همهٔ بچههای ایل» به کارگردانی ابراهیم حقیقی، ۱۳۵۷
که به روش نوین شادروان استاد محمد بهمنبیگی در تأسیس آموزش و پرورش نوین عشایری میپردازد.
#ایران
ویدیو: مستند «معلمی برای همهٔ بچههای ایل» به کارگردانی ابراهیم حقیقی، ۱۳۵۷
که به روش نوین شادروان استاد محمد بهمنبیگی در تأسیس آموزش و پرورش نوین عشایری میپردازد.
#ایران
میخواستم جوابِ سلامی شوم، نشد
میخواستم سرود قیامی شوم، نشد
تا بر لبانِ صبح پیامی شوم، نشد
میخواستم که بهر صفآراییِ وطن
شمشیرِ انتقامِ نیامی شوم، نشد
همواره نقش آرزویم بود اینکه من
جولانِ آذرخشِ کلامی شوم، نشد
غوغای کینه بود و دلم خواست، لحظهای
مهرآشنا کبوترِ بامی شوم، نشد
در کوچهٔ محبت و در چار راهِ عشق
میخواستم جوابِ سلامی شوم، نشد.
محمدرضا شفیعی کدکنی
از مجموعه شعر تازهٔ «نامهای به آسمان»
عکس: پریسا احدیان
میخواستم سرود قیامی شوم، نشد
تا بر لبانِ صبح پیامی شوم، نشد
میخواستم که بهر صفآراییِ وطن
شمشیرِ انتقامِ نیامی شوم، نشد
همواره نقش آرزویم بود اینکه من
جولانِ آذرخشِ کلامی شوم، نشد
غوغای کینه بود و دلم خواست، لحظهای
مهرآشنا کبوترِ بامی شوم، نشد
در کوچهٔ محبت و در چار راهِ عشق
میخواستم جوابِ سلامی شوم، نشد.
محمدرضا شفیعی کدکنی
از مجموعه شعر تازهٔ «نامهای به آسمان»
عکس: پریسا احدیان
Forwarded from شفیعی کدکنی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مستانِ نیمشب به ترنّم
آوازهای سرخِ تو را باز
ترجیعوار زمزمه کردند
نامت هنوز وردِ زبانهاست.
محمدرضا شفیعی کدکنی
#محمد_رضا_شجریان
#شجریان
۱ مهرماه ۱۳۱۹ | ۱۷ مهرماه ۱۳۹۹
آوازهای سرخِ تو را باز
ترجیعوار زمزمه کردند
نامت هنوز وردِ زبانهاست.
محمدرضا شفیعی کدکنی
#محمد_رضا_شجریان
#شجریان
۱ مهرماه ۱۳۱۹ | ۱۷ مهرماه ۱۳۹۹
همچنان من میسرایم
[هشتادوپنج سالگی]
همچنان من میسرایم، میسرایم، میسرایم
تا درختِ خشکِ معجزهای دورِ
آن پیامبرهای دیرین،
بار دیگر گل برآرد
وز سرِ هر شاخسارش
صد هزاران مرغِ خوشخوان پَر گشاید
همچنان من میسرایم
تا شکوفههای ایمان و یقین از نو برآید
همچنان من میسرایم
تا هزارِ نغمهگر،
همراهِ من،
در نغمهخوانی
صد هزاران پرده آواز از گلوی خود سراید
وین شبِ وحشت سر آید
همچنان من میسرایم
میسرایم
میسرایم.
محمدرضا شفیعی کدکنی
عکس: سهیلا ادیب
[هشتادوپنج سالگی]
همچنان من میسرایم، میسرایم، میسرایم
تا درختِ خشکِ معجزهای دورِ
آن پیامبرهای دیرین،
بار دیگر گل برآرد
وز سرِ هر شاخسارش
صد هزاران مرغِ خوشخوان پَر گشاید
همچنان من میسرایم
تا شکوفههای ایمان و یقین از نو برآید
همچنان من میسرایم
تا هزارِ نغمهگر،
همراهِ من،
در نغمهخوانی
صد هزاران پرده آواز از گلوی خود سراید
وین شبِ وحشت سر آید
همچنان من میسرایم
میسرایم
میسرایم.
محمدرضا شفیعی کدکنی
عکس: سهیلا ادیب