💠 امامت در کودکی؛ واقعیتی تاریخی
تنها توجیه برای سکوت دستگاه خلافت آن دوره و بازی نکردن با این برگ آن است که آنها میدانستند امامت زودهنگام پدیدهای حقیقی است، نه چیزی ساختگی و تصنعی. البته در حقیقت این حاکمان نخست کوشیدند تا با این برگ بازی کنند؛ اما نتوانستند و در نتیجه به این واقعیت پی بردند. تاریخ برای ما روایت نموده که آنان کوششهایی از این دست انجام دادند و به شکست برخوردند؛ اما هرگز نمونهای را برای ما بازنمیگوید که پدیده امامت زودهنگام به سستی دچار شده یا امام کودک به تنگنایی افتاده باشد که در آن درمانده گشته یا اعتماد مردم به وی تزلزل یافته باشد. این معنای همان سخن است که گفتیم: امامت زودهنگام یک پدیده واقعی در زندگانی اهلبیت علیهمالسلام است، نه فقط یک فرضیه.
این پدیده واقعی ریشهها و حالتهایی همانند در میراث رسالتهای آسمانی و راهبریهای ربّانی دارد. یحیی علیهالسلام مثالی است که برای پدیده امامت زودهنگام در میراث ربّانی اهلبیت علیهمالسلام کفایت میکند؛ همو که خداوند درباره وی فرموده است: «يَا يَحْيَىٰ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيّاً». ای یحیی! کتاب را نیرومندانه برگیر. و در کودکی به او حکم [نبوت] عطا کردیم.
📚 پژوهشی دربارۀ امام مهدی(ع)، ص۶۶.
🔗 پژوهشگاه شهید صدر را در ایتا و اینستاگرام دنبال کنید.
🆔 @shahidsadr
تنها توجیه برای سکوت دستگاه خلافت آن دوره و بازی نکردن با این برگ آن است که آنها میدانستند امامت زودهنگام پدیدهای حقیقی است، نه چیزی ساختگی و تصنعی. البته در حقیقت این حاکمان نخست کوشیدند تا با این برگ بازی کنند؛ اما نتوانستند و در نتیجه به این واقعیت پی بردند. تاریخ برای ما روایت نموده که آنان کوششهایی از این دست انجام دادند و به شکست برخوردند؛ اما هرگز نمونهای را برای ما بازنمیگوید که پدیده امامت زودهنگام به سستی دچار شده یا امام کودک به تنگنایی افتاده باشد که در آن درمانده گشته یا اعتماد مردم به وی تزلزل یافته باشد. این معنای همان سخن است که گفتیم: امامت زودهنگام یک پدیده واقعی در زندگانی اهلبیت علیهمالسلام است، نه فقط یک فرضیه.
این پدیده واقعی ریشهها و حالتهایی همانند در میراث رسالتهای آسمانی و راهبریهای ربّانی دارد. یحیی علیهالسلام مثالی است که برای پدیده امامت زودهنگام در میراث ربّانی اهلبیت علیهمالسلام کفایت میکند؛ همو که خداوند درباره وی فرموده است: «يَا يَحْيَىٰ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيّاً». ای یحیی! کتاب را نیرومندانه برگیر. و در کودکی به او حکم [نبوت] عطا کردیم.
📚 پژوهشی دربارۀ امام مهدی(ع)، ص۶۶.
🔗 پژوهشگاه شهید صدر را در ایتا و اینستاگرام دنبال کنید.
🆔 @shahidsadr
Eitaa
ایتا - شهید سید محمدباقر صدر
پیام رسان ایرانی ایتا Eitaa
💠 بیش از شش هزار روایت
آیا چند روایت که در دل کتابها از رسول خدا(ص) نقل شده، کافی است تا به وجود امام دوازدهم کاملاً باور یابیم، با آن که این فرض دارای شگفتیهای بسیار و برونرفتهای فراوان از قلمرو عادت است؟ فراتر از این، چگونه میتوان اثبات نمود که مهدی دارای وجود تاریخی حقیقی است و تنها یک موجود فرضی به شمار نمیرود که شرایط روانی خاصی در تثبیت آن در ذهن و جان بسیاری از مردم نقش داشته است؟
در پاسخ باید گفت: باور به مهدی به عنوان راهبری که برای تغییر وضع جهان به بهترین حالت، در انتظار او باید بود، در روایات رسول خدا(ص) به صورت عام و در احادیث اهلبیت به طور خاص آمده و در سخنان بسیار، چندان بر آن تأکید گشته که جایی برای تردید در آن باقی نمیماند. شمار این احادیث از رسول خدا(ص) از طریق برادران اهل سنت ما به ۴٠٠ سخن میرسد. نیز مجموعه احادیث رسیده در این زمینه از طریق شیعه و سنی، بیش از ۶٠٠٠ روایت است. این رقمی است بسیار بزرگ که همانندش در بسیاری از مسائل اسلامی که هیچ مسلمانی معمولاً در آنها تردید نمیورزد، یافت نمیشود.
📚 پژوهشی درباره امام مهدی(ع)، ص۶۹-۷۰.
پژوهشگاه تخصصی شهید صدر:
🆔 @shahidsadr
آیا چند روایت که در دل کتابها از رسول خدا(ص) نقل شده، کافی است تا به وجود امام دوازدهم کاملاً باور یابیم، با آن که این فرض دارای شگفتیهای بسیار و برونرفتهای فراوان از قلمرو عادت است؟ فراتر از این، چگونه میتوان اثبات نمود که مهدی دارای وجود تاریخی حقیقی است و تنها یک موجود فرضی به شمار نمیرود که شرایط روانی خاصی در تثبیت آن در ذهن و جان بسیاری از مردم نقش داشته است؟
در پاسخ باید گفت: باور به مهدی به عنوان راهبری که برای تغییر وضع جهان به بهترین حالت، در انتظار او باید بود، در روایات رسول خدا(ص) به صورت عام و در احادیث اهلبیت به طور خاص آمده و در سخنان بسیار، چندان بر آن تأکید گشته که جایی برای تردید در آن باقی نمیماند. شمار این احادیث از رسول خدا(ص) از طریق برادران اهل سنت ما به ۴٠٠ سخن میرسد. نیز مجموعه احادیث رسیده در این زمینه از طریق شیعه و سنی، بیش از ۶٠٠٠ روایت است. این رقمی است بسیار بزرگ که همانندش در بسیاری از مسائل اسلامی که هیچ مسلمانی معمولاً در آنها تردید نمیورزد، یافت نمیشود.
📚 پژوهشی درباره امام مهدی(ع)، ص۶۹-۷۰.
پژوهشگاه تخصصی شهید صدر:
🆔 @shahidsadr
💠 نیاز به غیبت صغری
این نکته درخور تأمل است که اگر غیبت آن امام ناگهان آغاز میگشت، آسیبی بزرگ در پایگاههای مردمی امامت در امت اسلامی پدید میآورد؛ زیرا آنان به این شیوه خو گرفته بودند که در هر دوره با امام زمانه ارتباط داشته باشند و با وی رفتوآمد کنند و در حل مشکلات گوناگون از او چاره جویند. پس اگر این امام از شیعیان خود یکباره چهره نهان مینمود و آنان احساس میکردند که از راهبری معنوی و فکریشان به کلی جدا شدهاند، همین غیبت ناگهانی سبب پیدایش احساس خلأیی سنگین میشد که میتوانست کل وجود شیعه را در معرض نابودی قرار داده و نظام آن را از هم بگسلد. بنابراین، باید برای این غیبت زمینهسازی میشد تا آن پایگاههای مردمی به تدریج به آن خو گیرند و وضع خود را آرام آرام بر اساس آن سامان بخشند. این آمادهسازی در شکل غیبت صغری جلوه نمود. در این دوره، امام مهدی از صحنه عمومی پنهان گشت؛ اما همواره از طریق نمایندگان و نائبان و یاران قابل اعتمادش با پایگاههای مردمی و شیعیانش در ارتباط بود و همین افراد حلقه پیوند او و مردمی بودند که به امامت وی ایمان داشتند.
📚 پژوهشی دربارۀ امام مهدی(ع)، ص۶۰-۶۱.
🆔 @shahidsadr
این نکته درخور تأمل است که اگر غیبت آن امام ناگهان آغاز میگشت، آسیبی بزرگ در پایگاههای مردمی امامت در امت اسلامی پدید میآورد؛ زیرا آنان به این شیوه خو گرفته بودند که در هر دوره با امام زمانه ارتباط داشته باشند و با وی رفتوآمد کنند و در حل مشکلات گوناگون از او چاره جویند. پس اگر این امام از شیعیان خود یکباره چهره نهان مینمود و آنان احساس میکردند که از راهبری معنوی و فکریشان به کلی جدا شدهاند، همین غیبت ناگهانی سبب پیدایش احساس خلأیی سنگین میشد که میتوانست کل وجود شیعه را در معرض نابودی قرار داده و نظام آن را از هم بگسلد. بنابراین، باید برای این غیبت زمینهسازی میشد تا آن پایگاههای مردمی به تدریج به آن خو گیرند و وضع خود را آرام آرام بر اساس آن سامان بخشند. این آمادهسازی در شکل غیبت صغری جلوه نمود. در این دوره، امام مهدی از صحنه عمومی پنهان گشت؛ اما همواره از طریق نمایندگان و نائبان و یاران قابل اعتمادش با پایگاههای مردمی و شیعیانش در ارتباط بود و همین افراد حلقه پیوند او و مردمی بودند که به امامت وی ایمان داشتند.
📚 پژوهشی دربارۀ امام مهدی(ع)، ص۶۰-۶۱.
🆔 @shahidsadr
⬛️ دیدار پسرعموها
ای پسرعموی عزیز، چقدر احساس نیاز میکنم که آن لحظات و دیدارها را دوباره تازه کنیم، بهویژه در این مرحله حساس از تاریخ ایران عزیز، و در انبوه این شادی بزرگ که همه ما را فرا گرفته است، زیرا ما در آستانه پیروزی ملت مسلمان ایران و تحقق اهداف بزرگمان در تأسیس دولت اسلامی به دست ملت ایران و با رهبری امام خمینی و همبستگی میان تمامی نیروهای خیرخواه و علمای بزرگ هستیم.
✉️ نامۀ شهید سید محمدباقر صدر به آیتالله مستجابی، پس آغاز پیروری انقلاب اسلامی ایران در سال ١٣۵٧ شمسی، انتشار به مناسبت ارتحال آیتالله مستجابی
#استوری
🔗 پژوهشگاه شهید صدر را در ایتا و اینستاگرام دنبال کنید.
🆔 @shahidsadr
ای پسرعموی عزیز، چقدر احساس نیاز میکنم که آن لحظات و دیدارها را دوباره تازه کنیم، بهویژه در این مرحله حساس از تاریخ ایران عزیز، و در انبوه این شادی بزرگ که همه ما را فرا گرفته است، زیرا ما در آستانه پیروزی ملت مسلمان ایران و تحقق اهداف بزرگمان در تأسیس دولت اسلامی به دست ملت ایران و با رهبری امام خمینی و همبستگی میان تمامی نیروهای خیرخواه و علمای بزرگ هستیم.
✉️ نامۀ شهید سید محمدباقر صدر به آیتالله مستجابی، پس آغاز پیروری انقلاب اسلامی ایران در سال ١٣۵٧ شمسی، انتشار به مناسبت ارتحال آیتالله مستجابی
#استوری
🔗 پژوهشگاه شهید صدر را در ایتا و اینستاگرام دنبال کنید.
🆔 @shahidsadr
💠 اسلام، راهبر زندگی
تحصيلكردههاى غربى و غربزدگان، زياد اين جملات را تكرار مىكنند كه: اسلام يك «دين» است نه اقتصاد. اسلام عقيده است نه برنامهاى براى زندگى. اسلام رابطه بين انسان و خداى او را بيان مىكند و صلاحيت ندارد كه بنياد يك انقلاب اجتماعى در ايران قرار گيرد. غافل از اينكه اسلام، انقلابى است كه در آن، زندگى از عقيده و بُعد اجتماعى از امور معنوى، جدا نيست. ازاينرو اسلام همواره در طول تاريخ، انقلابى بىهمتا بوده است؛ زيرا جوهر عقيده اسلامى، توحيد است و اسلام با همين توحيد، انسان را از بندگى غير خدا آزاد مىكند.
«لاالهالاالله» و كليه شكلهاى الوهيت ساختگى را در طول تاريخ كنار مىزند و به اين وسيله انسان را از درون آزاد مىسازد. آنگاه بهعنوان مولود طبيعى اين آزادسازى، مقرر مىدارد كه ثروت و اساساً هستى، مالكى جز خدا ندارد و اين همان آزادسازى انسان از برون است. امام على عليه السلام اين دو حقيقت را به هم پيوند داده چنين فرموده است: «العِباد عِباد الله وَالمَال، مَال الله»؛ بندگان، همه بندگان خدايند و اموال، همه از آنِ خداست.
📚 اسلام راهبر زندگی، ص۴۶.
🔗 پژوهشگاه شهید صدر:
🆔 @shahidsadr
تحصيلكردههاى غربى و غربزدگان، زياد اين جملات را تكرار مىكنند كه: اسلام يك «دين» است نه اقتصاد. اسلام عقيده است نه برنامهاى براى زندگى. اسلام رابطه بين انسان و خداى او را بيان مىكند و صلاحيت ندارد كه بنياد يك انقلاب اجتماعى در ايران قرار گيرد. غافل از اينكه اسلام، انقلابى است كه در آن، زندگى از عقيده و بُعد اجتماعى از امور معنوى، جدا نيست. ازاينرو اسلام همواره در طول تاريخ، انقلابى بىهمتا بوده است؛ زيرا جوهر عقيده اسلامى، توحيد است و اسلام با همين توحيد، انسان را از بندگى غير خدا آزاد مىكند.
«لاالهالاالله» و كليه شكلهاى الوهيت ساختگى را در طول تاريخ كنار مىزند و به اين وسيله انسان را از درون آزاد مىسازد. آنگاه بهعنوان مولود طبيعى اين آزادسازى، مقرر مىدارد كه ثروت و اساساً هستى، مالكى جز خدا ندارد و اين همان آزادسازى انسان از برون است. امام على عليه السلام اين دو حقيقت را به هم پيوند داده چنين فرموده است: «العِباد عِباد الله وَالمَال، مَال الله»؛ بندگان، همه بندگان خدايند و اموال، همه از آنِ خداست.
📚 اسلام راهبر زندگی، ص۴۶.
🔗 پژوهشگاه شهید صدر:
🆔 @shahidsadr
💠 آزادی حقیقی انسان
اسلام براى آزادى انسان كارش را از درون خود انسان آغاز مىكند؛ زيرا چنين مىانديشد كه دادن آزادى به اين نيست كه به او گفته شود: راه اين است و ما آنرا براى تو باز كردهايم پس به سلامت حركت كن. انسان وقتى بهطور حقيقى آزاد قلمداد مىشود كه با اراده خود در راهش حركت كند و با انتخاب راه و ترسيم شاخصهها و جهتگيرىهاى آن، انسانيت خود را حفظ كند و اين بستگى به اين دارد كه انسان قبل از هر چيزى از بندگى شهواتى كه در درونش سركشى میكنند، آزاد شود، تا به اين وسيله شهوات انسان به ابزار آگاهى انسان به تمايلاتش تبديل شوند نه نيروى محركى كه ارادهاش را تحت تسخير خود قرار بدهد بدون اينكه در مقابل آن قدرتى داشته باشد؛ زيرا اگر چنين باشد، انسان از همان آغاز راه آزاديش را از دست مىدهد و تا وقتى عقل و تمامى مفاهيم انسانى- كه او را از حيوان متمايز مىكند- در بند و ناتوان از عمل باشند، آزاد بودن دستان او، چيزى را از واقعيت تغيير نمىدهد.
📚 اسلام راهبر زندگی، ص۳۵۶.
🔗 پژوهشگاه شهید صدر را در ایتا و اینستاگرام دنبال کنید.
🆔 @shahidsadr
اسلام براى آزادى انسان كارش را از درون خود انسان آغاز مىكند؛ زيرا چنين مىانديشد كه دادن آزادى به اين نيست كه به او گفته شود: راه اين است و ما آنرا براى تو باز كردهايم پس به سلامت حركت كن. انسان وقتى بهطور حقيقى آزاد قلمداد مىشود كه با اراده خود در راهش حركت كند و با انتخاب راه و ترسيم شاخصهها و جهتگيرىهاى آن، انسانيت خود را حفظ كند و اين بستگى به اين دارد كه انسان قبل از هر چيزى از بندگى شهواتى كه در درونش سركشى میكنند، آزاد شود، تا به اين وسيله شهوات انسان به ابزار آگاهى انسان به تمايلاتش تبديل شوند نه نيروى محركى كه ارادهاش را تحت تسخير خود قرار بدهد بدون اينكه در مقابل آن قدرتى داشته باشد؛ زيرا اگر چنين باشد، انسان از همان آغاز راه آزاديش را از دست مىدهد و تا وقتى عقل و تمامى مفاهيم انسانى- كه او را از حيوان متمايز مىكند- در بند و ناتوان از عمل باشند، آزاد بودن دستان او، چيزى را از واقعيت تغيير نمىدهد.
📚 اسلام راهبر زندگی، ص۳۵۶.
🔗 پژوهشگاه شهید صدر را در ایتا و اینستاگرام دنبال کنید.
🆔 @shahidsadr
💠 آزادی اجتماعی در اسلام
همانگونه كه اسلام وارد نبرد آزادیبخش در عرصه داخلى انسان میشود، براى آزادى انسان در عرصه اجتماعى نيز وارد نبردى ديگر میشود. اسلام در عرصه داخلى انسان، بتهای تمايلات و شهواتى كه آزادى انسانى او را سلب میكند و در عرصه روابط متقابل افراد، بتهاى اجتماعى را درهم میشكند و انسان را از عبوديت و بندگى آنها آزاد میسازد و به بندگى انسان نسبت به انسان ديگر پايان میدهد.
[...] بندگى انسان نسبت به خدا موجب میشود انسانها همگى در سطحى واحد در مقابل معبودى كه خالق هستى است، قراربگيرند. بنابراين هيچ امتى حق استعمار و به بردگی كشاندن ديگر امتها را ندارد و براى هيچ گروهى از جامعه روا نيست كه به گروه ديگر زور بگويد و آزادى او را نقض كند و هيچكس حق ندارد خود را بتى براى ديگران قرار دهد.
📚 اسلام راهبر زندگی، ص۳۶۰-۳۶۱.
🔗 پژوهشگاه شهید صدر را در ایتا و اینستاگرام دنبال کنید.
🆔 @shahidsadr
همانگونه كه اسلام وارد نبرد آزادیبخش در عرصه داخلى انسان میشود، براى آزادى انسان در عرصه اجتماعى نيز وارد نبردى ديگر میشود. اسلام در عرصه داخلى انسان، بتهای تمايلات و شهواتى كه آزادى انسانى او را سلب میكند و در عرصه روابط متقابل افراد، بتهاى اجتماعى را درهم میشكند و انسان را از عبوديت و بندگى آنها آزاد میسازد و به بندگى انسان نسبت به انسان ديگر پايان میدهد.
[...] بندگى انسان نسبت به خدا موجب میشود انسانها همگى در سطحى واحد در مقابل معبودى كه خالق هستى است، قراربگيرند. بنابراين هيچ امتى حق استعمار و به بردگی كشاندن ديگر امتها را ندارد و براى هيچ گروهى از جامعه روا نيست كه به گروه ديگر زور بگويد و آزادى او را نقض كند و هيچكس حق ندارد خود را بتى براى ديگران قرار دهد.
📚 اسلام راهبر زندگی، ص۳۶۰-۳۶۱.
🔗 پژوهشگاه شهید صدر را در ایتا و اینستاگرام دنبال کنید.
🆔 @shahidsadr