شهریار ایران #رضاشاه_دوم :

«جمهوری اسلامی مانند انگل به جان ایران افتاده»

پیام استوار و محکم و شدیداللحن #رضاشاه_دوم خطاب به صدر تا ذیل جمهوری اشغالگر اسلامی

🎤 وحید بهمن

@shahyarram
.

#اعلیحضرت_محمدرضاشاه_پهلوی، در سال ۱۳۳۹، روز ۲۵ آذر، سالروز تاسیس بنگاه حمایت مادران و نوزادان در ایران را روز مادر نامگذاری کردند.

خیلی زود گل نرگس به نماد این روز و یکی از متداول‌ترین هدیه‌های روز مادر تبدیل شد.

#علیاحضرت_شهبانوفرح_پهلوی، در پیام رادیویی که به مناسب روز مادر در سال ۱۳۴۰ منتشر شد، اعلام کردند: «هر اجتماعی به خصوص میهن عزیز ما به وجود مادران دلسوز که دامان پر مهرشان نخستین مکتب پرورش و تربیت کودکان و جوانان است نیاز دارد. این مادران هستند که می‌توانند فرزندان لایق و میهن پرست تربیت کنند».

@shahyarram
.

درود
نگاه برخی اروپاییهای روموفیل
ومغرض
درباره
مهرپرستی،میتراییسم
شب چله وریشه یاخاستگاه آن
#سپنتامهر

پس ازدیری
ودوری ازشماخوبان نیک اندیش!
این نوشتارِپادعلمی وضدتاریخی که
خواندید،متاثروهنایش پذیرازبرخی نویسندگان روموفیل اروپاست که برآنندتاخاستگاه وریشه آیین مهروجشن یلدارادرروم باستان وکریسمس مسیح
بجویندودرپادوتضادورویارویی باپژوهشهای علمیِ دانشمندان وپژوهشگران بی طرفی چون فرانتس کومن،گریشمن،مینورسکی و…است
که درنگاشته های علمی خودبه دورازهرخشک اندیشی وبرپایه اسنادفراوان یونانی،رومی،تنهاایران
رانخستین خاستگاه وریشه
که
مادرمیتراییسم شمرده
ویلدارابرگرفته ازآیین ناب ایرانی دانسته وچنین گفته اندکه مهرآیینی ومیتراییسم ازایران
بجهان غرب وباخترزمین رفته
ازیراکهنترین نوشتاردینی چون یسناویشتهای اوستابویژه درمهریشت،ایزدمهرراستوده
ونیزبندهش پهلوی ودگرمتون مانندآثارالباقیه بیرونی1ویعقوبی درتاریخش،ابن ندیم درالفهرست و…به ایزدمهرپرداخته وبجشن زایش مهروشب خور(چله)درایران باستان چشمزدکرده
وروزپس ازآنراخورروزیاخرم روزنامیده
لیک،بااینهمه درباره زادگاه باورپیشازردشتی مهرپرستی
درمیان اروپاییهادیدگاه یکسان ویکدستی نبوده وخاورشناسانرا،سازگاری وهماهنگی،یاتوافق وهماندیشی درباره
سرچشمه،خاستگاه وزادگاه اندیشه میترانیست واروپاییهای متاثروهَنایِش پذیرازاندیشهِ بربرانگاری ِیونانی
وهلنیسم
ونیزیونانگراهمواره رویاروی فرهنگ ایران ایستاده
وفرهنگ کهن مارابرنمیتابندازیرامهرپرستی ومیتراییسم ایرانی رانیزنفی
وباوربه اینکه
ایران زادگاه مهروشب جشن زایش اوست رانپذیرفته اندبااینکه
دربرابرایشان
بسیاری ازخاورشناسان وپژوهشگران آکادمیک نامداردگرکه برخیشان
رانام ونشان بردیم،باآنهاناهمگراومخالفندوبافرنودهاودلایلی بسیارمیتراییسم رومی
رابرگرفته ازآیین مهری آریایی وایرانی داننددرین باره،دانشمندبزرگ ایرانی تبارامیرمهدی بدیع
فرزندبدیع الحکماپزشک عارف قزوینی که درسده پیش
دراروپازیست ودرهمانجادرگذشت،دربرابراین
خشکمغزیهاوتعصبهای هلنیستی وروموفیلی
وپادِایرانیِ برخی
پژوهشگران اروپاایستادگی کردوکتاب علمی ومستندیونانیان وبربرهارانگاشت
ودرآن به بسیاری ازاندیشه های یونانی ورومی که برگرفته ازفرهنگ ایران
بودندپرداخت
ونیزپایسته واثبات نمودکه
باوردرست ودیدگاه مستندوعلمی درباره مهرآیینی ومیتراییسم،ایرانی بودن آن وپروازاین اندیشه
ازایران بروم بوده ست.درین باره دانشنامه کلمبیاهم
که ازمآخذوچشمهْ پژوهشهای مصاحب نیزهست،
نگاه ونظرایرانی بودن،به آیین میتراداشته ست.
گذشته ازبُنمایه هاومنابع بالا،پژوهشهای بسیاری به خامه اساتیدودانشمندان اروپاوآمریکایی دگرانجام وکتابهایی نیزنوشته شده
که برخی ازآنهاکه
درکشورماواگردانی وترجمه شده
رادرزیرمیآوریم!

۱-آیین پررمزورازمیترایی
به خامه وقلم نویسنده نامدارفرانتس کومن که
یک ترجمه آن دردهه۳۰به خامه آجودانی وپژوهش دیگرش
ازدانشمندپرکارهاشم رضی ست!
نظریات فرانتس کومون درباره میترائیسم بسیارناموَرست!

۲-آیین وتاریخ میترا،ازاینهولدمرکلباخ
به واگردانی وترجمه
ازتوفیق گلی زاده
وگویاتازه‌ترین کتاب درباره میترائیسم درایران که ترجمه وواگردانی شده،همینست وبه پیشاوردها وباره هایی چون«قربانی کردن گاونر»«میتراودولت فئودالی ایران»«میترادرامپراتوری هخامنشیان»«آیین میترایی دردوران هلنی»
و«آیین رازوری میترای رومی»
پرداخته شده ست!

۳-مهردرایران وهندباستان مجموعه مقالات دانشمندان خاورشناس
که ویراستاروگردآورنده اش
عالیخانیست
دراین کتاب نوشتاری مانند«مفهوم میتره درباورهای آریایی»«میتره درهند»«کارکردهای اجتماعی میثره‌ی ایران باستان»«نقش مهردردین زرتشتی»
«میثره درایزدکده مانوی»دیده میشوند.

۴-آیین میتراازمارتین ورمازرن
ترجمه بزرگ نادرزاد.

۵- پژوهشی نودرمنشاءمیتراپرستی،کیهانشناسی ورهایش ورستگاری درجهان باستان
ازدیویداولانسی
۶-دین مهردرجهان باستان،گردآمده ازگزارشهای دومین کنگره بین‌المللی مهرشناسی باآثاری ازکلوسکابالوتاودیگران،ترجمه مرتضی ثاقب‌فر
درین کتاب بیش از۳۰نوشتارازنویسندگان نامداراروپایی درباره‌ مهرپرستی گردآوری شده.

۷-تاریخ آیین رازآمیزمیترایی درشرق وغرب پژوهشی درتاریخ آیین میترایی ازآغازتاعصرحاضرنوشته‌ هاشم رضی

۸-جستاردرباره مهروناهیدبه خامه وقلم دانشمندبزرگ کشورمادرزمان پهلوی،دکترمحمد مقدم سردبیرایران کوده

۹-ایران ازآغازتااسلام،ازگریشمن
نگارنده وخاورشناس نامدارفرانسه
و…
باری!
نویسنده نوشتاربالارانشناسم ولی ایشان مانندناصرپورپیرارتوده ای
که دست حمایت وپشتیبانی آخوندیسم رابرسرداشته
درجایگاه منکرانه استوارترومحکمتری ازبرخی اروپاییها،دررومی بودن مهرپرستی،ایستاده
که
دشنه ای که همواره درپشت ماوفرهنگ درخشان باستانی مافروکوفته شده ازسوی همین به نماوبه ظاهرخودیهای انیرانی بوده
وشگفتاکه
دست کم،منابع وچشمه پژوهشهای
بالاکه بیشترآنهاواگردانی وترجمه کتابهای اروپاییست،راننگریسته…
بخش ۲←

بخش۲
نگاه برخی اروپاییهای روموفیل
ومغرض ،درباره مهرپرستی،میتراییسم…




…ونامهربانانه وخودزنانه به این باره
پرداخته،
بویژه که نوشتارهوادارانِ ایرانی بودن مهرومیتراراشبه علم دانسته
وسخنان دشمنان وستیزندگان ناهمگرا بافرهنگ ایران راعلمی ارزیابی کرده انداگرچه علوم انسانی خطاپذیرندومانندعلوم تجربی،جزمیت ودرستی ۱۰۰%ندارندولی
یافته های باستانشناسی
وآثاروآفرینه های بجامانده
مانندسنگنگاره وسنگنبشته هاونوشته گاهنگاران مارابه حقیقت وراستینه
نزدیکترمیکند!

همچنین،نویسنده ناآگاه،برآن است
که
درمتون کهن یاسروده های کهن مانامی ازچله ویلدابرده نشده!اینک
میپردازیم به اندکی ازشماربیکران چامه هاواشعارپارسی که ازشب یلدانام برده اند!
نخست،فردوسی بزرگ!

نام یلدارافردوسی بزرگ که پس ازاسلام به زبان پارسی
اندر آمده رابه نام شب اورمزد(یا دی)
نامیده
وبه گمان بسیارچون اوپایه سخن درشاهنامهِ ورجاوند رابر سَره سازی
درپارسیگویی نهاده است
ازینروی،ازکاربردواژه یلدای سریانی خودداری نموده ست!

شب اورمزدآمد وماه دی
زگفتن بیاسای وبردار می‌

کنون کاردیهیم بهرام ساز
که درپادشاهی نمانددراز(شاهنامه)

بااین دوگانگی وتفاوت میان فردوسی بزرگ وهمه سخنوران پس ازاو
که
تنها فردوسی است
که
شب اورمزددیماه وچله رابه
آشکاراوروشنی،شب جشن وخوشی،شب آساییدن
یاآسایش وآرامش
وشب جام می برگرفتن
وغنودن،میداندونیز
برکناربودن ازکاروگفتگو،جدل وآفندوچالشهای روزانه وآسودن ازروزمرگیها
ولیک
دیگرسرایندگان وچامه گویان پس ازاو،شایدمتاثر
وهنایش پذیرفته ازگفتمان مسلط ودین تازیان
که
مانندامام محمدغزالی درکیمیای سعادت
و…
جشنهای ایرانی
رابرابرباکفروازآیین گبران دانسته،تنهابه
درازی شب چله ویلداپرداخته اندازیرا
اینک
اگربراین باوریم
وگرگوییم،فردوسی بزرگ
درهمه تاریخ ایران،
تافته جدابافته است
وهموست که
درنگهداشت،پایِش،وپاسداری اززبان وفرهنگ ایرانی وباستانی ما،سرآمدهمگانست
به
گمان شماسخنی به گزاف آورده ایم!؟

باری!

پس ازفردوسی بزرگ،
دیگران که گفتیم چونان،
نظامی,سنایی,اوحدی مراغه,سعدی
نیزخواجوی کرمانی,حافظ
جامی،صائب و…
ازچله ویلداتنهابه نام پدیده ای درگاهشماری وشبی ازشبهای سال‌ که
درازترین آنهاست،نام برده وبسنده کرده
وگویادلیری
وشهامتِ یادکردازآن بنام
وبعنوان شب یشت یاشب شادی وجشن زادروزمهررانداشته یا
باورمندبدین باورنبوده اند!

کنون
بخوانیدوبسنجید!


سعدی/بررخ توکآفت جان منست/ازشب یلداسپه آورده‌ای

خواجو/شب هجرانت ای دلبرشب یا است پنداری/رخت نوروزودیدارتوعیدماست پنداری/
یا
هنوزباهمه دردم امیددرمانست /که آخری بودآخرشبان یلدارا

عبیدزاکانی/شب یلداست هرتاری زمویت،وین عجب کاری/که من روزی نمی‌بینم،خوداین شبهای یلدارا

سلمان ساوجی/چه عجب گردل من روزندید/زلف توصدشب یلدادارد

حافظ/برسرآنم که گرزدست برآید
دست به کاری زنم که غصه سرآید
خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
دیوچوبیرون رودفرشته درآید
صحبت حکام ظلمت شـب یلداست
نورزخورشیدخواه،بوکه برآید
بردرارباب بی‌مروت دنیا
چندنشینی که خواجه کی بدرآید

امیرخسرودهلوی/برمن ویاران،شب یلدا گذشت/بس که ززلف توسخن رفت دوش

جامی/ای خوش آن آتش رخشنده کزآیینه صبح
میبردشعله آن رنگ شب یلدارا

نظیری نیشابوری/بیتودوشم دردرازی ازشب یلداگذشت
آفتاب امروزچون برق ازسرای ماگذشت

فیض کاشانی/شام هجران توتشریف به هرجاببرد/درپس وپیش,هزاران شب یلداببرد

وحشی بافقی/آبروی شمع رابیهوده نتوان ریختن/صدشب یلداست درهرگوشه زندان مرا

عرفی شیرازی/من ازروزجزاواقف نبودم/شب یلدای هجران آفریدند
فروغی بسطامی سراینده قجری/هست درسالی شبی ایام رایلداولیک/کس نشان ندهدکه ماهی را۲شب یلدابود

قاآنی,چامگوی قجر/دورست کاروان سحرزینجا/شمعی ببایداین شب یلدارا

اقبال
اشک خودبرخویش میریزم چوشمع/باشب یلدادرآویزم چوشمع/چشم جان راسرمه‌اش اعمی کند/روزروشن راشب یلداکند

اگرمهرورزیده
همین۲رویه وصفحهْ نوشته
رایااگرمهرورزیده،نوشتارپیشین من بانام
هنوزریشه درخاکیم
که۲۱بخشست
رابه دیدونگاه ایشان که شگفت انگیزانه بمابرچسب شبه علم زده وخاری
بپای مادیده
ولی شاخ چنارفرورفته درچشم خودراندیده،برسانیدکه
چکیده وگزیده برخی کتابهای بالاست
وبگویدکجای سخن مابی سندست!
گرچه به گمان
نویسنده،انیرانی پانترک یاپانکردودگرپانهای جدایی‌خواه وتجزیه جوی ست که
مانایی واعتبارنیزنام،شهرت،آوازه مندی
وارجمندی خودرادرایرانستیزی،قبیله گرایی وتریبالیسم واپسگرایانه ومرتجعانه خویش وبهتربگویم
که
ندانسته تیشه بریشه نشناخته خویش زدن
وبه آیین وآموزه های نیاکان خودپشت کردنست،جسته ویافته اندوگفتگوبااینان وهزاران فرنودودلیل وسندآوردن
برای ایشان
به سانِ
آب درهاون کوفتن
وچون خشت بردریانهادنست
وگره بربادزدن
که
برسیه دل،چه سودخواندن وعظ
نرودمیخ آهنین برسنگ!


1-ابوریحان بیرونی درآثارالباقیه گویدشب چله
درنظرایرانیان،میلاداکبریاشب زایش خوریاایزدمهرست!

#کانال-شاهنامه-پژوهی سپنتامهر

درودبیکران
وبسی سپاس فراوان
که
برپایه خویشکاری فرهنگی خود
و بایستگی ملی خویش ،
این نوشتار  را که در پاسخ ایران ستیزان
نگاشته آمده
نیز
نوشتار وگفتارِ امیدوارم ،روشنگرانهِ
«هنوزریشه درخاکیم »
را در فراخه وفضای مجازی ،اینستا و
گروهها و کانالهای تلگرامیِ
گوناگون ،
میگسترید وپخش میکنید  !
امیدوآرزودارم که
شمارا
سودمند افتد!


شب جشن بزرگ زمستانی ایرانی،چله،
باهمه
رنجوری وسختیها،فشارهای مالی،
گرانی‌ها و ناتوانیها،تهی گشتن جیب‌ها وسفره ها وکمرخمیدگیهای اقتصادی،اجتماعی
مرگ اخلاقی وفرهنگی
وباهمه بیدادگری‌ها،نابرابری وتبعیضهاکه
جزحکومت آخوندی اسلامی،
هیچ عامل،
شوند وسببی ندارد،
برهمه شما ایرانیان آزاده وهم میهمان نژاده فرخنده و خجسته باد!
امیدواریم با همه سستیهای ما،
این فرجامین شب چله ویلدایی باشد که
زیر سایه سردو سنگین وتیره آخوندیسم سپری کرده و میزییم به گفته حافظ
که باید کاری کردو دست به کاری زد که این
غصه ها سرانجام ،به سرآید،
و سرزمینِ به شتاب رو به ویرانی ما،
جشن ِخرم روزی دگر را بیازماید
ودلشکسته مردمان ما روزهای خوش و نیکی را آروین وتجریه کنند
ازیرا
باید که دیگر، نور و روشنایی را ازشب تیره نجست وهرگز امید نداشت
و
برای روشنایی دست بسوی خورشید درازکرد و
تنهاازمهر فروزان اندیشه ایرانی
وام گرفت
تا
این دیوان جنگ افروز سیاهکار
و آهِرمنان مرگ اندیش وتباهکار
که
دیری
ودهه هاست نه
که
سده هاست روزگار برما سیه و تبه کرده اندوبر اندیشه وجان ما سایه سیه وویرانگرخویش گسترده اندوزندگیمان راآشفته وپریشام ساخته اند
وبر شهر وسرزمین ماچنگ انداخته
وبرمیهن اهورایی ماچیره گشته اندگم شده و
پی کاری دگر گیرندواین ناشدنی است مگر
به خواست ما
و،تنها با تلاش و کوشش
وکُشش وهمت ما،که برخیزیم
وتنهاخودرانبینیم
وبه اکنونِ بدوآینده بدترکشورخودبنگریم
و بفرجام
از خود وسودخویش بگذریم و به ایران و همه ایرانیان بیندیشیم
واینان، این  ضحاکیان مردمکش
واین کافوران مردمخوارددمنش
که کشور راویران
وماو
شمارا نابسامان،
وهمواره از زندگی خوش نابرخوردار،بی بهره
وهراسان ونگران،
ساخته اند،
به زباله دان تاریخ فروافتندتاباردگرفرشته جایگزین دیو سیه کار و اهریمن سیه اندیش
اخوندگردد!
امیدما به روشنگری و تلاش همه شما آزادگان آزادیخواهست!
که
برسرآنم که گرزدست برآید
دست به کاری زنم که غصه سرآید
خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
دیوچوبیرون رودفرشته درآید
صحبت حکام ظلمت شـب یلداست
نورزخورشیدخواه،بو که برآید
بردرارباب بی‌مروت دنیا
چندنشینی که خواجه کی بدرآید!


و
بازهم شب اورمزد ازماه دی
یاچله،
برشما نازنینان
شادباش وخوش باد!
ایدون باد!



سپنتامهر

🎤شاهین نجفی

سوریه و باخت تحقیرآمیز خامنه‌ای

@shahyarram
.

آتش ۱۷۰۰ ساله ساسانی و پیکره‌ای که #اعلیحضرت_محمدرضاشاه_پهلوی آن را برافراشت

وقایعی خیره کننده از دل تاریخ ایران

بر اساس اسناد تاریخی آتشی که طی روزهای اخیر در #یزد شعله‌اش افزون شد، همان آتشی است که شاهنشاه #شاپور اول ساسانی برای دخترش #آذرآناهید روشن کرد

تصاویری که به‌تازگی از لحظه اضافه کردن هیزم به آتش ۱۷۰۰ ساله آتشکده‌ای در یزد منتشر شد، بازتاب فراوانی در شبکه‌های اجتماعی داشت و در کانون توجه شمار زیادی از ایران‌پژوهان قرار گرفت. گروهی درباره ارتباط این آتش با شاپور اول، پادشاه ساسانی و مبدا اولیه آن کنکاش کردند و گروهی دیگر مرمت و سرپا کردن دوباره پیکره شاهنشاه شاپور ساسانی به فرمان #شاهنشاه_آریامهر را یادآور شدند که سالیان زیادی در غار بیشاپورکازرون به حال خود رها شده بود اما با وجود عبور از دالان‌های صدها ساله تاریخ همچنان شکوهش را حفظ کرده بود.

@shahyarram
.

درود
دیباچه ای برای نوشتار
هنوزریشه درخاکیم!

#سپنتامهر
چلهْ شب زمستانی,خجسته!

برآی،ای صبح مشتاقان اگرنزدیک روزآمد
که بگرفت این شب یلداملال ازماه وپروینم!

درآستانه یلدایاجشن شب چله باستانی ایرانی
وزایش مهریاسول ایکنتیوس رومیِ برگرفته ازفرهنگ ایرانییم
وباهمه اینکه درشب تیره وظلمتخیزدیکتانوری ضحاک بسرمیبریم
وبیدادگران خودکامه تیره اندیش باکشتن جوانان وستم بمردمان ماهنوزبرجای
نشسته اندومابسوگ!
لیک
شبِ دیکتاتورخونریزبسی دیرَند ودرازنماندوانراسپیده دم،بس نزدیکست!
ازیراشادی
وبرپاداشتن جشنهای ایرانی که برای دیوان تاریکی،آزارنده ست
برمابایا وبایسته ست!
نوشتارهنوززیشه درخاکیم در۱۹بخش
پژوهش ناچیزی درباره جشن چله ست که پیشکش میگردد!
شایدیکی ازکهنترین جُستارهاومباحث
وشایدهم یکی ازبهترین رَوایشهاوتوجیهات فلسفی
برای بودن بدیهاوشروردرگیتی،اندیشه فلسفی مهری وزردشت مِهین باشد!
برای زَند وسَفرَنگ
یاتوضیح بیشتربایدبگویم برپایه گیهانشناخت وجهانبینی ایرانیکه ریشه دریکتاپرستی داردلیک
به دوآلیسم یاثنویت شناخته شده
درجهان دوآغازوسرچشمه یامنشاءکه اهوراواهریمنندبرای خوبیهاونیکیها ونیزپدیده شریابدیهاوپلشتیهاوپلیدیها، پنداریده وتصورگردیده!
برپایه دانش نمادشناسیsemiologyهرکدام ازایندوآغازه وگوهرهستی رانمادونشانگانیست که البته این نشانهاونمادهادرباورودین آریایی قراردادی بودست!(Conventional semioticsنشانه شناسی قراردادی ودینی)
براین پایه
ازاین۲گوهروآغازه یااصل واقنومست
که
خوبیهاوبدیهامیزاید،اهورامزداآفریدگار
جهان گیتی ومینووهرآنچه ازنشانهای خوبی ونیکویی،روشنایی،راستی ورایومندی ومهروجاودانگیست
همچنین ویژگیهای گیتیانه وخاکی چون زیبایی،شادابی،تندرستی،نامیرایی وشادمانی وخوشی،کاروکوشش وفراوانی،آرامش وصلح،رفاه وآبادانی،دارایی وهمه خوشیهاولذات اینجهانی ست!
ازاهریمن نیزجزتیرگی وسیاهی وظلمت،پلیدی وپتیارگی ودروغ،
ناراستی،زشتی وپلشتی،
خشکسالی وقحط
تهیدستی،فقر وگرسنگی،بیماری ومرگ
اندوه وناشادی وگریه،بیکاری وتنبلی،خشم وجنگ،ویرانی وکشتارو..نزاید!
واهوراواهریمن تاروزواپسین در جاوَر ودرحال نبردوپیکاروکارزار!
اهورامزداراایزدان وفرشتگانیست که هرکدام ازآنهابارآور،حامل ودارنده ونیزپایِشگرونگاهبان آن ویژگیهای نیک هستندواهریمن رااهرمن بچگانیست که نگاهبان بدیهاوشروروآفات!
بگفته دیگراهورامزداراآماج واندیشه ای جزبوختن
یعنی نجات ورستگاردَن ونیکبخت نمودن همه آفرینش درگیتی نیست
ازیراسپارش به هوخت یعنی سه اصل وگوهردارنده منش نیکونموده
وآن،سه سِپَندین رهاننده،همان پندار،گفتاروکردارنیکند
هومَتَ/هوَختَ/هوَرشَتَ
نیز
اهریمن واهرمنیاران هم
درپی ویرانی
ونابودی جهانندوبرین پایه وارونه مزداسپارش به
دُژمَتَ/دُژوَختَ/دُروَشتَ
پنداروگفتاروکرداربدونادرست کنند!
خوب،بانگرش
وباوربه جهانکشتزاری
درجهانبینی وcosmologyآریایی(مزرعه الاخره)که این باورازاندیشه کهن ایرانی به دینهای دگر نیزرفته
میتوان گفت،جشن کشاورزی شب چله،
ریشه دراین اندیشه کهن آریایی میترایی وپیشازردشتی دارد!
درین شب انقلاب زمستانی
که یکی ازانقلابَین دربرابراعتدالَینست،بلندترین ودیرَندترین ودرازترین شب رادرسال سپری میکنیم!
به باورنیاکان باستانی ماشب چله
پایان فرمانروایی تیرگی ودیوان وبدکردارانست
ازیراکه ازفرداشب
شبهاروبکاستی روندروزپیش ازشب چله کوتاهترین روزسال بودولی بگفته
بوریحان درآثارالباقیه
روزفردای شب چله که
روی بدرازی وبلندی گذاردروزجشن نیزهست.
جشن بزرگی بنام
خرّم روزکه ازفردای شب چله
چون روزازدیدگاه زمانی
روبه درازی ودیرَندی وبلندی داشته وبرشب پیروزمیآمده
آن راگرامی میداشتند!
این دوجشن شب چله
وفردای آن
خرّم روزبجزارزش مینویی ومعنوی آن
که
شکست شب که نماد تیرگی،تاریکی،بیدادوستم وبدی وپلشتی بوده ونیزپیروزی روزوروشنایی وخوبیهاودادگری ونکوییهابرتیرگی دیوان ونابکاران بوده ست،چندارزش وکارکَردراستپندارانه ورئالیستی یاواقعنگرهم داشته ست!
یکی آنکه،جامعه یکجانشین که کشاورزی میکند۳ماه رادرسرماوبیکاری گذرانده واینک درپایان بلندترین شب،
شادمان وامیدوارست که ازفرداروز بلندتر
شده وبه نوروزوفصل گرماکه زمان کاروکوشش،درآمدزایی وآغازرونق دوباره زندگیست،
نزدیک میشویم
ازیرانومیدنباشیدکه
بگفته نظامی:
درنومیدی بسی امیدست
پایان شب سیه،سپیدست
پس!
هرآنچه درانبارهاازکِشتِه هاومیوه هاومحصولات سال کشت وزرع پیشین، مارامانده بیاوریدتادرکنارهم بشادمانی
گذرانیم وبخوریم
وبدین امیدبه وَشتَن ورقص،دستافشانی وپایکوبی بگذرانیم!
کارکرداجتماعی دیگرچله یایلداامیدواربودن به نابودی بیدادوبیدادگرانست واینکه
اندیشه یک جامعه پویاودینامیک هواداری ازراستی ودادوعدالت وکوشش برای پدیداری عدالت اجتماعی
وکارزارونبردوپیکاربابدکاران وبیدادگرانست وشادی وشادیخواریش
نیزهدفمندست واین جشن،آگاهنده وبیدارکننده خفتگانست که
درین شب،اندیشهِ نبردروشنایی بابدی
خواب ازچشمان دانایان..
بخش۲>

بخش دوم دیباچهِ
هنوزریشه درخاکیم!

#سپنتامهر



...وانگیزه مندان بیدارجامعه ستانده
چراکه این شب
مارامیآموزدکه یابایدهواداراهورا وخوبیها،راستی ودرستی ودادگری وعدالت بودویار اهوراییان وپشتیبان شبستیزان، راستان و دادگران

ویااینکه
درگروه تیره اندیشان،پلیدان،ضحاکیان وبیدادگران
ومردمکشان وخونریزان!
راه سومی نیست
ونیزاگرهم
بدادگران وآزادگان روشن اندیش
نپیوستی
و
کرانه آرامش رابرگزیدی وساکت ماندی،
وخواب آرامت،بردیدگان نشست،
بدان!
که ازتبارفریدونیان روشن‌اندیش شب ستیز نیستی
ودررسته ورده ضحاکیان
وگروه بیدادیان وستمگرانِ خونریزِشب اندیشی!!

بگفته شیخ سعدی:
..برتخت جم پدیدنیایدشب دراز
من دانم این حدیث،که درچاه بیژنم!

ازینروی!
ایرانی آگاه یلدایی درین شب تاروتیره،که
دراندیشه دادگری وعدالت وپیکاربابدیها وبدان وبیدادیان ست
وچون بیندضحاک مغزجوانان راخوراک مارهای خودکامگی وستمکاری خویش کندنیارامدوخوابش نمیگیرد
بازبگفته سعدی:
الاای بادشبگیری بگوی آن ماه مجلس را
تو آزادی وخلقی درغم رویت گرفتاران
گرآن عیارشهرآشوب روزی حال من پرسد
بگوخوابش نمی‌گیردبه شب ازدست عیاران!




پانوشت وزیرنویس
۱-شایدهمه پژوهشگران مردمشناسی و آنتروپولوژی برین باورندکه شب جشن چله،کهنترین
جشن کشاورزی ونخستین جشن شارینِشی، تمدنی وآیینشهری ایرانیست
گرچه هم اکنون دربرخی کشورها
جشنهای کشاورزی دیگری نیزهست که کهنترین آنهاجشن سپاسگزاری
یاشکرگزاری(Thanksgiving Day)یاروزسپاسست که جشن بوقلمون هم نامیده شودوجشن ملی درآمریکا وکاناداست واین روزمردمان به شکرانه پایان یک سال کشاورزی وبرداشت کِشتِه هاوفرآورده های کشاورزی جشنی برگزارمی‌کنند.ریشه وتاریخچه این جشن (۴۰۰ساله)در۱۶۲۱درماساچوست بودوبشکرانه کوچِش ومهاجرت پیوریتنهاازایرلندبامریکاانجام شداین جشن‌درچهارمین پنج شنبه ماه نوامبر(آذرماه)ودرکانادادردومین دوشنبه ماه اکتبرگرفته میشود!
درآلمان نیزجشنواره کدوتنبل ازجشنهای کشاورزیست که نزدیک کاخSchloss Ludwigsburgبیش از 450،0000کدو تنبلL Kürbissusstellungنمایش داده میشود!
مانندهمین جشن نیزدرامریکابازبانام هالوویئینHOLLOWE'ENکه ازجشن‌های شگفت وهمراه باترس وهراسست که درشب۳۰اکتبر(نهم آبان)بابرگزارمیشودکه درهالووین سال پیش سه نفرباگلوله کشته شدند!
دراسپانیاهم
جشن کشاورزی دیگری بنام جشن گوجه فرنگی یاتوماتیناهست که جشنواره‌ایست که درچهارشنبه پایانی ماه اوت در نزدیکی شهروالنسیا درکاتالونیای اسپانیا برگزارمیشودکه تاریخچه آن به یک ستیزش وکشمکش ونزاع خیابانی در۱۹۴۵ برمیگردد!
ولی
وارونه بسیاری ازجشنهای جهانی وبین المللی دیگر،
جشن کهن چندین هزارساله شب چله یایلدای ایرانی،
ریشه درمهرودوستی واندیشه وخردورزی ونیز
سرشت واخلاق انسانی دارد!!

پایان دیباچه

درود
هنوز ریشه درخاکیم !! (بخش1)

شب چله،جشن چراغ یاجشن زایش ایزد مئیثرا یا#میترا #مهر

#سپنتامهر


بسیاری ازپژوهشگران گسترهِ گاهنگاری تمدنی
یاحوزه تاریخ تمدنی که شاخه بزرگی ازدانش گاهنگاری و کرونولوژی (Chronology of History) ست، ایرانیان را از نخستین ملل ومردمانی میدانندکه دردوره نوسنگی که فرجامین دوره از دوره پیشاتاریخیست،
با یکجانشینی ونیز پدیدآوری انقلاب کشاورزی، تاریخ بشری را دگرگون کرده اند!
درپژوهشهای نوین که درنیمسده پیش انجام شده نخستین گستره آیینشهری یاحوزه تمدنی در
هلال حاصلخیز که نام بخش تاریخی از خاور میانه و دربرگیرندهٔ بخش‌های باختری وجنوب باختری ودامنه های زاگرس تا بخش خاوری دریای مدیترانه، میانرودان ومصر باستانست ،پدیدار شده ،این نام، نخستین بار ازسوی جیمز هنری بریستد باستان‌شناس امریکایی دانشگاه شیکاگو بر این بخش ازگیتی نهاده شد.
پس اگرنگوییم ایرانیان،آغازنده شارینش وآعازگرتمدن بشری
ونخستین یکجانشینان کشاورزو درفشداران فراپویش وپرجمداران تکامل بشری بوده اند،دست کم بایدگفت،نیاکان ما ازنخستین مردمانی بوده اندکه انقلاب کشاورزی رادر گیتی
آغازیده اند وسپیده دم تاریخ و پگاهان کشاورزی ویکجانشینی ازسرزمین ما،سر زده است!1


پابرگی وزیرنویس
1- این بخش ازپابرگی از ویکیپدیاست که زیرواژه 《خاستگاه کشاورزی در جهان》 نوشته شده وبی کم وکاست برایتان گذاردم!
بر اساس دی‌ان‌ای ۴۴ انسان در هلال حاصلخیز (به رنگ سبز در تصویر) دانشمندان محل زیست پیشگامان کشاورزی جهان را یافته‌اند.


زرتشتیان ایران هنوز دارای دی‌ان‌ای پیشینیان کشاورز خود در ۱۲۰۰۰ سال پیش هستند.


کشاورزان امروز ایران در کوه‌های زاگرس، یکی از دو نقطه جهان که سپیده‌دم کشاورزی در آنجا دمیده‌ ست.


خوشه‌های گندم قرمز که در دامنه‌های زاگرس کشت می‌شده‌ ست.
خاستگاه کشاورزی در جهان در دو ناحیه در آسیای غربی قرار دارد. کشاورزی در این دو ناحیه، مستقل از هم تکوین یافته‌است و سپس به اروپا، آفریقا و دیگر نقاط در آسیا گسترش یافته‌ ست. انقلاب نوسنگی، در ایران، در شرق هلال حاصلخیز و در غرب آن، ارمنستان، ترکیه، اسرائیل و اردن امروزی شکل گرفته‌ ست.[۱]

گذار از شکارچی،جمع‌آوری کننده

انقلاب نوسنگی که با دمیده شدن سپیده کشاورزی در جهان مشخص می‌شود از مهم‌‌ترین دوره‌های تاریخ بشر بوده‌ ست، برای نخستین بار در این نواحی شکل گرفته‌است. در این انقلاب، انسان‌ها از مرحلهٔ شکار و جمع‌آوری دانه‌های گیاهان وحشی، به کشاورزی و اهلی‌گری پرداختند و یکجانشین شدند. پیشگامان کشاورزی جهان، هزاران سال پیش بکشت نخستین محصولات کشاورزی دست زدند و به اهلی کردن گوسفند و دیگر حیوانات پرداختند.

ژنتیک سخن می‌گوید!

به نقل از مجله نیچر، مطالعه ۴۴ ژنوم انسان، گواه باستان‌شناختی است که نشان‌دهندهٔ دو گروه متمایز جمعیتی در هلال حاصلخیزست. این دو گروه متمایز مردم دو بار انقلاب کشاورزی را مستقل از هم، حدود ۱۲٬۰۰۰ تا ۸۰۰۰سال پیش[۲] به انجام رساندند ، سپس این فناوری را به دیگر نقاط جهان تسری دادند.
نمونه‌های ژنتیک یافت شده، مربوط به اسکلت‌هاییست که از ۱۲۰۰۰ سال تا ۱۴۰۰ سال پیش از میلاد در این نواحی بدست آمده‌ ست. این اسکلت‌ها از دوره پیش از انقلاب نوسنگی تا عصر برنز را دربرمی‌گیرد[۳]
یافته‌ها
برای درک چگونگی گذار به کشاورزی در نقاط مختلف جهان، بررسی ژنتیکی جمعیت‌های کشاورز نخستین در سپیده‌دم کشاورزی در ۱۲۰۰۰ تا ۸۰۰۰ سال پیش نشان دهندهٔ سه گروه متمایز جمعیتی در هلال حاصلخیزست. در ایران، اسرائیل و اردن در دو کرانهٔ هلال حاصلخیز که اخیراً مطرح شده‌ ست و در آناتولی یا ترکیه امروزی که پیشتر ذکر شده بود. جمعیت آناتولی به اروپای غربی، جمعیت اردن و اسرائیل به شرق آفریقا و مردمان ایران به استپ‌های روسیه و قزاقستان و از آنجا به جنوب آسیا مهاجرت کرده‌اند[۲]
تحقیقات انجام شده نشان میدهد که ژنوم کشاورزان نخستین در زاگرس ایران و اردن و اسرائیل، پیشینیان اصلی مردمان آسیای جنوبی امروزی و نیز مردم اطراف دریای اژه را نمایندگی می‌کند. مردمان مذکور، حدود ۸۰۰۰ سال پیش به اروپا مهاجرت کردند.
گروه زرتشتیان ایرانی بدلیل اختلاط کمتر با دیگر مردمان دی‌ان‌ای پیشینیان زاگرس نشین خود را بیش از همه حفظ کردند.[۴]
دی‌ان‌ای مردم افغانستان و پاکستان نیز از میراث کشاورزان نخستین ایرانی بهره برده‌ ست[۵]
به نقل از مجله ساینس دی‌ان‌ای کشاورزان نخستین آناتولی غربی پیشینیان بی‌واسطهٔ کشاورزان نخستین اروپایی می‌باشند.

به نقل از مجله نیچر، مردم ایران با مهاجرت به استپ‌های اوراسیا از سویی و مهاجرت به شرق، هند و پاکستان، از سوی دگر، کشاورزی را گسترش دادند. گروه دوم مردم جنوب هلال حاصلخیز با مهاجرت به شرق آفریقا، کشاورزی را گسترش دادند.
یافته‌های تیم تحقیقاتی،نشانگر تفاوت‌های متمایز و برجسته، بین گروه مردمان ایران،.
بخش2>

بخش 2

هنوزریشه درخاکیم !!
شب چله ،جشن چراغ یاجشن زایش ایزدمئیثرایا #میترا ، #مهر
#سپنتامهر


...مردمان ایران در دامنه های زاگرس ومردمان گروه دوم در اسراییل و اردن است. به گفتهٔ راجر متیو، مسئول تیم پروژه باستان‌شناسی زاگرس مرکزی در ایران، این دو گروه مردم، در فاصله دو هزار کیلومتری از یکدیگر، مستقلاً از نقش خود به مثابه شکارچی-جمع‌آوری‌کننده در مرحله پیش از دوره نوسنگی، جداگانه و مستقل از یکدیگر رشد کرده‌اند و با انقلاب نوسنگی، به کشاورزی، اهلی‌گری و یکجانشینی پرداخته‌اند. (همان‌جا)

تغذیه متفاوت دو گروه

هر یک از این دو گروه، محصولات و دام‌های خود را داشتند. در زاگرس پرورش بز و کشت نوعی گندم (به انگلیسی: emmer) قرمز با نام جو شیطان، شعیر ابلیس (triticum diccocum) داشته‌اند.[۶] در حالی که گروه دوم، جو و گندم کشت می‌کردند.

چشمه پژوهشهای ویکیپدیا
↑ http://www.nature.com/news/farming-invented-twice-in-middle-east-genomes-study-reveals-1.20119
↑ ۲٫۰ ۲٫۱ http://popular-archaeology.com/issue/summer-2016/article/ancient-dna-reveals-complex-genetic-history-of-near-east-at-dawn-of-agriculture
↑ http://www.ibtimes.co.uk/ancient-dna-reveals-how-farming-emerged-independently-different-neolithic-populations-1572390
↑ https://www.sciencedaily.com/releases/2016/07/1

دنباله را پیگیری فرمایید در بخش 3 ->

بخش3
هنوزریشه درخاکیم !!
شب چله،جشن زایش ایزد #میترا #مهر
#سپنتامهر

تاکنون برپایه چشمهْ پژوهشها،مستندات،خاستگاههاوبُنمایه های پژوهشیِ دانشمندان باستانشناسی وکرونولوژی
گفتیم که ایران ازکانونهاوخاستگاههای بزرگ یکجانشینی وکشاورزی ونیزشارینِش وآیینشهری بوده است!
ازدیگر سوی،با کاوشها وپژوهشهای
پژوهشگران دانش مردمشناسی یاAnthropologyاین باره وپیشاوردوموضوع
برهمگان آشکاروروشنست که داشتن آیینها،آداب ورسوم کهن مانند استوره هاو میثهانیزجشنها ویَشنها وآیینهای کهن نشان تمدن و شهرآیینی کهن وریشه دارِهرملتست.
بیگمان
مردم ایرانزمین بااینکه سیه بختانه درچهاراه پیشامدهای سخت وناگوارتاریخی ودرجایگه تازش وتهاجم مردمان واقوام ناشهرآیین ونامتمدن,
ددمنش ونافرهیخته ووحشی بیابانگرد،آسیب فراوانی دیده اندواگرچه تنه تنومندوتناور درخت کهنسال وریشه دارفرهنگ ایران در تازش بیابانگردان تازی وترکان خاوری ومغولان و .. 2 بخشکی گراییده
ولیک ، ستاک وپاجوشه فرهنگ ما باز سربرآورده و رویین تنانه سبزگردیده وچوققنوسی زخاکسترخویش برخاسته است.
شگفت انگیزاینکه اقوام تازشگرازاسکندر شهرآیین ومتمدن تاتازیان وترکان ومغولان خونخواره بیابانگردودورازشهرآیینی
پس ازفروکش نمودن پددمنشی وسبعیتشان، ایرانی شدندتاجاییکه خویش رابه آداب،
رسوم وآیینهای ایرانی زیبنده ساخته
ونیززبان پارسی رازبان رسمی وزبان گفتگوی خویش دردربار ونهانگاه خودبرگزیدند،اسکندر جامه شاهان ایرانی راپوشیدوبفرهنگ ایران دل باخت.
تازیان درفرهنگ و آداب کشور داری
ازفرهنگ ایران وام جستندبگونه ای که ایرانیان سرپرستی دیوانهای محاسبات وانشاء وخراج وبرید و...رادرزمان خلفادردست داشتند و زبان سیاسی و دولتی در زمان امویان بیشتر پهلوی بود ودر آیین کشور داری از تاجنامه های پهلوی بهره گرفتند و برخی از آن تاجنامه ها بدستور خلیفگان برای فراگیری والگوبرداری از شیوه هاوروشهای فرمانروایی وکشور داری شاهان ساسانی بخامه دانشمندان ایرانی مانندابن مقفع، ابن قتیبه دینوری ویا بخامه دانشمندان تازی چونان ابوعمرو عثمان جاحظ255ق، بتازی واگردانی و ترجمه شد 2
همچنین، آیینها و جشنهای ایرانی نیز، درمیان تازیان و بویژه دربارعباسیان راه یافت و برخی خلیفگان عباسی بسان شاهنشاهان ساسانی . آیینها و جشنهای ایرانی مانندنوروزومهرگان که نیروز و مهرجانش میگفتند را پاس داشته وباشکوه بسیار برپامینمودند.3
ترکان خاوری ومغولان نیز پس از فروکش ددمنشی و هلیدن درنده خویی خویش، آیین های ایرانی را پذیرفته و دربارهای خویش را کانون سخنوری وچامه ،شعرو ادب پارسی کردند چنانکه ابوالفضل بیهقی نویسد دردربارمحمودغزنوی 400 سخنور،شاعر و چامگوی پارسیگوبود .
ایرانگرایی ترکان ومغولان حکومتگر چنان بودکه مانند سلاجقه روم جز نامهای باستانی ایرانی برخویش ننهاده و بنوشته گاهنگاران درباری خود،
زبان ترکی را فراموش کردندتاجاییکه میان یکدگر ودرنهانگاه خویش بپارسی سخن میگفتند.
شگفتا که آداب و آیینهای ایرانی وقند پارسی از مرزهای ایران برون رفت و زبان پارسی چندسده زبان رسمی مردمان شبه قاره هند و زبان رسمی آناتولی و نیز
زبان ادبی و عرفانی عثمانی شد بگونه ای که خلیفگان عثمانی که توان سرایش چامه و شعرداشتند مانند سلطان سلیم و سلیمان قانونی بپارسی سرودندونوشتند !


پابرگی 2
2- بگمان بسیار ، تاجنامه ، نام نوشته یا کتابی همگانی و عام بوده در دانش و فن کشورداری وسیاست چنانکه آرتورکریستین سن در ایران در زمان ساسانیان نویسدکه هرپادشاه ساسانی را نسک و ماتیکان و کتابی بوده در آیین کشور داری و سیاست !
ابن الندیم در الفهرست نیز بتاجنامه هایی بانام التاج چشمزدواشاره دارد التاج فیما تفائلت فیه ملوکهم !
نیز پژوهشگرایرانی کرسی زبان وادب فارسی دانشگاه بیروت در مجله الدراسات الادبیه بهار 1338خ /1957م در نوشتار و مقاله ای بنام التاج للجاحظ وعلاقته بکتب تاجنامه فی ادب الفارسی الساسانی،از تاجنامه های دیگریکه نامدار بوده اند نام میبرد.
نامورترین کتابهایی بانام تاجنامه یا التاج فی سیره انوشیروان که
کتابیست از نوشیروان وبگفته گابریل ادگاربلوشه 1937م تنها تاجنامه پهلوی ، همان بوده و گویا خودنوشت نوشیروان !
لیک ، چنانکه گفتیم ،بنوشته ابن ندیم و کریستین سن، شاهان دیگرنیزچنین ماتیکان و نوشتاری از خویش بجانهاده بوده اند .
نیز،ابن قتیبه 8 بخش از تاجنامه هارا در عیون الاخبار خویش آورده ، یک بخش از آنها، نامه ودستورهای سیاسی خسرو یکم انوشیروان به پاگوذسبان فرمانروا و نماینده انوشروان در آذربایجان بوده ست .
سیهبختانه از همه آن تاجنامه ها، به جز التاج فی اخلاق الملوک جاحظ نمانده که گویابگمان بسیار اینکتاب نوشته خوداوو دستاورد پژوهشهایش درتاجنامه ها ، سیرالملوک هایاخداینامه هاو گفتگو بایاران ایرانیش بوده ودرآن بآیین کشور داری شاهان ساسانی ونیز آیینها ، جشنها،آداب ورسوم ایرانی پرداخته ست
بخش4>

هنوز ریشه در خاکیم !!
بخش 4
شب چله، جشن چراغ یاجشن زایش ایزدمئثرا یا ایزد #میترا و #مهر !!
#سپنتامهر

..که بخواست خلیفگان عباسی ، بتازی واگردانی و ترجمه شده ، چیزی برجای نمانده ،این کتاب و نسک ، بسی ارزنده و بخامه زنده یاد نوبخت در سال بگمانم 1313 یا 14 بپارسی گردانش و ترجمه شده ست .
ابن قتیبه و دیگران آورده اند که عبدالملک بن مروان خلیفه مروانی گفته بود که ،
شگفتا که ایرانیان هزارواندی سال فرمانروایی کردند و لیک، لختی و هنگامه ولحظه ای بما نیاز نداشتند ولیک ما هنگامه و لحظه ای بی آنان فرمانروایی نتوانیم !!
چنانکه پیش ازین چشمزد و اشارت کردیم تا دهه هشتم ازسده نخست تازی یا هجری ، زبان دیوانی در دیدان الخراج ومحاسبات بپهلوی بود ،نیز شیوه ساخت وضرب سکه ایرانی و برخی سکه ها بزبان پهلوی ضرب میشدتا دیوان بدست صالح بن عبدالرحمن سیستانی از پهلوی بتازی گشت ،همچنین دیوان الرسائل هم تا زمان واپسین و فرجامین خلیفه اموی مروان حمار بپهلوی بود و عبدالحمید کاتب انباری آن را ازپارسی بتازی گردانید هموکه درباره اش گفته اند الکتابه فتحت بابن الحمید و ختمت بابن العمید !
اینچنین بود که زبان پارسی این جاندارسرفراز ، که تا آغازسده دوم قمری یا مهشیدی، زبان دیوانی و نوشتاری تازیان یعنی قوم تازشگرومهاجم بود،
نگونبختانه ، بدست ایرانیان بدپیمان خائن میهنفروش که دریوزگان بیمایه دستگاه خلافت بودندو بدریوزگی و دستبوسی تازیان سرمی افراشتند که من و شما نیز، بسان چنین پستان فرومایه میهنفروش در تاریخ کنونه و معاصر ، کم ندیده ایم و این دیوسانان سیه اندرون ایرانینما ، در همیشه تاریخ کم نبوده اند، کمرشکن گردیدو بیخ و بن پارسی از دستگاه خلافت کنده شد و آداب و رسوم و آیین های پارسی نیز نابود گردید، گرچه جشنهای آیینی ایرانی در زمان برخی خلیفگان عباسی با فروشکوه برپاداشته میشد و همچنان در سرزمین تازیان و در بغداد تا سده ها پایدار و ماندگار و
پایا و مانا بود !!

3-امروزه واژه مهرگان در فرهنگهای عربی و نیز برای تازی زبانان نامی آشناست البته امروز، مهرجان به چم و معنی مطلق جشن بکارمیرود مانند مهرجان الشعبی یامهرجان الدولی/جشن ملی یا دولتی
دنباله را پی گیرید در بخش 5->

از حمله به آتش مقدس ایرانیان تا کنسرت جنجالی پرستو احمدی

انگلهای ارتجاع سرخ و سیاه دشمن ایران، تاریخ ایران، فرهنگ و آداب و رسوم و سنن ایران و دشمن هرآنچه هستند که رنگ و بوی ایران را داشته باشد

🎤وحیدبهمن

@shahyarram
.

ساخت استخرهای کشاورزی در نزدیکی تخت جمشید

تهدیدی که با تکذیب، توجیه و بی اعتنایی مزدوران رژیم روبروست


ساخت آبگیرها و استخرهای کشاورزی در حریم و اطراف تخت جمشید هشدار فعالان میراث فرهنگی را در پی داشته است. مقامات حکومتی اما ساخت آبگیرها در حریم این بنا را تکذیب و یا توجیه می‌کنند!


فضل‌اله حبیبی مزدور رژیم در نقاب کارشناس باستان شناسی مدعی شده که «این استخرها بر اساس ضوابط حریم و برای جلوگیری از تعطیلی کشاورزی و با مجوز کارشناسان میراث تخت جمشید ساخته شده است.»


تخت جمشید در سال‌های گذشته با انواع تهدیدها از جمله انواع آلودگی، بهره‌برداری غیراصولی از چاه‌های آب و فرونشست زمین‌های اطراف و ایجاد ترک بر روی این بنا، و همچنین رشد گسترده گلسنگ‌ها روبرو بوده است اما جمهوری‌اسغالگر اسلامی هیچ اقدام مؤثری برای حفظ این میراث جهانی انجام نداده

اکنون ساخت آبگیرها و استخرهای کشاورزی در حریم و اطراف این بنای تاریخی هشدار فعالان میراث فرهنگی را در پی داشته است.

تصاویر منتشر شده نشان میدهد که بیش از ۴۰ آبگیر خاکی با هدف تأمین آب کشاورزی زمینهای کشاورزی موجود در حریم تخت جمشید وجود دارد.

@shahyarram
.