هان! گفت #شکیب تا نخوانی لالش
هرکس که دروغ گفت این در خالش
این راست‌ترین هدیه‌ی #شاکی به شماست
روزی سه چهار بار استعمالش....

#شکیب_شاکی
#حمید_اسماعیلی

جهت مشاهده اشعار و کلیپ‌های بیشتر شاکی به کانال بپیوندید 👇
@shakib_shaky 👈

آدرس اینستاگرام 👇👇👇
@hamidesmaily1975 👈

https://www.tgoop.com/shakib_shaky

#دروغ #وعده #فریب #ریا #شهدای_آبان_۹۸ #زندانی_سیاسی #زندانی_عقیدتی #اعدام #ارعاب #ارتشا #بایکوت #سکوت #فساد #رانت #دزدی #فقر #بیکاری #یارانه_معیشتی #بد_بدتر_بدترتر #بد_بختی #شکیب_شاکی #شاکی_نامه_۱ #فصل_پایانی

ای نسل بی تفاوت باری‌به‌هرجهت...

ای ملّتی که تحت فشاری به هرجهت
دائم به خود فشار میاری به هرجهت

بیخود برای داشتن ِ روزی ِ زیاد
خود را نَدَر که هیچ نداری به هرجهت

یک روز ِهفته می‌زنی و نشئه می‌شوی
شش روز را اگرچه خماری به هرجهت

گل کاشتی تمام ِچهل سال ِپیش را
امسال هم بیا که بکاری به هرجهت

در دوره‌های پیش سر ِکار رفته‌ای
این دوره باز هم سر ِکاری به هرجهت

با رنگ سبز و زرد به تو عرضه کرده‌اند
گنجشک ‌را به جای قناری به هرجهت

بازندگی شکوه ِتو را کم نمی‌کند
بازنده‌ی بزرگ ِ قماری به هرجهت

...

هرچند هم شعور سیاسی نداشتی
اما قشنگ اهل ِشعاری به هرجهت

خود را زدی به خواب که سر درنیاوری
مجبور می‌شوی که درآری به هرجهت

از پل که رد شدند، خرت را نمی‌خرند
بیخود پی ِقرار و مداری به هرجهت

مقصد فقط کشیدن کار از تو بوده‌است
از تو گرفته‌اند سواری به هرجهت

باید به روز بدتر از این هم ببینمت
ای نسل ِ بی تفاوت ِ باری‌به‌هرجهت

#شکیب_شاکی
#حمید_اسماعیلی

جهت دیدن کلیپ‌ها و اشعار بیشتر شاکی
به کانال بپیوندید 👇👇👇👇👇
@shakib_shaky 👈

https://www.tgoop.com/shakib_shaky

کلیپ 1400/6

خالی اگر از شیخ روانی شده بود
در کل زمینه‌ها جهانی شده بود

یک ذره اگر به فکر مردم بودند
این ملک بهشت جاودانی شده بود

#شکیب_شاکی
#حمید_اسماعیلی

جهت دیدن کلیپ‌ها و اشعار بیشتر شاکی به کانال بپیوندید 👇👇
@shakib_shaky 👈

#وطنم_ای_بهشت_جاویدان #نه_به_دیکتاتوری #در_خانه_بمانید #نه_به_تبعیض #نه_به_رانت #به_فکر_مردم_باشید #نه_به_دروغ #نه_به_شعار #وعده_های_دروغی #باری_به_هرجهت #نمایش #خدعه #فریب #ریا #موج_سواری #سیاست #شکیب_شاکی #شاکی_نامه #فصل_پایانی

سر مان گرم شد به آب و علف، چیزی از ماجرا نفهمیدیم
ارتباطی به گرگی تو نداشت، بره بودیم، ما نفهمیدیم

آمدی وعده‌ی چرا دادی، گفتی از دشت‌های پر شبدر
روحمان پرکشید جانب دشت، نیتت را چرا نفهمیدیم

بر تنت پوشش عجیبی بود، یک عصای قشنگ در دستت
رفته بودی به جلد میش بزرگ، مثل بزغاله‌ها نفهمیدیم

راه افتادی و به دنبالت گله ی بره‌ها به راه افتاد
سوی دشت فنای‌مان بردی، قصه را منتها نفهمیدیم

هرچه سمت سراب می‌رفتیم، وعده‌هایت قشنگ‌تر می‌شد
بره ها بُرده می‌شدند اما، از چه رو یا کجا نفهمیدیم

تا به خود آمدیم فهمیدیم، سیزده دور دورمان زده‌ای
بره‌ها را یکی یکی خوردی، یا ندیدیم یا نفهمیدیم

حال ما مانده‌ایم و دشتی خشک، نه درختی، نه سبزه‌ای نه گلی
باید از راه رفته برگردیم، مرگ تو! ، قصه را نه_فهمیدیم...

#شکیب_شاکی
#حمید_اسماعیلی

@shakib_shaky

#قصه_بره_و_گرگ #سراب #فریب #دروغ #وعده #نیرنگ #کلک #در_باغ_سبز #وعده_سر_خرمن #خدعه #سرکاری #ریا #گرگی #نه_به_نمایش #شارکوپولو #شاکی_نامه #فصل_پایانی

دلم گرفته از این ظلمت زمستانی
در این توالی شبهای سرد طولانی

دلم گرفته از این فصل بی گل و لبخند
میان رخوت تندیس‌های سیمانی

شکسته قد اهورایی ابرمردی
که تن نداد به نامردمان شیطانی

بگو دسیسه سرایان ، دروغ بنویسند
در این حضور پر از خالی رجزخوانی

که نسل کاوه به ضحاک پا نخواهد داد
به رغم لشگر چاقو کشان میدانی

اگرچه باز وطن را به خاک و خون بکشند
به زور اسلحه یا با خطای انسانی

تقاص خون شهیدان گرفته خواهدشد
قسم به داغ دل مادران آبانی

گمان مبر که چو مرداب رام و آرامیم
به وقت حادثه سیل‌ایم، سخت و طوفانی

بهار می‌رسد از راه و سبز می‌گردیم
رسیده‌اید دقیقاً به دور پایانی...


#شکیب_شاکی
#حمید_اسماعیلی

@shakib_shaky

به مناسبت روز قلم

بخشی از یک قصیده قدیمی

...

وقتی قسم به نام قلم می‌خورد خدا
آن را نباید اینهمه ارزان فروختن

ما مثل بعضی از فضلای قلم به مزد
عادت نکرده‌ایم به دیوان فروختن

شعری برای سکه سرودن بدون مغز
وان پوک را به پاکت سلطان فروختن

باید وفا کنیم به عهدی که بسته ایم
ننگ است در شرافت وجدان فروختن

#شکیب_شاکی

@shakib_shaky

تنبان خلیفه شل شده، کش بفرست
مزدور برای فتح جنبش بفرست

وضعیت آب کربلا بحرانی ست
ای شمر یگان ضد شورش بفرست

#شکیب_شاکی

@shakib_shaky

کلیپ ۱۴۰۰/۸

سربازها آماده باشن واسه ی حمله
فرمانده داره توو بلندگو می‌زنه فریاد
دشمن همین مرد و زنای خسته و تشنه ن
باید بمیره هرکسی که حقشو می‌خواد

دستت نلرزه هرکی رو دیدی بزن له کن
تو مرد میدونی یگان ویژه ی ناجا
محکم بزن رحم و مروت رو بریزش دور
کلی ازت تقدیر ویژه می‌کنن فردا

*

وایسا و یک لحظه به آدم بودنت شک کن
وقتی که باتومت رو از جلدش درآوردی
فک کن که تشنه اومدی دنبال حق آبه ت
اما به جرم حرف حق کلی کتک خوردی

مزدوری و باید به فرمون کسی باشی
پا شو برو باید بریزی مردم و روو خاک
این کربلای چندمه که شکل می‌گیره
پاشو نزن، توو سر بزن، با رمز: یا ضحاک!

اما بدون دنیا همینجوری نمیمونه
باید تقاص خونایی که ریختی رو پس داد
فردا یهو دیدی شده این جنگ مغلوبه
فرمانده تون در رفته و میدون‌ رو از دس داد

اونوقت تو می‌مونی و خونی که روو دستاته
خونی که ناحق ریختی و بد پاخوری داره
مردم گرفتن دورتو نزدیک تر میشن
با چنگ و دندون می‌کنندت تیکه و پاره

یک ذره عاقل باش با مردم مدارا کن
چیزی نمونده تا سحر شه، صبح نزدیکه
تا فرصتی داری «تفنگت رو زمین بگذار»
آینده ی آدم کشا بدجور تاریکه...

#شکیب_شاکی

@shakib_shaky

یک قطره خون تا توو رگ من مونده باقی
در بند بندم عشق میهن مونده باقی

سی سال و اندی می‌گذره از جنگ ، اما
توو سرزمینم ردّ دشمن مونده باقی

حال و هوای ده ازین بهتر نمیشه
تا کدخدا آلوده‌دامن مونده باقی

فرصت نده دست حرومی‌ها بیافته
یک جو شرف توو خونه حتماً مونده باقی

باقی نمی‌مونه توو جنگل ریشه‌داری
تا ریشه‌ی قوم تبرزن مونده باقی

من از نژاد بابکم ، از نسل کاوه
توو ریشه‌هام خاک تهمتن مونده باقی

عمرا نمی‌ذارم کسی از من بگیره
این یک وجب خاکو که کلا مونده باقی

یک سر هنوز دارم که روو سینه‌م بذارید
چیزی واسه از دست دادن مونده باقی

#شکیب_شاکی
#حمید_اسماعیلی

@shakib_shaky

کلیپ ۱۴۰۰/۱۰


بنازم همت لب تشنگان آهنین جان را
که دارد می‌کشد از خط اول جور ایران را

سپر کرده‌ست پیش تیر خصم از قامتش نخلی
که در می‌آورند از سینه‌اش نعش شهیدان را

کجا از بیم پنهان مانده‌اند این قوم در پستو
کجا از خوف خالی کرده‌اند این خیل میدان را

بگو مظلومیت را در مقاتل باز بنویسند
که پرپر می‌کنند این اشقیا عباس دوران را

چه والا میزبانی کز گلوی خود برید اما
نکرد از سفره‌ی بی نان خود محروم، مهمان را

سراپا از خجالت آب شد، خون‌خورد، خشکش زد
چو کارون دید در دامان خود لبهای عطشان را

نه بارانی که خاک تشنه‌اش را تر کند لختی
نه نخلی مانده تا سنگر بگیرد تیر باران را

مگر پیدا شود از دوده‌ی رستم ابرمردی
که آبادان کند با غیرتش این خاک ویران را

#شکیب_شاکی
#حمید_اسماعیلی

@shakib_shaky

پیر ما از بسکه با اطوار می‌خواند نماز
فکر کردم جعفر طیار می‌خواند نماز

تا نفس در سینه دارد ضاااللللین را می‌کشد
کاملاً از مخرج و کشدار می‌خواند نماز

شغل شیخ‌شهر ما شغلی شریف‌ و مردمی‌ست
دم به دم بر مردم مردار می‌خواند نماز

تا بیارد کافران را هم به راه مستقیم
در بلاد کفر، در انظار می‌خواند نماز

صف‌به‌صف سربازهایش سجده بر خون می‌کنند
در صف آخر ولی سردار می‌خواند نماز

شهر ما را بسکه دار المؤمنین‌اش خوانده‌اند
شهروندی رفته روی دار می‌خواند نماز

حاج جبار آنچنان پیشانی‌اش را کرده داغ
تا بفهماند به ما بسیار می‌خواند نماز

شام‌ها در باغ‌فردوس است بین حوریان
ظهرها در مسجد بازار می‌خواند نماز

چون شنیده (کار نیکو کردن از پرکردن است)
- جنس را پر کرده در انبار - می‌خواند نماز

تا بدون شبهه جیب خلق را خالی کند
در کنار ذکر استغفار، می‌خواند نماز

کارمندی را که با ایمان گزینش می‌کنند
چشم و دل سیرست جای کار می‌خواند نماز

خوش بحال آنکه آسان می‌شود دولاّ و راست
گوژپشتی مثل من دشوار می‌خواند نماز

#شکیب_شاکی
#حمید_اسماعیلی

تلگرام
@shakib_shaky

اینستاگرام
@hamidesmaily1975

اهل شعاریم کی میگه شاعر نداریم
کی گفته که توو مملکت ناظر نداریم

ما مردم عادی چهل ساله توو تاکسی
حرفی به غیر از غرغر و زر زر نداریم

هر جور که بدبختی سر ما ها بیارن
ری اکشنی جز هرهر و کرکر نداریم

چون انتخاب اکثر مردم نبوده...
کاری به کار دولت حاضر نداریم...

اما امون از وعده‌های دولت قبل
ازبس گشایش کرده جای جر نداریم

ما شش کلاسه دکترامونو می‌گیریم
مشکل واسه تشخیص هر از بر نداریم

کل وزیرامون توو کار وارداتن
توو هند و چین هم اینهمه تاجر نداریم

بر منکرش لعنت توو بحث اقتصادی
فرقی با چاد و گینه و نیجر نداریم

باور نداری راه بیفت و بررسی کن
توو کل کشور تپه‌ای بی تر نداریم

از منظر اونها که روی ما سوارن
توفیر با اسب و خر و قاطر نداریم

از دید اونکه مردمو حیوون می‌بینه
ما فرق چندانی علی الظاهر نداریم

نون همه آجر شده از برکت شیخ
چل سال و اندی میشه که شاطر نداریم

توو مجلس قبلی بصیرت موج می‌زد
توو مجلس فعلی ولی مبصر نداریم

اندازه‌ی موی سرت فیلترشکن هست
پس مشکلی در مورد فیلتر نداریم

طرح صیانت هم یه بامبول جدیده
اصلأ دیگه اعصاب شِر و ور نداریم

کرک و پر ما با یه پِخ کردن می‌ریزه
حاجت به موم و موبر و موزر نداریم

بحث براندازی همیشه بوده و هست
اما شما باورنکن، لیدر نداریم...

#شکیب_شاکی
#حمید_اسماعیلی

@shakib_shaky

اینستاگرام
@hamidesmaily1975

#صیانت #فیلترینگ #سانسور #خفقان #دیکتاتوری #فشار #فیلتر #این_تر_نت #سروش #شاد #اینترنت_میلی #مجلس_عنقلابی #نماینده_خواب #حکومت_دیکتاتوری #ما_داریم_خفه_میشیم #ساکت_ننشینید #اعتراض #نه_به_فیلترینگ #نه_به_سانسور #رسانه_میلی #شکیب_شاکی #حمید_اسماعیلی #شاکی_نامه #فصل_پایانی

شب رفته رفته می‌شود کوتاه بانو
طی می‌شود این ظلمت جانکاه ، بانو

امشب ، فقط امشب بیا و ماه من باش
یک شب بیا از موضعت کوتاه ، بانو

من آن پلنگ پر غرور قله‌هایم
امشب برایم باش قرص ماه ، بانو

آماده‌ام ، تیر نگاهت را بیانداز
قلب از من و تیر از تو ، بسم الله، بانو

عمری به دنبالت دویدم پا نبودی
با من چه می‌شد می‌شدی همراه ، بانو

دریاب گاهی شاعر درباری‌ات را
گاهی نگاهی، گوشه چشمی، شاه‌بانو

از بس کشیدم آه، شد آیینه‌ام تار
آه از غمت، آه از نبودت، آه، بانو

باید بگویم دوستت دارم ، ولی نه
در چشم هایم خوانده‌ای هرگاه، بانو

گاهی نباید حرف دل را با کسی گفت
وقتی بفهمد می‌رود ، ناگاه ... بانو...

#شکیب_شاکی
#حمید_اسماعیلی

تلگرام👇

@shakib_shaky

اینستاگرام👇
@hamidesmaily1975



#شعر_عاشقانه
#غزل_عشق #شاه_بانو #قرص_ماه #تیر_نگاه #شاعر_درباری #گاهی_نباید_حرف_دل_را_با_کسی_گفت #قلب_از_من_و_تیر_از_تو_بسم_الله_بانو #شکیب_شاکی #شاکی_نامه #حمید_اسماعیلی #فصل_پایانی

صحبتی با مونس شبهای بی‌کسی؛

تو همنشین سکوت شب منی پشه جان
همیشه دور سرم چرخ می‌زنی پشه جان

همین که سر به متکّا گذاشتم دیدم
که بیخ گوش منی روی گردنی پشه جان

تمام پنجره‌ها را کشیده‌ام توری
ولی تو باز به دنبال روزنی پشه جان

چقدر سرزده و بی افاده می‌آیی
غرور و باد نداری ، فروتنی پشه جان

تویی که در دل شبهای بی بهانه من
بهانه‌ی غزلی تازه گفتنی پشه جان

نه اهل فسق و فجوری نه اهل دود و دمی
نه رانت بازی و سرگرم خوردنی پشه جان

نه توی آب گل آلود مثل زالوها
به فکر خون خلایق مکیدنی پشه جان

شبیه بعضی از این دوستان دور و برم
تو لااقل کلکم را نمی‌کنی پشه جان

مرا ببخش ، که دنبال کشتنت بودم
به این خیال که در حکم دشمنی پشه جان

به سهم اندکی از سفره قانعی هر شب
همیشه در پی رزقی معیّنی، پشه جان

اگرچه دست تو باز است و معده‌ات خالی
به بنده نیش اضافی نمی‌زنی پشه جان

#شکیب_شاکی
#حمید_اسماعیلی

@shakib_shaky

بی‌دردها ، با دردها ، کاری ندارم
اصلاً به دستاوردها کاری ندارم

این روزها تنهایی من بیخودی نیست
در بینِ زوج و فردها کاری ندارم

در کوچه‌ی دل سال‌ها شبگرد بودم
با کوچه‌ی ولگردها کاری ندارم

اردیبهشت وآذرش فرقی ندارد
وقتی به سبز و زردها کاری ندارم

از پای من کفشِ خودت را در بیاور
چندی ست با نامردها کاری ندارم

#شکیب_شاکی
#حمید_اسماعیلی

@shakib_shaky

مقصد یکی ، قبیله یکی ، آرمان یکیست
سرمنزل نهایی این کاروان یکیست

هی می‌دویم و راه به جایی نمی‌بریم
هرجا که می‌رویم، شب و آسمان یکیست

این کاروان همیشه به تاراج می‌رود
وقتی که دست راهزن و ساربان یکیست

هر روز بیشتر به جنون دست می‌دهیم
هر روز بیشتر هدف سرخ مان یکیست

پاییز یا بهار ، تفاوت نمی‌کند
محصول داغدیده‌ی این بوستان یکیست

چه لای زخم باشد ؛ و چه در گلوی خلق
فرقی نمی‌کند هنر استخوان‌ یکیست

یا در لوای شاه و یا در ولای شیخ
بازنده‌ایم آخر این داستان یکیست

اسطوره‌ ها دروغ به خوردت نمی‌دهند
پایان کار دیو ، پس از هفت خان یکیست

این خشم توده‌هاست که لبریز می‌شود
حسن ختام تک تک این دودمان یکیست


#شکیب_شاکی
#حمید_اسماعیلی

@shakib_shaky

ای خاک پر صلابت و ای مرز پر گهر
ای مهد علم و دانش و سرچشمه‌ی هنر

دور از تو باد آنکه برایت نخواست خیر
کور آنکه خواست تا تو بیافتی به دردسر

بی سرپرست مانده‌ای و گیرکرده‌ای
زیر لوای ناپدری‌های بی پدر

دایم به خون کشیده تورا زخم پشت زخم
از قادسیه یکسره تا دوره‌ی قجر

بعد از قجر هم البته کم خون نخورده‌ای
نوبت رسید چون به گدایان معتبر

قومی که معتبر شد و غافل شد از خدا
در کاخ پا گذاشت و غافل شد از کپر

بی‌وقفه از وقوع فساد و وفور فقر
در گوشه ‌گوشه‌ی تو به ما می‌رسد خبر

از نیلگون خلیج به ظاهر همیشه فارس
تا چند درصدی که به جا مانده از خزر

با همت جهادی مردان پاک دست
غرب تو کولبر شد و شرق تو سوختبر

شرمنده‌ام که درد تو را حس نکرده‌ام
یا خون نشد دلم اگر از اینهمه شرر

...
از جا بلند می‌شدم و داد می‌زدم
زیر گلوی خویش اگر داشتم جگر

(اظهار عجز پیش ستم‌پیشگان خطاست)
بر تیر خصم سینه‌ی خود می‌کنم سپر

عالی‌جناب از خر قدرت پیاده شو
پایان قصه است نکن سعی بی ثمر

بازنده‌ای شبیه بقیه بزن به چاک
شر را بکن -‌-برادر من-- تا نگشته شر


#شکیب_شاکی
#حمید_اسماعیلی

@shakib_shaky

اینستاگرام
@hamidesmaily1975

دلم گرفته از این ظلمت زمستانی
در این توالی شبهای سرد طولانی

دلم گرفته از این فصل بی گل و لبخند
میان رخوت تندیس‌های سیمانی

شکسته قد اهورایی ابرمردی
که تن نداد به نامردمان شیطانی

بگو دسیسه سرایان ، دروغ بنویسند
در این حضور پر از خالی رجزخوانی

که نسل کاوه به ضحاک پا نخواهد داد
به رغم لشگر چاقو کشان میدانی

اگرچه باز وطن را به خاک و خون بکشند
به زور اسلحه یا با خطای انسانی

تقاص خون شهیدان گرفته خواهدشد
قسم به داغ دل مادران آبانی

گمان مبر که چو مرداب رام و آرامیم
به وقت حادثه سیل‌ایم، سخت و طوفانی

بهار می‌رسد از راه و سبز می‌گردیم
رسیده‌اید دقیقاً به دور پایانی...


#شکیب_شاکی
#حمید_اسماعیلی

@shakib_shaky

خسته ایم از داد، از بیدادهای لعنتی
دست مان را بسته استبدادهای لعنتی

سال‌ها کنج خراب آباد ساکن بوده‌ایم
حق مان را خورده‌اند آبادهای لعنتی

در قفس بی آب و نان ماندیم گویا مدتی است
رفته‌ایم از خاطر صیادهای لعنتی

هی نشستم منتظر چشمم به درها شد سیاه
پس کجا ماندند این امدادهای لعنتی؟

از تبر پرسیدم از دستت چرا خون می‌چکد
گفت می‌ترسم از این شمشادهای لعنتی

قد کشیدند و نمی‌فهمند جنگل مال ماست
دار باید ساخت از آزادهای لعنتی

بغض خود را وا کن و بشکن سکوتت را رفیق
تا به کی توی گلو فریادهای لعنتی

هر چه آمد بر سر ما دستپخت این دوتاست
درسهای دینی و استادهای لعنتی

#شکیب_شاکی
#حمید_اسماعیلی

@shakib_shaky

#من_وکالت_میدهم

ای پادشه خوبان....
.... وقت است که بازآیی

@shakib_shaky