SHARENOVATE Telegram 446
⚛️نو شدن هر روزه

🖋امیر ناظمی

آن بوی نمناک کولرهای آبی آبی‌رنگ، که عصرهای تابستان می‌پیچید در اتاق خانه مادربزرگ، هنوز هم زنده مانده است، نه در خاطره‌ها که در خانه‌های ما تا امروز. کولرهای آبی هم مانند ویفرهای رنگارنگ و بیسکوییت‌های ساقه طلایی هنوز تولید می‌شوند و هنوز طرفداران خود را دارند. اما سرنوشت محصولات غالبا چنین نیست و این روزها کمتر محصولی شانس آن را دارد که دهه‌ها در فروشگاه‌ها بماند.

حالا نوآوری دیگر نمی‌تواند در یک محصول خلاصه شود. هر محصولی باید هر سال دوباره نو شود تا از دیگر رقبایش پیشی گیرد. حالا سال‌هاست که خودروسازها می‌دانند باید هر چند سال خودروی جدید و نوآورانه ارائه دهند. به این ترتیب نوآوری دیگر یک جرقه نیست و نمی‌توان سال‌ها آن نوآوری جرقه‌ای و یک‌باره را فروخت و زندگی کرد.

شاید باید باور کنیم که نوآوری یک فرآیند است؛ نه یک محصول. شرکت نوآور دیگر آن شرکتی نیست که یک محصول نوآورانه را وارد بازار می‌کند، بلکه شرکتی است که فرآیندهای تولید و ارائه نوآوری دارد. کارخانه‌های امروزی فقط خط تولید محصول‌های همگن و استانداردی که همه شبیه همدیگر باشند را ندارند؛ بلکه باید خط تولید نوآوری داشته باشند؛ باید مدام توانمندی نوآوری داشته باشند.

⭕️نیاز به نو شدن مداوم
نوآوری‌های اجتماعی نیز نه تنها وضعیتی مشابه بالا دارند، بلکه به دلیل پویایی‌های اجتماعی، بیش از محصولات فیزیکی، نیاز به نو شدن هر روزه دارند. به عبارت دیگر هر چه نوآوری آمیخته‌تر و درهم‌تنیده‌تر با موضوعات اجتماعی باشد، این نیاز به نوآوری مستمر هم بیشتر می‌شود. دیگر بعید است در این دوران نهادی پایه‌گذار شود که بدون نیاز به نوآوری مداوم، موفق باشد. در واقعیت نهادهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی نیاز به این تداوم هر روزه دارند.

نهادی که هنوز تلاش دارد تا به صورت متعصبانه بر اصول اولیه‌اش پافشاری کند، احتمالا در دنیای شیفته‌ی نوآوری امروز شانسی برای بقاء و موفقیت ندارد. به همین دلیل است که نهادهای موفق دنیای امروز بیش از آن‌که وام‌دار بنیان‌گذاران‌شان باشند، مرهون فرآیندی مستمر و دائمی از شناسایی و جذب نوآوری‌ها هستند. جرقه‌های نوآوری تنها مانند یک نورافشانی شبانه در آسمان، زیبایی زودگذری هستند، که تاریکی و فراموشی فرجام آن‌هاست.

⭕️موردشناسی: نهاد جمع‌سپاری
آفرینش یک نوآوری یا یک محصول خلاقانه می‌تواند با تامین مالی گروه زیادی از افرادی باشد که هر کدام بخش اندکی از هزینه نوآوری را تقبل کرده‌اند. سایت‌هایی مانند Kickstarter یا IndieGoGo بر اساس همین منطق شکل گرفتند. آن‌ها ایده‌ها یا نوآوری‌ها را برای مردم طرح می‌کردند تا شهروندان بتوانند به قدر سهم خویش در تامین مالی مشارکت کنند و در بخشی از موفقیت‌ها نیز سهیم شود. هرچند این سهیم بودن در موفقیت می‌تواند به مدل‌های مختلفی باشد، از سهام‌دار شدن تا بازپس گرفتن پول داده شده با سود؛ و حتی گاهی در قالب خیریه باشد. به این شیوه‌ی تامین مالی جمع‌سپاری (Crowdsourcing) می‌گویند.

جمع‌سپاری، یکی از مهم‌ترین نهادهای تامین مالی دهه اخیر است؛ و از ۲۰۱۹ به بعد اندازه آن از سرمایه‌گذاری جسورانه (VC) هم بیشتر شده است. این نهاد نیز مانند هر نهاد دیگری به نوآوری‌های جزیی و مستمر نیاز دارد. نوآوری‌هایی جزيی مانند ارائه تضمین‌هایی برای بازپرداخت یا تبدیل کمک مالی به سهام یا تبدیل کمک مالی به حق‌تقدم خرید سهام در زمان عرضه عمومی و ... نمونه‌هایی از نوآوری‌هایی هستند که امکان رشد و توسعه این نهاد را تقویت می‌کند.

بدون وجود نوآوری‌های کوچک، هر نهادی زودتر از زمان مورد انتظار به انتهای چرخه عمر خود می‌رسد و مرگ زودهنگام فرجام آن است. به همین دلیل است که بقاء و پایداری هر نهادی وابسته به همین نوآوری‌های کوچک است و ما فراموش می‌کنیم تا آن‌ها را به اندازه نوآوری اولیه پاس بداریم.

سرمایه‌گذاری از طریق جمع‌سپاری اگرچه برای شهروندان جذاب است اما در روزگار پرنوسان امروز یک چالش دارد: نقدشوندگی. شهروندی که بخشی از پول خود را بر روی یک طرح سرمایه‌گذاری می‌کند تمایل دارد تا بتواند هر زمانی که خواست سرمایه‌گذاری خود را نقد کند و بر روی طرح دیگر سرمایه‌گذاری کند.

برای نخستین بار پلتفرم دونگی یک طرح جمع‌سپاری در خصوص خط تولید پودر مس منتشر کرده است که نه تنها بخشی از سود تضمین شده است، این تعهد نیز ارائه شده است بلکه سرمایه‌گذاران در هر زمان می‌توانند سرمایه‌گذاری خود را نقد کرده و اصل پول خود را پیش از موعد دریافت کنند. این نوآوری جزئی همان پاسخ به نیاز جامعه است، پاسخی که تبدیل به راهی نوآورانه بر اساس قواعد و ساختار حقوقی فعلی شده است.

به‌اشتراک بگذارید تا آفریده شود
@ShareNovate



tgoop.com/sharenovate/446
Create:
Last Update:

⚛️نو شدن هر روزه

🖋امیر ناظمی

آن بوی نمناک کولرهای آبی آبی‌رنگ، که عصرهای تابستان می‌پیچید در اتاق خانه مادربزرگ، هنوز هم زنده مانده است، نه در خاطره‌ها که در خانه‌های ما تا امروز. کولرهای آبی هم مانند ویفرهای رنگارنگ و بیسکوییت‌های ساقه طلایی هنوز تولید می‌شوند و هنوز طرفداران خود را دارند. اما سرنوشت محصولات غالبا چنین نیست و این روزها کمتر محصولی شانس آن را دارد که دهه‌ها در فروشگاه‌ها بماند.

حالا نوآوری دیگر نمی‌تواند در یک محصول خلاصه شود. هر محصولی باید هر سال دوباره نو شود تا از دیگر رقبایش پیشی گیرد. حالا سال‌هاست که خودروسازها می‌دانند باید هر چند سال خودروی جدید و نوآورانه ارائه دهند. به این ترتیب نوآوری دیگر یک جرقه نیست و نمی‌توان سال‌ها آن نوآوری جرقه‌ای و یک‌باره را فروخت و زندگی کرد.

شاید باید باور کنیم که نوآوری یک فرآیند است؛ نه یک محصول. شرکت نوآور دیگر آن شرکتی نیست که یک محصول نوآورانه را وارد بازار می‌کند، بلکه شرکتی است که فرآیندهای تولید و ارائه نوآوری دارد. کارخانه‌های امروزی فقط خط تولید محصول‌های همگن و استانداردی که همه شبیه همدیگر باشند را ندارند؛ بلکه باید خط تولید نوآوری داشته باشند؛ باید مدام توانمندی نوآوری داشته باشند.

⭕️نیاز به نو شدن مداوم
نوآوری‌های اجتماعی نیز نه تنها وضعیتی مشابه بالا دارند، بلکه به دلیل پویایی‌های اجتماعی، بیش از محصولات فیزیکی، نیاز به نو شدن هر روزه دارند. به عبارت دیگر هر چه نوآوری آمیخته‌تر و درهم‌تنیده‌تر با موضوعات اجتماعی باشد، این نیاز به نوآوری مستمر هم بیشتر می‌شود. دیگر بعید است در این دوران نهادی پایه‌گذار شود که بدون نیاز به نوآوری مداوم، موفق باشد. در واقعیت نهادهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی نیاز به این تداوم هر روزه دارند.

نهادی که هنوز تلاش دارد تا به صورت متعصبانه بر اصول اولیه‌اش پافشاری کند، احتمالا در دنیای شیفته‌ی نوآوری امروز شانسی برای بقاء و موفقیت ندارد. به همین دلیل است که نهادهای موفق دنیای امروز بیش از آن‌که وام‌دار بنیان‌گذاران‌شان باشند، مرهون فرآیندی مستمر و دائمی از شناسایی و جذب نوآوری‌ها هستند. جرقه‌های نوآوری تنها مانند یک نورافشانی شبانه در آسمان، زیبایی زودگذری هستند، که تاریکی و فراموشی فرجام آن‌هاست.

⭕️موردشناسی: نهاد جمع‌سپاری
آفرینش یک نوآوری یا یک محصول خلاقانه می‌تواند با تامین مالی گروه زیادی از افرادی باشد که هر کدام بخش اندکی از هزینه نوآوری را تقبل کرده‌اند. سایت‌هایی مانند Kickstarter یا IndieGoGo بر اساس همین منطق شکل گرفتند. آن‌ها ایده‌ها یا نوآوری‌ها را برای مردم طرح می‌کردند تا شهروندان بتوانند به قدر سهم خویش در تامین مالی مشارکت کنند و در بخشی از موفقیت‌ها نیز سهیم شود. هرچند این سهیم بودن در موفقیت می‌تواند به مدل‌های مختلفی باشد، از سهام‌دار شدن تا بازپس گرفتن پول داده شده با سود؛ و حتی گاهی در قالب خیریه باشد. به این شیوه‌ی تامین مالی جمع‌سپاری (Crowdsourcing) می‌گویند.

جمع‌سپاری، یکی از مهم‌ترین نهادهای تامین مالی دهه اخیر است؛ و از ۲۰۱۹ به بعد اندازه آن از سرمایه‌گذاری جسورانه (VC) هم بیشتر شده است. این نهاد نیز مانند هر نهاد دیگری به نوآوری‌های جزیی و مستمر نیاز دارد. نوآوری‌هایی جزيی مانند ارائه تضمین‌هایی برای بازپرداخت یا تبدیل کمک مالی به سهام یا تبدیل کمک مالی به حق‌تقدم خرید سهام در زمان عرضه عمومی و ... نمونه‌هایی از نوآوری‌هایی هستند که امکان رشد و توسعه این نهاد را تقویت می‌کند.

بدون وجود نوآوری‌های کوچک، هر نهادی زودتر از زمان مورد انتظار به انتهای چرخه عمر خود می‌رسد و مرگ زودهنگام فرجام آن است. به همین دلیل است که بقاء و پایداری هر نهادی وابسته به همین نوآوری‌های کوچک است و ما فراموش می‌کنیم تا آن‌ها را به اندازه نوآوری اولیه پاس بداریم.

سرمایه‌گذاری از طریق جمع‌سپاری اگرچه برای شهروندان جذاب است اما در روزگار پرنوسان امروز یک چالش دارد: نقدشوندگی. شهروندی که بخشی از پول خود را بر روی یک طرح سرمایه‌گذاری می‌کند تمایل دارد تا بتواند هر زمانی که خواست سرمایه‌گذاری خود را نقد کند و بر روی طرح دیگر سرمایه‌گذاری کند.

برای نخستین بار پلتفرم دونگی یک طرح جمع‌سپاری در خصوص خط تولید پودر مس منتشر کرده است که نه تنها بخشی از سود تضمین شده است، این تعهد نیز ارائه شده است بلکه سرمایه‌گذاران در هر زمان می‌توانند سرمایه‌گذاری خود را نقد کرده و اصل پول خود را پیش از موعد دریافت کنند. این نوآوری جزئی همان پاسخ به نیاز جامعه است، پاسخی که تبدیل به راهی نوآورانه بر اساس قواعد و ساختار حقوقی فعلی شده است.

به‌اشتراک بگذارید تا آفریده شود
@ShareNovate

BY آینده مشترک




Share with your friend now:
tgoop.com/sharenovate/446

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Each account can create up to 10 public channels Find your optimal posting schedule and stick to it. The peak posting times include 8 am, 6 pm, and 8 pm on social media. Try to publish serious stuff in the morning and leave less demanding content later in the day. Telegram is a leading cloud-based instant messages platform. It became popular in recent years for its privacy, speed, voice and video quality, and other unmatched features over its main competitor Whatsapp. The group’s featured image is of a Pepe frog yelling, often referred to as the “REEEEEEE” meme. Pepe the Frog was created back in 2005 by Matt Furie and has since become an internet symbol for meme culture and “degen” culture. Just as the Bitcoin turmoil continues, crypto traders have taken to Telegram to voice their feelings. Crypto investors can reduce their anxiety about losses by joining the “Bear Market Screaming Therapy Group” on Telegram.
from us


Telegram آینده مشترک
FROM American