⚛️وضعیت فعلی ایران چگونه است؟ و محکومیت به امید یعنی چه؟
🖋️امیر ناظمی
فرض کنید ما مسافران یک هواپیما هستیم. کاپیتان هواپیما ایمان دارد که باید هواپیما را بزند به برجهای دوقلو. او به بهشت باور دارد و نتیجه مادی برایش مهم نیست، بلکه وظیفهگرا و تکلیفگراست.
مسافران هواپیما اما ناراضیاند. اغلب آنان نگران سرنوشت خود هستند، اما برخی هم از سرمای داخل کابین ناراضیاند، برخی از طعم ناهار!
کاپیتان پشت بلندگو اعلام کرده است که مسافران، میتوانند از میان پرسنل پرواز یک نفر را برای انتقال مشکلات و نظرات خود به او انتخاب کنند.
در میان ۱۰۰ نفری که مسافر هواپیمایند (اعم از خدمه و پرسنل پرواز)، ۵۱ نفرشان در این انتخاب شرکت نکردهاند، آنها یا فکر کردهاند کاری از دست نمایندهشان برنمیآید، یا برخی از آنها فکر کردهاند که پرسنل پرواز خیلی هم فرقی با کاپیتان ندارند یا …
اما ۴۹ نفری که در انتخاب شرکت کردهاند، دو گروه شدهاند. گروه اول که حدود ۲۲ نفرند از کاپیتان میخواهند سریعتر هواپیما را به برج بزند، حتی برخیشان میگویند به هر ساختمانی که اول رسیدیم بزنیم. آنان بیتابان شهادتند.
گروه دوم یعنی ۲۷ نفر دیگر، یکی از پرسنل را انتخاب کردهاند تا برود به کاپیتان بگوید: داری اشتباه میکنی کاپیتان!
کاپیتان عجالتا سرعت را به سمت برجها کم کرده است، اما نه مسیر را تغییر داده و نه تمایلی به تغییر دارد.
اما حالا کروهی از آنها، مثلا ۱۳ نفرشان، شروع کردهاند به جشن گرفتن تغییر مسیر (در حالی تغییری مسیری در کار نیست) و وفاق (در حالی که حتی گروهی خدمه قبلی پرواز همچنان در انتهای هواپیما به صندلی بسته شدهاند، چه برسد به سایر مسافرین) و …
این وضعیت ایران امروز است.
در این تصویر، هواپیما همچنان در همان جهت به سمت یک خودویرانگری در حال پرواز است،
برخی مشغول آماده شدن برای شهادتاند،
برخی شاد از دیرتر کشته شدن،
و برخی دیگر (آن ۵۱ نفری که از این بازی دلسردند و آن را تهوعآمیز میدانند) چند گروه شدهاند:
گروهی از آنان مشغول مسخره کردن
گروهی به دنبال چتر نجات تکنفرهشان
گروهی در حال تخریب هواپیما که نشانه استیصال است
گروهی هرچند به نماینده دل نبستهاند، از کاهش سرعت اندکی خوشحالند، اما خوب هم میدانند که این کاهش سرعت منجر به تغییر مسیر تا کنون نشده است،
آنان به شما یادآوری میکنند که تصویر پرواز یادتان نرود!
آنان به شما یادآوری میکنند که همچنان سرنوشت این پرواز به سمت یک سقوط، قطعی است!
تمامی این گروهها امیدهای خاص خود را دارند، گروهی امید به تغییر مسیر کاپیتان، گروهی امید به شهادت که دیر با زود برایشان فرا میرسد، گروهی به امید هواپیمای جنگی خارجی که کاپیتان را به زور تغییر مسیر دهد، گروهی امیدوار به تغییر کاپیتان، حتی گروهی امیدوارند که یک موشک به آنان شلیک شود!
«محکوم به امید» بودن یعنی همینکه تمامی مسافران، هیچ کاری نمیتوانند بکنند، حتی امیدشان را نیز نمیتوانند کنار بگذارند،
همه آنان محکوم به امید هستند، فارغ از سرنوشتی که در انتظار آنان است،
امیدی که مثل خوره هر روز تکهتکههای وجودشان را میخورد.
https://www.tgoop.com/sharenovate/545
🖋️امیر ناظمی
فرض کنید ما مسافران یک هواپیما هستیم. کاپیتان هواپیما ایمان دارد که باید هواپیما را بزند به برجهای دوقلو. او به بهشت باور دارد و نتیجه مادی برایش مهم نیست، بلکه وظیفهگرا و تکلیفگراست.
مسافران هواپیما اما ناراضیاند. اغلب آنان نگران سرنوشت خود هستند، اما برخی هم از سرمای داخل کابین ناراضیاند، برخی از طعم ناهار!
کاپیتان پشت بلندگو اعلام کرده است که مسافران، میتوانند از میان پرسنل پرواز یک نفر را برای انتقال مشکلات و نظرات خود به او انتخاب کنند.
در میان ۱۰۰ نفری که مسافر هواپیمایند (اعم از خدمه و پرسنل پرواز)، ۵۱ نفرشان در این انتخاب شرکت نکردهاند، آنها یا فکر کردهاند کاری از دست نمایندهشان برنمیآید، یا برخی از آنها فکر کردهاند که پرسنل پرواز خیلی هم فرقی با کاپیتان ندارند یا …
اما ۴۹ نفری که در انتخاب شرکت کردهاند، دو گروه شدهاند. گروه اول که حدود ۲۲ نفرند از کاپیتان میخواهند سریعتر هواپیما را به برج بزند، حتی برخیشان میگویند به هر ساختمانی که اول رسیدیم بزنیم. آنان بیتابان شهادتند.
گروه دوم یعنی ۲۷ نفر دیگر، یکی از پرسنل را انتخاب کردهاند تا برود به کاپیتان بگوید: داری اشتباه میکنی کاپیتان!
کاپیتان عجالتا سرعت را به سمت برجها کم کرده است، اما نه مسیر را تغییر داده و نه تمایلی به تغییر دارد.
اما حالا کروهی از آنها، مثلا ۱۳ نفرشان، شروع کردهاند به جشن گرفتن تغییر مسیر (در حالی تغییری مسیری در کار نیست) و وفاق (در حالی که حتی گروهی خدمه قبلی پرواز همچنان در انتهای هواپیما به صندلی بسته شدهاند، چه برسد به سایر مسافرین) و …
این وضعیت ایران امروز است.
در این تصویر، هواپیما همچنان در همان جهت به سمت یک خودویرانگری در حال پرواز است،
برخی مشغول آماده شدن برای شهادتاند،
برخی شاد از دیرتر کشته شدن،
و برخی دیگر (آن ۵۱ نفری که از این بازی دلسردند و آن را تهوعآمیز میدانند) چند گروه شدهاند:
گروهی از آنان مشغول مسخره کردن
گروهی به دنبال چتر نجات تکنفرهشان
گروهی در حال تخریب هواپیما که نشانه استیصال است
گروهی هرچند به نماینده دل نبستهاند، از کاهش سرعت اندکی خوشحالند، اما خوب هم میدانند که این کاهش سرعت منجر به تغییر مسیر تا کنون نشده است،
آنان به شما یادآوری میکنند که تصویر پرواز یادتان نرود!
آنان به شما یادآوری میکنند که همچنان سرنوشت این پرواز به سمت یک سقوط، قطعی است!
تمامی این گروهها امیدهای خاص خود را دارند، گروهی امید به تغییر مسیر کاپیتان، گروهی امید به شهادت که دیر با زود برایشان فرا میرسد، گروهی به امید هواپیمای جنگی خارجی که کاپیتان را به زور تغییر مسیر دهد، گروهی امیدوار به تغییر کاپیتان، حتی گروهی امیدوارند که یک موشک به آنان شلیک شود!
«محکوم به امید» بودن یعنی همینکه تمامی مسافران، هیچ کاری نمیتوانند بکنند، حتی امیدشان را نیز نمیتوانند کنار بگذارند،
همه آنان محکوم به امید هستند، فارغ از سرنوشتی که در انتظار آنان است،
امیدی که مثل خوره هر روز تکهتکههای وجودشان را میخورد.
https://www.tgoop.com/sharenovate/545
Telegram
آینده مشترک
اینکه کسی همواره در سمت بازندهها باشد، و همواره روی هر کسی میخواند اشتباه باشد، عجیب نیست
وقتی دنیا را اشتباه بفهمی و چارچوببندی تحلیلات اشتباه باشد، با هر ورودی، به خروجی اشتباه میرسی!
اما عجیب آن است که چارچوب تحلیل را تغییر ندهی و ادامه دهی:…
وقتی دنیا را اشتباه بفهمی و چارچوببندی تحلیلات اشتباه باشد، با هر ورودی، به خروجی اشتباه میرسی!
اما عجیب آن است که چارچوب تحلیل را تغییر ندهی و ادامه دهی:…
Forwarded from پادکست جور دیگر
جور دیگر دیدن جهان اجتماعی
محمد فاضلی
یک سال از انتشار پادکست جور دیگر میگذرد و در این مدت پانزده قسمت از آن منتشر شده است. تلاش کردم در این درسگفتارهای «جامعهشناسی برای همه» در حد توان خودم آنچه را که بینش جامعهشناختی خوانده میشود به مخاطب منتقل کنم. بینش جامعهشناختی موضوع این پادکست است و تلاش میکنم جور دیگر دیدن جهان اجتماعی را ترویج کنم.
🔴 پادکست جور دیگر 🔴
⭕ اپیزود یک
بینش جامعهشناختی: آغاز مسیر
⭕ اپیزود دوم
جامعهشناسی: نه فقط برای دانستن
⭕ اپیزود سوم
جامعهشناسی: مفاهیم بنیادین (بخش اول)
⭕ اپیزود چهارم
جامعهشناسی: مفاهیم بنیادین (بخش دوم)
⭕ اپیزود پنجم
تحلیل جامعهشناختی اعتماد و سرمایه اجتماعی
⭕ اپیزود ششم
تحلیل جامعهشناختی قدرت و سیاست
⭕ اپیزود هفتم
تحلیل جامعهشناختی محیطزیست
⭕ اپیزود هشتم
تحلیل جامعهشناختی دموکراسی (بخش اول)
⭕ اپیزود نهم
تحلیل جامعهشناختی دموکراسی (بخش دوم)
⭕ اپیزود دهم
تحلیل جامعهشناختی توسعه (بخش اول)
⭕ اپیزود یازدهم
تحلیل جامعهشناختی توسعه (بخش دوم)
⭕ اپیزود دوازدهم
تحلیل جامعهشناختی سلامت (بخش اول)
⭕ اپیزود سیزدهم
تحلیل جامعهشناختی سلامت (بخش دوم)
⭕ اپیزود چهاردهم
جامعهشناسی سیاست عمومی (بخش اول)
⭕ اپیزود پانزدهم
جامعهشناسی سیاست عمومی (بخش دوم)
جور دیگر فعلا هر دو هفته یک بار منتشر میشود.
#پادکست_جور_دیگر #جور_دیگر
@joure_digar
محمد فاضلی
یک سال از انتشار پادکست جور دیگر میگذرد و در این مدت پانزده قسمت از آن منتشر شده است. تلاش کردم در این درسگفتارهای «جامعهشناسی برای همه» در حد توان خودم آنچه را که بینش جامعهشناختی خوانده میشود به مخاطب منتقل کنم. بینش جامعهشناختی موضوع این پادکست است و تلاش میکنم جور دیگر دیدن جهان اجتماعی را ترویج کنم.
🔴 پادکست جور دیگر 🔴
⭕ اپیزود یک
بینش جامعهشناختی: آغاز مسیر
⭕ اپیزود دوم
جامعهشناسی: نه فقط برای دانستن
⭕ اپیزود سوم
جامعهشناسی: مفاهیم بنیادین (بخش اول)
⭕ اپیزود چهارم
جامعهشناسی: مفاهیم بنیادین (بخش دوم)
⭕ اپیزود پنجم
تحلیل جامعهشناختی اعتماد و سرمایه اجتماعی
⭕ اپیزود ششم
تحلیل جامعهشناختی قدرت و سیاست
⭕ اپیزود هفتم
تحلیل جامعهشناختی محیطزیست
⭕ اپیزود هشتم
تحلیل جامعهشناختی دموکراسی (بخش اول)
⭕ اپیزود نهم
تحلیل جامعهشناختی دموکراسی (بخش دوم)
⭕ اپیزود دهم
تحلیل جامعهشناختی توسعه (بخش اول)
⭕ اپیزود یازدهم
تحلیل جامعهشناختی توسعه (بخش دوم)
⭕ اپیزود دوازدهم
تحلیل جامعهشناختی سلامت (بخش اول)
⭕ اپیزود سیزدهم
تحلیل جامعهشناختی سلامت (بخش دوم)
⭕ اپیزود چهاردهم
جامعهشناسی سیاست عمومی (بخش اول)
⭕ اپیزود پانزدهم
جامعهشناسی سیاست عمومی (بخش دوم)
جور دیگر فعلا هر دو هفته یک بار منتشر میشود.
#پادکست_جور_دیگر #جور_دیگر
@joure_digar
Castbox
Joure-digar | پادکست جور دیگر
پادکست جور دیگر، که در آن جامعهشناسی برای همه ارائه میشود، رسانهای برای عمومی کردن علم جامعهشناسی است.درسگفتارهای جامعهشناسی، یافتههای مقالات جام...
⚛️فناوری اصلی: مدیریت سازمانهای بزرگ
🖊امیر ناظمی
در اخرین روزهای سال میلادی ۲۰۲۴، خبر شکلگیری یک هولدینگ مشترک میان هوندا، میتسوبیشی و نیسان، صنعت خودرو را دچار تغییرات بزرگی کرد.
از سوی دیگر صنعت خودرو یکی از صنایع پیشگام پس از صنعتیشدن است. مفاهیم مختلفی مانند تولید انبوه از دل این صنعت شکل گرفته است و به همین دلیل هم تحولات آن همچنان جریانساز و مفهومساز است.
این ادغام و همکاری که قرار است تا سال ۲۰۲۶ اجرایی شود، به منظور افزایش توان رقابتی با رقبا بزرگی مانند تویوتا و فولکسواگن است. اما چند نکته:
1️⃣در سال ۱۹۹۹ یک اتحاد راهبری (Strategic Alliance) میان نیسان و رنو شکل گرفت. اتحاد مشترک بر خلاف مدلهای تملک و ادغام (M&A) متداول منجر به شیوه جدید در اتحادهای راهبردی شد. در این مدل یک شرکت مشترک برای مدیریت ایجاد شد و همزمان رنو صاحب سهام ۴۳٪ نیسان و به صورت وارون نیز نیسان مالک ۱۵٪ رنو شد. مدلی که بعدترها بسیار مورد پژوهش قرار گرفت.
2️⃣در سال ۲۰۱۷ میتسوبیشی هم به آن اتحاد راهبردی افزوده شد. این مدل نه مشابه با همکاری مشترک (Joint Venture) بود.
3️⃣کارلوس گون شخصیت مورد توجه صنعت خودرو، در سالهای اخیر، مشکلات بسیار سیاسی و مالی یافت که منجر به فرار او شد. سرنوشت تلخی برای یکی از مهمترین شخصیتهای صنعت خودرو که بیارتباط با ساختار اتحاد راهبردی دو شرکت نبود! (پیشتر در خصوص او نوشتهام)
4️⃣اما مهمترین بخش خبر نگاه به #توسعه است. از دریچه این خبر میتوان به دیدگاه #نورث در خصوص توسعه نگاه کرد، که بزرگترین نشانه توسعهیافتگی، وجود نهادهای بزرگ است. از این دیدگاه، جامعهای توسعهیافتهتر است که در آن اعضا جامعه میتوانند در قالب سازمانهای بزرگ با هم همکاری کنند.
یکی از نشانههای کشور توسعهیافته آن است که سازمانهای بیشتر و بزرگتری دارد. حدود ۷ سال پیش آمار ایران را با آمریکا و انگلیس مقایسه کردم، که در آن مشخص شد مثلا آمریکا در حدود ۲۲ برابر سرانه ایران سازمان دارد. این غیر از ابعاد این شرکتهاست که شکافی عمیق را نشان میدهد.
شکلگیری سازمانهای بزرگ بخشی از فرآیند توسعه است. هر چه یک جامعه توسعهیافتهتر و توانمندتر میشود، یعنی در آن جامعه ظرفیت همکاری و شکلدهی به سازمانهای بزرگ بیشتر وجود دارد.
اگر تعریف توسعه را «ظرفیت حل مساله به صورت جمعی» بدانیم، سازمان بزرگ یعنی یافتن ظرفیت کار جمعی بیشتر. روندی که در ایران امروز به سمت اتمیزه شدن است و به این ترتیب افراد قابلیت همکاری و اعتماد به هم را از دست میدهند و این به معنای آن است که جامعه توانمندیهای خود را دارد از دست میدهد!
⭕️نگاه استراتژیک
در حقیقت اصلیترین فناوری و توانمندی، چیزی نیست جز توان مدیریت سازمانهای بزرگ!
مهمترین فناوری شرکتهای بزرگ آن است که میتوانند سازمانهای بزرگی خلق کنند که این امر امکان کاهش هزینههای سربار، افزایش بهرهوری و همچنین (نسبت به بزرگیشان) چابکی را نیز برخوردار است.
بهاشتراک بگذارید تا آفریده شود
@ShareNovate
🖊امیر ناظمی
در اخرین روزهای سال میلادی ۲۰۲۴، خبر شکلگیری یک هولدینگ مشترک میان هوندا، میتسوبیشی و نیسان، صنعت خودرو را دچار تغییرات بزرگی کرد.
از سوی دیگر صنعت خودرو یکی از صنایع پیشگام پس از صنعتیشدن است. مفاهیم مختلفی مانند تولید انبوه از دل این صنعت شکل گرفته است و به همین دلیل هم تحولات آن همچنان جریانساز و مفهومساز است.
این ادغام و همکاری که قرار است تا سال ۲۰۲۶ اجرایی شود، به منظور افزایش توان رقابتی با رقبا بزرگی مانند تویوتا و فولکسواگن است. اما چند نکته:
1️⃣در سال ۱۹۹۹ یک اتحاد راهبری (Strategic Alliance) میان نیسان و رنو شکل گرفت. اتحاد مشترک بر خلاف مدلهای تملک و ادغام (M&A) متداول منجر به شیوه جدید در اتحادهای راهبردی شد. در این مدل یک شرکت مشترک برای مدیریت ایجاد شد و همزمان رنو صاحب سهام ۴۳٪ نیسان و به صورت وارون نیز نیسان مالک ۱۵٪ رنو شد. مدلی که بعدترها بسیار مورد پژوهش قرار گرفت.
2️⃣در سال ۲۰۱۷ میتسوبیشی هم به آن اتحاد راهبردی افزوده شد. این مدل نه مشابه با همکاری مشترک (Joint Venture) بود.
3️⃣کارلوس گون شخصیت مورد توجه صنعت خودرو، در سالهای اخیر، مشکلات بسیار سیاسی و مالی یافت که منجر به فرار او شد. سرنوشت تلخی برای یکی از مهمترین شخصیتهای صنعت خودرو که بیارتباط با ساختار اتحاد راهبردی دو شرکت نبود! (پیشتر در خصوص او نوشتهام)
4️⃣اما مهمترین بخش خبر نگاه به #توسعه است. از دریچه این خبر میتوان به دیدگاه #نورث در خصوص توسعه نگاه کرد، که بزرگترین نشانه توسعهیافتگی، وجود نهادهای بزرگ است. از این دیدگاه، جامعهای توسعهیافتهتر است که در آن اعضا جامعه میتوانند در قالب سازمانهای بزرگ با هم همکاری کنند.
یکی از نشانههای کشور توسعهیافته آن است که سازمانهای بیشتر و بزرگتری دارد. حدود ۷ سال پیش آمار ایران را با آمریکا و انگلیس مقایسه کردم، که در آن مشخص شد مثلا آمریکا در حدود ۲۲ برابر سرانه ایران سازمان دارد. این غیر از ابعاد این شرکتهاست که شکافی عمیق را نشان میدهد.
شکلگیری سازمانهای بزرگ بخشی از فرآیند توسعه است. هر چه یک جامعه توسعهیافتهتر و توانمندتر میشود، یعنی در آن جامعه ظرفیت همکاری و شکلدهی به سازمانهای بزرگ بیشتر وجود دارد.
اگر تعریف توسعه را «ظرفیت حل مساله به صورت جمعی» بدانیم، سازمان بزرگ یعنی یافتن ظرفیت کار جمعی بیشتر. روندی که در ایران امروز به سمت اتمیزه شدن است و به این ترتیب افراد قابلیت همکاری و اعتماد به هم را از دست میدهند و این به معنای آن است که جامعه توانمندیهای خود را دارد از دست میدهد!
⭕️نگاه استراتژیک
در حقیقت اصلیترین فناوری و توانمندی، چیزی نیست جز توان مدیریت سازمانهای بزرگ!
مهمترین فناوری شرکتهای بزرگ آن است که میتوانند سازمانهای بزرگی خلق کنند که این امر امکان کاهش هزینههای سربار، افزایش بهرهوری و همچنین (نسبت به بزرگیشان) چابکی را نیز برخوردار است.
بهاشتراک بگذارید تا آفریده شود
@ShareNovate
ویرگول
فناوری اصلی: مدیریت سازمانهای بزرگ - ویرگول
مهمترین فناوری شرکتهای بزرگ آن است که میتوانند سازمانهای بزرگی خلق کنند که قابل مدیریت است و تا حد زیادی (نسبت به بزرگیشان) چابک
⚛️شانس مجدد برای بازماندگان هوش مصنوعی
🖊امیر ناظمی
اهمیت تاثیر هوش مصنوعی AI بر سایر حوزههای فعالیت به نحوی است که میتوان گفت: آینده هوش مصنوعی، تعیینکننده آینده تمامی حوزههای صنعتی و فناوری است.
در حقیقت اینکه AI به کدام سمت برود، تعیینکننده آن است که صنایع مختلف در آینده به کدام سمت خواهند رفت. به همین دلیل است که سناریوهای آینده AI فراتر از آیندهی یک حوزهی صنعتی خاص است و میتوان آن را سرچشمه فهم آینده صنعتی جهان دانست.
آیندههای مختلف حاصل رسیدن به دوراههها یا چندراهههایی هستند، که هر کدام از راههای پیش رو، روایتی خاص از جهان آینده را ارائه میدهد.
⭕️عدمقطعیتهای کلیدی هوش مصنوعی
به این ترتیب برای فهم سناریوهای آینده چارهای نیست جز آنکه مهمترین دوراهههای پیش روی (یا عدمقطعیتها) را شناسایی کرد.
سناریوهای آینده چیزی نیستند جز عدمقطعیتهایی که راههای مختلفی را پیش روی ما قرار میدهد، و مهمترین عدمقطعیتهای AI عبارتند از:
1️⃣دوگانه۱: مزیت استراتژیک در AI را از یک سو میتوان دادههای مرتبط با کاربران و محتوا دانست. در این صورت حجم انبوه دادههایی که شرکتهایی مانند گوگل یا متا (فیسبوک، اینستاگرام و واتساپ) در اختیار دارند، آنان را برخوردار از مزیتی میکند که دیگر شرکتها به سختی بتوانند با آنان رقابت کنند.
از سوی دیگر میتوان توسعه فناوری را مزیت کلیدی شرکتهای فعال در AI دانست. به این ترتیب فناوران، خصوصا کسانی که الگوریتمها (LLM, NLM) را توسعه میدهند، اهمیت مییابند. شرکتی مانند OpenAI (توسعهدهنده ChatGPT)، بدون اتکاء به حجم داده انبوه، ولی با اتکاء به سختافزارهای محاسباتی، محصول خود را توسعه داد.
2️⃣دوگانه۲: این پرسش است که «آیا تحولات کلیدی AI، سختافزارانه خواهند بود یا نرمافزارانه. به عبارت دیگر بازیگر اصلی AI شرکتهایی مانند Nvidia هستند که زیرساختهای محاسباتی مانند GPUها را توسعه میدهند یا بازیگرانی که تحولات نرمافزارانه را رشد میدهند، مانند OpenAI
⭕️سناریوهای AI
بر اساس دو عدمقطعیت (تصویر زیر) ۴سناریوی توسعه AI را شناسایی کرد. (تشریح کاملتر در این پادکست):
1️⃣سناریو۱: در این سناریو مزیت اصلی در بخش نرمافزاری و فناوریهای مرتبط با توسعه AI است. در این سناریو، محدودیتهای فیزیکی زیرساختی و محاسباتی اهمیت بالایی ندارد. AI میتواند بر روی زیرساختهایی عمومیتر نیز کاربردی شود. در نتیجه شانس ظهور استارتآپهای فنی بالا میرود.
2️⃣سناریو۲: در این سناریو، تحولات کلیدی AI وابسته به حجم انبوه دادههای رفتاری کاربران و محتوا است. شرکتهای بزرگی که دادههای کلان کاربران و محتوا را در اختیار دارند، شانس اصلی توسعه AI هستند. در این وضعیت الگوریتمها به یک ثبات و محدودیت رشد رسیدهاند و عامل مزیتساز در AI دادههای کلان است , شرکتهایی مانند گوگل، متا و مایکروسافت، میتوانند رقبایشان را جا بگذارند.
3️⃣سناریو۳: در این سناریو استفاده از AI در ابزارهای تخصصی اهمیت مییابد. در این وضعیت توسعه AI حاصل توسعه ابزارهایی تخصصی است که در صنایع یا زندگی عمومی به کار میرود. شرکت روباتسازی مانند فیگور با اتکاء به AIروباتهایی حرفهای میسازد که جانشین کارگران خطوط تولید میشوند یا شرکتی مانند شیائومی (به اتکاء IoT)، استفاده از این فناوری را به زندگی عمومی میآورند. و بازیگران اصلی هستند.
4️⃣سناریو۴: در این سناریو محدودیت اصلی در سختافزارهای محاسباتی است. شرکتی مانند Nvidia، نمونهای از بازیگران این سناریو هستند. شرکتهای برنده AI انانی هستند که سرورها و GPUهایی برای محاسبات ارائه میدهند.
⭕️پدیده DeepSeek و آینده AI
اهمیت انتشار متنباز DeepSeek را در این سناریوها و تغییراتی که در آن ایجاد کرد، قابل مشاهده است. DeepSeek نمونهای قابل توجه در سناریو۱ است. شرکتی که مزیت اصلیاش نه سختافزاری است و نه داده و محتوا. شرکتی که به اتکاء توسعه الگوریتمها توان محاسباتی را افزایش داده است.
پدیده DeepSeek از یک سو از اهمیت سختافزار کاست (سقوط وحشتناک Nvidida). و از سوی دیگر شرکتهای بزرگ فناوری را به واسطه دادهباز بودن و قابلیت استفاده آن، به چالش کشاند.
در حقیقت DeepSeek به صورت غیرمستقیم AIهای مرتبط با بنگاههای بزرگ مانند Copilot مایکروسافت و MetaAI را به چالش کشانده است.
⭕️نتیجهگیری راهبردی
سناریوهای ۲ و ۴ زمین اصلی بازی شرکتهای بزرگ و کشورهای توسعهیافته است. و در سناریو۱ استارتآپها و کشورهای در حال توسعه شانس بیشتری دارند.
به این ترتیب و با انتشار متنباز DeepSeek احتمالا انبوهی از استارتآپهای تخصصی AI که کاربردهای تخصصی را توسعه میدهند، شکل خواهد گرفت. این فرصت برای کشورهای در حال توسعهای مانند ایران یک شانس مجدد برای بازگشت به قطار این فناوری است.
🖊امیر ناظمی
اهمیت تاثیر هوش مصنوعی AI بر سایر حوزههای فعالیت به نحوی است که میتوان گفت: آینده هوش مصنوعی، تعیینکننده آینده تمامی حوزههای صنعتی و فناوری است.
در حقیقت اینکه AI به کدام سمت برود، تعیینکننده آن است که صنایع مختلف در آینده به کدام سمت خواهند رفت. به همین دلیل است که سناریوهای آینده AI فراتر از آیندهی یک حوزهی صنعتی خاص است و میتوان آن را سرچشمه فهم آینده صنعتی جهان دانست.
آیندههای مختلف حاصل رسیدن به دوراههها یا چندراهههایی هستند، که هر کدام از راههای پیش رو، روایتی خاص از جهان آینده را ارائه میدهد.
⭕️عدمقطعیتهای کلیدی هوش مصنوعی
به این ترتیب برای فهم سناریوهای آینده چارهای نیست جز آنکه مهمترین دوراهههای پیش روی (یا عدمقطعیتها) را شناسایی کرد.
سناریوهای آینده چیزی نیستند جز عدمقطعیتهایی که راههای مختلفی را پیش روی ما قرار میدهد، و مهمترین عدمقطعیتهای AI عبارتند از:
1️⃣دوگانه۱: مزیت استراتژیک در AI را از یک سو میتوان دادههای مرتبط با کاربران و محتوا دانست. در این صورت حجم انبوه دادههایی که شرکتهایی مانند گوگل یا متا (فیسبوک، اینستاگرام و واتساپ) در اختیار دارند، آنان را برخوردار از مزیتی میکند که دیگر شرکتها به سختی بتوانند با آنان رقابت کنند.
از سوی دیگر میتوان توسعه فناوری را مزیت کلیدی شرکتهای فعال در AI دانست. به این ترتیب فناوران، خصوصا کسانی که الگوریتمها (LLM, NLM) را توسعه میدهند، اهمیت مییابند. شرکتی مانند OpenAI (توسعهدهنده ChatGPT)، بدون اتکاء به حجم داده انبوه، ولی با اتکاء به سختافزارهای محاسباتی، محصول خود را توسعه داد.
2️⃣دوگانه۲: این پرسش است که «آیا تحولات کلیدی AI، سختافزارانه خواهند بود یا نرمافزارانه. به عبارت دیگر بازیگر اصلی AI شرکتهایی مانند Nvidia هستند که زیرساختهای محاسباتی مانند GPUها را توسعه میدهند یا بازیگرانی که تحولات نرمافزارانه را رشد میدهند، مانند OpenAI
⭕️سناریوهای AI
بر اساس دو عدمقطعیت (تصویر زیر) ۴سناریوی توسعه AI را شناسایی کرد. (تشریح کاملتر در این پادکست):
1️⃣سناریو۱: در این سناریو مزیت اصلی در بخش نرمافزاری و فناوریهای مرتبط با توسعه AI است. در این سناریو، محدودیتهای فیزیکی زیرساختی و محاسباتی اهمیت بالایی ندارد. AI میتواند بر روی زیرساختهایی عمومیتر نیز کاربردی شود. در نتیجه شانس ظهور استارتآپهای فنی بالا میرود.
2️⃣سناریو۲: در این سناریو، تحولات کلیدی AI وابسته به حجم انبوه دادههای رفتاری کاربران و محتوا است. شرکتهای بزرگی که دادههای کلان کاربران و محتوا را در اختیار دارند، شانس اصلی توسعه AI هستند. در این وضعیت الگوریتمها به یک ثبات و محدودیت رشد رسیدهاند و عامل مزیتساز در AI دادههای کلان است , شرکتهایی مانند گوگل، متا و مایکروسافت، میتوانند رقبایشان را جا بگذارند.
3️⃣سناریو۳: در این سناریو استفاده از AI در ابزارهای تخصصی اهمیت مییابد. در این وضعیت توسعه AI حاصل توسعه ابزارهایی تخصصی است که در صنایع یا زندگی عمومی به کار میرود. شرکت روباتسازی مانند فیگور با اتکاء به AIروباتهایی حرفهای میسازد که جانشین کارگران خطوط تولید میشوند یا شرکتی مانند شیائومی (به اتکاء IoT)، استفاده از این فناوری را به زندگی عمومی میآورند. و بازیگران اصلی هستند.
4️⃣سناریو۴: در این سناریو محدودیت اصلی در سختافزارهای محاسباتی است. شرکتی مانند Nvidia، نمونهای از بازیگران این سناریو هستند. شرکتهای برنده AI انانی هستند که سرورها و GPUهایی برای محاسبات ارائه میدهند.
⭕️پدیده DeepSeek و آینده AI
اهمیت انتشار متنباز DeepSeek را در این سناریوها و تغییراتی که در آن ایجاد کرد، قابل مشاهده است. DeepSeek نمونهای قابل توجه در سناریو۱ است. شرکتی که مزیت اصلیاش نه سختافزاری است و نه داده و محتوا. شرکتی که به اتکاء توسعه الگوریتمها توان محاسباتی را افزایش داده است.
پدیده DeepSeek از یک سو از اهمیت سختافزار کاست (سقوط وحشتناک Nvidida). و از سوی دیگر شرکتهای بزرگ فناوری را به واسطه دادهباز بودن و قابلیت استفاده آن، به چالش کشاند.
در حقیقت DeepSeek به صورت غیرمستقیم AIهای مرتبط با بنگاههای بزرگ مانند Copilot مایکروسافت و MetaAI را به چالش کشانده است.
⭕️نتیجهگیری راهبردی
سناریوهای ۲ و ۴ زمین اصلی بازی شرکتهای بزرگ و کشورهای توسعهیافته است. و در سناریو۱ استارتآپها و کشورهای در حال توسعه شانس بیشتری دارند.
به این ترتیب و با انتشار متنباز DeepSeek احتمالا انبوهی از استارتآپهای تخصصی AI که کاربردهای تخصصی را توسعه میدهند، شکل خواهد گرفت. این فرصت برای کشورهای در حال توسعهای مانند ایران یک شانس مجدد برای بازگشت به قطار این فناوری است.
ویرگول
شانس مجدد برای بازماندگان هوش مصنوعی - ویرگول
انتشار DeepSeek در روز گذشته دارای اهمیتی فراتر از معرفی یک فناوری است. در این یادداشت این مساله تشریح شده است.
Forwarded from دغدغه ایران
صفحه #محمد_فاضلی در #یوتیوب از امشب (۱۸ بهمن ۱۴۰۳) آغاز به کار میکند. طیفی از محتواها عمدتا شامل گفتوگوها، پادکست، تحلیلها درباره مسائل ایران و معرفی کتاب را در این صفحه منتشر خواهم کرد. این صفحه از طریق لینک زیر در دسترس است.
https://youtu.be/OmIYMRs3BDE
@fazeli_mohammad
https://youtu.be/OmIYMRs3BDE
@fazeli_mohammad
Forwarded from پادکست دغدغه ایران - کانال رسمی
دیماه ۱۳۹۹ که #پادکست_دغدغه_ایران را شروع کردیم، با بررسی ژانر #خلقیات_ایرانیان آغاز شد. امشب، اولین قسمت #ویدیوکست_دغدغه_ایران هم با نسخه تصویری تحلیل ژانر خلقیات ایرانیان منتشر شد.
https://youtu.be/D3Bcv713KR0
@dirancast_official
https://youtu.be/D3Bcv713KR0
@dirancast_official
Forwarded from باشگاه روزنامهنگاران ایران
.
پادکسترها و اینفلوئنسرها در کاخ سفید مشغول کار میشوند
شهرام شریف
۱- وزارت خارجه آمریکا قصد دارد پای ژورنالیستهای غیر جریان اصلی را به این وزارتخانه باز کند. احتمالا این شامل پادکسترها و اینفلوئنسرهای خبری فعال در شبکههای اجتماعی میشود. این اتفاق پیشبینی میشد به خصوص اگر به رابطه ترامپ با رسانههای سنتی نگاهی بیندازیم.
۲- اگر به تغییرات الگوهای مصرف اخبار در میان نسلهای جوانتر نگاه کنیم این اقدام معنای بیشتری پیدا میکند. نظرسنجی Pew Research Center از مخاطبان رسانهها نشان میدهد که ۶۳ درصد بزرگسالان آمریکایی بین ۱۸ تا ۴۹ از «اینفلوئنسرهای خبری» به عنوان رسانه قابل اعتماد استفاده میکنند.
۳- ترامپ در انتخابات از پادکستها و رسانههای جدید بیشترین بهره را برد. کمپین او میدانست که مخاطبان جوانتر و افراد ناراضی از رسانههای جریان اصلی به سمت یوتیوب، پادکست و شبکههای اجتماعی رفتهاند. / مصاحبه روگان با ترامپ تا امروز ۵۶ میلیون بار در یوتیوب دیده شده .
۴- در شب انتخابات پوشش زنده شبکههای تلویزیونی مانند سیانان و فاکسنیوز با ۲۵ درصد کاهش مخاطب مواجه شد و در مقابل پخشهای زنده برنامههای یوتیوب و پادکستها با افزایش قابل توجه مواجه شدند.
۵- برگردیم به حضور ژورنالیستهای رسانههای سنتی در برنامههای خبری رسمی آمریکا و مهمترین آنها کنفرانسهای خبری کاخ سفید است که احتمالا بعد از کنفرانسهای وزارت خارجه دستخوش تغییراتی به نفع اینفلوئنسرهای خبری خواهد شد
۶- صندلیهای اتاق مطبوعاتی کاخ سفید توسط انجمن خبرنگاران کاخ سفید (WHCA)کنترل میشود و کارکنان ریاست جمهوری نقشی در آن ندارند. این انجمن تعیین میکند که کدام خبرنگاران در ردیفهای اول، دوم و سوم بنشینند و اساسا چه رسانههایی حق داشتن صندلی دارند.
۷- خبرنگارانی که صندلی اختصاصی ندارند باید زودتر وارد جلسه شوند و سرپا بایستند و اگر خوش شانس باشند شاید بتوانند سوال بپرسند. اگر رسانه جدیدی بخواهد در این اتاق صندلی بگیرد باید فرآیندی طولانی را طی کند که ممکن است چندسال طول بکشد.
۸- بر اساس این سیستم رسانههای سنتی و جریان اصلی مثل سی انان، فاکسنیوز و AP در ردیف اول مینشینند و به طور سنتی خبرنگار APنخستین پرسش را مطرح میکند و خبرنگار این رسانه میتواند تعیین کند که جلسه کی به پایان برسد. با گفتن:«متشکرم، همین کافی است»
۹- حالا تعجبی ندارد تیم جدید دولت ترامپ بخواهد این سیستم را که از سال ۱۹۰۲ از زمان ریاست جمهوری تئودور روزولت آغاز شده را به هم بزند و به اینفلوئنسرهای خبری در کنفرانسهای خبری صندلی بدهد. کما اینکه در جریان رویداد تحلیف ترامپ هم چنین اتفاقی افتاد.
@JournalistsClub1
پادکسترها و اینفلوئنسرها در کاخ سفید مشغول کار میشوند
شهرام شریف
۱- وزارت خارجه آمریکا قصد دارد پای ژورنالیستهای غیر جریان اصلی را به این وزارتخانه باز کند. احتمالا این شامل پادکسترها و اینفلوئنسرهای خبری فعال در شبکههای اجتماعی میشود. این اتفاق پیشبینی میشد به خصوص اگر به رابطه ترامپ با رسانههای سنتی نگاهی بیندازیم.
۲- اگر به تغییرات الگوهای مصرف اخبار در میان نسلهای جوانتر نگاه کنیم این اقدام معنای بیشتری پیدا میکند. نظرسنجی Pew Research Center از مخاطبان رسانهها نشان میدهد که ۶۳ درصد بزرگسالان آمریکایی بین ۱۸ تا ۴۹ از «اینفلوئنسرهای خبری» به عنوان رسانه قابل اعتماد استفاده میکنند.
۳- ترامپ در انتخابات از پادکستها و رسانههای جدید بیشترین بهره را برد. کمپین او میدانست که مخاطبان جوانتر و افراد ناراضی از رسانههای جریان اصلی به سمت یوتیوب، پادکست و شبکههای اجتماعی رفتهاند. / مصاحبه روگان با ترامپ تا امروز ۵۶ میلیون بار در یوتیوب دیده شده .
۴- در شب انتخابات پوشش زنده شبکههای تلویزیونی مانند سیانان و فاکسنیوز با ۲۵ درصد کاهش مخاطب مواجه شد و در مقابل پخشهای زنده برنامههای یوتیوب و پادکستها با افزایش قابل توجه مواجه شدند.
۵- برگردیم به حضور ژورنالیستهای رسانههای سنتی در برنامههای خبری رسمی آمریکا و مهمترین آنها کنفرانسهای خبری کاخ سفید است که احتمالا بعد از کنفرانسهای وزارت خارجه دستخوش تغییراتی به نفع اینفلوئنسرهای خبری خواهد شد
۶- صندلیهای اتاق مطبوعاتی کاخ سفید توسط انجمن خبرنگاران کاخ سفید (WHCA)کنترل میشود و کارکنان ریاست جمهوری نقشی در آن ندارند. این انجمن تعیین میکند که کدام خبرنگاران در ردیفهای اول، دوم و سوم بنشینند و اساسا چه رسانههایی حق داشتن صندلی دارند.
۷- خبرنگارانی که صندلی اختصاصی ندارند باید زودتر وارد جلسه شوند و سرپا بایستند و اگر خوش شانس باشند شاید بتوانند سوال بپرسند. اگر رسانه جدیدی بخواهد در این اتاق صندلی بگیرد باید فرآیندی طولانی را طی کند که ممکن است چندسال طول بکشد.
۸- بر اساس این سیستم رسانههای سنتی و جریان اصلی مثل سی انان، فاکسنیوز و AP در ردیف اول مینشینند و به طور سنتی خبرنگار APنخستین پرسش را مطرح میکند و خبرنگار این رسانه میتواند تعیین کند که جلسه کی به پایان برسد. با گفتن:«متشکرم، همین کافی است»
۹- حالا تعجبی ندارد تیم جدید دولت ترامپ بخواهد این سیستم را که از سال ۱۹۰۲ از زمان ریاست جمهوری تئودور روزولت آغاز شده را به هم بزند و به اینفلوئنسرهای خبری در کنفرانسهای خبری صندلی بدهد. کما اینکه در جریان رویداد تحلیف ترامپ هم چنین اتفاقی افتاد.
@JournalistsClub1
☸️بدیهیاتی که ندانستناش شما را از پیش بازنده میکند!
🖊امیر ناظمی
⭕️الگوی آنان که موفق شدند!
اعضاء شورای امنیت ملی آمریکا در یک دوگانه تصمیمگیری قرار گرفته بودند. نظامیان، از جمله وزیر دفاع، مخالف آن بودند که حقیقت با مردم آشکار گفته شود. آنان میترسیدند که حقیقتگویی منجر به دلهره و ترس در دل مردم شود.
اما در سوی دیگر، وزیر خارجه قرار داشت. آنان طرفدار شفافیت با مردم بودند. آنان استدلال میکردند که دشمن هرچند قوی باشد، اما داشتن اعتماد مردم مهمترین دارایی کشورهاست. آنان مخفیکاری و تصمیمگیری پشت درهای بسته را هرچند به صورت موقت کارآمد میدانستند، اما میدانستند که در بلندمدت پیامدهای بسیار ناگواری خواهد داشت، یعنی از دست دادن #اعتماد_عمومی!
به این ترتیب بود که در سپتامبر ۱۹۴۹، زمانی که آمریکاییها فکر نمیکردند که روسها توانسته باشند به بمب اتمی دست یافته باشند، شواهدی به دست آمده بود که نشان میداد حالا روسها تبدیل به دومین قدرت اتمی شدهاند.
هیچکس آن قارچ اتمی را ندیده بود، هیچ جاسوسی نیز خبری از موفقیت روسها نداده بود، اما یکی از B29های نیروی هوایی آثار پرتوزایی از آسمان ژاپن جمعآوری کرده بود، که نشان از آزمایش و موفقیت روسها داشت. اوپنهایمر به واشنگتن دعوت شد، و او صحت آزمایشها را تایید کرد.
دو دیدگاه وجود داشت:
۱-جانسون وزیر دفاع وقت به دلیل ترس و احتمالا اضطراب مردم طرفدار مخفی نگه داشتن این نتایج بود.
۲-در طرف دیگر آچسون وزیر خارجه، باور داشت که علیرغم همه این ترسها، آن چیزی را که دولت نباید از دست دهد، اعتماد عمومی میدانست. او میگفت مردم ما باید هر خبری را از ما بشنوند و از دشمن ما! آنها خوب میدانستند که موفقیت تنها و تنها در گرو داشتن اعتماد عمومی است و نه هیچ چیز دیگری.
به این ترتیب رییسجمهور ترومن، در ۲۳ سپتامبر و پیش از آنکه خود روسها اعلام کنند که به بمب اتمی دست یافتهاند، سخنرانی کرد:
«من اعتقاد دارم که مردم آمریکا، در هماهنگی کامل با شورای امنیت ملی، باید از تمام تحولات هستهای آگاه باشند».
دو روز بعد از سخنرانی ترومن بود که روسها اعلام کردند که بمب اتمی دارند. اما دیگر این خبر برای مردم نه شگفتی بود و نه غیرقابل انتظار.
⭕️ما اما درس نمیآموزیم!
اما هنوز پس از ۷۵سال از این تجربه تاریخی، کسانی که نه تاریخ خواندهاند و نه سیاست، بدیهیترین اصول را نه میدانند، نه علاقهای به دانستناش دارند. هنوز در خیال خود در گوشهی حجرهی خود، میخواهند حکومتداری را به شیوه توضیحالمسائل حل کنند!
هنوز نمیدانند که آن حکومتی که به جنگ مردم خود میرود، در همه چیز از پیش باخته است! حالا ترامپ است که اخبار را به گوش مردم ایران میرساند.
ترومن سالها بعد (۱۹۵۶) در کتاب خاطراتش با نام «سالهای تلاش و امید» نوشت:
«من متقاعد نشده بودم که روسها بمب اتمی دارند. من متقاعد نشده بودم روسها به دانش و فناوری پیچیده ساخت بمب اتم دست یافته باشند».
او علیرغم اینکه حتی به این اخبار باور نداشت، اما خوب میدانست که ضرر عدم انتشار چنین خبری به مراتب پیامدهای بدتری برای آمریکا خواهد داشت. پس ترجیح داد حتی علیرغم تردیدهایش، او مرجع خبر بماند، و اعتماد را از دست ندهد. مشاوران او به او یادآور شده بودند که همه آن بمبهای اتمی که در زرادخانههای آمریکا هستند، و همه آن تسلیحات، بدون اعتماد مردم تنها بلای جان کشور خواهد بود.
تاریخ برای آن است که امروز و فردا را قربانی توهمات نکنیم، اما شاید گاهی نیز نشانه آن است که تا چه حد سیاستمداران یک کشور، دور از دانش اولیه و بدیهیات سیاستگذاری و رهبری هستند.
بهاشتراک بگذارید تا آفریده شود
@ShareNovate
🖊امیر ناظمی
⭕️الگوی آنان که موفق شدند!
اعضاء شورای امنیت ملی آمریکا در یک دوگانه تصمیمگیری قرار گرفته بودند. نظامیان، از جمله وزیر دفاع، مخالف آن بودند که حقیقت با مردم آشکار گفته شود. آنان میترسیدند که حقیقتگویی منجر به دلهره و ترس در دل مردم شود.
اما در سوی دیگر، وزیر خارجه قرار داشت. آنان طرفدار شفافیت با مردم بودند. آنان استدلال میکردند که دشمن هرچند قوی باشد، اما داشتن اعتماد مردم مهمترین دارایی کشورهاست. آنان مخفیکاری و تصمیمگیری پشت درهای بسته را هرچند به صورت موقت کارآمد میدانستند، اما میدانستند که در بلندمدت پیامدهای بسیار ناگواری خواهد داشت، یعنی از دست دادن #اعتماد_عمومی!
به این ترتیب بود که در سپتامبر ۱۹۴۹، زمانی که آمریکاییها فکر نمیکردند که روسها توانسته باشند به بمب اتمی دست یافته باشند، شواهدی به دست آمده بود که نشان میداد حالا روسها تبدیل به دومین قدرت اتمی شدهاند.
هیچکس آن قارچ اتمی را ندیده بود، هیچ جاسوسی نیز خبری از موفقیت روسها نداده بود، اما یکی از B29های نیروی هوایی آثار پرتوزایی از آسمان ژاپن جمعآوری کرده بود، که نشان از آزمایش و موفقیت روسها داشت. اوپنهایمر به واشنگتن دعوت شد، و او صحت آزمایشها را تایید کرد.
دو دیدگاه وجود داشت:
۱-جانسون وزیر دفاع وقت به دلیل ترس و احتمالا اضطراب مردم طرفدار مخفی نگه داشتن این نتایج بود.
۲-در طرف دیگر آچسون وزیر خارجه، باور داشت که علیرغم همه این ترسها، آن چیزی را که دولت نباید از دست دهد، اعتماد عمومی میدانست. او میگفت مردم ما باید هر خبری را از ما بشنوند و از دشمن ما! آنها خوب میدانستند که موفقیت تنها و تنها در گرو داشتن اعتماد عمومی است و نه هیچ چیز دیگری.
به این ترتیب رییسجمهور ترومن، در ۲۳ سپتامبر و پیش از آنکه خود روسها اعلام کنند که به بمب اتمی دست یافتهاند، سخنرانی کرد:
«من اعتقاد دارم که مردم آمریکا، در هماهنگی کامل با شورای امنیت ملی، باید از تمام تحولات هستهای آگاه باشند».
دو روز بعد از سخنرانی ترومن بود که روسها اعلام کردند که بمب اتمی دارند. اما دیگر این خبر برای مردم نه شگفتی بود و نه غیرقابل انتظار.
⭕️ما اما درس نمیآموزیم!
اما هنوز پس از ۷۵سال از این تجربه تاریخی، کسانی که نه تاریخ خواندهاند و نه سیاست، بدیهیترین اصول را نه میدانند، نه علاقهای به دانستناش دارند. هنوز در خیال خود در گوشهی حجرهی خود، میخواهند حکومتداری را به شیوه توضیحالمسائل حل کنند!
هنوز نمیدانند که آن حکومتی که به جنگ مردم خود میرود، در همه چیز از پیش باخته است! حالا ترامپ است که اخبار را به گوش مردم ایران میرساند.
ترومن سالها بعد (۱۹۵۶) در کتاب خاطراتش با نام «سالهای تلاش و امید» نوشت:
«من متقاعد نشده بودم که روسها بمب اتمی دارند. من متقاعد نشده بودم روسها به دانش و فناوری پیچیده ساخت بمب اتم دست یافته باشند».
او علیرغم اینکه حتی به این اخبار باور نداشت، اما خوب میدانست که ضرر عدم انتشار چنین خبری به مراتب پیامدهای بدتری برای آمریکا خواهد داشت. پس ترجیح داد حتی علیرغم تردیدهایش، او مرجع خبر بماند، و اعتماد را از دست ندهد. مشاوران او به او یادآور شده بودند که همه آن بمبهای اتمی که در زرادخانههای آمریکا هستند، و همه آن تسلیحات، بدون اعتماد مردم تنها بلای جان کشور خواهد بود.
تاریخ برای آن است که امروز و فردا را قربانی توهمات نکنیم، اما شاید گاهی نیز نشانه آن است که تا چه حد سیاستمداران یک کشور، دور از دانش اولیه و بدیهیات سیاستگذاری و رهبری هستند.
بهاشتراک بگذارید تا آفریده شود
@ShareNovate
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
عاشورای «ایران مظلوم»!
عاشورا و عزاداری #محرم تنها یک مراسم مذهبی جمعی نیست، بلکه واکنش و روایت جامعه ایران در هر دورهای از خودش نیز هست. بازخوانی عاشورا بر اساس ویژگیهای هر زمان متفاوت است، و این امر در مناسک آن تاثیر میگذارد.
به نظر میرسد، برگزاری مناسک عاشورا در ۵۰ سال اخیر، در ۴ الگوی کاملا مختلف بوده است:
۱-عاشورای انقلابی (از دهه ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۷)
۲-عاشورای جنگ (دهه ۱۳۶۰)
۳-عاشورای کارناوالی (دهه ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰)
۴-عاشورای ایران مظلوم (دهه ۱۴۰۰)
....
مطالعه یادداشت کامل
عاشورا و عزاداری #محرم تنها یک مراسم مذهبی جمعی نیست، بلکه واکنش و روایت جامعه ایران در هر دورهای از خودش نیز هست. بازخوانی عاشورا بر اساس ویژگیهای هر زمان متفاوت است، و این امر در مناسک آن تاثیر میگذارد.
به نظر میرسد، برگزاری مناسک عاشورا در ۵۰ سال اخیر، در ۴ الگوی کاملا مختلف بوده است:
۱-عاشورای انقلابی (از دهه ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۷)
۲-عاشورای جنگ (دهه ۱۳۶۰)
۳-عاشورای کارناوالی (دهه ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰)
۴-عاشورای ایران مظلوم (دهه ۱۴۰۰)
....
مطالعه یادداشت کامل
⚛️عاشورای «ایران مظلوم»!
🖊امیر ناظمی
⭕️الگوهای عزاداری محرم در ۵۰ سال اخیر
عاشورا و عزاداری #محرم تنها یک مراسم مذهبی جمعی نیست، بلکه واکنش و روایت جامعه ایران در هر دورهای از خودش نیز هست. بازخوانی عاشورا بر اساس ویژگیهای هر زمان متفاوت است، و این امر در مناسک آن تاثیر میگذارد.
به نظر میرسد، برگزاری مناسک عاشورا در ۵۰ سال اخیر، در ۴ الگوی کاملا مختلف بوده است:
۱-عاشورای انقلابی (از دهه ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۷): پیش از #انقلاب۵۷ عاشورا فرصتی برای جامعه مذهبی آن زمان بود تا بازنمایی این روایت در قالب شاه (به عنوان یزید زمان) و خمینی (به عنوان حسین (ع)) را انجام دهد.
۲-عاشورای جنگ (دهه ۱۳۶۰): در زمان #جنگ_ایران_عراق، مراسم عاشورا با تاکید بر عنصرهای #کربلا (یا کرب و بلا)، #صدام_حسین (که با نام صدام یزید کافر یاد میشد) و جنگ (نبرد حق و باطل) برگزار میشد و تقویتکنننده روحیه شهادتطلبی (به روایت رسمی) بود.
۳-عاشورای کارناوالی (دهه ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰): در این الگو عاشورا به مانند یک کارناوال در سطح جامعه مشاهده میشود. موسیقی پاپ، افزایش اهمیت مداحان و فرمگرایی از ویژگیهای آن است.
۴-عاشورای ایران مظلوم (دهه ۱۴۰۰): پس از حمله اسرائیل به ایران، عاشورای ۱۴۰۴ دربردارنده پدیده عجیبی است که میتوان واکنش مردم به آنچه به زعم آنان برای ایران روی داده است، نامید.
⭕️نشانههای الگوی عاشورای ایران مظلوم
در این الگو مفاهیم ملی با عاشورا پیوند خورده است، هرچند نشانههای آن پیشتر و با برجستهشده مفهوم آزادی در روایت عاشورا پیش از این مشاهده شده بود.
سرودهای ملی در سطحی وسیعی در نوحهها بازخوانی و همنوایی میشود.
بر أساس نظریه گفتمان بودن مناسک عاشورا، در این گفتمان برای نخستین بار #ایران در مقام مظلوم بازنمایی میشود. سرودهای ملی در عزاداری عاشورا ترکیب میشود.
عزاداران که تا پیش از این خود را سربازان طرف حق یعنی حسین (ع) میدانستند، اینبار حق را در مفهومی ملی به نام ایران دیدهاند. و با تاکید بر بخشهای حماسی آن سرودها مانند «در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما ...» یا «اگر که دل تو را شکستند، به بند کینه بستند ..» «واسه ایران که همه جان و تنه» که توسط جمع و همراه با سینهزنی خوانده میشود، سطح تاثیرگذاری این پرفورمنس را ارتقاء میدهد.
مناسک عاشورا، بر وجوه احساسی ۵گانه مظلومیت، درد، غم، روایت نادرست (تحریف) و عشق، استوار است.
در نوحههای امسال میتوان بازنمایی ایرانی را یافت که مظلوم و در حال قربانیشدن است. ایرانی که پر از درد و غم است. ایرانی که روایت امروزیناش با واقعیت و اصالتاش در تناقض است و از همین رو روایتی تحریفشده است. و در نهایت عشق به میهن.
این عناصر ۵گانه همان عناصری است پایههای روایت احساسی از عاشورا را شکل میدهد.
این برای نخستین بار است که در گفتمانهای عاشورایی، ایران (به عنوان یک سرزمین) در جایگاه حسین (ع) بازنمایی میشود. و این در حالی است که روایت مطلوب حاکمیت از عاشورای امسال، روایت جنگ است و بازنمایی یزیدیان در حملهکنندگان به ایران. در حالی که به صورت واضحی این روایت حاکمیت توسط عزاداران معتبر نیست.
بهاشتراک بگذارید تا آفریده شود
@ShareNovate
🖊امیر ناظمی
⭕️الگوهای عزاداری محرم در ۵۰ سال اخیر
عاشورا و عزاداری #محرم تنها یک مراسم مذهبی جمعی نیست، بلکه واکنش و روایت جامعه ایران در هر دورهای از خودش نیز هست. بازخوانی عاشورا بر اساس ویژگیهای هر زمان متفاوت است، و این امر در مناسک آن تاثیر میگذارد.
به نظر میرسد، برگزاری مناسک عاشورا در ۵۰ سال اخیر، در ۴ الگوی کاملا مختلف بوده است:
۱-عاشورای انقلابی (از دهه ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۷): پیش از #انقلاب۵۷ عاشورا فرصتی برای جامعه مذهبی آن زمان بود تا بازنمایی این روایت در قالب شاه (به عنوان یزید زمان) و خمینی (به عنوان حسین (ع)) را انجام دهد.
۲-عاشورای جنگ (دهه ۱۳۶۰): در زمان #جنگ_ایران_عراق، مراسم عاشورا با تاکید بر عنصرهای #کربلا (یا کرب و بلا)، #صدام_حسین (که با نام صدام یزید کافر یاد میشد) و جنگ (نبرد حق و باطل) برگزار میشد و تقویتکنننده روحیه شهادتطلبی (به روایت رسمی) بود.
۳-عاشورای کارناوالی (دهه ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰): در این الگو عاشورا به مانند یک کارناوال در سطح جامعه مشاهده میشود. موسیقی پاپ، افزایش اهمیت مداحان و فرمگرایی از ویژگیهای آن است.
۴-عاشورای ایران مظلوم (دهه ۱۴۰۰): پس از حمله اسرائیل به ایران، عاشورای ۱۴۰۴ دربردارنده پدیده عجیبی است که میتوان واکنش مردم به آنچه به زعم آنان برای ایران روی داده است، نامید.
⭕️نشانههای الگوی عاشورای ایران مظلوم
در این الگو مفاهیم ملی با عاشورا پیوند خورده است، هرچند نشانههای آن پیشتر و با برجستهشده مفهوم آزادی در روایت عاشورا پیش از این مشاهده شده بود.
سرودهای ملی در سطحی وسیعی در نوحهها بازخوانی و همنوایی میشود.
بر أساس نظریه گفتمان بودن مناسک عاشورا، در این گفتمان برای نخستین بار #ایران در مقام مظلوم بازنمایی میشود. سرودهای ملی در عزاداری عاشورا ترکیب میشود.
عزاداران که تا پیش از این خود را سربازان طرف حق یعنی حسین (ع) میدانستند، اینبار حق را در مفهومی ملی به نام ایران دیدهاند. و با تاکید بر بخشهای حماسی آن سرودها مانند «در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما ...» یا «اگر که دل تو را شکستند، به بند کینه بستند ..» «واسه ایران که همه جان و تنه» که توسط جمع و همراه با سینهزنی خوانده میشود، سطح تاثیرگذاری این پرفورمنس را ارتقاء میدهد.
مناسک عاشورا، بر وجوه احساسی ۵گانه مظلومیت، درد، غم، روایت نادرست (تحریف) و عشق، استوار است.
در نوحههای امسال میتوان بازنمایی ایرانی را یافت که مظلوم و در حال قربانیشدن است. ایرانی که پر از درد و غم است. ایرانی که روایت امروزیناش با واقعیت و اصالتاش در تناقض است و از همین رو روایتی تحریفشده است. و در نهایت عشق به میهن.
این عناصر ۵گانه همان عناصری است پایههای روایت احساسی از عاشورا را شکل میدهد.
این برای نخستین بار است که در گفتمانهای عاشورایی، ایران (به عنوان یک سرزمین) در جایگاه حسین (ع) بازنمایی میشود. و این در حالی است که روایت مطلوب حاکمیت از عاشورای امسال، روایت جنگ است و بازنمایی یزیدیان در حملهکنندگان به ایران. در حالی که به صورت واضحی این روایت حاکمیت توسط عزاداران معتبر نیست.
بهاشتراک بگذارید تا آفریده شود
@ShareNovate
Telegram
آینده مشترک
عاشورای «ایران مظلوم»!
عاشورا و عزاداری #محرم تنها یک مراسم مذهبی جمعی نیست، بلکه واکنش و روایت جامعه ایران در هر دورهای از خودش نیز هست. بازخوانی عاشورا بر اساس ویژگیهای هر زمان متفاوت است، و این امر در مناسک آن تاثیر میگذارد.
به نظر میرسد، برگزاری…
عاشورا و عزاداری #محرم تنها یک مراسم مذهبی جمعی نیست، بلکه واکنش و روایت جامعه ایران در هر دورهای از خودش نیز هست. بازخوانی عاشورا بر اساس ویژگیهای هر زمان متفاوت است، و این امر در مناسک آن تاثیر میگذارد.
به نظر میرسد، برگزاری…