Forwarded from | هیچ نگار | (zivar sheibani)
آدم هایی هستند که رنگِ بودنشان بیرنگ است.آن ها هیچ رنگی به زندگیتان نمی پاشند.مشخصه ی اصلیشان نیز یک دهان گشادِ پرمدعاست و همیشه ی خدا در حال زدن حرف های صد من یک غازند.این آدم ها یک گوش مفت می خواهند برای اوقاتی که هیچکس را ندارند.اما تا زمانی که هیچکس را ندارند.زیرا به محض یافتن گوش مفت دیگری،یک اردنگی به گوش تو می زنند و دهانت را می دوزند.طوری ک به عقل نداشته ی خودت شک می کنی.چون اگر عقل داشتی چیزی به نام باور به حرف های صدمن یک غاز آن ها در تو شکل نمی گرفت.آنان کار خود را خوب بلدند.جایی که احساس خطر کنند نمی مانند-خطرِ لو رفتنِ دروغ ها-خیلی شیک و مجلسی محو می شوند.آنوقت تو می مانی و یک منِ احمق که از خودت ساخته ای!
زیور شیبانی
۴ فروردین ۱۴۰۰
@hich_negar
زیور شیبانی
۴ فروردین ۱۴۰۰
@hich_negar
Forwarded from | هیچ نگار | (zivar sheibani)
اگر می توانستم از اینجا بروم قطعا جایی می رفتم که نه اثری از آدم ها باشد و نه اثری از افکار کپک زدهشان.
بدین ترتیب یک عمر از کارهای ابلهانه ای که در اثر افکار پوچشان از آن ها سر می زد مصون می ماندم.
آدم های مذهبی نما،روشنفکر نماها،و نوکیسه ها.هیچکدامشان قابل تحمل نیستند.مذهبی نماهایی که از مذهب فقط به بعد مناسکی آن توجه می کنند و باورهایشان از درون متلاشی است.روشنفکر نماهایی که تصور می کنند نباید برای هیچ چیزی حد و مرز قائل شوند.و همچنین نوکیسه ها،به عروسک های لوکسی شبیه اند که درونی پر از کاه دارند.
این ها باعث می شوند آدم دلش بخواهد زندگی را با تمام عناصرش بالا بیاورد تا جایی که دل و روده اش بیرون بریزد !
#زیور_شیبانی
۶فروردین ۱۴۰۰
@hich_negar
بدین ترتیب یک عمر از کارهای ابلهانه ای که در اثر افکار پوچشان از آن ها سر می زد مصون می ماندم.
آدم های مذهبی نما،روشنفکر نماها،و نوکیسه ها.هیچکدامشان قابل تحمل نیستند.مذهبی نماهایی که از مذهب فقط به بعد مناسکی آن توجه می کنند و باورهایشان از درون متلاشی است.روشنفکر نماهایی که تصور می کنند نباید برای هیچ چیزی حد و مرز قائل شوند.و همچنین نوکیسه ها،به عروسک های لوکسی شبیه اند که درونی پر از کاه دارند.
این ها باعث می شوند آدم دلش بخواهد زندگی را با تمام عناصرش بالا بیاورد تا جایی که دل و روده اش بیرون بریزد !
#زیور_شیبانی
۶فروردین ۱۴۰۰
@hich_negar
سردرگم که باشی، آسمان هم به زمین بیاید کج خلقی هایت تمامی ندارد.از دمای هوا گرفته تا آفرینش خودت را زیر سوال می بری.می دانی که دست و پا زدنت بیهوده است،زیرا آنچه که از دست رفته،از دست رفته است.حالا تو مدام سعی کن یادت بیاوری که کِی و کجا خودت را گم کرده ای؟!فراموشی می گیری و می افتی روی یک دور باطل که عبث بودنت را بیش از پیش جلوی چشمان خودت و اطرافیانت آشکار می سازد.
-"تو عبثی!"
این تنها چیزی ست که از درونت می شنوی.شاید هم کمی پر بیراه باشد،اما وجود دارد.آن صدا دیر هنگامیست که تو را از هرچیزی که بدان حس تعلق داشته ای،جدا ساخته است...
#زیور_شیبانی
بامداد شنبه ۱۵ خرداد
@sheibani_amirkhani
-"تو عبثی!"
این تنها چیزی ست که از درونت می شنوی.شاید هم کمی پر بیراه باشد،اما وجود دارد.آن صدا دیر هنگامیست که تو را از هرچیزی که بدان حس تعلق داشته ای،جدا ساخته است...
#زیور_شیبانی
بامداد شنبه ۱۵ خرداد
@sheibani_amirkhani
تو را دوست دارم!
مثل دلهره و شوقِ یک کودک گمشده به هنگام دیدن مادرش...
تو را مثل چمنزاری که تشنه ی باران است دوست دارم، و دلتنگی ام مرا به آسمان خیره می کند.
چقدر ابرها کم لطف شده اند...
چقدر ابرها کم لطف شده اند و من چقدر کم طاقت!
#زیور_شیبانی
@sheibani_amirkhani
مثل دلهره و شوقِ یک کودک گمشده به هنگام دیدن مادرش...
تو را مثل چمنزاری که تشنه ی باران است دوست دارم، و دلتنگی ام مرا به آسمان خیره می کند.
چقدر ابرها کم لطف شده اند...
چقدر ابرها کم لطف شده اند و من چقدر کم طاقت!
#زیور_شیبانی
@sheibani_amirkhani
حضورش چیزی شبیه به تردیدِ قبل از کفر بود.
مثل لبخندِ تلخِ بعد از هر اشک،مثلِ نگاهِ آخرِ خداحافظی یا مثل جاده ای که دو نفره می روی اما در نهایت می دانی که تنها باز میگردی.
نگاه کردن به او مثلِ تماشای ساعت شنیِ زندگی بود که باعث میشد خودم را مستاصل ترین آدم روی زمین بپندارم ...
امید به بودنِ کسی که تعلقی به تو ندارد درست مثل همه ی این ها تلخ،از دست رونده و آزاردهنده است...کاملا اجتناب ناپذیر و فرسایشی!
#زیور_شیبانی
@sheibani_amirkhani
مثل لبخندِ تلخِ بعد از هر اشک،مثلِ نگاهِ آخرِ خداحافظی یا مثل جاده ای که دو نفره می روی اما در نهایت می دانی که تنها باز میگردی.
نگاه کردن به او مثلِ تماشای ساعت شنیِ زندگی بود که باعث میشد خودم را مستاصل ترین آدم روی زمین بپندارم ...
امید به بودنِ کسی که تعلقی به تو ندارد درست مثل همه ی این ها تلخ،از دست رونده و آزاردهنده است...کاملا اجتناب ناپذیر و فرسایشی!
#زیور_شیبانی
@sheibani_amirkhani
Forwarded from سیما امیرخانی
خاورمیانهای بودن، یک مرض لاعلاج است!
ماندن در خاورمیانه ما رو کشت و رفتن و نماندن هم ما را خوب نکرد! سایه این مرض ماند روی روحمان و هر چند وقت یکبار زخمهایش سر باز کردند و با دردهایش تا مغز و استخوانمان را سوزاند!
#سیما_امیرخانی
🍀•|• @sima_amirkhani
ماندن در خاورمیانه ما رو کشت و رفتن و نماندن هم ما را خوب نکرد! سایه این مرض ماند روی روحمان و هر چند وقت یکبار زخمهایش سر باز کردند و با دردهایش تا مغز و استخوانمان را سوزاند!
#سیما_امیرخانی
🍀•|• @sima_amirkhani
دلش عشق می خواست!
آنقدر که اضافه اش از چشم هایش بریزد بیرون.
آنقدر که هر بار میخواهد آن را به زبان بیاورد باز هم فریادی برای سر دادن از عشق تهِ گلویش داشته باشد.
آدمِ عاشق ،عشق می خواهد در هر حال.
او عاشق بود و دل سوخته!
عاشق دلسوخته راه و رسم زندگی کردن را از یاد می برد.زیرا دیگر مثل عامه مردم نیست و این چیزیست که از بیخ و بن ریشه اش را پس از چند سال خواهد خشکاند.
در نهایت او تبدیل به جسمِ نیمه جانی خواهد شد که صرفا نفس کشیدن است که او را سرِ پا نگه داشته است.
#زیور_شیبانی
@sheibani_amirkhani
آنقدر که اضافه اش از چشم هایش بریزد بیرون.
آنقدر که هر بار میخواهد آن را به زبان بیاورد باز هم فریادی برای سر دادن از عشق تهِ گلویش داشته باشد.
آدمِ عاشق ،عشق می خواهد در هر حال.
او عاشق بود و دل سوخته!
عاشق دلسوخته راه و رسم زندگی کردن را از یاد می برد.زیرا دیگر مثل عامه مردم نیست و این چیزیست که از بیخ و بن ریشه اش را پس از چند سال خواهد خشکاند.
در نهایت او تبدیل به جسمِ نیمه جانی خواهد شد که صرفا نفس کشیدن است که او را سرِ پا نگه داشته است.
#زیور_شیبانی
@sheibani_amirkhani
Forwarded from | هیچ نگار |
اگر قرار باشد آنکه میآید و میماند، «تو» باشی؛ عاشقانههایم دوباره احیا خواهند شد.آسمان آبی رنگ،قلبها پاک،درختان سبز،و گلها شکفته خواهند شد.همهی خستگیها و غروبهای دلگیر جمعه، دلواپسیهای سه شنبه،حتی روزمرگیها هم زیبا میشوند.کافیست آن کسی که میآید و در زندگیام میماند،تو باشی جانم!
آنوقت عشق،می شود سیب سرخی در دست حوایی که آدماش تویی ...
#زیور_شیبانی
@hich_negar
آنوقت عشق،می شود سیب سرخی در دست حوایی که آدماش تویی ...
#زیور_شیبانی
@hich_negar
خاطره، گاهی شبیه به یک انسان است که پس از مدتها می بینی.
امتدادِ یک رنجِ کهنه که در سالهای دور کشیده ای.
به همان شکل،و با همان قدرت !
#زیور_شیبانی
@hich_negar
امتدادِ یک رنجِ کهنه که در سالهای دور کشیده ای.
به همان شکل،و با همان قدرت !
#زیور_شیبانی
@hich_negar
Forwarded from | هیچ نگار |
گمان میکردم میشود با هم درستش کرد. فکر میکردم میشود که دور تمام اشکها، بغض ها و حسرت ها خط بطلان کشید. گمان میکردم زندگی تنها در همان لحظه ای که حالت خوب است خلاصه میشود. اما عشق حال ما را خوب نکرد. عشق برای ما ساخته نشده بود و ما روز به روز مهجور تر شدیم.
#زیور_شیبانی
@hich_negar
#زیور_شیبانی
@hich_negar
Forwarded from سیمـــاامیـــرخــانـی (Sima Amirkhani)
سلام به همگی. امروز ساعت ۱۷:۳۰ میخوام با هم توی بحث مشارکت کنیم.
عنوان بحث : تلفن همراه شما چقدر براتون فضای خصوصیه؟ و پارتنرتون (همسر، نامزد، دوست دختر یا پسر) تا چه اندازه اجازه دسترسی به تلفن همراه شما رو داشته باشند نرماله؟
عنوان بحث : تلفن همراه شما چقدر براتون فضای خصوصیه؟ و پارتنرتون (همسر، نامزد، دوست دختر یا پسر) تا چه اندازه اجازه دسترسی به تلفن همراه شما رو داشته باشند نرماله؟
سیما امیرخانی ♥️ زیور شیبانی
سلام به همگی. امروز ساعت ۱۷:۳۰ میخوام با هم توی بحث مشارکت کنیم. عنوان بحث : تلفن همراه شما چقدر براتون فضای خصوصیه؟ و پارتنرتون (همسر، نامزد، دوست دختر یا پسر) تا چه اندازه اجازه دسترسی به تلفن همراه شما رو داشته باشند نرماله؟
Telegram
سیمـــاامیـــرخــانـی
نوشته هام، سرمایه قلبِ من
ادمین
@wecan_user
ادمین تب
@maah_rokhi
ناشناس
https://www.tgoop.com/Simaamirkhanibot
اینستا:
Https://instagram.com/sima_amirkhani
ادمین
@wecan_user
ادمین تب
@maah_rokhi
ناشناس
https://www.tgoop.com/Simaamirkhanibot
اینستا:
Https://instagram.com/sima_amirkhani
همان شبهایی که تاریکترین بودند و زندگیات بیخ پیدا کرد، جانت به لب رسیده بود و نفسهایت به شماره افتاد، به نیروی عشق اعتماد کن…
عشق بلد است مردهات را حیاتی دوباره ببخشد…
.
#سیما_امیرخانی
@sheibani_amirkhani
🌱♥️
عشق بلد است مردهات را حیاتی دوباره ببخشد…
.
#سیما_امیرخانی
@sheibani_amirkhani
🌱♥️
صفحه ای برای دوستداران کتاب📚🌱
Instagram.com/simabooki
Instagram.com/simabooki
مدت زمان زیادی است که در زندگی ام نیستی اما من همچنان با تو زندگی میکنم. در واقع راه جدیدی برای عشق ورزیدن به تو یافته ام.
من میتوانم سالها دلتنگت باشم، اما به تو برنگردم.
میتوانم لحظه هایم را با تو بگذرانم و ساعت ها با تو به گفتگو بنشینم اما دلم نخواهد تو را دوباره ببینم. میتوانم بی تابِ دستانت و در آغوش گرفتنات باشم اما دلم نخواهد یکبار دیگر تو را در آغوش بگیرم.
میدانم اینگونه دوست داشتنات راه امنیست که مرا از گزند بلاتکلیفیِ بودنت در امان نگه دارد. اینگونه دوست داشتن توِ راهیست که من خودم را نبازم.
من می توانم هنوز، به همان شکل که روز اول عاشق تو بودم، تو را دوست بدارم اما به تو باز نگردم.
#زیور_شیبانی
@hich_negar
@sheibani_amirkhani
من میتوانم سالها دلتنگت باشم، اما به تو برنگردم.
میتوانم لحظه هایم را با تو بگذرانم و ساعت ها با تو به گفتگو بنشینم اما دلم نخواهد تو را دوباره ببینم. میتوانم بی تابِ دستانت و در آغوش گرفتنات باشم اما دلم نخواهد یکبار دیگر تو را در آغوش بگیرم.
میدانم اینگونه دوست داشتنات راه امنیست که مرا از گزند بلاتکلیفیِ بودنت در امان نگه دارد. اینگونه دوست داشتن توِ راهیست که من خودم را نبازم.
من می توانم هنوز، به همان شکل که روز اول عاشق تو بودم، تو را دوست بدارم اما به تو باز نگردم.
#زیور_شیبانی
@hich_negar
@sheibani_amirkhani
تا حالا شده که توی فضای مجازی یا اپهای دیتینگ با کسی آشنا بشید که حس کنید داره سرتون کلاه میذاره یا دروغه دوست داشتنش؟
اگر آره، لطفا داستانتو برام بفرست
@wecan_user 🌱
اگر آره، لطفا داستانتو برام بفرست
@wecan_user 🌱
Forwarded from | هیچ نگار |
پیش از هر بار رفتن به مدرسه، ذهنم درگیر این است که فردا چه بگویم، چه روشی را به کار بگیرم، چه محتوایی را بچینم، که نه فقط درس بدهم، بلکه جرقهای در ذهن دانشآموزی بزنم.
از سالها پیش، خودانتقادی همراه همیشگی من بوده. نمیدانم فضیلتیست یا زخم، اما همین ویژگی، مرا از درجا زدن و پوسیدن در افکار کهنه نجات داده.
برخلاف آنهایی که گمان میکنند از ازل تا ابد، اصول جهان باید بازتاب اندیشههای خودشان باشد، من هر روز با تردید و پرسش جلو میروم.
معلمی برای من نه تکرار محفوظات، که گفتوگو با زمانه است.
#زیور_شیبانی
@hich_negar
از سالها پیش، خودانتقادی همراه همیشگی من بوده. نمیدانم فضیلتیست یا زخم، اما همین ویژگی، مرا از درجا زدن و پوسیدن در افکار کهنه نجات داده.
برخلاف آنهایی که گمان میکنند از ازل تا ابد، اصول جهان باید بازتاب اندیشههای خودشان باشد، من هر روز با تردید و پرسش جلو میروم.
معلمی برای من نه تکرار محفوظات، که گفتوگو با زمانه است.
#زیور_شیبانی
@hich_negar
Forwarded from | هیچ نگار |
پس از یک فروپاشی روانی، به دنبال دلیلی برای زندگی میگردم. انگار همه چیز هست و هیچ چیز نیست. به همهمه ی دانش آموزان گوش میکنم و در میان تبریکهای روز معلم معنایی را جستجو میکنم تا شاید مرهمی برای زخمِ دهان باز شده بیابم. آواز گنجشکها بیش از پیش ذهن مرا شلوغ کرده اما حواسم را نمیتواند پرت کند. آگاهانه دنبالِ حواسپرتی گشتن، حواسِ آدم را بیشتر جمعِ آن چیزی میکند که نباید.
از خود میپرسم روزهای پس از اتفاق، همه اینگونه اند یا شکل دیگری هم دارند؟ جواب این سوال را میدانم و نمیدانم.
میان این افکار، یکی از شاگردانم مکالمه ای را با من آغاز میکند.از رفتار یک شخص در مدرسه میپرسد.در جواب می گویم: آدم عجیبی است. و گاهی این عجیب بودناش آدم را اذیت میکند! هر دو میخندیم و در غیرعادی ترین حالتِ روحیِ خود، دل به صحبت های روزمره میدهم ...
#زیور_شیبانی
شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
@hich_negar
از خود میپرسم روزهای پس از اتفاق، همه اینگونه اند یا شکل دیگری هم دارند؟ جواب این سوال را میدانم و نمیدانم.
میان این افکار، یکی از شاگردانم مکالمه ای را با من آغاز میکند.از رفتار یک شخص در مدرسه میپرسد.در جواب می گویم: آدم عجیبی است. و گاهی این عجیب بودناش آدم را اذیت میکند! هر دو میخندیم و در غیرعادی ترین حالتِ روحیِ خود، دل به صحبت های روزمره میدهم ...
#زیور_شیبانی
شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
@hich_negar