💠 پاسخ به #شبهات_اعتقادی
🔻 متن شبهه:
تصور کن توی اقیانوس داری شنا میکنی، ناگهان عضلهت میگیره و از ساحلم خیلی دوری و نزدیکه غرق بشی! هیچکس بجز من اون طرفا نیست، من یه خداناباورم و روی جت اسکی همون نزدیکیا نشستم. منو صدا میزنی یا خدا رو؟
🔻 پاسخ:
🔸 مغلطه بالا، برای ردی بر «برهان فطرت» در اثبات وجود خداوند است. در برهان فطرت آمده است که: انسان موجودی مجرّد است و هر موجود مجرّدی، فاعل و خالق خود را به صورت غیراکتسابی درک میکند. در نتیجه انسان فطرتا خداشناس است.
🔸 در مثالی که برای فهم بهتر این برهان مورد اشاره است، از قول امام صادق علیه السلام نقل میشود که حضرت به ملحدی فرمودند: آیا کشتی سوار شدهای؟ وی جواب میدهد: آری. حضرت میفرماید: هیچ اتفاق افتاده که کشتی شما غرق شود؟ عرض میکند: آری. حضرت میفرماید: در آن وقت آیا قلبت متوجه جایی شده که تو را از مهلکه نجات دهد؟ میگوید: بله، بعد حضرت میفرماید: «آن موجود خداوندی است که وقتی نجاتدهندهای نیست، او قادر بر نجات است.»[۱]
🔸 نویسنده شبهه، قصد داشته، با مثالی مشابه، نقدی بر برهان فطرت وارد سازد؛ اما غافل از اینکه در مثال برهان فطرت، عدم تعلق خاطر و امید به همه مخلوقات هستی، شرط استدلال است و با تحقق این شرط، فطرت جولان کرده و خداجویی دل را روشن خواهد کرد.
🔸 به عبارت دیگر، وقتی دست انسان از عوامل بیرونی خالی شد و قلبش از تعلق به آنها تهی گشت، خداوندِ قادر کافی است که او را به هر کمالی که خواست برساند.
🔸 بنابراین، کمک خواستن از عوامل پیرامون برای غریق، نه تنها منافی اعتقاداتش نیست، بلکه نشانه تعقل اوست. انسان عاقل میداند که خداوند متعال، هستی را بر دایره و نظم اسباب وضع کرده است.
🔸 در این نظم اسباب، هر سببی، عامل مسبب خودش خواهد بود. باید دانست که دخالت خداوند حکیم بر خلاف این نظم اسباب، با هدف وی از تشکیل این هستی مخالف است و طبیعی است که حکیم، غیر از حکمت عملی را مرتکب نمیشود.
🔸 خداوند متعال هدفش از هستی را، آزمودن بندگان معرفی کرده است؛ بنابراین کاری نمیکند که این آزمون دچار مشکل بشود.
🔸 معتقد واقعی به خدا، از خداوند نجات معجزه آسا در حال غرق شدن را نمیخواهد. از خداوند میخواهد تا آن خداناباور جتاسکی سوار را به سمتش هدایت کند تا او را نجات دهد.
🔸 بنابراین از دیدگاه خداباور، آن جتاسکی سوار، اسبابی است که خداوند در سر راه نجات یا عدم نجات وی قرار دادهاست.
__پینوشت__________
[۱]. بحارالانوار: ج۳، ص۴۱، ح۱۶
...................................
🌐 @shobhe_net
🔻 متن شبهه:
تصور کن توی اقیانوس داری شنا میکنی، ناگهان عضلهت میگیره و از ساحلم خیلی دوری و نزدیکه غرق بشی! هیچکس بجز من اون طرفا نیست، من یه خداناباورم و روی جت اسکی همون نزدیکیا نشستم. منو صدا میزنی یا خدا رو؟
🔻 پاسخ:
🔸 مغلطه بالا، برای ردی بر «برهان فطرت» در اثبات وجود خداوند است. در برهان فطرت آمده است که: انسان موجودی مجرّد است و هر موجود مجرّدی، فاعل و خالق خود را به صورت غیراکتسابی درک میکند. در نتیجه انسان فطرتا خداشناس است.
🔸 در مثالی که برای فهم بهتر این برهان مورد اشاره است، از قول امام صادق علیه السلام نقل میشود که حضرت به ملحدی فرمودند: آیا کشتی سوار شدهای؟ وی جواب میدهد: آری. حضرت میفرماید: هیچ اتفاق افتاده که کشتی شما غرق شود؟ عرض میکند: آری. حضرت میفرماید: در آن وقت آیا قلبت متوجه جایی شده که تو را از مهلکه نجات دهد؟ میگوید: بله، بعد حضرت میفرماید: «آن موجود خداوندی است که وقتی نجاتدهندهای نیست، او قادر بر نجات است.»[۱]
🔸 نویسنده شبهه، قصد داشته، با مثالی مشابه، نقدی بر برهان فطرت وارد سازد؛ اما غافل از اینکه در مثال برهان فطرت، عدم تعلق خاطر و امید به همه مخلوقات هستی، شرط استدلال است و با تحقق این شرط، فطرت جولان کرده و خداجویی دل را روشن خواهد کرد.
🔸 به عبارت دیگر، وقتی دست انسان از عوامل بیرونی خالی شد و قلبش از تعلق به آنها تهی گشت، خداوندِ قادر کافی است که او را به هر کمالی که خواست برساند.
🔸 بنابراین، کمک خواستن از عوامل پیرامون برای غریق، نه تنها منافی اعتقاداتش نیست، بلکه نشانه تعقل اوست. انسان عاقل میداند که خداوند متعال، هستی را بر دایره و نظم اسباب وضع کرده است.
🔸 در این نظم اسباب، هر سببی، عامل مسبب خودش خواهد بود. باید دانست که دخالت خداوند حکیم بر خلاف این نظم اسباب، با هدف وی از تشکیل این هستی مخالف است و طبیعی است که حکیم، غیر از حکمت عملی را مرتکب نمیشود.
🔸 خداوند متعال هدفش از هستی را، آزمودن بندگان معرفی کرده است؛ بنابراین کاری نمیکند که این آزمون دچار مشکل بشود.
🔸 معتقد واقعی به خدا، از خداوند نجات معجزه آسا در حال غرق شدن را نمیخواهد. از خداوند میخواهد تا آن خداناباور جتاسکی سوار را به سمتش هدایت کند تا او را نجات دهد.
🔸 بنابراین از دیدگاه خداباور، آن جتاسکی سوار، اسبابی است که خداوند در سر راه نجات یا عدم نجات وی قرار دادهاست.
__پینوشت__________
[۱]. بحارالانوار: ج۳، ص۴۱، ح۱۶
...................................
🌐 @shobhe_net
💠 پاسخ به #شبهات_تاریخی
🔻 متن شبهه:
امام شیعه باید از کوردها عذرخواهی کند در روایت شیعه با سند صحیح آمده است که برای امام حسن عسکری نامه نوشتند و در مورد کوردها از او سوال کردند: در جواب امام حسن عسکری برایش می نویسد: کوردها را تنها با شمشیر تنبیه کنید.
🔻 پاسخ:
🔸 ابتدا متن اصلی روایت را بررسی میکنیم. مرحوم کلینی در کافی چنین نقل میکند که: «وعنه، عن أحمد بن أبی عبدالله و غیره أنه کتب إلیه یسأله عن الأکراد، فکتب إلیه لاتنبهوهم إلا بحد السیف.»[۱]
🔸 «احمد بن ابی عبدالله و دیگران گویند: به امام علیه السلام نامهای نوشته و درباره کردها از ایشان پرسیدند. امام علیه السلام در جواب نوشتند: آنان را تنها با نوک شمشیر تنبیه کنید.»
🔻 مفهوم روایت
🔸 از آنجا که مرحوم کلینی، روایت را در باب «قتل اللص» بیان کردهاست؛ مشخص است که معنای کرد در روایت فوق، دزدان است. این دقیقا همان مطلبی است که مجلسی در توضیح روایت بیان کردهاست؛ وی مینویسد: «الحدیث الرابع: صحیح. ولعل المراد بالأکراد اللصوص منهم، فإن الغالب فیهم ذلک کذا فهمه الکلینی.»[۲]
🔸 سابقا نیز در مطلب «چرا ایمان در دل کردها وارد نمیشود؟» به این مطلب اشاره کرده شد که نمیتوان منظور این دست روایات، نژاد کرد باشد؛ چرا که این مطلب در مخالفت صریح قرآن کریم است. در چنین مواردی روایت از اعتبار خارج است.
__پانویس__________
[۱]. کافی، فروع کافی، ج ۱۰، باب قتل الص (کشتن دزد)، ص ۱۸۶، ح ۴.
[۲]. مجلسی، مرآه العقول، ج ۲۴، ص ۵۷.
🔻مطالعه بیشتر
🌐 http://shobhe.net/Archives/6161
🌐 http://shobhe.net/Archives/421
...................................
🌐 @shobhe_net
🔻 متن شبهه:
امام شیعه باید از کوردها عذرخواهی کند در روایت شیعه با سند صحیح آمده است که برای امام حسن عسکری نامه نوشتند و در مورد کوردها از او سوال کردند: در جواب امام حسن عسکری برایش می نویسد: کوردها را تنها با شمشیر تنبیه کنید.
🔻 پاسخ:
🔸 ابتدا متن اصلی روایت را بررسی میکنیم. مرحوم کلینی در کافی چنین نقل میکند که: «وعنه، عن أحمد بن أبی عبدالله و غیره أنه کتب إلیه یسأله عن الأکراد، فکتب إلیه لاتنبهوهم إلا بحد السیف.»[۱]
🔸 «احمد بن ابی عبدالله و دیگران گویند: به امام علیه السلام نامهای نوشته و درباره کردها از ایشان پرسیدند. امام علیه السلام در جواب نوشتند: آنان را تنها با نوک شمشیر تنبیه کنید.»
🔻 مفهوم روایت
🔸 از آنجا که مرحوم کلینی، روایت را در باب «قتل اللص» بیان کردهاست؛ مشخص است که معنای کرد در روایت فوق، دزدان است. این دقیقا همان مطلبی است که مجلسی در توضیح روایت بیان کردهاست؛ وی مینویسد: «الحدیث الرابع: صحیح. ولعل المراد بالأکراد اللصوص منهم، فإن الغالب فیهم ذلک کذا فهمه الکلینی.»[۲]
🔸 سابقا نیز در مطلب «چرا ایمان در دل کردها وارد نمیشود؟» به این مطلب اشاره کرده شد که نمیتوان منظور این دست روایات، نژاد کرد باشد؛ چرا که این مطلب در مخالفت صریح قرآن کریم است. در چنین مواردی روایت از اعتبار خارج است.
__پانویس__________
[۱]. کافی، فروع کافی، ج ۱۰، باب قتل الص (کشتن دزد)، ص ۱۸۶، ح ۴.
[۲]. مجلسی، مرآه العقول، ج ۲۴، ص ۵۷.
🔻مطالعه بیشتر
🌐 http://shobhe.net/Archives/6161
🌐 http://shobhe.net/Archives/421
...................................
🌐 @shobhe_net
💠 پاسخ به #شبهات_فقهی
🔻 متن شبهه:
میدانید مسخره چیست؟ یک تجاوزکار جنسی، یک سارق، یک آدم با خوی وحشی، یک زناکار، یک قاتل، همه و همه میتوانند وارد یک مسجد شوند؛ ولی یک زن در دورهی عادت ماهانه نمیتواند!
🔻 پاسخ:
🔸 مسجد محلی است برای عبادت مسلمانان، که به صورت اموال مشترک المنفعه برای همه مسلمانان محسوب میشود. این قبیل اموال متشرک المنافع را اموال بیت المال نیز میگویند.
🔸 شرع مقدس اسلام، برای استفاده از مساجد، شرایطی را وضع کردهاست، مثل اینکه مسجد نجس نشود، یا اگر نجس شد، سریعا پاک گردد و… اما نویسنده شبهه، به یکی از احکام وضع شده توسط شرع مقدس نقدی وارد کردهاست که چرا همه بتوانند از مسجد استفاده کنند، ولی زنی که در عادت ماهیانه است، نباید وارد مسجد گردد.
🔸 در پاسخ به چنین شبههای، ابتدا باید مشخص شود که چه کسانی نمیتوانند از مسجد استفاده کرده یا به آن وارد شوند.
🔻 کسانی که از ورود به مسجد منع شدهاند:
۱_ کافران (کسانی که اسلام حکم به نجاست آنها داده باشد)
۲_ مردان و زنان در حال جنابت (مگر با شرایطی)
۳_ زنان در حالت نفاس و حیض (مگر با شرایطی)
۴_ کسی که سبب نجس کردن مسجد شود (مثل کودکی که حتما مسجد را نجس کند)
۵_ کسی که ورودش سبب هتک حرمت مسجد گردد
🔸 اما دسته دوم و سوم، به شرط آنکه قصدشان از ورود به مسجد، تنها برداشتن چیزی باشد، یا آنکه قصد عبور از دربی به درب دیگر داشته باشند، بلامانع است.
🔸 علت اینکه چرا این دسته افراد، از رفتن به مسجد منع شدهاند؛ در منابع دینی و توسط شارع مقدس بیان نشدهاست؛ اما با تدبر در شرع، درخواهیم یافت که یکی از علتهای آن، حفظ قداست و سهلگیری بر مومنان بوده است.
🔸 اگر شرع مقدس زنان و مردان جنب و یا زنان حائض را از رفتن به مسجد یا از عبادت در این حال، منع نمینمود، طبیعتا این افراد با سایر قوانین و قواعد شرعی، دچار مشکلات عدیدهای میشدند و زندگی برایشان سخت میگردید.
🔸 بنابراین شارع مقدس، آنها را از این عبادت منع کردهاست. این همان چیزی است که در افرادی چون قاتل، زناکار و… لحاظ نشده و آنها از چنین چیزی منع نشدهاند. به عبارت واضحتر، حائض بودن زنان و جنب بودن مردان، جرم و جنایت نیست که با قتل، دزدی، تجاوز و زنا و… مقایسه شود.
...................................
🌐 @shobhe_net
🔻 متن شبهه:
میدانید مسخره چیست؟ یک تجاوزکار جنسی، یک سارق، یک آدم با خوی وحشی، یک زناکار، یک قاتل، همه و همه میتوانند وارد یک مسجد شوند؛ ولی یک زن در دورهی عادت ماهانه نمیتواند!
🔻 پاسخ:
🔸 مسجد محلی است برای عبادت مسلمانان، که به صورت اموال مشترک المنفعه برای همه مسلمانان محسوب میشود. این قبیل اموال متشرک المنافع را اموال بیت المال نیز میگویند.
🔸 شرع مقدس اسلام، برای استفاده از مساجد، شرایطی را وضع کردهاست، مثل اینکه مسجد نجس نشود، یا اگر نجس شد، سریعا پاک گردد و… اما نویسنده شبهه، به یکی از احکام وضع شده توسط شرع مقدس نقدی وارد کردهاست که چرا همه بتوانند از مسجد استفاده کنند، ولی زنی که در عادت ماهیانه است، نباید وارد مسجد گردد.
🔸 در پاسخ به چنین شبههای، ابتدا باید مشخص شود که چه کسانی نمیتوانند از مسجد استفاده کرده یا به آن وارد شوند.
🔻 کسانی که از ورود به مسجد منع شدهاند:
۱_ کافران (کسانی که اسلام حکم به نجاست آنها داده باشد)
۲_ مردان و زنان در حال جنابت (مگر با شرایطی)
۳_ زنان در حالت نفاس و حیض (مگر با شرایطی)
۴_ کسی که سبب نجس کردن مسجد شود (مثل کودکی که حتما مسجد را نجس کند)
۵_ کسی که ورودش سبب هتک حرمت مسجد گردد
🔸 اما دسته دوم و سوم، به شرط آنکه قصدشان از ورود به مسجد، تنها برداشتن چیزی باشد، یا آنکه قصد عبور از دربی به درب دیگر داشته باشند، بلامانع است.
🔸 علت اینکه چرا این دسته افراد، از رفتن به مسجد منع شدهاند؛ در منابع دینی و توسط شارع مقدس بیان نشدهاست؛ اما با تدبر در شرع، درخواهیم یافت که یکی از علتهای آن، حفظ قداست و سهلگیری بر مومنان بوده است.
🔸 اگر شرع مقدس زنان و مردان جنب و یا زنان حائض را از رفتن به مسجد یا از عبادت در این حال، منع نمینمود، طبیعتا این افراد با سایر قوانین و قواعد شرعی، دچار مشکلات عدیدهای میشدند و زندگی برایشان سخت میگردید.
🔸 بنابراین شارع مقدس، آنها را از این عبادت منع کردهاست. این همان چیزی است که در افرادی چون قاتل، زناکار و… لحاظ نشده و آنها از چنین چیزی منع نشدهاند. به عبارت واضحتر، حائض بودن زنان و جنب بودن مردان، جرم و جنایت نیست که با قتل، دزدی، تجاوز و زنا و… مقایسه شود.
...................................
🌐 @shobhe_net
💠 پاسخ به #شبهات_اعتقادی
🔻 متن شبهه:
دیروز عکسی از جلسه آزمون طلبه ها رو دیدم! سوالی که واسم پیش اومده اینه که چرا در اونجا مراقب واستاده بود؟ مگه آخوندها تقلب میکنن؟ یعنی کسی که میخواد آخوند بشه و مردم را به راست هدایت کنه! بالا سرش مراقب میذارن تا تقلب نکنه و از رو دست بغل دستیش ننویسه؟ یا به طلبه جلوییش نرسونه؟
🔻 پاسخ:
🔸 برای همگان مشخص است «ممتحن» و«مراقب» دو مسئولت متفاوت و البته قابل ادغام هستند، افراد تحصیل کرده با معنی و مفهوم و مسئولیت «ممتحن» آشنایی کامل دارند و میدانند در هر امتحانی، ممتحن فقط برای مراقبت از این نیست که آزموندهندگان تقلب نکند!
🔸 در هر جلسه امتحانی ممتحن هست، حتی اگر امتحان «کتاب باز=open book» باشد. چرا که برقراری نظم، پاسخ به پرسشهای احتمالی، رسیدگی به مشکل امتحاندهندگان و… از وظایف ممتحن میباشد. اگرچه هیچ اشکالی ندارد که از سلامت برقراری جلسه آزمون مراقبت هم بکند.
🔸 از سوی دیگر طلبه نه یک موجود فضایی است و نه یک معصوم. او هم ممکن است خطا کند. از صدر اسلام تاکنون، درگیر خطاها، تقلبها و حتی جنایاتی بودیم که متقلبین در لباس و شهرت روحانیت انجام دادهاند و میدهند و از این پس نیز بیش از پیش شاهد آن خواهیم بود.
🔸 انسان فرهیخته امروزی فریب لباس و القاب افراد را نمیخورد؛ افراد چه در لباس روحانیت باشند و یا لباس دانشمند و روشنفکرو یا لباس رئیسجمهور و وزیر و وکیل، یا حتی لباس قاضی و دارای جایگاه قضاوت در محافل بینالمللی یا دادگاههای عادی، همگی با عمل و عملکرد خود سنجیده میشوند و نه با لباس و جایگاهی که در آن قرار دارند.
🔸 ضمن اینکه آزمون کتبی، میزان معلومات افراد را مشخص میکند نه میزان تقوای افراد. در نتیجه فراگیری کامل علوم دینی نیز دلیل بر با تقوا بودن افراد نمیباشد. حتی شارع مقدس به مومنین اجازه نمیدهد که از هر عالم به اجتهاد رسیدهای تقلید کنند، بلکه شرط احراز تقوا را ملاک قرار داده است.
🔸 حتی باتقوا بودن مساوی با معصوم بودن نیست و امکان خطا و اشتباه از هر کسی میرود، و به میزانی که تقوای بیشتری داشته باشد، خطای کمتری از او سر میزند.
🔸 باید دانست که تمام این سخنان، بعد از آن است که بپذیریم، تقلب کردن در امتحانات، خلاف و اشتباه باشد (که خود مطلبی مفصل میطلبد).
...................................
🌐 @shobhe_net
🔻 متن شبهه:
دیروز عکسی از جلسه آزمون طلبه ها رو دیدم! سوالی که واسم پیش اومده اینه که چرا در اونجا مراقب واستاده بود؟ مگه آخوندها تقلب میکنن؟ یعنی کسی که میخواد آخوند بشه و مردم را به راست هدایت کنه! بالا سرش مراقب میذارن تا تقلب نکنه و از رو دست بغل دستیش ننویسه؟ یا به طلبه جلوییش نرسونه؟
🔻 پاسخ:
🔸 برای همگان مشخص است «ممتحن» و«مراقب» دو مسئولت متفاوت و البته قابل ادغام هستند، افراد تحصیل کرده با معنی و مفهوم و مسئولیت «ممتحن» آشنایی کامل دارند و میدانند در هر امتحانی، ممتحن فقط برای مراقبت از این نیست که آزموندهندگان تقلب نکند!
🔸 در هر جلسه امتحانی ممتحن هست، حتی اگر امتحان «کتاب باز=open book» باشد. چرا که برقراری نظم، پاسخ به پرسشهای احتمالی، رسیدگی به مشکل امتحاندهندگان و… از وظایف ممتحن میباشد. اگرچه هیچ اشکالی ندارد که از سلامت برقراری جلسه آزمون مراقبت هم بکند.
🔸 از سوی دیگر طلبه نه یک موجود فضایی است و نه یک معصوم. او هم ممکن است خطا کند. از صدر اسلام تاکنون، درگیر خطاها، تقلبها و حتی جنایاتی بودیم که متقلبین در لباس و شهرت روحانیت انجام دادهاند و میدهند و از این پس نیز بیش از پیش شاهد آن خواهیم بود.
🔸 انسان فرهیخته امروزی فریب لباس و القاب افراد را نمیخورد؛ افراد چه در لباس روحانیت باشند و یا لباس دانشمند و روشنفکرو یا لباس رئیسجمهور و وزیر و وکیل، یا حتی لباس قاضی و دارای جایگاه قضاوت در محافل بینالمللی یا دادگاههای عادی، همگی با عمل و عملکرد خود سنجیده میشوند و نه با لباس و جایگاهی که در آن قرار دارند.
🔸 ضمن اینکه آزمون کتبی، میزان معلومات افراد را مشخص میکند نه میزان تقوای افراد. در نتیجه فراگیری کامل علوم دینی نیز دلیل بر با تقوا بودن افراد نمیباشد. حتی شارع مقدس به مومنین اجازه نمیدهد که از هر عالم به اجتهاد رسیدهای تقلید کنند، بلکه شرط احراز تقوا را ملاک قرار داده است.
🔸 حتی باتقوا بودن مساوی با معصوم بودن نیست و امکان خطا و اشتباه از هر کسی میرود، و به میزانی که تقوای بیشتری داشته باشد، خطای کمتری از او سر میزند.
🔸 باید دانست که تمام این سخنان، بعد از آن است که بپذیریم، تقلب کردن در امتحانات، خلاف و اشتباه باشد (که خود مطلبی مفصل میطلبد).
...................................
🌐 @shobhe_net
💠 #یادداشت
🔻 برهان فطرت در اثبات وجود خدا
🔸 یکی از راههای شناخت و معرفت به خداوند، راه فطرت است. انسان همانگونه که از نگاه و تفکر در آیات آفاقی واقعیتی را به عنوان خالق و مدبر این جهان کشف میکند، از نظر و تأمّل در نفس و نهاد خویش نیز به چنین معرفتی نائل میگردد.
🔻 در یک دلیل عقلی آوردهاند:
الف. انسان موجودی مجرّد است.
ب. هر موجود مجرّدی فاعل و خالق خود را به صورت غیراکتسابی درک میکند.
نتیجه: انسان فطرتا خداشناس است.
🔸 توضیح مقدّمه اول: مجرّد بودن انسان به این معناست که آنچه هویّت انسان را تشکیل میدهد و آنچه درککننده دادههای حسیّ است، مجرّد است؛ یعنی همان که از آن به «روح» تعبیر میکنیم و با «خود» یا «من» به آن اشاره مینماییم، ویژگیهای ماده را ندارد و مجرّد است.
🔸 توضیح مقدّمه دوم: از نظر فلسفی، معلول عین الربط به علت خود است و وجود و استقلال معلول به وجود و استقلال علت است.
🔸 نسبت معلول به علت، شبیه نسبت شعاع نور به منبع نور است. چنین معلول مجرّدی نمیتواند غایب از علت باشد و همیشه در محضر علت خود است و در حدّ خودش عالم به علتش میباشد؛
🔸 همانگونه که علّامه طباطبائی در نهایه میفرماید: «… و کذلک العلّهُ حاضرهٌ بوجودها لمعلولها الرابط لها القائم بها المستقل باستقلالها، فهی معلومهٌ لمعلولها علما حضوریا اذا کانا مجرّدین و هو المطلوب.»[۳] از این دو مقدّمه نتیجه میگیریم که انسان فطرتا خداشناس است.
🔻 در تقریر دیگری آمده:
۱. انسان بالفطره عشق به کمال مطلق دارد و این کمال مطلق خداست.
۲. عشق و عاشق فعلی، مستلزم وجود معشوق بالفعل است، زیرا عاشق و معشوق متضائف هستند و متضائفین در قوه و فعل متکافئ هستند.
۳. فطرت و کشش فطری در ذمه وجود است و نمیتواند خطا باشد.
نتیجه این مقدمهها این است که پس موجود کامل مطلق که همان خداست باید باشد.
🔻مطالعه بیشتر+پی نوشت و منابع:
🌐 http://shobhe.net/Archives/6147
...................................
🌐 @shobhe_net
🔻 برهان فطرت در اثبات وجود خدا
🔸 یکی از راههای شناخت و معرفت به خداوند، راه فطرت است. انسان همانگونه که از نگاه و تفکر در آیات آفاقی واقعیتی را به عنوان خالق و مدبر این جهان کشف میکند، از نظر و تأمّل در نفس و نهاد خویش نیز به چنین معرفتی نائل میگردد.
🔻 در یک دلیل عقلی آوردهاند:
الف. انسان موجودی مجرّد است.
ب. هر موجود مجرّدی فاعل و خالق خود را به صورت غیراکتسابی درک میکند.
نتیجه: انسان فطرتا خداشناس است.
🔸 توضیح مقدّمه اول: مجرّد بودن انسان به این معناست که آنچه هویّت انسان را تشکیل میدهد و آنچه درککننده دادههای حسیّ است، مجرّد است؛ یعنی همان که از آن به «روح» تعبیر میکنیم و با «خود» یا «من» به آن اشاره مینماییم، ویژگیهای ماده را ندارد و مجرّد است.
🔸 توضیح مقدّمه دوم: از نظر فلسفی، معلول عین الربط به علت خود است و وجود و استقلال معلول به وجود و استقلال علت است.
🔸 نسبت معلول به علت، شبیه نسبت شعاع نور به منبع نور است. چنین معلول مجرّدی نمیتواند غایب از علت باشد و همیشه در محضر علت خود است و در حدّ خودش عالم به علتش میباشد؛
🔸 همانگونه که علّامه طباطبائی در نهایه میفرماید: «… و کذلک العلّهُ حاضرهٌ بوجودها لمعلولها الرابط لها القائم بها المستقل باستقلالها، فهی معلومهٌ لمعلولها علما حضوریا اذا کانا مجرّدین و هو المطلوب.»[۳] از این دو مقدّمه نتیجه میگیریم که انسان فطرتا خداشناس است.
🔻 در تقریر دیگری آمده:
۱. انسان بالفطره عشق به کمال مطلق دارد و این کمال مطلق خداست.
۲. عشق و عاشق فعلی، مستلزم وجود معشوق بالفعل است، زیرا عاشق و معشوق متضائف هستند و متضائفین در قوه و فعل متکافئ هستند.
۳. فطرت و کشش فطری در ذمه وجود است و نمیتواند خطا باشد.
نتیجه این مقدمهها این است که پس موجود کامل مطلق که همان خداست باید باشد.
🔻مطالعه بیشتر+پی نوشت و منابع:
🌐 http://shobhe.net/Archives/6147
...................................
🌐 @shobhe_net
💠پاسخ به #شبهات_فقهی
🔻متن منتشر شده:
"نگاه که #هرزه باشد،
حجاب هم که داشته باشی...
آنطور که میخواهد تو را تصور میکنید ... پس
فکری به حال مغزهای هرزه کنیم؛
نه حجاب زنان."
🔻پاسخ:
آیا صحیح است بگوییم:
دزد اگر #دزد باشد،
قفل خوب آلمانی هم روی درب ببندی...
باز به نحوی وارد خانه می شود... پس
فکری به حال دزد های بکنیم.
نه برای قفل کردن درب ها.
واضح است که کاملا خلاف عقل سلیم است که درب خانهای را قفل نکنیم به این امید که دزدها را بتوان راضی کرد که دزدی نکنند.
خداوند در قرآن میگوید:
«قُل لِلمؤمِنینَ یغُضُّوا مِنْ اَبْصارِهِمْ وَ یَحفَظُوا فُرٌجَهُمْ» به مؤمنان بگو چشمان خود را فرو بندند و دامن خود را حفظ کنند [سوره نور، آیه 30]
اول میگوید چشم را کنترل کن و بعد میگوید #حجاب را رعایت کن.
🔸پس اول باید چشمها کنترل شود
🔸دوم حجاب زنان رعایت شود چرا که بر فرض تحقق مورد اول، تداوم آن مستلزم رعایت حجاب است.
...................................
🌐 @shobhe_net
🔻متن منتشر شده:
"نگاه که #هرزه باشد،
حجاب هم که داشته باشی...
آنطور که میخواهد تو را تصور میکنید ... پس
فکری به حال مغزهای هرزه کنیم؛
نه حجاب زنان."
🔻پاسخ:
آیا صحیح است بگوییم:
دزد اگر #دزد باشد،
قفل خوب آلمانی هم روی درب ببندی...
باز به نحوی وارد خانه می شود... پس
فکری به حال دزد های بکنیم.
نه برای قفل کردن درب ها.
واضح است که کاملا خلاف عقل سلیم است که درب خانهای را قفل نکنیم به این امید که دزدها را بتوان راضی کرد که دزدی نکنند.
خداوند در قرآن میگوید:
«قُل لِلمؤمِنینَ یغُضُّوا مِنْ اَبْصارِهِمْ وَ یَحفَظُوا فُرٌجَهُمْ» به مؤمنان بگو چشمان خود را فرو بندند و دامن خود را حفظ کنند [سوره نور، آیه 30]
اول میگوید چشم را کنترل کن و بعد میگوید #حجاب را رعایت کن.
🔸پس اول باید چشمها کنترل شود
🔸دوم حجاب زنان رعایت شود چرا که بر فرض تحقق مورد اول، تداوم آن مستلزم رعایت حجاب است.
...................................
🌐 @shobhe_net
💠 پاسخ به #شبهات_اعتقادی
🔻 شبهه:
ﺍﮔﺮ ﺧﺮﮔﻮﺵ ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺮﮔﻮشهاﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺑﮕﻮﯾﺪ، ﺍﺯ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﺣﺮﻑ ﻣﯽﺯﺩ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺟﺎﯾﺶ ﻣﺰﺍﺭﻉ ﻫﻮﯾﺞ ﻭ ﮐﻠﻢ ﺑﻮﺩ… ﺍﺯ ﺭﻭﺩﻫﺎﯾﯽ ﻣﯽﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺁﺏ ﻫﻮﯾﺞ ﺩﺭ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ﺗﻮﺻﯿﻒ ﺑﻬﺸﺖ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻧﯿﺰ ﺗﻮﺻﯿﻒ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺣﺴﺮﺕ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﺗﺎﮐﯿﺪ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﺑﺮ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﻬﺮﻫﺎﯼ ﭘﺮ ﺁﺏ ﻭ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪﻫﺎﯼ ﺟﺎﺭﯼ، ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﭘﺮ ﻣﯿﻮﻩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺳﺎﯾﻪ ﺧﻨﮏ ﻭ ﻣﻄﺒﻮﻋﺸﺎﻥ ﺑﻬﺸﺘﯿﺎﻥ ﺑﺮ ﺗﺨﺖﻫﺎ ﻣﯽﻧﺸﯿﻨﻨﺪ ﻭ…
🔻 پاسخ:
🔻 توجه به چند نکته لازم است:
🔸 ۱_ ما معتقد به معاد جسمانی هستیم و این که انسان در قیامت با جسم و روح حاضر میشود و طبعا باید در هر دو جنبه غرق مواهب و برکات الهی گردد. اساسا جسم و روح دو همزاد به هم پیوسته هستند همانگونه که در این جهان جدا از یکدیگر نمیتوانستند به تکامل برسند در آن جهان نیز برای بهرهگیری از مواهب الهی جدای از یکدیگر نمیتوانند باشند.[۱]
🔸 ۲_ نعمتهای بهشتی اختصاص به نعمتهای جسمانی ندارد بلکه قرآن از یک سری نعمتهای روحانی نیز برای بهشتیان سخنان میگوید از جمله:
🔸 احترام مخصوص [زمر، ۷۳]
🔸 محیطی سرشار از صلح و صفا [انعام، ۱۳۷؛ حج ۴۷]
🔸 امنیت و زوال خوف [دخان، ۵۱]
🔸 دوستان موافق و رفیقان با وفا [نساء، ۶۹]
🔸 نشاط فوقالعاده درونی [مطففین، ۲۴]
🔸 احساس خشنودی خداوند [ال عمران، ۱۵]
🔸 نظر خدا به آنها [قیامت، ۲۲-۲۳]
🔸 انچه بخواهند به انها داده میشوند [شوری، ۲۲] و…
🔸 با این وجود آیا صحیح است که بگوییم بهشتیان تنها در بهشت مشغول لذات جسمانی هستند؟
🔻 و اما نعمتهای جسمانی بهشت:
🔸 باغهای بهشتی [نساء، ۱۳]
🔸 سایههای بهشتی [رعد، ۳۵]
🔸 قصرهای بهشتی [فرقان، ۷۵]
🔸 فرشها و تختهای زیبا [رحمان، ۴۵]
🔸 غذاهای متنوع بهشتی [طور، ۲۲]
🔸 شرابهای طهور بهشتی [محمد، ۱۵]
🔸 لباسها و زینتها [کهف، ۳۱]
🔸 همسران بهشتی [بقره، ۲۵]
🔸 خادمان و ساقیان [طور، ۲۴] و…
🔸 آیا تنها مردم عربستان از داشتن این نعمات خوشحال میشوند یا آنکه این نوع نعمتها برای نوع بشر در هر کجا که زندگی کرده باشد مایه خرسندی است؟
🔸 ۳_ دستهای دیگر از نعمتهای بهشتی موجود است که اساسا در تصور انسان نمیگنجد چنان که خداوند میفرماید: «هیچکس نمیداند چه پاداشهایی که مایه روشنی چشمهاست برای آنها نهفته است. این جزای اعمالی است که انجام میدادند.»[سجده، ۱۷]
🔸 و در حدیث قدسی فرمود: «برای بندگان صالحم پاداشهایی فراهم کردهام که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و بر فکر کسی نگذشته است.»
🔸 و در مورد فلسفه این نوع نعمتهای نادیده، مفسران چنین میگویند: «این نوع نعمتها چنان است که اساسا با الفاظ و سخن نمیتوان حقیقت آن را بیان کرد و از سوی دیگر آنقدر دامنهاش گسترده است که علم و دانش آدمی به تمام خصوصیات آن پی نمیبرد.»
🔸 و این نوع نعمتها چنان است که هر انسانی با هر سلیقه و آداب و رسوم و فرهنگی و موقعیت جغرافیایی، از داشتن و بهرمندی آنها خوشحال و مسرور است و آنچه در متن آمده است جز مغالطه و ناآگاهی به مفاهیم دینی چیزی دیگری نمیباشد.
🔻مطالعه بیشتر+پی نوشت و منابع:
🌐 http://shobhe.net/Archives/6167
...................................
🌐 @shobhe_net
🔻 شبهه:
ﺍﮔﺮ ﺧﺮﮔﻮﺵ ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺮﮔﻮشهاﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺑﮕﻮﯾﺪ، ﺍﺯ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﺣﺮﻑ ﻣﯽﺯﺩ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺟﺎﯾﺶ ﻣﺰﺍﺭﻉ ﻫﻮﯾﺞ ﻭ ﮐﻠﻢ ﺑﻮﺩ… ﺍﺯ ﺭﻭﺩﻫﺎﯾﯽ ﻣﯽﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺁﺏ ﻫﻮﯾﺞ ﺩﺭ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ﺗﻮﺻﯿﻒ ﺑﻬﺸﺖ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻧﯿﺰ ﺗﻮﺻﯿﻒ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺣﺴﺮﺕ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﺗﺎﮐﯿﺪ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﺑﺮ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﻬﺮﻫﺎﯼ ﭘﺮ ﺁﺏ ﻭ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪﻫﺎﯼ ﺟﺎﺭﯼ، ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﭘﺮ ﻣﯿﻮﻩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺳﺎﯾﻪ ﺧﻨﮏ ﻭ ﻣﻄﺒﻮﻋﺸﺎﻥ ﺑﻬﺸﺘﯿﺎﻥ ﺑﺮ ﺗﺨﺖﻫﺎ ﻣﯽﻧﺸﯿﻨﻨﺪ ﻭ…
🔻 پاسخ:
🔻 توجه به چند نکته لازم است:
🔸 ۱_ ما معتقد به معاد جسمانی هستیم و این که انسان در قیامت با جسم و روح حاضر میشود و طبعا باید در هر دو جنبه غرق مواهب و برکات الهی گردد. اساسا جسم و روح دو همزاد به هم پیوسته هستند همانگونه که در این جهان جدا از یکدیگر نمیتوانستند به تکامل برسند در آن جهان نیز برای بهرهگیری از مواهب الهی جدای از یکدیگر نمیتوانند باشند.[۱]
🔸 ۲_ نعمتهای بهشتی اختصاص به نعمتهای جسمانی ندارد بلکه قرآن از یک سری نعمتهای روحانی نیز برای بهشتیان سخنان میگوید از جمله:
🔸 احترام مخصوص [زمر، ۷۳]
🔸 محیطی سرشار از صلح و صفا [انعام، ۱۳۷؛ حج ۴۷]
🔸 امنیت و زوال خوف [دخان، ۵۱]
🔸 دوستان موافق و رفیقان با وفا [نساء، ۶۹]
🔸 نشاط فوقالعاده درونی [مطففین، ۲۴]
🔸 احساس خشنودی خداوند [ال عمران، ۱۵]
🔸 نظر خدا به آنها [قیامت، ۲۲-۲۳]
🔸 انچه بخواهند به انها داده میشوند [شوری، ۲۲] و…
🔸 با این وجود آیا صحیح است که بگوییم بهشتیان تنها در بهشت مشغول لذات جسمانی هستند؟
🔻 و اما نعمتهای جسمانی بهشت:
🔸 باغهای بهشتی [نساء، ۱۳]
🔸 سایههای بهشتی [رعد، ۳۵]
🔸 قصرهای بهشتی [فرقان، ۷۵]
🔸 فرشها و تختهای زیبا [رحمان، ۴۵]
🔸 غذاهای متنوع بهشتی [طور، ۲۲]
🔸 شرابهای طهور بهشتی [محمد، ۱۵]
🔸 لباسها و زینتها [کهف، ۳۱]
🔸 همسران بهشتی [بقره، ۲۵]
🔸 خادمان و ساقیان [طور، ۲۴] و…
🔸 آیا تنها مردم عربستان از داشتن این نعمات خوشحال میشوند یا آنکه این نوع نعمتها برای نوع بشر در هر کجا که زندگی کرده باشد مایه خرسندی است؟
🔸 ۳_ دستهای دیگر از نعمتهای بهشتی موجود است که اساسا در تصور انسان نمیگنجد چنان که خداوند میفرماید: «هیچکس نمیداند چه پاداشهایی که مایه روشنی چشمهاست برای آنها نهفته است. این جزای اعمالی است که انجام میدادند.»[سجده، ۱۷]
🔸 و در حدیث قدسی فرمود: «برای بندگان صالحم پاداشهایی فراهم کردهام که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و بر فکر کسی نگذشته است.»
🔸 و در مورد فلسفه این نوع نعمتهای نادیده، مفسران چنین میگویند: «این نوع نعمتها چنان است که اساسا با الفاظ و سخن نمیتوان حقیقت آن را بیان کرد و از سوی دیگر آنقدر دامنهاش گسترده است که علم و دانش آدمی به تمام خصوصیات آن پی نمیبرد.»
🔸 و این نوع نعمتها چنان است که هر انسانی با هر سلیقه و آداب و رسوم و فرهنگی و موقعیت جغرافیایی، از داشتن و بهرمندی آنها خوشحال و مسرور است و آنچه در متن آمده است جز مغالطه و ناآگاهی به مفاهیم دینی چیزی دیگری نمیباشد.
🔻مطالعه بیشتر+پی نوشت و منابع:
🌐 http://shobhe.net/Archives/6167
...................................
🌐 @shobhe_net
🌹 چند دقیقه با ما
🔻 دین منبع تبعیض و ناسازگاری و تفرقه یا اتحاد و ثبات اجتماعی و آرامش؟
🔸 "اگر در سال ۱۳۰۰ زائری در مکه بودید و بهدور مقدسترین زیارتگاه اسلامی طواف میکردید احتمالاً به گروهی از بینالنهرینیها برمیخوردید که ردایشان در باد تکان میخورد و چشمانشان از وجد میدرخشید و لبهایشان اسامی نود و نه گانهی خداوند را یکی پس از دیگری تکرار میکرد.
🔸 شاید درست در مقابلتان با یک ریشسفید ترکِ آفتابسوخته از علفزارهای آسیا روبهرو میشدید که عصازنان راه میرفت و متفکرانه به ریشش دست میکشید.
ردر طرفی دیگر هم زیورآلات طلا که بر روی پوستهایی شبقگون میدرخشید میتوانست از آنِ گروهی از مسلمانانِ پادشاهی مالی در آفریقا باشد. عطر میخک، زردچوبه، هل و نمک دریایی از حضور برادران هندی، یا شاید از جزایر اسرارآمیز ادویه ( مجمعالجزایری از جزایر مالزی_م. ) در منتهاالیه شرق خبر میداد.
🔸 امروزه دین اغلب منبع تبعیض و ناسازگاری و تفرقه تلقی میشود. اما در حقیقت، دین در کنار پول و امپراتوریها، سومین عامل بزرگ اتحاد بشری بوده است. از آنجا که تمام نظمهای اجتماعی و سلسله مراتبها خیالی هستند، شکننده هم هستند، و هر چه جامعهای بزرگتر باشد، شکنندهتر هم خواهد بود.
🔸 نقش اساسی و تاریخی دین این بوده است که قوانینشان نه حاصل امیال بشری بلکه مقرر داشتهی یک اقتدار والای مطلق است. این باعث میشود تا حداقل برخی از قوانین بنیادی ورای هر بحث و چالشی قرار گیرد و به این ترتیب عملاً ثبات اجتماعی تضمین میشود.
بنابراین دین را میتوان نظامی از هنجارها و ارزشهای بشری تعریف کرد که مبتنی بر باور به نظمی فوق بشری است."
▪️ [یووال نوح هراری، کتاب انسان خردمند، ص ۲۹۶]
▪️ [کانال تلگرامی آنتی شبهه]
...................................
🌐 @shobhe_net
🔻 دین منبع تبعیض و ناسازگاری و تفرقه یا اتحاد و ثبات اجتماعی و آرامش؟
🔸 "اگر در سال ۱۳۰۰ زائری در مکه بودید و بهدور مقدسترین زیارتگاه اسلامی طواف میکردید احتمالاً به گروهی از بینالنهرینیها برمیخوردید که ردایشان در باد تکان میخورد و چشمانشان از وجد میدرخشید و لبهایشان اسامی نود و نه گانهی خداوند را یکی پس از دیگری تکرار میکرد.
🔸 شاید درست در مقابلتان با یک ریشسفید ترکِ آفتابسوخته از علفزارهای آسیا روبهرو میشدید که عصازنان راه میرفت و متفکرانه به ریشش دست میکشید.
ردر طرفی دیگر هم زیورآلات طلا که بر روی پوستهایی شبقگون میدرخشید میتوانست از آنِ گروهی از مسلمانانِ پادشاهی مالی در آفریقا باشد. عطر میخک، زردچوبه، هل و نمک دریایی از حضور برادران هندی، یا شاید از جزایر اسرارآمیز ادویه ( مجمعالجزایری از جزایر مالزی_م. ) در منتهاالیه شرق خبر میداد.
🔸 امروزه دین اغلب منبع تبعیض و ناسازگاری و تفرقه تلقی میشود. اما در حقیقت، دین در کنار پول و امپراتوریها، سومین عامل بزرگ اتحاد بشری بوده است. از آنجا که تمام نظمهای اجتماعی و سلسله مراتبها خیالی هستند، شکننده هم هستند، و هر چه جامعهای بزرگتر باشد، شکنندهتر هم خواهد بود.
🔸 نقش اساسی و تاریخی دین این بوده است که قوانینشان نه حاصل امیال بشری بلکه مقرر داشتهی یک اقتدار والای مطلق است. این باعث میشود تا حداقل برخی از قوانین بنیادی ورای هر بحث و چالشی قرار گیرد و به این ترتیب عملاً ثبات اجتماعی تضمین میشود.
بنابراین دین را میتوان نظامی از هنجارها و ارزشهای بشری تعریف کرد که مبتنی بر باور به نظمی فوق بشری است."
▪️ [یووال نوح هراری، کتاب انسان خردمند، ص ۲۹۶]
▪️ [کانال تلگرامی آنتی شبهه]
...................................
🌐 @shobhe_net
💠 پاسخ به شبهات (#اعتقادی)
🔻متن منتشر شده در فضای مجازی:
من اگر پیامبر بودم رسالتم شادمانی بود بشارتم آزادی و معجزه ام خنداندن کودکان نه ازجهنمی میترساندم و نه به بهشتی وعده میدادم تنها می آموختم اندیشیدن را و انسان بودن را (#چارلی_چاپلین)
🔻پاسخ:
🔸 هر چند متن فوق، از لحاظ ادبی زیباست، اما از لحاظ محتوایی دچار اشکالاتی است.
🔸 زندگی انسان، تنها خندیدن و خنداندن نیست، انسان از دو بُعد کلی، جسمی و روحی برخوردار است که باید هر دو بُعد را در خود پرورش دهد.
🔸 مساله اهمیت خندیدن و خنداندن و #شادی در ادیان الهی، بارها در سایت تخصصی شبهه مورد بررسی قرار گرفته است می توانید مراجعه کنید به:
🌐 http://shobhe.net/Archives/3246
🌐 http://shobhe.net/Archives/373
🔸 اما درباره #جهنم و #بهشت، باید گفت: وجود بهشت و جهنم از لحاظ عقلی لازم و ضروری است. و کسی که منکر بهشت و جهنم شود، و یا آن را نپذیرد، نباید ادعای تعقل و تفکر و اندیشه داشته باشد. بنابراین این یک تناقض است که شخصی مدعی اندیشدن باشد و منکر بهشت و جهنم و خداوندگار.
🔸 اما اسلام، به عنوان یک دین الهی، علاوه بر برنامه هایی برای ارتقاء سطح زندگی مادی انسان ها، به زندگی اخروی و بُعد روحی انسان نیز پرداخته است. تا جایی که رسول اکرم می فرمایند: «بلند همت ترين مردم فرد مومن است كه به امر دنيا و آخرتش توجه و اهتمام دارد.»[1] و در جای دیگر از لقمان حکیم منقول است که: «به گونه اي در دنيا داخل مشو كه براي آخرتت زيان داشته باشد و دنيا را آن چنان رها مساز كه سربار مردم باشي»[2]
🔸 پرواضح است که انسان ها تنها با خندیدن به این دنیا نیامده است، بلکه رسالتی بسیار مهمتر در پیش خواهد داشت. ضمن اینکه این هدف ساده، با مصرف برخی دارو ها و مواد روانگردان و البته مخدر، حاصل می شود و نیاز به بعثت پیامبر و ظهور دین و ... نخواهد بود.
🔸 باید توجه داشت که دینی کامل و جامع است که تمام نیازهای جسمی و روحی بشریت را فراهم آورد. این نیازها چه فردی باشد و چه اجتماعی، اقتصادی باشد و یا اعتقادی و علمی و ... باید توسط دین برطرف شود. و یقینا امور اقتصادی، پزشکی، علمی و بسیاری از معضلات یک جامعه و فرد جامعه، با خندیدن و خوشحالی، برطرف نمی شود، بلکه اگر معضلات برطرف شود، #خنده و شادی را فراهم می آورد. همان کاری که دین اسلام، قصد آن را خواهد داشت.
پی نوشت___________
[1] ميزان الحكمه: حدیث 6002.
[2] همان ، ح6004.
.................................
🌐 @shobhe_net
🔻متن منتشر شده در فضای مجازی:
من اگر پیامبر بودم رسالتم شادمانی بود بشارتم آزادی و معجزه ام خنداندن کودکان نه ازجهنمی میترساندم و نه به بهشتی وعده میدادم تنها می آموختم اندیشیدن را و انسان بودن را (#چارلی_چاپلین)
🔻پاسخ:
🔸 هر چند متن فوق، از لحاظ ادبی زیباست، اما از لحاظ محتوایی دچار اشکالاتی است.
🔸 زندگی انسان، تنها خندیدن و خنداندن نیست، انسان از دو بُعد کلی، جسمی و روحی برخوردار است که باید هر دو بُعد را در خود پرورش دهد.
🔸 مساله اهمیت خندیدن و خنداندن و #شادی در ادیان الهی، بارها در سایت تخصصی شبهه مورد بررسی قرار گرفته است می توانید مراجعه کنید به:
🌐 http://shobhe.net/Archives/3246
🌐 http://shobhe.net/Archives/373
🔸 اما درباره #جهنم و #بهشت، باید گفت: وجود بهشت و جهنم از لحاظ عقلی لازم و ضروری است. و کسی که منکر بهشت و جهنم شود، و یا آن را نپذیرد، نباید ادعای تعقل و تفکر و اندیشه داشته باشد. بنابراین این یک تناقض است که شخصی مدعی اندیشدن باشد و منکر بهشت و جهنم و خداوندگار.
🔸 اما اسلام، به عنوان یک دین الهی، علاوه بر برنامه هایی برای ارتقاء سطح زندگی مادی انسان ها، به زندگی اخروی و بُعد روحی انسان نیز پرداخته است. تا جایی که رسول اکرم می فرمایند: «بلند همت ترين مردم فرد مومن است كه به امر دنيا و آخرتش توجه و اهتمام دارد.»[1] و در جای دیگر از لقمان حکیم منقول است که: «به گونه اي در دنيا داخل مشو كه براي آخرتت زيان داشته باشد و دنيا را آن چنان رها مساز كه سربار مردم باشي»[2]
🔸 پرواضح است که انسان ها تنها با خندیدن به این دنیا نیامده است، بلکه رسالتی بسیار مهمتر در پیش خواهد داشت. ضمن اینکه این هدف ساده، با مصرف برخی دارو ها و مواد روانگردان و البته مخدر، حاصل می شود و نیاز به بعثت پیامبر و ظهور دین و ... نخواهد بود.
🔸 باید توجه داشت که دینی کامل و جامع است که تمام نیازهای جسمی و روحی بشریت را فراهم آورد. این نیازها چه فردی باشد و چه اجتماعی، اقتصادی باشد و یا اعتقادی و علمی و ... باید توسط دین برطرف شود. و یقینا امور اقتصادی، پزشکی، علمی و بسیاری از معضلات یک جامعه و فرد جامعه، با خندیدن و خوشحالی، برطرف نمی شود، بلکه اگر معضلات برطرف شود، #خنده و شادی را فراهم می آورد. همان کاری که دین اسلام، قصد آن را خواهد داشت.
پی نوشت___________
[1] ميزان الحكمه: حدیث 6002.
[2] همان ، ح6004.
.................................
🌐 @shobhe_net
🔻 اطلاعیه
🔸 با سلام خدمت همراهان گرامی پایگاه تخصصی شبهه
🔸 سایت تخصصی شبهه، به جهت انقلاب در شیوه ارائه خدمات، تا اطلاع ثانوی از دسترس خارج شده، و امید است با شیوه جدید ارائه خدمات، بتواند بازتاب بهتری از ارائه موضوعات و پاسخ به سوالات را دریافت کند.
🔸 طرح انقلاب پایگاه تخصصی شبهه، که از ده روز پیش کلید خورده است، امید است تا 30 روز آینده تکمیل شود.
🔸 در طی این مدت، فعالیت کانالها و صفحات و پاسخگویی به صورت آنلاین، طبق برنامه سابق، برقرار میباشد.
از همراهی شما متشکریم
روابط عمومی پایگاه تخصصی شبهه
🌐 @shobhe_net
🔸 با سلام خدمت همراهان گرامی پایگاه تخصصی شبهه
🔸 سایت تخصصی شبهه، به جهت انقلاب در شیوه ارائه خدمات، تا اطلاع ثانوی از دسترس خارج شده، و امید است با شیوه جدید ارائه خدمات، بتواند بازتاب بهتری از ارائه موضوعات و پاسخ به سوالات را دریافت کند.
🔸 طرح انقلاب پایگاه تخصصی شبهه، که از ده روز پیش کلید خورده است، امید است تا 30 روز آینده تکمیل شود.
🔸 در طی این مدت، فعالیت کانالها و صفحات و پاسخگویی به صورت آنلاین، طبق برنامه سابق، برقرار میباشد.
از همراهی شما متشکریم
روابط عمومی پایگاه تخصصی شبهه
🌐 @shobhe_net
💠 پاسخ به #شبهات_اعتقادی
🔻سوال:
با توجّه به این كه دانشمندانى نظیر «ادیسون»، «گالیله» و «گوتمبرك» (مخترع چاپ) و افرادى از این قبیل، گام هاى مؤثّرى در راه آسایش و خدمت به بشر برداشته اند، آیا آنان در روز رستاخیز درباره این نوع خدمات، اجر و پاداش خواهند داشت و یا این كه تمام كارهاى نیك آنان به حكم این كه مسلمان نبوده اند و آخرین شریعت آسمانى را نپذیرفته اند، در چنین روزی بى ثمر خواهد بود؟
🔻پاسخ:
در پاسخ به این سوال دو نظریه وجود دارد:
🔹 1. برخى تصوّر مى كنند كه هر نوع عمل نیكى كه به نفع جامعه تمام گردد، در پیشگاه خداوند داراى ارزش خواهد بود و در این موضوع میان موحّد و غیر موحّد، مسلمان و غیر مسلمان فرقى نیست.
🔹 2. در مقابل دسته دوم معتقد هستند كه براى این نوع اعمال انسانى حتّى در صورتى كه با نیّت پاك توأم باشد، كوچكترین ارزشى قائل نشده و همه را نادیده مى گیرند و به حكم این كه از عقاید صحیح برخوردار نیستند كارهاى خوب آنان بى ارزش خواهد بود.
🔸 اما هر دو نظر اشتباه است و قول حق و نظر صحیح است است که:
🔸 هر كار خوبى كه انجام شود دو جنبه دارد: 1. جنبه شخصى و منافعى كه به خود انسان باز مى گردد و 2. جنبه اجتماعى كه فایده آن مربوط به عموم بشر بوده و همه افراد از آن بهره مند مى گردند.
🔸 هرگاه هدف مخترعان و مكتشفان، هدف اول باشد که به هدف خود رسیده است و نمی تواند در قیامت از خداوند طلب چیز دیگر داشته باشد.
🔸 ولى هرگاه محرّك آنان در كاوش هاى علمى و خدمات اجتماعى این بوده باشد كه در راه رفاه و آسایش بندگان خدا كارى انجام دهند، گره هاى كور زندگى و مشكلات طبقات مختلف را بگشایند، بطور مسلّم در پیشگاه خدا اجر و پاداش خواهند داشت و عدل الهى ایجاب مى كند كه نتیجه این كار نیك خود را ببینند.
🔸 در احادیث مى خوانیم كه حاتم طایى با این كه مشرك و بت پرست بود، ولى چون پناهگاهى براى محرومان و بینوایان بود و گره از زندگى آنان مى گشود، در روز رستاخیز پاداش مناسبى خواهد داشت. (می توانید به کتاب سفینة البحار جلد اول صفحه 607 مراجعه بفرمایید.)
...................................
🌐 @shobhe_net
🔻سوال:
با توجّه به این كه دانشمندانى نظیر «ادیسون»، «گالیله» و «گوتمبرك» (مخترع چاپ) و افرادى از این قبیل، گام هاى مؤثّرى در راه آسایش و خدمت به بشر برداشته اند، آیا آنان در روز رستاخیز درباره این نوع خدمات، اجر و پاداش خواهند داشت و یا این كه تمام كارهاى نیك آنان به حكم این كه مسلمان نبوده اند و آخرین شریعت آسمانى را نپذیرفته اند، در چنین روزی بى ثمر خواهد بود؟
🔻پاسخ:
در پاسخ به این سوال دو نظریه وجود دارد:
🔹 1. برخى تصوّر مى كنند كه هر نوع عمل نیكى كه به نفع جامعه تمام گردد، در پیشگاه خداوند داراى ارزش خواهد بود و در این موضوع میان موحّد و غیر موحّد، مسلمان و غیر مسلمان فرقى نیست.
🔹 2. در مقابل دسته دوم معتقد هستند كه براى این نوع اعمال انسانى حتّى در صورتى كه با نیّت پاك توأم باشد، كوچكترین ارزشى قائل نشده و همه را نادیده مى گیرند و به حكم این كه از عقاید صحیح برخوردار نیستند كارهاى خوب آنان بى ارزش خواهد بود.
🔸 اما هر دو نظر اشتباه است و قول حق و نظر صحیح است است که:
🔸 هر كار خوبى كه انجام شود دو جنبه دارد: 1. جنبه شخصى و منافعى كه به خود انسان باز مى گردد و 2. جنبه اجتماعى كه فایده آن مربوط به عموم بشر بوده و همه افراد از آن بهره مند مى گردند.
🔸 هرگاه هدف مخترعان و مكتشفان، هدف اول باشد که به هدف خود رسیده است و نمی تواند در قیامت از خداوند طلب چیز دیگر داشته باشد.
🔸 ولى هرگاه محرّك آنان در كاوش هاى علمى و خدمات اجتماعى این بوده باشد كه در راه رفاه و آسایش بندگان خدا كارى انجام دهند، گره هاى كور زندگى و مشكلات طبقات مختلف را بگشایند، بطور مسلّم در پیشگاه خدا اجر و پاداش خواهند داشت و عدل الهى ایجاب مى كند كه نتیجه این كار نیك خود را ببینند.
🔸 در احادیث مى خوانیم كه حاتم طایى با این كه مشرك و بت پرست بود، ولى چون پناهگاهى براى محرومان و بینوایان بود و گره از زندگى آنان مى گشود، در روز رستاخیز پاداش مناسبى خواهد داشت. (می توانید به کتاب سفینة البحار جلد اول صفحه 607 مراجعه بفرمایید.)
...................................
🌐 @shobhe_net
Forwarded from islamical
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
إسلامیکال، الموسوعة الإسلامية على الإنترنت
اسلامیکال، دانشنامه آنلاین اسلامی
Islamical, online Islamic encyclopedia
هماکنون در نسخه فارسی عضو شوید و ویرایش کنید:
www.islamical.org
اسلامیکال، دانشنامه آنلاین اسلامی
Islamical, online Islamic encyclopedia
هماکنون در نسخه فارسی عضو شوید و ویرایش کنید:
www.islamical.org
پایگاه تخصصی شبهه
إسلامیکال، الموسوعة الإسلامية على الإنترنت اسلامیکال، دانشنامه آنلاین اسلامی Islamical, online Islamic encyclopedia هماکنون در نسخه فارسی عضو شوید و ویرایش کنید: www.islamical.org
پایگاه تخصصی شبهه، قصد دارد فعالیتهای رسانهای خود را در شبکات اجتماعی دانشنامه آنلاین اسلامیکال پیگیری نماید.
از این پس میتوانید محصولات ما را در آن پروژه دنبال نمایید:
www.islamical.org
@islamical_org
از این پس میتوانید محصولات ما را در آن پروژه دنبال نمایید:
www.islamical.org
@islamical_org
پایگاه تخصصی شبهه pinned «پایگاه تخصصی شبهه، قصد دارد فعالیتهای رسانهای خود را در شبکات اجتماعی دانشنامه آنلاین اسلامیکال پیگیری نماید. از این پس میتوانید محصولات ما را در آن پروژه دنبال نمایید: www.islamical.org @islamical_org»