Telegram Web
⭕️‍ هیچ چیز خطرناکتر از این نیست که جامعه ای بسازیم که در آن بیشتر مردم حس کنند که هیچ سهمی در آن ندارند. مردمی که حس میکنند سهمی در جامعه دارند از آن جامعه محافظت می کنند، ولی اگر چنین احساسی نداشته باشند، نا خودآگاه میخواهند که آن جامعه را نابود کنند.

مارتین لوتر کینگ
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 جیمز بیوکنن و ایده ذهنی بودن هزینه

⭕️بسیاری از اقتصاددان‌ هم عصر بیوکنن با این ایده او مخالف بودند: «ذهنی بودن هزینه». از نظر بیوکنن، هزینه ذهنی است و هیچ فردی حتی خود فرد تصمیم‌گیرنده نمی‌تواند آن را بسنجد و اندازه‌گیری کند.

⭕️منظور بیوکنن این بود که مثلا زمانی که فردی انتخاب می‌کند به جای بیرون غذا خوردن به سینما برود، هیچگاه با قطعیت نمی‌داند چه چیزی را از دست داده است و چه میزان لذتی می‌توانست از خوردن غذا به دست بیاورد.

⭕️ایده اصلی بیوکنن این بود که هزینه برای هر فرد متفاوت است و به همین خاطر ذهنی است. در این ویدئو از موسسه فریزر با ایده ذهنی بودن هزینه آشنا می‌شویم.

✍️ فردای اقتصاد
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
Forwarded from سیگنال
📌 افسانه های بزرگ اقتصادی: میان بیکاری و تورم، بده‌بستان وجود دارد.

🎯 @Signal99

🌀هر دفعه که کسی از دولت می‌خواهد تا سیاست‌های تورم‌زایش را کنار بگذارد، اقتصاددانان موافق دولت و سیاست‌مداران هشدار می‌دهند که اگر چنین کنند، بیکاری شدت می‌گیرد. بنابراین ما در این بازی می‌افتیم که یا تورم را قبول کنیم یا بیکاری شدید را و در آخر ناچار می‌شویم بخشی از هر دو را بپذیریم.

🌀این نظریه‌ای جایگزین برای کینزی‌ها است. در ابتدا کینزی‌ها به ما قول دادند که دستکاری و تنظیم دقیق کسری بودجه و خرج دولت می‌تواند موفقیت پایدار و اشتغال همه را بدون وجود تورم برای ما به ارمغان بیاورد و می‌آورد! سپس وقتی تورم مزمن و هر روز بیشتر شد، آنها حرفشان را عوض کردند و نسبت به بده و ‌بستان معروف[که در بالا گفته شد] هشدار دادند تا هر فشار ممکنی بر دولت برای توقف تولید پول تورم‌زا[توسط او] را ضعیف کنند.

🌀 نظریه بده و بستان مبتنی بر «منحنی فیلیپس» معروف است، منحنی‌ای که سال‌ها پیش توسط اقتصاددان بریتانیایی ای. دبلیو. فیلیپس ابداع شد. فیلیپس افزایش نرخ دستمزد را به بیکاری مربوط کرد و مدعی شد که این دو عکس هم حرکت می‌کنند: هر چه نرخ دستمزد بالاتر رود، بیکاری پایین‌تر می‌آید. در آن زمان، این نظریه‌ای عجیب بود؛ چون با منطق و فهم عمومی جور در نمی‌آمد. نظریه معمول به ما می‌گوید که هر چه نرخ دستمزد بالاتر رود، بیکاری بیشتر می‌شود و برعکس. اگر هر کسی فردا نزد کارفرمایش برود و دو یا سه‌برابر دستمزد درخواست کند، فورا بی‌کار می‌شود.

🌀 با این حال این یافته عجیب و غریب همچون کلام وحی از سوی موسسان اقتصاد کینزی پذیرفته شد. اکنون باید روشن شده باشد که این یافته‌های آماری، واقعیت‌ها و همچنین نظریه‌ منطقی را انکار می‌کنند. در طول دهه ۱۹۵۰ تورم تنها در حدود یک تا دو درصد در سال بود و بیکاری حدود سه یا چهار درصد بود. این در حالی است که بعدها نرخ بیکاری به ۸ تا ۱۱ درصد و تورم به ۵ تا ۱۳ درصد رسید. در طول دو یا سه دهه گذشته [این مطلب در اوایل دهه نود میلادی نوشته شده]، برای مدت کوتاهی، تورم و بیکاری، هر دو به شدت و سرعت افزایش یافتند.

🌀 هر چه نشده باشد، منحنی فیلیپس برعکس شده است. این جا ما با هر چیزی مواجهیم جز بده و بستان تورم و بیکاری. اما ایدئولوژی‌ها کمتر راهی به حقایق می‌برند، حتی اگر آنها دائما مدعی «تایید» نظریاتشان با واقعیت‌ها باشند. برای حفظ نظریه‌شان، آنها به سادگی می‌گویند منحنی فیلیپس به عنوان یک بده و بستان میان بیکاری و تورم درست است؛ اما منحنی به دلایل مرموزی به سمت یک وضعیت بده و بستان جدید «جا به جا شده است.» با این نحوه برخورد [با مسائل] البته هیچ کس، هیچ گاه نمی‌تواند نظریه‌ای را باطل کند.

🌀در حقیقت، تورم کنونی، حتی اگر بیکاری را در کوتاه‌مدت با فشار قیمت‌ها برای افزایش نرخ‌های دستمزد (که البته نرخ‌های واقعی دستمزد را کاهش می‌دهد) کاهش دهد، تنها موجب بیکاری بیشتر در بلند‌مدت می‌شود. در نهایت تورم به نرخ دستمزدها می‌رسد و از آن سبقت می‌گیرد و بنابراین تورم، رکود را خواهد آورد و آن‌گاه بیکاری به ناچار بیدار خواهد شد. پس از دو دهه تورم، ما اکنون در آن «دوره بلند» زیست می‌کنیم.

✍️ موری روتبارد- ترجمه از یاسر میرزایی
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ادوار تجاری در مکتب اتریش/ بانک مرکزی و دستکاری پول و اعتبار

⭕️ دلیل رونق و رکودهای اقتصادی چیسـت؟ جواب اقتصاددان‌های مکتب اتریش به این سوال با پاسخ دیگر اقتصاددان‌ها متفاوت است. اتریشی‌ها اعتقاد دارند که دستکاری پول و اعتبار به وسیله بانک مرکزی و دستکاری مصنوعی نرخ بهره، باعث ایجاد این چرخه‌ها می‌شود. بانک مرکزی با کاهش مصنوعی نرخ بهره، به کارآفرین این سیگنال را می‌دهد که مردم بیشتر ذخیره می‌کنند در حالی که در واقعیت اینگونه نیست. این سیگنال غلط منجر به سرمایه‌گذاری غلط و ناپایدار می‌شود.

موسسه فریزر
🔖 کانال سیگنال
🎯
@Signal99
Forwarded from سیگنال
📌 یاسر جبراییلی نسخه ۱۴۰۱ ابوالحسن بنی صدر

🎯
@Signal99

🌀 یاسر جبراییلی، رفیق شفیق رائفی پور و حجت عبدالملکی اخیرا مصاحبه‌ای جنجالی کرده و در آن مصاحبه، ایده و راهکارهای اقتصادی داده و علت به وجود آمدن مشکلات اقتصادی را بررسی کرده، البته این اولین بار نیست که او و همفکرانش راهکارهای عجیب و غریب می‌دهند که هیچ وقت هم عملی نخواهد بود!

⭕️ خلاصه صحبت‌ها و راهکارهای جبراییلی:
۱.حذف نئولیبرال‌ها که مسببان وضع موجود هستند.
۲.قطع ارتباط با غرب و حمایت از تولید ملی
۳.پایبندی به اصول اقتصاد اسلامی
۴.جلوگیری از خصوصی سازی و آزادسازی قیمت‌ها
۵.نرخ بهره همان رباست پس باید حذف شود
۷.نقدینگی عامل تورم نیست!


🌀 یاسر جبراییلی نسخه ۱۴۰۱ ابوالحسن بنی صدر است! میراث بنی صدر، تالیف کتاب اقتصاد توحیدی بود که مسیر حکمرانی اقتصادی را در ایران تغییر داد و هرچند که خیلی زود از کابینه انقلابیون کنار گذاشته شد ولی تفکراتش هنوز هم در اندیشه بسیاری از سیاست مداران ما وجود دارد. میراث شوم بنی صدر، به وجود آمدن امثال جبراییلی و همفکرانش است.

🌀 بنی‌صدر، اقتصاددانان آزادی‌خواه را “علم‌باز” می‌نامید و می‌گفت: این علم بازان که از علم همین را آموخته‌اند که هر حرفی درباره جامعه‌های دیگر گفته شده است درباره ایران هم صادق است. این حرف را یاسر جبراییلی عینا تکرار می‌کند و فقط بجای کلمه علم باز از “نئولیبرال” استفاده می‌کند! بنی صدر معتقد بود نرخ بهره همان رباست و در ساختار اقتصاد اسلامی باید حذف شود، این همان تفکری است که یاسر جبراییلی هم مدام تکرار می‌کند و معتقد است نرخ بهره باعث افزایش تورم می‌شود. نرخ بهره دماسنج اقتصاد است، شما اگر تب داشته باشید ولی دماسنج را بشکنید تب شما کم نمی‌شود!

🌀 بنی صدر بر مبنای تئوری خدامالکی به دنبال دولتی کردن اقتصاد بود و معتقد بود بخش خصوصی فساد به بار می‌آورد و از طرفی مخالف جدی سرمایه گذار خارجی بود، جبراییلی نیز همین صحبت‌ها را تکرار می‌کند و می‌گوید علت عقب ماندگی صنعت خودرو سرمایه‌گذاران خارجی بودند و صنعت خودرو بعد از تحریم‌ها تازه متولد شده! بنی صدر مخالف جدی آزاد سازی قیمت‌ها بود مثلا میگفت افزایش قیمت بنزین باعث ایجاد تورم می‌شود و باید قیمت بنزین پایین نگه داشته شود که البته رجایی جلوی او ایستاد و نگذاشت این اتفاق بیوفتد. یاسر جبراییلی نیز مخالف سرسخت آزادسازی قیمت‌هاست و بر سرکوب نرخ ارز و پایین نگه داشتن قیمت انرژی تاکید جدی دارد!

🌀 البته بنی صدر اقتصاد در دانشگاه تهران و فرانسه خوانده بود ولی تلاش می‌کرد ایده‌های خودش را اجرایی کند، امروز جبراییلی بدون دانش اقتصادی با مدرکی غیر مرتبط از دانشگاه درجه چندم دارد راه بنی صدر را پر قدرت ادامه می‌دهد و حتی از او هم جلوتر زده و ایده‌های عجیب‌تری می‌دهد مثلا معتقد است نقدینگی عامل تورم نیست یعنی پایه‌ای ترین مفهوم اقتصاد را زیر سوال برده! نکته بدتر اینجاست که این افراد به صاحبان قدرت و تصمیم گیران بسیار نزدیک هستند و چون پوپولیست هستند، عموم مردم هم تصور می‌کنند این‌ها دلسوزند و درست می‌گویند. تفکرات دیروز بنی صدر و تفکرات امروز جبراییلی وضع اقتصادی مملکت را به اینجا رسانده!

✍️ پوریا بختیاری
🔖 کانال سیگنال
🎯
@Signal99
📌 دولت برق را چند میفروشد؟

⭕️ برقی که دولت از نیروگاه‌ها میخرد حدود 130 تومان قیمت دارد. اما یک برآورد تقریبی نشان می‌دهد قیمت فروش برق حدود 480 تومان است.


⭕️ مثلا 27 درصد برق کشور به صنایع بزرگ و با نرخ 1200-1500 تومان به فروش می‌رود. در این بین البته هزینه‌های نقل و انتقال و نگهداری شبکه هم داریم اما با وجود آن هم اختلاف دریافتی و پرداختی به نیروگاهها زیاد است.

🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️ رابطه متوسط درآمد سرانه و آزادی اقتصادی:

۴۰ کشور اول  ۴۸۰۰۰ دلار
۴۰ کشور دوم ۲۵۰۰۰ دلار
۴۰ کشور سوم ۱۲۰۰۰ دلار
۴۵ کشور آخر ۶۰۰۰ دلار
رتبه آزادی اقتصادی ایران: ۱۶۰ از ۱۶۵

🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 قیمت

🎯 @Signal99

🌀«نظام قیمت‌ها نمی‌تواند دنیا را تبدیل به بهشت کند؛ اما بی‌توجهی به آن می‌تواند آن را خیلی از بهشت دور کند.» یکی از این اشتباهات فاحش آن است که تصور کنیم اندیشمندانی تلاش کردند روش مورد استفاده علوم طبیعی را برای علوم اجتماعی و از جمله علم اقتصاد نیز نظریه‌پردازی کنند و به مرور علم اقتصاد در سیطره روش علومی مانند فیزیک و زیست‌شناسی قرار گیرد. احتمالا مهم‌ترین اندیشمندانی هم که متهم جا انداختن روش علوم طبیعی در علم اقتصاد هستند، کسانی چون ولتر و آدام اسمیت هستند.

🌀گاهی اوقات ما به اندیشمندان و از جمله اقتصاددانان جایگاهی فراتر از آنچه بوده‌اند، نسبت می‌دهیم. چگونه منابع به تولید کالاها و خدمات تخصیص می‌یابد و چگونه رکود و رونق در اقتصاد شکل می‌گیرد و ما چگونه مانع اتلاف منابع و مانع بی‌ثباتی اقتصادی شویم، به آن معنی نیست که آدام اسمیت یا کینز یا فریدمن نظام حاکم بر تخصیص منابع و قوانین حاکم بر رکود و رونق را ایجاد و تاسیس کرده‌اند، اقتصاددانان فقط می‌گویند در بهبود تخصیص منابع و جلوگیری از بی‌ثباتی اقتصاد کلان باید به چه قانون‌مندی‌هایی توجه کرد تا درجه توفیق افزایش یابد.

🌀 آنچه در بالا آمد برای این نیست که درگیر مباحث آکادمیک و به‌ویژه مباحث فلسفه علم شویم، بلکه فقط برای آن است که به خود یادآوری کنیم ما دهه‌ها است با نظام قیمت می‌جنگیم؛ هرچند نظام قیمت‌ها به‌صورت مکرر ما را وادار به عقب‌نشینی‌های تلخ کرده است. دلیل این جنگیدن با نظام قیمت نیز آن است که تصور می‌کنیم جمعی اندیشمند لیبرال یا طرفدار سرمایه‌داری یا دارای برچسب‌های مشابه آن را ابداع کرده‌اند و جوامع بشری را به سمت تبعیت از آن ترغیب کرده‌اند.

🌀ما دهه‌ها است و به‌ویژه از شروع دهه۱۳۵۰ به جای آنکه نظام طبیعی قیمت و کارکردهای آن را بپذیریم و کژکارکردی‌های آن را شناسایی و در حد امکان درمان کنیم و ملاحظات انسانی و از جمله عدالت را در چارچوب همان نظام قیمت تحلیل و چاره‌اندیشی کنیم، سعی کرده‌ایم کل نظام طبیعی قیمت را مختل کنیم و با مختل کردن آن، انواع بحران‌ها و ابربحران‌ها (از حوزه آب و محیط زیست گرفته تا حوزه پولی و بانکی و ارزی تا حوزه انرژی و معادن و...) را ایجاد کنیم و آسیب‌پذیری اقتصاد کشورمان را در دنیای پرتحول و دینامیک کنونی افزایش دهیم. تک‌تک مواردی که امروزه به‌عنوان یک معضل فراروی کشور می‌بینیم (حتی جایی که ظاهرا اقتصادی نیست)، به‌گونه‌ای به مختل کردن نظام طبیعی قیمت‌ها مرتبط است.

🌀 به‌عنوان نمونه، تعداد تصادفات جاده‌ای و عوارض آن ممکن است عمدتا موضوعی مرتبط با پایین بودن فرهنگ رانندگی و بی‌دقتی به قوانین و وضعیت جاده‌ها و بی توجهی تولیدکنندگان اتومبیل به ایمنی اتومبیل‌ها در نظر گرفته شود که حتما موارد اشاره‌شده با اهمیت هستند و البته شکل‌گیری آنها هم تا حد زیادی متاثر از بی‌توجهی به نظام قیمت است. اما اصل معضل مرتبط با مختل کردن نظام قیمت است.

🌀از یک طرف بی‌توجهی به نظام قیمت از جمله در موضوع نرخ ارز سبب شکل‌گیری تعرفه‌های بالا برای واردات اتومبیل شده است و فقدان رقابت، تولید اتومبیل‌های فاقد ایمنی را به‌صرفه کرده است. ارزان بودن منابع بانکی در غالب دوره‌ها که نوعی مختل کردن نظام قیمت است، سبب شده است تولیدکنندگان اتومبیل مجبور نشوند برای تک‌تک ریال‌های تامین مالی خود حساب و کتاب دقیق داشته باشند و ناچار شوند با نوآوری و افزایش بهره‌وری کسب‌وکار خود را به صرفه کنند و همین موضوع به تداوم تولید بی‌کیفیت و فاقد ایمنی دامن می‌زند که تصادفات جاده‌ای و آسیب‌های آن را شکل داده است.

🌀 می‌توان به تعداد بسیار زیاد به موارد اختلال نظام قیمت‌ها اشاره کرد که در شکل دادن به وضعیت تلفات جاده‌ای و تلفات و صدمات آن دامن زده است. نکته اینجا است که غالب این اختلالات هم با این استدلال صورت گرفته است که رفاه شهروندان را بهبود بخشد و به تامین عدالت کمک کند؛ اما غالب قربانیان این تصادفات جاده‌ای نیز از همان دهک‌هایی هستند که ما با مختل کردن نظام قیمت سعی در بهبود وضعیت آنها داشته‌ایم.

✍️ دکتر تیمور رحمانی
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌قیمت برق در آمریکا در ماه می برای بخش‌های مختلف

⭕️ قیمت برق بخش صنعت حدود 8 سنت است. قیمت برق صنایع بزرگ ایران را اگر 2 برابر ECA در نظر بگیریم، نرخ برق حدود 3.5 سنت تعیین شده است.

⭕️ در طرف مقابل نرخ گاز در هنری هاب آمریکا 7.5 سنت است و در صنایع بزرگ ایران حدود 8.5 سنت است. البته شرکت‌های پتروشیمی هم برق را از فجر و مبین بالاتر خریداری می کنند هم قیمت گاز خوراک 13 سنتی دریافت می کنند.

🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
Forwarded from رضا غنی پور (Re Za)
این وضعیت بازار بورس اسرائیل در سال گذشته هست و با وجود جنگ، بازدهی مثبت با تورم کم ثبت کرده. وضعیت بازار ما هم مشخصه و نیاز به توضیح نیست.

======================
@Reza_Ghanipur
📌دستور به جای قاعده و عرف!

🎯 @Signal99

🌀 مصادف شدن روز تنفیذ ریاست‌جمهوری با تعطیلی ادارات دولتی و بانک‌ها به‌دلیل گرمای شدید هوا نشانه‌ای گویا و نمادین از معضلات گریبان‌گیر جامعه ایرانی بود.

🌀 کشوری که در رده‌های نخست دارندگان بزرگ‌ترین ذخایر نفت و گاز دنیا به شمار می‌آید، گرفتار مشکل کمبود تولید برق و برای تامین مصرف بنزین نیازمند واردات چندمیلیارد دلاری این فرآورده نفتی است و در زمستان‌ها با کمبود گاز مواجه می‌شود.

🌀 به نظر می‌رسد دو پدیده مناقشه‌آمیز و منفی، عامل بروز این معضلات بوده است: یکی بی‌دولتی یا دقیق‌تر بگوییم فقدان حاکمیت قانون و دیگری به‌کار گرفتن دستور به جای قاعده و عرف. این دو پدیده البته دو روی یک سکه‌اند و هر یک مقوّم دیگری است.

🌀 دولتی که منافع ملی را درست تشخیص ندهد و با تسلیم شدن به شعارهایی مانند خودکفایی به منابع کمیاب ملی آسیب شدید بزند، در حقیقت به ضد خود یعنی عامل بی‌دولتی تبدیل می‌شود.

🌀 زمانی که از اواسط دهه۱۳۸۰ موسسات مالی و اعتباری متعدد غیرمجاز بدون رعایت مقررات بانک مرکزی قارچ‌گونه تکثیر شدند و دارایی‌های نقدی مردم را از چنگشان درآوردند و نهایتا دولت و بانک مرکزی را وادار به پرداخت هزاران میلیارد تومان هزینه‌های کلاه‌برداری خود از کیسه بیت‌المال کردند، ما دقیقا شاهد بی‌دولتی به معنای حقیقی کلمه بودیم.

🌀 نتیجه این بی‌دولتی اخیر، افزایش مستمر نقدینگی و نهایتا تورمی است که در ۴سال گذشته نسبت به میانگین ۴دهه پیش از آن، بیش از ۲برابر شده است. اما وجه دیگری از عوامل ایجادکننده معضلات اقتصادی و اجتماعی کنونی کشور که ارتباط وثیقی با بی‌دولتی دارد، به اقتصاد دستوری یا جامعه دستوری به‌طور کلی برمی‌گردد.

🌀 هرگاه دستور جای قاعده رفتاری کلی و همه‌شمول را بگیرد ما با پدیده اقتصاد دستوری یا جامعه دستوری روبه‌رو هستیم. علاوه بر اقتصاد، ما در روابط اجتماعی نیز با پدیده دستور به جای قاعده روبه‌رو هستیم؛ مثلا از اجرای کنسرتی که مجوز قانونی گرفته به‌دلیل مخالفت برخی مقامات صاحب قدرت و نفوذ جلوگیری می‌شود یا از ادامه اکران فیلمی که مجوز پخش گرفته ممانعت به عمل می‌آید.

🌀 مساله پوشش زنان که از نزدیک به دو سال پیش با شدت و حدت مطرح شده، ناظر بر قانون‌‌شکنی یا هنجارشکنی اقلیتی از زنان نیست، بلکه ریشه در رویه‌ای دارد که تغییرات عرف حاکم بر جامعه را برنمی‌تابد. پوشش مردم در هر جامعه‌ای تابع عرف زمانه است و ایستادن در برابر عرف زمانه اتفاقا به بی‌‌دولتی می‌انجامد.

🌀 اصولا هر تصمیم حکومتی که برخلاف تمایل عمومی و عرف رایج جامعه به‌صورت «قانون» درآید و به مردم تحمیل شود در حقیقت شأن قانونی ندارد و مردم تا جایی که ‌بتوانند زیر بار آن نمی‌روند؛ تجربه «قانون» ممنوعیت ماهواره نمونه بارزی از این واقعیت است.

دکتر موسی غنی‌نژاد
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥رونق و رکود اقتصاد از نگاه هایک
زندگی بزرگان اقتصاد

⭕️ دیدگاه هایک نسبت به چرخه‌های رونق و رکود با اقتصاد‌دان‌های جریان اصلی فرق دارد. هایک دلیل شکل‌گیری این چرخه‌ها را دخالت دولت در بازار به خصوص عرضه پول می‌دانست. دخالت‌هایی منجر به شکل‌گیری یک رونق مصنوعی شده و نتیجه آن رکود است.

⭕️ از نظر هایک، دخالت در عرضه پول باعث سرمایه‌گذاری‌های ناپایدار و تصمیم‌گیری‌های غلط می‌شود. در این ویدئو از موسسه فریزر، ایده ادوار تجاری هایک توضیح داده شده است.

🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌اصلاحات اقتصادی آموزگار چگونه تنش‌آفرین شد؟

🎯 @Signal99


🌀 فراز و فرود دولت مستعجل جمشید آموزگار (مرداد 1356-شهریور 1357) روایتی آموزنده است از اینکه چگونه ریاضت ناگزیر می‌تواند در همراهی با بحران‌های اجتماعی-سیاسی، آتشفشان نیمه‌خاموش خواسته‌های انباشت‌شده عمومی را فعال کرده و به فوران درآورد. سال 1356 در حالی آغاز شد که حکومت پهلوی با اعتراض‌های بخشی از طبقه متوسط جدید برآمده از فرآیند مدرنیزاسیون مانند دانشگاهیان، وکلا، روشنفکران و هنرمندان دست و پنچه نرم می‌کرد. در همین حال، اعتماد به نفس جنون‌آمیز ناشی از دلارهای نفتی و رویاهای سرخوشانه فشار بزرگ برای صنعتی‌ شدن و گذار شتابان به «تمدن بزرگ» ابتدای دهه 1350 با دیوار مستحکم واقعیت‌های سرد و خشن اقتصادی برخورد کرده و آثار «نفتی‌ شدن» فضای سیاستگذاری خود را به شکل تنگاهای بی‌سابقه در ظرفیت جذب اعتبارات و پیشبرد طرحها و پروژههای دولتی، کاهش تولید کشاورزی و کمبود نیروی کار ماهر نشان داده بود.

🌀 بیش از همه، برهم خوردن تعادل ساختار اقتصادی و «بیماری هلندی»، موتور مهم‌ترین محرک نارضایتی‌های عمومی یعنی تورم، به‌ویژه در مسکن و موادغذایی را روشن کرده بود. بی‌میلی به ترک رویاپردازی موجب شد تا سیاستهای ضدتورمی در سالهای 55-1352 به‌جای تمرکز بر کاهش تدریجی مخارج، در قالب برنامه‌های اضطراری پرهزینه، کمپین‌های مبارزه با گران‌فروشی و سودجویی، تخصیص گسترده یارانه‌ها و طرح‌های رفاهی اجرا شود. در نتیجه، نه تنها امواج تورمی تا سال 1356 تعدیل نشده بود بلکه دایره نارضایتی‌ها به بخشهایی از بازار مانند اصناف، مغازه‌داران و تجار (طبقه متوسط سنتی) نیز گسترش یافته بود. در چنین شرایطی، شاه در سال 1356 همگام با اعلام فضای باز سیاسی، جمشید آموزگار، تکنوکرات باسابقه، را با هدف تغییر مسیر نادرست اقتصاد به جای امیرعباس هویدا، به عنوان نخستوزیر منصوب کرد.

🌀آموزگار یک برنامه ریاضت اقتصادی را که یادآور برنامه‌ای مشابه در اوایل دهه 1340 بود، به اجرا گذاشت و در جهت بهبود روابط غیردوستانه دولت با بخش خصوصی حرکت کرد. او برای مقابله با تورم،کنترل قیمتها را کنار گذاشت و به سیاست مبارزه با گرانفروشی پایان داد. با این حال، برخی اهداف اعلام شده او در تناقض با یکدیگر قرار داشت. برای نمونه، گرچه آموزگار کنترل قیمتها را لغو کرد اما به‌طور همزمان از تثبیت دستمزدها حمایت کرد. در نتیجه، در حالی که سیاست آزادسازی قیمتها موجب افزایش تورم شد، قدرت خرید طبقات حقوق‌بگیر کاهش یافت تا جایی که وی ناچار به تغییر این سیاست شد. در واقع، آموزگار بین چاره‌جویی برای نارضایتی‌های بخش خصوصی و طبقه متوسط سنتی از سویی و پاسخگویی به مطالبات کارگران و طبقه متوسط مدرن ​​حقوق‌بگیر از سوی دیگر در نوسان بود و از همین رو، نه تنها نتوانست شرایط رو به وخامت اقتصادی را بهبود بخشد، بلکه در عمل دایره بازندگان اقتصادی را گسترده‌تر کرد. از همه مهمتر، برنامه‌های تورم‌زدایی آموزگار با تمرکز بر محدودسازی سریع طرح‌ها و پروژه‌های دولتی و اعتبارات و وام‌ها به بخش خصوصی، رکود را در بخش مسکن، حاکم کرد و افزایش ناگهانی بیکاری، به ویژه بین کارگران نیمه‌ماهر و غیرماهر، را کلید زد.


🌀 آنچه ناآرامی‌های انتهای دولت آموزگار را از اعتراض‌های پیش از آن متمایز می‌کرد حضور طبقات فرودست‌تر شهری به‌ویژه کارگران کارخانه‌ها در کنار طبقه متوسط بود که نه تنها اعتراض‌های چند ده‌هزار نفری را به اعتراض‌های چند صدهزار نفری گسترش داد بلکه با روی آوردن کارگران به اعتصاب، حکومت را زمین‌گیر کرد. در سال 1357، رویای سرخوشانه «تمدن بزرگ» دیگر در عمل چندان بزرگ به‌نظر نمی‌رسید. سیاست‌های ریاضت اقتصادی آموزگار در کنار اشتباهات پیشین، با فراهم کردن موجبات به‌هم پیوستن بازندگان اقتصادی و بازندگان اجتماعی-سیاسی، به یک وضعیت کلاسیک پیشاانقلابی منتهی شده بود. برخی از تحلیلگران، اجرای سیاست‌های ریاضت اقتصادی با ریسک سیاسی بالا در دوره آموزگار را به تکنوکرات بودن و نه سیاستمدار بودن او نسبت می‌دهند. درس اقتصاد سیاسی آموزگار این است که اصلاحات اقتصادی سریع و ناگهانی در پاسخ به بحران‌های اقتصادی می‌تواند با افزودن رنج اقتصادی به نارضایتی‌های اجتماعی-سیاسی، به‌سرعت به ضد خود تبدیل شود.

✍️نوید رئیسی/ مشاور علمی هفته‌نامه تجارت‌فردا
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️ چرخه کمونیسم

- سرنگونی یک دولت
- ایجاد یک آرمان‌شهر کمونیستی جدید
- سرقت و کشتار مولدترین افراد (سرمایه‌داران)
- تبدیل دهقانان به برده
- تمام شدن غذا
- قحطی و نسل‌کشی گسترده
- ایجاد رعب و وحشت در میان مردم تا از شورش جلوگیری شود
- گفتن اینکه "آن کمونیسم واقعی نبود"

🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️ دیکتاتورها و آمارِ آدمکشی‌هایشان (هر قطره خون: ۱ میلیون نفر)

🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 نگاهی به بازار داغ تئوری‌های توطئه / آیا امور جهان با توطئه ذی‌نفعان پیش می رود؟

🎯 @Signal99

🌀تمام امور جهان تحت سلطه گروه‌های ذی‌نفع است! این ادعایی است که باورمندان به نظریه‌های توطئه آن را می‌پسندند. به گمان آنان، هر رویدادی در جهان برای پیگیری منافع مادی گروه‌های ذی‌نفع طراحی شده ‌است. منظور از گروه‌های ذی‌نفع، آن دسته سرمایه‌داران و اصحاب قدرتی هستند که از رویدادهای جهان نفع می‌‌برند. آنها در واقع همان برندگان حوادث رخ‌داده در جهانند. کافی است به بازار داغ تئوری‌های توطئه نگاهی بیندازید. بازاری که در آن روایت‌های تولیدشده از روایت‌های بیرون آمده از آکادمی‌ها محبوب‌تر و همه‌گیرتر است. بازاری که با قدرت هر حادثه‌ای را در هرجای جهان ماحصل توطئه گروه‌های ذی‌نفع می‌داند. گویی که بدون اجازه آنها در این جهان ما، آب از آب تکان نمی‌خورد.

🌀در این روایت‌ها، همه‌چیز حاصل سودجویی مالی گروه‌های ذی‌نفع تلقی می‌شود. از بیماری‌هایی چون همه‌گیری کرونا گرفته تا جنگ‌هایی چون جنگ عراق همگی ماحصل برنامه دقیق و از پیش‌ تعیین‌شده گروه‌های ذی‌نفع است. این فهم ساده‌انگار که طرفداران جدی دارد، جهان را در یک قصه کوتاه خلاصه کرده‌است: در جهان ما، عده‌ای سرمایه‌دار و اهالی قدرت وجود دارند که تمام حوادث جهان را رقم می‌زنند.

🌀 آنها از جهان شناخت کامل دارند و تمام ابزارهای لازم را برای پیشبرد اهداف خود دارند و در نهایت، چیزی جز منافع مادی برای آنها اهمیت ندارد. در جهان ما امر، امر آنهاست و دیگران هیچ نقشی ندارند و نمی‌توانند داشته‌ باشند. این فهم در همان نگاه اول از ایراداتی رنج می‌برد. اولین ایراد این فهم، ابطال‌ناپذیری آن است. مطابق این فهم هیچ اتفاقی نمی‌افتد، مگر به خواست و اراده و در واقع، امیال گروه‌های ذی‌نفع.

🌀در نتیجه، اگر حادثه‌ای رخ داد که مطابق میل گروه‌های ذی‌نفع شناخته‌شده نبود، این گزاره ابطال نخواهد شد! بلکه طرفداران تئوری‌های توطئه پاسخ خواهند داد که یا ما گروه‌های ذی‌نفع را کامل نشناختیم یا آنها امیالی داشتند که در عقل ناقص ما غیر ذی‌نفعان مغفول مانده ‌است. همین عدم ابطال‌ناپذیری تئوری‌های توطئه نشانگر عمق ضعف شناختی آنهاست. ما برای نقد این ادعا به یکی از مقالات دنی رودریک، اقتصاددان آمریکایی رجوع می‌کنیم. او فروض باورمندان به تئوری‌های توطئه را زیر سوال می‌برد. دنی رودریک در سال2014 مقاله‌ای با عنوان «When Ideas Trump Interests»(وقتی ایده‌ها بر ترامپ تاثیر می‌گذارند) را منتشر کرد که در آن به مواجهه ایده‌ها با گروه‌های ذی‌نفع می‌پردازد.

🌀رودریک در این مقاله قصد دارد نشان دهد جهان به آن سادگی‌ها که فرض می‌شود، کار نمی‌کند. شاید در کوتاه‌مدت، گروه‌های ذی‌نفع پیش‌برنده جهان باشند، اما در بلندمدت پای ایده‌ها نیز به امور باز می‌شود. بنابراین جهان ماحصل واکنش متقابل ایده‌ها و گروه‌های ذی‌نفع است که دست آخر در یک نقطه تعادلی دیگر هم جمع می‌شوند. متن کامل را اینجا بخوانید

🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎙 جف بوث در مصاحبه با سیف‌الدین:

⭕️ حالت طبیعی بازار آزاد ضدتورمه.در واقع، با افزایش بهره‌وری ما، قیمت اجناس باید پیوسته کاهش پیدا کنه. اما هزاره‌هاست در دنیایی زندگی کردیم که برعکسش صادق بوده. بیت‌کوین راه خروج از این تله‌ست.

🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️ در اولین روزهای حکومت کمونیستی شوروی، در یکی از جلسات هیئت دولت، لنین روی یک برگه کوچک می‌نویسد: "چند نفر زندانی ضدانقلاب داریم؟ " و برگه را به درژینسکی (اولین رئیس سازمان امنیتی شوروی که در ابتدا چکا نام داشت و بعدها به کا گ ب تغییر نام داد) می‌دهد. درژینسکی جلوی سوال می‌نویسد: ۱۵۰۰ نفر و برگه را به لنین پس می‌دهد. لنین یک علامت به علاوه (صلیب) روی عدد ۱۵۰۰ می‌کشد و برگه را مجددا به درژینسکی می‌دهد. فردای آن روز روسیه با خبر هولناک اعدام دسته جمعی ۱۵۰۰ زندانی طرفدار حکومت سابق از خواب بیدار می‌شود.

🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 چگونه ضریب هوشی جهان را بالا ببریم

🎯
@Signal99

🌀اکونومیست سرمقاله این هفته خود را به بالا رفتن حدود ضریب هوشی در جهان اختصاص داده است. مردم امروز بسیار باهوش‌تر از نسل‌های قبلی هستند. مطالعه 72 کشور نشان داد که میانگین ضریب هوشی بین سال‌های 1948 تا 2020 در هر دهه ۲.۲ درصد افزایش یافته است. بالا رفتن ضریب هوشی تا حد زیادی به واسطه تغذیه بهتر بوده است. همانطور که عضلات برای قوی شدن به غذا و ورزش نیاز دارند، مغز نیز برای رشد به مواد مغذی و فعالیت مناسب نیاز دارد. 

🌀در سطح جهان، 22 درصد از کودکان زیر پنج سال - تقریباً 150 میلیون کودک - دچار کوتاهی قد به دلیل سوءتغذیه هستند. این بدان معناست که مغز آن‌ها نیز احتمالا از عوارض سوتغذیه رنج می‌برد. نیمی از کودکان جهان از کمبود ریزمغذی‌ها رنج می‌برند که می‌تواند رشد مغز را نیز مختل کند. تغذیه نامناسب و عدم تحریک می‌تواند منجر به از دست رفتن معادل 15 نمره از ضریب هوشی شود. در دنیا غذای کافی تولید می‌شود، اما چندین عامل مانع ورود مواد مغذی به مغزهای جوان می‌شود. یکی از مهم‌ترین آنها جنگ است.

🌀فقر نیز بخش بزرگی از مشکل است. با این حال داده‌های جهانی یونیسف، یک آژانس کمک نشان می‌دهد که اگرچه نیمی از کودکانی که رژیم‌های غذایی بسیار محدود دارند (شامل بیش از دو گروه غذایی) در واقع از خانواده‌ها درگیر فقیر هستند، اما نیمی دیگر اینطور نیستند. در مورد گروه دوم عوامل دیگری مانند عادات غذایی نادرست صدق می‌کند. بسیاری از والدین، حتی در کشورهای با درآمد متوسط، فکر می‌کنند که کافی است کودک خود را با کربوهیدرات‌های ضعیف تغذیه کنند، آنها از پروتئین و ریزمغذی‌ها غافل شده‌اند. لینک

🔖 کانال سیگنال
🎯
@Signal99
⭕️ استالین در مبارزه با رقیبان خود کمترین ملاحظه و ترحمی نداشت. یکی از اصلی ترین افرادی که در قدرت یافتن استالین موثر بود، زینوویف بود. ولی هنگامی که استالین تشخیص داده بود که باید او را از مقامش برکنار کند و راهی تبعید در سیبری کند، هیچ توجهی به خدمات و خوبی های او نکرد.

⭕️ باژانف (مسئول دبیرخانه حزب کمونیست) که خود شاهد آخرین گفتگوی استالین و زینوویف بوده می‌نویسد: زینوویف خدمات گذشته خود را به استالین یادآوری کرد و پرسید: " آیا رفیق استالین معنای وفا و حق شناسی را می‌داند؟ " استالین نیز جواب داد: " بله خوب می‌دانم ... یک نوع بیماری است که سگ ها به آن مبتلا می‌شوند".


🔖 کانال سیگنال
🎯
@Signal99
2024/10/02 00:42:35
Back to Top
HTML Embed Code: