🔰 نادر شاه: مردک چرا دروغ می بافی؟ ما شکست خوردیم
✍یدالله کریمی پور
۱۹ جولای ۱۷۳۳، یعنی حدود۲۹۰ سال پیش، نادر در نبرد سامرا از مشهورترین و ماهرترین فرمانده عثمانی، توپال پاشا شکست خورد. ایرانیان ناگزیر شدند با ۳۰/۰۰۰ کشته و زخمی و ۳۵۰۰ اسیر تا همدان و آق دره عقب نشینی کنند.
این نخستین شکست نادر بود. یادآوری می شود که پیش و پس اسلام هیچ امیر، فرمانروا و امیر و شاهی، بیش از نادر، پیروز میدان جنگ ها نبوده است. نقش شکست سامرا از دید تخریب روحیه ایرانیان، کمتر از شکست چالدران نبود. ولی برای نادر همواره پیروز، این شکست بس عبرت آموز بود.
نخست آن که نادر شکست را پذیرفت. او با احضار افسران خود شروع به اعتراف کرد و همه تقصیرها را به گردن گرفت. در عین حال سرنوشت خود و سربازانش را یکسان دانست و دلاوری ها و پیروزی های گذشته را یادآور شد. به آنان قول داد که جبران کند.
اعتراف به اشتباه استراتژیک، جایگاه نادر را نزد فرماندهان بالا برد. به گونه ای که همه در چادر فرماندهی اشک ریخته و به او اطمینان دادند که در رویارویی دوباره با توپال پاشا و ترکان عثمانی تا مرز مرگ خواهند جنگید.
دوم این که به کاتب و منشی خود، میرزا مهدی خان استرآبادیفرمان داد که به همه ولایات، ایالات و رئیسان قبایل نامه نوشته و در خواست اعزام نیرو کند. میرزا مهدی به شیوه دربار صفویه شرحی نگاشت و پس از تعریف و تمجید فراوان از نادر و لشگریانش و ذکر پیروزی های نادر، در پایان نوشت: اندک چشم زخمی به قسمتی از سپاه سپهر دستگاه نادری رسیده است.
چون نادر نامه ها را دید، خشمگین شد و برآشفت و به تندی بر سر میرزا مهدی خان فریاد کشید؛ مردک این دروغ ها و یاوه ها چیست که از خود بافتی. ما شکست خورده ایم. دمار از روزگارمان در آمده و رو به فنا هستیم.
واقعگرایی نادر مبنی بر پذیرش شکست، به ویژه اعتراف به اشتباه استراتژیک خویش و در خواست صادقانه و فوری نیرو، با پاسخ مثبت و کلان ایرانیان مواجه شد. چنان که در نبرد سرنوشت ساز انتقامی کرکوک، نه تنها شکست سامرا جبران شد بلکه سپاه عثمانی با از دست دادن ۲۰ هزار فرمانده و تفنگ چی زبده و به ویژه کشته شدن فرمانده پیر, همواره پیروز و شجاع، توپال عثمان، ناچار به عقب نشینی و قبول شکست شد.
لیدل هارت، استراتژیست بریتانیایی دائما می گفت: گام نخست بازیابی برای ارتش شکست خورده، پذیرش شکست از سوی فرمانده کل است. بدون اعتراف به شکست، احتمال بازسازی و نوسازی ممکن نیست. سهل است که زمینه ای برای شکست های بعدی خواهدبود.
منبع:
▪️پناهی سمنانی، نادرشاه (بازتاب حماسه و فاجعه ملی، انتشارات کتاب نمونه
▪️کتاب جهانگشای نادری نوشتهٔ میرزا مهدی خان منشی استرآبادی -منشی و مورخ نادر شاه افشار (درگذشت بین ۱۱۷۵ تا ۱۱۸۲ قمری)
#ایران_خط_قرمز_من_است #فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
✍یدالله کریمی پور
۱۹ جولای ۱۷۳۳، یعنی حدود۲۹۰ سال پیش، نادر در نبرد سامرا از مشهورترین و ماهرترین فرمانده عثمانی، توپال پاشا شکست خورد. ایرانیان ناگزیر شدند با ۳۰/۰۰۰ کشته و زخمی و ۳۵۰۰ اسیر تا همدان و آق دره عقب نشینی کنند.
این نخستین شکست نادر بود. یادآوری می شود که پیش و پس اسلام هیچ امیر، فرمانروا و امیر و شاهی، بیش از نادر، پیروز میدان جنگ ها نبوده است. نقش شکست سامرا از دید تخریب روحیه ایرانیان، کمتر از شکست چالدران نبود. ولی برای نادر همواره پیروز، این شکست بس عبرت آموز بود.
نخست آن که نادر شکست را پذیرفت. او با احضار افسران خود شروع به اعتراف کرد و همه تقصیرها را به گردن گرفت. در عین حال سرنوشت خود و سربازانش را یکسان دانست و دلاوری ها و پیروزی های گذشته را یادآور شد. به آنان قول داد که جبران کند.
اعتراف به اشتباه استراتژیک، جایگاه نادر را نزد فرماندهان بالا برد. به گونه ای که همه در چادر فرماندهی اشک ریخته و به او اطمینان دادند که در رویارویی دوباره با توپال پاشا و ترکان عثمانی تا مرز مرگ خواهند جنگید.
دوم این که به کاتب و منشی خود، میرزا مهدی خان استرآبادیفرمان داد که به همه ولایات، ایالات و رئیسان قبایل نامه نوشته و در خواست اعزام نیرو کند. میرزا مهدی به شیوه دربار صفویه شرحی نگاشت و پس از تعریف و تمجید فراوان از نادر و لشگریانش و ذکر پیروزی های نادر، در پایان نوشت: اندک چشم زخمی به قسمتی از سپاه سپهر دستگاه نادری رسیده است.
چون نادر نامه ها را دید، خشمگین شد و برآشفت و به تندی بر سر میرزا مهدی خان فریاد کشید؛ مردک این دروغ ها و یاوه ها چیست که از خود بافتی. ما شکست خورده ایم. دمار از روزگارمان در آمده و رو به فنا هستیم.
واقعگرایی نادر مبنی بر پذیرش شکست، به ویژه اعتراف به اشتباه استراتژیک خویش و در خواست صادقانه و فوری نیرو، با پاسخ مثبت و کلان ایرانیان مواجه شد. چنان که در نبرد سرنوشت ساز انتقامی کرکوک، نه تنها شکست سامرا جبران شد بلکه سپاه عثمانی با از دست دادن ۲۰ هزار فرمانده و تفنگ چی زبده و به ویژه کشته شدن فرمانده پیر, همواره پیروز و شجاع، توپال عثمان، ناچار به عقب نشینی و قبول شکست شد.
لیدل هارت، استراتژیست بریتانیایی دائما می گفت: گام نخست بازیابی برای ارتش شکست خورده، پذیرش شکست از سوی فرمانده کل است. بدون اعتراف به شکست، احتمال بازسازی و نوسازی ممکن نیست. سهل است که زمینه ای برای شکست های بعدی خواهدبود.
منبع:
▪️پناهی سمنانی، نادرشاه (بازتاب حماسه و فاجعه ملی، انتشارات کتاب نمونه
▪️کتاب جهانگشای نادری نوشتهٔ میرزا مهدی خان منشی استرآبادی -منشی و مورخ نادر شاه افشار (درگذشت بین ۱۱۷۵ تا ۱۱۸۲ قمری)
#ایران_خط_قرمز_من_است #فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
«مردم آرام آرام در میدان جمع میشدند. نه کسی شعار میداد، نه دستی بالا میرفت. فقط نگاهها بود که حرف میزد. نگاههایی که خسته بود، اما هنوز شعلهای درونشان میسوخت. دولت گفته بود تجمع ممنوع است، اما مگر میشود درد را ممنوع کرد؟ پیرمردی با عصا کنار مجسمه ایستاده بود، زیر لب چیزی میگفت، شاید دعا، شاید اعتراض. دخترکی با دفترچهای در دست، بیصدا میان جمع قدم میزد و مینوشت. برای فردا؟ برای تاریخ؟ برای خودش؟ کسی نمیدانست. اما آن روز، میدان از آن مردم بود؛ نه از فرمان، نه از دیوارهای بلند و نه از بلندگوهایی که میخواستند بگویند: "هیچچیز نیست."»
منبع: "روزی که دور نیست"
«مردم آرام آرام در میدان جمع میشدند. نه کسی شعار میداد، نه دستی بالا میرفت. فقط نگاهها بود که حرف میزد. نگاههایی که خسته بود، اما هنوز شعلهای درونشان میسوخت. دولت گفته بود تجمع ممنوع است، اما مگر میشود درد را ممنوع کرد؟ پیرمردی با عصا کنار مجسمه ایستاده بود، زیر لب چیزی میگفت، شاید دعا، شاید اعتراض. دخترکی با دفترچهای در دست، بیصدا میان جمع قدم میزد و مینوشت. برای فردا؟ برای تاریخ؟ برای خودش؟ کسی نمیدانست. اما آن روز، میدان از آن مردم بود؛ نه از فرمان، نه از دیوارهای بلند و نه از بلندگوهایی که میخواستند بگویند: "هیچچیز نیست."»
منبع: "روزی که دور نیست"
در سال ۱۹۶۴ ژان پل سارتر جایزهی نوبل ادبیات را رد کرد و در دنیای ادبیات و سیاست شگفتی آفرید: او نمیخواست به نهادهای رسمی حاکم بر جهان مشروعیّت ببخشد: هیچ نویسندهای نباید خود را به یک نهاد بدل کند، حتی اگر نهاد موردنظر محترم باشد. برای سارتر، نویسنده باید مستقل بماند: در حاشیهی قدرت، اما همواره در موضع نقد.
در سال ۱۹۷۰ دولت فرانسه روزنامههای انقلابی و چپگرا را تعطیل کرد. در پاسخ، سارتر که چهرهای جهانی بود و دستگیریاش برای دولت تبعات بینالمللی داشت، خود به خیابان آمد و این نشریات را شخصاً به فروش رساند. پلیس پاریس به دولت پیشنهاد کرد که او را دستگیر کنند، اما ژنرال دوگل (رئیس جمهور) گفت «سارتر را نمیتوان دستگیر کرد. مگر «ولتر» را هم دستگیر میکنند»! این جملهی ماندگار، هم نشانهی جایگاه استثنایی سارتر بود و هم یادآور مسئولیت روشنفکر در برابر قدرت و اقتداری که مقاومت و موضع انتقادیاش میآفریند.
در دوران اشغال فرانسه به دست نازیها، سارتر بهرغم امکان تنعّم وعافیت، وارد جنبش مخفی مقاومت شد. او عضو شبکهی مقاومت بود، در پخش اعلامیهها و برگزاری جلسات زیرزمینی فعالیت داشت، و با وجود ضعف بینایی و معافیت از رزم هیچگاه از صحنهی خطر نگریخت. اهمیّت او در حفظ شعلهی عقلانیت و آزادی در فاشیسم بینظیر بود.
سارتر تنها در فرانسه معترض نبود. او با وقوع انقلاب کوبا به هاوانا رفت، با فیدل کاسترو و چهگوارا دیدار کرد و به دفاع از انقلاب کوبا برخاست. آن زمان تنها یک سال و اندی از انقلاب گذشته بود و آن انقلاب جوان و رزمنده و پیشرو، امیدی عظیم به ستمدیدگان و محرومان دنیا بخشیدهبود. در همین حال، او منتقد استالینیسم و کمونیسم اردوگاهی هم بود با اینکه بهشدت در مقابل شیطانسازی از کمونیسم مقاومت میکرد و علیه مطبوعات و تبلیغات اردوگاه بورژوایی میرزمید. در جریان جنگ استقلال الجزایر از فرانسه، او از استقلالطلبان الجزایری دفاع کرد با اینکه خود فرانسوی بود. او در مقالههایی آتشین بارها علیه استعمار فرانسه موضع گرفت تا جایی که راست افراطی فرانسه حتی تصمیم به قتل او گرفته بود: اگر انسان آزاد و مسئول است، باید علیه ستم، در هر کجا و به هر شکل، برخیزد.
نقطهی مرکزی فلسفهی سارتر آن بود که ما محکوم به آزادی هستیم. ما یکباره و بیهدف به این جهان پرتاب شدهایم، پس خودمان مسئول تمام اعمالمان هستیم. انسان در جهان پرتاب شده است بیهیچ ذات پیشینی، بیهیچ طبیعت انسانی که از پیش تعیین شده باشد. او موجودی است که اول وجود دارد، سپس خود را میسازد. انسان تنها از طریق کنش، از طریق انتخاب، و از طریق به دوش کشیدن بار مسئولیت خود، معنا مییابد. انسان همیشه در حال انتخاب است، حتی اگر وانمود کند که نمیخواهد انتخاب کند. در نتیجه، انسان نمیتواند مسئولیت پیامدهای انتخابهایش را به جامعه، تاریخ، خدا یا سرنوشت واگذار کند. انسان نه تنها اختیار دارد، بلکه موظف به انتخاب است، و در این انتخاب نمیتواند بهانهای برای رهایی از مسئولیت خود بیاورد: نه خدا، نه طبیعت، نه جامعه، نه تاریخ. پس مسئولیتی انقلابی بر دوش انسان گذاشته شدهاست: مسئولیتی که همزمان، هم آزادی و هم اضطراب میآورد. همین اضطراب، معنای انسانیت است. انسان نباید منزوی بماند، بلکه با کنش آزاد، تعهد به «دیگری»، و خیزش به سوی انتخاب، باید اخلاق و فرهنگ و تاریخ خود را خود بسازد: وظیفهی روشنفکر فقط آن نیست که حقیقت را بیابد و از آن پاسداری کند، بلکه او باید حقیقت را فریاد بزند، حتی اگر به زیان خودش باشد یا از گفتنش آسیب ببیند.
سارتر میآموزاند که ریشهی مقاومت در آگاهی، انتخاب، و مسئولیتپذیری است. از دید او، راههای مقاومت از مسیر مشارکت سیاسی و مدنی فعال، لزوم حضور مستقیم در اعتراضات و جنبشها و انقلابها، پشتیبانی از مبارزات آزادیبخش در سرزمین خود و هر نقطهی دیگر دنیا، استفاده از نوشتار همچون ابزار و اسلحهی مقاومت، افشاگری علیه قدرتهای حاکم و فاسد، نقد استثمار، نظام قضایی، سرمایهداری، امپریالیسم، نهادهای دولتی، انحصارطلبی تمامیتخواه، تبلیغات تحمیقکننده، ابتذال عوامانهی زندگی مصرفی و... میگذرند. پس در جهانی سرشار از بیعدالتی، بیطرفی هم یک موضع سیاسی است و اغلب، در خدمت ستمگران. روشنفکر باید «وجدان بیدار زمانه» باشد، نه ترجمان قدرت. آزادی، بدون تعهد و عمل، تهی است، و مقاومت، نه انتخابی احساسی یا عاطفی، بلکه وظیفهای عقلانی و اخلاقی است./ ادبیات دیگر
سالروز تولد ژان پل سارتر: انسان چیزی نیست جُز آنچه از خود میسازد!
#کنش
#اختیار
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
#زن_زندگی_آزادی
در سال ۱۹۷۰ دولت فرانسه روزنامههای انقلابی و چپگرا را تعطیل کرد. در پاسخ، سارتر که چهرهای جهانی بود و دستگیریاش برای دولت تبعات بینالمللی داشت، خود به خیابان آمد و این نشریات را شخصاً به فروش رساند. پلیس پاریس به دولت پیشنهاد کرد که او را دستگیر کنند، اما ژنرال دوگل (رئیس جمهور) گفت «سارتر را نمیتوان دستگیر کرد. مگر «ولتر» را هم دستگیر میکنند»! این جملهی ماندگار، هم نشانهی جایگاه استثنایی سارتر بود و هم یادآور مسئولیت روشنفکر در برابر قدرت و اقتداری که مقاومت و موضع انتقادیاش میآفریند.
در دوران اشغال فرانسه به دست نازیها، سارتر بهرغم امکان تنعّم وعافیت، وارد جنبش مخفی مقاومت شد. او عضو شبکهی مقاومت بود، در پخش اعلامیهها و برگزاری جلسات زیرزمینی فعالیت داشت، و با وجود ضعف بینایی و معافیت از رزم هیچگاه از صحنهی خطر نگریخت. اهمیّت او در حفظ شعلهی عقلانیت و آزادی در فاشیسم بینظیر بود.
سارتر تنها در فرانسه معترض نبود. او با وقوع انقلاب کوبا به هاوانا رفت، با فیدل کاسترو و چهگوارا دیدار کرد و به دفاع از انقلاب کوبا برخاست. آن زمان تنها یک سال و اندی از انقلاب گذشته بود و آن انقلاب جوان و رزمنده و پیشرو، امیدی عظیم به ستمدیدگان و محرومان دنیا بخشیدهبود. در همین حال، او منتقد استالینیسم و کمونیسم اردوگاهی هم بود با اینکه بهشدت در مقابل شیطانسازی از کمونیسم مقاومت میکرد و علیه مطبوعات و تبلیغات اردوگاه بورژوایی میرزمید. در جریان جنگ استقلال الجزایر از فرانسه، او از استقلالطلبان الجزایری دفاع کرد با اینکه خود فرانسوی بود. او در مقالههایی آتشین بارها علیه استعمار فرانسه موضع گرفت تا جایی که راست افراطی فرانسه حتی تصمیم به قتل او گرفته بود: اگر انسان آزاد و مسئول است، باید علیه ستم، در هر کجا و به هر شکل، برخیزد.
نقطهی مرکزی فلسفهی سارتر آن بود که ما محکوم به آزادی هستیم. ما یکباره و بیهدف به این جهان پرتاب شدهایم، پس خودمان مسئول تمام اعمالمان هستیم. انسان در جهان پرتاب شده است بیهیچ ذات پیشینی، بیهیچ طبیعت انسانی که از پیش تعیین شده باشد. او موجودی است که اول وجود دارد، سپس خود را میسازد. انسان تنها از طریق کنش، از طریق انتخاب، و از طریق به دوش کشیدن بار مسئولیت خود، معنا مییابد. انسان همیشه در حال انتخاب است، حتی اگر وانمود کند که نمیخواهد انتخاب کند. در نتیجه، انسان نمیتواند مسئولیت پیامدهای انتخابهایش را به جامعه، تاریخ، خدا یا سرنوشت واگذار کند. انسان نه تنها اختیار دارد، بلکه موظف به انتخاب است، و در این انتخاب نمیتواند بهانهای برای رهایی از مسئولیت خود بیاورد: نه خدا، نه طبیعت، نه جامعه، نه تاریخ. پس مسئولیتی انقلابی بر دوش انسان گذاشته شدهاست: مسئولیتی که همزمان، هم آزادی و هم اضطراب میآورد. همین اضطراب، معنای انسانیت است. انسان نباید منزوی بماند، بلکه با کنش آزاد، تعهد به «دیگری»، و خیزش به سوی انتخاب، باید اخلاق و فرهنگ و تاریخ خود را خود بسازد: وظیفهی روشنفکر فقط آن نیست که حقیقت را بیابد و از آن پاسداری کند، بلکه او باید حقیقت را فریاد بزند، حتی اگر به زیان خودش باشد یا از گفتنش آسیب ببیند.
سارتر میآموزاند که ریشهی مقاومت در آگاهی، انتخاب، و مسئولیتپذیری است. از دید او، راههای مقاومت از مسیر مشارکت سیاسی و مدنی فعال، لزوم حضور مستقیم در اعتراضات و جنبشها و انقلابها، پشتیبانی از مبارزات آزادیبخش در سرزمین خود و هر نقطهی دیگر دنیا، استفاده از نوشتار همچون ابزار و اسلحهی مقاومت، افشاگری علیه قدرتهای حاکم و فاسد، نقد استثمار، نظام قضایی، سرمایهداری، امپریالیسم، نهادهای دولتی، انحصارطلبی تمامیتخواه، تبلیغات تحمیقکننده، ابتذال عوامانهی زندگی مصرفی و... میگذرند. پس در جهانی سرشار از بیعدالتی، بیطرفی هم یک موضع سیاسی است و اغلب، در خدمت ستمگران. روشنفکر باید «وجدان بیدار زمانه» باشد، نه ترجمان قدرت. آزادی، بدون تعهد و عمل، تهی است، و مقاومت، نه انتخابی احساسی یا عاطفی، بلکه وظیفهای عقلانی و اخلاقی است./ ادبیات دیگر
سالروز تولد ژان پل سارتر: انسان چیزی نیست جُز آنچه از خود میسازد!
#کنش
#اختیار
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
#زن_زندگی_آزادی
🔰سیزده به در حکمرانی
نهادهای اجرایی نظام بویژه آنها که تحت مدیریت چهره های مشهور به #هسته_سخت نظام اند به آرامی در حال بازگشت به تنظیمات کارخانه اند. مردم را فقط بخشی از ۸۵ میلیون نفر می بینند که بار نظام را بر دوش کشیده و در #بحران سخت و ترکیبی از سر گذشته، #نظام و #انقلاب را حفظ کرده اند.
#روشنفکران و #منتقدان و دیگران هم فرصت طلبانی بودند که ناچار به دفاع از ایران شدند و در پناه انقلاب، خود را حفظ کردند.
اما واقعیت چیز دیگری است : چند دهه تلاش مشترک دو گروه #رادیکال #امت_گرا و #ایران_گرا برای ایجاد #شکاف_اجتماعی و پیوند دادن #نظام_سیاسی به اندیشه امت گرا و در مقابل اتصال #ملت به اندیشه ایرانگرا و گسترش #شکاف_دولت_و_ملت حاصلی جز افول #سرمایه_اجتماعی_نهادی و #بحران_هویت و #مشروعیت_سیاسی و پایین آوردن شاخص های #مشارکت و #کارآمدی نظام نداشت و علاوه بر بسیاری از کارشناسان داخلی، دشمنان کشور را نیز به این باور رساند که ساختار اجتماعی ایران آماده واگرایی و جدایی از نهادهای سیاسی و #شورش_جمهوریت_علیه_اسلامیت است.
جنگ دوازده روزه یکی از #الطاف_خفیه_الهی برای حکمرانی #جمهوری_اسلامی بود که #واگرایی میان امت و ملت و میان اسلام و ایران را به #همگرایی بدل و هویت همبسته ایرانی اسلامی ایرانیان را به رخ هر دو گروه واگرا کشید.
آنان که پس از جنگ، همچنان در فضای داخل کشور، شعار #الیوم_یوم_الملحمه سر می دهند و برای ملت، شاخ و شانه می کشند نه درکی از ایرانیان دارند نه تحلیل دقیقی از #جنگ_دوازده_روزه پیدا کرده اند.
امروز #سیزده_به_در_حکمرانی و روز بازگشت به ملت در همه عرصه ها و فرصت تازه جمهوری اسلامی برای بازخوانی اصول و بنیان های حکمرانی است. روزی که باید درک درست تری از گذشته و تصویر روشن تری از آینده داشت و برداشت های مدیریتی واگرایانه از هر دو نگرش رادیکال امت گرا و ایرانگرا را از پیشانی نظام پاک کرد.
امروز بیش از رجزخوانان برای ملت به دلسوزانی نیاز است که صادقانه پی به ارزش وجودی یکایک ملت برده و با صف بندی های موهوم و #قطبی_سازی های پوچ، مردم را چندپاره نمی کنند.
امروز فرصت دوباره حکمرانی است، قدر بدانیم.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#نطام_سیاسی
#شکاف
#تضاد
نهادهای اجرایی نظام بویژه آنها که تحت مدیریت چهره های مشهور به #هسته_سخت نظام اند به آرامی در حال بازگشت به تنظیمات کارخانه اند. مردم را فقط بخشی از ۸۵ میلیون نفر می بینند که بار نظام را بر دوش کشیده و در #بحران سخت و ترکیبی از سر گذشته، #نظام و #انقلاب را حفظ کرده اند.
#روشنفکران و #منتقدان و دیگران هم فرصت طلبانی بودند که ناچار به دفاع از ایران شدند و در پناه انقلاب، خود را حفظ کردند.
اما واقعیت چیز دیگری است : چند دهه تلاش مشترک دو گروه #رادیکال #امت_گرا و #ایران_گرا برای ایجاد #شکاف_اجتماعی و پیوند دادن #نظام_سیاسی به اندیشه امت گرا و در مقابل اتصال #ملت به اندیشه ایرانگرا و گسترش #شکاف_دولت_و_ملت حاصلی جز افول #سرمایه_اجتماعی_نهادی و #بحران_هویت و #مشروعیت_سیاسی و پایین آوردن شاخص های #مشارکت و #کارآمدی نظام نداشت و علاوه بر بسیاری از کارشناسان داخلی، دشمنان کشور را نیز به این باور رساند که ساختار اجتماعی ایران آماده واگرایی و جدایی از نهادهای سیاسی و #شورش_جمهوریت_علیه_اسلامیت است.
جنگ دوازده روزه یکی از #الطاف_خفیه_الهی برای حکمرانی #جمهوری_اسلامی بود که #واگرایی میان امت و ملت و میان اسلام و ایران را به #همگرایی بدل و هویت همبسته ایرانی اسلامی ایرانیان را به رخ هر دو گروه واگرا کشید.
آنان که پس از جنگ، همچنان در فضای داخل کشور، شعار #الیوم_یوم_الملحمه سر می دهند و برای ملت، شاخ و شانه می کشند نه درکی از ایرانیان دارند نه تحلیل دقیقی از #جنگ_دوازده_روزه پیدا کرده اند.
امروز #سیزده_به_در_حکمرانی و روز بازگشت به ملت در همه عرصه ها و فرصت تازه جمهوری اسلامی برای بازخوانی اصول و بنیان های حکمرانی است. روزی که باید درک درست تری از گذشته و تصویر روشن تری از آینده داشت و برداشت های مدیریتی واگرایانه از هر دو نگرش رادیکال امت گرا و ایرانگرا را از پیشانی نظام پاک کرد.
امروز بیش از رجزخوانان برای ملت به دلسوزانی نیاز است که صادقانه پی به ارزش وجودی یکایک ملت برده و با صف بندی های موهوم و #قطبی_سازی های پوچ، مردم را چندپاره نمی کنند.
امروز فرصت دوباره حکمرانی است، قدر بدانیم.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#نطام_سیاسی
#شکاف
#تضاد
✍عطیه محب زاده در شرایطی که جامعه امروز ایران بیش از هر زمان دیگری نیازمند همدلی، عدالت و احترام به حقوق شهروندی است، خبر محرومیت بانوان از ورود به ورزشگاه در شهر فسا بنا بر تصمیم شورای تأمین، نهتنها مایه تأسف، بلکه نشانهای هشداردهنده از بیتوجهی به شأن و منزلت نیمی از جمعیت کشور است.
ورزش، محملی برای همبستگی، نشاط اجتماعی و ارتقای فرهنگی است. حضور زنان در عرصههای ورزشی، نه یک امتیاز، بلکه حقی بدیهی و انسانی است که سلب آن تبعیضی آشکار و غیرقابل توجیه محسوب میشود. اتفاق رخ داده در فسا، که بهدنبال ممنوعیت ورود بانوان، منجر به ترک سالن توسط آقایان و حتی ورزشکاران شد، نشان داد که در این کشور، جایی که به زن بیاحترامی شود، مردان شرافتمند نیز آرام نخواهند نشست.
امید است مسئولان ذیربط با تجدیدنظر در چنین تصمیمات ناعادلانهای، راه را برای احقاق حقوق اجتماعی و مدنی همه اقشار جامعه، بهویژه بانوان، هموار سازند و بیش از این اعتماد عمومی را خدشهدار نکنند.
#ورزش_زنان
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
ورزش، محملی برای همبستگی، نشاط اجتماعی و ارتقای فرهنگی است. حضور زنان در عرصههای ورزشی، نه یک امتیاز، بلکه حقی بدیهی و انسانی است که سلب آن تبعیضی آشکار و غیرقابل توجیه محسوب میشود. اتفاق رخ داده در فسا، که بهدنبال ممنوعیت ورود بانوان، منجر به ترک سالن توسط آقایان و حتی ورزشکاران شد، نشان داد که در این کشور، جایی که به زن بیاحترامی شود، مردان شرافتمند نیز آرام نخواهند نشست.
امید است مسئولان ذیربط با تجدیدنظر در چنین تصمیمات ناعادلانهای، راه را برای احقاق حقوق اجتماعی و مدنی همه اقشار جامعه، بهویژه بانوان، هموار سازند و بیش از این اعتماد عمومی را خدشهدار نکنند.
#ورزش_زنان
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
Forwarded from جامعهشناسی تفسیری پرگمتیستی شیکاگویی، نظری و درمانی Chicagoan Pragmatist Interpretive, Theoretical, Clinical Sociology/CPITC (Y.H)
بخش دوم:
📌لیست مصاحبههای استاد ح.ا.تنهایی👇
& مصاحبه با رادیو کرج در باب《جامعه شناسی معرفت موسیقی،چهارشنبه سوری و شکاف نسلی》
& مصاحبه با رادیو فرهنگ درباره کتاب جامعه شناسی صنعتی
& مصاحبه با روزنامه ایران درباب《پاسخ به شبهات و نقدها به پارادایم تفسیرگرایی》
& مصاحبه با روزنامه همشهری درباره《راه حل های جامعه شناسی درمان برای التیام آسیب های اعتراضات آبان ۹۸》 https://www.tgoop.com/hatanhai/2764
& مصاحبه با تلویزیون اینترنتی اکو ایران درباره《تعریف جامعه شناسی درمان و راهکار آن برای مدیریت کرونا، بهار ۱۳۹۹》
& گفتگو در برنامه شوکران درباره 《مسائل اجتماعی ایران، پاییز ۱۳۹۸》
& گفتگو در شبکه جام جم با موضوع《جامعه شناسی معرفت و معرفت شناسی نظریه،》
& گفتگو در شبکه جام جم با موضوع
"تعریف جامعهشناسی دینی و معرفت دینی"
& گفتگو در شبکه جام جم با موضوع
"آسیبشناسی دینداری شناسنامهای"
& گفتگو در شبکه جام جم با موضوع
"جوامع درون ساخت و جوامع برون ساخت و قشربندی آنها "
& مصاحبه با نشر اندیشه احسان به مناسبت روز علوم اجتماعی، ۱۳۹۹.
& مصاحبه با نشر اندیشه احسان درباره کتاب《جامعه شناسی؛ مبانی،اصول و مفاهیم، ۱۳۹۹》
& گفت و گو با خبرگزاری رکنا با موضوع《نگرش جهانی نوجوانان،آسیب ها و فرصت ها》
& مصاحبه با روزنامه فرهیختگان با عنوان《شکاف اجتماعی و تفکیک یافتگی اجتماعی》
https://www.tgoop.com/hatanhai/2715
& مصاحبهی ح.ا.تنهایی با ایبنانیوز، نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، ۱۴۰۴ https://www.tgoop.com/hatanhai/337
&حسین ابوالحسن تنهایی در گفتگو با ایبنا در نمایشگاه کتاب:
خوانش مکتب شیکاگو دچار کجفهمی شده
متاسفانه کم شدن فرصتهای زندگی که نتیجهی خرابی دستگاههای اقتصادی مملکت است، انگیزهی هزینه کردن در کتاب را هم برای ناشران از بین برده و هم برای خوانندگان.
https://www.tgoop.com/hatanhai/3377
&🔻خطرشکلگیری جامعه پنهانی
🔺 گفتوگو با حسین ابوالحسن تنهایی درباره راه حلهای جامعهشناسی درمانی برای التیام آسیبهای اعتراضات آبانماه ۹۸
🎤 مصاحبه: کامران بارنجی
🎥 تصویر: امیر حمیدینوید- حسین اینانلو
✂️ تدوین: عاطفه سادات حسینزاده
#اسپرسو | گفتوگوی همشهری TV با چهرهها، كارشناسان و مسئولان
https://www.tgoop.com/hatanhai/2764
📌لیست مصاحبههای استاد ح.ا.تنهایی👇
& مصاحبه با رادیو کرج در باب《جامعه شناسی معرفت موسیقی،چهارشنبه سوری و شکاف نسلی》
& مصاحبه با رادیو فرهنگ درباره کتاب جامعه شناسی صنعتی
& مصاحبه با روزنامه ایران درباب《پاسخ به شبهات و نقدها به پارادایم تفسیرگرایی》
& مصاحبه با روزنامه همشهری درباره《راه حل های جامعه شناسی درمان برای التیام آسیب های اعتراضات آبان ۹۸》 https://www.tgoop.com/hatanhai/2764
& مصاحبه با تلویزیون اینترنتی اکو ایران درباره《تعریف جامعه شناسی درمان و راهکار آن برای مدیریت کرونا، بهار ۱۳۹۹》
& گفتگو در برنامه شوکران درباره 《مسائل اجتماعی ایران، پاییز ۱۳۹۸》
& گفتگو در شبکه جام جم با موضوع《جامعه شناسی معرفت و معرفت شناسی نظریه،》
& گفتگو در شبکه جام جم با موضوع
"تعریف جامعهشناسی دینی و معرفت دینی"
& گفتگو در شبکه جام جم با موضوع
"آسیبشناسی دینداری شناسنامهای"
& گفتگو در شبکه جام جم با موضوع
"جوامع درون ساخت و جوامع برون ساخت و قشربندی آنها "
& مصاحبه با نشر اندیشه احسان به مناسبت روز علوم اجتماعی، ۱۳۹۹.
& مصاحبه با نشر اندیشه احسان درباره کتاب《جامعه شناسی؛ مبانی،اصول و مفاهیم، ۱۳۹۹》
& گفت و گو با خبرگزاری رکنا با موضوع《نگرش جهانی نوجوانان،آسیب ها و فرصت ها》
& مصاحبه با روزنامه فرهیختگان با عنوان《شکاف اجتماعی و تفکیک یافتگی اجتماعی》
https://www.tgoop.com/hatanhai/2715
& مصاحبهی ح.ا.تنهایی با ایبنانیوز، نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، ۱۴۰۴ https://www.tgoop.com/hatanhai/337
&حسین ابوالحسن تنهایی در گفتگو با ایبنا در نمایشگاه کتاب:
خوانش مکتب شیکاگو دچار کجفهمی شده
متاسفانه کم شدن فرصتهای زندگی که نتیجهی خرابی دستگاههای اقتصادی مملکت است، انگیزهی هزینه کردن در کتاب را هم برای ناشران از بین برده و هم برای خوانندگان.
https://www.tgoop.com/hatanhai/3377
&🔻خطرشکلگیری جامعه پنهانی
🔺 گفتوگو با حسین ابوالحسن تنهایی درباره راه حلهای جامعهشناسی درمانی برای التیام آسیبهای اعتراضات آبانماه ۹۸
🎤 مصاحبه: کامران بارنجی
🎥 تصویر: امیر حمیدینوید- حسین اینانلو
✂️ تدوین: عاطفه سادات حسینزاده
#اسپرسو | گفتوگوی همشهری TV با چهرهها، كارشناسان و مسئولان
https://www.tgoop.com/hatanhai/2764
Telegram
جامعهشناسی تفسیری پرگمتیستی شیکاگویی، نظری و درمانی Chicagoan Pragmatist Interpretive, Theoretical, Clinical Sociology/CPITC
🔻خطرشکلگیری جامعه پنهانی
🔺 گفتوگو با حسین ابوالحسن تنهایی درباره راه حلهای جامعهشناسی درمانی برای التیام آسیبهای اعتراضات آبانماه ۹۸
🎤 مصاحبه: کامران بارنجی
🎥 تصویر: امیر حمیدینوید- حسین اینانلو
✂️ تدوین: عاطفه سادات حسینزاده
#اسپرسو | گفتوگوی…
🔺 گفتوگو با حسین ابوالحسن تنهایی درباره راه حلهای جامعهشناسی درمانی برای التیام آسیبهای اعتراضات آبانماه ۹۸
🎤 مصاحبه: کامران بارنجی
🎥 تصویر: امیر حمیدینوید- حسین اینانلو
✂️ تدوین: عاطفه سادات حسینزاده
#اسپرسو | گفتوگوی…
🔰تحلیلی جامعهشناختی از ایستادگی کادر درمان در جنگ و بحرانهای اجتماعی
✍محمد علیپور
🔻متن کامل در لینک زیر:
https://tamadonekohan.ir/%d8%af%d8%b1-%d8%ae%d8%b7-%d9%85%d9%82%d8%af%d9%85-%d8%a8%db%8c%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%88%d9%86%d8%b4%d8%a7%d9%86%d8%9b%d8%ac%d8%a7%d9%86%d9%87%d8%a7%db%8c%db%8c-%da%a9%d9%87/
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
@sociology_of_sport
✍محمد علیپور
🔻متن کامل در لینک زیر:
https://tamadonekohan.ir/%d8%af%d8%b1-%d8%ae%d8%b7-%d9%85%d9%82%d8%af%d9%85-%d8%a8%db%8c%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%88%d9%86%d8%b4%d8%a7%d9%86%d8%9b%d8%ac%d8%a7%d9%86%d9%87%d8%a7%db%8c%db%8c-%da%a9%d9%87/
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
@sociology_of_sport
تمدن کهن
در خط مقدم بینام و نشان؛ جانهایی که برای نجات جامعه ایستادهاند!
تحلیلی جامعهشناختی از ایستادگی کادر درمان در جنگ و بحرانها
🔰 قربانیان خشونت
💢گفتوگو با مریم باقی درباره زمینههای زیرپا گذاشتن حقوق بیدفاعان
خشونت بهعنوان یکی از چالشهای اساسی جوامع معاصر، نهتنها در ایران بلکه در سراسر جهان، ابعاد گستردهای دارد که فراتر از نمودهای فیزیکی آن است. این پدیده، که ریشه در عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و قانونی دارد، افراد بیدفاع مانند زنان، کودکان، سالمندان و اقلیتها را بیش از دیگران در معرض آسیب قرار میدهد. در ایران، جامعهای که در گذشته بر پایه هنجارهای سنتی و مذهبی استوار بود، اکنون شاهد تحولات سریع اجتماعی و تضعیف ارزشها و سنتهاست. این وضع که در اصطلاح جامعهشناختی به آن «آنومی» یا بیهنجاری گفته میشود، به دلیل فقدان هنجارهای جایگزین پذیرفتهشده، فضایی را ایجاد میکند که خشونت در انواع و ابعاد مختلف آن (کلامی، روانی /اقتصادی و اجتماعی) گسترش مییابد. خلأهای قانونی، همانند تاخیر در تصویب لوایح مرتبط با منع خشونت علیه زنان و ضعف نهادهای حمایتی، به تشدید چالشها دامن زدهاند. در کنار این مسائل، محرومیتهای اقتصادی و نابرابریهای اجتماعی بهعنوان زمینهساز اصلی بروز جرم و خشونت (بهویژه در مناطق محروم) نقش مهمی ایفا میکند. خشونتگران اغلب قربانیانی را هدف قرار میدهند که به دلیل فقدان حمایتهای کافی، آسانتر در دسترساند. این وضع ضرورت بازنگری در رویکردهای فرهنگی، آموزشی و قانونی را برجسته میکند. فرهنگسازی، آموزش مهارتهایی نظیر گفتوگو و کنترل خشم، تقویت نهادهای مدنی و رسانهها و رفع محرومیتهای اقتصادی از راهکارهایی هستند که میتوانند به پیشگیری از خشونت و ایجاد جامعهای عاری از زور و اجبار کمک کند. در گفتوگو با خانم مریم باقی به این پرسش پاسخ میدهیم که زمینههای اقتصادی و اجتماعی زیر پا گذاشتن حقوق بیدفاعان چیست؟
🔻 ادامه مطلب در لینک زیر:
https://telegra.ph/%D9%82%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D8%B4%D9%88%D9%86%D8%AA-06-30
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
#منع_خشونت_علیه_زنان
💢گفتوگو با مریم باقی درباره زمینههای زیرپا گذاشتن حقوق بیدفاعان
خشونت بهعنوان یکی از چالشهای اساسی جوامع معاصر، نهتنها در ایران بلکه در سراسر جهان، ابعاد گستردهای دارد که فراتر از نمودهای فیزیکی آن است. این پدیده، که ریشه در عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و قانونی دارد، افراد بیدفاع مانند زنان، کودکان، سالمندان و اقلیتها را بیش از دیگران در معرض آسیب قرار میدهد. در ایران، جامعهای که در گذشته بر پایه هنجارهای سنتی و مذهبی استوار بود، اکنون شاهد تحولات سریع اجتماعی و تضعیف ارزشها و سنتهاست. این وضع که در اصطلاح جامعهشناختی به آن «آنومی» یا بیهنجاری گفته میشود، به دلیل فقدان هنجارهای جایگزین پذیرفتهشده، فضایی را ایجاد میکند که خشونت در انواع و ابعاد مختلف آن (کلامی، روانی /اقتصادی و اجتماعی) گسترش مییابد. خلأهای قانونی، همانند تاخیر در تصویب لوایح مرتبط با منع خشونت علیه زنان و ضعف نهادهای حمایتی، به تشدید چالشها دامن زدهاند. در کنار این مسائل، محرومیتهای اقتصادی و نابرابریهای اجتماعی بهعنوان زمینهساز اصلی بروز جرم و خشونت (بهویژه در مناطق محروم) نقش مهمی ایفا میکند. خشونتگران اغلب قربانیانی را هدف قرار میدهند که به دلیل فقدان حمایتهای کافی، آسانتر در دسترساند. این وضع ضرورت بازنگری در رویکردهای فرهنگی، آموزشی و قانونی را برجسته میکند. فرهنگسازی، آموزش مهارتهایی نظیر گفتوگو و کنترل خشم، تقویت نهادهای مدنی و رسانهها و رفع محرومیتهای اقتصادی از راهکارهایی هستند که میتوانند به پیشگیری از خشونت و ایجاد جامعهای عاری از زور و اجبار کمک کند. در گفتوگو با خانم مریم باقی به این پرسش پاسخ میدهیم که زمینههای اقتصادی و اجتماعی زیر پا گذاشتن حقوق بیدفاعان چیست؟
🔻 ادامه مطلب در لینک زیر:
https://telegra.ph/%D9%82%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D8%B4%D9%88%D9%86%D8%AA-06-30
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
#منع_خشونت_علیه_زنان
Telegraph
قربانیان خشونت
خشونت بهعنوان یکی از چالشهای اساسی جوامع معاصر، نهتنها در ایران بلکه در سراسر جهان، ابعاد گستردهای دارد که فراتر از نمودهای فیزیکی آن است. این پدیده، که ریشه در عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و قانونی دارد، افراد بیدفاع مانند زنان، کودکان، سالمندان و…
🔰۱۲ درس از ۱۲ روز جنگ!
✍ مهران صولتی
1⃣ سیاست نه شرقی نه غربی که متناسب با شرایط پیروزی انقلاب ۵۷ و بسیار آرمانگرایانه اتخاذ شده بود برای تامین منافع ملی باید به سیاست واقعگرایانه هم شرقی هم غربی تغییر یابد. ایران باید بتواند از فضای رقابت میان ایندو بخش از جهان برای تامین منافع ملی خود بهره گیرد.
2⃣ در جهان سراسر تهدید کنونی ما به متحد استراتژیک نیاز داریم. جنگ با اسرائیل نشان داد که گردش به شرق پرهزینه ایران در سالهای اخیر نتوانسته پشتیبانی جدی چین و روسیه را برای ما به ارمغان آورد و حمایتها عمدتا در حد لفاظیهای دیپلماتیک باقی مانده است.
3⃣ در هنگامه تهدید نظامی و به خطر افتادن جان آدمیان امنیت به اولویت نخست همگان تبدیل میشود. فقدان توجه اپوزیسیون برانداز نسبت به این اصل بدیهی موجب بروز اشتباه محاسباتی از سوی ایشان در دوران جنگ شد. نمیتوان خارجنشین بود و از مردم زیر بمباران انتظار تغییر نظام سیاسی را داشت.
4⃣ همبستگی ایدئولوژیک اگر چه در دوران جنگ با عراق راهگشا بود ولی با تضعیف ایدئولوژی در سالهای بعد باید به همبستگی مدنی تبدیل میشد. متاسفانه تضعیف هدفمند جامعه مدنی در دو دهه گذشته موجب اتمیزه شدن جامعه و بیپناه ماندن ایران در مقابل تهدیدات شده است.
5⃣ نفوذ نتیجه تداوم شکاف تاریخی ملت - حکومت در ایران است. در این میان عواملی مانند تنگناهای اقتصادی، محدودیت آزادیهای اجتماعی، و ناشنوایی سیستماتیک حکومت نسبت به مطالبات مردم هم به معادله تضعیف حاکمیت/ تقویت ملت دامن زده و آسیبهای ناشی از عملکرد نفوذیها را افزایش دادند.
6⃣ روایتها اگر با واقعیتها تناسب نداشته باشند با عادی شدن اوضاع به سرعت رنگ باخته و بیاعتمادی به دنبال میآورند. جنگها پیروزی و شکست را در کنار یکدیگر دارند. سیاستمداران باید به موازات بیان پیروزیها از شجاعت اعتراف به شکستها هم برخوردار باشند.
7⃣ جنگ نشان داد که سیاست، عرصه عدم قطعیت و به غایت پیشبینیناپذیر است، بنابراین بیان اظهارات قطعی درباره امکان جنگ یا مذاکره میتواند صدمات جدی به منافع ملی وارد نماید. در سیاست باید احتمالات را جدی گرفت و از همه ظرفیتها برای دور کردن خطر جنگ بهره جست.
8⃣ برخورد مسئولانه و میهندوستانه جمعی از زندانیان سیاسی و روشنفکران دور از وطن نشان داد که ایران آینده صرفا از مسیر بازگشت به مردم و جدی گرفتن مشارکت آنان قابل دستیابی است. هیچ گونه سختافزار نظامی نمیتواند با نرم افزاری به نام سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی جامعه برابری کند.
9⃣ جنگ نشان داد که میهن دوستی پایدار و موثر نه با پمپاژ مقطعی احساسات ملی از رسانه میلی بلکه با شنیدن صدای مردم، افزایش قدرت نهادهای انتخابی، و جلب مشارکت واقعی ایرانیان در عرصه تعیین سرنوشت محقق میشود. از همینرو آزادی زندانیان سیاسی میتواند یک اقدام اعتمادساز در این برهه تلقی شود.
🔟 مصون سازی کشور در قبال تهاجمات آینده نه صرفا از مسیر افزودن بر سازوبرگ نظامی بلکه از طریق مشارکت در اقتصاد جهانی امکانپذیر میشود. متاسفانه غفلت از نقش ژئوپلیتیک ایران و اهمیت کریدورهای ارتباطی و اقتصادی در دهههای اخیر موجب محروم ماندن کشور از امتیاز بازدارندگی ناشی از تعریف منافع مشترک اقتصادی ما با شرق و غرب شده است.
1⃣1⃣ نظام رسانهای کشور که در صدا و سیما تجلی یافته بهغایت معیوب، شعارزده، و ناکارآمد است. دستگاهی که حتی در روزهای جنگ نیز اهمیت بازتاب تکثر اجتماعی را درک نمیکند و آغوش خود را به روی نمایندگان همه گرایشهای سیاسی- اجتماعی موجود در جامعه نمیگشاید. ادامه این مسیر میتواند افول جایگاه این رسانه را تسریع نماید.
2⃣1⃣ بزرگترین خطر برای آینده ایران نه عوارض ناشی از جنگ کنونی بلکه تداوم سیاست امنیتیسازی کشور و تعویق برنامه توسعه آن است. به بیان دیگر بازدارندگی واقعی برای کشور تنها از مسیر توسعه پایدار و همهجانبه قابل حصول است که نسبتی وثیق با بازتعریف جایگاه و روابط ایران با قدرتهای جهانی هم دارد.
#ایران
#جنگ
#ایران_خط_قرمز_من_است #فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
✍ مهران صولتی
1⃣ سیاست نه شرقی نه غربی که متناسب با شرایط پیروزی انقلاب ۵۷ و بسیار آرمانگرایانه اتخاذ شده بود برای تامین منافع ملی باید به سیاست واقعگرایانه هم شرقی هم غربی تغییر یابد. ایران باید بتواند از فضای رقابت میان ایندو بخش از جهان برای تامین منافع ملی خود بهره گیرد.
2⃣ در جهان سراسر تهدید کنونی ما به متحد استراتژیک نیاز داریم. جنگ با اسرائیل نشان داد که گردش به شرق پرهزینه ایران در سالهای اخیر نتوانسته پشتیبانی جدی چین و روسیه را برای ما به ارمغان آورد و حمایتها عمدتا در حد لفاظیهای دیپلماتیک باقی مانده است.
3⃣ در هنگامه تهدید نظامی و به خطر افتادن جان آدمیان امنیت به اولویت نخست همگان تبدیل میشود. فقدان توجه اپوزیسیون برانداز نسبت به این اصل بدیهی موجب بروز اشتباه محاسباتی از سوی ایشان در دوران جنگ شد. نمیتوان خارجنشین بود و از مردم زیر بمباران انتظار تغییر نظام سیاسی را داشت.
4⃣ همبستگی ایدئولوژیک اگر چه در دوران جنگ با عراق راهگشا بود ولی با تضعیف ایدئولوژی در سالهای بعد باید به همبستگی مدنی تبدیل میشد. متاسفانه تضعیف هدفمند جامعه مدنی در دو دهه گذشته موجب اتمیزه شدن جامعه و بیپناه ماندن ایران در مقابل تهدیدات شده است.
5⃣ نفوذ نتیجه تداوم شکاف تاریخی ملت - حکومت در ایران است. در این میان عواملی مانند تنگناهای اقتصادی، محدودیت آزادیهای اجتماعی، و ناشنوایی سیستماتیک حکومت نسبت به مطالبات مردم هم به معادله تضعیف حاکمیت/ تقویت ملت دامن زده و آسیبهای ناشی از عملکرد نفوذیها را افزایش دادند.
6⃣ روایتها اگر با واقعیتها تناسب نداشته باشند با عادی شدن اوضاع به سرعت رنگ باخته و بیاعتمادی به دنبال میآورند. جنگها پیروزی و شکست را در کنار یکدیگر دارند. سیاستمداران باید به موازات بیان پیروزیها از شجاعت اعتراف به شکستها هم برخوردار باشند.
7⃣ جنگ نشان داد که سیاست، عرصه عدم قطعیت و به غایت پیشبینیناپذیر است، بنابراین بیان اظهارات قطعی درباره امکان جنگ یا مذاکره میتواند صدمات جدی به منافع ملی وارد نماید. در سیاست باید احتمالات را جدی گرفت و از همه ظرفیتها برای دور کردن خطر جنگ بهره جست.
8⃣ برخورد مسئولانه و میهندوستانه جمعی از زندانیان سیاسی و روشنفکران دور از وطن نشان داد که ایران آینده صرفا از مسیر بازگشت به مردم و جدی گرفتن مشارکت آنان قابل دستیابی است. هیچ گونه سختافزار نظامی نمیتواند با نرم افزاری به نام سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی جامعه برابری کند.
9⃣ جنگ نشان داد که میهن دوستی پایدار و موثر نه با پمپاژ مقطعی احساسات ملی از رسانه میلی بلکه با شنیدن صدای مردم، افزایش قدرت نهادهای انتخابی، و جلب مشارکت واقعی ایرانیان در عرصه تعیین سرنوشت محقق میشود. از همینرو آزادی زندانیان سیاسی میتواند یک اقدام اعتمادساز در این برهه تلقی شود.
🔟 مصون سازی کشور در قبال تهاجمات آینده نه صرفا از مسیر افزودن بر سازوبرگ نظامی بلکه از طریق مشارکت در اقتصاد جهانی امکانپذیر میشود. متاسفانه غفلت از نقش ژئوپلیتیک ایران و اهمیت کریدورهای ارتباطی و اقتصادی در دهههای اخیر موجب محروم ماندن کشور از امتیاز بازدارندگی ناشی از تعریف منافع مشترک اقتصادی ما با شرق و غرب شده است.
1⃣1⃣ نظام رسانهای کشور که در صدا و سیما تجلی یافته بهغایت معیوب، شعارزده، و ناکارآمد است. دستگاهی که حتی در روزهای جنگ نیز اهمیت بازتاب تکثر اجتماعی را درک نمیکند و آغوش خود را به روی نمایندگان همه گرایشهای سیاسی- اجتماعی موجود در جامعه نمیگشاید. ادامه این مسیر میتواند افول جایگاه این رسانه را تسریع نماید.
2⃣1⃣ بزرگترین خطر برای آینده ایران نه عوارض ناشی از جنگ کنونی بلکه تداوم سیاست امنیتیسازی کشور و تعویق برنامه توسعه آن است. به بیان دیگر بازدارندگی واقعی برای کشور تنها از مسیر توسعه پایدار و همهجانبه قابل حصول است که نسبتی وثیق با بازتعریف جایگاه و روابط ایران با قدرتهای جهانی هم دارد.
#ایران
#جنگ
#ایران_خط_قرمز_من_است #فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
Forwarded from فرهیختگان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک کار خوب و حسابی:
بخاطر عدم صدور اجازه حضور زنان در استادیوم توسط شورای تامین شهر فسا (استان فارس)، تمامی مردان اعم از تماشاگر و بازیکن استادیوم را ترک کردند و بازی انجام نشد
#فرهیختگان با ایران یکدل و همبسته
بخاطر عدم صدور اجازه حضور زنان در استادیوم توسط شورای تامین شهر فسا (استان فارس)، تمامی مردان اعم از تماشاگر و بازیکن استادیوم را ترک کردند و بازی انجام نشد
#فرهیختگان با ایران یکدل و همبسته
Forwarded from عکس نگار
🔰تحلیل شبکه توییتر فارسی در روز آتشبس
با اعلام آتشبس میان ایران و اسرائیل در روز سوم تیر ماه، فضای توییر تا حدی به شرایط عادی خود بازگشت. در این روز حدود ۱ میلیون و ۳۰۰هزار توییت و ریتوییت، با ۱۱ میلیون لایک و ۳۱۰ میلیون بازدید منتشر شده است.اگر در روزهای جنگی، کاربران سیاسینویس فضای غالب را در شبکههای اجتماعی تشکیل داده بودند، در این روز کاربران روزمرهنویس سهم ویژهای از شبکه داشتند.
تحلیل شبکه بازنشرهای توییتهای مربوط به این روز، نشان میدهد که کاربران روزمرهنویس، سهم ۳۵درصدی از شبکه داشتند. بدین ترتیب سهم آنها از شبکه حدودا ۱۵٪ بیشتر از روزهای جنگ بود. عمده توییتهای این کاربران راجع به آتشبس بود؛ برخی با آن شوخی کرده بودند و برخی دیگر نکات تلخی راجع به آن نوشته بودند. بطور مثال یکی از این کاربران نوشته بود «چیزی در این میان تلف شد به نامِ عمر...». سهم این کاربران از مجموع لایکها، بیش از مجموع ریتوییتها بود و در میان توییتهای با بیش از ۱۰ هزار لایک، کاربران این خوشه بیشترین حضور را داشند.. پرلایکترین توییت کاربران این خوشه مربوط به کاربری به نام ماتیلدا است که نوشته بود «ترامپ نذاشت حداقل دوتا کشور خودشون اعلام کنن. قشنگ از ایناس که تولد بقیه میرفته شمعشونو فوت میکرده=)))».
کاربران انقلابی، اصولگرا، میانهرو و اصلاحطلب نیز در این روز همچنان در یک خوشه و در کنار یکدیگر دیده میشوند. این کاربران که سهم ۲۸٪ از شبکه داشتند، همچنان در دفاع از ایران و حمایت از ایستادگی کشور، ضدیت با اسرائیل، انتقاد از حامیان اسرائیل و کسانی که هشتگ MIGA زده بودند، فعال بودند. بحث در باب آتشبس و خوشحالی یا ناراحتی بابت آن، یکی از موضوعات مورد افتراق در میان کاربران این خوشه بود. یکی از کاربران این خوشه نوشته بود «یه آدم سالم نمی تونه دیشب تهرانو تجربه کرده باشه و از آتش بس خوشحال نشده باشه ».
کاربران سلطنتطلب و اکانتهای فارسی زبان اسرائیلی، ۲۶٪ از شبکه را بهخود اختصاص داده بودند. همان طور که در گراف نیز مشخص است، بسیاری از آنها در کنار و هم در یک بخش متمرکز هستند که نشان میدهد بسیاری از این اکانتها ریتوییتکنندگان یکسانی دارند. حمایت از اسرائیل در این جنگ، در کنار ناراحتی بابت آتشبس، یکی از مضامین پرتکرار در توییتهای این خوشه بود. توییت رضا پهلوی، پرلایکترین توییت در این خوشه بود و کاربری با آیدی agha_rashti2 بیشترین اینگیجمنت را داشت.
رفتار کاربران برانداز، اما غیر سلطنتطلب تفاوت محسوسی با روزهای جنگ داشت. درحالیکه آنها در روز اول جنگ و همچنین روز حمله آمریکا به ایران بسیار فعال بودند، با اعلام آتشبس نسبتا به سکوت رفتند و بسیاری از کاربران این خوشه چندان فعالیت نداشتند و فقط ۹٪ از شبکه را بهخود اختصاص دادند. البته نکته مهم در این گراف آن است که کاربران مربوط به تلویزیون اینترنشنال که عمدتا در این خوشه دیده میشوند، در این روز در خوشه سلطنتطلبان و کاربران فارسیزبان اسرائیلی قرار داشتند و شاید یکی از دلایل کاهش سهم آنها از شبکه به همین موضوع اختصاص داشته باشد. اما بهطور کلی میتوان گفت که این دسته از کاربران در مورد آتشبس نسبتا ساکت بودند. کاربران طرفدار سازمان مجاهدین خلق نیز فقط ۲٪ از شبکه بازنشرها را بهخود اختصاص داده بودند.
مجموعهی این دادهها دینامیک توییتری فارسی در طول جنگ ۱۲ روزه را بهخوبی نشان میدهد: افزایش سهم کاربران روزمرهنویس نسبت به ابتدای جنگ را میتوان ناشی از عادیتر شدن شرایط تلقی کرد. همبستگی نیروهای سیاسی داخل کشور در روز اعلام آتشبس همچنان حفظ شده بود. کاربران برانداز اما غیر سلطنتطلب که با حمله آمریکا به ایران بهشدت فعال شده بودند، در رابطه با آتشبس سکوت نسبی و فعالیت کمتری داشتند. اختلاط و درهمآمیختگی کامل سلطنتطلبان و کاربران اسرائیلی نیز در هر سه مقطع مورد بررسی، واضح و آشکار بود.
[منبع: کانال تحلیل شبکههای اجتماعی مجازی]
#ایران_خط_قرمز_من_است
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
با اعلام آتشبس میان ایران و اسرائیل در روز سوم تیر ماه، فضای توییر تا حدی به شرایط عادی خود بازگشت. در این روز حدود ۱ میلیون و ۳۰۰هزار توییت و ریتوییت، با ۱۱ میلیون لایک و ۳۱۰ میلیون بازدید منتشر شده است.اگر در روزهای جنگی، کاربران سیاسینویس فضای غالب را در شبکههای اجتماعی تشکیل داده بودند، در این روز کاربران روزمرهنویس سهم ویژهای از شبکه داشتند.
تحلیل شبکه بازنشرهای توییتهای مربوط به این روز، نشان میدهد که کاربران روزمرهنویس، سهم ۳۵درصدی از شبکه داشتند. بدین ترتیب سهم آنها از شبکه حدودا ۱۵٪ بیشتر از روزهای جنگ بود. عمده توییتهای این کاربران راجع به آتشبس بود؛ برخی با آن شوخی کرده بودند و برخی دیگر نکات تلخی راجع به آن نوشته بودند. بطور مثال یکی از این کاربران نوشته بود «چیزی در این میان تلف شد به نامِ عمر...». سهم این کاربران از مجموع لایکها، بیش از مجموع ریتوییتها بود و در میان توییتهای با بیش از ۱۰ هزار لایک، کاربران این خوشه بیشترین حضور را داشند.. پرلایکترین توییت کاربران این خوشه مربوط به کاربری به نام ماتیلدا است که نوشته بود «ترامپ نذاشت حداقل دوتا کشور خودشون اعلام کنن. قشنگ از ایناس که تولد بقیه میرفته شمعشونو فوت میکرده=)))».
کاربران انقلابی، اصولگرا، میانهرو و اصلاحطلب نیز در این روز همچنان در یک خوشه و در کنار یکدیگر دیده میشوند. این کاربران که سهم ۲۸٪ از شبکه داشتند، همچنان در دفاع از ایران و حمایت از ایستادگی کشور، ضدیت با اسرائیل، انتقاد از حامیان اسرائیل و کسانی که هشتگ MIGA زده بودند، فعال بودند. بحث در باب آتشبس و خوشحالی یا ناراحتی بابت آن، یکی از موضوعات مورد افتراق در میان کاربران این خوشه بود. یکی از کاربران این خوشه نوشته بود «یه آدم سالم نمی تونه دیشب تهرانو تجربه کرده باشه و از آتش بس خوشحال نشده باشه ».
کاربران سلطنتطلب و اکانتهای فارسی زبان اسرائیلی، ۲۶٪ از شبکه را بهخود اختصاص داده بودند. همان طور که در گراف نیز مشخص است، بسیاری از آنها در کنار و هم در یک بخش متمرکز هستند که نشان میدهد بسیاری از این اکانتها ریتوییتکنندگان یکسانی دارند. حمایت از اسرائیل در این جنگ، در کنار ناراحتی بابت آتشبس، یکی از مضامین پرتکرار در توییتهای این خوشه بود. توییت رضا پهلوی، پرلایکترین توییت در این خوشه بود و کاربری با آیدی agha_rashti2 بیشترین اینگیجمنت را داشت.
رفتار کاربران برانداز، اما غیر سلطنتطلب تفاوت محسوسی با روزهای جنگ داشت. درحالیکه آنها در روز اول جنگ و همچنین روز حمله آمریکا به ایران بسیار فعال بودند، با اعلام آتشبس نسبتا به سکوت رفتند و بسیاری از کاربران این خوشه چندان فعالیت نداشتند و فقط ۹٪ از شبکه را بهخود اختصاص دادند. البته نکته مهم در این گراف آن است که کاربران مربوط به تلویزیون اینترنشنال که عمدتا در این خوشه دیده میشوند، در این روز در خوشه سلطنتطلبان و کاربران فارسیزبان اسرائیلی قرار داشتند و شاید یکی از دلایل کاهش سهم آنها از شبکه به همین موضوع اختصاص داشته باشد. اما بهطور کلی میتوان گفت که این دسته از کاربران در مورد آتشبس نسبتا ساکت بودند. کاربران طرفدار سازمان مجاهدین خلق نیز فقط ۲٪ از شبکه بازنشرها را بهخود اختصاص داده بودند.
مجموعهی این دادهها دینامیک توییتری فارسی در طول جنگ ۱۲ روزه را بهخوبی نشان میدهد: افزایش سهم کاربران روزمرهنویس نسبت به ابتدای جنگ را میتوان ناشی از عادیتر شدن شرایط تلقی کرد. همبستگی نیروهای سیاسی داخل کشور در روز اعلام آتشبس همچنان حفظ شده بود. کاربران برانداز اما غیر سلطنتطلب که با حمله آمریکا به ایران بهشدت فعال شده بودند، در رابطه با آتشبس سکوت نسبی و فعالیت کمتری داشتند. اختلاط و درهمآمیختگی کامل سلطنتطلبان و کاربران اسرائیلی نیز در هر سه مقطع مورد بررسی، واضح و آشکار بود.
[منبع: کانال تحلیل شبکههای اجتماعی مجازی]
#ایران_خط_قرمز_من_است
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
تراکم و گستردگی پرواز هواپیماهای باری نظامی به مقصد اسرائیل در تاریخ June 30 2025
[ منبع: گاراژ مهدی تدینی، بهنقل از خبرگزاری فارس]
#ایران_خط_قرمز_من_است
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
[ منبع: گاراژ مهدی تدینی، بهنقل از خبرگزاری فارس]
#ایران_خط_قرمز_من_است
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
🔰 قربانیان خشونت
💢گفتوگو با مریم باقی درباره زمینههای زیرپا گذاشتن حقوق بیدفاعان
خشونت بهعنوان یکی از چالشهای اساسی جوامع معاصر، نهتنها در ایران بلکه در سراسر جهان، ابعاد گستردهای دارد که فراتر از نمودهای فیزیکی آن است. این پدیده، که با عناصر اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و قانونی ارتباط دارد، افراد بیدفاع مانند زنان، کودکان، سالمندان و اقلیتها را بیش از دیگران در معرض آسیب قرار میدهد. در ایران، جامعهای که در گذشته بر پایه هنجارهای سنتی و مذهبی استوار بود، اکنون شاهد تحولات سریع اجتماعی و تضعیف ارزشها و سنتهاست. این وضع که در اصطلاح جامعهشناختی به آن «آنومی» یا بیهنجاری گفته میشود، به دلیل فقدان هنجارهای جایگزین پذیرفتهشده، فضایی را ایجاد میکند که خشونت در انواع و ابعاد مختلف آن (کلامی، روانی، اقتصادی و اجتماعی) گسترش مییابد. خلأهای قانونی، مانند تأخیر در تصویب لوایح مرتبط با منع خشونت علیه زنان و ضعف نهادهای حمایتی، به تشدید چالشها دامن زدهاند. در کنار این مسائل، محرومیتهای اقتصادی و نابرابریهای اجتماعی بهعنوان زمینهساز اصلی بروز جرم و خشونت (بهویژه در مناطق محروم) نقش مهمی ایفا میکند. خشونتگران اغلب قربانیانی را هدف قرار میدهند که به دلیل فقدان حمایتهای کافی، آسانتر در دسترساند. این وضع ضرورت بازنگری در رویکردهای فرهنگی، آموزشی و قانونی را برجسته میکند. فرهنگسازی، آموزش مهارتهایی نظیر گفتوگو و کنترل خشم، تقویت نهادهای مدنی و رسانهها و رفع محرومیتهای اقتصادی از راهکارهایی هستند که میتوانند به پیشگیری از خشونت و ایجاد جامعهای عاری از زور و اجبار کمک کند. در گفتوگو با خانم مریم باقی به این پرسش پاسخ میدهیم که زمینههای اقتصادی و اجتماعی زیر پا گذاشتن حقوق بیدفاعان چیست؟
🔗 ادامه مطلب در لینک زیر:
https://telegra.ph/%D9%82%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D8%B4%D9%88%D9%86%D8%AA-06-30
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
#خشونت_علیه_زنان
💢گفتوگو با مریم باقی درباره زمینههای زیرپا گذاشتن حقوق بیدفاعان
خشونت بهعنوان یکی از چالشهای اساسی جوامع معاصر، نهتنها در ایران بلکه در سراسر جهان، ابعاد گستردهای دارد که فراتر از نمودهای فیزیکی آن است. این پدیده، که با عناصر اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و قانونی ارتباط دارد، افراد بیدفاع مانند زنان، کودکان، سالمندان و اقلیتها را بیش از دیگران در معرض آسیب قرار میدهد. در ایران، جامعهای که در گذشته بر پایه هنجارهای سنتی و مذهبی استوار بود، اکنون شاهد تحولات سریع اجتماعی و تضعیف ارزشها و سنتهاست. این وضع که در اصطلاح جامعهشناختی به آن «آنومی» یا بیهنجاری گفته میشود، به دلیل فقدان هنجارهای جایگزین پذیرفتهشده، فضایی را ایجاد میکند که خشونت در انواع و ابعاد مختلف آن (کلامی، روانی، اقتصادی و اجتماعی) گسترش مییابد. خلأهای قانونی، مانند تأخیر در تصویب لوایح مرتبط با منع خشونت علیه زنان و ضعف نهادهای حمایتی، به تشدید چالشها دامن زدهاند. در کنار این مسائل، محرومیتهای اقتصادی و نابرابریهای اجتماعی بهعنوان زمینهساز اصلی بروز جرم و خشونت (بهویژه در مناطق محروم) نقش مهمی ایفا میکند. خشونتگران اغلب قربانیانی را هدف قرار میدهند که به دلیل فقدان حمایتهای کافی، آسانتر در دسترساند. این وضع ضرورت بازنگری در رویکردهای فرهنگی، آموزشی و قانونی را برجسته میکند. فرهنگسازی، آموزش مهارتهایی نظیر گفتوگو و کنترل خشم، تقویت نهادهای مدنی و رسانهها و رفع محرومیتهای اقتصادی از راهکارهایی هستند که میتوانند به پیشگیری از خشونت و ایجاد جامعهای عاری از زور و اجبار کمک کند. در گفتوگو با خانم مریم باقی به این پرسش پاسخ میدهیم که زمینههای اقتصادی و اجتماعی زیر پا گذاشتن حقوق بیدفاعان چیست؟
🔗 ادامه مطلب در لینک زیر:
https://telegra.ph/%D9%82%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D8%B4%D9%88%D9%86%D8%AA-06-30
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
#خشونت_علیه_زنان
Telegraph
قربانیان خشونت
خشونت بهعنوان یکی از چالشهای اساسی جوامع معاصر، نهتنها در ایران بلکه در سراسر جهان، ابعاد گستردهای دارد که فراتر از نمودهای فیزیکی آن است. این پدیده، که ریشه در عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و قانونی دارد، افراد بیدفاع مانند زنان، کودکان، سالمندان و…
Forwarded from moin.ngo موسسه معین
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پروای دیگری داشتن به معنی در اندیشهی دیگری بودن است ...
دور نگه داشتن نهادهای مدنی از وظایف اصلی آنها باعث تن دادن به خواست قدرتها میشود ...
جامعهی توانمند جامعهای است که تفاوتها را بپذیرد و پاس بدارد ...
اینها بخشی از نشست اول از مجموعه #جوانه_که_میزنیم بود که با عنوان «تحول نهادهای مدنی؛ ضرورت یا انتخاب» و در تاریخ در موسسه معین برگزار شد.
میتوانید ویدئو کامل این نشست را در یوتیوب ما ببینید.
در این برنامه که با ابتکار مؤسسه معین و با هدف باز کردن فضای گفتوگو میان کنشگران مدنی در حوزهها و تقاطعهای مختلف شکل گرفته است. در این نشست، شرکتکنندگان با صراحت درباره مسیر پرفرازونشیب نهادهای مدنی در ایران سخن گفتند. فرشید یزدانی از قدرت جامعه مدنی در شکستن هژمونیها و تثبیت هژمونیهای جدید گفت، زهرا افتخارزاده بازخوانی تجربه نهادهای مدنی از ۱۳۶۷ تا امروز را در تحول از رادیکالیسم تا اهلیسازی مطرح کرد، مریم رسولیان و آنت میناسیان نیز از مجتمع رعد تجربه زیسته تحول این نهاد را از امروز تا دیروز ارائه دادند.
🌱🌀
#جوانه_که_میزنیم
موسسه معین؛ تقویتکننده تلاشهای اجتماعی
@moinngo
دور نگه داشتن نهادهای مدنی از وظایف اصلی آنها باعث تن دادن به خواست قدرتها میشود ...
جامعهی توانمند جامعهای است که تفاوتها را بپذیرد و پاس بدارد ...
اینها بخشی از نشست اول از مجموعه #جوانه_که_میزنیم بود که با عنوان «تحول نهادهای مدنی؛ ضرورت یا انتخاب» و در تاریخ در موسسه معین برگزار شد.
میتوانید ویدئو کامل این نشست را در یوتیوب ما ببینید.
در این برنامه که با ابتکار مؤسسه معین و با هدف باز کردن فضای گفتوگو میان کنشگران مدنی در حوزهها و تقاطعهای مختلف شکل گرفته است. در این نشست، شرکتکنندگان با صراحت درباره مسیر پرفرازونشیب نهادهای مدنی در ایران سخن گفتند. فرشید یزدانی از قدرت جامعه مدنی در شکستن هژمونیها و تثبیت هژمونیهای جدید گفت، زهرا افتخارزاده بازخوانی تجربه نهادهای مدنی از ۱۳۶۷ تا امروز را در تحول از رادیکالیسم تا اهلیسازی مطرح کرد، مریم رسولیان و آنت میناسیان نیز از مجتمع رعد تجربه زیسته تحول این نهاد را از امروز تا دیروز ارائه دادند.
🌱🌀
#جوانه_که_میزنیم
موسسه معین؛ تقویتکننده تلاشهای اجتماعی
@moinngo
🔰تن، ترومای جامعه، بازنمایی خشونت جنگ بر بدن اجتماعی
✍محمد علیپور
💢 تحلیلی جامعهشناختی از نسبت جنگ و بدن
در بسیاری از تحلیلهای رسمی، جنگ پدیدهای سیاسی، نظامی تلقی میشود، اما اگر از زاویهای دیگر نگاه کنیم، جنگ را میتوان عملی فیزیکی بر بدنهای اجتماعی نیز دانست.
جنگ فقط تخریب ساختمانها و امکان و بمباران خاک نیست. تجزیه و بازآرایی بدنهاست، بدنهایی که باید بجنگند، بدنهایی که باید پنهان شوند، بدنهایی که باید قربانی شوند، بدنهایی که باید بیشتر کار کنند و بدنهایی که دیده نمیشوند.
#میشل_فوکو، در بحث #زیست_قدرت، بدن را عرصهای برای مدیریت، نظارت و کنترل میداند، جایی که دولت از طریق آن، زندگی را تنظیم میکند. جنگ یکی از افراطیترین تجلیهای زیستسیاست است، بدنها در جنگ درجهبندی میشوند، برخی برای فدا شدن، برخی برای فرمان دادن، و برخی برای دیده نشدن.
#نوربرت_الیاس نیز از #بدن_متمدن سخن میگوید، بدنی که در نظم مدرن یاد میگیرد چگونه بخورد، بپوشد، احساسات را کنترل کند. اما جنگ این بدن را به وضعیت پیشامدرن بازمیگرداند، به بدن آسیبپذیر، هیجانی و وحشی.
#الین_اسکاری در کتاب بدن در رنج میگوید: زخم، زبان را از کار میاندازد.
بدن در جنگ، فقط نمیسوزد یا قطع نمیشود، توانایی روایت رنج خود را نیز از دست میدهد. اضطراب جنگ، نوعی ترومای جمعی در بدنها ایجاد میکند؛ از بیخوابی گرفته تا اختلالات گوارشی سکوتهای طولانی، پرخاشگری افسردی و سردردهای مزمن، این بدنها بعداً در روانشناسی ثبت میشوند، اما در سیاست عمومی اغلب نادیده میمانند. این همان چیزی است که #جودیت_باتلر از آن با عنوان بدنهای غیرقابل سوگواری [تبعیض در غم و سوگواری] یاد میکند، بدنهایی که از ابتدا شایسته همدردی نبودهاند.
از نظر #پیر_بوردیو، خشونت نمادین از طریق حذف روایتها صورت میگیرد.
در روایت رسمی جنگ، معمولاً بدن مردانه، مقاوم، فداکار تصویر میشود. اما بدن کودک، زن، سالمند، بیمار یا بدن مهاجر، در حاشیه قرار میگیرد یا حذف میشود. این حذف، نه فقط تصویری، بلکه سیاسی است.
جنگ، بدنها را طبقهبندی میکند.
#مارسل_موس در مقاله معروفش درباره #فنون_بدن میگوید هر جامعهای، بدنها را به شیوه خاصی آموزش میدهد.
جنگ این نظم را بر هم میزند:
بدنها دیگر فقط جنسیتی یا سنی نیستند، بلکه امن یا ناامن میشوند.
بدن #شهروند بودنش را از دست میدهد و به هدف یا ابزار بدل میشود. بدن اجتماعی که مبتنی بر مراقبت، همدلی و تماس است، ناگهان به بدن جدایی، تفرقه، و سوءظن بدل میشود.
#پل_ویریلیو، فیلسوف و نظریهپرداز فرانسوی، تأکید میکند که جنگ مدرن، بدن را نه با گلوله، بلکه با تصویر، صدا، ترس و رسانه مجروح میکند. او میگوید: در جنگ #سایبرنتیک، این مغز است که بیش از گوشت، هدف قرار میگیرد.
در این معنا، بدن اجتماعی نه فقط زخمی، بلکه فرمانبردار، منفعل و بیحس میشود.
جامعهشناسی بدن در زمان جنگ، ما را با لایههایی از خشونت مواجه میکند که در هیچ خبر رسمی یا تصویر رسانهای دیده نمیشود.
از فوکو تا باتلر، از الیاس تا بوردیو، از اسکاری تا موس، همه بر یک چیز اتفاق نظر دارند:
بدن، عرصهی سیاست است، و جنگ، سیاستیست که با بدنها نوشته میشود.
جنگها تنها در خطوط مرزی اتفاق نمیافتند، آنها درون بدنها، در بافت اعصاب، در ماهیچههای منقبض و در حافظه سلولی نیز جریان دارند. آنچه اغلب از تحلیلهای اجتماعی کنار گذاشته میشود، حضور عمیق و سرسخت جنگ در بدن است، نه فقط بدن فردی، بلکه بدن اجتماعی.
#دیالکتیک_بدنمندی
#نظریههای_جامعهشناسی
#جامعهشناسی_بدن
✍محمد علیپور
💢 تحلیلی جامعهشناختی از نسبت جنگ و بدن
در بسیاری از تحلیلهای رسمی، جنگ پدیدهای سیاسی، نظامی تلقی میشود، اما اگر از زاویهای دیگر نگاه کنیم، جنگ را میتوان عملی فیزیکی بر بدنهای اجتماعی نیز دانست.
جنگ فقط تخریب ساختمانها و امکان و بمباران خاک نیست. تجزیه و بازآرایی بدنهاست، بدنهایی که باید بجنگند، بدنهایی که باید پنهان شوند، بدنهایی که باید قربانی شوند، بدنهایی که باید بیشتر کار کنند و بدنهایی که دیده نمیشوند.
#میشل_فوکو، در بحث #زیست_قدرت، بدن را عرصهای برای مدیریت، نظارت و کنترل میداند، جایی که دولت از طریق آن، زندگی را تنظیم میکند. جنگ یکی از افراطیترین تجلیهای زیستسیاست است، بدنها در جنگ درجهبندی میشوند، برخی برای فدا شدن، برخی برای فرمان دادن، و برخی برای دیده نشدن.
#نوربرت_الیاس نیز از #بدن_متمدن سخن میگوید، بدنی که در نظم مدرن یاد میگیرد چگونه بخورد، بپوشد، احساسات را کنترل کند. اما جنگ این بدن را به وضعیت پیشامدرن بازمیگرداند، به بدن آسیبپذیر، هیجانی و وحشی.
#الین_اسکاری در کتاب بدن در رنج میگوید: زخم، زبان را از کار میاندازد.
بدن در جنگ، فقط نمیسوزد یا قطع نمیشود، توانایی روایت رنج خود را نیز از دست میدهد. اضطراب جنگ، نوعی ترومای جمعی در بدنها ایجاد میکند؛ از بیخوابی گرفته تا اختلالات گوارشی سکوتهای طولانی، پرخاشگری افسردی و سردردهای مزمن، این بدنها بعداً در روانشناسی ثبت میشوند، اما در سیاست عمومی اغلب نادیده میمانند. این همان چیزی است که #جودیت_باتلر از آن با عنوان بدنهای غیرقابل سوگواری [تبعیض در غم و سوگواری] یاد میکند، بدنهایی که از ابتدا شایسته همدردی نبودهاند.
از نظر #پیر_بوردیو، خشونت نمادین از طریق حذف روایتها صورت میگیرد.
در روایت رسمی جنگ، معمولاً بدن مردانه، مقاوم، فداکار تصویر میشود. اما بدن کودک، زن، سالمند، بیمار یا بدن مهاجر، در حاشیه قرار میگیرد یا حذف میشود. این حذف، نه فقط تصویری، بلکه سیاسی است.
جنگ، بدنها را طبقهبندی میکند.
#مارسل_موس در مقاله معروفش درباره #فنون_بدن میگوید هر جامعهای، بدنها را به شیوه خاصی آموزش میدهد.
جنگ این نظم را بر هم میزند:
بدنها دیگر فقط جنسیتی یا سنی نیستند، بلکه امن یا ناامن میشوند.
بدن #شهروند بودنش را از دست میدهد و به هدف یا ابزار بدل میشود. بدن اجتماعی که مبتنی بر مراقبت، همدلی و تماس است، ناگهان به بدن جدایی، تفرقه، و سوءظن بدل میشود.
#پل_ویریلیو، فیلسوف و نظریهپرداز فرانسوی، تأکید میکند که جنگ مدرن، بدن را نه با گلوله، بلکه با تصویر، صدا، ترس و رسانه مجروح میکند. او میگوید: در جنگ #سایبرنتیک، این مغز است که بیش از گوشت، هدف قرار میگیرد.
در این معنا، بدن اجتماعی نه فقط زخمی، بلکه فرمانبردار، منفعل و بیحس میشود.
جامعهشناسی بدن در زمان جنگ، ما را با لایههایی از خشونت مواجه میکند که در هیچ خبر رسمی یا تصویر رسانهای دیده نمیشود.
از فوکو تا باتلر، از الیاس تا بوردیو، از اسکاری تا موس، همه بر یک چیز اتفاق نظر دارند:
بدن، عرصهی سیاست است، و جنگ، سیاستیست که با بدنها نوشته میشود.
جنگها تنها در خطوط مرزی اتفاق نمیافتند، آنها درون بدنها، در بافت اعصاب، در ماهیچههای منقبض و در حافظه سلولی نیز جریان دارند. آنچه اغلب از تحلیلهای اجتماعی کنار گذاشته میشود، حضور عمیق و سرسخت جنگ در بدن است، نه فقط بدن فردی، بلکه بدن اجتماعی.
#دیالکتیک_بدنمندی
#نظریههای_جامعهشناسی
#جامعهشناسی_بدن
Forwarded from انجمن جامعه شناسی ایران
#معرفی_کتاب
🔸کتاب جامعهشناسی نظری تألیف دکتر تنهایی به چاپ هشتم رسید
کتاب با ارسال رایگان و بهای ۴۵۰ تومان (قیمت کتاب ۵۸۰ تومان است) تقدیم علاقهمندان میشود.
جهت سفارش به آی دی تلگرامی انتشارات نگارستان اندیشه پیام دهید:
@negarestan.inst
+989334696211
شماره تلفن ثابت انتشارات نگارستان اندیشه:
02166435416
جامعهشناسی نظری شاخهای از علم جامعهشناسی و حوزهای مستقل از نظریهها و مكاتب جامعهشناسی است. این شاخه از علم که کمتر مورد توجه و مداقه قرار گرفته، با نظریههای جامعهشناسی تفاوت دارد. جامعهشناسی نظری بهبررسی فرایندهای شناخت و ساخت نظریه، كشف پیوندهای فرانظری نظریه و واکاوی آنها برای نقد، ویرایش و تلفیق میپردازد. درجامعهشناسی نظری شرح و نقد نظریه، كشف عناصر مهم و اصلی نظریه، تشخیص مفاهیم اصلی مكتبی و فرامكتبی و عناصر حساس مفاهیم نظری، کشف مدلهای توصیف، تحلیل، نقد، تلفیق و ترکیب نظریهها و تقابل نظری و پارادایمی مکاتب ضروری است. در کتاب جامعهشناسی نظری که چاپ اول آن در سال ۱۳۸۲ عرضه شده بود، منابع، مستندات و ارجاعات تحلیلگران شالودههای نظری دنیا دربارهی مباحث بنیادین جامعهشناسی نظری مطرح شدهاست
ادامه این یادداشت را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
با حمایت انجمن جامعه شناسی از فرهنگ و فرهیختگی حمایت کنید
🔸کتاب جامعهشناسی نظری تألیف دکتر تنهایی به چاپ هشتم رسید
کتاب با ارسال رایگان و بهای ۴۵۰ تومان (قیمت کتاب ۵۸۰ تومان است) تقدیم علاقهمندان میشود.
جهت سفارش به آی دی تلگرامی انتشارات نگارستان اندیشه پیام دهید:
@negarestan.inst
+989334696211
شماره تلفن ثابت انتشارات نگارستان اندیشه:
02166435416
جامعهشناسی نظری شاخهای از علم جامعهشناسی و حوزهای مستقل از نظریهها و مكاتب جامعهشناسی است. این شاخه از علم که کمتر مورد توجه و مداقه قرار گرفته، با نظریههای جامعهشناسی تفاوت دارد. جامعهشناسی نظری بهبررسی فرایندهای شناخت و ساخت نظریه، كشف پیوندهای فرانظری نظریه و واکاوی آنها برای نقد، ویرایش و تلفیق میپردازد. درجامعهشناسی نظری شرح و نقد نظریه، كشف عناصر مهم و اصلی نظریه، تشخیص مفاهیم اصلی مكتبی و فرامكتبی و عناصر حساس مفاهیم نظری، کشف مدلهای توصیف، تحلیل، نقد، تلفیق و ترکیب نظریهها و تقابل نظری و پارادایمی مکاتب ضروری است. در کتاب جامعهشناسی نظری که چاپ اول آن در سال ۱۳۸۲ عرضه شده بود، منابع، مستندات و ارجاعات تحلیلگران شالودههای نظری دنیا دربارهی مباحث بنیادین جامعهشناسی نظری مطرح شدهاست
ادامه این یادداشت را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
با حمایت انجمن جامعه شناسی از فرهنگ و فرهیختگی حمایت کنید
isa.org.ir
انجمن جامعه شناسی ایران - چاپ هشتم کتاب جامعهشناسی نظری تألیف دکتر ح.ا. تنهایی
انجمن جامعه شناسی ایران
www.isa.org.ir
www.isa.org.ir
ﻫﺮ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ ﺩﺭ ﺟﯿﺐﻫﺎﯾﺶ،
ﺩﺭ ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﻭ ﻻﯼ ﺩﮐﻤﻪﻫﺎﯼ ﯾﻮﻧﯿﻔﻮﺭﻣﺶ ﺯﻧﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺟﻨﮓ ﻣﯽﺑﺮﺩ.
ﺁﻣﺎﺭ ﮐﺸﺘﻪﻫﺎﯼ ﺟﻨﮓ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻏﻠﻂ ﺑﻮﺩه ﺍﺳﺖ.
نگاهی به حلقههای ازدواج بهجا مانده
از جنگ جهانی دوم بیندازیم خود گویای نکته است.
#ایران_خط_قرمز_من_است
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
ﺩﺭ ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﻭ ﻻﯼ ﺩﮐﻤﻪﻫﺎﯼ ﯾﻮﻧﯿﻔﻮﺭﻣﺶ ﺯﻧﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺟﻨﮓ ﻣﯽﺑﺮﺩ.
ﺁﻣﺎﺭ ﮐﺸﺘﻪﻫﺎﯼ ﺟﻨﮓ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻏﻠﻂ ﺑﻮﺩه ﺍﺳﺖ.
نگاهی به حلقههای ازدواج بهجا مانده
از جنگ جهانی دوم بیندازیم خود گویای نکته است.
#ایران_خط_قرمز_من_است
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی