Forwarded from امتداد
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from جامعهشناسی تفسیری پرگمتیستی شیکاگویی، نظری و درمانی Chicagoan Pragmatist Interpretive, Theoretical, Clinical Sociology/CPITC (Y.H)
نشست رونمایی از کتاب "جامعهشناسی نظری" ح.ا. تنهایی
امکان خرید کتاب با ۲۰ درصد تخفیف در سالن فراهم میباشد.
امکان خرید کتاب با ۲۰ درصد تخفیف در سالن فراهم میباشد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هگل میگوید: «یا فلسفه اسپینوزا، یا هیچ فلسفه دیگر... فکر حتی اگر برای یکبار هم که باشد، باید از نظرگاه اسپینوزا به امور بنگرد. این آغاز واقعی فلسفه است.»
#رساله_مختصره (Short Treatise on God, Man and his Well-being)؛ که اولین رساله فلسفی او است و عنوان کامل آن نیز این است: «رساله مختصره درباره خدا، انسان و سعادت او». تاریخ شروع نگارش آن را میان سالهای 1658 تا 1662 نوشتهاند. به زبان لاتینی نگاشته شد اما ترجمههای انگلیسی آن، از روی نسخه خطی به زبان هلندی انجام گرفته که نخستینبار در 1852 توسط دکتر ون ولتن کشف شد و بنابه روایتی اسپینوزا آن را برای دوستان مسیحیاش نوشت و بعدها به خاطر شباهت محتوایش به کتاب اصلیاش یعنی اخلاق، بهعنوان طرح مقدماتی کتاب اخلاق شناخته شد.
#جامعهشناسی_تفسیری
#فلسفه_علوم_اجتماعی
#اسپینوزا
#فلسفه
#تفسیرگرایی
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
#رساله_مختصره (Short Treatise on God, Man and his Well-being)؛ که اولین رساله فلسفی او است و عنوان کامل آن نیز این است: «رساله مختصره درباره خدا، انسان و سعادت او». تاریخ شروع نگارش آن را میان سالهای 1658 تا 1662 نوشتهاند. به زبان لاتینی نگاشته شد اما ترجمههای انگلیسی آن، از روی نسخه خطی به زبان هلندی انجام گرفته که نخستینبار در 1852 توسط دکتر ون ولتن کشف شد و بنابه روایتی اسپینوزا آن را برای دوستان مسیحیاش نوشت و بعدها به خاطر شباهت محتوایش به کتاب اصلیاش یعنی اخلاق، بهعنوان طرح مقدماتی کتاب اخلاق شناخته شد.
#جامعهشناسی_تفسیری
#فلسفه_علوم_اجتماعی
#اسپینوزا
#فلسفه
#تفسیرگرایی
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
اگر سکوت نمیکردیم شاید رومینا هنوز زنده بود
🔸 «بسیاری از مردانی که مرتکب زنکشی به بهانهی ناموس میشوند، نه تنها از تأیید جامعهی اطراف خود قدرت میگیرند، بلکه در بسیاری مواقع تحت فشار جامعه و از ترس آنکه بیغیرت خطاب شوند و آبرویشان به باد رود، دست به چنین خشونتهایی میزنند. دگرگون کردن این مفاهیم از یک سو و ساختن فضایی امن و حمایتگر برای زنان و دخترانی که در معرض چنین خشونتها و فشارهایی هستند، شاید راهکاری موقت برای این زخم کهنه باشد.»
#زن_کشی
#قتل_ناموسی
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
@NashrAasoo
@sociology_of_sport
🔸 «بسیاری از مردانی که مرتکب زنکشی به بهانهی ناموس میشوند، نه تنها از تأیید جامعهی اطراف خود قدرت میگیرند، بلکه در بسیاری مواقع تحت فشار جامعه و از ترس آنکه بیغیرت خطاب شوند و آبرویشان به باد رود، دست به چنین خشونتهایی میزنند. دگرگون کردن این مفاهیم از یک سو و ساختن فضایی امن و حمایتگر برای زنان و دخترانی که در معرض چنین خشونتها و فشارهایی هستند، شاید راهکاری موقت برای این زخم کهنه باشد.»
#زن_کشی
#قتل_ناموسی
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
@NashrAasoo
@sociology_of_sport
Forwarded from عکس نگار
📣 گروه علمیتخصصی جامعهشناسی تفسیری انجمن جامعهشناسی ایران با همکاری مدرسه فمینیستی زن روز برگزار میکند:
درسگفتار جامعهشناسی بدن
دیالکتیک بدنمندی
مدرس: دکتر بیتا مدنی
✳️شروع از ۲۳ بهمنماه ۱۴۰۳
شش جلسه غیرحضوری
سهشنبهها از ساعت ۱۹ تا ۲۰:۳۰
📜به شرکت کنندگان در این دوره گواهی حضور اعطا میشود
🔗اطلاعات و ثبتنام در نشانی زیر:
@Zaneruz_admin
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی #جامعهشناسی_تفسیری #انجمن_جامعهشناسی_ایران
درسگفتار جامعهشناسی بدن
دیالکتیک بدنمندی
مدرس: دکتر بیتا مدنی
✳️شروع از ۲۳ بهمنماه ۱۴۰۳
شش جلسه غیرحضوری
سهشنبهها از ساعت ۱۹ تا ۲۰:۳۰
📜به شرکت کنندگان در این دوره گواهی حضور اعطا میشود
🔗اطلاعات و ثبتنام در نشانی زیر:
@Zaneruz_admin
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی #جامعهشناسی_تفسیری #انجمن_جامعهشناسی_ایران
Forwarded from کانال رسمی دکتر موذن زاده
مجمع روحانیون مبارز به ریاست محمد خاتمی، در بیانیهای موقعیت کنونی جمهوری اسلامی را حساس خواند و از مردم خواست با وجود انتقادات و گلایهها، در راهپیمایی حکومتی ۲۲ بهمن شرکت کنند و روح تازهای به انقلاب و ایران اسلامی بدمند.
https://www.tgoop.com/drmoazenofficial
اقای خاتمی مشخص کند که اگر زنان خواستند بدون حجاب در این راهپیمایی شرکت کنند هم بر سر دعوت خود هستند یا خیر
خوشبختانه جمهوری اسلامی نتوانسته است مدارک مربوط به شرکت خانم های بیححاب در تظاهرات انقلاب را از بین ببرد
آیا سید محمد خاتمی قول میدهد که اگر خانمها خواستند در کسوت سال ۵۶ تا ۵۷ از انقلاب حمایت کنند به آنان تعرضی نشود ؟!!!!😎
البته اینکه اجازه او خودش به راهپیمایی برود هم زیر سوال است
https://www.tgoop.com/drmoazenofficial
اقای خاتمی مشخص کند که اگر زنان خواستند بدون حجاب در این راهپیمایی شرکت کنند هم بر سر دعوت خود هستند یا خیر
خوشبختانه جمهوری اسلامی نتوانسته است مدارک مربوط به شرکت خانم های بیححاب در تظاهرات انقلاب را از بین ببرد
آیا سید محمد خاتمی قول میدهد که اگر خانمها خواستند در کسوت سال ۵۶ تا ۵۷ از انقلاب حمایت کنند به آنان تعرضی نشود ؟!!!!😎
البته اینکه اجازه او خودش به راهپیمایی برود هم زیر سوال است
Telegram
کانال رسمی دکتر موذن زاده
تماس با ادمین
@Hmoazenzadeh
@Hmoazenzadeh
Forwarded from عکس نگار
🔰فاحشههای واقعی
✍رضا طالشیان جلودار زاده
یکی از عجیبترین و البته مهمترین داستانهای کوتاه جهان، داستانیست به نام Boule de suif نوشته گیدو موپاسانِ فرانسوی که در فارسی به تُپُلی ترجمه شده است و در سال ۱۹۴۵ نیز فیلمی به همین نام بر روی پرده سینمای جهان رفت.
تُپُلی روایتِ اولویتِ غریزه بقا و پیشی گرفتن آن از تمام اخلاقیات ساخته بشر در مواقعی است که منافع و امنیتِ آدمیزاد به خطر میافتند و چقدر در جامعه ما روایتی آشناست.
داستان در خلال یکی از جنگهای پروس (آلمان) و فرانسه در قرن نوزدهم اتفاق میافتد. ده تن از اهالی یکی از شهرهای مرزی فرانسه برای فرار از نیروهای اشغالگر پروس تصمیم میگیرند سوار یک کالسکه شوند.
یک فاحشه که نام اصلی او الیزابت روزت (Elizabeth Rousset) است، یک کُنت، یک زوج مغازهدار از طبقه متوسط، یک کارخانهدار ثروتمند و همسرش، یک روشنفکرِ جمهوریخواه، دو زنِ راهبه و چند بورژوای دیگر که سبب میشوند کالسکه یک جهان کوچک از جامعه فرانسه را تشکیل بدهد.
الیزابت که برخلاف باقی مهمانها شخصیتی رُک و غیرنمایشی دارد، نه به نظرات سیاسی باقی حاضران در کالسکه گوش میدهد و نه محافظهکار و محاسبهگر است. برخلاف بقیه که پس از پیمودن چند ساعت از راه گرسنگی را سرکوب میکنند و آذوقههایشان را رو نمیکنند، تُپُلی (الیزابت) سبد غدایش را باز میکند و به بقیه هم تعارف میکند.
مهمانها که در بدو ورود و به دلیل دانستنِ شغل تُپلی با اکراه و انزجار به او نگاه میکردند و از همسفر بودن با او احساس حقارت میکردند دست رد به غذاهای خوشمزه تُپُلی نمیزنند.
در این میان کالسکه به دلیل هوای بد و مهگرفتگی وارد نواحی تحت اشغال آلمانیها میشود و اعضای کالسکه که برای استراحت شب به یک مسافرخانه مراجعه میکنند متوجه حضور نظامیان پروس در آنجا میشوند.
افسر آلمانی تمام اعضای کالسکه را در مسافرخانه بازداشت میکند و پس از دو روز که فرانسویها جویای دلیل میشوند، افسر آلمانی به آنها میگوید شرط آزادیشان این است که تُپُلی بپذیرد که یک شب با او همبستر شود!
فرانسویها که ابتدا از شنیدن این درخواست بیشرمانه خشمگین شده بودند، رفتهرفته از غرور و مقاومت الیزابت برای نخوابیدن با افسر آلمانی به ستوه میآیند.
روشنفکر و ثروتمند و راهبه و تاجر و فرهیخته همه دست به یکی میکنند تا تُپُلی را راضی به قحبگی کنند.
موپاسان در این داستان به طرز شگفتانگیزی وابسته بودنِ اخلاق به شرایط را نشان میدهد. تمام کسانی که تا چند ساعت پیش ظاهرا فاحشگی را زشت و قبیح میدانستند، به هر روشی که بلد بودند از توجیهات مذهبی تا شیوههای رایزنیِ تجاری استفاده میکنند تا دختر بینوا را راضی کنند به خواسته بیشرمانه افسر آلمانی تن دهد.!
صحنههای پایانیِ داستان تراژدی محض است. تُپُلی برخلاف غرور و خواست قلبی برای خیر جمعی به خواست افسر آلمانی تن میدهد؛ کالسکه در حال حرکت است و افرادی که در روز روشن برای تُپُلی دیوثی کردهاند، حالا آذوقههایشان را در آوردهاند و میخورند.
تُپُلی گرسنه و غمگین در گوشه کالسکه نشسته است و به جماعتی نگاه میکند که دوباره بر سر میهن و غرور و آزادی و خدا و پاکدامنی حرف میزنند. هیچکس به الیزابت نگاه نمیکند، ولی گی دو موپاسان او را در تاریخ ادبیات جهان جاودانه میکند. دختری مهربان و پاک در میان فاحشههای واقعی...
💢 فاحشههای واقعی، متجاوزان به جان و مال مردم هستند. فاحشههای واقعی ریاکارانی هستند که نان را به نرخ روز میخورند و همهچیز را به نفع منافع خود توجیه میکنند. فاحشههای واقعی کسانی هستند که شیک و مجلسی ادا در میآورند و تظاهر میکنند.
#جامعهشناسی_تفسیری
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
@sociology_of_sport
✍رضا طالشیان جلودار زاده
یکی از عجیبترین و البته مهمترین داستانهای کوتاه جهان، داستانیست به نام Boule de suif نوشته گیدو موپاسانِ فرانسوی که در فارسی به تُپُلی ترجمه شده است و در سال ۱۹۴۵ نیز فیلمی به همین نام بر روی پرده سینمای جهان رفت.
تُپُلی روایتِ اولویتِ غریزه بقا و پیشی گرفتن آن از تمام اخلاقیات ساخته بشر در مواقعی است که منافع و امنیتِ آدمیزاد به خطر میافتند و چقدر در جامعه ما روایتی آشناست.
داستان در خلال یکی از جنگهای پروس (آلمان) و فرانسه در قرن نوزدهم اتفاق میافتد. ده تن از اهالی یکی از شهرهای مرزی فرانسه برای فرار از نیروهای اشغالگر پروس تصمیم میگیرند سوار یک کالسکه شوند.
یک فاحشه که نام اصلی او الیزابت روزت (Elizabeth Rousset) است، یک کُنت، یک زوج مغازهدار از طبقه متوسط، یک کارخانهدار ثروتمند و همسرش، یک روشنفکرِ جمهوریخواه، دو زنِ راهبه و چند بورژوای دیگر که سبب میشوند کالسکه یک جهان کوچک از جامعه فرانسه را تشکیل بدهد.
الیزابت که برخلاف باقی مهمانها شخصیتی رُک و غیرنمایشی دارد، نه به نظرات سیاسی باقی حاضران در کالسکه گوش میدهد و نه محافظهکار و محاسبهگر است. برخلاف بقیه که پس از پیمودن چند ساعت از راه گرسنگی را سرکوب میکنند و آذوقههایشان را رو نمیکنند، تُپُلی (الیزابت) سبد غدایش را باز میکند و به بقیه هم تعارف میکند.
مهمانها که در بدو ورود و به دلیل دانستنِ شغل تُپلی با اکراه و انزجار به او نگاه میکردند و از همسفر بودن با او احساس حقارت میکردند دست رد به غذاهای خوشمزه تُپُلی نمیزنند.
در این میان کالسکه به دلیل هوای بد و مهگرفتگی وارد نواحی تحت اشغال آلمانیها میشود و اعضای کالسکه که برای استراحت شب به یک مسافرخانه مراجعه میکنند متوجه حضور نظامیان پروس در آنجا میشوند.
افسر آلمانی تمام اعضای کالسکه را در مسافرخانه بازداشت میکند و پس از دو روز که فرانسویها جویای دلیل میشوند، افسر آلمانی به آنها میگوید شرط آزادیشان این است که تُپُلی بپذیرد که یک شب با او همبستر شود!
فرانسویها که ابتدا از شنیدن این درخواست بیشرمانه خشمگین شده بودند، رفتهرفته از غرور و مقاومت الیزابت برای نخوابیدن با افسر آلمانی به ستوه میآیند.
روشنفکر و ثروتمند و راهبه و تاجر و فرهیخته همه دست به یکی میکنند تا تُپُلی را راضی به قحبگی کنند.
موپاسان در این داستان به طرز شگفتانگیزی وابسته بودنِ اخلاق به شرایط را نشان میدهد. تمام کسانی که تا چند ساعت پیش ظاهرا فاحشگی را زشت و قبیح میدانستند، به هر روشی که بلد بودند از توجیهات مذهبی تا شیوههای رایزنیِ تجاری استفاده میکنند تا دختر بینوا را راضی کنند به خواسته بیشرمانه افسر آلمانی تن دهد.!
صحنههای پایانیِ داستان تراژدی محض است. تُپُلی برخلاف غرور و خواست قلبی برای خیر جمعی به خواست افسر آلمانی تن میدهد؛ کالسکه در حال حرکت است و افرادی که در روز روشن برای تُپُلی دیوثی کردهاند، حالا آذوقههایشان را در آوردهاند و میخورند.
تُپُلی گرسنه و غمگین در گوشه کالسکه نشسته است و به جماعتی نگاه میکند که دوباره بر سر میهن و غرور و آزادی و خدا و پاکدامنی حرف میزنند. هیچکس به الیزابت نگاه نمیکند، ولی گی دو موپاسان او را در تاریخ ادبیات جهان جاودانه میکند. دختری مهربان و پاک در میان فاحشههای واقعی...
💢 فاحشههای واقعی، متجاوزان به جان و مال مردم هستند. فاحشههای واقعی ریاکارانی هستند که نان را به نرخ روز میخورند و همهچیز را به نفع منافع خود توجیه میکنند. فاحشههای واقعی کسانی هستند که شیک و مجلسی ادا در میآورند و تظاهر میکنند.
#جامعهشناسی_تفسیری
#فمینیسم_تفسیری_پرگمتیستی
@sociology_of_sport
Forwarded from مطالعات زنان
🔻خلاصهای از نشست مجازی #خودزشت_پنداری زنان از دنیای واقعی تا مجازی
🔹سخنرانان:
کتایون مصری: پژوهشگر مطالعات زنان و رسانه
بیتا مدنی: پژوهشگر مطالعات زنان و خانواده
🎙دکتر بیتا مدنی:
🔸اختلال خود زشت پنداری جزو اختلالات روانی محسوب میشود که جزو اختلالات وسواس فکری محسوب میشود و افراد مبتلا خودشان را دچار نقص میپندارند که از پیامدهای جدی آن کشش به سوی جراحیهای زیبایی است.
🔸افراد مبتلا ساعات معینی را از شبانه روز درگیر این اختلال هست. غالبا این اختلال از نوجوانی آغاز میشود و مبتلایان اصلی آن زنان هستند، مطابق پژوهشهای اخیر حداقل هجده درصد از زنان جامعه مبتلا هستند.
🔸از تفاوت های جنسی در این اختلال علاوه بر تفاوت بالای زنان مبتلا نسبت به مردان، تفاوت در اعضای بدن نیز هست. مردان بیشتر در سایز اندام تناسلی و کم مویی سر به این اختلال مبتلا هستند اما زنان در ناراحتیهای پوستی، اعضای صورت، دندانها و امروزه اندام تناسلی درگیر هستند.
🔸در سالهای اخیر برخی از زنان بعنوان هدیه سالگرد ازدواج و...به همسر یا پارتنر جنسی خود، لابیوپلاستی و موارد مشابه را انجام میدهند و از اندام طبیعی لابیا، بعضاً یادگاری درست میکنند و با این اوصاف صنعت زیبایی جنسی بسیار رونق پیدا کرده است.
🔸رسانهها فارغ از وابستگی خود به حکومت تاثیر بسزایی تاثیر جدی در اقناع مخاطبین خود برای ورود به صنعت زیبایی دارند.
صنعت زیبایی ذیل نظام سرمایه داری، پروسهای از تولید، جذب نیروی کار و جذب مخاطب برای انجام و القا زشت پنداری نسبت به بدن را دارد.
🔸معرفی کارتلهای نظام سرمایه داری حامی این صنعت و آگاهی جنسیتی در فهم آسیبهای این صنعت مهم هستند.
🔸انزوای اجتماعی، نارضایتی از بدن، کمبود اعتماد به نفس، درگیری با اعضای بدن، کاهش کیفیت زندگی و تمایل به تغییر اعضای بدن و حتی افکار مربوط به خودکشی از علائم این اختلال است.
🎙دکتر کتایون مصری:
🔹تصویر دیگران از ما در ذهنشان بخشی از هویت ما را تشکیل میدهد و هرچه فاصله ذهنی ما از بدنمان در ذهن مخاطب با پارامترهای زیبایی معرفی شده در جامعه بیشتر باشد فرض وجود نقص در بدن بیشتر و آزردگی حاصل از آن عمیقتر است.
🔹فضای مجازی بستر اعتیاد مخاطبین خود را نسبت به موضوع صنعت زیبایی فراهم کرده است بنحوی که مخاطبین خود را در معرض بمباران اطلاعاتی قرار میدهد.
🔹در حال حاضر بیش از صد کانال و صفحه در فضای مجازی وجود دارد که مالکین آن پزشکان متخصص هستند که در حال تزریق الگوهای زیبایی و دستکاری ذهن مخاطبین هستند. این آمار جدایی از فضای مجازی عظیم در اختیار آرایشگران و افراد غیر متخصص است.
🔹ایده آلهای تبلیغ شده با ویژگیهای بدن طبیعی فاصله دارد و اقلیت بسیار کوچکی از جامعه جهانی، با این پارامترها آنهم بخشی از بدنشان تطبیق دارد. اما اکثریت جامعه بدون درنظر گرفتن نژاد، طبیعت بدن و خصایص انسانی مبتلا به خود زشتانگاری شده و در نهایت در صدد نواقص برمیآیند.
🔹این فرایند بدون آگاهی، بتدریج تبدیل به یک سندروم خواهد شد و راه حل آن آگاهی نسبت به این فرایند تثبیت الگوهای ناهنجار زیبایی به نرم اجتماعی است.
🔹با انجام یک پژوهش تحلیل مضمون، در رابطه با کامنتهای موجود در فضای مجازی متوجه یک عارضه اجتماعی نسبت به موضوع لزوم وجود زیبایی در بین سخنرانان فارغ از موضوع سخنرانی میشویم.
این معضل یک عارضه اجتماعی است و نباید آن را صرفا یک عارضه فردی دانست. این موضوع تفاوت دیدگاه جامعهشناختی و روانشناختی نسبت به موضوع است.
#مطالعات_زنان
@womenstudies
🔹سخنرانان:
کتایون مصری: پژوهشگر مطالعات زنان و رسانه
بیتا مدنی: پژوهشگر مطالعات زنان و خانواده
🎙دکتر بیتا مدنی:
🔸اختلال خود زشت پنداری جزو اختلالات روانی محسوب میشود که جزو اختلالات وسواس فکری محسوب میشود و افراد مبتلا خودشان را دچار نقص میپندارند که از پیامدهای جدی آن کشش به سوی جراحیهای زیبایی است.
🔸افراد مبتلا ساعات معینی را از شبانه روز درگیر این اختلال هست. غالبا این اختلال از نوجوانی آغاز میشود و مبتلایان اصلی آن زنان هستند، مطابق پژوهشهای اخیر حداقل هجده درصد از زنان جامعه مبتلا هستند.
🔸از تفاوت های جنسی در این اختلال علاوه بر تفاوت بالای زنان مبتلا نسبت به مردان، تفاوت در اعضای بدن نیز هست. مردان بیشتر در سایز اندام تناسلی و کم مویی سر به این اختلال مبتلا هستند اما زنان در ناراحتیهای پوستی، اعضای صورت، دندانها و امروزه اندام تناسلی درگیر هستند.
🔸در سالهای اخیر برخی از زنان بعنوان هدیه سالگرد ازدواج و...به همسر یا پارتنر جنسی خود، لابیوپلاستی و موارد مشابه را انجام میدهند و از اندام طبیعی لابیا، بعضاً یادگاری درست میکنند و با این اوصاف صنعت زیبایی جنسی بسیار رونق پیدا کرده است.
🔸رسانهها فارغ از وابستگی خود به حکومت تاثیر بسزایی تاثیر جدی در اقناع مخاطبین خود برای ورود به صنعت زیبایی دارند.
صنعت زیبایی ذیل نظام سرمایه داری، پروسهای از تولید، جذب نیروی کار و جذب مخاطب برای انجام و القا زشت پنداری نسبت به بدن را دارد.
🔸معرفی کارتلهای نظام سرمایه داری حامی این صنعت و آگاهی جنسیتی در فهم آسیبهای این صنعت مهم هستند.
🔸انزوای اجتماعی، نارضایتی از بدن، کمبود اعتماد به نفس، درگیری با اعضای بدن، کاهش کیفیت زندگی و تمایل به تغییر اعضای بدن و حتی افکار مربوط به خودکشی از علائم این اختلال است.
🎙دکتر کتایون مصری:
🔹تصویر دیگران از ما در ذهنشان بخشی از هویت ما را تشکیل میدهد و هرچه فاصله ذهنی ما از بدنمان در ذهن مخاطب با پارامترهای زیبایی معرفی شده در جامعه بیشتر باشد فرض وجود نقص در بدن بیشتر و آزردگی حاصل از آن عمیقتر است.
🔹فضای مجازی بستر اعتیاد مخاطبین خود را نسبت به موضوع صنعت زیبایی فراهم کرده است بنحوی که مخاطبین خود را در معرض بمباران اطلاعاتی قرار میدهد.
🔹در حال حاضر بیش از صد کانال و صفحه در فضای مجازی وجود دارد که مالکین آن پزشکان متخصص هستند که در حال تزریق الگوهای زیبایی و دستکاری ذهن مخاطبین هستند. این آمار جدایی از فضای مجازی عظیم در اختیار آرایشگران و افراد غیر متخصص است.
🔹ایده آلهای تبلیغ شده با ویژگیهای بدن طبیعی فاصله دارد و اقلیت بسیار کوچکی از جامعه جهانی، با این پارامترها آنهم بخشی از بدنشان تطبیق دارد. اما اکثریت جامعه بدون درنظر گرفتن نژاد، طبیعت بدن و خصایص انسانی مبتلا به خود زشتانگاری شده و در نهایت در صدد نواقص برمیآیند.
🔹این فرایند بدون آگاهی، بتدریج تبدیل به یک سندروم خواهد شد و راه حل آن آگاهی نسبت به این فرایند تثبیت الگوهای ناهنجار زیبایی به نرم اجتماعی است.
🔹با انجام یک پژوهش تحلیل مضمون، در رابطه با کامنتهای موجود در فضای مجازی متوجه یک عارضه اجتماعی نسبت به موضوع لزوم وجود زیبایی در بین سخنرانان فارغ از موضوع سخنرانی میشویم.
این معضل یک عارضه اجتماعی است و نباید آن را صرفا یک عارضه فردی دانست. این موضوع تفاوت دیدگاه جامعهشناختی و روانشناختی نسبت به موضوع است.
#مطالعات_زنان
@womenstudies
Forwarded from کنشگر م.ح (مهسا حاجیلی)
تمامِ امروز فکر می کردم، چقدر از شخصیت ژاور در بینوایان متنفر هستم...
کاملا به این فکر می کردم اگر بخواهم در جهت متعالی شدن گام بردارم، سعی می کنم تا آخر عمرم دوستی سازی کنم، کمک بگیرم و صیقلی برای تمام زمختی ها و اظهارِ وجودهای بی جهت باشم.
خیلی وقت هست به این فکر می کنم واقعا دوران آدم هایی که با کنترل گری، ادای افراد مسئولیت پذیر را در می آورند و تک کنشگر در زندگی همگان می شوند، گذشته است.
افرادی مانند افلاطون که به پاسداران حق ازدواج نمی داد.
افرادی مانند کشیش ها که با تقدس گراییِ بی مورد، بهشت را به مردم می فروختند و عوض کم کردن بارِ زندگی، بارِ بیشتری بر دوش مردم می گذاشتند.
افرادی که در سازمان ها در جایگاهِ حراست اغلب، قرار می گیرند.
در نهایت همگان، افرادی هستند که در تنهایی خویش در رنج و عذاب به سر می برند.
حرکت در مسیرِ خودخواهی، با روکشِ قانون مداری، از آن ها افرادی می سازد که نه تنها در نهایت، قانون هم درست اجرا نمی کنند بلکه مانعِ رشد و فلج شدن تگ تک اعضای یک جامعه می شوند.
کنشگری دنیای ضد خشونت، همیشه برایم کاری مورد علاقه بوده است.
صحبت های تلفنی با دوست، مدیتیشن و طبیعت گردی و دوری از نگاهی تک بعدی و تقدس گرایی ریاکارانه، می تواند اندیشه ساز رشدِ خلاق برای هر فرد و به وجود آورنده محیطی سلامت باشد.
جنبش هایی که در لبنان در دهه اخیر شکل می گرفت، همیشه مرا به تفکر فرو می برد، که چطور معترضین حتی به روح انسان هم اهمیت می دهند و با شادی و رقص در خیابان، از فشار عصبی بر دیگری می کاهند.
در دنیای اتوماتیک، که نیاز هر انسان اغلب با موبایل هم حل می شود، انگار همه چیز، دست به دستِ هم داده است تا وجودِ انسان را بگیرد.
وجودی که فهمِ موجودیتِ الهیِ انسان به آن وابسته است.
در موسیقی ای شنیدم که بهترین دارو برای هرانسان، وجودِ انسانِ دیگری است.
آنچه که متأسفانه در نظام های امروزی، بوجود آمده است، استفاده از عقلانیتِ ابزاری در بدست آوردن منابع بیشتر در هر لحظه است، این وضعیت حتی منجر به کم رنگ شدنِ نظام های نئو سوسیالیست نیز شده است.
در دنیای جدید، انسان، در چنین فضای ریاکارانه ای که همه چیز را رو به تباهی می کِشد، فرو می رود.
دچار یک دور باطل در جامعه با ادعای حفظ محیط زیست و عملا برخورد با تخریبِ روز افزونِ آن هستیم.
با انسان هایی روبرو می شویم که به نامِ کمک، دروغ می گویند و بی اخلاقی و سوداگری می کنند.
افرادی که عقلانیتِ صرف با باطنی ریاکارانه دارند، میانجی های خوبی در دنیای آدم ها نیستند.
این افراد نگهبانانِ جهنمی می شوند که برای خود و دیگران ایجاد می کنند.
تمامِ امروز به این فکر می کردم، چقدر می شود این افراد را در دنیای خودشان، درک کرد؟
چقدر می شود این افراد را تقلیل داد و جابجا کرد و از مردم دور کرد تا جامعه، نفس بکشد؟
چقدر می شود در به تعادل رساندن آنها نقش ایفا کرد؟
به همه این ها که فکر می کردم، نقش وجودِ زنانگی را موثر دیدم.
شاید پاسخ تمام این سوالات این باشد که نقشِ زن و مادر بودن در نظام های اجتماعی پررنگ شود.
در ساختارها به زنان، جایگاه های میانجی گری بیشتری تعلق گیرد.
کاملا بر این باورم هیچکس، بیشتر از یک زنِ در نقشِ مادر، درک از ارزش انسانیِ هر نفر در خانواده، ندارد.
در نیم نگاهی به بُعدِ زنانه در خلقت، نگه دارنده ی شالوده اجتماعِ انسانی را وجودِ نوعی دیگر از انسان می دانم که فریاد می کشد و فریادرسی می کند...
عشق می ورزد و فریادِ نیازِ عشق سر می دهد...
با تمامِ سخت گیری هایی که مانعِ بوجود آمدنِ خانواده می شود، مبارزه می کند...
روابط را تسهیل می کند و از دو قطبی های دنیای مردانه، عبور می کند...
عدمِ حضورِ انرژیِ مادرانه، در اجتماع به نابودیِ زندگی، بیش از وقوعِ هر جنگی، اثر می بخشد، طوری که دیگر نیاز به حتی درگیری و کشتاری هم نیست.
این یعنی بی هزینه تمام کردن و سودِ خالص یکصد درصدی اما واقعا به نفع چه کسی!؟
#۱۴۰۳.۱۱.۱۳
#تقویتِ باور به انرژیِ مادرانه
#مهسا حاجیلی
https://www.tgoop.com/+hYr9QCfvw480YmU0
کاملا به این فکر می کردم اگر بخواهم در جهت متعالی شدن گام بردارم، سعی می کنم تا آخر عمرم دوستی سازی کنم، کمک بگیرم و صیقلی برای تمام زمختی ها و اظهارِ وجودهای بی جهت باشم.
خیلی وقت هست به این فکر می کنم واقعا دوران آدم هایی که با کنترل گری، ادای افراد مسئولیت پذیر را در می آورند و تک کنشگر در زندگی همگان می شوند، گذشته است.
افرادی مانند افلاطون که به پاسداران حق ازدواج نمی داد.
افرادی مانند کشیش ها که با تقدس گراییِ بی مورد، بهشت را به مردم می فروختند و عوض کم کردن بارِ زندگی، بارِ بیشتری بر دوش مردم می گذاشتند.
افرادی که در سازمان ها در جایگاهِ حراست اغلب، قرار می گیرند.
در نهایت همگان، افرادی هستند که در تنهایی خویش در رنج و عذاب به سر می برند.
حرکت در مسیرِ خودخواهی، با روکشِ قانون مداری، از آن ها افرادی می سازد که نه تنها در نهایت، قانون هم درست اجرا نمی کنند بلکه مانعِ رشد و فلج شدن تگ تک اعضای یک جامعه می شوند.
کنشگری دنیای ضد خشونت، همیشه برایم کاری مورد علاقه بوده است.
صحبت های تلفنی با دوست، مدیتیشن و طبیعت گردی و دوری از نگاهی تک بعدی و تقدس گرایی ریاکارانه، می تواند اندیشه ساز رشدِ خلاق برای هر فرد و به وجود آورنده محیطی سلامت باشد.
جنبش هایی که در لبنان در دهه اخیر شکل می گرفت، همیشه مرا به تفکر فرو می برد، که چطور معترضین حتی به روح انسان هم اهمیت می دهند و با شادی و رقص در خیابان، از فشار عصبی بر دیگری می کاهند.
در دنیای اتوماتیک، که نیاز هر انسان اغلب با موبایل هم حل می شود، انگار همه چیز، دست به دستِ هم داده است تا وجودِ انسان را بگیرد.
وجودی که فهمِ موجودیتِ الهیِ انسان به آن وابسته است.
در موسیقی ای شنیدم که بهترین دارو برای هرانسان، وجودِ انسانِ دیگری است.
آنچه که متأسفانه در نظام های امروزی، بوجود آمده است، استفاده از عقلانیتِ ابزاری در بدست آوردن منابع بیشتر در هر لحظه است، این وضعیت حتی منجر به کم رنگ شدنِ نظام های نئو سوسیالیست نیز شده است.
در دنیای جدید، انسان، در چنین فضای ریاکارانه ای که همه چیز را رو به تباهی می کِشد، فرو می رود.
دچار یک دور باطل در جامعه با ادعای حفظ محیط زیست و عملا برخورد با تخریبِ روز افزونِ آن هستیم.
با انسان هایی روبرو می شویم که به نامِ کمک، دروغ می گویند و بی اخلاقی و سوداگری می کنند.
افرادی که عقلانیتِ صرف با باطنی ریاکارانه دارند، میانجی های خوبی در دنیای آدم ها نیستند.
این افراد نگهبانانِ جهنمی می شوند که برای خود و دیگران ایجاد می کنند.
تمامِ امروز به این فکر می کردم، چقدر می شود این افراد را در دنیای خودشان، درک کرد؟
چقدر می شود این افراد را تقلیل داد و جابجا کرد و از مردم دور کرد تا جامعه، نفس بکشد؟
چقدر می شود در به تعادل رساندن آنها نقش ایفا کرد؟
به همه این ها که فکر می کردم، نقش وجودِ زنانگی را موثر دیدم.
شاید پاسخ تمام این سوالات این باشد که نقشِ زن و مادر بودن در نظام های اجتماعی پررنگ شود.
در ساختارها به زنان، جایگاه های میانجی گری بیشتری تعلق گیرد.
کاملا بر این باورم هیچکس، بیشتر از یک زنِ در نقشِ مادر، درک از ارزش انسانیِ هر نفر در خانواده، ندارد.
در نیم نگاهی به بُعدِ زنانه در خلقت، نگه دارنده ی شالوده اجتماعِ انسانی را وجودِ نوعی دیگر از انسان می دانم که فریاد می کشد و فریادرسی می کند...
عشق می ورزد و فریادِ نیازِ عشق سر می دهد...
با تمامِ سخت گیری هایی که مانعِ بوجود آمدنِ خانواده می شود، مبارزه می کند...
روابط را تسهیل می کند و از دو قطبی های دنیای مردانه، عبور می کند...
عدمِ حضورِ انرژیِ مادرانه، در اجتماع به نابودیِ زندگی، بیش از وقوعِ هر جنگی، اثر می بخشد، طوری که دیگر نیاز به حتی درگیری و کشتاری هم نیست.
این یعنی بی هزینه تمام کردن و سودِ خالص یکصد درصدی اما واقعا به نفع چه کسی!؟
#۱۴۰۳.۱۱.۱۳
#تقویتِ باور به انرژیِ مادرانه
#مهسا حاجیلی
https://www.tgoop.com/+hYr9QCfvw480YmU0
Telegram
کنشگر م.ح
هیچکس دراین دنیا بی فایده نیست، که باری از دوش دیگران بردارد.