This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به قول #عطار:
✍در عشق رخت چون رخ تو بیشم نیست
قربان تو گردم که جز این کیشم نیست
بردی دل من به زلف و بندش کردی
زانست که یک لحظه دل خویشم نیست
🌺🌸🌺
@sokhan_nab53📚
#شعر
#مشاعره
✍در عشق رخت چون رخ تو بیشم نیست
قربان تو گردم که جز این کیشم نیست
بردی دل من به زلف و بندش کردی
زانست که یک لحظه دل خویشم نیست
🌺🌸🌺
@sokhan_nab53📚
#شعر
#مشاعره
✍زندگی نمایشی است
که هیچ تمرینی برای آن
وجود ندارد!
پس آواز بخوان، اشک بریز،
بخند و با تمام وجود زندگی کن
قبل از آنکه نمایش تو بدون هیچ تشویقی به پایان برسد!
#چارلی_چاپلین
@sokhan_nab53📚
که هیچ تمرینی برای آن
وجود ندارد!
پس آواز بخوان، اشک بریز،
بخند و با تمام وجود زندگی کن
قبل از آنکه نمایش تو بدون هیچ تشویقی به پایان برسد!
#چارلی_چاپلین
@sokhan_nab53📚
@sokhan_nab53📚
#کتاب
✍سینوهه" شبی را به مستی کنار نیل به خواب می رود و صبح روز بعد یکی از برده های مصر که گوش ها و بینی اش به نشانه بردگی بریده بودند را بالای سر خودش میبیند، در ابتدا میترسد، اما وقتی به بی آزار بودن آن برده پی می برد، با او هم کلام میشود.
برده از سینوهه خواهش میکند او را سر قبر یکی از اشراف ظالم و معروف مصر ببرد و چون سینوهه با سواد بود، جملاتی که خدایان روی قبر آن شخص ظالم را نوشته اند برای او بخواند.
سینوهه از برده سئوال میکند که چرا میخواهد سرنوشت قبر این شخص را بداند؟ و برده می گوید: سال ها قبل من انسان خوشبخت و آزادی بودم، همسر زیبا و دختر جوانی داشتم، مزرعه پر برکت اما کوچک من در کنار زمین های بیکران یکی از اشراف بود. روزی صاحب اين قبر با پرداخت رشوه به ماموران فرعون زمین های مرا به نام خودش ثبت کرد و مقابل چشمانم به همسر و دخترم تجاوز کرد و بعد از اینکه گوش ها و بینی مرا برید و مرا برای کار اجباری به معدن فرستاد، سالهای سال از دختر و همسرم بهره برداری کرد و آنها را به عنوان خدمتکار فروخت و الان از سرنوشت آنها اطلاعی ندارم، اکنون از کار معدن رها شده ام، شنیده ام آن شخص مرده است و برای همین آمده ام ببینم خدایان روی قبر او چه نوشته اند ...
سینوهه با برده به شهر مردگان (قبرستان) می رود و قبرنوشته ی آن مرد را اینگونه می خواند :
"او انسان شریف و درستکاری بود که همواره در زندگی اش به مستمندان کمک می کرد و ناموس مردم در کنار او آرامش داشت و او زمین های خود را به فقرا می بخشید و هر گاه کسی مالی را مفقود می نمود ، او از مال خودش ضرر آن شخص را جبران می کرد و او اکنون نزد خدای بزگ مصر (آمون) است و به سعادت ابدی رسیده است..."
در این هنگام ، برده شروع به گریه می کند و می گوید: "آیا او انقدر انسان درستکار و شریفی بود و من نمی دانستم؟ درود خدایان بر او باد .... ای خدای بزرگ ای آمون مرا به خاطر افکار پلیدی که در مورد این مرد داشتم ببخش..."
سینوهه با تعجب از برده می پرسد که چرا علیرغم این همه ظلم و ستمی که بر تو روا شده ، باز هم فکر می کنی او انسان خوب و درستکاری بوده است؟
و برده این جمله ی تاریخی را می گوید که : "وقتی خدایان بر قبر او اینگونه نوشته اند، من حقیر چگونه می توانم خلاف این را بگویم؟"
و سینوهه بعد ها در یادداشت هایش وقتی به این داستان اشاره می کند، مینویسد:
"آنجا بود که پی بردم حماقت نوع بشر انتها ندارد و در هر دوره می توان از نادانی و خرافه پرستی مردم استفاده کرد"
📒 #سینوهه_پزشک_فرعون
#میکا_والتاری
@sokhan_nab53📚
#کتاب
✍سینوهه" شبی را به مستی کنار نیل به خواب می رود و صبح روز بعد یکی از برده های مصر که گوش ها و بینی اش به نشانه بردگی بریده بودند را بالای سر خودش میبیند، در ابتدا میترسد، اما وقتی به بی آزار بودن آن برده پی می برد، با او هم کلام میشود.
برده از سینوهه خواهش میکند او را سر قبر یکی از اشراف ظالم و معروف مصر ببرد و چون سینوهه با سواد بود، جملاتی که خدایان روی قبر آن شخص ظالم را نوشته اند برای او بخواند.
سینوهه از برده سئوال میکند که چرا میخواهد سرنوشت قبر این شخص را بداند؟ و برده می گوید: سال ها قبل من انسان خوشبخت و آزادی بودم، همسر زیبا و دختر جوانی داشتم، مزرعه پر برکت اما کوچک من در کنار زمین های بیکران یکی از اشراف بود. روزی صاحب اين قبر با پرداخت رشوه به ماموران فرعون زمین های مرا به نام خودش ثبت کرد و مقابل چشمانم به همسر و دخترم تجاوز کرد و بعد از اینکه گوش ها و بینی مرا برید و مرا برای کار اجباری به معدن فرستاد، سالهای سال از دختر و همسرم بهره برداری کرد و آنها را به عنوان خدمتکار فروخت و الان از سرنوشت آنها اطلاعی ندارم، اکنون از کار معدن رها شده ام، شنیده ام آن شخص مرده است و برای همین آمده ام ببینم خدایان روی قبر او چه نوشته اند ...
سینوهه با برده به شهر مردگان (قبرستان) می رود و قبرنوشته ی آن مرد را اینگونه می خواند :
"او انسان شریف و درستکاری بود که همواره در زندگی اش به مستمندان کمک می کرد و ناموس مردم در کنار او آرامش داشت و او زمین های خود را به فقرا می بخشید و هر گاه کسی مالی را مفقود می نمود ، او از مال خودش ضرر آن شخص را جبران می کرد و او اکنون نزد خدای بزگ مصر (آمون) است و به سعادت ابدی رسیده است..."
در این هنگام ، برده شروع به گریه می کند و می گوید: "آیا او انقدر انسان درستکار و شریفی بود و من نمی دانستم؟ درود خدایان بر او باد .... ای خدای بزرگ ای آمون مرا به خاطر افکار پلیدی که در مورد این مرد داشتم ببخش..."
سینوهه با تعجب از برده می پرسد که چرا علیرغم این همه ظلم و ستمی که بر تو روا شده ، باز هم فکر می کنی او انسان خوب و درستکاری بوده است؟
و برده این جمله ی تاریخی را می گوید که : "وقتی خدایان بر قبر او اینگونه نوشته اند، من حقیر چگونه می توانم خلاف این را بگویم؟"
و سینوهه بعد ها در یادداشت هایش وقتی به این داستان اشاره می کند، مینویسد:
"آنجا بود که پی بردم حماقت نوع بشر انتها ندارد و در هر دوره می توان از نادانی و خرافه پرستی مردم استفاده کرد"
📒 #سینوهه_پزشک_فرعون
#میکا_والتاری
@sokhan_nab53📚
حتماً شنیدهاید وقتی هویدا در پاسخ به قاضی که از او پرسیده بود سالها نخستوزیر بودی، چه کردی، میگوید ۱۳ سال قیمتها را ثابت نگهداشتم؛ همه حاضرین در دادگاه میخندند!
خواستم بگویم از آن روز تا الآن قیمتها در ایران بیش از ۱۰ هزار برابر شدهاست!
@sokhan_nab53📚
خواستم بگویم از آن روز تا الآن قیمتها در ایران بیش از ۱۰ هزار برابر شدهاست!
@sokhan_nab53📚
@sokhan_nab53📚
✍حکومتها در دو برهه، به صورت مفرط
به خشونت متوسل میشوند.
یکبار در بدو استقرار
و بار دیگر در حین نابودی و اضمحلال.
#هانا_آرنت
✍حکومتها در دو برهه، به صورت مفرط
به خشونت متوسل میشوند.
یکبار در بدو استقرار
و بار دیگر در حین نابودی و اضمحلال.
#هانا_آرنت
✍بعداز خروج شرکت عربستانی صافولا از صنعت روغن در ایران، قراره امارات هم هایپراستار در ایران رو بفروشه و جمعکنه بره
@sokhan_nab53📚
@sokhan_nab53📚
✍روشنگری یعنی خودمان بیندیشیم بە جای اینکە اجازە دھیم دیگران بە جای ما بیندیشند.
📒#روشنگری_چیست
#ایمانوئل_کانت
@sokhan_nab53📚
📒#روشنگری_چیست
#ایمانوئل_کانت
@sokhan_nab53📚
✍راز وجود بشر فقط در زنده ماندن نیست،بلکه در یافتن بهانه زندگی کردن است.
#فئودور_داستایفسکی
@sokhan_nab53📚
#فئودور_داستایفسکی
@sokhan_nab53📚
✍شما تا زمانی میتوانید بر مردم مسلط باشید که همهچیز را از آنها نگرفتهاید، وقتی همهچیز از فردی گرفته شود او دیگر تحت سلطه شما نخواهد بود.
#آلکساندر_سولژنیتسین
@sokhan_nab53📚
#آلکساندر_سولژنیتسین
@sokhan_nab53📚
✍آدمها رفتار نادرست دیگران را به شخصیت آنها نسبت میدهند و رفتار نادرست خود را به شرایط اجتناب ناپذیر.
#البرت_الیس
@sokhan_nab53📚
#البرت_الیس
@sokhan_nab53📚
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✍این کلیپ خیلی پخش شده از آمریکاییهایی که همه اموال خودشون رها کردن به خاطر آتشسوزی اما حیوانات خودشون رو نه
@sokhan_nab53📚
@sokhan_nab53📚
✍امید مانند ستونی است که جهان را سرپا نگه میدارد؛
امید، رؤیای انسان بیدار است...
#پلینیوس
@sokhan_nab53📚
امید، رؤیای انسان بیدار است...
#پلینیوس
@sokhan_nab53📚
#کتاب
✍هیچ چیز در دنیا ارزش آن را ندارد که آدم از چیزهایی که مورد علاقهاش است دست بردارد.
📒#طاعون
#آلبر_کامو
@sokhan_nab53📚
✍هیچ چیز در دنیا ارزش آن را ندارد که آدم از چیزهایی که مورد علاقهاش است دست بردارد.
📒#طاعون
#آلبر_کامو
@sokhan_nab53📚