✍️ بایدن را قدرت رسانه کنار گذاشت
محمدرضا اسلامی
▪️لجبازیِ جو بایدن سر انجام به پایان رسید و او پذیرفت که از رقابتهای ریاست جمهوری کنار بکشد. اما چه چیزی پیرمرد لجوج را بالاخره به اینجا رساند؟ قدرت رسانه!
▪️برای پرداخت شارژ ماهیانه منزل به نزد مدیر مجتمع ساختمانی رفته بودم. خانمی است بددهن و خشن که کل مجتمع از او حساب می برند. (از تیپ طرفدارهای ترامپ). سر صحبت را باز کرد و به سیاست کشاند. در میانه صحبتهایش حرف جالبی زد. گفت: «گاهی با دوستانمان که دورهم جمع می شویم می گوئیم ایکاش ممکن بود که زمان به عقب برگردد. ما آرزوی آن آمریکای دهه هشتاد (میلادی) و آن روزهای خوب را داریم. ایکاش دوباره روزگاری برقرار می شد که توئیتر نبود و اصلا اینترنت نبود(!). آن روزهای خوب کاش دوباره بر می گشت»
▪️ولی واقعیت این است که زمان به عقب باز نمی گردد. توئیتر و شبکههای اجتماعی یک «رکن» اساسی این دنیای جدید است. دنیایی که دیگر آبِ خوش از گلوی هیچ سیاستمداری براحتی پائین نمی رود. این مدت اخیر وحشیترین گفتگوها و تندترین نقدها در فضای توئیتر درباره جو بایدن در جریان بود. شاید اگر روزگارِ سنتی دهه هفتاد و هشتاد میلادی برقرار بود، «ضعفهای جو بایدن» اینگونه پررنگ نمی شد. شاید به روال سنتی، دموکراتها می توانستند «۲ دور» قدرت را در دست داشته باشند و بعد نوبتِ جمهوریخواه ها!
ولی خیر! مردم لحظه به لحظه اخبار را در توئیتر، اینستاگرام، تلگرام، تیک تاک، واتس اپ و… می بینند. مثل دهه هفتاد-هشتاد میلادی نیست که شهروند ساده دل آمریکایی به امور یومیه مشغول باشد و بعد حوالی انتخابات، تعدادی گفتگو برگزار شود، روزنامه ها مقالاتی/تحلیلهایی منتشر کنند، و بعد هم یک نفر رئیس جمهور شود. روز به روز، ساعت به ساعت، و گاه دقیقه به دقیقه «تحلیل و محتوا» تولید می شود و افراد بر روی گوشیهایشان می بینند.
▪️جو بایدن برای آمریکا رئیس جمهور بدی نبود و به رغم کرونا و چالشهای اقتصادی بعد از آن، ایالات متحده شاهد آمار خوب اشتغال، مهار تورم و رشد اقتصادی بود. اما اذهان عمومی در دنیای جدید فقط به «آمار اشتغال و تورم» و … نگاه نمی کند. افزون بر شاخصهای آماری، ویژگیهای شخصیتیِ سیاستمداران به شدت زیر نظر شبکه های اجتماعی است. به تعبیر حافظ
بس «نکته غیرِ حُسن» بِباید که تا کسی/
مقبولِ طبعِ مردم صاحب نظر شود!
«جو بایدن پیر و فرتوت» برای شهروند دموکرات و صاحب نظر آمریکایی پذیرفتنی نبود، اما لجبازی جو بایدن را رسانه مهار کرد.
بازتاب رسانه به قدری قوی است که در چشمهای لجباز هر پیرمرد صاحبِ قدرتی می نشیند و برقش چشم را خاشع می کند! خُشَّعًا أَبصارُهم!
▪️انتخاب کامالا هریس اشتباه دیگر دموکراتها خواهد بود. این بانوی کم استعداد در چهارسال گذشته بسیار ضعیفتر از انتظار بوده است. بزرگان دموکرات روی مسئلهی زن بودن، رنگین پوست بودن و آسیاییتبار بودنِ هریس (اقلیت بودن) حساب باز کرده اند، حال آنکه حریف ترامپ باید بسیار باهوش، دارای حضور ذهن قوی، و درک عمیق از اذهان عمومی باشد. ترامپ نیک می داند که سفیدهای طرفدارش از وضع «آمریکای امروز» خشمگین اند. آنها از اینکه می بینند فلان جوان مهاجر هندی، چینی، ایرانی و… به سرعت در این مملکت رشد می کند و به همه جا می رسد ولی فرزندانشان فقیرند، خشمگیناند. آنها از موازنه اخیر ثروت-قدرت در آمریکا راضی نیستند.
برای «حریف ترامپ شدن» در سخنوری، فردی مثل گوین نیوسام
فرماندار کالیفرنیا (یا حتی گرتچن ویتمر، فرماندار میشیگان) باید روی رینگ بوکس مناظره قرار گیرد. نه هریس سردمزاج.
▪️کامالا هریس در جریان رقابتهای انتخاباتی ۲۰۲۰ سخنوری خوبی از خود نشان داد و عملا تنها کسی بود که آن سال در جریان رقابتهای «درون حزبی» به شدت به جو بایدن تاخت(!) ولی او پس از انتخابات ۲۰۲۰ و طی چهار سال گذشته به شدت یخ و منفعل عمل کرده است. اینکه گمان شود ۸۱ میلیون رای سال ۲۰۲۰ دموکراتها، براحتی پشت سر هریس قرار می گیرد، اشتباه محاسباتی است.
▪️برندهی انتخابات پیش رو «رسانه» است. کسی انتخابات صدوپنج روز آینده را خواهد برد که رسانه را «بفهمد» و ویژگیهای شخصیتی اش برای شهروندان قابل قبول باشد. شهروندی که ساعت به ساعت از رسانه «خبر» دریافت می کند.
دونالد ترامپ درک روشنی از رسانه دارد و علاوه بر آن درک روشنی هم از روحیات سفیدهای طرفدار خودش دارد. او سبد رای خودش را خوب می شناسد. رقابت با چنین فردی بسیار دشوار است. کامالا هریس اگر بخواهد مشابه هیلاری کلینتون عمل کند، «دومین زنی» خواهد بود که مغلوب ترامپ می شود.
هریس تنها در صورتی خواهد برد که در این ۱۰۵ روز لحظه به لحظه با رسانه حرکت کند. با رسانه موج ایجاد کند. و با رسانه در ذهنها و قلوب انسان مدرن و نسل زد جایی باز کند مختصّ خودش.
آیا او که چهارسال اینگونه نبوده، چنین توانمندی خواهد داشت؟!
https://www.tgoop.com/solseghalam/2390
محمدرضا اسلامی
▪️لجبازیِ جو بایدن سر انجام به پایان رسید و او پذیرفت که از رقابتهای ریاست جمهوری کنار بکشد. اما چه چیزی پیرمرد لجوج را بالاخره به اینجا رساند؟ قدرت رسانه!
▪️برای پرداخت شارژ ماهیانه منزل به نزد مدیر مجتمع ساختمانی رفته بودم. خانمی است بددهن و خشن که کل مجتمع از او حساب می برند. (از تیپ طرفدارهای ترامپ). سر صحبت را باز کرد و به سیاست کشاند. در میانه صحبتهایش حرف جالبی زد. گفت: «گاهی با دوستانمان که دورهم جمع می شویم می گوئیم ایکاش ممکن بود که زمان به عقب برگردد. ما آرزوی آن آمریکای دهه هشتاد (میلادی) و آن روزهای خوب را داریم. ایکاش دوباره روزگاری برقرار می شد که توئیتر نبود و اصلا اینترنت نبود(!). آن روزهای خوب کاش دوباره بر می گشت»
▪️ولی واقعیت این است که زمان به عقب باز نمی گردد. توئیتر و شبکههای اجتماعی یک «رکن» اساسی این دنیای جدید است. دنیایی که دیگر آبِ خوش از گلوی هیچ سیاستمداری براحتی پائین نمی رود. این مدت اخیر وحشیترین گفتگوها و تندترین نقدها در فضای توئیتر درباره جو بایدن در جریان بود. شاید اگر روزگارِ سنتی دهه هفتاد و هشتاد میلادی برقرار بود، «ضعفهای جو بایدن» اینگونه پررنگ نمی شد. شاید به روال سنتی، دموکراتها می توانستند «۲ دور» قدرت را در دست داشته باشند و بعد نوبتِ جمهوریخواه ها!
ولی خیر! مردم لحظه به لحظه اخبار را در توئیتر، اینستاگرام، تلگرام، تیک تاک، واتس اپ و… می بینند. مثل دهه هفتاد-هشتاد میلادی نیست که شهروند ساده دل آمریکایی به امور یومیه مشغول باشد و بعد حوالی انتخابات، تعدادی گفتگو برگزار شود، روزنامه ها مقالاتی/تحلیلهایی منتشر کنند، و بعد هم یک نفر رئیس جمهور شود. روز به روز، ساعت به ساعت، و گاه دقیقه به دقیقه «تحلیل و محتوا» تولید می شود و افراد بر روی گوشیهایشان می بینند.
▪️جو بایدن برای آمریکا رئیس جمهور بدی نبود و به رغم کرونا و چالشهای اقتصادی بعد از آن، ایالات متحده شاهد آمار خوب اشتغال، مهار تورم و رشد اقتصادی بود. اما اذهان عمومی در دنیای جدید فقط به «آمار اشتغال و تورم» و … نگاه نمی کند. افزون بر شاخصهای آماری، ویژگیهای شخصیتیِ سیاستمداران به شدت زیر نظر شبکه های اجتماعی است. به تعبیر حافظ
بس «نکته غیرِ حُسن» بِباید که تا کسی/
مقبولِ طبعِ مردم صاحب نظر شود!
«جو بایدن پیر و فرتوت» برای شهروند دموکرات و صاحب نظر آمریکایی پذیرفتنی نبود، اما لجبازی جو بایدن را رسانه مهار کرد.
بازتاب رسانه به قدری قوی است که در چشمهای لجباز هر پیرمرد صاحبِ قدرتی می نشیند و برقش چشم را خاشع می کند! خُشَّعًا أَبصارُهم!
▪️انتخاب کامالا هریس اشتباه دیگر دموکراتها خواهد بود. این بانوی کم استعداد در چهارسال گذشته بسیار ضعیفتر از انتظار بوده است. بزرگان دموکرات روی مسئلهی زن بودن، رنگین پوست بودن و آسیاییتبار بودنِ هریس (اقلیت بودن) حساب باز کرده اند، حال آنکه حریف ترامپ باید بسیار باهوش، دارای حضور ذهن قوی، و درک عمیق از اذهان عمومی باشد. ترامپ نیک می داند که سفیدهای طرفدارش از وضع «آمریکای امروز» خشمگین اند. آنها از اینکه می بینند فلان جوان مهاجر هندی، چینی، ایرانی و… به سرعت در این مملکت رشد می کند و به همه جا می رسد ولی فرزندانشان فقیرند، خشمگیناند. آنها از موازنه اخیر ثروت-قدرت در آمریکا راضی نیستند.
برای «حریف ترامپ شدن» در سخنوری، فردی مثل گوین نیوسام
فرماندار کالیفرنیا (یا حتی گرتچن ویتمر، فرماندار میشیگان) باید روی رینگ بوکس مناظره قرار گیرد. نه هریس سردمزاج.
▪️کامالا هریس در جریان رقابتهای انتخاباتی ۲۰۲۰ سخنوری خوبی از خود نشان داد و عملا تنها کسی بود که آن سال در جریان رقابتهای «درون حزبی» به شدت به جو بایدن تاخت(!) ولی او پس از انتخابات ۲۰۲۰ و طی چهار سال گذشته به شدت یخ و منفعل عمل کرده است. اینکه گمان شود ۸۱ میلیون رای سال ۲۰۲۰ دموکراتها، براحتی پشت سر هریس قرار می گیرد، اشتباه محاسباتی است.
▪️برندهی انتخابات پیش رو «رسانه» است. کسی انتخابات صدوپنج روز آینده را خواهد برد که رسانه را «بفهمد» و ویژگیهای شخصیتی اش برای شهروندان قابل قبول باشد. شهروندی که ساعت به ساعت از رسانه «خبر» دریافت می کند.
دونالد ترامپ درک روشنی از رسانه دارد و علاوه بر آن درک روشنی هم از روحیات سفیدهای طرفدار خودش دارد. او سبد رای خودش را خوب می شناسد. رقابت با چنین فردی بسیار دشوار است. کامالا هریس اگر بخواهد مشابه هیلاری کلینتون عمل کند، «دومین زنی» خواهد بود که مغلوب ترامپ می شود.
هریس تنها در صورتی خواهد برد که در این ۱۰۵ روز لحظه به لحظه با رسانه حرکت کند. با رسانه موج ایجاد کند. و با رسانه در ذهنها و قلوب انسان مدرن و نسل زد جایی باز کند مختصّ خودش.
آیا او که چهارسال اینگونه نبوده، چنین توانمندی خواهد داشت؟!
https://www.tgoop.com/solseghalam/2390
Telegram
ارزیابی شتابزده
معمولا چیزی را جایی، جا نمی گذارم. روز جمعهی انتخابات مرحله اول، بعد از رای دادن به قصابی رفتم که برای خانه گوشت بخرم. با شاگرد قصابی سر گفتگو باز شد؛
گفتم به چه کسی رای میدهی؟ گفت: من رای نمی دهم. گفتم به پزشکیان رای بده لطفا. گفت: اینها همه شون مثل هم اند؛ در زندگی من فرقی ایجاد نخواهد شد. گفتم ولی اینبار رای بده. گفت: نمی دهم! رسیدم خانه یکدفعه متوجه شدم کیف پول و موبایل را در قصابی جا گذاشته ام. آه از نهادم برآمد چون همهی کارهای امور شغلی منوط به آن گوشی موبایل است. در ضمن، تازه از سفر رسیده بودم و پانصد دلار پول هم در کیف بود. ناامیدانه راه افتادم سمت قصابی.
گفتم حتما شاگرد قصاب این ظهر جمعه ای سریع کرکره را پایین کشیده و رفته.
یا لااقل، وقتی که برسم اظهار بی اطلاعی خواهد کرد.
رسیدم و نرفته بود. منتظر بود. سلام کردم گفت کیف و گوشی ات اینجاست، گذاشتم این گوشه مغازه که مشتری نبرد.
بی نهایت تشکر کردم. برای سپاسگزاری صد دلار تعارف کردم ولی حتی حاضر نبود که بگیرد.
در راه برگشت، فکر می کردم که شاگرد قصابی با وجود کلافگی از احوال زندگی، ولی موبایل آیفون ۱۳ و کیف پولها را برنداشته…
به تعبیر دکتر رنانی، فضل هنوز در این جامعه هست.
دیروز اسنپ گرفتم و رفتم خیابان شریعتی فرهنگسرای اندیشه برای شرکت در نشست واکاوی گفتمان دولت چهاردهم. وسط برنامه و در میانه آن هیجان سالن و سخنرانی پرشور دکتر ظریف، گوشی موبایل زنگ خورد. برداشتم. گفت: من راننده اسنپ هستم و کیف پولت در ماشینم جا مانده. آیا آخر شب برایت بیاورم به همان آدرس محل سوارشدن؟ از خلاف آمد عادت و از سر نهایتِ بی توجهی، هنوز دلارها در کیف مانده بود و جابجا نکرده بودم… بهت زده شدم. از آمار جرائم و معضلات اجتماعی بی اطلاع نیستم، اما دو بار پشت سر هم و هر دو بار این رفتار واحد از جانب شهروندی که مشکلات اقتصادی این جامعه بر روی دوش اوست… چرا کیف را برنداشت؟ می توانست زنگ نزند. می توانست پول را بردارد. می توانست منکر همه چیز بشود… آخر شب کیف را آورد.
آقای مدیرعامل اسنپ اگر این یادداشت به دست شما رسید لطفا بدانید مناعت طبع و استغنای آقای ا… عبدی در کلام نمی گنجد. تقدیر و تشکر شما از این پاک نهادی ضروری است ولی در حدّ و اندازهی این میزان غنای نفس راننده نیست. آنکه در گرما و ترافیک سرسام آور تهران، امانت دار است.
فضل هنوز در این جامعه نمرده است. ایکاش که قدر بدانند آنها که در مصدر قدرت اند.
محمدرضا اسلامی
www.tgoop.com/solseghalam
گفتم به چه کسی رای میدهی؟ گفت: من رای نمی دهم. گفتم به پزشکیان رای بده لطفا. گفت: اینها همه شون مثل هم اند؛ در زندگی من فرقی ایجاد نخواهد شد. گفتم ولی اینبار رای بده. گفت: نمی دهم! رسیدم خانه یکدفعه متوجه شدم کیف پول و موبایل را در قصابی جا گذاشته ام. آه از نهادم برآمد چون همهی کارهای امور شغلی منوط به آن گوشی موبایل است. در ضمن، تازه از سفر رسیده بودم و پانصد دلار پول هم در کیف بود. ناامیدانه راه افتادم سمت قصابی.
گفتم حتما شاگرد قصاب این ظهر جمعه ای سریع کرکره را پایین کشیده و رفته.
یا لااقل، وقتی که برسم اظهار بی اطلاعی خواهد کرد.
رسیدم و نرفته بود. منتظر بود. سلام کردم گفت کیف و گوشی ات اینجاست، گذاشتم این گوشه مغازه که مشتری نبرد.
بی نهایت تشکر کردم. برای سپاسگزاری صد دلار تعارف کردم ولی حتی حاضر نبود که بگیرد.
در راه برگشت، فکر می کردم که شاگرد قصابی با وجود کلافگی از احوال زندگی، ولی موبایل آیفون ۱۳ و کیف پولها را برنداشته…
به تعبیر دکتر رنانی، فضل هنوز در این جامعه هست.
دیروز اسنپ گرفتم و رفتم خیابان شریعتی فرهنگسرای اندیشه برای شرکت در نشست واکاوی گفتمان دولت چهاردهم. وسط برنامه و در میانه آن هیجان سالن و سخنرانی پرشور دکتر ظریف، گوشی موبایل زنگ خورد. برداشتم. گفت: من راننده اسنپ هستم و کیف پولت در ماشینم جا مانده. آیا آخر شب برایت بیاورم به همان آدرس محل سوارشدن؟ از خلاف آمد عادت و از سر نهایتِ بی توجهی، هنوز دلارها در کیف مانده بود و جابجا نکرده بودم… بهت زده شدم. از آمار جرائم و معضلات اجتماعی بی اطلاع نیستم، اما دو بار پشت سر هم و هر دو بار این رفتار واحد از جانب شهروندی که مشکلات اقتصادی این جامعه بر روی دوش اوست… چرا کیف را برنداشت؟ می توانست زنگ نزند. می توانست پول را بردارد. می توانست منکر همه چیز بشود… آخر شب کیف را آورد.
آقای مدیرعامل اسنپ اگر این یادداشت به دست شما رسید لطفا بدانید مناعت طبع و استغنای آقای ا… عبدی در کلام نمی گنجد. تقدیر و تشکر شما از این پاک نهادی ضروری است ولی در حدّ و اندازهی این میزان غنای نفس راننده نیست. آنکه در گرما و ترافیک سرسام آور تهران، امانت دار است.
فضل هنوز در این جامعه نمرده است. ایکاش که قدر بدانند آنها که در مصدر قدرت اند.
محمدرضا اسلامی
www.tgoop.com/solseghalam
جناب آقای دکتر زاکانی
با سلام
این نامه سیاسی نیست. بلکه دغدغه ای فنی و نگرانی جدی درباره سازه برج میلاد تهران است.
جناب آقای زاکانی، در تمام دنیا سازه های مهم «پایش سلامت» می شوند ولی وضعیت برج میلاد از این جهت هماکنون خطرناک است. چنانچه از فعالیتهای انتخاباتی فارغ شده اید و فرصت تعمق در مسائل فنی و پایه ای را دارید لطفا این نامه پیوست را (که در بهمن ماه گذشته به دفتر شما ارسال شده و تحت شماره ۴۱۷۹۴۷ هم ثبت رسمی شده) مطالعه فرمایید.
برج میلاد تهران سالهاست که پایش سلامت (به شکل فنی-مهندسی) نمی شود. متاسفانه تجهیزات ابزاردقیق که در زمان احداث برج در بدنه بتنی کارگزاری شده، یا از دست رفته و یا اینکه قرائت نمی شود. مضافا اینکه اتصالات فولادی دکل آنتن (پیچ های مقاومت بالا) و جوشهای اتصالات پیچیده قسمت سبد سازه راس، نیازمند «کنترل دائم» توسط آزمایشهای غیرمخرب است. علاوه بر اینها، اثر گودبرداریِ ضلع شمالی بر فونداسیون برج میلاد نیازمند مطالعات ژئوتکنیک جدی است.
برج میلاد شبیه انسانی است که مدتهاست به چک آپ پزشکی نرفته است و هر آن/لحظه محتمل است به واسطه فشار خون، یا قند خون … و یا «امور قابل پیشگیری دیگر» دچار مشکل شود.
امضاکنندگان نامه پیوست طی یکسال گذشته پیگیری کرده اند که مجموعه تحت امر جنابعالی به این مسائل برج میلاد با دانش بین المللی (و به شکل فنی) برخورد نمایند. ما ابراز کردیم که حاضریم مجانی و بدون دریافت یک ریال در این زمینه کمک کنیم. اما دریغ از حتی یک تماس تلفنی.
(در این زمینه صورتجلسه مورخ ۸ مرداد ۱۴۰۲ -یک سال قبل- را نیز ملاحظه نمائید)
خواهشمند است به مجموعه تحت امر خود بفرمایید که به احترام جامعه فنی-مهندسی بزرگ کشور عزیزمان، گزارش فنی پایش سلامت برج میلاد «مربوط به یکسال اخیر» منتشر شود و در معرض قضاوت و ارزیابی فنی اساتید و پژوهشگران دانشگاهی کشورمان قرار گیرد. بدون شک، خرد جمعی در جامعه مهندسی کشور می تواند «پایش سلامت برج میلاد» را با سازه های مشابه در دنیا مقایسه نماید.
پیشاپیش از بذل توجه شما سپاسگزاریم.
امضاکنندگان:
▪️مهندس عباس زرکوب
(بنیانگذار و مجری طرح برج میلاد طی سالهای ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۲ )
▪️دکتر بهروز گتمیری
(استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران و مشاور عالی پروژه برج میلاد طی سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۳)
▪️دکتر محمدرضا اسلامی
(استاد دانشگاه ایالتی پلی تکنیک کالیفرنیا و مهندس ارشد شرکت مشاور MBJ)
*رونوشت: جناب آقای مهندس چمران، ریاست شورای شهر تهران
https://www.tgoop.com/solseghalam/2394
با سلام
این نامه سیاسی نیست. بلکه دغدغه ای فنی و نگرانی جدی درباره سازه برج میلاد تهران است.
جناب آقای زاکانی، در تمام دنیا سازه های مهم «پایش سلامت» می شوند ولی وضعیت برج میلاد از این جهت هماکنون خطرناک است. چنانچه از فعالیتهای انتخاباتی فارغ شده اید و فرصت تعمق در مسائل فنی و پایه ای را دارید لطفا این نامه پیوست را (که در بهمن ماه گذشته به دفتر شما ارسال شده و تحت شماره ۴۱۷۹۴۷ هم ثبت رسمی شده) مطالعه فرمایید.
برج میلاد تهران سالهاست که پایش سلامت (به شکل فنی-مهندسی) نمی شود. متاسفانه تجهیزات ابزاردقیق که در زمان احداث برج در بدنه بتنی کارگزاری شده، یا از دست رفته و یا اینکه قرائت نمی شود. مضافا اینکه اتصالات فولادی دکل آنتن (پیچ های مقاومت بالا) و جوشهای اتصالات پیچیده قسمت سبد سازه راس، نیازمند «کنترل دائم» توسط آزمایشهای غیرمخرب است. علاوه بر اینها، اثر گودبرداریِ ضلع شمالی بر فونداسیون برج میلاد نیازمند مطالعات ژئوتکنیک جدی است.
برج میلاد شبیه انسانی است که مدتهاست به چک آپ پزشکی نرفته است و هر آن/لحظه محتمل است به واسطه فشار خون، یا قند خون … و یا «امور قابل پیشگیری دیگر» دچار مشکل شود.
امضاکنندگان نامه پیوست طی یکسال گذشته پیگیری کرده اند که مجموعه تحت امر جنابعالی به این مسائل برج میلاد با دانش بین المللی (و به شکل فنی) برخورد نمایند. ما ابراز کردیم که حاضریم مجانی و بدون دریافت یک ریال در این زمینه کمک کنیم. اما دریغ از حتی یک تماس تلفنی.
(در این زمینه صورتجلسه مورخ ۸ مرداد ۱۴۰۲ -یک سال قبل- را نیز ملاحظه نمائید)
خواهشمند است به مجموعه تحت امر خود بفرمایید که به احترام جامعه فنی-مهندسی بزرگ کشور عزیزمان، گزارش فنی پایش سلامت برج میلاد «مربوط به یکسال اخیر» منتشر شود و در معرض قضاوت و ارزیابی فنی اساتید و پژوهشگران دانشگاهی کشورمان قرار گیرد. بدون شک، خرد جمعی در جامعه مهندسی کشور می تواند «پایش سلامت برج میلاد» را با سازه های مشابه در دنیا مقایسه نماید.
پیشاپیش از بذل توجه شما سپاسگزاریم.
امضاکنندگان:
▪️مهندس عباس زرکوب
(بنیانگذار و مجری طرح برج میلاد طی سالهای ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۲ )
▪️دکتر بهروز گتمیری
(استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران و مشاور عالی پروژه برج میلاد طی سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۳)
▪️دکتر محمدرضا اسلامی
(استاد دانشگاه ایالتی پلی تکنیک کالیفرنیا و مهندس ارشد شرکت مشاور MBJ)
*رونوشت: جناب آقای مهندس چمران، ریاست شورای شهر تهران
https://www.tgoop.com/solseghalam/2394
Telegram
ارزیابی شتابزده
پایش سلامت برج میلاد تهران 🔺
نتایج جمعبندی آخرین نظرسنجیهای نیویورک تایمز (۲۹ جولای - ۶ ساعت پیش) درباره وضعیت کامالا هریس در مقابل دونالد ترامپ:
ترامپ با فاصله دو درصد جلوتر است.
**[باید دید بعد از مناظره اول این وضعیت چه می شود؟]
لینک در نیویورک تایمز:
https://www.nytimes.com/interactive/2024/us/elections/polls-president.html
پینوشت: نیویورک تایمز هم همچون سیانان از رسانه هایی محسوب می شود که «از ابتدا» یعنی از ۲۰۱۵ دشمن ترامپ بوده است. ولی با پایبندی به بیان نظرسنجی علمی، اذعان دارد که ترامپ فعلا جلوتر است.
✍️محمدرضا اسلامی
https://www.tgoop.com/solseghalam
ترامپ با فاصله دو درصد جلوتر است.
**[باید دید بعد از مناظره اول این وضعیت چه می شود؟]
لینک در نیویورک تایمز:
https://www.nytimes.com/interactive/2024/us/elections/polls-president.html
پینوشت: نیویورک تایمز هم همچون سیانان از رسانه هایی محسوب می شود که «از ابتدا» یعنی از ۲۰۱۵ دشمن ترامپ بوده است. ولی با پایبندی به بیان نظرسنجی علمی، اذعان دارد که ترامپ فعلا جلوتر است.
✍️محمدرضا اسلامی
https://www.tgoop.com/solseghalam
✍️ از آسفالت حرارت می بارید…
بخشی از «بار تهران» بر روی دوش این افراد است. در کنار بزرگراهها و در حاشیه ترافیک متراکم و اعصاب خردکن خیابانها، شاید اینها چندان «به چشم» نیایند ولی «بخش مهمی» از بار مبادلات کالا و مسافر را این افراد انجام می دهند. طبق آمار پلیس در شهر تهران ۴ میلیون ۳۰۰ هزار موتورسیکلت تردد میکند! موتوریها در تهران با یک مفهوم آشنا هستند و آن «مفهوم زمان» است. حرارت از آسفالت می بارد ولی اینها با عجله در کارند. زمان برایشان مهم است. با پوست و گوشت مفهوم «Time is money» را زندگی می کنند. دائم در شتابند. شتاب در اینکه مرسوله ای را برسانند یا مسافری را بر تَرک موتور جابجا کنند. به عجله و جدیت در کار امرار معاشند.
🔵 امروز مجددا موتور گرفتم. در طول مسیر، در میانه ترافیک و جنگل ماشینها از میدان فاطمی تا میدان فردوسی، گاه به گاه از سازه های فولادی نیمه کاره عکس می گرفتم. هدف این بود که چند اسلاید برای کلاس درس فولاد تهیه شود تا بتوان به دانشجویان نشان داد که لاغری ستونهایی که با استانداردهای قدیمی طراحی شده اند چقدر با ستونهای جدید فرق دارد…
در میانه این حال و هوا بودم که وسط ترافیک یک موتوری از میانه ماشینها خودش را به شتاب به کنار این موتور رساند و فریاد زد: داداش موبایلت را روی موتور دست نگیر، توی هوا می آیند و می زنند…
🔵 یک لحظه انگار شوکه می شوی. گرما انسان را بدخلق می کند. از آسمان و آسفالت دارد حرارت می بارد و این جوان دارد ساعت دو بعدازظهر مرداد ماه در گرمترین روزهای سال زیر آفتاب «روی موتور کار می کند» و نان در می آورد، ولی همزمان دغدغهی این را دارد که موبایلِ فلان غریبه را روی هوا نزنند!
(ویدئو دوم🔻ثانیه ۲۶)
خودش را به تو می رساند که نهیب بزند هِی مراقب باش. یک لحظه احساس شرم کردم. با خود فکر کردم آیا اگر تو هم در میانه این آفتاب و سختی و حرارت، مشغول به امرار معاش بودی هنوز اینقدر حس همنوع دوستی همراهت می بود؟ آیا نسبت به دیگران بیحسّ و سنگ نمی شدی؟
🔵 چقدر در میان مردم انسان خوب هست هنوز.
گاه ناامید می شویم و گاه گمان می کنیم که انسانیت و مِهر، کامل مرده است. خوبی مرده است. ولی خیرخواهی در نهاد بشر حضور دارد حتی وسط وحشیِ گرمِ ترافیک جنگل تهران.
همذات پنداری و نیک سرشتی با انسان همراه است. به رغم پستیها و رذالتها.
🔵 سه روز پیش لپ تاپ خراب شد. واقعا بدشانسی بود وسط کارها. به یکی از دوستان زنگ زدم. گفتم شدیدا به اطلاعات روی لب تاب نیاز است. گفت در مجتمع پایتخت جایی هست به اسم «دکتر لپ تاپ» آنجا بفرست و بگو که عجله است. به تسریع درست می کنند.
چند ساعت بعد زنگ زد که فرستادی؟ گفتم بله الان «اسنپ باکس» آمد و لپ تاپ را برد. فریاد زد که لب تاب را چرا خودت نبردی؟ گفتم مطمئنم که سالم می رسد به مجتمع پایتخت.
دو روز نشده لب تاب تعمیر شد. دکتر لپ تاپ زنگ زد که بیا و ببر.
مجددا اسنپ باکس که جوانی بود در شتاب و عجله، آمد و دستگاه را داد و مثل برق ناپدید شد که به «باکسِ بعدی» برسد ...
متحیر می مانم گاه. چرا گفته نمی شود اینها؟ چرا فقط زشتی و پلیدیِ تهران نقل می شود؟ چرا رسانه اینقدر بیرحمانه فقط «قصهی پلیدی»ها را می گوید. بله! می دانم و می دانیم که آمار جرم و جنایت چقدر زیاد است. اما چرا از حدیث مِهر و وفا (به تعبیر حافظ) سخنی در میان نیست؟
عمرهای ما کوتاه است. در این مدتِ کوتاهِ حضور، چرا فقط قصهی پلشتی بشنویم؟
آقای مدیر اسنپ! می دانم که سرت شلوغ است و تقاضای قدردانی از اینهمه زحمت کشانِ حرارتِ خیابانهای تهران غیرممکن است. ولی لطفا بدان و بدانیم که چقدر جوان پاک نهاد و زحمتکش در این شهر در حال تلاشند.
ایکاش قدر بدانند و بدانیم همگی!
🖊️محمدرضا اسلامی
https://www.tgoop.com/solseghalam/2398
▪️لینک آمار پلیس راهور +
بخشی از «بار تهران» بر روی دوش این افراد است. در کنار بزرگراهها و در حاشیه ترافیک متراکم و اعصاب خردکن خیابانها، شاید اینها چندان «به چشم» نیایند ولی «بخش مهمی» از بار مبادلات کالا و مسافر را این افراد انجام می دهند. طبق آمار پلیس در شهر تهران ۴ میلیون ۳۰۰ هزار موتورسیکلت تردد میکند! موتوریها در تهران با یک مفهوم آشنا هستند و آن «مفهوم زمان» است. حرارت از آسفالت می بارد ولی اینها با عجله در کارند. زمان برایشان مهم است. با پوست و گوشت مفهوم «Time is money» را زندگی می کنند. دائم در شتابند. شتاب در اینکه مرسوله ای را برسانند یا مسافری را بر تَرک موتور جابجا کنند. به عجله و جدیت در کار امرار معاشند.
🔵 امروز مجددا موتور گرفتم. در طول مسیر، در میانه ترافیک و جنگل ماشینها از میدان فاطمی تا میدان فردوسی، گاه به گاه از سازه های فولادی نیمه کاره عکس می گرفتم. هدف این بود که چند اسلاید برای کلاس درس فولاد تهیه شود تا بتوان به دانشجویان نشان داد که لاغری ستونهایی که با استانداردهای قدیمی طراحی شده اند چقدر با ستونهای جدید فرق دارد…
در میانه این حال و هوا بودم که وسط ترافیک یک موتوری از میانه ماشینها خودش را به شتاب به کنار این موتور رساند و فریاد زد: داداش موبایلت را روی موتور دست نگیر، توی هوا می آیند و می زنند…
🔵 یک لحظه انگار شوکه می شوی. گرما انسان را بدخلق می کند. از آسمان و آسفالت دارد حرارت می بارد و این جوان دارد ساعت دو بعدازظهر مرداد ماه در گرمترین روزهای سال زیر آفتاب «روی موتور کار می کند» و نان در می آورد، ولی همزمان دغدغهی این را دارد که موبایلِ فلان غریبه را روی هوا نزنند!
(ویدئو دوم🔻ثانیه ۲۶)
خودش را به تو می رساند که نهیب بزند هِی مراقب باش. یک لحظه احساس شرم کردم. با خود فکر کردم آیا اگر تو هم در میانه این آفتاب و سختی و حرارت، مشغول به امرار معاش بودی هنوز اینقدر حس همنوع دوستی همراهت می بود؟ آیا نسبت به دیگران بیحسّ و سنگ نمی شدی؟
🔵 چقدر در میان مردم انسان خوب هست هنوز.
گاه ناامید می شویم و گاه گمان می کنیم که انسانیت و مِهر، کامل مرده است. خوبی مرده است. ولی خیرخواهی در نهاد بشر حضور دارد حتی وسط وحشیِ گرمِ ترافیک جنگل تهران.
همذات پنداری و نیک سرشتی با انسان همراه است. به رغم پستیها و رذالتها.
🔵 سه روز پیش لپ تاپ خراب شد. واقعا بدشانسی بود وسط کارها. به یکی از دوستان زنگ زدم. گفتم شدیدا به اطلاعات روی لب تاب نیاز است. گفت در مجتمع پایتخت جایی هست به اسم «دکتر لپ تاپ» آنجا بفرست و بگو که عجله است. به تسریع درست می کنند.
چند ساعت بعد زنگ زد که فرستادی؟ گفتم بله الان «اسنپ باکس» آمد و لپ تاپ را برد. فریاد زد که لب تاب را چرا خودت نبردی؟ گفتم مطمئنم که سالم می رسد به مجتمع پایتخت.
دو روز نشده لب تاب تعمیر شد. دکتر لپ تاپ زنگ زد که بیا و ببر.
مجددا اسنپ باکس که جوانی بود در شتاب و عجله، آمد و دستگاه را داد و مثل برق ناپدید شد که به «باکسِ بعدی» برسد ...
متحیر می مانم گاه. چرا گفته نمی شود اینها؟ چرا فقط زشتی و پلیدیِ تهران نقل می شود؟ چرا رسانه اینقدر بیرحمانه فقط «قصهی پلیدی»ها را می گوید. بله! می دانم و می دانیم که آمار جرم و جنایت چقدر زیاد است. اما چرا از حدیث مِهر و وفا (به تعبیر حافظ) سخنی در میان نیست؟
عمرهای ما کوتاه است. در این مدتِ کوتاهِ حضور، چرا فقط قصهی پلشتی بشنویم؟
آقای مدیر اسنپ! می دانم که سرت شلوغ است و تقاضای قدردانی از اینهمه زحمت کشانِ حرارتِ خیابانهای تهران غیرممکن است. ولی لطفا بدان و بدانیم که چقدر جوان پاک نهاد و زحمتکش در این شهر در حال تلاشند.
ایکاش قدر بدانند و بدانیم همگی!
🖊️محمدرضا اسلامی
https://www.tgoop.com/solseghalam/2398
▪️لینک آمار پلیس راهور +
Telegram
ارزیابی شتابزده
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز در این مراسم در حضور همکاران و دوستان خواهم بود در هماندیشیهای مرتبط با «چشم انداز تولید و تامین مسکن در دولت چهاردهم»
اجلاس سازندگان و طراحان - مرکز نمایشگاهها و همایشهای برج میلاد
https://www.tgoop.com/solseghalam
اجلاس سازندگان و طراحان - مرکز نمایشگاهها و همایشهای برج میلاد
https://www.tgoop.com/solseghalam
فایل صوتی سخنرانی در هجدهمین اجلاس سازندگان و طراحان
✍️ ما بازنشسته می شویم اما امید که آنچه از ما باقی می ماند، فقط ساختمان نباشد
🔵عنوان :
ساختار شرکتهای مهندسی مشاور در ژاپن و آمریکا
و مسئله صادرات خدمات مهندسی در ایران
▪️مدت: ۱۰ دقیقه و ۴۰ ثانیه
▪️حجم: ۳۸ مگ
🔵آنچه ذکر شده:
✔️ژاپن در دو مقطع زمانی با بحران کمبود مسکن مواجه بوده است.
دولت ژاپن در دهه هفتاد میلادی سه استراتژی برای حل این مشکل داشته است.
…
✔️بازوی دولت ژاپن و سازندگان، برای حل مشکل مسکن «شرکتهای مهندسین مشاور» بوده است.
✔️نکته مهم در مورد ساختار شرکت مهندسین مشاور «مسئله منابع انسانی» و نحوه رشد افراد در ساختار شرکت است.
✔️مثال این بحث، نحوه رشد آقای ویلیام بِیکر (طراح برج خلیفه دبی) در شرکت مهندسین مشاور SOM است.
او «در ادامه» ی فردی مثل فضل الرحمن خان (مهندس آمریکایی-بنگلادشی و ملقب به انیشتین مهندسی سازه) است. عمر بنیانگذاران SOM سالها پیش تمام شده و درگذشتند ولی مسیر آنها با ویلیام بیکر و فضل الرحمن خان ادامه دارد همچنان.
…
لینک فایل صوتی🔻
https://www.tgoop.com/solseghalam/2404
✍️ ما بازنشسته می شویم اما امید که آنچه از ما باقی می ماند، فقط ساختمان نباشد
🔵عنوان :
ساختار شرکتهای مهندسی مشاور در ژاپن و آمریکا
و مسئله صادرات خدمات مهندسی در ایران
▪️مدت: ۱۰ دقیقه و ۴۰ ثانیه
▪️حجم: ۳۸ مگ
🔵آنچه ذکر شده:
✔️ژاپن در دو مقطع زمانی با بحران کمبود مسکن مواجه بوده است.
دولت ژاپن در دهه هفتاد میلادی سه استراتژی برای حل این مشکل داشته است.
…
✔️بازوی دولت ژاپن و سازندگان، برای حل مشکل مسکن «شرکتهای مهندسین مشاور» بوده است.
✔️نکته مهم در مورد ساختار شرکت مهندسین مشاور «مسئله منابع انسانی» و نحوه رشد افراد در ساختار شرکت است.
✔️مثال این بحث، نحوه رشد آقای ویلیام بِیکر (طراح برج خلیفه دبی) در شرکت مهندسین مشاور SOM است.
او «در ادامه» ی فردی مثل فضل الرحمن خان (مهندس آمریکایی-بنگلادشی و ملقب به انیشتین مهندسی سازه) است. عمر بنیانگذاران SOM سالها پیش تمام شده و درگذشتند ولی مسیر آنها با ویلیام بیکر و فضل الرحمن خان ادامه دارد همچنان.
…
لینک فایل صوتی🔻
https://www.tgoop.com/solseghalam/2404
Telegram
ارزیابی شتابزده
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چشم انداز تولید و تامین مسکن در دولت چهاردهم - 🎥گزارش خبری
(صحبت اینجانب در دقیقه ۳:۵۴)
توضیح: در پروسه تامین مسکن، جدای از بحثهای فنی (نظیر سازه/معماری/مصالح/روش ساخت)، یکی از مهمترین پارامترها «نسبت وام بانکی به قیمت تمام شده مسکن» است.
فرض کنیم برای خرید یک خانه، شما به اندازه ۲۰درصد از قیمت آن خانه پس انداز/پول دارید. حال فرض کنیم شما بتوانید در یک پروسه متعارف به اندازه ۸۰درصدِ قیمت آن ملک، از سیستم بانکی وام بگیرید و طی اقساط سی ساله بپردازید.
در یک سناریوی دیگر فرض کنید شما مجبورید ۸۰درصد از قیمت آن خانه را خودتان بپردازید و بانک فقط به اندازه ۲۰درصد از قیمت ملک به شما وام بدهد.
این دو سیستم بانکی دو اثر کاملا متفاوت در سرنوشت مسکن یک کشور ایجاد می کنند.
این «نسبت» (Ratio) نقش مهمی در حل مسئله مسکن یک کشور داراست. به بیان دیگر نقش بانک و نحوه تامین مالی توسط سیستم بانکی، از نقش سازندگان و طراحان مسکن مهم تر است.
«نسبت مذکور» در کشورهای مختلف «متفاوت» است و بستگی به بنیه و توان مالی سیستم بانکی آن کشور دارد.
اینکه بانکها چقدر به شکل واقعی اداره شوند و بانک چقدر به عنوان یک بنگاه خصوصی (و نه دولتی) در اکوسیستم تامین مسکن نقش دارد؟
نمی توان به بانکها به شکل دستوری، فشار آورد.
به بیان دیگر، برای «حل مسئله مسکن» نباید بانکها را ورشکست کرد.
در یک اقتصاد دستوری، ممکن است که مشکل مسکن را حل کنیم ولی مشکل جدیدی خلق می کنیم به اسم سیستم بانکی ورشکسته.
✍️محمدرضا اسلامی
https://www.tgoop.com/solseghalam
(صحبت اینجانب در دقیقه ۳:۵۴)
توضیح: در پروسه تامین مسکن، جدای از بحثهای فنی (نظیر سازه/معماری/مصالح/روش ساخت)، یکی از مهمترین پارامترها «نسبت وام بانکی به قیمت تمام شده مسکن» است.
فرض کنیم برای خرید یک خانه، شما به اندازه ۲۰درصد از قیمت آن خانه پس انداز/پول دارید. حال فرض کنیم شما بتوانید در یک پروسه متعارف به اندازه ۸۰درصدِ قیمت آن ملک، از سیستم بانکی وام بگیرید و طی اقساط سی ساله بپردازید.
در یک سناریوی دیگر فرض کنید شما مجبورید ۸۰درصد از قیمت آن خانه را خودتان بپردازید و بانک فقط به اندازه ۲۰درصد از قیمت ملک به شما وام بدهد.
این دو سیستم بانکی دو اثر کاملا متفاوت در سرنوشت مسکن یک کشور ایجاد می کنند.
این «نسبت» (Ratio) نقش مهمی در حل مسئله مسکن یک کشور داراست. به بیان دیگر نقش بانک و نحوه تامین مالی توسط سیستم بانکی، از نقش سازندگان و طراحان مسکن مهم تر است.
«نسبت مذکور» در کشورهای مختلف «متفاوت» است و بستگی به بنیه و توان مالی سیستم بانکی آن کشور دارد.
اینکه بانکها چقدر به شکل واقعی اداره شوند و بانک چقدر به عنوان یک بنگاه خصوصی (و نه دولتی) در اکوسیستم تامین مسکن نقش دارد؟
نمی توان به بانکها به شکل دستوری، فشار آورد.
به بیان دیگر، برای «حل مسئله مسکن» نباید بانکها را ورشکست کرد.
در یک اقتصاد دستوری، ممکن است که مشکل مسکن را حل کنیم ولی مشکل جدیدی خلق می کنیم به اسم سیستم بانکی ورشکسته.
✍️محمدرضا اسلامی
https://www.tgoop.com/solseghalam
✍️ مقایسه ای با سه سال قبل
(وزرای پیشنهادی پزشکیان در سنجه مقایسه)
محمدرضا اسلامی
🔵 در عرصه سیاست ورزی «ایده آلیسم» یک بلاست. امر سیاسی یعنی تلاش برای رسیدن به شرایط بهینه (و نه آرمانی).
🔵 بخشی از انتقادات روزهای اخیر به وزرای پیشنهادی پزشکیان شگفت آور است! نگاهی کنیم به سه سال پیش در همین روزها و افرادی که برای دولت معرفی شده بودند:
✔️▪️محرابیان (وزارت نیرو): حتی یک روز هم در وزارت نیرو کار نکرده بود. هیچ آشنایی با بدنه اداری بزرگ صنعت برق و مدیران حوزه آب وزارت نیرو نداشت. اما امروز، عباس علی آبادی در استخوانبندی وزارت نیرو بوده؛ مپنا را مدیریت کرده و «لااقل» وزارتخانه و مدیرانش را میشناسد. همچون محرابیان نیست که تازه باید اسامی مدیران ارشد وزارتخانه را از روی کاغذ حفظ کند.
محرابیان بعد از سه سال، تابستان امسال یک شبکه برق در معرض فروپاشی را تحویل وزیر بعدی می دهد.
✔️▪️رستم قاسمی (وزارت راه و مسکن): حتی یک روز هم در وزارت مسکن کار نکرده بود. او آمد و بحث «ساخت یک میلیون مسکن در سال» را طرح کرد. ولی (امروز) فرزانه صادق در بدنه وزارتخانه کار کرده؛ «لااقل» قوانین شهرسازی و مدیران ارشد وزارتخانه رامی شناسد.
فرزانه صادق بهترین گزینه برای وزارت راه و مسکن نیست. بله! می شد گزینه های بهتری هم یافت ولی رستم قاسمی کجا و یک مدیر «کارکرده درخود وزارتخانه» کجا؟
✔️▪️مهرداد بذرپاش (وزارت راه و مسکن): بعد از مرحوم رستم قاسمی بذرپاش شد وزیر راه و مسکن!
از کجا؟ به استناد کدام تجربه؟ به پشتوانه کدام تحصیلات؟!
بذرپاش کاملا با قوانین شهرسازی و نظام مهندسی ساختمان بیگانه بود، و هیچ درکی از مفاهیم پایه طرحهای زیربنایی و محرک توسعه نداشت.
حتی در یکی از سخنرانیهایش هم نتوانست به یک تحلیل فنی یا ذکر چند عدد و رقم/آمار مهندسی بپردازد.
آنها که به مکانیزم انتخاب وزرای پزشکیان ایراد می گیرند، اینها را یادشان رفته؟
✔️▪️حجت عبدالملکی (وزارت رفاه):
این یکی فوق العاده بود! فردی وزیر معرفی شد که صحبتهای شگفت آوری نظیر «خط تولید لامبورگینی در ارومیه» و «ایجاد شغل با یک میلیون تومان» را طرح کرده بود. امروز به جای حجت عبدالملکی فرد موجه و دانشمندی همچون احمد میدری معرفی شده.
حجت عبدالملکی حتی یک روز در وزارت رفاه کار نکرده بود در حالی که احمد میدری در دولت یازدهم و دوازدهم به عنوان معاون رفاه اجتماعی وزیر رفاه فعالیت کرده و بهطور همزمان به سمت دبیر هیئت امنای تأمین اجتماعی منصوب شده است. او از سال ۱۳۹۶ ریاست کمیته آمار بخشی (شورای آمار) وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی را نیز بر عهده داشته است.
✔️▪️احسان خاندوزی (وزارت اقتصاد): فاصله بین خاندوزی با عبدالناصر همتی بدون شرح است.
خاندوزی کسی است که در مصاحبه با انتخاب گفته بود: «بحث FATF یک موضوع بسیار کماهمیت در موضوع اقتصاد امروز کشور ماست. این یک آدرس غلط است که برخی مدام اصرار بر آن داشته و دائم از گروه ویژه اقدام مالی حرف میزنند.»
درک همتی از مشکلات بین المللی سیستم بانکی کشور ایران در سطحی واقعبینانه قرار دارد.
✔️▪️محمدمهدی اسماعیلی (وزارت فرهنگ و ارشاد): فردی وزیر فرهنگ شد که تا قبل از این سمت هیچ موانست و ارتباط مستقیمی با اهل هنر و اهل قلم نداشت. هیچ تولید هنری نداشت. اسماعیلی حتی یک سخنرانی نکرده که در آن در تراز تاریخ فرهنگ و هنر و ادبیات ایرانزمین حرف جدی زده باشد. دو صفحه آ-چهار درباره موسیقی ایران نمی تواند حرف بزند. سینمای بین الملل را نمی شناسد. سید عباس صالحی ولی در حوزه فرهنگ و قلم کار جدی و طولانی مدت کرده، و در بدنه خود وزارتخانه نیز حضور داشته است. علاوه بر سابقه کار در جایگاه وزیر فرهنگ، در روزنامه اطلاعات هم موفق عمل کرده است.
🔵 کابینه پیشنهادی پزشکیان بی عیب و نقص نیست. بدیهی است که می شد اشخاص توانمندتری برای برخی از وزارتخانه ها پیشنهاد کرد. مثلا احمد دنیامالی برای وزارت ورزش و جوانان مصداق «اَبعَدُ الاشخاص» است. ولی سیاست عرصه ایده آلیسم نیست.
اگر کابینه دولت پزشکیان فقط در حد موارد مذکور نسبت به دولت سیزدهم ارجح باشد از «رای دادن» و تلاش برای موفقیت مسعود پزشکیان خرسند و خوشحالم.
یک میلیمتر تفاوت و بهبود احوال هم ارزش تلاش کردن دارد. حجت عبدالملکی کجا و احمد میدری کجا؟
https://www.tgoop.com/solseghalam
(وزرای پیشنهادی پزشکیان در سنجه مقایسه)
محمدرضا اسلامی
🔵 در عرصه سیاست ورزی «ایده آلیسم» یک بلاست. امر سیاسی یعنی تلاش برای رسیدن به شرایط بهینه (و نه آرمانی).
🔵 بخشی از انتقادات روزهای اخیر به وزرای پیشنهادی پزشکیان شگفت آور است! نگاهی کنیم به سه سال پیش در همین روزها و افرادی که برای دولت معرفی شده بودند:
✔️▪️محرابیان (وزارت نیرو): حتی یک روز هم در وزارت نیرو کار نکرده بود. هیچ آشنایی با بدنه اداری بزرگ صنعت برق و مدیران حوزه آب وزارت نیرو نداشت. اما امروز، عباس علی آبادی در استخوانبندی وزارت نیرو بوده؛ مپنا را مدیریت کرده و «لااقل» وزارتخانه و مدیرانش را میشناسد. همچون محرابیان نیست که تازه باید اسامی مدیران ارشد وزارتخانه را از روی کاغذ حفظ کند.
محرابیان بعد از سه سال، تابستان امسال یک شبکه برق در معرض فروپاشی را تحویل وزیر بعدی می دهد.
✔️▪️رستم قاسمی (وزارت راه و مسکن): حتی یک روز هم در وزارت مسکن کار نکرده بود. او آمد و بحث «ساخت یک میلیون مسکن در سال» را طرح کرد. ولی (امروز) فرزانه صادق در بدنه وزارتخانه کار کرده؛ «لااقل» قوانین شهرسازی و مدیران ارشد وزارتخانه رامی شناسد.
فرزانه صادق بهترین گزینه برای وزارت راه و مسکن نیست. بله! می شد گزینه های بهتری هم یافت ولی رستم قاسمی کجا و یک مدیر «کارکرده درخود وزارتخانه» کجا؟
✔️▪️مهرداد بذرپاش (وزارت راه و مسکن): بعد از مرحوم رستم قاسمی بذرپاش شد وزیر راه و مسکن!
از کجا؟ به استناد کدام تجربه؟ به پشتوانه کدام تحصیلات؟!
بذرپاش کاملا با قوانین شهرسازی و نظام مهندسی ساختمان بیگانه بود، و هیچ درکی از مفاهیم پایه طرحهای زیربنایی و محرک توسعه نداشت.
حتی در یکی از سخنرانیهایش هم نتوانست به یک تحلیل فنی یا ذکر چند عدد و رقم/آمار مهندسی بپردازد.
آنها که به مکانیزم انتخاب وزرای پزشکیان ایراد می گیرند، اینها را یادشان رفته؟
✔️▪️حجت عبدالملکی (وزارت رفاه):
این یکی فوق العاده بود! فردی وزیر معرفی شد که صحبتهای شگفت آوری نظیر «خط تولید لامبورگینی در ارومیه» و «ایجاد شغل با یک میلیون تومان» را طرح کرده بود. امروز به جای حجت عبدالملکی فرد موجه و دانشمندی همچون احمد میدری معرفی شده.
حجت عبدالملکی حتی یک روز در وزارت رفاه کار نکرده بود در حالی که احمد میدری در دولت یازدهم و دوازدهم به عنوان معاون رفاه اجتماعی وزیر رفاه فعالیت کرده و بهطور همزمان به سمت دبیر هیئت امنای تأمین اجتماعی منصوب شده است. او از سال ۱۳۹۶ ریاست کمیته آمار بخشی (شورای آمار) وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی را نیز بر عهده داشته است.
✔️▪️احسان خاندوزی (وزارت اقتصاد): فاصله بین خاندوزی با عبدالناصر همتی بدون شرح است.
خاندوزی کسی است که در مصاحبه با انتخاب گفته بود: «بحث FATF یک موضوع بسیار کماهمیت در موضوع اقتصاد امروز کشور ماست. این یک آدرس غلط است که برخی مدام اصرار بر آن داشته و دائم از گروه ویژه اقدام مالی حرف میزنند.»
درک همتی از مشکلات بین المللی سیستم بانکی کشور ایران در سطحی واقعبینانه قرار دارد.
✔️▪️محمدمهدی اسماعیلی (وزارت فرهنگ و ارشاد): فردی وزیر فرهنگ شد که تا قبل از این سمت هیچ موانست و ارتباط مستقیمی با اهل هنر و اهل قلم نداشت. هیچ تولید هنری نداشت. اسماعیلی حتی یک سخنرانی نکرده که در آن در تراز تاریخ فرهنگ و هنر و ادبیات ایرانزمین حرف جدی زده باشد. دو صفحه آ-چهار درباره موسیقی ایران نمی تواند حرف بزند. سینمای بین الملل را نمی شناسد. سید عباس صالحی ولی در حوزه فرهنگ و قلم کار جدی و طولانی مدت کرده، و در بدنه خود وزارتخانه نیز حضور داشته است. علاوه بر سابقه کار در جایگاه وزیر فرهنگ، در روزنامه اطلاعات هم موفق عمل کرده است.
🔵 کابینه پیشنهادی پزشکیان بی عیب و نقص نیست. بدیهی است که می شد اشخاص توانمندتری برای برخی از وزارتخانه ها پیشنهاد کرد. مثلا احمد دنیامالی برای وزارت ورزش و جوانان مصداق «اَبعَدُ الاشخاص» است. ولی سیاست عرصه ایده آلیسم نیست.
اگر کابینه دولت پزشکیان فقط در حد موارد مذکور نسبت به دولت سیزدهم ارجح باشد از «رای دادن» و تلاش برای موفقیت مسعود پزشکیان خرسند و خوشحالم.
یک میلیمتر تفاوت و بهبود احوال هم ارزش تلاش کردن دارد. حجت عبدالملکی کجا و احمد میدری کجا؟
https://www.tgoop.com/solseghalam
اجلاس سالیانه پژوهشگران مهندسی زلزله و سازه (2024) در مرکز تحقیقات مهندسی زلزله پاسیفیک
Pacific Earthquake Engineering Research Center (PEER)
به میزبانی آقایان پروفسور مسلم و دکتر کاسالناتی امروز و فردا در دانشگاه برکلی برگزار می شود.
لینک برنامه اجلاس و سخنرانیها در اینجا+ و اینجا+ قابل مشاهده است.
بعد از افتتاحیه و خوش آمدگویی توسط پروفسور مسلم، سخنران نخست امروز آقای پروفسور دیرلین (استاد دانشگاه استنفورد و رییس مرکز تحقیقات زلزله استنفورد) خواهد بود.
موضوع سخنرانی امروز آقای دیرلین درباره پلهای بزرگراهی:
Surrogate Modeling of Seismic Response of Bridges for Regional-Scale Simulations of Highway Networks
خواهد بود.
یکی از دلایل ممتاز بودن کارهای آقای دیرلین، به سابقه کار ایشان در “شرکت مهندسی مشاور” باز می گردد. عملا اساتیدی که به طور مستقیم/یکسره پروسه تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا را طی «نکرده اند» و در میانه مسیر تحصیل، در مقطعی درگیر کار در صنعت بوده اند، پروژه های پژوهشی موفقی را هدایت می کنند.
اینها در مقایسه با اساتیدی که فقط در محیط دانشگاه رشد کرده اند، موفق تر محسوب می شوند.
🔵 به این موضوع در ژاپن به شکل جدی تری نگاه میشود. یعنی سیستم آموزش عالی کشور ژاپن می گوید: اگر یک نفر در صنعت (با مدرک دکترا) درگیر پروژه های طراحی خاص/ویژه بوده است، دانشگاه حق دارد که او را مستقیما در جایگاه پروفسور استخدام کند. یعنی هیچ نیازی نیست که او مدارج آکادمیک استادیار و دانشیار را طی کند؛ او می تواند مستقیما با حکم پروفسور به استخدام دانشگاه درآید.
نمونه این امر، آقای پروفسور تاگا در دانشگاه کوبه ژاپن است که چند سال مدیر دفتر طراحی شرکت مهندسی نیککِن سککِی (منطقه کانسای) بود و بدون یک روز حضور در محیط آکادمیک، مستقیما با پوزیشن پروفسور در دانشگاه کوبه شروع به کار کرد.
🔵 خلاصه بحث اینکه افرادی مانند تاگا یا دیرلین به دلیل حضور در شرکتهای مهندسی مشاور درمعرض چالشهای پروژه های واقعی یا در اصطلاح
Real-world projects
بوده اند. چند سال کار در صنعت، باعث می شود تا فرد دید روشنی به پیچیدگیهای کار طراحی پیدا کند و در واقع شامّه مهندسی یا
Engineering Sense
او توسعه پیدا می کند. Sense مهندسی، چیزی نیست که با کتاب خواندن به دست بیاید بلکه یک نفر باید چندین سال درگیر صفر تا صد پروژه های صنعتی باشد تا این حس/شامه (intuition or judgment) در او شکل بگیرد.
🔵به دلیل محدودیت تلگرام، تصاویر و استوریهای نشست امروز و فردا در اینجا🔻 منتشر می شود
https://www.instagram.com/eslamimohammadreza?igsh=OGQ5ZDc2ODk2ZA%3D%3D&utm_source=qr
🔵 توضیح تکمیلی اینکه مرکز تحقیقات
PEER
صرفا یک «مرکز پژوهشی» نیست بلکه یک «کنسرسیوم پژوهشی» است. با اینکه دفتر مرکزی آن در «دانشگاه برکلی» واقع شده ولی مجموعه ۱۱ دانشگاه و موسسه آموزشی هستند که همراه با همدیگر در زمینه مهندسی زلزله و سازه کار می کنند. عملا دانشگاه برکلی میزبان PEER است و وظیفه دارد فاندها و بودجه های پژوهشی را که هر سال از ایالت کالیفرنیا دریافت می کند، بین این یازده موسسه پخش/تقسیم کند.
این «همراهیِ» چند دانشگاه با یکدیگر باعث شده تا اتفاقات مهمی در تاریخ علم معاصر زلزله و سازه در PEER رخ بدهد.
مفاهیم طراحی سازه بر مبنای عملکرد یا
Performance Based Design (PBD)
در این مرکز متولد شد. همچنین نرم افزار مدلسازی المان محدود OpenSees نیز در این مرکز و با بودجه های پژوهشی متولد شد.
سرجمع، این مرکز نمونه ای از «کار گروهی» در یک حوزه از علم در دنیای مدرن محسوب می شود. روزگاری بود که سعدی می گفت دو درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند. اما اکنون دیگر چنین نیست! پروفسور دیرلین و پروفسور مسلم رؤسای دو مرکز تحقیقات زلزله در ۲ دانشگاه استنفورد و برکلی که زمانی رقیب بودند سالهاست که با هم همکاری می کنند. و محصول این همکاری می شود روشهای نوین طراحی سازه برای زلزله.
Pacific Earthquake Engineering Research Center (PEER)
به میزبانی آقایان پروفسور مسلم و دکتر کاسالناتی امروز و فردا در دانشگاه برکلی برگزار می شود.
لینک برنامه اجلاس و سخنرانیها در اینجا+ و اینجا+ قابل مشاهده است.
بعد از افتتاحیه و خوش آمدگویی توسط پروفسور مسلم، سخنران نخست امروز آقای پروفسور دیرلین (استاد دانشگاه استنفورد و رییس مرکز تحقیقات زلزله استنفورد) خواهد بود.
موضوع سخنرانی امروز آقای دیرلین درباره پلهای بزرگراهی:
Surrogate Modeling of Seismic Response of Bridges for Regional-Scale Simulations of Highway Networks
خواهد بود.
یکی از دلایل ممتاز بودن کارهای آقای دیرلین، به سابقه کار ایشان در “شرکت مهندسی مشاور” باز می گردد. عملا اساتیدی که به طور مستقیم/یکسره پروسه تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا را طی «نکرده اند» و در میانه مسیر تحصیل، در مقطعی درگیر کار در صنعت بوده اند، پروژه های پژوهشی موفقی را هدایت می کنند.
اینها در مقایسه با اساتیدی که فقط در محیط دانشگاه رشد کرده اند، موفق تر محسوب می شوند.
🔵 به این موضوع در ژاپن به شکل جدی تری نگاه میشود. یعنی سیستم آموزش عالی کشور ژاپن می گوید: اگر یک نفر در صنعت (با مدرک دکترا) درگیر پروژه های طراحی خاص/ویژه بوده است، دانشگاه حق دارد که او را مستقیما در جایگاه پروفسور استخدام کند. یعنی هیچ نیازی نیست که او مدارج آکادمیک استادیار و دانشیار را طی کند؛ او می تواند مستقیما با حکم پروفسور به استخدام دانشگاه درآید.
نمونه این امر، آقای پروفسور تاگا در دانشگاه کوبه ژاپن است که چند سال مدیر دفتر طراحی شرکت مهندسی نیککِن سککِی (منطقه کانسای) بود و بدون یک روز حضور در محیط آکادمیک، مستقیما با پوزیشن پروفسور در دانشگاه کوبه شروع به کار کرد.
🔵 خلاصه بحث اینکه افرادی مانند تاگا یا دیرلین به دلیل حضور در شرکتهای مهندسی مشاور درمعرض چالشهای پروژه های واقعی یا در اصطلاح
Real-world projects
بوده اند. چند سال کار در صنعت، باعث می شود تا فرد دید روشنی به پیچیدگیهای کار طراحی پیدا کند و در واقع شامّه مهندسی یا
Engineering Sense
او توسعه پیدا می کند. Sense مهندسی، چیزی نیست که با کتاب خواندن به دست بیاید بلکه یک نفر باید چندین سال درگیر صفر تا صد پروژه های صنعتی باشد تا این حس/شامه (intuition or judgment) در او شکل بگیرد.
🔵به دلیل محدودیت تلگرام، تصاویر و استوریهای نشست امروز و فردا در اینجا🔻 منتشر می شود
https://www.instagram.com/eslamimohammadreza?igsh=OGQ5ZDc2ODk2ZA%3D%3D&utm_source=qr
🔵 توضیح تکمیلی اینکه مرکز تحقیقات
PEER
صرفا یک «مرکز پژوهشی» نیست بلکه یک «کنسرسیوم پژوهشی» است. با اینکه دفتر مرکزی آن در «دانشگاه برکلی» واقع شده ولی مجموعه ۱۱ دانشگاه و موسسه آموزشی هستند که همراه با همدیگر در زمینه مهندسی زلزله و سازه کار می کنند. عملا دانشگاه برکلی میزبان PEER است و وظیفه دارد فاندها و بودجه های پژوهشی را که هر سال از ایالت کالیفرنیا دریافت می کند، بین این یازده موسسه پخش/تقسیم کند.
این «همراهیِ» چند دانشگاه با یکدیگر باعث شده تا اتفاقات مهمی در تاریخ علم معاصر زلزله و سازه در PEER رخ بدهد.
مفاهیم طراحی سازه بر مبنای عملکرد یا
Performance Based Design (PBD)
در این مرکز متولد شد. همچنین نرم افزار مدلسازی المان محدود OpenSees نیز در این مرکز و با بودجه های پژوهشی متولد شد.
سرجمع، این مرکز نمونه ای از «کار گروهی» در یک حوزه از علم در دنیای مدرن محسوب می شود. روزگاری بود که سعدی می گفت دو درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند. اما اکنون دیگر چنین نیست! پروفسور دیرلین و پروفسور مسلم رؤسای دو مرکز تحقیقات زلزله در ۲ دانشگاه استنفورد و برکلی که زمانی رقیب بودند سالهاست که با هم همکاری می کنند. و محصول این همکاری می شود روشهای نوین طراحی سازه برای زلزله.
✍️ وزرایی که چراغ خاموش صندلی را ترک می کنند
محمدرضا اسلامی
🔵 وقتی کسی مسئولیتی در حد وزارت را تحویل می گیرد، در برابر جامعه و افکار عمومی مسئول است.
کسی که سه یا چهار سال زمام یک وزارتخانه دستش باشد و سپس بخواهد بی سر و صدا و چراغ خاموش صندلی را ترک کند، گمان می کند که “زرنگ” است، حال آنکه سطح هوش و هشیاری انسانها را دست کم گرفته است. (خصوصا در عصر شبکه های اجتماعی)
🔵 ضروری است که هر وزیر قبل از کنار رفتن و سپردن صندلی وزارت به وزرای دولت چهاردهم، گزارشی مکتوب از محورهای اصلی کارهایش به مردم و دانشگاهیان ارائه کند.
بگوید که در قبال وعده هایی که داده (+) چه کرده است؟
▪️اوجی وزیر نفت
در گزارشی فنی، روشن و شفاف بگوید که چقدر سرمایه گذاری خارجی در توسعه میادین نفت و گاز (طی این ۳ سال) جذب شده است؟ چه سرمایهگذارانی و از چه کشورهایی در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی ایران سرمایه گذاری کرده اند؟ چند دلار؟
می دانیم که ایشان بخشی از اطلاعات نفت را مشمول محرمانگی نموده است. ولی اوجی در حد ممکن، و در حدی که مردم “محرم” هستند گزارش بدهد که چشم انداز انرژی کشور ایران طی چهار سال آینده چگونه است؟ دولت جدید مشخصا چه چیزی را تحویل می گیرد؟
▪️محرابیان وزیر نیرو
در قالب یک گزارش به جامعه مهندسی برق کشور، روشن و شفاف توضیح بدهد که چرا شبکه برق ایران اینقدر شکننده است؟ چرا وزارت نیرو برای افزایش ۶ هزار مگاوات مصرف در تابستان امسال آماده نبوده است؟
چه باید انجام می شد که ایران از یک شبکه برق پایدار برخوردار می بود؟ محرابیان مکتوب بگوید که چرا باید «برق صنایع» قطع بشود؟
چرا الشرکة السُعودیة للکهرباء در صنعت برق عربستان (که فقط ۳۲ میلیون نفر جمعیت دارد) + ظرفیت تولید
422 TWH
برق را داراست ولی شرکت توانیر در کشور ایران با بیش از دو برابر جمعیت عربستان (بیش از ۸۵ میلیون نفر) ظرفیت تولید
389 TWH
برق را داراست؟ ( + و + )
** (لینک+ ، + آمار جهانی تولید برق کشورها بر مبنای terawatt-hours)
▪️صحرایی وزیر آموزش و پرورش
با انتشار یک گزارش دقیق توضیح دهد که برای وضعیت معیشت معلمان چه کرده است؟ نسبت تورم به حقوق معلمان چگونه بوده؟ شاخصه های کلان آموزش و پرورش که روی آنها متمرکز بوده چه ها بوده است؟
▪️اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد
در قالب گزارشی به جامعه هنری کشور توضیح دهد که طی مدت حضور او وضعیت موسیقی ایران و تعداد کنسرتهای برگزار شده در کشور چگونه بوده است؟ او چند دیدار با اهالی قلم داشته؟ وضعیت انتشار رمان در ایران طی این سه سال چه شده است؟ در تمام این سه سال آیا او ۲ دیدار با امثال رضا امیرخانی، سیدرضا میرکریمی، ساعد باقری، افشین علا و… هنرمندان شاخص کشور داشته است؟ کی؟ و کجا؟!
▪️ احسان خاندوزی وزیر اقتصاد
در قالب گزارشی مکتوب به جامعه اقتصاددانان کشور بیان کند که وضعیت نرخ ارز طی سه سال گذشته چه شد؟ تورم در ایران طی این سه سال چه وضعیتی داشته است؟
خاندوزی که زمانی در جایگاه نمایندگی مجلس، مدعی اصلاح اقتصاد ایران بود، الان گمان نکند که بی سر و صدا و «چراغ خاموش» می تواند صندلی را ترک کند. او باید مکتوب توضیح بدهد که وضعیت بورس طی این سه سال چه شد؟ زیان دهی بانکها در چه شرایطی است؟
خاندوزی روز رای اعتماد قول داده بود که بازار ارز را مدیریت خواهد کرد (+)؛ و گفته بود که وزارت اقتصاد را «تحریم ناپذیر» خواهد کرد. او باید بگوید که آن همه وعده ها چه شد؟
▪️ زلفی گل وزیر علوم، تحقیقات و فنآوری
طی گزارشی مکتوب و با احترام به جامعه بزرگ اساتید هیات علمی کشور توضیح دهد که چرا جایگاه دانشگاههای ایرانی در رتبه بندیهای جهانی طی این سه سال افت پیدا کرده است؟
حقوق هیات علمی در ایران در مقایسه با عرف بین المللی چقدر است؟
نسبت/نرخ «تعداد استاد به دانشجو» در دانشگاههای کشور در چه وضعیتی است؟
▪️مهرداد بذرپاش وزیر مسکن و راه
با احترام به ۶۵۰هزار «مهندس عمران دارای پروانه نظام مهندسی» در ایران، بگوید که دقیقا چه تعداد واحد مسکونی طی هر سال ساخته شد؟ برای بحران کمبود مسکن چه کرد؟ چه تعاملی با سازمانهای نظام مهندسی داشت؟ برای جلوگیری از حذف ایران در ترانزیت زمینی کالا چه کرد؟ چرا وضعیت فرودگاه امام خمینی در مقایسه با فرودگاههای دوبی و استانبول چنین است؟
🔵 مطالبه گزارش مکتوب از وزرا و کسانی که متولی بخشی از اموال و امکانات کشور بوده اند یک ضرورت است.
دنیای جدید مبتنی بر احترام به درایت و هوش شهروندان است. ارایه یک گزارش مکتوب به مردم «حداقل» انتظار از کسی است که وعده هایی داده ولی وعده هایش محقق نشده است.
🔵شکلگیری چنین مطالبه ای باعث می شود که مسئولان آینده، در ارایه وعده های توخالی و «درشتگویی» احتیاط نمایند.
چون میدانند که در پایان دوره مسئولیت نمی توانند بی سروصدا و چراغ خاموش صندلی خود را ترک کنند.
www.tgoop.com/solseghalam
محمدرضا اسلامی
🔵 وقتی کسی مسئولیتی در حد وزارت را تحویل می گیرد، در برابر جامعه و افکار عمومی مسئول است.
کسی که سه یا چهار سال زمام یک وزارتخانه دستش باشد و سپس بخواهد بی سر و صدا و چراغ خاموش صندلی را ترک کند، گمان می کند که “زرنگ” است، حال آنکه سطح هوش و هشیاری انسانها را دست کم گرفته است. (خصوصا در عصر شبکه های اجتماعی)
🔵 ضروری است که هر وزیر قبل از کنار رفتن و سپردن صندلی وزارت به وزرای دولت چهاردهم، گزارشی مکتوب از محورهای اصلی کارهایش به مردم و دانشگاهیان ارائه کند.
بگوید که در قبال وعده هایی که داده (+) چه کرده است؟
▪️اوجی وزیر نفت
در گزارشی فنی، روشن و شفاف بگوید که چقدر سرمایه گذاری خارجی در توسعه میادین نفت و گاز (طی این ۳ سال) جذب شده است؟ چه سرمایهگذارانی و از چه کشورهایی در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی ایران سرمایه گذاری کرده اند؟ چند دلار؟
می دانیم که ایشان بخشی از اطلاعات نفت را مشمول محرمانگی نموده است. ولی اوجی در حد ممکن، و در حدی که مردم “محرم” هستند گزارش بدهد که چشم انداز انرژی کشور ایران طی چهار سال آینده چگونه است؟ دولت جدید مشخصا چه چیزی را تحویل می گیرد؟
▪️محرابیان وزیر نیرو
در قالب یک گزارش به جامعه مهندسی برق کشور، روشن و شفاف توضیح بدهد که چرا شبکه برق ایران اینقدر شکننده است؟ چرا وزارت نیرو برای افزایش ۶ هزار مگاوات مصرف در تابستان امسال آماده نبوده است؟
چه باید انجام می شد که ایران از یک شبکه برق پایدار برخوردار می بود؟ محرابیان مکتوب بگوید که چرا باید «برق صنایع» قطع بشود؟
چرا الشرکة السُعودیة للکهرباء در صنعت برق عربستان (که فقط ۳۲ میلیون نفر جمعیت دارد) + ظرفیت تولید
422 TWH
برق را داراست ولی شرکت توانیر در کشور ایران با بیش از دو برابر جمعیت عربستان (بیش از ۸۵ میلیون نفر) ظرفیت تولید
389 TWH
برق را داراست؟ ( + و + )
** (لینک+ ، + آمار جهانی تولید برق کشورها بر مبنای terawatt-hours)
▪️صحرایی وزیر آموزش و پرورش
با انتشار یک گزارش دقیق توضیح دهد که برای وضعیت معیشت معلمان چه کرده است؟ نسبت تورم به حقوق معلمان چگونه بوده؟ شاخصه های کلان آموزش و پرورش که روی آنها متمرکز بوده چه ها بوده است؟
▪️اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد
در قالب گزارشی به جامعه هنری کشور توضیح دهد که طی مدت حضور او وضعیت موسیقی ایران و تعداد کنسرتهای برگزار شده در کشور چگونه بوده است؟ او چند دیدار با اهالی قلم داشته؟ وضعیت انتشار رمان در ایران طی این سه سال چه شده است؟ در تمام این سه سال آیا او ۲ دیدار با امثال رضا امیرخانی، سیدرضا میرکریمی، ساعد باقری، افشین علا و… هنرمندان شاخص کشور داشته است؟ کی؟ و کجا؟!
▪️ احسان خاندوزی وزیر اقتصاد
در قالب گزارشی مکتوب به جامعه اقتصاددانان کشور بیان کند که وضعیت نرخ ارز طی سه سال گذشته چه شد؟ تورم در ایران طی این سه سال چه وضعیتی داشته است؟
خاندوزی که زمانی در جایگاه نمایندگی مجلس، مدعی اصلاح اقتصاد ایران بود، الان گمان نکند که بی سر و صدا و «چراغ خاموش» می تواند صندلی را ترک کند. او باید مکتوب توضیح بدهد که وضعیت بورس طی این سه سال چه شد؟ زیان دهی بانکها در چه شرایطی است؟
خاندوزی روز رای اعتماد قول داده بود که بازار ارز را مدیریت خواهد کرد (+)؛ و گفته بود که وزارت اقتصاد را «تحریم ناپذیر» خواهد کرد. او باید بگوید که آن همه وعده ها چه شد؟
▪️ زلفی گل وزیر علوم، تحقیقات و فنآوری
طی گزارشی مکتوب و با احترام به جامعه بزرگ اساتید هیات علمی کشور توضیح دهد که چرا جایگاه دانشگاههای ایرانی در رتبه بندیهای جهانی طی این سه سال افت پیدا کرده است؟
حقوق هیات علمی در ایران در مقایسه با عرف بین المللی چقدر است؟
نسبت/نرخ «تعداد استاد به دانشجو» در دانشگاههای کشور در چه وضعیتی است؟
▪️مهرداد بذرپاش وزیر مسکن و راه
با احترام به ۶۵۰هزار «مهندس عمران دارای پروانه نظام مهندسی» در ایران، بگوید که دقیقا چه تعداد واحد مسکونی طی هر سال ساخته شد؟ برای بحران کمبود مسکن چه کرد؟ چه تعاملی با سازمانهای نظام مهندسی داشت؟ برای جلوگیری از حذف ایران در ترانزیت زمینی کالا چه کرد؟ چرا وضعیت فرودگاه امام خمینی در مقایسه با فرودگاههای دوبی و استانبول چنین است؟
🔵 مطالبه گزارش مکتوب از وزرا و کسانی که متولی بخشی از اموال و امکانات کشور بوده اند یک ضرورت است.
دنیای جدید مبتنی بر احترام به درایت و هوش شهروندان است. ارایه یک گزارش مکتوب به مردم «حداقل» انتظار از کسی است که وعده هایی داده ولی وعده هایش محقق نشده است.
🔵شکلگیری چنین مطالبه ای باعث می شود که مسئولان آینده، در ارایه وعده های توخالی و «درشتگویی» احتیاط نمایند.
چون میدانند که در پایان دوره مسئولیت نمی توانند بی سروصدا و چراغ خاموش صندلی خود را ترک کنند.
www.tgoop.com/solseghalam
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
اکو ایران به وعده سنجی سید احسان خاندوزی پرداخت
✍️ سخنرانی دیشب اوباما در اجلاس ملی دموکراتها
محمدرضا اسلامی
🔵 اوباما سخنور قهاری است ولی سخنرانی او از جنس تمرین و حفظ مطلب نیست. او به تمام معنی کلمه «سخنرانی می کند».
سخنرانی دیشب اوباما در اجلاس ملی دموکراتها🔻یک شاهکار تمام عیار بود. یک خطابه اثرگذار در یکی از بخشهای مهم تاریخ سیاست ایالات متحده آمریکا.
نمونه ای شگفت آور از توان یک فرد در «ارتباط گرفتن» با اذهان عمومی.
🔵اوج هنرمندیِ باراک اوباما این نیست که می تواند شهروند معمولی آمریکایی که «هوادار» دموکراتهاست را به وجد بیاورد، بلکه شاهکار اوباما وقتی است که بر «شهروند کلافه» و بی تفاوتِ آمریکایی هم اثر می گذارد.
هیچ چهره ای در میان جمهوریخواهان از چنین توان و کاریزمایی برخوردار نیست.
🔵متن سخنرانی دیشب اوباما را باید پیاده کرد و روی اجزای مختلف آن کار کرد. لحن و نحوه ای که او بارها با آن لحن «دونالد ترامپ» را خطاب قرار داد واقعا هوشمندانه بود.
او بدون توهین به ترامپ (و با آگاهی از اینکه ترامپ محبوب قلوب شهروندان جمهوریخواه است) به گزنده ترین شکل ممکن او را به رگبار انتقادهای جانانه بست.
اوباما دیشب با انتقادهایش «تعریف» (Definition) جدیدی از «مفهوم ترامپ» ارایه کرد! اوباما دیشب ترامپ را «یک گونهی زیستن» معرفی کرد. و این واقعا صحیح است.
ترامپ یک Lifestyle است. ترامپ یک فرد نیست. ترامپ یعنی چفت و بست شدنِ یک سلسله خلقیات «وقتی که» انفجار ثروت/سرمایه در دستان کسی باشد.
جملاتی که اوباما دیشب ترامپ را با آنها خطاب کرد را باید نمونه ای عالی از سیاستورزی هوشمندانه، و اثرگذاری بر اذهان عمومی دانست.
اوباما ذهن مخاطب را به ۱۶ سال پیش برد زمانی که در همین نشست در شیکاگو او پذیرفت که کاندیدای ریاست جمهوری دموکراتها باشد. ۱۶ سال گذشته، ولی اوباما همچنان کنشگر است! و از صفحه سیاست آمریکا حذف نشده است.
🔵اوباما در کنار سخنوری اما «یک مدیر پروژه» است. پروژهی برانداختن دونالد ترامپ.
اوباما در سال ۲۰۱۵ ترامپ را جدی نگرفته بود.
آن زمان ترامپ بیشتر به یک شوخی شبیه بود. ولی در ۲۰۱۶ ترامپ تبدیل شد به یک بهمن سنگین. صرفا در فاصله یک سال گفتمان ترامپ جدی شد. و در ۲۰۱۷ وقتی که اوباما تمام قد وارد میدان شد برای زدنِ ترامپ، دیگر دیر شده بود! اما اوباما در تمام این سالها منفعل ننشست. در ۲۰۲۰ کنشگری او «باعث اجماع» میان ده کاندیدای دموکرات شد. عملا سال ۲۰۲۰ او مدیر پروژه زمین زدن میلیاردر سفید پوست بود. فرزند یک چوپانزاده کنیایی سیاه پوست توانست فرزند یک میلیاردر برجساز سفید پوست نیویورکی را به زمین بزند و رئیس جمهور را «یک دوره» ای کند. پروژه ای که میلیاردها دلار در آن هزینه شد، ولی بدون حضور قوی و سیاستمدارانه اوباما در پشت پرده، آن پروژه عظیم موفق نمی شد.
🔵و جنگ امروز یعنی ۲۰۲۴ ادامه همان نبرد از ۲۰۱۵ است که همچنان به مدیریت پروژه اوباما در جریان است. نبردی که ریشه های آن به تاریخ انسان معاصر تا مارتین لوتر کینگ و قبل تر باز می گردد. نبردی که هر روز میلیونها دلار پول برای رسانه و کمپین نیازمند است. این سخنرانی دیشب اوباما، یک سخنرانی انتخاباتی نیست بلکه یک سخنرانی جنگی است. حتما بشنویدش.
🔵عدم درک صحیح ما ایرانیان از «داخل آمریکا» باعث شده تا سالها خطای راهبردی در زمینه این کشور مهم داشته باشیم. سیاستمداران ایرانی که همواره با ساده سازی «مفهومِ آمریکا» را تحلیل کرده اند باید این سخنرانی را ببینند تا متوجه یک واقعیت مهم شوند:
آمریکا سرزمینی است که همواره یک جنگ دائم در درونِ آن برپاست. آمریکا محل منازعه دائم اندیشهها، ثروتها، و قدرتها بوده است.
آنچه که امروز در ایالات متحده برقرار است یک جنگ بدون گلوله میان دو گونهی مختلف از زیست انسان است.
این یک جنگ رسانه ای/مالی میان طیفی از مردمان است که «زیست ترامپ سفید» را شایسته رهبری کشور/دنیا می دانند و طیفی دیگر از مردمان که پذیرای رهبرانِ تحصیلکرده از «طبقه متوسط» رنگین پوست همچون باراک اوباما یا کامالا هریس هستند.
در درک فؤاد ایزدی آمریکا یعنی کشور بد و جنگ افروزی! همین قدر ساده و خطی. ولی واقعیتِ داخلی آمریکا یعنی «منازعه دائم قدرتهای داخل کشور». آمریکا یک دیگ جوشان است که متاسفانه ساده سازی ما ایرانیان از ماهیت آن باعث سالها خطای راهبردی در سیاست خارجی شده است.
به بیان دیگر، عدم درک صحیح ما ایرانیان از «داخل آمریکا» منجر به عدم اتخاذ «سیاست خارجی» صحیح شده است.
ساده سازیِ یک امر پیچیده، بزرگترین بلاست.
🔵 ۷۴ روز دیگر از این جنگ باقی است. برنده این جنگ ۲ ویژگی خواهد داشت. اول اینکه به لحاظ مالی باید بتواند «دوام» بیاورد (و روزانه میلیونها دلار خرج کند). دوم اینکه بر ذهن شهروندان با رأی خاکستری (بلاتکلیف) اثر بگذارد.
فراموش نکنیم که جریان ترامپ چقدر در دومی توانمند است!
▪️لینک
https://www.tgoop.com/solseghalam
محمدرضا اسلامی
🔵 اوباما سخنور قهاری است ولی سخنرانی او از جنس تمرین و حفظ مطلب نیست. او به تمام معنی کلمه «سخنرانی می کند».
سخنرانی دیشب اوباما در اجلاس ملی دموکراتها🔻یک شاهکار تمام عیار بود. یک خطابه اثرگذار در یکی از بخشهای مهم تاریخ سیاست ایالات متحده آمریکا.
نمونه ای شگفت آور از توان یک فرد در «ارتباط گرفتن» با اذهان عمومی.
🔵اوج هنرمندیِ باراک اوباما این نیست که می تواند شهروند معمولی آمریکایی که «هوادار» دموکراتهاست را به وجد بیاورد، بلکه شاهکار اوباما وقتی است که بر «شهروند کلافه» و بی تفاوتِ آمریکایی هم اثر می گذارد.
هیچ چهره ای در میان جمهوریخواهان از چنین توان و کاریزمایی برخوردار نیست.
🔵متن سخنرانی دیشب اوباما را باید پیاده کرد و روی اجزای مختلف آن کار کرد. لحن و نحوه ای که او بارها با آن لحن «دونالد ترامپ» را خطاب قرار داد واقعا هوشمندانه بود.
او بدون توهین به ترامپ (و با آگاهی از اینکه ترامپ محبوب قلوب شهروندان جمهوریخواه است) به گزنده ترین شکل ممکن او را به رگبار انتقادهای جانانه بست.
اوباما دیشب با انتقادهایش «تعریف» (Definition) جدیدی از «مفهوم ترامپ» ارایه کرد! اوباما دیشب ترامپ را «یک گونهی زیستن» معرفی کرد. و این واقعا صحیح است.
ترامپ یک Lifestyle است. ترامپ یک فرد نیست. ترامپ یعنی چفت و بست شدنِ یک سلسله خلقیات «وقتی که» انفجار ثروت/سرمایه در دستان کسی باشد.
جملاتی که اوباما دیشب ترامپ را با آنها خطاب کرد را باید نمونه ای عالی از سیاستورزی هوشمندانه، و اثرگذاری بر اذهان عمومی دانست.
اوباما ذهن مخاطب را به ۱۶ سال پیش برد زمانی که در همین نشست در شیکاگو او پذیرفت که کاندیدای ریاست جمهوری دموکراتها باشد. ۱۶ سال گذشته، ولی اوباما همچنان کنشگر است! و از صفحه سیاست آمریکا حذف نشده است.
🔵اوباما در کنار سخنوری اما «یک مدیر پروژه» است. پروژهی برانداختن دونالد ترامپ.
اوباما در سال ۲۰۱۵ ترامپ را جدی نگرفته بود.
آن زمان ترامپ بیشتر به یک شوخی شبیه بود. ولی در ۲۰۱۶ ترامپ تبدیل شد به یک بهمن سنگین. صرفا در فاصله یک سال گفتمان ترامپ جدی شد. و در ۲۰۱۷ وقتی که اوباما تمام قد وارد میدان شد برای زدنِ ترامپ، دیگر دیر شده بود! اما اوباما در تمام این سالها منفعل ننشست. در ۲۰۲۰ کنشگری او «باعث اجماع» میان ده کاندیدای دموکرات شد. عملا سال ۲۰۲۰ او مدیر پروژه زمین زدن میلیاردر سفید پوست بود. فرزند یک چوپانزاده کنیایی سیاه پوست توانست فرزند یک میلیاردر برجساز سفید پوست نیویورکی را به زمین بزند و رئیس جمهور را «یک دوره» ای کند. پروژه ای که میلیاردها دلار در آن هزینه شد، ولی بدون حضور قوی و سیاستمدارانه اوباما در پشت پرده، آن پروژه عظیم موفق نمی شد.
🔵و جنگ امروز یعنی ۲۰۲۴ ادامه همان نبرد از ۲۰۱۵ است که همچنان به مدیریت پروژه اوباما در جریان است. نبردی که ریشه های آن به تاریخ انسان معاصر تا مارتین لوتر کینگ و قبل تر باز می گردد. نبردی که هر روز میلیونها دلار پول برای رسانه و کمپین نیازمند است. این سخنرانی دیشب اوباما، یک سخنرانی انتخاباتی نیست بلکه یک سخنرانی جنگی است. حتما بشنویدش.
🔵عدم درک صحیح ما ایرانیان از «داخل آمریکا» باعث شده تا سالها خطای راهبردی در زمینه این کشور مهم داشته باشیم. سیاستمداران ایرانی که همواره با ساده سازی «مفهومِ آمریکا» را تحلیل کرده اند باید این سخنرانی را ببینند تا متوجه یک واقعیت مهم شوند:
آمریکا سرزمینی است که همواره یک جنگ دائم در درونِ آن برپاست. آمریکا محل منازعه دائم اندیشهها، ثروتها، و قدرتها بوده است.
آنچه که امروز در ایالات متحده برقرار است یک جنگ بدون گلوله میان دو گونهی مختلف از زیست انسان است.
این یک جنگ رسانه ای/مالی میان طیفی از مردمان است که «زیست ترامپ سفید» را شایسته رهبری کشور/دنیا می دانند و طیفی دیگر از مردمان که پذیرای رهبرانِ تحصیلکرده از «طبقه متوسط» رنگین پوست همچون باراک اوباما یا کامالا هریس هستند.
در درک فؤاد ایزدی آمریکا یعنی کشور بد و جنگ افروزی! همین قدر ساده و خطی. ولی واقعیتِ داخلی آمریکا یعنی «منازعه دائم قدرتهای داخل کشور». آمریکا یک دیگ جوشان است که متاسفانه ساده سازی ما ایرانیان از ماهیت آن باعث سالها خطای راهبردی در سیاست خارجی شده است.
به بیان دیگر، عدم درک صحیح ما ایرانیان از «داخل آمریکا» منجر به عدم اتخاذ «سیاست خارجی» صحیح شده است.
ساده سازیِ یک امر پیچیده، بزرگترین بلاست.
🔵 ۷۴ روز دیگر از این جنگ باقی است. برنده این جنگ ۲ ویژگی خواهد داشت. اول اینکه به لحاظ مالی باید بتواند «دوام» بیاورد (و روزانه میلیونها دلار خرج کند). دوم اینکه بر ذهن شهروندان با رأی خاکستری (بلاتکلیف) اثر بگذارد.
فراموش نکنیم که جریان ترامپ چقدر در دومی توانمند است!
▪️لینک
https://www.tgoop.com/solseghalam
YouTube
WATCH: Former President Barack Obama's full speech at 2024 Democratic National Convention
Former President Barack Obama took the convention stage Tuesday in Chicago, a city where he launched his history-making political career decades ago.
Speaking on the second night of the Democratic National Convention, Obama praised Vice President Kamala…
Speaking on the second night of the Democratic National Convention, Obama praised Vice President Kamala…