Telegram Web
✍️من به سنگِ خود همیشه جام خود بشکسته‌ام
(این توئیت ایلان ماسک!)


🔵سرعت تحولات و اتفاقات بسیار بالاست، به حدی که براحتی می‌توان جا ماند از شتاب اتفاقات.
✔️سال گذشته در همین روزها بحث پرونده‌های قضایی دونالد ترامپ مطرح بود و تجسم رئیس‌جمهور شدن او برای دموکرات‌ها امری مستبعد یا حتی محال بود.
✔️تنها چند هفته پیش در حیاط کاخ سفید دونالد ترامپ یک تسلای قرمز از ایلان ماسک خرید (تا به این برند خودروساز «کمک نمادین» کند) و دو هفته پیش اگر کسی می‌گفت که دونالد ترامپ و ایلان ماسک «ظرف چند روز کوتاه» اینگونه از هم تبرّی خواهند جست (آنهم به این شدت خصمانه) امری خنده‌‌دار به نظر می رسید.
✔️فقط دو روز بعد از آن مشاجره زننده، آشوب در لس‌آنجلس به راه افتاده و …

اما در میان تمام این ماجراها، یک نکته در اخبار منعکس نمی‌شود: گفتگوهای تنهایی انسان‌ها با خودشان.

لحظه مواجه شدن انسان با خودش.

این توئیت ایلان ماسک🔻 از همان جنس است. از جنس افسردگی ایلان ماسک.

🔵 دنیای زشت انسان عرصه نزاع و جدل شده (و البته قبلا هم بوده! صرفا شبکه‌های اجتماعی همه چیز را با «لنز نزدیکتر» نشان می دهند) ولی درباره لحظات تنهایی انسان و آن حس افسردگی و ملال‌شان در این میانه کسی چندان چیزی نمی‌گوید!

🔵 توئیت‌های اخیر ایلان ماسک مورد توجه رسانه‌ها واقع شد (خصوصا آن توئیتی که به «برکناری دونالد ترامپ» اشاره کرد، یا آن توئیتی که درباره ایجاد یک «حزب جدید» در آمریکا نظرسنجی کرد) ولی توئیت زیر در رسانه‌ها بازتاب زیادی نداشت. اما این توئیت پس از یک منازعه زشت و زننده، بسیار جالب/مهم است!

✔️متن توئیت را ببینیم:
It’s outrageous how much character assassination has been directed at me, especially by me!

نگارش بسیار خوبی دارد این توئیت. ترجمه‌اش به فارسی می شود:

«حجم حملاتی که علیه شخصیت من شده واقعاً باورنکردنیه، مخصوصاً از طرف خودم!»

ایلان ماسک در این توییت به شکلی طنزآمیز و انتقادی می‌گوید که خودش بزرگ‌ترین دشمن خودش بوده‌است. منظورش از «character assassination» (ترور شخصیتی) معمولاً به حملاتی رسانه‌ای اشاره دارد که باعث تخریب اعتبار فرد می‌شوند.
اما او در اینجا با گفتن «especially by me» (مخصوصاً از طرف خودم)، اعتراف می‌کند که بخشی از این آسیب‌ها را خودش با رفتارها، تصمیم‌ها، یا توییت‌های جنجالی‌اش ایجاد کرده.

پس از آن «توئیت‌های با لحن تخاصم» چند روز گذشته، این یکی لحن توام با افسردگی دارد! غزل مولانا را به یاد انسان می‌آورد:

من به چنگِ خود همیشه پرده‌ام بدریده‌ام/

من به ناخن‌های خود، هم اصلِ خود برکنده‌ام

من ز ابر چشم خود بر کشتِ جان باریده‌ام/


🔵 طرف ثروتمندترین انسان روی کره زمین است. در صنعت کارهایی را انجام داده که ۱۵ سال پیش در مخیله کسی نمی‌گنجید. ارزش بازار تسلا «به تنهایی» از مجموع ارزش بازار تویوتا، BMW، هوندا، مرسدس بنز، فورد، جنرال‌موتورز و نیسان بیشتر است. تسلا یک شگفتی در تاریخ صنعت خودرو دنیا بود. همچنان که اسپیس‌ایکس یک شگفتی در تاریخ صنعت هوا-فضا بود، ولی او درگیر افسردگی و در خود فشرده شدن.

این حال خراب، این حس بد، انسان را رها نمی کند. تنهایی انسان‌ها مشحون از این حس گسْ است و این در رسانه انعکاس ندارد. حتی در روزهایی که تمرکز رسانه‌ها روی توئیت‌های این دو نفر بود، این توئیت آنگونه که باید خوانده‌نشد!

🔵 مدتی قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر، مصاحبه دان لمن (سی‌ان‌ان) با ایلان ماسک را دیدم. آن مصاحبه جایی بود که ماسک غیرمستقیم به مسئله افسردگی و مصرف دارو اشاره کرد. آن روز گفتم خدای من! اوج صنعت، و اوج ثروت هم این «تنهایی و بی‌تابی روح انسان» را آرام‌بخش نیست. حافظ گفته:
تنها نه ز رازِ دل من پرده برافتاد
و باز گفته:
دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی!

گفتگوی ایلان با دان لمن اولین بار بود که پرده برافتاد از این حدیث تنهایی و افسردگی. ولی قصه مفصل‌تر از اینهاست. انسان امروز به چیزی فراتر از این خاک نیاز دارد. به چیزی فراتر از تسلا و اسپیس ایکس. به یک دلگرمی.
به یک معنی که وجود انسان را گرم کند. و دردناک چیست؟ دردناک این است که مدعیان آن «معنی» (یا به تعبیر حافظ «اهل صومعه») سیاهکارانند. ریاورزانند.

ایلان آن معنی، و آن «دلگرمی» را در رفتن به مریخ جستجو می‌کند!


▪️▪️▪️
پی‌نوشت: نکته جالب کامنت‌های این توئیت بود. یک کاربر در کامنت، این نقاشی را توئیت کرده: سه ایلان که با هم درگیرند!

پی‌نوشت۲: در این دعوای دونالد ترامپ و ایلان ماسک هر دو بازنده بودند ولی کسی که بیشتر باخت ایلان ماسک بود. تند رفت، حد نگه نداشت و بعد هم اینگونه فروکش کرد.
دونالد ترامپ مشکلات رفتاری زیادی دارد ولی «به نسبت بسیاری دیگر» ( Relative to other politicians) حد نگه می‌دارد در بسیاری از امور.

محمدرضا اسلامی
https://www.tgoop.com/solseghalam/2531
🔶 پوزش‌خواهم، چون توسعه‌خواهم!

✍️ محسن رنانی


🔹 این نوشتار درباره متن و حواشی سخنان «دو و نیم دقیقه‌ای» من در مراسم رونمایی از کتابهای «روایت توسعه» است و دو بخش دارد:

یک: توضیح و پوزش‌خواهی درباره آنچه گفته‌ام؛

دو: سپاس‌گزاری از نقدها و زنهاردهی درباره برخی روندهای جامعه ما.

🔹 آنان‌که فقط می‌خواهند علت (نه دلیل) آن سخنان و منبع آن را بدانند، فقط بخش اول را بخوانند. آنان‌که حوصله‌ بیشتری دارند و درباره نوع واکنش‌ها و معنای اجتماعی آنها حساس‌شده‌اند، بخش‌دوم را هم بخوانند.

🟠 بخش‌اول: توضیح و پوزش‌خواهی

🔹 افراد به‌همان ‌میزانی ‌که سخن‌شان در جامعه بیشتر دیده و شنیده می‌شود، بیشتر باید در سخن‌گفتن دقت کنند و از هیجان در سخن بپرهیزند. این همان اصلی است که متاسفانه من رعایت نکردم. در آن نشست اصولا قرار نبود من تحلیل کنم، بلکه قرار بود به‌عنوان دبیرعلمی روایت‌های توسعه، خیلی کوتاه و در چند دقیقه، درباره روند استخراج آن روایت‌ها گزارشی به جمع ارایه‌کنم. اما در توضیح دشواری کار و نیز ضرورت نگاه بلندمدت، هم به فهم توسعه و هم به فرایند توسعه، مثالی آوردم تا بگویم توسعه دارای ابعاد بسیار زیادی است که برخی از آن ابعاد ممکن است بسیار زمان‌بر و بین‌نسلی باشد. مسئله تاثیر تحولات فرهنگی بر ضخامت کورتکس مغزی را هم فقط به عنوان نمونه اشاره کردم و چون فرصت نبود عبور کردم. روشن است که کسی که در همان صحبت کوتاه دارد تاکید می‌کند که توسعه ابعاد بی‌شمار دارد، از آوردن آن مثال قصدش این نیست که بگوید ضخامت کورتکس‌ مغزی یگانه عامل توسعه‌یافتگی است.

🔹 ازاین‌گذشته سابقه من به عنوان کسی که در سی‌سال گذشته مروج «نظریه نهادگرایی» بوده‌ است، نشان می‌دهد که نقش فرهنگ، الگوهای رفتاری و نهادها را در شکل‌گیری توسعه، تعیین‌کننده‌تر از هر چیزی می‌دانم. به‌همین‌ترتیب به‌عنوان معلمی که در زمینه عقلانیت، مقاله و کتاب و پایان‌نامه دارم، در جاهای متعدد بیان کرده‌ام که توسعه حاصل عقلانیت است نه هوش ژنتیک و عقلانیت نیز بر بسترهای اجتماعی و فرهنگی شکل می‌گیرد؛ و از قضا تاکید کرده‌ام که جامعه‌ای ممکن است هوش ژنتیک بالا داشته باشد اما عقلانیتش پایین باشد و برعکس.

🔹 فراتر از این، سالهاست که بر نقش سرمایه ‌اجتماعی در سطح کلان و «مهارت هم‌شنوی» (دیالوگ) در سطح خُرد، به‌عنوان پیش‌شرط‌های توسعه تاکید داشته‌ام و با تمرکز بر ضرورت سرمایه‌گذاری بر مهارت‌های اجتماعی در دوران کودکی، به روش‌های هوش‌محور، حافظه‌محور و رقابت‌محور آموزش و‌ پرورش تاخته‌ام.

🔹 بنابراین روشن است که چنین فردی یک‌شبه خواب‌نما نمی‌شود و معتقد نمی‌شود که عامل اصلی توسعه ضخامت کورتکس مغزی است.

🔹 اما آنچه درباره ضخامت کورتکس مغزی اروپائیان گفته‌ام تماماً برگرفته از نوشته‌های محققی است به نام جوزف هنریش (Joseph Henrich) که استاد زیست‌شناسی تکاملی دانشگاه هاروارد ‌است و در اقتصاد و روانشناسی هم دستی دارد. او در سالهای اخیر تحقیقات گسترده‌ای درباره رابطه تحولات فرهنگی و اجتماعی با مسائل زیستی و تکاملی انسانی دارد. از قضا بهترین منبع او در این زمینه، که تقریبا جمع‌بندی مطالعات او در این زمینه را ارائه می‌کند، کتابی است که به فارسی هم ترجمه شده است و می‌تواند برای فهم فرایندهای پنهان توسعه، بسیار روشنگر باشد (کتاب انسان کژگونه، نوشته ژورف هنریچ، ترجمه محسن عسگری جهقی، انتشارات نیماژ، ۱۴۰۱).

🔹 و البته نکته‌ای که باید تاکید کنم این است که هنریش در مورد تغییرات کورتکس مغزی اروپائیان، در کنار عواملی مثل ازدواج فامیلی و چندهمسری، بیش‌از‌همه بر تاثیر فراگیرشدن سوادآموزی و آموزش همگانی در اروپا از پانصدسال پیش (همزمان با شروع نهضت اصلاحات دینی) تاکید می‌کند. درواقع این آن نکته‌ای است من غفلت کردم و در سخنانم به آن اشاره نکردم و به اشتباه تاکیدم را بر مساله ‌چندهمسری و ازدواج فامیلی نهادم.

🔹 و البته خود هنریش در جاهای متعددی تاکید می‌کند که: آنچه من می‌‌گویم (یعنی رابطه تحولات فرهنگی با تغییرات زیست‌شناختی و عصب‌شناختی اروپائیان و نهایتا رابطه این تغییرات با توسعه) به‌عنوان قاعده‌ای برای همه جوامع یا کشورها قابل تعمیم نیست و من فقط دارم درباره تحولاتی که در اروپا رخ داد و اروپا را به این نقطه رساند توضیح می‌دهم؛ این بدین معنی نیست که همه کشورها باید مسیر اروپا را طی‌کنند. در واقع هنریش معتقد است تحولات اروپا فرایندی خارج از وضع طبیعی بشر بوده است و این تحولات، انسان غربی را به موجودی غریب تبدیل کرده است. به‌همین دلیل هم نام کتابش را «عجیب‌ترین آدم‌های دنیا» گذاشته است:

(The WEIRDest People in the World)

🔹 که مترجم خوش‌ذوق هم آن را به «انسان‌کژگونه» ترجمه کرده است.

🔹 و اکنون من (محسن رنانی) بر خود لازم می‌دانم...

📃 مطالعه متن کامل یادداشت

🔻
دریافت فایل PDF یادداشت

@pooyeshfekri
✍️ نبرد روایت‌ها در نیویورک
(جلسه اضطراری شورای امنیت سازمان ملل درباره ایران-اسرائیل)

محمدرضا اسلامی

🔵 دیروز (جمعه) جلسه شورای امنیت سازمان ملل درباره حملات اسرائیل به ایران برگزار شد. دقیقا در همان دقایقی که این نشست در حال برگزاری بود موشک‌های ایران در مسیر یا آسمان اسرائیل بودند. شبکه‌های تلویزیونی که به صورت زنده این نشست را از سازمان‌ملل پخش می‌کردند، همزمان در گوشه سمت راست تصویرشان آسمان اسرائیل را نشان می‌دادند که موشک‌های ایرانی وارد آن می‌شدند.

عجیب صحنه‌ای نمادین بود. هواپیماهای اسرائیلی در آسمان تهران بودند و موشک‌های ایرانی در آسمان تل‌آویو و نمایندگان این دو کشور در نیویورک مجاور دست همدیگر در مقابل چشمان نمایندگان دیگر کشورها و رسانه‌ها صحبت می‌کردند.

نبرد روایت‌ها جایی است که بر اذهان بین‌المللی اثر گذار است و جلسه دیروز شورای امنیت به شکل‌گسترده در شبکه‌های خبری دنیا منعکس شد. دقیقا در آغاز جنگ.

🔵 این نشست در تاریخ امنیت بین‌الملل نشستی بسیار مهم محسوب می شود. ذکر چند نکته درباره صحبت‌های نمایندگان کشورها در این نشست ضروری است:

✔️۱- متن صحبت‌های ایروانی خوب، منسجم و پخته تنظیم شده بود.
البته متاسفانه امیر ایروانی عموما متن‌ها را بسیار خشک می‌خواند و توان ایجاد کنش‌های بصری و ارتباط با مخاطب/رسانه را ندارد. ولی در مجموع متن جامعی تهیه کرده‌بود.

✔️۲- نماینده روسیه خیلی صریح حرف زد.
واسیلی نبنزیا، نماینده دائم روسیه در سازمان ملل، در نشست شورای امنیت هشدار داد:

«اقدامات اسرائیل در خاورمیانه، منطقه را به سمت یک فاجعه هسته‌ای گسترده سوق می‌دهد»

او صریح گفت:
«این حمله کاملاً بی‌دلیل و تحریک‌نشده، صرف‌نظر از ادعاهای اسرائیل، نقض فاحش منشور سازمان ملل و حقوق بین‌الملل است»

نبنزیا با اعلام محکومیت شدید روسیه نسبت به این حملات، کشورهای غربی عضو توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ (برجام) را نیز مورد انتقاد قرار داد و گفت:

«سیاست‌های آن‌ها در قبال ایران و برنامه هسته‌ای‌اش، در شکل‌گیری این بحران نقش داشته است»

او افزود:
«آن‌ها عملاً همه تلاش خود را برای تشدید بحران انجام داده‌اند و در واقع مشوق آن بوده‌اند»

در پایان وقتش تأکید کرد:
«حل‌وفصل مسائل مربوط به برنامه هسته‌ای ایران تنها زمانی ممکن است که مسیر مسالمت‌آمیز، سیاسی و دیپلماتیک در پیش گرفته شود»

✔️۳- نماینده پاکستان خیلی خوب‌تر از انتظار صحبت کرد.

آصف افتخار احمد گفت: «اقدامات تحریک‌آمیز آشکار اسرائیل، تهدیدی جدی برای صلح و ثبات منطقه‌ای است»

او گفت:
«ایران بر اساس ماده ۵۱ منشور سازمان ملل متحد، حق دفاع از خود را دارد»
او با اشاره به اقدامات نظامی اسرائیل در غزه، سوریه، لبنان و یمن، گفت:

«این اقدامات نشان‌دهنده یک الگوی مستمر از یک‌جانبه‌گرایی نظامی اسرائیل است»

سفیر پاکستان واژه‌ها را دقیق انتخاب کرده بود. او افزود:
«این‌که چنین حملاتی علیه ایران درست در میانه روند مذاکرات برای یافتن راه‌حلی دیپلماتیک و مسالمت‌آمیز درباره برنامه هسته‌ای ایران انجام می‌شود، آن را از لحاظ اخلاقی به‌مراتب نفرت‌انگیزتر و مغایر با اصول بین‌المللی می‌سازد»

او در پایان وقتش گفت:
«شورای امنیت باید متجاوز را بابت اقداماتش پاسخگو کند. این شورا باید به اسرائیل اجازه ندهد که همچنان در بی‌قانونی و بی‌پاسخ‌ماندگی به نقض حقوق بین‌الملل ادامه دهد»

✔️۴- نماینده انگلیس حرف‌هایش را با «ابراز نگرانی» از اقدام اسرائیل شروع کرد ولی بعد درباره پاسخ ایران هم ابراز نگرانی کرد. جالب اینجاست که نماینده فرانسه حتی در همین حد هم از اقدام اسرائیل ابراز نگرانی نکرد. چرا فرانسه همیشه چنین است؟

✔️۵- نماینده آمریکا همان حرف‌های ترامپ را تکرار کرد.

✔️۶- نوبت به سفیر اسرائیل رسید. او گفت:
این حملات اسرائیل پیش‌دستانه بوده و با «دقت، هدفمندی و پیشرفته‌ترین اطلاعات» انجام شده‌اند.

هدف مأموریت، به گفته او، روشن است: «خنثی‌سازی برنامه هسته‌ای ایران، نابودسازی معماران ترور و تجاوز آن، و از کار انداختن توانایی رژیم برای عملی کردن وعده‌های مکرر عمومی‌اش درباره نابودی دولت اسرائیل»

آقای دانون همچنین ایران را به گام‌بر‌داشتن در مسیر ساخت زرادخانه هسته‌ای متهم کرد و جامعه بین‌المللی را به دلیل بی‌تفاوتی نسبت به مهار تهران مورد انتقاد قرار داد.

او افزود:
«اسرائیل بی‌گدار به آب نزده است — ما صبر کردیم»

و در پایان گفت:
«این اقدام، اقدامی برای حفظ بقا بود. چنین عملیاتی را “تنها” (!) انجام دادیم، نه به‌خاطر تمایل، بلکه به این دلیل که چاره‌ای جز این نداشتیم»


🔴 نبرد روایت‌هاست که بسترساز اتفاقات دنیاست.
ایران در دو جنگ درگیر است، جنگ نخست مربوط به بمب‌هاست ولی جنگ دوم مربوط به عرصه اذهان بین‌المللی است. طرف مقابل رسانه دارد و حامیانی که در روایت‌سازی برایش می‌کوشند.
ایران در این نبرد هم تنهاست.
🔻
✍️ناجوانمردی محض در فاکس‌نیوز و سی‌.ان.ان
(نبرد رسانه برای تغییر روایت جنگ در اذهان بین‌المللی)

محمدرضا اسلامی

🔵 امروز مشاهده گفتگوهای خبری در فاکس نیوز، سی.ان.ان و حتی شبکه ABC بهت‌آور بود. مشخصا یک تغییر رویکرد واضح و روشن در نحوه پوشش اخبار جنگ اسرائیل با ایران رخ داده است.

🔵 هنوز چهار روز از شروع جنگ نگذشته، روایت این جنگ را برای اذهان بین‌المللی تغییر می‌دهند. خلاصهٔ ماجرای امروز به این شکل بود:

میهمانانی برای تحلیل/گفتگو درباره جنگ دعوت می‌شدند؛ محور صحبت این میهمانان اینگونه بود که
✔️۱- اسرائیل تلاش کرده جلو بمب هسته‌ای ایران را بگیرد؛ و فقط اهداف نظامی را زده؛
✔️۲- ایران دارد مناطق مسکونی/شهروندان اسرائیل را موشک‌باران می‌کند.

و همزمان با صحبت میهمانان، بخشی از کادر تصویر تلویزیون در حال نشان دادن «مناطق مسکونی ویران شدهٔ» اسرائیل بود.

🔵 انگار نه انگار که از شروع این جنگ تنها چهار روز گذشته و انگار نه انگار که اسرائیل در کشتنِ دانشمندان و فرماندهان نظامی ایرانی براحتی خانواده آنها و شماری از شهروندان غیرنظامی ایران را قتل‌عام کرده است.
اگر این کار رسانه بعد از چندماه از شروع یک جنگ رخ داده بود شاید عجیب نبود ولی این قساوتِ رسانه‌ای تنها پس از چهار روز؟

و باز انگار نه انگار که همین ارتشی که امروز به سراغ آسمان ایران آمده، در غزه طی ۶۷۶ روز به هیچ شهروند غیرنظامی خردسال و کهن‌سالی رحم نکرده است.

🔴تحلیل و تجویز راهبردی

▪️۱- تصویربرداری و انتشار ویدئوهای مناطق مسکونی ایران که مورد حمله و انفجار واقع شده در رسانه‌های بین‌المللی و شبکه‌های اجتماعی (مانند توئیتر، اینستاگرام و …) ضرورت است.

▪️۲- حضور چهره‌های ایرانی که قادر به صحبت‌کردن به زبان‌های انگلیسی، عربی، فرانسه، آلمانی، ژاپنی… هستند «در رسانه‌های بین‌المللی» یک ضرورت است.

اسرائیل در حال شرح و بسط یک روایت در رسانه است. اینکه: دولت اسرائیل جانفشانی کرده و متقبل زحمت شده و در حال «دفع‌خطر بمب هسته‌ای ایرانی» است، ولی بها/هزینه این جانفشانی دولت اسرائیل را شهروندانش می‌دهند بخاطر قساوت ایرانی در زدن مناطق مسکونی.

چهره‌های ایرانی که توان گفتگوی فاخر با زبان غیرفارسی را دارا هستند باید در رسانه حضور داشته باشند.
(تاکید می‌شود: گفتگوی وزین و فاخر، نه مثلا انگلیسی دست و پا شکسته و اسباب استهزاء)

▪️۳- رسانه‌ها در حال بسترسازیِ اذهان بین‌المللی برای شکل‌دهی به ائتلاف علیه ایران هستند. امروز باید این سوال را از کسانی که محمدجواد ظریف را حذف کردند پرسید: آیا اکنون حضور چنین فردی در دولت و نقش فعال و توانمندش در رسانه‌بین‌المللی به ضرر ایران می‌بود یا به نفع ایران؟
کدام کشوری نیروهای توانمند خودش را به دست خودش به بهانه قانون تابعیت مضاعف بستگان! خانه‌نشین می‌کند؟

▪️۴- قطع اینترنت یا کم کردن سرعت اینترنت در این شرایط یک خطای راهبردی خواهد بود.

▪️۵- برای هر کسی که به گوهر ایران علاقمند است، حضور در جنگ رسانه‌ای یک ضرورت است. گرگ‌ها منتظر تجزیه ایران نشسته‌اند و نبرد رسانه، بیرحمانه‌تر از نبرد بمب‌هاست.
یک توئیت به انگلیسی، یک استوری اینستاگرام به آلمانی، یک فرسته لینکدین به ژاپنی… ممکن است اثرش بیشتر از یک بمب و موشک باشد.
گوهر ایران امروز در خطر است.

https://www.tgoop.com/solseghalam/2538
✍️ تاکر کارلسن و ایران: پدیده دنیای رسانه!
(موشک‌های کروز کارلسن علیه تِد کروز)

محمدرضا اسلامی

🔵هفده میلیون مشاهده (View) در توئیتر در تنها کمتر از شش ساعت!
این برش از گفتگوی تاکر کارلسن با تد کروز «درباره ایران»🔻میلیون‌ها بار در توئیتر، یوتیوب، اینستاگرام، فیس‌بوک، تلگرام و واتس‌اپ مشاهده شده‌است.

این ضربه ای که کارلسن به سناتور جنگ‌طلب ایالت تگزاس زد در تاریخ ماندگار خواهد شد.

🔵فارغ از آنکه نتیجه جنگ در چند روزه آینده به چه سمتی برود، ولی این 93 ثانیه به عنوان سندی از اوج بی‌سوادی سیاستمداران جنگ‌طلب در تاریخ خواهد ماند.

این دقیقا همان چیزی است که از آن به عنوان «قدرت رسانه مستقل» یاد می‌شود. اگر تنها ۱۵ سال پیش از امروز به عقب برگردیم، تصور چنین چیزی برای یک «فرد رسانه» غیرممکن بود.
حتما لازم بود که یک «بنگاه خبری بزرگ» با سازوکار خاص رسانه‌ای خودش وجود داشته‌باشد تا بتواند یک «محتوا» را در عرض چندساعت اینگونه در معرض مشاهده/قضاوت میلیون‌ها نفر قرار بدهد. اما روزگار عوض شده!
یک انسان/شهروند می‌تواند خودش رسانه باشد و علاوه بر این می‌تواند محتوایی تولید کند که از رسانه‌های جریان‌اصلی (Mainstream media) بیشتر دیده شود. مرحبا آقای تاکر!

🔵در این ۹۳ ثانیه، تاکر کارلسن بدون اینکه مستقیما از ایران دفاع کند، ولی به اندازه صدها موشک کروز اثر تخریبی روی پایگاه فکریِ هوادارانِ تد کروز داشت. لحنی که با آن لحن حرف زد، میمیک صورت (حرکات چهره)، نحوه تعجب‌کردن، نحوه بازخواست‌کردن، نحوه رساندن پرسش اول به پرسش دوم/سوم/چهارم، همه اینها به نحوی بود که زیست سیاسی تد کروز را متلاشی کرد.

🔵تد کروز تنها چند ساعت قبل از این با رسانه معظم ABC News مصاحبه کرده بود و مصمم گفته بود: اکنون زمان جنگ با ایران است. ولی در این مصاحبه تاکر کارلسن به همه مردم دنیا نشان داد که این جناب سناتور تگزاسی درباره جنگ با کشوری «حرف» می‌زند که کمترین اطلاعات عمومی درباره آن کشور ندارد.

🔴گفتگو را با هم مرور کنیم

▪️کارلسن (با لحنی خاص می‌پرسد):
شما مدام درباره ایران صحبت می‌کنید و از تغییر رژیم در این کشور حمایت می‌کنید.
راستی، می‌دونید چند نفر در ایران زندگی می‌کنن؟
«تعداد مردم ایران چقدره؟»
How many people live in Iran, by the way
▪️کروز:
«من نمی‌دونم جمعیتشون چقدره.»
▪️کارلسن:
«تو نمی‌دونی جمعیت کشوری رو که می‌خوای سرنگونش کنی؟»
You don't know the population of the country you seek to topple
▪️کروز:
«من که جدول‌های جمعیتی رو حفظ نمیکنم.»
I don't sit around memorizing population tables
(لحن پررو)
▪️کارلسن:
«خب، این موضوع خیلی مهمه چون شما داری برای سرنگونی حکومتشون لابی می‌کنی!»(توئیتر)
Well, it's kinda relevant because you're calling for the overthrow of the government
________________
▪️کارلسن ادامه داد:
«مخلوط نژادی و قومی ایران چیه؟»
What is the ethnic mix of Iran
▪️کروز:
«ایرانی‌ها اکثراً فارس و شیعه هستن، ولی عدد و ارقام دقیق نمی‌دونم.»
▪️کارلسن:
«نَه! تو سناتوری که قراره اون کشور رو سرنگون کنه، و چیزی درباره‌ش نمی‌دونی!!»
No, you’re a senator who is calling to overthrow the country, and you don’t know anything about
▪️کروز:
I'm not the Tucker Carlson expert on Iran!”
«من کارشناس ایران به‌سبکِ تو نیستم!»
(بازهم لحن پررو)
____
در بخش دیگری از مصاحبه:
▪️کارلسن:
«آیا به نفع آمریکاست که اسرائیل جاسوسی کنه حتی رئیس‌جمهور ما را؟»
▪️کروز:
«فکر می‌کنم همه‌ی متحدانمون از ما جاسوسی می‌کنن… اما نزدیک بودن به اسرائیل به نفع آمریکاست چون کلی منفعت ازش می‌بریم.»

🔵در تنها چندساعت این گفتگو در رسانه‌های مختلف بازتاب داشته‌است. مثلا در‌ کشور هندوستان! روزنامه تایمز هند (Times of India) تاکید کرد: کارلسن نه تنها کروز، بلکه سیاست‌گذاران و شبکه‌هایی چون فاکس‌نیوز را نیز بخاطر حمایت از روایت جنگ‌طلبانه مورد انتقاد قرار داد. (لینک)

در فضای محافظه‌کاران آمریکا نیز این گفتگو در حال بدل‌شدن به یک نقطه عطف جدی است.

🔵سید محمد بهشتی در کتاب «ایران کجاست ایرانی کیست» به این مفهوم می پردازد که ایران به عنوان «میراث تجربه انسان» یک سرزمین صاحب تاریخ، فرهنگ، شعر، موسیقی، نوا، معماری، فرش، صنایع دستی، رنگ و زیبایی است. اما این مفهوم ایران در دنیای رسانه امروز نیازمند تاکر کارلسن‌های ایرانی است. امروز به موازات جنگ و بمباران تهران، یک جنگ موازی و «سنگین‌تر» علیه موجودیتِ سرزمینیِ ایران در توئیتر و رسانه‌ها برقرار است. این جنگ نیازمند هشیاری ایرانیان است. هر توئیت غیرفارسی ما، هر استوری اینستاگرام ما، هر ویدئوی کوتاه ما در یوتیوب می‌تواند رسانه‌ای باشد علیه تد کروزهایی که این خطّه ایرانِ مَهین را ویرانه می‌خواهند.

https://www.tgoop.com/solseghalam/2541
چه خواهد شد؟
(تحقیر کردنِ ترامپ، بازی در زمین نتانیاهو است)


تحلیل اتفاقات اخیر بدون تحلیل شخصیت/گذشته ترامپ یک اشتباه راهبردی است.

▪️۱- شخصیت ترامپ، شخصیتی است که به شدت محتاج توجه است. به شدت «مطرح بودن» برایش مهم است. عملا ما با «بی‌توجهی» و بی‌محلی‌کردن به ترامپ، در زمین نتانیاهو بازی می‌کنیم.
در حالی که اکنون زمانی است که با سیاست‌ورزی و زیرکی‌ حتی می‌توان میان این دو نفر فاصله ایجاد کرد (یا لااقل «عدم توافق» میان‌شان در گسترده‌تر کردن جنگ با ایران را بسط داد).

▪️۲- شخصیت ترامپ در بحث جنگِ مستقیم با ایران یک «شخصیت مردد» است. او از یک طرف دوست دارد که در رسانه «شخص قوی» و رهبر صاحب قدرت/سلاح «به نظر برسد» ولی همزمان نفرت دارد که وارد یک جنگ بی‌سر و ته مانند جنگ افغانستان/یا عراق بشود. ذهن او درگیر این است که چطور می‌توان هزینه‌های دولت آمریکا را با DOG کاهش داد، لذا همان ذهن از اینکه میلیاردها دلار (مانند اوباما) در خاورمیانه بلازده پول خرج کند بیزار است.
ترامپ زمانی که تاجر بود شدیدا منتقد جنگ‌های عراق و افغانستان بود. ذهن ترامپ درگیر این “تناقض” است.
تناقض بین ذهن یک رهبر جنگنده/صاحب‌سلاح در برابر ذهن یک بیزینسمنِ نگرانِ کسری‌بودجه‌ وحشتناک ایالات متحده.

▪️۳- تمام دوران جوانی ترامپ در فضای یک شخصیت نمایشی طی شده است. جوان میلیاردر خوشتیپ نیویورکی که عاشق دوربین و رسانه بود.
حال آن جوان به پیری رسیده و از شگفتی روزگار «برای بار دوم» رئیس‌جمهور ایالات‌متحده شده است.
ایران امروز نباید تعمدا وارد حوزه «تحقیر» یک شخصیت نمایشی بشود. چرا که نتانیاهو مشخصا مشتاق این امر است. نتانیاهو بیش از هرکسی مشتاق «توسعه حس تحقیر» در ترامپ است چون که به این شکل می‌تواند فرصت همراهی مستقیم ارتش آمریکا در جنگ با ایران را به دست بیاورد.

▪️۴- عملکرد بسیار ضعیف دموکرات‌ها در آمریکا باعث شد که ترامپ از خارج از Establishment برای دومین بار رئیس‌جمهور قدرتمندترین نیروی نظامی دنیا بشود. این یک «واقعیت» (Fact) است. ما نمی‌توانیم انکار کنیم که پس از یک فراز و نشیب بسیار طولانی (زد و خورد شدید) در داخلِ آمریکا، و شکست سهمگین دموکرات‌ها، اکنون این ترامپ است که به منابع عظیم سلاح و بمب‌افکن‌های ارتش ایالات متحده دسترسی دارد.
در چنین شرایطی دیپلماسی ایران، نباید در جهت مسیری برود که نتانیاهو مشتاق آن است.

▪️۵- ارتباط مستقیم میان ایران و رئیس‌جمهور آمریکا بدترین رویداد ممکن برای نتانیاهو است. او فردی است که از میانه جنگ برای روز تولد ترامپ پیام ویدئویی تبریک‌تولد ضبط می کند و او را با القاب مختلف کودکانه می‌ستاید. او در تلاش است تا بیشترین بهره را از یک شخصیت نمایشی ببرد.

▪️۶- اکنون ایران در موضع ضعف نیست. توانسته به حملات نتانیاهو پاسخ مستقیم و کوبنده بدهد. اکنون دقیقا آن لحظه طلایی یا Golden Timeی است که ایران باید از موضع قوت با ترامپ «ارتباط مستقیم» بگیرد و زهر نتانیاهو را تا حد ممکن خنثی کند.
«ترامپ با شخصیت نمایشی» خوشحال خواهد شد که در رسانه‌های بین‌المللی احساس عدم تحقیر/بزرگی کند. در این ساعات حساس، چنین کاری برای حفظ گوهر ایران و تمامیت ارضی کشور ایرادی ندارد.
ضربه‌ی این ارتباط به اسرائیل و شخص‌نتانیاهو (در این مقطع زمانی) ضربه موثری خواهد بود.

▪️آخر- مروری داشته باشیم روی اتفاقات چهل و هشت ساعت اخیر:
۱- ترامپ اجلاس گروه هفت را قبل از پایان اجلاس ترک کرد (تا به نشست شورای‌امنیت کشورش در واشنگتن برسد)
۲- قرار بود که او تا ساعت ۶ عصر سه‌شنبه (پریروز ۱۷ ژوئن) اعلام کند که آیا ایالات متحده هم همراه با اسرائیل وارد حمله به ایران خواهد شد یا خیر؟
از ساعت ۶ عصر تا ۱۱ شب خبرنگاران منتظر اعلام این تصمیم بودند و خبری نشد.
۳-دیروز (چهارشنبه ۱۸ ژوئن) نیز ترامپ اعلام رسمی نکرد! و وقتی که نهایتا در برابر پرسش خبرنگاران قرار گرفت به صراحت گفت: هنوز تصمیمی نگرفته ام.

بله او تصمیم نگرفته چون که نمی‌تواند تصمیم بگیرد. او به شدت مردد است.
ایران باید از این فرصت زمانی خاص استفاده کند و با او ارتباط مستقیم بگیرد و موقتا وارد یک توافق بشود تا از «ترامپ مردد» نتانیاهو نهایت بهره‌برداری را نکند.

🔴 مسیر ویتکاف/عراقچی اصلا مسیر درستی برای این کار نیست. خود پزشکیان باید وارد کنشگری فعال بشود.

محمدرضا اسلامی
https://www.tgoop.com/solseghalam
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جمعه ۲۰ ژوئن - ۳۰ خرداد🔺

✔️Iran doesn’t want to speak to Europe;
✔️They want to speak to us;
✔️Europe is NOT going to be able to help in this.
✍️مذاکره با اروپایی‌ها تحقیر ترامپ است

محمدرضا اسلامی

🔵 دیپلماسی به معنی مذاکره نیست. دیپلماسی «صرفا» به مفهوم شکل‌دادن به توافق هم نیست؛ بلکه مهمترین کارکرد دیپلماسی «جلوگیری» از شکل‌گیریِ «توافق‌ها» علیه شماست.

🔵 هدف از دیپلماسی «مذاکره» نیست، بلکه هدف اصلی این است که نگذارد کشورهای مختلف علیه کشور تو به یک توافق/ائتلاف برسند. به بیان دیگر، کارکرد دیپلماسی این است که نگذارد «ائتلاف علیه‌کشورت» شکل بگیرد.

🔵 دیروز (جمعه ۲۰ ژوئن/۳۰خرداد) دکتر عراقچی با نمایندگان کشورهای اروپایی (اعضای تروئیکا و نماینده اتحادیه اروپا) دیدار داشته است. در شرایط فعلی این یک اشتباه راهبردی است. گفتگو با اروپایی‌ها در ادامهٔ جریانِ تحقیر ترامپ است. این کار ارسال سیگنال‌ و این پیام به ترامپ است که ما تو را نادیده می‌گیریم. اشتباه بودنِ این راهبرد از آن جهت است که در «این زمان مشخص» تحقیر ترامپ صرفا به سود نتانیاهو است. عملا نتانیاهو به دنبال این است که بتواند از «ترامپ مُردد» یک «ترامپ مصمّم» به جنگ با ایران شکل بدهد. دیپلماسی ایرانی باید با هوشمندی این فرصت را از نتانیاهو سلب کند.

🔵 به گزارش واشنگتن‌پست (لینک) در حال حاضر نبرد شدیدی (Battle) در حلقه داخلی ترامپ بین طرفداران و مخالفان حمله آمریکا به ایران در جریان است.

عنوان مقاله واشنگتن پست:
Conflict in Mideast causes battle within MAGA ranks — stay out or fight?

در مقطع زمانی کنونی، ایران نباید از موضع ضعف مذاکره کند ولی همزمان ایران نباید در جهت «شکل‌گیری انسجام» بین نتانیاهو و ترامپ حرکت کند. ایران باید از این دو‌دستگی و شکافِ شدید میان تیم ترامپ حداکثر حُسن استفاده را بکند. امثال تد کروز موافق حمله به ایران ‌و امثال استیو بانن یا Tulsi Gabbard(مدیر اطلاعات ملی) مخالف حمله به ایران هستند.
دکتر عارف باید با جی.دی. ونس تماس بگیرد و در جهت کاستن از زهر موافقان جنگ بکوشد. عارف نباید نگران جایگاه اداری خود باشد. عارف حتی اگر بعد این کار پست و جایگاه دولتی خود را هم از دست بدهد ولی بخاطر ایران باید بکوشد که فرآیند تحقیر ترامپ و سمّ نتانیاهو را خنثی کند.
(ویدئوی زیر را ملاحظه کنید- مهم. جمعه ۲۰ ژوئن)🔻

🔵 ایران توانسته انسجام داخلی را پس از جنگ حفظ کند، و این بر خلاف انتظار نتانیاهو است. او گمان می‌کرد که مردم ایران بلافاصله بعد از شروع جنگ در جهت مسیری که اسرائیل می‌خواهد حرکت خواهند‌کرد. او مردم ایران را نشناخته بود. ایران نه‌تنها انسجام داخلی را حفظ کرده بلکه ضربه‌های جدی به مرکز تل‌آویو هم وارد کرده است. اکنون و در این شرایط جدید نتانیاهو به تنهایی نمی‌تواند این Mess and trouble (آشفتگی و دردسر) را جمع کند. او نیازمند این است که پای ترامپ را هم به وسط ماجرا بکشد. اکنون که شیپور جنگ جدی شده، او شدیدا نیازمند «امکانات ارتش ایالات‌متحده» است. اکنون دیپلماسیِ فعال ایرانی باید بتواند خلاف جهت خواسته نتانیاهو و در جهت تقویت تیم مخالف او عمل کند.

دیپلماسی باید بتواند از فرصت‌ها در کوتاه‌ترین زمان ممکن بهره‌برداری کند. خطاهای راهبردی اکنون جایز نیست.

https://www.tgoop.com/solseghalam/2544
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شبکه‌های اجتماعی در کشورهای عربی🔺
جنگ بمب‌ها متوقف شد، ولی جنگ روایت‌ها ادامه دارد

✍️ محمدرضا اسلامی

آتش‌بس میان ایران و اسرائیل شاید به بمباران‌های نظامی پایان داده باشد، اما آتش جنگ روایت‌ها همچنان شعله‌ور است. در جهانی که نبرد اصلی بر سر «ادراک» و «تاثیرگذاری بر افکار عمومی» شکل می‌گیرد، قدرت رسانه‌ای طرفین گاهی بیش از توان نظامی‌شان سرنوشت‌ساز است.

در طول روزهای اخیر، رسانه‌های جهانی از نیویورک‌تایمز گرفته تا آروتز شوا و الجزیره، صحنه جنگی دیگر بودند: بازنمایی هویت، مقصرسازی، قربانی‌نمایی، و مهندسی افکار بین‌المللی. اسرائیل با بهره‌گیری از شبکه‌ای یکپارچه از رسانه‌های حرفه‌ای، خود را به‌عنوان قربانی نشان داد، در حالی که ایران در بسیاری از روایت‌ها، بدون اینکه حتی فرصت دفاع داشته باشد، در نقش مهاجم قرار گرفت.

🔹 روایت‌سازی یعنی قدرت
تأثیرگذاری بر افکار عمومی بین‌المللی منجر به شکل‌گیری اجماع‌های سیاسی و حتی امنیتی می‌شود. روایت‌ها هستند که تحریم می‌آورند، همراه می‌سازند، یا منزوی می‌کنند. اما در این نبرد، ما نه تنها عقب مانده‌ایم، بلکه ابزارهای محدودی هم برای بازی داریم.

🔹 ضعف تاریخی رسانه ملی
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، به‌جای آنکه منبعی قابل‌اتکا برای مخاطب داخلی و صدایی رسا برای مخاطب جهانی باشد، امروز بیش از هر چیز، عامل «زدگی رسانه‌ای» شده است. زبان کهنه، قالب‌های فرسوده، و روایت‌های تک‌بعدی و حماسی، نه تنها بر مخاطب خارجی تأثیر ندارد، بلکه مخاطب داخلی را هم خسته کرده است.

🔹 اسرائیل و جنگ در توئیتر/یوتیوب
اسرائیل به‌خوبی می‌داند که جنگ امروز در توییتر، فاکس‌نیوز، و یوتیوب تعیین می‌شود، نه صرفاً در جولان یا حیفا. از روایت زنان سرباز تا فیلم‌های احساسی از شهروندان، از حضور حساب‌شده در برنامه‌های تلویزیونی تا کمپین‌های هماهنگ در فضای مجازی، همه بخشی از یک استراتژی روایت‌سازی هستند که ایران تقریباً هیچ حضور مؤثری در مقابل آن ندارد.

هر سه سخنرانی گیلاد اردان (Gilad Erdan) نماینده اسرائیل در شورای امنیت سازمان ملل‌متحد نیز در ادامه همین روایت رسانه‌ای طراحی شده بودند؛ سخنرانی‌هایی به‌شدت دقیق، هدفمند، و حاوی مؤلفه‌های قوی روایت‌گری رسانه‌ای که همزمان برای سیاستمداران، رسانه‌ها و افکار عمومی جوانان غربی نوشته شده بودند.

🔴 تحلیل و تجویز راهبردی

✔️۱. بازسازی ساختار رسانه‌ای ایران:
ضروری است نهادهای رسانه‌ای رسمی از حالت ابلاغیه‌ای به وضعیت روایت‌محور، گفت‌وگومدار و متنوع تغییر شکل دهند. رسانه‌ای که تنها برای «بیانیه‌خوانی» ساخته شده، نمی‌تواند در میدان روانی رقابت کند. حضور نخبگان رسانه‌ای، استفاده از قالب‌های نوین، و بهره‌گیری از تجربه ایرانیان رسانه‌کار خارج کشور ضروری است.
باید به فطرت انسانی باور داشت و «برای هوش مخاطب» احترام قائل شد.

✔️۲. پرهیز از تولیدات رسانه‌ای تحریک‌آمیز علیه یهودیان:
هر کنش رسانه‌ای که به مظلوم‌نمایی اسرائیل کمک کند، عملاً ضربه‌ای به روایت ایران وارد می‌کند. جامعه غرب نسبت به موضوع هولوکاست و مظلومیت یهودیان بسیار حساس است—این یک فکت است، نه تحلیل. دشمنی شعاری با یهودیان یا تکرار ایده «از بین بردن اسرائیل» نه‌تنها مخاطبی نمی‌آورد، بلکه به سادگی در قالب نفرت‌پراکنی در جامعه بین‌المللی بازنمایی می‌شود و میدان را برای اسرائیل باز می‌گذارد. ما باید برای جوانان غربی، زبانی نو، انسانی و مستند داشته باشیم، نه فریادهای بی‌حاصل.

✔️۳. هشیاری نسبت به نفوذ در تولیدات رسانه‌ای داخلی:
موجی از تولیدات رادیکال، احساسی و شعاری در رسانه‌های مختلف داخلی که بعضاً از بسترهای رسمی منتشر شدند، نه‌تنها باعث عصبانیت و دلزدگی مردم، بلکه موجب تقویت روایت دشمن شدند. جنگ اخیر نشان داد که نفوذ امنیتی و رسانه‌ای در دستگاه‌های داخلی جدی است. باید مراقب جاسوسانی بود که با تولید محتوای خشن، غیرعقلانی و محرک، جامعه را به سمت افراط سوق می‌دهند و چهره ایران را در جهان تخریب می‌کنند.

✔️۴. لزوم بازنگری در غیبت دیپلماتیک ایران در آمریکا:
ایالات متحده فقط اقتصاد اول جهان نیست؛ بلکه بزرگ‌ترین «میدان» رسانه‌ای، تولید روایت و تأثیرگذاری فرهنگی در جهان نیز هست. ایران در این میدان نه‌تنها ضعیف عمل کرده، بلکه به دلیل نبود سفارت و نهاد رسمی در واشنگتن، هیچ امکان مستقیمی برای گفت‌وگو با الیت، رسانه‌ها و افکار عمومی آمریکایی ندارد. آیا زمان آن نرسیده که غیبت ایران در میدان رسانه‌ای بازنگری شود؟ آیا ایران باید تا ابد با بسته‌نگه‌داشتن سفارتش، این میدان را به‌طور کامل به اسرائیل، عربستان، و دیگر بازیگران واگذار کند؟

🔴 جنگ بمب‌ها شاید ۱۲ روز طول کشید، اما جنگ ذهن‌ها و روایت‌ها سال‌ها ادامه خواهد داشت. پیروزی در این میدان، نه با موشک، بلکه با روایت‌های هوشمندانه، انسانی و حرفه‌ای رقم می‌خورد. برای هوش مخاطب احترام قائل باشیم.

https://www.tgoop.com/solseghalam/2547
عروسی مندلی روز هشتم جنگ
(استوری بزهای روستای بردسکن و ایرانِ ماندگار)

✍️محمدرضا اسلامی

🔵 در میان رگبار اخبار بد و آوار کینه دشمن یک فرستهٔ حال‌خوبی در اینستاگرام جان‌بخش بود: زهرا مندلی در روستایشان عروسی گرفت!

🔵 این دختر ایران را بشناسیم:
یک دختر دهاتی (به قول خودش) در اینستاگرام از بزها و گاوها و اتفاقات روستایشان استوری و پست(فرسته) قرار می‌داد. از عادی‌ترین اتفاقاتِ یک زندگی روستایی، از بردن گوسفندها به صحرا، از بازی بچه‌ها با بزغاله‌ در کوچه‌های ده، از پدر پیرش پشت نیسان آبی و قدیمی... .
مندلی از همه اینها که بوی روستا می‌داد و بوی «زندگی» در این چندساله برایمان می‌گفت و می‌نوشت. ساده و معمولی و شاداب.

🔵به تدریج مندلی خودش را و «روایت خودش» را در اینستاگرام پیدا کرد و جالب اینکه در محیط اینستاگرام که مخصوص زندگی‌های لاکچری و سفرهای لاکچری و لباسهای برند است، اتفاقاتِ روستای زهرا مندلی «مخاطب» خودش را پیدا کرد! بعضی اتفاقاتِ ساده روستا صدها هزار بار در اینستاگرام دیده شدند...

🔵 یکی از لایو-های اینستاگرام مندلی قبل از جنگ این بود:
سلام بچه ها
من رفتم گاوها رو چروندم
بعد رفتم طویله
بعد حالا اومدم اینجا برای شما لایو بگیرم
...

🔵 حال امروز این چندثانیه ویدئوی مندلی را ببینید برای حال‌خوبی.🔻
برای دیدنِ ایرانِ فردا. برای دیدن آن ایرانی که «خواهند ماند» به رغم سموم خزان. به رغم دشمنانی که ویرانی و تجزیه‌اش را دوست دارند…

🔵روز هشتم جنگ کارهای عروسی مندلی انجام شد و بعد از جنگ در روز ۴/۴/۴ زهرا در روستایشان عروسی گرفت. همان روستایی که این چندین سال تصاویر بزغاله ها، گوسفند، مزرعه و خانه‌اش را میهمان چشمان ایرانیان کرده‌بود، این بار در آن "مراسم عروسی" برقرار بود. بازهم صدای دیگری از جنس «زندگی». این ایران است! آری این ایران است، همان‌که ماندگار مانده به‌رغم جنگ‌ها ‌و کینه‌ورزی‌ها.
همان که شعر، خوشنویسی، آوا، موسیقی، فرش و ترانه در آن ماندگار مانده و به «میراث تجربه انسانی» افزوده.
همان ایرانی که تسلیم مرگ و خشونت نشده.
همان ایرانی که بجای مرگ، غزل و مثنوی و معماری از آن تراویده پس از هر جنگ.

🔵 راستی این سال‌ها در اینستاگرام صمیمیت، سادگی و صفای مندلی چقدر متفاوت بود با فخرفروشی سلبریتی‌های نچسبی مثل محمدرضا گلزار یا اشتون‌هال با آن ساعت طلا و بادی‌گاردهای پف‌کرده و ماشین اشرافی.
سلبریتیِ قصه ما، یک دختر روستایی از «یکی از روستاهای ایران» است که بوی زندگی می‌دهد. سلبریتی‌ای که در کنار بزغاله‌ها لایو می‌گذارد.

هربار که بر روی گوشی موبایل یک پست اینستاگرام مندلی می‌آمد، حس می‌کردی که وسط یکی از کوچه‌های با دیوار کاه‌گلی در گوشه‌ای از گوشه‌های این سرزمینِ قدیمی در حال قدم زدن هستی. ساده، بی تکلف، شاد.

🔵 در تمام این ۱۲ روز کوشش بر آن بود که در هیچ لحظه‌ای و هرگز به چشمها فرصت گریه‌کردن داده نشود، ولی امروز که عروسی مندلی را دیدم از خوشحالی گریستم.
دیدن ویدئوی عروسی مندلی، آن قطعه‌ای را که محسن چاوشی با آن صدای خش‌دارش خوانده، به خاطر می‌نشاند:

ما زنده ایم مثل امید/
این چند روزه را بروید/
بر کشتن افتخار
کنید


🔵 زهراجان عروسی‌ات مبارک
خوب بمان
معمولی بمان. شاد باش و شاد زیّ!



https://www.tgoop.com/solseghalam/2549
▪️▪️▪️
پی‌نوشت: صفحه مندلی را در اینجا ببینید
https://www.instagram.com/zahra.mandali?igsh=YjZmbmJhcTN0b3Zx
2025/07/07 20:34:35
Back to Top
HTML Embed Code: