Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
- Telegram Web
Telegram Web
سحر ، کرشمهٔ صبحم
بشارتی خوش داد
که کس همیشه
گرفتار غم نخواهد ماند ..


#حافظ

@soratakha
شب‌ همه ما یکی بود، اما تاریکی‌هایمان فرق داشت.

#تورگوت _اویار

@soratakha
‏یه مدتیه که مشغول ویرایش یه کتابم، ایراداتشو پیدا می‌کنم و اصلاح می‌کنم. تا الآن حدود ۱۵۰ صفحه‌ش رو مرتب کردم اما تقریبا هیچی از محتواش نفهمیدم. یعنی می‌خوام بگم که «اگه شما کسی رو فقط به نیت کشف خطاهاش نگاه کنی، هیچ‌وقت درکش نخواهید.

#ناشناس
@soratakha

یکی از جالب ترین ملاقات‌های شخصیت‌های بزرگ تاریخ مربوط می شود به دو شخصیتی که هر کدام از آنها بدون تردید در رشته شان سرآمد هستند،
#آلبرت _انیشتین که برترین فیزیکدان معاصر و تاریخ
و #چارلی _چاپلین اسطوره سینما و هنرهای نمایشی.

ملاقات در بین این دو، در واشنگتن اتفاق می‌افتد و در مراسمی همدیگر را می‌بینند و با هم خوش و بش می‌کنند.
اینشتین به چاپلین می گوید :
«آقاي چاپلین،بدون تردید آنچه که من بخاطر آن شما را تحسین می کنم جهانی بودن شما است، شما با اینکه در فیلم‌های‌تان صحبت نمی‌کنید اما تمام دنیا شما را می‌فهمد.»

#چاپلین در جواب می گوید:
«کاملاً درست می‌فرمایید، اما آنچه که من به خاطر آن شما را تحسین می کنم و از جهانی بودن من نیز مهم‌تر است این است که با وجودی که هیچکس حرف های شما را نمی‌فهمد، اما تمام دنیا شما را تحسین و تأیید می‌کند.»

@soratakha
آدمی‌زاد فقط با آب و نان و هوا نیست که زنده است
این را دانستم و می دانم که آدم به آدم است که زنده است؛
آدم به عشقِ آدم زنده است!

#محمود_دولت_آبادی

@soratakha
در دنیای کنونی، ما پیوسته از آدم‌ها طلب می‌کنیم خودشان باشند، درحالی‌که مدام با توقعاتمان خلافش را می‌خواهیم.

#ویرجینیا _وولف


@soratakha
Shahrzad
Hojat Ashrafzadeh
حجت اشرف زاده

@soratakha
حتماً كسی را در زندگی دوست بداريد،
چيزی را حتي!
فرصت بسيار كم است . همين كه چشمهامان را ببنديم
و روي تخت دراز بكشيم ، دير يا زود خوابمان مي برد و يك روز كمتر عاشق بوده ايم . اما قرار هم نيست دلمان را خرج بيهوده كنيم !
آدمها گاهي از نگراني گلدان آب نخورده ي خانه ،سفر را ديرتر مي روند.
دلبستگي آدم را بزرگ مي كند، حتماً قرار نيست آدم به آدم عاشقي كند!

#صابر_ابر


@soratakha
می‌گویند: ‏«برایت خواب‌ های خوشی را آرزومندیم»
خواب زیبا به چه کارمان می‌آید؛ وقتی ما گرفتارِ بیداری دردناکی هستیم...!


#محمود _درویش

@soratakha
Do Seh Shabeh
Jahan
بعد از فصل امتحان
نوبت تاوان پاداش هست.

@soratakha
صبرِ من مثل غباری خاکستری
شوق تمام سال‌های زندگی‌ام را پوشانده ‌است.

#الهه_عضدی‌نیا

@soratakha
‏ذهن است که تعیین می‌کند چه چیزی ترسناک، بی‌ارزش، مطلوب یا با ارزش است. بنابراین ذهن است و فقط ذهن است که باید تغییر کند.

#اروین _دیالوم


@soratakha
پیر مردِ همسایه ما
فقط آلزایمر داشت
دیروز
بی‌خودی شلوغش کرده بودند
او فقط یادش رفت
از خواب بیدار شود


#حسین_پناهی

@soratakha
همیشه چنین بوده
عشق
ژرفای خود را نمی شناسد
مگر به هنگام جدایی...


#جبران_ خلیل‌ جبران

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@soratakha
همه‌ی انسان‌ها اشتباه می‌کنند.
چیزی که شخصیت ما را می‌سازد،
اشتباهات ما نیست،
بلکه نحوه‌ی برخوردمان با آن اشتباهات
و درس گرفتن از آن‌ها،
به جای توجیه‌ تراشی است...

#ما تمامش میکنیم
#کالین_هوور

@soratakha
Soratakha
Photo
کافه…

در آهنی کافه از کوچهُ بغل باز می‌شود. در را باز می‌کنم با صدای آویز نگاهم می‌چرخد و به ماهی چوبی بالای در می‌ماند. تامل می‌کنم و در را می‌بندم. دنج است. بوی کتاب و قهوه همه‌‌جا را پر کرده. میزی را انتخاب می‌‌کنم . میز چوبی مربع شکل. درست وسط کافه. رو به خیابان می‌نشینم. صدای خواندن محمد نوری بلند‌تر می‌شود.
«چه رویایی، چه رویایی، در خموشی‌های ساحل … منم آن تنهای تنها…»
«یادش گرامی.»
زیر شیشهُ میز پر از عکس است. عکس عباس کیارستمی فیلم خانهُ دوست کجاست ؟
مجید و بی‌بیِ «قصه‌های مجید» یاد کیومرث پور احمد و عکسی از پایان زندگی‌اش به ذهنم می‌آید. گلشیفته فراهانی و فیلم «میم. مثل مادر»
بغض می‌کنم.
عکس اصغر فرهادی و دیالوگ فیلم جدایی نادر از سیمین
سیمین: «اونکه نمی‌فهمه تو پسرشی.»
نادر: «منکه می‌فهمم اون پدرمه.»
زیر لب زمزمه‌اش می‌کنم.
ترانه علیدوستی.«من ترانه پانزده سال دارم.» چقدر برای ترانه گریه کردم.
نگار جواهریان در صحنه‌ای از فیلم یک حبه قند. هدیه تهرانی همان زن زخم‌خوردُ فیلم شوکران. گلاب آدینه، خالهُ جناب سرهنگ در مهمانی مامان.
چند لحظهُ کوتاه، چه خاطراتی را که مرور کردم. قفسه‌های کتاب را نگاه می‌کنم. کتاب‌ها با تو حرف می‌زنند.
نقد قوهُ حکم«ایمانوئل کانت.» چهره‌های منفور درتاریخ معاصر ایران. «حبیب اله تابانی»
اعمال آدم‌کش‌ها «تاریخ آدم کشی از مصر باستان تا امروز.» « جان ویتینگتون»
هیچ‌کدام را نخوانده‌ام. اما چشمم به اسم‌هایشان می‌ماند. میزها کم‌کم پر می‌شود. نشسته‌ام و به آدم‌هایی‌ که می‌آیند و می‌روند زیر چشمی نگاه می‌کنم. آدم‌هاییکه که هرکدام سرشتی را دنبال می‌کنند. هوای گرفته بیرون کافه در این بزنگاه که در جایی دیگر آدم‌ها می‌کشند. می‌میرند. هشت روز از مهر و از فصل پاییز گذشته.
نمی‌دانم چرا انتخابم #آنجا بود.

#الهه_عضدی‌نیا
مهر ۱۴۰۳
#کتابفروشی #کتاب #کافه #آنجا
#نوشتن #نویسنده

@soratakha
همیشه بر این یقین بوده‌ام که نوشتن رمان برای من، زیستن زندگی‌ها، ماجراها و خطرهای بسیاری بوده که می‌خواستم خود تجربه کنم.

#ماهی در آب
#ماریو _بارگاس _یوسا


@soratakha
2024/10/01 04:21:11
Back to Top
HTML Embed Code: