💢ترس از موفقیت یا "سندرم ایمپاستر"، زمانی رخ میدهد که فرد از دستیابی به اهدافش هراس دارد، اغلب به دلیل ترس از تغییرات، مسئولیتهای جدید یا نگرانی از شکست پس از موفقیت. این ترس میتواند مانع رشد و پیشرفت شود.
ترس از موفقیت میتواند از باورهایی نشأت بگیرد که معمولاً ریشه در تجربیات گذشته، تربیت، فرهنگ یا انتظارات اجتماعی دارد.
برخی از این باورها عبارتند از:
1. ترس از تغییر: موفقیت اغلب با تغییرات بزرگ در زندگی همراه است و برخی افراد از این تغییرات میترسند، زیرا احساس میکنند کنترل خود را از دست میدهند یا با شرایط ناشناخته مواجه میشوند.
2. ترس از مسئولیت بیشتر: موفقیت ممکن است مسئولیتهای بیشتری به همراه داشته باشد. برخی افراد از این که نتوانند از عهده این مسئولیتها برآیند، میترسند.
3. ترس از قضاوت دیگران: برخی افراد نگران هستند که با موفقیتشان مورد قضاوت، حسادت یا انتقاد دیگران قرار بگیرند.
4. باورهای محدودکننده: برخی افراد باور دارند که لایق موفقیت نیستند یا موفقیت برای آنها غیرممکن است. این باورها ممکن است از تجربیات منفی گذشته یا پیامهای منفی از سوی خانواده و جامعه نشأت بگیرد.
5. ترس از شکست: گاهی اوقات ترس از موفقیت در واقع ترس از شکست است. برخی افراد نگران هستند که اگر موفق شوند، انتظارات بالاتری از آنها میرود و اگر نتوانند این انتظارات را برآورده کنند، شکست بخورند.
6. ترس از تنهایی: برخی افراد فکر میکنند که موفقیت ممکن است باعث دوری از دوستان، خانواده یا جامعه شود، زیرا احساس میکنند دیگران نمیتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند.
7. ترس از هویت جدید: موفقیت ممکن است نیازمند تغییر در هویت فردی باشد. برخی افراد از این که مجبور شوند خودشان را دوباره تعریف کنند، میترسند.
برای غلبه بر ترس از موفقیت، باید این باورها را شناسایی کرده و به تدریج آنها را تغییر دهیم.
✍ مدیران ایران
@success_pd
ترس از موفقیت میتواند از باورهایی نشأت بگیرد که معمولاً ریشه در تجربیات گذشته، تربیت، فرهنگ یا انتظارات اجتماعی دارد.
برخی از این باورها عبارتند از:
1. ترس از تغییر: موفقیت اغلب با تغییرات بزرگ در زندگی همراه است و برخی افراد از این تغییرات میترسند، زیرا احساس میکنند کنترل خود را از دست میدهند یا با شرایط ناشناخته مواجه میشوند.
2. ترس از مسئولیت بیشتر: موفقیت ممکن است مسئولیتهای بیشتری به همراه داشته باشد. برخی افراد از این که نتوانند از عهده این مسئولیتها برآیند، میترسند.
3. ترس از قضاوت دیگران: برخی افراد نگران هستند که با موفقیتشان مورد قضاوت، حسادت یا انتقاد دیگران قرار بگیرند.
4. باورهای محدودکننده: برخی افراد باور دارند که لایق موفقیت نیستند یا موفقیت برای آنها غیرممکن است. این باورها ممکن است از تجربیات منفی گذشته یا پیامهای منفی از سوی خانواده و جامعه نشأت بگیرد.
5. ترس از شکست: گاهی اوقات ترس از موفقیت در واقع ترس از شکست است. برخی افراد نگران هستند که اگر موفق شوند، انتظارات بالاتری از آنها میرود و اگر نتوانند این انتظارات را برآورده کنند، شکست بخورند.
6. ترس از تنهایی: برخی افراد فکر میکنند که موفقیت ممکن است باعث دوری از دوستان، خانواده یا جامعه شود، زیرا احساس میکنند دیگران نمیتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند.
7. ترس از هویت جدید: موفقیت ممکن است نیازمند تغییر در هویت فردی باشد. برخی افراد از این که مجبور شوند خودشان را دوباره تعریف کنند، میترسند.
برای غلبه بر ترس از موفقیت، باید این باورها را شناسایی کرده و به تدریج آنها را تغییر دهیم.
✍ مدیران ایران
@success_pd
💢خوشبختی
چرا آدمهای موفق، لزوماً خوشحال نیستند؟ و چگونه برخی آدمها در شرایط بد و موقعیتهای ناپایدار، احساس خوشبختی میکنند؟
بسیاری از ما فکر میکنیم به واسطهی تغییر محیط، به خوشبختی خواهیم رسید. من و همسرم در سه کشور ایران، استرالیا و کانادا زندگی کردهایم. مشاهدات ما نشان میدهد که مهاجرت افراد، کمکی به احساس خوشبختی آنها نکرده است. در آمریکا که دارای یکی از مطلوبترین شرایط به لحاظ اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و محیطی است، روزانه ۲۰۰ میلیون قرص ضد افسردگی مصرف میشود. نسبت افسردگی در کشورهای توسعهیافتهی اسکاندیناوی نیز بالاست.
آدم هایی که احساس خوشبختی نمیکنند، محیط را مقصر میدانند، خود را قربانی میپندارند و منتظر منجی هستند. آنها که خود را خوشبخت میدانند معمولاً محیط را چالشگر (و نه مخرب) میبینند و به جای منجی به دنبال مربی (مثل کتاب، علم، الگو) میگردند.
آدمهای خوشبخت سه ویژگی دارند:
اول: نسبت به هستی، نگرش و طرز تفکر پویا دارند.
دوم: بیشتر از آنکه از جهان بخواهند، به آن میبخشند و فعالیتهای مهربانانه و بدون چشمداشت انجام میدهند.
سوم: قدردان داشتهها هستند و آنها را مدام به خود یادآوری میکنند.
این سه ویژگی را در هر نقطه از کرهی زمین داشته باشیم، خوشبخت خواهیم بود. باید توجه داشت این ویژگیها در مورد آدمهایی نیست که به نان شب محتاج هستند؛ آنها موضوع بحث جداگانهای دارند. بحث بر سر افرادی است که شرایط زیست معمولی دارند و قادر به رفع نیازهای اولیهی خود هستند، اما از زندگی رضایت ندارند.
متغیرهایی هستند که ما هیچ کنترلی روی آنها نداریم (مثل بخش قابلتوجهی از رفتار دیگران، ژنتیک، وضعیت بازار و دو سوم وضعیت سلامتمان). بعضی متغیرها هستند که ما روی آنها تا حدی نفوذ داریم (مثل یک سوم سلامت، بخشی جزئی از رفتار دیگران و مسائل مالی) و بعضی از متغیرها نیز هستند که ما تقریباً به طور کامل روی آنها نفوذ داریم (مثل اهداف و طرز فکر). افراد خوشبخت، عمدهی تمرکز خود را روی بخش سوم متغیرها میگذارند.
✍علی صاحبی
@success_pd
چرا آدمهای موفق، لزوماً خوشحال نیستند؟ و چگونه برخی آدمها در شرایط بد و موقعیتهای ناپایدار، احساس خوشبختی میکنند؟
بسیاری از ما فکر میکنیم به واسطهی تغییر محیط، به خوشبختی خواهیم رسید. من و همسرم در سه کشور ایران، استرالیا و کانادا زندگی کردهایم. مشاهدات ما نشان میدهد که مهاجرت افراد، کمکی به احساس خوشبختی آنها نکرده است. در آمریکا که دارای یکی از مطلوبترین شرایط به لحاظ اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و محیطی است، روزانه ۲۰۰ میلیون قرص ضد افسردگی مصرف میشود. نسبت افسردگی در کشورهای توسعهیافتهی اسکاندیناوی نیز بالاست.
آدم هایی که احساس خوشبختی نمیکنند، محیط را مقصر میدانند، خود را قربانی میپندارند و منتظر منجی هستند. آنها که خود را خوشبخت میدانند معمولاً محیط را چالشگر (و نه مخرب) میبینند و به جای منجی به دنبال مربی (مثل کتاب، علم، الگو) میگردند.
آدمهای خوشبخت سه ویژگی دارند:
اول: نسبت به هستی، نگرش و طرز تفکر پویا دارند.
دوم: بیشتر از آنکه از جهان بخواهند، به آن میبخشند و فعالیتهای مهربانانه و بدون چشمداشت انجام میدهند.
سوم: قدردان داشتهها هستند و آنها را مدام به خود یادآوری میکنند.
این سه ویژگی را در هر نقطه از کرهی زمین داشته باشیم، خوشبخت خواهیم بود. باید توجه داشت این ویژگیها در مورد آدمهایی نیست که به نان شب محتاج هستند؛ آنها موضوع بحث جداگانهای دارند. بحث بر سر افرادی است که شرایط زیست معمولی دارند و قادر به رفع نیازهای اولیهی خود هستند، اما از زندگی رضایت ندارند.
متغیرهایی هستند که ما هیچ کنترلی روی آنها نداریم (مثل بخش قابلتوجهی از رفتار دیگران، ژنتیک، وضعیت بازار و دو سوم وضعیت سلامتمان). بعضی متغیرها هستند که ما روی آنها تا حدی نفوذ داریم (مثل یک سوم سلامت، بخشی جزئی از رفتار دیگران و مسائل مالی) و بعضی از متغیرها نیز هستند که ما تقریباً به طور کامل روی آنها نفوذ داریم (مثل اهداف و طرز فکر). افراد خوشبخت، عمدهی تمرکز خود را روی بخش سوم متغیرها میگذارند.
✍علی صاحبی
@success_pd
💢۸ عادت که مغز شما را تخریب میکند
✅ اگر سلولهای مغزی تخریب و نابود شوند، دیگر جایگزین نمیشوند. بنابراین خیلی مهم است که بتوانیم به درستی از مغز خود محافظت و نگهداری کنیم.
✅ در مرحله نخست باید عوامل مخرب سلولهای مغزمان را بشناسیم تا بتوانیم در مرحله بعد از آنها اجتناب کنیم و عادتهای درست را جایگزینشان کنیم. در تصویر ۸ عادت اشتباه که موجب تخریب مغز میشوند معرفی شدهاند.
@success_pd
✅ اگر سلولهای مغزی تخریب و نابود شوند، دیگر جایگزین نمیشوند. بنابراین خیلی مهم است که بتوانیم به درستی از مغز خود محافظت و نگهداری کنیم.
✅ در مرحله نخست باید عوامل مخرب سلولهای مغزمان را بشناسیم تا بتوانیم در مرحله بعد از آنها اجتناب کنیم و عادتهای درست را جایگزینشان کنیم. در تصویر ۸ عادت اشتباه که موجب تخریب مغز میشوند معرفی شدهاند.
@success_pd
💢چرا هر رابطهای که واردش میشی پر از استرس میشه؟
■چند بار در روز کلمه "استرس" رو به کار میبری؟
- "رئیسم خیلی استرسزاست."
- "دوستم مغزم رو خورده، استرس گرفتم."
- "خانوادهم دیوونم کردن از بس استرس میدن."
□گاهی حتی توی جمعهای دوستانه، مسابقهی استرس برگزار میکنیم و هر کسی تلاش میکنه نشون بده که زندگیش چقدر پر از تنش و نگرانیه. اما یه سوال مهم: آیا این همه صحبت کردن دربارهی استرس واقعاً کمکی میکنه؟
●استرس طبیعی در برابر استرسی که خودت ایجاد میکنی.
زندگی پر از چالشهاییه که به طور طبیعی استرس به همراه دارن: بیماری، تصادف، شکست عاطفی و کلی موقعیت دیگه که خارج از کنترل ماست. توی این شرایط، استرس یه واکنش طبیعی محسوب میشه و کسی نمیتونه بهت بگه که چرا نگران یا مضطرب شدی.
○اما استرسی که توی رابطهها تجربه میکنی، داستان متفاوتی داره. این استرس اغلب از درون خودت میاد، نه از بیرون. تفاوتش اینه که وقتی استرسهای طبیعی پیش میان، ممکنه نتونی کاری بکنی. اما وقتی استرسهای درونی و رابطهای رو بشناسی، میتونی کنترلشون کنی و رابطهی سالمتری بسازی. اگه این کار رو نکنی، ممکنه همیشه توی یک چرخهی تکراری از اضطراب و استرس گیر بیفتی. حتی اگه شغل، شهر یا پارتنرت رو تغییر بدی، باز هم استرس همراهت میاد.
■تنشهای درونی، عامل اصلی استرس در رابطهها.
یکی از بزرگترین دلایل استرس توی رابطهها، تنشهای حلنشدهی درونیه. مثلاً بهجای اینکه مشکلی رو توی رابطهات حل کنی، اون رو نادیده میگیری و توی ذهنت نگه میداری. این تنشها مثل یه بمب ساعتی هستن که هر لحظه ممکنه منفجر بشن و باعث اضطراب، بیخوابی، تپش قلب یا حتی حملههای عصبی بشن.
□در ریشهی این تنشها دو نوع تعارض وجود داره:
• درگیری با خودت: یعنی میدونی یه رفتار برات ضرر داره، ولی نمیتونی جلوش رو بگیری. مثلاً برای کاهش اضطرابت پرخوری میکنی، یا کارهایی انجام میدی که بعداً ازشون پشیمون میشی. این تعارض باعث بیقراری و استرس دائمی میشه.
• ترس از درگیری با دیگران: شاید به خاطر ترس از تنهایی یا طرد شدن، مشکلات رابطهات رو پنهان کنی و سکوت کنی. این ترس معمولاً از تجربههای کودکی، ضربههای روحی یا الگوهای ارتباطی ناسالم نشأت میگیره. در نتیجه، به جای گفتوگو و حل مشکل، مدام از خواستههات میگذری و خودت رو قربانی میکنی که در نهایت، استرس بیشتری به همراه داره.
●۵ رفتار که استرس رابطههات رو بیشتر میکنه.
- دائم شکایت میکنی: همیشه یه چیزی برای ناله کردن داری و هیچوقت از چیزی راضی نیستی.
- کینه و ناراحتی رو توی دلت نگه میداری: احساس قربانی بودن و سرزنش کردن دیگران، باعث میشه مدام از درون خودت رو فرسوده کنی.
- خودت رو نادیده میگیری: همیشه نیازهای دیگران برات مهمتر از خودته و به خودت توجه نمیکنی.
- گوشهگیر میشی: وقتی استرس داری، خودت رو از اجتماع دور میکنی و کمتر با دیگران ارتباط میگیری.
- میخوای بقیه رو کنترل کنی: به جای گفتوگو، تلاش میکنی رفتار طرف مقابل رو کنترل کنی تا احساس امنیت بیشتری داشته باشی.
○چطور از این چرخهی استرس بیرون بیای؟
- جسورانه نیازهات رو مطرح کن: همهی درگیریها بد نیستن. گاهی صحبت کردن دربارهی مشکلات میتونه به حلشون کمک کنه.
- احساساتت رو زودتر بیان کن: نذار ناراحتیها و استرسها جمع بشن. هر چی زودتر دربارهشون حرف بزنی، راحتتر حل میشن.
- ریشهی ترسها و اضطرابهات رو پیدا کن: ببین چرا از گفتوگو دربارهی مشکلات فرار میکنی. آیا از طرد شدن میترسی؟ یا تجربههای بد گذشته روی تو اثر گذاشتن؟
- به جای دوری کردن، مشکلات رو حل کن: سکوت و کنارهگیری، مشکلات رو بدتر میکنه. دربارهشون با پارتنرت صحبت کن تا به هم نزدیکتر بشین.
- راههایی برای آرام کردن خودت پیدا کن: مدیتیشن، ورزش، نوشتن، یا هر کاری که بهت احساس آرامش میده، میتونه کمک کنه تا ذهنت رو از استرس خالی کنی.
@success_pd
■چند بار در روز کلمه "استرس" رو به کار میبری؟
- "رئیسم خیلی استرسزاست."
- "دوستم مغزم رو خورده، استرس گرفتم."
- "خانوادهم دیوونم کردن از بس استرس میدن."
□گاهی حتی توی جمعهای دوستانه، مسابقهی استرس برگزار میکنیم و هر کسی تلاش میکنه نشون بده که زندگیش چقدر پر از تنش و نگرانیه. اما یه سوال مهم: آیا این همه صحبت کردن دربارهی استرس واقعاً کمکی میکنه؟
●استرس طبیعی در برابر استرسی که خودت ایجاد میکنی.
زندگی پر از چالشهاییه که به طور طبیعی استرس به همراه دارن: بیماری، تصادف، شکست عاطفی و کلی موقعیت دیگه که خارج از کنترل ماست. توی این شرایط، استرس یه واکنش طبیعی محسوب میشه و کسی نمیتونه بهت بگه که چرا نگران یا مضطرب شدی.
○اما استرسی که توی رابطهها تجربه میکنی، داستان متفاوتی داره. این استرس اغلب از درون خودت میاد، نه از بیرون. تفاوتش اینه که وقتی استرسهای طبیعی پیش میان، ممکنه نتونی کاری بکنی. اما وقتی استرسهای درونی و رابطهای رو بشناسی، میتونی کنترلشون کنی و رابطهی سالمتری بسازی. اگه این کار رو نکنی، ممکنه همیشه توی یک چرخهی تکراری از اضطراب و استرس گیر بیفتی. حتی اگه شغل، شهر یا پارتنرت رو تغییر بدی، باز هم استرس همراهت میاد.
■تنشهای درونی، عامل اصلی استرس در رابطهها.
یکی از بزرگترین دلایل استرس توی رابطهها، تنشهای حلنشدهی درونیه. مثلاً بهجای اینکه مشکلی رو توی رابطهات حل کنی، اون رو نادیده میگیری و توی ذهنت نگه میداری. این تنشها مثل یه بمب ساعتی هستن که هر لحظه ممکنه منفجر بشن و باعث اضطراب، بیخوابی، تپش قلب یا حتی حملههای عصبی بشن.
□در ریشهی این تنشها دو نوع تعارض وجود داره:
• درگیری با خودت: یعنی میدونی یه رفتار برات ضرر داره، ولی نمیتونی جلوش رو بگیری. مثلاً برای کاهش اضطرابت پرخوری میکنی، یا کارهایی انجام میدی که بعداً ازشون پشیمون میشی. این تعارض باعث بیقراری و استرس دائمی میشه.
• ترس از درگیری با دیگران: شاید به خاطر ترس از تنهایی یا طرد شدن، مشکلات رابطهات رو پنهان کنی و سکوت کنی. این ترس معمولاً از تجربههای کودکی، ضربههای روحی یا الگوهای ارتباطی ناسالم نشأت میگیره. در نتیجه، به جای گفتوگو و حل مشکل، مدام از خواستههات میگذری و خودت رو قربانی میکنی که در نهایت، استرس بیشتری به همراه داره.
●۵ رفتار که استرس رابطههات رو بیشتر میکنه.
- دائم شکایت میکنی: همیشه یه چیزی برای ناله کردن داری و هیچوقت از چیزی راضی نیستی.
- کینه و ناراحتی رو توی دلت نگه میداری: احساس قربانی بودن و سرزنش کردن دیگران، باعث میشه مدام از درون خودت رو فرسوده کنی.
- خودت رو نادیده میگیری: همیشه نیازهای دیگران برات مهمتر از خودته و به خودت توجه نمیکنی.
- گوشهگیر میشی: وقتی استرس داری، خودت رو از اجتماع دور میکنی و کمتر با دیگران ارتباط میگیری.
- میخوای بقیه رو کنترل کنی: به جای گفتوگو، تلاش میکنی رفتار طرف مقابل رو کنترل کنی تا احساس امنیت بیشتری داشته باشی.
○چطور از این چرخهی استرس بیرون بیای؟
- جسورانه نیازهات رو مطرح کن: همهی درگیریها بد نیستن. گاهی صحبت کردن دربارهی مشکلات میتونه به حلشون کمک کنه.
- احساساتت رو زودتر بیان کن: نذار ناراحتیها و استرسها جمع بشن. هر چی زودتر دربارهشون حرف بزنی، راحتتر حل میشن.
- ریشهی ترسها و اضطرابهات رو پیدا کن: ببین چرا از گفتوگو دربارهی مشکلات فرار میکنی. آیا از طرد شدن میترسی؟ یا تجربههای بد گذشته روی تو اثر گذاشتن؟
- به جای دوری کردن، مشکلات رو حل کن: سکوت و کنارهگیری، مشکلات رو بدتر میکنه. دربارهشون با پارتنرت صحبت کن تا به هم نزدیکتر بشین.
- راههایی برای آرام کردن خودت پیدا کن: مدیتیشن، ورزش، نوشتن، یا هر کاری که بهت احساس آرامش میده، میتونه کمک کنه تا ذهنت رو از استرس خالی کنی.
@success_pd
💢موفقیت معمولا مسئلهای است مربوط به بعد از چهل سالگی!
🔸در فرهنگ امروزی جاافتاده است که آدمهای فوقالعاده موفق، از همان جوانی راهشان از بقیۀ معمولیها جداست. بسیاری از مشهورترین الگوهای موفقیت در دوران ما، کسانی مثل بیل گیتس، مارک زاکربرگ، ایلان ماسک یا تیلور سوئیفت، چنیناند. اما اگر دایرۀ دیدمان را بالاتر ببریم، تصویر دیگری میبینیم. واقعیت این است که نهتنها موفقیت، بلکه حتی نوآوری و نبوغ نیز چیزهایی هست که «عموماً» در سنین بالا به دست میآید.
🔸پژوهشگران دانمارکی در مطالعهای در سال ۲۰۱۹ نشان دادند که اکتشافات مهم برندگان جایزۀ نوبل، بهطور متوسط، در ۴۴سالگیشان رخ داده است. به عبارت دیگر، حتی تیزهوشترین افراد هم باید چند دهه تلاش کنند تا به سطحی از خبرگی برسند که بتوانند اکتشافات مهم انجام دهند.
🔸تحقیقات متعددی نشان دادهاند که موفقیتهای بزرگ، عموماً بعد از چهل سالگی رخ میدهند. هرجا که سر بچرخانید میتوانید نمونههایش را ببینید: کوپرنیک نظریۀ حرکت سیارات را در دهۀ ۶۰ حیات خود مطرح کرد؛ پل سزان اولین نقاشیهایش را وقتی فروخت که از پنجاهسالگی گذشته بود؛ ساموئل جانسون، یکی از بزرگترین نثرنویسان انگلیسی، قبل از چهلسالگی هیچ چیز مهمی ننوشته بود. این مثالها در دنیای کسبوکار چندین برابر است. ریچ کالگارد، نویسندۀ کتاب موفقیت دیرهنگام میگوید: گاهی برای رسیدن به خلاقیت باید راهی طولانی طی کنید.
🔸آرتور بروکس میگوید در طول تاریخ سه نوع موفقیت وجود دارد:
▪️ژانر «کودکان نابغه» که از سنین پایین به موفقیتهای بزرگ میرسند، کسانی مثل پیکاسو یا فیتزجرالد.
▪️نوع دوم، ژانر «اهداف دوگانه» است. کسانی که در زمینهای متخصص میشوند، اما ناگهان همهچیز را رها میکنند و مسیر کاملاً متفاوتی را میآزمایند. کسی مثل آلبرت شوایتزر از این دست است. او که فیلسوف و موسیقیدان و پزشک بزرگی بود، ناگهان تصمیم گرفت زندگیاش در اروپا را رها کند و بقیۀ عمرش را صرفِ مداوای مردم در فقیرترین مناطق آفریقا کند.
▪️دستۀ سوم «استادان» هستند.
🔸دیوید گالنسن، استاد اقتصاد دانشگاه شیکاگو، در کتاب خود با عنوان استادان پیر و نوابغ جوان مینویسد: استادان کسانی هستند مثل چارلز داروین، یا آلفرد هیچکاک که در ایام جوانی چندان موفق نیستند، اما خصوصیتی غریب دارند: هر چیزی را میآزمایند و میآموزند، سپس چیزی دیگر را مورد آزمایش قرار میدهند و نکات بیشتری میآموزند. آنها تمرکز اصلیشان بر خودِ روند یادگیری است.
🔸بسیاری از کسانی که دیر به موفقیت میرسند در میانسالی از زمین بلند میشوند و کمکم لذت کار متمرکز را میچشند. ولی چون گرفتار بندها و پیوندهای کسانی که زود به موفقیت میرسند نیستند، میتوانند نظرشان را تغییر دهند و دست به آزمایش مدلهای خودشان بزنند. آنها فرزانههای جستجوگری هستند که تا پایان عمر آرام نمینشینند.
✍منبع: tarjoman
@success_pd
🔸در فرهنگ امروزی جاافتاده است که آدمهای فوقالعاده موفق، از همان جوانی راهشان از بقیۀ معمولیها جداست. بسیاری از مشهورترین الگوهای موفقیت در دوران ما، کسانی مثل بیل گیتس، مارک زاکربرگ، ایلان ماسک یا تیلور سوئیفت، چنیناند. اما اگر دایرۀ دیدمان را بالاتر ببریم، تصویر دیگری میبینیم. واقعیت این است که نهتنها موفقیت، بلکه حتی نوآوری و نبوغ نیز چیزهایی هست که «عموماً» در سنین بالا به دست میآید.
🔸پژوهشگران دانمارکی در مطالعهای در سال ۲۰۱۹ نشان دادند که اکتشافات مهم برندگان جایزۀ نوبل، بهطور متوسط، در ۴۴سالگیشان رخ داده است. به عبارت دیگر، حتی تیزهوشترین افراد هم باید چند دهه تلاش کنند تا به سطحی از خبرگی برسند که بتوانند اکتشافات مهم انجام دهند.
🔸تحقیقات متعددی نشان دادهاند که موفقیتهای بزرگ، عموماً بعد از چهل سالگی رخ میدهند. هرجا که سر بچرخانید میتوانید نمونههایش را ببینید: کوپرنیک نظریۀ حرکت سیارات را در دهۀ ۶۰ حیات خود مطرح کرد؛ پل سزان اولین نقاشیهایش را وقتی فروخت که از پنجاهسالگی گذشته بود؛ ساموئل جانسون، یکی از بزرگترین نثرنویسان انگلیسی، قبل از چهلسالگی هیچ چیز مهمی ننوشته بود. این مثالها در دنیای کسبوکار چندین برابر است. ریچ کالگارد، نویسندۀ کتاب موفقیت دیرهنگام میگوید: گاهی برای رسیدن به خلاقیت باید راهی طولانی طی کنید.
🔸آرتور بروکس میگوید در طول تاریخ سه نوع موفقیت وجود دارد:
▪️ژانر «کودکان نابغه» که از سنین پایین به موفقیتهای بزرگ میرسند، کسانی مثل پیکاسو یا فیتزجرالد.
▪️نوع دوم، ژانر «اهداف دوگانه» است. کسانی که در زمینهای متخصص میشوند، اما ناگهان همهچیز را رها میکنند و مسیر کاملاً متفاوتی را میآزمایند. کسی مثل آلبرت شوایتزر از این دست است. او که فیلسوف و موسیقیدان و پزشک بزرگی بود، ناگهان تصمیم گرفت زندگیاش در اروپا را رها کند و بقیۀ عمرش را صرفِ مداوای مردم در فقیرترین مناطق آفریقا کند.
▪️دستۀ سوم «استادان» هستند.
🔸دیوید گالنسن، استاد اقتصاد دانشگاه شیکاگو، در کتاب خود با عنوان استادان پیر و نوابغ جوان مینویسد: استادان کسانی هستند مثل چارلز داروین، یا آلفرد هیچکاک که در ایام جوانی چندان موفق نیستند، اما خصوصیتی غریب دارند: هر چیزی را میآزمایند و میآموزند، سپس چیزی دیگر را مورد آزمایش قرار میدهند و نکات بیشتری میآموزند. آنها تمرکز اصلیشان بر خودِ روند یادگیری است.
🔸بسیاری از کسانی که دیر به موفقیت میرسند در میانسالی از زمین بلند میشوند و کمکم لذت کار متمرکز را میچشند. ولی چون گرفتار بندها و پیوندهای کسانی که زود به موفقیت میرسند نیستند، میتوانند نظرشان را تغییر دهند و دست به آزمایش مدلهای خودشان بزنند. آنها فرزانههای جستجوگری هستند که تا پایان عمر آرام نمینشینند.
✍منبع: tarjoman
@success_pd
💢آنچه را که انکار میکنید، شما را شکست می دهد، آنچه را که قبول میکنید، شما را تغییر می دهد.
✍کارل گوستاو یونگ
@success_pd
✍کارل گوستاو یونگ
@success_pd
Forwarded from Harmony HR
بیش از 600 فایل از جمله:
🟡 تحلیل و گریدینگ شغل
⚫️ کارسنجی و زمانسنجی
🟡 جذب، استخدام و جامعهپذیری
⚫️ برنامهریزی نیروی کار
🟡 آموزش، توسعه و مدیریت دانش
⚫️ مدل شایستگی و کانون ارزیابی
🟡مدیریت عملکرد و پاداش
⚫️ عارضهیابی و تحول سازمانی
🟡 جانشینپروری و مدیریت استعداد
⚫️ پیادهسازی استراتژی
🟡 طراحی سیستم حقوق و مزایا
⚫️ طبقهبندی شاغلین
🟡کارآموزی منابع انسانی
⚫️طراحی نظام پیشنهادات
🟡مدیریت ریسک، ایمنی و بهداشت
⚫️نگهداشت و خروج
🟡مدیریت سرمایه فکری
🎉 50% تخفیف ویژه به مناسب عید🎊
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from آکادمی اقتصاد ایران
💢۴ پیشنهاد غم انگیز برای سال ۱۴۰۴
مجتبی لشکربلوکی
بدون هر گونه مقدمه ای برويم سراغ ۴ پیشنهاد برای سال پیش رو. فقط قبلش این را بگویم که ببخشید که کمی تلخ است، ترجیح می دهم به جای آنکه امید واهی ایجاد کنم، نگرانی معقول ایجاد کنم و از تکنیک بدبینی سازنده استفاده کنم. بدبینی سازنده پارادکسیکال به نظر می رسد اما در حقیقت معنی اش این است که حقایق تلخ را باید گفت. نباید به بهانه امیدوار نگه داشتن خود و دیگران حقایق را کتمان کرد. اما بدبینی نباید منجر به فلج شدن شود بلکه باید منجر به کنش، ابتکار و خلاقیت شود. اما چهار پیشنهاد غمناک (که ایکاش کار به چنین توصیه هایی نمی کشید)؛
۱) تاب آوری روانی خود و دیگران را افزایش دهید!
سال آینده سالی سختی است (البته امیدوارم که پیش بینی ام خطا باشد). و اگر چنین باشد همه ما نیاز داریم که تاب آوری روانی خود را افزایش دهیم. تاب آوری روانی ظرفیتی است که به ما آدم ها کمک میکند تا در مواجهه با بحران ها، چالشها و استرسها، پایدار بمانیم و به حالت تعادل روانی بازگردیم. آموزههایی از روانشناسی، دین و فلسفه می تواند به ما کمک کند. خود من از پناهگاه دین استفاده میکنم، برای آنکه شکنندگی روانی خود را کاهش دهم. داشتن شبکه حمایتی برای دریافت پشتیبانی روانی و عاطفی نیز می تواند در تاب آوری روانی ما موثر باشد. در ضمن هوای دیگران را داشته باشید. بیشتر از سال پیش! به ويژه هوای آنهایی که می دانید آسیبپذیرتر، تنهاتر و شکستهترند تا جایی که می شود و توانید! حتی شده با یک آغوش، با یک نان سنگگ با یک پیامک!
۲) تاب آوری مالی خود را تضمین کنید!
سال آینده سال سختی برای کسب وکارها نیز خواهد بود (مجددا امیدوارم که پیشبینیام از خطا از آب در بیاید) و اگر چنین باشد با تورم، رکود، اخراج، بیکاری و عدم پرداخت منظم حقوق ها روبرو خواهیم بود لازم داریم که تاب آوری اقتصادی خود را تقویت کنیم. دو پیشنهاد برای شروع:
• یک حساب ذخیره استراتژیک داشته باشید، اول پس انداز کنید (البته اگر می توانید) و سپس باقی مانده را خرج کنید (می دانم که برای خیلی از خانواده ها امکان پس انداز وجود ندارد) این حساب ذخیره استراتژیک می تواند شما را در برابر حوادث غیرقابل پیش بینی در حاشیه امن نگاه دارد.
• مهارتهای سرمایه گذاری خود را تقویت کنید. آموزش ببینید (به اندازه کافی آموزش های رایگان در دسترس ما و در اینترنت هست) و هوش و دانش مالی خود را تقویت کنید. از همین اندک پولی که در اختیارمان هست باید محافظت کنیم.
۳) دگردوستی اقتصادی را جدی بگیرید!
میلیون ها نفر در ایران زیر خط فقر زندگی می کنند و ممکن است که سال بعد بیشتر هم شود. اکنون زمان آزمون انسانیت ماست. چگونه؟ آزمون دگردوستی. اما این دگردوستی باید موثر باشد. پیتر سینگر فیلسوف اخلاقگرای استرالیایی، نظریه ای دارد به نام دگردوستی مؤثر و تأکید دارد که کمک به دیگران باید به شیوهای انجام شود که بیشترین تأثیر مثبت را داشته باشد. یعنی باید بین «مهربانی اخلاقی» و «محاسبات ریاضی» ترکیب کرد وگرنه ممکن است در دام احساسات، عواطف، کوتاه مدت نگری و سوگیری اطلاعات در دسترس بیفتیم. باید برای انجام کار خیر و تخصیص منابع محدودمان عاقلانه، دقیق و اقتصادی عمل کنیم. کمک به دیگران باید بر اساس دادهها و تحلیل باشد، نه صرفاً بر اساس احساسات یا سنتها و عادت ها! فقط پول دادن مهم نیست بلکه باید اطمینان حاصل کنیم که پول را به بهترین و مطمئن ترین شیوه ممکن تخصیص می دهیم خود من مدت هاست که دیگر مستقیم به کسی کمک نمی کنم چرا که فکر می کنم نهادهای تخصصی (خیریه ها و موسسات نیکوکاری) تخصص، تجربه بیشتر و سوگیری و تصمیم گیری هیجانی کمتری دارند. چند موسسه خیریه مطمئن را یافته ام و کمک های خود را به آنان تخصیص می دهم.
۴) توسعه مهارتی رو فراموش نکنید!
دنیا آشفته است. اگر بخواهید فقط اخبار را بخوانید، در مورد اخبار و تحولات و تغییرات و سخنرانی این و نامه آن فکر کنید سال می آید و می رود. برای خود برنامه بگذارید لابه لای همه رخدادها، بحران ها، شلیک موشک ها و هجوم بی امان اخبار منفی و ناامیدکننده، چند مهارت کلیدی خود را توسعه دهید. به عنوان مثال ممکن است برای خود هدف گذاری کنید که تا آخر امسال دانش تان را نسبت به هوش مصنوعی افزایش دهید و از ابزارهای هوش مصنوعی در حوزه تخصصی تان استفاده کنید و مهارت تصمیم گیری و حل مساله تان را بهبود دهید. روزها می آیند و می روند و ما نباید در روزمرگی ها غرق شویم.
باید امیدوار، تاب آور، کنشگر، دگردوست، خلاق، توسعه آفرین (به جای توسعهخواه) و توانمند باشیم و بمانیم تا خداوند سال های بهتری را برای ما رقم بزند؛ یا محول الحول و الاحوال؛ حول حالنا الی احسن الحال!
@monetary_academy
مجتبی لشکربلوکی
بدون هر گونه مقدمه ای برويم سراغ ۴ پیشنهاد برای سال پیش رو. فقط قبلش این را بگویم که ببخشید که کمی تلخ است، ترجیح می دهم به جای آنکه امید واهی ایجاد کنم، نگرانی معقول ایجاد کنم و از تکنیک بدبینی سازنده استفاده کنم. بدبینی سازنده پارادکسیکال به نظر می رسد اما در حقیقت معنی اش این است که حقایق تلخ را باید گفت. نباید به بهانه امیدوار نگه داشتن خود و دیگران حقایق را کتمان کرد. اما بدبینی نباید منجر به فلج شدن شود بلکه باید منجر به کنش، ابتکار و خلاقیت شود. اما چهار پیشنهاد غمناک (که ایکاش کار به چنین توصیه هایی نمی کشید)؛
۱) تاب آوری روانی خود و دیگران را افزایش دهید!
سال آینده سالی سختی است (البته امیدوارم که پیش بینی ام خطا باشد). و اگر چنین باشد همه ما نیاز داریم که تاب آوری روانی خود را افزایش دهیم. تاب آوری روانی ظرفیتی است که به ما آدم ها کمک میکند تا در مواجهه با بحران ها، چالشها و استرسها، پایدار بمانیم و به حالت تعادل روانی بازگردیم. آموزههایی از روانشناسی، دین و فلسفه می تواند به ما کمک کند. خود من از پناهگاه دین استفاده میکنم، برای آنکه شکنندگی روانی خود را کاهش دهم. داشتن شبکه حمایتی برای دریافت پشتیبانی روانی و عاطفی نیز می تواند در تاب آوری روانی ما موثر باشد. در ضمن هوای دیگران را داشته باشید. بیشتر از سال پیش! به ويژه هوای آنهایی که می دانید آسیبپذیرتر، تنهاتر و شکستهترند تا جایی که می شود و توانید! حتی شده با یک آغوش، با یک نان سنگگ با یک پیامک!
۲) تاب آوری مالی خود را تضمین کنید!
سال آینده سال سختی برای کسب وکارها نیز خواهد بود (مجددا امیدوارم که پیشبینیام از خطا از آب در بیاید) و اگر چنین باشد با تورم، رکود، اخراج، بیکاری و عدم پرداخت منظم حقوق ها روبرو خواهیم بود لازم داریم که تاب آوری اقتصادی خود را تقویت کنیم. دو پیشنهاد برای شروع:
• یک حساب ذخیره استراتژیک داشته باشید، اول پس انداز کنید (البته اگر می توانید) و سپس باقی مانده را خرج کنید (می دانم که برای خیلی از خانواده ها امکان پس انداز وجود ندارد) این حساب ذخیره استراتژیک می تواند شما را در برابر حوادث غیرقابل پیش بینی در حاشیه امن نگاه دارد.
• مهارتهای سرمایه گذاری خود را تقویت کنید. آموزش ببینید (به اندازه کافی آموزش های رایگان در دسترس ما و در اینترنت هست) و هوش و دانش مالی خود را تقویت کنید. از همین اندک پولی که در اختیارمان هست باید محافظت کنیم.
۳) دگردوستی اقتصادی را جدی بگیرید!
میلیون ها نفر در ایران زیر خط فقر زندگی می کنند و ممکن است که سال بعد بیشتر هم شود. اکنون زمان آزمون انسانیت ماست. چگونه؟ آزمون دگردوستی. اما این دگردوستی باید موثر باشد. پیتر سینگر فیلسوف اخلاقگرای استرالیایی، نظریه ای دارد به نام دگردوستی مؤثر و تأکید دارد که کمک به دیگران باید به شیوهای انجام شود که بیشترین تأثیر مثبت را داشته باشد. یعنی باید بین «مهربانی اخلاقی» و «محاسبات ریاضی» ترکیب کرد وگرنه ممکن است در دام احساسات، عواطف، کوتاه مدت نگری و سوگیری اطلاعات در دسترس بیفتیم. باید برای انجام کار خیر و تخصیص منابع محدودمان عاقلانه، دقیق و اقتصادی عمل کنیم. کمک به دیگران باید بر اساس دادهها و تحلیل باشد، نه صرفاً بر اساس احساسات یا سنتها و عادت ها! فقط پول دادن مهم نیست بلکه باید اطمینان حاصل کنیم که پول را به بهترین و مطمئن ترین شیوه ممکن تخصیص می دهیم خود من مدت هاست که دیگر مستقیم به کسی کمک نمی کنم چرا که فکر می کنم نهادهای تخصصی (خیریه ها و موسسات نیکوکاری) تخصص، تجربه بیشتر و سوگیری و تصمیم گیری هیجانی کمتری دارند. چند موسسه خیریه مطمئن را یافته ام و کمک های خود را به آنان تخصیص می دهم.
۴) توسعه مهارتی رو فراموش نکنید!
دنیا آشفته است. اگر بخواهید فقط اخبار را بخوانید، در مورد اخبار و تحولات و تغییرات و سخنرانی این و نامه آن فکر کنید سال می آید و می رود. برای خود برنامه بگذارید لابه لای همه رخدادها، بحران ها، شلیک موشک ها و هجوم بی امان اخبار منفی و ناامیدکننده، چند مهارت کلیدی خود را توسعه دهید. به عنوان مثال ممکن است برای خود هدف گذاری کنید که تا آخر امسال دانش تان را نسبت به هوش مصنوعی افزایش دهید و از ابزارهای هوش مصنوعی در حوزه تخصصی تان استفاده کنید و مهارت تصمیم گیری و حل مساله تان را بهبود دهید. روزها می آیند و می روند و ما نباید در روزمرگی ها غرق شویم.
باید امیدوار، تاب آور، کنشگر، دگردوست، خلاق، توسعه آفرین (به جای توسعهخواه) و توانمند باشیم و بمانیم تا خداوند سال های بهتری را برای ما رقم بزند؛ یا محول الحول و الاحوال؛ حول حالنا الی احسن الحال!
@monetary_academy
Forwarded from هوش مصنوعی در کسب وکار
💢جنون نوروزی را تجربه کنید!
طرف دیوانه است! ما عموما تصورمان این است که اگر با خودمان حرف بزنیم دیوانه ایم! اما ظاهرا دانشمندان دیدگاه دیگری دارند. روانپژوه و استاد دانشگاه بامبرگ آلمان چند سال پیش آزمایشی با گروهی از دانشجویان خود انجام داد. او به آنان وظیفه داد که ایستگاهی برای دوچرخهها طراحی کنند. برخی از دانشجویان اجازه داشتند در حال کار با خود حرف بزنند و بقیه نه. در پایان کار دانشجویانی که اجازه حرف زدن با خود را داشتند، طرحهای بسیار بهتری ارائه دادند.
او معتقد است که علت این پدیده، عجیب نیست و پیشاپیش می شد حدس زد کسانی که در جریان کار با خود حرف میزنند، فقط واژهنمیسازند، بلکه اندیشه و تصویر هم میسازند. او میافزاید: «همه چیز مشخصتر میشود. ما مسایل را بهتر درک میکنیم و راهحلها را آسانتر خلق می کنیم.
این پژوهشگر میگوید افرادی هستند که نام کوچک خود را صدا میکنند و از خود چیزی میپرسند و خود به آن پاسخ میدهند. او برای نمونه به دوستی به نام مارکو اشاره میکند که با خودش حرف میزند و مثلا میگوید: سلام مارکو. خب حالا بگو ببینم، جواب این مساله می تواند چه باشد؟ مارکو به این ترتیب خودش را به چالش فکری میطلبد و بعد به خودش پاسخ میدهد.
بنابراین یکی دیگر از کارکردهای حرف زدن با خود، ایجاد انگیزه و میل در خویشتن است. در این زمینه اما باید مراقب صورت بندی جملات بود. برای نمونه جملاتی مانند: «آخه چقدر احمقی، دفعه بعد کار را بهتر انجام بده ابله!». این نوع صورت بندیها معمولا کمکی نمیکنند.
حرف زدن با خود همچنین نقش سوپاپ را دارد؛ به گفته این پروفسور دانشگاه، حرف زدن با خود همچنین نقش سوپاپی را دارد که آدمی با آن احساس خود را بیان و خود را در موقعیتهای ترس، عدماطمینان، شرم و همدردی تخلیه میکند. بنابراین یکی دیگر از کارکردهای حرف زدن با خود، کاهش استرس، ناراحتی و درد است (رفرنس)
⭕️تجویز راهبردی
نوروز فرصت خوبی است برای تازه شدن دیدارها. اما نوروز شما نوروز نخواهد شد مگر اینکه حتما به دیدار یک نفر بروید و متاسفانه بیشتر ما، فرصت نمی کنیم که این فرد را در طول ایام عید ملاقات کنیم. آنقدر درگیر دید و بازدیدهای همیشگی، برنامه های تلویزیونی پشت سر هم و مسافرت هستیم که این فرد در لیست ما، نفر آخر قرار می گیرد و در انتها نیز مانند همیشه فراموش می شود. بهمین خاطر است که شاعر دوست داشتنی؛ قیصر امین پور سروده است:
دیر گاهی است که اُفتاده ام از خویش به دور!
شاید این عید، به دیدارِ خودم هم بروم
درست است، مهم ترین فردی که باید به دیدارش برویم و از حالش بپرسیم: خودمان هستیم.
برای اینکه این دیدار، دیدار خوبی باشد این شش نکته را رعایت کنید:
1- وقت ويژه ای را برای وی در نظر بگیرید. سعی کنید در ایام عید زمان خوبی را که سرحال و با انرژی هستید و سرتان شلوغ نیست را برای این دیدار انتخاب کنید. در طول سال که به او سر نزده اید دست کم در ایام عید زمان خوبی را برای وی کنار بگذارید. یک پیشنهاد می تواند صبح های زود قبل از اینکه بقیه بیدار شوند باشد.
2- وقتی به دیدار خودتان رفتید، بگذارید او حرف بزند. به حرف هایش گوش کنید. او یک سال شاید هم بیشتر است که حرف نزده است. بگذارید بیرون بریزد و راحت شود. با حوصله به دغدغه هایش، غرغرهایش، آرزوهایش و اهدافش گوش کنید. دقت کنید که حرف زدن نقش سوپاپ احساسی را بازی می کند. به ويژه بگذارید راجع به ترس هایش، اشتباهاتش، شرم هایش حرف بزند.
3- خودتان را با نام کوچک صدا کنید و این سوال را از خود بپرسید: چه اهدافی برای سال جدید برای خودت در نظر گرفته ای؟ می خواهی در ارتباط های پنج گانه ات (با خدا، با خودت، با خانواده، با جامعه و در نهایت با جهان) چه کنی؟ سر فرصت به حرف هایش گوش کن. چون بعد از دیدار باید بلافاصله آن ها را بنویسی. اگر بتوانید کنار دست تان کاغذ هم باشد بد نیست حداقل کلیدواژه ها را بنویسید.
4- وقتی صحبت هایش تمام شد (می تواند در جلسه دوم باشد)، حالا مورد به مورد درباره اهدافش دقیق تر بپرس. مثلا بپرس که فلان هدفی که اشاره کردی، دقیقا چقدر؟ در چه زمانی؟ چگونه؟
5- قرارهای بعدی با خودتان بگذارید هر فصل یک دیدار. انتهای بهار، انتهای تابستان و انتهای پاییزان و دوباره در تعطیلات سال نو بعدی.
6- هیچ ایرادی ندارد که گاهی اوقات بلند بلند هم با خود صحبت کنید که گفته اند: همچو مجنون گفتگو با خویشتن باید مرا. بگذارید یک روز در سال دیوانه به نظر برسید. اگر دوست داشتید می توانید بنشینید یا اینکه خودتان را به یک پیاده روی و سپس یک فنجان چای دعوت کنید. مهم این است که در بهترین و شاداب ترین حالت با خود دیدار کنید.
سه روز در سال دیوانه باشید، 362 روز دیگر را فرصت دارید عاقل باشید.
✍مجتبی لشکربلوکی
@management_ai
طرف دیوانه است! ما عموما تصورمان این است که اگر با خودمان حرف بزنیم دیوانه ایم! اما ظاهرا دانشمندان دیدگاه دیگری دارند. روانپژوه و استاد دانشگاه بامبرگ آلمان چند سال پیش آزمایشی با گروهی از دانشجویان خود انجام داد. او به آنان وظیفه داد که ایستگاهی برای دوچرخهها طراحی کنند. برخی از دانشجویان اجازه داشتند در حال کار با خود حرف بزنند و بقیه نه. در پایان کار دانشجویانی که اجازه حرف زدن با خود را داشتند، طرحهای بسیار بهتری ارائه دادند.
او معتقد است که علت این پدیده، عجیب نیست و پیشاپیش می شد حدس زد کسانی که در جریان کار با خود حرف میزنند، فقط واژهنمیسازند، بلکه اندیشه و تصویر هم میسازند. او میافزاید: «همه چیز مشخصتر میشود. ما مسایل را بهتر درک میکنیم و راهحلها را آسانتر خلق می کنیم.
این پژوهشگر میگوید افرادی هستند که نام کوچک خود را صدا میکنند و از خود چیزی میپرسند و خود به آن پاسخ میدهند. او برای نمونه به دوستی به نام مارکو اشاره میکند که با خودش حرف میزند و مثلا میگوید: سلام مارکو. خب حالا بگو ببینم، جواب این مساله می تواند چه باشد؟ مارکو به این ترتیب خودش را به چالش فکری میطلبد و بعد به خودش پاسخ میدهد.
بنابراین یکی دیگر از کارکردهای حرف زدن با خود، ایجاد انگیزه و میل در خویشتن است. در این زمینه اما باید مراقب صورت بندی جملات بود. برای نمونه جملاتی مانند: «آخه چقدر احمقی، دفعه بعد کار را بهتر انجام بده ابله!». این نوع صورت بندیها معمولا کمکی نمیکنند.
حرف زدن با خود همچنین نقش سوپاپ را دارد؛ به گفته این پروفسور دانشگاه، حرف زدن با خود همچنین نقش سوپاپی را دارد که آدمی با آن احساس خود را بیان و خود را در موقعیتهای ترس، عدماطمینان، شرم و همدردی تخلیه میکند. بنابراین یکی دیگر از کارکردهای حرف زدن با خود، کاهش استرس، ناراحتی و درد است (رفرنس)
⭕️تجویز راهبردی
نوروز فرصت خوبی است برای تازه شدن دیدارها. اما نوروز شما نوروز نخواهد شد مگر اینکه حتما به دیدار یک نفر بروید و متاسفانه بیشتر ما، فرصت نمی کنیم که این فرد را در طول ایام عید ملاقات کنیم. آنقدر درگیر دید و بازدیدهای همیشگی، برنامه های تلویزیونی پشت سر هم و مسافرت هستیم که این فرد در لیست ما، نفر آخر قرار می گیرد و در انتها نیز مانند همیشه فراموش می شود. بهمین خاطر است که شاعر دوست داشتنی؛ قیصر امین پور سروده است:
دیر گاهی است که اُفتاده ام از خویش به دور!
شاید این عید، به دیدارِ خودم هم بروم
درست است، مهم ترین فردی که باید به دیدارش برویم و از حالش بپرسیم: خودمان هستیم.
برای اینکه این دیدار، دیدار خوبی باشد این شش نکته را رعایت کنید:
1- وقت ويژه ای را برای وی در نظر بگیرید. سعی کنید در ایام عید زمان خوبی را که سرحال و با انرژی هستید و سرتان شلوغ نیست را برای این دیدار انتخاب کنید. در طول سال که به او سر نزده اید دست کم در ایام عید زمان خوبی را برای وی کنار بگذارید. یک پیشنهاد می تواند صبح های زود قبل از اینکه بقیه بیدار شوند باشد.
2- وقتی به دیدار خودتان رفتید، بگذارید او حرف بزند. به حرف هایش گوش کنید. او یک سال شاید هم بیشتر است که حرف نزده است. بگذارید بیرون بریزد و راحت شود. با حوصله به دغدغه هایش، غرغرهایش، آرزوهایش و اهدافش گوش کنید. دقت کنید که حرف زدن نقش سوپاپ احساسی را بازی می کند. به ويژه بگذارید راجع به ترس هایش، اشتباهاتش، شرم هایش حرف بزند.
3- خودتان را با نام کوچک صدا کنید و این سوال را از خود بپرسید: چه اهدافی برای سال جدید برای خودت در نظر گرفته ای؟ می خواهی در ارتباط های پنج گانه ات (با خدا، با خودت، با خانواده، با جامعه و در نهایت با جهان) چه کنی؟ سر فرصت به حرف هایش گوش کن. چون بعد از دیدار باید بلافاصله آن ها را بنویسی. اگر بتوانید کنار دست تان کاغذ هم باشد بد نیست حداقل کلیدواژه ها را بنویسید.
4- وقتی صحبت هایش تمام شد (می تواند در جلسه دوم باشد)، حالا مورد به مورد درباره اهدافش دقیق تر بپرس. مثلا بپرس که فلان هدفی که اشاره کردی، دقیقا چقدر؟ در چه زمانی؟ چگونه؟
5- قرارهای بعدی با خودتان بگذارید هر فصل یک دیدار. انتهای بهار، انتهای تابستان و انتهای پاییزان و دوباره در تعطیلات سال نو بعدی.
6- هیچ ایرادی ندارد که گاهی اوقات بلند بلند هم با خود صحبت کنید که گفته اند: همچو مجنون گفتگو با خویشتن باید مرا. بگذارید یک روز در سال دیوانه به نظر برسید. اگر دوست داشتید می توانید بنشینید یا اینکه خودتان را به یک پیاده روی و سپس یک فنجان چای دعوت کنید. مهم این است که در بهترین و شاداب ترین حالت با خود دیدار کنید.
سه روز در سال دیوانه باشید، 362 روز دیگر را فرصت دارید عاقل باشید.
✍مجتبی لشکربلوکی
@management_ai
Forwarded from مدیریت رفتار سازمانی
💢شش لباس دور ریختنی که باید آن را در سال جدید به آتش کشید!
سال نو، فرصتی است برای پوشیدن لباس های نو و کنار گذاشتن کهنه ها
لباس ها، فقط کت و شلوار و پیراهن نیستند. لباس ها، عادت های ما هستند. می شود عادت های قدیمی و ذهنیت های کهنه را کنار گذاشت و رفتارهای جدید را تجربه کرد.
بنابراین به سراغ کمد ذهنیت ها و عادت هایتان بروید. دربش را باز کنید. کمی از آن فاصله بگیرید و از دور به آن ها خودتان نگاه کنید. شاید این لباس ها، باید دور انداخته شوند:
»» لباس انتظار برای شانس
اگر فکر می کنیم که آدم های موفق در اثر شانس به موفقیت رسیده اند سخت در اشتباهیم. کافیست زندگی هر کدام از کارآفرینان را بخوانیم موفقیت از عرق کردن و تلاش کردن و شکست خوردن به دست آمده. شانس، فرصت هایی است که یک ذهن آماده و کارکرده روی هوا می زند و نه صرفا یک انسان منتظر و خواب آلوده. خلاصه آنکه شما باید بروید در خانه شانس در بزنید و نه برعکس.
»» لباس کمالگرایی افراطی
کمالگرایی افراطی یعنی من باید در یک موضوع/زمینه/حوزه، به 100% برسم اگر نرسم باید آن را کنار بگذارم. لباس جدید می تواند این باشد: فقط یک پله بیشتر با گام های استوار.
»» لباس اهداف حقیر و مبتذل
این عادت فکری باعث می شود که هدف گذاری های کوچک یا مبتذل انجام دهیم. مثلا اگر در سبد اهدافمان فقط خانه و مدرک و شهرت است، یک جای کار ایراد دارد، انسان بودنِ انسان به داشتن اهداف فرافردی و فراخانوادگی است. به جایش عادت اهداف فراگیر را جایگزین کنید. بزرگ باشید و جهانی بیاندیشید. در جهان امروز که شبکه های اجتماعی در دسترس ماست برای آن که در سطح جهانی عمل کنیم، همه چیز آماده است.
»» لباس دروغ
دروغ روح آدمی را متلاشی می کند، لابد می پرسید چگونه؟ دروغ باعث می شود بین گفتار و باور شکاف بوجود بیاید. تکرار آن باعث می شود که این شکاف به سایر ارکان وجود آدمی نیز سرایت کند اما جمله شکاف بین گفتار و عمل (که می شود خیانت و عدم انجام تعهدات) و شکاف بین باور و گفتار (که می شود دو رویی) و شکاف بین ... دروغ سرآغاز متلاشی شدن روح است. لباس صداقت را بر جان خود بپوشانیم.
»» لباس تکرار دیگران و تقلید
پوشیدن این لباس باعث می شود که هر چه بیشتر شبیه به دیگران شویم. خودمان نباشیم بلکه دیگران را زندگی کنیم. باید جسور بود. لباس تقلید را درید و خودمان برای خودمان تصمیم گیری کنیم. خداوند هر کدام از ما را به صورت یکتا و تکرار نشدنی خلق کرده است.
»» لباس ترس از شکست
شکست ناشی از زمین خوردن نیست. وقتی شکست میخوریم که هیچوقت بلند نشویم. ریسک نکردن بزرگترین ریسکی است که میتوانیم انجام دهیم. بنابراین در سال جدید، چند تجربه جسورانه برای خودمان تعریف کنیم. حتی اگر در آن ها موفق نشدیم، موفق شده ایم که ترس از شکست را در خودمان بکشیم.
»» و عینک نقطه ضعف
علاوه بر آن شش لباس، در کمد لباس تان ممکن است عینک نقطه ضعف هم باشد آن را بیابید و بشکنید و دور بریزید. همه ما نقاط ضعفی داریم. اما توجه به نقاط ضعف باعث می شود که نقاط قوت خود را نبینیم. سال جدید را بگذارید سال تمرکز بر نقاط قوت. بپرسید با توجه به نقاط قوتم چه کاری می توانم انجام دهم؟
☑️⭕️فراموش نکنیم، این جان آدمی است که باید نو شود و نو بماند و گرنه تحویل سال جز گردش ایام و چرخش زمین نیست. از همین روست که گفته اند: نوروز بمانید که نورزو شمایید! از روی این جمله آخر رد نشوید. 30 ثانیه تامل کنید. نوروز هدیه خداوند به ماست و نوشدن و نو ماندن هدیه ما به اوست.
✏️دکتر مجتبی لشکربلوکی
@organizationalbehavior
سال نو، فرصتی است برای پوشیدن لباس های نو و کنار گذاشتن کهنه ها
لباس ها، فقط کت و شلوار و پیراهن نیستند. لباس ها، عادت های ما هستند. می شود عادت های قدیمی و ذهنیت های کهنه را کنار گذاشت و رفتارهای جدید را تجربه کرد.
بنابراین به سراغ کمد ذهنیت ها و عادت هایتان بروید. دربش را باز کنید. کمی از آن فاصله بگیرید و از دور به آن ها خودتان نگاه کنید. شاید این لباس ها، باید دور انداخته شوند:
»» لباس انتظار برای شانس
اگر فکر می کنیم که آدم های موفق در اثر شانس به موفقیت رسیده اند سخت در اشتباهیم. کافیست زندگی هر کدام از کارآفرینان را بخوانیم موفقیت از عرق کردن و تلاش کردن و شکست خوردن به دست آمده. شانس، فرصت هایی است که یک ذهن آماده و کارکرده روی هوا می زند و نه صرفا یک انسان منتظر و خواب آلوده. خلاصه آنکه شما باید بروید در خانه شانس در بزنید و نه برعکس.
»» لباس کمالگرایی افراطی
کمالگرایی افراطی یعنی من باید در یک موضوع/زمینه/حوزه، به 100% برسم اگر نرسم باید آن را کنار بگذارم. لباس جدید می تواند این باشد: فقط یک پله بیشتر با گام های استوار.
»» لباس اهداف حقیر و مبتذل
این عادت فکری باعث می شود که هدف گذاری های کوچک یا مبتذل انجام دهیم. مثلا اگر در سبد اهدافمان فقط خانه و مدرک و شهرت است، یک جای کار ایراد دارد، انسان بودنِ انسان به داشتن اهداف فرافردی و فراخانوادگی است. به جایش عادت اهداف فراگیر را جایگزین کنید. بزرگ باشید و جهانی بیاندیشید. در جهان امروز که شبکه های اجتماعی در دسترس ماست برای آن که در سطح جهانی عمل کنیم، همه چیز آماده است.
»» لباس دروغ
دروغ روح آدمی را متلاشی می کند، لابد می پرسید چگونه؟ دروغ باعث می شود بین گفتار و باور شکاف بوجود بیاید. تکرار آن باعث می شود که این شکاف به سایر ارکان وجود آدمی نیز سرایت کند اما جمله شکاف بین گفتار و عمل (که می شود خیانت و عدم انجام تعهدات) و شکاف بین باور و گفتار (که می شود دو رویی) و شکاف بین ... دروغ سرآغاز متلاشی شدن روح است. لباس صداقت را بر جان خود بپوشانیم.
»» لباس تکرار دیگران و تقلید
پوشیدن این لباس باعث می شود که هر چه بیشتر شبیه به دیگران شویم. خودمان نباشیم بلکه دیگران را زندگی کنیم. باید جسور بود. لباس تقلید را درید و خودمان برای خودمان تصمیم گیری کنیم. خداوند هر کدام از ما را به صورت یکتا و تکرار نشدنی خلق کرده است.
»» لباس ترس از شکست
شکست ناشی از زمین خوردن نیست. وقتی شکست میخوریم که هیچوقت بلند نشویم. ریسک نکردن بزرگترین ریسکی است که میتوانیم انجام دهیم. بنابراین در سال جدید، چند تجربه جسورانه برای خودمان تعریف کنیم. حتی اگر در آن ها موفق نشدیم، موفق شده ایم که ترس از شکست را در خودمان بکشیم.
»» و عینک نقطه ضعف
علاوه بر آن شش لباس، در کمد لباس تان ممکن است عینک نقطه ضعف هم باشد آن را بیابید و بشکنید و دور بریزید. همه ما نقاط ضعفی داریم. اما توجه به نقاط ضعف باعث می شود که نقاط قوت خود را نبینیم. سال جدید را بگذارید سال تمرکز بر نقاط قوت. بپرسید با توجه به نقاط قوتم چه کاری می توانم انجام دهم؟
☑️⭕️فراموش نکنیم، این جان آدمی است که باید نو شود و نو بماند و گرنه تحویل سال جز گردش ایام و چرخش زمین نیست. از همین روست که گفته اند: نوروز بمانید که نورزو شمایید! از روی این جمله آخر رد نشوید. 30 ثانیه تامل کنید. نوروز هدیه خداوند به ماست و نوشدن و نو ماندن هدیه ما به اوست.
✏️دکتر مجتبی لشکربلوکی
@organizationalbehavior
💢سبک باشیم و روان؛
رها باشیم و جاری؛
آسوده باشیم و در حرکت؛
.
جهان در گذر است و ما رسالتی جز عبور در این جهان نداریم.
عبور به معنای دیدنو شنیدنو گذشتن، با قصد «بِهْ» شدن.
.
" *سال نو مبارک* "
@success_pd
رها باشیم و جاری؛
آسوده باشیم و در حرکت؛
.
جهان در گذر است و ما رسالتی جز عبور در این جهان نداریم.
عبور به معنای دیدنو شنیدنو گذشتن، با قصد «بِهْ» شدن.
.
" *سال نو مبارک* "
@success_pd
💢برای بالا بردن اعتماد به نفس میتونیم این کارها رو تمرین کنیم:
• الگوهای فکری که باعث شدند به خودتان شک کنید یا بیش از حد به خودتان سخت بگیرید را پیدا کنید.
• از خودتان بپرسید چرا اعتماد به نفس ندارید و دلیلش را پیدا کنید.
• به آدمهایی فکر کنید که اعتماد به نفسشان بدون اینکه دستاوردی داشته باشند بالاست.
• شمرده حرف بزنید و بین صحبتهایتان مکث کنید.
• اگر رفتار دیگران اذیتتان میکند رودربایستی را کنار گذاشته و آن را مطرح کنید.
• مثبت فکر کنید و فکرهای منفی مثل «نمیتوانم» و «از من گذشته» را کنار بگذارید.
•به اینکه دیگران درباره شما چه فکری میکنند اهمیت ندهید. شما نمیتوانید جلوی فکر دیگران را بگیرید.
• تاثیر ورزش یا داشتن یک سرگرمی در بالا رفتن اعتماد به نفس را دست کم نگیرید.
✍ آکادمی مدیریت
@success_pd
• الگوهای فکری که باعث شدند به خودتان شک کنید یا بیش از حد به خودتان سخت بگیرید را پیدا کنید.
• از خودتان بپرسید چرا اعتماد به نفس ندارید و دلیلش را پیدا کنید.
• به آدمهایی فکر کنید که اعتماد به نفسشان بدون اینکه دستاوردی داشته باشند بالاست.
• شمرده حرف بزنید و بین صحبتهایتان مکث کنید.
• اگر رفتار دیگران اذیتتان میکند رودربایستی را کنار گذاشته و آن را مطرح کنید.
• مثبت فکر کنید و فکرهای منفی مثل «نمیتوانم» و «از من گذشته» را کنار بگذارید.
•به اینکه دیگران درباره شما چه فکری میکنند اهمیت ندهید. شما نمیتوانید جلوی فکر دیگران را بگیرید.
• تاثیر ورزش یا داشتن یک سرگرمی در بالا رفتن اعتماد به نفس را دست کم نگیرید.
✍ آکادمی مدیریت
@success_pd
Forwarded from تحلیل کسبوکار تهران-دانشگاه تهران
#BABOK
#Business_Analysis
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🌲 همراهان گرامی 🌲
در ادامه آدرس چند کانال ارزشمند خدمت شما تقدیم می شود.
🔸شاید رمز توسعه فردی و موفقیت شغلی شما در یکی از نکاتی باشد که در این کانال ها ارائه شده است.
👇👇👇👇👇👇👇👇
📲 هوش مصنوعی در کسب وکار
@management_ai
💸 آکادمی اقتصاد ایران
@monetary_academy
💢مدیریت رفتار سازمانی
@organizationalbehavior
✅مهارت های مدیریت
@management_skill
🈵 برنامه ریزی و مدیریت زمان
@planing_tm
⭕️تکنیک های مدیریت
@management_technique
❌مدیریت به زبان ساده
@management_simple
🈷 مهارت های زندگی
@life_skills2022
🆗 موفقیت و توسعه فردی
@success_pd
💲 هوش مالی
@fqskill
✝ تفکر استراتژیک
@strategym_academy
🉑 تعالی منابع انسانی
@hrm_academy
📠 مدرسه کسب وکار
@business_school2022
💄ترفند بازاریابی
@tarfandbazaryabi
🏦 آکادمی استارتاپ و کارآفرینی
@startups_academy
🎯 تغییر و تحول سازمانی
@transformation_m
🆗 مدیریت کسب وکار MBA &DBA
@mba_event
در ادامه آدرس چند کانال ارزشمند خدمت شما تقدیم می شود.
🔸شاید رمز توسعه فردی و موفقیت شغلی شما در یکی از نکاتی باشد که در این کانال ها ارائه شده است.
👇👇👇👇👇👇👇👇
📲 هوش مصنوعی در کسب وکار
@management_ai
💸 آکادمی اقتصاد ایران
@monetary_academy
💢مدیریت رفتار سازمانی
@organizationalbehavior
✅مهارت های مدیریت
@management_skill
🈵 برنامه ریزی و مدیریت زمان
@planing_tm
⭕️تکنیک های مدیریت
@management_technique
❌مدیریت به زبان ساده
@management_simple
🈷 مهارت های زندگی
@life_skills2022
🆗 موفقیت و توسعه فردی
@success_pd
💲 هوش مالی
@fqskill
✝ تفکر استراتژیک
@strategym_academy
🉑 تعالی منابع انسانی
@hrm_academy
📠 مدرسه کسب وکار
@business_school2022
💄ترفند بازاریابی
@tarfandbazaryabi
🏦 آکادمی استارتاپ و کارآفرینی
@startups_academy
🎯 تغییر و تحول سازمانی
@transformation_m
🆗 مدیریت کسب وکار MBA &DBA
@mba_event
💢عیدانه ای برای مدیران کانال
همراهان محترم موفقیت و توسعه فردی
با سلام و احترام
🔴در صورتیکه تمایل به پرداخت عیدی به _تیم اجرایی موفقیت و توسعه فردی دارید می توانید *به قدر توان و تمایل* به یکی از طرق زیر اقدام نمایید. سپاسگزاریم.🌹
شماره کارت:
--------‐-------
5041721069215672
---‐------------
شماره شبا:
------------------
IR290700001000117029462001
------------------
بانک رسالت به نام محمدحسین شجاعی
------------------
همراهان محترم موفقیت و توسعه فردی
با سلام و احترام
🔴در صورتیکه تمایل به پرداخت عیدی به _تیم اجرایی موفقیت و توسعه فردی دارید می توانید *به قدر توان و تمایل* به یکی از طرق زیر اقدام نمایید. سپاسگزاریم.🌹
شماره کارت:
--------‐-------
5041721069215672
---‐------------
شماره شبا:
------------------
IR290700001000117029462001
------------------
بانک رسالت به نام محمدحسین شجاعی
------------------
💢 معرفی دو کانال ارزشمند برای ارتقای سواد مالی و سواد فناوری مخاطبین
✅ تحلیل مباحث اقتصاد، بورس، ارز دیجیتال
👇👇👇
@monetary_academy
✅ آموزش کاربردهای هوش مصنوعی و برنامه نویسی در کسب وکار
👇👇👇
@management_ai
✅ تحلیل مباحث اقتصاد، بورس، ارز دیجیتال
👇👇👇
@monetary_academy
✅ آموزش کاربردهای هوش مصنوعی و برنامه نویسی در کسب وکار
👇👇👇
@management_ai