✂️ دیتیلی از نگاره " رستم و یارانش در برف به دنبال کیخسرو " ، اثر معین مصور ، مکتب اصفهان ، دوره صفوی ، 20/5 × 30 cm

@tabrizschoolofpersianpainting

🖼 نگاره " پهلوانان در برف" ، از نسخه شاهنامه داوری ، اثر لطفعلی صورتگر ، اواخر سده 13 ه.ق

@tabrizschoolofpersianpainting

🖼 نگاره " در برف ماندن اسفندیار و لشگرش" ، نگارگر نامعلوم، 1790 م. ، اندازه: 20/5 ×10/4 cm

@tabrizschoolofpersianpainting

🖼 نگاره " آمدن آن محنت کشیده نزد پیر در حدت هوا و شدت سرمای زمستان " ، احتمالا مکتب قزوین و یا تبریز دوم ، میانه سده ۱۶م. ، دوره صفوی، واقع در گالری هنری فریر

@tabrizschoolofpersianpainting

⚫️ استاد جمشید جم ، یکی از اعضاء و همراهان افتخاری کانال "مکتب نگارگری تبریز " درگذشت

✔️متاسفانه امروز ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ و دقیقا در سالروز پیوستن ایشان به کانال در سال ۱۳۹۸ ، خبر درگذشت این استاد حوزه هنر و موسیقی برای همه ما ناراحت کننده بود. روحش شاد

🔹در ادامه دو پستی را که بمناسبت پیوستن ایشان به کانال گذاشته بودیم مجددا به احترام خاطرات مشترکی که برای همه ما طی این چند دهه ساخته است به اشتراک میگذاریم👇

@tabrizschoolofpersianpainting

یار دبستانی من ، با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما ، بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو ، رو تن این تخته سیاه...

🔹 بمناسبت شروع دهه فجر و به پاس حضور استاد جمشید جم، خواننده سرود " یار دبستانی من " در جمع همراهان کانال، نسخه صوتی این سرود را تقدیم میکنیم به همه شما دوستان و یاران و همراهان کانال👇

@tabrizschoolofpersianpainting

سرود " یار دبستانی من" تقدیم به دوستان و همراهان

@tabrizschoolofpersianpainting

📗با هم بخوانیم

📖چند سطری از یک کتاب خوب

تصور و اندیشه ایرانی، چیزی است بین روحیه غربی منعکس در آثار میکل آنژ که توجه شیفته واری نسبت به بدن انسان دارد و حضور شخصیت خدای گونه انسان، محور آن است و مناظر چینی دوره کلاسیک که انسان به جز مسافری کوچک و بی اهمیت نیست...

با این حال جهان بینی ایرانی از جهان بینی اروپایی متفاوت است. در نقاشی ایرانی شکل برهنه انسان به عنوان وسیله ای بیانی، اصلا وجود ندارد.

شاید بتوان در نقاشی ایرانی از اندیشه فلسفی عرفانی که با روح ایرانی بسیار سازگار است، نشانه هایی یافت. منبعی در این زمینه چنین می گوید:

"وجودی که همه چیز از اوست، خود را طبیعت می داند"

با این حال در میان کثرت طبیعت، یگانگی خود را با انسان، بار دیگر به ثبوت می رساند.

✍ لورنس بنیون؛ ج.و‌.س.ویلکینسون؛ بازیل گری
📗 سیر تاریخ نقاشی ایرانی
📖 ص ۲۱

@tabrizschoolofpersianpainting

هر که در این خانه شبی داد کرد
خانه فردای خود آباد کرد

🖼 نگاره " سلطان سنجر و پیرزن " ، منسوب به استاد سلطان محمد تبریزی ، برگ شماره f.18r , صفحه 39 از نسخه خمسه نظامی معروف به شاه طهماسبی، مثنوی مخزن الاسرار ، مکتب تبریز دوم (دوره صفوی) ، بین سال های 945 تا 949 هجری ، واقع در کتابخانه موزه بریتانیا

پیرزنی را ستمی در گرفت
دست زد و دامن سنجر گرفت

کای ملک آزرم تو کم دیده ام
وز تو همه ساله ستم دیده ام

#خمسه_نگاری
#خمسه_نظامی_شاه_طهماسب
#مثنوی_مخزن_الاسرار
#مکتب_تبریز_دوم
#سلطان_محمد_تبریزی
#نگاره_سلطان_سنجر_و_پیرزن
#موزه_بریتانیا

🔹درباره این نگاره و حکایت بسیار زیبای آن و مشاهده جزییات اثر و تحلیل ویژگی های تجسمی و ادبی آن با هشتک های فوق در همین کانال همراه ما باشید

@tabrizschoolofpersianpainting

✅ انتشار برای اولین بار

🎞 نسخه اورجینال و باکیفیت نگاره " سلطان سنجر و پیرزن" منسوب به سلطان محمد تبریزی، از نسخه شاهکار خمسه شاه طهماسبی، مکتب تبریز دوره صفوی، واقع در موزه بریتانیا

🔹بنا به درخواست بسیاری از همراهان کانال ، تقدیم به همه عزیزان

@tabrizschoolofpersianpainting

🖼 نگاره " بانویی همراه با یک شمایل" ، منسوب به استاد رضا عباسی ، مکتب اصفهان ، دوره صفوی

🔹به نظر می آید علیرغم وجود رقم و امضای مشهور " رقم کمینه ، رضا عباسی" تقریبا در میانه سمت راست نگاره که شباهت بسیاری با رقم استاد رضا عباسی دارد و حتی نوع قلم گیری های پرقدرت و تناسب اندام پیکره به شیوه رضا عباسی، ولی در چهره سازی اثر با شیوه ترسیم استاد تفاوتهایی دیده می شود که در انتساب نگاره به استاد تردید پیش می آید.

@tabrizschoolofpersianpainting

🎞 نسخه با کیفیت نگاره " بانویی همراه با یک شمایل" دارای رقم استاد رضا عباسی، مکتب اصفهان

@tabrizschoolofpersianpainting

از هر چه بر صحایف عالم مصوّرست
حیرت در آن شمایل حیرت فزای اوست

تا دیده دیده است رخ دلربای او
دل در بلای دیده و جان در بالای اوست
(خواجوی کرمانی)

@tabrizschoolofpersianpainting

✅ نوروز و آغاز نگارش تاریخ و مفهوم فروردین از نگاه حکیم عمرخیام در کتاب نوروز نامه ایشان

درین کتاب که بیان کرده آمد در کشف حقیقت نوروز که بنزدیک ملوک عجم کدام روز بوده است و کدام پادشاه نهاده است و چرا بزرگ داشته اند آن را و دیگر آیین پادشاهان و سیرت ایشان در هر کاری مختصر کرده آید ان شاء الله تعالی

🔸اما سبب نهادن نوروز آن بوده است که چون بدانستند که آفتاب را دو دور بود یکی آنک هر سیصد و شصت و پنج روز و ربعی از شبانروز باول دقیقه حمل باز آید بهمان وقت و روز که رفته بود بدین دقیقه نتواند آمدن، چه هر سال از مدت همی کم شود، و چون جمشید آن روز را دریافت نوروز نام نهاد و جشن آیین آورد، و پس از آن پادشاهان و دیگر مردمان بدو اقتدا کردند، و قصه آن چنانست که چون گیومرت اول از ملوک عجم بپادشاهی بنشست خواست که ایام سال و ماه را نام نهد و تاریخ سازد تا مردمان آن را بدانند، بنگریست که آن روز بامداد آفتاب باول دقیقه حمل آمد، موبدان عجم را گرد کرد و بفرمود که تاریخ ازینجا آغاز کنند، موبدان جمع آمدند و تاریخ نهادند...

🔹بفرمان ایزد تعالی حالهای عالم دیگرگون گشت، و چیزها، نو بدید آمد، مانند آنک در خورد عالم و گردش بود، چون آن وقت را دریافتند ملکان عجم، از بهر بزرگ داشت آفتاب را و از بهر آنکه هر کس این روز را در نتوانستندی یافت نشان کردند، و این روز را جشن ساختند، و عالمیان را خبر دادند تا همگنان آن را بدانند و آن تاریخ را نگاه دارند، و چنین گویند که چون گیومرت این روز را آغاز تارخی کرد هر سال آفتاب را (و چون یک دور آفتاب بگشت در مدت سیصد)و)شصت و پنج روز) بدوانزده قسمت کرد هر بخشی سی روز، و هر یکی را از آن نامی نهاد و بفریشته ای باز بست از آن دوانزده فرشته که ایزد تبارک و تعالی ایشان را بر عالم گماشته است، پس آنگاه دور بزرگ را که سیصد و شصت و پنج روز و ربعی از شبانروزیست سال بزرگ نام کرد و بچهار قسم کرد، چون چهار قسم ازین سال بزرگ بگذرد نوروز بزرگ و نوگشتن احوال عالم باشد، و بر پادشاهان واجبست آیین و رسم ملوک بجای آوردن از بهر مبارکی و از بهر تاریخ را و خرمی کردن باول سال، هر که روز نوروز جشن کند و بخرمی پیوندد تا نوروز دیگر عمر در شادی و خرمی گذارد، و این تجربت حکما از برای پادشاهان کرده اند:

🔸فروردین ماه، بزبان پهلوی است، معنیش چنان باشد که این آن ماهست که آغاز رستن نبات در وی باشد، و این ماه مر برج حمل راست که سر تا سر وی آفتاب اندرین برج باشد

منبع: نوروز نامه خیام، مقدمه ؛ در آغاز کتاب

@tabrizschoolofpersianpainting

سخن گوی دهقان چه گوید نخست
که نامی بزرگی به گیتی که جست

که بود آنکه دیهیم بر سر نهاد
ندارد کس آن روزگاران به یاد ...

پژوهندهٔ نامهٔ باستان
که از پهلوانان زند داستان

چنین گفت کآیین تخت و کلاه
کیومرث آورد و او بود شاه

چو آمد به برج حمل آفتاب
جهان گشت با فر و آیین و آب

بتابید ازآن سان ز برج بره
که گیتی جوان گشت ازآن یکسره

کیومرث شد بر جهان کدخدای
نخستین به کوه اندرون ساخت جای

🖼 نگاره " به تخت شاهی نشستن کیومرث" ، برگی از شاهنامه واقع در مجموعه خصوصی دیوید ، کپنهاگن

@tabrizschoolofpersianpainting