تحکیم ملت
♦️شکستن بینی یک دانشجو دیگر و سرقت وسایلش لحظاتی پیش یک دانشجو که پس از ضرب و شتم و شکستن بینیاش توانست فرار کند و به داخل محیط خوابگاهی دانشگاه تهران بگریزد؛ تاکید می کند که تمام وسایلش به همراه رمز عبور آن سرقت شده است. گویا هرشب قرار است یک دانشجو مورد…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
♦️ سرپرست دانشگاه تهران: عامل اصلی کوی دانشگاه در ۱۸ تیر و عامل اصلی اتفاقات امروز، نیروهای لباس شخصی هستند
دکتر حسینی (سرپرست دانشگاه تهران) با حضور در جمع دانشجویان تاکید کرد که عوامل اطلاعاتی و لباس شخصی مسئولیت به تشنج کشیده شدن اعتراضات امروز برعهده داشتند.
🆔️@tahkimmelat
دکتر حسینی (سرپرست دانشگاه تهران) با حضور در جمع دانشجویان تاکید کرد که عوامل اطلاعاتی و لباس شخصی مسئولیت به تشنج کشیده شدن اعتراضات امروز برعهده داشتند.
🆔️@tahkimmelat
♦️ بیانیه انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران در مورد برخورد دوگانه حاکمیت در برگزاری تجمعات
در سالروز ۲۵ بهمن ماه روز حصر غیرقانونی مهندس میرحسین موسوی، حجة الاسلام والمسلمین مهدی کروبی و دکتر زهرا رهنورد ، جمعی از علاقمندان ایشان که عمدتا از پایه گذاران انقلاب اسلامی و رزمندگان و جانبازان دوره جنگ تحمیلی بودند ، در اعتراض به این اقدام غیرقانونی ، دعوت به تجمعی آرام نمودند.
با وجودیکه قانون اساسی هرگونه تجمعی که در آن حمل سلاح نبوده و مخل مبانی اسلام نباشد را آزاد شمرده است، بانیان این تجمع درخواست خود را از مدتی قبل به وزارت کشور ارائه نمودند. متاسفانه نهادهای قضایی و امنیتی که ۱۴ سال است از پاسخ چرایی این حصر غیرقانونی ناتوان هستند، با استفاده از خشونت و دستگیری جمع کثیری از مردم ، مانع برگزاری تجمعی شدند که می توانست در فضایی آرام با پرهیز از شعارهای ساختارشکنانه ، یکی از مطالبات جدی و به حق بخشی از جامعه را منتقل کند.
این برخوردها در حالیست که منتقدین دولت ، هرگاه بخواهند ، در هر جا که بخواهند و با هر تعداد اندکشان ، به راحتی تجمع برگزار میکنند و به هر نهاد و شخصی که مخالف تفکر شان باشد ، توهین کرده و حتی خلاف مصالح کشور برای مردم، کشور و نظام هزینه ایجاد میکنند. متاسفیم که بگوییم بخشی از این برخورد توسط وزارت کشور دولتی صورت میگیرد، که شعارش پیاده کردن حق و عدالت بوده است.
چهارده سال است که مردمان صبور و شکور و شجاع و شریف و فرهیخته این مملکت طی انتخابات متعدد با "نوع "حضور و با شعارها و نوشته ها و فریادها و از طرق قانونی ترین شیوه های ممکن، خواستار رفع حبس غیر عادلانه و غیر قانونی محصورین شده اند
چهارده سال است که احزاب اصلاح طلب، شخصیت های واجد سرمایه اجتماعی، بزرگان علمی حوزه، دانشجویان نواندیش، بسیاری از مسولین چهار دهه حکومت، خانواده های عزیز شهدا،برخی از جانبازان به نامِ عرصه خون و آتش، وکلای وجیه المله ، منتقدین مصلح، مصلحین مشفق و قاطبه مردم کشورمان خواهان گشایش در بن بست اختر شده اند.
چهارده سال است که انجمن اسلامی جامعه پزشکی به عنوان تشکلی که موثرین آن از پیشگامان انقلاب و پیشتازان جنگ بوده و دغدغه سلامت آحاد جامعه را دارد، طی نامه های تخصصی در حوزه پزشکی خطاب به عوامل تاثیر گذار در تصمیم مذکور، بنا بر ملاحظات صرفا علمی و پزشکی از خطرات جدی این وضعیت سخن رانده و خواهان پایان حصر شده است
امروز و در دوره ای که دولتی بر سر کار هست که بزرگ ترین دعوی خود را برمبنای " وفاق" شکل داده است، به جد و جهد فراوان ازدولت می خواهیم به قولی که به ملت درجهت رفع تبعض های ظالمانه داده است جامه عمل بپوشاند.تا احاد ملت بطور برابر بتوانند به رویه های غیرعادلانه وغیر قانونی اعتراض کنند که امر به معروف ونهی ازمنکربراساس اموزه های اصیل جز نقد قدرت نیست
انجمن اسلامی جامعه پزشکی با جهت گیری حمایت نقادانه از دولت دکتر پزشکیان ، رئیس جمهور محترم را به مقاومت مومنانه و ایستادگی راستین در برابر این میزانِ از کژاندیشی و کژرفتاری فرا می خواند.
﴿إن أريد إلا الإصلاح ما استطعت﴾
انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران
جمعه ۲۶بهمن ۱۴۰۳
🆔️@tahkimmelat
در سالروز ۲۵ بهمن ماه روز حصر غیرقانونی مهندس میرحسین موسوی، حجة الاسلام والمسلمین مهدی کروبی و دکتر زهرا رهنورد ، جمعی از علاقمندان ایشان که عمدتا از پایه گذاران انقلاب اسلامی و رزمندگان و جانبازان دوره جنگ تحمیلی بودند ، در اعتراض به این اقدام غیرقانونی ، دعوت به تجمعی آرام نمودند.
با وجودیکه قانون اساسی هرگونه تجمعی که در آن حمل سلاح نبوده و مخل مبانی اسلام نباشد را آزاد شمرده است، بانیان این تجمع درخواست خود را از مدتی قبل به وزارت کشور ارائه نمودند. متاسفانه نهادهای قضایی و امنیتی که ۱۴ سال است از پاسخ چرایی این حصر غیرقانونی ناتوان هستند، با استفاده از خشونت و دستگیری جمع کثیری از مردم ، مانع برگزاری تجمعی شدند که می توانست در فضایی آرام با پرهیز از شعارهای ساختارشکنانه ، یکی از مطالبات جدی و به حق بخشی از جامعه را منتقل کند.
این برخوردها در حالیست که منتقدین دولت ، هرگاه بخواهند ، در هر جا که بخواهند و با هر تعداد اندکشان ، به راحتی تجمع برگزار میکنند و به هر نهاد و شخصی که مخالف تفکر شان باشد ، توهین کرده و حتی خلاف مصالح کشور برای مردم، کشور و نظام هزینه ایجاد میکنند. متاسفیم که بگوییم بخشی از این برخورد توسط وزارت کشور دولتی صورت میگیرد، که شعارش پیاده کردن حق و عدالت بوده است.
چهارده سال است که مردمان صبور و شکور و شجاع و شریف و فرهیخته این مملکت طی انتخابات متعدد با "نوع "حضور و با شعارها و نوشته ها و فریادها و از طرق قانونی ترین شیوه های ممکن، خواستار رفع حبس غیر عادلانه و غیر قانونی محصورین شده اند
چهارده سال است که احزاب اصلاح طلب، شخصیت های واجد سرمایه اجتماعی، بزرگان علمی حوزه، دانشجویان نواندیش، بسیاری از مسولین چهار دهه حکومت، خانواده های عزیز شهدا،برخی از جانبازان به نامِ عرصه خون و آتش، وکلای وجیه المله ، منتقدین مصلح، مصلحین مشفق و قاطبه مردم کشورمان خواهان گشایش در بن بست اختر شده اند.
چهارده سال است که انجمن اسلامی جامعه پزشکی به عنوان تشکلی که موثرین آن از پیشگامان انقلاب و پیشتازان جنگ بوده و دغدغه سلامت آحاد جامعه را دارد، طی نامه های تخصصی در حوزه پزشکی خطاب به عوامل تاثیر گذار در تصمیم مذکور، بنا بر ملاحظات صرفا علمی و پزشکی از خطرات جدی این وضعیت سخن رانده و خواهان پایان حصر شده است
امروز و در دوره ای که دولتی بر سر کار هست که بزرگ ترین دعوی خود را برمبنای " وفاق" شکل داده است، به جد و جهد فراوان ازدولت می خواهیم به قولی که به ملت درجهت رفع تبعض های ظالمانه داده است جامه عمل بپوشاند.تا احاد ملت بطور برابر بتوانند به رویه های غیرعادلانه وغیر قانونی اعتراض کنند که امر به معروف ونهی ازمنکربراساس اموزه های اصیل جز نقد قدرت نیست
انجمن اسلامی جامعه پزشکی با جهت گیری حمایت نقادانه از دولت دکتر پزشکیان ، رئیس جمهور محترم را به مقاومت مومنانه و ایستادگی راستین در برابر این میزانِ از کژاندیشی و کژرفتاری فرا می خواند.
﴿إن أريد إلا الإصلاح ما استطعت﴾
انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران
جمعه ۲۶بهمن ۱۴۰۳
🆔️@tahkimmelat
♦️ آقای پزشکیان مگذارید ۱۸ تیر دیگری رقم بخورد!
🖋️حسین ثنايینژاد
یک اعتراض ساده تا همینجای کار پیچیده شده است!
آقای پزشکیان! قبل از آنکه فاجعهٔ دیگری رخ دهد، به عنوان رئیس شورای امنیت ملّی کشور، همین امشب به داد دانشجویان کوی دانشگاه برسید و امنیت آنها را تامین کنید!
فردا ممکن است دیر باشد…
🆔️@tahkimmelat
🖋️حسین ثنايینژاد
یک اعتراض ساده تا همینجای کار پیچیده شده است!
آقای پزشکیان! قبل از آنکه فاجعهٔ دیگری رخ دهد، به عنوان رئیس شورای امنیت ملّی کشور، همین امشب به داد دانشجویان کوی دانشگاه برسید و امنیت آنها را تامین کنید!
فردا ممکن است دیر باشد…
🆔️@tahkimmelat
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
♦️این بیاخلاقیست که یک رسانه تبلیغ رأی دادن کند و به مهندس موسوی و خانم رهنورد که با بیانیه رفراندوم رسما از این نظام عبور کردهاند بگوید اصلاحطلب!
حسین رزاق:
نظام از هر مقاومت و نافرمانی مدنی مردم میترسد چرا که هر کنشی تمامیت ساختار و بقای نظام را هدف میگیرد.
مردم هم فهمیدهاند چه دولت روحانی باشد چه این یکی، با لابی در دالانهای قدرت به مطالبات خود نمیرسند و خیابان را انتخاب کردهاند.
🆔️@tahkimmelat
حسین رزاق:
نظام از هر مقاومت و نافرمانی مدنی مردم میترسد چرا که هر کنشی تمامیت ساختار و بقای نظام را هدف میگیرد.
مردم هم فهمیدهاند چه دولت روحانی باشد چه این یکی، با لابی در دالانهای قدرت به مطالبات خود نمیرسند و خیابان را انتخاب کردهاند.
🆔️@tahkimmelat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️ فاطمه هاشمی رفسنجانی در گفتگو با شبکه شرق: اطلاعات قتلهای زنجیرهای به پدر داده نمیشد
فرانک آرتا، خبرنگار شرق:
فاطمه هاشمی رفسنجانی درباره ارتباط آیت الله هاشمی رفسنجانی با وزیر وقت اطلاعات توضیحاتی ارائه کرد و معتقد بود که طبق صحبت های پدر، اطلاعاتی درباره قتل های زنجیره ای به پدر داده نمیشد.
آقای فلاحیان هم طی گفتگویی اعلام کرد که آقای هاشمی علاقه ای نداشت که من وزیر اطلاعات ایشان در دوره دوم شوم.
🆔️@tahkimmelat
فرانک آرتا، خبرنگار شرق:
فاطمه هاشمی رفسنجانی درباره ارتباط آیت الله هاشمی رفسنجانی با وزیر وقت اطلاعات توضیحاتی ارائه کرد و معتقد بود که طبق صحبت های پدر، اطلاعاتی درباره قتل های زنجیره ای به پدر داده نمیشد.
آقای فلاحیان هم طی گفتگویی اعلام کرد که آقای هاشمی علاقه ای نداشت که من وزیر اطلاعات ایشان در دوره دوم شوم.
🆔️@tahkimmelat
♦️ قضاوت کنید، تفاوت از کجا تا کجاست؛
از زمین تا آسمان!
🖋️عیسی سحرخیز
اگر بخواهیم آن چه روز پنجشنبه در برابر دانشگاه روی داد را در چند جمله خلاصه و شاخصترین موارد را ذکر کنیم، سرفصل های آن چنین خواهند بود:
آنها که برای رفع حصر آمدند جوانان و نوجوانان حاضر در انقلاب بهمن ۵۷ بودند؛ آنان که برای مقابله و دستگیری گوش به فرمانان و غایبان دوران انقلاب!
آنها که برای آزادی زندانیان سیاسی آمده بودند، خود پیش و پس از انقلاب بارها بازداشت و زندانی شده بودند؛ آنان که برای ضرب و جرح خوشهچینان و رانتخواران انقلاب، بازجویان و زندانبانان.
آنها که برای دفاع از قانون و حق و حقوق ملت به دانشگاه تهران بازگشته بودند، امامان جمعه و جماعتشان بزرگانی چون منتظری و طالقانی بودند؛ آنان که برای زیرپاگذاردن قانون، مامومانِ دونپایگانی چون احمد خاتمی و صدیقی و...
آنها که برای ایجاد تحول در جامعه آمده بودند، بنیانگذارانِ گردان و تیپ و لشگر ، آزاده و جانباز و...؛ آنان که برای حفظِ نظامِ ولایت، واپسگرایانِ اغلب جبهه ندیده و نشستگان در ستادها، فرسنگها دور از جبهه.
آنها که برای آزادی بانو زهرا رهنورد و آقایان میرحسین موسوی و شیخ مهدی موسوی آمده بودند، چیزی از بیتالمال نمیخواستند و نمیخواهند؛ آنان که برای حفظ بقای آقای خامنهای، در پی پست و مقام و اغلب مواجببگیر حکومت.
قضاوت کنید، تفاوت از کجا تا کجاست؛ از زمین تا آسمان!
🆔️@tahkimmelat
از زمین تا آسمان!
🖋️عیسی سحرخیز
اگر بخواهیم آن چه روز پنجشنبه در برابر دانشگاه روی داد را در چند جمله خلاصه و شاخصترین موارد را ذکر کنیم، سرفصل های آن چنین خواهند بود:
آنها که برای رفع حصر آمدند جوانان و نوجوانان حاضر در انقلاب بهمن ۵۷ بودند؛ آنان که برای مقابله و دستگیری گوش به فرمانان و غایبان دوران انقلاب!
آنها که برای آزادی زندانیان سیاسی آمده بودند، خود پیش و پس از انقلاب بارها بازداشت و زندانی شده بودند؛ آنان که برای ضرب و جرح خوشهچینان و رانتخواران انقلاب، بازجویان و زندانبانان.
آنها که برای دفاع از قانون و حق و حقوق ملت به دانشگاه تهران بازگشته بودند، امامان جمعه و جماعتشان بزرگانی چون منتظری و طالقانی بودند؛ آنان که برای زیرپاگذاردن قانون، مامومانِ دونپایگانی چون احمد خاتمی و صدیقی و...
آنها که برای ایجاد تحول در جامعه آمده بودند، بنیانگذارانِ گردان و تیپ و لشگر ، آزاده و جانباز و...؛ آنان که برای حفظِ نظامِ ولایت، واپسگرایانِ اغلب جبهه ندیده و نشستگان در ستادها، فرسنگها دور از جبهه.
آنها که برای آزادی بانو زهرا رهنورد و آقایان میرحسین موسوی و شیخ مهدی موسوی آمده بودند، چیزی از بیتالمال نمیخواستند و نمیخواهند؛ آنان که برای حفظ بقای آقای خامنهای، در پی پست و مقام و اغلب مواجببگیر حکومت.
قضاوت کنید، تفاوت از کجا تا کجاست؛ از زمین تا آسمان!
🆔️@tahkimmelat
♦️ اسحق جهانگیری در واکنش به خاموشی های امسال: هر مدیری چه از دولت قبل یا فعلی اگر سهلانگاری کرده باید بازخواست شود
من برخی مسائل را نمیتوانم پیش خودم نگه دارم و راجع به آن سکوت کنم. از جمله موضوعی که به نهادهای موثر گفتم، راجع به نحوه مدیریت سوخت در زمستان امسال بود.
ما حتی اگر نفت و گاز هم نداشتیم، نباید در زمستان امسال به این وضع میافتادیم.
آیا بطور مثال نمیتوانستیم ۲ تا کشتی گازوئیل بیاوریم که سوخت نیروگاهها را تأمین کنیم و این طور مضحکه دیگران نشویم؟
من معتقد بودم هرکس سهلانگاری انجام داده، حتی اگر چشم بنده باشد، باید بابت این وضع با او برخورد میشد. بخشی از مدیریت همینهاست؛ مدیریت تشویق و تنبیه دارد
هر مدیری، چه از دولت قبل چه در همین دولت، اگر سهلانگاری کرده و نتوانسته برای این وضع تدبیر کند، باید بازخواست شود؛ وگرنه در سال بعد اتفاقات بدتری خواهیم داشت.
🆔️@tahkimmelat
من برخی مسائل را نمیتوانم پیش خودم نگه دارم و راجع به آن سکوت کنم. از جمله موضوعی که به نهادهای موثر گفتم، راجع به نحوه مدیریت سوخت در زمستان امسال بود.
ما حتی اگر نفت و گاز هم نداشتیم، نباید در زمستان امسال به این وضع میافتادیم.
آیا بطور مثال نمیتوانستیم ۲ تا کشتی گازوئیل بیاوریم که سوخت نیروگاهها را تأمین کنیم و این طور مضحکه دیگران نشویم؟
من معتقد بودم هرکس سهلانگاری انجام داده، حتی اگر چشم بنده باشد، باید بابت این وضع با او برخورد میشد. بخشی از مدیریت همینهاست؛ مدیریت تشویق و تنبیه دارد
هر مدیری، چه از دولت قبل چه در همین دولت، اگر سهلانگاری کرده و نتوانسته برای این وضع تدبیر کند، باید بازخواست شود؛ وگرنه در سال بعد اتفاقات بدتری خواهیم داشت.
🆔️@tahkimmelat
♦️فقر و کاهش توان شناختی؛
وقتی دغدغه مالی، مغز را فلج میکند
🖋️حمید آصفی
فقر؛ بحران زنجیرهای که جامعه را میبلعد
فقر تنها یک مشکل فردی نیست، بلکه زنجیرهای است که هر حلقهاش جامعه را در چرخهای از رکود و ناتوانی اسیر میکند. پژوهشهای سندهیل مولاینیتن و الدار شفیر در کتاب *«فقر احمق میکند»* نشان میدهد فشار مالی، مانند سایهای سنگین، نه تنها بر ذهن افراد، بلکه بر پیکره جامعه نیز سقوط میکند. جامعهای که بخشی از آن درگیر جنگ روزانه برای تأمین نان شب است، از نوآوری، مشارکت مدنی، و حتی اعتماد عمومی بازمیماند.
تصور کنید کشاورزی که تمام انرژی ذهنش صرف پرداخت بدهیهای بانکی است، دیگر فرصتی برای آزمایش روشهای نوین کشاورزی ندارد. یا کارگری که هر ماه با اضطرابِ پرداخت اجاره زندگی میکند، نمیتواند به فکر آموزش مهارت جدید باشد. اینجاست که فقر به یک بحران جمعی تبدیل میشود: جامعه در دامی گرفتار میشود که خلاقیت، همبستگی، و پیشرفت را قربانی میکند.
راه رهایی: از زخم به درمان
اما این چرخه معیوب، تقدیر محتوم نیست. تجربه کشورهایی مانند فنلاند و کره جنوبی ثابت کرده است که تأمین حداقلهای رفاهی (مانند بیمه سلامت همگانی، آموزش رایگان، و حمایت از بیکاران) نه تنها بار مالی را از دوش مردم برمیدارد، بلکه مانند اکسیژنی است که مغز جامعه را احیا میکند.
- وقتی فردی مجبور نیست هر روز درباره هزینه درمان فرزندش اضطراب داشته باشد، انرژی ذهنیاش آزاد میشود تا به مهارتآموزی یا راهاندازی کسبوکار فکر کند.
- وقتی دانشآموزی از تحصیل رایگان برخوردار است، نه تنها خودش از فقر خارج میشود، بلکه میتواند به نسل بعدی نیز کمک کند.
- وقتی سیستمهای شفاف، رانتخواری و اختلاس را کاهش میدهند، منابع واقعاً به دست نیازمندان میرسد و اعتماد عمومی تقویت میشود.
این تغییرات ساختاری، تنها عدالت اجتماعی نیستند، بلکه سرمایهگذاری روی هوشمندی جمعی هستند. دولتی که به جای پمپاژ یارانههای مقطعی، زیرساختهای رفاهی پایدار میسازد، در واقع به مردم اجازه میدهد از حالت «بقا» خارج شوند و به سازندگان فعال جامعه تبدیل شوند.
نویسندگان کتاب
سندهیل مولاینیتن (اقتصاددان دانشگاه هاروارد) و الدار شفیر (روانشناس پرینستون) در کتابشان توضیح میدهند که چگونه کمیابی (فقر مالی، زمانی، یا منابع) ذهن را به سمت «تونلزنی شناختی» سوق میدهد؛ یعنی فرد آنقدر بر نیازهای فوری متمرکز میشود که از دیدن راهحلهای بلندمدت بازمیماند. راه شکستن این چرخه، نه نصیحت فردی، بلکه بازسازی ساختارهای اجتماعی است.
پایان سخن
فقر، زخمی است که هم جسم و هم ذهن را میخورد. اما درمان آن نه در آموزش «مدیریت مالی شخصی»، بلکه در ساخت جامعهای است که به مردم فضایی برای نفس کشیدن بدهد. جامعهای که در آن، هرکس بتواند بدون ترس از فردا، به جای جنگیدن برای زنده ماندن، به ساختن بیندیشد.
🆔️@tahkimmelat
وقتی دغدغه مالی، مغز را فلج میکند
🖋️حمید آصفی
فقر؛ بحران زنجیرهای که جامعه را میبلعد
فقر تنها یک مشکل فردی نیست، بلکه زنجیرهای است که هر حلقهاش جامعه را در چرخهای از رکود و ناتوانی اسیر میکند. پژوهشهای سندهیل مولاینیتن و الدار شفیر در کتاب *«فقر احمق میکند»* نشان میدهد فشار مالی، مانند سایهای سنگین، نه تنها بر ذهن افراد، بلکه بر پیکره جامعه نیز سقوط میکند. جامعهای که بخشی از آن درگیر جنگ روزانه برای تأمین نان شب است، از نوآوری، مشارکت مدنی، و حتی اعتماد عمومی بازمیماند.
تصور کنید کشاورزی که تمام انرژی ذهنش صرف پرداخت بدهیهای بانکی است، دیگر فرصتی برای آزمایش روشهای نوین کشاورزی ندارد. یا کارگری که هر ماه با اضطرابِ پرداخت اجاره زندگی میکند، نمیتواند به فکر آموزش مهارت جدید باشد. اینجاست که فقر به یک بحران جمعی تبدیل میشود: جامعه در دامی گرفتار میشود که خلاقیت، همبستگی، و پیشرفت را قربانی میکند.
راه رهایی: از زخم به درمان
اما این چرخه معیوب، تقدیر محتوم نیست. تجربه کشورهایی مانند فنلاند و کره جنوبی ثابت کرده است که تأمین حداقلهای رفاهی (مانند بیمه سلامت همگانی، آموزش رایگان، و حمایت از بیکاران) نه تنها بار مالی را از دوش مردم برمیدارد، بلکه مانند اکسیژنی است که مغز جامعه را احیا میکند.
- وقتی فردی مجبور نیست هر روز درباره هزینه درمان فرزندش اضطراب داشته باشد، انرژی ذهنیاش آزاد میشود تا به مهارتآموزی یا راهاندازی کسبوکار فکر کند.
- وقتی دانشآموزی از تحصیل رایگان برخوردار است، نه تنها خودش از فقر خارج میشود، بلکه میتواند به نسل بعدی نیز کمک کند.
- وقتی سیستمهای شفاف، رانتخواری و اختلاس را کاهش میدهند، منابع واقعاً به دست نیازمندان میرسد و اعتماد عمومی تقویت میشود.
این تغییرات ساختاری، تنها عدالت اجتماعی نیستند، بلکه سرمایهگذاری روی هوشمندی جمعی هستند. دولتی که به جای پمپاژ یارانههای مقطعی، زیرساختهای رفاهی پایدار میسازد، در واقع به مردم اجازه میدهد از حالت «بقا» خارج شوند و به سازندگان فعال جامعه تبدیل شوند.
نویسندگان کتاب
سندهیل مولاینیتن (اقتصاددان دانشگاه هاروارد) و الدار شفیر (روانشناس پرینستون) در کتابشان توضیح میدهند که چگونه کمیابی (فقر مالی، زمانی، یا منابع) ذهن را به سمت «تونلزنی شناختی» سوق میدهد؛ یعنی فرد آنقدر بر نیازهای فوری متمرکز میشود که از دیدن راهحلهای بلندمدت بازمیماند. راه شکستن این چرخه، نه نصیحت فردی، بلکه بازسازی ساختارهای اجتماعی است.
پایان سخن
فقر، زخمی است که هم جسم و هم ذهن را میخورد. اما درمان آن نه در آموزش «مدیریت مالی شخصی»، بلکه در ساخت جامعهای است که به مردم فضایی برای نفس کشیدن بدهد. جامعهای که در آن، هرکس بتواند بدون ترس از فردا، به جای جنگیدن برای زنده ماندن، به ساختن بیندیشد.
🆔️@tahkimmelat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️محسن در جریان جنبش سبز یک دوره زندان را سپری کرد در حالیکه زندان بود وقتی مادرش برای ملاقات آمده بود در مسیر تصادف کرد، راننده از صحنه گریخته بود و از آن بدتر یک دزد وسایل او را دزیده بود از همین رو نام و نشانی از او نداشتند و در بیمارستان شريعتی به دلیل جراحت جان باخت...
محسن پدرش را هم سالها قبل از دست داده بود و در بیخبری از مادرش چند هفته سپری کرد و چون به او اجازه ندادند برای جستجو از احوال مادرش به مرخصی برود اعتصاب غذا کرد اما دادستان او را از بند سیاسی به بند مجرمان مالی منتقل کرد و...
ویدئویی که از محسن قشقاییزاده پیش از بازداشت ضبط کرده است
🆔️@tahkimmelat
محسن پدرش را هم سالها قبل از دست داده بود و در بیخبری از مادرش چند هفته سپری کرد و چون به او اجازه ندادند برای جستجو از احوال مادرش به مرخصی برود اعتصاب غذا کرد اما دادستان او را از بند سیاسی به بند مجرمان مالی منتقل کرد و...
ویدئویی که از محسن قشقاییزاده پیش از بازداشت ضبط کرده است
🆔️@tahkimmelat
♦️حقیقت مثل سیلاب است
✍️عبدالرضا خزایی/ روزنامه نگار
میگویند مردی در کنار رودخانهای خفته بود. آب آرامآرام بالا میآمد و هر لحظه ممکن بود او را با خود ببرد. رهگذری فریاد زد: "بلند شو! سیلاب در راه است!" اما مرد چشمانش را بست و گفت: "من خواب نیستم، فقط نمیخواهم بیدار شوم!"
حالا هم انگار برخی مسئولان همین نقش را بازی میکنند. حادثه دانشگاه جامعه را در بهت فرو برد، اما واکنشها چیزی جز کلیشههای تکراری نیست. باز هم وعده بررسی، باز هم ابهام، باز هم سکوتی که بیشتر از پاسخ، سوال میسازد.
مردم خوب میدانند چه خبر است. حفظ جان و مال، حق همگانی است، اما وقتی حادثهای رخ میدهد، بهجای پاسخگویی، فرافکنی آغاز میشود. انگار برخی ترجیح میدهند چشمانشان را ببندند و وانمود کنند که هیچچیز ندیدهاند. اما حقیقت مثل سیلاب است؛ حتی اگر کسی نخواهد بیدار شود، دیر یا زود با خودش میبرد.
🆔️@tahkimmelat
✍️عبدالرضا خزایی/ روزنامه نگار
میگویند مردی در کنار رودخانهای خفته بود. آب آرامآرام بالا میآمد و هر لحظه ممکن بود او را با خود ببرد. رهگذری فریاد زد: "بلند شو! سیلاب در راه است!" اما مرد چشمانش را بست و گفت: "من خواب نیستم، فقط نمیخواهم بیدار شوم!"
حالا هم انگار برخی مسئولان همین نقش را بازی میکنند. حادثه دانشگاه جامعه را در بهت فرو برد، اما واکنشها چیزی جز کلیشههای تکراری نیست. باز هم وعده بررسی، باز هم ابهام، باز هم سکوتی که بیشتر از پاسخ، سوال میسازد.
مردم خوب میدانند چه خبر است. حفظ جان و مال، حق همگانی است، اما وقتی حادثهای رخ میدهد، بهجای پاسخگویی، فرافکنی آغاز میشود. انگار برخی ترجیح میدهند چشمانشان را ببندند و وانمود کنند که هیچچیز ندیدهاند. اما حقیقت مثل سیلاب است؛ حتی اگر کسی نخواهد بیدار شود، دیر یا زود با خودش میبرد.
🆔️@tahkimmelat
📌تو دهنی دکتر احمد بخارایی به علی باقری از اعضای حزب توسعه ملی و روزنه گشایان
♦️#ضعف_جمهوری_اسلامی! (۱۸)
| شنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۳
| #احمد_بخارایی: پس از انتخاب شدن #مسعود_پزشکیان، در یک #مناظره با یک مسئول #اصلاحطلب از خیانت #اصلاحطلبان_حکومتی به مردم گفتم که در حمایت و جوسازی آنها به نفع #پزشکیان در ایام #انتخابات_ریاستجمهوری رخ داده بود. حدود تیر ۱۴۰۳ این مناظره انجام شد و در آنجا گفتم که کمتر از یک سال دیگر شاهد وقایع اسفباری ناشی از عملکرد عناصر درجه یک #نظام_سیاسی اعم از رهبری و #رئیسجمهور خواهیم بود. اینک به نظر میرسد کمتر از یک سال، آنچه پیشبینی شده بود اتفاق افتاده.
📌بخشی از مناظره توسط دیگر عزیزان در فضای عمومی بازنشر شد که ملاحظه میفرمایید.
https://www.tgoop.com/tahkimmelat/37131
| ویدئوی کل مناظره:👇
https://youtu.be/n0f-kzZxSYQ
🆔️@tahkimmelat
♦️#ضعف_جمهوری_اسلامی! (۱۸)
| شنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۳
| #احمد_بخارایی: پس از انتخاب شدن #مسعود_پزشکیان، در یک #مناظره با یک مسئول #اصلاحطلب از خیانت #اصلاحطلبان_حکومتی به مردم گفتم که در حمایت و جوسازی آنها به نفع #پزشکیان در ایام #انتخابات_ریاستجمهوری رخ داده بود. حدود تیر ۱۴۰۳ این مناظره انجام شد و در آنجا گفتم که کمتر از یک سال دیگر شاهد وقایع اسفباری ناشی از عملکرد عناصر درجه یک #نظام_سیاسی اعم از رهبری و #رئیسجمهور خواهیم بود. اینک به نظر میرسد کمتر از یک سال، آنچه پیشبینی شده بود اتفاق افتاده.
📌بخشی از مناظره توسط دیگر عزیزان در فضای عمومی بازنشر شد که ملاحظه میفرمایید.
https://www.tgoop.com/tahkimmelat/37131
| ویدئوی کل مناظره:👇
https://youtu.be/n0f-kzZxSYQ
🆔️@tahkimmelat
Telegram
تحکیم ملت
♦️تحلیل فوق العاده دیدنی دکتر احمد بخارایی
🆔️@tahkimmelat
🆔️@tahkimmelat
♦️در مورد حملات طرفداران پهلوی به چپ ها، چریکها و پنجاه هفتی ها...
✍️علی مرادی مراغه ای
🔻فایل صوتی زیر مربوط است به پاسخ من به یکی از دوستان در مورد حملات طرفداران پهلوی به گروههایی که انقلاب کردند و دعوت از آنها برای توبه کردن...!
🔻به نظر من، امروزه طرفداران پهلوی مصداق بارز این سخن تالیران گشته اند که در زیر می آورم!
بعد از تبعید ناپلئون و بازگشت موقت سلطنت به فرانسه، اشراف فراری دوباره بازگشته و خواهان امتیازات قبل از انقلاب بودند، تالیران در مورد آنان گفته بود:
آنان نه تنها چیزی نیاموخته اند بلکه هم چیز را هم فراموش کرده اند!
🔻آنان با رادیکالیزم و افراط گرایی، همه را می زنند تا بلکه، قامت کوتاه آقای رضا پهلوی را بلند کرده باشند! و با این رویه ای که در پیش گرفته اند نه تنها مشکلی از ایران را حل نخواهند کرد بلکه با ایجاد اختلاف، خود مشکلی بزرگ در آینده خواهند شد!
🔻در خوانش و تحلیل صحیح تاریخ دوران پهلوی، آن احزاب و گروههای چپی و چریکی که در مقابل سیستم پهلوی قرار داشتند آنها را باید در مواجهه با آن سیستم و معطوف به آن سیستم و در شکم و ارتباط دیالکتیکی با آن سیستم و اتمسفرِ بسته، بررسی کرد نه اینکه، آن احزاب را جدا کرده و به امروز آورد و در خلا و با معیارهای امروزی بررسی و به قضاوت نشست و طلب توبه کرد!
چنین قضاوتی بشدت غیرعلمی و انحرافی است...
#تحکیم_ملت
🆔️@tahkimmelat
✍️علی مرادی مراغه ای
🔻فایل صوتی زیر مربوط است به پاسخ من به یکی از دوستان در مورد حملات طرفداران پهلوی به گروههایی که انقلاب کردند و دعوت از آنها برای توبه کردن...!
🔻به نظر من، امروزه طرفداران پهلوی مصداق بارز این سخن تالیران گشته اند که در زیر می آورم!
بعد از تبعید ناپلئون و بازگشت موقت سلطنت به فرانسه، اشراف فراری دوباره بازگشته و خواهان امتیازات قبل از انقلاب بودند، تالیران در مورد آنان گفته بود:
آنان نه تنها چیزی نیاموخته اند بلکه هم چیز را هم فراموش کرده اند!
🔻آنان با رادیکالیزم و افراط گرایی، همه را می زنند تا بلکه، قامت کوتاه آقای رضا پهلوی را بلند کرده باشند! و با این رویه ای که در پیش گرفته اند نه تنها مشکلی از ایران را حل نخواهند کرد بلکه با ایجاد اختلاف، خود مشکلی بزرگ در آینده خواهند شد!
🔻در خوانش و تحلیل صحیح تاریخ دوران پهلوی، آن احزاب و گروههای چپی و چریکی که در مقابل سیستم پهلوی قرار داشتند آنها را باید در مواجهه با آن سیستم و معطوف به آن سیستم و در شکم و ارتباط دیالکتیکی با آن سیستم و اتمسفرِ بسته، بررسی کرد نه اینکه، آن احزاب را جدا کرده و به امروز آورد و در خلا و با معیارهای امروزی بررسی و به قضاوت نشست و طلب توبه کرد!
چنین قضاوتی بشدت غیرعلمی و انحرافی است...
#تحکیم_ملت
🆔️@tahkimmelat
Telegram
attach 📎
♦️درشهرهای بزرگ خدا نیست!
جلال جلالی زاده
درشهرهای بزرگ خدا نیست
این سخن شاید در مرحله اول کفرگویی به نظر برسد، اما قبل از توضیح و تاویل این سخن باید بگویم که این سخن مربوط به نویسنده نیست.
چند سال قبل که به مطب دکتر محمد نقشبندی از متخصصان قلب و عروق شهر سنندج رفته بودم درحین بحث های کلامی و دینی جمله ای را بر زبان آورد که سال هاست در ذهن و روح و روانم دوران دارد.
"درشهرهای بزرگ خدا نیست "
یعنی چه؟ مگر خداوند در همه جا وجود ندارد، هو معکم أينما كنتم، اما این جمله نیاز به نفسیر دارد و هنگامی از دکتر پرسیدم دکتر یعنی چه در شهرهای بزرگ خدا نیست؟
در پاسخ به نکات زیبایی اشاره فرمودند : ایشان ضمن بیان وضعیت اجتماعی شهرهای بزرگ که انسان بیشتر به سوی بی هویتی سوق داده می شود به بعضی از رفتارها و
بداخلاقی ها از سوی برخی از افراد اشاره کرد که ناشی از ضعف ایمان واخلاق حسنه وعدم تربیت درست خانوادگی است.
آری خداوند در همه جا هست و حتی از رگ گردن به ما نزدیکتراست، اما چه فایده از شناخت خداوندی که در زندگی ما تأثیری ندارد، آیا خداوندی که مظهر رحمت، احسان و بخشش است و انسان را بر صورت خود آفریده است نباید ما در مهرورزی مانند او شویم؟
آیا ممکن است در زندگی و خانواده و شهر انسان خدا وجود داشته باشد اما انسان قاتل باشد؟
مکار باشد، فریبکار باشد، سنگدل باشد، ظالم باشد، حق دیگران را ضایع کند، سرکوبگر باشد، خائن باشد، دزد باشد، قاتل باشد، امنیت دیگران را به خطر اندازد، و ده ها مورد دیگر .
حمله به دانشجوی بی پناه خراسانی در شب تاریک از سوی دو درنده ی بی رحم و لتو پار کردن ایشان و افتادن ایشان در کنار خیابان و عبور چندین ماشین از کنار جسد بی جان ایشان و احساس بی تفاوتی تایید کننده سخن دکتر نقشبندی نیست؟
آری درجامعه ی بی رحم و بیمروت و منفعتطلب و فرصتطلب که ترس و بیمی از آخرت ندارد و خود را دلخوش به شفاعت کسانی کرده که نه او آنان را می شناسد و نه آنان او را و از این لحاظ از هیچ جنایت و گناهی ابا ندارد، قطعا مظاهر رحمت خداوند وجود ندارد و خدا نیز در زندگی آنان نقشی ندارد و بی توجهی به مرگ غمانگیز و دلخراش خراسانی امیر محمد خالقی درمیانی مؤید سخنان مذکوراست.
🆔️@tahkimmelat
جلال جلالی زاده
درشهرهای بزرگ خدا نیست
این سخن شاید در مرحله اول کفرگویی به نظر برسد، اما قبل از توضیح و تاویل این سخن باید بگویم که این سخن مربوط به نویسنده نیست.
چند سال قبل که به مطب دکتر محمد نقشبندی از متخصصان قلب و عروق شهر سنندج رفته بودم درحین بحث های کلامی و دینی جمله ای را بر زبان آورد که سال هاست در ذهن و روح و روانم دوران دارد.
"درشهرهای بزرگ خدا نیست "
یعنی چه؟ مگر خداوند در همه جا وجود ندارد، هو معکم أينما كنتم، اما این جمله نیاز به نفسیر دارد و هنگامی از دکتر پرسیدم دکتر یعنی چه در شهرهای بزرگ خدا نیست؟
در پاسخ به نکات زیبایی اشاره فرمودند : ایشان ضمن بیان وضعیت اجتماعی شهرهای بزرگ که انسان بیشتر به سوی بی هویتی سوق داده می شود به بعضی از رفتارها و
بداخلاقی ها از سوی برخی از افراد اشاره کرد که ناشی از ضعف ایمان واخلاق حسنه وعدم تربیت درست خانوادگی است.
آری خداوند در همه جا هست و حتی از رگ گردن به ما نزدیکتراست، اما چه فایده از شناخت خداوندی که در زندگی ما تأثیری ندارد، آیا خداوندی که مظهر رحمت، احسان و بخشش است و انسان را بر صورت خود آفریده است نباید ما در مهرورزی مانند او شویم؟
آیا ممکن است در زندگی و خانواده و شهر انسان خدا وجود داشته باشد اما انسان قاتل باشد؟
مکار باشد، فریبکار باشد، سنگدل باشد، ظالم باشد، حق دیگران را ضایع کند، سرکوبگر باشد، خائن باشد، دزد باشد، قاتل باشد، امنیت دیگران را به خطر اندازد، و ده ها مورد دیگر .
حمله به دانشجوی بی پناه خراسانی در شب تاریک از سوی دو درنده ی بی رحم و لتو پار کردن ایشان و افتادن ایشان در کنار خیابان و عبور چندین ماشین از کنار جسد بی جان ایشان و احساس بی تفاوتی تایید کننده سخن دکتر نقشبندی نیست؟
آری درجامعه ی بی رحم و بیمروت و منفعتطلب و فرصتطلب که ترس و بیمی از آخرت ندارد و خود را دلخوش به شفاعت کسانی کرده که نه او آنان را می شناسد و نه آنان او را و از این لحاظ از هیچ جنایت و گناهی ابا ندارد، قطعا مظاهر رحمت خداوند وجود ندارد و خدا نیز در زندگی آنان نقشی ندارد و بی توجهی به مرگ غمانگیز و دلخراش خراسانی امیر محمد خالقی درمیانی مؤید سخنان مذکوراست.
🆔️@tahkimmelat
♦️ نامهای از یک سرباز کلاه سبز!
✍ ع. امیدوار
مهندس موسوی و بانو رهنورد سلام
تعجب آور نیست که در روز حصر چه بر سرتان آماده اگر غیر از این بود ما باید به حقانیت آرمانهای سبزمان شک میکردیم. اما بهعنوان سرباز جنبش سبز گلایهمندم:
🔻 اول از مردمی که در حفاظت از شما غفلت کردند، از اینکه به مانند تونسیها شب را به صبح نرساندند و به سرکوبگران مجال طراحی نقشه و اجرای آن دادند، اینکه عامه مردم درک درستی از گفتمان جنبش نداشتند حتی بعضا بعدها مدعیانی اعتراف کردند که شما وسیلهای بودید برای رسیدن به اهدافشان. کسانیکه کم هزینه ندادند اما بالاخره لب به سخن گشودند و بدون ارائه فکت مرتبط با جنبشهای سیاسی و اجتماعی عبور خود را اعلام کردند. نام نمیبرم چون تقریبا تمامی فعالین نام پرآوازه آنها را شنیدهاند.
🔻 گله دیگر من از شماست، جنبش سبز باهمراهی و هدایت شما لرزه به اندام استبداد ولایت مطلقه انداخته بود. من البته باید درباره فضای اجتماعی آن سالها از دید یک جامعهشناس سیاسی و پژوهشگر جنبشهای سیاسی و اجتماعی نگاه کنم؛ اما جنبش سبز بهعنوان قویترین و شکیلترین جنبش مدرنیستی بعد از انقلاب بود؛ حتی آوانگاردتر از جنبش دوم خرداد. چرا از این پتانسیل استفاده نکردید برای همین رفراندوم؟آن وقت جمعیت جنبش در سراسر ایران چند برابر، سرکوب شکسته و حاکمیت عقب مینشست. هرچند منشور جنبش سبز خبر از یک حکومت سکولار سیاسی میداد؛ اما هنوز دهه شصت و حب شما به نظام و آقای خمینی پر رنگ بود. ما هم همین اشتباه را کردیم که قصد ما براندازی نیست نهایتا اصلاح روبنای ساختار نظام است. ما از اینکه به ما بگویند شما دنبال تغییر نظامید در انکار بودیم؛ اما شما میتوانستید ازطرفی یک گام به پیش نهید بازی را عوض کنید یا اینکه قید همه چیز رابزنید. از مطالبات دست بکشید و عقب بنشینید و چهارسال بعد قطعا رئیسجمهور شوید. اما شما وسط ایستادید و این بهترین فرصت برای حمله گازانبری به شما و جنبش سبز بود.
🔻 گلایه دیگر من از اصلاحطلبان به ویژه شخص خاتمیست که میتوانست بعداز حصر، رهبری جنبش را به دست بگیرد؛ اما غیر از حب یکطرفهاش به علی خامنهای و نظام، استراتژی عقب نشینی از آرمانها را آغازکرد و کار به جایی رسید که هم اکنون از آرمانهای بلند اصلاحات رسیدهایم به دریوزگی برای قدرت به بهای فراموش کردن اصول و تولد روزنه گشایان به پیشاهنگی مسعود پزشکیان که نه تنها روزنهای نگشاده بلکه با صحبتهای گزافش و وعده سرخرمنهای متعدد از خود در قبال بحران سیاست خارجی، اقتصاد، سیاست داخلی و فرهنگ و آموزش ناکارآمد بوده و حتی نتوانسته جلوی جو امنیتی، بازداشتها و تلاش برای تلطیف در صدور احکام زندانیان و اعدامیهای عقیدتی-سیاسی را بگیرد. تا سرمایه اجتماعی برگردد. بله! وقتی پزشکیان به شرافتش و شخصیتی که خودش و دیگران میگفتند چوب حراج میزند و به تعبیر امیرالمومنین زبانش پشت عقلش قرار گرفته رک و راست درباره محصورین میگوید: پیگیری این مسئله وحدت جامعه را به هم میزند و متاسفانه از دین و ۲۵سال سکوت علی مثال میآورد چه توقعی داریم؟ و خداوند جواب این مهرههای سوخته منفعت طلب قدرت پرست را داده وخواهد داد و همچنین آنچه حقیقت احزاب پیشروی اصلاح طلب است که قابل اثبات و فکت واقعی محسوب میشود:
پاسخ بیاخلاقیها و بددینیها پاسخ تهمتهای ناروا، خیانتها، سیاست بازیها به جای سیاستمداریها، تیم کشیها، خودی و غیرخودی کردنها، غرور و تکبر و تبختر و شانتاژ و دروغها، حذف همبستگیها و صداقت و همه اموری که به اخلاق حرفهای کار حزبی مربوط میشود به قول دکتر ظریفیان تبدیل تکثر و اختلافات گفتمانی به درگیریهای خاله زنکی و دایی مردکی و غیبت و سم پاشی و پشت هم زنی برای حزبی که مطابق تعریف آکادمیک علوم سیاسی حزب نیست و نهایتا نادیده گرفتن پتانسیل جوانان با مارک زدن به آنها و حذف آنها از دایره حزب، پدرخوانده بازی و چسبیدن کهن سالان بیمصرف به جایگاههای تصمیم گیری و شورای مرکزی که خداوند به قول عوام پاسخ همه این زن زوله صفتهای سبزی پاک کن غیبت گو و قضاوتگر و سالوس و نیرنگ باز رادخواهد داد.
🔻 گلایه از خویش دارم که نتوانستم سبز را زندگی کنم. بال آکادمیکم را مجددا احیا کنم و بنویسم به جای درگیرشدن دربازی کوتولهها! من افتخار این را داشتم که بسیار میخواندم و بسیار مینوشتم البته آن موقع مقالههایم ژورنال بود همینک که مجدد دست به قلم بردم به جرم آوانگارد بودن جایی چاپ نشد تا برایش چارهای بیابم. ازاینکه دنباله روی میکردم و همیشه در دسترس بودم درحالیکه شان من اجل این حرفها بود از افراد قدیس میساختم و آنها مرا خرد میکردند! میبینی بانو؟میبینی میرمحصور؟ فضا طوری شده که باید گرگ شویم تا درامان بمانیم.
🔻متن کامل را اینجا بخوانید🔻
📌رسانه تحلیلی _خبری تحکیم ملت👇
🆔️@tahkimmelat
✍ ع. امیدوار
مهندس موسوی و بانو رهنورد سلام
تعجب آور نیست که در روز حصر چه بر سرتان آماده اگر غیر از این بود ما باید به حقانیت آرمانهای سبزمان شک میکردیم. اما بهعنوان سرباز جنبش سبز گلایهمندم:
🔻 اول از مردمی که در حفاظت از شما غفلت کردند، از اینکه به مانند تونسیها شب را به صبح نرساندند و به سرکوبگران مجال طراحی نقشه و اجرای آن دادند، اینکه عامه مردم درک درستی از گفتمان جنبش نداشتند حتی بعضا بعدها مدعیانی اعتراف کردند که شما وسیلهای بودید برای رسیدن به اهدافشان. کسانیکه کم هزینه ندادند اما بالاخره لب به سخن گشودند و بدون ارائه فکت مرتبط با جنبشهای سیاسی و اجتماعی عبور خود را اعلام کردند. نام نمیبرم چون تقریبا تمامی فعالین نام پرآوازه آنها را شنیدهاند.
🔻 گله دیگر من از شماست، جنبش سبز باهمراهی و هدایت شما لرزه به اندام استبداد ولایت مطلقه انداخته بود. من البته باید درباره فضای اجتماعی آن سالها از دید یک جامعهشناس سیاسی و پژوهشگر جنبشهای سیاسی و اجتماعی نگاه کنم؛ اما جنبش سبز بهعنوان قویترین و شکیلترین جنبش مدرنیستی بعد از انقلاب بود؛ حتی آوانگاردتر از جنبش دوم خرداد. چرا از این پتانسیل استفاده نکردید برای همین رفراندوم؟آن وقت جمعیت جنبش در سراسر ایران چند برابر، سرکوب شکسته و حاکمیت عقب مینشست. هرچند منشور جنبش سبز خبر از یک حکومت سکولار سیاسی میداد؛ اما هنوز دهه شصت و حب شما به نظام و آقای خمینی پر رنگ بود. ما هم همین اشتباه را کردیم که قصد ما براندازی نیست نهایتا اصلاح روبنای ساختار نظام است. ما از اینکه به ما بگویند شما دنبال تغییر نظامید در انکار بودیم؛ اما شما میتوانستید ازطرفی یک گام به پیش نهید بازی را عوض کنید یا اینکه قید همه چیز رابزنید. از مطالبات دست بکشید و عقب بنشینید و چهارسال بعد قطعا رئیسجمهور شوید. اما شما وسط ایستادید و این بهترین فرصت برای حمله گازانبری به شما و جنبش سبز بود.
🔻 گلایه دیگر من از اصلاحطلبان به ویژه شخص خاتمیست که میتوانست بعداز حصر، رهبری جنبش را به دست بگیرد؛ اما غیر از حب یکطرفهاش به علی خامنهای و نظام، استراتژی عقب نشینی از آرمانها را آغازکرد و کار به جایی رسید که هم اکنون از آرمانهای بلند اصلاحات رسیدهایم به دریوزگی برای قدرت به بهای فراموش کردن اصول و تولد روزنه گشایان به پیشاهنگی مسعود پزشکیان که نه تنها روزنهای نگشاده بلکه با صحبتهای گزافش و وعده سرخرمنهای متعدد از خود در قبال بحران سیاست خارجی، اقتصاد، سیاست داخلی و فرهنگ و آموزش ناکارآمد بوده و حتی نتوانسته جلوی جو امنیتی، بازداشتها و تلاش برای تلطیف در صدور احکام زندانیان و اعدامیهای عقیدتی-سیاسی را بگیرد. تا سرمایه اجتماعی برگردد. بله! وقتی پزشکیان به شرافتش و شخصیتی که خودش و دیگران میگفتند چوب حراج میزند و به تعبیر امیرالمومنین زبانش پشت عقلش قرار گرفته رک و راست درباره محصورین میگوید: پیگیری این مسئله وحدت جامعه را به هم میزند و متاسفانه از دین و ۲۵سال سکوت علی مثال میآورد چه توقعی داریم؟ و خداوند جواب این مهرههای سوخته منفعت طلب قدرت پرست را داده وخواهد داد و همچنین آنچه حقیقت احزاب پیشروی اصلاح طلب است که قابل اثبات و فکت واقعی محسوب میشود:
پاسخ بیاخلاقیها و بددینیها پاسخ تهمتهای ناروا، خیانتها، سیاست بازیها به جای سیاستمداریها، تیم کشیها، خودی و غیرخودی کردنها، غرور و تکبر و تبختر و شانتاژ و دروغها، حذف همبستگیها و صداقت و همه اموری که به اخلاق حرفهای کار حزبی مربوط میشود به قول دکتر ظریفیان تبدیل تکثر و اختلافات گفتمانی به درگیریهای خاله زنکی و دایی مردکی و غیبت و سم پاشی و پشت هم زنی برای حزبی که مطابق تعریف آکادمیک علوم سیاسی حزب نیست و نهایتا نادیده گرفتن پتانسیل جوانان با مارک زدن به آنها و حذف آنها از دایره حزب، پدرخوانده بازی و چسبیدن کهن سالان بیمصرف به جایگاههای تصمیم گیری و شورای مرکزی که خداوند به قول عوام پاسخ همه این زن زوله صفتهای سبزی پاک کن غیبت گو و قضاوتگر و سالوس و نیرنگ باز رادخواهد داد.
🔻 گلایه از خویش دارم که نتوانستم سبز را زندگی کنم. بال آکادمیکم را مجددا احیا کنم و بنویسم به جای درگیرشدن دربازی کوتولهها! من افتخار این را داشتم که بسیار میخواندم و بسیار مینوشتم البته آن موقع مقالههایم ژورنال بود همینک که مجدد دست به قلم بردم به جرم آوانگارد بودن جایی چاپ نشد تا برایش چارهای بیابم. ازاینکه دنباله روی میکردم و همیشه در دسترس بودم درحالیکه شان من اجل این حرفها بود از افراد قدیس میساختم و آنها مرا خرد میکردند! میبینی بانو؟میبینی میرمحصور؟ فضا طوری شده که باید گرگ شویم تا درامان بمانیم.
🔻متن کامل را اینجا بخوانید🔻
📌رسانه تحلیلی _خبری تحکیم ملت👇
🆔️@tahkimmelat
Telegraph
♦️ نامههای یک سرباز کلاه سبز!
مهندس موسوی و بانو رهنورد سلام تعجب آور نیست که در روز حصر چه بر سرتان آماده است اگر غیر از این بود ما باید به حقانیت آرمانهای سبزمان شکم میکردیم. اما بهعنوان سرباز جنبش سبز گلایهمندم: 🔻اول از مردمی که در برابر شما غفلت کردند، از این که مانند تونسیها…
📌اختصاصی تحکیم ملت
🖋️عبدالله ناصری
همراهان و دوستان عزیزم
🔺آنقدر فراخوان رفع حصر رهبران جنبش سبز دل "سربازان بدنام" و دستگاه های امنیتی حکومت را لرزانده است که حتی بنده بر ویلچر نشسته و از نخستین حامیان دعوت مجاهدان عزیز-قمیشی و دانشفر- را از ارتباط با دنیای اطلاعات و کانال
تلگرامی "تاریخ نوشت" دور کرده اند.
🔺دوست نیک نفسی که با یکی از همین دستگاهها همکاری دارد به این کمینه پیام داد، جز استیصال و اجبار تو به مذاکره هدفی ندارند. از همین نوشتار به مردم عزیز انقلابی "زن، زندگی، آزادی"، رهبران و حامیان جنبش سبز اطمینان میدهم که عبدالله ناصری، کوچک ترین سرباز این میدان به لطف خداوند قصد انفعال نداشته و فعال تر از گذشته از طریق رسانه های سبز مثل "کلمه، سهام نیوز، زیتون، تحکیم ملت و کانال نواندیشی کیان" در بین مردم مظلوم ایران خواهد بود.
عبدالله ناصری/۲۷-۱۱-۱۴۰۳
#تحکیم_ملت
🆔️@tahkimmelat
🖋️عبدالله ناصری
همراهان و دوستان عزیزم
🔺آنقدر فراخوان رفع حصر رهبران جنبش سبز دل "سربازان بدنام" و دستگاه های امنیتی حکومت را لرزانده است که حتی بنده بر ویلچر نشسته و از نخستین حامیان دعوت مجاهدان عزیز-قمیشی و دانشفر- را از ارتباط با دنیای اطلاعات و کانال
تلگرامی "تاریخ نوشت" دور کرده اند.
🔺دوست نیک نفسی که با یکی از همین دستگاهها همکاری دارد به این کمینه پیام داد، جز استیصال و اجبار تو به مذاکره هدفی ندارند. از همین نوشتار به مردم عزیز انقلابی "زن، زندگی، آزادی"، رهبران و حامیان جنبش سبز اطمینان میدهم که عبدالله ناصری، کوچک ترین سرباز این میدان به لطف خداوند قصد انفعال نداشته و فعال تر از گذشته از طریق رسانه های سبز مثل "کلمه، سهام نیوز، زیتون، تحکیم ملت و کانال نواندیشی کیان" در بین مردم مظلوم ایران خواهد بود.
عبدالله ناصری/۲۷-۱۱-۱۴۰۳
#تحکیم_ملت
🆔️@tahkimmelat
https://www.karzar.net/182760
♦️ کارزار درخواست آزادی رزمنده جانباز رحیم قمیشی
اصل ۲۷ قانون اساسی :
تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.
🆔️@tahkimmelat
♦️ کارزار درخواست آزادی رزمنده جانباز رحیم قمیشی
اصل ۲۷ قانون اساسی :
تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.
🆔️@tahkimmelat
www.karzar.net
امضا کنید: کارزار درخواست آزادی رزمنده، جانباز و آزاده پرافتخار رحیم قمیشی
درخواست داریم تا آزادی جناب آقای رحیم قمیشی را به عنوان پاسداشتی از خدمات وی و رعایت قانون اساسی فراهم آورید و این آزاده قهرمان عزیزمان را سریعا آزاد نمایید. جای آزاده قهرمان وطن زندان نیست.
♦️ دلیل ممانعت از ورود هواپیمای ایرانی به لبنان از زبان نخست وزیر این کشور/ نواف سلام: بخاطر تحریم های اروپا اجازه ورود ندادیم
نخست وزیر لبنان در نشست خبری:
شرکت ایرانی که هواپیمای آن عازم بیروت بود، تحت تحریم های اروپا قرار داشت.
ما در حال مذاکره با طرف ایرانی و از طریق سفارت خودمان در تهران و سفارت ایران در بیروت در جستجوی راهکار هستیم.
ما متعهد با بازگشت شهروندان لبنانی در ایران به وطن خود هستیم؛ حالا با هواپیمای شرکت میدل ایست یا از هر روش دیگری.
🆔️@tahkimmelat
نخست وزیر لبنان در نشست خبری:
شرکت ایرانی که هواپیمای آن عازم بیروت بود، تحت تحریم های اروپا قرار داشت.
ما در حال مذاکره با طرف ایرانی و از طریق سفارت خودمان در تهران و سفارت ایران در بیروت در جستجوی راهکار هستیم.
ما متعهد با بازگشت شهروندان لبنانی در ایران به وطن خود هستیم؛ حالا با هواپیمای شرکت میدل ایست یا از هر روش دیگری.
🆔️@tahkimmelat
Forwarded from استودیو پات
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 اصلاحطلب یا انقلابی؟!
🔺کاش یک اتفاقی میافتاد و نه فقط جمهوری اسلامی که تمام رژیمهای ناجور از روی زمین محو میشدند!
⭕️قسمت دوم
🎙️ مناظره احمدزیدآبادی و مصطفی مهرآئین در تقاطع جمهوری
📍با اجرای حسین سربندی
❎ در برنامه #تقاطع_جمهوری
✅ در #استودیو_پات
🔗فیلم کامل را در کانال یوتیوب ما ببینید
📌 #استودیو_پات را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
🔗کانال اینستاگرام
🔗کانال یوتیوب
🔗کانال ایکس (توئیتر)
@studio_patt
🆔️@tahkimmelat
🔺کاش یک اتفاقی میافتاد و نه فقط جمهوری اسلامی که تمام رژیمهای ناجور از روی زمین محو میشدند!
⭕️قسمت دوم
🎙️ مناظره احمدزیدآبادی و مصطفی مهرآئین در تقاطع جمهوری
📍با اجرای حسین سربندی
❎ در برنامه #تقاطع_جمهوری
✅ در #استودیو_پات
🔗فیلم کامل را در کانال یوتیوب ما ببینید
📌 #استودیو_پات را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
🔗کانال اینستاگرام
🔗کانال یوتیوب
🔗کانال ایکس (توئیتر)
@studio_patt
🆔️@tahkimmelat
♦️ در ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ چه گذشت؟!
🖋️سعیده منتظری
برای ۲۵ بهمن ماه از جانب بزرگانی که برای دستیابی به ایرانی آزاد و آباد هزینههای گزافی دادهاند، فراخوانی داده شده بود برای تجمعی آرام جلوی درب دانشگاه تهران از ساعت ۱۱ تا ۲ بعدازظهر؛ به منظور اعتراض به حصر غیرقانونی و ظالمانه محصورین طی چهارده سال، و اعتراض به بازداشتهای خلاف قانون زندانیان سیاسی و عقیدتی، و اعتراض به استبداد و ارتجاع و ...
اینجانب نیز طبق احساس وظیفه، ساعت ۱۱ در آنجا حاضر شدم. تجمع نیروهای انتظامی و لباس شخصی و ماشینهای پلیس و ونهای حکومت بسیار زیاد و چشمگیر بود!
متن کامل
🆔️@tahkimmelat
🖋️سعیده منتظری
برای ۲۵ بهمن ماه از جانب بزرگانی که برای دستیابی به ایرانی آزاد و آباد هزینههای گزافی دادهاند، فراخوانی داده شده بود برای تجمعی آرام جلوی درب دانشگاه تهران از ساعت ۱۱ تا ۲ بعدازظهر؛ به منظور اعتراض به حصر غیرقانونی و ظالمانه محصورین طی چهارده سال، و اعتراض به بازداشتهای خلاف قانون زندانیان سیاسی و عقیدتی، و اعتراض به استبداد و ارتجاع و ...
اینجانب نیز طبق احساس وظیفه، ساعت ۱۱ در آنجا حاضر شدم. تجمع نیروهای انتظامی و لباس شخصی و ماشینهای پلیس و ونهای حکومت بسیار زیاد و چشمگیر بود!
متن کامل
🆔️@tahkimmelat
Telegraph
در ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ چه گذشت؟!
در ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ چه گذشت؟! ✍ سعیده منتظری برای ۲۵ بهمن ماه از جانب بزرگانی که برای دستیابی به ایرانی آزاد و آباد هزینههای گزافی دادهاند، فراخوانی داده شده بود برای تجمعی آرام جلوی درب دانشگاه تهران از ساعت ۱۱ تا ۲ بعدازظهر؛ به منظور اعتراض به حصر غیرقانونی…
♦️ روایت یکی از بازداشتشدگان شهرستانی از تجمع ۲۵ بهمن
استقبال از فراخوان دیروز فراتر از حد پیشبینی ما بود، هرچند امکان تشکیل یک جمع چندنفره هم فراهم نشد.
بیشتر معترضان، پیش از آنکه فرصتی برای اقدام علنی پیدا کنند، به بازداشتگاههای موقت منتقل شدند. من که از ساعت یازده تا حدود دو و نیم بعدازظهر در بازداشتگاه نیروی انتظامی نزدیک میدان انقلاب بودم، شاهد بازداشت حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر بودم که بیشترشان میانسال و بزرگسال بودند.
از شهر ما، بدون هماهنگی قبلی، دستکم چهار نفر با وسایل نقلیه عمومی و بیخبر از قصد یکدیگر راهی تهران شدیم. هیچیک از ما حاضر نبود مسئولیت و عواقب همراه کردن دیگران را بر عهده بگیرد.
در ون نیروی انتظامی، یکی از بازداشتیها گوشی خود را پنهان کرده بود و از تحویل آن به مأموران سر باز میزد. او توانست مخفیانه با خانواده خود و چند بازداشتی دیگر تماس بگیرد و خبر بازداشتشان را برساند. دیگران هم در مقابل او ایستاده بودند تا دید مأموران را نسبت به گوشیاش مسدود کنند.
در میان بازداشتیهای ون، دو پزشک هم حضور داشتند. لحظاتی بعد، یک جوان تحصیلکرده را با دستبند پلاستیکی یکبارمصرف به داخل ون آوردند. چند دقیقه نگذشته بود که دیدم دستبندش باز شده است. پرسیدم چطور آن را بریدی؟ گفت: «یکی از آقایان با فندک سیگار دستبند را سوزاند و برید.»
ده دقیقه بعد، مأمور پرسید: «دستبندت چی شد؟»
جوان خندید و گفت: «دوستان زحمتش را کشیدند!» بازداشتیهای داخل ون خندیدند.
یکی از بازداشتیها که موبایل داشت، رو به مأمور کرد و گفت: «برادر جان! چند تا دیگه از این تجمعات بشه، شما هم کمکم راه میافتی میای طرف ما!» دوباره همه خندیدند.
از همان جوان پرسیدم چرا بازداشتت کردند؟
گفت: «این دستنوشته را بالای سرم گرفته بودم.»
پرسیدم: «چند نفر پلاکارد بالا بردید؟»
گفت: «فقط من! یک نفر بودم.»
در بازداشتگاه، ابتکار عمل در دست بازداشتیها بود، نه مأموران امنیتی. همه صبور، باتجربه، شوخطبع و اغلب از رزمندگان و ایثارگران بودند. برخی از بازداشتیها نماز جماعت را به امامت یک مرد کتوشلواری خواندند و بعد از آن، تقریباً همه سرود ملی را اجرا کردند.
بازداشتیهای بالای ۵۰ سال با صلابت و مصمم، مأموران امنیتی را به بازی گرفته بودند. مثلاً یکی فریاد زد: «آقا! ساعت یک شد، ناهار نمیدین؟»
دیگری با خنده پاسخ داد: «پزشکیان رئیسی نیست که ناهار بده!»
یک ساعت بعد، ناهار در ظروف یکبارمصرف آورده شد. برخی خوردند، برخی امتناع کردند.
اتحاد و همبستگی بینظیر بود؛ همه به فکر دیگران بودند، نه خودشان.
چند بار مشاهده کردم که در بازداشتگاه تهران، هر بازداشتی که زودتر آزاد میشد، اکراه داشت که بدون همراهی دوستانش از محوطه بازداشتگاه خارج شود. اما بقیه با اصرار او را ترغیب به خروج میکردند.
سرانجام، در بازرسی بدنی، مأموران متوجه گوشی همان فردی شدند که آن را تحویل نداده بود. گوشی را گرفتند، اما او خندید و گفت: «خدمت شما! دیگر به آن احتیاجی ندارم.»
یکی از بازداشتیهای جوان تعریف میکرد که در برگه بازجویی نوشته بود برای تجمع آمده است. مأمور به او گفت: «این برگه را پاره میکنم، یکی دیگه بنویس و انکار کن.»
اما جوان پاسخ داد: «من اینجا هستم که شجاعت و دفاع از حقیقت را تأکید و ترویج کنم، آنوقت شما از من میخواهید حقیقت را انکار کنم؟!»
در نهایت، پس از ثبت مشخصات، تصویربرداری و ضبط گوشیها، تقریباً همه را آزاد کردند.
یک گزارش ناامیدکننده هم دارم. بعد از آزادی، به دو کتابفروشی روبهروی دانشگاه رفتم و درخواست تلفن کردم تا به همسرم خبر دهم. گفتم گوشیام ضبط شده است، اما آنها از دادن تلفن امتناع کردند. کتابفروشی سوم، با اشتیاق گوشیاش را در اختیارم گذاشت.
نیروهای امنیتی دیروز با بازداشتیها برخوردی بردبارتر و مودبانهتر داشتند. اتفاقی بسیار مهم که باید این درایت نسبی را از سوی حاکمیت قدر دانست.
اگر بخواهم تجمع دیروز را در چند جمله خلاصه کنم، میگویم:
دیروز، برندهی میدان، رحیم قمیشی، ناصر دانشفر و دوستان رزمنده و ایثارگرشان بودند. آنها شجاعت، متانت و حقطلبی را توأمان ترویج کردند. این جمعیت بردبار، صبور و جسور، از نقاط مختلف کشور به تهران آمده بودند. هرچند رهبرانشان در حبس و غایب بودند، اما تجمع را در سکوت و آرامش به بهترین شکل ممکن مدیریت کردند.
🆔️@tahkimmelat
استقبال از فراخوان دیروز فراتر از حد پیشبینی ما بود، هرچند امکان تشکیل یک جمع چندنفره هم فراهم نشد.
بیشتر معترضان، پیش از آنکه فرصتی برای اقدام علنی پیدا کنند، به بازداشتگاههای موقت منتقل شدند. من که از ساعت یازده تا حدود دو و نیم بعدازظهر در بازداشتگاه نیروی انتظامی نزدیک میدان انقلاب بودم، شاهد بازداشت حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر بودم که بیشترشان میانسال و بزرگسال بودند.
از شهر ما، بدون هماهنگی قبلی، دستکم چهار نفر با وسایل نقلیه عمومی و بیخبر از قصد یکدیگر راهی تهران شدیم. هیچیک از ما حاضر نبود مسئولیت و عواقب همراه کردن دیگران را بر عهده بگیرد.
در ون نیروی انتظامی، یکی از بازداشتیها گوشی خود را پنهان کرده بود و از تحویل آن به مأموران سر باز میزد. او توانست مخفیانه با خانواده خود و چند بازداشتی دیگر تماس بگیرد و خبر بازداشتشان را برساند. دیگران هم در مقابل او ایستاده بودند تا دید مأموران را نسبت به گوشیاش مسدود کنند.
در میان بازداشتیهای ون، دو پزشک هم حضور داشتند. لحظاتی بعد، یک جوان تحصیلکرده را با دستبند پلاستیکی یکبارمصرف به داخل ون آوردند. چند دقیقه نگذشته بود که دیدم دستبندش باز شده است. پرسیدم چطور آن را بریدی؟ گفت: «یکی از آقایان با فندک سیگار دستبند را سوزاند و برید.»
ده دقیقه بعد، مأمور پرسید: «دستبندت چی شد؟»
جوان خندید و گفت: «دوستان زحمتش را کشیدند!» بازداشتیهای داخل ون خندیدند.
یکی از بازداشتیها که موبایل داشت، رو به مأمور کرد و گفت: «برادر جان! چند تا دیگه از این تجمعات بشه، شما هم کمکم راه میافتی میای طرف ما!» دوباره همه خندیدند.
از همان جوان پرسیدم چرا بازداشتت کردند؟
گفت: «این دستنوشته را بالای سرم گرفته بودم.»
پرسیدم: «چند نفر پلاکارد بالا بردید؟»
گفت: «فقط من! یک نفر بودم.»
در بازداشتگاه، ابتکار عمل در دست بازداشتیها بود، نه مأموران امنیتی. همه صبور، باتجربه، شوخطبع و اغلب از رزمندگان و ایثارگران بودند. برخی از بازداشتیها نماز جماعت را به امامت یک مرد کتوشلواری خواندند و بعد از آن، تقریباً همه سرود ملی را اجرا کردند.
بازداشتیهای بالای ۵۰ سال با صلابت و مصمم، مأموران امنیتی را به بازی گرفته بودند. مثلاً یکی فریاد زد: «آقا! ساعت یک شد، ناهار نمیدین؟»
دیگری با خنده پاسخ داد: «پزشکیان رئیسی نیست که ناهار بده!»
یک ساعت بعد، ناهار در ظروف یکبارمصرف آورده شد. برخی خوردند، برخی امتناع کردند.
اتحاد و همبستگی بینظیر بود؛ همه به فکر دیگران بودند، نه خودشان.
چند بار مشاهده کردم که در بازداشتگاه تهران، هر بازداشتی که زودتر آزاد میشد، اکراه داشت که بدون همراهی دوستانش از محوطه بازداشتگاه خارج شود. اما بقیه با اصرار او را ترغیب به خروج میکردند.
سرانجام، در بازرسی بدنی، مأموران متوجه گوشی همان فردی شدند که آن را تحویل نداده بود. گوشی را گرفتند، اما او خندید و گفت: «خدمت شما! دیگر به آن احتیاجی ندارم.»
یکی از بازداشتیهای جوان تعریف میکرد که در برگه بازجویی نوشته بود برای تجمع آمده است. مأمور به او گفت: «این برگه را پاره میکنم، یکی دیگه بنویس و انکار کن.»
اما جوان پاسخ داد: «من اینجا هستم که شجاعت و دفاع از حقیقت را تأکید و ترویج کنم، آنوقت شما از من میخواهید حقیقت را انکار کنم؟!»
در نهایت، پس از ثبت مشخصات، تصویربرداری و ضبط گوشیها، تقریباً همه را آزاد کردند.
یک گزارش ناامیدکننده هم دارم. بعد از آزادی، به دو کتابفروشی روبهروی دانشگاه رفتم و درخواست تلفن کردم تا به همسرم خبر دهم. گفتم گوشیام ضبط شده است، اما آنها از دادن تلفن امتناع کردند. کتابفروشی سوم، با اشتیاق گوشیاش را در اختیارم گذاشت.
نیروهای امنیتی دیروز با بازداشتیها برخوردی بردبارتر و مودبانهتر داشتند. اتفاقی بسیار مهم که باید این درایت نسبی را از سوی حاکمیت قدر دانست.
اگر بخواهم تجمع دیروز را در چند جمله خلاصه کنم، میگویم:
دیروز، برندهی میدان، رحیم قمیشی، ناصر دانشفر و دوستان رزمنده و ایثارگرشان بودند. آنها شجاعت، متانت و حقطلبی را توأمان ترویج کردند. این جمعیت بردبار، صبور و جسور، از نقاط مختلف کشور به تهران آمده بودند. هرچند رهبرانشان در حبس و غایب بودند، اما تجمع را در سکوت و آرامش به بهترین شکل ممکن مدیریت کردند.
🆔️@tahkimmelat