قُمریانِ سوخته [دقایقی از اشعار محمد طالب آملی]
Listen with Sepehr – saaghi
تو می‌مونی و خیالت، زخمی میشه بالت
و :
آگه نبودم آه، که دوشم خیالِ دوست
در بیخودی ضیافتِ آغوش کرده بود
و :
آگه نبودم آه، که دوشم خیالِ دوست
در بیخودی ضیافتِ آغوش کرده بود
قُمریانِ سوخته [دقایقی از اشعار محمد طالب آملی] pinned «تحفهٔ مجلس تو دل کم بود جان فزودیم و باز مختصرست #طالب_آملی | قمریان سوخته»
Forwarded from قُمریانِ سوخته [دقایقی از اشعار محمد طالب آملی] (Atefeh)
تو را بايد ز خود آموختنْ علم وفاداری
چه حاجت با معلم، صاحبانِ طبع عالی را
دوازده اردیبهشت روز معلم مبارک🌿
#طالب_آملی | قمریان سوخته
چه حاجت با معلم، صاحبانِ طبع عالی را
دوازده اردیبهشت روز معلم مبارک🌿
#طالب_آملی | قمریان سوخته
Mariz Hali
Mohsen Chavoshi
03:19
من درد بگرفتم و درمان گذاشتم
«طالب» دل تو میل کدام کرد؟
من درد بگرفتم و درمان گذاشتم
«طالب» دل تو میل کدام کرد؟
Forwarded from قُمریانِ سوخته [دقایقی از اشعار محمد طالب آملی]
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قُمریانِ سوخته [دقایقی از اشعار محمد طالب آملی] pinned «راحت آید به دیارِ دل و برگردد باز غم کند کوچ و پشیمان ز سفر گردد باز روزگاریست که غم رفته به تسخیرِ دلم وقت آن شد که به فتح و به ظفر گردد باز آستینی چو لب از خونِ جگر دارم خشک امشب این گریه امید است که تر گردد باز نامه بنویسم و خود از پی قاصد بروم آنقدَر…»