Forwarded from سید مرتضی جزایری
من نگردم پاک از تسبیحِشان
پاک هم ایشان شوند و دُرفِشان
ما زبان را نَنْگریم و قال را
ما روان را بنگریم و حال را
رحیم بینماز، رحیم است و مصون از عواقب بیرحمی؛ اما نمازخوان ستمگر، ستمگر است و گرفتار پیآمدهای ستمگری.
اکثر مخالفان قديسانی که مورد ارادت و محبت ما هستند، نمازخوان و روزهگیر بودهاند و صف جماعت ابنسعد، انبوهتر از جماعتی بوده که با حضرت سیدالشهدا نماز میگزاردهاند.
شرط قبول عبادت، رحیم بودن است نه شرط رحيم بودن نماز خواندن و هر جا هر عمل عبادی مقرون به این صفت باشد، عبادتست.
آفرینشهای قراردادی که نه ریشه در فرهنگ عمومی داشته و نه در ارتباط با ساختارهای اخلاقی باشند، خالی از هر حقیقت بوده و در این ترازو، به هیچ چیز نمیارزند.
الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ
آنان که سخن را میشنوند و از بهترینش پیروی میکنند…
و آن کس که این ترازو را در دست دارد، در میان سخنها، حرف حق را از ناحق، تشخیص میدهد؛ بیآنکه برای اثبات آن، خود را نیازمند معجزهی گویندهی آن بداند.
بخشی از گفتار مرحوم
#سیدمرتضی_جزایری
.
@loversfaith
پاک هم ایشان شوند و دُرفِشان
ما زبان را نَنْگریم و قال را
ما روان را بنگریم و حال را
رحیم بینماز، رحیم است و مصون از عواقب بیرحمی؛ اما نمازخوان ستمگر، ستمگر است و گرفتار پیآمدهای ستمگری.
اکثر مخالفان قديسانی که مورد ارادت و محبت ما هستند، نمازخوان و روزهگیر بودهاند و صف جماعت ابنسعد، انبوهتر از جماعتی بوده که با حضرت سیدالشهدا نماز میگزاردهاند.
شرط قبول عبادت، رحیم بودن است نه شرط رحيم بودن نماز خواندن و هر جا هر عمل عبادی مقرون به این صفت باشد، عبادتست.
آفرینشهای قراردادی که نه ریشه در فرهنگ عمومی داشته و نه در ارتباط با ساختارهای اخلاقی باشند، خالی از هر حقیقت بوده و در این ترازو، به هیچ چیز نمیارزند.
الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ
آنان که سخن را میشنوند و از بهترینش پیروی میکنند…
و آن کس که این ترازو را در دست دارد، در میان سخنها، حرف حق را از ناحق، تشخیص میدهد؛ بیآنکه برای اثبات آن، خود را نیازمند معجزهی گویندهی آن بداند.
بخشی از گفتار مرحوم
#سیدمرتضی_جزایری
.
@loversfaith
Forwarded from 🖋باور🖋Belief/ کانال رسمی هرمز شریفیان/ روزنامهنگار (Hz Sharifian)
X (formerly Twitter)
HzSharifian/هرمز شریفیان (@HzSharifian) on X
#کیانوش_سنجری روزنامهنگار و کنشگر حقوق بشر بهخاطر حبس غیرقانونی خیلیها به زندگی خود پایان داد اما گمان نکنید خوناش بر گردن خودش است.
تاوان این یک #خون را، بد پس خواهید داد. روز تاوان دادنتان خواهد رسید.
تاوان این یک #خون را، بد پس خواهید داد. روز تاوان دادنتان خواهد رسید.
Forwarded from مطالعات اسلامی | Islamic Studies
📚 #معرفی_کتاب #تازههای_نشر
🔺مدیترانهی قرون میانه در میان اسلام و مسیحیت: تبادلات هنری، معماری، و فرهنگ مادی
🔺 The Medieval Mediterranean between Islam and Christianity: Crosspollinations in Art, Architecture, and Material Culture
👈🏻 ویراستاران: Sami Luigi De Giosa and Nikolaos Vryzidis
👈🏻 ناشر: American University in Cairo Press
👈🏻 سال انتشار : (2025)
👈🏻شابک: 9781649031877
معرفی ناشر
همزیستی مسیحیت و اسلام در مدیترانهی قرون میانه، به مجموعهای از تبادلات علمی در معماری و فرهنگ مادی انجامید که دامنهاش از مرزهای مذهبی و جغرافیایی فراتر میرفت. بهرهگیری از اشیاء اسلامی در محیطهای مسیحی، تبدیل کلیساها به مساجد، و جابجایی صنعتگران فقط نمونههایی از این فرایند است. از صلیبهایی که در مساجد یافت شدهاند گرفته تا سکههای اروپایی-مسیحی با نوشتههای شهادتین-گونه، فرهنگ مادی قرون میانه گنجینهای است از شواهد بصری که درآمیختگی این دو دین در اشیاء و بناهای تاریخی را به تصویر میکشد.
در این کتاب، سیزده پژوهشگر بینالمللی، جنبههای گوناگون مواجهات مسیحی-اسلامی در فرهنگ مادی و هنر در سراسر مدیترانه را – از پارچهها گرفته تا روغنهای گرانبها، از فلزکاری گرفته تا سفالگری – بررسی میکنند و بخش عظیمی از مدیترانه و همچنین بخشهایی از پسکرانههای آن، از اسپانیا و ایتالیا گرفته تا مصر و گرجستان را سیاحت میکنند.
در این میان، یکی از مرتبطترین، اما کمتر کاوششدهترین زمینههای پژوهش، «فضای زیباییشناختی» است. این نگرش بر این باور استوار است که لذت زیباییشناختی، مرزها را درمینوردد و زمینه را برای یک تجربه و درک بینا-دینی فراهم میآورد. چنانکه در روایتی آمده است، «خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد»، و این ندای جهانی زیبایی بصری است که در میان همهی فرهنگها و تمدنها طنینانداز میشود.
📌مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبانهای اروپایی
@Islamicstudies
🔺مدیترانهی قرون میانه در میان اسلام و مسیحیت: تبادلات هنری، معماری، و فرهنگ مادی
🔺 The Medieval Mediterranean between Islam and Christianity: Crosspollinations in Art, Architecture, and Material Culture
👈🏻 ویراستاران: Sami Luigi De Giosa and Nikolaos Vryzidis
👈🏻 ناشر: American University in Cairo Press
👈🏻 سال انتشار : (2025)
👈🏻شابک: 9781649031877
معرفی ناشر
همزیستی مسیحیت و اسلام در مدیترانهی قرون میانه، به مجموعهای از تبادلات علمی در معماری و فرهنگ مادی انجامید که دامنهاش از مرزهای مذهبی و جغرافیایی فراتر میرفت. بهرهگیری از اشیاء اسلامی در محیطهای مسیحی، تبدیل کلیساها به مساجد، و جابجایی صنعتگران فقط نمونههایی از این فرایند است. از صلیبهایی که در مساجد یافت شدهاند گرفته تا سکههای اروپایی-مسیحی با نوشتههای شهادتین-گونه، فرهنگ مادی قرون میانه گنجینهای است از شواهد بصری که درآمیختگی این دو دین در اشیاء و بناهای تاریخی را به تصویر میکشد.
در این کتاب، سیزده پژوهشگر بینالمللی، جنبههای گوناگون مواجهات مسیحی-اسلامی در فرهنگ مادی و هنر در سراسر مدیترانه را – از پارچهها گرفته تا روغنهای گرانبها، از فلزکاری گرفته تا سفالگری – بررسی میکنند و بخش عظیمی از مدیترانه و همچنین بخشهایی از پسکرانههای آن، از اسپانیا و ایتالیا گرفته تا مصر و گرجستان را سیاحت میکنند.
در این میان، یکی از مرتبطترین، اما کمتر کاوششدهترین زمینههای پژوهش، «فضای زیباییشناختی» است. این نگرش بر این باور استوار است که لذت زیباییشناختی، مرزها را درمینوردد و زمینه را برای یک تجربه و درک بینا-دینی فراهم میآورد. چنانکه در روایتی آمده است، «خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد»، و این ندای جهانی زیبایی بصری است که در میان همهی فرهنگها و تمدنها طنینانداز میشود.
📌مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبانهای اروپایی
@Islamicstudies
مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبان های اروپایی
مدیترانهی قرون میانه در میان اسلام و مسیحیت: تبادلات هنری، معماری، و فرهنگ مادی - مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبان های اروپایی
همزیستی مسیحیت و اسلام در مدیترانهی قرون میانه، به مجموعهای از تبادلات علمی در معماری و فرهنگ مادی انجامید که دامنهاش فراتر از مرزهای مذهبی و جغرافیایی میرفت. بهرهگیری از اشیاء اسلامی در محیطهای مسیحی، تبدیل کلیساها به مساجد، و جابجایی صنعتگران فقط…
همه معمولی هستیم
✍🏻: محسن آزموده
بيشتر ما آدمهای معمولی هستيم. يعنی شناخته شده و نابغه و برجسته و بزرگ و سرشناس و... نيستيم. ما آدمهای معمولی به جايی حساب نمیشويم. ديده نمیشويم. اهميت خاصی نداريم، جز برای خانواده و نزديكانمان. صدایمان شنيده نمیشود، مگر وقتی كه دستكم دهها نفر از ما جايی جمع شويم و سر و صدا كنيم. اخبار خاصي نداريم. وقتي مريض میشويم، يا ازدواج میكنيم يا جدا میشويم يا از جایی به جای ديگری سفر میكنيم، بازتابي در رسانهها نداريم. وقتی هم كه میميريم، اتفاق خاصی نمیافتد. ما مثل پيچ و مهرهها يا قطعات كماهميت ماشينهای خيلی بزرگ هستيم، وقتی فرسوده میشويم، به راحتی تعويضمان میكنند. در روزگار جديد به ويژه از سوی سياستمداران و آدمهای مهم، مخصوصا جلوی دوربين رسانهها، خيلی تحويلمان میگيرند. به قول قديمیها هندوانه زير بغلمان میگذارند. ای بسا به روی مبارك نياوريم و از اين تعريف و تمجيدهای الكی خوشخوشانمان هم بشود، اما خودمان میفهميم كه اينها همه از جنس پيزر لای پالان كسی گذاشتن است و هدف ديگری پشت آن. در واقع آنها برای اينكه خودشان بزرگ و در چشم و مهم باشند و بمانند و از مزايای اين جايگاه بهرهمند شوند، بالا بالامان میكنند، وگرنه عاشق چشم و ابرویمان نيستند. در گذشته ما معمولیها در تاريخ هم جایی نداشتيم. تاريخ متعلق به شاهان و سرداران و حاكمان و ملكهها و دانشمندان و اديبان سخنوران و... بود. كسی ما را به حساب نمیآورد. نهايتا سياهی لشكر بوديم، جزو قشون و خيل سلطان. از ابتداي عصر جديد و با ظهور رمان، نويسندگان به تدريج و بنا به علل و دلايلی به روايت زندگی ما روی آوردند و زيست روزمره و معمولا بدون ماجراي خاص ما را به رشته تحرير كشيدند. از دغدغهها و دلهرهها و هراسها و اميدها و آرزوها و خوشیهایمان نوشتند، به همين خاطر مخاطبانی گسترده پيدا كردند. ما خودمان را در صفحهها و سطرهاي رمانها باز میجستيم. در شخصيتهايی كه بسياری آنها را تخيلی میخواندند، اما برای ما واقعیتر از همه قهرمانهای به دست نيامدنی تاريخی است.
اما ما روز به روز و قطعا بهرغم ميل آدمهای مهم، قدرتمندتر شدهايم. به لطف پيشرفتهايی كه صورت گرفته، به لطف رسانهها، به لطف دموكراسی يا هر چيز ديگري. به هر حال از آن بيزباني قبلي خارج شدهايم. گيرم بلد نباشيم مثل آنها روشمند و در چارچوب خودمان را ثبت كنيم، اما به هر حال ما وارد تاريخ شدهايم و ديگر منتظر نمیمانيم كه درباره ما بنويسند. خودمان بايد دست به كار شويم؛ شدهايم. در شبكههای اجتماعی، در هر جا كه دستمان برسد. از خودمان میگوييم و نشان ميدهيم كه آدمها تفاوت چندانی با هم ندارند. حتي آنها كه به ظاهر مهمتر و بزرگتر و والاترند. همه از يك قماشيم. همه معمولی هستيم.
✍🏻: محسن آزموده
بيشتر ما آدمهای معمولی هستيم. يعنی شناخته شده و نابغه و برجسته و بزرگ و سرشناس و... نيستيم. ما آدمهای معمولی به جايی حساب نمیشويم. ديده نمیشويم. اهميت خاصی نداريم، جز برای خانواده و نزديكانمان. صدایمان شنيده نمیشود، مگر وقتی كه دستكم دهها نفر از ما جايی جمع شويم و سر و صدا كنيم. اخبار خاصي نداريم. وقتي مريض میشويم، يا ازدواج میكنيم يا جدا میشويم يا از جایی به جای ديگری سفر میكنيم، بازتابي در رسانهها نداريم. وقتی هم كه میميريم، اتفاق خاصی نمیافتد. ما مثل پيچ و مهرهها يا قطعات كماهميت ماشينهای خيلی بزرگ هستيم، وقتی فرسوده میشويم، به راحتی تعويضمان میكنند. در روزگار جديد به ويژه از سوی سياستمداران و آدمهای مهم، مخصوصا جلوی دوربين رسانهها، خيلی تحويلمان میگيرند. به قول قديمیها هندوانه زير بغلمان میگذارند. ای بسا به روی مبارك نياوريم و از اين تعريف و تمجيدهای الكی خوشخوشانمان هم بشود، اما خودمان میفهميم كه اينها همه از جنس پيزر لای پالان كسی گذاشتن است و هدف ديگری پشت آن. در واقع آنها برای اينكه خودشان بزرگ و در چشم و مهم باشند و بمانند و از مزايای اين جايگاه بهرهمند شوند، بالا بالامان میكنند، وگرنه عاشق چشم و ابرویمان نيستند. در گذشته ما معمولیها در تاريخ هم جایی نداشتيم. تاريخ متعلق به شاهان و سرداران و حاكمان و ملكهها و دانشمندان و اديبان سخنوران و... بود. كسی ما را به حساب نمیآورد. نهايتا سياهی لشكر بوديم، جزو قشون و خيل سلطان. از ابتداي عصر جديد و با ظهور رمان، نويسندگان به تدريج و بنا به علل و دلايلی به روايت زندگی ما روی آوردند و زيست روزمره و معمولا بدون ماجراي خاص ما را به رشته تحرير كشيدند. از دغدغهها و دلهرهها و هراسها و اميدها و آرزوها و خوشیهایمان نوشتند، به همين خاطر مخاطبانی گسترده پيدا كردند. ما خودمان را در صفحهها و سطرهاي رمانها باز میجستيم. در شخصيتهايی كه بسياری آنها را تخيلی میخواندند، اما برای ما واقعیتر از همه قهرمانهای به دست نيامدنی تاريخی است.
اما ما روز به روز و قطعا بهرغم ميل آدمهای مهم، قدرتمندتر شدهايم. به لطف پيشرفتهايی كه صورت گرفته، به لطف رسانهها، به لطف دموكراسی يا هر چيز ديگري. به هر حال از آن بيزباني قبلي خارج شدهايم. گيرم بلد نباشيم مثل آنها روشمند و در چارچوب خودمان را ثبت كنيم، اما به هر حال ما وارد تاريخ شدهايم و ديگر منتظر نمیمانيم كه درباره ما بنويسند. خودمان بايد دست به كار شويم؛ شدهايم. در شبكههای اجتماعی، در هر جا كه دستمان برسد. از خودمان میگوييم و نشان ميدهيم كه آدمها تفاوت چندانی با هم ندارند. حتي آنها كه به ظاهر مهمتر و بزرگتر و والاترند. همه از يك قماشيم. همه معمولی هستيم.
جنایت ، به پشتوانه قوانین مبتذل
مردسالار
خانم منصوره قدیری جاوید که چند روز پیش به دست شوهرش کشته شد، از سال ۸۱ (ظاهرا)- در دوره مسئولیت حقیر- کار خود را در ایرنا
شروع کرد. در آن زمان ، دردمند نبود و احتمالا با یک قاتل ازدواج نکرده بود.
نوشته پایین ا از همکاران مشترکمان است حتما
بخوانید و ویدئوی بعدی را ببینید.
اینجانب این قتل ظالمانه را به همکاران
دیروزم و عزیزان امروز و به برادر
عزیزم- جناب حسین جابری انصاری-
تسلیت عرض می کنم. امیدوارم دغدغهٔ اجتماعی مردم ایران در برابر
غوغاها و فریادهای "زناشویی” از درون خانه ها مهم باشد. این دخالت
نیست، پیشگیری از قتل و جرح
ظالمانه است.
عبدالله ناصری/ تاریخ نوشت
👇👇👇👇👇👇👇👇
چند وقت پیش کشیک بودم، رفته بودم طبقه پنجم از آبدارخانه چای بردارم. خانم جاوید را دم در آبدارخانه که در مجاورت اتاق کارش بود، دیدم. تعارف کرد تا بروم داخل اتاق، از فرصت استفاده کردم ، رفتم و نیمساعتی گپ زدیم، از وضعیت ایرنا در دوره جدید گفتیم تا اوضاع قرارداد نیروهای شرکتی.
از اینکه پس از گذشت بیش از ۲۰ سال همچنان وضعیت استخدامی ثابتی نداشت، ناراحت بود.
همیشه در گفتگوهایمان من بیشتر از او حرف میزدم و او بیشتر شنونده بود و جاهایی هم فقط با کلمه «بله درسته» حرفهایم را تایید میکرد.
همیشه غمی در چشمان و چهره دلنشین خانم جاوید وجود داشت که از رنج و حال ناخوش درونی او حکایت میکرد. بارها محور صحبتهایمان را بسمتی میبردم که او حرفی بزند و از مشکل احتمالی خود بگوید تا من هم به اندازهای که در توانم است، کمک کنم یا حداقل شنونده حرفهایش باشم.
کمی از مشکلات جسمی خودم گفتم و از او بخاطر پیگیریهایش در گرفتن وقت از متخصص تشکر کردم.
به شوخی گفتم: پا به سن گذاشتیم و دیگر باید بازنشسته شویم، وقت استراحتمان است.
خنده تلخی کرد و گفت: از بیماری نگویید که من چند وقت است مرتب به پزشک مراجعه میکنم.
گفت: تیروئیدم پر از گره شده و تپش قلب گرفتم .
گفتم: نگران نباش من هم سالها پیش کم کاری تیروئید داشتم و دارو میخوردم ولی الان کاملآ خوب شدم.
منتظر بودم حرفی بزند و بگوید چرا تیروئیدش مشکلساز شده اما فقط این جمله را گفت: دکتر میگوید قدیمها به این بیماری غمباد میگفتند.
گفتم: دکتر راست میگوید، کم اذیت نمیشویم، استرس محیط کار، مشکلات خانوادگی و دیگر چالشهای زندگی همهمان را تحت فشار گذاشته است. منتظر بودم حالا دیگر به مشکل خود اشاره کند، اما فقط این را گفت:
خانم اروجی جان، خوش به حال شما که حرف میزنید، اعتراض و خودتان را خالی میکنید، خشمتان را فرو نمی برید، من اینها را یاد نگرفتم، خودم هم میدانم خیلی بد است. همه مشکلات را تو خودم میریزم😭
آن روز کدهای لازم را از حرفهای خانم جاوید دریافت کردم، مطمئن شدم که او از چیزی رنج میبرد که غمباد حاصل آن است.
حالا پس از قتل هولناک او، دیگر نیاز به کنجکاوی برای یافتن مشکلات و کمک به او نیست😭، فهمیدم که این زن چه اندازه آزار دیده، با چه ترسی شبها میخوابیده، فهمیدم او از شدت فشارهای روحی ناشی از تحقیر و نادیده گرفته شدن، احساس ناامنی و هراس از زندگی با یک جانی، غمباد گرفته بود.
فهمیدم از ترس قضاوتهای ناعادلانه سکوت کرده بود، فهمیدم زندگی با یک قاتل، زخمهای عمیقی بر روح و روانش وارد کرده بود.
فهمیدم امنیت جانی نداشته و خانه برای او مسلخ بود، نه پناهگاه امن😭
فهمیدم......
روحت در آرامش ابدی جاوید همیشه جاوید
مردسالار
خانم منصوره قدیری جاوید که چند روز پیش به دست شوهرش کشته شد، از سال ۸۱ (ظاهرا)- در دوره مسئولیت حقیر- کار خود را در ایرنا
شروع کرد. در آن زمان ، دردمند نبود و احتمالا با یک قاتل ازدواج نکرده بود.
نوشته پایین ا از همکاران مشترکمان است حتما
بخوانید و ویدئوی بعدی را ببینید.
اینجانب این قتل ظالمانه را به همکاران
دیروزم و عزیزان امروز و به برادر
عزیزم- جناب حسین جابری انصاری-
تسلیت عرض می کنم. امیدوارم دغدغهٔ اجتماعی مردم ایران در برابر
غوغاها و فریادهای "زناشویی” از درون خانه ها مهم باشد. این دخالت
نیست، پیشگیری از قتل و جرح
ظالمانه است.
عبدالله ناصری/ تاریخ نوشت
👇👇👇👇👇👇👇👇
چند وقت پیش کشیک بودم، رفته بودم طبقه پنجم از آبدارخانه چای بردارم. خانم جاوید را دم در آبدارخانه که در مجاورت اتاق کارش بود، دیدم. تعارف کرد تا بروم داخل اتاق، از فرصت استفاده کردم ، رفتم و نیمساعتی گپ زدیم، از وضعیت ایرنا در دوره جدید گفتیم تا اوضاع قرارداد نیروهای شرکتی.
از اینکه پس از گذشت بیش از ۲۰ سال همچنان وضعیت استخدامی ثابتی نداشت، ناراحت بود.
همیشه در گفتگوهایمان من بیشتر از او حرف میزدم و او بیشتر شنونده بود و جاهایی هم فقط با کلمه «بله درسته» حرفهایم را تایید میکرد.
همیشه غمی در چشمان و چهره دلنشین خانم جاوید وجود داشت که از رنج و حال ناخوش درونی او حکایت میکرد. بارها محور صحبتهایمان را بسمتی میبردم که او حرفی بزند و از مشکل احتمالی خود بگوید تا من هم به اندازهای که در توانم است، کمک کنم یا حداقل شنونده حرفهایش باشم.
کمی از مشکلات جسمی خودم گفتم و از او بخاطر پیگیریهایش در گرفتن وقت از متخصص تشکر کردم.
به شوخی گفتم: پا به سن گذاشتیم و دیگر باید بازنشسته شویم، وقت استراحتمان است.
خنده تلخی کرد و گفت: از بیماری نگویید که من چند وقت است مرتب به پزشک مراجعه میکنم.
گفت: تیروئیدم پر از گره شده و تپش قلب گرفتم .
گفتم: نگران نباش من هم سالها پیش کم کاری تیروئید داشتم و دارو میخوردم ولی الان کاملآ خوب شدم.
منتظر بودم حرفی بزند و بگوید چرا تیروئیدش مشکلساز شده اما فقط این جمله را گفت: دکتر میگوید قدیمها به این بیماری غمباد میگفتند.
گفتم: دکتر راست میگوید، کم اذیت نمیشویم، استرس محیط کار، مشکلات خانوادگی و دیگر چالشهای زندگی همهمان را تحت فشار گذاشته است. منتظر بودم حالا دیگر به مشکل خود اشاره کند، اما فقط این را گفت:
خانم اروجی جان، خوش به حال شما که حرف میزنید، اعتراض و خودتان را خالی میکنید، خشمتان را فرو نمی برید، من اینها را یاد نگرفتم، خودم هم میدانم خیلی بد است. همه مشکلات را تو خودم میریزم😭
آن روز کدهای لازم را از حرفهای خانم جاوید دریافت کردم، مطمئن شدم که او از چیزی رنج میبرد که غمباد حاصل آن است.
حالا پس از قتل هولناک او، دیگر نیاز به کنجکاوی برای یافتن مشکلات و کمک به او نیست😭، فهمیدم که این زن چه اندازه آزار دیده، با چه ترسی شبها میخوابیده، فهمیدم او از شدت فشارهای روحی ناشی از تحقیر و نادیده گرفته شدن، احساس ناامنی و هراس از زندگی با یک جانی، غمباد گرفته بود.
فهمیدم از ترس قضاوتهای ناعادلانه سکوت کرده بود، فهمیدم زندگی با یک قاتل، زخمهای عمیقی بر روح و روانش وارد کرده بود.
فهمیدم امنیت جانی نداشته و خانه برای او مسلخ بود، نه پناهگاه امن😭
فهمیدم......
روحت در آرامش ابدی جاوید همیشه جاوید
Forwarded from Orouji
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from مردمنامه (تاریخ مردم)
دربارهی قربان بهزادیاننژاد
کمی بیش از بیست سال است که بهزادیاننژاد را میشناسم. در سالهای پیش از ۸۸ در پارهای از برنامههای علمی و برگزاری نشستها و همایشها با او و مؤسسه همکاری داشتم. در آن اوان با اینکه با انبوه مشکلات و گرفتاریهای دستبهگریبان بودم، هرگاه دعوتم میکرد و کاری از من میخواست بیچونوچرا و در حد توان و امکان اجابت میکردم و این نبود مگر به دلیل عشق و خلوصی که در او میدیدم برای خدمت به ایران و تاریخ و تمدن و فرهنگ ایران. همواره در تکاپو بود. دمی آرام نداشت. گواهی میدهم که بیش از بسیاری از اهالی تاریخ و علومانسانی غم ایران داشت. دغدغهمند و دردمند بود. افتاده و فروتن و بیادعا. و...
دیگر چه بگویم؟ چه میتوانم بگویم؟
چنین کسی چرا باید در زندان باشد؟ به چه جرم و چه گناهی؟...
#داریوش_رحمانیان
بیست و چهارم آبان هزار و چهارصد و سه
https://www.tgoop.com/mardomnameh
کمی بیش از بیست سال است که بهزادیاننژاد را میشناسم. در سالهای پیش از ۸۸ در پارهای از برنامههای علمی و برگزاری نشستها و همایشها با او و مؤسسه همکاری داشتم. در آن اوان با اینکه با انبوه مشکلات و گرفتاریهای دستبهگریبان بودم، هرگاه دعوتم میکرد و کاری از من میخواست بیچونوچرا و در حد توان و امکان اجابت میکردم و این نبود مگر به دلیل عشق و خلوصی که در او میدیدم برای خدمت به ایران و تاریخ و تمدن و فرهنگ ایران. همواره در تکاپو بود. دمی آرام نداشت. گواهی میدهم که بیش از بسیاری از اهالی تاریخ و علومانسانی غم ایران داشت. دغدغهمند و دردمند بود. افتاده و فروتن و بیادعا. و...
دیگر چه بگویم؟ چه میتوانم بگویم؟
چنین کسی چرا باید در زندان باشد؟ به چه جرم و چه گناهی؟...
#داریوش_رحمانیان
بیست و چهارم آبان هزار و چهارصد و سه
https://www.tgoop.com/mardomnameh
Telegram
مردمنامه (تاریخ مردم)
📜 مردمنامه
🌍 فصلنامه مطالعات تاریخ مردم
✒️ به سردبیری داریوش رحمانیان
🔗 دسترسی به فضاهای مجازی و لینکهای خرید:
http://zil.ink/mardomnameh
📮ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطلب:
@Parastoorahimi66
🌍 فصلنامه مطالعات تاریخ مردم
✒️ به سردبیری داریوش رحمانیان
🔗 دسترسی به فضاهای مجازی و لینکهای خرید:
http://zil.ink/mardomnameh
📮ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطلب:
@Parastoorahimi66
Forwarded from تقی رحمانی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سوال بزرگ و محوری ما این است که آیا میتوان از جنبش مهسا با عنوان یک رنسانس فکری، فرهنگی، مدنی و آداب و رسومی یاد کرد؟
به نظر می رسد برخی از نیرهای سیاسی ویژگی های این جنبش را درک نکرده اند و برای چنین جنبشی به اندازه کافی تئوری و نظریه خلق نشده و دستاوردهای این جنبش مورد توجه قرار نگرفته است.
من در این فایل تلاش کردم مقدماتی پیرامون این جنبش مدنی طرح کنم که یکی از پردستاوردترین جنبش های اجتماعی، مدنی، فرهنگی و آداب و رسومی است و نیاز آن به نظریه پردازی و برشمردن دستاوردها را توضیح دهم.
به گمانم این قدم ابتدایی ست که به قدم های دیگر نیاز دارد و در فایل های دیگر سعی می کنم تا حد امکان این روش ا ادامه دهم. اگرچه این کار یک نفر نمی تواند باشد.
@RahmaniTaghi
به نظر می رسد برخی از نیرهای سیاسی ویژگی های این جنبش را درک نکرده اند و برای چنین جنبشی به اندازه کافی تئوری و نظریه خلق نشده و دستاوردهای این جنبش مورد توجه قرار نگرفته است.
من در این فایل تلاش کردم مقدماتی پیرامون این جنبش مدنی طرح کنم که یکی از پردستاوردترین جنبش های اجتماعی، مدنی، فرهنگی و آداب و رسومی است و نیاز آن به نظریه پردازی و برشمردن دستاوردها را توضیح دهم.
به گمانم این قدم ابتدایی ست که به قدم های دیگر نیاز دارد و در فایل های دیگر سعی می کنم تا حد امکان این روش ا ادامه دهم. اگرچه این کار یک نفر نمی تواند باشد.
@RahmaniTaghi
Forwarded from F
رضاشاه برای انتخاب روش جدایی دین از سیاست دلیل خوبی داشت: او نه میتوانست مانند صفویان از (۸۸۰) تا (۱۱۰۱) مشروعیت خود را بر اصل نسب راست یا دروغ شیعی خود بنا کند نه مانند قاجارها از (۱۱۷۴ تا ۱۳۰۴) بر تبارنامه و اتحادهای قبیله ای. او فقط میتوانست امیدوار باشد که با احیای اقتصاد کشور و بالا بردن پرچم یک ناسیونالیسم غیرمذهبی سکولار برای خود مشروعیت کسب کند. افسوس سکولاریسمی که رضاشاه در ذهن داشت دو صفت دموکراتیک و کثرت گرا را نداشت. او الگوی «دیکتاتورهای نیکخواه» را که با نوسازی و جدا کردن تدریجی دین از سیاست باعث پیشرفت کشور خود میشوند ترجیح میداد.
مهرزاد بروجردی،
مقاله "پیروزیها و رنجهای نوسازی مستبدانه در ایران"،
ترجمه مرتضی ثاقبفر
در: رضا شاه و شکل گیری ایران نوین، صص221،222، تهران: انتشارات جامی، 1383.
مهرزاد بروجردی،
مقاله "پیروزیها و رنجهای نوسازی مستبدانه در ایران"،
ترجمه مرتضی ثاقبفر
در: رضا شاه و شکل گیری ایران نوین، صص221،222، تهران: انتشارات جامی، 1383.
Forwarded from سایت خبری-تحلیلی کلمه
وقتی ناترازی قاعده میشود و به تمام شئونات زندگی اجتماعی، حتی فردی تسری پیدا میکند، وقتی نظام فاسد یک ناامیدی نظاممند را بر جامعه تحمیل میکند، نتیجهاش میشود این وضعیت هولناک و غمانگیز. تراژدی کیانوش سنجری فراتر از یک هشدار است.
✍️ اردشیر امیرارجمند
شبکه ایکس
@kaleme
✍️ اردشیر امیرارجمند
شبکه ایکس
@kaleme
Forwarded from اتچ بات
💥هشدار مهم عصمت اینونو به رضاشاه!
✍️علی مرادی مراغه ای
✅شش ماه قبل از اشغال ایران توسط متفقین، عصمت اینونو رئیسجمهور ترکیه از طریق اسفندیار سپهبدی سفیر ایران در ترکیه، نامه ای به رضاشاه نوشته اطلاع میدهد که متفقین بدلایل مختلفی حتما به ایران حمله خواهند کرد لذا هر چه زودتر آلمانی ها را از ایران بیرون کرده با متفقین وارد مذاکره و قرارداد بشوید تا کشورتان اشغال نشود.
عصمت اینونو حتی مینویسد که رضاشاه به من وکالت رسمی بدهد و من تضمین میدهم که این کار را من انجام بدهم.
♦️سالها پیش، من راجع به این نامه مهم اینونو در منابع ترکیه خوانده بودم و منبع یادم نمانده و در منابع ایرانی مدام دنبال آن می گشتم و نمی توانستم این نامه را پیدا کنم، خوشبختانه، ردّ آنرا در این فایل تصویری دکتر فریدون هویدا پیدا کردم، او در اینجا توضیح می دهد که آنرا پیدا کرده و دیده است!
عجیب است که نامه ای به این مهمی که در آن زمان از ترکیه به تهران تلگراف گردیده، مقامات ایرانی بخاطر ترس از خشم رضاشاه که همچنان چشم به پیروزی آلمان دوخته بوده، اصلا جرات نمی کنند آنرا به رضاشاه نشان دهند و در نتیجه، معاون وقتِ وزیر امور خارجه ایران در زیر این نامه دستور داده که بایگانی گردد!.
بعدها که فریدون هویدا(برادر امیرعباس) وزیر خارجه می گردد این نامه را پیگیری کرده و پیدا می کند، چون اسفندیار سپهبدی سفیر وقت ایران در ترکیه که شوهر خواهر هویدا بوده و از این نامه مطلع بوده قبلا به فریدون هویدا گفته بوده که عصمت اینونو چنین نامه ای را نوشته است!
♦️شوربختی در اینست که، کسی جرات نمی کرد به رضاشاه نزدیک شود و سخنی بگوید که خلاف میل دیکتاتور باشد!
امیر احمدی اولین سپهبد ایران می نویسد که در مرداد ۱۳۲۰ یعنی کمتر از یک ماه قبل از حمله متفقین، ارتش مانوری در تپه های ازگل در حضور رضاشاه برگزار کرده و رضاشاه نیز چادر مخصوصی در آنجا برافراشته بود و هر کدام از امرای ارتش برای خوشایند او از رشادت ارتش ایران می گفتند و او نیز از شادی قاه قاه میخندید! یک تلفنگرامی از گروهان اول دانشکده افسری رسید و شاه بی نهایت خوشحال شد و آنرا به من نشان داد و در تلفنگرام فرمانده نوشته بود:
«با چابکی و رشادت تمام گردنه قوچی را گرفتیم. اگر قشون سلم و تور هم به میدان ما بیاید، شکست خواهد خورد، منتظر امر اعلیحضرت بزرگ ارتشتاران فرمانده هستیم که هر جا را امر کند فتح می کنیم.
شاه گفت: قشون من عالی ترین قشونی است که امروز در دنیا می توان نشان داد و این ادعا که فرمانده گروهان اول کرده درست است...»
(خاطرات نخستین سپهبد ایران احمد امیراحمدی...ص۴۱۴)
و ما البته می دانیم که آن قشون، سه روز بیشتر نتوانست در مقابل متفقین مقاومت کند!
♦️خطر متفقین را یکبار دیگر ساعد مراغه ای سفیر ایران در مسکو گزارش کرده بوده اما دیکتاتور وقعی ننهاده و خشمگین شده بود! اینجا را ببینید.
مؤدب نفیسی در آن زمان پیشکار ولیعهد و تنها کسی بوده که رضاشاه او را «آقا» خطابش میکرد، شمسالدین جزایری داماد او می نویسد آقای اسمیت(معاون اداره دخانیات) تقریباً یک ماه قبل از اشغال ایران دو دفعه مرا سوار ماشین اش کرد تا شمیران وسط راه و هی به من میگفت که «آقا، اگر کسی هست که با دربار ارتباط دارد به رضاشاه بگوید که این مرتبه مسئله جدی است، متفقین احتیاج دارند به راهآهن ایران. باید به روسیه کمک بشود و اگر رضاشاه این راهآهن را به اختیار نگذارد راهآهن را به اجبار خواهند گرفت.»
شمسالدین جزایری می گوید من با همسرم صحبت کردم. گفت «والّا، گمان نمیکنم کسی جرأت بکند با رضاشاه حرف بزند».
سرانجام وقتی به مودب نفیسی می گویند که به رضاشاه اطلاع دهد، او جواب می دهد:
«بله، این مطلب خیلی اساسی است و جدی، ولی من جرأت نمیکنم با رضاشاه صحبت بکنم.»
احتمال حمله متفقین را به ابراهیم قوام الملک شیرازی هم گفته بودند اما او نیز ترسیده بود که با رضاشاه در میان بگذارد و بعدها هم اشرف پهلوی، همهاش وقتی که از پسر قوام شیرازی طلاق گرفت میگفت:
«این [مرد] خیانت کرده. چون این مسئله را به او گفته بودند و نیامده به پدر بگوید»!.
(مصاحبه جزایری با پروژه تاریخ شفاهی ایران، دانشگاه هاروارد، نوار اول، ۱۲ مهر ۱۳۶۳، حبیب لاجوردی)
🔷 آیا اگر دیکتاتور، گوشی شنوا داشت ایران به آن شکل تحقیرآمیز اشغال می گردید؟! آیا تاریخ آینده ایران متفاوت نمی شد؟!
اما دیکتاتور همه عقلا را حذف کرده و هیچکدام از آن مردان استخوانداری که در دامن مشروطیت پرورش یافته و در اوایل سلطنت بدورش بودند در اواخر سلطنتش، حذف شده و دورِ دیکتاتور را متملقین گرفته و حسابی از عقلانیت تهی گشته بود.
همیشه در چنین مواقعی است که بلا بر سر کشور نازل می گردد...!
◀️مصاحبه فریدون هویدا را اینجا و یا در زیر ببینید:
✍️علی مرادی مراغه ای
✅شش ماه قبل از اشغال ایران توسط متفقین، عصمت اینونو رئیسجمهور ترکیه از طریق اسفندیار سپهبدی سفیر ایران در ترکیه، نامه ای به رضاشاه نوشته اطلاع میدهد که متفقین بدلایل مختلفی حتما به ایران حمله خواهند کرد لذا هر چه زودتر آلمانی ها را از ایران بیرون کرده با متفقین وارد مذاکره و قرارداد بشوید تا کشورتان اشغال نشود.
عصمت اینونو حتی مینویسد که رضاشاه به من وکالت رسمی بدهد و من تضمین میدهم که این کار را من انجام بدهم.
♦️سالها پیش، من راجع به این نامه مهم اینونو در منابع ترکیه خوانده بودم و منبع یادم نمانده و در منابع ایرانی مدام دنبال آن می گشتم و نمی توانستم این نامه را پیدا کنم، خوشبختانه، ردّ آنرا در این فایل تصویری دکتر فریدون هویدا پیدا کردم، او در اینجا توضیح می دهد که آنرا پیدا کرده و دیده است!
عجیب است که نامه ای به این مهمی که در آن زمان از ترکیه به تهران تلگراف گردیده، مقامات ایرانی بخاطر ترس از خشم رضاشاه که همچنان چشم به پیروزی آلمان دوخته بوده، اصلا جرات نمی کنند آنرا به رضاشاه نشان دهند و در نتیجه، معاون وقتِ وزیر امور خارجه ایران در زیر این نامه دستور داده که بایگانی گردد!.
بعدها که فریدون هویدا(برادر امیرعباس) وزیر خارجه می گردد این نامه را پیگیری کرده و پیدا می کند، چون اسفندیار سپهبدی سفیر وقت ایران در ترکیه که شوهر خواهر هویدا بوده و از این نامه مطلع بوده قبلا به فریدون هویدا گفته بوده که عصمت اینونو چنین نامه ای را نوشته است!
♦️شوربختی در اینست که، کسی جرات نمی کرد به رضاشاه نزدیک شود و سخنی بگوید که خلاف میل دیکتاتور باشد!
امیر احمدی اولین سپهبد ایران می نویسد که در مرداد ۱۳۲۰ یعنی کمتر از یک ماه قبل از حمله متفقین، ارتش مانوری در تپه های ازگل در حضور رضاشاه برگزار کرده و رضاشاه نیز چادر مخصوصی در آنجا برافراشته بود و هر کدام از امرای ارتش برای خوشایند او از رشادت ارتش ایران می گفتند و او نیز از شادی قاه قاه میخندید! یک تلفنگرامی از گروهان اول دانشکده افسری رسید و شاه بی نهایت خوشحال شد و آنرا به من نشان داد و در تلفنگرام فرمانده نوشته بود:
«با چابکی و رشادت تمام گردنه قوچی را گرفتیم. اگر قشون سلم و تور هم به میدان ما بیاید، شکست خواهد خورد، منتظر امر اعلیحضرت بزرگ ارتشتاران فرمانده هستیم که هر جا را امر کند فتح می کنیم.
شاه گفت: قشون من عالی ترین قشونی است که امروز در دنیا می توان نشان داد و این ادعا که فرمانده گروهان اول کرده درست است...»
(خاطرات نخستین سپهبد ایران احمد امیراحمدی...ص۴۱۴)
و ما البته می دانیم که آن قشون، سه روز بیشتر نتوانست در مقابل متفقین مقاومت کند!
♦️خطر متفقین را یکبار دیگر ساعد مراغه ای سفیر ایران در مسکو گزارش کرده بوده اما دیکتاتور وقعی ننهاده و خشمگین شده بود! اینجا را ببینید.
مؤدب نفیسی در آن زمان پیشکار ولیعهد و تنها کسی بوده که رضاشاه او را «آقا» خطابش میکرد، شمسالدین جزایری داماد او می نویسد آقای اسمیت(معاون اداره دخانیات) تقریباً یک ماه قبل از اشغال ایران دو دفعه مرا سوار ماشین اش کرد تا شمیران وسط راه و هی به من میگفت که «آقا، اگر کسی هست که با دربار ارتباط دارد به رضاشاه بگوید که این مرتبه مسئله جدی است، متفقین احتیاج دارند به راهآهن ایران. باید به روسیه کمک بشود و اگر رضاشاه این راهآهن را به اختیار نگذارد راهآهن را به اجبار خواهند گرفت.»
شمسالدین جزایری می گوید من با همسرم صحبت کردم. گفت «والّا، گمان نمیکنم کسی جرأت بکند با رضاشاه حرف بزند».
سرانجام وقتی به مودب نفیسی می گویند که به رضاشاه اطلاع دهد، او جواب می دهد:
«بله، این مطلب خیلی اساسی است و جدی، ولی من جرأت نمیکنم با رضاشاه صحبت بکنم.»
احتمال حمله متفقین را به ابراهیم قوام الملک شیرازی هم گفته بودند اما او نیز ترسیده بود که با رضاشاه در میان بگذارد و بعدها هم اشرف پهلوی، همهاش وقتی که از پسر قوام شیرازی طلاق گرفت میگفت:
«این [مرد] خیانت کرده. چون این مسئله را به او گفته بودند و نیامده به پدر بگوید»!.
(مصاحبه جزایری با پروژه تاریخ شفاهی ایران، دانشگاه هاروارد، نوار اول، ۱۲ مهر ۱۳۶۳، حبیب لاجوردی)
🔷 آیا اگر دیکتاتور، گوشی شنوا داشت ایران به آن شکل تحقیرآمیز اشغال می گردید؟! آیا تاریخ آینده ایران متفاوت نمی شد؟!
اما دیکتاتور همه عقلا را حذف کرده و هیچکدام از آن مردان استخوانداری که در دامن مشروطیت پرورش یافته و در اوایل سلطنت بدورش بودند در اواخر سلطنتش، حذف شده و دورِ دیکتاتور را متملقین گرفته و حسابی از عقلانیت تهی گشته بود.
همیشه در چنین مواقعی است که بلا بر سر کشور نازل می گردد...!
◀️مصاحبه فریدون هویدا را اینجا و یا در زیر ببینید:
Telegram
attach 📎
Forwarded from مطالعات اسلامی | Islamic Studies
📚 #معرفی_کتاب #تازههای_نشر
🔺دایها و بیگهای تونس، ۱۶۶۶-۱۹۲۲: از قدرت نظامی تا سلطنت
🔺 The Deys and Beys of Tunis, 1666–1922: From Military Power to the Monarchy
👈🏻 نویسنده: Leïla Temime Blili
👈🏻 ناشر: American University in Cairo Press
👈🏻 سال انتشار : (2025)
👈🏻شابک: 9781649033406
معرفی ناشر
تاریخنگاری تونسی درباره دوران مدرن این کشور، بر محور روایتی از سه قدرت متوالی شکل گرفته است: پاشاها، دایها («عموهای نمادین» نیروهای نظامی ترک) و بیگها (حکام محلی برخاسته از دوران حفصیان) که دایها را از قدرت برکنار کردند. این روایت، مؤلفههای یک روایت ملی را اینگونه فراهم میآورد: تضعیف اقتدار پاشا را نتیجهی خودمختاری ایالت تونس میداند و جنگهای میان دایها و بیگها را به عنوان یک کشمکش هویتی بین ترکها و جمعیت بومی تفسیر میکند.
با وجود انسجام ظاهری این روایت خطی، پرسشهایی همچون دخالت نیروهای خارجی (بهویژه امپراتوری عثمانی) در امور ایالت، بیپاسخ میماند. ایالت تونس عملاً تحت کنترل عثمانیها بود که نهاد پیشین حفصیان یعنی «محله» را احیا کرده بودند. این قدرت سیّار با وضع قوانین مالیاتی و عقد پیمانهای زناشویی با قبایل، صلح را برای عثمانیها به ارمغان آورد. بدین ترتیب، ایالت تونس با بنیان نهادن خاندانی سلطنتی - که به صورت نمادین با امپراتوری عثمانی مرتبط و از نظر اجتماعی در قلمرو خود ریشه داشت - از سایر ایالتهای امپراتوری متمایز شد.
نویسنده کتاب حاضر با اتکا به منابع محلی موجود در بایگانیهای تونس، جایگاه ایالت تونس را در قلمرو امپراتوری عثمانی مشخص میکند، ارتباطات پیچیده بین مرکز امپراتوری و این استان دورافتاده را آشکار میکند، و نظریه دیرینهی خودمختاری تونس را به چالش میکشد. بررسی نویسنده از استمرار اجتماعی در زمانه آشفتگیهای سیاسی، نقش زنان را در روند تشکیل حکومت برجسته میکند و بر اهمیت سیاستهای زناشویی حکمرانان و نقشهای سیاسی-اجتماعی زنان در ایالت تأکید میکند.
📌مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبانهای اروپایی
@Islamicstudies
🔺دایها و بیگهای تونس، ۱۶۶۶-۱۹۲۲: از قدرت نظامی تا سلطنت
🔺 The Deys and Beys of Tunis, 1666–1922: From Military Power to the Monarchy
👈🏻 نویسنده: Leïla Temime Blili
👈🏻 ناشر: American University in Cairo Press
👈🏻 سال انتشار : (2025)
👈🏻شابک: 9781649033406
معرفی ناشر
تاریخنگاری تونسی درباره دوران مدرن این کشور، بر محور روایتی از سه قدرت متوالی شکل گرفته است: پاشاها، دایها («عموهای نمادین» نیروهای نظامی ترک) و بیگها (حکام محلی برخاسته از دوران حفصیان) که دایها را از قدرت برکنار کردند. این روایت، مؤلفههای یک روایت ملی را اینگونه فراهم میآورد: تضعیف اقتدار پاشا را نتیجهی خودمختاری ایالت تونس میداند و جنگهای میان دایها و بیگها را به عنوان یک کشمکش هویتی بین ترکها و جمعیت بومی تفسیر میکند.
با وجود انسجام ظاهری این روایت خطی، پرسشهایی همچون دخالت نیروهای خارجی (بهویژه امپراتوری عثمانی) در امور ایالت، بیپاسخ میماند. ایالت تونس عملاً تحت کنترل عثمانیها بود که نهاد پیشین حفصیان یعنی «محله» را احیا کرده بودند. این قدرت سیّار با وضع قوانین مالیاتی و عقد پیمانهای زناشویی با قبایل، صلح را برای عثمانیها به ارمغان آورد. بدین ترتیب، ایالت تونس با بنیان نهادن خاندانی سلطنتی - که به صورت نمادین با امپراتوری عثمانی مرتبط و از نظر اجتماعی در قلمرو خود ریشه داشت - از سایر ایالتهای امپراتوری متمایز شد.
نویسنده کتاب حاضر با اتکا به منابع محلی موجود در بایگانیهای تونس، جایگاه ایالت تونس را در قلمرو امپراتوری عثمانی مشخص میکند، ارتباطات پیچیده بین مرکز امپراتوری و این استان دورافتاده را آشکار میکند، و نظریه دیرینهی خودمختاری تونس را به چالش میکشد. بررسی نویسنده از استمرار اجتماعی در زمانه آشفتگیهای سیاسی، نقش زنان را در روند تشکیل حکومت برجسته میکند و بر اهمیت سیاستهای زناشویی حکمرانان و نقشهای سیاسی-اجتماعی زنان در ایالت تأکید میکند.
📌مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبانهای اروپایی
@Islamicstudies
مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبان های اروپایی
دایها و بیگهای تونس، ۱۶۶۶-۱۹۲۲: از قدرت نظامی تا سلطنت - مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبان های اروپایی
تاریخنگاری تونسی درباره دوران مدرن این کشور، بر محور روایتی از سه قدرت متوالی شکل گرفته است: پاشاها، دایها («عموهای نمادین» نیروهای نظامی ترک) و بیگها (حکام محلی برخاسته از دوران حفصیان) که دایها را از قدرت برکنار کردند. این روایت، مؤلفههای یک روایت…
Forwarded from Aaa Bbb
دو صدائی بیت یا دو صدائی درون بیت ؟
احمد علوی
25 آبان 1403
در پی گزارش نیویورک تایمز، اینک شبکه خبری سیبیاس نیز دیدار ایلان ماسک، کارآفرین سرشناس و مشاور ارشد رئیس جمهور منتخب آمریکا، با امیرسعید ایروانی، سفیر رژیم ایران در سازمان ملل متحد، را تایید نموده است. همچنین سیبیاس روز جمعه ۲۵ آبان به نقل از دو منبع مطلع خبر داد که این دیدار روز دوشنبه و در محل اقامت سفیر ایران در نیویورک انجام شده است. پیش از این، نیویورک تایمز به نقل از مقامهای ایرانی گزارش داده بود که محور گفتوگوی دو طرف «چگونگی کاهش تنش» بین ایران و آمریکا بوده است. در همین حال، اسماعیل بقایی سخنگوی وزارت خارجه حکومت اما ضمن «تکذیب قاطع» چنین دیداری آن را «فضاسازی گسترده رسانههای آمریکایی» خواند و از آن ابراز شگفتی نمود. دفتر رئیس جمهور منتخب امریکا دونالد ترامپ، پیش از این نیز در واکنش به گزارش نیویورک تایمز اظهار کرده بود که درباره دیدارهای خصوصی اظهار نظر نمیکند، و هنوز واکنشی به گزارش سیبیاس ابراز نکرده است.
گمانه های دو صدایی حاکمیت
دو صدایی در درون بیت خامنهای درباره روابط با دولت جدید ایالات متحده میتواند نشانهای از شکاف در تصمیمگیری استراتژیک، اختلافات داخلی جناحها، بازی تاکتیکی برای مدیریت افکار عمومی، یا زمینه سازی برای جایگزینی مجتبی خامنه ای باشد.
اختلاف نظر در استراتژی کلان:
بخشی از جریانهای داخل بیت خامنه ای ممکن است طرفدار ادامه رویکرد سختگیرانه و مقابلهجویانه باشند، در حالی که جناحی دیگر به دنبال کاهش تنشها برای رفع تحریمها و بهبود سریع وضعیت اقتصادی باشد.
این دوگانگی نشاندهنده عدم توافق بر سر اولویتهای اصلی کشور یعنی پرداختن به اقتصاد یا رویکرد غرب ستیزانه باشد.
بازی تاکتیکی:
ممکن است این دو صدایی یک استراتژی از پیش تعیینشده برای ارسال سیگنالهای متناقض به دولت جدید آمریکا باشد. این تاکتیک میتواند باعث سردرگمی طرف مقابل در مذاکرات احتمالی شود.
فشارهای اقتصادی و اجتماعی:
جناحهای اقتصادی در بیت ممکن است به دلیل فشارهای فزاینده اقتصادی و افزایش نارضایتی عمومی خواهان تعامل با آمریکا باشند، در حالی که جناحهای امنیتی یا ولایی مقاومت بیشتری نشان میدهند.
زمینه سازی برای جایگزینی مجتبی خامنه ای:
اگر فرض شود که ملاقات ایلان ماسک با امیرسعید ایروانی از سوی مجتبی خامنهای بهعنوان بخشی از برنامهای برای تحکیم موقعیت خود در روند جانشینی رهبری تنظیم شده باشد، میتوان آن را از زوایای زیر تحلیل کرد:
1. تثبیت مشروعیت بینالمللی
اهداف احتمالی: اگر تیم مجتبی خامنهای به دنبال جانشینی باشد، این دیدار میتواند تلاشی برای کسب حمایت غیررسمی از بازیگران بینالمللی باشد. ایلان ماسک بهعنوان یک چهره برجسته جهانی و فردی که در عرصه فناوری و اقتصاد نفوذ گستردهای دارد، میتواند ابزاری برای ارسال پیام به غرب و جلب توجه باشد، تا مجتبی خامنه ای را به عنوان گزینه رهبری رژیم ولایی بپذیرند.
کاربرد دیپلماسی غیررسمی: ارتباط با ماسک میتواند نشاندهنده بهرهگیری از کانالهای غیردولتی برای کاهش تنشها یا تقویت روابط اقتصادی و سیاسی باشد، که به عنوان یک امتیاز برای رهبری آینده مجتبی خامنهای تلقی میشود.
2. استفاده از "برند" ماسک برای تبلیغات داخلی
نفوذ ماسک: چهرهای مانند ایلان ماسک با شهرت و تاثیر جهانی، میتواند در داخل ایران بهعنوان نشانهای از قدرت دیپلماسی و توانایی رهبر آینده برای ارتباط با چهرهای اقتصادی و سیاسی جهانی استفاده شود.
پیام به داخل: این دیدار میتواند به گروههای داخل حکومت و حتی به مخالفان پیام دهد که جانشین احتمالی دارای ارتباطات فراتر از مرزهای سنتی حاکمیت ولایی است. بنابراین میتوان با این ارتباطات، بر معضل تحریم ها فائق آمده و وضعیت اقتصادی را بهبود بخشد.
3. تاکتیکهای افزایش نفوذ
محور اقتصادی: ماسک به دلیل نقش کلیدیاش در فناوریهای پیشرفته مانند استارلینک، تسلا، و اسپیساکس، میتواند شریک مناسبی برای توسعه فناوری و سرمایه گذاری در ایران و بهبود وضع اقتصادی آن باشد.
جذب افکار عمومی بینالمللی: اگر چنین دیداری علنی و عمومی شود، میتواند تصویری متفاوت از حکومت ایران به نمایش بگذارد و مجتبی را به عنوان یک فرد با آمادگی برای همکاری با غرب و متمایل به دیپلماسی متعارف نشان دهد.
4. پیوند با بازیگران خاص در سیاست آمریکا
ارتباط با ترامپ: با توجه به گزارشهای مربوط به رابطه نزدیک ماسک با دولت ترامپ، این دیدار ممکن است تلاشی برای ارسال سیگنال به جمهوریخواهان آمریکا باشد که رژیم ایران آماده مذاکره یا کاهش تنشها تحت رهبری جدیدی است که مجتبی خامنه ای نماد آن است.
کاهش تحریمها: این دیدار میتواند بخشی از استراتژی برای کاهش فشار تحریمها و نشان دادن حسن نیت به رژیم ایران باشد.
5. چالشهای مشروعیت داخلی و
احمد علوی
25 آبان 1403
در پی گزارش نیویورک تایمز، اینک شبکه خبری سیبیاس نیز دیدار ایلان ماسک، کارآفرین سرشناس و مشاور ارشد رئیس جمهور منتخب آمریکا، با امیرسعید ایروانی، سفیر رژیم ایران در سازمان ملل متحد، را تایید نموده است. همچنین سیبیاس روز جمعه ۲۵ آبان به نقل از دو منبع مطلع خبر داد که این دیدار روز دوشنبه و در محل اقامت سفیر ایران در نیویورک انجام شده است. پیش از این، نیویورک تایمز به نقل از مقامهای ایرانی گزارش داده بود که محور گفتوگوی دو طرف «چگونگی کاهش تنش» بین ایران و آمریکا بوده است. در همین حال، اسماعیل بقایی سخنگوی وزارت خارجه حکومت اما ضمن «تکذیب قاطع» چنین دیداری آن را «فضاسازی گسترده رسانههای آمریکایی» خواند و از آن ابراز شگفتی نمود. دفتر رئیس جمهور منتخب امریکا دونالد ترامپ، پیش از این نیز در واکنش به گزارش نیویورک تایمز اظهار کرده بود که درباره دیدارهای خصوصی اظهار نظر نمیکند، و هنوز واکنشی به گزارش سیبیاس ابراز نکرده است.
گمانه های دو صدایی حاکمیت
دو صدایی در درون بیت خامنهای درباره روابط با دولت جدید ایالات متحده میتواند نشانهای از شکاف در تصمیمگیری استراتژیک، اختلافات داخلی جناحها، بازی تاکتیکی برای مدیریت افکار عمومی، یا زمینه سازی برای جایگزینی مجتبی خامنه ای باشد.
اختلاف نظر در استراتژی کلان:
بخشی از جریانهای داخل بیت خامنه ای ممکن است طرفدار ادامه رویکرد سختگیرانه و مقابلهجویانه باشند، در حالی که جناحی دیگر به دنبال کاهش تنشها برای رفع تحریمها و بهبود سریع وضعیت اقتصادی باشد.
این دوگانگی نشاندهنده عدم توافق بر سر اولویتهای اصلی کشور یعنی پرداختن به اقتصاد یا رویکرد غرب ستیزانه باشد.
بازی تاکتیکی:
ممکن است این دو صدایی یک استراتژی از پیش تعیینشده برای ارسال سیگنالهای متناقض به دولت جدید آمریکا باشد. این تاکتیک میتواند باعث سردرگمی طرف مقابل در مذاکرات احتمالی شود.
فشارهای اقتصادی و اجتماعی:
جناحهای اقتصادی در بیت ممکن است به دلیل فشارهای فزاینده اقتصادی و افزایش نارضایتی عمومی خواهان تعامل با آمریکا باشند، در حالی که جناحهای امنیتی یا ولایی مقاومت بیشتری نشان میدهند.
زمینه سازی برای جایگزینی مجتبی خامنه ای:
اگر فرض شود که ملاقات ایلان ماسک با امیرسعید ایروانی از سوی مجتبی خامنهای بهعنوان بخشی از برنامهای برای تحکیم موقعیت خود در روند جانشینی رهبری تنظیم شده باشد، میتوان آن را از زوایای زیر تحلیل کرد:
1. تثبیت مشروعیت بینالمللی
اهداف احتمالی: اگر تیم مجتبی خامنهای به دنبال جانشینی باشد، این دیدار میتواند تلاشی برای کسب حمایت غیررسمی از بازیگران بینالمللی باشد. ایلان ماسک بهعنوان یک چهره برجسته جهانی و فردی که در عرصه فناوری و اقتصاد نفوذ گستردهای دارد، میتواند ابزاری برای ارسال پیام به غرب و جلب توجه باشد، تا مجتبی خامنه ای را به عنوان گزینه رهبری رژیم ولایی بپذیرند.
کاربرد دیپلماسی غیررسمی: ارتباط با ماسک میتواند نشاندهنده بهرهگیری از کانالهای غیردولتی برای کاهش تنشها یا تقویت روابط اقتصادی و سیاسی باشد، که به عنوان یک امتیاز برای رهبری آینده مجتبی خامنهای تلقی میشود.
2. استفاده از "برند" ماسک برای تبلیغات داخلی
نفوذ ماسک: چهرهای مانند ایلان ماسک با شهرت و تاثیر جهانی، میتواند در داخل ایران بهعنوان نشانهای از قدرت دیپلماسی و توانایی رهبر آینده برای ارتباط با چهرهای اقتصادی و سیاسی جهانی استفاده شود.
پیام به داخل: این دیدار میتواند به گروههای داخل حکومت و حتی به مخالفان پیام دهد که جانشین احتمالی دارای ارتباطات فراتر از مرزهای سنتی حاکمیت ولایی است. بنابراین میتوان با این ارتباطات، بر معضل تحریم ها فائق آمده و وضعیت اقتصادی را بهبود بخشد.
3. تاکتیکهای افزایش نفوذ
محور اقتصادی: ماسک به دلیل نقش کلیدیاش در فناوریهای پیشرفته مانند استارلینک، تسلا، و اسپیساکس، میتواند شریک مناسبی برای توسعه فناوری و سرمایه گذاری در ایران و بهبود وضع اقتصادی آن باشد.
جذب افکار عمومی بینالمللی: اگر چنین دیداری علنی و عمومی شود، میتواند تصویری متفاوت از حکومت ایران به نمایش بگذارد و مجتبی را به عنوان یک فرد با آمادگی برای همکاری با غرب و متمایل به دیپلماسی متعارف نشان دهد.
4. پیوند با بازیگران خاص در سیاست آمریکا
ارتباط با ترامپ: با توجه به گزارشهای مربوط به رابطه نزدیک ماسک با دولت ترامپ، این دیدار ممکن است تلاشی برای ارسال سیگنال به جمهوریخواهان آمریکا باشد که رژیم ایران آماده مذاکره یا کاهش تنشها تحت رهبری جدیدی است که مجتبی خامنه ای نماد آن است.
کاهش تحریمها: این دیدار میتواند بخشی از استراتژی برای کاهش فشار تحریمها و نشان دادن حسن نیت به رژیم ایران باشد.
5. چالشهای مشروعیت داخلی و
Forwarded from Aaa Bbb
خارجی
واکنش داخلی: در داخل ایران، چنین دیداری میتواند بهعنوان نشانهای از تلاش برای تغییر رویکرد رژیم دیده شود، اما همزمان، ممکن است باعث اختلاف درون جناحهای محافظهکار و تندرو شود.
واکنش خارجی: بازیگران بینالمللی ممکن است این دیدار را تلاشی برای تقویت یک الیگارشی داخلی تلقی کنند.
نتیجهگیری
اگر دیدار ایلان ماسک، کارآفرین سرشناس و مشاور ارشد رئیس جمهور منتخب آمریکا، با امیرسعید ایروانی سفیر رژیم ایران در سازمان ملل متحد به ابتکار مجتبی خامنهای انجام شده باشد، نشاندهنده استراتژی چندوجهی او برای کسب مشروعیت و جایگاه خاص جانشینی پدرش؛ از طریق دیپلماسی غیررسمی، جلب توجه رسانهای، و تقویت موقعیت اقتصادی و بینالمللی رژیم ایران است. چنین سناریویی بهعنوان بخشی از فرآیند پیچیده قدرت و جانشینی در ایران ممکن است نمایانگر تلاشهای مجتبی خامنهای برای تثبیت موقعیت خود باشد. این اقدامات، در عین حال که میتواند مخاطراتی به همراه داشته باشد، نشاندهنده استفاده از دیپلماسی غیررسمی و بازیگران غیردولتی برای تقویت اهداف سیاسی و اقتصادی رژیم ولایی یا تیم مجتبی خامنه است.
.
واکنش داخلی: در داخل ایران، چنین دیداری میتواند بهعنوان نشانهای از تلاش برای تغییر رویکرد رژیم دیده شود، اما همزمان، ممکن است باعث اختلاف درون جناحهای محافظهکار و تندرو شود.
واکنش خارجی: بازیگران بینالمللی ممکن است این دیدار را تلاشی برای تقویت یک الیگارشی داخلی تلقی کنند.
نتیجهگیری
اگر دیدار ایلان ماسک، کارآفرین سرشناس و مشاور ارشد رئیس جمهور منتخب آمریکا، با امیرسعید ایروانی سفیر رژیم ایران در سازمان ملل متحد به ابتکار مجتبی خامنهای انجام شده باشد، نشاندهنده استراتژی چندوجهی او برای کسب مشروعیت و جایگاه خاص جانشینی پدرش؛ از طریق دیپلماسی غیررسمی، جلب توجه رسانهای، و تقویت موقعیت اقتصادی و بینالمللی رژیم ایران است. چنین سناریویی بهعنوان بخشی از فرآیند پیچیده قدرت و جانشینی در ایران ممکن است نمایانگر تلاشهای مجتبی خامنهای برای تثبیت موقعیت خود باشد. این اقدامات، در عین حال که میتواند مخاطراتی به همراه داشته باشد، نشاندهنده استفاده از دیپلماسی غیررسمی و بازیگران غیردولتی برای تقویت اهداف سیاسی و اقتصادی رژیم ولایی یا تیم مجتبی خامنه است.
.
Forwarded from مطالعات اسلامی | Islamic Studies
📚 #معرفی_کتاب #تازههای_نشر
🔺دایها و بیگهای تونس، ۱۶۶۶-۱۹۲۲: از قدرت نظامی تا سلطنت
🔺 The Deys and Beys of Tunis, 1666–1922: From Military Power to the Monarchy
👈🏻 نویسنده: Leïla Temime Blili
👈🏻 ناشر: American University in Cairo Press
👈🏻 سال انتشار : (2025)
👈🏻شابک: 9781649033406
معرفی ناشر
تاریخنگاری تونسی درباره دوران مدرن این کشور، بر محور روایتی از سه قدرت متوالی شکل گرفته است: پاشاها، دایها («عموهای نمادین» نیروهای نظامی ترک) و بیگها (حکام محلی برخاسته از دوران حفصیان) که دایها را از قدرت برکنار کردند. این روایت، مؤلفههای یک روایت ملی را اینگونه فراهم میآورد: تضعیف اقتدار پاشا را نتیجهی خودمختاری ایالت تونس میداند و جنگهای میان دایها و بیگها را به عنوان یک کشمکش هویتی بین ترکها و جمعیت بومی تفسیر میکند.
با وجود انسجام ظاهری این روایت خطی، پرسشهایی همچون دخالت نیروهای خارجی (بهویژه امپراتوری عثمانی) در امور ایالت، بیپاسخ میماند. ایالت تونس عملاً تحت کنترل عثمانیها بود که نهاد پیشین حفصیان یعنی «محله» را احیا کرده بودند. این قدرت سیّار با وضع قوانین مالیاتی و عقد پیمانهای زناشویی با قبایل، صلح را برای عثمانیها به ارمغان آورد. بدین ترتیب، ایالت تونس با بنیان نهادن خاندانی سلطنتی - که به صورت نمادین با امپراتوری عثمانی مرتبط و از نظر اجتماعی در قلمرو خود ریشه داشت - از سایر ایالتهای امپراتوری متمایز شد.
نویسنده کتاب حاضر با اتکا به منابع محلی موجود در بایگانیهای تونس، جایگاه ایالت تونس را در قلمرو امپراتوری عثمانی مشخص میکند، ارتباطات پیچیده بین مرکز امپراتوری و این استان دورافتاده را آشکار میکند، و نظریه دیرینهی خودمختاری تونس را به چالش میکشد. بررسی نویسنده از استمرار اجتماعی در زمانه آشفتگیهای سیاسی، نقش زنان را در روند تشکیل حکومت برجسته میکند و بر اهمیت سیاستهای زناشویی حکمرانان و نقشهای سیاسی-اجتماعی زنان در ایالت تأکید میکند.
📌مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبانهای اروپایی
@Islamicstudies
🔺دایها و بیگهای تونس، ۱۶۶۶-۱۹۲۲: از قدرت نظامی تا سلطنت
🔺 The Deys and Beys of Tunis, 1666–1922: From Military Power to the Monarchy
👈🏻 نویسنده: Leïla Temime Blili
👈🏻 ناشر: American University in Cairo Press
👈🏻 سال انتشار : (2025)
👈🏻شابک: 9781649033406
معرفی ناشر
تاریخنگاری تونسی درباره دوران مدرن این کشور، بر محور روایتی از سه قدرت متوالی شکل گرفته است: پاشاها، دایها («عموهای نمادین» نیروهای نظامی ترک) و بیگها (حکام محلی برخاسته از دوران حفصیان) که دایها را از قدرت برکنار کردند. این روایت، مؤلفههای یک روایت ملی را اینگونه فراهم میآورد: تضعیف اقتدار پاشا را نتیجهی خودمختاری ایالت تونس میداند و جنگهای میان دایها و بیگها را به عنوان یک کشمکش هویتی بین ترکها و جمعیت بومی تفسیر میکند.
با وجود انسجام ظاهری این روایت خطی، پرسشهایی همچون دخالت نیروهای خارجی (بهویژه امپراتوری عثمانی) در امور ایالت، بیپاسخ میماند. ایالت تونس عملاً تحت کنترل عثمانیها بود که نهاد پیشین حفصیان یعنی «محله» را احیا کرده بودند. این قدرت سیّار با وضع قوانین مالیاتی و عقد پیمانهای زناشویی با قبایل، صلح را برای عثمانیها به ارمغان آورد. بدین ترتیب، ایالت تونس با بنیان نهادن خاندانی سلطنتی - که به صورت نمادین با امپراتوری عثمانی مرتبط و از نظر اجتماعی در قلمرو خود ریشه داشت - از سایر ایالتهای امپراتوری متمایز شد.
نویسنده کتاب حاضر با اتکا به منابع محلی موجود در بایگانیهای تونس، جایگاه ایالت تونس را در قلمرو امپراتوری عثمانی مشخص میکند، ارتباطات پیچیده بین مرکز امپراتوری و این استان دورافتاده را آشکار میکند، و نظریه دیرینهی خودمختاری تونس را به چالش میکشد. بررسی نویسنده از استمرار اجتماعی در زمانه آشفتگیهای سیاسی، نقش زنان را در روند تشکیل حکومت برجسته میکند و بر اهمیت سیاستهای زناشویی حکمرانان و نقشهای سیاسی-اجتماعی زنان در ایالت تأکید میکند.
📌مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبانهای اروپایی
@Islamicstudies
مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبان های اروپایی
دایها و بیگهای تونس، ۱۶۶۶-۱۹۲۲: از قدرت نظامی تا سلطنت - مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبان های اروپایی
تاریخنگاری تونسی درباره دوران مدرن این کشور، بر محور روایتی از سه قدرت متوالی شکل گرفته است: پاشاها، دایها («عموهای نمادین» نیروهای نظامی ترک) و بیگها (حکام محلی برخاسته از دوران حفصیان) که دایها را از قدرت برکنار کردند. این روایت، مؤلفههای یک روایت…
Forwarded from فرهیختگان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
این آقای محترم که امیدوارم خداوند امثال ایشان را در این مملکت زیاد کند، آقای ملک است، ایرانی و تبریزی که به جای چرتکه انداختن و استفاده انتفاعی از این مکان در جای گرانقیمتی مثل ولنجک تصمیم گرفته است به یاد پدر و مادرش این کتابخانه را تاسیس کند( کتابخانه باغ ملک ولنجک) و بدون دریافت پول یا حتی داشتن کارت عضویت، هر کتابی را که میخواهید به شما امانت بدهد. با دوستان یا خانوادهتان به کتابخانهاش سر بزنید (همه روزه ۱۰ صبح تا ۸ شب)، به او خستهنباشید بگویید، برای پدر و مادرش فاتحه بخوانید، کتابخانهاش را به دیگران هم معرفی کنید و اگر کتابی دارید به کتابخانه ملک اهدا کنید… خلاصه بهجای نقونوق، هرکداممان برای آگاهی و رشد جامعهمان هر کاری از دستمان برمیآید ولو اندک انجام بدهیم یا حداقل به کسانی مثل آقای ملک انرژی بدهیم.
سهند ایرانمهر
#فرهیختگان راهی به رهایی
سهند ایرانمهر
#فرهیختگان راهی به رهایی
Forwarded from حسین باستانی Hossein Bastani
🔻پروژه «عبور از خامنهای با خامنهای»
پروژه نوظهور «عبور از خامنهای با خامنهای»، مبارزه با فساد در کشور را در گرو پایان دوره رهبر فعلی میداند و همزمان، توهم جا انداختن تعریف جدیدی از «اصلاحات» به سردمداری مجتبی خامنهای را دارد. نشانههای ارتباط این پروژه با بخشی از دستگاه اطلاعاتی ایران، معنیدارند.
تکرارافشاگریهای ۱۶ سال پیش از سوی عباس پالیزدار، به خودی خود اتفاق بزرگی نبود. به همین ترتیب، تبلیغ او برای جانشینی مجتبی خامنهای ازتریبونی رسمی، اقدام کمسابقهای محسوب نمیشد. ارتباطات پالیزدار با محافلی در حکومت را هم، نمیتوان خبر جدیدی دانست -او در جایی به وضوح اعلام میکند که بعضی از افشاگریهای قبلیش به خواست «دوستان وزارت اطلاعات» بوده.
اما ویژگی خاص اظهارات عباس پالیزدار آن است که آشکارا، برای فروختن ایده «اصلاحات مجتبی-محور» به افکار عمومی تلاش میکند.
لازم به یادآوری نیست که مدافعان سنتی مجتبی خامنهای، عمدتا «استمرار عصر خامنهای» را در گرو جانشینی فرزند او دانستهاند و برای تحقق آن، چشم به اجماع اصولگرایان داشتهاند. پروژه جدید اما، میکوشد راه «عبور از عصر خامنهای» را جانشینی پسرش معرفی کند و ظاهرا در این مسیر، سعی در جذب اصلاح طلبان دارد. پالیزدار مشخصا این رویکرد را، با ابراز امیدواری به پایان هرچه سریعتر رهبری خامنهای برای ممکن شدن «مبارزه با فساد»، «آزادیهای اجتماعی» و «اصلاحات بنیادین» همراه میکند.
ابراز امیدواری به پایان رهبر جمهوری اسلامی از یک تریبون رسمی -ولو برای تبلیغ پسرش- طبیعتا واکنش طیفی از مدافعان رهبر را در روزهای اخیر به همراه داشته. فارغ از آنکه جزو حامیان جانشینی مجتبی خامنهای باشند یا نه.
برای ملاحظه توضیحاتی بیشتر در همین ارتباط، لطفا لینک زیر را ببینید:
https://www.bbc.com/persian/articles/cy87p128nz2o
@HosseinBastaniChannel
پروژه نوظهور «عبور از خامنهای با خامنهای»، مبارزه با فساد در کشور را در گرو پایان دوره رهبر فعلی میداند و همزمان، توهم جا انداختن تعریف جدیدی از «اصلاحات» به سردمداری مجتبی خامنهای را دارد. نشانههای ارتباط این پروژه با بخشی از دستگاه اطلاعاتی ایران، معنیدارند.
تکرارافشاگریهای ۱۶ سال پیش از سوی عباس پالیزدار، به خودی خود اتفاق بزرگی نبود. به همین ترتیب، تبلیغ او برای جانشینی مجتبی خامنهای ازتریبونی رسمی، اقدام کمسابقهای محسوب نمیشد. ارتباطات پالیزدار با محافلی در حکومت را هم، نمیتوان خبر جدیدی دانست -او در جایی به وضوح اعلام میکند که بعضی از افشاگریهای قبلیش به خواست «دوستان وزارت اطلاعات» بوده.
اما ویژگی خاص اظهارات عباس پالیزدار آن است که آشکارا، برای فروختن ایده «اصلاحات مجتبی-محور» به افکار عمومی تلاش میکند.
لازم به یادآوری نیست که مدافعان سنتی مجتبی خامنهای، عمدتا «استمرار عصر خامنهای» را در گرو جانشینی فرزند او دانستهاند و برای تحقق آن، چشم به اجماع اصولگرایان داشتهاند. پروژه جدید اما، میکوشد راه «عبور از عصر خامنهای» را جانشینی پسرش معرفی کند و ظاهرا در این مسیر، سعی در جذب اصلاح طلبان دارد. پالیزدار مشخصا این رویکرد را، با ابراز امیدواری به پایان هرچه سریعتر رهبری خامنهای برای ممکن شدن «مبارزه با فساد»، «آزادیهای اجتماعی» و «اصلاحات بنیادین» همراه میکند.
ابراز امیدواری به پایان رهبر جمهوری اسلامی از یک تریبون رسمی -ولو برای تبلیغ پسرش- طبیعتا واکنش طیفی از مدافعان رهبر را در روزهای اخیر به همراه داشته. فارغ از آنکه جزو حامیان جانشینی مجتبی خامنهای باشند یا نه.
برای ملاحظه توضیحاتی بیشتر در همین ارتباط، لطفا لینک زیر را ببینید:
https://www.bbc.com/persian/articles/cy87p128nz2o
@HosseinBastaniChannel
Forwarded from بررسیهای نوین تاریخی
به مناسبت سی و دومین دوره هفته کتاب
نشست رونمایی از کتاب:
شاهنامهای برای شاه: ناسیونالیسم شاهنشاهی و مراسم هزاره فردوسی در دوره پهلوی اول
با حضور:
دکتر داریوش رحمانیان
دکتر علیمحمد طرفداری (مؤلف کتاب)
محمد رحمانی (دبیر نشست)
سهشنبه 29 آبان 1403، ساعت 14 الی 16
خیابان انقلاب اسلامی، خیابان برادران مظفر جنوبی، کوچه خواجه نصیر، سرای اهل قلم
https://www.tgoop.com/NewHistoricalStudies
نشست رونمایی از کتاب:
شاهنامهای برای شاه: ناسیونالیسم شاهنشاهی و مراسم هزاره فردوسی در دوره پهلوی اول
با حضور:
دکتر داریوش رحمانیان
دکتر علیمحمد طرفداری (مؤلف کتاب)
محمد رحمانی (دبیر نشست)
سهشنبه 29 آبان 1403، ساعت 14 الی 16
خیابان انقلاب اسلامی، خیابان برادران مظفر جنوبی، کوچه خواجه نصیر، سرای اهل قلم
https://www.tgoop.com/NewHistoricalStudies
Forwarded from نشر باران- استكهلم
https://asre-nou.net/php/view.php?objnr=62717
برگ زرینی از تاریخ فلسفه معاصرِ ایران
پیرامون تحقیق:
ارسطوی بغداد، از عقل یونانی به وحی قرآنی
سندی تاریخی که در زیر مطالعه می کنید، بیانگر ارزیابی پنج استادِ دانشگاهِ فرانسوی در فلسفه و علوم اجتماعی است، از دستاوردهای سفر پرمخاطره یک فیلسوف ایرانی، استاد دکتر محمدرضا فشاهی، به سده های طلایی اسلام، در جستجوی ریشه های فلسفی چرخش بنیادی در جامعه ایران از مدرنیته به حکومت الهی ـ سامی است.
این استادان که هریک در چهارچوب تخصص خویش به مطالعات عالی در باره نقش سنت در فرهنگ کشورهای اسلامی اشتغال داشته اند، آشکارا با تبرّی از خودپسندی های اروپامحورانه و با دلبستگی به اندیشه ایرانی سخن می گویند. پیچیدگی های فلسفیِ کشاکشِ خردگراییِ یونانی مآب و روشنگر در ایران با اندیشه ای که خود را نماینده وحی می داند، آنان را چنان بر سر شور و شوق آورده است که چکیده اندیشه و پژوهش خود را در این باره را با کلامی بلیغ و فاخر در میان می گذارند، گویی که می خواهند خود را از هر گونه سوءظن به انجام وظیفه اداری تبرئه کنند.
مترجم، دکتر عباس طاهری
منبع: وبسایت عصر نو
برگ زرینی از تاریخ فلسفه معاصرِ ایران
پیرامون تحقیق:
ارسطوی بغداد، از عقل یونانی به وحی قرآنی
سندی تاریخی که در زیر مطالعه می کنید، بیانگر ارزیابی پنج استادِ دانشگاهِ فرانسوی در فلسفه و علوم اجتماعی است، از دستاوردهای سفر پرمخاطره یک فیلسوف ایرانی، استاد دکتر محمدرضا فشاهی، به سده های طلایی اسلام، در جستجوی ریشه های فلسفی چرخش بنیادی در جامعه ایران از مدرنیته به حکومت الهی ـ سامی است.
این استادان که هریک در چهارچوب تخصص خویش به مطالعات عالی در باره نقش سنت در فرهنگ کشورهای اسلامی اشتغال داشته اند، آشکارا با تبرّی از خودپسندی های اروپامحورانه و با دلبستگی به اندیشه ایرانی سخن می گویند. پیچیدگی های فلسفیِ کشاکشِ خردگراییِ یونانی مآب و روشنگر در ایران با اندیشه ای که خود را نماینده وحی می داند، آنان را چنان بر سر شور و شوق آورده است که چکیده اندیشه و پژوهش خود را در این باره را با کلامی بلیغ و فاخر در میان می گذارند، گویی که می خواهند خود را از هر گونه سوءظن به انجام وظیفه اداری تبرئه کنند.
مترجم، دکتر عباس طاهری
منبع: وبسایت عصر نو
asre-nou.net
برگ زرینی از تاریخ فلسفه معاصرِ ایران
سندی تاریخی که در زیر مطالعه می کنید، بیانگر ارزیابی پنج استادِ دانشگاهِ فرانسوی در فلسفه و علوم اجتماعی است، از دستاوردهای سفر پرمخاطره یک فیلسوف ایرانی، استاد دکتر محمدرضا فشاهی، به سده های طلایی اسلام، در جستجوی ریشه های فلسفی چرخش بنیادی در جامعه ایران…