امشب نیم ساعتی نشستم و با هوش مصنوعی کلنجار رفتم تا این تصاویر از چله آذربایجان را ساخت.
هدیه به مخاطبین کانال
@tarixbil
هدیه به مخاطبین کانال
@tarixbil
برخی از دوستان خارج نشین از نحوه عضویت در اسپانسرینگ و حمایت از فعالیتهای فرهنگی رسانه هایم پرسیده اند.
متداولا وارد چنین اموری نشده ام. لیکن یکی از دوستان علاقمند خارج نشین این پیج را ساخته و چنین زحمتی را متقبل شده اند.
یادمان باشد هر فعال فرهنگی که حقوقش را حاکمیت بپردازد یا مجوز فعالیتش را دولت بدهد همواره در نگرانی ابطال مجوز و قطع یارانه و حقوقش خواهد بود ودر انتقاد شفاف و صریح لکنت زبان خواهد داشت.
@tarixbil
متداولا وارد چنین اموری نشده ام. لیکن یکی از دوستان علاقمند خارج نشین این پیج را ساخته و چنین زحمتی را متقبل شده اند.
یادمان باشد هر فعال فرهنگی که حقوقش را حاکمیت بپردازد یا مجوز فعالیتش را دولت بدهد همواره در نگرانی ابطال مجوز و قطع یارانه و حقوقش خواهد بود ودر انتقاد شفاف و صریح لکنت زبان خواهد داشت.
@tarixbil
Forwarded from Rahim.akbayrak
قبل از هر چیز باید بدانیم ساختار کلمه " چلله" تورکی است.
در سیستم زبانی تورکی شیلله( سیلی آبدار) بلله(لقمه) پیلله( قلمه زدن)گلله( هم- آمده)... فرمهایی اثبات کننده هستند.
امروز همگان دانسته اند "چیلله" در تورکی به معنی نهایت کشیدگی زه کمان و کنایه از طولانی بودن امشب است.
در صورتیکه ادعا شود این لغت به عدد چهل ارتباط دارد، باید گفت در اصل چلله کوچک هم باید "بیستته " گفته می شد!!
یا چلله تابستان چهل و پنج روز است آیا "چلله پلله" گفته می شود؟
بنابراین چنین شباهتی غیر علمی است. همچنین ادبا می دانند تشدید در زبان فارسی وجود ندارد.
فعل این عبارت" چلله مک" به معنای زدن پرتابی است.
عباراتی چون چیلمک(پرتاب ریگ با ناخن) چیلینگ- آغاج( الک-دولک) چیل( فریاد کردن) چیله مک( افشاندن) از این گروه هستند.
در ترکی اوغوزی "چیلله" به معنی سختی و تقدیس است. باورهایی چون( چیلله توکمک-چیلله کسدیرمک-چیلله ساخلاماق) نیز به چله نشینی راه یافته است و به معنی رنج و حمد است.
جشن کنونی تورکان روز اول زمستان و با نام " نار دوغان بایرامی"( گون دوغان) است که میان تورکهایی چون چواش ها و باشقوردها و تاتارها باقیست.( تولد آفتاب)
در فرهنگ ترکان "چلله بزرگ" و "چلله کوچک" و "قاری ننه" هر سه مونث بوده و به زن سالاری باستان مربوط هستند.
مکالمات بلند بین این دو خواهر و قاری ننه جزئی از فرهنگ تورکی است.
در ایران این فرهنگ با مراسم کریسمس و تولد حضرت عیسی که در زبان آشوری و سریانی " یلدا " گفته می شود، اشتباه گرفته می شود.
یلدا به معنی تولد و فرهنگ مسیحی است.
تزئین درخت طبق دین باستانی تورکان( شامانیزم) هم اکنون نیز میان ترکان رواج دارد و به عقیده پرفسور " چیغ" ریشه در سنت تورکان دارد برای همین امشب را " چام بایرامی " ( عید درخت کاج و سرو) می گویند که همه تصور می کنند مال غرب است و " آیاز آتا" سمبل چلله نیز در فرهنگ غرب به "بابانوئل" تبدیل شده است.
بریدن هندوانه با دعای :"قادالاری بو گجه کسدیک"( بلاها و نفرین ها را امشب بریدیم) و سلام کردن در روزبعد با جمله : " اوزونه گون دوغسون" (بر چهره ات آفتاب متولد شود) نمونه هایی از صدها سنت تورکان در این شب هستند.
اسن قالین و اوزوزه گون دوغسون
رحیم آکبایراق
منابع : مقالات نشریه ائل بیلیمی شماره سیزده اساتید علیرضا صرافی، ابراهیم ساوالان، سعید سلیمان پور. گوللو یول اوغلو.علمیه چیغ و...
#چله #چلله #یلدا #ناردوغان #گوندوغان #شب_یلدا #آیاز_آتا #بابا_نوئل #کریسمس #شب_چله #چیلله_گجه سی
در سیستم زبانی تورکی شیلله( سیلی آبدار) بلله(لقمه) پیلله( قلمه زدن)گلله( هم- آمده)... فرمهایی اثبات کننده هستند.
امروز همگان دانسته اند "چیلله" در تورکی به معنی نهایت کشیدگی زه کمان و کنایه از طولانی بودن امشب است.
در صورتیکه ادعا شود این لغت به عدد چهل ارتباط دارد، باید گفت در اصل چلله کوچک هم باید "بیستته " گفته می شد!!
یا چلله تابستان چهل و پنج روز است آیا "چلله پلله" گفته می شود؟
بنابراین چنین شباهتی غیر علمی است. همچنین ادبا می دانند تشدید در زبان فارسی وجود ندارد.
فعل این عبارت" چلله مک" به معنای زدن پرتابی است.
عباراتی چون چیلمک(پرتاب ریگ با ناخن) چیلینگ- آغاج( الک-دولک) چیل( فریاد کردن) چیله مک( افشاندن) از این گروه هستند.
در ترکی اوغوزی "چیلله" به معنی سختی و تقدیس است. باورهایی چون( چیلله توکمک-چیلله کسدیرمک-چیلله ساخلاماق) نیز به چله نشینی راه یافته است و به معنی رنج و حمد است.
جشن کنونی تورکان روز اول زمستان و با نام " نار دوغان بایرامی"( گون دوغان) است که میان تورکهایی چون چواش ها و باشقوردها و تاتارها باقیست.( تولد آفتاب)
در فرهنگ ترکان "چلله بزرگ" و "چلله کوچک" و "قاری ننه" هر سه مونث بوده و به زن سالاری باستان مربوط هستند.
مکالمات بلند بین این دو خواهر و قاری ننه جزئی از فرهنگ تورکی است.
در ایران این فرهنگ با مراسم کریسمس و تولد حضرت عیسی که در زبان آشوری و سریانی " یلدا " گفته می شود، اشتباه گرفته می شود.
یلدا به معنی تولد و فرهنگ مسیحی است.
تزئین درخت طبق دین باستانی تورکان( شامانیزم) هم اکنون نیز میان ترکان رواج دارد و به عقیده پرفسور " چیغ" ریشه در سنت تورکان دارد برای همین امشب را " چام بایرامی " ( عید درخت کاج و سرو) می گویند که همه تصور می کنند مال غرب است و " آیاز آتا" سمبل چلله نیز در فرهنگ غرب به "بابانوئل" تبدیل شده است.
بریدن هندوانه با دعای :"قادالاری بو گجه کسدیک"( بلاها و نفرین ها را امشب بریدیم) و سلام کردن در روزبعد با جمله : " اوزونه گون دوغسون" (بر چهره ات آفتاب متولد شود) نمونه هایی از صدها سنت تورکان در این شب هستند.
اسن قالین و اوزوزه گون دوغسون
رحیم آکبایراق
منابع : مقالات نشریه ائل بیلیمی شماره سیزده اساتید علیرضا صرافی، ابراهیم ساوالان، سعید سلیمان پور. گوللو یول اوغلو.علمیه چیغ و...
#چله #چلله #یلدا #ناردوغان #گوندوغان #شب_یلدا #آیاز_آتا #بابا_نوئل #کریسمس #شب_چله #چیلله_گجه سی
Forwarded from Bilgamish Podcast 🎧
🗓️🕤 زمان: یکشنبه، ۹ دی - ۲۹ دسامبر (۲۱:۳۰ به وقت تبریز )
جهت شرکت در جلسه: کلاب هاوس(کلیک کنید)
🎬 ۳۱جی گؤرۆش
✅: @tarixbil
✅: @harayradio
✅: @bilga_mish
🌐: www.haray.net
🌐: www.harayradio.net
جهت شرکت در جلسه: کلاب هاوس(کلیک کنید)
🎬 ۳۱جی گؤرۆش
✅: @tarixbil
✅: @harayradio
✅: @bilga_mish
🌐: www.haray.net
🌐: www.harayradio.net
اگر در مقالات علمی جای بهشت زمینی " عدن" را جستجو کنید آذربایجان را نشانتان خواهد داد. فیلممستندی هم در این رابطه ساخته شده است. و در این بهشت اگر آن باغ بهشت و تاریخش را از سومریان تا دوره بابلی مطالعه کنید" قانا" نامیده می شد.
در واقع باغ را "قانا" می گفتند.
در زبان تورکی قدیم باغ و تاکستان هم معنی بودند و باغ را قانا می گفتند، گو اینکه امروز فقط تاکستان را قانا می گوییم.
در زمان خلفا یک دسته از راهبان نصرانی باغداری می کردند که به آنها " خرباط" می گفتند. اعراب به شرطی می توانستند از شرابشان بیاشامند که درون باغ در معبد این کار را بکنند. خراپات و خرابات در اشعار از این کلمه است.
بنابراین قانا به روشنی نشان می دهد آمال سومریان کجا بود و چرا به طرف شمال و آذربایجان نیایش می کردند.
بو یول گئدیر تبریزه..
اسن قالین
رحیم آغ بایراق
@tarixbil
در واقع باغ را "قانا" می گفتند.
در زبان تورکی قدیم باغ و تاکستان هم معنی بودند و باغ را قانا می گفتند، گو اینکه امروز فقط تاکستان را قانا می گوییم.
در زمان خلفا یک دسته از راهبان نصرانی باغداری می کردند که به آنها " خرباط" می گفتند. اعراب به شرطی می توانستند از شرابشان بیاشامند که درون باغ در معبد این کار را بکنند. خراپات و خرابات در اشعار از این کلمه است.
بنابراین قانا به روشنی نشان می دهد آمال سومریان کجا بود و چرا به طرف شمال و آذربایجان نیایش می کردند.
بو یول گئدیر تبریزه..
اسن قالین
رحیم آغ بایراق
@tarixbil
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این هنرمندمان آقای عصری با بحث در تلویزیون رسمی در مورد نام درست" ساوالان" اتش به جان شوونیست ها انداخته است.
امروز به ایشان گفتم من موافق حرکات متین و قانونی و این چنینی هستم که اثرش از صدها بحث بی حاصل بیشتر است و دلیل تلاطم چند روز اخیر آنها همین است.
خصوصا استدلال ایشان در رابطه با نام واقعی ساوالان به جای نام جعلی سبلان در رسانه ای یکطرفه و رسمی بسیار ناراحتشان کرده است.
یعنی بترسید از افرادی که چه گواراهای دنیای مجازی هستند و جرات ندارند با اسم خودشان دو کلمه حق و حقیقت بنویسند اما با حمله به فعالین مدنی و تند روی و پستهای جهت دار تخریبی و غلطهای املایی و مطالب سطحی تیشه به ریشه خود ما می زنند و به نفع ایرانشهریان در پوشش خودی می کوشند.
و بزرگ بداریمکسانی که در همین فضاها با محدودیتهای معلوم در حال تلاش هستند.
خواننده موغام آقای عصری و امثال ایشان راه فرهنگی زیبایی در پیش گرفته اند.
آراز آراز صد حرف ناگفته دارد...
@tarixbil
امروز به ایشان گفتم من موافق حرکات متین و قانونی و این چنینی هستم که اثرش از صدها بحث بی حاصل بیشتر است و دلیل تلاطم چند روز اخیر آنها همین است.
خصوصا استدلال ایشان در رابطه با نام واقعی ساوالان به جای نام جعلی سبلان در رسانه ای یکطرفه و رسمی بسیار ناراحتشان کرده است.
یعنی بترسید از افرادی که چه گواراهای دنیای مجازی هستند و جرات ندارند با اسم خودشان دو کلمه حق و حقیقت بنویسند اما با حمله به فعالین مدنی و تند روی و پستهای جهت دار تخریبی و غلطهای املایی و مطالب سطحی تیشه به ریشه خود ما می زنند و به نفع ایرانشهریان در پوشش خودی می کوشند.
و بزرگ بداریمکسانی که در همین فضاها با محدودیتهای معلوم در حال تلاش هستند.
خواننده موغام آقای عصری و امثال ایشان راه فرهنگی زیبایی در پیش گرفته اند.
آراز آراز صد حرف ناگفته دارد...
@tarixbil
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
قاشقا در فرهنگ معین به معنی جسور و بی باک آمده است و در لفظ صاحبان نژادی از اسبها هستند که بر پیشانی اسبهایشان علامتی سفید قرار دارد.( بارتولد)
البته وسیله ای که در جنگ بر پیشانی اسبان وصل می شود نیز قاشقا نام دارد.
در ریشه تاریخی، اینها یادگار سومریانی( کنگرها) هستند که به دلیل بسته بودن راه شمال توسط آشوریان جرار، در مسیر تدریجی بازگشت به وطن، به خاطر مراتع مرتفعی که سازگار یافتند، جهت پرورش اسبان ارزشمندشان ماندگار شدند.
قارا یوسف ۱۴۰۶- ۱۴۲۰ از این گروه تورکان قارا قویونلو است. آنها در آغاز سده هفدهم در زمان شاه عباس "شولان ها" آن شبانان پارسی را که ایران را غارت و آزار می دادند منکوب کردند( مینورسکی. دائره المعارف مسلمان شناسی) و دو هزار سال به خاندان مینگ در چین و سمرقند و تورکستان اسب صادر می کردند. همین ها بودند که با رشادت پرتغالیان استعمارگر را از خلیج کنگر بیرون راندند.
ملتی که قرنها حتی شجره اسبانش را برای خود ثبت کرده اکنون لباسش به بی شرمی غصب می شود.
ما قشقایی و و تورکمن ها و تورکان خراسانی و خلجی ها را همان آذربایجان می دانیم و این اعمال سخیف را محکوم می کنیم.
@tarixbil
قاشقا در فرهنگ معین به معنی جسور و بی باک آمده است و در لفظ صاحبان نژادی از اسبها هستند که بر پیشانی اسبهایشان علامتی سفید قرار دارد.( بارتولد)
البته وسیله ای که در جنگ بر پیشانی اسبان وصل می شود نیز قاشقا نام دارد.
در ریشه تاریخی، اینها یادگار سومریانی( کنگرها) هستند که به دلیل بسته بودن راه شمال توسط آشوریان جرار، در مسیر تدریجی بازگشت به وطن، به خاطر مراتع مرتفعی که سازگار یافتند، جهت پرورش اسبان ارزشمندشان ماندگار شدند.
قارا یوسف ۱۴۰۶- ۱۴۲۰ از این گروه تورکان قارا قویونلو است. آنها در آغاز سده هفدهم در زمان شاه عباس "شولان ها" آن شبانان پارسی را که ایران را غارت و آزار می دادند منکوب کردند( مینورسکی. دائره المعارف مسلمان شناسی) و دو هزار سال به خاندان مینگ در چین و سمرقند و تورکستان اسب صادر می کردند. همین ها بودند که با رشادت پرتغالیان استعمارگر را از خلیج کنگر بیرون راندند.
ملتی که قرنها حتی شجره اسبانش را برای خود ثبت کرده اکنون لباسش به بی شرمی غصب می شود.
ما قشقایی و و تورکمن ها و تورکان خراسانی و خلجی ها را همان آذربایجان می دانیم و این اعمال سخیف را محکوم می کنیم.
@tarixbil
Forwarded from عکس نگار
به مناسبت چهارم دی ماه سالروز تولد حمید آرش آزاد
اينديكي چاتديم آلتميشا...؟!
مين اوچيوز ايرمي يئدديده گلديم بو دونيايا
گلديم اوْلام عؤمور بوْيو طنزايله همسايا
حتماً بوْروكراسي آز ايميش من گلهن زمان
چون صبح اوْلدو، چكمه دي ايشلر گوناوْرتايا
مندهن قاباقكي قارداشيم اؤلموشدو اوّل ايل
نؤوبت منه چاتاندا، قوْيوب عزراييل مايا
چون افتخارلي اؤلكهده دوْغموش آنام مني
دايم ايشيم گير اوْلدو، باشيم دوشدو غوْوغايا
«كمبوجيه» گئديب، اؤكوز اؤلدوردو مصرده
يوزمينده قامچي ووردو «خشايارشا» دريايا
آنجاقكي، منده چون يوْخايدي عقلايله شعور
وئرديم بؤيوكلرين باشا- باش زحمتين ضايا
اوْنلار خزانهلر تالاييب، اؤلكهلر آليب
من ائتميشم كاغيذ- قلمي الده سرمايا
اوْنلار قوْشون چكيب، دؤيوشوب شرق- غربايله
من ناخلف دهگيرمي شم اوْنلارلا دعوايا
«آدم» بابام بهشتي ايكي بوغدايا ساتيب
منده بو دونياني ساتيرام ايندي آرپايا
القصّه، گلميشم بئله دؤوراندا كئف چكهم
الده قاشيق، هجوم گتيرهم گونده شوْربايا
وارسيل يئيهنده خاوياري، طاووسون دؤشون
منده ائدهم قوْناق اؤزومو بير يومورتايا
گلديمكي طنزايله اوْيادام خلقي اويقودان
تا اويمويا داها كلكه، رنگه، حوْققايا
گلديم رياكارين آچام اوْوجون بو دونيادا
بير ايش گؤرهمكي، تيخديغي بال دؤنسون ازوايا
حق چون آجييدي، قاتديم اوْنو دادلي طنزايله
درمان اوچون، اوْ زنجفيلي بوكدوم حلوايا
اكديم گولوش گولون دوْداغيندا بو ائللرين
ائلده اوْ قدر لُطف ائلهييب، گلمهز هئچ سايا
تورك «آرش» اوْلدوم، آتديغيم اوْخ دگدي دوز خالا
هئچ يانمازام جانيم اوْلا قوربان بو سئودايا
اينديكي چاتديم آلتميشا...؟!
مين اوچيوز ايرمي يئدديده گلديم بو دونيايا
گلديم اوْلام عؤمور بوْيو طنزايله همسايا
حتماً بوْروكراسي آز ايميش من گلهن زمان
چون صبح اوْلدو، چكمه دي ايشلر گوناوْرتايا
مندهن قاباقكي قارداشيم اؤلموشدو اوّل ايل
نؤوبت منه چاتاندا، قوْيوب عزراييل مايا
چون افتخارلي اؤلكهده دوْغموش آنام مني
دايم ايشيم گير اوْلدو، باشيم دوشدو غوْوغايا
«كمبوجيه» گئديب، اؤكوز اؤلدوردو مصرده
يوزمينده قامچي ووردو «خشايارشا» دريايا
آنجاقكي، منده چون يوْخايدي عقلايله شعور
وئرديم بؤيوكلرين باشا- باش زحمتين ضايا
اوْنلار خزانهلر تالاييب، اؤلكهلر آليب
من ائتميشم كاغيذ- قلمي الده سرمايا
اوْنلار قوْشون چكيب، دؤيوشوب شرق- غربايله
من ناخلف دهگيرمي شم اوْنلارلا دعوايا
«آدم» بابام بهشتي ايكي بوغدايا ساتيب
منده بو دونياني ساتيرام ايندي آرپايا
القصّه، گلميشم بئله دؤوراندا كئف چكهم
الده قاشيق، هجوم گتيرهم گونده شوْربايا
وارسيل يئيهنده خاوياري، طاووسون دؤشون
منده ائدهم قوْناق اؤزومو بير يومورتايا
گلديمكي طنزايله اوْيادام خلقي اويقودان
تا اويمويا داها كلكه، رنگه، حوْققايا
گلديم رياكارين آچام اوْوجون بو دونيادا
بير ايش گؤرهمكي، تيخديغي بال دؤنسون ازوايا
حق چون آجييدي، قاتديم اوْنو دادلي طنزايله
درمان اوچون، اوْ زنجفيلي بوكدوم حلوايا
اكديم گولوش گولون دوْداغيندا بو ائللرين
ائلده اوْ قدر لُطف ائلهييب، گلمهز هئچ سايا
تورك «آرش» اوْلدوم، آتديغيم اوْخ دگدي دوز خالا
هئچ يانمازام جانيم اوْلا قوربان بو سئودايا
سه هزار و سیصد کامنت که اکثر آنها از بلخ سازماندهی شده اند...اصلا تصور می کنم حتی کپشن را هم نخوانده اند. تعصب چگونه انسان را کور می کند.
@tarixbil
@tarixbil
تصویر سازی امروزم با خودکار سیاه در حمایت از قشقایی ها و قابل اشتراک گذاری برای دلگرمی همزبانانمان است.
@tarixbil
@tarixbil
در همه لغتهای سومری که امروز به معنی "گاو نر وحشی "نوشتم، عنصر " قود" را می بینید.
ابتدائا فارسها بدون توجه به صامت " د" آن را به گاو ربط می دادند.
در لغتنامه کاشغری " guduz" به معنی گاو نر وحشی است که در "guduzluq" یعنی فردی که این گاوها را نگهداری می کند، مشاهده می شد. لیکن امروز در ادامه تحقیقاتم دیدم " guduz" چگونه به " gutaz" تبدیل شده است.
دم این گاو را به رنگ سرخ در می آوردند و در تجارت به فروش می رساندند. در لباس و پرچم های قدیمی عرب و بالای چادرهای تورکها هم استفاده می شد.
اگر به زمان حال اشاره کنم، شهریار دقیقا از این کلمه استفاده کرده است.
"کاکلی باشدا بوروپ باغلامیسان تاج کیمی، او قیزیل ساچدان اونا گوللی قوتاز ایله میسن"
قبلا گفتیم که "قیزیل" در تورکی قدیم به معنی رنگ سرخ بود. مثل قیزیل باشها...
اینجا می گوید" موهایت را بالای سر جمع کرده و مثل تاج بسته ای، از آن گیسوی سرخ رنگ- در ترجمه اشتباها طلایی ترجمه می کنند- برایش gutaz گلگون درست کرده ای"
@tarixbil
ابتدائا فارسها بدون توجه به صامت " د" آن را به گاو ربط می دادند.
در لغتنامه کاشغری " guduz" به معنی گاو نر وحشی است که در "guduzluq" یعنی فردی که این گاوها را نگهداری می کند، مشاهده می شد. لیکن امروز در ادامه تحقیقاتم دیدم " guduz" چگونه به " gutaz" تبدیل شده است.
دم این گاو را به رنگ سرخ در می آوردند و در تجارت به فروش می رساندند. در لباس و پرچم های قدیمی عرب و بالای چادرهای تورکها هم استفاده می شد.
اگر به زمان حال اشاره کنم، شهریار دقیقا از این کلمه استفاده کرده است.
"کاکلی باشدا بوروپ باغلامیسان تاج کیمی، او قیزیل ساچدان اونا گوللی قوتاز ایله میسن"
قبلا گفتیم که "قیزیل" در تورکی قدیم به معنی رنگ سرخ بود. مثل قیزیل باشها...
اینجا می گوید" موهایت را بالای سر جمع کرده و مثل تاج بسته ای، از آن گیسوی سرخ رنگ- در ترجمه اشتباها طلایی ترجمه می کنند- برایش gutaz گلگون درست کرده ای"
@tarixbil
Kalbimde Dikenli Teller
Yasir Miy & Halil Sezai / @delvinsong
گونون موسیقی سی
چیلله آیی نین اوچو. دوز گونو ۱۴۰۳
چیلله آیی نین اوچو. دوز گونو ۱۴۰۳