Telegram Web
🥰41🔥1💯1
fonon12-lesson8-6.pdf
873.3 KB
📚جزوه فنون دوازدهم
💌درس ۸
💣 اختیارات وزنی
همراه با مثال
[ با تشکر از همکار گرامی، خانوم رجبی ]


@Test_arooz💫
5👌1💯1🏆1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اختیارات وزنی 🔥
آوردن فاعلاتن به جای فعلاتن
بلند در نظر گرفتن هجای پایانی
تحلیل 3 تست از سوالات کنکور سراسری 💌🌹
🍃@test_arooz🍃
🎉42🙏1💯1
Audio
حکایت و شعری از گلستان سعدی
(❗️وزن ابیات : فاعلاتن مفاعلن فعلن )

عبدالقادرِ گیلانی رَحْمَةُ اللهِ عَلَیْهِ را دیدند در حرمِ کعبه روی بر حَصْبا(سنگ ریزه) نهاده، همی‌گفت: ای خداوند! ببخشای! وگر هرآینه مستوجب عقوبتم؛ در روزِ قیامتم نابینا برانگیز تا در رویِ نیکانْ شرمسار نشوم.
روی بر خاکِ عجز، می‌گویم
هر سحرگه که باد می‌آید:

«ای که هرگز فرامشت نکنم
هیچت از بنده یاد می‌آید؟»

@Test_arooz💫
3💯1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴صحبت های وزیر آموزش و پرورش:

⬅️دهم حذف شد
⬅️یازدهم فقط 6 درس تاثیر داره و مخصوص فقط بچه های دوازدهمی
⬅️ پشت کنکوری ها (یازدهم ندارن) 60 درصد نهایی دوازدهم و 40 درصد کنکور


┏━━━💎❤️💎━━━┓
📚 آکادمی تحصیلی ماد 🎈
https://www.tgoop.com/+-YYSQKAsftc4YWNk
https://www.tgoop.com/+-YYSQKAsftc4YWNk
❗️لینک عضویت 👆👆
┗━━━❣️❣️❣️━━━
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اختیار وزنی #قلب ❤️


تحلیل تست های کنکور 🙏💌
#اختیارات_وزنی 📚

💎@Test_arooz💎
🙏2🔥1💯1🏆1
#تحلیلات

👨‍🏫داشتم دیوان بیدل دهلوی رو میخوندم
به این بیت برخوردم :

کور شد چشمش ز سوزن کاری دست قضا
پیش از آن کز نرگس شوخت زند بادام دم

بیت عجیب و تامل برانگیزیه

میدونیم که سبک هندی، سبکی بود که پیروان و شاعرانش خیلی رو مسائل مختلف زوم می‌کردن تا یه مضمون و محتوای جدید پیدا کنند. از ریزترین مسائلم مضمون می‌ساختند و کلا دنبال گفتن یه حرف جدید بودن.
و این باعث شد اواخر دوره این سبک، شعر به سمت پیچیدگی بره و انقدر رفت که از حد فهم عامه خارج شد

همین پیچیدگی ها زمینه ساز «دوره بازگشت ادبی» شد
یعنی شاعرا برگشتن به سبک خراسانی و عراقی
و در شاعری از سبک و سیاق اونا پیروی کردن.

بیدل دهلوی یکی از همین شاعرای پیچیده گو بود.
هنوز که هنوزه درک و فهم یه سری از شعراش سخته.

حالا جدا از بحث سبک شناسانه،
از نظر ادبی بیت بالا چند نکته و آرایه داره
جالب ترینش حسن تعلیلشه
اگه به بادام قرمز دقت کنیم می بینیم نقطه نقطه ست. انگار سوزن کاری شده
شاعر گفته قضا(روزگار و تقدیر) با سوزن کاری، چشم بادام رو کور کرده برای اینکه بادام خواسته با چشم های یار ادعای همانندی کنه و لاف بزنه....
یعنی اومده برای اون نقطه های روی بادام یه دلیل قشنگ درست کرده.

یه نکته دیگه هم داره و اون تشبیه.
شاعر اومده پنهانی چشم یار رو به بادام تشبیه کرده و حتی اون رو برتر از بادام دونسته(چون اینجا بادام پیش چشم یار خوار و خفیف جلوه داده شده)
برای همین یه تشبیه تفضیل داریم؛ چون نشانه تشبیه نداریم، تشبیه پنهان(مضمر) هم داریم.

جدا ازین چشم داشتن بادام و دم زدنش و همچنین دست داشتن قضا استعاره(تشخیص) هم داره.
دم زدن کنایه
نرگس هم استعاره(مصرحه) از چشم یاره.

🍂 @Test_arooz
👏5👍1
Forwarded from تحلیلات ادبی
#تحلیلات

لبت بدیدم و لعلم بیوفتاد از چشم¹
سخن بگفتی و قیمت برفت لؤلؤ را
بهای روی تو بازار ماه و خور بشکست²
چنان که معجز موسی طلسم جادو را³
«سعدی»

1) از چشم افتادن
از چشم افتاده یکی از کنایه های متداول در زبان فارسی است.
در ادبیات پارسی کهن هم متعدد استفاده شده؛
طوری که صائب تبریزی می‌گوید:
روزگاری شد ز چشم اعتبار افتاده‌ام
چون نگاه آشنا از چشم یار افتاده‌ام
یا خود سعدی گفته:
تو دوستی کن و «از دیده مفکنم» زنهار
که دشمنم ز برای تو در زبان انداخت

گاه برای شاعران این کنایه، دستمایه‌ای ‌برای ساخت ایهام هم شده.
مثلا در بیت اول شعر بالا اگر تامل کنیم متوجه می‎شویم که مصراع اول را دو جور می توان معنی کرد: [هم میتوان «لعل»را استعاره از اشک، و «از چشم افتادن» را در معنی ظاهری بدانیم و بگوییم با دیدن تو اشک از چشمم جاری شد؛ و هم می‎توان لعل را در معنای خودش، و «از چشم افتادن» را در معنی کناییش بدانیم و بگوییم با دیدن لب های تو لعل(که سنگی سرخ و قیمتی است) در نظر من بی ارزش و اعتبار شد.]
نکته: در این صورت تشبیه تفضیل و مضمر هم ایجاد می‌شود.
خواجوی کرمانی هم میگوید:
هیچ میدانی چرا اشکم ز چشم افتاده است؟
زان که پیش هرکسی راز دلم بگشاده است
یا
چون لب لعل تو در چشم من آید چه عجب!
گرم از چشم بیفتاد عقیق یمنی
«خواجو»
در این دو بیت هم میتوان ایهام را مشاهده کرد.
بیت دوم که تقریبا همان حرف سعدی است متنها به جای «لعل» از «عقیق یمنی» به‌کار برده شده.

2) قیمت برفت/ بازار شکست
بازار چیزی را شکستن کنایه‌ست از «بی رونق کردن؛ بی ارزش کردن».
خاقانی می‌گوید:
رخ تو رونق قمر بشکست
لب تو قیمت شکر بشکست
و حافظ:
کرشمه‌ای کن و بازار ساحری بشکن
به غمزه، رونق و ناموسِ سامری بشکن

در مصراع دوم و سوم، سعدی با استفاده از تشبیه تفضیل و مضمر، سخن را به لولو و چهره را به ماه و خور مانند کرده و از آنان برتر دانسته.
نکته: تشبیه تفضیل و مضمر، عموما باهم می‌آیند. می‌توان گفت هرجا تشبیه تفضیل باشد، تشبیه مضمر(پنهان) هم هست.
این تشبیهات در ادبیات فارسی کاربرد زیادی دارد ولی از جایی که نشانه های تشبیه در آن دیده نمی‌شود تشخیص و درکشان نیاز به تامل دارد.

3) بیت سوم تلمیحی به داستان عصای موسی دارد که تبدیل به مار شد و مارهای جادویی جادوگران فرعون را از بین برد.
در اینجا هم تشبیه دیگری دیده می‌شود، ولی نه تشبیه مضمر وتفضیل. شاعر گفته مانند معجزه موسی که طلسم جادوگران را ناکارآمد کرد، روی زیبای یار هم باعث بی‌قدر و قیمت شدن زیبایی ماه و خورشید شد.
نکته: دقت باید کرد که اینجا اسلوب معادله استفاده نشده.
5
حرف قافیه یا حرف روی در بیت «بی تو ای دوست گرفتار به بازندگیم/غافل غافلم از قافله زندگیم» کدام است؟!
Anonymous Quiz
27%
م
40%
ی
16%
ه
17%
د
👍3👌1
Hamclasix..pdf
3.9 MB
🔴 جزوه کد گذاری و کاریکاتوری تاریخ ادبیات فنون هر سه سال

🔹 @Test_arooz
👍6
🧠تست هوش | کنکور فرهنگیان

رابطهٔ ستون با سقف مانند رابطهٔ ....... است با ...... ⁉️
Anonymous Quiz
9%
تیرآهن _ سیمان
27%
درخت _ ریشه
36%
دیرک _ چادر
28%
بدن _ پا
😍2🥰1
انسانی کلاس | آکادمی تحصیلی وفا
حرف قافیه یا حرف روی در بیت «بی تو ای دوست گرفتار به بازندگیم/غافل غافلم از قافله زندگیم» کدام است؟!
#تحلیل #نکته

در بیت سوال
دو واژه «بازندگیم» و «زندگیم» طرفین قافیه هستند.
اینها را اگر بررسی کنیم چنین می‌شود:
«م» انتهای واژه«بازندگی» شناسه فعل است:
گرفتار [به] بازندگی‌ام(هستم)
و در انتهای «زندگی» ضمیر مضاف‌الیه است:
از قافله زندگی خود غافل هستم.

پس «م» جزو اصلی واژگان قافیه نیست

«ی» در هر دو واژه وند مصدری است.(ی مصدری).

«گ» هم واج میانجی است. که برای سهولت در تلفظ استفاده شده

🧑‍🏫نکته: واج میانجی، وقتی می‌آد که دو مصوت پشت سر هم قرار بگیرن و تلفظ واژه مسخره یا سخت بشه. مثلا جمع واژه «آشنا» میشه «آشناان» که یجوریه!!🥴 ولی اگه بین دو مصوت «ا» بیایم«ی» میانجی بذاریم که بشه«آشنایان» بهتر میشه. یا مثلا جمع واژه«ستاره» که میشه« ستارگان» از «گ» میانجی استفاده می‌کنیم.

در واژه زندگی و بازندگی هم همینطوره
اینا یجورایی مصدر هستن(زندگی:زنده‌ای«زنده‌بودن») و (بازندگی:بازنده‌ای«بازنده‌بودن»)

«ه» در این واژه ها چون تلفظ‌شدنی نیست اساس قافیه قرار نمی‌گیره:
این یکی از تبصره های قافیه هم هست.
مثلا تو بیت:
آنکه روزی صاحب این خانه بود
از خرمندی خود دیوانه بود
خانه و دیوانه قافیه هستند ولی چون«ه» تلفظ نمیشه «ن» میشه حرف روی.


بنابر این در بیت مورد نظر ما «د» حرف روی یا حرف اصلی قافیه است.

🍂 @Test_arooz
2👍2👏2
🔴 نکات مهم ثبت نام آزمون سراسری سال ۱۴۰۴ (نوبت دوم)

@Maad_academy 💫💯
💯1
2025/07/13 12:11:09
Back to Top
HTML Embed Code: