Telegram Web
Forwarded from ناشناس رزا بوک🌸
وای تا کی موجودنن رزاا؟
کتابفروشی رزا📕🌸
وای تا کی موجودنن رزاا؟
تا هروقت که موجودیشون تموم بشه🫠
که همین الان هم موجودیش داره کمتر و کمتر میشه
قیمت این مجموعه سه تایی:۱میلیون تومان هست👌

که باه تهیه این مجموعه کتاب همه هدیه های کتاب ها در مجموع باهم براتون ارسال میشه😍
دنیای فانتزی این کتاب خیلی زیباست و جدیده
قراره باهاش به سرزمینی پر از جادو سفر کنی🥹
فضا سازی کتاب واقعا محشره به راحتی با همه حس هاتون میتونید داستانش رو از نزدیک لمس کنید جوری توی اون دنیا غرق می‌شید که گذر زمان رو‌حس نمی‌کنید🤭
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هدیه های کتاب ها کاملا اختصاصی رزا بوک هست و جایی نمی‌تونید این هدیه ها رو پیدا کنید🥹

از لحاظ کیفیت هم حرف اول رو می زنه این هدیه ها😉
قصه هایی از امپراتوری افلاک🐦‍🔥🔥
جلد جدید کتاب ″دختر مهتاب″ رو امروز براتون معرفی کردم و در کنارش دو جلد قبل هم موجود کردیم همراه با هدیه هاشون که تعدد محدودی داره🫣

🫟جلد سخت
🫟لبه رنگی
🫟جلد‌نقره کوب
🫟از انتشارات خوب مجازی
🫟۱۵۰صفحه
🫟چاپ اول
🫟۲۴۰تومان + همراه با هدیه ویژه رزا بوک که دفتر رنگ آمیزی از خوده کتاب هست💅

‼️کتاب توی چاپ بعدی  افزایش قیمت داره


@time_of_study📙

براى خريد كتاب پيام دهيد
@Rosa_bookstore_admin
2
سلامم روزتون بخیر رزا بوکی های عزیزم حالتون چطوره🥹
1
Forwarded from ناشناس رزا بوک🌸
سلام رزا خانوم شما خوبین
Forwarded from ناشناس رزا بوک🌸
سلام رزاا مگه میشه بد بود
Forwarded from ناشناس رزا بوک🌸
عالیییی
من هم خوبم با انرژی مثبت های شما🥹
از دیروز تا الان کلیی کتاب قصه هایی از امپراتوری افلاک رو ثبت سفارش کردید و به شدت از کتاب جدید استقبال کردید😍
کتابفروشی رزا📕🌸
از دیروز تا الان کلیی کتاب قصه هایی از امپراتوری افلاک رو ثبت سفارش کردید و به شدت از کتاب جدید استقبال کردید😍
خب بریم سراغ معرفی روز دوم کتاب🥹؟
رزا بوکی های عزیز حواستون باشه این نسخه۲۴۰تومان هست و از چاپ های بعدی افزایش قیمت داره🫠
اماا شما این نسخه رو با این قیمت مناسب سفارش بدید همراهش رزا براتون یک سوپرایز رایگان ارسال می‌کنه😉
معرفی روز دوم

آسمون در آتش میسوخت، گرما وحشتناک تر و بدتر میشد. دیگهه نمیشد به زندگی ادامه داد و من وارد مسیری شده بودم که اون پرندگان خورشیدی رو متوقف کنم...
معرفی روز دوم

پادشاه از من خواسته بود که اینکارو انجام بدم
چون من بهترین جنگجوی سرزمین بودم، اما با این حال احمق نبودم و میخواستم اول با اونا حرف بزنم تا بلکه با آرامش و بدون درگیری از اینجا برن و بتونیم دوباره زندگی کنیم
معرفی روز دوم

اسبم رو اماده کرده بودم و سعی کردم زودتر از خونه دور بشم تا زیاد با همسرم مشغول خداحافظی نشم، اون بهم میگفت که همه چی درست میشه اما میتونستم اضطراب و نگرانی رو از چهره ش بخونم...
معرفی روز دوم

راه افتادم و به سمتی رفتم که پرندگان خورشید بر فراز قله اون درحال چرخش و پرواز بودن، دیدن اونا از نزدیک برام باعث اعصاب خوردی بود، اونا میرقصیدن و شاد بودن و با این کارشون زندگی رو از روی زمین داشتن نابود میکردن اما براشون اهمیتی نداشت...
2025/07/09 22:00:32
Back to Top
HTML Embed Code: