Telegram Web
کتابفروشی رزا📕🌸
می‌بینم که کلی از این کتاب رو ثبت سفارش کردید😁
موجودی کتاب کمتر از۲۰جلد شده به خاطر استقبالع زیادتون🥹
اگه این کتاب رو با قیمت مناسبی که براتون موجود کردم از دست بدید...
توی چاپ های بعدی قیمتش ۲۲۰تومان می‌شه و نسبت به حجمش قیمت بالایی داره🫠
کتابفروشی رزا📕🌸
Video
معرفی روز دوم کتاب هتل دولاک📜

چند هفته‌ای بود که توی هتل دولاک زندگی می‌کردم. یه جور تبعید محترمانه. نه کسی رسماً گفته بود برو، نه خودم واقعاً تصمیم گرفته بودم بیام، ولی بالاخره اومده بودم.
معرفی روز دوم کتاب هتل دولاک📜

اینجا پر از سکوت بود. آدم‌ها حرف می‌زدن، اما نه از اون حرف‌هایی که به دلت بشینه. بیشتر کلیشه، بیشتر تعارف. برای همین خودم رو کشیده بودم کنار. وقت زیادی رو توی اتاق می‌گذروندم، گاهی می‌نوشتم، گاهی فقط به دریاچه نگاه می‌کردم. انگار باید خودم رو از نو جمع می‌کردم.
معرفی روز دوم کتاب هتل دولاک📜

بین آدم‌هایی که اینجا بودن، یه مرد بود که توجهم رو جلب کرد. دیوید سایموندز. خیلی حرف نمی‌زد، ولی وقتی هم حرف می‌زد، دقیق و کوتاه بود.
معرفی روز دوم کتاب هتل دولاک📜

اولین بار توی لابی باهاش چند کلمه رد و بدل کردم. وقتی داشت می‌رفت، گفت:
– باید به اتاق‌ها برگردم.
جمله ساده‌ای بود، ولی توی ذهنم موند. یه چیزی پشتش بود. حس کردم اونم یه جورایی مثل من، از چیزی فرار کرده یا از جایی دور افتاده. ولی خب، نگفت.
معرفی روز دوم کتاب هتل دولاک📜

اون شب، پنلوپه مهمونی داده بود. از همون مهمونی‌های پر زرق و برق که انگار براش یه جور نمایش قدرت بود. من زیاد توی جمع نبودم، اما رفتم. هم به خاطر ادب، هم شاید یه جور کنجکاوی.
معرفی روز دوم کتاب هتل دولاک📜

وسط شلوغی، دیدمش. همون دیوید. داشت با کسی حرف می‌زد، بعد رفت سمت میز پذیرایی. یه مشت بادام‌زمینی برداشت. نمی‌دونم چرا اون صحنه تو ذهنم موند. شاید چون دیدمش از پشت، شاید چون به نظر می‌رسید می‌خواد بره ولی هنوز منتظر چیزی بود.
معرفی روز دوم کتاب هتل دولاک📜

رفتم سمتش. بدون اینکه زیاد فکر کنم، گفتم:
– هنوزم باید به اتاق‌ها برگردین؟
برگشت و نگاهم کرد. خیلی معمولی جواب داد:
– یه انبار پنج طبقه توی خیابون چیلترن.
همین. نه لبخند خاصی، نه سؤال اضافه‌ای. ولی همین کم حرف زدنش باعث شد بیشتر بهش فکر کنم. آدم‌هایی که راحت خودشونو توضیح نمی‌دن، بیشتر توی ذهن می‌مونن.
معرفی روز دوم کتاب هتل دولاک📜

بعدتر، توی آشپزخونه، وقتی داشتم به پنلوپه کمک می‌کردم، پرسیدم:
– اون آقاهه که بلندقده... شغلش چیه؟
خیلی راحت جواب داد:
– دیوید سایموندز؟ حراجی داره. املاک بزرگ دور و بر دست اوناس. آدم خوبی به نظر می‌رسه. راستی، از تو هم پرسید.
معرفی روز دوم کتاب هتل دولاک📜

نمی‌دونم چرا دلم ریخت. نه اینکه فکر خاصی کرده باشم، ولی همون یه جمله کافی بود تا کل شب رو بهش فکر کنم....
معرفی روز دوم کتاب هتل دولاک📜

وقتی برگشتم توی اتاق، فقط به همون جمله فکر می‌کردم:
"باید به اتاق‌ها برگردم."
و با خودم فکر کردم، شاید منم باید برگردم. نه فقط به اتاق خودم، بلکه به خودم. به آدمی که یه زمانی یه چیزی براش مهم بود.
کتابفروشی رزا📕🌸
Video
موجودی این کتاب داره محدود و محدود تر می‌شه🫠🥹
کتابفروشی رزا📕🌸
موجودی این کتاب داره محدود و محدود تر می‌شه🫠🥹
پس تا دیر نشده و این کتاب رو با قیمت فوق العادش یعنی۱۰۹توماناز دست ندادی ثبت سفارشش کن👇🏻😍
@time_of_study📙

براى خريد كتاب پيام دهيد
@Rosa_bookstore_admin
این کتاب قراره بهمون راه و روش هایی بده که بین فشار های اجتماعی شخصیت اصلی خودمون رو فراموش نکنیم....
2025/07/14 17:07:47
Back to Top
HTML Embed Code: