Forwarded from ربات_بینام 2020
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
داعش اسلام واقعی بود :
1 - بکشيد در راه الله که الله به گفتار و کردار خلق شنوا و داناست. ( قرآن . سوره بقره . 244)
2 - شما اي اهل ايمان کافران را بکشيد و با آنان کارزار کنيد تا الله آنان را بدست شما عذاب کند و خوار گرداند. (قرآن . سوره توبه . 14)
3 - آنان در دين شما تمسخر و طعن زنند ، آنان را بکشيد که انان را سوگند استواري نيست ، تا از ترس #شمشير از طعن زدن به اسلام بس کنند. ( قرآن . سوره توبه . 12)
4 - و مرد و زن دزد را به سزاى آنچه كرده اند دستشان را به عنوان كيفرى از جانب الله ببريد و خداوند توانا و حكيم است. (قرآن . سوره مائده . آيه 38)
5 - دوست دارند همچنان که خود به راه #کفر ميروند شما نيز کافر شويد تا برابر گرديد. پس با هيچ يک از آنان دوستي مکنيد تا آنگاه که در راه الله مهاجرت کنند. و اگر سر باز زدند در هرجا که آنها را بيابيد بگيريد و بکشيد و هيچ يک از آنها را به دوستي و ياري برمگزينيد. (قرآن . سوره النساء . آيه 89)
6 - الله جان و مال اهل ايمان را به بهاي بهشت خريداري کرده ، آنها که در راه الله جهاد کنند و دشمنان دين را به قتل رسانند و يا خود کشته شوند. (قرآن . سوره توبه . 111)
7 - اي اهل ايمان هر که از اهل کتاب ( يهودي و نصاري ) که ايمان به خدا و روز قيامت نياورده و آنچه را الله و رسولش حرام کرده ، حرام نميدانند بکشيد تا آنگاه با ذلت تواضع به اسلام #جزيه دهند. ( قرآن . سوره توبه .29)
8 - هرجا که آنها را بيابيد بکشيد و از آنجا که شما را رانده اند، برانيدشان، که فتنه از قتل بدتر است. و در مسجد الحرام با آنها مجنگيد مگر آنکه با شما بجنگند. و چون با شما جنگيدند بکشيدشان که اين است پاداش کافران. (قرآن . سوره #بقره . آيه 191 )
9 - و آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان وحي کرد: من با شمايم. شما مومنان را به پايداري واداريد. من در دلهاي کافران بيم خواهم افکند. بر گردنهايشان بزنيد و انگشتانشان را قطع کنيد. (قرآن . سوره الانفال . آيه 12)
10 - اي اهل ايمان با کافران از هر که به شما نزديک تر است شروع کنيد و انان را بکشيد ، و بايد کفار در شما درشتي و نيرومندي و قوت پايداري حس کنند و بدانيد که خدا هميشه يار پرهيزکاران است. (قرآن . سوره توبه .آيه 123)
11 - پس چون ماههاي حرام به سر آمد آنگاه مشركان را هر جا يافتيد به قتل رسانيد. و آنها را دستگير و محاصره كنيد. و هر سو در كمين آنها باشيد. چنانچه توبه كردند و نماز به پاي داشتند و زكات دادند پس از آنها دست بداريد. كه الله آمرزنده و مهربان است. (قرآن . سورهُ #توبه . آيه 5)
12 - چون با کافران روبرو شديد، #گردنشان را بزنيد. و چون آنها را سخت فرو فکنديد، اسيرشان کنيد و سخت ببنديد. آنگاه يا به منت آزاد کنيد يا به فديه. تا آنگاه که جنگ به پايان آيد. و اين است حکم خدا. و اگر الله ميخواست از آنان انتقام ميگرفت، ولي خواست تا شمارا به يکديگر بيازمايد. و آنان که در راه الله کشته شده اند اعمالشان را باطل نميکند. (قرآن . سوره #محمد .آيه 4)
13 - اگر در راه الله کشته شويد در آن جهان به رحمت و آمرزش الله نائل شويد و ان بهتر از هر چيزيست که در حيات دنيا در حيات دنيا براي خود فراهم توان آورد. (قرآن . سوره آل عمران. آيه 157)
14 - اي مؤمنان #کافران را بکشيد که در زمين فتنه و فساد ديگري نماند و آئين همه دين خدا گردد. (قرآن . سوره انفال .آيه 39)
15 - اينان لعنت شدگانند. هرجا يافته شوند بايد دستگير گردند و به سختي کشته شوند. (قرآن . سوره احزاب .آيه 61)
16 - مؤمنان بايد در راه الله ، آنان را که حيات مادي دنيا را بر آخرت برگزيدند بکشند و هر کس در #جهاد در راه الله کشته شد و يا فاتح گرديد زود باشد که او را در بهشت ابدي اجري عظيم دهيم ( قرآن . سوره نساء .آيه 74)
17 - اهل ايمان در راه الله و کافران در راه شيطان ميجنگند ، پس شمامؤمنان با دوستان شيطان قتال کنيد که مکر و سياست شيطان بسيار سست و ضعيف است .(سوره #نساء .آيه 76)
18 - و آن گروه از مشرکان را ( از #يهودیان ) که پشتيبان و کمک مشرکان بودند الله از حصار و سنگرهاشان فرود آورد و در دلشان از شما مسلمين ترس افکند تا آن گروهي از آنها را به قتل رسانيده و گروهي را اسير گردانيدند (سوره #احزاب .آيه 26)
19 - اي #مؤمنان نه شما بلکه الله کافران را کشت و اي رسول چون تيري افکندي نه تو بلکه الله افکند.( سوره انفال .آيه 17)
20 - اي کشته باد انسان چرا تا اين حد کفر ميورزد. ( سوره عبس .آيه 17)
21 - همانا کيفر آنان که با الله و رسول او به جنگ برخيزند و در زمين به فساد کوشند جز اين نباشد که انها را به قتل رسانند يا به دار کشند و يا دست و پايشان به خلاف ببرند ، يا با نفي بلد و تبعيد از سرزمين صالحان دور کنند ، اين ذلت و خواري عذاب دنيوي انهاست و اما در آخرت باز در دوزخ به عذابي بزرگ معذب خواهند بود. سوره مائده .آيه 33
1 - بکشيد در راه الله که الله به گفتار و کردار خلق شنوا و داناست. ( قرآن . سوره بقره . 244)
2 - شما اي اهل ايمان کافران را بکشيد و با آنان کارزار کنيد تا الله آنان را بدست شما عذاب کند و خوار گرداند. (قرآن . سوره توبه . 14)
3 - آنان در دين شما تمسخر و طعن زنند ، آنان را بکشيد که انان را سوگند استواري نيست ، تا از ترس #شمشير از طعن زدن به اسلام بس کنند. ( قرآن . سوره توبه . 12)
4 - و مرد و زن دزد را به سزاى آنچه كرده اند دستشان را به عنوان كيفرى از جانب الله ببريد و خداوند توانا و حكيم است. (قرآن . سوره مائده . آيه 38)
5 - دوست دارند همچنان که خود به راه #کفر ميروند شما نيز کافر شويد تا برابر گرديد. پس با هيچ يک از آنان دوستي مکنيد تا آنگاه که در راه الله مهاجرت کنند. و اگر سر باز زدند در هرجا که آنها را بيابيد بگيريد و بکشيد و هيچ يک از آنها را به دوستي و ياري برمگزينيد. (قرآن . سوره النساء . آيه 89)
6 - الله جان و مال اهل ايمان را به بهاي بهشت خريداري کرده ، آنها که در راه الله جهاد کنند و دشمنان دين را به قتل رسانند و يا خود کشته شوند. (قرآن . سوره توبه . 111)
7 - اي اهل ايمان هر که از اهل کتاب ( يهودي و نصاري ) که ايمان به خدا و روز قيامت نياورده و آنچه را الله و رسولش حرام کرده ، حرام نميدانند بکشيد تا آنگاه با ذلت تواضع به اسلام #جزيه دهند. ( قرآن . سوره توبه .29)
8 - هرجا که آنها را بيابيد بکشيد و از آنجا که شما را رانده اند، برانيدشان، که فتنه از قتل بدتر است. و در مسجد الحرام با آنها مجنگيد مگر آنکه با شما بجنگند. و چون با شما جنگيدند بکشيدشان که اين است پاداش کافران. (قرآن . سوره #بقره . آيه 191 )
9 - و آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان وحي کرد: من با شمايم. شما مومنان را به پايداري واداريد. من در دلهاي کافران بيم خواهم افکند. بر گردنهايشان بزنيد و انگشتانشان را قطع کنيد. (قرآن . سوره الانفال . آيه 12)
10 - اي اهل ايمان با کافران از هر که به شما نزديک تر است شروع کنيد و انان را بکشيد ، و بايد کفار در شما درشتي و نيرومندي و قوت پايداري حس کنند و بدانيد که خدا هميشه يار پرهيزکاران است. (قرآن . سوره توبه .آيه 123)
11 - پس چون ماههاي حرام به سر آمد آنگاه مشركان را هر جا يافتيد به قتل رسانيد. و آنها را دستگير و محاصره كنيد. و هر سو در كمين آنها باشيد. چنانچه توبه كردند و نماز به پاي داشتند و زكات دادند پس از آنها دست بداريد. كه الله آمرزنده و مهربان است. (قرآن . سورهُ #توبه . آيه 5)
12 - چون با کافران روبرو شديد، #گردنشان را بزنيد. و چون آنها را سخت فرو فکنديد، اسيرشان کنيد و سخت ببنديد. آنگاه يا به منت آزاد کنيد يا به فديه. تا آنگاه که جنگ به پايان آيد. و اين است حکم خدا. و اگر الله ميخواست از آنان انتقام ميگرفت، ولي خواست تا شمارا به يکديگر بيازمايد. و آنان که در راه الله کشته شده اند اعمالشان را باطل نميکند. (قرآن . سوره #محمد .آيه 4)
13 - اگر در راه الله کشته شويد در آن جهان به رحمت و آمرزش الله نائل شويد و ان بهتر از هر چيزيست که در حيات دنيا در حيات دنيا براي خود فراهم توان آورد. (قرآن . سوره آل عمران. آيه 157)
14 - اي مؤمنان #کافران را بکشيد که در زمين فتنه و فساد ديگري نماند و آئين همه دين خدا گردد. (قرآن . سوره انفال .آيه 39)
15 - اينان لعنت شدگانند. هرجا يافته شوند بايد دستگير گردند و به سختي کشته شوند. (قرآن . سوره احزاب .آيه 61)
16 - مؤمنان بايد در راه الله ، آنان را که حيات مادي دنيا را بر آخرت برگزيدند بکشند و هر کس در #جهاد در راه الله کشته شد و يا فاتح گرديد زود باشد که او را در بهشت ابدي اجري عظيم دهيم ( قرآن . سوره نساء .آيه 74)
17 - اهل ايمان در راه الله و کافران در راه شيطان ميجنگند ، پس شمامؤمنان با دوستان شيطان قتال کنيد که مکر و سياست شيطان بسيار سست و ضعيف است .(سوره #نساء .آيه 76)
18 - و آن گروه از مشرکان را ( از #يهودیان ) که پشتيبان و کمک مشرکان بودند الله از حصار و سنگرهاشان فرود آورد و در دلشان از شما مسلمين ترس افکند تا آن گروهي از آنها را به قتل رسانيده و گروهي را اسير گردانيدند (سوره #احزاب .آيه 26)
19 - اي #مؤمنان نه شما بلکه الله کافران را کشت و اي رسول چون تيري افکندي نه تو بلکه الله افکند.( سوره انفال .آيه 17)
20 - اي کشته باد انسان چرا تا اين حد کفر ميورزد. ( سوره عبس .آيه 17)
21 - همانا کيفر آنان که با الله و رسول او به جنگ برخيزند و در زمين به فساد کوشند جز اين نباشد که انها را به قتل رسانند يا به دار کشند و يا دست و پايشان به خلاف ببرند ، يا با نفي بلد و تبعيد از سرزمين صالحان دور کنند ، اين ذلت و خواري عذاب دنيوي انهاست و اما در آخرت باز در دوزخ به عذابي بزرگ معذب خواهند بود. سوره مائده .آيه 33
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
داگلاس ماری: دولت بایدن، هریس و دموکراتها هر کاری که میتوانستند برای تغییر رژیم در اسرائیل و برکناری نتانیاهو انجام دادند، اگر یک دهم آن انرژی را صرف تغییر رژیم در تهران کرده بودند، ملاها تا الان سقوط کرده بودند.
یه چیزی که باعث تاسف است اینکه هنوزم عده زیادی فریب شایعات سیاسی و تاریخی چپ ها رو میخورن و خیلی هم خودشون ملی گرا می دونن، مثلاً در مورد اسرائیل ستیزی، که تمام منابع شون چپ ها هستند در مسائل تاریخی هم همینگونه است برای مثال سالها مزخرفات چپگرایان و اسلامگرایان رو تکرار کردند که بزرگترین دلیل سقوط پادشاهی ساسانیان، دخالت موبدان زرتشتی در حکومت بود و... که امروز همه حقیقت جویان می دونن اصلا چنین نبوده و اتفاقا یکی از دلایل سقوط ساسانیان، تضعیف موبدان زرتشتی بود
✍ نکته مهم تعارض میان روحانیت زرتشتی، که برای آنها ملیگرایی ایران و زرتشتیگروی هم راستا بودند از یکسو، و تمایلات مذهبی مسیحی و مانوی از سوی دیگر بود که از لحاظ نظری، جهان وطن (انترناسیونالیست) بودند.
📖 بنمایه: ایران باستان (از ۵۵۰ پیش از میلاد تا ۶۵۰ پس از میلاد)، بقلم دکتر یوزف ویسهوفر، ترجمه مرتضی ثاقبفر، تهران، نشر ققنوس، سال ۱۳٩۳، ص ۲۶۳.
📖 بنمایه: ایران باستان (از ۵۵۰ پیش از میلاد تا ۶۵۰ پس از میلاد)، بقلم دکتر یوزف ویسهوفر، ترجمه مرتضی ثاقبفر، تهران، نشر ققنوس، سال ۱۳٩۳، ص ۲۶۳.
🖌 تازيان با ایران چه کردند؟
#بخش_نخست
در سال ۶۳۶ میلادی تازيان به ایران حمله کردند. بسیاری از ما از جنایت اعراب کم و بیش شنیدهایم. کیست که نداند تازیان با ما چه کردند!؟ با این وجود اما از اسناد و جزئیات این وقایع بیخبریم. این فقر آگاهی تا آنجا پیش رفته که متاسفانه عدهای نیز بر این گمان هستند که ایرانیان با آغوش باز به استقبال اعراب شتافتند. در آن دوران وحشتناک، نپذیرفتن اسلام به معنی ازدسترفتن جان و مال و ناموس بود. اسناد جنایات اعراب در دهها کتاب معتبر بیان شده که آن را غیرقابلانکار میکند. اعرابِ شبهجزیرهی عربستان در طی گشودن پیاپی شهرهای ایران، قساوتی در خور شهرت تاریخیشان بروز دادند. سوزاندن شهر، آتش زدن کتب، برکندن درختان، کشتار مردان و بردهگرفتن زنان و کودکان و فروش آنان در بازارهای عربستان از جمله این جنایت بود. بارها کار بدانجا رسانیدند که مردان اسیر را میکشتند تا جوی خون برانند.
ایرانیان در جنگ جلولاء و جنگ نهاوند از خود مقاومت درخشانی نشان دادند. اعراب در این جنگ سفاکی و خشونت بسیار کردند. در این جنگ تعداد فراوانی از زنان و کودکان ایرانی به اسارت رفتند و از اموال و غنیمتها چندان نصیب اعراب گردید که در هیچ کتابی اندازهی آن ذکر نشده است. عبدالحسین زرینکوب در کتاب دو قرن سکوت مینویسد:
«فاتحان، گریختکان را پی گرفتند؛ کشتار بیشمار و تاراجگیری به اندازهای بود که تنها سیصدهزار زن و دختر به بند کشیده شدند. شصتهزار تن از آنان به همراه نهصد بار شتری زر و سیم بابت خمس به دارالخلافه فرستاده شدند و در بازارهای برده فروشی اسلامی به فروش رسیدند. با زنان دربند به نوبت همخوابه شدند و فرزندان پدرناشناختهی بسیار بر جای نهادند.»
پس از تسلط اعراب نیز ایرانیان هرگز دست از مقاومت در برابر آنان برنداشتند. درطول سالهای اشغال در همهی شهرها و ولایات ایران؛ اعراب با مقاومتهای سخت مردم روبرو شدند. در اکثر شهرها پایداری و مقاومت ایرانیان بیرحمانه سرکوب گردید که به موارد ذیل میتوان اشاره کرد:
در حمله به سیستان مردم مقاومت بسیار و اعراب خشونت بسیار کردند به طوری که ربیع ابن زیاد (سردار عرب) برای ارعاب مردم و کاستن از شور مقاومت آنان دستور داد تا صدری بساختند از آن کشتگان (یعنی اجساد کشته شدگان جنگ را روی هم انباشتند) و هم از آن کشتگان تکیهگاهها ساختند؛ و ربیع ابن زیاد بر شد و بر آن نشست و قرار شد که هر سال از سیستان هزارهزار (یک میلیون) درهم به امیر دهند با هزار غلامبچه و کنیز. (کتاب تاریخ سیستان صفحه۳۷، ۸۰ - کتاب تاریخ کامل جلد1 صفحه ۳۰۷)
در حملهی اعراب به ری، مردم شهر پایداری و مقاومت بسیار کردند؛ به طوری که مغیره (سردار عرب) در این جنگ چشمش را از دست داد. مردم جنگیدند و پایمردی کردند و چندان از آنها کشته شدند که کشتگان را با نی شماره کردند و غنیمتی که خدا از ری نصیب مسلمانان کرد همانند غنائم مدائن بود. (کتاب تاریخ طبری؛ جلد پنجم صفحه ۱۹۷۵)
در حمله به شاپور نیز مردم پایداری و مقاومت بسیار کردند به گونهای که عبیدا (سردار عرب) به سختی مجروح شد آنچنان که به هنگام مرگ وصیت کرد تا به خونخواهی او، مردم شاپور را قتلعام کنند؛ سپاهیان عرب نیز چنان کردند و بسیاری از مردم شهر را بکشتند. (کتاب فارسنامه ابن بلخی؛ صفحه ۱۱۶ -کتاب تاریخ طبری؛ جلد پنجم صفحه ۲۰۱۱)
در حمله به الیس، جنگی سخت بین سپاهیان عرب و ایران در کنار رودی که به سبب همین جنگ بعدها به «رود خون» معروف گردید در گرفت، در برابر مقاومت و پایداری سرسختانهی ایرانیان، خالد ابن ولید نذر کرد که اگر بر ایرانیان پیروز گردید «چندان از آنها بکشم که خونهاشان را در رودشان روان کنم» و چون پارسیان مغلوب شدند؛ به دستور خالد «گروه گروه از آنها را که به اسارت گرفته بودند، میآوردند و در رود گردن میزدند» مغیره گوید که «بر رود آسیابها بود و سه روز پیاپی با آب خون آلود، قوت سپاه را که هجده هزار کس یا بیشتر بودند، آرد کردند ... کشتگان (پارسیان) در الیس هفتادهزار تن بود. (کتاب تاریخ طبری؛ جلد چهارم؛ صفحه ۱۴۹۱- کتاب تاریخ ده هزار ساله ایران؛ جلد دوم برگ ۱۲۳)
در شوشتر؛ مردم وقتی از تهاجم قریبالوقوع تازيان با خبر شدند، خارهای سه پهلوی آهنین بسیار ساختند و در صحرا پاشیدند. چون قشون عرب به آن حوالی رسیدند، خارها به دست و پای ایشان بنشست و مدتی در آنجا توقف کردند. پس از تصرف شوشتر، لشکر تازيان در شهر به قتل و غارت پرداختند و آنانی را که از پذیرفتن اسلام خودداری کرده بودند، گردن زدند.
(کتاب الفتوح صفحه ۲۲۳ – کتاب تذکره شوشتر؛ صفحه۱۶)
#بخش_نخست
در سال ۶۳۶ میلادی تازيان به ایران حمله کردند. بسیاری از ما از جنایت اعراب کم و بیش شنیدهایم. کیست که نداند تازیان با ما چه کردند!؟ با این وجود اما از اسناد و جزئیات این وقایع بیخبریم. این فقر آگاهی تا آنجا پیش رفته که متاسفانه عدهای نیز بر این گمان هستند که ایرانیان با آغوش باز به استقبال اعراب شتافتند. در آن دوران وحشتناک، نپذیرفتن اسلام به معنی ازدسترفتن جان و مال و ناموس بود. اسناد جنایات اعراب در دهها کتاب معتبر بیان شده که آن را غیرقابلانکار میکند. اعرابِ شبهجزیرهی عربستان در طی گشودن پیاپی شهرهای ایران، قساوتی در خور شهرت تاریخیشان بروز دادند. سوزاندن شهر، آتش زدن کتب، برکندن درختان، کشتار مردان و بردهگرفتن زنان و کودکان و فروش آنان در بازارهای عربستان از جمله این جنایت بود. بارها کار بدانجا رسانیدند که مردان اسیر را میکشتند تا جوی خون برانند.
ایرانیان در جنگ جلولاء و جنگ نهاوند از خود مقاومت درخشانی نشان دادند. اعراب در این جنگ سفاکی و خشونت بسیار کردند. در این جنگ تعداد فراوانی از زنان و کودکان ایرانی به اسارت رفتند و از اموال و غنیمتها چندان نصیب اعراب گردید که در هیچ کتابی اندازهی آن ذکر نشده است. عبدالحسین زرینکوب در کتاب دو قرن سکوت مینویسد:
«فاتحان، گریختکان را پی گرفتند؛ کشتار بیشمار و تاراجگیری به اندازهای بود که تنها سیصدهزار زن و دختر به بند کشیده شدند. شصتهزار تن از آنان به همراه نهصد بار شتری زر و سیم بابت خمس به دارالخلافه فرستاده شدند و در بازارهای برده فروشی اسلامی به فروش رسیدند. با زنان دربند به نوبت همخوابه شدند و فرزندان پدرناشناختهی بسیار بر جای نهادند.»
پس از تسلط اعراب نیز ایرانیان هرگز دست از مقاومت در برابر آنان برنداشتند. درطول سالهای اشغال در همهی شهرها و ولایات ایران؛ اعراب با مقاومتهای سخت مردم روبرو شدند. در اکثر شهرها پایداری و مقاومت ایرانیان بیرحمانه سرکوب گردید که به موارد ذیل میتوان اشاره کرد:
در حمله به سیستان مردم مقاومت بسیار و اعراب خشونت بسیار کردند به طوری که ربیع ابن زیاد (سردار عرب) برای ارعاب مردم و کاستن از شور مقاومت آنان دستور داد تا صدری بساختند از آن کشتگان (یعنی اجساد کشته شدگان جنگ را روی هم انباشتند) و هم از آن کشتگان تکیهگاهها ساختند؛ و ربیع ابن زیاد بر شد و بر آن نشست و قرار شد که هر سال از سیستان هزارهزار (یک میلیون) درهم به امیر دهند با هزار غلامبچه و کنیز. (کتاب تاریخ سیستان صفحه۳۷، ۸۰ - کتاب تاریخ کامل جلد1 صفحه ۳۰۷)
در حملهی اعراب به ری، مردم شهر پایداری و مقاومت بسیار کردند؛ به طوری که مغیره (سردار عرب) در این جنگ چشمش را از دست داد. مردم جنگیدند و پایمردی کردند و چندان از آنها کشته شدند که کشتگان را با نی شماره کردند و غنیمتی که خدا از ری نصیب مسلمانان کرد همانند غنائم مدائن بود. (کتاب تاریخ طبری؛ جلد پنجم صفحه ۱۹۷۵)
در حمله به شاپور نیز مردم پایداری و مقاومت بسیار کردند به گونهای که عبیدا (سردار عرب) به سختی مجروح شد آنچنان که به هنگام مرگ وصیت کرد تا به خونخواهی او، مردم شاپور را قتلعام کنند؛ سپاهیان عرب نیز چنان کردند و بسیاری از مردم شهر را بکشتند. (کتاب فارسنامه ابن بلخی؛ صفحه ۱۱۶ -کتاب تاریخ طبری؛ جلد پنجم صفحه ۲۰۱۱)
در حمله به الیس، جنگی سخت بین سپاهیان عرب و ایران در کنار رودی که به سبب همین جنگ بعدها به «رود خون» معروف گردید در گرفت، در برابر مقاومت و پایداری سرسختانهی ایرانیان، خالد ابن ولید نذر کرد که اگر بر ایرانیان پیروز گردید «چندان از آنها بکشم که خونهاشان را در رودشان روان کنم» و چون پارسیان مغلوب شدند؛ به دستور خالد «گروه گروه از آنها را که به اسارت گرفته بودند، میآوردند و در رود گردن میزدند» مغیره گوید که «بر رود آسیابها بود و سه روز پیاپی با آب خون آلود، قوت سپاه را که هجده هزار کس یا بیشتر بودند، آرد کردند ... کشتگان (پارسیان) در الیس هفتادهزار تن بود. (کتاب تاریخ طبری؛ جلد چهارم؛ صفحه ۱۴۹۱- کتاب تاریخ ده هزار ساله ایران؛ جلد دوم برگ ۱۲۳)
در شوشتر؛ مردم وقتی از تهاجم قریبالوقوع تازيان با خبر شدند، خارهای سه پهلوی آهنین بسیار ساختند و در صحرا پاشیدند. چون قشون عرب به آن حوالی رسیدند، خارها به دست و پای ایشان بنشست و مدتی در آنجا توقف کردند. پس از تصرف شوشتر، لشکر تازيان در شهر به قتل و غارت پرداختند و آنانی را که از پذیرفتن اسلام خودداری کرده بودند، گردن زدند.
(کتاب الفتوح صفحه ۲۲۳ – کتاب تذکره شوشتر؛ صفحه۱۶)
🖌 اعراب با ایران چه کردند؟
#بخش_دوم
در چالوس رویان، عبدالله ابن حازم مامور خلیفهی اسلام به بهانهی دادرسی و رسیدگی به شکایات مردم دستور داد تا آنان را در مکانهای متعددی جمع کردند و سپس مردم را یکیک به حضور طلبیدند و مخفیانه گردن زدند به طوری که در پایان آن روز هیچ کس زنده نماند... ودیهی چالوس را آنچنان خراب کردند که تا سالها آباد نشد و املاک مردم را به زور میبردند. (کتاب تاریخ طبرستان صفحه ۱۸۳ - کتاب تاریخ رویان؛ صفحه ۶۹)
در حمله به سرخس، اعراب همهی مردم شهر را به جز یکصد نفر؛ کشتند. (کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم؛ صفحه ۲۰۸و ۳۰۳)
در حمله به نیشابور مردم امان خواستند که موافقت شد اما اعراب چون از اهل شهر کینه داشتند، به قتل و غارت مردم پرداختند به طوری که «آن روز از وقت صبح تا نماز شام میکشتند و غارت میکردند.» (کتاب الفتوح؛ صفحه ۲۸۲)
در حملهی اعراب به گرگان، مردم با سپاهیان به سختی جنگیدند به طوری که سردار عرب (سعید بن عاص) از وحشت نماز خوف خواند. پس از مدتها پایداری و مقاومت، سرانجام مردم گرگان امان خواستند و سعید ابن عاص به آنان «امان» داد و سوگند خورد «یک تن از مردم شهر را نخواهد کشت» مردم گرگان تسلیم شدند اما سعید ابن عاص همهی مردم را بقتل رسانید به جز یک تن و در توجیه پیمانشکنی خود گفت: «من قسم خورده بودم که یک تن از مردم شهر را نکشم! تعداد سپاهیان عرب در حمله به گرگان هشتاد هزار تن بود. (کتاب تاریخ طبری جلد پنجم صفحه ۲۱۱۶ - کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم ؛ صفحه ۱۷۸)
پس از فتح "استخر" (سالهای ۲۸-۳۰ هجری) مردم آنجا سر به شورش برداشتند و حاکم عرب آنجا را کشتند. اعراب مجبور شدند برای باردوم "استخر" را محاصره کنند. مقاومت و پایداری ایرانیان آنچنان بود که فاتح "استخر" (عبدالله بن عامر) را سخت نگران و خشمگین کرد به طوری که سوگند خورد که چندان بکشد از مردم "استخر" که خون براند. پس خون همگان مباح گردانید و چندان کشتند خون نمیرفت تا آب گرم به خون ریختند پس برفت و عدهی کشتهشدگان که نامبردار بودند "چهل هزار کشته" بودند، بیرون از مجهولان.
(کتاب فارسنامه ابن بلخی صفحه 135-- کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم صفحه ۱۶۳)
رامهرمز نیز پس از جنگی سخت به تصرف سپاهیان اسلام در آمد و فاتحان عرب، بسیاری از مردم را کشتند و زنان و کودکان فراوانی را برده ساختند و مال و متاع هنگفتی بچنگ آوردند.
(کتاب الفتوح؛ صفحه ۲۱۵)
مردم کرمان نیز سالها در برابر اعراب مقاومت کردند تا سرانجام در زمان عثمان، حاکم کرمان با پرداخت دو میلیون درهم و دو هزار غلامبچه و کنیز، بعنوان خراج سالانه، با اعراب مهاجم صلح کردند.
(کتاب تاریخ یعقوبی صفحه ۶۲ -کتاب تاریخ طبری جلد پنجم صفحه ۲۱۱۶, ۲۱۱۸ - کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم صفحه ۱۷۸,۱۷۹)
جنایات اعراب تنها به این شهرها ختم نشده است و اینها تنها گوشهای از تاراج میهنمان به دست تازیان بود و آشکارا مقاومت ایرانیان در برابر آنان را ثابت میکند.
در کتاب عقدالفرید چاپ قاهره-جلد ۲ صفحه ۵ -
سخنی از خسرو پرویز نقل شده که میگوید:
«اعراب را نه در کار دین هیچ خصلت نیکو یافتم و نه در کار دنیا. آنها را نه صاحب عزم و تدبیر دیدم و نه اهل قوت و قدرت. آنگاه گواه فرومایگی و پستی همت آنها همین بس که آنها با جانوران گزنده و مرغان آواره در جای و مقام برابرند. فرزندان خود را از راه بینوایی و نیازمندی میکشند و یکدیگر را بر اثر گرسنگی و درماندگی میخورند. از خوردنیها و پوشیدنیها و لذتها و کامروانیهای این جهان یکسره بیبهرهاند.»
#انتقام_قادسیه
#بخش_دوم
در چالوس رویان، عبدالله ابن حازم مامور خلیفهی اسلام به بهانهی دادرسی و رسیدگی به شکایات مردم دستور داد تا آنان را در مکانهای متعددی جمع کردند و سپس مردم را یکیک به حضور طلبیدند و مخفیانه گردن زدند به طوری که در پایان آن روز هیچ کس زنده نماند... ودیهی چالوس را آنچنان خراب کردند که تا سالها آباد نشد و املاک مردم را به زور میبردند. (کتاب تاریخ طبرستان صفحه ۱۸۳ - کتاب تاریخ رویان؛ صفحه ۶۹)
در حمله به سرخس، اعراب همهی مردم شهر را به جز یکصد نفر؛ کشتند. (کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم؛ صفحه ۲۰۸و ۳۰۳)
در حمله به نیشابور مردم امان خواستند که موافقت شد اما اعراب چون از اهل شهر کینه داشتند، به قتل و غارت مردم پرداختند به طوری که «آن روز از وقت صبح تا نماز شام میکشتند و غارت میکردند.» (کتاب الفتوح؛ صفحه ۲۸۲)
در حملهی اعراب به گرگان، مردم با سپاهیان به سختی جنگیدند به طوری که سردار عرب (سعید بن عاص) از وحشت نماز خوف خواند. پس از مدتها پایداری و مقاومت، سرانجام مردم گرگان امان خواستند و سعید ابن عاص به آنان «امان» داد و سوگند خورد «یک تن از مردم شهر را نخواهد کشت» مردم گرگان تسلیم شدند اما سعید ابن عاص همهی مردم را بقتل رسانید به جز یک تن و در توجیه پیمانشکنی خود گفت: «من قسم خورده بودم که یک تن از مردم شهر را نکشم! تعداد سپاهیان عرب در حمله به گرگان هشتاد هزار تن بود. (کتاب تاریخ طبری جلد پنجم صفحه ۲۱۱۶ - کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم ؛ صفحه ۱۷۸)
پس از فتح "استخر" (سالهای ۲۸-۳۰ هجری) مردم آنجا سر به شورش برداشتند و حاکم عرب آنجا را کشتند. اعراب مجبور شدند برای باردوم "استخر" را محاصره کنند. مقاومت و پایداری ایرانیان آنچنان بود که فاتح "استخر" (عبدالله بن عامر) را سخت نگران و خشمگین کرد به طوری که سوگند خورد که چندان بکشد از مردم "استخر" که خون براند. پس خون همگان مباح گردانید و چندان کشتند خون نمیرفت تا آب گرم به خون ریختند پس برفت و عدهی کشتهشدگان که نامبردار بودند "چهل هزار کشته" بودند، بیرون از مجهولان.
(کتاب فارسنامه ابن بلخی صفحه 135-- کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم صفحه ۱۶۳)
رامهرمز نیز پس از جنگی سخت به تصرف سپاهیان اسلام در آمد و فاتحان عرب، بسیاری از مردم را کشتند و زنان و کودکان فراوانی را برده ساختند و مال و متاع هنگفتی بچنگ آوردند.
(کتاب الفتوح؛ صفحه ۲۱۵)
مردم کرمان نیز سالها در برابر اعراب مقاومت کردند تا سرانجام در زمان عثمان، حاکم کرمان با پرداخت دو میلیون درهم و دو هزار غلامبچه و کنیز، بعنوان خراج سالانه، با اعراب مهاجم صلح کردند.
(کتاب تاریخ یعقوبی صفحه ۶۲ -کتاب تاریخ طبری جلد پنجم صفحه ۲۱۱۶, ۲۱۱۸ - کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم صفحه ۱۷۸,۱۷۹)
جنایات اعراب تنها به این شهرها ختم نشده است و اینها تنها گوشهای از تاراج میهنمان به دست تازیان بود و آشکارا مقاومت ایرانیان در برابر آنان را ثابت میکند.
در کتاب عقدالفرید چاپ قاهره-جلد ۲ صفحه ۵ -
سخنی از خسرو پرویز نقل شده که میگوید:
«اعراب را نه در کار دین هیچ خصلت نیکو یافتم و نه در کار دنیا. آنها را نه صاحب عزم و تدبیر دیدم و نه اهل قوت و قدرت. آنگاه گواه فرومایگی و پستی همت آنها همین بس که آنها با جانوران گزنده و مرغان آواره در جای و مقام برابرند. فرزندان خود را از راه بینوایی و نیازمندی میکشند و یکدیگر را بر اثر گرسنگی و درماندگی میخورند. از خوردنیها و پوشیدنیها و لذتها و کامروانیهای این جهان یکسره بیبهرهاند.»
#انتقام_قادسیه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینجور که میگن
این سالن وزارت اطلاعاته، کل سالن هم بازداشتیهای واجا هستند و استاد معارف واجا هم فخرآوره که در حال سخنرانی هست، یکی از حاضرین در سالن سعید امامی بازجو-شکنجهگر معروف رژیم و دیگری هم مزدور معروف امید شریفی نادان است!
حالا باید دید دلقک زبان باز فخرآور چه واکنشی به این کلیپ داره
این سالن وزارت اطلاعاته، کل سالن هم بازداشتیهای واجا هستند و استاد معارف واجا هم فخرآوره که در حال سخنرانی هست، یکی از حاضرین در سالن سعید امامی بازجو-شکنجهگر معروف رژیم و دیگری هم مزدور معروف امید شریفی نادان است!
حالا باید دید دلقک زبان باز فخرآور چه واکنشی به این کلیپ داره
انتقام قادسیه
اینجور که میگن این سالن وزارت اطلاعاته، کل سالن هم بازداشتیهای واجا هستند و استاد معارف واجا هم فخرآوره که در حال سخنرانی هست، یکی از حاضرین در سالن سعید امامی بازجو-شکنجهگر معروف رژیم و دیگری هم مزدور معروف امید شریفی نادان است! حالا باید دید دلقک زبان…
خدمت دوستان خصوصاً جوانان کم سن همراه عرض کنم که وقتی جمهوری اسلامی کسانی رو بدلیل فعالیت سیاسی بدام میندازه، برای آزادی شون شرط میزاره که زین پس برای جمهوری اسلامی کار کنند و نفوذی جمهوری اسلامی باشند... در سال 78 که جنبش دانشجویی اتفاق افتاد و همچنین در سال 88 که اعتراضات مردمی بزرگی شکل گرفت، خیلی ها به همین شکل به خارج از کشور فرستاده شدند تا اپوزیسیون فیک رو بوجود بیارن و رسانه های غربی فارسی زبان هم بسیار بهشون کمک کردند تا معروف بشن البته شهرام همایون ها(شهرام شارلاتان ها) هم کم نبودند برای اینکه اینها رو پوشش بدن و گنده شون کنن
به هرحال باید خیلی دقت کرد
به هرحال باید خیلی دقت کرد
جریان #زن_زندگی_شیادی که تحت حمایت گلوبالیست های چپگراست، یک جریان انحرافی است برای اینکه مردم ایران به کمترین ها قانع باشند نه به سرنگونی کامل جمهوری اسلامی اشغالگر و...
انتقام قادسیه
جریان #زن_زندگی_شیادی که تحت حمایت گلوبالیست های چپگراست، یک جریان انحرافی است برای اینکه مردم ایران به کمترین ها قانع باشند نه به سرنگونی کامل جمهوری اسلامی اشغالگر و...
جوانان ایران کشته شدند، کور شدند زندانی شدند و گلوبال های چپگرا در اوایل راه اعتراضات به کمک رسانهها و مزدوران وطن فروش که متاسفانه تعدادشون هم بسیار زیاده، اعتراضات آزادیخواهانه مردم رو به انحراف کشیدند و اون رو تنها به پوشش آزاد و چیزهایی که مد نظرشون بوده، محدود کردند
کسانی که نمیخواهند به عقایدشان شک کنند متعصب،
کسانی که میترسند به عقایدشان شک کنند بردگان
کسانی که نمیتوانند به عقایدشان شک کنند احمقند...
#برتراند_راسل
کسانی که میترسند به عقایدشان شک کنند بردگان
کسانی که نمیتوانند به عقایدشان شک کنند احمقند...
#برتراند_راسل
❃دنی دیدرو فیلسوف بزرگ فرانسوی درباره محمد بن عبدالله میگوید:
Que Mahomet fut un fanatique ennemi de la raison, qui ajusta comme il put ses sublimes rêveries à quelques lambeaux arrachés des livres des Juifs & des Chrétiens
◾️
Que Mahomet fut un fanatique ennemi de la raison, qui ajusta comme il put ses sublimes rêveries à quelques lambeaux arrachés des livres des Juifs & des Chrétiens
◾️
محمد دشمن متعصب عقل بود، کسی که دیدگاه رفیعی را مبتنی بر صفحاتی چند که از کتب یهودی و مسیحی برگرفته بود، بنا کرد. او شمشیر خود را بر گردن کسانی که در الهی بودن کار او تردید میکردند، میگذاشت.
◼️سرشت خونبار آئین محمد و تقلید وی از آثار پیشینیان در نزد دیدرو این فیلسوف فرانسوی نیز مکشوف بوده و بدان تصریح کرده است.
انتقام قادسیه
4⃣👆🏻👆🏻👆🏻👇🏻🏻👇 ترجمه: محمّد بن ابى عمیر گوید: در مدّتى که همدم هشام بن حکم بودم سخنى سودمندتر از این سخن که درباره عصمت امام گفت، نشنیدم، روزى از او پرسیدم: آیا امام معصوم است؟ گفت: بلى، گفتم: حقیقت چیست؟ با چه چیزى مىتوان عصمت را شناخت؟ پاسخ داد: سرمنشا…
5⃣👆🏻👆🏻👇🏻👇🏻
در یکی از شلوغترین ایام حج امام صادق (ع) با گروهی از یارانش گفتگو می کرد. در این هنگام، هشام بن حکم که تازه به جوانی گام نهاده بود، خدمت امام رسید. پیشوای شیعیان از دیدن جوان شادمان شد، او را در صدر مجلس و کنار خویش نشاند و گرامی داشت. این رفتار امام حاضران را، که از شخصیتهای علمی شمرده می شدند، شگفت زده ساخت. وقتی امام (ع) آثار شگفتی را در چهره حاضران مشاهده کرد، فرمود: «هذا ناصرنا بقلبه و لسانه و یده; این جوان با دل و زبان و دستش یاور ماست.»
سپس برای اثبات مقام علمی هشام درباره نامه ای خداوند متعال و فروعات آنها از وی پرسید و هشام همه را نیک پاسخ گفت. آنگاه حضرت فرمود: هشام، آیا چنان فهم داری که با درک و تفکرت دشمنان ما را دفع کنی؟ هشام گفت: آری.
امام فرمود: نفعک الله به و ثبتک; خداوند تو را در این راه ثابت قدم دارد و از آن بهره مند سازد.
هشام می گوید: بعد از این دعا، هرگز در بحثهای خداشناسی و توحید شکست نخوردم.
(تفسیر برهان، جلد۱، ص۴۲۰)
-امام صادق در یکی از روزها هشام را به حضور طلبید و فرمود:
درباره تو سخنی می گویم که رسول خدا به حسان بن ثابت انصاری فرمود:
👈تا وقتی که ما را با دست و زبانت یاری می کنی، پیوسته تو را به وسیله روح القدس تایید کند.
«لا تزال مویدا بروح القدس ما نصرتنا بلسانک»👉
(تنقیح المقال، ج۳، ص۲۹۴)
-امام هفتم (ع) به هشام بن حکم توجه خاص داشت و او را متصدی کارهای شخصی اش قرار داده بود. حسن فرزند علی بن یقطین می گوید: هر گاه حضرت موسی بن جعفر(ع) برای رفع نیازهای شخصی یا عمومی چیزی لازم داشت، به پدرم (علی بن یقطین) می نوشت: فلان چیز را خریداری یا تهیه کن و باید متصدی این کار هشام بن حکم باشد.
👈عنایت حضرت به هشام چنان بود که پانزده هزار درهم به او وام داد و فرمود: با این پول تجارت کن، سودش را بردار و سرمایه را به ما برگردان.👉
(رجال نجاشی، ص 433; فهرست طوسی، ص 355.)
💢همانگونه که ملاحظه فرمودید هشام بن حکم طبق نظر بسیاری از مورخان و عالمان حتی شیعه، بنیانگذار نظریه عصمت امامان است وعلی رغم اینکه بنابر برخی گزارشات روایی و تاریخی دارای افکار ملحدانه بوده است مورد تکریم و تایید ویژه امام ششم و هفتم شیعیان قرار داشته است.
شخص دیگر هشام بن حکم بود که همانگونه که در متن توضیح دادیم از طرفداران نظریه امامت و عصمت ایشان بود که البته خودش دارای افکار ملحدانه بوده و قائل به جسمانیت خداوند بوده است.
اما اکنون روایاتی از خود ائمه شیعه که مملو از غلو درباره مقامات خودشان است برای شما می آوریم و نشان می دهیم این انسانهای محترم چقدر متکبرانه و بدور از بدیهیات اخلاقی درباره شأن و مقام خود سخن گفته اند!
👈قال امام جعفر صادق:
نَحنُ تَراجِمَةُ أمرِ اللّه ِ ، نَحنُ قَومٌ مَعصُومونَ
امام جعفر صادق گفت:
ما ترجمان فرمان خداييم، ما جماعتى معصوم هستيم!!
(الكافي : ۱/۲۶۹/۶)
👈الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ( ـ في صِفَةِ الإمامِ ـ ) : مَعصوما مِنَ الزَّلاّتِ. مَصونا عَنِ الفَواحِشِ كُلِّها
امام صادق عليه السلام ( ـ در وصف امامان ـ ) فرمود: از لغزشها محفوظند و از هر گونه زشتى و زشت كارى مصون.👉
(الكافي : ۱/۲۰۴/۲)
👈امام رضا عليه السلام:
الإمامُ : المُطَهَّرُ مِنَ الذُّنوبِ ، و المُبَرَّأُ عَنِ العُيوبِ .
امام، از گناهان پاك و از عيبها بركنار است.👉
(الكافي : ۱/۲۰۰/۱)
👈على عليه السلام :
ساُدعى يَومَ القِيامَةِ و لا ذَنبَ لي ، و لَو كانَ لي ذَنبٌ لَكَفَّرَ عَنِّي ذُنوبي ما أنا فِيهِ مِن قِتالِهِم ـ يَعني قِتالَ النّاكِثينَ ـ.
علی علیه السلام گفت:
روز قيامت فرا خوانده مى شوم در حالى كه مرا هيچ گناهى نيست و اگر هم گناهى داشته باشم، جنگ من با اينان ـ ناكثين ـ گناهانم را پاك مى كند👉
(میزان الحکمه،ج۷،حدیث۲۴۰۱۳۲۳۰)
👈امام رضا عليه السلام :
فهُوَ مَعصومٌ مُؤَيَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ ، قَد أمِنَ مِنَ الخَطايا و الزَّلَلِ و العِثارِ ، يَخُصُّهُ اللّه ُ بِذلكَ لِيَكونَ حُجَّتَهُ عَلى عِبادِهِ و شاهِدَهُ عَلى خَلقِهِ.
پس، امام معصوم است و تأييد و تقويت شده و توفيق يافته و استوار گشته. از هر گونه خطا و لغزش و اشتباه در امان است. خداوند اين خصوصيات را به او مى بخشد تا حجت او بر بندگانش و گواه او بر آفريدگانش باشد.👉
(الكافي : ۱/۲۰۳/۱)
دوستان گرامی توجه داشته باشند اینها فقط شمه و قسمتی از سخنان اغراق آمیز ائمه شیعه درباره خودشان است که در کتب حدیث شیعه آمده است و این کمی از بسیار بود که ما در اینجا آوردیم. همین مقدار برای فهمیدن میزان #تواضع و #فروتنی و #اخلاقمدار بودن این افراد کفایت می کند
#ادامه_دارد
در یکی از شلوغترین ایام حج امام صادق (ع) با گروهی از یارانش گفتگو می کرد. در این هنگام، هشام بن حکم که تازه به جوانی گام نهاده بود، خدمت امام رسید. پیشوای شیعیان از دیدن جوان شادمان شد، او را در صدر مجلس و کنار خویش نشاند و گرامی داشت. این رفتار امام حاضران را، که از شخصیتهای علمی شمرده می شدند، شگفت زده ساخت. وقتی امام (ع) آثار شگفتی را در چهره حاضران مشاهده کرد، فرمود: «هذا ناصرنا بقلبه و لسانه و یده; این جوان با دل و زبان و دستش یاور ماست.»
سپس برای اثبات مقام علمی هشام درباره نامه ای خداوند متعال و فروعات آنها از وی پرسید و هشام همه را نیک پاسخ گفت. آنگاه حضرت فرمود: هشام، آیا چنان فهم داری که با درک و تفکرت دشمنان ما را دفع کنی؟ هشام گفت: آری.
امام فرمود: نفعک الله به و ثبتک; خداوند تو را در این راه ثابت قدم دارد و از آن بهره مند سازد.
هشام می گوید: بعد از این دعا، هرگز در بحثهای خداشناسی و توحید شکست نخوردم.
(تفسیر برهان، جلد۱، ص۴۲۰)
-امام صادق در یکی از روزها هشام را به حضور طلبید و فرمود:
درباره تو سخنی می گویم که رسول خدا به حسان بن ثابت انصاری فرمود:
👈تا وقتی که ما را با دست و زبانت یاری می کنی، پیوسته تو را به وسیله روح القدس تایید کند.
«لا تزال مویدا بروح القدس ما نصرتنا بلسانک»👉
(تنقیح المقال، ج۳، ص۲۹۴)
-امام هفتم (ع) به هشام بن حکم توجه خاص داشت و او را متصدی کارهای شخصی اش قرار داده بود. حسن فرزند علی بن یقطین می گوید: هر گاه حضرت موسی بن جعفر(ع) برای رفع نیازهای شخصی یا عمومی چیزی لازم داشت، به پدرم (علی بن یقطین) می نوشت: فلان چیز را خریداری یا تهیه کن و باید متصدی این کار هشام بن حکم باشد.
👈عنایت حضرت به هشام چنان بود که پانزده هزار درهم به او وام داد و فرمود: با این پول تجارت کن، سودش را بردار و سرمایه را به ما برگردان.👉
(رجال نجاشی، ص 433; فهرست طوسی، ص 355.)
💢همانگونه که ملاحظه فرمودید هشام بن حکم طبق نظر بسیاری از مورخان و عالمان حتی شیعه، بنیانگذار نظریه عصمت امامان است وعلی رغم اینکه بنابر برخی گزارشات روایی و تاریخی دارای افکار ملحدانه بوده است مورد تکریم و تایید ویژه امام ششم و هفتم شیعیان قرار داشته است.
شخص دیگر هشام بن حکم بود که همانگونه که در متن توضیح دادیم از طرفداران نظریه امامت و عصمت ایشان بود که البته خودش دارای افکار ملحدانه بوده و قائل به جسمانیت خداوند بوده است.
اما اکنون روایاتی از خود ائمه شیعه که مملو از غلو درباره مقامات خودشان است برای شما می آوریم و نشان می دهیم این انسانهای محترم چقدر متکبرانه و بدور از بدیهیات اخلاقی درباره شأن و مقام خود سخن گفته اند!
👈قال امام جعفر صادق:
نَحنُ تَراجِمَةُ أمرِ اللّه ِ ، نَحنُ قَومٌ مَعصُومونَ
امام جعفر صادق گفت:
ما ترجمان فرمان خداييم، ما جماعتى معصوم هستيم!!
(الكافي : ۱/۲۶۹/۶)
👈الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ( ـ في صِفَةِ الإمامِ ـ ) : مَعصوما مِنَ الزَّلاّتِ. مَصونا عَنِ الفَواحِشِ كُلِّها
امام صادق عليه السلام ( ـ در وصف امامان ـ ) فرمود: از لغزشها محفوظند و از هر گونه زشتى و زشت كارى مصون.👉
(الكافي : ۱/۲۰۴/۲)
👈امام رضا عليه السلام:
الإمامُ : المُطَهَّرُ مِنَ الذُّنوبِ ، و المُبَرَّأُ عَنِ العُيوبِ .
امام، از گناهان پاك و از عيبها بركنار است.👉
(الكافي : ۱/۲۰۰/۱)
👈على عليه السلام :
ساُدعى يَومَ القِيامَةِ و لا ذَنبَ لي ، و لَو كانَ لي ذَنبٌ لَكَفَّرَ عَنِّي ذُنوبي ما أنا فِيهِ مِن قِتالِهِم ـ يَعني قِتالَ النّاكِثينَ ـ.
علی علیه السلام گفت:
روز قيامت فرا خوانده مى شوم در حالى كه مرا هيچ گناهى نيست و اگر هم گناهى داشته باشم، جنگ من با اينان ـ ناكثين ـ گناهانم را پاك مى كند👉
(میزان الحکمه،ج۷،حدیث۲۴۰۱۳۲۳۰)
👈امام رضا عليه السلام :
فهُوَ مَعصومٌ مُؤَيَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ ، قَد أمِنَ مِنَ الخَطايا و الزَّلَلِ و العِثارِ ، يَخُصُّهُ اللّه ُ بِذلكَ لِيَكونَ حُجَّتَهُ عَلى عِبادِهِ و شاهِدَهُ عَلى خَلقِهِ.
پس، امام معصوم است و تأييد و تقويت شده و توفيق يافته و استوار گشته. از هر گونه خطا و لغزش و اشتباه در امان است. خداوند اين خصوصيات را به او مى بخشد تا حجت او بر بندگانش و گواه او بر آفريدگانش باشد.👉
(الكافي : ۱/۲۰۳/۱)
دوستان گرامی توجه داشته باشند اینها فقط شمه و قسمتی از سخنان اغراق آمیز ائمه شیعه درباره خودشان است که در کتب حدیث شیعه آمده است و این کمی از بسیار بود که ما در اینجا آوردیم. همین مقدار برای فهمیدن میزان #تواضع و #فروتنی و #اخلاقمدار بودن این افراد کفایت می کند
#ادامه_دارد
الله برای "هدایت"، بی شمار برگزیده و فرستاده را به سوی بندگان و آفریدگانش روان کرده است
برای هدایت چه کسانی؟ کسانی که خود الله گمراهشان کرده و در تاریکی گذاشته است
خودش گمراه نگه می دارد، و خودش نیز برای هدایت فرستاده روانه می کند! بهتر نبود که به جای فرستادن برگزیدگان، از آغاز گمراه نمی کرد تا این همه انکار و تکذیب و جنگ و کشتار میان مردمان پیش نمی آمد؟ اگر خودش گمراه و بیراه شان کرده، کار بیهوده فرستادن فرستادگان و برگزیدن برگزیدگان دیگر چرا؟ یا الله تواناست، پس گمراهی را نیز خود می تواند به روشنی برگرداند؛ یا توانایی هدایت همه آنهایی را که خود گمراه کرده و در تاریکی گذاشته ندارد، و نیاز به فرستاده های بیشمار دارد! به هر روی هیچ کدام از این کارها از روی "حکمت الهی" نمی تواند باشد
برای هدایت چه کسانی؟ کسانی که خود الله گمراهشان کرده و در تاریکی گذاشته است
خودش گمراه نگه می دارد، و خودش نیز برای هدایت فرستاده روانه می کند! بهتر نبود که به جای فرستادن برگزیدگان، از آغاز گمراه نمی کرد تا این همه انکار و تکذیب و جنگ و کشتار میان مردمان پیش نمی آمد؟ اگر خودش گمراه و بیراه شان کرده، کار بیهوده فرستادن فرستادگان و برگزیدن برگزیدگان دیگر چرا؟ یا الله تواناست، پس گمراهی را نیز خود می تواند به روشنی برگرداند؛ یا توانایی هدایت همه آنهایی را که خود گمراه کرده و در تاریکی گذاشته ندارد، و نیاز به فرستاده های بیشمار دارد! به هر روی هیچ کدام از این کارها از روی "حکمت الهی" نمی تواند باشد
Forwarded from ربات_بینام 2020
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دو درصد از مردم مى انديشند،
سه درصد به اشتباه فكر ميكنند كه مى انديشند
و نود و پنج درصد حاضرند بميرند، اما اصلا فكر نكنند.
#جرج_برنارد_شاو
سه درصد به اشتباه فكر ميكنند كه مى انديشند
و نود و پنج درصد حاضرند بميرند، اما اصلا فكر نكنند.
#جرج_برنارد_شاو