Forwarded from احادیث صحیحین بخاری
باب (22): عدم اظهار غم و اندوه، هنگام مصيبت
▫️ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ رضی الله عنه قال: مَاتَ ابْنٌ لأَبِي طَلْحَةَ رضی الله عنه وَأَبُو طَلْحَةَ خَارِجٌ فَلَمَّا رَأَتِ امْرَأَتُهُ أَنَّهُ قَدْ مَاتَ، هَيَّأَتْ شَيْئًا، وَنَحَّتْهُ فِي جَانِبِ الْبَيْتِ، فَلَمَّا جَاءَ أَبُو طَلْحَةَ قَالَ: كَيْفَ الْغُلامُ؟ قَالَتْ: قَدْ هَدَأَتْ نَفْسُهُ، وَأَرْجُو أَنْ يَكُونَ قَدِ اسْتَرَاحَ، وَظَنَّ أَبُو طَلْحَةَ أَنَّهَا صَادِقَةٌ. قَالَ: فَبَاتَ. فَلَمَّا أَصْبَحَ اغْتَسَلَ، فَلَمَّا أَرَادَ أَنْ يَخْرُجَ أَعْلَمَتْهُ أَنَّهُ قَدْ مَاتَ، فَصَلَّى مَعَ النَّبِيِّ ﷺ، ثمَّ أَخْبَرَ النَّبِيَّ ﷺ بِمَا كَانَ مِنْهُمَا، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ: «لَعَلَّ اللَّهَ أَنْ يُبَارِكَ لَكُمَا فِي لَيْلَتِكُمَا». قَالَ رَجُلٌ مِنَ الأَنْصَارِ: فَرَأَيْتُ لَهُمَا تِسْعَةَ أَوْلادٍ، كُلُّهُمْ قَدْ قَرَأَ الْقُرْآنَ». (بخارى:1301)
🔹ترجمه: انس بن مالك رضی الله عنه مي گويد: يكي از پسران ابوطلحه در غياب وي، فوت كرد. همسرش وقتي ديد فرزندش فوت كرده است، او را غسل داد و كفن كرد و در گوشة خانه گذاشت. هنگامي كه ابوطلحه آمد، پرسيد: حال بچه چطور است؟ همسرش گفت: آرام گرفته است. و اميدوارم كه راحت شده باشد. ابوطلحه خيال كرد كه همسرش راست مي گويد و شب را خوابيد. صبح غسل نمود و هنگامي كه مي خواست از خانه بيرون رود، همسرش گفت: بچه فوت كرده است. ابوطلحه رفت، نماز صبح را با رسول الله ﷺ خواند و ماجرا را براي آنحضرت ﷺ بازگو كرد. رسول الله ﷺ فرمود: «خداوند در شب گذشته شما، بركت دهد». راوي مي گويد: يكي از انصار مدينه، گفت: بعد از آن، ابوطلحه، صاحب نُه فرزند گرديد كه همه قاري قرآن شدند.
▫️ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ رضی الله عنه قال: مَاتَ ابْنٌ لأَبِي طَلْحَةَ رضی الله عنه وَأَبُو طَلْحَةَ خَارِجٌ فَلَمَّا رَأَتِ امْرَأَتُهُ أَنَّهُ قَدْ مَاتَ، هَيَّأَتْ شَيْئًا، وَنَحَّتْهُ فِي جَانِبِ الْبَيْتِ، فَلَمَّا جَاءَ أَبُو طَلْحَةَ قَالَ: كَيْفَ الْغُلامُ؟ قَالَتْ: قَدْ هَدَأَتْ نَفْسُهُ، وَأَرْجُو أَنْ يَكُونَ قَدِ اسْتَرَاحَ، وَظَنَّ أَبُو طَلْحَةَ أَنَّهَا صَادِقَةٌ. قَالَ: فَبَاتَ. فَلَمَّا أَصْبَحَ اغْتَسَلَ، فَلَمَّا أَرَادَ أَنْ يَخْرُجَ أَعْلَمَتْهُ أَنَّهُ قَدْ مَاتَ، فَصَلَّى مَعَ النَّبِيِّ ﷺ، ثمَّ أَخْبَرَ النَّبِيَّ ﷺ بِمَا كَانَ مِنْهُمَا، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ: «لَعَلَّ اللَّهَ أَنْ يُبَارِكَ لَكُمَا فِي لَيْلَتِكُمَا». قَالَ رَجُلٌ مِنَ الأَنْصَارِ: فَرَأَيْتُ لَهُمَا تِسْعَةَ أَوْلادٍ، كُلُّهُمْ قَدْ قَرَأَ الْقُرْآنَ». (بخارى:1301)
🔹ترجمه: انس بن مالك رضی الله عنه مي گويد: يكي از پسران ابوطلحه در غياب وي، فوت كرد. همسرش وقتي ديد فرزندش فوت كرده است، او را غسل داد و كفن كرد و در گوشة خانه گذاشت. هنگامي كه ابوطلحه آمد، پرسيد: حال بچه چطور است؟ همسرش گفت: آرام گرفته است. و اميدوارم كه راحت شده باشد. ابوطلحه خيال كرد كه همسرش راست مي گويد و شب را خوابيد. صبح غسل نمود و هنگامي كه مي خواست از خانه بيرون رود، همسرش گفت: بچه فوت كرده است. ابوطلحه رفت، نماز صبح را با رسول الله ﷺ خواند و ماجرا را براي آنحضرت ﷺ بازگو كرد. رسول الله ﷺ فرمود: «خداوند در شب گذشته شما، بركت دهد». راوي مي گويد: يكي از انصار مدينه، گفت: بعد از آن، ابوطلحه، صاحب نُه فرزند گرديد كه همه قاري قرآن شدند.
Forwarded from ✨مختصر فقه ✨
تهجد)
از حذيفهt روايت است : (کن رسول اللهr إذا قام ليتهجد يشوص فاه بالسواک)[18] «پيامبرr وقتي که براي تهجد بلند ميشد دهان (و دندانهايش) را سواک ميزد».
کراهت کندن موي سفيد:
از عمروبن شعيب از پدرش از جدش روايت است که پيامبرr فرمود : (لاتنفوا الشيب، ما من مسلم يشيب شيبةفي الإسلام إلا کانت له نورا يوم القيامة)[19] «موي سفيد را نکنيد. چون هر مويي که مسلمان در اسلام سفيد ميکند، در روز قيامت براي او نوري خواهد شد».
تغيير موي سفيد به وسيلهء حناء و کتم (نوعي رنگ گياهي) و مانند اينها و حرام بودن رنگ سياه:
از ابوذرt روايت است که پيامبرr فرمود :
(إن أحسن ماغيرتم به الشيب الحناء و الکتم)[20] «بهترين چيزي که با آن موي سفيد را تغيير ميدهيد حناء و کتم است».
از ابوهريرهt روايت است که پيامبرr فرمود :
(إن اليهود و النصاري لايصبغون فخالفوهم)[21] «يهود و نصاري موهايشان رنگ نميکنند، پس شما با آنها مخالفت کنيد (موهايتان را رنگ کنيد)».
از جابرt روايت است که گفت : (أتي بأبي قحافة يوم فتح مکة و رأسه و لحيته کالثغامة بياضا، فقال رسول اللهr : غيروا هذا بشيء واجتنبوا السواد)[22] «روز فتح مکه ابوقحافه را نزد پيامبرr آوردند در حالي که سر و ريشش مانند ثغامه (گياهي با شکوفههاي سفيد) سفيد بود. پيامبرr فرمود : اين موي سفيد را با چيزي تغيير دهيد و از رنگ سياه بپرهيزيد».
از ابن عباس(رض) روايت است که پيامبرr فرمود :
(يکون قوم يخضبون في آخرالزمان بالسواد کحواصل الحمام لايريحون رائحة الجنة)[23] «قومي در آخر زمان پيدا ميشوند که مانند چينهدان کبوتران مويهايشان را رنگ ميکنند و بوي بهشت به مشامشان نميرسد».
--------------------------------------------------------------------------------
[1]) الاستحداد : تراشيدن موي زير ناف و شرمگاه است؛ چون در آن حديد(آهن) يعني چاقو(تيغ) بکار برده ميشود به اين اسم، نامگذاري شده است؛ و به طريق تراشيدن، کوتاه کردن، کندن و غيره انجام ميشود.
[2]) متفق عليه : خ (5889/334/10)، م (2587/221/1)، د (4180/252/11)، ت (2905/184/4)، نس (14/1)، جه (292/107/1).
[3]) البراجم : جمع برجمه، و آن محل بند انگشتان و مفاصل است. أه.
[4]) حسن : [مختصر م 182]، م (261/223/1)، (52/79/1)، ت (2906/184/4)، نس (126/8)، جه (293/108/1).
*) نزد جمهور علماي اسلام ختنه براي زن مستحب است، و تنها براي مردان واجب است «مترجم».
[5]) حسن : [ص. ج 1251]، د (325/20/2)، هق (172/1).
[6]) متفق عليه : خ (6298/88/11)، م (370/1839/4).
[7]) طغ (891/122/2)، [تمام المنة 68].
[8]) طس (562/334/1)، [تمام المنة 68].
[9]) تمام المنة (68).
[10]) صحيح : [ٌ. ج 5100]، خ (5885/332/10)، ت (2935/194/4).
[11]) صحيح : [مختصرم 181]، م (260/222/1).
[12]) متفق عليه : خ (5892/349/10)، م (259/54/222/1).
[13]) ريشهْ درختي معروف به نام اراک است.
[14]) صحيح 0}ج 5316]، أ (171/294/1).
[15]) متفق عليه : م(252/220/1)، خ (88 7/374/2)، ت (22/18/1)، نس (12/1)، در روايت بخاري بجاي«عند کل صلاة» عبارت «مع کل صلاة» آمده است.
[16]) صحيح لغيره : [الصحيحه 1213]، هق (38/1).
[17]) صحيح : [ص. جه 235]، م (253/220/1)، د (58/86/1)، جه (290/106/1)، نس (13/1).
[18]) متفق عليه : م (255/220/1)، و اين لفظ مسلم است، خ (245/356/1)، د (54/83/1)، نس (8/1)، و عبارت بخاري، أبوداود و نسائي «إذا قام من الليل» است.
[19]) صحيح : [ص. ج 7463]، (4184/256/11)، نس (136/8).
[20]) صحيح : [ص ج 1546]، د (4187/259/11)، ت (1806/145/3)، جه (3622/1196/2)، لفظ حديث روايت ابن ماجه است، نس (139/8).
[21]) متفق علي : خ (5899/354/10)، م (2103/1663/3)، د (4185/257/11)، نس (137/8).
[22]) صحيح : [ص ج 4170]، م (2102 – 69 – 1663/3)، د (4186/258/11)، نس (138/8)، جه (3624/1197/2) بنحوه.
[23]) صحيح : [ص ج 8153]، د (4194/266/11)، نس (138/8).
از حذيفهt روايت است : (کن رسول اللهr إذا قام ليتهجد يشوص فاه بالسواک)[18] «پيامبرr وقتي که براي تهجد بلند ميشد دهان (و دندانهايش) را سواک ميزد».
کراهت کندن موي سفيد:
از عمروبن شعيب از پدرش از جدش روايت است که پيامبرr فرمود : (لاتنفوا الشيب، ما من مسلم يشيب شيبةفي الإسلام إلا کانت له نورا يوم القيامة)[19] «موي سفيد را نکنيد. چون هر مويي که مسلمان در اسلام سفيد ميکند، در روز قيامت براي او نوري خواهد شد».
تغيير موي سفيد به وسيلهء حناء و کتم (نوعي رنگ گياهي) و مانند اينها و حرام بودن رنگ سياه:
از ابوذرt روايت است که پيامبرr فرمود :
(إن أحسن ماغيرتم به الشيب الحناء و الکتم)[20] «بهترين چيزي که با آن موي سفيد را تغيير ميدهيد حناء و کتم است».
از ابوهريرهt روايت است که پيامبرr فرمود :
(إن اليهود و النصاري لايصبغون فخالفوهم)[21] «يهود و نصاري موهايشان رنگ نميکنند، پس شما با آنها مخالفت کنيد (موهايتان را رنگ کنيد)».
از جابرt روايت است که گفت : (أتي بأبي قحافة يوم فتح مکة و رأسه و لحيته کالثغامة بياضا، فقال رسول اللهr : غيروا هذا بشيء واجتنبوا السواد)[22] «روز فتح مکه ابوقحافه را نزد پيامبرr آوردند در حالي که سر و ريشش مانند ثغامه (گياهي با شکوفههاي سفيد) سفيد بود. پيامبرr فرمود : اين موي سفيد را با چيزي تغيير دهيد و از رنگ سياه بپرهيزيد».
از ابن عباس(رض) روايت است که پيامبرr فرمود :
(يکون قوم يخضبون في آخرالزمان بالسواد کحواصل الحمام لايريحون رائحة الجنة)[23] «قومي در آخر زمان پيدا ميشوند که مانند چينهدان کبوتران مويهايشان را رنگ ميکنند و بوي بهشت به مشامشان نميرسد».
--------------------------------------------------------------------------------
[1]) الاستحداد : تراشيدن موي زير ناف و شرمگاه است؛ چون در آن حديد(آهن) يعني چاقو(تيغ) بکار برده ميشود به اين اسم، نامگذاري شده است؛ و به طريق تراشيدن، کوتاه کردن، کندن و غيره انجام ميشود.
[2]) متفق عليه : خ (5889/334/10)، م (2587/221/1)، د (4180/252/11)، ت (2905/184/4)، نس (14/1)، جه (292/107/1).
[3]) البراجم : جمع برجمه، و آن محل بند انگشتان و مفاصل است. أه.
[4]) حسن : [مختصر م 182]، م (261/223/1)، (52/79/1)، ت (2906/184/4)، نس (126/8)، جه (293/108/1).
*) نزد جمهور علماي اسلام ختنه براي زن مستحب است، و تنها براي مردان واجب است «مترجم».
[5]) حسن : [ص. ج 1251]، د (325/20/2)، هق (172/1).
[6]) متفق عليه : خ (6298/88/11)، م (370/1839/4).
[7]) طغ (891/122/2)، [تمام المنة 68].
[8]) طس (562/334/1)، [تمام المنة 68].
[9]) تمام المنة (68).
[10]) صحيح : [ٌ. ج 5100]، خ (5885/332/10)، ت (2935/194/4).
[11]) صحيح : [مختصرم 181]، م (260/222/1).
[12]) متفق عليه : خ (5892/349/10)، م (259/54/222/1).
[13]) ريشهْ درختي معروف به نام اراک است.
[14]) صحيح 0}ج 5316]، أ (171/294/1).
[15]) متفق عليه : م(252/220/1)، خ (88 7/374/2)، ت (22/18/1)، نس (12/1)، در روايت بخاري بجاي«عند کل صلاة» عبارت «مع کل صلاة» آمده است.
[16]) صحيح لغيره : [الصحيحه 1213]، هق (38/1).
[17]) صحيح : [ص. جه 235]، م (253/220/1)، د (58/86/1)، جه (290/106/1)، نس (13/1).
[18]) متفق عليه : م (255/220/1)، و اين لفظ مسلم است، خ (245/356/1)، د (54/83/1)، نس (8/1)، و عبارت بخاري، أبوداود و نسائي «إذا قام من الليل» است.
[19]) صحيح : [ص. ج 7463]، (4184/256/11)، نس (136/8).
[20]) صحيح : [ص ج 1546]، د (4187/259/11)، ت (1806/145/3)، جه (3622/1196/2)، لفظ حديث روايت ابن ماجه است، نس (139/8).
[21]) متفق علي : خ (5899/354/10)، م (2103/1663/3)، د (4185/257/11)، نس (137/8).
[22]) صحيح : [ص ج 4170]، م (2102 – 69 – 1663/3)، د (4186/258/11)، نس (138/8)، جه (3624/1197/2) بنحوه.
[23]) صحيح : [ص ج 8153]، د (4194/266/11)، نس (138/8).
Forwarded from 💕نور💕
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
﷽
🗯#لغات_آیه ۳٠ سوره آل عمران
⏺ يَوْمَ: روزی که
⏺ تَجِدُ : می یاید
⏺ كُلُّ : هر
⏺ نَفْسٍ : کسی
⏺ مَّا: آنچه را که
⏺ عَمِلَتْ : کرده است
⏺ مِنْ: از
⏺ خَيْرٍ: نیکی
⏺ مُّحْضَرًا: حاضر شده
⏺ وَمَا: و آنچه را که
⏺ عَمِلَتْ : کرده است
⏺ مِن: از
⏺ سُوءٍ: بدی
⏺ تَوَدُّ : دوست دارد
⏺ لَوْ: که کاش
⏺ أَنَّ: همانا
⏺ بَيْنَهَا : میان او
⏺ وَ بَيْنَهُ: و میان آن(بدی)
⏺ أَمَدًا: فاصله ای
⏺ بَعِيدًا: دور می بود
⏺ وَيُحَذِّرُكُمُ: و پرهیز می دهد شما را
⏺ اللَّهُ: الله
⏺ نَفْسَهُ ۗ: از(نافرمانی) خودش
⏺ وَاللَّهُ : و الله
⏺ رَءُوفٌ: بسیار مهر ورز است
⏺ بِالْعِبَادِ: به بندگان
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
﷽
🗯#لغات_آیه ۳۱ سوره آل عمران
📝 قُلْ: بگو
📝 إِن: اگر
📝 كُنتُمْ تُحِبُّونَ: دوست میدارید
📝 اللَّهَ : الله را
📝 فَاتَّبِعُونِي: پس پیروی کنید مرا
📝 يُحْبِبْكُمُ: که دوست می دارد شما را
📝 اللَّهُ : الله
📝 وَيَغْفِرْ: و می آمرزد
📝 لَكُمْ : برایتان
📝 ذُنُوبَكُمْ: گناهانتان را
📝 وَ اللَّهُ : و الله
📝 غَفُورٌ: بس آمرزندهٔ
📝 رَّحِيمٌ: مهربان است
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
﷽
🗯#لغات_آیه ۳۲ سوره آل عمران
🔰 قُلْ : بگو
🔰 أَطِيعُوا: فرمان برید
🔰 اللَّهَ : الله
🔰 وَالرَّسُولَ: و پیامبر را
🔰 فَإِن: پس اگر
🔰 تَوَلَّوْا : روی برتابند
🔰 فَإِنَّ : پس(بدانند که) همانا
🔰 اللَّهَ: الله
🔰 لَا يُحِبُّ: دوست ندارد
🔰 الْكَافِرِينَ: کافران را
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
﷽
🗯#لغات_آیه ۳۳ سوره آل عمران
📝 إِنَّ: همانا
📝 اللَّهَ: الله
📝 اصْطَفَىٰ: برگزید
📝 آدَمَ : آدم
📝 وَنُوحًا : و نوح
📝 وَآلَ إِبْرَاهِيمَ: و خاندان ابراهیم
📝 وَآلَ عِمْرَانَ: و خاندان عمران را
📝 عَلَى: بر
📝 الْعَالَمِينَ: جهانیان
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
﷽
🗯#لغات_آیه ۳۴ سوره آل عمران
💠 ذُرِّيَّةً : فرزندانی
💠بَعْضُهَا: که برخی از آنان
💠 مِن: از
💠 بَعْضٍ: برخی دیگرند
💠 ۗ وَاللَّهُ : و الله
💠سَمِيعٌ : شنوای
💠عَلِيمٌ: داناست
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
﷽
🗯#لغات_آیه ۳۵ سوره آل عمران
💠 إِذْ: (یاد کنید) آنگاه که
💠 قَالَتِ : گفت
💠 امْرَأَتُ: زن
💠 عِمْرَانَ: عمران
💠 رَبِّ: (ای) پروردگار ما
💠 إِنِّي: همانا من
💠 نَذَرْتُ: نذر کردم
💠 لَكَ: برای تو
💠 مَا: آنچه را
💠 فِي: در
💠 بَطْنِي: شکم من است(برای خدمت معبد)
💠 مُحَرَّرًا: آزاد باشد
💠 فَتَقَبَّلْ: پس بپذیر
💠 مِنِّي ۖ: از من،
💠 إِنَّكَ: همانا تو
💠 أَنتَ: خود
💠 السَّمِيعُ: آن شنوای
💠 الْعَلِيمُ: دانایی
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
﷽
🗯#لغات_آیه ۳۶ سوره آل عمران
🗯 فَلَمَّا: پس آنگاه که
🗯 وَضَعَتْهَا : بزاد او را
🗯 قَالَتْ: گفت
🗯 رَبِّ: (ای) پروردگارم
🗯 إِنِّي: همانا من
🗯 وَضَعْتُهَا: زادم او را
🗯 أُنثَىٰ: دختر
🗯 وَاللَّهُ: و الله
🗯 أَعْلَمُ: داناتر است
🗯 بِمَا : به آنچه
🗯 وَضَعَتْ: (او) زاییده است
🗯 وَلَيْسَ: و نیست
🗯 الذَّكَرُ: آن پسر (که او می خواست)
🗯 كَالْأُنثَىٰ: مانند این دختر
🗯 ۖ وَإِنِّي: و همانا من
🗯 سَمَّيْتُهَا : نامیدم او را
🗯 مَرْيَمَ : مریم
🗯 وَإِنِّي: و همانا من
🗯 أُعِيذُهَا : در پناه می دارم او را
🗯 بِكَ: به تو
🗯 وَذُرِّيَّتَهَا: و (نیز) فرزندانش را
🗯 مِنَ : از
🗯 الشَّيْطَانِ: شبطان
🗯 الرَّجِيمِ: رانده شده
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
﷽
🗯#لغات_آیه ۳۷ سوره آل عمران
⏺ فَتَقَبَّلَهَا: انگاه پذیرفت او را
⏺ رَبُّهَا : پروردگارشان
⏺ بِقَبُولٍ: به پذیرشی
⏺ حَسَنٍ: نیکو
⏺ وَأَنبَتَهَا: و پروراند او را
⏺ نَبَاتًا : پروردنی
⏺ حَسَنًا : نیکو
⏺ وَ كَفَّلَهَا: و به سرپرستی او گمارد
⏺ زَكَرِيَّا : زکریا را
⏺ كُلَّمَا: هر گاه
⏺ دَخَلَ: در میآمدد
⏺ عَلَيْهَا: بر او
⏺ زَكَرِيَّا : زکریا
⏺ الْمِحْرَابَ: در عبادتگاه
⏺ وَجَدَ : مییافت
⏺ عِندَهَا : نزدش
⏺ رِزْقًا ۖ : روزی ای را
⏺ قَالَ: (و می) گفت
⏺ يَا مَرْيَمُ: ای مریم
⏺ أَنَّىٰ: از کجاست
⏺ لَكِ : برای تو
⏺ هَٰذَا: این (روزی)؟
⏺ قَالَتْ: می گفت
⏺ هُوَ : آن
⏺ مِنْ: از
⏺ عِندِ: نزد
⏺ اللَّهِ: الله است
⏺ إِنَّ: همانا
⏺ اللَّهَ : الله
⏺ يَرْزُقُ : روزی می دهد
⏺ مَن: هر که را
⏺ يَشَاءُ: خواهد
⏺ بِغَيْرِ حِسَابٍ: بی شمار
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
﷽
🗯#لغات_آیه ۳٠ سوره آل عمران
⏺ يَوْمَ: روزی که
⏺ تَجِدُ : می یاید
⏺ كُلُّ : هر
⏺ نَفْسٍ : کسی
⏺ مَّا: آنچه را که
⏺ عَمِلَتْ : کرده است
⏺ مِنْ: از
⏺ خَيْرٍ: نیکی
⏺ مُّحْضَرًا: حاضر شده
⏺ وَمَا: و آنچه را که
⏺ عَمِلَتْ : کرده است
⏺ مِن: از
⏺ سُوءٍ: بدی
⏺ تَوَدُّ : دوست دارد
⏺ لَوْ: که کاش
⏺ أَنَّ: همانا
⏺ بَيْنَهَا : میان او
⏺ وَ بَيْنَهُ: و میان آن(بدی)
⏺ أَمَدًا: فاصله ای
⏺ بَعِيدًا: دور می بود
⏺ وَيُحَذِّرُكُمُ: و پرهیز می دهد شما را
⏺ اللَّهُ: الله
⏺ نَفْسَهُ ۗ: از(نافرمانی) خودش
⏺ وَاللَّهُ : و الله
⏺ رَءُوفٌ: بسیار مهر ورز است
⏺ بِالْعِبَادِ: به بندگان
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
﷽
🗯#لغات_آیه ۳۱ سوره آل عمران
📝 قُلْ: بگو
📝 إِن: اگر
📝 كُنتُمْ تُحِبُّونَ: دوست میدارید
📝 اللَّهَ : الله را
📝 فَاتَّبِعُونِي: پس پیروی کنید مرا
📝 يُحْبِبْكُمُ: که دوست می دارد شما را
📝 اللَّهُ : الله
📝 وَيَغْفِرْ: و می آمرزد
📝 لَكُمْ : برایتان
📝 ذُنُوبَكُمْ: گناهانتان را
📝 وَ اللَّهُ : و الله
📝 غَفُورٌ: بس آمرزندهٔ
📝 رَّحِيمٌ: مهربان است
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
﷽
🗯#لغات_آیه ۳۲ سوره آل عمران
🔰 قُلْ : بگو
🔰 أَطِيعُوا: فرمان برید
🔰 اللَّهَ : الله
🔰 وَالرَّسُولَ: و پیامبر را
🔰 فَإِن: پس اگر
🔰 تَوَلَّوْا : روی برتابند
🔰 فَإِنَّ : پس(بدانند که) همانا
🔰 اللَّهَ: الله
🔰 لَا يُحِبُّ: دوست ندارد
🔰 الْكَافِرِينَ: کافران را
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
﷽
🗯#لغات_آیه ۳۳ سوره آل عمران
📝 إِنَّ: همانا
📝 اللَّهَ: الله
📝 اصْطَفَىٰ: برگزید
📝 آدَمَ : آدم
📝 وَنُوحًا : و نوح
📝 وَآلَ إِبْرَاهِيمَ: و خاندان ابراهیم
📝 وَآلَ عِمْرَانَ: و خاندان عمران را
📝 عَلَى: بر
📝 الْعَالَمِينَ: جهانیان
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
﷽
🗯#لغات_آیه ۳۴ سوره آل عمران
💠 ذُرِّيَّةً : فرزندانی
💠بَعْضُهَا: که برخی از آنان
💠 مِن: از
💠 بَعْضٍ: برخی دیگرند
💠 ۗ وَاللَّهُ : و الله
💠سَمِيعٌ : شنوای
💠عَلِيمٌ: داناست
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
﷽
🗯#لغات_آیه ۳۵ سوره آل عمران
💠 إِذْ: (یاد کنید) آنگاه که
💠 قَالَتِ : گفت
💠 امْرَأَتُ: زن
💠 عِمْرَانَ: عمران
💠 رَبِّ: (ای) پروردگار ما
💠 إِنِّي: همانا من
💠 نَذَرْتُ: نذر کردم
💠 لَكَ: برای تو
💠 مَا: آنچه را
💠 فِي: در
💠 بَطْنِي: شکم من است(برای خدمت معبد)
💠 مُحَرَّرًا: آزاد باشد
💠 فَتَقَبَّلْ: پس بپذیر
💠 مِنِّي ۖ: از من،
💠 إِنَّكَ: همانا تو
💠 أَنتَ: خود
💠 السَّمِيعُ: آن شنوای
💠 الْعَلِيمُ: دانایی
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
﷽
🗯#لغات_آیه ۳۶ سوره آل عمران
🗯 فَلَمَّا: پس آنگاه که
🗯 وَضَعَتْهَا : بزاد او را
🗯 قَالَتْ: گفت
🗯 رَبِّ: (ای) پروردگارم
🗯 إِنِّي: همانا من
🗯 وَضَعْتُهَا: زادم او را
🗯 أُنثَىٰ: دختر
🗯 وَاللَّهُ: و الله
🗯 أَعْلَمُ: داناتر است
🗯 بِمَا : به آنچه
🗯 وَضَعَتْ: (او) زاییده است
🗯 وَلَيْسَ: و نیست
🗯 الذَّكَرُ: آن پسر (که او می خواست)
🗯 كَالْأُنثَىٰ: مانند این دختر
🗯 ۖ وَإِنِّي: و همانا من
🗯 سَمَّيْتُهَا : نامیدم او را
🗯 مَرْيَمَ : مریم
🗯 وَإِنِّي: و همانا من
🗯 أُعِيذُهَا : در پناه می دارم او را
🗯 بِكَ: به تو
🗯 وَذُرِّيَّتَهَا: و (نیز) فرزندانش را
🗯 مِنَ : از
🗯 الشَّيْطَانِ: شبطان
🗯 الرَّجِيمِ: رانده شده
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
﷽
🗯#لغات_آیه ۳۷ سوره آل عمران
⏺ فَتَقَبَّلَهَا: انگاه پذیرفت او را
⏺ رَبُّهَا : پروردگارشان
⏺ بِقَبُولٍ: به پذیرشی
⏺ حَسَنٍ: نیکو
⏺ وَأَنبَتَهَا: و پروراند او را
⏺ نَبَاتًا : پروردنی
⏺ حَسَنًا : نیکو
⏺ وَ كَفَّلَهَا: و به سرپرستی او گمارد
⏺ زَكَرِيَّا : زکریا را
⏺ كُلَّمَا: هر گاه
⏺ دَخَلَ: در میآمدد
⏺ عَلَيْهَا: بر او
⏺ زَكَرِيَّا : زکریا
⏺ الْمِحْرَابَ: در عبادتگاه
⏺ وَجَدَ : مییافت
⏺ عِندَهَا : نزدش
⏺ رِزْقًا ۖ : روزی ای را
⏺ قَالَ: (و می) گفت
⏺ يَا مَرْيَمُ: ای مریم
⏺ أَنَّىٰ: از کجاست
⏺ لَكِ : برای تو
⏺ هَٰذَا: این (روزی)؟
⏺ قَالَتْ: می گفت
⏺ هُوَ : آن
⏺ مِنْ: از
⏺ عِندِ: نزد
⏺ اللَّهِ: الله است
⏺ إِنَّ: همانا
⏺ اللَّهَ : الله
⏺ يَرْزُقُ : روزی می دهد
⏺ مَن: هر که را
⏺ يَشَاءُ: خواهد
⏺ بِغَيْرِ حِسَابٍ: بی شمار
💠💎💠💎💠💎💠💎💠
Forwarded from سیرت پیامبر
درهم آميختن حق و باطل
بسياري از مطالعهکنندگان کتابهاي تاريخ اسلام از جمله کتاب تاريخ طبري و توصيههاي آن بزرگان و پيشگامان علم تاريخ را مورد بيتوجهي قرار داده، و همة وسايل موجود در کتابهاي ايشان پذيرفته و با اعتماد به آنها مطالب را نقل مينمايند، حتي از نقل و بحث در مورد روايتهاي دورغ و ضعيف جاعلان روايت خودداري نميکنند!
حتي آن مسايل نادرست و وضع شده را به اصحاب رسول خدا -صلى الله عليه وسلم- نسبت داده و آنها را به عنوان منابع تاريخي ثابت و معلومات تاريخي مورد اطمينان و دورنماي واقعي از مقطع تاريخي زندگي خلفاي راشدين تصور کردهاند!
به همين سبب به نتايج نادرستي رسيده و جرايم و منکرات زيادي را به اصحاب بزرگوار رسول خدا -صلى الله عليه وسلم- نسبت دادهاند.
کينهتوزان و غرضورزان از يک طرف و از طرف ديگر غافلان و فريبخوردگان مسلمان در اين عصر وارد ميدان گرديده، و به همة نوشتههاي تاريخي در مورد صدر اسلام که با فراق و کششهاي ايشان سازگاري دارند، و در واقع چهرة نازيباي از مقطع زماني خلافت خلفاي راشدين را نشان ميدهند، روي آورده و آن افتراها را در نوشتهها و کتابهاي خود آورده و ادعا ميکنند که آن مطالب مطالبي علمي و اصولي ميباشند! و پس از تحقيق و بررسي کارشناسانه به آنها دست يافتهاند، و خوانندگان کتابهاي خود را به قبول و اعتماد به آنها فراميخوانند!؟
اين گونه نوشته و کتابها در بين مسلمانان معاصر گسترش پيدا نموده و از آن فرهنگي تاريخي ساخته و پرداخته و آنها را معلومات صحيح تاريخي در رابطه با عصر اصحاب رسول خدا گمان ميکنند!
اما تعدادي از دوستان که کتابهاي آنگونه نويسندگان معاصر را مطالعه ميکنند و از روايتهاي جعلي در کتابهاي تاريخ پيشينيان اطلاع دارند، با بهرهگيري از فطرت سالم و فراست دقيق خود، آن مسايل را زير سؤال ميبرند و جعلي بودنشان را برملا ميسازند، و به دنبال آن در مورد حقيقت موضوع تحقيق و جستجو مينمايند.
در بسياري از موارد پرسشهاي صادقانهاي از طرف برادران مخلص در ارتباط با رويدادهاي عصر اصحاب بزرگوار با ما در ميان نهاده ميشود، که به آنها پاسخ ميدهيم و حقيقت موضوع را بيان مينماييم!
بسياري از مطالعهکنندگان کتابهاي تاريخ اسلام از جمله کتاب تاريخ طبري و توصيههاي آن بزرگان و پيشگامان علم تاريخ را مورد بيتوجهي قرار داده، و همة وسايل موجود در کتابهاي ايشان پذيرفته و با اعتماد به آنها مطالب را نقل مينمايند، حتي از نقل و بحث در مورد روايتهاي دورغ و ضعيف جاعلان روايت خودداري نميکنند!
حتي آن مسايل نادرست و وضع شده را به اصحاب رسول خدا -صلى الله عليه وسلم- نسبت داده و آنها را به عنوان منابع تاريخي ثابت و معلومات تاريخي مورد اطمينان و دورنماي واقعي از مقطع تاريخي زندگي خلفاي راشدين تصور کردهاند!
به همين سبب به نتايج نادرستي رسيده و جرايم و منکرات زيادي را به اصحاب بزرگوار رسول خدا -صلى الله عليه وسلم- نسبت دادهاند.
کينهتوزان و غرضورزان از يک طرف و از طرف ديگر غافلان و فريبخوردگان مسلمان در اين عصر وارد ميدان گرديده، و به همة نوشتههاي تاريخي در مورد صدر اسلام که با فراق و کششهاي ايشان سازگاري دارند، و در واقع چهرة نازيباي از مقطع زماني خلافت خلفاي راشدين را نشان ميدهند، روي آورده و آن افتراها را در نوشتهها و کتابهاي خود آورده و ادعا ميکنند که آن مطالب مطالبي علمي و اصولي ميباشند! و پس از تحقيق و بررسي کارشناسانه به آنها دست يافتهاند، و خوانندگان کتابهاي خود را به قبول و اعتماد به آنها فراميخوانند!؟
اين گونه نوشته و کتابها در بين مسلمانان معاصر گسترش پيدا نموده و از آن فرهنگي تاريخي ساخته و پرداخته و آنها را معلومات صحيح تاريخي در رابطه با عصر اصحاب رسول خدا گمان ميکنند!
اما تعدادي از دوستان که کتابهاي آنگونه نويسندگان معاصر را مطالعه ميکنند و از روايتهاي جعلي در کتابهاي تاريخ پيشينيان اطلاع دارند، با بهرهگيري از فطرت سالم و فراست دقيق خود، آن مسايل را زير سؤال ميبرند و جعلي بودنشان را برملا ميسازند، و به دنبال آن در مورد حقيقت موضوع تحقيق و جستجو مينمايند.
در بسياري از موارد پرسشهاي صادقانهاي از طرف برادران مخلص در ارتباط با رويدادهاي عصر اصحاب بزرگوار با ما در ميان نهاده ميشود، که به آنها پاسخ ميدهيم و حقيقت موضوع را بيان مينماييم!
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تلاوتهای_زیبا
قاری:شیخ#سعد_الغامدی
قاری:شیخ#سعد_الغامدی