توفان یزد
دیدگاه درود به به چه استاندار مردمی دارد یزد! خوزستان یک پروژه ای داشتم. یک روز یکی از بناهام نیومد سر کار . زنگش زدم که چرا غیبت داری اینحا کارگرات اومدن خودت نیومدی بعد از ظهر که میشه اینا حقوقشون کی میده ؟ دید عصبانی هستم فرصتی نشد خودش آمد و یک لیستی…
حضور استاندار یزد در مراسم عزاداری ایام شهادت سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در محل خانه اخوان کفاش
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
باباعلی روضه باز
یادش بخیر شصت, هفتاد سال پیش درمحله شاه ابوالقاسم ساکن بودیم همسایه ای داشتیم کارگریکی از کارخانه های آنوقت یزد بود سه وقت در نماز جماعت شرکت می نمود البته زمانی که شیفت کاریش نبود و در زمان فراغت هر کجا مجالس روضه خوانی بود حاضر می شد و به دیگران توصیه کرده و آدرس می داد نامش بابا علی بودتا انکه بازنشست شد و همیشه در دهه اول محرم اذان صبح به خانه مرحوم اصفهانیان و سپس منزل مرحوم ریسمانیان و درآخر در مجلس روضه تیمچه تهرانی ها شرکت می نمود وعصر هم ابتدا به خانه امام حسینی وبعد منزل مرحوم متوسلیان و شبها هم در روضه یکی از حسینیه های وقت الساعت , شاهزاده فاضل و یا باغ گندم حاضربود و بدین تر تیب بود که به بابا علی روضه باز معروف شد.
او بدون خدم و حشم و عکاس و خبرنگاربود و با وجودی که چهار دختر و چهار پسر داشت بی معرفتها ذر این اواخر که کمی خمیده شده بودهمراهیش نمی کردند، همیشه همان ابتدای مجلس می نشست چون قصدش خود نشان دادن نبود کسی هم او را نمی شناخت، مردی ساده , مومن و منزه بود تا آنکه روزی بلندگوی مسجد جهت نماز و تشییع بابا علی فراخوان داد.
همه هم محله ای ها آمده بودند همان مردمی که همیشه پای کارند خبری از بنر, عکس, آگهی وحتی شاخه گلی نبود اما مراسم در میان اندوه انبوه حاضران پایان یافت بدون آنکه خبری از کوچکترین مقامات باشد چون منفعتی برایشان نداشت.
سید محمد نبوی
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
یادش بخیر شصت, هفتاد سال پیش درمحله شاه ابوالقاسم ساکن بودیم همسایه ای داشتیم کارگریکی از کارخانه های آنوقت یزد بود سه وقت در نماز جماعت شرکت می نمود البته زمانی که شیفت کاریش نبود و در زمان فراغت هر کجا مجالس روضه خوانی بود حاضر می شد و به دیگران توصیه کرده و آدرس می داد نامش بابا علی بودتا انکه بازنشست شد و همیشه در دهه اول محرم اذان صبح به خانه مرحوم اصفهانیان و سپس منزل مرحوم ریسمانیان و درآخر در مجلس روضه تیمچه تهرانی ها شرکت می نمود وعصر هم ابتدا به خانه امام حسینی وبعد منزل مرحوم متوسلیان و شبها هم در روضه یکی از حسینیه های وقت الساعت , شاهزاده فاضل و یا باغ گندم حاضربود و بدین تر تیب بود که به بابا علی روضه باز معروف شد.
او بدون خدم و حشم و عکاس و خبرنگاربود و با وجودی که چهار دختر و چهار پسر داشت بی معرفتها ذر این اواخر که کمی خمیده شده بودهمراهیش نمی کردند، همیشه همان ابتدای مجلس می نشست چون قصدش خود نشان دادن نبود کسی هم او را نمی شناخت، مردی ساده , مومن و منزه بود تا آنکه روزی بلندگوی مسجد جهت نماز و تشییع بابا علی فراخوان داد.
همه هم محله ای ها آمده بودند همان مردمی که همیشه پای کارند خبری از بنر, عکس, آگهی وحتی شاخه گلی نبود اما مراسم در میان اندوه انبوه حاضران پایان یافت بدون آنکه خبری از کوچکترین مقامات باشد چون منفعتی برایشان نداشت.
سید محمد نبوی
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
توفان یزد
Photo
عکس ها حرف می زنند
حضور استاندار یزد در مراسم عزای سید و سالار شهیدان حضرت اباعبداللّه الحسین(ع) در حسینیه روستای محمد آباد (بخش مرکزی یزد)
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
حضور استاندار یزد در مراسم عزای سید و سالار شهیدان حضرت اباعبداللّه الحسین(ع) در حسینیه روستای محمد آباد (بخش مرکزی یزد)
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
توفان یزد
عکس ها حرف می زنند حضور استاندار یزد در مراسم عزای سید و سالار شهیدان حضرت اباعبداللّه الحسین(ع) در حسینیه روستای محمد آباد (بخش مرکزی یزد) ✅توفان یزد @Toofaneyazd
حضور استاندار یزد در مراسم سوگواری سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در حسینیه حضرت ابوالفضل(ع) احمدآباد مشیر (بخش مرکزی یزد)
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
توفان یزد
حضور استاندار یزد در مراسم سوگواری سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در حسینیه حضرت ابوالفضل(ع) احمدآباد مشیر (بخش مرکزی یزد) ✅توفان یزد @Toofaneyazd
حضور استاندار یزد در مراسم تعزیهخوانی در محل حسینیه روستای فهرج (بخش مرکزی یزد)
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
توفان یزد
عکس ها حرف می زنند حضور استاندار یزد در مراسم عزای سید و سالار شهیدان حضرت اباعبداللّه الحسین(ع) در حسینیه روستای محمد آباد (بخش مرکزی یزد) ✅توفان یزد @Toofaneyazd
در خانه اگر کس است! یک عکس بس است!
پایانی بر درج عکس و خبرهای روضه رفتن استاندار یزد و هیئت همراه
آقای استاندار همین امشب مدیر روابط عمومی عکس محور استانداری را عوض کنید
منبع خبر و عکس همه روضه رفتن های استاندار یزد و هیئت همراه، روابط عمومی عکس محور استانداری یزد است که اگر اینقدر روابط عمومی فعال و پا به رکاب و بیکار نبود، هیچکس متوجه روضه رفتن استاندار و هیئت همراه نمی شد و مگر استاندار و هیئت همراه روضه می روند بخاطر عکس گرفتن و به رخ مردم کشیدن؟! قدیم ها مردم و مسئولان بخاطر امام حسین(ع) روضه می رفتند، و اما این روزها چی؟!
محمدرضا شوق الشعراء
۱۴۰۴/۴/۱۰
https://www.tgoop.com/toofaneyazd/125573
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
پایانی بر درج عکس و خبرهای روضه رفتن استاندار یزد و هیئت همراه
آقای استاندار همین امشب مدیر روابط عمومی عکس محور استانداری را عوض کنید
منبع خبر و عکس همه روضه رفتن های استاندار یزد و هیئت همراه، روابط عمومی عکس محور استانداری یزد است که اگر اینقدر روابط عمومی فعال و پا به رکاب و بیکار نبود، هیچکس متوجه روضه رفتن استاندار و هیئت همراه نمی شد و مگر استاندار و هیئت همراه روضه می روند بخاطر عکس گرفتن و به رخ مردم کشیدن؟! قدیم ها مردم و مسئولان بخاطر امام حسین(ع) روضه می رفتند، و اما این روزها چی؟!
محمدرضا شوق الشعراء
۱۴۰۴/۴/۱۰
https://www.tgoop.com/toofaneyazd/125573
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
Telegram
توفان یزد
روضه بازی های یک استاندار
از مهران فاطمی تا محمدرضا بابایی
بابایی مشاور و دستیار روضه ای هم دارد؟!
استاندار یزد و هیئت همراه و عکاسان مدام ازین روضه به آن روضه می روند و عکس روضه رفتن ها نیز مدام همچون روضه رفتن مهران فاطمی در کانال استانداری یزد درج می…
از مهران فاطمی تا محمدرضا بابایی
بابایی مشاور و دستیار روضه ای هم دارد؟!
استاندار یزد و هیئت همراه و عکاسان مدام ازین روضه به آن روضه می روند و عکس روضه رفتن ها نیز مدام همچون روضه رفتن مهران فاطمی در کانال استانداری یزد درج می…
در این ایام حسینی حق الناس را از یاد نبریم
برسد بدست رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد و رئیس بیمارستان امام جعفر صادق(ع) میبد
سالهاست که از شهر کرد برای کار ایزوگام و آسفالت مهاجرت کرده به یزد، جوان منصف بی پشتوانه و دست بدهنی هست و کارش هم خوبست و حالا چند روزی است گرفتار مشکلات عدیده مالی زنگ زده که چند ماهی هست برای بیمارستان امام جعفر صادق(ع) میبد کار کرده و پولش را نمی دهند و مدام امروز و فردایش می کنند و امشبم پیام داده:
آقای شوق
خداوکیلی من نزدیک به سه ماهه که واسه بیمارستان امام جعفر صادق ميبد آسفالت کار کردم
الان دوماهه که پیگیرم واسه دریافت هزینه آسفالت کسی جوابگو نیست
میرم پیش رئيس میگه باید بری پیش کار پرداز .کارپرداز میگه پیش ناظر. ناظرم میگه به من ربطی نداره برو پیش مهندس شرکت اونم میگه کاربیمارستانه باید خودشون واریز کنن
حتی علوم پزشکی هم رفتیم ویه جلسه با ناظر گرفتن گفتن باید بررسی کنیم الان باز دوهفته گذشت وباز جوابگو نیستن منم چک دادم آسفالت خریدم و پولم ندادن، الان ۱۵ روزه حساب من بسته شده بخاطر چکی که دادم آسفالت خریدم واسه بیمارستان، هیچ کسم جوابگو نيست، شما بگویید اين ظلم نیست بخدا منم تو گرما عرق ریختم وزحمت کشیدم وهزینه کردم حتی رئیس بیمارستان چند بار رفتم که ببینمشون اجازه ندادن که برم پیششون صحبت کنم
تبصره اول: خدا را خوش می آید توی این گرما یک آسفالت کار غریب را اینجور سرگرداندن و خون به جگر کردن ؟!
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
برسد بدست رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد و رئیس بیمارستان امام جعفر صادق(ع) میبد
سالهاست که از شهر کرد برای کار ایزوگام و آسفالت مهاجرت کرده به یزد، جوان منصف بی پشتوانه و دست بدهنی هست و کارش هم خوبست و حالا چند روزی است گرفتار مشکلات عدیده مالی زنگ زده که چند ماهی هست برای بیمارستان امام جعفر صادق(ع) میبد کار کرده و پولش را نمی دهند و مدام امروز و فردایش می کنند و امشبم پیام داده:
آقای شوق
خداوکیلی من نزدیک به سه ماهه که واسه بیمارستان امام جعفر صادق ميبد آسفالت کار کردم
الان دوماهه که پیگیرم واسه دریافت هزینه آسفالت کسی جوابگو نیست
میرم پیش رئيس میگه باید بری پیش کار پرداز .کارپرداز میگه پیش ناظر. ناظرم میگه به من ربطی نداره برو پیش مهندس شرکت اونم میگه کاربیمارستانه باید خودشون واریز کنن
حتی علوم پزشکی هم رفتیم ویه جلسه با ناظر گرفتن گفتن باید بررسی کنیم الان باز دوهفته گذشت وباز جوابگو نیستن منم چک دادم آسفالت خریدم و پولم ندادن، الان ۱۵ روزه حساب من بسته شده بخاطر چکی که دادم آسفالت خریدم واسه بیمارستان، هیچ کسم جوابگو نيست، شما بگویید اين ظلم نیست بخدا منم تو گرما عرق ریختم وزحمت کشیدم وهزینه کردم حتی رئیس بیمارستان چند بار رفتم که ببینمشون اجازه ندادن که برم پیششون صحبت کنم
تبصره اول: خدا را خوش می آید توی این گرما یک آسفالت کار غریب را اینجور سرگرداندن و خون به جگر کردن ؟!
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
دیدگاه
درسی از خرید زمین کربلا توسط امام که درس تاریخی بزرگی است
در میان مردم عراق روایتی نقل میشود که بر اساس روایات شیعی، امام حسین (ع) پس از ورود به کربلا، درباره مالکان زمین آن منطقه پرسوجو کردند و زمین را به مبلغ ۶۰ هزار درهم از اهالی نینوا و غاضریه، که مالکان آن بودند، خریداری نمودند. هدف از این اقدام، رعایت حرمت حقوق دیگران (حقالناس) و حلال کردن خون شهدا بر آن زمین بود. گفته میشود امام (ع) پس از خرید زمین، شرط کردند که مردم برای زیارت قبر ایشان آزاد باشند و از زائران پذیرایی شود.
این اقدام امام حسین (ع) نشاندهنده اهمیت والایی است که ایشان حتی در بحرانیترین شرایط به رعایت حقوق مردم و مبانی شرعی قائل بودند.
البته این موضوع که مطرح کردم به حضور استاندار بابایی در روضه های مختلف سطح شهر و حق الناسی که بابت وقت و انرژی استانداری صرف می شود، اصلا ربطی ندارد، همین!
محمد حسین تقوایی زحمت کش - فعال رسانه
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
درسی از خرید زمین کربلا توسط امام که درس تاریخی بزرگی است
در میان مردم عراق روایتی نقل میشود که بر اساس روایات شیعی، امام حسین (ع) پس از ورود به کربلا، درباره مالکان زمین آن منطقه پرسوجو کردند و زمین را به مبلغ ۶۰ هزار درهم از اهالی نینوا و غاضریه، که مالکان آن بودند، خریداری نمودند. هدف از این اقدام، رعایت حرمت حقوق دیگران (حقالناس) و حلال کردن خون شهدا بر آن زمین بود. گفته میشود امام (ع) پس از خرید زمین، شرط کردند که مردم برای زیارت قبر ایشان آزاد باشند و از زائران پذیرایی شود.
این اقدام امام حسین (ع) نشاندهنده اهمیت والایی است که ایشان حتی در بحرانیترین شرایط به رعایت حقوق مردم و مبانی شرعی قائل بودند.
البته این موضوع که مطرح کردم به حضور استاندار بابایی در روضه های مختلف سطح شهر و حق الناسی که بابت وقت و انرژی استانداری صرف می شود، اصلا ربطی ندارد، همین!
محمد حسین تقوایی زحمت کش - فعال رسانه
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
امید جوانه است با هر طلوع چون خورشید در دل های منتظر سر می زند و بیدار می کند، عشق شعله می کشد و راه می برد ، حتی با رنج در درد،؛ و رویا همیشه در مسیری که عشق و امید همسو با هم راه می روند و راه می برند، رویا هست، گاه خیلی نزدیک و گاه خیلی دور، که رویا پایان مقصد است و هر رویا خود آغاز دوباره ای است برای از نو شروع کردن و رفتن، و نه عشق را در زندگی پایانی است و نه رویا را نهایتی و مقصد در زندگی همان رویایی است که در جستجویش هستی
صبح بخیر
سلام
محمد رضا شوق الشعراء
چهار شنبه یازدهم تیر ۱۴۰۴
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
صبح بخیر
سلام
محمد رضا شوق الشعراء
چهار شنبه یازدهم تیر ۱۴۰۴
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
Forwarded from دریچه کتاب
یاد آر ز شمعِ مرده یادآر!
سوم تیر که گذشت مصادف بود با کشته شدن فجیع ملک المتکلمین و میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل روزنامهنگار. یعنی اولین شهید روزنامه نگار به سال۱۲۸۷ش....
پس از به توپ بستن مجلس، وقتی آن دو نفر را دستگیر و به باغشاه میبردند در بین راه، مردم نادان به آن دو فحش میدادند میرزاجهانگیرخان در زیر کتک و مشت و لگد قزاقان، شعار میداد اما ملک المتکلمین ساکت بود فقط گاهگاهی زیر لب میگفت:
«لا حول و لا قوه الا بالله»...
به نزدیکِ سفارت انگلستان که رسیدند وقتی به گروهی اروپایی و ارمنی برخوردند، میرزاجهانگیرخان ایستاده با آواز بلندی بانگ بر زد:
«ما آزادی خواهانیم!»
قزاقی از پشت سر، سوشکه (نوعی شمشیر) بر پشتش زد و خون از جای ضربت جستن کرد...
هر دو آنها از استبداد بیزار و عاشق آزادی بودند ملک با خطابه های آتشینش و میرزاجهانگیرخان با قلم و روزنامه اش از مشروطه دفاع کرده و روحها را به عشق آزادی، به پرواز در آورده بودند اما اکنون پس از به توپ بستن مجلس و برچیدن مشروطیت ایران، هر دو اسیر استبداد بودند.
وقتِ شبانه، لیاخوف و شاپشال، دو ارتجاع روسی به زندان آمدند، شاپشال از میرزاجهانگیرخان پرسید:
«تو از کجا دانستی که من یهودی هستم؟»
روزنامه نگار جواب داد:
«اینطور شنیده ام. تکلیف روزنامه نگار اینست که هرچه بگویند بنویسد و اگر دروغ است بعدا تردید میکند»
وقتی هر دو زندانی را با غل و زنجیر به دستور محمدعلی شاه بحضورش آوردند، ملک خطاب به شاه گفت:
«ترقی ملک و ملت جز در تحت لوای قانون و عدالت و بسط دانش و تربیت نبود... و اما اینکه مرا به کشته شدن تهدید کردی ...بدان که از کشته شدن من نتیجه ای عاید تو نخواهد شد زیرا از هر قطره خون من، هزاران ملک المتکلمین به وجود خواهد آمد که پرچم آزادی و عدالت و مشروطه را خواهند برافراشت».
آن شب سپری گردید و صبح، دو نفر قزاق وارد محبس شده ملک و میرزاجهانگیرخان را با غل و زنجیر، به گوشه ای از باغ بردند که جلادان در آنجا منتظر بودند. باقربیک یکی از جلادان، زنجیر گردن و پای دو زندانی را باز کرده، سپس کاظم خان و بالاخان، آستین ها را بالا زدند اول، میرزا جهانگیرخان را به دو قزاق دیگر سپردند، سپس طناب را به گردن ملک المتکلمین انداخته گره زدند و هر کدام، یک سر طناب را به دست گرفته محکم به سمت خود کشیدند. ملک لحظه ای تقلا کرد و بالاخره از پای افتاد. جسد بی جان ملک را به گوشه ای انداختند.
و این بار، کرم خان و باقربیک طناب را برداشته به گردن میرزاجهانگیرخان انداختند روزنامه نگار سی و دو ساله که بدنی تنومند و قوی داشت هرچه جلادان طناب را میکشیدند با آنکه رنگ صورت زندانی کبود میشد اما روزنامه نگار خفه نمیشد و از پای نمی افتاد...!
در این موقع، کاظم خان (یکی از جلادها) قمه تیزش را از غلاف بیرون کشید و رو در روی روزنامه نگار ایستاد و قمه را با همه قوت به سینه روزنامه نگار فرو کوفت خون از سینه اش جاری شد و پیراهن سفید روزنامه نگار به سرخی گرایید، جلاد دوباره، تیغه قمه را بیرون کشیده و به سمت چپ سینه اش فرو کوفت. هیکل خون آلود روزنامه نگار، به کنار جسد ملک در غلتید...
به دستور کاظم خان، جسدها را به درون چاهی انداختند و بازگشتند.
روزنامه نگار زمانی خطاب به سانسورچیانِ محمدعلی شاه نوشته بود:
«خداوند متعال با آن همه قدرت فائقه اش، دو فرشته بر انسان مامور نکرده تا مراقبش باشند و او را از ارتکاب به گناه و اشتباه باز دارند چه برسد به شما شیاطین...!»
و سه روز قبل از مرگِ جانخراش اش، در روزنامه اش، مرگ خود را چنین پیش بینی کرده بود:
«...ما هم از این جانبازی و فداکاری عاری نداریم و هیچوقت نمی گوییم که چرا ما مغلوب مستبدین و بی دین ها شدیم، زیرا که برادران آذربایجانی و گیلانی و فارس و اصفهانی ما در راهند و عن قریب خواهند رسید. ما میخواهیم با بدنهای خود زیر سم اسبهای آنان را نرم و مفروش کرده و زمین تهران را برای تشریفات مقدم این مهمانهای تازه رسیده از خون گلوی خود زینت دهیم و به برادرهای مهربان بگوییم و افتخار کنیم که ماییم پیش صف های شهدای راه آزادی...!»
دهخدا که از دست دژخیمان جان به سلامت برده بود در غربت، وقتی مرگ دوستش میرزاجهانگیرخان را شنید رثائیه ای در مرگش با عنوان « یادآر ز شمعِ مرده یادآر» سرود که ماندگار شد، این مسمط زیبا هر چند آکنده از درد و حسرت و تصویریست از سیاهی و اختناق استبداد، اما امید به فردایی روشن در آن موج میزند:
ای مرغِ سحر! چو این شبِ تار
بگذاشت ز سر، سیاهکاری،
وز نفحهی روحبخشِ اسحار
رفت از سرِ خفتگان، خماری...
یاد آر ز شمعِ مرده یادآر!
#علی_مرادی_مراغه_ای
✅دریچه کتاب
@daricheketab
سوم تیر که گذشت مصادف بود با کشته شدن فجیع ملک المتکلمین و میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل روزنامهنگار. یعنی اولین شهید روزنامه نگار به سال۱۲۸۷ش....
پس از به توپ بستن مجلس، وقتی آن دو نفر را دستگیر و به باغشاه میبردند در بین راه، مردم نادان به آن دو فحش میدادند میرزاجهانگیرخان در زیر کتک و مشت و لگد قزاقان، شعار میداد اما ملک المتکلمین ساکت بود فقط گاهگاهی زیر لب میگفت:
«لا حول و لا قوه الا بالله»...
به نزدیکِ سفارت انگلستان که رسیدند وقتی به گروهی اروپایی و ارمنی برخوردند، میرزاجهانگیرخان ایستاده با آواز بلندی بانگ بر زد:
«ما آزادی خواهانیم!»
قزاقی از پشت سر، سوشکه (نوعی شمشیر) بر پشتش زد و خون از جای ضربت جستن کرد...
هر دو آنها از استبداد بیزار و عاشق آزادی بودند ملک با خطابه های آتشینش و میرزاجهانگیرخان با قلم و روزنامه اش از مشروطه دفاع کرده و روحها را به عشق آزادی، به پرواز در آورده بودند اما اکنون پس از به توپ بستن مجلس و برچیدن مشروطیت ایران، هر دو اسیر استبداد بودند.
وقتِ شبانه، لیاخوف و شاپشال، دو ارتجاع روسی به زندان آمدند، شاپشال از میرزاجهانگیرخان پرسید:
«تو از کجا دانستی که من یهودی هستم؟»
روزنامه نگار جواب داد:
«اینطور شنیده ام. تکلیف روزنامه نگار اینست که هرچه بگویند بنویسد و اگر دروغ است بعدا تردید میکند»
وقتی هر دو زندانی را با غل و زنجیر به دستور محمدعلی شاه بحضورش آوردند، ملک خطاب به شاه گفت:
«ترقی ملک و ملت جز در تحت لوای قانون و عدالت و بسط دانش و تربیت نبود... و اما اینکه مرا به کشته شدن تهدید کردی ...بدان که از کشته شدن من نتیجه ای عاید تو نخواهد شد زیرا از هر قطره خون من، هزاران ملک المتکلمین به وجود خواهد آمد که پرچم آزادی و عدالت و مشروطه را خواهند برافراشت».
آن شب سپری گردید و صبح، دو نفر قزاق وارد محبس شده ملک و میرزاجهانگیرخان را با غل و زنجیر، به گوشه ای از باغ بردند که جلادان در آنجا منتظر بودند. باقربیک یکی از جلادان، زنجیر گردن و پای دو زندانی را باز کرده، سپس کاظم خان و بالاخان، آستین ها را بالا زدند اول، میرزا جهانگیرخان را به دو قزاق دیگر سپردند، سپس طناب را به گردن ملک المتکلمین انداخته گره زدند و هر کدام، یک سر طناب را به دست گرفته محکم به سمت خود کشیدند. ملک لحظه ای تقلا کرد و بالاخره از پای افتاد. جسد بی جان ملک را به گوشه ای انداختند.
و این بار، کرم خان و باقربیک طناب را برداشته به گردن میرزاجهانگیرخان انداختند روزنامه نگار سی و دو ساله که بدنی تنومند و قوی داشت هرچه جلادان طناب را میکشیدند با آنکه رنگ صورت زندانی کبود میشد اما روزنامه نگار خفه نمیشد و از پای نمی افتاد...!
در این موقع، کاظم خان (یکی از جلادها) قمه تیزش را از غلاف بیرون کشید و رو در روی روزنامه نگار ایستاد و قمه را با همه قوت به سینه روزنامه نگار فرو کوفت خون از سینه اش جاری شد و پیراهن سفید روزنامه نگار به سرخی گرایید، جلاد دوباره، تیغه قمه را بیرون کشیده و به سمت چپ سینه اش فرو کوفت. هیکل خون آلود روزنامه نگار، به کنار جسد ملک در غلتید...
به دستور کاظم خان، جسدها را به درون چاهی انداختند و بازگشتند.
روزنامه نگار زمانی خطاب به سانسورچیانِ محمدعلی شاه نوشته بود:
«خداوند متعال با آن همه قدرت فائقه اش، دو فرشته بر انسان مامور نکرده تا مراقبش باشند و او را از ارتکاب به گناه و اشتباه باز دارند چه برسد به شما شیاطین...!»
و سه روز قبل از مرگِ جانخراش اش، در روزنامه اش، مرگ خود را چنین پیش بینی کرده بود:
«...ما هم از این جانبازی و فداکاری عاری نداریم و هیچوقت نمی گوییم که چرا ما مغلوب مستبدین و بی دین ها شدیم، زیرا که برادران آذربایجانی و گیلانی و فارس و اصفهانی ما در راهند و عن قریب خواهند رسید. ما میخواهیم با بدنهای خود زیر سم اسبهای آنان را نرم و مفروش کرده و زمین تهران را برای تشریفات مقدم این مهمانهای تازه رسیده از خون گلوی خود زینت دهیم و به برادرهای مهربان بگوییم و افتخار کنیم که ماییم پیش صف های شهدای راه آزادی...!»
دهخدا که از دست دژخیمان جان به سلامت برده بود در غربت، وقتی مرگ دوستش میرزاجهانگیرخان را شنید رثائیه ای در مرگش با عنوان « یادآر ز شمعِ مرده یادآر» سرود که ماندگار شد، این مسمط زیبا هر چند آکنده از درد و حسرت و تصویریست از سیاهی و اختناق استبداد، اما امید به فردایی روشن در آن موج میزند:
ای مرغِ سحر! چو این شبِ تار
بگذاشت ز سر، سیاهکاری،
وز نفحهی روحبخشِ اسحار
رفت از سرِ خفتگان، خماری...
یاد آر ز شمعِ مرده یادآر!
#علی_مرادی_مراغه_ای
✅دریچه کتاب
@daricheketab
توفان یزد
برنامه قطعی برق سه شنبه ۱۰ تیر در یزد ۸:۳۰ تا ۹:۱۵: گروه ۶ ۹:۱۵تا ۱۰:۳۰: گروه ۷ ۱۰:۳۰ تا۱۱:۴۵: گروه ۱ ۱۱:۴۵تا ۱۳: گروه ۲ ۱۳ تا ۱۴:۱۵: گروه۲۱و۲۲ ۱۴:۱۵تا ۱۵:۳۰:گروه۳ ۱۵:۳۰ تا ۱۶:۴۵:گروه ۴ ۱۶:۴۵تا۱۸: گروه ۵ گروه های ۲۱و ۲۲ مربوط به چاه های کشاورزی میباشد.
با آنکه ادارات تعطیل است اما قطعی برق همچنان ادامه دارد
برنامه قطعی برق چهار شنبه ۱۱ تیر در یزد
۸:۳۰ تا ۹:۱۵: گروه ۵
۹:۱۵تا ۱۰:۳۰: گروه ۶
۱۰:۳۰ تا۱۱:۴۵: گروه ۷
۱۱:۴۵تا ۱۳: گروه ۲۱و۲۲
۱۳ تا ۱۴:۱۵: گروه۱
۱۴:۱۵تا ۱۵:۳۰:گروه۲
۱۵:۳۰ تا ۱۶:۴۵:گروه ۳
۱۶:۴۵تا۱۸: گروه ۴
گروه های ۲۱و ۲۲ مربوط به چاه های کشاورزی میباشد.
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
برنامه قطعی برق چهار شنبه ۱۱ تیر در یزد
۸:۳۰ تا ۹:۱۵: گروه ۵
۹:۱۵تا ۱۰:۳۰: گروه ۶
۱۰:۳۰ تا۱۱:۴۵: گروه ۷
۱۱:۴۵تا ۱۳: گروه ۲۱و۲۲
۱۳ تا ۱۴:۱۵: گروه۱
۱۴:۱۵تا ۱۵:۳۰:گروه۲
۱۵:۳۰ تا ۱۶:۴۵:گروه ۳
۱۶:۴۵تا۱۸: گروه ۴
گروه های ۲۱و ۲۲ مربوط به چاه های کشاورزی میباشد.
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
توفان یزد
سیزده سال گذشت یادی از مرحوم شیخ محمدعلی صدوقی این روزها و در هیاهوی انتخابات انگار دیگر هیچکس یادش به امام جمعه فقید و مردمدار یزد شیخ محمدعلی صدوقی، که سیزده سال از فقدانش گذشته، نیست و در وقتی که باید بیش از هر زمان دیگری از او یاد شود، یادی نمی شود، و…
بهانه ای برای یک یاد کرد
چهارده سال از هجرت نابهنگام شیخ محمدعلی صدوقی گذشت
و استان انگار که پس از او یتیم شد، چرا که دیگر انگار کسی نبود تا منافع و مصالح استان و مردم برایش اولویت اول باشد و دلش برای استان و مردم چون او بتپد، تا صدوقی بود، هر وقت می بریدیم و کم می اوردیم و ناامید می شدیم، گوشی برای شنیدن حرف ها و دردها بود و لااقل حرف هایی را که نمی توانستیم علنی بنویسیم می رفتیم و به او می گفتیم، محمد علی صدوقی دنبال مصلی سازی و حوزه علمیه ساختن و یا استفاده از امکانات شهر و استان نبود و زمانی بنا برعقیده ای که داشت، حتی اجازه نداد که شهرداری با پول مردم دیوارهای بیرونی حظیره را رنگ بزند.
سالهای آخر عمر و بخاطر شرایط سیاسی ایجاد شده، در مقام نماینده ولی فقیه و امام جمعه یزد، رنج فراوانی برد و اما در سکوت رنج کشید و در جبهه مردم قرار گرفت و تا زمانی که بود، در دادگاه پرونده ای بخاطر مطلب نوشتنمان تشکیل نشد، بجز دادگاه شب بخیر آقای رئیس جمهور که آن هم ختم بخیر شد و حکمی بر علیه ما صادر نشد که مدیران حرمت داشتند و حرمت نگه می داشتند و استان بزرگتری داشت که به حرمتش خیلی از کارها صورت نمی گرفت و اگر موردی هم بود، پیگیری می کرد و اصلا یکی از مشتریان وبلاگ توفان یزد، و در زمانی که هنوز تلگرام و واتساپ نبود، مرحوم شیخ محمدعلی صدوقی بود و این یعنی اینکه حرف ها شنیده و پیام ها و دردها خوانده می شد.
یاد می کنیم این روزها که نیست، نشستن هایمان را با او که اگر زیاد هم نبود، اما سالی همان چند بار هم کافی بود،
محمدرضا شوق الشعراء
۱۴۰۴/۴/۱۱
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
چهارده سال از هجرت نابهنگام شیخ محمدعلی صدوقی گذشت
و استان انگار که پس از او یتیم شد، چرا که دیگر انگار کسی نبود تا منافع و مصالح استان و مردم برایش اولویت اول باشد و دلش برای استان و مردم چون او بتپد، تا صدوقی بود، هر وقت می بریدیم و کم می اوردیم و ناامید می شدیم، گوشی برای شنیدن حرف ها و دردها بود و لااقل حرف هایی را که نمی توانستیم علنی بنویسیم می رفتیم و به او می گفتیم، محمد علی صدوقی دنبال مصلی سازی و حوزه علمیه ساختن و یا استفاده از امکانات شهر و استان نبود و زمانی بنا برعقیده ای که داشت، حتی اجازه نداد که شهرداری با پول مردم دیوارهای بیرونی حظیره را رنگ بزند.
سالهای آخر عمر و بخاطر شرایط سیاسی ایجاد شده، در مقام نماینده ولی فقیه و امام جمعه یزد، رنج فراوانی برد و اما در سکوت رنج کشید و در جبهه مردم قرار گرفت و تا زمانی که بود، در دادگاه پرونده ای بخاطر مطلب نوشتنمان تشکیل نشد، بجز دادگاه شب بخیر آقای رئیس جمهور که آن هم ختم بخیر شد و حکمی بر علیه ما صادر نشد که مدیران حرمت داشتند و حرمت نگه می داشتند و استان بزرگتری داشت که به حرمتش خیلی از کارها صورت نمی گرفت و اگر موردی هم بود، پیگیری می کرد و اصلا یکی از مشتریان وبلاگ توفان یزد، و در زمانی که هنوز تلگرام و واتساپ نبود، مرحوم شیخ محمدعلی صدوقی بود و این یعنی اینکه حرف ها شنیده و پیام ها و دردها خوانده می شد.
یاد می کنیم این روزها که نیست، نشستن هایمان را با او که اگر زیاد هم نبود، اما سالی همان چند بار هم کافی بود،
محمدرضا شوق الشعراء
۱۴۰۴/۴/۱۱
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
توفان یزد
آدرس غلط ندهیم همه را با یک چوب نرانیم مراقب نفوذی هایی که می خواهند جبهه ای در شرق کشور باز کنند باشیم آیا گناه درصدی از افغانستانی های غیر مجاز را می توان به نام همه افغانستانی های مهاجر ساکن ایران نوشت؟! حساب افغانستانی هایی که در ایران زاده و بزرگ شدن…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مداحی مصطفی راغب در یزد:
در راه تو کِی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
در راه تو کِی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
عراقچی: «فردو» آسیب بسیار جدی و زیادی دیده و فعلا قابل استفاده نیست
وزیر امور خارجه ایران در مصاحبه با شبکه «سیبیاس»:
*هیچکس اطلاع دقیقی ندارد که در حال حاضر چه اتفاقی در «فردو» افتاده است.
*تا آنجاییکه من میدانم، میزان آسیبها خیلی زیاد و خیلی جدی بوده است.
*سازمان انرژی اتمی ایران در حال بررسی و ارزیابی وضعیت است و نتیجه کار به دولت اعلام خواهد شد.
*ظاهرا فعلا قابل استفاده نیستند تا بررسی بشود که چه میزان طول میکشد تا مجدداً راهاندازی بشوند یا اصلاً آیا میتواند راهاندازی بشود یا نه.
*فناوری هستهای ایران را با بمباران نمیتوان از بین برد
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
وزیر امور خارجه ایران در مصاحبه با شبکه «سیبیاس»:
*هیچکس اطلاع دقیقی ندارد که در حال حاضر چه اتفاقی در «فردو» افتاده است.
*تا آنجاییکه من میدانم، میزان آسیبها خیلی زیاد و خیلی جدی بوده است.
*سازمان انرژی اتمی ایران در حال بررسی و ارزیابی وضعیت است و نتیجه کار به دولت اعلام خواهد شد.
*ظاهرا فعلا قابل استفاده نیستند تا بررسی بشود که چه میزان طول میکشد تا مجدداً راهاندازی بشوند یا اصلاً آیا میتواند راهاندازی بشود یا نه.
*فناوری هستهای ایران را با بمباران نمیتوان از بین برد
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
توفان یزد
سقوطی که همچنان ادامه دارد... چهار روز خونین در بورس گذشت... امروز روز آخر ریزش بورس بود!؟ فرار ۶ هزار و ۴۰۰ میلیاردی حقیقیها از بازار سهام شاخص کل بورس ۵۷ هزار و ۴۱۱ واحد سقوط کرد. شاخص هموزن ۹ هزار و ۳۷۲ واحد ریزش کرد. ✅توفان یزد @Toofaneyazd
هفته قرمز بورس به پایان رسید
تلخ ترین هفته بورس
در مجموع طی ۵ روز معاملاتی، شاخص کل بورس ۲۹۵ هزار واحد ریخت!
در حالی که امروز بازار متعادل تر بود و بعضی صف های فروش دیروز امروز صف خرید بود
بورس برای پنجمین روز متوالی قرمزپوش شد
شاخص کل بورس هم با ریزش ۴۲ هزار واحدی در پایان معاملات امروز به ۲ میلیون و ۶۷۳ هزار واحد رسید.
و با توجه به پایانی خیلی از سهام، به احتمال زیاد بازار در هفته آینده سبز خواهد بود
#بورس
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
تلخ ترین هفته بورس
در مجموع طی ۵ روز معاملاتی، شاخص کل بورس ۲۹۵ هزار واحد ریخت!
در حالی که امروز بازار متعادل تر بود و بعضی صف های فروش دیروز امروز صف خرید بود
بورس برای پنجمین روز متوالی قرمزپوش شد
شاخص کل بورس هم با ریزش ۴۲ هزار واحدی در پایان معاملات امروز به ۲ میلیون و ۶۷۳ هزار واحد رسید.
و با توجه به پایانی خیلی از سهام، به احتمال زیاد بازار در هفته آینده سبز خواهد بود
#بورس
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
پیامی از مدیر یک کارخانه آرد
متاسفانه در این چند هفته اخیر بدلیل خاموشیهای مکرر برق، کارخانه علاوه بر خسارتهای فراوان از برنامه تولید عقب افتاده
کارخانه من هفته ای سه روز و در هر روز هم حد اقل سه مرتبه با قطعی برق مواجه هست
من از برنامه تولید عقب افتادم
موندم چیکار کنم !؟
این کار اداره برق بر خلاف صحبتهای مقام معظم رهبری در خصوص سرمایهگذاری برای تولید هست و این قطعی برق پدر تولید و تولید کننده را در آورده
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
متاسفانه در این چند هفته اخیر بدلیل خاموشیهای مکرر برق، کارخانه علاوه بر خسارتهای فراوان از برنامه تولید عقب افتاده
کارخانه من هفته ای سه روز و در هر روز هم حد اقل سه مرتبه با قطعی برق مواجه هست
من از برنامه تولید عقب افتادم
موندم چیکار کنم !؟
این کار اداره برق بر خلاف صحبتهای مقام معظم رهبری در خصوص سرمایهگذاری برای تولید هست و این قطعی برق پدر تولید و تولید کننده را در آورده
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
توفان یزد
شیر ورود افغانستانی های غیر مجاز را ببندید طرد قطره چکانی مهاجران غیر مجاز افغانستانی کافی نیست، عوامل دست اندر کار ورود غیر مجاز افغانستانی ها را به اشد مجازات برسانید بنا بر سیاستهای ابلاغ شده به فرمانده انتظامی کشور،مهاجران افغانستانی غیر مجاز در صورت…
وزیر کشور: در سال جدید تا امروز حدود ۴۰۰ هزار نفر از اتباع غیرمجاز به کشورشان بازگردانده شدهاند.
https://www.tgoop.com/toofaneyazd/125437
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
https://www.tgoop.com/toofaneyazd/125437
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
Telegram
توفان یزد
شیر ورود افغانستانی های غیر مجاز را ببندید
طرد قطره چکانی مهاجران غیر مجاز افغانستانی کافی نیست، عوامل دست اندر کار ورود غیر مجاز افغانستانی ها را به اشد مجازات برسانید
بنا بر سیاستهای ابلاغ شده به فرمانده انتظامی کشور،مهاجران افغانستانی غیر مجاز در صورت…
طرد قطره چکانی مهاجران غیر مجاز افغانستانی کافی نیست، عوامل دست اندر کار ورود غیر مجاز افغانستانی ها را به اشد مجازات برسانید
بنا بر سیاستهای ابلاغ شده به فرمانده انتظامی کشور،مهاجران افغانستانی غیر مجاز در صورت…
قطع برق دو نوبت در یک روز چرا؟!.
چرا تعطیلی ادارات تاثیری در قطع برق نداشت؟!
پیام شهروندان
در این تابستان داغ و در اوج گرمای طاقت فرسا ، که ادارات دولتی تعطیل شدند، قطع برق در شهر یزد ظلم بسیار زیادی در حق مردم یزد هست
اما ظلم مضاعف ، قطع برق در دو نوبت در یک روز هست که واقعا قابل تامل و تفکر هست
پیام های زیادی از مردم مناطق مختلف شهر آمده همه با یک مضمون و یک سوال ساده
چرا با تعطیلی ادارات دولتی ، ساعات قطعی برق تغییری نکرد و بعضی جاها حتی دوبار در یک روز شده؟!
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
چرا تعطیلی ادارات تاثیری در قطع برق نداشت؟!
پیام شهروندان
در این تابستان داغ و در اوج گرمای طاقت فرسا ، که ادارات دولتی تعطیل شدند، قطع برق در شهر یزد ظلم بسیار زیادی در حق مردم یزد هست
اما ظلم مضاعف ، قطع برق در دو نوبت در یک روز هست که واقعا قابل تامل و تفکر هست
پیام های زیادی از مردم مناطق مختلف شهر آمده همه با یک مضمون و یک سوال ساده
چرا با تعطیلی ادارات دولتی ، ساعات قطعی برق تغییری نکرد و بعضی جاها حتی دوبار در یک روز شده؟!
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
تخم مرغ با تخم مرغ چه فرقی می کند؟!
امشب سوپری در خیابان کاشانی
تخم مرغ زرده طلایی تاریخ روز را می گفت کیلویی ۴۲۵۰۰ تومان
تخم مرغ تاریخ چند روز پیش سیمرغ را می کفت کیلویی ۷۸۷۰۰ تومان
گفتیم چه فرقی می کند؟
گفت هیچی! هر دو را مرغ می گذارد! هر دو مرغ هم ذرت می خورند و سویا و مکمل و حالا ممکنست که مرغ های سیمرغ، مرغ های علاوه تری باشند و یا اینکه خوراکشان علاوه تر باشد
و خلاصه جواب قانع کننده ای نداشت و برای خودش هم یک سوال بی جواب بود.
آمدیم خانه آب پز کردیم و یکی را هم نیمرو و بین اون تخمی که مرغ سیمرغ گذاشته بود با تخمی که مرغ زرده طلایی در حوالی جاده طبس گذاشته بود، بنظرمان هیچ تفاوتی نداشت، مزه اش نیز
و حال
از معاون اقتصادی استاندار و رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان یزد می پرسیم:
تخم مرغ با تخم مرغ چه فرقی می کند؟!
و دلیل قیمت بالای تخم مرغ سیمرغ در یزد نسبت به دیگر تخم مرغ ها چیست؟ و اصلا نرخ مصوب تخم مرغ چند است و مهمتر اینکه نرخ تخم مرغ سیمرغ در کرمان و اصفهان و مشهد چند است و در یزد و میبد و اردکان چند؟!
محمدرضا شوق الشعراء
۱۴۰۴/۴/۱۱
تبصره شهروندان: لطفاً سوالات سخت نپرسید.
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
امشب سوپری در خیابان کاشانی
تخم مرغ زرده طلایی تاریخ روز را می گفت کیلویی ۴۲۵۰۰ تومان
تخم مرغ تاریخ چند روز پیش سیمرغ را می کفت کیلویی ۷۸۷۰۰ تومان
گفتیم چه فرقی می کند؟
گفت هیچی! هر دو را مرغ می گذارد! هر دو مرغ هم ذرت می خورند و سویا و مکمل و حالا ممکنست که مرغ های سیمرغ، مرغ های علاوه تری باشند و یا اینکه خوراکشان علاوه تر باشد
و خلاصه جواب قانع کننده ای نداشت و برای خودش هم یک سوال بی جواب بود.
آمدیم خانه آب پز کردیم و یکی را هم نیمرو و بین اون تخمی که مرغ سیمرغ گذاشته بود با تخمی که مرغ زرده طلایی در حوالی جاده طبس گذاشته بود، بنظرمان هیچ تفاوتی نداشت، مزه اش نیز
و حال
از معاون اقتصادی استاندار و رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان یزد می پرسیم:
تخم مرغ با تخم مرغ چه فرقی می کند؟!
و دلیل قیمت بالای تخم مرغ سیمرغ در یزد نسبت به دیگر تخم مرغ ها چیست؟ و اصلا نرخ مصوب تخم مرغ چند است و مهمتر اینکه نرخ تخم مرغ سیمرغ در کرمان و اصفهان و مشهد چند است و در یزد و میبد و اردکان چند؟!
محمدرضا شوق الشعراء
۱۴۰۴/۴/۱۱
تبصره شهروندان: لطفاً سوالات سخت نپرسید.
✅توفان یزد
@Toofaneyazd