جملات سببی
(Causative Sentences)
در زبان انگلیسی به جملاتی گفته میشود که در آنها یک عمل به وسیله شخص دیگری انجام میشود. به عبارت دیگر، در این جملات، فاعل به جای انجام عمل، آن را به شخص دیگری واگذار میکند.
برای ساخت جملات سببی، معمولاً از فعلهای خاصی مانند "make," "have," "get," و "let" استفاده میشود.
به عنوان مثال:
1. Make:
- I made him cry.
(من او را وادار کردم که گریه کند.)
2. Have:
- I had my car washed.
(من ماشینم را شستم.)
3. Get:
- I got my hair cut.
(من موهایم را کوتاه کردم.)
4. Let:
- She let me go.
(او اجازه داد که بروم.)
این جملات به ما کمک میکنند تا نشان دهیم که یک عمل به وسیله شخص دیگری انجام شده است.
@usuk1
🧑🎓کانال تخصصی گرامر
(Causative Sentences)
در زبان انگلیسی به جملاتی گفته میشود که در آنها یک عمل به وسیله شخص دیگری انجام میشود. به عبارت دیگر، در این جملات، فاعل به جای انجام عمل، آن را به شخص دیگری واگذار میکند.
برای ساخت جملات سببی، معمولاً از فعلهای خاصی مانند "make," "have," "get," و "let" استفاده میشود.
به عنوان مثال:
1. Make:
- I made him cry.
(من او را وادار کردم که گریه کند.)
2. Have:
- I had my car washed.
(من ماشینم را شستم.)
3. Get:
- I got my hair cut.
(من موهایم را کوتاه کردم.)
4. Let:
- She let me go.
(او اجازه داد که بروم.)
این جملات به ما کمک میکنند تا نشان دهیم که یک عمل به وسیله شخص دیگری انجام شده است.
@usuk1
🧑🎓کانال تخصصی گرامر
👨🏫 یک نکته گرامری دیگه در زبان انگلیسی، "Cleft Sentences" (جملات شکافدار) است. این ساختار برای تأکید بر بخش خاصی از جمله استفاده میشود.
⭐️ Cleft Sentences
چیست؟
در این ساختار، جمله به دو بخش تقسیم میشود تا توجه بیشتری به بخشی خاص جلب شود. رایجترین انواع جملات شکافدار شامل It-Clefts و What-Clefts هستند.
📍1. It-Cleft Sentences
از "It is/was..." استفاده میشود تا بر یک کلمه یا عبارت خاص تأکید شود.
فرمول:
It + is/was + [بخشی که میخواهید تأکید کنید] + that/who...
مثالها:
Normal: John broke the window.
It-Cleft: It was John who broke the window.
Normal: She called me yesterday.
It-Cleft: It was yesterday that she called me.
---
📍2. What-Cleft Sentences
از "What" استفاده میشود تا توجه را به کل یک عبارت جلب کنیم.
فرمول:
What + [عبارت تأکیدی] + is/was + [نتیجه]
مثالها:
Normal: I need a vacation.
What-Cleft: What I need is a vacation.
Normal: He loves chocolate.
What-Cleft: What he loves is chocolate.
---
3. استفاده در مکالمه و نوشتار رسمی
جملات شکافدار اغلب در نوشتار رسمی، گزارشها و سخنرانیها برای ایجاد وضوح و تأکید استفاده میشوند.
@usuk1
❤️ کانال تخصصی گرامر
⭐️ Cleft Sentences
چیست؟
در این ساختار، جمله به دو بخش تقسیم میشود تا توجه بیشتری به بخشی خاص جلب شود. رایجترین انواع جملات شکافدار شامل It-Clefts و What-Clefts هستند.
📍1. It-Cleft Sentences
از "It is/was..." استفاده میشود تا بر یک کلمه یا عبارت خاص تأکید شود.
فرمول:
It + is/was + [بخشی که میخواهید تأکید کنید] + that/who...
مثالها:
Normal: John broke the window.
It-Cleft: It was John who broke the window.
Normal: She called me yesterday.
It-Cleft: It was yesterday that she called me.
---
📍2. What-Cleft Sentences
از "What" استفاده میشود تا توجه را به کل یک عبارت جلب کنیم.
فرمول:
What + [عبارت تأکیدی] + is/was + [نتیجه]
مثالها:
Normal: I need a vacation.
What-Cleft: What I need is a vacation.
Normal: He loves chocolate.
What-Cleft: What he loves is chocolate.
---
3. استفاده در مکالمه و نوشتار رسمی
جملات شکافدار اغلب در نوشتار رسمی، گزارشها و سخنرانیها برای ایجاد وضوح و تأکید استفاده میشوند.
@usuk1
❤️ کانال تخصصی گرامر
در زبان انگلیسی، adjective suffix به پسوندهایی گفته میشود که به انتهای کلمات اضافه میشوند تا آنها را به صفت تبدیل کنند. این پسوندها معمولاً به اسم، فعل یا حتی قید اضافه میشوند و ویژگی یا حالت را توصیف میکنند.
👨🏫 رایجترین پسوندهای صفت در انگلیسی:
📌1. -ful
معنای: پر از / دارای
مثال:
Beauty (زیبایی) → Beautiful (زیبا)
Joy (شادی) → Joyful (شاد)
📌2. -less
معنای: بدون / فاقد
مثال:
Hope (امید) → Hopeless (ناامید)
Home (خانه) → Homeless (بیخانمان)
📌3. -ous
معنای: پر از / دارای ویژگی
مثال:
Danger (خطر) → Dangerous (خطرناک)
Fame (شهرت) → Famous (مشهور)
📌4. -able / -ible
معنای: قابلیت یا توانایی داشتن
مثال:
Read (خواندن) → Readable (قابل خواندن)
Flex (انعطاف) → Flexible (انعطافپذیر)
📌5. -ive
معنای: دارای حالت یا ویژگی
مثال:
Attract (جذب کردن) → Attractive (جذاب)
Create (خلق کردن) → Creative (خلاق)
📌6. -al
معنای: مربوط به
مثال:
Nation (ملت) → National (ملی)
Logic (منطق) → Logical (منطقی)
📌7. -ic
معنای: مرتبط با / ویژگی خاص
مثال:
Hero (قهرمان) → Heroic (قهرمانانه)
History (تاریخ) → Historic (تاریخی)
📌8. -y
معنای: دارای / شبیه به
مثال:
Cloud (ابر) → Cloudy (ابری)
Noise (سر و صدا) → Noisy (پر سر و صدا)
📌9. -ish
معنای: شبیه به / تا حدودی
مثال:
Child (کودک) → Childish (کودکانه)
Red (قرمز) → Reddish (مایل به قرمز)
📌10. -en
معنای: شبیه به / دارای ویژگی
مثال:
Gold (طلا) → Golden (طلایی)
Wood (چوب) → Wooden (چوبی)
⭐️ نکته:
بسیاری از این پسوندها به شما کمک میکنند تا کلمات را برای بیان ویژگیها و حالات مختلف در زبان انگلیسی گسترش دهید.
اگر مطالب کانال را مفید یافتید آن را با دیگر دوستانتان به اشتراک بگذارید. 🙏
🧑🎓 کانال تخصصی گرامر زبان انگلیسی
👨🏫 رایجترین پسوندهای صفت در انگلیسی:
📌1. -ful
معنای: پر از / دارای
مثال:
Beauty (زیبایی) → Beautiful (زیبا)
Joy (شادی) → Joyful (شاد)
📌2. -less
معنای: بدون / فاقد
مثال:
Hope (امید) → Hopeless (ناامید)
Home (خانه) → Homeless (بیخانمان)
📌3. -ous
معنای: پر از / دارای ویژگی
مثال:
Danger (خطر) → Dangerous (خطرناک)
Fame (شهرت) → Famous (مشهور)
📌4. -able / -ible
معنای: قابلیت یا توانایی داشتن
مثال:
Read (خواندن) → Readable (قابل خواندن)
Flex (انعطاف) → Flexible (انعطافپذیر)
📌5. -ive
معنای: دارای حالت یا ویژگی
مثال:
Attract (جذب کردن) → Attractive (جذاب)
Create (خلق کردن) → Creative (خلاق)
📌6. -al
معنای: مربوط به
مثال:
Nation (ملت) → National (ملی)
Logic (منطق) → Logical (منطقی)
📌7. -ic
معنای: مرتبط با / ویژگی خاص
مثال:
Hero (قهرمان) → Heroic (قهرمانانه)
History (تاریخ) → Historic (تاریخی)
📌8. -y
معنای: دارای / شبیه به
مثال:
Cloud (ابر) → Cloudy (ابری)
Noise (سر و صدا) → Noisy (پر سر و صدا)
📌9. -ish
معنای: شبیه به / تا حدودی
مثال:
Child (کودک) → Childish (کودکانه)
Red (قرمز) → Reddish (مایل به قرمز)
📌10. -en
معنای: شبیه به / دارای ویژگی
مثال:
Gold (طلا) → Golden (طلایی)
Wood (چوب) → Wooden (چوبی)
⭐️ نکته:
بسیاری از این پسوندها به شما کمک میکنند تا کلمات را برای بیان ویژگیها و حالات مختلف در زبان انگلیسی گسترش دهید.
اگر مطالب کانال را مفید یافتید آن را با دیگر دوستانتان به اشتراک بگذارید. 🙏
🧑🎓 کانال تخصصی گرامر زبان انگلیسی
🍭 صفات مقایسهای (Comparative Adjectives)
صفات مقایسهای برای مقایسه دو چیز یا دو نفر استفاده میشود.
روش ساخت:
1. صفات کوتاه (یک یا دو هجا):
Adjective + er + than
Big → bigger than
Fast → faster than
Happy → happier than
(برای صفات که به "y" ختم میشوند، "y" به "i" تبدیل میشود.)
مثالها:
This car is faster than that one.
She is happier than her brother.
2. صفات بلند (بیش از دو هجا):
More + adjective + than
Expensive → more expensive than
Beautiful → more beautiful than
مثالها:
This dress is more expensive than that one.
She is more intelligent than her classmates.
🍧نکات مهم در صفات مقایسهای:
اگر صفت به یک حرف صدادار + یک حرف بیصدا ختم شود، حرف بیصدا تکرار میشود:
Big → bigger
Hot → hotter
@usuk1
🥇کانال تخصصی گرامر
صفات مقایسهای برای مقایسه دو چیز یا دو نفر استفاده میشود.
روش ساخت:
1. صفات کوتاه (یک یا دو هجا):
Adjective + er + than
Big → bigger than
Fast → faster than
Happy → happier than
(برای صفات که به "y" ختم میشوند، "y" به "i" تبدیل میشود.)
مثالها:
This car is faster than that one.
She is happier than her brother.
2. صفات بلند (بیش از دو هجا):
More + adjective + than
Expensive → more expensive than
Beautiful → more beautiful than
مثالها:
This dress is more expensive than that one.
She is more intelligent than her classmates.
🍧نکات مهم در صفات مقایسهای:
اگر صفت به یک حرف صدادار + یک حرف بیصدا ختم شود، حرف بیصدا تکرار میشود:
Big → bigger
Hot → hotter
@usuk1
🥇کانال تخصصی گرامر
👨🏫 یک بخش از گرامرها در زبان انگلیسی، جملات شرطی ترکیبی (Mixed Conditionals) است.
🌟جملات شرطی ترکیبی (Mixed Conditionals)
این جملات برای توصیف موقعیتهایی استفاده میشوند که زمان "شرط" و "نتیجه" متفاوت است. این ساختار زمانی به کار میرود که بخواهید بگویید چگونه یک عمل در گذشته، نتیجهای در زمان حال یا آینده دارد یا برعکس.
---
📌انواع جملات شرطی ترکیبی
۱. ترکیب شرط نوع دوم و سوم
کاربرد: برای توصیف شرایط فرضی در زمان حال که نتیجه آن به گذشته مربوط است.
ساختار:
If + past simple, would + have + past participle
مثالها:
If I were rich, I would have bought that car.
(اگر پولدار بودم، آن ماشین را خریده بودم.)
If she studied harder, she would have passed the exam.
(اگر بیشتر درس میخواند، امتحان را قبول شده بود.)
---
۲. ترکیب شرط نوع سوم و دوم
کاربرد: برای توصیف شرایط فرضی در گذشته که نتیجه آن به زمان حال مربوط است.
ساختار:
If + past perfect, would + base verb
مثالها:
If I had taken that job, I would be living in New York now.
(اگر آن شغل را قبول کرده بودم، الان در نیویورک زندگی میکردم.)
If they had trained harder, they would be champions now.
(اگر سختتر تمرین کرده بودند، الان قهرمان بودند.)
---
📌۳. نکات کلیدی برای جملات شرطی ترکیبی:
1. زمان فعلها بسیار مهم است: بخش اول (if clause) گذشته یا حال فرضی است، و بخش دوم زمان دیگری را نشان میدهد (حال یا گذشته).
2. این جملات اغلب برای بیان پشیمانی، فرضیهها یا شرایط غیرواقعی استفاده میشوند.
---
⭐️ تفاوت با جملات شرطی ساده:
شرط نوع دوم (Second Conditional):
فقط در مورد حال یا آینده صحبت میکند.
If I were you, I would study harder.
شرط نوع سوم (Third Conditional):
فقط در مورد گذشته صحبت میکند.
If I had studied harder, I would have passed the exam.
شرط ترکیبی:
ترکیبی از حال و گذشته است.
If I were you, I would have studied harder.
✍ اگر مطالب کانال رو مفید یافتید در اشتراک گذاری آن کوشا باشید ممنون
هر چه در فهم تو آید آن بود مفهوم تو
@usuk1
⭐️ کانال تخصصی گرامر
🌟جملات شرطی ترکیبی (Mixed Conditionals)
این جملات برای توصیف موقعیتهایی استفاده میشوند که زمان "شرط" و "نتیجه" متفاوت است. این ساختار زمانی به کار میرود که بخواهید بگویید چگونه یک عمل در گذشته، نتیجهای در زمان حال یا آینده دارد یا برعکس.
---
📌انواع جملات شرطی ترکیبی
۱. ترکیب شرط نوع دوم و سوم
کاربرد: برای توصیف شرایط فرضی در زمان حال که نتیجه آن به گذشته مربوط است.
ساختار:
If + past simple, would + have + past participle
مثالها:
If I were rich, I would have bought that car.
(اگر پولدار بودم، آن ماشین را خریده بودم.)
If she studied harder, she would have passed the exam.
(اگر بیشتر درس میخواند، امتحان را قبول شده بود.)
---
۲. ترکیب شرط نوع سوم و دوم
کاربرد: برای توصیف شرایط فرضی در گذشته که نتیجه آن به زمان حال مربوط است.
ساختار:
If + past perfect, would + base verb
مثالها:
If I had taken that job, I would be living in New York now.
(اگر آن شغل را قبول کرده بودم، الان در نیویورک زندگی میکردم.)
If they had trained harder, they would be champions now.
(اگر سختتر تمرین کرده بودند، الان قهرمان بودند.)
---
📌۳. نکات کلیدی برای جملات شرطی ترکیبی:
1. زمان فعلها بسیار مهم است: بخش اول (if clause) گذشته یا حال فرضی است، و بخش دوم زمان دیگری را نشان میدهد (حال یا گذشته).
2. این جملات اغلب برای بیان پشیمانی، فرضیهها یا شرایط غیرواقعی استفاده میشوند.
---
⭐️ تفاوت با جملات شرطی ساده:
شرط نوع دوم (Second Conditional):
فقط در مورد حال یا آینده صحبت میکند.
If I were you, I would study harder.
شرط نوع سوم (Third Conditional):
فقط در مورد گذشته صحبت میکند.
If I had studied harder, I would have passed the exam.
شرط ترکیبی:
ترکیبی از حال و گذشته است.
If I were you, I would have studied harder.
✍ اگر مطالب کانال رو مفید یافتید در اشتراک گذاری آن کوشا باشید ممنون
هر چه در فهم تو آید آن بود مفهوم تو
@usuk1
⭐️ کانال تخصصی گرامر
📌نقلقولها (Quotations) در زبان انگلیسی برای بیان مستقیم یا غیرمستقیم چیزی که شخصی گفته است، استفاده میشوند.
نقلقولها به دو نوع اصلی تقسیم میشوند:
1. نقلقول مستقیم (Direct Speech):
در این نوع نقلقول، جمله دقیقاً همانطور که گفته شده، بدون تغییر آورده میشود. برای این کار از علامت نقلقول (" ") استفاده میشود.
ساختار:
Subject + said, "Quotation."
⭐️ مثالها:
Sarah said, "I am going to the park."
(سارا گفت: «من دارم به پارک میروم.»)
He asked, "What time is it?"
(او پرسید: «ساعت چند است؟»)
📍نکته: در نقلقول مستقیم، زمان جمله معمولاً تغییر نمیکند.
---
2. نقلقول غیرمستقیم (Indirect Speech):
در این نوع نقلقول، جمله به صورت غیرمستقیم و با تغییر ساختار، به زبان خود گوینده بیان میشود. در این حالت، از علامت نقلقول استفاده نمیشود و معمولاً زمان جمله تغییر میکند.
ساختار:
Subject + said (that) + reported speech
⭐️مثالها:
Sarah said that she was going to the park.
(سارا گفت که او داشت به پارک میرفت.)
He asked what time it was.
(او پرسید ساعت چند بود.)
📍نکات مهم در نقلقول غیرمستقیم:
1. اگر جمله اصلی در زمان حال باشد، تغییری در زمان افعال ایجاد نمیشود.
2. اگر جمله اصلی در زمان گذشته باشد، زمان فعلها معمولاً به یک زمان گذشتهتر تغییر میکند:
Present Simple → Past Simple
Present Continuous → Past Continuous
Past Simple → Past Perfect
⭐️مثال:
Direct: "I live in London," she said.
Indirect: She said that she lived in London.
---
✍ افعال پرسشی در نقلقول غیرمستقیم:
اگر سؤال با کلمات پرسشی (مثل what, where, why) شروع شود، همان کلمه پرسشی در جمله حفظ میشود.
مثال:
Direct: "Where do you live?" he asked.
Indirect: He asked where I lived.
اگر سؤال با فعل کمکی (مثل do, does, did) شروع شود، از if یا whether استفاده میشود.
⭐️مثال:
Direct: "Do you like coffee?" she asked.
Indirect: She asked if I liked coffee.
@usuk1
🎓 کانال تخصصی گرامر
نقلقولها به دو نوع اصلی تقسیم میشوند:
1. نقلقول مستقیم (Direct Speech):
در این نوع نقلقول، جمله دقیقاً همانطور که گفته شده، بدون تغییر آورده میشود. برای این کار از علامت نقلقول (" ") استفاده میشود.
ساختار:
Subject + said, "Quotation."
⭐️ مثالها:
Sarah said, "I am going to the park."
(سارا گفت: «من دارم به پارک میروم.»)
He asked, "What time is it?"
(او پرسید: «ساعت چند است؟»)
📍نکته: در نقلقول مستقیم، زمان جمله معمولاً تغییر نمیکند.
---
2. نقلقول غیرمستقیم (Indirect Speech):
در این نوع نقلقول، جمله به صورت غیرمستقیم و با تغییر ساختار، به زبان خود گوینده بیان میشود. در این حالت، از علامت نقلقول استفاده نمیشود و معمولاً زمان جمله تغییر میکند.
ساختار:
Subject + said (that) + reported speech
⭐️مثالها:
Sarah said that she was going to the park.
(سارا گفت که او داشت به پارک میرفت.)
He asked what time it was.
(او پرسید ساعت چند بود.)
📍نکات مهم در نقلقول غیرمستقیم:
1. اگر جمله اصلی در زمان حال باشد، تغییری در زمان افعال ایجاد نمیشود.
2. اگر جمله اصلی در زمان گذشته باشد، زمان فعلها معمولاً به یک زمان گذشتهتر تغییر میکند:
Present Simple → Past Simple
Present Continuous → Past Continuous
Past Simple → Past Perfect
⭐️مثال:
Direct: "I live in London," she said.
Indirect: She said that she lived in London.
---
✍ افعال پرسشی در نقلقول غیرمستقیم:
اگر سؤال با کلمات پرسشی (مثل what, where, why) شروع شود، همان کلمه پرسشی در جمله حفظ میشود.
مثال:
Direct: "Where do you live?" he asked.
Indirect: He asked where I lived.
اگر سؤال با فعل کمکی (مثل do, does, did) شروع شود، از if یا whether استفاده میشود.
⭐️مثال:
Direct: "Do you like coffee?" she asked.
Indirect: She asked if I liked coffee.
@usuk1
🎓 کانال تخصصی گرامر
📌تفاوت کلیدی say و tell :
Say
به خود پیام اشاره دارد و ممکن است مفعول مستقیم نداشته باشد.
Tell
همیشه نیاز به مفعول مستقیم (کسی که به او گفته میشود) دارد.
🌟 مقایسه:
✅ She said she was happy.
✅ She told me she was happy.
❌ She told she was happy.
(غلط است چون مفعول ندارد.)
❌ She said me she was happy.
(غلط است چون say مستقیما مفعول نمیگیرد.)
@usuk1
⭐️ کانال تخصصی گرامر
Say
به خود پیام اشاره دارد و ممکن است مفعول مستقیم نداشته باشد.
Tell
همیشه نیاز به مفعول مستقیم (کسی که به او گفته میشود) دارد.
🌟 مقایسه:
✅ She said she was happy.
✅ She told me she was happy.
❌ She told she was happy.
(غلط است چون مفعول ندارد.)
❌ She said me she was happy.
(غلط است چون say مستقیما مفعول نمیگیرد.)
@usuk1
⭐️ کانال تخصصی گرامر
⭐️ عبارتهای "stop to do something" و "stop doing something" از نظر گرامری و معنایی متفاوت هستند. در ادامه این تفاوت را توضیح میدهم:
1. Stop to do something
در این حالت، "to do" به معنای "برای انجام کاری" است و نشاندهنده هدف یا قصد است.
این عبارت زمانی استفاده میشود که کسی دست از انجام کاری میکشد تا کار دیگری را انجام دهد.
👨🏫 مثالها:
I stopped to answer the phone.
(من ایستادم تا به تلفن جواب بدهم.)
She stopped to drink some water.
(او متوقف شد تا کمی آب بنوشد.)
2. Stop doing something
در اینجا، "doing" نشاندهنده فعالیتی است که متوقف میشود.
این عبارت به این معناست که کسی انجام کاری را کاملاً متوقف میکند.
👨🏫 مثالها:
I stopped eating fast food.
(من خوردن فستفود را متوقف کردم.)
He stopped smoking last year.
(او پارسال سیگار کشیدن را ترک کرد.)
📌تفاوت کلی:
Stop to do something:
کاری را متوقف میکنید تا کار دیگری انجام دهید.
Stop doing something:
کاملاً انجام کاری را متوقف میکنید.
او رانندگی را متوقف کرد تا نقشه را چک کند.
(Stop to do: He stopped to check the map.)
او رانندگی با سرعت بالا را متوقف کرد.
(Stop doing: He stopped driving fast.)
@usuk1
🥀کانال تخصصی گرامر
1. Stop to do something
در این حالت، "to do" به معنای "برای انجام کاری" است و نشاندهنده هدف یا قصد است.
این عبارت زمانی استفاده میشود که کسی دست از انجام کاری میکشد تا کار دیگری را انجام دهد.
👨🏫 مثالها:
I stopped to answer the phone.
(من ایستادم تا به تلفن جواب بدهم.)
She stopped to drink some water.
(او متوقف شد تا کمی آب بنوشد.)
2. Stop doing something
در اینجا، "doing" نشاندهنده فعالیتی است که متوقف میشود.
این عبارت به این معناست که کسی انجام کاری را کاملاً متوقف میکند.
👨🏫 مثالها:
I stopped eating fast food.
(من خوردن فستفود را متوقف کردم.)
He stopped smoking last year.
(او پارسال سیگار کشیدن را ترک کرد.)
📌تفاوت کلی:
Stop to do something:
کاری را متوقف میکنید تا کار دیگری انجام دهید.
Stop doing something:
کاملاً انجام کاری را متوقف میکنید.
او رانندگی را متوقف کرد تا نقشه را چک کند.
(Stop to do: He stopped to check the map.)
او رانندگی با سرعت بالا را متوقف کرد.
(Stop doing: He stopped driving fast.)
@usuk1
🥀کانال تخصصی گرامر
⭐️ کلمات either و neither در زبان انگلیسی به عنوان قید، ضمیر و حرف ربط استفاده میشوند و در موقعیتهای مختلف معانی متفاوتی دارند.
در اینجا توضیحات کامل به همراه مثال آورده شده است:
📍 1. Either
Either
به معنی «یکی از دو مورد» یا «هر کدام از دو مورد» است و به چیزهایی اشاره میکند که انتخاب یا پذیرش یکی از آنها ممکن است.
الف) به عنوان ضمیر یا قید
Either
به معنی «هر کدام» از دو گزینه:
Example: You can take either road; they both lead to the same place.
(میتوانی هر کدام از این دو جاده را انتخاب کنی؛ هر دو به یک مقصد میرسند.)
ب) به عنوان حرف ربط (conjunction)
Either...or:
به معنی «یا... یا». برای انتخاب یکی از دو گزینه استفاده میشود.
Example: You can either stay here or come with us.
(میتوانی یا اینجا بمانی یا با ما بیایی.)
پ) به عنوان قید در جملات منفی
به معنی «همچنین نه»:
Example: I don’t like it, and he doesn’t like it either.
(من آن را دوست ندارم و او هم دوست ندارد.)
📍 2. Neither
Neither
به معنی «هیچکدام» از دو گزینه است و همیشه معنای منفی دارد.
الف) به عنوان ضمیر یا قید
Neither
به معنی «هیچکدام»:
Example: Neither of the answers is correct.
(هیچکدام از پاسخها درست نیستند.)
ب) به عنوان حرف ربط (conjunction)
Neither...nor:
به معنی «نه... نه» و برای رد کردن هر دو گزینه استفاده میشود.
Example: Neither John nor Sarah came to the party.
(نه جان آمد و نه سارا به مهمانی آمدند.)
پ) به عنوان قید در جملات منفی
برای اضافه کردن اطلاعات منفی:
Example: I don’t like coffee. Neither does she.
(من قهوه دوست ندارم. او هم همینطور.)
👨🏫 تفاوت بین Either و Neither
Either
معمولاً معنای مثبت دارد و به انتخاب یکی از دو مورد اشاره میکند.
Neither
همیشه معنای منفی دارد و هر دو گزینه را رد میکند.
@usuk1
🤩کانال تخصصی گرامر
در اینجا توضیحات کامل به همراه مثال آورده شده است:
📍 1. Either
Either
به معنی «یکی از دو مورد» یا «هر کدام از دو مورد» است و به چیزهایی اشاره میکند که انتخاب یا پذیرش یکی از آنها ممکن است.
الف) به عنوان ضمیر یا قید
Either
به معنی «هر کدام» از دو گزینه:
Example: You can take either road; they both lead to the same place.
(میتوانی هر کدام از این دو جاده را انتخاب کنی؛ هر دو به یک مقصد میرسند.)
ب) به عنوان حرف ربط (conjunction)
Either...or:
به معنی «یا... یا». برای انتخاب یکی از دو گزینه استفاده میشود.
Example: You can either stay here or come with us.
(میتوانی یا اینجا بمانی یا با ما بیایی.)
پ) به عنوان قید در جملات منفی
به معنی «همچنین نه»:
Example: I don’t like it, and he doesn’t like it either.
(من آن را دوست ندارم و او هم دوست ندارد.)
📍 2. Neither
Neither
به معنی «هیچکدام» از دو گزینه است و همیشه معنای منفی دارد.
الف) به عنوان ضمیر یا قید
Neither
به معنی «هیچکدام»:
Example: Neither of the answers is correct.
(هیچکدام از پاسخها درست نیستند.)
ب) به عنوان حرف ربط (conjunction)
Neither...nor:
به معنی «نه... نه» و برای رد کردن هر دو گزینه استفاده میشود.
Example: Neither John nor Sarah came to the party.
(نه جان آمد و نه سارا به مهمانی آمدند.)
پ) به عنوان قید در جملات منفی
برای اضافه کردن اطلاعات منفی:
Example: I don’t like coffee. Neither does she.
(من قهوه دوست ندارم. او هم همینطور.)
👨🏫 تفاوت بین Either و Neither
Either
معمولاً معنای مثبت دارد و به انتخاب یکی از دو مورد اشاره میکند.
Neither
همیشه معنای منفی دارد و هر دو گزینه را رد میکند.
@usuk1
🤩کانال تخصصی گرامر
📌در استفاده از much و many
نکتههای مهم:
⚡️much
بیشتر در جملات منفی و سؤالی استفاده میشود.
مثال:
There isn’t much time left.
How much milk do we need?
⚡️many
در جملات منفی، سؤالی و مثبت استفاده میشود.
مثال:
I don’t have many friends.
How many cars are there?
She has many ideas.
#point
@usuk1
📌کانال تخصصی گرامر
نکتههای مهم:
⚡️much
بیشتر در جملات منفی و سؤالی استفاده میشود.
مثال:
There isn’t much time left.
How much milk do we need?
⚡️many
در جملات منفی، سؤالی و مثبت استفاده میشود.
مثال:
I don’t have many friends.
How many cars are there?
She has many ideas.
#point
@usuk1
📌کانال تخصصی گرامر
🌟 سؤال:
Complete the sentence with the correct form of the verbs:
If she __ (not/insist) on taking the train yesterday, we __ (not/be) late for the meeting.
پاسخ:
had not insisted, would not have been
توضیح: این جمله یک شرطی نوع سوم است، که برای بیان شرایط غیرواقعی یا فرضی در گذشته استفاده میشود.
در بخش شرط (if clause) از "past perfect" یعنی had not insisted استفاده میکنیم و در بخش نتیجه (main clause) از "would + have + past participle" یعنی would not have been.
جمله کامل میشود:
If she had not insisted on taking the train yesterday, we would not have been late for the meeting.
@usuk1
📌کانال گرامری زبان
Complete the sentence with the correct form of the verbs:
If she __ (not/insist) on taking the train yesterday, we __ (not/be) late for the meeting.
پاسخ:
had not insisted, would not have been
توضیح: این جمله یک شرطی نوع سوم است، که برای بیان شرایط غیرواقعی یا فرضی در گذشته استفاده میشود.
در بخش شرط (if clause) از "past perfect" یعنی had not insisted استفاده میکنیم و در بخش نتیجه (main clause) از "would + have + past participle" یعنی would not have been.
جمله کامل میشود:
If she had not insisted on taking the train yesterday, we would not have been late for the meeting.
@usuk1
📌کانال گرامری زبان
👨🏫 تگ کوئسشن (Tag Question) یک سوال کوتاه است که در انتهای جمله میآید تا تأیید یا نظر گوینده را بگیرد. این ساختار معمولاً با توجه به فعل اصلی جمله و مثبت یا منفی بودن آن ساخته میشود.
⭐️ نکته اصلی:
اگر جمله مثبت باشد، تگ کوئسشن منفی است.
اگر جمله منفی باشد، تگ کوئسشن مثبت است.
⭐️فرمول کلی:
[جمله اصلی] + [فعل کمکی + ضمیر فاعلی]؟
⭐️ مثالها:
جمله مثبت + تگ منفی:
You are coming to the party, aren’t you?
(تو به مهمانی میآیی، مگه نه؟)
جمله منفی + تگ مثبت:
She doesn’t like coffee, does she?
(او قهوه دوست ندارد، درسته؟)
⭐️ نکات تکمیلی:
اگر جمله فعل کمکی نداشته باشد، از do/does/did استفاده میکنیم.
They play football, don’t they?
(آنها فوتبال بازی میکنند، مگه نه؟)
@usuk1
😄 کانال تخصصی گرامر
⭐️ نکته اصلی:
اگر جمله مثبت باشد، تگ کوئسشن منفی است.
اگر جمله منفی باشد، تگ کوئسشن مثبت است.
⭐️فرمول کلی:
[جمله اصلی] + [فعل کمکی + ضمیر فاعلی]؟
⭐️ مثالها:
جمله مثبت + تگ منفی:
You are coming to the party, aren’t you?
(تو به مهمانی میآیی، مگه نه؟)
جمله منفی + تگ مثبت:
She doesn’t like coffee, does she?
(او قهوه دوست ندارد، درسته؟)
⭐️ نکات تکمیلی:
اگر جمله فعل کمکی نداشته باشد، از do/does/did استفاده میکنیم.
They play football, don’t they?
(آنها فوتبال بازی میکنند، مگه نه؟)
@usuk1
😄 کانال تخصصی گرامر
⭐️Figure of Speech
در زبان انگلیسی به تکنیکهای زبانی گفته میشود که برای ایجاد تأثیر بیشتر، زیبایی، یا تأکید در گفتار یا نوشتار استفاده میشوند. این صنایع ادبی به زبان رنگ و بوی خاصی میدهند و آن را از زبان معمولی و روزمره متمایز میکنند.
Figure of Speech
در ادبیات، شعر، سخنرانیها و حتی در مکالمات روزمره کاربرد دارد.
📌انواع اصلی Figure of Speech در زبان انگلیسی:
🌺1. Simile (تشبیه):
- مقایسهای است که با استفاده از کلمات "like" یا "as" انجام میشود.
- مثال: "Her eyes sparkled like stars." (چشمهایش مانند ستارهها میدرخشید.)
🌺2. Metaphor (استعاره):
- مقایسهای است که بدون استفاده از "like" یا "as" انجام میشود و دو چیز را به طور مستقیم به هم مرتبط میکند.
- مثال: "Time is gold." (زمان طلاست.)
🌺3. Personification
(تشخیص یا انساننمایی):
- دادن ویژگیهای انسانی به اشیاء، حیوانات یا مفاهیم انتزاعی.
- مثال: "The wind whispered through the trees." (باد با درختان نجوا میکرد.)
🌺4. Hyperbole (اغراق):
- استفاده از اغراق برای تأکید یا ایجاد تأثیر.
- مثال: "I've told you a thousand times!" (من هزار بار به تو گفتم!)
🌺5. Irony (کنایه):
- بیان چیزی که برخلاف واقعیت یا انتظار است، معمولاً برای ایجاد طنز یا تأکید.
- مثال: "What a beautiful day! (while it's raining heavily)." (چه روز خوبی! (در حالی که باران شدید میبارد).)
🌺6. Metonymy (مجاز):
- استفاده از یک کلمه یا عبارت برای اشاره به چیزی مرتبط با آن.
- مثال: "The White House issued a statement."
(کاخ سفید بیانیهای صادر کرد.) (منظور دولت آمریکا است.)
این پست ادامه دارد .....
@usuk1
❤️ کانال تخصصی گرامر
در زبان انگلیسی به تکنیکهای زبانی گفته میشود که برای ایجاد تأثیر بیشتر، زیبایی، یا تأکید در گفتار یا نوشتار استفاده میشوند. این صنایع ادبی به زبان رنگ و بوی خاصی میدهند و آن را از زبان معمولی و روزمره متمایز میکنند.
Figure of Speech
در ادبیات، شعر، سخنرانیها و حتی در مکالمات روزمره کاربرد دارد.
📌انواع اصلی Figure of Speech در زبان انگلیسی:
🌺1. Simile (تشبیه):
- مقایسهای است که با استفاده از کلمات "like" یا "as" انجام میشود.
- مثال: "Her eyes sparkled like stars." (چشمهایش مانند ستارهها میدرخشید.)
🌺2. Metaphor (استعاره):
- مقایسهای است که بدون استفاده از "like" یا "as" انجام میشود و دو چیز را به طور مستقیم به هم مرتبط میکند.
- مثال: "Time is gold." (زمان طلاست.)
🌺3. Personification
(تشخیص یا انساننمایی):
- دادن ویژگیهای انسانی به اشیاء، حیوانات یا مفاهیم انتزاعی.
- مثال: "The wind whispered through the trees." (باد با درختان نجوا میکرد.)
🌺4. Hyperbole (اغراق):
- استفاده از اغراق برای تأکید یا ایجاد تأثیر.
- مثال: "I've told you a thousand times!" (من هزار بار به تو گفتم!)
🌺5. Irony (کنایه):
- بیان چیزی که برخلاف واقعیت یا انتظار است، معمولاً برای ایجاد طنز یا تأکید.
- مثال: "What a beautiful day! (while it's raining heavily)." (چه روز خوبی! (در حالی که باران شدید میبارد).)
🌺6. Metonymy (مجاز):
- استفاده از یک کلمه یا عبارت برای اشاره به چیزی مرتبط با آن.
- مثال: "The White House issued a statement."
(کاخ سفید بیانیهای صادر کرد.) (منظور دولت آمریکا است.)
این پست ادامه دارد .....
@usuk1
❤️ کانال تخصصی گرامر
🔼🔽 ادامه ی پست قبل :
🖤7. Synecdoche
(تشخیص جزء به جای کل):
- استفاده از بخشی از چیزی برای اشاره به کل آن یا برعکس.
- مثال:
"All hands on deck."
(تمام دستها روی عرشه بودند.) (منظور افراد هستند.)
💜8. Oxymoron (تضاد):
- ترکیب دو کلمه یا عبارت متناقض.
- مثال:
"Deafening
silence."
(سکوت پر سر و صدا.)
💙9. Repetition (تکرار):
- تکرار یک کلمه یا عبارت برای تأکید.
- مثال:
"Never, never give up."
(هرگز، هرگز تسلیم نشو.)
🩵10. Rhetorical Question
(سؤال بلاغی):
- پرسشی که انتظار پاسخی ندارد و برای تأکید یا ایجاد تأثیر استفاده میشود.
- مثال:
"Isn't it a beautiful day?"
(آیا امروز روز زیبایی نیست؟)
💚11. Alliteration
(تکرار حروف صامت):
- تکرار حروف صامت در ابتدای کلمات متوالی.
- مثال:
"She sells seashells by the seashore."
(او صدفها را در ساحل میفروشد.)
💛12. Onomatopoeia
(آوانمایی):
- استفاده از کلماتی که صدای چیزی را تقلید میکنند.
- مثال:
"The bees buzzed."
(زنبورها وزوز کردند.)
🧡13. Pun (جناس):
- بازی با کلمات که دارای معانی متفاوت یا تلفظ مشابه هستند.
- مثال:
"Time flies like an arrow; fruit flies like a banana."
(زمان مانند یک پیکان پرواز میکند؛ مگس میوه مانند یک موز پرواز میکند.)
❤️14. Euphemism
(تعریف یا ملاحظهگویی):
- استفاده از کلمات ملایمتر برای بیان چیزی که ممکن است ناخوشایند یا توهینآمیز باشد.
- مثال:
"He passed away."
(او درگذشت.)
به جای "He died." (او مرد.)
🩷15. Apostrophe
(خطاب به غایب):
- خطاب مستقیم به یک شخص، شیء یا مفهوم انتزاعی که حضور ندارد.
- مثال:
"O Death, where is thy sting?"
(ای مرگ، نیش تو کجاست؟)
این صنایع ادبی به زبان انگلیسی غنا و زیبایی میبخشند و درک آنها میتواند به درک بهتر ادبیات و سخنرانیها کمک کند.
@usuk1
🟣🔵🟢 کانال تخصصی گرامر
🖤7. Synecdoche
(تشخیص جزء به جای کل):
- استفاده از بخشی از چیزی برای اشاره به کل آن یا برعکس.
- مثال:
"All hands on deck."
(تمام دستها روی عرشه بودند.) (منظور افراد هستند.)
💜8. Oxymoron (تضاد):
- ترکیب دو کلمه یا عبارت متناقض.
- مثال:
"Deafening
silence."
(سکوت پر سر و صدا.)
💙9. Repetition (تکرار):
- تکرار یک کلمه یا عبارت برای تأکید.
- مثال:
"Never, never give up."
(هرگز، هرگز تسلیم نشو.)
🩵10. Rhetorical Question
(سؤال بلاغی):
- پرسشی که انتظار پاسخی ندارد و برای تأکید یا ایجاد تأثیر استفاده میشود.
- مثال:
"Isn't it a beautiful day?"
(آیا امروز روز زیبایی نیست؟)
💚11. Alliteration
(تکرار حروف صامت):
- تکرار حروف صامت در ابتدای کلمات متوالی.
- مثال:
"She sells seashells by the seashore."
(او صدفها را در ساحل میفروشد.)
💛12. Onomatopoeia
(آوانمایی):
- استفاده از کلماتی که صدای چیزی را تقلید میکنند.
- مثال:
"The bees buzzed."
(زنبورها وزوز کردند.)
🧡13. Pun (جناس):
- بازی با کلمات که دارای معانی متفاوت یا تلفظ مشابه هستند.
- مثال:
"Time flies like an arrow; fruit flies like a banana."
(زمان مانند یک پیکان پرواز میکند؛ مگس میوه مانند یک موز پرواز میکند.)
❤️14. Euphemism
(تعریف یا ملاحظهگویی):
- استفاده از کلمات ملایمتر برای بیان چیزی که ممکن است ناخوشایند یا توهینآمیز باشد.
- مثال:
"He passed away."
(او درگذشت.)
به جای "He died." (او مرد.)
🩷15. Apostrophe
(خطاب به غایب):
- خطاب مستقیم به یک شخص، شیء یا مفهوم انتزاعی که حضور ندارد.
- مثال:
"O Death, where is thy sting?"
(ای مرگ، نیش تو کجاست؟)
این صنایع ادبی به زبان انگلیسی غنا و زیبایی میبخشند و درک آنها میتواند به درک بهتر ادبیات و سخنرانیها کمک کند.
@usuk1
🟣🔵🟢 کانال تخصصی گرامر
⚡️چند اشتباه رایج گرامری در انگلیسی:
استفاده اشتباه از زمانها
(Verb Tense Errors)
🚫 I am knowing the answer.
✅ I know the answer.
(افعال حالت مانند "know" زمان استمراری نمیگیرند.)
اشتباه در تطابق فاعل و فعل (Subject-Verb Agreement)
🚫 She go to school every day.
✅ She goes to school every day.
(برای فاعل سوم شخص مفرد، فعل باید s بگیرد.)
استفاده اشتباه از صفات مقایسهای (Comparative Adjectives)
🚫 This is more better than that.
✅ This is better than that.
(هرگز از "more" و "better" با هم استفاده نکن.)
#mistake
@usuk1
🙋♀کانال تخصصی گرامر
استفاده اشتباه از زمانها
(Verb Tense Errors)
🚫 I am knowing the answer.
✅ I know the answer.
(افعال حالت مانند "know" زمان استمراری نمیگیرند.)
اشتباه در تطابق فاعل و فعل (Subject-Verb Agreement)
🚫 She go to school every day.
✅ She goes to school every day.
(برای فاعل سوم شخص مفرد، فعل باید s بگیرد.)
استفاده اشتباه از صفات مقایسهای (Comparative Adjectives)
🚫 This is more better than that.
✅ This is better than that.
(هرگز از "more" و "better" با هم استفاده نکن.)
#mistake
@usuk1
🙋♀کانال تخصصی گرامر
💯 به چند اشتباه رایج گرامری درباره make و let اشاره میکنم:
1. استفاده اشتباه از شکل فعل بعد از make
🚫 The teacher made the students to do their homework.
✅ The teacher made the students do their homework.
(بعد از make نباید to بیاید.)
2. استفاده اشتباه از شکل فعل بعد از let
🚫 He let me to drive his car.
✅ He let me drive his car.
(بعد از let هم to نمیآید.)
3. اشتباه در زمان گذشته make و let
🚫 She maked me clean the room.
✅ She made me clean the room.
(زمان گذشته make، made است.)
4. استفاده اشتباه از let در مفهوم اجبار
🚫 The teacher let us do the test even if we didn't want to.
✅ The teacher made us do the test even if we didn't want to.
(let به معنی اجازه دادن است و برای اجبار صحیح نیست.)
5. عدم استفاده از مفعول بعد از make یا let
🚫 The manager let work late.
✅ The manager let the staff work late.
(بعد از make و let باید مفعول بیاید.)
@usuk1
⭐️کانال تخصصی گرامر زبان
1. استفاده اشتباه از شکل فعل بعد از make
🚫 The teacher made the students to do their homework.
✅ The teacher made the students do their homework.
(بعد از make نباید to بیاید.)
2. استفاده اشتباه از شکل فعل بعد از let
🚫 He let me to drive his car.
✅ He let me drive his car.
(بعد از let هم to نمیآید.)
3. اشتباه در زمان گذشته make و let
🚫 She maked me clean the room.
✅ She made me clean the room.
(زمان گذشته make، made است.)
4. استفاده اشتباه از let در مفهوم اجبار
🚫 The teacher let us do the test even if we didn't want to.
✅ The teacher made us do the test even if we didn't want to.
(let به معنی اجازه دادن است و برای اجبار صحیح نیست.)
5. عدم استفاده از مفعول بعد از make یا let
🚫 The manager let work late.
✅ The manager let the staff work late.
(بعد از make و let باید مفعول بیاید.)
@usuk1
⭐️کانال تخصصی گرامر زبان
Choose the correct answer
Where did she meet her sister?
Where did she meet her sister?
Anonymous Quiz
50%
Do you know where she met her sister?
23%
Do you know where she meet her sister?
27%
Do you know where did she met her sister?
📌اشتباهات گرامری که کمتر بهشون پرداخته میشه، معمولاً جزئی و ریز هستن، ولی تأثیر زیادی روی درک جمله دارن.
چند نمونه از این اشتباهات:
1. استفاده نادرست از "used to"
✅ I used to play football.
(قبلاً فوتبال بازی میکردم.)
❌ I am used to play football.
(اشتباه است، باید گفت: I am used to playing football.)
2. مشکل در ترتیب صفتها
✅ A big red car (درست)
❌ A red big car
(اشتباه – ترتیب صفتها باید رعایت بشه: اندازه → رنگ → جنس)
3. استفاده اشتباه از "since" و "for"
✅ I have lived here since 2010. (از سال ۲۰۱۰ اینجا زندگی میکنم.)
✅ I have lived here for 10 years. (۱۰ سال است که اینجا زندگی میکنم.)
❌ I have lived here since 10 years.
(اشتباه)
4. مشکل در استفاده از "who" و "whom"
✅ Who is coming to the party?
(چه کسی به مهمانی میآید؟)
✅ Whom did you invite?
(چه کسی را دعوت کردی؟)
❌ Who did you invite?
(در مکالمه رایجه ولی از نظر گرامری اشتباهه.)
5. مشکل در تطابق فعل با فاعلهای جمع و مفرد
✅ None of them is ready.
(هیچکدام آماده نیست.)
❌ None of them are ready.
(از نظر گرامری اشتباهه، ولی در محاوره زیاد استفاده میشه.)
@usuk1
🎓کانال تخصصی گرامر
چند نمونه از این اشتباهات:
1. استفاده نادرست از "used to"
✅ I used to play football.
(قبلاً فوتبال بازی میکردم.)
❌ I am used to play football.
(اشتباه است، باید گفت: I am used to playing football.)
2. مشکل در ترتیب صفتها
✅ A big red car (درست)
❌ A red big car
(اشتباه – ترتیب صفتها باید رعایت بشه: اندازه → رنگ → جنس)
3. استفاده اشتباه از "since" و "for"
✅ I have lived here since 2010. (از سال ۲۰۱۰ اینجا زندگی میکنم.)
✅ I have lived here for 10 years. (۱۰ سال است که اینجا زندگی میکنم.)
❌ I have lived here since 10 years.
(اشتباه)
4. مشکل در استفاده از "who" و "whom"
✅ Who is coming to the party?
(چه کسی به مهمانی میآید؟)
✅ Whom did you invite?
(چه کسی را دعوت کردی؟)
❌ Who did you invite?
(در مکالمه رایجه ولی از نظر گرامری اشتباهه.)
5. مشکل در تطابق فعل با فاعلهای جمع و مفرد
✅ None of them is ready.
(هیچکدام آماده نیست.)
❌ None of them are ready.
(از نظر گرامری اشتباهه، ولی در محاوره زیاد استفاده میشه.)
@usuk1
🎓کانال تخصصی گرامر